علی موحد، حسن آهار، ایوب منوچهری میاندواب، حدیثه قیصری، عبدالباسط بزرگ زاده،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
عدالت فضایی نقطه تلاقی فضا و عدالت اجتماعی است که به جنبه های فضایی عدالت نظر دارد، که به دنبال توزیع عادلانه منابع و فرصت های با ارزش در فضای جامعه است که می تواند تأثیرات زیادی در بهبود دورنمای زندگی در تمامی عرصه های فضایی داشته باشد. یکی از این عرصه ها سرمایه اجتماعی جامعه است که تحت تأثیر عدالت فضایی می باشد. به عبارتی عدالت فضایی می تواند در افزایش سرمایه اجتماعی جامعه تاثیر زیادی داشته باشد. هدف این تحقیق سنجش عدالت فضایی و سرمایه اجتماعی و ارتباط بین آنها در سطح محلات شهری مراغه می باشد. برای سنجش عدالت فضایی از توزیع(رویکرد توزیع فضایی) کاربری ها و برای سنجش سرمایه اجتماعی از روش پیمایشی در سطح محلات با استفاده از پرسشنامه استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج سنجش عدالت توزیعی سرانه کاربری های نشان می دهد محلات جدیدی و حاشیه نشین به نسبت محلات بافت مرکزی و میانی شهر وضعیت نامطلوب تری دارند. به منظور ارزیابی سرمایه اجتماعی، از روش پرسشنامه استفاده شده است که به تعداد 383 پرسشنامه نسبت به جمعیت هر محله تهیه گردیده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده پایین بودن میزان سرمایه اجتماعی در محلات جدید و حاشیه نشین می باشد و تقریبا نتایج مشابه با میزان توزیع سرانه های خدمات شهری دارند. در نهایت به منظور تحلیل ارتباط فضایی بین عدالت فضایی و سرمایه اجتماعی از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون جغرافیایی وزنی بهره گرفته شده است. نتایج همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین توزیع فضایی سرانه های خدمات شهری و سرمایه اجتماعی ارتباط مستقیم و مثبتی وجود دارد. تحلیل رگرسیون وزنی جغرافیایی نیز این نتایج آزمون پیرسون را تأیید می کند. همچنینن نتایج رگرسیون جغرافیایی نشان می دهد که با افزایش سرانه های کاربری ها به ویژه در محلات حاشیه نشین بر میزان سرمایه اجتماعی این محلات افزوده خواهد شد.
معصومه محبتی، علیرضا استعلاجی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
کاهش آسیب پذیری کاربری های شهری جهت تقلیل میزان خسارات با بهره گیری از رویکردهای پدافند غیر عامل که می تواند در ایجاد محیطی ایمن در شهرها موثر واقع شود.از مهم ترین اهدافی است که امروزه برنامه ریزان و مدیران شهری در صدد اجرای آن در شهرها می باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ایمنی فضاهای شهری در برابر زلزله با توجه به اصول پدافند غیر عامل وشناسایی عوامل کاهش دهنده ایمنی در ناحیه ۵ شهرری انجام گرفته است.روش تحقیق برای تبیین وضع موجود و یافتن پاسخی برای سوالات تحقیق روش توصیفی – تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای ونیز میدانی (پرسشنامه ) بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش آزمون فراوانی و تحلیل عاملی انجام گرفته است. سپس متغیر های اساسی تاثیر گذار بوسیله آزمون همبستگی پیر سون جهت تاثیر یا رد فرضیات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.ودر نهایت یافته ها نشان می دهند که آنچه که به عنوان اساس کار باید مورد توجه قرار گیرد تعیین مراحل مختلف یک فرآیند برنامه ریزی مقابله با زلزله در در تهران به ویژه شهرری است که در هنگام تهیه هر گونه برنامه جامع و یا تفصیلی و موردی می بایست بکار رود.
نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عوامل کالبدی ،اقتصادی و محیطی (می توانند بر کاهش آسیب پذیری فضای شهری (در محدوده ناحیه ۵ شهرری ) تاثیر داشته باشند. در خاتمه پیشنهادات و راهکارهای لازم جهت رعایت پیشگیرانه اصول پدافند غیر عامل در شهرری ارایه گردیده است.
