جستجو در مقالات منتشر شده



مهدی رازجویان، صدرالدین متولی، غلام رضا جانباز قبادی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده

گردشگری با طیف گسترده ای از آثار زیست محیطی ، اقتصادی ، اجتماعی و کالبدی از جمله عوامل اثر گذار بر الگوی کاربری زمین می باشد که بسته به توان منطقه در جذب گردشگر و همچنین نوع ، حجم و اشکال گردشگری ، شدت و کیفیت این اثر گذاری تغییر می یابد. از جمله عوامل گوناگونی که می تواند توسعه پایدار شهری را تحت تأثیر قرار دهد، گردشگری و پیامدهای حاصل از آن می باشد، به طوری که بررسی جامع پیامدهای گسترش گردشگری در یک منطقه شهری، مستلزم بررسی آن در قالب توسعه پایدار شهری است. روش پژوهش  پس از جمع آوری اطلاعات میدانی که با استفاده از ابزار پرسشنامه تکمیل شده ، با استفاده از نرم افزارSPSS   اطلاعات پرداخته شده سپس با استفاده از آزمونهای (( آمار توصیفی و استنباطی ))  اقدام به تحلیل روابط بین متغیرها خواهد شد.  و همچنین برای نمایش نتایج داده های تحلیلی و توصیفی از نرم افزار Gis   و  Excel  استفاده شده است. در نهایتا در محیط نرم افزار GIS  اطلاعات پهنه بندی بهترین مکان برای توسعه گردشگری مورد تحلیل قرار خواهند گرفت.  نتایج این تحقیق نشان میدهد که از دیدگاه نیمی از مسوولین و کارشناسان دولتی، گسترش صنعت گردشگری از یک سو سبب رونق اقتصادی منطقه و از سوی دیگر سبب کاهش امنیت منطقه و آلودگی محیط زیست است.

مهرناز رضوانی، یوسفعلی زیاری، ناصر اقبالی، حسین مجتبی زاده خانقاهی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده

برنامه ریزی کاربری اراضی شهری جهت استفاده بهینه از امکانات موجود و فضاهای شهری، یکی از هسته های اصلی برنامه ریزی شهری می باشد که معمولا به صورت یک مسئله چند هدفه تعریف می شود. در راستای نبود نظام طبقه بندی مشخص برای کاربری زمین در ایران ، به کارگیری رویکردهای به روز جهانی به منظور بهینه سازی نظام برنامه ریزی کاربری اراضی شهرها همانند استفاده از الگوریتم های فرا ابتکاری و هوش مصنوعی الزامی می باشد. یکی از الگوریتم هایی که در سال­های جدید معرفی شده است، الگوریتم بهینه سازی مبتنی بر جغرافیای زیستیBBO1 می باشد.این الگوریتم، نشات گرفته شده ازطبیعت است. پژوهش جاری از گروه تحقیقات کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی، تحلیلی است که با به کارگیری الگوریتم جغرافیای زیستی به بررسی و تحلیل کاربری اراضی شهری پرداخت. دراین الگوریتم هر منطقه شهر به عنوان یک عضو منفرد شناخته شده و دارای"شاخص میزان مطلوبیت " مخصوص به خود بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها بااستفاده از الگوریتم جغرافیای زیستی است که در نرم افزار متلب(Matlab ) نوشته و اجرا شده است. هدف پس از شناسایی اثرگذارترین متغیر ، بهبود وضعیت جاری شاخص های نظام توزیع کاربریها و همجواری آنها در سطح شهر بوده است. برای این امر توزیع نامناسب شاخص های کاربری اراضی شهری باید از حالت تمرکز یافته در نواحی خاص  به نواحی دارای ضعف منتقل شود که این امر بر اثر این بهینه سازی کاهش مقادیر متغیرها حاصل شده است. برای مقایسه نتایج تحقیق جاری به لحاظ کاربری های مورد نیاز منطقه مورد نظر با طرح توسعه شهر سمنان، برای هریک از ابعاد تحقیق لایهGIS2آن تهیه شد، سپس باتوجه به اوزان هریک از این ابعاد که بدست آمده و نشانگر بهینه شدن توزیع متناسب ابعاد جغرافیای زیستی در سطح شهر بوده است، همپوشانی لایه ها صورت گرفت و نتایج حاصل از این همپوشانی با طرح توسعه مقایسه گردید.

الهه کاوسی، جمال محمدی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده

تحرک و جابجایی هوشمند شهری در چند سال اخیر به طور فزاینده ای نه تنها در ادبیات دانشگاهی بلکه در سیاستها و استراتژی های شهری به موضوع بحث و گفتگو تبدیل شده است. با این حال، در بسیاری از شهرهای جهان و کشور ما ایران تحرک و جابجایی هوشمند شهری با مشکلاتی مانند عدم مشارکت شهروندان و نابرابری(ناشی از مدیریت ناکارآمد شهری) همراه بوده است. درپژوهش حاضر سعی شده است با دیدگاهی نوآورانه به ارزیابی زیرساختهای موجود شاخص های تحرک و جابجایی( شامل زیرساختهای حمل و نقل، حمل و نقل عمومی، حمل و نقل پایدار، فناوری اطلاعات و ارتباطات)و ابعاد اجتماعی این زیرساختها شامل میزان مشارکت شهروندان در استفاده از این زیرساختها) در مناطق یازده گانه شهر شیراز پرداخته شود.شاخص های تحرک و جابجایی هوشمند در مناطق نه و یازده شهر شیراز از سایر مناطق پایین تر است. بنابراین متغیر تحرک و جابجایی هوشمند شهری از جایگاه مناسبی در شهر شیراز برخوردار نیست و این نه تنها بر روند توسعه آن در دهه های اخیر تأثیر نمی گذارد بلکه چالش های بسیاری را نیز برای توسعه آینده آن به وجود می آورد. بر این اساس، برنامه ریزان شهری باید به نقش مشارکت شهروندان و مدیریت شهری کارآمد در تحرک و جابجایی هوشمند شهر شیراز توجه کنند.


