154 نتیجه برای نوع مطالعه: كاربردي
آقای مسیح اله محمدی، دکتر بهروز سبحانی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
رطوبت نسبی یکی از پارامترهای مهم اقلیمی و پدیده¬های جوی محسوب می شود. هدف مطالعه حاضر ارزیابی الگوریتم های ناحیه ای در محاسبه مقدار رطوبت نسبی با استفاده از داده های سنجشازدور در استان هرمزگان است. در این راستا از محصولات (MOD05 و MOD07) جهت برآورد مقدار آب قابل بارش، دمای هوا و فشار سطح زمین و از محصول (MOD35) جهت تست ابر استفاده شده که با انجام تست ابر حدود 2190 تصویر بدون ابر با درجه اطمینان 95 درصد برای پردازش، شناسایی شدند. برای ارزیابی نتایج از داده های رادیوسوند ایستگاه بندرعباس و ایستگاههای سینوپتیک در سطح استان استفاده شد که نتایج بیانگر دقت بالای الگوریتم ها و مدل تجربی بکار برده شده است؛ بهطوریکه مقدار R2 و RMSE لایههای ثبتشده از سنجنده و داده های زمینی، قابلقبول بودند و همخوانی مناسبی با اندازه گیری های ایستگاه های زمینی دارند. نتایج این پژوهش بیانگر این است که اقلیم استان یک در حالت نیمه بیابانی قرار دارد که داری یکفصل طولانی گرم و یک فصل کوتاه خنک است. فشار سطح زمین و مقدار آب قابل بارش TPW در این استان با توپوگرافی منطقه همبستگی بالای دارند. به طوری که بیشترین آب قابل بارش و فشار سطح زمین در مناطق پست جلگه ای ساحلی و کمترین آن ها در ارتفاعات استان ثبت شده است.
آقای ارسلان مهرورز، دکتر عقیل مددی، دکتر فریبا اسفندیاری، آفای مسعود رحیمی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
مورفولوژی کانالهای رودخانه ها از مباحث کلیدی و مورد توجه در ژئومورفولوژی، مهندسی و مدیریت رودخانه است. بخش های حاشیه ای رودخانهها به دلیل بهرهبرداری از شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی، همواره مورد دستاندازی انسان به بستر و حریم رودخانه قرارگرفتهاند. رودخانه دره ائورت یکی از رودخانهای دائمی استان اردبیل میباشد که در طی سالهای اخیر همواره با رخداد سیلاب و تغییرات مورفولوژی مجرا مواجه بوده است. در این پژوهش مجرای رودخانه دره ائورت با استفاده از مدل رزگن در سطح یک و دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل رودخانه در سطح 1 و 2 مدل سلسه مراتبی رزگن از داده های نقشه برداری زمینی 1:2000،تصاویر ماهواره ای سنتینل 2و بازدید میدانی استفاده گردید و رودخانه دره ائورت به 4 بازه تقسیم بندی شد و سپس بر روی مجرای رودخانه 146 مقطع عرضی ترسیم گردید. جهت استخراج دقیقتر شاخص های اصلی مدل رزگن از مدل هیدرودینامیکی HEC-RAS نیز استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشتر بخش های رودخانه دره ائورت دارای تیپ C6c با بستر آبرفتی است و سایر تیپ های غالب مشاهده شده در بازه های چهارگانه مورد بررسی، شامل تیپ های B6c-E6b-F6-D می باشد. همچنین نتایج بازدید های میدانی نشان دهنده تغییر نوع تیپ رودخانه دره ائورت در بازه 4 از تیپ C به تیپ F است که با توجه به این که بازسازی و احیا رودخانه در تیپ F دشوار می باشد، پیشنهاد می گردد با اعمال محدودیت هایی از تبدیل رودخانه به تیپ F جلوگیری به عمل آید.
اسماعیل نجفی، ابوالفضل فرجی منفرد، مهدی احمدی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
گسترش مناطق کوهستانی و بیابانی در سرزمین ایران، سبب شده تا پدیدههای شناخته شده ژئومورفولوژیکی نیز، رخنمون نماید. مخروطافکنه از جمله این پدیدههایی هستند که در مناطق مختلف پراکنش یافتهاند. شناسایی عوامل به وجود آورنده و آگاهی از تأثیرات آنها میتواند انسان را در کنترل و محدود نمودن برخی از مخاطرات طبیعی و همچنین آمایش بهینه سرزمین کمک کند. در این پژوهش سعی شد از طریق بررسی شواهد موجود مخروط افکنهها به ارزیابی وضعیت فعالیتهای تکتونیکی در جنوب دامنههای رشتهکوه خرقان در شمال شرق استان همدان پرداخته شود؛ بنابراین در ابتدا روند گسترش مخروطافکنههای منطقه (متشکل از دو مخروطافکنه گوزلدره و کرفس و چندین مخروطافکنه کوچک) با استفاده از نقشهها و نرمافزارهای مختلف ترسیم شد، سپس به ارزیابی شواهد موجود در خصوص فعالیت تکتونیک پرداخته شد. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که در بعضی از قسمتها تکتونیک فعال (مثل قسمت شرقی مخروطافکنه گوزلدره) و در بعضی مناطق غیرفعال (الگوی قرارگیری مخروطافکنههای کوچک در محدوده بین مخروط کرفس و گوزلدره) است. شواهد دیگر در بستر و حاشیه مخروطافکنه گوزل نشان از تغییرات زمین ساختی در اثر فعالیت گسلهای فعال در قسمت شرقی منطقه است که الگوی حرکت آبراهههای را در بستر رودخانه تغییر داده و منجر به تخریب و کاوش قسمتهای کناری رودخانه شده است. همچنین الگوی زهکشی و عمق برش در سطوح مخروط افکنهها از وجود فعالیت نسبی زمینساخت در مخروط افکنهها است. جایگاههای تهیه شده نشان از دورههای آرام و فعال در دورههای مختلف زمینشناسی در منطقه موردمطالعه است. بهطوریکه ابتدا با یک دوره آرام طولانیمدت شروع و سپس جنبشهای زمینساخت فعالیت کرده و در ادامه با نوسانهایی ادامه پیداکرده است
