26 نتیجه برای پایداری
طاهر پریزادی، حامد قادرمرزی، پیام پارسا،
دوره 16، شماره 41 - ( 4-1395 )
چکیده
توسعه سریع شهری، در چند دهه ی معاصر در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، محیطی و ... زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است. مطرح شدن توسعه پایدار به عنوان شعار اصلی هزاره سوم نیز ناشی از اثرات شهرها بر گستره ی زیست کره و ابعاد مختلف زندگی انسانی است. در همین راستا، شهر بروجرد به عنوان یکی از شهرهای میانی در غرب کشور، جهت بررسی وجود نماگر های توسعه پایدار در آن مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی نماگر های توسعه پایدار شهری در شهر بروجرد در مقایسه با نقاط شهری کشور می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، به لحاظ هدف شناختی بوده و از نظر ماهیت، تحلیلی- مقایسه ای می باشد ؛ روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بوده است. جهت سنجش میزان توسعه، ابتدا مفهوم توسعه پایدار در چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی- کالبدی و 44 نماگر با توجه به اتفاق آرای کارشناسان مشخص گردید، سپس دادههای مورد نیاز در دو سطح شهر بروجرد و نقاط شهری کشور گردآوری شده و با استفاده از روش آزمون Sign و به کمک نرمافزار آماری Spss تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین شهر بروجرد و نقاط شهری کشور از نظر نماگر های اجتماعی، نهادی- کالبدی تفاوتی وجود ندارد. اما از نظر نماگر های اقتصادی و زیست- محیطی دارای تفاوت معنادار بوده و وضعیت اقتصادی بدتر و وضعیت زیست محیطی بهتری دارد. از سوی دیگر با در نظر گرفتن مجموع نماگر ها، وضعیت پایداری شهر بروجرد در کل؛ تقریباً همسان با وضعیت پایداری کشور است.
سید هادی حسینی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف این پژوهش، یافتن شواهدی تجربی در خصوص ادعاهای طرفداران شهر فشرده می باشد. محله 5 از ناحیه 5 شهر سبزوار به عنوان عرصه تحقیق و برای بررسی های میدانی انتخاب گردید. روش تحقیق، توصیفی زمینه یابی (پیمایشی) است. گردآوری دادهها با استفاده از مطالعات کتابخانهای و پیمایشی (پرسشنامه محقق ساخته) صورت گرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهند که در محدوده مورد مطالعه تنها در دو بخشِ احساس تعلق مکانی و دسترسی به خدمات ادعاهای طرفداران اندیشه شهر فشرده مورد تأیید قرار گرفت، اما در مورد بخشهایی چون همبستگی ئ تعاملات اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی، کاهش وابستگی خانوارها به خودروهای شخصی و کاهش هزینههای مصرفی خانوار در حوزه انرژی میان ادعاهای طرفداران شهر فشرده و یافتههای حاصله در محدوده مورد مطالعه همخوانی و تطابق وجود ندارد. یافتههای تکمیلی گویای آن است که عامل فشردگی یا پراکندگی به تنهایی نمیتواند پایداری شهری را تبیین کند و در کنار آنها متغیرهای زمینه ای و اجتماعی و اقتصادی دیگری نیز وجود دارند که بایستی مد نظر قرار گیرند.
امامعلی عاشری،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
توسعه پایدار علاوه بر حفاظت از منابع آب و خاک، برداشتی نو از توسعه و رشد اقتصادی است، رشدی که بدون برهم زدن تعادل زیست محیطی، عدالت و امکانات زندگی را برای جامعه فراهم می آورد. هدف از این ﺗﺤﻘﻴﻖ، ﺷﻨﺎﺳــﺎﻳﻰ ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻫﺎﻯ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺗﻮﺳــﻌﻪ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻳﻲ از دیدگاه روستائیان و بررسی میزان برخورداری روستاهای دهستان هق می باشد. شاخصهای برخورداری شامل: شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیربنایی، زﻳﺴﺖ-ﻣﺤﻴﻄـﻲ و بهداشتی-درمانی از سالنامه آماری فرهنگ آبادی ها استخراج شد. پس از تهیه بانک اطلاعاتی، ماتریسی از داده ها با 18 ردیف (روستاها) و 81 ستون (متغیرها) تنظیم شد. با استفاده از تکنیک آماری تحلیل مولفه های مبنا(PCA) سطح برخورداری روستاهای مذکور و تغییرات آن طی سالهای 1395-1385 ارزیابی شد. بر اساس حجم جامعه(235=N) در جدول مورگان و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای هدفمند، 142 پرسشنامه ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻣﻨﺪ و محقق اصلاح شده بین افراد گروه سنی مردان30 تا 64 ساله سه روستای صوفیان، هق و بیمضرته توزیع شد. ﺭﻭﺍﻳﻲ ﻣﺤﺘﻮﺍﻳﻲ آن بر اساس ﻧﻈﺮﺍﺕ ﻛﺎﺭﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺍﺻﻼح گردید. ﺿﺮﻳﺐ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭسنجی نیز ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺁﻟﻔﺎﻱ ﻛﺮﻭﻧﺒﺎﺥ 87/0 ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪ. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که 44 روستای واقع در طبقه نسبتاً کم برخوردار و کم برخوردار طی دهه 1395-1385 هیچ ارتقایی پیدا نکرده اند. چالش های محیطی و اکولوژی(2/22 درصد) و چالش های اجتماعی(4/44 درصد) به ترتیب کمترین و بیشترین نقش را در فرآیند دستیابی به پایداری توسعه روستایی سطح دهستان هق دارند.
