مظفر محمدخانی، زینب کرکه آبادی، عباس ارغان،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
شاکلهی تابآوری شهری را چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی تشکیل میدهند در وضعیت مطلوب یک شهر تابآور دارای اجتماعی محلی توانمند با اقتصادی پویا و پایدار که از لحاظ نهادی و مدیریتی به شکل مشارکتی اداره شده و از برآیند این عوامل فوق کالبدی شهری شکل گرفته بصورت یک دست و منسجم جلوه کرده و در هیج نقطهای از آن پژمردگی مشاهده نمیشود. هدف از پژوهش حاضر سنجش تابآوری و پایداری شهر سمنان در مواجهه با مخاطرات طبیعی (زلزله) میباشد. روش تحقیق در این بررسی توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه بهدستآمده است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان ساکن در شهر سمنان بوده است که با استفاده از فرمول کوکران، نمونهای به حجم 384 نفر از بین آنها با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب گردید. برای سنجش روایی (اعتبار)، با استفاده از روایی صوری، نظرات افراد مرتبط بررسی و پایایی آن با استفاده از آزمون کرونباخ در محیط نرمافزاری Spss معادل 863/. تعیین شد که گویای هماهنگی و پایایی بالای دادهها است. در تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی در نرم افزار Spss استفاده شده است. در سطح آمار توصیفی، از میانگین گیری و درصد گیری؛ و در سطح آمار استنباطی، برای بررسی ارتباط میان متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تیتک نمونهای و همچنین مدل شبکه عصبی بهرهگیری شده است. یافتههای تحقیق نشان داد که بعد اجتماعی - فرهنگی با میانگین رتبه 2.59 و کالبدی با میانگین رتبه 3.05 و بعد اقتصادی با میانگین رتبه 2.17 و در آخر بعد نهادی - سازمانی با میانگین رتبه 2.56وضعیت موجود ابعاد تاب آوری در شهر سمنان را نشان میدهند.
محمد گل محمدی، محمد عدالت خواه، اکبر عبداله زاده طرف،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
عوامل بسیاری از جمله عوامل فرهنگی وجریانها و مکاتب فکری حاکم و الگوهای شهرنشینی جهان درساختار کالبدی یک شهر تاثیرگذار باشد. ساختار کالبدی شهر برآیند تمام نیروهایی است که باعث به وجود آمدن و شکلگیری یک سکونتگاه میشود و دارای نمود عینی و ذهنی است. رشد و توسعه شهرها، براثر حوادث مختلف در تمام ادوار تاریخی، دارای افول و صعود بوده است. امروزه آگاهی از ساختار کالبدی شهر و دلایلی که در دورههای مختلف بر چگونگی گسترش فضایی آن حاکم بوده، برای کنترل گسترش آن ضرورت دارد و یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامهریزان و طراحان شهری است. این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل فرهنگی موثر بر ساختارکالبدی شهر با تاکید بر معماری بومی نوشته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی –تحلیلی است. در جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانهای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصین معماری و برنامه ریزی شهری تشکیل میدادند که حجم نمونه 30 نفر برآورد شد. در جهت دستیابی به اهداف مدنظر در این پژوهش از تکنیک دلفی فازی و مدل BMW استفاده شد. نتایج حاصل از تکنیک دلفی فازی تایید کننده عوامل و زیرعاملهای شناسایی شده بود. نتایج منتج از مدل BMW نشان دهنده آن بود که از بین عوامل شناسایی شده عامل محرمیت با امتیاز نهایی298/0 در رتبه اول، عامل کیفیت امنیت با امتیاز نهایی 273/0 در رتبه دوم، عامل ارتباط با طبیعت و تعاملات اجتماعی با امتیاز نهایی 220/0 در رتبه سوم و عامل سلسله مراتب با امتیاز نهایی 209/0 در رتبه چهارم قرار گرفته است.
مهدی محمدی سرین دیزج،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
چکیده:
این مقاله در جهت همگرایی با تدابیر و فعالیت های مجامع جهانی در راستای ارتقای تاب آوری شهرها در برابر زلزله و توجه به فرایند گسترش فیزیکی- کالبدی آن ها، به تحلیل تاب آوری کالبدی شهر زنجان و طراحی سناریو در برابر مخاطره زلزله میپردازد. معیارهای بهکاررفته به ترتیب اولویت و اهمیت شامل: نوع سازه، کیفیت بنا، عمر بنا، تعداد طبقات، سطح اشغال بنا، ضریب محصوریت، تراکم ساختمانی، دانه بندی، فاصله از گسل، تعداد واحد در بنا، سازگاری کاربری، میزان شیب و نمای بنا که بعد از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) براساس (رابطه شماره 1) در 3 سناریوی تاب آوری در برابر زلزله بکارگرفته شده اند. طبق نقشه های بدست آمده از سناریوها، میزان تاب آوری در قسمت های مرکزی و جنوبی شهر ضعیف و بسیار ضعیف بوده و هر چه قدر به سمت شمال، غرب و شرق حرکت می کنیم بر میزان تاب آوری کالبدی نواحی افزوده می گردد. با این برایند از تصاویر تاب آوری در نقشه های سناریو، هیچ ناحیه ای دامنه کاملا تاب آور را به نمایش نمی گذارد طوریکه در سناریوهای مرکالی 7 و 8 تاب آوری در دامنه فاقد تاب آوری و بسیار ضعیف قرار می گیرد. تحلیلها نشان میدهد طبق نقشههای موجود در هیچکدام از نواحی، ثبات در تابآوری وجود ندارد یعنی هیچ ناحیهای در ارزیابی همه معیارها، تاب آور نشان نمیدهد.
