678 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
شهربانو قنبری عدیوی، مرتضی خداقلی، امیر گندمکار،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف اساسی این تحقیق توان سنجی آگروکلیمایی استان هرمزگان برای توسعه و ایجاد مزارع کشت و پرورش گیاه دارویی آلوئه ورا در دوره پایه و دوره تغییراقلیم میباشد. در این راستا، دادههای تأثیرگذار در مراحل مختلف فنولوژیکی گیاه آلوئهورا شامل دمای کمینه و بیشینه و بارش، بهعنوان عوامل اقلیمی و متغیّرهای ارتفاع، شیب، جهت شیب، خاک، بهعنوان عناصر پایدار در ارزیابی نواحی مستعدّ کشت گیاه آلوئهورا، استفاده گردید. از تکنیک سیستم تصمیم گیری چندمعیار در محیط GIS، با استفاده از تابع گامای فازی (Fuzzy Gama) برای برهم نهی و در نهایت مشخص کردن عرصه های مناسب کشت گیاه آلوئه ورا استفاده گردید. نقش تغییرات اقلیمی در دو سناریوی حدی تغییراقلیم یعنی B1 و A2 برای ارزیابی تغییرات عرصه های آگروکلیمایی کشت آلوئه ورا در استان هرمزکان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از اجرای تابع تلفیق Fuzzy Gama در استان هرمزگان نشان داد که در اقلیم دوره پایه، 35/0 از مساحت استان دارای قابلیّت کشت خوب و عالی برای این گیاه هستند. این نواحی عموما منطبق بر نواحی کم شیب و گرم بخش های جنوبی استان بوده و منطبق بر خاک های با بافت و عمق و زهکشی مناسب، یعنی خاک های آریدی سویل و آنتی سویل هستند، در حالی که در بخش های شمالی استان عامل شیب، تامین نشدن نیازگرمایشی گیاه آلوئه ورا، تولرنس دمایی درون سالی و شبانه روزی، عملکرد محصول را بسیار ضعیف کرده و توسعه مزارع پرورش آلوئه ورا در این نواحی توصیه نمیشود. در شرایط اقلیمی شبیهسازی شده برای سال 2070 تحت 2 سناریوی حدی تغییراقلیم، عرصه های آگروکلیمایی قابلیت کشت گیاه آلوئهورا تغییرات نسبتاً بارزی را نسبت به اقلیم دوره پایه خواهند داشت به طوری که بیشترین تغییرات مربوط به سناریوی A2 که در آن طبقات قابلیت ضعیف، فاقد قابلیت و قابلیت کشت متوسط، با کاهش مساحتی بین 30 تا 40 درصد روبرو بودهاند در حالی که دو طبقه آگروکلیمایی قابلیت کشت بالا و قابلیت کشت خوب، تحت سناروی مذکور افزایشی در حدود 20 تا 40 درصد نشان خواهند داد.
خدیجه حاجی، اباذر اسمعلی عوری، رئوف مصطفی زاده، حبیب نظرنژاد،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
بر اثر فعالیتهای انسانی و پدیدههای طبیعی چهره زمین همواره دستخوش تغییر میباشد. بنابراین برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات پوشش/کاربری اراضی از ضروریات محسوب میشود. از این رو استخراج نقشههای کاربری اراضی بهعنوان مهمترین هدف در مدیریت پایگاه منابع طبیعی میتوانند مورد توجه قرار گیرند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تغییرات پوشش/کاربری اراضی حوزه آبخیز روضهچای ارومیه در سالهای 1985 تا 2015 از تصاویر ماهوارهای لندست 5 و 7 و سنجندههای TM و ETM+ بهصورت نظارت شده به روش طبقهبندی شیءگرا برای سالهای 1985 و 2000 انجام شد. همچنین برای نقشه کاربری اراضی اخذ شده سال 2015 از سازمان جغرافیایی، استفاده شده است. لذا پس از انجام تصحیحات مورد نیاز در مرحله پیشپردازش، با طبقهبندی شیءگرا نقشه ارزیابی تغییرات تهیه شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که سطح مراتع در بازه زمانی 30 سال بیشترین درصد کاربری را در بین تمام کاربریها بهخود اختصاص داده است، ولی در فاصله سالهای 1985 تا 2000 و 2000 تا 2015 سطح مراتع دارای روند کاهشی بود که بیانگر روند تخریب در منطقه از طریق جایگزین شدن مراتع متوسط- فقیر و مرتع خوب توسط کاربری زراعت دیم است. براساس ماتریس تغییرات میتوان گفت که بیشترین تغییرات افزایشی در سال 1985 تا 2000 مربوط به اراضی تبدیل یافته به زراعت دیم میباشد که افزایش سطح زراعت دیم احتمالاً بهدلیل شخم مراتع متوسط و فقیر بود در حالیکه در سال 2000 تا 2015 هم بیشترین تغییرات افزایشی باغ ناشی از زراعت آبی است. بنابراین صحت کل برای سالهای 1985، 2000 و 2015 بهترتیب برابر با 97، 90 و 96 ٪ و شاخص کاپا هم بهترتیب برابر با 91، 84 و 94 ٪ بود که نشاندهنده صحت بالای روش شیءگرا در طبقهبندی است.