مهرشاد طولابی نژاد، جواد بذرافشان، سیروس قنبری،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده
در این مطالعه به تحلیل ارتباط ابعاد محرومیت روستایی با پایداری محیطی پرداخته شده که از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه، مصاحبه با مردم محلی، سالنامه آماری استان لرستان و دادههای معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پلدختر میباشد (10619N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی ساده، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت شناسایی مهمترین ابعاد محرومیت از آزمون رتبهای همانباشتگی اکتشافی، برای بررسی عوامل پایداری محیطی از آزمون t تک نمونهای و نهایتا برای بررسی ارتباط ابعاد محرومیت روستایی و پایداری محیطی از مدل توبیت استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان محرومیت مربوط به محرومیت اقتصادی و فرهنگی بود. در زمینه عوامل پایداری محیطی نتایج نشان داد که هیچ کدام از عوامل مورد نظر در شرایط پایداری قرار ندارند. منابع آب، درختان و مراتع در وضعیت ناپایداری قرار دارند و تنها عاملی که وضعیتی نسبتاً پایدار داشته خاک میباشد. بررسی ارتباط بین ابعاد محرومیت و ناپایداری محیطی نشان داد که محرومیت اقتصادی (0/418) و محرومیت اجتماعی با ضریب (0/308) بیشترین اثر و رابطه را با ناپایداری محیطی داشته در حالی که محرومیت فرهنگی منطقه در سطح بالایی قرار داشته، ولی با ضریب (0/039) کمترین رابطه را با ناپایداری محیطی دارا بوده است. لذا برای کاهش ناپایداری محیطی و جلوگیری از تخریب محیط زیست توجه به ابعاد محرومیت و برنامهریزی برای کاهش آن باید در اولویت قرار گیرد.
محمودرضا میرلطفی، معصومه کمان باز،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده
چکیده
پژوهش حاضر، شناسایی رابطه بازارهای جادهای با پایداری اقتصادی- اجتماعی روستاهای منطقه سیستان بوده و روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانهای- میدانی (پرسشنامه) است و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون آماری نرمافزار SPSS و جهت تهیه نقشهها از نرمافزار GIS استفاده شده است جامعه آماری تحقیق را کلیه روستاهای نزدیک بازارهای جادهای تشکیل میدهد که تعداد 3622 خانوار از 34 روستا را دربر می گیرد. برای آزمون فرضیات از آزمون من – ویتنی استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که بین میزان پایداری اقتصادی روستاهای نزدیک و دور از بازارهای جاده ای تفاوت معنادار و میزان پایداری اجتماعی عدم تفاوت معنادار وجود دارد، در واقع؛ نتایج بررسی دو گروه از روستاهای نزدیک و دور از بازارهای جادهای که دارای شرایط محیطی یکسان بودهاند، نشانگر آن است که روستاهای نزدیک به بازارهای جادهای با میانگین 91/2 و94/2 دارای سطح پایداری بالاتری در ابعاد اقتصادی و اجتماعی بوده و به طور کلی 70 درصد روستاهای نمونه نزدیک جاده دارای پایداری مطلوبی هستند.