نازلی پاکرو، داریوش ستارزاده،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفههای مؤثر در چالشهای نهادی مشارکت شهروندی در بازآفرینی پایدار شهری در شهر تبریز است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف توسعهای – کاربردی و از لحاظ روش شناسی ترکیبی است که از دو روش کمی و کیفی در پژوهش استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر تبریز انتخاب شد و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 385 نفر بدست آمد، روش نمونه گیری پژوهش به لحاظ تعداد زیاد محلات ومناطق خوشهای چند مرحلهای انتخاب شد. همچنین در روش کیفی از ابزار مصاحبه استفاده شد. جامعه مورد مطالعه برای مصاحبه از میان مدیران و کارشناسان سازمان های مرتبط با موضوع پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شد برای تجزیه تحلیل یافتههای کمی از نرم افزار spss22 و از نرم افزار NVivo10 برای تجزیه تحلیل مصاحبههای میدانی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که شهر تبریز در در ارتباط با بازآفرینی پایدار شهری به صورت مشارکتی با چالشهای نهادی زیادی روبه رو است که میتوان با استفاده از مؤلفههای نهادی مشارکت شهروندی مؤثر در بازآفرینی شهری، تغییر نگاه مسئولان به ظرفیتها و توانمندیهای سازمانهای مردم نهاد، ایجاد وتشکیل سازمانهای مردم نهاد در ارتباط با نوسازی و بازآفرینی شهری و رفع موانع حقوقی مرتبط با سازمانهای مردم نهاد ، مشارکت شهروندان در طرحهای بازآفرینی شهری را افزایش داد و گامی در جهت رفع این چالشها برداشت.
اسماعیل کمالی باغراهی، امید سمندری، صادق صیدبیگی، مرتضی سرحدی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
ارزیابی توان اراضی جهت توسعۀ شهری به معنای عینیت بخشیدن به قابلیت بالقوۀ سرزمین در قالب کاربریهای انجامپذیر و مورد انتظـار اسـت و از طرفی افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها، توجه به چگونگی گسترش توسعۀ شهرها و گام برداری در راستای اصول توسعهی پایدار را الزامی مینماید. شهر کرمان نیز بهعنوان یکی از شهرهای بزرگ و مهم ایران با محدودیتهای طبیعی و انسانی جهت توسعه مواجه است که از این قاعده مستثنی نمیباشد؛ بنابراین توجه به چگونگی توسعۀ آن، ضرورت دارد. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی اراضی مستعد جهت توسعه آتی شهر کرمان میباشد. این پژوهش از نظر هدف تحقیقی کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی، تحلیلی میباشد. بهمنظور رسیدن به هدف پژوهش، از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی و منطق بولین استفاده شده و در نهایت با تلفیق نهایی نقشهها، اراضی مناسب جهت توسعه آتی شهر کرمان شناسایی شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که اراضی واقع در جنوب، جنوب غرب، شمال و شمال غرب شهر کرمان از موقعیت بهتری جهت گسترش آیندۀ شهر نسبت به سایر بخشها برخوردار می باشند.
وحیده نوری، افسون مهدوی، فاطمه محمدنیا قرایی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
دلبستگی به مکان رابطه عاطفی فرد با مکان است که ریشه در خصوصیات و تجارب گذشته فرد دارد که مکان باید بتواند پاسخگو نیازها و انتظارات انسان باشد و همینطور مکان باید ظرفیت های پاسخگویی به این نیازها و انتظارات را داشته باشد. دلبستگی به مکان براساس تعامل شناختی، عاطفی و عملکردی بین افراد، گروه ها و مکان کالبدی- اجتماعی در طول زمان شکل می گیرد. پژوهش حاضر با هدف استفاده از روش آماری فراتحلیل در راستای تحلیل نتایج پژوهش های انجام شده در زمینه دلبستگی به مکان انجام شده است. به منظور انجام فراتحلیل، 75پژوهش انجام شده در رابطه موضوع بررسی شدند و از این میان 18 پژوهش انجام شده بین سالهای 1385-1398 در زمینه دلبستگی به مکان انتخاب شدند. در گام نخست ارزیابی پژوهش های منتخب، مفروضات همگنی و خطای انتشار مورد بررسی قرار گرفتند؛ بر این اساس یافته ها حکایت از ناهمگنی اندازه اثر و عدم سو گیری انتشار مطالعات مورد بررسی داشتند. در مرحله دوم، ضریب اندازه اثر با به کارگیری نسخه دوم نرم افزار CMA مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان دادند که اندازه اثر یا ضریب تأثیر عوامل شناسایی شده 376/0 است که بر حسب نظام تفسیری کوهن، در حدمتوسط ارزیابی می شود. در مجموع نتایج پژوهش نشان داده است که عوامل شناسایی شده تأثیری متوسط بر دلبستگی به مکان دارد.