فریبا اسفندیاری درآباد، منصور خیری زاده، مسعود رحیمی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
سیلابها جزو فراوانترین و مخربترین بلایای طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی سنگینی میشوند. خسارتهای سیلاب به دلیل دستکاری انسان در سیستمهای رودخانهای و ساخت و ساز در حریم رودخانهها دارای روند صعودی است. در این رابطه، یکی از مهمترین اقدامات غیرسازهای در جهت کاهش خسارات سیلاب تهیه نقشههای پهنهبندی خطر سیل و استفاده از آنها در برنامهریزیهای مکانی است. در پژوهش حاضر خطر سیلاب در حوضه آبریز نیرچای واقع در استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، از مدل HEC-HMS برای شبیهسازی بارش- رواناب و شناسایی پهنههای سیلخیز و از منطق فازی به منظور رویهمگذاری لایههای موضوعی و تهیه نقشه خط سیلاب استفاده شد. نتایج شبیهسازی نشاندهنده کارایی بالای مدل HEC-HMS در شبیهسازی بارش- رواناب حوضه آبریز نیرچای و برآورد دبیهای پیک سیلاب میباشد. تبدیل بارش به رواناب در سطح حوضه نیرچای عمدتا در کنترل ژئومورفومتری و پوشش زمین میباشد. بیشترین ارتفاع رواناب و دبیهای پیک حوضه نیرچای در زیرحوضههای بالادست است. این امر به دلیل شیب زیاد، نفوذپذیری اندک خاک، فراوانی سطوح غیرقابل نفوذ و CN بالاست. ترکیب لایههای موضوعی با استفاده از منطق فازی نشان داد که در حدود 6/8 درصد از سطح حوضه در پهنههای با خطر بسیار بالای وقوع سیلاب واقع شدهاند. این پهنهها عمدتا منطبق بر دشت سیلابی رودخانه نیرچای میباشند. این اراضی به علت کمعرض بودن دره و شیب کم همیشه در معرض سیلاب هستند. اکثر سکونتگاههای منطقه مطالعاتی در پایین دست حوضه مستقر شدهاند. این امر باعث افزایش مخاطرات ناشی از سیلاب شده است.
آناهیتا ظریفپور لنگرودی، فریبا البرزی، جمال الدین سهیلی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
تحلیل نماهای ساختمانهای شهری به منظور شناخت مولفه های موثر در ادراک مخاطب گامی مهم میباشد و با انجام مطالعات بر ساختمانهای موجود میتوان به ارائه راهکارهای مناسبی برای ساماندهی نمای خیابانهای شهری رسید. این مقاله سعی دارد چارچوبی برای سنجش نمای خیابانهای شهری از منظر ادراک شهروندان مهیا و از سوی دیگر زمینه ارتقا کیفیت نماهای شهری و افزایش ادراکپذیری شهروندان از آنها را فراهم آورد. بر اساس روش تحلیل محتوا در بررسی مطالعات جهانی و داخلی مدل مفهومی تدوین شده که عوامل موثر بر ادراک شهروندان از نما را ارائه میدهد. همچنین، مبتنی بر روش موردپژوهی، محدوده پیادهراههای مرکز تهران به دلیل دارا بودن کیفیتهای اولیه و تاکید بر حضور پیادهمدار شهروندان جهت مطالعه انتخاب گردیده است تا درک واقعبینانهای از عوامل موثر بر ادراک نمای خیابان شهری فراهم آید. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی، پرسشنامههای هدفمندی تهیه گردیده و جهت یافتن روابط پنهان متغیرها، و مقایسه تطبیقی آرای شهروندان و متخصصین برای تجزیهوتحلیل اطلاعات پرسشنامهها، از نرمافزار SPSS استفاده شده است.ابتدا مولفههای کلی مدل ادراکپذیری، از دیدگاه متخصصین معماری و طراحی شهری سنجیده شده و سپس بر مبنای مدل ویژه نمونه موردی پرسشنامه تدوین گردیده است. پرسشنامه و مصاحبه همراه با برداشتهای ناظر از شناخت و ادراکپذیری شهروندان و در ارتباط مستقیم با مخاطب این محور بوده است. هدف شناخت مولفههای اصلی و اولویتبندی مولفههای ادراکپذیری از منظر ذهنی شهروندان میباشد. نتایج نشان میدهد که از مولفه های اصلی ادراکپذیری نماهای شهری،مولفههای تاثیرگذاری، وحدت، هماهنگی، دلبستگی به مکان، تنوع و جذابیت بر میزان ادراک و شناخت نمای سنتی پانزده خرداد موثر میباشد.