الهه کاوسی، جمال محمدی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
تحرک و جابجایی هوشمند شهری در چند سال اخیر به طور فزاینده ای نه تنها در ادبیات دانشگاهی بلکه در سیاستها و استراتژی های شهری به موضوع بحث و گفتگو تبدیل شده است. با این حال، در بسیاری از شهرهای جهان و کشور ما ایران تحرک و جابجایی هوشمند شهری با مشکلاتی مانند عدم مشارکت شهروندان و نابرابری(ناشی از مدیریت ناکارآمد شهری) همراه بوده است. درپژوهش حاضر سعی شده است با دیدگاهی نوآورانه به ارزیابی زیرساختهای موجود شاخص های تحرک و جابجایی( شامل زیرساختهای حمل و نقل، حمل و نقل عمومی، حمل و نقل پایدار، فناوری اطلاعات و ارتباطات)و ابعاد اجتماعی این زیرساختها شامل میزان مشارکت شهروندان در استفاده از این زیرساختها) در مناطق یازده گانه شهر شیراز پرداخته شود.شاخص های تحرک و جابجایی هوشمند در مناطق نه و یازده شهر شیراز از سایر مناطق پایین تر است. بنابراین متغیر تحرک و جابجایی هوشمند شهری از جایگاه مناسبی در شهر شیراز برخوردار نیست و این نه تنها بر روند توسعه آن در دهه های اخیر تأثیر نمی گذارد بلکه چالش های بسیاری را نیز برای توسعه آینده آن به وجود می آورد. بر این اساس، برنامه ریزان شهری باید به نقش مشارکت شهروندان و مدیریت شهری کارآمد در تحرک و جابجایی هوشمند شهر شیراز توجه کنند.
علی اصغرزاده، سید غلامرضا اسلامی، ایرج اعتصام،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
زلزله و پدیدههای ناشی از آن، اغلب به عنوان عامل ناپایداری و بینظمی در علوم مهندسی و معماری مطرح بوده که سبب تخریب زیرساخت شهری میگردند؛ این در حالی است که با تغییر نگاه به زلزله یعنی از ضایعه به ظرفیت و از آشوب به سازماندهی، لایهای دیگر از این پدیده آشکار میشود. زلزله و شبکه گسل را میتوان به عنوان یکی از عوامل سازماندهنده سکونت بررسی کرد که در کل جغرافیای سکونت یعنی مکانگزینی شهر و آبادی، شبکه فضایی شهر، توسعه شهر و شبکه فضایی-سازهای خانه به صورت یک لایه پنهان اما تاثیرگذار نقش مهم داشته باشد؛ در این مقاله سعی شدهاست با اتکا به رهیافتی کلّنگر و بینش سیستمی و با روش توصیفی تحلیلی به نقش خودآگاهی و تصویر ذهنی از زلزله و ارتباط و درهمتنیدگی آن با تکنولوژی قنات پرداخته شود. در انتها مدل زلزله- قنات- شهر معرفی و تاثیر آن در سازماندهی معماری و شهرسازی در مقیاسهای مختلف نشان داده میشود. پدیده زلزله در بستر اجتماعی و کالبدی شهر، پدیدهای است پیچیده که مطالعات چند وجهی و به رهیافت بینرشتهای، مابین حوزه علوم جغرافیایی، نظریههای اطلاعات و معماری وشهرسازی نیاز دارد. اهمیت این پژوهش، نگرش نو به پدیده زلزله و چگونگی تحلیل آن از حالت صرفاَ کمّی به کمّی-کیفی و گذر از مباحث مورفولوژیک محض به مباحث سمیو تپولوژیک است. این رهیافت میتواند پارادایم جدیدی را در حوزه معماری همساز با زلزله در مطالعات معاصر بوجود آورد.
الهه کاوسی، جمال محمدی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
کشور ما ایران با تغییرات جهانی شهرها فاصله زیادی ندارد. یکی از این تغییرات ، تحرک هوشمند است که امروزه در مدیریت شهری غیرقابل انکار و اجتناب ناپذیر است. به ویژه در کلانشهرها که با افزایش جمعیت و مشکلات اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی مختلف روبرو هستند. در حقیقت کلانشهرها همیشه مشکلات زیادی دارند ، از همه مهمتر حمل و نقل. شیراز به عنوان یکی از شهرهای بزرگ و یکی از شهرهای مهم کشور از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این موقعیت از جنبه های مختلف فرهنگی ، تاریخی ، سیاسی و جنبه های مختلفی برخوردار است. نرخ رشد جمعیت آن نیز به دلیل موقعیت مکانی آن به طور پیوسته در حال افزایش است. این روند رشد جمعیت طی چند دهه گذشته ، مشکلات و موانعی را برای مدیریت پایدار و مطلوب ایجاد کرده است که مهمترین آنها مشکلاتی در بخش حمل و نقل است. همین روند نیاز به تأکید بر سیستم های هوشمند در این شهر را نشان می دهد. بنابراین ، در این مطالعه سعی شده است تحرک و جابجایی هوشمند و پایداری اجتماعی برای شیراز مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و اصالت است. نتایج نشان می دهد متغیرهای تحرک و جابجایی بر اساس ابعاد مختلف دسترسی ، حمل و نقل پایدار و همچنین فناوری اطلاعات و ارتباطات در شرایط نامساعدی قرار دارند. شاخص های مختلف هر یک از این ابعاد به همین موضوع اشاره دارند ، زیرا سطح ارزیابی آن (سطح معنی داری کمتر از 0.05 و میانگین پایین تر از معیار) به عدم تمایل آنها از دیدگاه شهروندان اشاره دارد.