ربابه رجبی امیرآباد، بیژن رحمانی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

رشد سریع شهرنشینی در دهههای اخیر و بیتوجهی به ابعاد کیفی زندگی انسان، پیامدهای نامطلوبی بر سطح سلامت فردی و اجتماعی جامعه و ‏زندگی شهری گذاشته است.‏ به طور کلی، کیفیّت‏ زندگی، علاوه بر مسائل اقتصادی، نگرانیهای اجتماعی و محیط زیست را نیز مدنظر قرار میدهد. ‏برنامهریزی‌ها باید همسو با بهبود کیفیّت زندگی باشند. از طرفی، بهبود کیفیّت زندگی می‌تواند زمینه‌های دیگر توسعه مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی، ‏کالبدی و خدماتی را به همراه داشته باشد. ‏ در ‏همین راستا هدف این پژوهش بررسی نقش فضاهای شهری ملایر در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان بوده است، که متغیّرهایی از قبیل کیفیّت تسهیلات شهری، کیفیّت محیط اجتماعی ، کیفیّت اقتصادی و کیفیّت محیط ، امنیت و احساس آرامش و... ،  ‏مورد بررسی قرار گرفت. روش مورد استفاده در این پژوهش، ترکیبی از روش های تحلیلی و موردی زمینه ای است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای و پهنه مطالعاتی آن شهر ملایر با 52697 خانوار  و مساحت 2400 هکتار بوده است. برای سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی از مدل های کمی و نرم افزارهای آماری از قبیل: شاخص های توسعه یافتگی ، امتیاز استاندارد شده، ضریب همبستگی، آزمون t، رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس، ضریب تغییرات و تحلیل عاملی با انتخاب60 متغیر در قالب شاخص های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی استفاده شده است. که با استفاده از فرمول کوکران، 384 نمونه تصادفی در نقاط مختلف شهر، انتخاب شده، تجزیه و تحلیل بر مبنای آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار  SPSS  صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص اقتصادی کیفیت زندگی با 58 درصد وضعیت نامناسب تری نسبت به شاخص های اجتماعی و فرهنگی و کالبدی دارند، شاخص های اجتماعی، فرهنگی نیز با 42 درصد در وضعیت متوسطی قرار گرفته اند نتایج ‏همچنین نشان میدهد که در شهر ملایر، مؤلفههای کیفیّت محیط اقتصادی، کیفیّت محیط کارکردی، کیفیّت حملو نقل و کیفیّت اجتماعی در ‏وضعیت نامناسبی قرار دارند.‏‎ ‎‎ ‎با‎ ‎بهبود‎ ‎وضعیّت اقتصادی اجتماعی، فرهنگیو دسترسی نسبی به‎ ‎خدمات شهری  ‎می‌توان‎ ‎به‎ ‎ارتقاء‎ ‎سطح‎ ‎کیفیّت‎ ‎زندگی‎ ‎در شهر ملایر‎ ‎کمک کرد‎. 

حسین غضنفرپور، مسلم قاسمی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

مدیریت راهبردی، برنامه­ ای هماهنگ، جامع و پیوسته است که استعداد ممتاز سازمان را با محیط پیوند می­دهد و منظور از آن، تحقق هدف­های سازمان در چارچوب اجرای صحیح مدیریت است. هدف تحقیق، ارزیابی عملکرد سیستم ­های حمل و نقل شهر کرمان براساس اهداف سفر و فراهم ساختن سفرهای تولید شده ناحیه­ های ترافیکی در برنامه­­ ریزی است. شاخص­ های مورد استفاده در روند کار در دو دسته متناسب با تکنیک Topsis(سفرهای شغلی، تحصیلی، خرید، کارشخصی و هیچ سرخانه) و تکنیک جاذبه دو قیدی( نواحی ترافیکی، خانوار ساکن و شاغلان ساکن) دسته ­بندی شده ­اند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و جمع­آوری اطلاعات با استفاده از طرح حمل و نقل و ترافیک شهرداری کرمان انجام شده و با استفاده از تکنیک Topsis، جاذبه دوقیدی سفر و به کمک نرم­ افزار GIS مورد تجریه و تحلیل قرار گرفته­ اند. با استفاده از دیتاهای به دست آمده از طرح ­های جامع حمل و نقل و ترافیک شهر کرمان اطلاعات مرتبط با هر یک از مدل­­ها جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با استفاده از نرم­ افزار GIS در قالب نقشه به تصویر کشیده شد. شهر کرمان شامل نواحی ترافیکی مطابق با تقسیم ­بندی سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری شهر می­ باشد که با توجه به نتایج به دست آمده در بخش مرکزی، نواحی ترافیکی 8.20 و 42 با رتبه نهایی 0.948 ، ناحیه ترافیکی 7و 19 با رتبه نهایی 0.559، ناحیه ترافیکی  16و 17 با رتبه نهایی 0.496 و در نهایت ناحیه ترافیکی 6 و 18 با رتبه نهایی 0.348 ، جایگاه های اول تا چهارم را از نظر میزان تولید سفر به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج حاصل از مدل جاذبه دو قیدی نشان می داد که نواحی ترافیکی،3، 8، 7، 6، 5، 2، 4، 1 و 9 بیشترین جذب سفر را در اختیار داشته است.
 