اصغر تیموری، جمیله توکلی نیا، ابوالفضل مشکینی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
شهرنشینی فزاینده در جهان شهریشده، پایداری مناطق کلانشهری را بهویژه در کشورهای درحالتوسعه در ابعاد مختلف توسعه پایدار با چالشهای اساسی مواجه ساخته و چشمانداز توسعه ناپایداری را برای آنها رقم زده است. مصرف بیرویه زمین و پیامد آن تغییرات کاربری و پوشش زمین، یکی از معضلات محیطزیستی است که در اثر تمرکز بالای جمعیت و فعالیت در مناطق کلانشهری بهطور چشمگیری اتفاق میافتد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و در راستای پایش تغییرات محیطزیستی ناشی از گستردگی فضایی کلانشهر تهران با روش توصیفی- تحلیلی و با بهکارگیری تکنیکهای سنجشازدور و GIS تغییرات کاربری و پوشش زمین ناشی از گستردگی فضایی کلانشهر تهران را مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده است. یافتهها، حاکی از افزایش مساحت اراضی ساختهشده از 34316 هکتار در سال 1365 به 68252 هکتار در سال 1395 دارد که 15731 هکتار از آن مربوط به تغییرات اراضی کشاورزی، باغات و پهنه آبی به اراضی ساختهشده میباشد. همچنین نتایج پیشبینی مدل زنجیره مارکوف و سلولهای خودکار حاکی از ادامه روند تغییرات کاربری و پوشش زمین به نفع اراضی ساختهشده دارد تا سال 1405 دارد. این شواهد نشان دهنده این است که کلانشهر تهران با گسترش بیش از اندازه خود از آستانههای جمعیتی و اکولوژیکی فراتر رفته و با پیش روی بهسوی محیط طبیعی پیرامون اختلال ساختاری مهمی را در محیطزیست به وجود آورده است. بر همین اساس لزوم توجه به رویکردهای نوین توسعه شهری و همچنین ارائه سناریوهای تمرکززدایی از آن میتواند اقدامی اساسی برای حل معضلات محیطزیستی ناشی از گستردگی فضایی بیش از اندازه آن باشد.
علیرضا وثوقی امیری، روژین مرزی، مهسا بشتام، کیارش پور هژیر اردستانی، سیده سپیده قلمرو،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف تبیین زمینه ها و تاثیرات سازمان هایی نظیر شهرداری بر مدیریت کاربری زمین در منطقه 6 شهر تهران انجام شده است تا چگونگی تعیین و تغییر الگوهای کاربری زمین در اسناد و عوامل زمینهای موثر بر آنها را روشن سازد. از آنجائیکه رویکرد پژوهش کیفی و نوع آن مسألهمحور بود، با روش تاثیر ارگان ها و محتوای اسناد شامل طرحهای کاربری زمین شهر تهران استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان دادهاند که مدیریت کاربری زمین در شهر تهران با تعارض هایی در پهنه های فعالیت که در آنها کنشگران خصوصی و غیررسمی نقش مهمی ایفا می کنند و طی دهه های اخیر شاهد تغییرات چشم گیری در این زمینه بوده ایم و هشت عامل اصلی شامل عامل اقتصاد سیاسی ملی و محلی ، عامل ضعف در نظام درآمدی مدیریت کاربری زمین ، عامل ضعف در نظام فنی مدیریت کاربری زمین ، عامل نهادینه نشدن منافع عمومی در بخش عمومی ، عامل ضعف در نظام قانونی مدیریت کاربری زمین ، عامل بخشی نگری در مدیریت کاربری زمین ، عامل فقدان در نظام مشارکتی و عامل فقدان در بخش نظارتی نیز به عنوان عوامل موثر بر بروز این تعارضها در نظام مدیریت کاربری زمین در شهر تهران شناسائی شدهاند و همچنین کنشگران اصلی در سه دسته اصلی کنشگر رسمی و دولتی، کنشگر غیررسمی و شبه دولتی و کنشگر خصوصی دستهبندی گردیدهاند. در نهایت به بررسیتغییر روند تغییر کاربری در منطقه6 شهر تهران پرداخته شده و چالش ها و فرصت های آن ارائه میگردد. روش پژوهش حاضر به صورت تحلیلی و به کمک اس پی اس اس و روش تی تست میباشد.
سوگند یوسفی آذر ابرغانی، حمید ماجدی، زهرا سادات سعیده زرآبادی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
رشد و گسترش الگوی توسعه پراکندهرویی یکی از روشهای توسعه سکونتگاهی است که بر اساس عوامل متعددی از جمله سیاستها و رویکرهای مدیریت شهری شکل میگیرد. بررسی این موضوع که تحولات توسعه کلانشهر تهران در پنجاه سال اخیر به چه په شکل صورت گرفته و سیاستها و رویکردهای مدیریت شهری مؤثر چه بوده و چگونه توسعه شهر را تحت تأثیر قرار دادهاند از جمله پرسشهایی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روشی توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی، مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و اسنادی و در مواردی بهرهگیری از مشاهدات میدانی استفاده شده است. بهمنظور حصول به اهداف پژوهش از سه نوع مدل اندازهگیری بسته به موضوع و متغیرهای پژوهش استفاده شده است. در این راستا پیوستگی کالبدی در مجموعه شهری تهران از طریق مدل آنتروپی شانون، پیوستگی عملکردی از طریق مدل تحلیل شبکه (بررسی ارتباطات و جریانهای نقاط سکونتگاهی و توزیع و ترکیب کاربریها) و رشد بد قواره شهری با استفاده از مدل هلدرن مورد سنجش واقع شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که 1) پدیده پراکندهرویی در کلانشهر تهران صورت گرفته است (مدل هلدرن و آنتروپی شانون)، 2) کلانشهر تهران با پدیده تفرق عملکردی مواجه بوده (تحلیل شبکه) و توزیع کاربریها و خدمات در سطح کلانشهر تهران به صورت یکنواخت و متعادل صورت نگرفته است است و 3) سیاستها و رویکردهای مدیریت شهری در سالهای متوالی تأثیرات گستردهای بر پراکندهرویی و توسعه فضایی نامتعادل در سطح مجموعه شهری تهران داشته است.