محمد اجزاء شکوهی، شیرین صباغی آبکوه، فروغ خزاعی نژاد،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
نظریه شهرگرایی جدید در دهه های اخیر و در پاسخ به مشکلات متعدد شهری قرن بیستم و با هدف ایجاد شهرهای سرزنده، جمع و جور، متنوع و مطلوب از نظر کار، پیاده روی، زندگی و گزینه های حمل و نقل شکل گرفت. نظر به اقبال گسترده این نظریه در میان پژوهشگران ایرانی هدف پژوهش حاضر سنجش پایداری محله های ارگانیک و برنامهریزیشده مشهد بر اساس شاخصهای فضایی-کالبدی شهرگرایی جدید میباشد. در این راستا دو محله راهآهن (محله ارگانیگ) و فاز دوم رضاشهر (محله برنامهریزیشده) برای بررسی و مطالعه انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و جهت ارزیابی پایداری محله های مورد نظر از مدل ترکیبی
AHP و نرم افزار
GIS استفاده شده است. بر این اساس مدل سنجش پایداری مورد استفاده در قالب 7 شاخص فضایی-کالبدی (نوع معبر، عرض پیادهرو، کاربری، وسعت قطعات، دسترسی به مرکز محله، تعداد طبقات و دسترسی به حمل و نقل عمومی) بصورت سلسلهمراتبی ایجاد
گردید . نتایج پژوهش نشان می دهد 81/67 % از وسعت محله رضاشهر از پایداری متوسط به بالا برخوردار است و 19/32% فاقد پایداری میباشد. در محله راهآهن ارقام فوق به ترتیب پایداری و ناپایداری عبارتند از 71/69% و 29/30%. بنابراین طبق شاخصهای فضایی-کالبدی شهرگرایی جدید، اگرچه دو محله مورد بررسی تفاوت اندکی دارند اما در مجموع محله رضاشهر نسبت به محله قدیمی راهآهن ناپایدارتر است. از این رو می توان گفت محله های قدیمی ایران، قرابت بیشتری با اصول شهرگرایی جدید دارند و به بیان دیگر شهرسازی سنتی و ارگانیک بستر مناسبتری برای بکارگیری رویکرد شهرگرایی جدید میباشد که میتوان در قالب بازآفرینی شهری رویکرد مذکور را بکارگرفت.
مینا افتخارنیا، کرامت الله زیاری، مجید نادری،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
امروزه مفهوم رقابت به گونه ای در جهان گسترش یافته که تمام کشورها و دولتها در سطوح ملی و منطقهای یا محلی در جستوجوی راهی برای گسترش و اصلاح شرایط اقتصادی به نفع سرمایهگذاریهایی هستند تا رقابتپذیری را تحریک کنند. بررسی راهبردهای توسعه مناطق از طریق رقابتپذیری بیشتر در حوزه روابط سرمایهداری تعریف می شود و کمتر نشانی از مفهوم توسعه پایدار دارد. از سوی دیگر با توجه به ارتباط پیچیده بین سیستمهای محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی، با ورود مفهوم رقابتپذیری در فرایند توسعه، بدون توجه به سایر زیرسیستمهای یادشده، زمینه افزایش آسیبهای محیطی و اجتماعی در سیستمهای شهری و منطقهای به وجود آمده و پیامدهایی را مانند توسعه ناموزون، افزایش تفاوتها و نابرابریهای اجتماعی و آلودگیهای زیستمحیطی، افزایش مصرف انرژی، ترافیک و سایر مسائل اجتماعی و فرهنگی و محیطی را به همراه داشته است؛ به نحوی که هم اکنون بسیاری از کلانشهرهای دنیا و حتی ایران با این مسائل درگیر هستند.
در این پژوهش با توجه به ماهیت پژوهش از روشهای کتابخانه ای به منظور بررسی ادبیات نظری مرتبط با پژوهش و برای شناسایی نماگرهای مرتبط با تحلیل فضایی از روش های تحلیل محتوا استفاده شده است. در این راستا، ابتدا فعالیتهای دارای برتری رقابتی در ناحیه اراک با استفاده از روش شاخصسازی مورد تحلیل فضایی قرار گرفته و جایگاه شهرها و شهرستانها بر اساس قابلیت رقابت در فعالیتهای دارای برتری رقابتی مشخص شده است. سپس با توجه به چشمانداز ترسیمشده برای ناحیه اراک، راهبردها، سیاستها و احکام فضایی پیشنهادی جهت کاربست در منطقه تدوین شدهاند.