محسن سقائی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
در قرن حاضر حمل و نقل هوایی در روابط کشورهای مختلف جهان ، تبادل فرهنگ ، نمایش قدرتهای اقتصادی و نظامی وتسریع امورحیاتی یک کشور نقش حساسی بر عهده دارد و در این بین فرودگاهها بخش حیاتی و مهمی از سیستم حمل و نقل هوایی را تشکیل می دهند. درواقع زیربنایی ترین بخش از صنعت حمل و هوایی هر کشور را تشکیل می دهد. لذا شناخت مشکلات این بخش از صنعت حمل و نقل هوایی در تسریع فعالیت های مربوط به جا به جایی مسافرین ، توسعه شبکه پرواز ، توسعه فیزیکی فرودگاه ،کاهش سوانح هوایی و کاهش مشکلات ناشی از همجواری با مناطق مسکونی (برخورد با مناطق مسکونی و ایجاد آلودگی صوتی ) تاثیر گذار است. در راستای موضوع فوق هدف از انجام این پژوهش بررسی معضلات حاکم بر فرودگاه بین المللی مهرآباد به عنوان مهمترین فرودگاه پروازهای داخلی کشور از دیدگاه مکانی و شبکه پرواز براساس شاخص های استاندارد سازمان هواپیمایی کشوری است . لذا از بین متخصصین صنعت حمل و نقل هوایی (خلبانان ، مسئولین و پرسنل شاغل در فرودگاه مهرآباد) تعداد 240 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته در بین آنها توزیع گردیده است . و با کاربرد مدل تحلیل عاملی و نرم افزار های Spss و Lisrel نتایج مشخص نمود که مهمترین مشکلات فرودگاه بین المللی مهرآباد عبارت است از : نزدیکی به مناطق مسکونی ، ایجاد آلودگی صوتی برای ساکنان همجوار فرودگاه ، همجواری با فرودگاه نظامی ، نداشتن فاصله مناسب با سایر فرودگاه ها و مبدا قرار گرفتن فرودگاه مهرآباد در پروازهای داخلی در شبکه پروازی کشور ، که در مجموع 79/83 درصد از واریانس مشترک را توجیه می کند و سایر متغییر ها نتوانسته اند واریانس قابل توجهی را توجیه نمایند.
حسن محمودزاده، مهدی هریسچیان،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
بروز سوانح غیرمترقبه یک موضوع جهانی است که عدم آمادگی و تاب آوری در این زمینه میتواند منجر به خسارات فراوانی شود. لذا تاب آوری راهی مهم برای تقویت جوامع شهری با استفاده از ظرفیت آنهاست. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی تفاوت در میزان برخورداری از شاخصهای تاب آوری در سطح سه ناحیه منطقه یک کلانشهر تبریز است. این پژوهش از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. دادههای مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانهای و بررسی میدانی در سطح خانوار گردآوری شدهاست. جامعه آماری خانوارهای ساکن منطقه یک کلانشهر تبریز است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳82 خانوار برآورد شدهاست. پس از گردآوری دادهها، تحلیل تفاوت در میزان برخورداری از تاب آوری با آزمونهای تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاست. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین نواحی به لحاظ برخورداری از شاخصهای تاب آوری تفاوت وجود دارد. به طوری که کمترین میزان تاب آوری با میانگین 46/173، به خانوارهای ناحیه یک و بیشترین آن با میانگین 61/252، به ناحیه سه منطقه یک کلانشهر تبریز اختصاص دارد. از طرفی نتایج حاصل از مقایسههای دو به دو نواحی نیز نشان میدهد که میانگین تاب آوری ناحیه یک در مقایسه با نواحی دو و سه به ترتیب 931/34 و 157/79 برابر کمتر میباشد و تاب آوری ناحیه دو در مقایسه با ناحیه سه، 226/44 برابر کمتر میباشد اما میزان تاب آوری ناحیه سه در مقایسه با دو ناحیه دیگر به ترتیب 157/79، 226/44 برابر بیشتر میباشد. در ادامه پژوهش پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت تاب آوری محدوده مطالعاتی ارائه شده است.
