طهمورث بهروزی نیا،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
با توجه به ضرورت مطالعه شبکه شهری و نقش و نظام سلسله مراتبی به منظور یافتن راه حلهایی برای جلوگیری از تمرکز بی حد و مرز جمعیت در شهرهای بزرگ و رفع مشکلات ناشی از آن، مقاله حاضر، سعی نموده است تا با بهره گیری از مدل درجه عضویت (GoM) و روش تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA) و همچنین استفاده از شاخصهای رایج در این زمینه به بررسی تغییرات سلسله مراتب شهری منطقه خراسان طی سال های 1335 تا 1395، بپردازد. نتایج این پژوهش براساس مدل درجه عضویت (GoM) و روش تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA) نشان میدهد که نظام شهری منطقه خراسان، به تبع از شرایط حاکم بر نظام شهری کشور، دچار گسستگی شده است، بر اساس روش تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA) از سال 1365 تا 1385، شبکه شهری منطقه خراسان به سمت تعادل پیش رفته است. متاسفانه طی دهه 1385- 1395 به سمت عدم تعادل حرکت نموده است. لازم به ذکر است حین انجام پژوهش، مشخص گردید که نتایج برآمده از مدلها و شاخصهای رایج در این زمینه، با یکدیگر هماهنگ نبوده است. لذا با توجه به نتایج متفاوت و غیر همسو، برای نتیجه گیری نهایی ، از "مدل درجه عضویت (GoM)" و روش "تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA)" استفاده شده است. این مدلها با رفع نتایج متفاوت و غیر همسوی شاخصهای قبلی به نتایج واقعیتری دست یافتند. نتایج بدست آمده از این دو مدل نشان داده است که بهرهگیری از روش آنها تا حدودی توانسته است در نتایج ناهمگن شاخصهای قبلی تعدیل و همگنی بوجود آورد.
nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
مهدی محرری، محمد نقی زاده، فرشته احمدی، شیرین طغیانی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
یکی از موضوعاتی که شهرهای امروز ایران با آن مواجهاند، موضوع نگهداری و ارتقاء خیابانهای موجود است. نحوه مدیریت و برخورد با این خیابانها موجب بروز مشکلات متنوع در جنبههای مختلف شهرها شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اصول نگهداری و ارتقای خیابان شهری با تمسک بر آموزههای اسلامی و فرهنگ ایرانی است. همچنین این تحقیق به بیان راهکارهایی برای ارتقای کیفیت خیابانهای شهری با بهرهمندی از آموزههای اسلامی و فرهنگ ایرانی میپردازد. جمعآوری اطلاعات مورد نیاز از طریق مشاهده، برداشتهای میدانی و مطالعات اسنادی و تحلیل اطلاعات و دادهها، به کمک بهرهگیری از روشهای توصیفی تحلیلی، مستندسازی و تحلیل گرافیکی صورت پذیرفته است. کیفیت شهرها وابسته به کیفیت خیابانها هستند و کیفیت خیابانها نیز برآمده از جزئیات خیابانها هستند. خیابانهای شهری نیازمند توجه، نگهداری و ارتقاء هستند تا همیشه برای شهروندان جذاب و مطلوب باشند. نتایج حاصل از این تحقیق، بیتوجهی به فرهنگ، دین و مذهب شهروندان و نیازهای آنها، مصالح و هنر بومی آنهاست که موجب به وجود آمدن فضاهای شهری بیکیفیت و بیهویت در کلانشهرهای امروز ایران شده است. این پژوهش به دنبال ارائه الگو برای طراحی خیابانهای شهری نبوده و در راستای تدوین اصول و مبانی برای برنامهریزی و طراحی خیابانهای شهری مبتنی بر آموزههای اسلامی و فرهنگ ایرانی، گام بر میدارد. خیابان مطلوب برای شهروندان ایرانی علاوه بر اینکه میبایست ظواهر آن منطبق بر آموزههای اسلامی و فرهنگ ایرانی باشد، لازم است بواطن آن نیز اسلامی و ایرانی باشد. صرف درست بودن ظواهر میتوان گفت تنها نفاق به دست آمده و با اصلاح بواطن میتوان صداقت را در فضاهای شهری جاری ساخت.