آقای نعمت الله صفرزایی، علیرضا انتظاری، مختار کرمی، غلامعلی خمر،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
امروزه تغییرات اقلیمی ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانه ای موجب افزایش رخداد های حدی و مخاطرات جوی شده است. هدف از این پژوهش، تحلیل و بررسی آینده اقلیم بر مخاطرات جوی منطقه سیستان است. در این مطالعه جهت شبیه سازی داده های کمینه و بیشینه دما از داده های مدل CanESM2 تحت سه سناریوی (RCP2.6 ,RCP4.5 ,RCP8.5 ) با ریزگردانی آماری SDSM و جهت شبیه سازی داده های بارش از مدل Hadcm3 تحت سناریوهای (A1B ,A2, B1) با ریز گردانی آماری LARS-WG استفاده شده است. بدین منظور، پس از انجام واسنجی، صحت سنجی و مدلسازی داده ها در ایستگاه منتخب، کارایی مدل از نظر میزان انطباق داده های پایه دما (2005-1984) و بارش (2015-1986) با مقادیر شبیه سازی (2039-2020) در سطح اطمینان معنی داری مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت انطباق داده های پایه با داده های شبیه سازی شده از سه معیار ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE)، ضریب تعیین (R2) و میانگین مربعات خطا (MSE) استفاده شده است. با توجه به داده های شبیه سازی شده چهار مخاطره مهم جوی یخبندان، امواج گرمایی، بارش های حدی و خشکسالی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که امواج گرمایی و خشکسالی در آینده تهدیدات جدی در منطقه هستند بطوریکه در سال 2021 و تحت سناریوی انتشارRCP 2.6 ، 32 موج گرما پیش بینی شده و محدوده مورد مطالعه بیشتر از 5 موج گرما را در سال تجربه خواهد کرد. همچنین بیشترین فراوانی خشکسالی در سال 2020 و تحت سناریوی انتشارA1B پیش بینی گردیده است. بارش های حدی در بعضی از سالها و تحت سناریویB1 می توانند تهدید قابل توجهی در منطقه باشند. شدت و فراوانی یخبندان سالانه تحت سناریوی انتشار RCP2.6 نسبت به سناریوهای دیگر بیشتر و نسبت به تهدیدات جوی بررسی شده کمتر است.
معصومه امیری بشلی، حسین محتبی زاده خانقاهی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
امروزه زمین به مهمترین بحث ها و دغدغه های دولت های محلی تبدیل گردیده است. همچنین رشد و توسعه پراکنده شهرها، موجب تخریب محیط زیست و منابع طبیعی پیرامون شهرها شده است. در این بین، بر اثر تصمیم گیر ی های نامناسب و شتاب زده، برخی از ظرفیت های اراضی درونی و میان بافتی شهرها برای توسعه و یا توسعه مجدد، از سوی مدیران شهری نادیده گرفته شده است. پژوهش حاضر تلاش دارد الگوهای تصمیم گیری سیاست های زمین شهری در توسعه فیزیکی شهر ساری بررسی نماید. نوع روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و ماهیت کاربرد ی دارد. یافته های پژوهش حاکی از این است که نبود چشم انداز مشخص و به تبع آن سیاست ها و نهادهای ناهماهنگ، تصمیم گیری متمرکز و غیرمشارکتی، و تصدی گری زیاد بدون ظرفیت نهادی لازم از مهم ترین دلایل ناکارآمدی سیاست گذاری مدیریت زمین شهری است . از این رو، الگوی مناسب سیاست گذاری دولت در مدیریت زمین شهری عبارت است از مدیریت یکپارچه زمین شهری مبتنی بر تدوین چشم انداز شفاف و لازم) . پژوهش حاضر به تحلیل متغیرهای اثرگذار در سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ساری است. در این باره نه متغیر اصلی شناسایی شد و در گام بعدی میزان تأثیر هر یک از این عوامل در سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ساری مورد سوال قرار گرفت. براساس نتایج پژوهش، عامل نا امنی در نظام تصرف زمین و کاهش سرمایه گذاری بخش خصوصی با نمره میانگین 4، بیشترین تأثیرگذاری را در سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ساری داشته است.
نگار قاسمی، مرضیه علی خواه اصل، محمد رضوانی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع میتواند در برنامهریزی و استفاده بهینه از منابع و کنترل و مهار تغییرات غیراصولی در آینده گام مهمی باشد و ازآنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق میافتد، بنابراین تکنولوژی سنجشازدور ابزاری ضروری و ارزشمند جهت پایش تغییرات میباشد. هدف از تحقیق حاضر، پایش پوشش اراضی شهرستان پیشوا با تکنیک سنجشازدور میباشد. بدین منظور ابتدا تصاویر ماهواره لندست مربوط به سالهای 1986، 2002 و 2018 تهیه و پس از تصحیح رادیو متریک و بررسی صحت هندسی، طبقهبندی تصاویر به روش حداکثر احتمال انجام پذیرفت و دقت طبقهبندی نیز با شاخص کاپا و صحت کلی بررسی شد. نتایج نشان داد که در طی سی و دو سال گذشته سطح اراضی بایر و زراعت آبی در منطقه کاهش و سطح کاربری های گلخانه و انسانساخت افزایش یافته است. بررسی دقت طبقهبندی تصاویر نشان داد که تصاویر مربوط به سالهای 2018، 2002 و 1986 مربوط به سنجنده های OLI، ETM و TM به ترتیب با ضریب کاپا 96/0، 80/0 و 76/0و همچنین صحت کلی 56/97، 54/86 و 86 درصد از بیشترین دقت طبقهبندی برخوردار است. بر اساس نتایج در دوره اول (1986-2002) ، 6/27 درصد از منطقه، در دوره دوم (2002-2018) 6/29 درصد از منطقه و در بازه (1986-2018) 8/31 درصد از منطقه دچار تغییرات کاربری اراضی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد روند تغییرات در منطقه ناشی از شرایط اقلیمی از قبیل کاهش بارندگی، وقوع خشکسالی و شرایط اجتماعی نظیر افزایش جمعیت و نیاز غذایی و شرایط اقتصادی نظیر سود بیشتر با افزایش راندمان تولید است.
