سید حسین شاهد، بیژن رحمانی، پگاه مرید سادات،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
امروزه گردشگری و کارآفرینی مرتبط با آن، با ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهرهبرداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادیروستاها و درنتیجه در توسعۀ روستایی دارد. لذا هدف اصلی این مقاله تبیین مؤلفه های گردشگری و توسعه کارآفرینی پایدار در نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان همدان می باشد.روش تحقیق ازلحاظ هدف، کاربردی و روش شناسی از نوع پیمایشی و توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش طبق سالنامه آماری سال 1395 استان همدان برابر با 524688 نفر (23476 خانوار) در نظر گرفته شده است و همچنین، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و در نظرگرفتن 5درصد ضریب خطا، 396 نفر(سرپرست خانوار) در نظر گرفته شده است. نتایج نشان میدهد گردشگری روستایی در منطقه موردنظر با ایجاد اشتغال، افزایش سطوح درآمد، متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی، ایجاد روابط اجتماعی گسترده بین جامعه میزبان و میهمان به حفاظت از میراث فرهنگی و محیطزیست طبیعی کمک کرده و با جلوگیری از مهاجرت بیرویه و بهینهسازی بهرهبرداری از زمین به توسعه روستایی پایدار کمک میکند و از میان گویه ها « افزایش حمایت دولت (مانند بیمه، تسهیلات ارزان و ...) از سرمایه¬گذاران کوچک محلی در بخش گردشگری» ، «تسهیل مراحل راه اندازی کسبوکارهای گردشگری به لحاظ زمان و هزینه» ، «کاهش آلودگیهای محیطی و ارتقا بهداشت محیط در روستا (مدیریت پسماندها و جمعآوری زباله، رعایت بهداشت دام، ...» بیشترین تأثیر را در توسعه گردشگری و کارآفرینی محدوده موردمطالعه دارد.
علیرضا رحیمی، نادر ناظمی، جمال الدین هنرور،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
انرژی نقش اساسی در تأمین رفاه خانوارهای شهری و روستایی دارد و اصلاح الگوهای مصرف انرژی علاوه بر متعادل کننده های قیمت، مستلزم شناخت و اعمال متغیرهای فرهنگی و اجتماعی موثر بر الگوی مصرف و صرفه جویی است. با توجه به اهمیت صرفه جویی در مصرف برق و ارتباط آن با رفتار مصرف کنندگان، در پژوهش حاضر به بررسی تفاوت جوامع شهری و روستایی از نظر عوامل موثر بر صرفه جویی در مصرف انرژی برق پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه با خانوارهای شهری و روستایی شهرستان پلدختر می باشد. جامعه آماری شامل خانوارهای شهری و روستایی در شهرستان پلدختر میباشد (30012N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 379 خانوار (244 خانوار شهری و 135 خانوار روستایی) انتخاب گردید. در بخش تحلیل دادهها از آزمونهای تحلیل واریانس و رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت قابلتوجهی بین عوامل و شاخصهای موثر بر صرفه جویی در مصرف برق در مناطق روستایی و شهری وجود دارد. صرفه جویی در مصرف برق در مناطق شهری در درجه اول تحت تأثیر عامل فردی و عامل مدیریت رفتار و خرید می باشد، درحالیکه عامل موقعیتی مهمترین عامل صرفهجویی در مصرف برق خانوارهای مناطق روستایی است.
آئیژ عزمی، اکرم رزلانسری، لیلا مطاعی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
در سال های اخیر، طرح بهسازی مسکن روستایی با هدف بهبود وضعیت زندگی روستاییان تدوین و اجرا شده است. با این همه این طرح با مشکلات و چالش هایی روبرو بوده است که هدف از این مقاله بررسی مسائل و مشکلات پیش روی آن است. روش تحقیق کاربردی، غیر آزمایشی از نوع پیمایشی است که از ابزار پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات بهره برده شده است. جامعه آماری شامل 50 نفر از ناظران فنی شهرستان کرمانشاه است که به روش سرشماری تعیین شده اند. پایایی تحقیق از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شده است که برابر با 82/0 بوده است. روایی تحقیق با کمک نظر متخصصان تحقیق و همچنین ضریبK.M.O(برابر با 74/0) و آزمون بارتلت(معنی داری برابر با 0/0) بررسی و تایید شد. یافته های تحقیق نشان می دهند که ناظران فنی معتقد بودند، آگاهی روستاییان نسبت به طرح کم است، اما انگیزه روستاییان درباره بهسازی مساکن روستایی بالا است، با این همه مشکلات فرهنگی متعددی بر سر راه پروژه بهسازی وجود دارند که بایستی حل شوند. یافته ها نشان می دهند که با افزایش فاصله روستا از شهر کیفیت مصالح ساختمانی خانه ها کاهش یافته است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهند که 5 مولفه جنبه های فردی مردم و ناظران، تمایل و انگیزه مردم به بهسازی، میزان تاثیر بهسازی بر بهبود وضعیت مردم، چالش های قانونی و نظارتی پیش روی اجرای بهسازی و زمان اجرای پروژه بهسازی توسط مردم روستایی بر دیدگاه آن ها نسبت به بهسازی مسکن روستایی در شهرستان کرمانشاه تاثیرگذار بوده است. همچنین یافته ها نشان می دهند که با گذشت زمان آگاهی مردم به طرح بهسازی افزایش یافته و مخالفت ها نسبت به آن کاهش یافته است.