علی موحد، حسن آهار، ایوب منوچهری میاندواب، حدیثه قیصری، عبدالباسط بزرگ زاده،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
عدالت فضایی نقطه تلاقی فضا و عدالت اجتماعی است که به جنبه های فضایی عدالت نظر دارد، که به دنبال توزیع عادلانه منابع و فرصت های با ارزش در فضای جامعه است که می تواند تأثیرات زیادی در بهبود دورنمای زندگی در تمامی عرصه های فضایی داشته باشد. یکی از این عرصه ها سرمایه اجتماعی جامعه است که تحت تأثیر عدالت فضایی می باشد. به عبارتی عدالت فضایی می تواند در افزایش سرمایه اجتماعی جامعه تاثیر زیادی داشته باشد. هدف این تحقیق سنجش عدالت فضایی و سرمایه اجتماعی و ارتباط بین آنها در سطح محلات شهری مراغه می باشد. برای سنجش عدالت فضایی از توزیع(رویکرد توزیع فضایی) کاربری ها و برای سنجش سرمایه اجتماعی از روش پیمایشی در سطح محلات با استفاده از پرسشنامه استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج سنجش عدالت توزیعی سرانه کاربری های نشان می دهد محلات جدیدی و حاشیه نشین به نسبت محلات بافت مرکزی و میانی شهر وضعیت نامطلوب تری دارند. به منظور ارزیابی سرمایه اجتماعی، از روش پرسشنامه استفاده شده است که به تعداد 383 پرسشنامه نسبت به جمعیت هر محله تهیه گردیده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده پایین بودن میزان سرمایه اجتماعی در محلات جدید و حاشیه نشین می باشد و تقریبا نتایج مشابه با میزان توزیع سرانه های خدمات شهری دارند. در نهایت به منظور تحلیل ارتباط فضایی بین عدالت فضایی و سرمایه اجتماعی از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون جغرافیایی وزنی بهره گرفته شده است. نتایج همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین توزیع فضایی سرانه های خدمات شهری و سرمایه اجتماعی ارتباط مستقیم و مثبتی وجود دارد. تحلیل رگرسیون وزنی جغرافیایی نیز این نتایج آزمون پیرسون را تأیید می کند. همچنینن نتایج رگرسیون جغرافیایی نشان می دهد که با افزایش سرانه های کاربری ها به ویژه در محلات حاشیه نشین بر میزان سرمایه اجتماعی این محلات افزوده خواهد شد.
هانیه اسدزاده، افشار حاتمی، فرزانه ساسان پور،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
مطابق با پارادایم جدید شهری، استفاده از سیستم های نوآورانه از جمله ایجاد شهر های فراگیر با سیستم های همگرای هوشمند، راه حلی برای غلبه بر این مشکلات شهری است. شهرفراگیر از شهرهای آینده ای است که در آن فضاهای فیزیکی و فضاهای الکترونیکی همگرا می شوند. به لحاظ ساختاری، شهر فراگیر متشکل از مکان، فضا، فناوری اطلاعات و ارتباطات و انسان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. از بررسی مبانی نظری 15 بعد و 77 شاخص تعیین و داده های مورد نیاز پژوهش از طریق سالنامه آماری و گزارش های منتشره سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات گردآوری شدند. امتیازدهی داده ها به صورت وجود کامل شاخص (1)، وجود نیمه و ناقص شاخص (0.5) و نبود شاخص (صفر) در نظر گرفته شد و در نرم افزار اکسل تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که وضعیت کلانشهر تهران از نظر پراکنش شاخص های شهر فراگیر بسیار نامناسب است. ابعاد بهداشت و درمان، حکمروایی، فرهنگ و گردشگری، آموزش، مسکن، حمل و نقل، زیرساختار، شهروندان، تجارت، سیستم مالی به ترتیب بیشترین کمبودها(زیر 50 درصد) را دارند. ابعاد خدمات، محیط زیست، شبکه انرژی و شبکه آب به ترتیب تنها بخش هایی هستند که وضعیت شاخص ها (بالای 50 درصد) در آن ها به مراتب بهتر است. بطور کلی طبقه بندی ابعاد نشان داد که 13.33 درصد ابعاد در وضعیت خیلی خوب، 13.33 درصد در وضعیت خوب، 20 درصد در وضعیت متوسط، 40 درصد در وضعیت ضعیف و 13.33 درصد در وضعیت بسیار ضعیف قرار دارند. موجودیت شاخص ها نیز نشان داد که 33.76 درصد شاخص بطور کلی وجود ندارند. 42.85 درصد از شاخص ها به صورت ناقص و تنها 23.37 درصد از شاخص ها به صورت کامل وجود دارند. در نهایت اولویت بندی توسعه شاخص ها برای ایجاد شهر فراگیر در کلانشهر تهران ارایه شد. نتایج این تحقیق می تواند در زمینه اولویت های توسعه شهر فراگیر در کلانشهر تهران به کار رود.