محترم میرزاییان، بیژن رحمانی، مجید شمس، عباس ملک حسینی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

دنیای واقعی از موزائیک فوق­العاده پیچیده نواحی درست شده است. تحلیل ناحیه­ای، مستلزم مطالعه سازوکار فرآیندهایی است که در ترکیب نظاماتی وارد می­شوند که این نظامات قادرند به تبیین پیدایش و رشد و زوال یک ناحیه بپردازند ولی مانند هر تحقیق جغرافیایی دیگر، چنین مطالعه­ای پرداختن به امر مقایسه را اجتناب­ناپذیر می­سازد. شهرهای جهان اکنون خانه بیش­تر از نیمی از جمعیت جهان هستند. احتمالاً مهم­ترین چالش جهانی  عصر ما، اطمینان یافتن از آن است که سیاره قابل سکونت می­ماند و هنوز منابع کافی برای نسل­های آینده فراهم می­سازد؟ در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه پایدار شهری در نواحی شهری غرب استان کرمانشاه پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از 184642 نفر بودند که به روش تصادفی ساده 386 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز به دو روش اسنادی – کتابخانه­ای و میدانی گردآوری شده و برای پردازش آن­ها از نرم­افزار SPSS و مدل تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد که شهرهای قصرشیرین، گیلان­غرب، کرندغرب، سرپل­ذهاب و اسلام­آبادغرب به ترتیب حائز رتبه­های اول تا پنجم به لحاظ تأثیرپذیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه توسعه پایدار شهری بوده­اند.

 
محمد معتمدی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

یکی از وظایف اساسی و مهم برنامه ریزان شهری و ناحیه ای، تخصیص زمین به کاربری های گوناگون شهری با توجه به نقش و کارکرد شهر، اقتصاد شهر و همچنین تاثیر عوامل متقابل کاربری ها بر یکدیگر است. موضوع مکان یابی بهینه کاربری درمانی با درنظر گرفتن پارامترها وعوامل مؤثر در این پژوهش، مورد توجه قرار گرفته است. برطبق بررسی های به عمل آمده وضع موجود در شهر شیروان 3 درمانگاه در شهرشیروان وجود دارد که  به نظر می رسد توزیع و موقعیت مکانی آنها مناسب نمی باشد.لذا برای برنامه ریزی های آینده نگر و با توجه به توسعه افقی شهر ارزیابی این پایگاه ها و همچنین پیشنهاد مکانهای مناسب برای ایجاد  درمانگاهها یک مسآله ضروری می باشد. این پژوهش با ارائه الگوی مناسب به دنبال مکانیابی بهینه درمانگاه ها  درشهر شیروان می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی –تحلیلی است. درمرحله نخست به شناسایی و بررسی عوامل موثر بر مکان گزینی پایگاه ها، پرداخته  شد؛ سپس با استفاده از نرم افزارArc GIS و پس از طی کردن مراحل جمع آوری داده، تهیه لایه های اطلاعاتی،طبقه بندی وارزش گذاری لایه ها و وزن دهی و همپوشانی لایه های اطلاعاتی به اولویت بندی زمین های شهر شیروان  برای ایجاد درمانگاه ها پرداخته شد. نتایج نشان داد از لحاظ مکانی درمانگاه های مورد مطالعه در سمت شرقی شهر متمرکز شده اند و قسمتهای مرکزی و غربی شهر از لحاظ میزان دسترسی به درمانگاهها در محدودیت شدیدی به سر می برند و از لحاظ جمعیتی نیز از جمعیت 83000 نفری شهر تنها 28136 نفر در محدوده شعاع استاندارد درمانگاهها برخوردار هستند؛ به عبارتی می توان گفت در حدود 75 درصد از جمعیت شهر خارج از محدوده استاندارد شعاع درمانگاهها قرار دارند و شعاع دسترسی درمانگاهها به هیچ عنوان مناسب شهروندان شهر نمی باشد . شهر شیروان نیازمند به یک بیمارستان دیگر که از لحاظ مکانی در سمت غربی شهر مکان یابی شود نیاز دارد.