غلام دولتی، حسن افراخته، فرهاد عزیزپور، طاهر پریزادی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
خدمات روستایی، قدرت و جایگاه خدمات روستاها یکی از مباحث مهم در برنامه ریزی به شمار می رود و در بررسی الگوها و نظام های خدمات رسانی روستایی، جایگاه و اهمیت هر روستا از نظر بهره مندی از انواع خدمات روستایی و توان آن در دریافت یا انتقال خدمات، به عنوان یک عنصر و عامل ضروری شناخته می شود. تحلیل فضایی خدمات را می توان در مبحث عدالت توزیعی تشریح و تبیین کرد. نواحی روستایی بخش تنکمان در استان البرز در سالهای گذشته با پدیده مهاجرت روستایی رو به رو بوده و در عین حال از منظر بهره مندی از برخی خدمات روستایی با چالش هایی رو به رو بوده است. جهت برنامه ریزی مطلوب و بهینه برای نظام خدمات رسانی روستایی در این بخش، ابتدا ضرورت دارد تا وضعیت هر روستا از نظر بهره مندی از خدمات روستایی ارزیابی شود. بر این اساس از طریق تهیه پرسشنامه از 16 روستای منتخب این بخش، وضعیت هر روستا از نظر انواع مختلف خدمات روستایی بر اساس تعداد خدمات موجود ارزیابی شد و ماتریس تصمیم گیری تشکیل شد و سپس از طریق روش آنترپی، وزن هر یک از خدمات مشخص شده و سپس از طریق مدل کوپراس COPRAS اولویت بندی شد. نتایج نشان می دهد که؛ بیشتر روستاها دارای خدمات اولیه هستند. اما، در ارتباط با خدمات پیشرفته و جدید (که با تحولات رخ داده در روستاها بویژه فشردگی زمان و مکان مورد تقاضای روستاییان شده است)با چالش رو به رو هستند؛ مبتنی بر نوع خدمات بررسی شده، روستاهای بختیار، نوکند، محمد آباد خالصه، کریم آباد، قاسم آباد و دنگیزک برخوردارتر از بقیه روستاها هستند. بر اساس پراکندگی واحدهای خدماتی، الگوی حاکم(از بعد فضایی) خوشه ای است که زمینه ساز عدالت توزیعی در سطح فضای تنکمان نشده است.
علی منظم اسماعیلپور،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
گردشگری نقش مهمی در توسعه روستایی دارد. گردشگری ضمن تصحیل فرایند توسعه روستایی از طریق تنوع بخشی به فعالیتهای اقتصادی، حفظ یکپارچگی اجتماعی، حفاظت از محیط زیست، و تغییرات مثبت فضایی- کالبدی در سکونتگاههای روستایی میتواند منجر به افزایش کیفیت زندگی در نواحی روستایی شود. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی اثرات گردشگری بر ارتقاء سطح کیفیت زندگی سکونتگاههای روستایی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه با خانوارهای روستایی بوده است. جامعه آماری شامل سکونتگاههای روستایی سواحل دریای عمان در جنوب استان سیستان و بلوچستان، دو شهرستان ساحلی کنارک و چابهار میباشد (4855N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری سهمیهای، 356 نمونه در 12 روستا که دارای جاذبههای گردشگری بودهاند به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تحلیل دادهها و پاسخگویی به سوالات پژوهش از آزمونهای توصیفی، آزمون تحلیل واریانس و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که گردشگری ارتباط خطی مناسبی با افزایش کیفیت زندگی سکونتگاهای روستایی شهرستان کنارک و چابهار داشته است. به طوری که طبق مدل تحلیل مسیر، گردشگری روستایی اثرات مختلف و مطلوبی بر شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی- فضایی داشته و مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل فوق حکایت از تأیید کلیه روابط رگرسیونی دارد. از بین ابعاد چهارگانه، توسعه گردشگری بیشترین اثر را بر بعد اقتصادی کیفیت زندگی و کمترین اثرات را بر بعد اجتماعی کیفیت زندگی در سکونتگاههای روستاهای داشته است.
