جستجو در مقالات منتشر شده


14 نتیجه برای Hazard

یوسف قویدل رحیمی، منوچهر فرج زاده، اسماعیل لشنی زند،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف از این پژوهش بررسی تغییرات زمانی توفان های گـرد وغبـار خرم آباد از سال 1951تا 2015 است. بدین منظور داده­های مربوط به فراوانی وقوع روزهای توام با توفان گرد و غبار از سازمان هواشناسی کشور دریافت و پس از تنظیم به صورت سری­های زمانی ماهانه، فصلی و سالانه مورد تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه از روش­های تحلیل آمار توصیفی، تحلیل روند خطی و پلی نومیال و آزمون ناپارامتری من­کندال به منظور بررسی تغییرات زمانی فراوانی وقوع توفان­های گرد و غباری ایستگاه خرم­آباد استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که تمرکز ماهانه فراوانی وقوع توفان­های گرد و غباری ایستگاه خرم­آباد در سه ماهه مه، ژوئیه و ژوئن است و بر این اساس از ماه اردیبهشت تا تیر (مه تا ژوئیه) بر فراوانی وقوع توفان­های گرد و غباری ایستگاه خرم­آباد افزوده می­شود که این موضوع با فصل گرما و خشکی منطقه ارتباط دارد. در بازه فصلی غیر از ماه پائیز که دارای فراوانی وقوع توفان­های گرد و غباری چندانی نیست در بقیه فصول خصوصاً فصل بهار و تابستان تمرکز فصلی فراوانی وقوع توفان­های گرد و غباری ایستگاه خرم­آباد قابل مشاهده است. تحلیل روند تغییرات زمانی فراوانی وقوع توفان­های گرد و غباری ایستگاه خرم­آباد نشان داد که در اغلب ماه­های سال و سه فصل بهار، تابستان و پائیز و همچنین در بازه سالانه تغییرات زمانی فراوانی وقوع توفان­های گرد و غباری ایستگاه خرم­آباد معنی­دار بوده و با شیب نسبتاً زیادی در حال افزایش است.

بتول زینالی، سیما خلیلی، سعیده عینی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، پهنه­ بندی اقلیمی مخاطرات جوی در شمال­غرب ایران می باشد. برای این منظور از داده­ های سازمان هواشناسی کشور شامل دمای متوسط، دمای حداقل، دمای حداکثر و بارش در مقیاس روزانه و ماهانه برای تعداد سیزده ایستگاه هواشناسی سینوپتیک در محدوده سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل برای یک دوره­ی­ ۲۶ ساله (۲۰۱۵-۱۹۹۰) استفاده شد. در این تحقیق تعداد ده مخاطره جوی مهم مورد بررسی قرار گرفت. سپس نقشه­های فراوانی وقوع به تفکیک برای هر یک از مخاطرات با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) تهیه شد. یافته­های تحقیق نشان داد که در شمال­غرب بخش­های شرق و جنوب­­ شرق، مرکز و غرب آن از ﺟﻬﺖ ﻓﺮاواﻧﻲ وﻗﻮع ﺟﺰء ﭘﺮﻣﺨﺎﻃﺮه ﺗﺮﻳﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ هستند. در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل ﺑﺨﺶ­ﻫﺎی شمال­شرق از ﻛﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﻴﺰان ﺧﻄﺮﺧﻴﺰی ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ. کولاک و توفان گرد و غبار از ﻣﻬﻢ­ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺨﺎﻃﺮات ﺟﻮی شمال­غرب بود. بالاترین فراوانی مخاطره در منطقه­ی شمال­غرب پدیده­ ی کولاک با مجموع ۴۱۴۸ بار مخاطره در طی دوره­ی مورد مطالعه است. بیشترین فراوانی کولاک در ایستگاه اهر با مجموع ۵۱۴ بار مخاطره مشاهده گردید. دومین مخاطره در شمال­غرب پدیده­ی گرد و غبار با مجموع ۱۹۴۸ بار مخاطره است. بیشترین فراوانی آن در ایستگاه مراغه با مجموع ۴۱۰ بار مخاطره مشاهده می­گردد. سومین مخاطره در شمال­غرب پدیده­ ی توفان تندری با مجموع ۱۷۷۳ بار مخاطره بوده است. ششمین مخاطره پدیده ­ی یخبندان با میانگین ۱۳۱۵ بار مخاطره است. بیشترین فراوانی یخبندان در ایستگاه خلخال با مجموع ۱۴۴ بار مخاطره شد. هفتمین مخاطره صورت گرفته در شمال­غرب پدیده ­ی تگرگ با مجموع ۳۴۱ بار مخاطره است. بیشترین فراوانی تگرگ در ایستگاه مراغه با مجموع ۵۶ بار مخاطره گردید. هشتمین مخاطره پدیده­ ی مه با مجموع ۳۳۳ بار بوده است. بیشترین فراوانی مه در ایستگاه اهر با مجموع ۱۳۵ بار مخاطره می­­ باشد. نهمین مخاطره صورت گرفته در شمال­غرب پدیده­ ی خشکسالی با مجموع ۱۶۸ بار مخاطره است. بیشترین فراوانی خشکسالی در ایستگاه­های ارومیه و اردبیل هر دو با مجموع ۱۶ بار مخاطره مشاهده گردید. دهمین و کمترین مخاطره مشاهده شده در شمال­غرب پدیده­ ی بارش حدی با مجموع ۱۴۹ بار مخاطره می­ باشد. بیشترین بارش حدی در ایستگاه پارس­آباد با مجموع ۱۹ بار مخاطره مشاهده گردید. کمترین فراوانی بارش حدی در ایستگاه­ های ماکو، خلخال هر دو با مجموع ۴ بار مخاطره بوده است.