مسعود صفایی پور، یحیی جعفری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
شکلگیری شهر خلاق و گردشگری خلاق از جدیدترین رویه های مدیریت موفق شهری در راستای جذب سرمایههای مادی و غیرمادی محسوب میشود. در راستای دست یابی به این هدف، میران شهری اقدام به توسعه زیرساختهای گردشگری خلاق مینمایند. کلانشهر تبریز نیز بنابه داشتن پتانسیلهای زیاد به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی در سال 2018 انتخاب شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مؤلفههای مؤثر بر تحقق گردشگری خلاق و وضعیت زیرساختهای این شهر در راستای این هدف است. نوع تحقیق، کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی، همبستگی میباشد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری صورت گرفته و اولویتبندی عناصر شهر خلاق و مناطق شهری در راستای شکل گیری گردشگری خلاق است با استفاده از مدلهای تحلیل شبکهای و تاپسیس صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش،758421 نفربالای 15 سال ساکن در مناطق دهگانه تبریز بوده که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده، 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدهاند. شاخصهای تحقیق شامل 10 معیار با 16 زیرمعیار است. نتایج آزمونهای آماری نشان داد که تمامی مؤلفههای شهر خلاق با میزان خلاقیت مناطق شهری تبریز همبستگی معنادار وجود دارد. دراینبین دو متغیر زیرساختهای خلاقیت و طبقه خلاق با 583/0 و 557/0 دارای بیشترین همبستگی بودند. نتایج حاصل از مدل ANP نشان داد که معیارهای زیرساختهای خلاقیت و طبقه خلاق به ترتیب با امتیاز 398/0 و 269/0 دارای بیشترین اهمیت در شکلگیری شهر خلاق دارند. بررسی وضعیت مناطق مختلف شهر از نظر شاخصهای شهر خلاق نیز نشان داد که هشت به دلیل تمرکز آثار تاریخی، مراکز خرید و تفریحی شرایط مناسبتری دارند. در نتیجه راهکارهای عملی در راستای استفاده از زیرساختهای شهری به منظور شکلگیری شهر خلاق و شناساندن تبریز به کشورهای اسلامی ارائه شده است.
افشار حاتمی، فرزانه ساسان پور، آلبرتو زیپارو، محمد سلیمانی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
مشخصه قرن 21، شهرنشینی فزاینده، رشد جمعیتی و مشکلات عظیم اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی حاصل از آنها به همراه رشد و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح جهانی است. تناقض بین رشد اقتصادی و حفظ محیط زیست، رویارویی شهروند فرامدرن با شهر عصر صنعتی(مدرن) و عدم توانایی پاسخگویی به نیازهای شهروندان عصر حاضر منجر به مطرح شدن رویکرد شهرهوشمندپایدار شد که به کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله اینترنت اشیا به دنبال حل مسایل مطروحه است. این مقاله ضمن معرفی رویکرد هوشمندپایدار بعنوان نقطه مقابل رویکردهای نئولیبرال محور؛ خواستگاه پیدایش، تکامل، ابعاد، مولفه ها، شاخص ها و تفاوت های این رویکرد با رویکردهای مشابه از جمله شهرهوشمند را بررسی می کند. این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی نظری و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اگرچه تعاریف ثابت و مشخصی در مورد شهرهوشمندپایدار وجود ندارد، اما توافق اصولی بر اهداف نهایی آن، رسیدن به توسعه پایدار وجود دارد. چرایی این امر ناشی از اهمیت موج سوم پایداری و بحرانی شدن چالش های اجتماعی، اقتصادی و بخصوص زیست محیطی در بستر شهرها است. همچنین، تاکید عمده این تعاریف بر روی برابری و فراگیری اجتماعی، افزایش کیفیت زندگی، ایجاد بهره وری، ایجاد زیرساختارهای منعطف، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و حفظ محیط زیست قرار دارد. از طرف دیگر در تعاریف ارایه شده نوعی خلا آینده نگرانه وجود داشت که تعریف جدیدی با نگاه آینده پژوهی از این مفهوم ارایه شد. هسته اصلی این رویکرد برخلاف رویکردهای مشابه فناوری اطلاعات و ارتباطات به همراه توسعه پایدار است. همچنین نتایج نشان داد که جهت پیاده سازی این رویکرد علاوه بر استفاده از تئوری تغییر، آینده پژوهی و دیدگاه سیستمی باید شعار «جهانی فکر کن و محلی اقدام کن» را در نظر گرفت و به بومی سازی این رویکرد باتوجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و آینده نگرانه از کلانشهرهای ایران پرداخت.