عقیل خالقی، حسین کریمزاده، کیومرث خداپناه،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
تحقیق حاضر به تحلیل رفتار جامعه روستایی شهرستان ورزقان در قلمرو جغرافیای انتخابات پرداخته و رهیافت بهکاررفته در آن، «فضایی - رفتاری» است. تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها، از نوع آمیخته (طراحی اکتشافی - مدل توسعه ابزار) است. با توجه به هدف تحقیق، ابتدا با استفاده از روش کیفی از طریق روش پدیدارشناسی به درک عمیق، پیچیدگی، جزییات و بافت پدیدههای موردمطالعه پرداخته و سپس با استفاده از این شناسایی اولیه (جهت رسیدن به نتیجه قابلتعمیم)، با استفاده از مدل معادلات ساختاری به توسعه ابزار اقدام شده است. حجم نمونه فاز اول با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، تعداد 25 نفر و برای فاز دوم تعداد 32 نفر افراد مطلع محلی است. نتایج پدیدارشناسی نشان میدهد رفتار انتخاباتی جامعه روستایی شهرستان ورزقان در سه مقوله اصلی: الف) «ویژگیهای جغرافیایی» با درونمایههای «حس مکان، تأثیر همسایگی و محلیگرایی»؛ ب) «فردی و اجتماعی» با درونمایههای «محرک اجتماعی و محرک فردی» و ج) مقوله «سیاسی» با درونمایههای «شرایط نامزدی، نقش متنفذین، گرایش سیاسی و مذهب» قابل تحلیل است. این رفتار، از نظر مقولههای «ویژگیهای جغرافیایی» و «سیاسی» با «نظریه انتخاب عقلانی» و ازنظر مقوله «فردی و اجتماعی» با «الگوی اقتصاد سیاسی - رهیافت انتخاب عاقلانه اصلاحشده»، مطابقت و همخوانی دارد. نتایج مدلسازی نیز نشان میدهد متغیر «ویژگیهای جغرافیایی» و «عوامل فردی و اجتماعی» در حد آستانه «قابلتوجه» و متغیر «عوامل سیاسی» در حد آستانه «متوسط» قرار دارند؛ آزمون کیفیت مدل ساختاری نشان میدهد «عوامل سیاسی» و «عوامل اجتماعی» دارای مقادیر «قوی» و «ویژگیهای جغرافیایی» دارای مقادیر متوسط برای تعیین قدرت پیشبینی مدل انتخاباتی است. مدل کلی مدل معادلات ساختاری نیکویی برازش مدل و قابلیتتعمیم آن را نشان میدهد.
مریم قاسمی، امین فعال جلالی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
تحلیل ماتریس مطلوبیت کاربری اراضی براساس معیارهای انسانی و طبیعی در فضاهای سکونتی از ضرورتها و مسائلی است که برنامه ریزان در نواحی شهری و روستایی در تصمیم گیری و استقرار فعالیتها در عرصه های جغرافیایی از نظر دسترسی به شبکه ارتباطی، موقعیت مرکزی، وضعیت بو، هوا، صدا و ... یاری مینماید و نقطه عطفی برای چگونگی استفاده بهینه از منابع به شمار میرود. هدف تحقیق حاضر شناخت سطح مطلوبیت کاربریهای موجود در نواحی روستایی شهرستان بینالود است. در این مطالعه 14 گروه کاربری با 52 زیرکاربری زمین، از لحاظ ماتریسهای 8 گانه موقعیتمرکزی، دسترسی به شبکه ارتباطی، بو، دسترسی به تاسیسات و تجهیزات، شیب، هوا، صدا و دید مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری داده ها به روش میدانی توسط 48 نفر از خبرگان محلی در 8 روستا تکمیل گردید. نتایج به دست آمده نشان میدهد بر اساس طیف چهار گزینه ای (4: کاملامطلوب و 1: کاملا نامطلوب) کاربریهای نانوایی با میانگین 99/3 و سالن ورزشی با میانگین 4 بالاترین سازگاری را از نظر مطلوبیت موقعیت مکانی و کاربری آب انبار تاریخی با 38/3 و مساکن مخروبه با 40/3 پائینترین سازگاری را از نظر مطلوبیت به خود اختصاص دادهاند. همچنین میانگین مطلوبیت کاربری زمین در روستای زشک 74/3، در روستای دهنو 82/3، در روستای جاغرق 78/3، در روستای ابرده علیا 89/3، در روستای نوچاه برابر با 92/3، در روستای حصارگلستان 76/3، در روستای حصارسرخ 79/3 و در نهایت در روستای ویرانی میزان مطلوبیت 80/3 به دست آمده است. نتایج نشان میدهد که علیرغم وقوع تغییرات گسترده کاربری اراضی در خارج از بافت روستاهای مورد بررسی، میزان سازگاری کاربری اراضی در درون بافت روستایی از نظر مطلوبیت موقعیت مکانی از درجه ای بالا یعنی 81/3 برخوردار است.