احمد اسدی، ابراهیم اکبری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

کیفیت مکان و بهزیستی در حال تبدیل به رویکردی مهم برای ارزیابی سیاست های عمومی، رتبه بندی مکان ها، شناسایی نواحی مسئله دار و حتی کشف علل بسیاری از  نارضایتی های اجتماعی است. مطالعه حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و از جهت هدف کاربردی است. هدف اصلی پژوهش حاضر توسعه شاخص ترکیبی کیفیت زندگی برای محلات منطقه 2 شهر مشهد می‌باشد.  اطلاعات مورد نیاز از شهرداری شهر مشهد و استفاده از پرسشنامه بدست آمد. با توجه به جمعیت منطقه 2در سال 1395که معادل 513365 نفر می‌باشد بر اساس فرمول کوکران تعداد 383پرسشنامه تنظیم گردید. پرسشنامه پس از تهیه و اعمال نظرات کارشناسان از طریق مراجعه‌ در سطح محلات مورد مطالعه تکمیل شد. معیارهای مورد نیاز در قالب اطلاعات مکانی در محیط GIS تهیه و استاندارد سازی شد. قلمروهای اقتصادی، اجتماعی و دسترسی به عنوان معیارهای اصلی پژوهش انتخاب و برای هر کدام زیر معیارهایی مشخص گردید. در ادامه با استفاده از تحلیل های مکانی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره (ANP)، شاخص نهایی کیفیت زندگی از تلفیق شاخص ها به دست آمد. نتایج حاکی از کیفیت زندگی مطلوب در محلات مرکزی بوده و محلات حاشیه‌ای از کیفیت مطلوبی برخوردار نمی‌باشند. همچنین با نزدیکی به مراکز تفریحی سطح کیفیت زندگی شهری افزایش می یابد و از الگوهای مکانی پیروی می کند. بخشی از حاشیه محلات عامل، شهید بصیر و هدایت که از محلات حاشیه‌ای محدوده مورد مطالعه می‌باشند، از مجموع سه قلمرو در وضعیت مطلوبی نمی‌باشند؛ و سایر محلات با توجه به داشتن دسترسی آسان به خدمات عمومی از جمله خدمات درمانی، آموزشی، و تمرکز امکانات رفاهی مدرن نسبت به سایر محلات کیفیت زندگی مطلوب‌تری را به خود اختصاص داده‌اند؛ که11675700 متر مربع که معادل 30 درصد مساحت منطقه ی مورد مطالعه از کیفیت زندگی بسیار مطلوبی برخوردار می باشد.  همچنین محلاتی که از نظر شاخص اقتصادی و اجتماعی در سطوح خیلی پایین قرار دارند، از نظر دسترسی در سطح متوسط قرار دارند. در ادامه نتایج آزمون های آمار فضایی(خودهمبستگی فضایی و آماره جی) نشان از توزیع الگوی خوشه ای کیفیت زندگی دارد. و به عبارت دیگر شاخص های  کیفیت زندگی از توزیع فضایی یکسانی در منطقه مورد مطالعه برخوردار نیستند.

نفیسه ورکیانی پور، سید محمدرضا حسینی، روح الله سمیعی، مجید اشرفی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

در ایران توسعه و ترویج کارآفرینی یکی از نیازهای جدی جامعه بوده و شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی و نحوه تعامل آنها با یکدیگر از ضروریات می­باشد. از طرفی اشتغال زنان ایرانی در سال­های اخیر به دلایل مختلف حساسیت ویژه­ای پیدا کرده است. از آنجایی که کارآفرینی تعقیب فرصت­هایی فراتر از منابع برای خلق ارزش­ها می­باشد، در این مقاله در مورد کارآفرینی زنان و نقش آنها در توسعه کارآفرینی زنان بر اساس زنجیره ارزش بررسی و سپس به توسعه پایدار اجتماعی در گلستان اشاره شد. ابتدا به بررسی، تجزیه و تحلیل مشخصه ­های جمعیت­ شناختی خبرگان پرداخته می­شود سپس مؤلفه ­های زنجیره ارزش کارآفرینی و توسعه پایدار اجتماعی شناسایی شده را با استفاده از نظر خبرگان (که 20 نفر از زنان برتر کارآفرین استان گلستان هستند) به کمک روش دلفی فازی و انجام فازی زدایی غربال و مؤلفه ­های متغیرهای موردنظر انتخاب می­گردد، همچنین روایی و پایایی پرسشنامه­ها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی و نرمال بودن توزیع مؤلفه ­ها و نمونه ­ی آماری توسط آزمون کلوموگرونوف ـ اسمیرنوف و آزمون t ـ ادستودنت انجام می­شود. در بخش اول مقاله با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و با بهره­گیری از نرم­افزار Expertchoice به اولویت­بندی و رتبه­بندی ابعاد و مؤلفه­های زنجیره ارزش کارآفرینی (توسط 198 نفر از زنان کارآفرین شهری استان گلستان) پرداخته می­شود. در بخش دوم برای سنجش روابط بین توسعه کارآفرینی زنان بر اساس زنجیره ارزش کارآفرینی و توسعه پایدار اجتماعی از تحقیق همبستگی و معادلات ساختاری برای آزمون تحلیل عاملی و روش آزمون تحلیل عاملی با استفاده از نرم­افزار Smart pls2 استفاده شده است که این ارتباط معنی­دار است، زیرا نوع و میزان ارتباط متغیرها از این طریق به دست می­آید که در تدوین توسعه کارآفرینی زنان کمک شایانی نموده، نقاط قوت و ضعف را به خوبی نمایان می ­سازد و راه­های دستیابی به توسعه پایدار اجتماعی را تسهیل می­نماید. در نهایت ارائه مدل و ارتباط معنی­داری بین توسعه کارآفرینی زنان شهری بر اساس زنجیره ارزش کارآفرینی و توسعه پایدار اجتماعی به دست آمد.

