143 نتیجه برای توسعه
حامد بنی عامریان، علیرضا عندلیب، لعلا جهانشاهلو،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی جامع در خصوص احیاء مراکز تاریخی، علیرغم حفظ ویژگی های اصلی فضایی به دنبال ارتقاء کلیه کیفیت های مکان تاریخی بوده و سعی در نقش انگیزی محرکهای توسعه در فرایند بازآفرینی تاریخی دارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت مؤثرترین مؤلفههای بازآفرینی محرک توسعه مراکز تاریخی به دنبال انطباق روابط میان معیارها بر هسته تاریخی شهر کرمانشاه بوده است. روش تجزیه و تحلیل دادگان در این پژوهش از نوع کمی بوده و مؤلفههای چارچوب نظری در قالب یک پرسشنامه محقق ساخت با سؤالات بسته، در معرض اعتبارسنجی خبرگان مسلط بر بافت قدیم شهر کرمانشاه (به تعداد 15 تن و به صورت هدفمند و در دسترس) قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و توسط نرم افزار SPSS، بررسی گردیده و مقدار 76/0 نشانه قابل قبول بودن میزان پایایی است. همچنین انطباق مؤلفهها بر بافت مورد مطالعه، به کمک نرم افزار رپید ماینر، در قالب دو درخت تصمیم گیری ترسیم، و رتبه اهمیت مؤلفهها استحصال گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که هسته مرکزی بافت تاریخی کرمانشاه، به دلیل حجم بالای تخریب کالبدی نیازمند شکل گیری ساخت و ساز جدید در عین توسعه زیرساختها بوده و عمده کارکردهای موجود، نیازمند بازتولید هویت تاریخی می باشند. همچنین زمینه برای تزریق پروژه پرچم در ترکیب با توسعه دسترسیها و زیرساختهای شبکه محلی به منظور تغییر روحیه مکان الزامی به نظر می رسد. ازدیگر نتایج آن که محرکهای توسعه می بایست نقش هسته تاریخی را در کلیت شهر، تعریف و تدقیق نموده و آن را به مثابه محرک توسعه، به بافت پیرامون در یک شبکه همپیوند متصل سازند. نتایج تطبیق مدل مفهومی پژوهش بر هسته تاریخی کرمانشاه، تأیید می نماید که معیارهای اصلی مدل، تا حدود زیادی قابلیت انطباق بر مرکز تاریخی شهرهای ایرانی را دارند.
آقای حمید فخیم زاده، دکتر هادی سروری، دکتر محمدهادی مهدی نیا، دکتر مهدی محمودزاده واشان،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
شهر نیازمند ایجاد برند شهری و اتخاذ راهبردهای متناسب با گستره ذینفعان به ویژه گردشگران است لذا طرح های توسعه شهری در نوع جهت گیری های برند شهر موثر هستند. از این رو، این مقاله قصد دارد تا پس از شناسایی مولفه های تاثیرگذار مدل معادلات ساختاری پژوهش را در جهت رتبه بندی مولفه ها ایجاد و با ماتریس فورنل و لارکر همبستگی بین مولفه ها را بررسی نماید. مقاله حاضر از نوع کاربردی و جمع آوری داده ها با روش پژوهش ترکیبی همگرا، از طریق مطالعات کتابخانه ای، پرسش نامه محقق ساخته و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. قلمرو مطالعاتی، شهر بیرجند و نمونه آماری در بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی، 19 نفر از خبرگان شهری و در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 381 گردشگر بودند. یافته های مصاحبه ها مشخص کرد در برندسازی شهر بیرجند باید به غلبه نقش نظامی- دانشگاهی شهر بر جنبه تاریخی شهر، اقتصاد خدماتی شهر، سرمایه های فرهنگی و هنرهای در حال فراموشی، مهاجرت و اجرای پروژه های پیشران و محرک توسعه توجه گردد. هم چنین مدل پژوهش نشان داد در راستای تحقق برنامه های برندسازی شهری، طرح های توسعه شهری بر مولفه های تصویرذهنی و منظر بیشترین اثر مثبت را دارند. همبستگی بین مولفه ها نیز نشان داد بیشترین ارتباط بین مولفه های تصویر ذهنی و منظر به میزان 0.66 می باشد.
مریم رحمانی لشگری، علیرضا استعلاجی، آزیتا رجبی، مجید ولی شریعت پناهی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
پایداری اجتماعی امروزه بهعنوان مهمترین بعد توسعه پایدار، جایگاه مهمی در برنامهریزیهای شهری دارد و پیوسته با افزایش مشکلات اجتماعی و واگرایی بین محلات از نظر انجام و مشارکت، بر اهمیت آن در برنامهریزیها افزوده می شود. از این رو این امر نیاز به بررسی های بیشتری در مطالعات شهری دارد. این پژوهش بهمنظور بررسی نقش مشارکت اجتماعی در توسعه پایداری اجتماعی محلات انجام شده است. برای این منظور میزان تاثیر معناداری این دو متغیر، مورد سنجش قرار گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی میباشد جمعآوری داده ها به روش کتابخانهای و میدانی بوده است. جامعه آماری پژوهش از گروه خبرگان تشکیل شده است که به روش در دسترس 20 نفر بهعنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسش نامهای که براساس مبانی نظری و مطالعات انجام شده در مقیاس پنج درجهای لیکرت طراحی شده، می باشد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از معادلات ساختاری و به کمک نرمافزار ایموس انجام شده است. نتایج بهدست آمده نشان داد که مشارکت اجتماعی شهروندان در محلات با ضریب (بتا) 732/0 بر توسعه پایدار اجتماعی این محلات تاثیر مثبت دارد و رابطه این دو متغیر با هم معنادار میباشد. بهعبارتی دیگر با تقویت مشارکت اجتماعی توسعه پایدار اجتماعی نیز تقویت خواهد شد. و متغیرهای حس تعلق به مکان، رضایت از محله، مشارکت در فعالیتهای محلهای و اعتماد نیز بر متغیر مشارکت اجتماعی در محلات اثرگذاری مثبتی دارند.