وحید ریاحی، سعید نصیری زارع،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
بررسی و ارزیابی اراضی برای افزایش تولید و بهرهوری محصول، امروزه به عنوان یکی از رویکردهای بدیل در توسعه کشاورزی مورد توجه قرار گرفته و لزوم پرداختن به این امر به ویژه در نواحی روستایی که درآمد آنان وابستگی بسیار زیادی به بخش کشاورزی دارد، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. توسعه کشاورزی از اولویتهای برنامهریزی کشاورزی بوده و لازمه چنین توسعهای، شناخت عوامل موثر و حاکم بر آن میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی و سنجش قابلیتهای محیطی شهرستان طارم برای کشت زیتون و تحلیل موقعیت مکانی نواحی روستایی تولیدکننده آن بود. از این رو، از 3 پارامتر ارتفاع، جهتشیب و وضعیتشیب به عنوان پارامترهای زمینی و 3 پارامتر اقلیمی بارش، دما و رطوبت نسبی که دادههای آن از 11 ایستگاه هواشناسی، سینوپتیک و بارانسنجی با طول دوره آماری مناسب(1395- 1375) و پایه زمانی مشترک جهت پهنهبندی اقلیمی استفاده شد. نتایج نشان داد، شهرستان طارم به لحاظ قابلیت کشت زیتون در شرایط مناسبی قرار دارد، از سطح کل منطقه مورد مطالعه 21/2 درصد برای کشت زیتون مناسب بوده که عمده آنها در مناطق میانی شهرستان واقع است همچنین بیشتر نواحی روستایی تولیدکننده زیتون به لحاظ موقعیت مکانی در اراضی مناسب برای کشت زیتون استقرار یافتهاند و این نواحی به دلیل قابلیت مناسب کشت زیتون، 74/8درصد از زیتون را در شهرستان طارم تولید میکنند.
مهران مهردوست شهرستانی، علی اصغرزاده، حمزه غلامعلی زاده،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف اصلی توسعه پایداردر روستا استفاده از منابع و ظرفیت های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن می باشد. آگاهی برای توسعه پایدار مقوله ای است که کم تر به آن پرداخته شده است. بر این اساس، دارایی ها و سرمایه های روستایی می تواند پایه گذار دست یابی به اهداف توسعه پایدار روستایی باشد. هدف این مقاله سنجش میزان آگاهی برای توسعه پایدار در ساخت و ساز روستایی در استان گیلان می باشد. این پژوهش، از لحاظ هدف توسعه ای و از لحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی است. در این تحقیق که بین معماران سازمان نظام مهندسی ساختمان گیلان انجام شده است، روش گردآوری داده ها برای پاسخگویی به سئوالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسشنامه با طیف لیکرت بوده است. با استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS پایایی بخش های مختلف پرسشنامه تحقیق 0.802 الی 0.816 بدست آمد.
حسین جهان تیغ، امیر بخشی، رضوان قربانی سالخورد،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
شناسایی موانع و الزامات سازگاری برای اجرای موفقیتآمیز روشهای سازگاری با تغییرات آب و هوایی در سطح محلی، به ویژه در جوامع روستایی کوهستانی با منابع محلی و فناوری محدود، بسیار مهم است. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی موانع و الزامات سازگاری با تغییرات آب و هوایی در روستاهای کوهستانی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه، مصاحبه آزاد و مشاهده محقق از منطقه مورد مطالعه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی بخش پاپی شهرستان خرمآباد میباشد (2346N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری سهمیهای 330 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و آزمون رتبهای همانباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن)، استفاده شد. نتایج نشان داد که کشاورزان روستاهای کوهستانی منطقه مورد مطالعه با موانع سازگاری متعددی روبرو هستند که موانع نهادی، هنجاری، فناوری و اطلاعات و شناختی جدیتر بودهاند. با توجه به اینکه شرایط سازگاری یک عامل مهم برای کاهش یا از بین بردن موانع سازگاری و بهبود ظرفیت سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی است، توسعه اقتصادی محلی، زیرساختهای محلی، فناوری تولیدی، اعطای عتبارات خرد برجستهترین الزامات سازگاری در این زمینه بودند. همچنین، به دلیل نقش موثر دولت، تعاونیها و خود روستاییان در توسعه روستایی، یک چارچوب سازگاری منطقی برای انتخاب استراتژیهای سازگاری بهینه با همکاری این سه، به عنوان اقدامات و سیاستهای سازگاری مناسب منطقهای جهت پیشنهادات تحقیق ارائه شد.