سید مصطفی حاج آقا میر، حمیده رشادتجو، عطاءالله ابطحی، سید رضا صالحیامیری، فاطمه عزیزآبادی فراهانی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
یکی از عمده ترین روشهای حفظ سنت و ارزشهای گذشته برای نسلهای آتی، نگهداشت فرهنگ جامعه است که میتوان با رونق گردشگری در شهرها، این مسئله را مورد توجه قرار داد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارایه مدلهای الگوی مطلوب توسعه گردشگری فرهنگی در ایران میباشد. در بخش کمّی این پژوهش از لحاظ کنترل متغیرهای مورد مطالعه، از نوع غیرآزمایشی، از لحاظ راهبردی پیمایشی و از جهت ماهیت این پژوهش کاربردی است. در رابطه با روش پژوهش درپی شناخت روابط بین گردشگری فرهنگی و عوامل موثر برآن با استفاده از دستگاه معادلات ساختاری است. ماهیت تحقیق از نوع تحقیقات علی- ارتباطی می باشد. باتوجه به کاربرد مدلیابی معادلات ساختاری برای بررسی و تحلیل مدل مفهومی تحقیق، روش این تحقیق همبستگی و از نوع تحلیل ماتریس واریانس- کوواریانس میباشد. جامعه آماری در بخش کمی، کلیه کارکنان و مدیران سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بود. در بخش کمی، روش نمونه گیری به صورت طبقه ای است. برای تعیین حجم نمونه مورد مطالعه از فرمول کوکران استفاده شد. براین اساس 383 نمونه برآورد شد. ابزار این تحقیق یک پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تعیین روایی و اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی و همچنین روایی سازه جهت تعیین اعتبارسنجی پرسشنامه استفاده گردید. پایایی تحقیق با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا، استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل بخش کمی نشان داد که شاخص های اجتماعی دارای بیشترین تاثیر در بین شاخص های پیشبرنده گردشگری فرهنگی در کشور میباشند.
مهدی سالمی، سیدعلی جوزی، سعید ملماسی، سحر رضایان، رضا بسیطی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
مهم ترین بخشی که باید به آن توجه شود تعیین ظرفیت برد مناطق حفاظت شده می باشد، زیرا این مناطق توانایی پذیرش تعداد بالای گردشگر دارد، بنابراین در صورتی که این مناطق برنامه ریزی دقیق تری انجام نشود تعداد گردشگران از حد ظرفیت برد منطقه بیشتر می شود و منجر به ایجاد ناپایداری و تخریب این مناطق می شود به همین دلیل آگاهی از وضعیت ظرفیت برد منطقه کمک زیادی درکنترل آسیب خواهد نمود. هدف این پژوهش تعیین توان و پهنه بندی ظرفیت برد اجتماعی و فرهنگی در جهت توسعه کاربری گردشگری طبیعت در منطقه حفاظت شده کرخه می باشد، بدین منظور درگام نخست پتانسیل منطقه تعیین شد و جهت محاسبه ظرفیت برد اجتماعی و فرهنگی، پس از شناسایی فشارهای اجتماعی و فرهنگی با استفاده از مدل مفهومی PSR، درصد محدودیت فشارهای اجتماعی و فرهنگی مورد محاسبه قرارگرفتند و با اعمال درصد محدودیت فشارها و اهمیت نسبی با استفاده از مدلANP هریک از آنها پس از درجه بندی لایه ها با استفاده از تکنیک WLC و مدل Builder در نرم افزار Arc GIS10.5رویهم گذاری شدند و پهنه ظرفیت برد اجتماعی و فرهنگی جهت توسعه کاربری گردشگری طبیعت تعیین شد. نتایج حاصل بیانگر این مطلب است که 50 درصد از سطح منطقه دارای ظرفیت برد بالا ، 33 درصد از سطح منطقه دارای ظرفیت برد متوسط و17 درصد از سطح منطقه دارای ظرفیت برد کم است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پهنه ظرفیت برد کم در بخش مرکزی منطقه برخورداراست، درپایان بر مبنای یافته ها پیشنهادهایی به منظور بالا بردن ظرفیت برد منطقه ارائه شده اند.
علی شماعی، سیدحسین واحدی نژاد، صغری آذرشب، مسلم قاسمی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
شهرنشینی و توسعه کالبدی شهری به عنوان پدیدهای جهانی، همهی شهرهای دنیا را تحت تأثیر قرار داده است. شهر اهواز در طول حیات پرفراز و نشیب خود بافتهای کالبدی متنوعی به خود دیده است. با گذشت زمان کاربری زمین شهر اهواز به واسطه عوامل و نیروهای محرک دستخوش تغییرات زیادی شده است و گسترشی نامطلوب داشته است به گونهای زمین کشاورزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش از لحاظ ماهیت و هدف کاربردی و از نظر روششناسی توصیفی تحلیل به تبیین روند گسترش کالبدی شهر اهواز پرداخته است. برای دستیابی به این هدف ابتدا روند گسترش کالبدی در سطح شهر اهواز در طرح جامع مصوب سال 1389 بررسی شد و سپس 14 شاخص برای بررسی گسترش بهینه توسعه شهر اهواز استخراج گردید که با استفاده از منطق فازی (FUZZY) این شاخصها استاندارد شدند و در ادامه برای مدل بهینه با استفاده از مدل تحلیل ترکیبی ANPDEMATEL سه سطح برای گسترش این شهر مشخص شده که در ترکیب با OVERLAYFUZZY و GAMA 9/0 در محیط GIS نقشههای خروجی نیز با استفاده از نرم افزارهای ENVI و ARC GIS استخراج گشت. نتایج نشان داد در سطح مدلهای پیشبینی کننده زمین کشاورزی با وزنهای 101،0و 118،0 بیشترین اهمیت و مهمترین عامل تغییر یافته در روند گسترش کالبدی شهر اهواز بوده است همچنین با روی هماندازی نقشه حاصل از گسترش کالبدی در سال 1389 و نقشه خروجی سطحبندی گسترش کالبدی در این پژوهش مشخص شد که جهت گسترش کالبدی کلانشهر اهواز با طرح جامع مصوب سال 1389 مطابقت ندارد.