محسن شاطریان، یونس غلامی، اعظم نظری،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
مهمترین مسئله بافت کهن را میتوان عدم پاسخگویی بافت قدیم به نیازهای زندگی معاصر دانست. این بافتها به علت ویژگیهای خاص میتوانند بهعنوان فرصتی کمنظیر بر توسعه پایدار شهر نقشی مؤثر ایفا کنند، یکی از راهکارهای اصلی در این زمینه میتواند رویکرد نوشهرسازی باشد. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی اصول نوشهرسازی در محلات مرکزی شهر کاشان میباشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ابزار اصلی گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته میباشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 382 به دست آمد. جهت تجزیهوتحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از آزمون T از طریق نرمافزار SPSS و همچنین برای مدلسازی معادلات با استفاده از نرمافزار Amos استفادهشده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخصهای نوشهر گرایی در محلات مرکزی کاشان در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، لیکن تفاوت معناداری ازنظر شاخصهای نوشهر گرایی در دو بافت جدید و قدیم وجود دارد. در بین اصول نوشهر گرایی، مجموع نما گرهای توقفگاه با وزن رگرسیونی 98/0 بیشترین تأثیر رادارند و شاخص مشارکت به دلیل عدم نظرسنجی مسئولین در امور مربوط به محله کمترین نقش را در بین اصول نوشهر گرایی داراست.
سیروس رحیم زاده سیسی بیگ، علیرضا شیخ الاسلامی، کیانوش ذاکرحقیقی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی نقش سازمانهای مردم نهاد در بهبود نظام مدیریت شهری کلانشهر تهران در شش بعد کالبدی، عملکردی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و روش جمعآوری دادهها به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر تهران و تعداد نمونه 383 نفر انتخاب گردید. روش تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون T-Test و تحلیل عاملی تأییدی بوده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که سطح معناداری در تمام ابعاد پایینتر از 05/0 است؛ بنابراین با توجه به نمرات میانگین، سازمانهای مردم نهاد در شهر تهران عمدتاً در ابعاد اجتماعی و زیست محیطی نقش بیشتر و در زمینه ابعاد اقتصادی و نهادی نقش کمتری در قالب ارتباط واسطهای بین مدیریت شهری و شهروندان ایفا کردهاند. در چارچوب روش تحلیل عاملی تأییدی، مقایسه واریانس تبیینی توسط عوامل شش گانه نشان داد که عوامل اجتماعی، زیست محیطی، عملکردی، کالبدی، اقتصادی و نهادی به ترتیب دارای بیشترین واریانس در تبیین نقش سمنها در نظام مدیریت شهری کلانشهرتهران هستند. در مجموع 20 عامل اصلی در تبیین نقش سمنها تأیید شدند؛ بنابراین مشخص شد که سمنها با توجه به اینکه با شهروندان به طور مستقیم در ارتباط هستند، میتوانند مسائل و واقعیتهای شهری را به درستی به نظام مدیریت شهری انعکاس دهند؛ برای این منظور پیشنهاد میشود که ابتدا سمنها با توجه به کارکردهای مختلفی که دارند، به سمنهای تخصصی در خصوص مسائل مختلف شهری طبقهبندی شوند و همچنین جایگاه آنها در نظام مدیریت شهری ارتقاء داده شود.
علیرضا محمدی، الهه پیشگر، لیلا حسینی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
طبق آمار، در ایران یک میلیون و سیصد هزار نفر معلول وجود دارد. همچنین در استان اردبیل حدود 25738 معلول ساکن هستند. این مسئله توجه به برنامهریزی کلان برای جامعهی معلولان را ضروری میکند. این برنامهریزی، مستلزم شناخت و تحلیل فضایی وضعیت معلولان در مناطق مختلف کشور است. هدف این پژوهش تحلیل دقیقتر وضعیت پراکنش فضایی معلولان و ارتباط آنها با مناطق مختلف شهرستانهای اردبیل برای رسیدگی بیشتر به مشکلات دسترسی به خدمات شهری و ایجاد شرایط زندگی بهتر برای معلولان است. در این پژوهش با استفاده از تحلیلهای آمار فضایی شاخصهایی چون سن، جنسیت، وضعیت سکونت، نوع و شدت معلولیت، وضعیت تاهل، تحصیلات و اشتغال تحلیل شدند. همچنین از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی ( GWR ) برای سنجش ارتباط بین میزان توسعه یافتگی و معلولیت استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که ارتباطی میان سطح توسعه یافتگی ومعلولیت در شهرستانهای استان اردبیل وجود ندارد. معلولان مرد در تمام شهرستانها بیشتر از معلولان زن هستند. معلولان استان اردبیل جوان بوده و 55/91 درصد آنها بیسواد و نزدیک به 64/96 درصد از آنها با معضل بیکاری مواجه هستند. تقریبا در تمام شهرستانهای استان اردبیل (98/73)، معلولیتی از شدید تا خیلی شدید وجود دارد و از نظر انواع معلولیت، بین شهرستانهای استان اردبیل نظم خاصی وجود ندارد ومعلولیتهای مختلف در شهرستانهای استان پراکنده شدهاند.