دکتر شهریور روستایی، دکتر رحیم حیدری چیانه، آقا ایوب ذوقی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
وقوع زلزله و تلفات و آسیب های ناشی از آن همواره به عنوان تهدیدی جدی برای شهر، ساکنان و دارایی ها، برنامه ریزان و مدیران شهری را بر آن داشته، تا با ارایه راه حل های منطقی و علمی، به ایمن سازی شهرها مبادرت ورزند. ایمن سازی شهر در مقابل زلزله فقط با ایجاد سازه های مستحکم عملی نخواهد شد و باید با بهینه سازی کاربری اراضی شهری در مسیر کاهش آسیب پذیری شهری گام برداشت. هدف از این پژوهش تعیین پهنه های بهینه شهری به منظور توسعه شهر با هدف کاهش آسیب پذیری شهر سنندج می باشد. برای این منظور از روش KNN به عنوان یک مدل با دقت نسبتاً بالا جهت ارزیابی کاربری اراضی بهینه شهر سنندج با تأکید بر خطر زلزله استفاده شده است. آنچه از خروجی مدل به دست آمده نشان می دهد، که حدود 32 درصد از مساحت شهر در وضعیت بهینه قرار گرفته و منطقه 2 با 42.78 درصد معادل 406 هکتار و منطقه 4 با 50.85 درصد معادل 658 هکتار شرایط بهینه ای را برای توسعه شهر در راستای کاهش آسیب پذیری شهری و افزایش بهینگی کاربری های شهری ارایه می دهند. وضعیت کلی شهر از لحاظ بهینگی مناسب نبوده و محلات واقع در مناطق 1 و 2 با توجه به تراکم بالای جمعیتی و مسکونی، نفوذپذیری بسیار پایین و سازگاری پایین کاربری ها، در وضعیت نامناسب و بسیار نامناسب قرار دارند. در ارزیابی مدل، مقدار سطح زیر منحنی عدد 0.951 به دست آمده، که حاکی از عملکرد بسیار مطلوب مدل در بررسی موضوع است.
دکتر زهرا قصابی، دکتر هوشنگ قائمی، آقای ابراهیم میرزایی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
ساختار همرفت مرطوب ژرف میتواند تحت تأثیر چینش باد، انرژی پتانسیل در دسترس همرفتی، رطوبت نسبی و توزیع قائم هر یک از این متغیرها در کنار سایر عوامل مؤثر دیگر قرار گیرد که در این بین چینش باد نقش مهمتری در ایجاد همرفت ایفا میکند. این امر به سبب فرآیندهای بزرگ و همدید مقیاس، همراه با تعدیل انرژی پتانسیل در دسترس همرفت و بازدارنده همرفت، شرایطی مناسب برای ایجاد همرفت به وجود میآورند. نقش میانگین بزرگمقیاس، سبب کاهش بازدارنده همرفت میشود، ولی سرعت قائم حتی چند سانتیمتر بر ثانیه میتواند تأثیر آشکاری بر گمانه¬زنی محیط داشته باشد. همچنین وجود ناپایداری پتانسیلی معمولاً عاملی مهم در آغازگری همرفت مرطوب ژرف به شمار می¬رود. دیده میشود هنگامیکه دما به نقطه بحرانی میرسد و بازدارنده همرفت حذف میگردد، همرفت ژرف مرطوب آغاز میشود. در حالتی که بستههوایی که از فراز لایه پایدار کم ارتفاع زیرین بالا میرود، ممکن است دارای انرژی بازدارنده همرفتی نسبی کم و انرژی پتانسیل همرفتی آزاد نسبی زیاد باشد. این امر سبب پشتیبانی همرفت مرطوب ژرف ارتفاع یافته میشود. توده هوای گرم، آغازگری جریانات بالاسو را تداوم میبخشد و تکوین بعدی همرفت به فراسنجهایی مانند چینش باد قائم و کلاهک وارونگی محیط در کنار سایر فراسنجها، بستگی دارد. سامانههای بزرگمقیاس همرفتی میتوانند با واداشتهای کمتری سبب بالاروی گسترده توده هوا بر روی سطح جبهه تا تراز همرفت آزاد شوند
اقای میثم ذکاوت، دکتر منصوره طاهباز، دکتر محمدرضا حافظی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
ساختمان ها یکی از ارکان اصلی توسعه کشورها هستند که بخش زیادی از انرژی را مصرف می کنند. سهم این بخش از مصرف انرژی، بطور میانگین، 30-50 درصد می باشد. همچنین در کشور ما بر پایه ترازنامه انرژی سال های اخیر، حدود 33درصد از انرژی تولید شده مربوط به بخش خانگی، تجاری و عمومی می-شود. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر موقعیت قرار گیری ساختمان نسبت به ساختمان های مجاور وگذر، بر میزان مصرف انرژی آن است. محدوده تحقیق، ساختمان های مسکونی4 و 5 طبقه متداول در منطقه 5 شهر تهران و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های سازمانی و میدانی بوده است با انتخاب 6 بلوک مسکونی مشابه و در موقعیت های نورگیری متفاوت، داده های مختلف گردآوری شد. این 6 بلوک از لحاظ مساحت زمین، مساحت زیربنا، تعداد طبقات، سیستم های گرمایشی و سرمایشی و سایر مشخصات، کاملاً همانند هم بوده و تنها تفاوت آنها، موقعیت قرارگیری آنها در یک گذر است. سپس با استفاده از شبیه سازی در نرم افزار دیزاین بیلدر، میزان مصرف انرژی آنها محاسبه و مقایسه شد. نتایج حاکی از آن است که، میانگین مصرف با دقت 98 درصد، بلوک های شمالی، 7 261 ، بلوک های جنوبی، 11 247 ، کل بلوک ها، 5 254 ، کیلووات ساعت بر متر مربع در سال، یعنی حدود 3 برابر ساختمان ایده آل است. بلوک های شمالی، حدود 5 درصد بیشتر از بلوک های جنوبی، انرژی مصرف می کنند. بلوکی که از 3 جبهه شمال، جنوب و غرب نور می گیرد، حدود 11 درصد ، بیشتر از میانگین و بلوکی که از 2جبهه شمال و جنوب نور می گیرد، حدود 5درصد، کمتراز میانگین، مصرف دارند. بلوکهای شمالی، برچسب انرژی D، بلوکهای جنوبی، به جز بلوک انتهایی که از سه جبهه شمال و جنوب و غرب نور می گیرد، بر چسب انرژی C می گیرند. نتیجه آنکه بلوکهای جنوبی، عموماً عملکرد بهتری در خصوص مصرف انرژی دارند.
دکتر حافظ مهدنژاد، دکتر احمد زنگانه،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
ایننوپولیس دایدوک بهعنوان نماد درخشان علم و فناوری، نماد و قلب فعالیتهای تحقیقاتی کره جنوبی، اکنون به یک مرکز جهانی نوآوری تبدیل شده و بهواسطه مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاهها، دارای امکانات بسیار مناسبی برای تجاریسازی فناوری در بخشهای صنعتی تخصصی مانند فناوری اطلاعات و ارتباطات، است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل توسعه و تکامل ساختار فضایی ایننوپلیس دایدوک جهت بهره گیری از دستاوردها و تجربیات آن برای توسعه دانشبنیان در کشور است. روش پژوهش، توصیفی –تحلیلی و از نوع توسعهای است. از روش تحلیل محتوا برای تحلیل داده¬ها استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که ایننوپولیس دایدوک برای تحقق اهداف عملیاتی خود، به پنج منطقه (با مساحت 27/70 کیلومتر) متشکل از منطقه 1 بهعنوان مجتمع تحقیقاتی دایدوک؛ منطقه 2، سایت یکپارچه شرکت های سرمایه گذاری با فناوری پیشرفته؛ منطقه 3 مکان تمرکز مجتمعهای صنعتی؛ منطقه 4 بهعنوان کمربند تجارت علمی بینالمللی و سایت توسعهآینده و در نهایت منطقه 5 منطقه توسعه صنعت دفاع ملی متشکل تقسیم می¬شود. حدود 11 درصد از تمام محققان سطح دکترا در کره، در ایننوپولیس دایدوک مشغول هستند. در حال حاضر، 22000 محقق و کارمند در حال انجام تحقیقات در زمینههای پیشرفته هستند و 10 درصد از نیروی انسانی پژوهشی کره در ایننوپولیس دایدوک است. 30 موسسه با بودجه دولتی، شش دانشگاه، بیش از 400 مرکز تحقیق و توسعه شرکتی و بیش از 1200 شرکت فناوری پیشرفته در این سایت قرار دارند. کسبوکارهای ریسکپذیر بیش از 94 درصد از کل شرکتها را تشکیل میدهند. مراحل گسترش فضایی ایننوپولیس دایدوک متشکل از تأسیس شهرک علمی دایدوک (1993-1973)، ایجاد نوآوری (1993-1997) تشکیل خوشه نوآوری (1998-2003) و مرحله رشد خوشه نوآوری (2004 تاکنون) است. در مجموع، مدل توسعه و تکامل ایننوپولیس دایدوک مشتمل بر مرحله اولیه (مدل پارک علمی)؛ مرحله توسعه (مدل تکنوپولیس) و مرحله بلوغ (مدل خوشه¬ای نوآوری) است
زینب ابراهیمی قلعه لانی، دکتر جواد خوشحال دستجردی، دکتر حجت اله یزدان پناه،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
هر گیاه در زمان کاشت و در طول دوره رشد و نمو خود نیاز به دریافت مقدار معینی حرارت دارد. هدف از انجام این پژوهش یافتن نیازهای حرارتی ذرت دانهای در مراحل فنولوژی رشد در شرایط آبوهوایی مغان و تعیین مناطق مساعد کشت ازنظر تأمین نیاز حرارتی در شمال غرب ایران است. به این منظور از آمار فنولوژیکی ذرت رقم سینگلکراس 704 که بهصورت پیاپی از سال 1390 تا 1393 در مزرعه تحقیقات هواشناسی کشاورزی مغان ثبتشده و دادههای دمایی 51 ایستگاه همدید در شمال غرب کشور (1395- 1375) که از سازمان کل هواشناسی کشور اخذ گردید، استفادهشده است. برای انجام این پژوهش نیازهای حرارتی در هریک از 5 فاز اصلی فنولوژیک در ایستگاه مغان تعیین گردید، سپس با استفاده از معادله رگرسیونی بین میانگین 15 روزه دما و ارتفاع، نقشه تاریخ تأمین درجه حرارت برای کشت بذر در تمامی ایستگاهها از نیمه اول اردیبهشت با استفاده از نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی ترسیم شد. همچنین طول دورههای فنولوژیک و درجه روزرشد محاسبه و با استفاده از روش کریجینگ نقشههای مربوطه ترسیم شدند. سپس با لایههای ارتفاع، شیب منطقه و کاربری اراضی تلفیق گردید و درنهایت نقشه پهنهبندی اراضی مساعد کشت ذرت دانهای در شمال غرب کشور ترسیم گردید. بر اساس نتایج بهدستآمده 27.6 درصد از منطقه موردمطالعه قابلیت کشت این گیاه را دارد.