ابوالفضل قنبری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
شوراهای اسلامی بهعنوان یکی از عناصر مهم سیستم مدیریت شهری بهعنوان نهاد، سیاستگذار، تصمیمگیر و با اندکی تسامح قانونگذار در سطح محلی مطرح است که باید برای ایفای نقش خود از جامعیت عملکردی برخوردار باشد تا بتواند وظایف سیاستگذاری و نظارتی را نسبت به تمام امور در حیطه قلمرو شهر و سازمانهای ذیربط در مقیاس محلی به انجام رساند. لذا، هدف از تحقیق حاضر سنجش میزان اثرگذاری عملکرد شورای شهر در بهبود فرآیند مدیریت و توسعهپایدار شهری در کلانشهر تبریز میباشد و از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی – تحلیلی و جهت جمعآوری اطلاعات از مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، کلیه شهروندان و ساکنان بالای 18 سال کلانشهر تبریز میباشد. این شهر مطابق سرشماری سال 1395 دارای ۱۵۵۸۶۹۳ نفر جمعیت و 497898 خانوار بوده است. جهت تعیین تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که 327 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نحوه نمونهبرداری نیز با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای به تفکیک مناطق دهگانه انجام گرفت. همچنین جهت تجزیهوتحلیل دادهها و اطلاعات از آزمونهای تیتک نمونهای، کروسکالوالیس، تحلیل واریانس، رگرسیون و تحلیلمسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین شاخص نحوه عملکرد شوراهای اسلامی 76/2 و آمار تی آن 59/6- است که وضعیت نامطلوب عملکرد شورای شهر را نشان میدهد و عملکرد شورای اسلامی این شهر در منطقه 9 (با میانگین 80/248)، منطقه 8 (با میانگین 38/239) و منطقه 2 (با میانگین 33/204) نسبت با سایر مناطق مطلوب ارزیابی شده است. همینطور، میانگین همه شاخصهای توانمندسازی شوراهای اسلامی شهر در زمینه توانمندی شوراهای اسلامی کمتر از مطلوبیت عددی 3 بوده و آماره آنها بهصورت منفی برآورد شده است. در نهایت، عملکرد شوراهای اسلامی در بعد اقتصادی (اشتغال، درآمد و سرمایهگذاری) با اثر کلی 608/0 بیشترین تأثیر و در بعد کالبدی با اثر کلی 210/0 کمترین تأثیر را در تحقق توسعهپایدار داشته است.
واژگان کلیدی: عملکرد شورای شهر، مدیریتشهری، توسعهپایدار شهری، کلانشهر تبریز.
اعظم صالحی، مسعود پورکیانی، مهدی محمدباقری، سنجر سلاجقه،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
ازآنجاکه برندسازی شهری یکی از پویاترین فعالیتهای در حوزه خطمشیگذاری در عصر حاضر محسوب میشود که نقش مهمی در توسعه پایدار منطقه ایفا میکند و با توجه به رشد روزافزون توسعه شهری در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، زیستمحیطی و... نیاز به یک برنامهریزی هدفمند و جامع برای همگام شدن با توسعه پایدار میباشد. این پژوهش با توجه به مؤلفههای توسعه و تأثیر آن بر شاخصهای برندسازی شهری بر آن است تا بتوان با بررسی آنها به بهبود وضعیت توسعه و برندسازی شهری در استان کمک نماید. روشهای گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانهای و پرسشنامه میباشد. جامعه آماری این پژوهش از دو گروه تشکیل شده است. گروه اول را خبرگان آگاه به موضوع که تعداد افراد موجود در این جامعه آماری نامشخص و حجم نمونه مورداستفاده 50 نفر میباشد. گروه دوم شامل سیاستگذاران و مدیران ارشد، کارکنان دارای تحصیلات عالی در استان بوشهر با تعداد 37751 نفر میباشند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 382 نفر تعیین شده است. دادههای مورداستفاده در این پژوهش از طریق 4 پرسشنامه که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرارگرفته است، جمعآوری گردیدند. برای اندازهگیری سازهها و روابط بین آنها با استفاده از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرمافزار SMART PLS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95 درصد، متغیرخطمشی برندسازی شهری با مدل توسعه رابطه مثبت و معناداری دارد. لذا پیشنهاد میگردد سیاستگذاران و مدیریت شهری با توجه به رابطه خطمشی برندسازی شهری با ابعاد توسعه، جهت برندسازی شهری استان و بهبود ابعاد توسعه برنامهریزی نمایند.