علیرضا نجومی، سعید گیوه چی، منوچهر امام قلی بابادی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

​تعداد زیادی از افراد در ارتباط با استخراج و پالایش گاز در کشور اشتغال دارند. در صورت فقدان یا ضعف در مدیریت کارامد شرکت های مربوطه خسارت زیادی را به کشور تحمیل خواهند کرد. از اینرو، تعالی مدیریت در این شرکت ها از مهمترین اقدامات و راهکارهای موثر در ایجاد ثبات و امنیت در ایران خواهد بود. در این پژوهش مدلی راهبردی برای مدیریت بحران های ناشی از مخاطرات تکنولوژیکی در مجتمع گاز پارس جنوبی ارایه می شود. برای این منظور ابتدا مروری بر تمامی پژوهش ها و مطالعات پیشین انجام شد. پس از مصاحبه، پرسشنامه ایی بر روی کل جامعه آماری اعمال شد. جامعه آماری این مطالعه 35 نفر از مدیران، متخصصین ایمنی، HSE و پدافند غیرعامل می باشد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل انسانی بیشترین تاثیر را در ساختار عوامل پیش بین مدیریت بحران دارد. تعداد زیادی از افراد در ارتباط با استخراج و پالایش گاز در کشور اشتغال دارند. در صورت فقدان یا ضعف در مدیریت کارامد شرکت های مربوطه خسارت زیادی را به کشور تحمیل خواهند کرد. از اینرو، تعالی مدیریت در این شرکت ها از مهمترین اقدامات و راهکارهای موثر در ایجاد ثبات و امنیت در ایران خواهد بود. در این پژوهش مدلی راهبردی برای مدیریت بحران های ناشی از مخاطرات تکنولوژیکی در مجتمع گاز پارس جنوبی ارایه می شود. برای این منظور ابتدا مروری بر تمامی پژوهش ها و مطالعات پیشین انجام شد. پس از مصاحبه، پرسشنامه ایی بر روی کل جامعه آماری اعمال شد. جامعه آماری این مطالعه 35 نفر از مدیران، متخصصین ایمنی، HSE و پدافند غیرعامل می باشد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل انسانی بیشترین تاثیر را در ساختار عوامل پیش بین مدیریت بحران دارد.