اسماعیل صفرعلی زاده، مجید اکبری، وحید بوستان احمدی، سید چمران موسوی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
توسعه پایدار شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. هدف مقاله حاضر سنجش شاخصهای سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با توسعه پایدار شهری در مناطق شهری اهواز میباشد. پژوهش حاضر از دید روش، توصیفی- همبستگی و از نوع پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی است. از منظر زمانی تک مقطعی و به طور مشخص مبتنی بر معادلات ساختاری میباشد که در سال 1397 در شهر اهواز انجام شده است. در این راستا در تبیین ادبیات و مبانی نظری از مطالعات کتابخانهای و به منظور مطالعهی نمونه موردی از روش میدانی استفاده شده است. ابزار جمعآوری دادهها به صورت پرسشنامه محقق ساخته میباشد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای آمار توصیفی- استنباطی، از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تائیدی و از نرمافزارهای SPSS و Amos استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 384 نفر از شهروندان شهر اهواز و روش نمونهگیری به صورت تصادفی بوده است. نتایج این مقاله نشان داد میزان سرمایه اجتماعی و وضعیت توسعه پایدار شهری در بین مناطق شهر اهواز متفاوت میباشد به طوری که بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار شهری در کلانشهر اهواز رابطه مثبت و معناداری برقرار است. به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی بالا در بین شهروندان شهر اهواز وسیلهای برای افزایش توسعه پایدار شهری و ابعاد ساختاری شهر اعم از اقتصاد، اجتماع، نهادها، فضا و محیط زیست میباشد. دلالتهای این تحقیق مبنی بر ارتباط وثیق بین سرمایه اجتماعی با توسعه پایدار شهری، لزوم توجه به مؤلفههای سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاستهایی برای حفظ، تقویت و ارتقای سرمایه اجتماعی در راستای تضمین توسعه پایدار شهری در فضای جغرافیایی شهر اهواز را دو چندان مینماید.
آناهیتا ظریفپور لنگرودی، فریبا البرزی، جمال الدین سهیلی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
تحلیل نماهای ساختمانهای شهری به منظور شناخت مولفه های موثر در ادراک مخاطب گامی مهم میباشد و با انجام مطالعات بر ساختمانهای موجود میتوان به ارائه راهکارهای مناسبی برای ساماندهی نمای خیابانهای شهری رسید. این مقاله سعی دارد چارچوبی برای سنجش نمای خیابانهای شهری از منظر ادراک شهروندان مهیا و از سوی دیگر زمینه ارتقا کیفیت نماهای شهری و افزایش ادراکپذیری شهروندان از آنها را فراهم آورد. بر اساس روش تحلیل محتوا در بررسی مطالعات جهانی و داخلی مدل مفهومی تدوین شده که عوامل موثر بر ادراک شهروندان از نما را ارائه میدهد. همچنین، مبتنی بر روش موردپژوهی، محدوده پیادهراههای مرکز تهران به دلیل دارا بودن کیفیتهای اولیه و تاکید بر حضور پیادهمدار شهروندان جهت مطالعه انتخاب گردیده است تا درک واقعبینانهای از عوامل موثر بر ادراک نمای خیابان شهری فراهم آید. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی، پرسشنامههای هدفمندی تهیه گردیده و جهت یافتن روابط پنهان متغیرها، و مقایسه تطبیقی آرای شهروندان و متخصصین برای تجزیهوتحلیل اطلاعات پرسشنامهها، از نرمافزار SPSS استفاده شده است.ابتدا مولفههای کلی مدل ادراکپذیری، از دیدگاه متخصصین معماری و طراحی شهری سنجیده شده و سپس بر مبنای مدل ویژه نمونه موردی پرسشنامه تدوین گردیده است. پرسشنامه و مصاحبه همراه با برداشتهای ناظر از شناخت و ادراکپذیری شهروندان و در ارتباط مستقیم با مخاطب این محور بوده است. هدف شناخت مولفههای اصلی و اولویتبندی مولفههای ادراکپذیری از منظر ذهنی شهروندان میباشد. نتایج نشان میدهد که از مولفه های اصلی ادراکپذیری نماهای شهری،مولفههای تاثیرگذاری، وحدت، هماهنگی، دلبستگی به مکان، تنوع و جذابیت بر میزان ادراک و شناخت نمای سنتی پانزده خرداد موثر میباشد.