جلیل بادام فیروز، لیلا شریفی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
با ارزیابی کارکردها و خدمات اکوسیستمی مناطق حفاظت شده، می توان به برنامهریزان و تصمیمگیران آمایش سرزمین و توسعه پایدار در سطح منطقه و کشور کمک شایانی نمود. مطالعه حاضر بطور خاص به ارزیابی منابع آب و خاک در منطقه حفاظت شده گاندو و ارزشگذاری اقتصادی این خدمات میپردازد. به منظور مدلسازی خدمات اکوسیستمی تعادل آبی، حفاظت خاک و کیفیت آب، از مدل هیدرولوژیکی و مبتنی بر دادههای دور سنجی سیستم پشتیبانی سیاست جهانی آباستفاده شد. شبیهسازی با استفاده از یک سری تصاویر موزاییک شده مربعی یک درجهای (یک هکتار) در مقیاس ماهانه انجام پذیرفت. به منظور ارزشگذاری اقتصادی نیز مدل Invest و روش هزینه جانشین بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که مجموع آب تولیدی در این منطقه 401،205،344 مترمکعب در سال میباشد. همچنین کمینه، بیشینه و میانگین بودجه آبی هر سه منفی و به ترتیب معادل 76/1492-، 04/38- و 24/639- میلیمتر در سال است که نشان دهنده کمبود بارش و شدت تبخیر و تعرق در این منطقه است. میانگین پتانسیل آلودگی آبهای سطحی 5/4 درصد و این منطقه سالانه از فرسایش 2 تن در هکتار خاک جلوگیری مینماید. ارزش اقتصادی واقعی تولید آب و حفاظت خاک به ترتیب در سال 1398 با اصلاح تورمی 18/20 درصد، 54/67 و 65/2729 میلیارد ریال برآورد شده است. از سه سناریو با نرخهای تنزیل (مرکب) 8، 12 و 15 درصد در دورههای 5، 10، 15 و 30 ساله به منظور تعیین ارزش اقتصادی کارکردهای این منابع در آینده استفاده شد. نتایج نشان داد که بطور مثال؛ با نرخ تنزیل 15 درصد و در دوره 30 سال، ارزش اقتصادی کارکرد تولید آب و حفاظت خاک به ترتیب به 82/4471 و 13/180730 میلیارد ریال میرسد. در مجموع ارزش اقتصادی کارکرد تولید آب و حفاظت خاک، 35/0 و 17/14 درصد ارزش کلی منطقه میباشد.
فرانک بهدوست، دکتر کرامت اله زیاری، دکتر حسین حاتمینژاد، دکتر حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
امروزه باتوجه به شرایط جهانیشدن، برندسازی شهرها باتوجه به توانهای گردشگری از اهمیت بسزایی برخوردار است و اکثر مناطق با برنامهریزی در این زمینه سعی در توسعه اقتصادی و محرومیتزدایی بیشتر با استفاده از گردشگری دارند. در این پژوهش باتوجه به پتانسیلهای بالای شهر کرمانشاه در زمینه گردشگری درصدد برنامهریزی راهبردی برندسازی شهری با استفاده از گردشگری بودیم. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و هدف آن کاربردی بود. دادهها و اطلاعات موردنیاز از منابع کتابخانهای و پیمایشی (پرسشنامه و مصاحبه) از متخصصین جمعآوری شد. تکنیک متاسوات استفاده شد که براساس رهیافت داخل به خارج و دیدگاه مبتنی بر منابع است رقابتپذیری شهرها و مناطق را فراهم میکند. شهر کرمانشاه دارای قابلیتهای بالایی برای جذب گردشگری بهمنظور رقابتپذیری شهری، منطقهای و جهانی است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد در بین قابلیت و تواناییهای شهر کرمانشاه وجود بناهای تاریخی و فرهنگی مانند طاقبستان، تکیهها، خانههای تاریخی، موزهها، نقش مرکزیت صنایعدستی، تشابهات فرهنگی با افراد ساکن عراق و ترکیه، فرهنگ، اعتقادات و آدابورسوم بهعنوان پتانسیلهای گردشگری کرمانشاه دارای چهار ویژگی (VIRO) هستند درواقع این ویژگی بیشترین میزان تناسب راهبردی با متغیرهای کلان مؤثر بر جذب گردشگر و رقابتپذیری شهری از طریق گردشگری در شهر کرمانشاه دارا بود. در بین متغیرهای کلان تأثیرگذار پاندمی کرونا، وجود تحریمها علیه ایران، تغییرات آبوهوایی و بلایای طبیعی و کمبود اعتبارات دارای بیشترین میزان تأثیر بر رقابتپذیری شهری کرمانشاه هستند باتوجه به منابع و متغیرهای کلان تأثیرگذار نقشه تناسب راهبردی ترسیم شد و راهکارهای مناسب ارائه گردید.