صدیقه موسی زاده ساردویی، غلام رضا میری، محمود رضا انوری،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
چکیده
روابط متقابل شهر و روستا پدیدهای فضایی- مکانی و جغرافیایی است و لذا شناخت، نبین و کشف قانونمندیهای حاکم بر آن در چهارچوب روابط متقابل انسان و محیط، موضوعی جغرافیایی میباشد که از اهمیت نظری و کاربردی ویژه برخوردار است. همچنین با توجه به نقش این روابط درفرایند تحولات و توسعه کانون های شهری و روستایی، علاوه بر اهمیت بررسی انواع این روابط شناخت آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و فضایی- کالبدی آن بر شهر و روستا در راستایی توسعه پایدار نواحی روستایی و شهری اهمیت فراوان دارد. این پژوهش بر آن است که به روش توصیفی- تحلیلی ارتباط متقابل بین شهر جیرفت و روستاهای پیرامون آن را مورد بررسی و تجزیهوتحلیل قرار دهد. روش جمعآوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و میدانی ازجمله تکمیل پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه است. برای انجام کار از مجموع 1288 روستای شهرستان، 47 مورد را به صورت تصادفی انتخاب کردهایم و تعداد 384 پرسشنامه بین اهالی روستا پر شده و برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای کروسکال والیس و آنوا (ANOVA)Tهمبستگی پیرسون و ویلکاکسون و آزمون دبلیو کندال استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که: جیرفت به عنوان یک شهر میانی و قطب بزرگ کشاورزی جنوب کشور و همچنین به لحاظ تجمیع امکانات، سرمایه و نیروی انسانی در منطقه ضمن تسلط و برتری در سطح ناحیه دارای ارتباط دو سویه با روستاهای پیرامون خود است. از سوی دیگر روستاهای تحت حوزه نفوذ نیز با برقراری جریانات اقتصادی و اجتماعی –فرهنگی، روابط تجاری و سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی، بازار و مسکن شهری زمینههای پویایی اقتصاد و رشد شهر جیرفت و نیز توسعه در روستای خود را ضمن «وابستگی به شهر» بهطور نسبی فراهم نمودهاند.
مراد ابراهیمی، حسن افراخته، حمید جلالیان،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
چکیده: علیرغم گذشت چندین دهه از مطرح شدن رویکرد کشاورزی پایدار در کشور، نظام متعارف کشاورزی کماکان بر بکارگیری هرچه بیشتر از فناوریهای غیربومی، نهادههای شیمیایی و بهرهبرداری بیرویه و بیاندازه از طبیعت استوار است؛ بنابراین شکلگیری و گسترش کشاورزی پایدار با چالشهای اساسی مواجه است. در پژوهش حاضر محققان با وقوف بر اهمیت موضوع پایداری کشاورزی به ویژه در مناطق روستایی کشور و نقش آن در حفظ منابع پایه، موضوع پایداری کشاورزی را در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کوهدشت مورد توجه قرار داده و به بررسی و تحلیل شکاف پایداری کشاورزی در این منطقه پرداختهاند. به این منظور با توجه به موقعیت استقرار روستاها (دشتی، کوهستانی و پایکوهی) تعداد 20 روستا به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب گردید، شاخصهای مربوط به پایداری کشاورزی تدوین و پس از تکمیل پرسشنامهها توسط بهرهبرداران کشاورزی، عملیات کدگذاری و ورود دادهها در نرمافزارهای Excel و SPSS انجام گرفت. سپس با بهرهگیری از تحلیل تصمیمگیری چندمتغیره تاپسیس، روستاهای مورد مطالعه از نظر پایداری کشاورزی ردهبندی شده و با استفاده از تحلیل خوشهای در قالب چهار خوشه (بسیار ناپایدار، ناپایدار، نیمهپایدار و پایدار) تقسیمبندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد سطح پایداری کشاورزی در سه بعد اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی در روستاهای این منطقه ناموزون است. این ناموزونی هم در سطح دهستانهای سهگانه این بخش و هم با توجه به موقعیت استقرار روستاهای مورد مطالعه دیده شد.
اصغر طهماسبی، فرزانه فخرآبادی پور،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
در سالهای اخیر تقویت سرمایههای اجتماعی و مشارکت روستاییان در بسیاری از برنامههای توسعه روستایی کشور مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر صندوقهای قرض الحسنه ایجاد شده در پروژه ترسیب کربن در ارتقای سرمایه اجتماعی روستای حسینان شهرستان دامغان میپردازد. بدین منظور میزان مشارکت و تعاملات اجتماعی اعضای چهار گروه توسعه روستایی قبل و بعد از اجرای پروژه با استفاده از روش تحلیل شبکههای اجتماعی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. دادههای مورد نیاز از طریق روشهای مشارکتی و کارگاهی با حضور نمایندگان و اعضای فعال گروههای توسعه جمعآوری شد. برای مقایسه شاخصهای تمرکز و تراکم شبکه تعاملات اجتماعی قبل و بعد از اجرای پروژه از آزمون بوت استراپ تی تست استفاده گردید. نتایج مطالعه نشان داد که افزایش میزان تراکم مشارکت اعضای صندوق بعد از اجرای پروژه نسبت به قبل از اجرای آن در سطح 0.05 معنی دار میباشد. همچنین پروژه در جلب مشارکت افراد با سطح تحصیلات متفاوت موفق عمل کرده و تفاوت معنیداری در شاخص مرکزیت درجه گروههای مختلف تحصیلی وجود نداشت. به همین ترتیب تاثیر این صندوقها در ایجاد انسجام بین گروههای توسعه روستای حسینان معنیدار بوده است. در مجموع میتوان گفت که تشکیل صندوقهای قرضالحسنه اعتبارات خرد ازجمله راهکارهای تاثیرگذار بر افزایش مشارکت و همکاری روستاییان و ارتقای سرمایه اجتماعی آنها به شمار میرود.