مهسا اسدی عزیز آبادی، کرامت الله زیاری، محسن وطن خواهی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

شهر پدیده ای است زنده، پویا و متحول که در بستر زمان و پهنه مکان رشد می کند و گسترش می یابد، دچار فرسودگی و زوال می شود و با بحران هایی از جمله مخاطرات طبیعی و مصنوع که حاصل روابط انسانی و عناصر کالبدی از یک سو و شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی، سیاسی و تاریخی از سوی دیگر می باشد، مواجه می گردد. بافت های فرسوده شهر که دارای فرسودگی کالبدی، کارکردی و عملکردی می باشند در مقابله و مواجه با بحران های ذکر شده دارای آسیب پذیری بالا و تاب آوری پایین می باشند لذا لزوم مداخله در این بافت ها در جهت ایجاد تعادل، هماهنگی میان بنیان‌های زندگی اجتماعی، اقتصادی و بهبود کالبد شهری بیش از پیش حائز اهمیت می باشد. در همین راستا در این پژوهش با توجه به مدل مکانی تاب آوری سوانح که یکی از مدل های سنجش تاب آوری شهری می باشد به اولویت بخشی ابعاد تاب آوری در بافت فرسوده شهر کرج پرداخته شده است. این پژوهش به لحاظ هدف توسعه ای-کاربردی می باشد و همچنین با توجه به روش توصیفی-تحلیلی است.همچنین از نرم افزار Expert choice و با مدل AHP برای تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از پرسشنامه استفاده شده است.نتایج پژوهش نیز حاکی از آن است که در سه کلان پهنه کرج کهن، حصارک و مهرشهر بعد تاب آوری کالبدی-محیطی بر اساس سرمایه کالبدی و زیرساختی دارای بیشترین وزن می باشد و همچنین تاب آوری سازمانی-نهادی دارای کمترین وزن است و با توجه به اولویت بندی ابعاد تاب آوری و معیارها و شاخص های بررسی شده ، افزایش سرانه کاربری های حیاتی در پهنه های مطالعاتی، تغییر در ساختار اقتصادی ساکنین و همچنین افزایش میزان مهارت و انسجام شهروندان به منظور مقابله با مخاطرات و بحران ها حائز اهمیت می باشد.
 
سارا بهوندی، محمدرضا زندمقدم، عباس ارغان، زینب کرکه آبادی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

امروزه خسارت‌های فراوان اقتصادی مخاطرات طبیعی به خصوص ریزگردها به جوامع انسانی موجب شده است که مفهوم پایداری اقتصادی برای کاهش آثار بحران‌ها، به حوزه‌ای مهم در عرصه مدیریت بحران تبدیل شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مخاطرات محیطی(ریزگردها) بر اقتصاد شهر اهواز می‌باشد. این پژوهش را می‌توان یک نوع پژوهش کاربردی توسعه‌ای دانست و روش مطالعه توصیفی- تحلیلی و به شیوه همبستگی است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه ساکنین شهر اهواز در سال 1395 به تعداد 1302000 نفرمی‌باشند. تعداد نمونه برابر 384 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی در دسترس تعیین شدند. برای بررسی داده‌ها از تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده در نرم افزار Amos18 استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که ریزگردها بر اقتصاد شهر اهواز با ضریب تأثیر 30/0 و میزان معناداری 0.002 اثر گذار بوده است. همچنین ریزگردها با ضریب تأثیر 73/0 و میزان معناداری 0.000 بر مالیه، ریزگردها با ضریب تأثیر 45/0 و میزان معناداری 0.000 بر تسهیلات، ریزگردها با ضریب تأثیر 55/0 و میزان معناداری 0.000 بر مسکن، ریزگردها با ضریب تأثیر 17/0 و میزان معناداری 0.008 بر حمل و نقل اثرگذار بوده است. بر این اساس ریزگردها بر مالیه با ضریب تأثیر 73/0 بیشترین تأثیر و حمل و نقل با ضریب تأثیر 17/0 کمترین میزان اثرگذاری را داشته است.