مراد ابراهیمی، حسن افراخته، حمید جلالیان،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
چکیده: علیرغم گذشت چندین دهه از مطرح شدن رویکرد کشاورزی پایدار در کشور، نظام متعارف کشاورزی کماکان بر بکارگیری هرچه بیشتر از فناوریهای غیربومی، نهادههای شیمیایی و بهرهبرداری بیرویه و بیاندازه از طبیعت استوار است؛ بنابراین شکلگیری و گسترش کشاورزی پایدار با چالشهای اساسی مواجه است. در پژوهش حاضر محققان با وقوف بر اهمیت موضوع پایداری کشاورزی به ویژه در مناطق روستایی کشور و نقش آن در حفظ منابع پایه، موضوع پایداری کشاورزی را در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کوهدشت مورد توجه قرار داده و به بررسی و تحلیل شکاف پایداری کشاورزی در این منطقه پرداختهاند. به این منظور با توجه به موقعیت استقرار روستاها (دشتی، کوهستانی و پایکوهی) تعداد 20 روستا به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب گردید، شاخصهای مربوط به پایداری کشاورزی تدوین و پس از تکمیل پرسشنامهها توسط بهرهبرداران کشاورزی، عملیات کدگذاری و ورود دادهها در نرمافزارهای Excel و SPSS انجام گرفت. سپس با بهرهگیری از تحلیل تصمیمگیری چندمتغیره تاپسیس، روستاهای مورد مطالعه از نظر پایداری کشاورزی ردهبندی شده و با استفاده از تحلیل خوشهای در قالب چهار خوشه (بسیار ناپایدار، ناپایدار، نیمهپایدار و پایدار) تقسیمبندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد سطح پایداری کشاورزی در سه بعد اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی در روستاهای این منطقه ناموزون است. این ناموزونی هم در سطح دهستانهای سهگانه این بخش و هم با توجه به موقعیت استقرار روستاهای مورد مطالعه دیده شد.
الهه ذوقی حسینی، داراب دیبا، حامد کامل نیا، مصطفی مختاباد،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
چکیده
حس ذاتی تعامل با منطقه نشانه حساسیت زیستمحیطی است که در قرن بیست و یکم بسیار حیاتی است. امروزه اجتنابناپذیر است که منطقهگرایی میبایست در گفتمان بزرگتری از معماری قرار داده شود و بحث و مناظره در مورد نقش کاربست معماری سبز منطقهای به عنوان یکی از عوامل هویت فرهنگی و حس مکان مورد ترویج قرار گیرد. پژوهش حاضر استدلال میکند که معماری منطقهگرا وارد مرحله جدیدی از روند تکاملی خود شده است که همانا منطقهگرایی پایدار میباشد. در این دیدگاه، مناطق را باید از لحاظ منابع منحصر به فرد و محدودیتهای خاص خود تعریف کرد. به جای اینکه تحت تأثیر جهانیشدن باشیم، مناطق باید در یک سیستم تعاملی جهانی و منطقهای از وابستگیهای متقابل پیچیده که فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی و مهمتر از همه اکولوژیک هستند، تبعیت کنند. لذا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر منطق استدلال استقرایی، از دادههای متنی و تجارب معماری ذکر شده در پژوهش، حرکت و با بیرون کشیدن مفاهیم مستتر در آن، به تدریج به سطوح انتزاعیتری از منطقهگرایی پایدار دست خواهیم یافت. مضاف بر آن با استفاده از جدیدترین آثار معماری منتخب توسط موسسات بینالمللی و جوایز و مسابقات، مصادیق مروری منطقهگرایی پایدار را بسط میدهیم. دستیابی به یک مدل یا چارچوب نظری که نظمهای نهفته و الگوهای تکرارشونده در معماری منطقهگرا و معماری پایدار را نشان دهد، میتواند پایانبخش تحقیق باشد.
مهران مهردوست شهرستانی، علی اصغرزاده، حمزه غلامعلی زاده،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
در بین ابعاد توسعه پایدار، پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود که بیش تر با ابعاد زندگی مردم همگام است. هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی برگرفته از اهداف جهانی توسعه پایدار (SDGs) در زندگی مردم و بازخوردهای آن در معماری جغرافیای منطقه گیلان است. روش ارزیابی رتبه گزینههای این پژوهش، تکنیک ویکور می باشد و روش تحقیق پژوهش توصیفی- پیمایشی است و جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش، اعضای 6 گروه مرتبط با موضوع تحقیق شامل: روستاهای 16 شهرستان استان گیلان، دانشکده معماری دانشگاه گیلان، معماران محلی، ادارات کل بنیاد مسکن و منابع طبیعی و جنگلداری گیلان و سازمان های مردم نهاد (NGO) دوست دار محیط زیست می باشند که از میان آن ها انتخاب جامعه نمونه به روش نمونه برداری غیر احتمالی در دسترس انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که «عدالت اجتماعی» با بالاترین مقدار ارزش شاخص های پایداری (083/0) حائز بالاترین اولویت و « پیشرفت اجتماعی و رفاه» با (034/0) کم ترین اولویت را دارا می باشند و از بین 6 شاخص پایداری اجتماعی، دو شاخص همبستگی و مصرف مسئولانه و تولید متوسط ارزیابی شده اند و برای گروه های مرتبط با معماری منطقه گیلان اهمیت نسبی دارند.