آمنه نقدی، عزت ا... مافی، مهدی وطن پرست،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
هدف اصلی از انجام این پژوهش، تحلیل وضعیت شاخص های تاب آوری در بافت فرسوده و قدیمی شهر فاروج است. در این راستا تعداد 32 شاخص در چهار بعد، کالبدی ـ محیطی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی ـ مدیریتی براساس مطالعات مبانی نظری تحقیق انتخاب شد. در گام بعدی براساس این شاخص ها، پرسشنامه پژوهش طراحی و در میان ساکنان محدوده مورد مطالعه توزیع گردید. لازم به ذکر است 380 خانوار در تکمیل پرسشنامه ها همکاری کردند. در ادامه اطلاعات جمع آوری شده وارد نرم افزار SPSS شد و سپس با آزمون تی تک نمونه اینتایج پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.در پایان، چهار بعد تاب آوری با یکدیگر و براساس نمره های میانگین مقایسه شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که تاب آوری در بعدنهادی ـ مدیریتی با نمره میانگین 70/2 در رتبه اول قرار دارد. در رتبه دوم تاب آوری کالبدی ـ محیطی با نمره میانگین 47/2 قرار گرفته است. نهای تا ابعاد اجتماعی و اقتصادی به ترتیب در رتبه های سوم و چهارم قرار دارند. در بخش دیگری از پژوهش ضریب اهمیت هر یک از شاخص ها براساس نظرات کارشناسان برآورد شد. در پایان براساس تلفیق نتایج، شاخص هایی که اولویت اجرایی بالاتری دارند، مشخص شد. در این روش دنبال شاخص هایی هستیم که در در وضع موجود نمره میانگین پایین داشته و همچنین از ضریب اهمیت بالایی برخوردار هستند. براساس تحلیل های انجام شده نه شاخص با ویژگی های مذکور وجود دارند. در این باره می توان به شاخص هایی همچون دسترسی به محل اسکان موقت، میزان آگاهی نسبت به بروز بلایای طبیعی و انسانی در محله، میزان آگاهی در زمینه واکنشها و نحوه رفتار مناسب در زمان بحران، امنیت شغلی، توان مالی ساکنان برای مشارکت در حین بحران و حمایت سازمان های بیمه از ساکنان اشاره کرد.
هادی سلیمانی مقدم، رحمان زندی، ابراهیم اکبری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
بررسی وضعیت فقر در هر جامعه، اولین قدم در برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است و با درک روند تحولات فقر در طول زمان، برنامه ریزان می توانند تصمیمات لازم را اتخاذ کنند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری در شهر مشهد است. برای انجام این کار از اطلاعات و دادههای جمعآوریشده از منابع مختلف استفاده شده است. نقشه نهایی از تلفیق و هم پوشانی معیارهای موثر در پهنه بندی فقر شهری با استفاده از نظر کارشناسان و بررسی پیشینه تحقیق با تاکید بر تحلیل های مکانی GIS به دست آمده است؛ براساس نقشه نهایی 33.05 درصد از سطح شهر مشهد، وضعیت بسیار مناسبی را از لحاظ معیارهای مورد بررسی در راستای پهنه بندی فقر شهری دارا می باشند که شامل محدوده های فلسطین، سجاد، گوهرشاد، رازی، بهاران، ولیعصر، فارغ التحصیلان، حافظ، ایثارگران و ... می باشد. طبقه دوم(معادل 18.75درصد) که نشانگر وضعیت مناسب می باشد شامل محدوده شاهد، الهیه، جانباز، تربیت، هنرور و ... است. طبقه سوم (معادل 19.28درصد ) دارای شرایط متوسطی می باشد و شامل محدوده های مختلف شهر از جمله راه آهن، طبرسی شمالی، وحدت، امیرآباد، کشاورز و موعود می باشد. طبقه چهارم (معادل 8.46 درصد ) شرایط نامناسب را دارا است و محدوده آن شامل قسمت های سیس آباد، ایوان و بخش هایی از منطقه 7 می باشد طبقه پنجم (معادل 20.43 درصد )که وضعیت بسیار نامناسب را شامل می شود، قسمت های جاهدشهر، ابوذر، رباط، انقلاب، بهارستان، پنجتن آل عبا، شهید قربانی و مهدی آباد را در برمی گیرد.
فرحناز خادم فسقندیس، رسول درسخوان، مریم سینگری، مهسا فرامرزی اصل، صمد صباغ دهخوارقانی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
میزان موفقیت فضاهای شهری با میزان استفاده ازآن وحضورانسان وارتباطی که میتواند باآن برقرارکند متناسب است درواقع شهرسازی بایدبه افتراق وجدایی درپی افزایش اجتماعی و همبستگی انسان باشد. آنچه امروزه دراغلب فضاهای شهری باآن روبه رو هستیم کاهش روابط انسان بامحیط ونیزانسان با انسان است.در این تحقیق با توجه به نوع تعاملاتی که درفضاهای شهری حاکم است فضای پیاده راه ولیعصر و نیز پیاده راه تربیت واقع در تبریز به عنوان نمونه مورد مطالعاتی مد نظر قرار گرفته و این پژوهش به دنبال ارزیابی میزان تعاملات اجتماعی در این دو پیاده راه و تلاش بر ارائه راهکاری بهینه دراین راستااست.طبقه بندی مولفه هابه دوصورت مولفه های کالبدی موثر ومولفه های غیر کالبدی موثر صورت گرفته که درمولفه های کالبدی زیرمولفه هایی نظیر: مولفه های تاریخی، ساختارهای کالبدی مناسب و...مورد بررسی قرار گرفته و در رابطه با مولفه های کالبدی به دو دسته زیر مولفه های عینی نظیر ارزش ها و نگرش های موجود و... تقسیم بندی شده و در رابطه با زیر مولفه های ذهنی تصورات ذهنی، علایق بهره گیران و...مدنظر قرار گرفته است.در این پژوهش با کمک آزمون تی تک مولفه ها و زیر مولفه های یاد شده مورد آزمون قرار گرفت و فرضیه پژوهش یعنی تاثیر عناصر و مولفه های کالبدی و غیر کالبدی بر شکل گیری فضاهای تعاملاتی در راستای ارتباط انسان با محیط مورد تایید قرار گرفت.