حسین جهان تیغ، امیر بخشی، رضوان قربانی سالخورد،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
شناسایی موانع و الزامات سازگاری برای اجرای موفقیتآمیز روشهای سازگاری با تغییرات آب و هوایی در سطح محلی، به ویژه در جوامع روستایی کوهستانی با منابع محلی و فناوری محدود، بسیار مهم است. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی موانع و الزامات سازگاری با تغییرات آب و هوایی در روستاهای کوهستانی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه، مصاحبه آزاد و مشاهده محقق از منطقه مورد مطالعه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی بخش پاپی شهرستان خرمآباد میباشد (2346N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری سهمیهای 330 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و آزمون رتبهای همانباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن)، استفاده شد. نتایج نشان داد که کشاورزان روستاهای کوهستانی منطقه مورد مطالعه با موانع سازگاری متعددی روبرو هستند که موانع نهادی، هنجاری، فناوری و اطلاعات و شناختی جدیتر بودهاند. با توجه به اینکه شرایط سازگاری یک عامل مهم برای کاهش یا از بین بردن موانع سازگاری و بهبود ظرفیت سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی است، توسعه اقتصادی محلی، زیرساختهای محلی، فناوری تولیدی، اعطای عتبارات خرد برجستهترین الزامات سازگاری در این زمینه بودند. همچنین، به دلیل نقش موثر دولت، تعاونیها و خود روستاییان در توسعه روستایی، یک چارچوب سازگاری منطقی برای انتخاب استراتژیهای سازگاری بهینه با همکاری این سه، به عنوان اقدامات و سیاستهای سازگاری مناسب منطقهای جهت پیشنهادات تحقیق ارائه شد.
غلامعباس فلاح قالهری، فهیمه شاکری،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
در این پژوهش با توجه به اهمیت وقوع پدیده گرمایش جهانی، نگارندگان در پی یافتن رابطهای بین شاخصهای اقلیمی و دمای بیشینه استان خوزستان میباشند تا با اتکا بر آن، گامی جهت پیشبینی و پیشاگاهی وقوع دماهای حدی در سطح منطقه برداشته شود. بدین منظور از دمای بیشینه ایستگاههای منتخب استان خوزستان و مقادیر عددی 8 شاخص حدی اقلیمی متعلق به تیم متخصص تشخیص، پایش و شاخص های تغییر اقلیم و 8 شاخص پیوند از دور در دوره آماری 2017-1987 استفاده شد. برای تحلیل روند شاخصهای حدی اقلیمی از آزمون من-کندال و برای محاسبه شیب خط روند از تخمینگر شیب سن استفاده شد. جهت آگاهی از وجود ارتباط بین شاخصهای پیوند از دور و دمای بیشینه ایستگاهها در تأخیرهای 1 تا 12 ماهه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد اکثر شاخصهای حدی اقلیمی در دوره مورد مطالعه دارای روند معنیدار بودهاند. شاخصهای TX10 و TN10 در اکثر ایستگاهها روند منفی و شاخصهای TX90، TN90، TXx، TXn، TNx و TNn دارای روند مثبت بودهاند. نتایج همچنین نشان داد همبستگی معنیدار بین دمای بیشینه و شاخص PNA،TSA ، WHWP، WP و NAO، بیشتر از شاخصهای اقلیمی دیگر است. کلیه شاخصهای مذکور جز NAO همبستگی مثبت معنیدار با دمای بیشینه استان خوزستان دارند. شاخص PNA با تأخیر 10 ماهه بیشترین همبستگی مثبت با دمای بیشینه استان خوزستان دارد.