سعیده فیضی، مصطفی بصیری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

الگوی مناسب برای مدیریت منظر شهری شبانه را باید الگویی دانست که هم تجلیات و زیبایی های کالبدی و عملکردی شهر را باز می نمایاند و هم بر مولفه های ادراکی و روان شناختی شهروندان از شب مورد نظر می باشد. دست یابی به چنین خصیصه هایی مستلزم ارتقای کیفی و کمی فضا است که در سایه مولفه های عینی و ذهنی چون روشنایی- نورپردازی، تنوع فعالیت ها و رسیدن به یک اقتصاد پایدار شبانه، میسر می گردد. در این تحقیق برای رسیدن به حدی از کیفیت در سیمای شبانه شهر که از طریق افزایش مطلوب سرزندگی و پویایی و حضورپذیری افراد در فضاهای شهری و افزایش خوانایی و هویت این فضاها در هنگام شب با استفاده از نورپردازی، امکان پذیر می شود، بررسی خواهد شد. هدف این پژوهش، ارزیابی رابطه نحوه نورپردازی با یکی از عوامل کلیدی سنجش کیفیت مکان، یعنی مفهوم حس تعلق است و نقش فناوری­های جدید نورپردازی در ارتقای مفهوم کالبدی- اجتماعی حس تعلق و تأثیر آن در تبدیل محیط به شهری انسانی­تر می باشد. پژوهش از نوع پیمایشی است که در آن، برای رسیدن به داده ها از طریق پرسشنامه همراه با تصاویر مختلف از محدوده مورد مطالعه در میان جامعه آماری منتخب می باشد. یافته ها نشانگر این می باشد که سرزندگی و تصویر ذهنی شهروندان رابطه مستقیمی دارند و میزان نورپردازی و رنگ و نحوه نورپردازی تاثیر مثبتی در ایجاد سرزندگی شبانه شهری دارد.

داریوش مرادی‌چادگانی، مسعود قاسمی، نیلوفر راست‌قلم،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

شهر-منطقه اصفهان، مجموعه‌ای از شهرها و کانون‌های جمعیتی است که زمینه‌های مشترکی (چون ارتباطات، زیرساخت‌ها، جمعیت و اقلیم) در سطح جغرافیایی شهر اصفهان و محیط پیرامون آن دارند و وابستگی‌های اجتماعی، اقتصادی، کارکردی و فضایی آن‌ها به گونه‌ای است که یک واحد جغرافیایی قابل تمایز فراشهری و زیر منطقه‌ای در سطح سرزمین را شکل می‌دهند و کانون اصلی تمرکز سکونتگاهی آن شهر اصفهان است. این ویژگی های مشترک سبب می‌شود که بتوان زمینه‌های مکمل با هدف‌گذاری واحد را برای آن‌ها متصور شد. در این میان شهرداری‌ها به عنوان کنشگر اصلی مدیریت شهری، نقش عمده‌ای در برقراری ارتباط بین شهرها و مدیریت این روابط دارند، به گونه ای که این مسائل می‌تواند به عنوان زبان مشترک میان کنشگران شهر-منطقه به ایفای نقش بپردازد. این پژوهش به لحاظ نوع آن توصیفی-تحلیلی و با توجه به هدف اصلی آن که تحلیل مشکلات مکانمند و شناسایی کلیدی‌ترین کنشگران در شهر-منطقه اصفهان (شامل اصفهان و ده شهر همجوار: ابریشم، بهارستان، خمینی‌شهر، خورزوق، درچه، دولت‌آباد، شاهین‌شهر، قهجاورستان، گز، و نجف‌آباد) است، - یک پژوهش کاربردی است. بدین منظور در گام نخست، شناخت مسائل و مشکلات مابین اصفهان و ده شهر همجوار با استفاده از مسیرهای دوگانه بازبینی متون اسناد و برنامه‌های شهری و انجام مصاحبه با مدیران و کارشناسان شهری به تدوین بیانیه مشکلات انجامیده است. در گام دوم تحلیل مشکلات و مسائل شهرهای واقع در شهر-منطقه اصفهان، بر پایه برچسب‌های شش‌گانه تعریف شده به ازای هر مشکل مقدار وزن (شدت مشکل) مشخص شده و به کمک روش تحلیل شبکه‌های اجتماعی، شبکۀ «کنشگران-مشکلات» ترسیم شده است. بر پایه یافته‌های تحلیل از این شبکه، مشکلات «آلودگی زیست محیطی ناشی از تردد اتوبوس‌های فرسوده در شهر-منطقه»، «بروز مشکلات زیست محیطی ناشی از نابودی ظرفیت اکولوژیکی غرب اصفهان» و «کمبود وسایل خدمات آتش‌نشانی در شهرهای همجوار شهر اصفهان» مهم‌ترین مشکلات شهر-منطقه و کنشگران معاونت «شهرسازی‌ومعماری»، « حمل‌ونقل‌وترافیک» و «خدمات‌شهری» کلیدی‌ترین نقش را در حل مسائل شهر-منطقه اصفهان ایفا می‌کنند.
 