شهریور روستایی، فریبا کوهی قولقاسم،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
امروزه، شهرها به مکان اصلی کار و زندگی بخش قابلتوجهی از جمعیت تبدیلشده و همواره بر میزان این جمعیت افزوده میشود؛ بنابراین توجه به کیفیت زیستی و امکانات موردنیاز شهروندان و تلاش برای زیست پذیر نمودن شهرها امری ضروری است، زیستپذیری شهرها میتواند زمینه سازی برای توسعه پایدار شهری باشد، دربین شهروندان توجه به کودکان اهمیت زیادی دارد چون شهروندان آینده جامعه و عامل پیوند نسل گذشته و آینده محسوب میشوند. هدف تحقیق حاضر تبیین اهمیت تأمین زیست پذیری کودکان در شهر و نیز اهمیت حصول این شرایط در آینده و شناسایی نیروهای مؤثر بر روند آیندهی زیست پذیری کودکان است. تحقیق حاضر با کمک رویکرد آیندهپژوهی به شناسایی پیشرانهای مؤثر در آیندهی زیست پذیری کودکان پرداخته و ابتدا با روش دلفی تعدادی متغیر مؤثر در آیندهی زیست پذیری شهری کودکان را شناسایی کردیم، سپس از میان آنها 47 متغیر که توسط متخصصان بالاترین امتیاز را دریافت نمودند استخراج نمودیم و با روش تحلیل ساختاری و تشکیل ماتریس 47*47 و با نرمافزار MICMAC این متغیرها مورد ارزیابی قرارگرفته و 7 پیشران که نقش کلیدی در آینده کودکان دارند استخراجشده و با روش دلفی 27 سناریو برای پیشرانها نگاشته شده و در نرمافزار Scenariowizard تحلیل شد و 3 سناریوی قوی، 7 سناریوی باورکردنی و 309 سناریوی ضعیف استخراج گردید. نتایج نشان میدهد که از میان 7 سناریوی باورکردنی سناریوی دوم، سوم و پنجم وضعیتی مطلوب، سناریوی اول، چهارم و ششم ادامه روند موجود و سناریوی هفتم وضعیتی بحرانی را نشان میدهند درنهایت پیشنهادهایی برای مقابله با سناریوهای بحرانی ارائه گردید
پریچهر مصری علمداری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
یکی از مسائل مهم در شهرهای امروزی مسئله تابآوری شهرها است. این مسئله نقش مهمی در کاهش خسارات و تلفات ناشی از انواع مخاطرات طبیعی دارد. این مخاطرات در اغلب موارد تأثیرات مخربی بر سکونتگاههای انسانی میگذارد و تاب آور ساختن سکونتگاهها در ابعاد مختلف مدیریتی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی روش بسیار مناسب برای تقویت کارآمدی شهرها در مقابله انواع بحرانهای مترقبه و غیرمترقبه است. در این راستا، پرداختن به تابآوری شهرها در ابعاد مختلف اهمیت و ضرورت تحقیق را آشکار میکند. هدف کلی این پژوهش، بررسی عوامل تأثیرگذاری در میزان تابآوری شهرها در برابر بلایایی طبیعی میباشد. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل متخصصان و کارشناسان است. برای تجزیهوتحلیل مؤلفهها و شاخصهای آن از مدل Fvikor و در نهایت برای نشان دادن وضعیت مناطق از لحاظ تابآوری از روش EDAS بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از مدل ویکورفازی بیانگر آن است که مؤلفه نهادی با کسب بیشترین امتیاز (صفر) در جایگاه نخست و مؤلفه اقتصادی نیز با امتیاز 0.287 در جایگاه آخر واقع شدهاند. همچنین نتایج حاصل از روش ایداس در بین مناطق مورد مطالعه در ابعاد مختلف نشان میدهد که منطقه 2 و 5 با تابآوری بالا و منطقه 4 و 8 در تابآوری پایین قرار دارند. در حالت کلی بیش از 50 درصد مناطق شهر تبریز از تابآوری کمتری برخوردار هستند.