واژگان کلیدی: مدل، توسعه، خطمشی، برندسازی شهری.
. نویسنده مسئول: استان کرمان، کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، دانشکده مدیریت، گروه مدیریت،
حسین صداقت نوری، محمدرضا پورجعفر، نادر زالی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
این پژوهش به بررسی معیارهای مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلانشهرها میپردازد. بر اساس روش تحلیل محتوا در بررسی نظریات مطرح در این حوزه، یک مدل مفهومی ویژه تدوین شده که نقش شاخصهای مختلف اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی را ارائه میدهد. همچنین، مبتنی بر روش موردپژوهی، شهر لواسان بهعنوان نمونه موردی، انتخاب شد تا درک واقعبینانهای از نقش مؤلفههای مختلف بر مدیریت پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلانشهرها فراهم آید. روش پژوهش مبتنی بر روشهای کمی و کیفی بوده است. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی پرسشنامههای هدفمندی تهیه گردید. جهت یافتن روابط متغیرها، برای تجزیهوتحلیل اطلاعات پرسشنامهها، از فن آماری SPSS21 و Smart-PLS استفادهشده است. 376 پرسشنامه در ارتباط با مؤلفههای مدیریت توسعه پایدار شهری تحلیل شده است. نتایج تحلیلها، نمایانگر آن است که مؤلفههای اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری شهر در حال شکوفایی لواسان را میتوان در ابعادکالبدی- فضایی، کیفیت زندگی، مدیریت هوشمند، عدالت و برابری و حکمروایی و قانونگذاری بهینه بررسی کرد. همچنین نتایج نشان میدهد که عامل کالبدی– فضایی مهمترین معیار اثرگذار میباشد. همچنین مسیر تحلیل عاملی نشان میدهد که دستیابی به شکوفایی شهری در شهرهای پیرامون کلانشهرها از مدیریت شهری هوشمند آغاز میشود، حکمروایی و قانونگذاری مناسب در زمینه زیرساختهای کالبدی- فضایی و زیرساختهای کیفیت زندگی سبب گسترش عدالت و برابری در شهر و در نهایت منجر به شکوفایی شهری میگردد.
واژگان کلیدی: مدیریت توسعه پایدار، شکوفایی شهری، شهرهای پیرامون کلانشهرها، لواسان.
. نویسنده مسئول: pourja_m@modares.ac.ir
حمید رضا محمدی، محسن پاکپرور،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
در ارتباط با مسکن محرومین امکان دسترسی به مسکن مناسب برای هر خانوار ایرانی در حد نیاز خانوار بهگونهای که دغدغهی مسکن فراتر از سایر عرصههای زندگی خانوار نباشد و دسترسی پایدار و ایمن به مسکن خانوار نیز تضمین گردد، مبین چشمانداز آرمانی بخش مسکن در مطالعات اسنادی، در ارتباط با گروههای محروم است. هدف از این مطالعه دستیابی به مجموعهی راهبردها و شاکلهی عمومی برنامههای واقعنگر و اثربخش در زمینه حمایت از مسکن محرومین و اقشار کمدرآمد است که ضمن تعیین حدود و نوع مداخله دولت در ارتباط با مسکن و گروههای اقتصادی مختلف، موجب برخورداری سریعتر گروههای هدف از برنامههای حمایتی گردد. این پژوهش که بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و مدل برنامهریزی استراتژیک QSPM است و به بررسی یافته های مطالعات و نتایج حاصل از بررسی مصاحبه با کارشناسان حوزه جغرافیا و برنامهریزی شهری پرداخته است. تحلیل های حاصل از SWOT نشان داد که 1- بی توجهی به عدم استفاده توامان فرایند مدیریت و بهرهبرداری مسکن اقشار کمدرآمد مبتنی بر مشارکت نهادهای اجتماعی محلی و تشکلهای غیردولتی 2- عدم شناخت لازم و یا بیتوجهی به تنوع نیازهای اقشار محروم و بیتوجهی به ویژگیهای خاص گروههای هدف 3- عدم تعادل میان بهرهمندی افراد مختلف در گروههای مختلف، در قبال برنامههای حمایتی منجر به ناکارآمدی سیاستهای محرومین و بر خورداری این گروه از مسکن حمایتی گردیده است. دو محور دستهبندی گروههای هدف و سیاستهای کلان اعم از «برنامههای توانمندسازی» و «جلب مشارکت با بهره بره برداری از توان محلی و ظرفیتهای درونی با توسعه و تنوعبخشی به توانمندسازی»، همراه با سیاست عام تعادلبخشی در راستای افزایش ظرفیت در بخشهای غیردولتی مبتنی بر مشارکت خانوار برخورداری سریعتر خانوارها از برنامههای حمایتی مسکن و مشارکت همه ذینفعان در برنامهریزی را فراهم میآورد.