علیرضا محمدی، رضا هاشمی معصوم آباد، چنور محمدی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
یکی از بااهمیتترین و ضروریترین مسائل برنامهریزی شهری، توزیع عادلانه امکانات، خدمات و میزان دسترسی شهروندان در سطح محلهها، ناحیهها و مناطق شهری است، مراکز اقتصادی و تجاری؛ از جمله بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری، یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی شهرها محسوب میگردند؛ در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی میزان دسترسی شهروندان اردبیل به کاربریهای تجاری در سطح محلات شهر اردبیل میباشد. از همین رو پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی – تحلیلی میباشد. جامعه آماری پژوهش، محلات 44 گانه شهر اردبیل میباشد. جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات از مدلهای آمار فضایی، تحلیل لکههای داغ (Hot Spot Analysis) در نرمافزار GIS استفاده شده است. در نهایت جهت تحلیل همبستگی بین کاربری تجاری با جمعیت و همچنین تعیین رابطه و همبستگی این کاربری با سایر کاربریهای خدماتی از تابع رگرسیون در محیط نرمافزاری Idrisi Selva استفاده شده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که در محلات شهر اردبیل از لحاظ وضعیت کلی کاربریهای تجاری نابرابری وجود دارد. بدین ترتیب که محلات دارای وزنه بالای کاربری تجاری و غلظت بالای لکههای داغ در وضعیت مطلوب بوده که شامل نواحی 3 و 5 از منطقه 2، ناحیه 7 از منطقه 1 و ناحیه 6 از منطقه 3 میباشند. همچنین بلوکهای با وزنه پایین تجاری و غلظت کم لکههای داغ که شامل نواحی 8 و 11 از منطقه 2، ناحیه 11 از منطقه 3 میباشد به لحاظ پایداری شهری در سطح پایینتری قرار دارند. درنهایت با توجه به نتایج منبعث از پژوهش، پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
ناصر محمدی، حسین مجتبی زاده خانقاهی، علی توکلان،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
مدیریت شهری درست و مبتنی بر روش های صحیح همواره بعنوان یک چالش جدی پیش روی متخصصان شهری بوده است و در طول زمان جای بحث و بررسی های مختلف قرار گرفته است. هر شهر با توجه به ویژگی های خاص خود مسائل ویژه ای را تجربه می کند که مخصوص همان شهر و محیط اطرافش می باشد و در این میان ایجاد یک الگوی واحد نسخه قابل قبولی نیست.حکمروایی خوب شهری یک اصل مهم در مدیریت شهری است که متاسفانه در کشور ما با موانع متعددی رو به رو می باشد. نوشتار حاظر از نظر هدف، کاربردی ـ توسعه ای و با روش کمی ـ تحلیلی انجام گرفته است که ابتدا مهم ترین موانع اجرای واقعی حکمروایی شهری در کشور را مشخص نموده و سپس این موارد را در منطقه مورد مطالعه خود گرمدره بررسی می نماید. نتایج گویای آن است عامل عدم یکپارچگی بین بخش های مختلف مدیریت شهری با میانگین 3.8 بیشترین تاثیر را در عدم اجرای حکمروایی در کشور دارد. از بررسی نتایج بخش اول 4 شاخص اساسی تاثیر گذار در اجرای حکمروایی شهری در منطقه مورد مطالعه بررسی شده است. در سطح اجرایی شهر گرمدره در زمینه شاخص پاسخگویی عامل ضعف در نظارت مستمر و همگانی با میانگین رتبه 5.38 ، در شاخص حاکمیت قانون عامل وجود قوانین متعدد، موازی، تفسیرپذیر و گاه متناقض با میانگین رتبه 3.73، در شاخص شفافیت عامل عدم دسترسی به اطلاعات 4.56 و در شاخص مشارکت عامل تمرکز گرایی شدید و مدیریت بالا به پایین با میانگین رتبه 4.48 بیشترین تاثیر را در عدم اجرای صحیح حکمروایی شهری در شهر گرمدره دارا هستند.
پاکزاد آزادخانی، محمد سلاورزی زاده، افسانه شاهمرادیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
حملونقل و سیاستهای حملونقل درونشهری، یکی از ابزارهای مهم توسعهی کمی و کیفی شهرها میباشد. عوامل متعددی در سیستم حملونقل درونشهری تاثیرگذار میباشد، از جمله: عوامل طبیعی، مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. هدف از انجام این پژوهش سنجش میزان تابآوری شبکههای حمل و نقل شهر ایلام میباشد که به روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانهای و میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان مدیریت شهری و بحران تشکیل میدهد که تعداد 40 نفر از آنها به شیوه در دسترس انتخاب و
بین آنها پرسشنامه توزیع شد. [p1] تجزیه و تحلیل دادهها به شیوه تحلیل سلسله مراتبی و تلفیق با لایههای رقومی در نرمافزارهای
Expert Choice و
ArcGIS انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که 49 درصد از شبکه معابر شهر ایلام که از نظر معیارهای عمومی دارای تابآوری بالایی هستند، تحت مخاطره شدید از نوع سیلاب دارند. همچنین 72 درصد از گرههای ترافیکی شهر ایلام بر روی معابری قرار گرفتهاند که تابآوری بالایی از نظر معیارهای عمومی دارند. از طول کل معابر شهری ایلام تنها حدود 63 کیلومتر آن تابآوری زیادی داشته که آنهم مربوط به معابر اصلی شهر ایلام هستند. نتیجه نهایی پژوهش نشان داد که توانمندسازی شبکه حملونقل شهر ایلام تنها به مسئله ساختاری معابر مرتبط نیست و مسائل مختلف مدیریتی در آن بسیار دخیل هستند. از اینرو ابتدا بایستی مناطق مخاطرهانگیز شناسایی و سپس با تصمیمات مدیریتی مناسب اقدامات لازم جهت توانمندسازی شبکه معابر شهری به انجام رساند.