نازلی پاکرو، داریوش ستارزاده، لیدا بلیلان، میرسعید موسوی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
به منظور دستیابی به مزیتی رقابتی پایدار در جهت غلبه بر رقابت حاکم بین شهرها استراتژیهای گوناگونی ارائه شده است؛ برندینگ شهری یکی از این استراتژیها محسوب میشود. برندینگ شهری به مثابه دارایی مهم در راستای توسعه شهر و همچنین ابزاری اثربخش به منظور تمایز، بهبود جایگاه و افزایش نفوذ و اعتبار شهر انگاشته میشود. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر حس تعلق به مکان و کیفیت فضاهای سبز شهر در برندینگ شهری تدوین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانهای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن شهر تبریز تشکیل میدهند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد. در راستای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارهای spss و Lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که حس تعلق به مکان و کیفیت فضاهای سبز شهری بر برندینگ شهری تاثیر مثبت و معناداری دارد، ضریب مسیر بدست آمده برای تاثیر حس تعلق مکانی بر برندینگ شهری برابر با 64/0 و برای تاثیر کیفیت فضای سبز شهری بر برندینگ شهر برابر با 37/0 بود. با توجه به مقدار ضریب مسیر بدست آمده تاثیر حس تعلق به مکان نسبت به کیفیت فضای سبز شهری در برندینگ شهری بیشتر است.
حبیب اله فصیحی، محمد سلیمانی مهرنجانی، سمیرا احمدنیا کوهستانی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
در برنامهریزی شهری و منطقهای، ارزیابی پیامدهای محیطی برای رویارویی با آلودگی و تخریب محیط زیست و شناسایی اثرات طرحهای توسعه بر رفاه انسان و سلامت محیط زیست از جایگاه ویژهای برخوردار هستند. این مقاله به بررسی تأثیرات احداث و فعالیت شهرک صنعتی تالش بر محیطکالبدی، زیستی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی پیرامون پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر دادههای پیمایشی گردآوری شده از 270 نفر نمونه آماری است. در این مطالعه، 29 تأثیر منتج از شهرک صنعتی در چهار بعد، با استفاده از مدل ارزیابی پاستاکیا مورد تحلیل قرار گرفتهاند. یافتههای تحقیق نشان دادند که در مجموع، احداث شهرک صنعتی و فعالیت آن واجد جهات مثبت بوده و پیامدهای مثبت حاصل از آن بر اثرات منفی غالب هستند. پیامدهای مثیت در بعد اقتصادی برتری داشته و پیامدهای منفی در بعد محیط زیستی غلبه بیشتری نشان میدهند. در میان تأثیرات 29 گانه مورد ارزیابی، شهرک صنعتی در 16 مورد تأثیر مثبت و در 13مورد تأثیرات منفی برجا گذاشته است.
الیاس مودت،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
تابآوری در شرایط بحرانی ناشی از زلزله اهمیت دوچندانی دارد؛ به عبارتی تاب آوری شهری یکی از مهمترین موضوعات برای رسیدن به پایداری است. به منزله راهی برای تقویت جوامع با استفاده از ظرفیتهای آنها مطرح میشود. بر اساس ضرورت موضوع در شهر زلزله خیر ایلام تحقیق حاضر از نظر ماهیت دارای رویکرد توصیفی – تحلیلی و از نظر روش نیز توسعهای - کاربردی میباشد. و هدف کلی تحقیق برنامهریزی فضایی مدیریت بحران شهری از منظر تابآوری شهری ایلام میباشد. از نظر آماره فضایی VIKOR و شبیهسازی بوتاسترپ استفاده گردیده و جهت تکمیل تحقیق از نرمافزارهای Visio، Grafer، SPSS، MINITAB و GIS استفاده شده است. نتایج یافتهها براساس شبیه سازی بوت استرپ و براساس 196 سلول مورد مطالعه که بین 14 ناحیه شهری توزیع گردیده است؛ حداقل سلول تابآوری در شهر ایلام حدود 07/0 درصد را نشان داده است. لذا پراکندگی و وضعیت موجود متغیرهای شهر ایلام نمی تواند در سطح اطمینان 95 درصد به تاب آوری شهری تائید نمایند. بر اساس مدل VIKOR ناحیه چهار-2 کمترین تابآوری و ناحیه دو-1 بیشترین تابآوری شهر ایلام را دارا میباشد. همچنین محاسبات مدل رگرسیون نشان داده است مدل به کار رفته، پیشبینی کننده خوبی برای متغیر تابآوری شهری میباشد. چراکه میزان معناداری در تحقیق حاضر کمتر از میزان 0.05 را نشان داده است.