واژگان کلیدی: برنامههای توسعه، مسکن محرومین، گروههای هدف، تحلیل SWOT، مدل .QSPM
. نویسنده مسئول: pakparvar_mohsen@yahoo.com
فاطمه حاجی زاده، سید حامد میرکریمی، عبدالرسول سلمان ماهینی، مرجان محمدزاده،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
با رشد روزافزون جمعیت شهرها در جهان امروز، فضای فیزیکی شهرها نیز توسعه و گسترش یافته و زمینهای اطراف را اشغال کرده است. در این شرایط، نگاه توسعه به فضای درون شهر میتواند از مبانی مهم برنامهریزی توسعه شهرها بشمار آید. هدف این تحقیق تعیین و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعه فضای درون شهری گرگان از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و بودم شناختی با استفاده از مدل دلفی و مطالعات کتابخانهای بوده است. انتخاب کارشناسان گروه دلفی به عنوان اعتبار نتایج متکی بر قضاوت آنها، یک جزء مهم در روش دلفی است، در این زمینه اعضای دلفی مشتمل بر پانزده کارشناس از سازمانهای شهرداری و شورای شهر، استادان دانشگاهی و ارایهدهندگان خدمات فرهنگی، پزشکی و نیروی انتظامی، برنامهریزان شهری و شهروندان معمولی بودهاند که با استفاده از پرسشنامه نظرات آنها گردآوری شد. پرسشنامهها طی 4 مرحله برای رسیدن به اجماع تکرار گردید. شرکت کنندگان اهمیت هر شاخص را در مقیاس 5 طیفی لیکرت مشخص کردند (کم اهمیت= 1 تا اهمیت بسیار زیاد = 5). در مجموع 24 شاخص برای 3 گروه اقتصادی، اجتماعی و بومشناختی شناسایی شدند و سپس درجه اهمیت و درصد اهمیت هریک تعیین گردید. برای گزینش شاخصهای مورد نظر نمودار اهمیت شاخص طراحی و تنظیم شد. نتایج نشان داد که مهمترین شاخص، احساس امنیت و سپس آلودگی صوتی و آلودگی محیطی است. نتایج می تواند در راستای برنامهریزی برای بهبود فضای درون شهری جهت رفاه بیشتر و ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین، به برنامهریزان شهری و سازمانهای مرتبط کمک نماید. اولویت بندی شاخص ها نقشه راهی برای اقدام های مسولان فراهم می کند.
نفیسه ورکیانی پور، سید محمدرضا حسینی، روح الله سمیعی، مجید اشرفی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
زنان نقش مهمی در ارتقای اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه ایفا میکنند، بنابراین هویت دادن و استقلال بخشیدن به آنان و فراهم کردن زمینه مشارکت فعال آنها در امور مختلف اقتصادی ـ اجتماعی بهخصوص فعالیتهای کارآفرینی در مناطق شهری، عامل بسیار مهم این نیروی عظیم است. ابتدا به بررسی و تجزیه و تحلیل مشخصههای جمعیتشناختی خبرگان پرداخته میشود و سپس مؤلفههای زنجیره ارزش کارآفرینی و توسعه پایدار اجتماعی شناسایی شده را با استفاده از نظر خبرگان (که 20 نفر از زنان برتر کارآفرین استان گلستان هستند) و به کمک روش دلفی فازی و انجام فازی زدایی غربال و مؤلفههای متغیرهای موردنظر انتخاب میگردد، همچنین روایی و پایایی پرسشنامهها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی و نرمال بودن توزیع مؤلفهها و نمونهی آماری توسط آزمون کلوموگرونوف ـ اسمیرنوف و آزمون t ـ ادستودنت انجام میشود. در بخش اول مقاله با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و با بهرهگیری از نرمافزار Expertchoice به اولویتبندی و رتبهبندی ابعاد و مؤلفههای زنجیره ارزش کارآفرینی (توسط 198 نفر از زنان کارآفرین استان گلستان) پرداخته میشود. در بخش دوم مقاله برای سنجش روابط بین توسعه کارآفرینی زنان بر اساس زنجیره ارزش کارآفرینی و توسعه پایدار اجتماعی از تحقیق همبستگی و معادلات ساختاری برای آزمون تحلیل عاملی و روش آزمون تحلیل عاملی با استفاده از نرمافزار Smart pls2 استفاده شده است که این ارتباط معنیدار است، زیرا در تحقیق همبستگی نه تنها روابط بین متغیرها را میتوان کشف کرد بلکه نوع و میزان ارتباط متغیرها با یکدیگر نیز از این طریق به دست میآید و سپس به بحث و تفسیر نتایج پرداخته شد و مدل توسعه کارآفرینی زنان بر اساس زنجیره ارزش کارآفرینی با رویکرد توسعه پایدار اجتماعی ارائه گردید. این مدل در تدوین توسعه کارآفرینی زنان کمک شایانی نموده و نقاط قوت و ضعف را به خوبی نمایان میسازد.