[p1]نظرات داور اول به صورت هایلایت زرد اعمال شده
احمد اسدی، رقیه کلاته میمری،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
توزیع مناسب کاربریها و خدمات در شهرها تاثیر بسزایی در اجرای عدالت اجتماعی و رضایت شهروندان دارد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. دادههای مورد نیاز پژوهش به دو روش اسنادی و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده؛ با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه جامعه آماری معادل383 نفر برآورد شد و اطلاعات بدست آمده با استفاده از تحلیلهای مکانی نرمافزار ArcGIS و Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. به منظور تحلیل توزیع خدمات شهری از شاخص دسترسی به خدمات شهری استفاده شده است که از طرحهای کاربری اراضی شهر مشهد و اطلاعات شهرداری بدست آمده است و از مدل تحلیل شبکه (ANP) و آزمونهای آمار فضایی بدست آمد. همچنین به جهت بررسی میزان رضایت شهروندان از توزیع خدمات شهری از طریق پرسشنامه و با استفاده از آزمون T تک نمونه ای در نرمافزار Spss بدست آمده است. همچنین به جهت رتبهبندی محلات منطقه 11 مشهد به لحاظ برخورداری از عدالت اجتماعی از روش تحلیل خاکستری (GRA) استفاده شده است. شاخص نهایی توزیع خدمات شهری حاکی از توزیع مطلوب خدمات شهری در محلات دانشجو، شریف، تربیت، فرهنگ و بخشهایی از آزادشهر و فارغ التحصیلان می باشد. و محلات زیباشهر، شهیدرضوی و بخشهایی از فارغالتحصیلان و آزادشهر به لحاظ توزیع خدمات شهری از وضعیت نامطلوبی برخوردار میباشند. همچنین بر اساس آزمون خودهمبستگی فضایی، الگوی شاخصها در محدوده مورد مطالعه دارای خود همبستگی فضایی و داری الگوی خوشهای میباشد. تحلیل الگوی توزیع خدمات شهری در منطقه 11 شهر مشهد با استفاده از آماره عمومی جی نشان میدهد که توزیع خدمات شهری در محدوده مورد مطالعه از الگوی خوشهای با تمرکز بالا برخوردار است. بر اساس اصل تجزیه و تحلیل رابطه خاکستری محلات دانشجو، آزادشهر، فرهنگ و شریف دارای سطوح بالای برخورداری از عدالت اجتماعی میباشند و سایر محلات به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. در ادامه نتیجه آزمون tمشخص میکند که محلات دانشجو، شریف، فرهنگ، تربیت و آزادشهر به ترتیب بیشترین رضایت را از توزیع خدمات شهری داشته و محله زیباشهر کمترین رضایت را از توزیع خدمات شهری دارد. نتایج تمامی مدلهای استفاده شده در مقاله دارای همخوانی و مطابقت بالایی میباشند.
محمود آروین، مهسا قانع، احمد پوراحمد،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
منصور عزیزی، رسول درسخوان، محمدرضا پورمحمدی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
طرح راهبرد توسعه شهری راهکارهایی برای ایجاد شرایط پایداری شهری در ابعاد حکمروایی خوب را شناسایی میکند. ایده اصلی این سیاست آن است که در یک اقتصاد جهانی-رقابتی و بهطور فزایندهای یکپارچه، برای همه شهرها ضروری است که یک استراتژی هوشمندانه و واضح برای چگونگی موقعیت سرزمین خود جهت به حداقل رساندن اثرات منفی، پیشبینی شوکهای احتمالی و بهرهبرداری از پتانسیل مقایسهای و رقابتی فراهم آورد. در سطوح مختلف و جهتهای برنامهریزی شهری، برنامهریزی استراتژیک توسعه یکی از مناسبترین روشها برای تحقق حکمروایی است. نگرشهای مترقی بیشتر به برنامهریزی استراتژیک شهری میتواند بهوضوح بهعنوان حکمروایی در نظر گرفته شود. هدف این پژوهش ارزیابی طرح راهبرد توسعه شهری منطقه 22 بهعنوان یکی از ابزارهای پیادهسازی پارادایم حکمروایی شهری میباشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. بررسی محتوایی طرح CDS منطقه 22 با مطالعه و بررسی طرح مذکور و نظرات مشاور تهیه کننده طرح و کارفرما (شهرداری منطقه 22) به شیوه مصاحبه پنهان و شورایاران منطقه، مردم و ذینفعان ذکر شده در طرح بصورت پرسشنامه های باز صورت گرفته است تا عوامل مثبت و منفی طرح استخراج گردد. در تحلیل وضع موجود به بررسی گزارش های شهرداری و سرای محلات، مصاحبه با کارشناسان، دست اندرکاران، ذینفعان طرح و مهندسین مشاور تهیه کننده طرح و مردم در سرای محلات منطقه 22 پرداخته شد تا اثرات مثبت طرح بر منطقه مورد مطالعه و عوامل منفی تعیین گردد. در ارزیابی طرح مذکور (ارزیابی حین اجرا) و کمی سازی داده های کیفی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش بیانگر تفاوت فاحش طرح با فاز اجرای آن دارد.