سحر مهرران، علی اکبر تقیلو، خدیجه جوان،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
رشد جمعیت، افزایش سطح رفاه، گسترش تکنولوژی و استفاده غیر اصولی از زمین در دهههای اخیر تغییرات زیادی را بر اراضی تحمیل کرده است. بخش نازلو در شهرستان ارومیه به دلیل داشتن شرایط طبیعی مناسب، قرار گرفتن در مسیرها و محورهای توسعه ارومیه- سرو و ارومیه- بازرگان، استقرار شهرکهای صنعتی متعدد و غیره در معرض تغییرات زیاد اراضی قرار گرفته است. لذا برنامه ریزی برای مدیریت این تغییرات مستلزم مطالعه تغییرات کاربری اراضی است. تحقیق حاضر با هدف آشکار سازی تغییرات کاربری اراضی بخش نازلو، واقع در شهرستان ارومیه با استفاده از تصاویر سنجندههای TMو OLIماهواره لندست به روش طبقه بندی شیگرا انجام شد. به منظور بررسی شدت و روند تغییرات کاربری از دو روش آشکارسازی تغییرات و شاخص شدت تغییرات در پایش تغییرات کاربری اراضی استفاده شد. این تحقیق از نظر روش توصیفی و تحلیلی بوده و جمعآوری اطلاعات نیز با روش اسنادی انجام شده است. ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻘﺸﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻧﺸﺎن داد در ﻃﻮل دوره مورد مطالعه (2018-2005) از کل مساحت 77498.37 هکتاری کل منطقه مورد مطالعه حدود 25981.56 هکتار (33.52 درصد) تغییر کاربری داشته است. بیشترین سطح تغییرات در سال 2005 مربوط به سطح باغی بوده که روند تغییرات آن در سال 2018 کاهشی میباشد. در مقابل تغییرات در کاربری های مراتع و دیم به ترتیب دارای روند افزایشی هستند.
مهران مهردوست شهرستانی، علی اصغرزاده، حمزه غلامعلی زاده،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
در بین ابعاد توسعه پایدار، پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود که بیش تر با ابعاد زندگی مردم همگام است. هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی برگرفته از اهداف جهانی توسعه پایدار (SDGs) در زندگی مردم و بازخوردهای آن در معماری جغرافیای منطقه گیلان است. روش ارزیابی رتبه گزینههای این پژوهش، تکنیک ویکور می باشد و روش تحقیق پژوهش توصیفی- پیمایشی است و جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش، اعضای 6 گروه مرتبط با موضوع تحقیق شامل: روستاهای 16 شهرستان استان گیلان، دانشکده معماری دانشگاه گیلان، معماران محلی، ادارات کل بنیاد مسکن و منابع طبیعی و جنگلداری گیلان و سازمان های مردم نهاد (NGO) دوست دار محیط زیست می باشند که از میان آن ها انتخاب جامعه نمونه به روش نمونه برداری غیر احتمالی در دسترس انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که «عدالت اجتماعی» با بالاترین مقدار ارزش شاخص های پایداری (083/0) حائز بالاترین اولویت و « پیشرفت اجتماعی و رفاه» با (034/0) کم ترین اولویت را دارا می باشند و از بین 6 شاخص پایداری اجتماعی، دو شاخص همبستگی و مصرف مسئولانه و تولید متوسط ارزیابی شده اند و برای گروه های مرتبط با معماری منطقه گیلان اهمیت نسبی دارند.