محمد حسین سرایی، محمدرضا رضایی، آقای محسن عادلی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
فرایند بهینه سازی مسیر، یکی از تحلیلهایی است که می تواند در مواقعی که محدودیت منابع و زمان وجود دارد، از جمله شرایط پسازلزله مورد استفاده قرار گیرد. در این تحقیق، از تحلیل مذکور جهت حل مسأله فروشنده دوره گرد و به منظور بهینه سازی مسیر حرکت آزمایشگاه های سیار پزشکی استفاده شده است. در این مسأله، هدف پیدا کردن کوتاهترین مسیر حرکت بین یکسری از نقاط بوده و الگوریتم های مورد استفاده سعی در کمینه سازی هزینه های انتقال و تابع هدف را خواهند داشت. جهت اجرای این مسأله با در نظر گرفتن سناریوی سختگیرانه در دسترسی به منابع، از دو الگوریتم کلونی مورچگان و رقابت استعماری در کنار الگوریتم دایجسترا در محیط GIS استفاده شده است. نقاط بازدید مدل، مناطق مستعد جهت اسکان موقت پسازلزله در شهر گرگان بوده و از فواصل عملکردی و زمان واقعی در بستر شبکه شهری، به جای فواصل زمانی و مکانی اقلیدوسی استفاده شده است. نتایج اجرای مدل نشان می دهند که الگوریتم کلونی مورچگان در دو ضابطه زمان و فاصله نسبت به دو الگوریتم دایجسترا و رقابت استعماری، بهینه سازی مسیر را به نحو مطلوبتری انجام داده است.
عبدالعلی پورکیخایی، محمود رضا انوری، غلامرضا میری،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
تقویت و توسعه کالبدی شهری موجب رشد و شکوفایی در سایر زمینهها میشود. بدون شک توسعه کالبدی یک کشور عامل مهمی در ایجاد پویایی نظام اقتصادی و حتی رفاه افراد آن جامعه دارد. در این راستا دولتهای محلی برای ایفای نقش خود در این حوزه نیازمند منابع مالی متنوع، با ثبات و پایدار است. یکی از این منابع مالیات است. تأثیر مالیات در توسعه کالبدی شهری نقش تأثیرگذاری در رشد اقتصادی و اجتماعی آن دارد. در این میان مالیات، بخصوص (مالیات املاک و مستغلات) یکی از مطمئنترین شیوههای تأمین منابع مورد نیاز توسعه کالبدی است. لذا هدف پژوهش حاضر؛ بررسی فرآیند توسعه کالبدی شهری با تأکید بر مالیات املاک و مستغلات در مناطق شهر زاهدان میباشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و کمی و نوع تحقیق کاربردی است. در این مورد مطالعات جامعی در خصوص شاخصهای تحقیق در محدوده مورد مطالعه انجام و سپس برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از مدل (Fuzzy Mamdani) استفاده شده است. نتایج تابع مدل از رتبهبندی شاخصها نشان میدهد که شاخصهای بهداشت عمومی و محیط در وضعیت مطلوب و شاخصهای آموزش، تجاری و سرگرمی و تفریح در سطح نامطلوب میباشند. همچنین نتایج وضعیت شاخصهای مورد مطالعه در تعیین توسعه کالبدی هر یک از 5 منطقهی مورد مطالعه در شهر زاهدان در خروجی سیستم استنتاج فازی در نرمافزار متلب نشان میدهد که منطقه 5 با امتیاز معیار (0.82) و منطقه 1 با امتیاز (0.79) از سطح مطلوب و منطقهی 4 با امتیاز (0.70) سطح متوسط توسعه کالبدی و همچنین منطقه 2 با امتیاز (0.61) و برای منطقه 3 با امتیاز (0.50) از سطح توسعه کالبدی نامطلوب برخوردار میباشند. پس از تعیین تابع عضویت و نرمالسازی دادهها طیف اهمیت بر اساس ترتیب شاخصهای مورد بررسی و وضعیت آنها، بیشترین توسعه کالبدی را در منطقه 5 و کمترین را در منطقه 3 نشان میدهد.
علی اصغرزاده، سید غلامرضا اسلامی، ایرج اعتصام،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
زلزله و پدیدههای ناشی از آن، اغلب به عنوان عامل ناپایداری و بینظمی در علوم مهندسی و معماری مطرح بوده که سبب تخریب زیرساخت شهری میگردند؛ این در حالی است که با تغییر نگاه به زلزله یعنی از ضایعه به ظرفیت و از آشوب به سازماندهی، لایهای دیگر از این پدیده آشکار میشود. زلزله و شبکه گسل را میتوان به عنوان یکی از عوامل سازماندهنده سکونت بررسی کرد که در کل جغرافیای سکونت یعنی مکانگزینی شهر و آبادی، شبکه فضایی شهر، توسعه شهر و شبکه فضایی-سازهای خانه به صورت یک لایه پنهان اما تاثیرگذار نقش مهم داشته باشد؛ در این مقاله سعی شدهاست با اتکا به رهیافتی کلّنگر و بینش سیستمی و با روش توصیفی تحلیلی به نقش خودآگاهی و تصویر ذهنی از زلزله و ارتباط و درهمتنیدگی آن با تکنولوژی قنات پرداخته شود. در انتها مدل زلزله- قنات- شهر معرفی و تاثیر آن در سازماندهی معماری و شهرسازی در مقیاسهای مختلف نشان داده میشود. پدیده زلزله در بستر اجتماعی و کالبدی شهر، پدیدهای است پیچیده که مطالعات چند وجهی و به رهیافت بینرشتهای، مابین حوزه علوم جغرافیایی، نظریههای اطلاعات و معماری وشهرسازی نیاز دارد. اهمیت این پژوهش، نگرش نو به پدیده زلزله و چگونگی تحلیل آن از حالت صرفاَ کمّی به کمّی-کیفی و گذر از مباحث مورفولوژیک محض به مباحث سمیو تپولوژیک است. این رهیافت میتواند پارادایم جدیدی را در حوزه معماری همساز با زلزله در مطالعات معاصر بوجود آورد.