خانم رعنا نوروزی، آقا سید مروت افتخاری، آقا علی احمدآبادی، خانم خدیجه علی نوری،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
در دو دهه اخیر فرونشست بهعنوان یک مخاطره ژئومورفیک و یکی از بحرانهای زیستمحیطی، هر ساله خسارات جبرانناپذیری را به دشتهای ایران تحمیل میکند که میتوان گفت یکی از مهمترین علل آن در حال حاضر برداشت غیراصولی و بیرویه از سفرههای زمینی میباشد. دشت اشتهارد بهعنوان یکی از قطبهای صنعتی و کشاورزی استان البرز حائز اهمیت است و به دلیل افت شدید سطح آب زیرزمینی توسط وزارت نیرو ممنوعه بحرانی اعلام شده است. ازاینرو بررسی میزان نرخ فرونشست و پرداختن به علل و عوامل تأثیرگذار در جهت مدیریت خطر آن، دارای اهمیت زیادی است. در این پژوهش جهت بررسی فرونشست دشت اشتهارد از تکنیک تداخل سنجی تفاضلی راداری (D_ InSAR) و از دادههای ماهواره Sentinel-1A در بازه زمانی (۲۰۲۳ تا ۲۰۱۷) استفاده شد. در این بازه زمانی فرونشست منطقه بین ۲.۰۸- تا ۲.۹۳- سانتیمتر متغیر است که بیشترین مقدار فرونشست مربوط به بازه زمانی ۲۰۲۰ -۲۰۱۹ حدود ۲.۹۳ - سانتیمتر و کمترین مقدار فرونشست در بازه زمانی ۲۰۲۳ -۲۰۲۲ حدود ۲.۰۸- سانتیمتر است. نرخ فرونشست از شرق به غرب و در پهنه جنوبی با افزایش همراه است. درواقع بیشینه فرونشست در تمام بازههای مطالعاتی در محدوده آبخوان اشتهارد متمرکز است که بخش عمدهای از مزارع، آبادیها، کارخانهها و شهر اشتهارد، شهرکهای صنعتی (کوثر، امید و اشتهارد)، زمینهای کشاورزی و بیشترین تمرکز و استقرار منابع زیرزمینی (چاهها) را در خودش جای داده است. نتایج هیدروگرافها و درونیابی با استفاده از آمارهای چاههای پیزومتری نیز افت آبهای زیرزمینی و افزایش عمق را در این محدوده نشان میدهد؛ این در حالی است که نتایج بررسی همبستگی میزان فرونشست زمین با تغییرات عمق آب زیرزمینی هم در سطح %95 معنیدار بوده است بهطوریکه با افزایش عمق آب زیرزمینی فرونشست در منطقه افزایش مییابد. براساس پروفیلهای تغییرات فرونشست، فرونشست منطقه موردمطالعه الگوی پیچیدهای دارد که این تغییرات و نوسانات زمانی - مکانی نشان دهنده تأثیرات مختلفی ازجمله فعالیتهای انسانی (مانند شدت، نوع فعالیت یا استخراج بیرویه آب از منابع زیرزمینی)، زیستمحیطی، مشخصات زمینشناسی (جنس رسوبات، ضخامت سفره، موقعیت سنگ کف و...) میزان تغذیه و تخلیه آبخوان و... میباشد.
دکتر سمیرا متقی، دکتر هانی جابر محسن عبیدالمسعودی، خانم پریسا قربانی سپهر،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
در امر برنامهریزی فضایی نواحی مرزی باید دیدگاه کلاننگرانه جغرافیا را بکار بست تا با شناسایی امکانات، توانمندیها و محدودیتهای نواحی مرزی، حداقل بتوان از تنشها و چالشهایی که به سبب وجود توسعه نامتوازن، محرومیت و ناهمگنی فضایی پدید میآید، پیشگیری کرد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. در این راستا، با بهرهگیری ترکیبی از تکنیکهای تصمیمگیری چندشاخصه شباهت به گزینه ایدهآل (تاپسیس) و ضریب آنتروپی شانون، پراکنش و توسعه شاخصهای توسعه فضایی در بخشهای بهداشتی- خدماتی در استان کردستان ارزیابی شده است و شهرستانهای مرزی این استان با توجه به سطح برخورداری از این شاخصها سطحبندی شده است. پرسش پژوهش حاضر این است که شهرستانهای استان کردستان از نظر توزیع فضایی شاخصهای بهداشتی و خدماتی در چه وضعیتی قرار دارند؟ به نظر میرسد سطح برخورداری هیچیک از شهرستانهای مرزی استان کردستان در حد مطلوب نیست. یافتههای به دست از آمده از این پژوهش، نشانگر آن است که استان کردستان باوجوداینکه از موقعیت خاص و توانش بالای ژئوپلیتیکی برخورداراست، باز هم از استانهای محروم کشور به شمار میآید. افزون بر آن، نوعی عدم تعادل و ناهمگنی در توزیع و توسعه امکانات و شاخصهای توسعهای در سطح شهرهای مرزی استان به چشم میخورد. بر پایه واکاویهای انجام پذیرفته از 13 شاخص سازمان فضایی از مجموع 4 شهرستان مرزی این استان، شهرستانهای سقز و بانه در گروه نیمهبرخوردار (نیمه محروم) و دو شهرستان مریوان و سروآباد در طبقه بدون برخوردار (محروم) جای گرفتهاند. بر پایه نتایج برآمده از این پژوهش، سازمان فضایی در شهرستانهای مرزی استان کردستان بهشدت ناهمگن و این شهرستانها از نظر توسعه بهداشتی - خدماتی نیز در حد متوسط رو به پایین قرار دارند که لازم است از لحاظ بهداشتی و خدماتی به این استان مرزی توجه ویژهای شود تا امنیت پایدار شهروندان مرزی کردستان تأمین گردد.