- ولی الله قاسمی گیلوایی، افشین قربانی پارام،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
طراحی مسکن از مهمترین الگوها و رویکردهای مهم در راستای توسعه پایدار اجتماعی است؛ چرا که امروزه با توجه به تغییرات زیاد در بحث کالبدی، شهرها با مشکلات بسیاری مواجهه هستند. بنابراین اتخاذ شاخص های مطلوب جهت طراحی برج های مسکونی بسیار مهم است. در این تحقیق هدف بررسی شاخص های طراحی برج مسکونی در راستای توسعه پایدار اجتماعی در کلانشهر تهران بوده است. روش تحقیق با توجه به ماهیت آن توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است . جامعه آماری پژوهش حاضر کارشناسان معماری عضو سازمان نظام تهران را تشکیل دادهاند. با توجه به استعلام از سازمان نظام مهندسی، جامعه آماری را 22000 نفر از کارشناسان و اعضای سازمان نظام مهندسی تهران تشکیل داده اند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون فریدمن نشان داد که طراحی فضاهای باز هنری، فرهنگی، بازی و تفریحی در برج ها در ارتقاء تعاملات و حس تعلق و دور کردن اثرات منفی زندگی صنعتی بر روی ساکنان با وزن 81/17، طراحی انعطاف پذیری برج ها و مرتفع سازی محدودیت های سازه ای با راهکار هایی مانند (طراحی نواری برج ها و طراحی آتریوم و تسهیل دسترسی مناسب و تعبیه فضاهای باز...) در توسعه پایدار و ارتقاء حس رضایت ساکنان با وزن 51/17 و همچنین شاخص مدیریت قوی در برج ها و عملکرد مناسب در طراحی بام و همکف و ایجاد فضاهای مناسب اجتماعی (تعاملاتی، ورزشی، فرهنگی، و هنری.....) در کاهش مشکلات برج نشینی و ایجاد سرزندگی و مشارکت عمومی با وزن 42/17 به ترتیب در رتبه های اول تا سوم اهمیت قرار گرفته اند. بنابراین توسعه پایدار اجتماعی در طراحی برج های مسکونی موثر است.
حسین شریفی، مهرداد رمضانی پور، لیلا ابراهیمی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
امروزه سکونتگاههای انسانی، در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند. این مخاطرات که آسیبهای جانی و مالی فراوانی را با خود به همراه دارند نیازمند اقدامات پیشگیرانه میباشند. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی توسعه فضای شهری در راستای مواجهه با مخاطرات محیطی در شهرستان نور میباشد. روش انجام این تحقیق نیز توصیفی میباشد. جمعآوری دادهها با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی و پرسشنامهای میباشد.جهت تحلیل پرسشنامهها از روش ANP و روش منطق فازی به ارزشگذاری هریک از معیارها و تعیین ضرایب اهمیت آنها پرداخته شود و براساس نتایج آن، ارزیابی فضایی با استفاده از نرمافزار ArcGis صورت گرفت و پهنههای مخاطره مشخص گردید. با توجه به نتایج پهنهبندی پتانسیل خطر، نواحی شمالی و جنوبی شهرستان،دارای بیشترین پتانسیل مخاطرات میباشد. جهت پیشبینی میزان توسعه مناطق مسکونی نیز از مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و اتوماتوی سلولی استفاده گردید. نتایج نشان داد که گسترش مداوم مناطق ساخته شده در دهههای گذشته باعث تغییرات سریع کاربری زمین شده و مناطق ساختهشده این شهرستان از 43/2% کل مساحت در سال 2010 به 68/3% در سال 2019 افزایشیافته است. نتایج همچنین نشان داد که بدون توجه به مخاطرات طبیعی، مناطق ساختهشده افزایش خواهند یافت و در نتیجه شهرنشینی، مناطق ساخته شده بیشتر به سمت اراضی پر خطر سوق پیدا خواهند کرد. با این حال اگر سیاستهای توسعه پایدار بهطور کامل اجرا شوند، شهرها و مناطق ساختهشده قادر خواهند بود فضاهای توسعه خود را به خاطر منافع خود شهر و ساکنان آن از مناطق پرخطر حفظ کند.
فرزاد کرمی، حمید برقی، یوسف قنبری،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
حکمروایی خوب با دارا بودن مهمترین اصول و معیارهای نظیر مشارکت مردمی، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، شفافیت، کارایی و اثربخشی، عدالت و برابری، اجماع گرایی و مشروعیت یکی از رویکردهای نوین مدیریتی و رهیافت جدید توسعه و کاهش فقر به ویژه در نواحی روستایی میباشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی الگوی حکمروایی خوب روستایی در بخش مرکزی شهرستان پلدختر و بخش موسیان شهرستان دهلران تدوین شده است. حجم نمونه پژوهش طبق فرمول کوکران، 284 نفر از سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای دو بخش مرکزی و موسیان هستند. تجزیه و تحلیل دادههای استنباطی با استفاده از آزمون T صورت گرفته است، همچنین رتبهبندی روستاهای نمونه به لحاظ وضعیت حکمروایی روستایی با استفاده از تکنیک چند معیاره TOPSIS صورت گرفته است. نتایج بدست آمده از روش تاپسیس نشان میدهد که وضعیت حکمروایی در بخش موسیان شهرستان دهلران بهتر از بخش مرکزی شهرستان پلدختر میباشد، و آزمون تی تک نمونهای نشان داده است که میانگین همه مولفههای حکمروایی خوب روستایی بالاتر از حد متوسط بوده و مقدار سطح معنیداری آنها کمتر از 05/0 است. نتایج آزمون لوین نیز نشان میدهد بین دو بخش مرکزی و موسیان در خصوص حکمروایی و مولفههای آن به جز مسئولیتپذیری تفاوت معناداری وجود دارد (t≥1.96; p≤0.05)؛ در بخش موسیان میانگین مولفههای (مشارکت، پاسخگویی و شفافیت) بیشتر از بخش مرکزی پلدختر و در مولفه های (قانونمندی، توافق جمعی، عدالت محوری، کارایی و اثربخشی) کمتر از بخش مرکزی پلدختر بوده است.