عاطفه شاهمحمدی، علی بیات، سعید مشهدیزاده ملکی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
یکی از مهمترین مشکلات شهرهای بزرگ آلودگی هوا است که میتواند برای سلامت انسانها و محیط زیست زیانآور باشد. اصفهان نیز یکی از شهرهای آلوده ایران است. موقعیت جغرافیایی آن، سرعت کم باد، فعالیتهای صنعتی، حمل و نقل، کشاورزی و دیگر فعالیتهای انسانی شرایط بحرانی آلودگی هوا را برای این شهر ایجاد کرده است. دیاکسید نیتروژن، یکی از آلایندههای مهم آلودگی هوا است که با استفاده از ایستگاههای زمینی و اندازهگیریهای ماهوارهای پایش میشود. در این مقاله از دادههای روزانه دیاکسید نیتروژن سنجنده اُمی، باد و دمای سطحی ایستگاه هواشناسی اصفهان بین بازه زمانی اکتبر 2004 تا می 2016 استفاده شده است. مقدار میانگین دیاکسید نیتروژن در بازه اندازهگیری شده 1015 43/6 مولکول بر سانتیمتر مربع میباشد. بیشترین مقدار دیاکسید نیتروژن 1015 78/14 مولکول بر سانتیمتر مربع در دسامبر و کمترین مقدار آن 1015 93/6 مولکول بر سانتیمتر مربع در جولای مشاهده شد. انحراف معیار فصل زمستان، 1015 97/5 مولکول بر سانتیمتر مربع، بیشتر از فصل تابستان، 1015 66/1 مولکول بر سانتیمتر مربع است. ضریب همبستگی دیاکسید نیتروژن با باد و دما به ترتیب برابر41/0- و 54/0- آمد که نشان دهنده اهمیت بیشتر دما در تغییرات دیاکسید نیتروژن میباشد. پس از تشکیل سری زمانی میانگین ماهانه دیاکسید نیتروژن با استفاده از آنالیز طیفی کمترین مربعات دورههای تناوب معنیدار شناخته شدند. این دورههای تناوب معنیدار از سری زمانی حذف شده و با برازش خطی بر روی سری زمانی باقیمانده، روند محاسبه شده است. روند دیاکسید نیتروژن برای اصفهان برابر 1014 62/1 مولکول بر سانتیمتر مربع در هر سال بدست آمد که در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار است.
علی خدمت زاده، بختیار فیضی زاده،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
کیفیت زندگی ازجمله مسائل مهمی است که ابتدا با گسترش همه جانبه فناوری و فرآیند صنعتی شدن در کشورهای غربی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت و روزبه روز بر مطالعات در این زمینه افزوده شده و این مهم، به دلیل افزایش روزافزون مطالعات کیفیت زندگی در پایش سیاستهای عمومی است. کیفیت زندگی می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامه ریزی توسعه اجتماع به کار رود. وجود نابرابریهای فضایی و مکانی در سطح شهر مشکلات عدیده ای ازجمله ضعف منابع در آمدی، مسکن نامناسب، مشکلات و آسیبهای ناشی از نابرابریهای اجتماعی را به وجود آورده و کیفیت زندگی را تحت شعاع قرار داده است. در این تحقیق که از نظر روش، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی میباشد از آمار بلوک های شهر ارومیه، در سرشماری سال 1395 و داده های سنجش از دور در تلفیق با سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت شناخت کیفیت زندگی در مناطق 5 گانه شهر ارومیه استفاده شده است. معیارهای تعریف شده در این تحقیق در 4 بخش: اجتماعی(شامل 9 زیر معیار)، دسترسی به خدمات عمومی(5 زیر معیار)، کالبدی(4 زیر معیار)، طبیعی(4 زیر معیار) میباشند که با استفاده از تجزیه و تحلیل تصمیم گیری چند معیاره و تلفیق لایهها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی به دست آمدهاند. اوزان به دست آمده برای ابعاد اجتماعی، دسترسی به خدمات عمومی، طبیعی و کالبدی حاصل از مدل تحلیل شبکه به ترتیب برابر با 506/0، 323/0، 116/0 و 055/0 می باشد. نتایج نشان میدهد که هر چقدر از جنوب غربی به طرق شمال شرقی شهر حرکت کنیم بلوکهایی که کیفیت زندگی مطلوبتری دارند افزایش مییابند. در بین مناطق شهری منطقهای2 کیفیت زندگی مطلوبتری را نسبت به سایر مناطق شهری دارد. نتایج حاصل از اینگونه مطالعات میتواند به برنامه ریزان شهری در درک بهتر و اولویت بندی مسائل شهری به عنوان یک محیط پویا کمک رسان باشد.
شمس اله عسگری، حمید رضا پیروان، صمد شادفر، ماشاالله محمد پور، منوچهر طهماسبی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
در برخی مناطق به طرز شگفتانگیزی میتوان پوششی متراکم از گونههای مرتعی را ملاحظه نمود که سبب پایداری خاک وکنترل نرخ رسوبزایی اراضی مارنی شده اند. بهنظر میرسد که برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مارنها از دلایل اصلی ایجاد چنین پوششی در مناطق تحت پوشش سازندهای مارنی باشد. این تحقیق با هدف بررسی دقیق و سیستماتیک گونههای گیاهی و تعیین نیاز رویشگاهی و نیز نقش حفاظتی آنها درسه منطقه شرقی، جنوبی و غربی در شهرستان ایلام به مرحله اجرا درآمد. بدین منظور 48 نمونه نهشته مارنی از سه محدوده برداشت و بر روی 33 نمونه مارنی آزمایشات فیزیکی و شیمیایی انجام شد. بررسیهای گیاهشناسی با استفاده از بازدیدهای مکرر صحرایی و پلاتاندازی در 180 نقطه انجام و نمونههای گیاهی پس از انتقال به موزه گیاهی، شناسایی شدند. براساس نتایج آزمایشات نمونههای مارنی در این سه منطقه، با توجه به چینهشناسی سازندهای مارنی گورپی، پابده، گچساران و آغاجاری رسوبات این سه منطقه از نظر میزان شوری (EC)، جرم مخصوص ظاهری (BD)، سدیم (Na+) و درصد اشباع خاک (SP)و برخی پارامترهای فیزیکی از جمله ذرات شن، ماسه و سیلت دارای اختلافات معنیداری میباشند. این تفاوت میتواند به عنوان یکی از عوامل مؤثر در تنوع و اختلاف پوشش گیاهی رویشیافته در سه عرصه باشد. نکته مهم آن است که در هر دو تیپ منطقه شرقی و غربی شهرستان ایلام گونه فراوان و غالب Quercus brantii می باشد و بدون تردید می توان این گونه مرتعی را سازگارترین گونه گیاهی در نواحی تحت پوشش سازندهای مارنی گورپی و پابده در این پهنه ها در نظرگرفت. گونه غالب دوم را No mu ، Ha sa و Zi nu به خود اختصاص میدهد که با پهنه مارنی جنوب شهرستان ایلام سازگار می باشد.