عباس مینایی، رحیم حیدری چیانه، شهریور روستایی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر رقابت پذیری مقاصد گردشگری نوشته شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. دادههای مورد نیاز پژوهش به دو صورت کتابخانهای و میدانی(پرسشنامه) جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش را گردشگران ورودی به شهر اردبیل تشکیل میداد، به علت نبود آمار دقیق تعداد گردشگران ورودی به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود استفاده شد و حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید روش نمونه گیری به صورت نمونهگیری تصادفی ساده بود. به منظور بررسی روایی پرسشنامه روایی، در دو مرحله روایی صوری و ظاهری از طریق کسب نظر از اساتید و کارشناسان،و روایی واگرا با محاسبه شاخص میانگین واریانس استخراج شده(AVE) تایید شد. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ و محاسبه ضریب پایایی ترکیبی(cr) سنجیده شد، نتایج حاصل از مقدار آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی پرسشنامه، تایید کننده پایایی مناسب پرسشنامه مورد استفاده بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از نرم افزار spss و lisrel استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن بود که خلاقیت و پایداری مقاصد گردشگری بر رقابت پذیری مقاصد گردشگری شهری تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که تاثیر پایداری مقاصد گردشگری بر روی رقابت پذیری مقاصد گردشگری بیشتر از خلاقیت مقاصد گردشگری است.
امیر علی محمدی، حسن ستاری ساربانقلی، مهسا فرامرزی اصل، محمدرضا پاکدل،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
بافتهای تاریخی نه تنها به واسطه وجود بناها و فضاهای ارزشمند تاریخی، بلکه از آن جا که روایت واقع از زندگی و فعالیت انسانهایی است که در طول دوران بلندی در آن زیسته میکردهاند، واجد منابع غنی فرهنگی و اجتماعی هستند و اهمیت بسزایی دارند. امروزه با توجه به توسعه شهری و محاصره تکنولوژی بافتهای تاریخی، موضوع مرمت بافتهای فرهنگی و تاریخی و انجام پروژههای طراحی شهری در آنها با چالش دوگانه رویکرد مداخله و نگرش حفاظتی مواجه شده است. طبق این دو رویکرد ساخت و سازهای جدید و معماری معاصر از هویت کافی جهت درج در بافتهای با ارزش شهری برخوردار نیست و فرایند فرسودگی با سرعت بیشتری در بافتهای تاریخی نمود یافته است. لزوم توجه به بازآفرینی و حفاظت از بافتهای تاریخی با رویکردی همهجانبه و با درنظرگرفتن ابعاد کالبدی، حقوقی، محیطی، اقتصادی و اجتماعی از اهداف پژوهش حاضر است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته و برای جمع آوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز، از بررسیهای اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که محله دچار فرسودگی گردیده و برای ایجاد تصویر مجدد از هستهی تاریخی شهر قزوین رهیافت تجدید حیات شهری و راهبردهای بازآفرینی شهری و راهبردی در راستای اصول توسعهی پایدار امری ضروری میباشد و ساماندهی محله بلاغی قزوین موجب دستیابی به اهداف میگردد.