فریدون بابایی اقدم، رحیم حیدری چیانه، قاسم رحیمی فرد،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تصویر مقصد و کیفیت خدمات بر رقابتپذیری مقاصد گردشگری موردمطالعه: شهر تبریز نگارش شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری را گردشگران ورودی به شهر تبریز تشکیل میدادند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود 384 نفر برآورد گردید. به منظور جمعآوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن به تأیید کارشناسان رسید. همچنین برای بررسی پایایی از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج حاصل از این آزمونها تأیید کننده پایایی پرسشنامه مورداستفاده بود. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها و اطلاعات این پژوهش از نرمافزارهای spss و لیزرل استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی فرضیههای پژوهش نشان داد که تصویر مقصد و کیفیت خدمات بر رقابتپذیری مقاصد گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد. به گونهای که با استناد به ضریب مسیر بهدستآمده برای این دو متغیر مستقل میزان تأثیر متغیر تصویر مقصد بر رقابتپذیری مقاصد گردشگری بیشتر از کیفیت خدمات بود.
تارا حیدری ارجلو، افشین قربانی پارام، فرامرز حسن پور،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
شرایط اقلیمی هر منطقه از ایران از پارامترهای مهم در طراحی و تأمین آسایش حرارتی در طراحی مسکنها محسوب میشود. هدف این پژوهش ارائه الگوهای مناسب طراحی اقلیمی در شهر شیراز با توجه به شاخصهای آسایش حرارتی است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی و با مدلسازی (Simulation) با بهرهگیری از نرمافزار Grasshopper خواهد بود که بر اساس هدف کاربردی است. عناصر اقلیمی شهر شیراز در افزونه Ladybug، دانلود فایل epw شهر شیراز از این روش استخراج شده است و در افزونه Ladybug برای فرآیند شبیهسازی مورداستفاده قرارگرفته شده است. سپس با استفاده از نرمافزار به استخراج جداول آب و هوایی، نمودار گلبادها و بهوسیله نقاله خورشیدی به جهتگیری بهینه برای ساختمانها، سپس نمودار سایکرومتریک در جهت دستیابی به بهترین راهکارهای طراحی همساز با اقلیم استخراج گردید، نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که شهر شیراز در فصول زمستان و بهار، در منطقه آسایش اقلیمی و این وضعیت در ماههای بهمن، اسفند و فروردین نیز به همین صورت است یعنی از نظر دمایی این ماهها (بهاستثنای ساعات 13 الی 16 ماه فروردین) خارج از محدوده آسایش اقلیمی قرار گرفته است؛ و علاوه بر قرار دادن بیشتر پنجرهها در سمت جنوب، استفاده از تجهیزات گرمایشی کمکی نیز ضرورت دارد. در ماههای خرداد، تیر، مرداد، شهریور بالای حد آسایش قرار دارد، بهطوریکه علاوه بر از مصالح با جرم حرارتی بالا، سایبانهای مناسب و همچنین استفاده از یک کولر آبی میتوان شرایط درون بنا را به محدوده آسایش نزدیک نماید.
خلف عنافجه، سیدمهدی موسی کاظمی، مسعود صفائیپور، عبدالنبی شریفی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
مقاله حاضر میکوشد تا پنج پیشران راهبردی ساختار فقر شهری محلههای هدف پژوهش را که از طریق فرآیند بازآفرینی قابلیت مدیریت، دستکاری و ردیابی اثر دارند به سیاستهای فقرزدا مجهز کرده تا وضعیت کلی ساختار را در محلههای مذکور ارتقاء دهد. با توجه به ضرورت اساسی ساماندهی اقتصادمحور فضا، هدف مقاله، بازآفرینی و اصلاح ساختارهای فقر شهری محلههای هدف با رویکرد آیندهپژوهی است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و با توجه به جدیدترین رویکردهای آیندهپژوهی، ماهیتاً هنجاری است. پس از تهیه پرسشنامه تحلیل تعادلی آثار متقابل و تعیین شرح حالتهای احتمالی و نوع هر حالت (سناریوهای عدم قطعیت)، استخراج قضاوتهای کیفی 30 نفر از خبرگان درباره تأثیر متقابل روابط شبکهای از طریق نظرسنجی دلفی و تجزیهوتحلیل الگوریتمی دادهها به روش CIB در نرمافزار Scenario Wizard امکانپذیر شد. با توجه به وسعت ماتریس و ابعاد آن به اندازه (15 در 15)، نرمافزار سناریو ویزارد 3657 سناریو ترکیبی را بر اساس دادههای وارد شده پرسشنامه تحلیل و تعداد پنج سناریو قوی یا محتمل، 14 سناریو با سازگاری بالا (سناریوهای باورکردنی) و 28 سناریو ضعیف (سناریوهای ممکن) را گزارش دادند که در نهایت پس از صحهگذاری و اعتبارسنجی توسط خبرگان، چهار سناریو با عناوین M-A، M-Sh، H-HA، Z-S.J بهصورت توصیفی نامگذاری شدند. در پایان با استفاده از کلانروندهای موضوعی که بهعنوان ابزارهای فنی مداخلات اقتصادی آینده مبنا در فرآیند بازآفرینی معرفی شدهاند، برای هر پیشران، سیاستهای فقرزدا در قالب اقدامات موضوعی مبتنی بر سناریوی مطلوب، برای اصلاح ساختارهای فقر شهری کلانشهر اهواز تدوین و پیشنهاد شدند.