مهران محمدی شمیرانی، ناصر اقبالی، محمود رضایی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
این مطالعه به بررسی اصول و معیارهایی که موجب زندگیپذیرشدن یک شهر – مورد مطالعه: محله صاحبقرانیه تهران - میشود پرداخته است. از روش NLAS به عنوان روش تحقیق اصلی و شاخص در این تحقیق استفاده شده است. در این تحقیق سعی گردید تا با بکارگیری این روش و نیز از طریق بکارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی شاخصهای روش NLAS در محله صاحبقرانیه مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته و بر اساس پاسخهای دریافت شده و تحلیل آنها وضعیت زندگیپذیری در محله صاحبقرانیه تحلیل گردد. تحلیلهای مفصل انجام گرفته بر اساس تحلیل عاملی و روش تحلیل سلسله مراتبی نشان میدهد که وضعیت زیستپذیری محله صاحبقرانیه براساس سه شاخص امکانات و خدمات مورد نیاز، پویایی اقتصاد محلهای و وضعیت چشمانداز بصری و آلودگی محیطی و مؤلفههای مرتبط با آن انجام شده و پس از جمعبندی گویههای مرتبط و محاسبه شاخصهای کلی نشان میدهد که شاخصهای پویایی اقتصاد محلهای با میانگین 061/9 و مقدار آزمون T برابر با 968/ به کاهش زیستپذیری محله صاحبقرانیه منجر شده است. اما با 95 درصد اطمینان میتوان گفت که محله صاحبقرانیه از نظر شاخصهای امنیت فردی و اجتماعی، هویت و حس تعلق مکانی، امکانات و خدمات مورد نیاز و وضعیت چشمانداز بصری و آلودگی محیطی محلهای زیستپذیر به شمار میرود
لیلا قاسمی، فروه رحمانی، طاهره بیات،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
امروزه، شهرداری نهادی است که تأثیر عمدهای بر کیفیت زندگی شهروندان دارد. از اینرو رضایتمندی شهروندان یکی از مهمترین معیارهای سنجش عملکرد شهرداری است. احساس رضایت از محیط شهر و خدمات شهرداری موجب ایجاد حس مشارکت در اداره امور شهر و در نتیجه افزایش کیفیت خدمات شهری خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی میزان رضایتمندی شهروندان شهرداری تهران از عملکرد و میزان اهمیت خدماتی را که شهرداریها ارایه میدهند تهیه شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانهای، اسنادی و نیز میدانی (پرسشنامهای) بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنان منطقه 6 شهرداری تهران برابر با 237292 نفر تشکیل میدادند حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده و به منظور بالا بردن ضریب اطمینان حجم نمونه 420 نفر در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده شده است. روشهای آماری مورد استفاده در این تحقیق روشهای آماری همبستگی کندال، کروسکال والیس و آزمون t-test است. نتایج یافتهها حاکی از آن است که میزان رضایت شهروندان از کیفیت خدمات، و نحوه اطلاع رسانی شهرداری پایینتر از حد بوده، اما از نحوه برخورد مسئولین، کارمندان و کارکنان، میزان رضایت در حد متوسط میباشد. بین وظایف عمرانی- فنی، خدماتی و اجتماعی- فرهنگی شهرداریها از دیدگاه شهروندان منطقه مورد مطالعه از نظر میزان اهمیت اختلاف معناداری وجود دارد به گونهای که وظایف خدماتی شهرداری دارای بیشترین اهمیت میباشد.