صدیقه موسی زاده ساردویی، غلام رضا میری، محمود رضا انوری،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
چکیده
روابط متقابل شهر و روستا پدیدهای فضایی- مکانی و جغرافیایی است و لذا شناخت، نبین و کشف قانونمندیهای حاکم بر آن در چهارچوب روابط متقابل انسان و محیط، موضوعی جغرافیایی میباشد که از اهمیت نظری و کاربردی ویژه برخوردار است. همچنین با توجه به نقش این روابط درفرایند تحولات و توسعه کانون های شهری و روستایی، علاوه بر اهمیت بررسی انواع این روابط شناخت آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و فضایی- کالبدی آن بر شهر و روستا در راستایی توسعه پایدار نواحی روستایی و شهری اهمیت فراوان دارد. این پژوهش بر آن است که به روش توصیفی- تحلیلی ارتباط متقابل بین شهر جیرفت و روستاهای پیرامون آن را مورد بررسی و تجزیهوتحلیل قرار دهد. روش جمعآوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و میدانی ازجمله تکمیل پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه است. برای انجام کار از مجموع 1288 روستای شهرستان، 47 مورد را به صورت تصادفی انتخاب کردهایم و تعداد 384 پرسشنامه بین اهالی روستا پر شده و برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای کروسکال والیس و آنوا (ANOVA)Tهمبستگی پیرسون و ویلکاکسون و آزمون دبلیو کندال استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که: جیرفت به عنوان یک شهر میانی و قطب بزرگ کشاورزی جنوب کشور و همچنین به لحاظ تجمیع امکانات، سرمایه و نیروی انسانی در منطقه ضمن تسلط و برتری در سطح ناحیه دارای ارتباط دو سویه با روستاهای پیرامون خود است. از سوی دیگر روستاهای تحت حوزه نفوذ نیز با برقراری جریانات اقتصادی و اجتماعی –فرهنگی، روابط تجاری و سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی، بازار و مسکن شهری زمینههای پویایی اقتصاد و رشد شهر جیرفت و نیز توسعه در روستای خود را ضمن «وابستگی به شهر» بهطور نسبی فراهم نمودهاند.
سارا قهری للکلو، رسول درسخوان،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف و زمینه ها: امروزه از اهمیت میادین که روزگاری محل تعامل ساکنین شهر بوده کاسته شده و ماهیت آن به کلی تغییر کرده است.پژوهش حاضر با هدف شناسایی پارامترهای موثر بر ارتقاء کیفیت فضا و حفظ هویت تاریخی میدان و ساماندهی میدان از طریق ارائه راهکارهای علمی و عملی جهت ارتقاءکیفی فضا و حفظ هویت تاریخی انجام شد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و جامعه آماری در پژوهش حاضر افراد حاضر در میدان میباشد. نمونه گیری تصادفی از افراد با سنین و بینش های مختلف پس از شروع با حداقل تعداد،تا زمانی ادامه پیدا کرد که به اشباع نظری در حیطه تحقیق برسیم. ابزار گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای میباشد. تحلیل در قالب پرسشنامه باز و بسته محور بوده که روایی پرسشنامه به صورت روایی صوری(نظرات کارشناسان) مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از تکنیک swot واز طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از میان آیتم های مختلف جهت خاطره انگیزی میدان ، نام میدان قراملک با 59.3 درصد یادآور قدمت تاریخی و با ارزش بودن فضاست و با نام بردن این فضا،یک مکان تاریخی و سرزنده در ذهن افراد مجسم میشود.مجموع عوامل و کاربری ها از جمله مسجد جامع،حمام تاریخی،جاده ابریشم و ... در ایجاد هویت فضای میدان تاثیرگذار بوده است.جاده ابریشمی که در گذشته از این محدوده عبور میکرد و امروزه خبری از آن نیست،تاثیر منفی در تصویر ذهنی افراد داشته است. با طراحی و بهبود وضعیت کیفی فضا میتوان میدان را به یک فضای جمعی جهت ارتقاء سطح روابط اجتماعی ،که قشرهای مختلف مردمی بتوانند حضور پیدا کنند تبدیل کرد و تقویت و پیوند فضایی و بصری عناصر سازنده میدان میتواند در ایجاد مرکزیتی جاذب برای محله موثر باشد.