مسعود صفری علی اکبری، محمدرضا پودینه، محمد آزادپور،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
وقوع خشکسالی اثرت زیادی بر معیشت خانوارهای روستایی، به ویژه در روستاهای مناطق مرزی که با کمبود گزینههای معیشتی روبرو هستند، وارد میسازد. برای مقابله با این اثرات استفاده از راهبردهای مقابله با پیامدهای آن در مناطق روستایی ضروری است. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات خشکسالی بر جوامع روستایی و شناسایی راهبردهای مقابله با پیامدهای آن در روستاهای مرزی شهرستان زاهدان است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام ترکیبی (کمی و کیفی) است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه، مشاهد و مصاحبه با کشاورزان و روستاییان بوده است.جامعه آماری مربوط به خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان زاهدان (10278 خانوار) است که با استفاده از نمونهگیری سهمیهای و تصادفی ساده 380 خانوار به عنوان نمونه اول انتخاب شد. برای تحلیل دادههای کمی از آزمون اکتشافی جوهانسون استفاده شد. برای بررسی و تحلیلهای کیفی از مصاحبه اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد که خشکسالی در روستاهای شهرستان زاهدان بیشترین اثر را بر کاهش منابع آب، سطح زیر کشت، اشتغال، درآمد، فقر روستایی، تعداد دام یا تولیدات دامی، مهاجرتهای روستایی، از بین رفتن پوشش گیاهی، فرسایش و شوری خاک و کاهش قیمت زمین و اراضی داشته است. نتایج در زمینه وضعیت استفاده از شیوههای مقابلهای در بین کشاورزان منطقه نشان داد که وضعیت استفاده از این اقدامات چندان مناسب نمیباشد و بیش از نیمی از کشاورزان از این روشها استفاده نمیکنند. با این حال برخی از کشاورزان از روشهایی که نسبتا ساده و کم هزینه که نیاز به تخصص بالایی ندارد و با ویژگیهای روستاهای مرزی سازگاری بیشتری دارد استفاده کردهاند. از نظر کشاورزان اقداماتی چون قاچاق سوخت و کالا، ترک روستا و مهاجرت به شهر، پرداختن به مشاغل غیرکشاورزی، کفزنی و یا لایروبی قنات و تغذیه دستی دامها به عنوان مهمترین روشهای سازگاری با خشکسالی و کاهش اثرات آن بودهاند.
مجید یاسوری، سمیرا محمودی، علیرضا دربان آستانه، سیده فاطمه امامی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
سرمایه اجتماعی نقش مهمی در بالا بردن زیست¬پذیری دارد که بدون شک هدف مهم تمام برنامه¬ریزی-ها و توسعه، ازجمله برنامه¬ریزی و توسعه روستایی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد توصیفی- تحلیلی است که با نمونه¬ای با حجم 355 نفر از میان افراد روستاهای کردنشین در شهرستان رودبار انجام شده است. ابزار گردآوری داده¬ها در این پژوهش شامل: مطالعات کتابخانه¬ای برای جمع¬آوری اطلاعات مربوط به ادبیات تحقیق و سپس پژوهش¬های میدانی از طریق مشاهده و پرسشنامه بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق، روستاهای کردنشین استان گیلان واقع در شهرستان رودبار با تعداد 12 روستا و مجموع 2955 نفر جمعیت (براساس سرشماری سال 1395) می¬باشد. تعداد نمونه¬ها با استفاده از جدول مورگان، 340 نفر تعیین شد که به منظور افزایش سطح اطمینان و کاهش خطا در داده¬ها، تعداد نمونه¬ها افزایش یافته و 355 پرسشنامه تکمیل گردید. پژوهش به منظور تبیین سیستماتیک عوامل تأثیرگذار بر تعلق مکانی و نیل به یک مدل جامع از تکنیک چند متغیری تحلیل مسیر استفاده شد و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مورد بحث، در یک مدل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای کالبدی تعلق مکانی(456/0)، بعد اعتماد سرمایه اجتماعی(216/0)، بعد محیطی تعلق مکانی(168/0)، بعد عملکردی تعلق مکانی(129/0)، بعد همبستگی اجتماعی و بعد مشارکت سرمایه اجتماعی به ترتیب مهم¬ترین عواملی هستند که به صورت مستقیم بر نمایه تعلق مکانی روستاییان موثر هستند.