معصومه امیری بشلی، حسین محتبی زاده خانقاهی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
امروزه زمین به مهمترین بحث ها و دغدغه های دولت های محلی تبدیل گردیده است. همچنین رشد و توسعه پراکنده شهرها، موجب تخریب محیط زیست و منابع طبیعی پیرامون شهرها شده است. در این بین، بر اثر تصمیم گیر ی های نامناسب و شتاب زده، برخی از ظرفیت های اراضی درونی و میان بافتی شهرها برای توسعه و یا توسعه مجدد، از سوی مدیران شهری نادیده گرفته شده است. پژوهش حاضر تلاش دارد الگوهای تصمیم گیری سیاست های زمین شهری در توسعه فیزیکی شهر ساری بررسی نماید. نوع روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و ماهیت کاربرد ی دارد. یافته های پژوهش حاکی از این است که نبود چشم انداز مشخص و به تبع آن سیاست ها و نهادهای ناهماهنگ، تصمیم گیری متمرکز و غیرمشارکتی، و تصدی گری زیاد بدون ظرفیت نهادی لازم از مهم ترین دلایل ناکارآمدی سیاست گذاری مدیریت زمین شهری است . از این رو، الگوی مناسب سیاست گذاری دولت در مدیریت زمین شهری عبارت است از مدیریت یکپارچه زمین شهری مبتنی بر تدوین چشم انداز شفاف و لازم) . پژوهش حاضر به تحلیل متغیرهای اثرگذار در سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ساری است. در این باره نه متغیر اصلی شناسایی شد و در گام بعدی میزان تأثیر هر یک از این عوامل در سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ساری مورد سوال قرار گرفت. براساس نتایج پژوهش، عامل نا امنی در نظام تصرف زمین و کاهش سرمایه گذاری بخش خصوصی با نمره میانگین 4، بیشترین تأثیرگذاری را در سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ساری داشته است.
علی شماعی، سیدحسین واحدی نژاد، صغری آذرشب، مسلم قاسمی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
شهرنشینی و توسعه کالبدی شهری به عنوان پدیدهای جهانی، همهی شهرهای دنیا را تحت تأثیر قرار داده است. شهر اهواز در طول حیات پرفراز و نشیب خود بافتهای کالبدی متنوعی به خود دیده است. با گذشت زمان کاربری زمین شهر اهواز به واسطه عوامل و نیروهای محرک دستخوش تغییرات زیادی شده است و گسترشی نامطلوب داشته است به گونهای زمین کشاورزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش از لحاظ ماهیت و هدف کاربردی و از نظر روششناسی توصیفی تحلیل به تبیین روند گسترش کالبدی شهر اهواز پرداخته است. برای دستیابی به این هدف ابتدا روند گسترش کالبدی در سطح شهر اهواز در طرح جامع مصوب سال 1389 بررسی شد و سپس 14 شاخص برای بررسی گسترش بهینه توسعه شهر اهواز استخراج گردید که با استفاده از منطق فازی (FUZZY) این شاخصها استاندارد شدند و در ادامه برای مدل بهینه با استفاده از مدل تحلیل ترکیبی ANPDEMATEL سه سطح برای گسترش این شهر مشخص شده که در ترکیب با OVERLAYFUZZY و GAMA 9/0 در محیط GIS نقشههای خروجی نیز با استفاده از نرم افزارهای ENVI و ARC GIS استخراج گشت. نتایج نشان داد در سطح مدلهای پیشبینی کننده زمین کشاورزی با وزنهای 101،0و 118،0 بیشترین اهمیت و مهمترین عامل تغییر یافته در روند گسترش کالبدی شهر اهواز بوده است همچنین با روی هماندازی نقشه حاصل از گسترش کالبدی در سال 1389 و نقشه خروجی سطحبندی گسترش کالبدی در این پژوهش مشخص شد که جهت گسترش کالبدی کلانشهر اهواز با طرح جامع مصوب سال 1389 مطابقت ندارد.