مظفر محمدخانی، زینب کرکه آبادی، عباس ارغان،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

شاکله­ی تاب­آوری شهری را چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی تشکیل می­دهند در وضعیت مطلوب یک شهر تاب­آور دارای اجتماعی محلی توانمند با اقتصادی پویا و پایدار که از لحاظ نهادی و مدیریتی به شکل مشارکتی اداره شده و از برآیند این عوامل فوق کالبدی شهری شکل گرفته بصورت یک دست و منسجم جلوه کرده و در هیج نقطه­ای از آن پژمردگی مشاهده نمی­شود. هدف از پژوهش حاضر سنجش تاب­آوری و پایداری شهر سمنان در مواجهه با مخاطرات طبیعی (زلزله) می­باشد. روش تحقیق در این بررسی توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه به‌دست‌آمده است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان ساکن در شهر سمنان بوده است که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه‌ای به حجم 384 نفر از بین آن‌ها با روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب گردید. برای سنجش روایی (اعتبار)، با استفاده از روایی صوری، نظرات افراد مرتبط بررسی و پایایی آن با استفاده از آزمون کرونباخ در محیط نرم‌افزاری Spss معادل 863/. تعیین شد که گویای هماهنگی و پایایی بالای داده‌ها است. در تجزیه و تحلیل داده‌ها، از آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی در نرم افزار Spss استفاده شده است. در سطح آمار توصیفی، از میانگین گیری و درصد گیری؛ و در سطح آمار استنباطی، برای بررسی ارتباط میان متغیر‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی­تک نمونه­ای و همچنین مدل شبکه عصبی بهره­گیری شده است. یافته­های تحقیق نشان داد که بعد اجتماعی - فرهنگی با میانگین رتبه 2.59 و کالبدی با میانگین رتبه 3.05 و بعد اقتصادی با میانگین رتبه 2.17 و در آخر بعد نهادی - سازمانی با میانگین رتبه 2.56وضعیت موجود ابعاد تاب آوری در شهر سمنان را نشان می­دهند.

پریچهر مصری علمداری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

یکی از مسائل مهم در شهرهای امروزی مسئله تاب‌آوری شهرها است. این مسئله نقش مهمی در کاهش خسارات و تلفات ناشی از انواع مخاطرات طبیعی دارد. این مخاطرات در اغلب موارد تأثیرات مخربی بر سکونتگاه‌های انسانی می‌گذارد و تاب آور ساختن سکونتگاه‌ها در ابعاد مختلف مدیریتی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی روش بسیار مناسب برای تقویت کارآمدی شهرها در مقابله انواع بحران‌های مترقبه و غیرمترقبه است. در این راستا، پرداختن به تاب‌آوری شهرها در ابعاد مختلف اهمیت و ضرورت تحقیق را آشکار می‌کند. هدف کلی این پژوهش، بررسی عوامل تأثیرگذاری در میزان تاب‌آوری شهرها در برابر بلایایی طبیعی می‌باشد. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل متخصصان و کارشناسان است. برای تجزیه‌وتحلیل مؤلفه‌ها و شاخص‌های آن از مدل Fvikor و در نهایت برای نشان دادن وضعیت مناطق از لحاظ تاب‌آوری از روش EDAS بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از مدل ویکورفازی بیانگر آن است که مؤلفه نهادی با کسب بیشترین امتیاز (صفر) در جایگاه نخست و مؤلفه اقتصادی نیز با امتیاز 0.287 در جایگاه آخر واقع شده‌اند. همچنین نتایج حاصل از روش ایداس در بین مناطق مورد مطالعه در ابعاد مختلف نشان می‌دهد که منطقه 2 و 5 با تاب‌آوری بالا و منطقه 4 و 8 در تاب‌آوری پایین قرار دارند. در حالت کلی بیش از 50 درصد مناطق شهر تبریز از تاب‌آوری کمتری برخوردار هستند.
 