محسن ایلاقی، نیما جهان بین، ایرج قاسمی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بازتعریف مفهوم محله در بافت های تازه توسعه یافته شهری می باشد. لذا این تحقیق به لحاظ هدف در زمره تحقیقات توسعه ای قرار داشته و از نوع کیفی می باشد که با رویکرد گراندد تئوری انجام شده است . جهت تحلیل مطالعات اسنادی از روش فراترکیب استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد متخصص و صاحبنظر و اساتید دانشگاه در رشته شهرسازی و جامعه شناسی می باشند.روش جمع آوری اطلاعات مطالعه اسنادی ، دیدگاه ها ، تعاریف و مصاحبه عمیق و باز است. در این مطالعه با 22 نفر مصاحبه انجام شد . جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری و بررسی میزان فراوانی کدهای مستخرج از مصاحبه از نرم افزار NVivo استفاده شد . یافته های این تحقیق نشان داد که بازتعریف مفهوم محله در بافت های تازه توسعه یافته در قالب مدل مفهومی قابل بررسی است. در این مدل مفهومی برای باز تعریف مفهوم محله در بافت های جدید شهری مهم ترین ابعاد 4 بعد ، عینی(کالبدی-عملکردی)، ذهنی(ادراکی)، اقتصادی و بعد اجتماعی-نهادی است. همچنین با ارتباط متقابل7 کد محوری "تنوع و کیفیت خدمات شهری" ، "لبه و مرز محله" ، "ایمنی و امنیت خاطر" ، "معیشت و موقعیت اقتصادی محله" ، " منزلت اجتماعی" ، "همبستگی اجتماعی" و "حس تعلق و وابستگی به مکان" با سه کد گزینشی "تداوم و پیوستگی کارکردی-فضایی" ، "تحرک اقتصادی-اجتماعی" و "انسجام اجتماعی-نهادی، وابستگی مکانی" می توان به تعریفی تازه از محله دست یافت ، که در انتها این مقاله مدل مفهومی ارائه شده است.
مهران معتمدی، زرین فخار،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
نوشته حاضر بررسی و تحلیل نحوه شکلگیری و تکامل شهر سنقر در دورههای اسلامی است. این پژوهش از لحاظ هدف و روش تحقیق تحلیلی- توصیفی است. و جهت جمعآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز، از مطالعات کتابخانهای – اسنادی و بازدید میدانی (مشاهده، آزمایش و مصاحبه) استفاده شده است. ازجمله شواهد باستان شناسی و مستندات تاریخی که دراین پژوهش مورد بررسی قرارگرفته است شامل: سفال ها، سنگ نوشته های قبور دورههای میانی اسلامی، معماری مذهبی و غیر مذهبی وجانمایی چشمهها و قنوات است. که به صورت مشاهده میدانی اطلاعات آن ثبت و براساس دوره زمانی طبقه بندی شده است. باز خوانی و بررسی اطلاعات تاریخی و باستان شناسی مرتبط با شهر سنقر، هویت فرهنگی و تاریخی این شهر را در طول دوره های اسلامی نمایان می سازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهر سنقر بر پایه عناصر بنیادینی مانند: مسجد جامع، عمارت حکومتی، بناهای یادبودی، بازار سنتی، محلهها و حصار شهر شکل گرفته است که درطول تاریخ اسلام با سلسله مراتب مشخص در ارتباط باهم نیازهای اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و سیاسی شهر را رفع می کردند. وجود این عناصر در این شهر موجب شده که در اشاره های تاریخی از شهر سنقر با القابی چون « ولایت و حصار»، «محال»، « الکای» و «قصبه» یاد شود.
ناهید باقری مراغه، محمد معتمدی، عزت الله مافی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
تبیین رابطه تاب آوری در برابر سوانح طبیعی در واقع نحوه تأثیرگذاری ظرفیتهای اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی در افزایش تابآوری در جوامع است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان تابآوری شهر شیروان در مواجه با زلزله است. روش تحقیق این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع دادهها، اسنادی و میدانی و از نظر نحوه اجرا به صورت پیمایشی است. در پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن ساختارهای کالبدی، اجتماعی، نهادی و اقتصادی دخیل در برابر زلزله در قالب 26 شاخص و 4 بعد اصلی (کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و نهادی) به ارزیابی تابآوری شهر شیروان در مقابل زلزله پرداخته شده است. در این راستا برای تعداد 30 نفر از کارشناسان شهرداری شهر شیروان و متخصصان مرتبط با موضوع، به روش نمونهگیری ساده و هدفمند پرسشنامه توزیع و تکمیل شد و با استفاده از نرم افزار Expert Choice و GIS و با بهره گیری از مدل های تصمیمگیری چندمعیاره ی وضعیت تابآوری شهر شیروان مشخص شد. یافتههای تحقیق نشان داد که میزان تابآوری شهر شیروان بر اساس تلفیق شاخصهای مورد سنجش در 4/65 درصد از شهر پایین و تنها در 2/19 درصد از شهر میزان تابآوری بالا است. به عبارت دیگر، در 17 محله از 26 محله شهر شیروان میزان تابآوری در مواجه با خطرات ناشی از زلزله پایین است و تنها در 5 محله شهر میزان تابآوری بالا است. بنابراین نتایج نهایی تابآوری شهر شیروان در 2/19 درصد از شهر بالا، در 4/15 درصد متوسط و در 4/65 درصد از شهر پایین است. در مجموع نتایج حاکی از آن است که تابآوری شهر شیروان در وضعیت نامناسب و نامطلوبی قرار دارد و میزان تابآوری در این شهر در مواجه با خطرات ناشی از زلزله پایین است.