محمدرضا هاتفی اردکانی، محمد حسین سرائی، محمد مهدی کریم نژاد، سید علی المدرسی، سعیده موید فر،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
یکی از جنبه های پایداری توسعه شهری و توسعه کالبدی متوازن همسو با شرایط محیطی اکولوژیکی و اجتماعی اقتصادی است.در دهه های پایانی قرن بیستم، با وجود تلاش های بسیار در زمینه توسعه پایدار کالیدی فضایی شهرها این موضوع هنوز یکی از چالش های مهم جغرافیدانان، شهرسازان، معماران و برنامه ریزان شهری باقی مانده است. دربسیاری از شهرهای کشورهای در حال توسعه، شهرگرایی شتابان و افزایش میزان جمعیت شهرنشین، موجب تشدید مخاطرات زیست محیطی شده است.این امر در شهرهای کوچک از اهمیتی دوچندان دارد.زیرا توسعه فیزیکی کالبدی علاوه بر تغییر کاربری اراضی، تامین نیازمندی های اساسی جامعه شهری از جمله تامین آب سالم و کافی، سرانه فضای سبز، مدیریت پسماند شهری و آلودگی های زیست محیطی را با محدودیت های جدی مواجه کرده است.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی است.جامعه آماری را اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه پژوهش در شهر اردکان تشکیل میدادند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند.از این رو در این پژوهش از نمونهگیری هدفمند قضاوتی(20 نفر از اساتید دانشگاهها و متخصصین عرصه پژوهش) به منظور انجام و اجرایی شدن پژوهش انتخاب شدند. در جهت دستیابی به اهداف پژوهش با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدلسازی ساختاری تفسیری(ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مولفه ها،تحلیل شدند. نتایج حاصل از مدل ساختاری تفسیری عوامل موثر بر توسعه درونی شهر نشان داد که مدل بدست آمده در بر گیرنده سه سطح است و نتایج نشان داد که عوامل مدیریتی و کالبدی اساسیترین عوامل موثر بر توسعه درونی شهری است که باید در وهله اول بر آنها تاکید شود به عبارتی دیگر هرگونه اقدام برای زمینه سازی در جهت توسعه درونی شهر، مستلزم توجه به این عوامل در کنار سایر عوامل یاد شده است.
شادی خوب، حمدالله سجاسی قیداری، علی اکبر عنابستانی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
امروزه کارآفرینی بهعنوان یک راهبرد نوین اقتصادی، می تواند نقش مؤثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی روستاها ایفا کند. بااینوجود مناطق روستایی عمدتاً از کمبود سرمایه-های مالی برای شروع کسب وکار و یا توسعه فعالیت های اقتصادی فعلی رنج می برند. دولت ها برای تسهیل در فرآیند اشتغالزایی و کارآفرینی در مناطق روستایی اقدام به ارائه وام های خوداشتغالی در قالب اعتبارات خرد روستایی نموده اند. لذا هدف این تحقیق تحلیل نقش اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی دهستان رادکان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه ای و به لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت انجام این تحقیق از روش های مختلف گردآوری اطلاعات (اسنادی، کتابخانه ای و اطلاعات میدانی) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 27 نفر کارآفرین بوده و همچنین با استفاده از فرمول کوکران و سطح خطای (06/0) 244 نفر از 13 روستا در دهستان رادکان بهعنوان نمونه تعیین گردید و نظرات آنان براساس شاخص های تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه، در رابطه با موضوع تحقیق موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهطورکلی اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی منطقه موردمطالعه نقش برجسته ای نداشته است. کارآفرینان نمونه در روستاهای موردمطالعه اغلب برای دریافت وام به پستبانک مراجعه نموده و بعدازآن، مابقی وجوه موردنیاز خود را از سرمایه شخصی تأمین می نمایند. همچنین به دلیل ناکافی بودن مبلغ وام، عدم دسترسی آسان به اعتبارات، عدمحمایتهای بیمه ای از کارآفرینان، طولانی بودن زمان دریافت اعتبارات از نهادها و متناسب نبودن مدتزمان بازپرداخت اقساط میزان رضایتمندی کارآفرینان با میانگین 32/2 و مردم روستایی با میانگین 91/1، بسیار کم می باشد.