آقای نعمت الله صفرزایی، علیرضا انتظاری، مختار کرمی، غلامعلی خمر،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

امروزه تغییرات اقلیمی ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانه ای موجب افزایش رخداد های حدی و مخاطرات جوی شده است. هدف از این پژوهش، تحلیل و بررسی آینده اقلیم بر مخاطرات جوی منطقه سیستان است. در این مطالعه جهت شبیه سازی داده های کمینه و بیشینه دما از داده های مدل CanESM2 تحت سه سناریوی (RCP2.6 ,RCP4.5 ,RCP8.5 ) با ریزگردانی آماری SDSM و جهت شبیه سازی داده های بارش از مدل  Hadcm3 تحت سناریوهای (A1B ,A2, B1) با ریز گردانی آماری LARS-WG استفاده شده است. بدین منظور، پس از انجام واسنجی، صحت سنجی و مدلسازی داده ها در ایستگاه منتخب، کارایی مدل از نظر میزان انطباق داده های پایه دما (2005-1984) و بارش (2015-1986) با مقادیر شبیه سازی (2039-2020) در سطح اطمینان معنی داری مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت انطباق داده های پایه با داده های شبیه سازی شده از سه معیار ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE)، ضریب تعیین (R2) و میانگین مربعات خطا (MSE) استفاده شده است. با توجه به داده های شبیه سازی شده چهار مخاطره مهم جوی یخبندان، امواج گرمایی، بارش های حدی و خشکسالی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که امواج گرمایی و خشکسالی در آینده تهدیدات جدی در منطقه هستند بطوریکه در سال 2021 و تحت سناریوی انتشارRCP 2.6  ، 32 موج گرما پیش بینی شده و محدوده مورد مطالعه بیشتر از 5 موج گرما را در سال تجربه خواهد کرد. همچنین بیشترین فراوانی خشکسالی در سال 2020 و تحت سناریوی انتشارA1B  پیش بینی گردیده است. بارش های حدی در بعضی از سالها و تحت سناریویB1  می توانند تهدید قابل توجهی در منطقه باشند. شدت و فراوانی یخبندان سالانه تحت سناریوی انتشار RCP2.6 نسبت به سناریوهای دیگر بیشتر و نسبت به تهدیدات جوی بررسی شده کمتر است.

حسین شریفی، مهرداد رمضانی پور، لیلا ابراهیمی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

امروزه سکونتگاه­های انسانی، در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند. این مخاطرات که آسیب­های جانی و مالی فراوانی را با خود به همراه دارند نیازمند اقدامات پیشگیرانه می­باشند. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی توسعه فضای شهری در راستای مواجهه با مخاطرات محیطی در شهرستان نور می­باشد. روش انجام این تحقیق نیز توصیفی می­باشد. جمع­آوری داده­ها با استفاده از مطالعات کتابخانه­ای و اسنادی و پرسشنامه­ای می­باشد.جهت تحلیل پرسشنامه­ها از روش ANP و روش منطق فازی به ارزش­گذاری هریک از معیارها و تعیین ضرایب اهمیت آنها پرداخته شود و براساس نتایج آن، ارزیابی فضایی با استفاده از نرم­افزار ArcGis صورت گرفت و پهنه­های مخاطره مشخص گردید. با توجه به نتایج پهنه­بندی پتانسیل خطر، نواحی شمالی و جنوبی شهرستان،دارای بیشترین پتانسیل مخاطرات می­باشد. جهت پیش­بینی میزان توسعه مناطق مسکونی نیز از مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و اتوماتوی سلولی استفاده گردید. نتایج نشان داد که گسترش مداوم مناطق ساخته شده در دهه‌های گذشته باعث تغییرات سریع کاربری زمین شده و مناطق ساخته‌شده این شهرستان از 43/2% کل مساحت در سال 2010 به 68/3% در سال 2019 افزایش‌یافته است. نتایج همچنین نشان داد که بدون توجه به مخاطرات طبیعی، مناطق ساخته‌شده افزایش خواهند یافت و در نتیجه شهرنشینی، مناطق ساخته شده بیشتر به سمت اراضی پر خطر سوق پیدا خواهند کرد. با این حال اگر سیاست‌های توسعه پایدار به‌طور کامل اجرا شوند، شهرها و مناطق ساخته‌شده قادر خواهند بود فضاهای توسعه خود را به خاطر منافع خود شهر و ساکنان آن از مناطق پرخطر حفظ کند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied Researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)