هانیه اسدزاده، افشار حاتمی، فرزانه ساسان پور،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
مطابق با پارادایم جدید شهری، استفاده از سیستم های نوآورانه از جمله ایجاد شهر های فراگیر با سیستم های همگرای هوشمند، راه حلی برای غلبه بر این مشکلات شهری است. شهرفراگیر از شهرهای آینده ای است که در آن فضاهای فیزیکی و فضاهای الکترونیکی همگرا می شوند. به لحاظ ساختاری، شهر فراگیر متشکل از مکان، فضا، فناوری اطلاعات و ارتباطات و انسان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. از بررسی مبانی نظری 15 بعد و 77 شاخص تعیین و داده های مورد نیاز پژوهش از طریق سالنامه آماری و گزارش های منتشره سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات گردآوری شدند. امتیازدهی داده ها به صورت وجود کامل شاخص (1)، وجود نیمه و ناقص شاخص (0.5) و نبود شاخص (صفر) در نظر گرفته شد و در نرم افزار اکسل تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که وضعیت کلانشهر تهران از نظر پراکنش شاخص های شهر فراگیر بسیار نامناسب است. ابعاد بهداشت و درمان، حکمروایی، فرهنگ و گردشگری، آموزش، مسکن، حمل و نقل، زیرساختار، شهروندان، تجارت، سیستم مالی به ترتیب بیشترین کمبودها(زیر 50 درصد) را دارند. ابعاد خدمات، محیط زیست، شبکه انرژی و شبکه آب به ترتیب تنها بخش هایی هستند که وضعیت شاخص ها (بالای 50 درصد) در آن ها به مراتب بهتر است. بطور کلی طبقه بندی ابعاد نشان داد که 13.33 درصد ابعاد در وضعیت خیلی خوب، 13.33 درصد در وضعیت خوب، 20 درصد در وضعیت متوسط، 40 درصد در وضعیت ضعیف و 13.33 درصد در وضعیت بسیار ضعیف قرار دارند. موجودیت شاخص ها نیز نشان داد که 33.76 درصد شاخص بطور کلی وجود ندارند. 42.85 درصد از شاخص ها به صورت ناقص و تنها 23.37 درصد از شاخص ها به صورت کامل وجود دارند. در نهایت اولویت بندی توسعه شاخص ها برای ایجاد شهر فراگیر در کلانشهر تهران ارایه شد. نتایج این تحقیق می تواند در زمینه اولویت های توسعه شهر فراگیر در کلانشهر تهران به کار رود.
سارا قهری للکلو، رسول درسخوان،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف و زمینه ها: امروزه از اهمیت میادین که روزگاری محل تعامل ساکنین شهر بوده کاسته شده و ماهیت آن به کلی تغییر کرده است.پژوهش حاضر با هدف شناسایی پارامترهای موثر بر ارتقاء کیفیت فضا و حفظ هویت تاریخی میدان و ساماندهی میدان از طریق ارائه راهکارهای علمی و عملی جهت ارتقاءکیفی فضا و حفظ هویت تاریخی انجام شد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و جامعه آماری در پژوهش حاضر افراد حاضر در میدان میباشد. نمونه گیری تصادفی از افراد با سنین و بینش های مختلف پس از شروع با حداقل تعداد،تا زمانی ادامه پیدا کرد که به اشباع نظری در حیطه تحقیق برسیم. ابزار گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای میباشد. تحلیل در قالب پرسشنامه باز و بسته محور بوده که روایی پرسشنامه به صورت روایی صوری(نظرات کارشناسان) مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از تکنیک swot واز طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از میان آیتم های مختلف جهت خاطره انگیزی میدان ، نام میدان قراملک با 59.3 درصد یادآور قدمت تاریخی و با ارزش بودن فضاست و با نام بردن این فضا،یک مکان تاریخی و سرزنده در ذهن افراد مجسم میشود.مجموع عوامل و کاربری ها از جمله مسجد جامع،حمام تاریخی،جاده ابریشم و ... در ایجاد هویت فضای میدان تاثیرگذار بوده است.جاده ابریشمی که در گذشته از این محدوده عبور میکرد و امروزه خبری از آن نیست،تاثیر منفی در تصویر ذهنی افراد داشته است. با طراحی و بهبود وضعیت کیفی فضا میتوان میدان را به یک فضای جمعی جهت ارتقاء سطح روابط اجتماعی ،که قشرهای مختلف مردمی بتوانند حضور پیدا کنند تبدیل کرد و تقویت و پیوند فضایی و بصری عناصر سازنده میدان میتواند در ایجاد مرکزیتی جاذب برای محله موثر باشد.
مهروسادات میرزاده طباطبایی، مریم رباطی، زهرا عزیزی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
هدف از انجام این تحقیق تعیین الگوی مکانی پراکنش فضای سبز شهری با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکهای و ویکور (مطالعه موردی: منطقه 5 شهر تهران) بود. پس از انقلاب اسلامی به دلایل مختلف از جمله سرریز جمعیت به تهران با افزایش جمعیت و توسعه رو برو بوده است و این امر اهمیت دو چندان بررسی فضای سبز در مناطق مختلف این شهر را موجب میگردد. دو نوع پرسشنامه استفاده گردید. پرسشنامه اول، با روش نمونه گیری از نوع در دسترس از بین حاضرین در پارکهای منطقه مورد مطالعه تکمیل گردید. سپس با استفاده از مدل ویکور تجزیه و تحلیل نتایج صورت پذیرفت. پرسشنامه دوم بین خبرگان مربوط توزیع و با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای تحلیل شد. با توجه به اینکه عوامل تجهیزات مناسب، وسعت کافی و مناسب بودن برای بازی کودکان بالاترین وزنها را به خود اختصاص دادند؛ پیشنهاد میگردد، مکانهایی برای احداث فضای سبز در منطقه مورد مطالعه تعیین گردد تا از این طریق تعداد فضای سبز افزایش یابد. از موقعیت مکانی به عنوان عاملی مهم یاد شد. انجام این امر مهم میتواند از طریق احداث پارکها در مکانهای نزدیک به مکانهای مسکونی و دور از مکانهای نظامی و شریانی صورت پذیرد. نواحی 5 و 2 از فقدان فضای سبز و نارضایتی ساکنین از فضای سبز رنج میبردند که بدین ترتیب پیشنهاد میگردد؛ اولین نواحی جهت افزایش فضای سبز و بهبود آن توسط شهرداری منطقه باشند.