حسن یاوریان، حمید جلالیان، اصغر طهماسبی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
آب نقش محوری در توسعه پایدار هر سرزمین به ویژه نواحی روستایی دارد. چالش کم آبی یکی از بزرگترین چالشهای قرن بیست و یکم است چراکه میتواند سرمنشأ بسیاری از تغییر و تحولات اجتماعی و اکولوژیک جهان باشد. بخش کشاورزی به عنوان مهمترین بخش اقتصادی نواحی روستایی به طور مستقیم تحت تاثیر کمبود منابع آب قرار دارد. بنابراین، شناسایی نگرش و راهکارهای بومی کشاورزان در مواجهه با کمآبی میتواند نقش کلیدی در اتخاذ راهبرد مناسب و ارتقای ظرفیت سازگاری جوامع روستایی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی نگرش کشاورزان در روستاهای شهرستان بهار در استان همدان نسبت به چالش کمآبی و شناسایی راهبردها و راهکارهای بومی مناسب برای تعدیل و سازگاری با مسئله کمآبی در منطقه است. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 68 روستای شهرستان بهار با 18376 خانوار است که طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسشنامه 375 بهرهبردار به دست آمد. دادههای اصلی به شیوهء پیمایش میدانی با ابزار پرسشنامه گردآوری شد. روش نمونهگیری، تصادفی بوده و تعداد نمونه در هر روستا براساس روش انتساب متناسب با تعداد بهرهبرداران کشاورزی تعیین شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار لیزرل انجام شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد نگرش روستاییان به چالش کمآبی به ترتیب، نگرش شناختی (بارعاملی 0/883)، نگرش رفتاری (بارعاملی 0/867) و نگرش احساسی (بارعاملی 0/517) بوده است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که نگرش روستاییان به چالش کمآبی نگرشی شناختی – رفتاری است. براین اساس، 12 راهبرد سازگار با وضعیت منطقه، برای مدیریت بهینه منابع و بهرهوری آب زراعی پیشنهاد شده است.
محمد اسکندری، احمد تقدیسی، یوسف قنبری،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
کارآفرینی میتواند در جوامع روستایی که از یک طرف با مشکلات اقتصادی بهویژه در زمینه اشتغال، فقر و کمبود درآمد مواجه هستند و از طرف دیگر از قابلیتهای بالای محیطی برخوردار هستند، اثرات مثبت متعددی را بر جای بگذارد. این پژوهش با تکیه بر اطلاعات گردآوری شده با شیوه اسنادی و پیمایشی و با هدف امکانسنجی توسعه کارآفرینی در بخشهای عمده فعالیت اقتصادی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان بویراحمد انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد علیرغم انگیزه پیشرفت، سختکوشی و ریسکپذیری بالای شاغلان بخشهای عمده فعالیت اقتصادی (کشاورزی، صنعت و خدمات)، وضعیت کلی برخورداری آنها از متغیرهای کارآفرینی با میانگین 618/2، در سطح 99 درصد اطمینان، پایینتر از حد متوسط است. نتایج امکانسنجی زیربخشهای فعالیت اقتصادی نشان داد چهار زیربخش اقتصادیِ گیاهان دارویی، پرورش آبزیان، منابع آب معدنی و گردشگری بهترتیب با میانگین 548/3، 691/3، 705/3 و 419/3، از پتانسیل بالایی برای توسعه کارآفرینی برخوردار هستند. همچنین نتایج آزمون پیرسون نشان داد میزان همبستگی بین متغیرهای مستقل (تولید گیاهان دارویی، پرورش آبزیان، منابع آب معدنی و گردشگری) و وابسته پژوهش (کارآفرینی)، بهترتیب 519/0، 179/0، 398/0 و 533/0 بوده و از نظر آماری مثبت و معنیدار است.
زهرا سلیمانی، مریم قاسمی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
مهاجرت بازگشتی واکنشی نسبت به ایجاد جذابیت در مناطق روستایی قلمداد میشود، این نوع مهاجرت میتواند اثرات متنوع و متعددی بر بازساخت نواحی روستایی داشتهباشد. هدف مطالعه حاضر شناسایی و تحلیل اثرات مهاجرتهای بازگشتی بر بازساخت سکونتگاههای روستایی شهرستان نیشابور است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه بوده است. در این مطالعه تعداد 37 روستا در شهرستان نیشابور که دارای مهاجران بازگشتی بودند، مورد بررسی قرار گرفت و 55 اثر مهاجران بازگشتی بر بازساخت نواحی روستایی شناسایی گردید که ضریب آلفای کرونباخ 0.942 بیانگر پایایی مطلوب ابزار تحقیق می باشد. شاخص ها ذیل سه بعد اجتماعی با 18 شاخص(α=0.925)، اقتصادی با 21 شاخص (α=0.891) و کالبدی- محیطی با 16 شاخص (α=0.852) بررسی شد. از آنجا که بر اساس آزمون تی تفاوت میانگین ابعاد سه گانه بجز در بعد اجتماعی معنی دار نشد، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. نتایج نشان داد که 55 اثر شناسایی شده مهاجرت بازگشتی را می توان ذیل 14 اثر اصلی با 78.79 درصد واریانس قرار داد. بر این اساس به ترتیب 1- افزایش انسجام و همبستگی بین اهالی با 25.21 درصد واریانس، 2- بهبود زیرساختهای خدماتی و رفاهی با 10.52، 3- رونق اقتصاد روستایی با 7، 4- فعال سازی ظرفیت ها با 5.4، 5- توسعه فعالیت های غیرکشاورزی با 5 درصد واریانس به ترتیب مهمترین تاثیرات مهاجرت بازگشتی در بازساخت سکونتگاههای روستایی هستند.