مسلم نوری، رستم صابری فر، اسماعیل علی اکبری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

تغییر کارکرد شهرها و بهره­مندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات و ..، پراکندگی جمعیت، فعالیت و سکونت را در پی داشته است. این روند، در کنار تاثیرات مخرب اجتماعی و زیست محیطی، پیامدهای اقتصادی کاملا مشهود و قابل سنجشی در پی داشته­است. برای جلوگیری از پیامدهای مورد اشاره سنجش میزان وقوع این روند و تاثیر عوامل ملی و محلی بر آن انجام مطالعه تطبیقی بسیار راهگشاه خواهد بود. به همین دلیل، هدف پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی روند پراکنده­رویی دو شهر اسفراین و بجنورد است. در این راستا، پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش تحقیق، تحلیلی- تطبیقی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه­ای- اسنادی گردآوری و جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از مدل­های هلدرن، آنتروپی شانون و ضریب جینی بهره­گیری شد. یافته­های پژوهش نشان­ داد که بر اساس مدل هلدرن، 84 درصد از رشد فیزیکی شهر اسفراین در فاصله سال­های 1345-1395 مربوط به رشد جمعیت و حدود 16 درصد نیز مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است. این شرایط برای شهر بجنورد نیز حدود 88 درصد به رشد جمعیت و حدود 12 درصد رشد هم مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است که نسبت به شهر اسفراین اندکی متفاوت است. مدل آنتروپی شانون نیز بیانگر رشد پراکنده (اسپرال) گسترش فیزیکی دو شهر اسفراین و بجنورد است. ضریب جینی محاسبه شده برای شهر اسفراین 069/0 و برای شهر بجنورد 054/0 می­باشد که بیانگر این واقعیت است که رشد پراکندگی جمعیت (رشد اسپرال) شهر اسفراین 015/0 درصد بیشتر از شهر بجنورد می­باشد. از آنجا که ادامه چنین شرایطی، پیامدهای زیست­محیطی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی برای ساکنین شهرهای مورد اشاره دارد، پیشنهاد راهبردی پژوهش، کنترل و مدیریت توسعه فیزیکی شهر و بهره­گیری از سیاست توسعه میان­افزا است.

آمنه نقدی، عزت ا... مافی، مهدی وطن پرست،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

حوادث طبیعی که جزیی ازفرآیندزندگی بشربه شمارمی­رود،به عنوان چالشی اساسی درجهت نیل به توسعه پایدارجوامع انسانی مطرح می­باشند. از طرفی اجرای ناموفق طرح­های بازآفرینی شهری باعث توجه به پدیده جدیدی به نام پایداری در پروژه­های شهری شده است که عمده­ترین رویکردها در زمینه پایداری، احیای بافت­های شهری و تأکید بر بازآفرینی است. ازاین رو در پژوهش حاضر برای ارزیابی بازآفرینی محله­های فرسوده شهر فاروج در راستای ارتقاء تاب­آوری کالبدی از ماتریس برنامه­ریزی کمی استفاده شده است.هدف از این پژوهش بازآفرینی محلات فرسوده شهر فاروج در جهت ارتقاء تاب­آوری کالبدی می­باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و برای جمع­آوری اطلاعات علاوه بر اسناد و مطالعات کتابخانه­ای، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که در بین نمونه­ای به تعداد 30 نفر از متخصصان مسائل شهری توزیع شده است. به سبب تجزیه و تحلیل داده­ها، برای بررسی میزان تاب­آوری کالبدی محلات بافت فرسوده فاروج از آنتروپی شانون استفاده گردید که در پی آن محلات مورد مطالعه از حیث تاب­آوری کالبدی، اولویت­بندی شده­اند. پس از آن به جهت رتبه­بندی محلات بافت فرسوده فاروج از حیث تاب­آوری کالبدی از روش ویکور استفاده شده است. بر اساس آنتروپی شانون این نتیجه حاصل شده است که محلات شماره 5 و 7 از حیث تاب­آوری کالبدی، در اولویت بوده­اند. همچنین بر اساس روش ویکور مشخص شده است که از بین محلات چهارگانه بافت فرسوده فاروج، محله شماره هفت از لحاظ تاب­آوری در بالاترین رتبه قرار گرفته است.

عباس بابایی، زینب کرکه آبادی، سعید کامیابی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

ارتقای زیست­ پذیری شهری و تحقق شهر زیست ­پذیر ارتباط تنگاتنگی با نحوه عملکرد دستگاه مدیریت شهری و نهادها و سازمان­های فعال در امور شهری دارد. شهرداری­ها به عنوان مهم­ترین نهاد هماهنگ کننده در امور شهر نقش تعیین کننده­ای در حل مسائل و مشکلات شهری داشته و مسئول توسعه اجتماعی و کالبدی شهرها می­باشند. در واقع شهرداری­ها وظیفه اصلی خدمت رسانی به شهروندان را برعهده داشته و مهم­ترین نقش را در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان بر عهده دارند. هدف از این پژوهش ارزیابی سطح زیست­ پذیری شهر سمنان و تحلیل مسائل و مشکلات شهر سمنان از دیدگاه گروه­های مختلف (مسئولین ـ نخبگان) است. روش تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و ابزار تحقیق پرسشنامه می­باشد. روایی و پایایی این پژوهش، با استفاده از تحقیقات مشابه قبلی و نظرات اساتید راهنما و مشاور پایان‌نامه، روایی ابزار تحقیق، تائید شده است. اعتبار درونی (پایایی) ابزار (پرسشنامه) نیز از طریق آلفای کرون باخ با مقدار 84/0 برای پرسش نامه‌ها نشان داده‌شده است. نتایج تحقیق نشان داد در بین مجموع شاخص‌های زیست­ پذیری شهر سمنان از دیدگاه نخبگان و مسئولین (با میانگین 76/2) در سطح پایینی ارزیابی شد. همچنین برپایۀ اولویت­بندی با تکنیک ANP "ارتقاء ظرفیت نهادی ـ سازمانی در مدیریت بهینه شهری (R7) " با بالاترین امتیاز (357/0R7: ) به عنوان بهترین راهکار و در واقع راهکار اصلی مقابله با مسائل شهری سمنان مشخص شد. همچنین راهکار "مدیریت یکپارچه بین سازمان­ های شهری جهت هماهنگی در اداره امور شهر (R6) " با (336/0R6:) به عنوان راهکار دوم انتخاب گردید.
علی شماعی، مهسا دلفان نسب، محمد پوراکرمی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