کیومرث خداپناه، ارسطو یاری،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
مدیریت منابع آب در جریان تحول در شرایط و دامنه عمل خود با محدودیتها و ابعاد متعددی روبرو است. بر این اساس شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت پایدار منابع آب، بهعنوان اقدامی مهم جهت بهرهبرداری مطلوب از آن محسوب میگردد؛ بنابراین در پژوهش حاضر، اقدام به بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت پایدار منابع آب بر اساس دیدگاه کشاورزان در روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردبیل (شریف بیگلو، حکیم قشلاقی، شام اسبی، وکیلآباد، امیدچه، پیرقوام، اقبلاغ رستم خانی، قره لر و گیلانده) گردید. این پژوهش بر اساس ماهیت، توصیفی – تحلیلی از لحاظ هدف، کاربردی است و رویکرد حاکم بر آن از نوع کمی میباشد. جامعه آماری را سرپرستان خانوار بهرهبردار اراضی کشاورزی بخش مرکزی شهرستان اردبیل تشکیل میدهد. به منظور بررسی موضوع از هفت بعد در قالب 72 مؤلفه استفاده گردید. حجم نمونه 349 نفر محاسبه شد. پراکندگی تعداد نمونه در روستاها، به روش تصادفی و متناسب با تعداد سرپرست خانوار کشاورز در هر روستا بود. جهت تحلیل موضوع از مدلسازی معادلات ساختاری (Smart PLS) بهره گرفته شد. بررسی یافتهها نشان میدهد ارزیابی اولیه مدل اندازهگیری، گویای مناسب بودن مدل است. یافتهها نشان داد 68 مؤلفه دارای میزان اثرگذاری بالاتر از 0.5 بودند. نتایج مدل ساختاری بیانگر وجود رابطه ساختاری معنادار میان مدیریت پایداری و اثرات اقتصادی، اجتماعی، بهرهوری، فنی، آموزشی و نهادی است. بعد ضریب تعیین اسکوئر نشان داد، این ضریب، برای تمام بعدهای پژوهش، بالاتر از مقدار قوی یعنی 0.26 برآورد گردید. بعد ضریب تعیین برای بعد اقتصادی با 0.299 کمتر از سایر بعدها و برای بعد بهرهوری با 0.511 بیشتر سایر بعدها برآورد گردید. نتایج بیانگر این است بازبینی و تجدیدنظر در دیدگاههای مدیریتی منابع آب کشاورزی و حرکت به سمت دیدگاه فرابخشی و مشارکتی مبتنی بر مدیریت بهینه که همراه با حفظ بعدهای اقتصادی، اجتماعی و فنی، آموزشی و ... باشد، نقش اساسی در تأمین مدیریت پایدار منابع آب ایفا مینماید.
فریده خان محمدی، رحیم سرور، علیرضا استعلاجی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
امروزه روند شتابان شهرنشینی، نقصان در هدایت و مدیریت شهری، نابرابریهای ملی و منطقه ای و تفاوت در پایگاه اقتصادی- اجتماعی افراد، باعث رشد و گسترش اسکان غیررسمی گردیده است. با توجه به این وضعیت، در منطقه کلانشهری تهران اسکان غیررسمی به شدت رو به گسترش بوده است، پژوهش حاضر در پی یافتن عوامل کلیدی مؤثر بر اسکان غیررسمی در محدوده مورد مطالعه و همچنین تعیین روابط بین معیارها از طریق مدلسازی ساختاری- تفسیری(ISM)هستیم؛ که از نظر ماهیت یک طرح کاربردی و به لحاظ روش ترکیبی(کمی و کیفی) و به لحاظ رویکرد پژوهش استقرایی است؛ در این روش از ابزار پرسشنامه استفاده شده و به منظور تجزیه و تحلیل روابط و ارائه مدل ساختاری آنها از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد که با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل در این میان سه سطح قابل تعریف است. مهمترین سطح که بیشترین اثرگذاری را بر سایر عوامل و رشد اسکان غیررسمی داشته ،تحریم و اثرات آن است، نتیجه تحلیل میک مک و دسته بندی عوامل کلیدی در خوشه های چهارگانه ماتریس اثرات متقابل نشان می دهد عوامل رشد اقتصادی، سیاستهای بازتوزیعی، تمرکززدایی و واگذاری اختیارات، سیاستهای توازن منطقه ای، تجدید نظر در قوانین و مقررات توسعه و تحریم و اثرات آن در خوشه چهارم قرار می گیرند که در واقع متغیرهای کلیدی پژوهش هستند و تنها عامل سیاستهای تأمین مسکن در خوشه متغیرهای پیوندی قرار گرفته ، که این عامل هدایت گر سایر عوامل ، و تغییر در آن کل سیستم را متاثر خواهد کرد.