حامد بهزادی پور، زهره داودپور، حسین ذبیحی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
ساختمان های بلند مرتبه به واسطه تشخیص پذیر بودن در زمینه خود، نقش موثری بر ادراک و شکل گیری تصویر ذهنی شهروندان از شهر دارد. پژوهش حاضر به بررسی ادراک محیطی شهروندان در ابعاد تفسیری، احساسی، شناختی و ارزشگذاری در میان ساختمان های بلند مرتبه منطقه 22 شهر تهران می پردازد و تاکید آن بر وجوه فرمی، عملکردی و معنایی این ساختمان ها بر ادراک شهروندان است. سامانه جستجو مد نظر این پژوهش تفسیری- ساختارگرا و از روش تحلیل محتوای متن در بخش نظری و روش پیمایشی مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری شامل100 نفر از میان ساکنین و غیرساکنین منطقه به روش تصادفی انتخاب و پرسشنامه ای شامل سوالات باز و بسته بر اساس طیف لیکرت بین آنها توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار SPSS بوده و از آزمون های همبستگی پیرسون و آزمون تی تک نمونه ای جهت ارزیابی رابطه بین مولفه های کالبدی و معنایی در ادراک ساختمان های بلند مرتبه و تعیین میزان اهمیت آنها استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که «نقش زیبایی فرم و شکل ساختمان های بلند مرتبه» و « میزان همخوانی ارتفاع با محیط پیرامون» در اولویت های اول و دوم تاثیرگذاری بر میزان ادراک محیطی در میان مولفه های کالبدی و «نقش خوانایی و مسیریابی» به عنوان عاملی موثر در میان مولفه های معنایی در ادراک ساختمان های بلند مرتبه بوده است که بیشتر بر اساس ادراک احساسی و شناختی بوده و ابعاد تفسیری و ارزشگذاری ادراک کمتر مورد اشاره شهروندان قرار دارد.
جمال الدین هنرور، سارا جلالیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
مسکن به عنوان نیاز اولیه بشر و تأمین کننده حس رضایتمندی او نقش اساسی در بهبود کیفیت زندگی ایفا میکند. در این شرایط که «قرنطینه خانگی یا طرح فاصلهگذاری اجتماعی» تنها راه قطع زنجیره انتقال معرفی شده، این تحقیق به دنبال بررسی عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت خانه های امروزی(شامل انواع گونههای مسکن) برای حضور طولانی مدت انسانها در شرایط قرنطینه است. در این مقاله تلاش شده است تا شاخصها و مؤلفههای کیفیت گونههای مختلف مسکن استخراج گردد و تأثیر هر یک از عوامل در تحمل شرایط قرنطینه در گونههای مختلف مسکن تهران بررسی گردد. روش بر اساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و با تکنیک تطبیقی است. جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. برای تحلیل دادهها از آزمون T تک نمونهای و آزمون میانگین و جهت بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون کولوموگروف-اسمرینوف استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنان گونههای مختلف مسکن در تهران به تعداد 381 نمونه میباشد. سنجش شاخصهای تحقیق با طیف لیکرت و با میانگین مفروض 3 و تعداد 3 شاخص و 9 مؤلفه و 49 سنجه انجام شده است. این شاخصها شامل شاخصهای کالبدی، اجتماعی، فرهنگی هستند. طبق نتایج به دست آمده مجتمعهای مسکونی دارای بیشترین سطح رضایت(میانگین 4.41) از عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت زندگی ساکنان گونه های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه میباشند. میزان شاخصهای اجتماعی، کالبدی و عملکردی در مجموع برای گونهی مجتمع مسکونی وضعیت بهتری را نشان میدهند. با جمعبندی این شاخصها و بررسی کلی عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت زندگی ساکنان گونههای مختلف مسکن در شرایط قرنطینه؛ مشخص شد که مسکن آپارتمانی دارای کمترین میزان رضایت(3.77) از عوامل کالبدی اجتماعی کیفیت زندگی خود در شرایط قرنطینه است. در انتهای پژوهش پیشنهاداتی برای بهبود کیفیت زندگی ساکنان گونههای مختلف مسکن در شرایط قرنطینه با توجه به ابعاد کالبدی-اجتماعی ارائه گردید.