ولی الله قاسمی گیلوائی، افشین قربانی پارام،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
صنعتی و مدرن شدن جوامع، تأثیر بسزایی را بر معماری-شهرسازی-محیطزیست، اقلیم و جغرافیا میگذارد؛ که در این میان میتوان به پدید آمدن بلندمرتبهسازی، وارونگی اقلیم، تغییر در جغرافیای جوامع و تخریب محیط زیست اشار نمود. ریشه مسائل و مشکلات در چند دهه اخیر، افزایش جمعیت-مهاجرتِ روزافزون به شهرها و کلانشهرها-تغییر در نیازها و خواستههای ساکنین شهرها و غیره است؛ که مدیران شهری-طراحان و معماران را با چالشی عظیم روبهرو میسازد. هدف اصلی این مقاله، بررسی تئوریک کاربریای همچون برج مسکونی از یک سو و اندیشههای مذکور در مقوله نظری از سوی دیگر با رویکرد توسعه پایدار اجتماعی و تأثیر آن بر حفظ محیطزیست با توجه به جغرافیای شهر تهران میباشد. این تحقیق بر اساس ماهیت، «توصیفی-تحلیلی» و به صورت «پیمایشی» است. به لحاظ هدف نیز «کاربردی» و به لحاظ دادهای، «کمی-کیفی» است. تعداد نمونه آماری 384 نفر بوده که از طریق ابزار پرسش نامه ها داده ها گردآوری شد. تحلیل ها در نرم افزار spss انجام گرفت. مهمترین نتیجه از این تحقیق را میتوان اینگونه بیان نمود که به واسطه ازدیاد جمعیت، بلندمرتبهسازی شکل گرفت و به واسطه آن، مسائلی همچون استفاد بیش از حد از منابع طبیعی و سوخت فسیلی، تخریب طبیعت، کاهش تعاملات اجتماعی، تغییر اقلیم، ایجاد ترافیک، افزایش آلودگی هوا و غیره، به بحرانی عظیم و ناینحل تبدیل گشته است.
مهندس میلاد خیاط، خانم عاطفه بساک، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر ابراهیم عفیفی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
با استفاده از مدلسازی رشد و توسعه شهری میتوان روند توسعهای متناسب با موقعیت شهر را با توجه به فاکتورهای زیستمحیطی و عوامل طبیعی و جمعیت پذیری ترسیم کرد. هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل توسعه شهری شوشتر است که بهعنوان ابزار مفیدی برای تجزیهوتحلیل فرایندهای پیچیده تحولات شهری استفاده شود. برای نیل به این هدف از دو پایگاه داده نقشه های کاربری های شهری فضاهای آموزشی، درمانی، مسکن و... و تصاویر ماهوارهای لندست برای کاربری های اراضی عمده مانند رودخانه، مناطق بایر، جنگل و... در سه دوره زمانی 1991، 2004 و 2014 در محیط نرم افزارهای GIS و MATLAB استفاده شد. نقشه های کاربری های شهری موجود پس از رقومی سازی، با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست بهروزرسانی شدند. سپس پارامترهای مؤثر در توسعه ی شهری بهعنوان ورودی با الگوریتم استنتاج نرو- فازی تطبیقی (ANFIS) وارد شدند و پس از آموزش برای سال های 1991 و 2004، بهمنظور ارزیابی عملکرد روش پیشنهادی، نتیجه پیش بینی توسعه شهری با استفاده از الگوریتم، با وضعیت موجود در سال 2014 مقایسه گردید که نتایج بسیار به واقعیت نزدیک و با صحت سنجی 93.7% است. نقشه تغییرات کاربری که نتیجه فرایند آشکارسازی تغییرات میباشد را میتوان بر اساس تصاویر چندزمانه سنجشازدور و تلفیق آن با نقشه های کاربری شهری تهیهکرده و پیامدهای مربوطه را موردبررسی قرار داد. استفاده از الگوریتم های هوشمند در این تحقیق به ما این امکان را داده که با صحت بالا مدلسازی را انجام دهیم. نتایج بهدستآمده قابلقبول بوده و این توسعه برای سال های آتی نیز پیش بینی شد.
نوید آهنگری، شهربانو موسوی، رضا شهبازنژاد،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
در عصر دانش، پیشرفت سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات عنصر اصلی پاسخگویی به بحرانهای روزافزون محیطی و اجتماعی - اقتصادی شهری تلقی میشود و شهرهای دانشبنیان با استفاده از آن در بهبود کیفیت زندگی شهروندان و کارایی خدمات در راستای توسعه پایدار شهری پیش می تازند. در این پژوهش، قابلیت و کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانشبنیان هدف بررسی قرار گرفته است. داده-های مورد تحلیل به طریق پیمایشی و از نمونه خبرگان به تعداد 66 نفر بنا به اشباع نظری که متشکل از کارشناسان معاونت شهرسازی مناطق 22 گانه شهرداری تهران بوده اند، گردآوری شده است. برای تجزیهوتحلیل داده های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS3 استفادهشده است. یافته های تحقیق نشان دادند که میانگین متغیرهای کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه شهری دانشبنیان تهران، همراه با تمام مؤلفههای آن بر اساس طیف 5 سطحی لیکرت که در دامنه امتیازات از 1 تا 5 کمی سازی شده اند، در دامنه 51/2 تا 5/3 قرار داشته و بنابراین وضعیتی نیمه پایدار دارند. همچنین تأثیر کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانشبنیان دارای ضریب معناداری بزرگتر از 96/1 بوده و از این رو، مسیر برای مدل اصلی پژوهش مورد تأیید قرار دارد. نتیجه این که بهره گیری از کاربرد و قابلیت سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه بخشهای فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند راه حلی برای رفع محدودیتهای توسعه شهری دانشبنیان در کلان شهر تهران باشد