دکتر حافظ مهدنژاد، دکتر حمید برقی، دکتر علیرضا غلامی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
امروزه شهرهای کشور با نوعی دوگانگی و نابرابری مواجه شدهاند. چنانچه نابرابری شهری به یکی از مشخصههای مکانی آنها تبدیل شده است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، پهنهبندی محلههای نابرابری فضایی کلانشهر اصفهان بر اساس شاخصهای اقتصادی جهت برنامهریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و افزایش کیفیت زندگی آنها است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی میباشد. دادههای پژوهش از بلوکهای آماری(1395) مرکز آمار ایران تهیه شدهاند. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل دادهها، تدوین شاخصها و استخراج شاخص نهایی شکاف و نابرابری شهری، AHP ، تاپسیس (Topsis) و Hotspot است. یافتههای پژوهش نشان میدهد ضریب تاثیر شاخصهای مربوط به مولفههای گروه های عمدۀ شغلی، اشتغال، مسکن و وسیلۀ نقلیه به ترتیب مشتمل بر 265/0، 317/0، 234/0 و 184/0 است. بر مبنای شاخص نهایی وضعیت نابرابری جغرافیایی از لحاظ شاخصهای اقتصادی، 23 محله(98/11%) دارای کیفیت مناسب، 37 محله(27/19%) دارای کیفیت نسبتاً مناسب، 52 محله(08/27%) در وضعیت متوسط، 64 محله(33/33%) در وضعیت نسبتاً نامناسب و در نهایت 16 محله معادل حدود 33/8% از کل محلههای کلانشهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در مجموع، حدود 42% از کل محلههای کلانشهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. نتایج حاصل از مدل Hotspot نشان دهندۀ آن است که محلههای دارای ارزشهای بالاتر از میانگین در جنوب و تا حدودی در مرکز شهر و محلههای دارای ارزش پایین تر از میانگین در شرق و تا حدودی در غرب شهر اصفهان قرار گرفتهاند. در واقع، میتوان به گونهای شهر را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم نمود.
بهروز غداری، صادق بشارتی فر، زرین فروغی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
ارزیابی شاخص های توسعه پایدار، بعنوان محور تعالی انسانی، پایه و اساس غالب برنامه ریزی های شهری و آمایش سرزمین بوده و نقش تعیین کنندهای در پراکندگی فضایی و شکلگیری رفتار محیطی جوامع انسانی دارد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و ابزار اصلی آن پرسشنامه محقق ساخته شده می باشد. جمع آوری داده ها با استفاده از روش های کتابخانه و پیمایشی (ابزار پرسشنامه) صورت گرفت. جامعه آماری محلات 35 گانه شهر بندر ماهشهر می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران با سطح اطمینان 95 درصد با استفاده از تعداد خانوار شهر ماهشهر 382 نفر که از طریق نمونه گیری به روش تصادفی ساده در سطح محلات اقدام به توزیع پرسشنامه نموده است. بر اساس معیارهای پژوهش نتایج نشان داده که محلات شهر بندر ماهشهر در وضعیت ناپایداری قرار دارند و شدت ناپایداری در بین انها متفاوت می باشد. بطوری که در شاخص های منتخب از بین محلات 35 گانه فقط محله های شماره 1،2،6،15،16،17،19در سطح پایدار و سایر محلات(28) در وضعیت ناپایدار قرار دارند، این وضعیت متأثر از موقعیت انان در ساختار فضایی شهر می باشد، که باعث شکل گیری نابرابری های محله ای در برخورداری از شاخص های پایداری و جدایی گزینی اجتماعی گردیده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داده که تمامی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و عدالت فضایی اثر مثبت و معناداری بر توسعه پایدار شهر ماهشهر دارند که در بین انها شاخص اقتصادی بیشترین اثر را در توسعه پایدار محلات شهر دارا می باشد.
واژگان کلیدی: ارزیابی، توسعه پایدار، محلات، برنامه ریزی، ماهشهر
س سعید ملکی، م مهسا دلفان نسب، ج جواد یوسفوند،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
تحلیل صحیح از وضعیت بازار مسکن و شناخت درست از عوامل تاثیرگذار بر مسکن خصوصا از جهت قیمت آن و نیز میزان تاثیرگذاری هر یک از آن ها، می تواند برنامه ریزان و مسئولان امر را در تحلیل و پیش بینی درست وضعیت آینده کمک و متناسب با آن راه حل های مناسب را ارائه کند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل پیشران موثر بر قیمت مسکن در شهر خرم آباد انجام شده است.این پژوهش از لحاظ راهبرد هدفگذاری کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی و بر اساس روشهای آیندهپژوهی، اکتشافیمیباشد. دادههای نظری با روش اسنادی و دادههای تجربی با روش پیمایشی بر اساس روش دلفی تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش 30نفر از خبرگان و متخصصان صاحبنظر در حوزه مسکن شهرخرمآباد به صورت نمونهگیری هدفمندانتخاب شدهاند. جهت تجزیهو تحلیل اطلاعات به دست آمده از روشهای دلفی، تحلیل اثرات متقاطع و از نرمافزار MicMacاستفادهشده است. بدین منظور ابتدا23 عامل به روش دلفی و با استفاده از پرسشنامه های تشریحی توسط کارشناسان شناسایی شدند. در مرحله بعد ماتریس تاثیرات متقاطع برای سنجش میزان تاثیرگذاری عوامل بر یکدیگر طراحی شده و در اختیار خبرگان قرار گرفت که در نهایت از مجموع 23 عامل اولیه تاثیرگذار بر قیمت مسکن در شهر خرم اباد، تعداد 12 عامل به عنوان عوامل کلیدی سیستم شناسایی شدند که عبارت انداز: درآمدخانوار،بهای زمین، تراکم ساختمانی، تعداد واحد و طبقات، دسترسی به تسهیلات و خدمات شهری، تراکم جمعیتی، موقعیت جغرافیایی اراضی، استفاده های غیرمسکونی در آینده، تعداد اتاق، وضعیت امنیت، وسعت قطعات املاک،وضعیت تقاضا.