حسن حاجی امیری، آرش ثقفی اصل، مهدی اشجعی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
صرفه جویی در مصرف انرژی های فسیلی و توسعه پایدار به مباحث بسیار مهم و رایج در سطح بین المللی تبدیل گشته اند. به طوری که حفظ منابع انرژی، جلوگیری از آلوده کردن زمین و محیط زیست، کاهش میزان مصرف انرژی های فسیلی و هم زیستی با شرایط طبیعی واقلیمی مبدل به یکی از مهمترین تدابیر در معماری و شهرسازی شده و معماران و شهرسازان راملزم به رعایت اصول و قواعد خاصی در زمینه ساخت و ساز میکند. در طول سالیان گذشته راهکارها، معیارها و استانداردهای متفاوتی در زمینه ی بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان ها تدوین گردیده است که از جمله معیارهای قابل توجه در عصر حاضر می توان به لید( LEED) اشاره نمود. هدف پژوهش حاضر شناسایی الگوی علی اصول پایداری زیست محیطی براساس آیین نامه لید است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه اماری پژوهش حاضر را معماران و کارشناسان شهر قم تشکیل میداد. حجم نمونه به صورت هدفمند 25 نفر تعیین شد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از مدل دیمتل فازی استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که از بین معیارهای پایداری زیست مجیطی براساس الگوی لید معیار سایت پایدار به عنوان تاثیرگذارترین معیار و معیار اولویتهای منطقه ای و نوآوری در طراحی به عنوان تاثیرپذیرترین معیار شناسایی شد. همچنین معیارهای انرژی،جو و کارایی آب و کیفیت هوای داخل ساختمان و مصالح و منابع به عنوان معیارهای حد واسط شناسایی شد
اکرم هدایتی دزفولی، زهرا قصابی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
سیل یکی از مخربترین بلایای طبیعی بهحساب میآید و همهساله خسارات گستردهای را به منابع مالی و انسانی کشور وارد میآورد. بخشهای عمدهای از کشور ایران، همواره در معرض خطر وقوع سیل قرار دارند. در این بین، حوضه آبریز گرگان و اترک از اهمیت بیشتری برخوردار است، بهطوریکه در سالهای اخیر چندین مورد سیل مخرب در استان گلستان رخ داده که موجب تلفات انسانی و خسارت اقتصادی فراوانی شده است. هدف از این مطالعه بررسی و آشکارسازی شرایط اقلیمی، همدیدی و ترمودینامیکی حاکم بر رخداد سیل اسفند 1397 در استان گلستان بهمنظور شناسایی سامانههایی جوی است که منجر به سیلهایی نظیر سیل فوق بشود. این بررسی شامل تحلیل آماری ایستگاههای استان (گرگان، گنبدکاووس، بندرترکمن، علیآبادکتول، هاشمآباد، کلاله و مراوه تپه)، محاسبه دوره برگشت بارشها طی دوره آماری موجود هر ایستگاه، تحلیل نقشههای همدیدی در روز رخداد سیل و نیز محاسبه شاخصهای ناپایداری ایستگاه گرگان میباشد. نتایج آماری نشان داد که ایستگاههای گرگان و گنبدکاووس هرکدام با بیشترین بارش از نوع حدی در اسفند 1397، دارای دوره برگشت 800 و 400 سال بودند. همچنین در روز 27 اسفند بالاترین میزان شاخص ناپایداری گرگان با مقادیر 26 K= درجه سلسیوس، 07/ 2 PW=سانتیمتر و 48 TT= همراه با نم نسبی زیاد در سطح زمین (حدود 80 درصد) بهدستآمده است. تحلیل نقشههای همدیدی مبین افت شدید فشار سطح دریا و ارتفاع تراز میانی به همراه یک ناوه عمیق در منطقه موردمطالعه در اواخر اسفند 97 بوده که در نهایت منجر به بارشهای فرین و رخداد سیلاب در منطقه شده است.
واژگان کلیدی: سیل، دوره برگشت، نقشههای همدیدی، شاخصهای ناپایداری، استان گلستان
نویسنده مسئول: بزرگراه شهید همت (غرب) – بزرگراه شهید خرازی – بلوار پژوهش – پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو،
نوید آهنگری، شهربانو موسوی، رضا شهبازنژاد،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
در عصر دانش، پیشرفت سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات عنصر اصلی پاسخگویی به بحرانهای روزافزون محیطی و اجتماعی - اقتصادی شهری تلقی میشود و شهرهای دانشبنیان با استفاده از آن در بهبود کیفیت زندگی شهروندان و کارایی خدمات در راستای توسعه پایدار شهری پیش می تازند. در این پژوهش، قابلیت و کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانشبنیان هدف بررسی قرار گرفته است. داده-های مورد تحلیل به طریق پیمایشی و از نمونه خبرگان به تعداد 66 نفر بنا به اشباع نظری که متشکل از کارشناسان معاونت شهرسازی مناطق 22 گانه شهرداری تهران بوده اند، گردآوری شده است. برای تجزیهوتحلیل داده های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS3 استفادهشده است. یافته های تحقیق نشان دادند که میانگین متغیرهای کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه شهری دانشبنیان تهران، همراه با تمام مؤلفههای آن بر اساس طیف 5 سطحی لیکرت که در دامنه امتیازات از 1 تا 5 کمی سازی شده اند، در دامنه 51/2 تا 5/3 قرار داشته و بنابراین وضعیتی نیمه پایدار دارند. همچنین تأثیر کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانشبنیان دارای ضریب معناداری بزرگتر از 96/1 بوده و از این رو، مسیر برای مدل اصلی پژوهش مورد تأیید قرار دارد. نتیجه این که بهره گیری از کاربرد و قابلیت سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه بخشهای فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند راه حلی برای رفع محدودیتهای توسعه شهری دانشبنیان در کلان شهر تهران باشد