بدیل سنچولی، مریم کریمیان بستانی، معصومه حافظ رضازاده،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
از آنجایی که ایجاد و توسعه شهرهای جدید به عنوان یکی از سیاستهای مطرح در آمایش سرزمین در دهههای اخیر مطرح بوده است، برنامهریزی و طراحی شهر جدید در راستایی توسعه منطقهای سواحل مکران ضروری میباشد. لذا در این راستا هدف پژوهش حاضر، تحلیل آمایشی رویکردهای برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس در راستایی توسعه منطقهای سواحل مکران، میباشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی، و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی میباشد. مطالعات نظری با استفاده روش اسنادی، و دادهها و اطلاعات پژوهش با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان، مدیران، اساتید دانشگاه و افراد صاحب نظر میباشد. که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 183 کارشناس به عنوان حجم نمونه تعیین شد. برای تحلیل متغیرها و رویکردهای مورد نظر تحقیق ، ابتدا با استفاده از روش مصاحبه و بحثهای تعاملی با کارشناسان و متخصصان به عنوان نمونه آماری تحقیق، هر یک از رویکردهای برنامهریزی شهرهای جدید مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمونهای توصیفی، آزمون همبستگی اسپیرمن و مدل تحلیل سلسه مراتبی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که خروج منطقه از محرومیت و آسیب پذیری، ایجاد قطب علمی و آموزشی در منطقه، و طراحی شهری نوین و هوشمند برای ایجاد شهر پایدار مهمترین رویکردهای تبیین کننده برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس بودهاند. همچنین بین رویکردهای برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس و توسعه منطقهای سواحل مکران ارتباط معنادار و مثبتی وجود داشته و در این بین متغیر سرمایهگذاری در سواحل مکران بالاترین ارتباط را با توسعه منطقهای در منطقه مورد مطالعه را داشته است.
حسین خراشادی زاده، محمد سلیمانی مهرنجانی، سیمین تولایی، رضا خیرالدین، قهرمان عبدلی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
بر پایه انگاره ها و پیش فرض های گفتمان «نومنطقهگرایی شهری» میان «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» نظام شهری یک منطقه کلانشهری، رابطه تنگاتنگی وجود دارد و حل مسائل موجود در یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست؛ زیرا آنها میتوانند هم در جهت تقویت و حمایت مثبت یکدیگر عمل نمایند و یا در جهت تضعیف و تبدیل به مانعی در برابر یکدیگر باشند؛ بنابراین آنچه تحت عنوان مسئله دست یابی به تعادل و یکپارچگی در ساختار فضایی و نظام عملکردی یک منطقه کلانشهری مطرح است، بدون شناخت ماهیت و روابط بین این دو امکانپذیر نیست.بررسی های تحقیق نشان می دهد، «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» منطقه کلانشهری تهران در طی دهه های اخیر نتوانسته است در جهت حمایت از یکدیگر و کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه حرکت کند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده در چارچوب این تحقیق می توان گفت؛ «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضایی» منطقه کلانشهری در طی دهه های مورد مطالعه(1345-1390) نه تنها با کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه همراه نبوده بلکه به سمت تضعیف تعادل فضایی نیز پیش رفته است.هرچند این تضعیف تعادل فضایی با شتاب کاهنده در حال حرکت است.از جمله دلالت های راهبردی چنین نتیجه ای این است که مسئله آینده منطقه کلانشهری تهران بیشتر معطوف به کانون های جمعیتی پیرامونی و ارتقاء سطح عملکردی خود شهر تهران به منظور پذیرش وظایف و نقش های فراملی و ایجاد فرصت ها و امکان های جایگزین برای نقش ها و وظایفی است که در آینده به پیرامون خود واگذار می کند. درست همان گونه که در طی سال های گذشته به تدریج بخش صنعت را به پیرامون خود واگذار و به جای آن بر خدمات تمرکز داشته است، در آینده نیز به نظر می رسد نیازمند واگذاری بخش خدمات به حوزه پیرامونی و در مقابل پذیرش بخش چهارم اقتصاد(اقتصاد اطلاعاتی و ارتباطی و فرهنگی) خواهد بود.