ابوالفضل معرفی، آرش صدری، هادی غلامی نورآباد، بهزاد سعیدی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
راهبرد توسعه خوشه ای
[1]، از جمله الگوهای موفق سازماندهی واحدهای کسب و کار کوچک و متوسط
[2] است که بیش از سه دهه در کشورهای مختلف، بیشترین موفقیت را در توسعه منطقه ای به همراه آورده است. این راهبرد در جهت تقویت توان رقابتی و ابزاری جهت ارتقاء رقابت پذیری در دهه 1990 توسط توسط مایکل پورتر مطرح گردید. محققان توسعه سرزمینی معتقدند شکل گیری خوشه های گردشگری، استعداد رقابت پذیری را ارتقا بخشیده و در بهبود مزیت های رقابتی و توسعه منطقه ای موثر است. از این رو دست یابی به مزایای رقابتی، خوشه های گردشگری را به یک نقطه کانونی توجه علمی و سیاست گذاری تبدیل کرده است. با این توضیحات هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل نقش خوشه های گردشگری بر توسعه رقابت پذیری منطقه ای و با این فرضیه که به نظر می رسد هر چه شدت روابط در خوشه های گردشگری بالاتر رود، رقابت پذیری منطقه ای هم افزایش می یابد، می باشد. روش تحقیق، از نوع توصیفی-تحلیلی است و از پرسش نامه جهت جمع آوری داده ها استفاده گردیده است که پس از تایید روایی و پایایی، داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار های
spss و
lisrel مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق ارتباط بین افزایش شدت روابط در خوشه های گردشگری با افزایش رقابت پذیری منطقه ای تایید می نماید. همچنین عوامل موثر بر توسعه و تحریک رقابت پذیری منطقه ای را به ترتیب درجه تأثیر در قالب 4 عامل:1) روابط اجتماعی؛ 2) روابط مکانی جغرافیایی؛3) روابط اقتصادی و 4) روابط نهادی- سازمانی معرفی می کند.
غلامرضا جلیز، کریم حسین زاده دلیر، حسین نظم فر،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
توسعه میان افزا فرایند توسعه و باز استفاده قطعات یا بخشهای خالی یا بلااستفاده در میان نواحی موجود شهری که قبلاً توسعهیافته است. توسعه میان افزا که شاید بتوان آن را سادهترین تعبیر از توسعه درونزا دانست، با تأکید بر زمینهای خالی و رها شده درونشهری، سعی دارد توسعه را بر روی این اراضی بارگذاری نماید. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی در توسعه میان افزا با تأکید بر منطقه 8 شهرداری تبریز و بهرهگیری از روشهای آماری- فضایی به این موضوع پرداخته است. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی میباشد. روششناسی این تحقیق مبتنی بر رویکردهای کمی- فضایی است. روش تحقیق به کار گرفتهشده در این تحقیق توصیفی – تحلیلی با استفاده از روشهای اسنادی- کتابخانهای است. در بخش تحلیلی با در نظر گرفتن شاخصها و ملاحظات توسعه میانافزا در قالب 15 شاخص هدف، بهصورت موردی به بررسی و امکانسنجی توسعه میان افزا در منطقه8 شهرداری تبریز پرداختهشده است. بهمنظور بررسی و تحلیل نقش راهبردی توسعه میان افزا در بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری محور تاریخی- فرهنگی کلانشهر تبریز از نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل توابع همپوشانی (Overlay) از نوع همپوشانی وزندار (Weighted Overlay) و FAHP بهرهگیری شده است. نبود مدیریت و برنامهریزی دقیق برای احیاء و نوسازی این منطقه با تأکید بر استفاده از رویکرد توسعه میان افزا مهمترین آفت در ارتباط با موضوع بازآفرینی این بخش از شهر تبریز می باشد. نتایج پژوهش حاضر در قالب 3 اولویت توسعهای و همچنین محدودههای غیرمجاز توسعه، بهصورت نقشه مورداشاره قرارگرفته است.