طی دو دهه اخیر، اقتصاد ایران شاهد پرنوسان‌ترین تغییرات در قیمت مسکن بوده است و رکود و رونق شدید بخش مسکن، آثار زیان باری بر این بخش و دیگر بخش‌های اقتصادی به‌جای گذاشته است. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر قیمت مسکن در محله پارک لاله تهران می‌باشد. در این پژوهش از اطلاعات کلیه املاک معامله‌شده در شش ماه نخست سال 1395 در محدوده موردمطالعهاستفاده‌شده است.اطلاعات مربوط به ویژگی‌های فیزیکی واحدهای مسکونی معامله‌شده، از سامانه اطلاعات بازار املاک ایران گردآوری‌شدهو برای به دست آوردن اطلاعات مربوط به ویژگی‌های دسترسی واحدهای مسکونی معامله‌شده از نرم‌افزارARC GISاستفاده‌شده است.همچنین برای بررسی عوامل مؤثر بر قیمت مسکن از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده‌شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که عوامل فیزیکی مسکن تأثیر بیشتری نسبت به عوامل دسترسی در قیمت مسکن در این محله دارند. به‌طوری‌که در میان ویژگی‌هایانتخاب‌شده، متغیرهای مساحت واحد مسکونی، پارکینگ و نوع اسکلت بیشترین تأثیر مثبت را بر قیمت مسکن در محدوده موردمطالعه داشتند. از طرف دیگر بعضی از ویژگی‌ها مانند فاصله واحد مسکونی تا نزدیک‌ترین خیابان اصلی، فاصله واحد مسکونی تا نزدیک‌ترین کاربری آموزشی، فاصله واحد مسکونی تا نزدیک‌ترین کاربری بهداشتی درمانی و قدمت واحد مسکونی تأثیر منفی بر قیمت مسکن در محله پارک لاله داشتند.

سجاد بازدار، محمدرضا زندمقدم، سعید کامیابی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

هرگونه عدم تعادل در نظام­های درون شهر(فضاها و بافت شهری) و نظام­های بیرون شهر (عرصه­های نزدیک و دور پیرا شهری و منطقه­ای) موجب بی­­ثباتی و ناپایداری آن می­شود. در نتیجه برآورد ریسک و ارزیابی آسیب­پذیری لرزه­ای یک شهر نیز از موضوعات مهم و اساسی محسوب می­شود. که پژوهش حاضر با رویکرد توسعه­ای کاربردی و ترکیبی از روش میدانی و کتابخانه ای و با بکار گیری روش کمی VIKOR اقدام به بررسی موضوع در استان ایلام نموده که نتایج نشان داده است شهرستان های استان از نظر  تراکم جمعیتی، باسواد و غیره که هر کدام نقش موثری در آسیب پذیری دارند می تواند در رتبه آسیب ناشی از زلزله موثر واقع گردیده اند. مدل­های VIKOR و GIS نشان می­دهد مناطقی که در این شاخص­ها وضعیت آنها نسبت به دیگر مناطق بالاتر بوده(مازاد از استاندارد تعریف شده)، به سود منطقه نبوده و در صورتی این مازاد به سود منطقه است. به لحاظ آماری میانگین میزان VIKOR بدست آمده برابر 0.125 درصد بوده است. گرچه خود این میزان بیانگر وضعیت نامناسب موضوع می باشد. اما با همین میزان مناطقی هستند که میزان VIKOR آنها بسیار کوچکتر از میانگین بوده است. که شامل شهرستان های دهلران، ایوان و ملکشاهی می باشد

َشمسی سادات میراسداللهی، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

بلایای طبیعی، به عنوان مجموعه ای از حوادث زیانبار هستند که منشاء طبیعی دارند که بعضا عوامل انسانی هم در تشدید آن اثرگذار می باشد. در همین راستا تقویت مولفه های اجتماعی و اقتصادی و درپی آن افزایش تاب آوری در کاهش خسارات ناشی از سیلاب نقش مهم و موثری را می تواند ایفا کند.  این تحقیق برگرفته از رساله دکتری است که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و میدانی می باشد. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه با داده های بسته و ورش تجزیه و تحلیل بر اساس آزمون های همبستگی و رگرسیون انجام شده است. جامعه آماری شامل شهروندان ساکن در اطراف روخانه و مناطق سیل گیر بوده است که 383 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه به روش نمونه گیری خوشه ای بین پاسخگویان توزیع شده است. طبق یافته های تحقیق میانگین تاب آوری اجتماعی 1/60، میانگین تاب آوری اقتصادی(میزان خسارات) 4/53، میانگین ظرفیت با توانایی جبران خسارات8/69 و درنهایت میانگین توانایی برگشت به شرایط مناسب4/67 بدست آمده است. در بخش آزمون فرضیات طبق نتایج بدست آمده از آزمون رگرسیون و همبستگی مشخص شده است که بین همه ابعاد اجتماعی و اقتصادی با میزان تاب آوری شهری در مقابل سیلاب رابطه معناداری وجود دارد.  تقویت ارگان ها و سازمان های محلی در حالت عدم تمرکز، یکی از شیوه‌های مهم افزایش مشارکت های اجتماعی شهروندان گرگان در زمان وقوع بحران می باشد. از طریق تأمین مشارکت مردم و تقویت توانمدی اقتصادی مردم در زمان وقوع مخاطرات طبیعی از جمله سیلاب، قوه ابتکار و ابداع مردم تقویت شده و زمینه کاهش آسیب های ناشی از سیلاب کاهش می یابد. مردم به شکل واقعی و ملموس با امور اجرایی برخورد نموده و از این رو شکاف آنان از دستگاه‌های مرتبط با مدیریت بحران و نیز تعارض منافعشان رو به کاهش خواهد گذاشت