نبی مرادپور، کرامت الله زیاری،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
تحلیل فضایی جرایم در ساعات مختلف روز، روزهای هفته، ماه و فصلهای مختلف راهکاری موثر برای کنترل و پیشگیری از جرایم شهری است. این تحلیل ها به مدریت شهری و سایر مسئولان ایمنی شهر از جمله مسئولان قضایی و انتظامی این امکان را می دهد که با اقدامات پیشگیرانه، تصمیمات لازم را برای از بین بردن و یا کاهش اثرات این عوامل در سطح شهر اتخاذ نمایند. هدف از این پژوهش بررسی تحلیل فضایی جرایم سرقت به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و فصلی در منطقه 12 کلانشهر تهران می باشد. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی است. جامع آماری پژوهش شامل اطلاعات بلوکهای آماری سال 1390 در سطح محلات منطقه 12 شهر تهران و جرایم ارتکابی مرتبط با سرقت سال 1389 است. مهم ترین آزمون های آماری مورد استفاده آزمون مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار بوده است و از بین آزمون های خوشه بندی، شاخص نزدیک ترین همسایه برای شناسایی کانون های جرم خیز به کار گرفته شده است. نتایج حاص از این تحقیق بیانگر آن است که از 446 فقره جرم مرتبط با سرقت، محلات فردوسی – لاله زار و بهارستان سعدی بیشترین جرایم و محلات کوثر و مختاری کمترین جرایم را به خود اختصاص دادهاند. الگوی توزیع جرایم در منطقه 12 به صورت خوشه ای میباشد و مهم ترین کانونهای جرم خیز در فواصل دروازه شمیران، ایران، بهارستان – سعدی، فردوسی –لاله زار، ارگ پامنار، امام زاده یحیی و آبشار شکل گرفته است. همچنین تحلیل فضایی جرایم سرقت بیانگر آن است که جهت و کشیدگی جرایم سرقت در ساعات مختلف روز، روزهای هفته و به صورت ماهانه متفاوت میباشد.
زهرا مرادی، مریم ایلانلو،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
نواحی مرزی (پیرامونی) به دلایل دوری از مرکز، انزوای جغرافیایی، توسعهنیافتگی و... تفاوتهای آشکاری از نظر برخورداری از رفاه و توسعه با نواحی مرکزی دارند و ایجاد و فعالیت بازارچهی مرزی میتواند باعث تعدیل رابطهی یکسویه مرکز- پیرامون و بهبود رفاه منطقهای گردد. هدف از این پژوهش بررسی نقش بازارچهی مرزی شهرهندیجان در استان خوزستان در توسعه اقتصادی – اجتماعی منطقه است. بدینترتیب پرسشنامه تهیه گردید که دارای پنج مؤلفه اقتصادی، اجتماعی، حمل و نقل، خدماتشهری و زیربنائی و ۲۷ زیر معیار میباشد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل تحلیل شبکه فازی (ANP) و آمار استنباطی کای اسکوئر استفاده شده است. براساس مدل ANP فازی احداث بازارچه بیشترین تأثیر را در کاهش قاچاق، افزایش فروشگاه و مغازه، احداث هتل و رستوران، جذب گردشگر، افزایش پایانههای مسافربری، افزایش مشاغل خدماتی، افزایش بانک و شرکت بیمه، درآمد، به کارگیری افراد بومیو کاهش مهاجرت داشته است. براساس نتایج به دست آمده بازارچه بیشترین تأثیر را برروی مؤلفه اقتصادی و کمترین را بر روی مؤلفه زیربنایی داشته است. همچنین مدل تحلیل شبکه فازی بیانگر آن است که بازارچه برروی بهبود شرایط کدامیک از مولفه ها و زیرمعیارها بیشترین تأثیر داشته است تا به کاربران و برنامه ریزان منطقه کمک تا با صرف هزینه در جهت بهبود سایر مولفه ها از آن بهره گیرند.
حمیده آلیانی، محدثه قنبری مطلق، منصور حلیمی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
در بسیاری از کشورهای جهان سوم از جمله ایران پدیده توسعه شهری یکی از مهمترین عوامل ایجاد تغییرات در کاربری اراضی می باشد. اغلب شهرها در مسیر گسترش خود موجبات نابودی زمین های کشاورزی را فراهم آورده و آنها را تحت پوشش گسترش شهری قرار داده اند. این مساله از نظر اقتصادی و فعالیت های کشاورزی به ویژه در استانی همانند گیلان به دلیل آب و هوای معتدل و خاک حاصلخیز از مواردی ست که طلب می کند تا با برنامه ریزی مناسب از گسترش کنترل نشده این شهرها جلوگیری نمود. در این راستا ما برآن شدیم تا در این مطالعه بر اساس روش های ارزیابی چند معیاره (مدلهای WLC و TOPSIS) در محیط GIS و بر اساس پارامترهای مختلف از آنالیز تناسب اراضی به عنوان ابزاری جهت برنامه ریزی و پیش بینی الگوی بهینه توسعه شهری در شهرهای فومن و شفت در غرب گیلان استفاده کنیم نتایج نشان داد که طبقه بندی خروجی دو مدل به کار رفته متفاوت بوده اما مناطق مناسب برای توسعه شهری در دو روش همپوشانی داشته اند. متناسب ترین مناطق برای توسعه شهری در قسمتهای شمالی و شرقی به دست آمده است. همچنین شاخص کاربری اراضی بالاترین اهمیت را در پهنه بندی منطقه داشته است. بر اساس نتایج، توسعه درونی شهرهای منطقه به عنوان اولویت اول پیشنهاد می گردد.