مهروسادات میرزاده طباطبایی، مریم رباطی، زهرا عزیزی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
هدف از انجام این تحقیق تعیین الگوی مکانی پراکنش فضای سبز شهری با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکهای و ویکور (مطالعه موردی: منطقه 5 شهر تهران) بود. پس از انقلاب اسلامی به دلایل مختلف از جمله سرریز جمعیت به تهران با افزایش جمعیت و توسعه رو برو بوده است و این امر اهمیت دو چندان بررسی فضای سبز در مناطق مختلف این شهر را موجب میگردد. دو نوع پرسشنامه استفاده گردید. پرسشنامه اول، با روش نمونه گیری از نوع در دسترس از بین حاضرین در پارکهای منطقه مورد مطالعه تکمیل گردید. سپس با استفاده از مدل ویکور تجزیه و تحلیل نتایج صورت پذیرفت. پرسشنامه دوم بین خبرگان مربوط توزیع و با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای تحلیل شد. با توجه به اینکه عوامل تجهیزات مناسب، وسعت کافی و مناسب بودن برای بازی کودکان بالاترین وزنها را به خود اختصاص دادند؛ پیشنهاد میگردد، مکانهایی برای احداث فضای سبز در منطقه مورد مطالعه تعیین گردد تا از این طریق تعداد فضای سبز افزایش یابد. از موقعیت مکانی به عنوان عاملی مهم یاد شد. انجام این امر مهم میتواند از طریق احداث پارکها در مکانهای نزدیک به مکانهای مسکونی و دور از مکانهای نظامی و شریانی صورت پذیرد. نواحی 5 و 2 از فقدان فضای سبز و نارضایتی ساکنین از فضای سبز رنج میبردند که بدین ترتیب پیشنهاد میگردد؛ اولین نواحی جهت افزایش فضای سبز و بهبود آن توسط شهرداری منطقه باشند.
ابوالفضل معرفی، آرش صدری، هادی غلامی نورآباد، بهزاد سعیدی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
راهبرد توسعه خوشه ای
[1]، از جمله الگوهای موفق سازماندهی واحدهای کسب و کار کوچک و متوسط
[2] است که بیش از سه دهه در کشورهای مختلف، بیشترین موفقیت را در توسعه منطقه ای به همراه آورده است. این راهبرد در جهت تقویت توان رقابتی و ابزاری جهت ارتقاء رقابت پذیری در دهه 1990 توسط توسط مایکل پورتر مطرح گردید. محققان توسعه سرزمینی معتقدند شکل گیری خوشه های گردشگری، استعداد رقابت پذیری را ارتقا بخشیده و در بهبود مزیت های رقابتی و توسعه منطقه ای موثر است. از این رو دست یابی به مزایای رقابتی، خوشه های گردشگری را به یک نقطه کانونی توجه علمی و سیاست گذاری تبدیل کرده است. با این توضیحات هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل نقش خوشه های گردشگری بر توسعه رقابت پذیری منطقه ای و با این فرضیه که به نظر می رسد هر چه شدت روابط در خوشه های گردشگری بالاتر رود، رقابت پذیری منطقه ای هم افزایش می یابد، می باشد. روش تحقیق، از نوع توصیفی-تحلیلی است و از پرسش نامه جهت جمع آوری داده ها استفاده گردیده است که پس از تایید روایی و پایایی، داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار های
spss و
lisrel مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق ارتباط بین افزایش شدت روابط در خوشه های گردشگری با افزایش رقابت پذیری منطقه ای تایید می نماید. همچنین عوامل موثر بر توسعه و تحریک رقابت پذیری منطقه ای را به ترتیب درجه تأثیر در قالب 4 عامل:1) روابط اجتماعی؛ 2) روابط مکانی جغرافیایی؛3) روابط اقتصادی و 4) روابط نهادی- سازمانی معرفی می کند.
مراد ابراهیمی، حسن افراخته، حمید جلالیان،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
چکیده: علیرغم گذشت چندین دهه از مطرح شدن رویکرد کشاورزی پایدار در کشور، نظام متعارف کشاورزی کماکان بر بکارگیری هرچه بیشتر از فناوریهای غیربومی، نهادههای شیمیایی و بهرهبرداری بیرویه و بیاندازه از طبیعت استوار است؛ بنابراین شکلگیری و گسترش کشاورزی پایدار با چالشهای اساسی مواجه است. در پژوهش حاضر محققان با وقوف بر اهمیت موضوع پایداری کشاورزی به ویژه در مناطق روستایی کشور و نقش آن در حفظ منابع پایه، موضوع پایداری کشاورزی را در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کوهدشت مورد توجه قرار داده و به بررسی و تحلیل شکاف پایداری کشاورزی در این منطقه پرداختهاند. به این منظور با توجه به موقعیت استقرار روستاها (دشتی، کوهستانی و پایکوهی) تعداد 20 روستا به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب گردید، شاخصهای مربوط به پایداری کشاورزی تدوین و پس از تکمیل پرسشنامهها توسط بهرهبرداران کشاورزی، عملیات کدگذاری و ورود دادهها در نرمافزارهای Excel و SPSS انجام گرفت. سپس با بهرهگیری از تحلیل تصمیمگیری چندمتغیره تاپسیس، روستاهای مورد مطالعه از نظر پایداری کشاورزی ردهبندی شده و با استفاده از تحلیل خوشهای در قالب چهار خوشه (بسیار ناپایدار، ناپایدار، نیمهپایدار و پایدار) تقسیمبندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد سطح پایداری کشاورزی در سه بعد اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی در روستاهای این منطقه ناموزون است. این ناموزونی هم در سطح دهستانهای سهگانه این بخش و هم با توجه به موقعیت استقرار روستاهای مورد مطالعه دیده شد.