مصطفی امیرفخریان، حسین مبینی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
هویت به عنوان وجه تمایز پدیدهها، یک امر متغیر و متحول است که از شاخصهای هویت ساز تأثیر میپذیرد. جایگاه این شاخصها متأثر از محیط زندگی، فرهنگ و جهانبینی است که متناسب با مکان و زمان تغییر میکنند. در این میان مشهد به عنوان شهری با ویژگیهای خاص جغرافیایی و فرهنگی، دارای هویت ویژهای است. با این حال انتظار میرود جایگاه شاخصهای هویتمندی فضا، در مناطق مختلف آن، به دلایل ویژگیهای متنوع کالبدی، اقتصادی و فرهنگی، متفاوت باشد. در این پژوهش برای نمایش جایگاه متفاوت شاخصهای اثرگذار بر هویتمندی فضای شهر از نظر ساکنان، ضمن انتخاب دو محدوده متفاوت از شهر(مناطق شرقی و غربی)، اقدام به تکمیل 800. پرسشنامه در بین ساکنین این دو منطقه گردید و از پرسش شوندگان خواسته شد تا شاخصهای هویتمندی فضا را اولویت بندی نمایند. نتایج این پژوهش با استفاده از روشهای لجستیک و تمایزی نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین مناطق غرب و شرق مشهد در انتخاب شاخصهای هویتمندی فضا وجود دارد. به عبارتی تفاوتهای مکانی بین مناطق مختلف شهرها، میتواند سبب رویکردها و ادراکات متفاوتی از شهر توسط شهروندان گردد و انتظار درک یکپارچه از شهر معقول نیست. توجه به این تفاوتها میتواند مدیران و برنامه ریزان شهر را در جهت درک صحیح از شهر ومحیط آن به منظور ارتقای کیفی محیط یاری کند.
محمدرضا میرسعیدی، مسلم سیدالحسینی، فرشته احمدی، امیرحسین شبانی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
به طور کلی وجود کلانشهرها با مراکز متعدد کار و فعالیت باعث شده است که حجم بالایی از سفرها به طرف این مراکز گسیل شود. تجمع و پراکندگی این مراکز موجب افزایش و کاهش سفر وسایل نقلیه میشود. اتخاذ سیاستهای مکانیابی و ارتباطی مراکز کار و فعالیت شهری باعث میشود که شهرها بتوانند روند توسعه را با لحاظ نمودن توزیع عادلانه خدمات و برابریهای فضایی طی نمایند. هدف این پژوهش شناسایی و تعیین الگوی سازمان فضایی مراکز کار و فعالیت و نحوه ارتباط عملکردهای خدماتی آن با یکدیگر میباشد، به نحوی که تکمرکزیتی و چند مرکزیتی بودن شهرها میتواند تاثیر شگرف بر نظام توزیع مراکز خدماتی ایفا نماید و موجب تغییرات گسترده در رفتار سفر شهروندان گردد. روش تجزیه و تحلیل دادهها ترکیبی از دو روش کمی و کیفی میباشد و در بخش کمی آن تجزیه و تحلیل با استفاده از آمار توصیفی(نمایش هندسی و تصویری پراکندگی، اندازههای گرایش به مرکز) و مدل دسترسی هنسن صورت میگیرد. در حوزههای مورد مطالعه شاهد اختلاف زیاد در سطوح کاربریها میباشیم، به طوری که کاربری آموزش عالی در حوزه غربی کلانشهر مشهد، 84 درصد از سطح کاربری آموزش عالی را در خود گنجانده است و سهم حوزه شرقی تنها 3 درصد میباشد. در مورد کاربریهای درمانی، تجاری و فضای سبز تجهیز شده نیز مسئله به همین شکل میباشد. تنها در مورد سطوح اداری تعادلی نسبی مشاهده میشود.در نهایت شهر به سه حوزه متعادل برنامه ریزی تقسیم گردید و با لحاظ نمودن اشتغال، پتانسیل توسعه و مسافت، میزان سطوح کاربریهای تعیین کننده در سازمان فضایی مراکز کار و فعالیت بدست آمد.