سمیه جهان تیغ مند، امیر کرم، عزت اله قنواتی، سارا کیانی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
ژئوتوریسم یکی از گونه های مهم اکوتوریسم با رویکردی مسئولانه و حفاظت محور است که بر مردمی کردن علوم زمین و توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه بومی تاکید می کند به منظور ارزیابی و تبیین شرایط ژئوتوریسم یک منطقه و قابلیت های یک مقصد برای تبدیل شدن به یک ژئوپارک، ضرورت دارد تا مدل بهینه و مطلوب توسعه ژئوتوریسم مقصدهای گردشگری ارائه و تبیین شود. شهرستان فیروزکوه با داشتن سرمایه های متعدد میراث زمین، یکی از مناطق مستعد ژئوتوریسم محسوب می شود. با توجه به توان بالای ژئوتوریسم برای توسعه به عنوان یک ژئوپارک و عدم بهره گیری لازم از این توانها در توسعه شهرستان، ضرورت دارد تا مدل بهینه ای برای تحلیل توسعه قابلیت ژئوپارک در شهرستان ارائه شود. در این پژوهش از طریق روش های کتابخانه ای و پیمایشی و با استفاده از روش های ارزیابی ژئوتوریسم شامل روش فاسیلاس، روش GAM و روش محوطه های تنوع زمینی، ژئوسایتهای شهرستان مورد تحلیل قرار گرفت. عمده ژئوسایتهای منطقه علیرغم داشتن نمایانگری و قابلیت آموزشی بالا و ارزش زیبایی شناختی، ارتباط ضعیفی با جامعه بومی دارند و سطح آسیب پذیری و خطر اضمحلال آنها رو به افزایش است. همچنین از منظر سنجش قابلیتهای ژئوپارک مشخص شد که این شهرستان در حال حاضر، قابلیت تبدیل شدن به یک ژئوپارک مستقل را ندارد بر همین اساس مدلی برای توسعه قابلیت شهرستان برای تبدیل به یک ژئوپارک ارائه شده است که این مدل عمدتا مدیریت مشارکتی، کارآفرینی، گردشگران چند منظوره و گونه شناسی ژئوتوریسم و غیره تاکید دارد.
علی اکبر جعفرلو، منیره غفران، سحر نظری،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
با توجه به چالشهای اخیر مناطق شهری و روستایی کشور، در سالهای پیشرو، مناطق شهری و روستایی ایران با عدم قطعیتها و مسائل کلانی روبرو خواهند شد. آمایش سرزمین و رفع چالشهای مسائل کلان شهری و روستایی کشور در آینده نیازمند شناسایی این مسائل و برنامهریزی برای رفع و یا کاهش اثرت آن است. لذا در این پژوهش با استفاده از رویکرد آیندهپژوهی که دارای رویکردی کیفی- توصیفی است، به بررسی هدف تحقیق پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق و مطالعات کتابخانهای و همچنین به کمک نظرات 70 کارشناس در زمینههای مختلف تحصیلی، ابتدا مسائل کلان توسعه شهری و روستایی و آمایش سرزمین در افق ایران 1420 شناسایی شدند. در ادامه با روش تحلیل کیفی و نظر کارشناسان امر سناریوهای استراتژیک کشور برای رفع چالشهای آمایش کشور در افق 1420 ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که آمایش کشور در افق ایران 1420 با اختلالات ناگهانی پیشبینی نشده و افزایش عدم اطمینان در کنار تغییرات دگرگون کننده اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی، جمعیتی، ژئوپولتیک، تغییرات اقلیمی، فضای مجازی، افزایش نابرابریها و تهدیدهای پیشبینی شده و نشدهای روبرو خواهد بود. در این راستا 20 سناریوی آیندهنگر برای رفع مسائل کلان ارائه شده در پژوهش تدوین و طراحی شد که این سناریوها به منظور به چالش کشیدن مفروضات فعلی و طرح سوالات مهم برای آینده آمایش کشور ارائه و طراحی شدهاند. این سناریوها تعدادی ملاحظات استراتژیک را برای چگونگی آماده سازی آمایش کشور برای پاسخگویی به نیازهای در حال توسعه جامعه شهری و روستایی در افق آمایش کشور 1420 در مواجهه با آیندهای بسیار پویا و نامشخص نشان میدهد.
مجید گودرزی، علی اشکبوس، بهنام محمدی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
در رویکرد توسعه میان افزا پیشنهاد میشود که بهجای زیر ساختوساز بردن زمینهای حاشیهای شهرها، اراضی خالی و اراضی بافت تخریبی ماندهی درونشهری هدف توسعه قرار گیرند. با توجه به این مهم، در این مقاله سعی شده است به شناسایی و اولویتبندی موانع توسعهی میانافزای شهر زابل با استفاده از تکنیک چانگ پرداخته شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و بررسیهای پیمایشی (میدانی) است. جامعه آماری برای شناسایی موانع توسعه میانافزا شامل کلیه ساکنان شهر زابل در سال 1401 میباشد که حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر محاسبه شد. روش نمونهگیری، تصادفی هدفمند بوده و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 80/0 محاسبه گردید. با استفاده از آزمون تی تک نمونهای (t-test) در نرمافزار آماری SPSS موانع شناسایی و همچنین برای اولویتبندی موانع پیش رو، اطلاعات و دادههای موردنیاز از طریق واقعیتهای موجود شهر مذکور و پرسشنامه که از 20 کارشناس مرتبط تهیهشد، سپس با استفاده از تکنیک چانگ (AHP- FUZZY) دادهها و اطلاعات مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان میدهد مهمترین مانع اجرای طرح توسعه میانافزای شهر زابل، شاخص اقتصادی با وزن نهایی (483) میباشد.