رضوانه منصوری، آرش ثقفی اصل،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

با گسترش جمعیت و افزایش سطح نیازهای اجتماعی بشر برای فراهم کردن زندگی بهتر و همچنین محدودیت هایی که انسانها در فضای مسکونی با آن رو به رو هستند، ضرورت حضور در فضاهای جمعی از اهمیت زیادی برخوردار است. فضاهای فرهنگی به دلیل دارا بودن برنامه های متنوع به همراه سایر عملکردها، زمینه مناسبی را برای برقراری تعاملات اجتماعی ایجاد می کند. در نتیجه توجه به ابعاد اجتماعی فضا در طراحی بناهای فرهنگی و یافتن ارتباط بین کیفیت های فضایی و مفاهیم اجتماعی از جمله اجتماع پذیری، در موفقیت این فضاها از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از مقاله حاضر بررسی عوامل تاثیرگذار در طراحی مجموعه های فرهنگی معاصر کشور و رابطه آن با تعاملات اجتماعی در این مجموعه ها می باشد. در مقاله حاضر از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و همچنین در شرح این مراحل و فرآیندهای انجام پژوهش از ابزارهای مشاهده، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. نتایج پژوهش به فاکتورهای اجتماعی، کالبدی و محیطی و تاثیرات آنها در تعاملات اجتماعی مؤثر در برنامه ریزی معماری مراکز فرهنگی اشاره دارد

المیرا عظیمی، داریوش ستارزاده، لیدا بلیلان، اکبر عبداله زاده طرف، مهسا فرامرزی اصل،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

شیوع مشکلات سلامتی مزمن، چه در بعد سلامت جسمانی و چه در بعد سلامت روانی در جوامع مدرن رو به افزایش است. در این میان، سلامتی افراد جامعه به عنوان سرمایه­های انسانی، در پیشبرد اهداف جوامع موضوعی حائز اهمیت می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل کالبدی- محیطی بر سلامت روان شهروندان تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شهروندان ساکن شهر اردبیل بود که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده­های میدانی پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از یافته­های حاصل از این پژوهش حاکی از آن بود که خوانایی و کیفیت بصری، دسترسی به فضای سبز شهری، امنیت فضای شهری، کیفیت مبلمان شهری، اختلاط و تنوع کاربری­ها برسلامت روان شهروندان تاثیر مثبت و معناداری دارد. با عنایت به مقدار ضریب مسیر بدست آمده برای متغیرهای مستقل تحقیق، از بین متغیرهای شناسایی شده کیفیت فضای سبز شهری با مقدار ضریب مسیر 44/0 دارای بیشترین ضریب مسیر و بیشترین تاثیرگذاری بر متغیر وابسته یعنی سلامت روان شهروندان داشت. همچنین متغیر اختلاط و تنوع کاربری­های با مقدار ضریب مسیر 21/0 دارای کمترین تاثیر بر سلامت روان بود.
 
احسان ارکانی، حسین حاتمی نژاد، سهیل قره،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

امروزه، آسیب پذیری شهرها و به خصوص بافت های قدیمی و فرسوده در برابر زلزله، به عنوان مسئله­ای جهانی پیش روی متخصصان رشته های گوناگون قرار گرفته است. این وضع در کشورهای دارای ساختار طبیعی مخاطره آمیز، از جمله ایران، طی دهه های اخیر به صورتی حادتر نمود یافته است. بافت های فرسوده شهریبه عنوان نقطه جوشش اصلی یک شهر نشان دهنده هویت آن شهر می­باشند، در مقابل سوانح و پدیده های طبیعی به خصوص زلزله ناپایدار وآسیب پذیرند. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت­بندی عوامل موثر بر افزایش ریسک زلزله در بافت­های فرسوده شهری تدوین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی مبتنی بر رویکرد چندمعیاره است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه­ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصین حوزه شهری تشکیل می­دادند که حجم نمونه 30 نفر برآورد شد. در جهت دستیابی به اهداف مدنظر در این پژوهش از تکنیک دلفی فازی و مدل BMW استفاده شد. نتایج حاصل از تکنیک دلفی فازی تایید کننده عوامل و زیرعامل­های شناسایی شده بود. نتایج منتج از مدل BMW حاکی از آن بود که از بین عوامل شناسایی شده عوامل طبیعی با امتیاز نهایی321/0 در رتبه اول، عامل کیفیت مسکن با امتیاز نهایی 287/0 در رتبه دوم، عامل فاصله از کاربری­های ویژه با امتیاز نهایی 255/0 در رتبه سوم و عامل جمعیتی و اقتصادی با امتیاز نهایی 137/0 در رتبه چهارم جای گرفته است.
 

صفحه 5 از 15     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb