88 نتیجه برای شاخص
اصغر ضرابی، حمیدرضا وارثی، جابر علی زاده،
دوره 12، شماره 25 - ( 5-1391 )
چکیده
یکی از ارکان توسعه، جامعیت و یکپارچه بودن آن در رفع عدم تعادلهای اقتصادی و اجتماعی مناطق است. وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانه های مهم توسعه نیافتگی است که برای رفع چنین کمبودهایی نیاز به نگرش در نحوه پراکندگی شاخص های توسعه در سطوح مختلف می باشد. به منظور حل مسایل ناشی از عدم تعادلهای منطقه ای، گام نخست شناخت و سطح بندی مناطق از نظر برخورداری در زمینه های مختلف است. در این مطالعه، نوع پژوهش «توصیفی- تحلیلی» می باشد. بر این اساس تعداد 45 شاخص از شاخص های توسعه که شامل شاخص های فرهنگی، اقتصادی، شاخص های زیربنایی توسعه در نقاط روستایی شهرستان ها و شاخص های کالبدی در نقاط شهری شهرستان های استان اردبیل می باشد، مورد ارزیابی قرار گرفته که مبنای گردآوری آمار برای سال 1385 می باشد. نتایج نشان می دهد که در ارتباط با شاخص های فرهنگی شهرستان های اردبیل، پارس آباد، گرمی، نیر و مشگین شهر، در ارتباط با شاخص های اقتصادی، شهرستان های بیله سوار، گرمی و نمین، در ارتباط با شاخص های کالبدی در نقاط شهری، شهرستان گرمی و در ارتباط با شاخص های زیربنایی توسعه در نقاط روستایی شهرستان های اردبیل، خلخال، کوثر و نمین در گروه توسعه یافته قرار می گیرند. ترکیب نتایج نشان می دهد که شهرستان های نیر و گرمی به ترتیب با امتیاز 447/0 و 442/0 دو شهرستان توسعه یافته و شهرستان های اردبیل، بیله سوار و پارس آباد به ترتیب با امتیاز 431/0، 421/0 و 418/0 شهرستان های درحال توسعه استان را شکل می دهند. امتیازها در کلیه شاخص های مطروحه برای شهرستان ها بکار رفته است.
جمال محمدی، اصغر عبدلی، محمد فتحی بیرانوند،
دوره 12، شماره 25 - ( 5-1391 )
چکیده
برای سنجش و سطح بندی توسعهیافتگی مناطق، شاخص های بسیاری وجود دارد. هر یک از این شاخصها دارای ارزش و اهمیت خاصی می باشند که با توجه به نوع هدف و روش مطالعه مورد استفاده قرار میگیرند. پژوهش حاضر با استفاده از 61 شاخص مربوط به بخش های مسکن، کشاورزی و صنعت به دنبال سنجش سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان و تعیین سطوح برخورداری آنها می باشد. روش تحقیق بصورت توصیفی – تحلیلی بوده و داده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نابرابری بین شهرستانهای استان طی دوره زمانی مورد بررسی در بخش مسکن و خدمات رفاهی- زیربنایی افزایش و در بخش کشاورزی و صنعت کاهش یافته است. همچنین باید بیشترین توجه را به شهرستان های محروم دلفان، الیگودرز و پلدختر داشت.
نفیسه مرصوصی، مصطفی طالشی، حامد عباسی، حسین حاتمی نژاد،
دوره 12، شماره 26 - ( 9-1391 )
چکیده
بیش ترین و مهمترین کاربری هر شهر، محل زندگی و مسکن شهروندان می باشد. در استان تهران، ویژگی های کلانشهر تهران به عنوان پایتخت سیاسی، اداری و تمرکز منابع اقتصادی، اجتماعی، سرمایه و صنعت باعث شده است که از دهه های گذشته نقش قطبی را در فضای سرزمینی کشور ایفاء نماید و با این عمل سیل مهاجران از سایر نقاط کشور به این منطقه سرازیر شده است. در این میان مهاجران تازه وارد که توانایی اسکان در شهر تهران را ندارند، به ناچار در مجتمع های زیستی اطراف این کلانشهر استقرار یافته اند . این هجوم که متناسب با ظرفیت ها، امکانات و مدیریت شهری نبوده است در مسکن شهری باعث ایجاد اخلال های گوناگونی شده است. در این مطالعه، شاخص های کمی و کیفی نقاط شهری استان تهران مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از مدل تحلیل خوشه ای به گروه بندی شهرهای استان تهران بر اساس شاخص های کمی و کیفی و نمره استاندارد (Z) این شاخص ها، پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که شهرهای طبقات چهارگانه از نظر شاخص های کمی و کیفی با هم اختلاف داشته و بیشترین تعداد شهرها از نظر شاخص های کمی و کیفی در وضعیت نامناسبی قرار دارند. مجموع شرایط حاکی از روند غیر اصولی و بدون برنامه مشخص و مرتبط با فعالیت های اجرایی در حوزه مسکن است. این وضعیت نامطلوب شاخص های کمی و کیفی و دسترسی به خدمات اساسی مسکن، بازتاب خود را در زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی شهروندان منعکس می نماید.
حدیث گل محمدیان، محمدرضا پیشوایی،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده
شاخص چرخندگی بیانکننده میزان اثر سامانه چرخندی یا واچرخندی در یک منطقه است. اهداف این پژوهش، تولید شاخصهای چرخندگی روزانه در استان خراسان متمرکز شده در مشهد با استفاده از نقشههای میانگین ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 و 700 هکتوپاسکال، به تعداد 23011 در دوره 2010-1948، برآورد فراوانی سامانههای فشاری حسب تعداد روز حاکمیت در سال بر منطقه و پاسخ اقلیمی دما و بارش مشهد به شاخص چرخندگی می باشد. پنج نوع مختلف گردش جوی شامل منطقه واقع در حاشیه ناوه، خط ناوه، زین ارتفاعی یا الگوی ناشناخته، حاشیه پشته و خط پشته بر مبنای انحنای تراز ارتفاعی ژئوپتانسیل طبقهبندی گردید و درنتیجه سری زمانی شاخص چرخندگی روزانه ساخته شد؛ میانگینهای فراوانی انواع گردش جوی در تراز 500 هکتوپاسکال به ترتیب برابر 67، 15، 111، 105 و 66 روز در سال بودند. سامانههای کمفشار (حاشیه و خط ناوه) در 23% و سامانههای پرفشار (حاشیه و خط پشته) در 47% روزهای سال حاکم بر منطقه بودند. تخمین پوشش مکانی شاخص چرخندگی تا شعاع حدود 300 کیلومتر از نقطهی مرکزی و سطحی بالغ بر 280 هزار کیلومتر مربع میباشد. در نیمه گرم سال به طور مطلق سامانه پرفشار (الگوی پشته) حاکم است که نشاندهنده حاکمیت کمربند پرفشار جنبگرمسیری بر منطقه است. در نیمه سرد سال فراوانی الگوهای پشته، زین ارتفاعی و ناوه به ترتیب برابر 47%، 23% و 20% بودند. میزان همبستگی شاخص چرخندگی و تغییرات دما و بارش در مشهد در مقیاس ماهانه (تراز 500 هکتوپاسکال) به ترتیب برابر 81/0- و 50/0 میباشد.
علیرضا صادقی نیا، بهلول علیجانی، پرویز ضیائیان، شهریار خالدی،
دوره 13، شماره 30 - ( 9-1392 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست TM تغییرات فضایی – زمانی جزیره حرارتی تهران مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر مطالعه شده مربوط به دوره زمانی 1986 تا 2010 هستند(13 تصویر). ابتدا الگوریتم تک باندی کین و همکارانش(2001)برای استخراج دما از باند حرارتی تصاویر لندست TM استفاده شد. سپس با استفاده از روشهای تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی و محلی تغییرات فضایی و زمانی دمای سطحی بررسی شد. نتایج تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی نشان داد که داده های دمای سطحی تهران دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشه ای توزیع شده اند. علاوه بر آن، بین سالهای 1986 تا 2010 مقدار خودهمبستگی فضایی افزایش یافته و متغیر دما تمایل بیشتری به متمرکز شدن و خوشه ای شدن در فضا پیدا کرده است. با توجه به نتایج خودهمبستگی فضایی عمومی دو نتیجه ی مهم حاصل شد: 1- در طول دوره مطالعه خوشه های حرارتی جدیدی در شهر تهران شکل گرفته اند. 2- وسعت فضایی خوشه های حرارتی قبلی رو به افزایش رفته است. جهت روشن شدن ماهیت خوشه های دمایی (داغ یا خنک بودن خوشه ها) و بررسی تغییرات فضایی آنها از آماره ی خودهمبستگی فضایی محلی استفاده شد. نتایج این بخش تقویت و گسترش خوشه های داغ و تضعیف خوشه های خنک را تایید نمود. بررسی و مقایسه ی پراکندگی فضایی نقاط بالا- بالا و پایین- پایین در طول دوره مطالعه نشان داد که بین سالهای 1986 تا 2010 به علت از بین رفتن نیمی از پوشش گیاهی نواحی غرب و جنوب غربی تهران(مناطق 18، 19، 21 و 22) خوشه های خنک مستقر بر این نواحی کوچک یا ناپدید شده اند و خوشه های داغ جدیدی در این نواحی شکل گرفته اند. در نتیجه ی این تغییرات جزیره حرارتی که در سال 1986 بر روی فرودگاه مهرآباد(منطقه9) و بخشهایی از مناطق 21 و 22 حاکم بوده است، در طول این 25 سال به سمت غرب و جنوب غرب گسترش یافته و مساحت بیشتری را اشغال کرده است. همچنین هسته های حرارتی کوچکی در جنوب و غرب منطقه 19 ظهور یافته است. علاوه بر آن به علت تخریب و نابودی بخش مهمی از باغات مناطق شمالی تهران(به خصوص شمیرانات) خوشه های خنک مستقر در این نواحی تضعیف شده اند.
محمود فال سلیمان، محمد حجی پور، حجت ا... صادقی،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده
محصول پسته به عنوان یکی از محصولات پربازده و دارای مقاومت زیاد در برابر خشکی و شوری، نقش قابل توجهی در وضعیت اجتماعی و اقتصادی کشاورزان مناطق خشک و نیمه خشک دارد. دشت مختاران در خراسان جنوبی از جمله مناطقی است که کشت این محصول در آن تمرکز فراوانی یافته است. تحقیق حاضر تلاش داشته تا ضمن پهنهبندی نواحی مستعد کشت پسته با روشهای تصمیمگیری چند شاخصهای AHP و تاپسیس در محیط GIS، مناسبترین متد را از میان آن دو روش شناسایی و معرفی نماید. این پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی میباشد که پس از جمعآوری اطلاعات و لایههای مختلف و آمادهسازی آنها، از دو روش نامبرده جهت تعیین نواحی مستعد کشت بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد بر اساس روش AHP بخش عمده دشت مختاران برای کشت پسته با محدودیت متوسط، کم و بدون محدودیت هستند اما در روش تاپسیس بیشتر مناطق این دشت با محدودیت متوسط، نسبتاً شدید و محدودیت شدید تشخیص داده شدهاند. تطبیق موقعیت جغرافیایی پهنههای تعیین شده از دو روش مزبور نیز موید عدم یکسانی موقعیت این پهنهها به ویژه در نواحی بودن محدودیت برای کشت پسته در دشت مورد مطالعه است. با توجه به این که روش AHP نسبت به روش تاپسیس نواحی بیشتری را مستعد کشت پسته در دشت مختاران معرفی نموده و هم چنین نواحی مستعد معرفی شده در آن، با وضع موجود کشت پسته در این منطقه انطباق بیشتری دارد میتوان گفت از کارآیی بیشتری در راستای مکانیابی نواحی مستعد کشت محصولات کشاورزی برخوردار است.
جعفر معصوم پور سماکوش، مرتضی میری، حسن ذوالفقاری، داریوش یار احمدی،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده
مکانیزمهای صعود بارندگی در مناطق مختلف از الگوهای متفاوتی تبعیت میکنند. شناخت این الگوها میتواند سطح برنامهریزی محیطی را ارتقاء بخشد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای زمانی بارشهای بیش از پنج میلیمتر و تعیین سهم بارشهای همرفتی شهر تبریز بر اساس دادههای جو بالا میباشد. بدین منظور دادههای ساعتی بارش ایستگاه تبریز طی دوره آماری بیستوشش ساله(2005-1980)، از آرشیو سازمان هواشناسی دریافت و با گزینش دادههای بارش بیش از5 میلیمتر، فراوانی زمانی آنها بررسی گردید. پس از گزینش نمونههای مورد بررسی، نمودارهای اسکیوتی روزهای بارش به همراه شاخصهای ناپایداری ازقبیل CAPE، LI، TT، SI و KI تجزیه و تحلیل شدند. پردازش این داده ها در مقیاس سالانه بیانگر وقوع مکرر آنها است. حداکثر رخداد این بارشها در بهار و حداقل آنها در تابستان است. در مقیاس ماهانه، بیشترین تعداد وقوع در ماههای می و آوریل میباشد. نتایج حاصل از ترسیم نمودارهای اسکیوتی و محاسبه شاخصهای ناپایداری نشان میدهد که نقش عامل همرفت در رخداد بارشهای دوره گرم منطقه، بسیار ناچیز است(تنها در 20 درصد از بارشهای منطقه تاثیرگذار است)، زیرا هنگامی میتوان عامل همرفت را عامل اصلی بارش محسوب کرد که نه تنها میزان همرفت شدت کافی داشته باشد، بلکه ناپایداری لازم برای ایجاد بارش را نیز فراهم سازد. در مجموع، پس از بررسی 96 نمونه بارش دورۀ گرم سال مشخص شد که عامل همرفت، بیشترین نقش را در رخداد بارش ماههای ژوئن و می داشته است.
بهروز سبحانی، برومند صلاحی، اکبر گلدوست،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده
در این پژوهش ارتباط نوسانات شاخص فشار سطح دریا در اطلس شمالی، با میانگین، حداقل و حداکثر دماهای ماهانه شمالغرب ایران در دوره آماری از سالهای 1987 تا سال 2005 مورد بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده این پژوهش، استفاده از آمار تحلیلی (ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مؤلفههای روند چند جملهای مرتبهی 6) میباشد. همچنین با استفاده از نقشه پهنهبندی میزان همبستگی شاخص NAO با دماها به صورت فضایی مشخص گردید. نتایج حاصل از این بررسیها نشان میدهد که پدیده NAO در همه ایستگاهها با دمای هوا همبستگی منفی دارد. ضرایب همبستگی به دست آمده تاثیر ضعیف تا نسبتاً متوسط NAO در دماهای منطقه را نشان میدهند. بیشترین میزان همبستگی شاخص NAO با دماهای میانگین ماهانه، و کمترین همبستگی با حداقل دماهای ماهانه دیده میشود. بیشترین ضریب همبستگی به دست آمده در هر سه دمای میانگین، حداقل و حداکثر با شاخص NAO، مربوط به ایستگاه شهرستان اردبیل میباشد. مدل نوسانی روند چندجملهای طی دو موج مشخص، وجود همبستگی منفی بین NAO را با دماهای شمال غرب ایران تایید میکند.
علیرضا موقری، محمود خسروی،
دوره 14، شماره 34 - ( 9-1393 )
چکیده
پرتو فرابنفش در محدوده طول موج کوتاه خورشید دارای انرژی زیادی است که می تواند باعث بیماریهای پوستی، چشمی، تخریب ژنتیکDNA ، اختلال در سیستم ایمنی بدن و پیری زودرس در انسان شود. در این پژوهش به منظور محاسبه میزان پرتو فرابنفش، 94 نقطه نماینده با بهترین پراکنش در گستره ایران انتخاب گردید. سپس میانگین شاخص پرتو فرابنفش، در دوره آماری 2011-2000 برای تمامی ماهها محاسبه شد. آنگاه به وسیله روش درونیابی IDW به تحلیل فضایی توزیع مکانی شاخص فرابنفش در مقیاس ماهانه و فصلی اقدام گردید و مشخص شد در دوره گرم سال، ارتفاعات بیشتر و عرضهای پایینتر به ویژه در استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان، هرمزگان و فارس دارای میزان پرتو فرابنفش بیشتر بوده و از این رو خطر آسیب چشم و ابتلا به بیماریهای پوستی بالاتر میرود. در مقابل استانهای گیلان، مازندران، گلستان، اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی پرتو کمتری دریافت میکنند. برای تهیه نقشه میانگین سالانه شاخص فرابنفش به ارزیابی روشهای زمین آمار جهت تعیین بهترین روش میانیابی پرداخته شد. نتایج نشان داد که مدل کروی چهار وجهی با تکنیک کریجینگ معمولی، مناسبترین مدل جهت برازش میانگین سالانه فراسنج پرتو فرابنفش در گستره ایران میباشد. نقشه نهایی نشان داد که در مقیاس سالانه، 4 درصد از مساحت کشور از شاخص پرتو فرابنفش متوسط برخوردار است که استانهای حاشیه دریای خزر را در برمیگیرد. 54 درصد از سطح کشور که نیمه شمالی کشور را شامل میشود، شاخص زیاد پرتو فرابنفش دریافت میکند و 42 درصد از مساحت کشور که عموما استانهای جنوبی کشور را در برمیگیرد، از میزان شاخص خیلی زیاد برخوردار است.
فیروز مجرد، راضیه خیری، زهرا نوری سامله،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده
استعداد ایران برای وقوع خشکسالی با شدتهای مختلف، ضرورت بررسی این پدیده را با شاخصهای جدیدتر بیش از پیش روشن میسازد. محدودیت مهم شاخصهای موجود این است که قادر به پایش خشکسالیها در مقیاس روزانه نیستند. شاخص خشکسالی مؤثر این نقص را برطرف کرده است. مطالعۀ حاضر، با هدف تحلیل فراوانی خشکسالیهای روزانه با شاخص خشکسالی مؤثر در 43 ایستگاه سینوپتیک کشور در یک دورۀ آماری 30 ساله بهانجام رسیده است. بر این اساس، فراوانی خشکسالیهای روزانه در ایستگاههای کشور در طی فصول و سال با شاخص خشکسالی مؤثر محاسبه شد. سپس ایستگاههای کشور با استفاده از تحلیل خوشهای بر پایۀ مجموع فراوانی خشکسالیهای ملایم تا بسیار شدید (ردههای 1 الی 4) به پنج گروه تقسیم گردید و الگوهای فراوانی در هر گروه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که خشکسالیهای بسیار شدید، بهجز سه ایستگاه گرگان، زنجان و تربت حیدریه در سایر ایستگاهها رخ نداده است. در مقابل، فراوانی وقوع خشکسالیهای ملایم، متوسط و شدید در کشور، خیلی بیشتر از خشکسالیهای بسیار شدید و تعداد آنها تقریباً با هم برابر بوده است. در کل کشور در 56 درصد از روزها انواع خشکسالی (ملایم تا بسیار شدید) رخ داده است. بر اساس نقشههای خروجی، توزیع فراوانی خشکسالیها در کشور از الگوی جغرافیایی خاصی تبعیت نمیکند. لذا میتوان گفت که انواع خشکسالی در تمام مناطق کشور اتفاق افتاده است. مقادیر کاهشیِ شاخص خشکسالی مؤثر در طول زمان، نشان از گرایش اغلب ایستگاههای کشور بهسمت خشکسالی دارد.
بهروز سبحانی، عطا غفّاری گیلانده، اکبر گل دوست،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
خشکسالی به عنوان یک پدیده اقلیمی با کمبود رطوبت و بارندگی نسبت به شرایط نرمال تعریف میشود. این پدیده به شدت بر همه جوانب فعالیتهای بشری تأثیر میگذارد. در حالی که مطالعات انجام شده در رابطه با این پدیده بر اساس روشهای مناسب بسیار کم میباشد. در مقاله حاضر سعی شده است با استفاده از قابلیتهای سامانه نرمافزاری MATLAB و شاخص تلفیقی SEPI در دو مقیاس زمانی 6 و 12 ماهه، به بررسی وضعیت خشکسالی در استان اردبیل پرداخته شود. برای این کار از دادههای اقلیمی ایستگاههای سینوپیتیک شهرستان اردبیل، پارسآباد و خلخال در استان اردبیل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد شاخص SEPI ویژگی دو شاخص SPI و SEIرا به خوبی در خود منعکس میکند و همچنین دما را که به عنوان یکی از پارامترهای مؤثر در تغییر شدت خشکسالی است، در بررسی شرایط خشکسالی وارد میکند؛ بنابراین بررسی خشکسالی با شاخص SEPI بهتر از شاخص SPI میباشد. بررسیها در رابطه با خشکسالی بر اساس شاخص SEPI نشان میدهد که روند خشکسالی در استان اردبیل رو به افزایش است. دما هم با شدت بیشتر روند افزایشی دارد. طولانیترین تداوم زمانی خشکسالی در استان، در ایستگاه پارسآباد در مقیاس زمانی 12 ماهه از ماه ژوئن سال 1998 تا ماه نوامبر سال 1999 به مدت 18 ماه اتفاق افتاده است. بیشترین درصد وقوع خشکسالی در ایستگاه پارسآباد و کمترین آن در ایستگاه خلخال مشاهده میشود.
اسماعیل احمدی، زهرا حجازی زاده، بهلول علیجانی، محمد سلیقه، حسن دانایی فرد،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
افزایش مواجهه با تغییر(پذیری) اقلیم، افزایش آسیبپذیری را در پی دارد و جامعه ای که ظرفیت سازگاری کم و حساسیت اقلیمی بالایی دارد مستعد آسیب بیشتر است. کاهش آسیبپذیری به سیاست و استراتژیهای سازگاری وابسته است و طراحی و ارزیابی این استراتژیها به اندازهگیری آسیبپذیری اقلیمی نیاز دارد. در این مطالعه با هدف توسعه شاخص آسیبپذیری اقلیمی، ابتدا نمرهی عامل مواجهه با تغییر(پذیری) اقلیم برای ایستگاههای زابل، زاهدان، ایرانشهر و چابهار در دو دورهی پنجساله محاسبه شد. سپس نمرات عوامل ظرفیت سازگاری و حساسیت اقلیمی به کمک دادههای سرشماری و سالنامههای 1385 و 1390 استانهای کشور تعیین شد. با توجه به ماهیت مسئله آسیبپذیری و عوامل موثر آن، بر مبنای مدل ضربی- نمایی، شاخص آسیبپذیری اقلیمی طراحی شد. سپس برای چهار محدوده و کل استان، شاخص و درجات آسیبپذیری محاسبه شد. نتایج نشان داد هر چند ظرفیت سازگاری استان نسبت به قبل بیشتر شده ولی به دلیل افزایش مواجهه و حساسیت اقلیمی، میزان آسیبپذیری 3/16 درصد بالاتر رفته است. مساحت محدودههای خیلی زیاد آسیبپذیر از 5/57 درصد به 100 درصد کل استان افزایش یافته که بیانگر گسترش فضایی آسیبپذیری میباشد. نتیجهی کلی اینکه کاهش آسیبپذیری نیاز به سنجش دقیق و مستمر آن، افزایش ظرفیت سازگاری و کاهش حساسیتهای اقلیمی دارد.
حسن ذوالفقاری، فیروز مجرد، مجتبی میرزایی،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
میانگین بارش سالانه در ایران حدود 250 میلیمتر است که کمتر از یک سوم بارش میانگین جهانی است. علاوه بر کمبود بارندگی، توزیع نامتوازن و ناهمگون آن نیز بر بی اعتمادی به بارندگی در این سرزمین افزوده است. در این مطالعه، عدم اعتماد به بارش ایران با استفاده از شاخص عدم اعتماد به بارش (UI) که برخلاف روشهای متعارف، رژیم بارش یا توزیع زمانی و ویژگیهای بارش را مورد توجه قرار میدهد، بر اساس دادههای آماری 48 ایستگاه سینوپتیک کشور در یک دورۀ 30 ساله (1979 تا 2008) مورد بررسی قرار گرفته است. میزان روند و وضعیت معنیداری شاخص در هر ایستگاه از طریق آزمون ناپارامتری من کندال و برآورد کنندۀ شیب سن در سطح اطمینان 95% مشخص گردیده است. در نهایت، سطح کشور بر اساس مقادیر شاخص بدست آمده با استفاده از روشهای میانیابی IDW و Kriging پهنهبندی شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد که میزان متوسط عدم اعتماد به بارش در کل ایران، برابر با 2/2 یا حدود 36% میباشد. میزان عدم اعتماد به بارش در نواحی مرطوب که شروع بارش زودتر و دورۀ بارندگی طولانیتری دارند، بیشتر و در مناطق خشک ایران که شروع بارش دیرتر و دورۀ بارندگی کوتاهتری دارند، کمتر است. اگر چه بین نواحی مختلف کشور از نظر عدم اعتماد به بارش، اختلاف زیادی وجود ندارد، با این وجود برخلاف دیدگاه سنتی رایج، عدم اعتماد به بارندگی در ناحیه مرطوب خزری و ناحیه نیمه مرطوب شمالغرب کشور، بیشتر است. در مقابل، کمترین مقدار عدم اعتماد به بارندگی، در منطقه خشک ساحلی جنوبی ایران مشاهده میشود. همچنین بهجز در ایستگاه بندرلنگه در جنوب ایران که دارای شیب صعودی شاخص به میزان 04/0 در سال است، در سایر ایستگاهها از نظر عدم اعتماد به بارش روند معنیداری مشاهده نمیشود.
آرش سهرابی، سهیلا بیگی،
دوره 16، شماره 40 - ( 1-1395 )
چکیده
یکی از روش های جدید جهت مشاهده ی حرکات زمین ساختی و زمین لرزه ها استفاده از دانش مورفوتکتونیک می باشد. مطالعه و اندازه گیری مناظر و اشکال ایجاد شده توسط تکتونیک فعال از موارد مهم علم مورفولوژی به حساب می آیند. حرکات تکتونیکی فعال یک منطقه در مورفولوژی رودخانه ها، زهکشی آبراهه ها، مخروط افکنه ها و جبهه های کوهستان ثبت می گردد. در این پژوهش برای ارزیابی تکتونیک فعال، گستره جغرافیایی ́00 ˚57- ́30 ˚55 طول شرقی و ́00 ˚33- ́00 ˚32 عرض شمالی در پهنه ایران مرکزی انتخاب شده است. در این پژوهش با مطالعه نقشه زمین شناسی و پردازش تصاویر ماهواره ای و داده های رقومی ارتفاعی، شاخص های ژئومورفیکی و مورفوتکتونیکی اندازه گیری و فعالیت تکتونیکی منطقه مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از شاخص سینوسی جبهه کوهستان (Smf)، شاخص نسبت پهنای کف دره به عمق دره (Vf) و شاخص نسبت عرض دره به ارتفاع دره (V) به ترتیب دارای مقادیر میانگین 15/1، 94/0 و 88/9 می باشند. جابجایی آبراهه ها، مخروط افکنه ها و اشکال مثلثی ایجاد شده نشان دهنده تکتونیک فعال در راستای گسل ها می باشند. همچنین تطابق اندازه گیری های شاخص های مورفوتکتونیکی و داده های لرزه ای نشان دهنده تکتونیک فعال در این منطقه است.
امید مفاخری، شهریار خالدی، علی اکبر شمسی پور، مصطفی فلاحی خوشجی، آذر کرمانی،
دوره 16، شماره 41 - ( 4-1395 )
چکیده
مطالعه و واکاوی پدیده خشکسالی با اهداف مختلفی از جمله برنامهریزی، مدیریت منابع آب و مقابله با مشکلات ناشی از کمبود آب مورد توجه جامعه علمی و اجرایی هر منطقهای است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین خشکسالی و شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی(NDVI) بر روی منطقه قروه و دهگلان کردستان صورت گرفتهاست. درپژوهش حاضربرای شناسایی سالهای با خشکسالی هواشناسی از شاخص Z در دوره آماری 20 ساله (1368 تا 1387) استفاده شد بنابراین نتایج محاسبه دادههای آماری ایستگاه سینوپتیک قروه سال 2008 با مجموع بارش سالانه 155 میلی متر و شاخص Z برابر با 2.31- ، سال 2000 با مجموع بارش سالانه 253.1 میلی متر و شاخص Z برابر با 1.05- و سال 2001 با بارش 8/239 میلیمتر و شاخص Z برابر با 1.22- سالهای شاخص خشکسالی هواشناسی تعیین شدند. برای بررسی خشکسالی اکولوژیکی از تصاویر ماهوارهای سنجنده MODIS استفاده شد. برای محاسبه شدت خشکسالی اکولوژی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بررسی مقایسه ای بین 5 سال از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد و در ارتباط با هر تصویر نمونه های 500 تایی به صورت تصادفی انتخاب گردید با بهره گیری از نمونه های تصادفی مقادیر NDVI هر سال در ستونی از جدول اخذ و محاسبات و مقایسه های آماری بین آن ها انجام شد و نتیجه حاصل از آن مشخص نمودن سال خشکسالی اکولوژی از تصاویر ماهواره ای بود. برای نشان دادن شدت خشکسال اکولوژی در تصاویر اخذ شده طبقه بندی نظارت نشده اعمال و محدوده مورد مطالعه به 5 کلاسه طبق بندی شد. پردازش تصاویر ماهوارهای و نتایج شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) نشان دهنده مقادیر پایین میانگین شاخص در سالهای 2000، 2001 و 2008 بود که بعنوان سالهای نمونه خشکسالی اکولوژیکی تعیین شدند. سال 2001 کمترین مقدار NDVI را داشت و غیر از مناطق مرکزی که زیر کشت آبی بوده است بقیه مناطق تقریبا پوشش گیاهی خود را از دست داده اند.
داریوش یاراحمدی، سعید بساطی، بهروز نصیری، سمیه رفعتی،
دوره 16، شماره 42 - ( 7-1395 )
چکیده
بارشهای سنگین ناشی از سامانههای همرفتی میانمقیاس در غرب ایران که از نظر شدت و فراوانی باعث خسارات جانی و مالی زیادی شدهاند و سهم زیادی از بارش سالانه را به خود اختصاص دادهاند، نقش مهمی در امنیت غذایی و منابع آب داشته و بدین منظور چرخه عمر، شرایط تشکیل و ویژگیهای سامانه همرفتی میانمقیاس 23آوریل 2004 با استفاده از تصاویر ماهوارههای متئوست، GEOS و GMS از طریق معیارهای شاخص تغییرات مساحت (ΔE)، آستانههای دمای درخشندگی 221 و 243 کلوین و آستانه مساحت بیش از 10000 کیلومترمربع مورد بررسی قرار گرفت. مساحت سامانه در شروع چرخه عمر با روند کندی افزایش داشته و روند کاهشی مساحت آن در مرحله زوال شدید و ناگهانی است. در مرحله شکلگیری شرایط سینوپتیک تأثیر بیشتری داشته و عامل غالب بوده است؛ اما در مرحله بلوغ تأثیر توپوگرافی و ارتفاعات زاگرس در شدت فعالیت مؤثرتر بود. یافتههای این مطالعه نشان داد، در مرحله بلوغ، با افزایش درصد کسر همرفتی و کاهش دمای درخشندگی بر شدت فعالیت همرفتی افزوده شده؛ اما در مرحله زوال این وضعیت برعکس شده است. همچنین ساعات اوج فعالیت همرفتی و افزایش مساحت سامانه همزمان با بیشینه سرعت سامانه بوده است.
محمد حسن یزدانی، علی سلطانی، حسین نظم فر، محمد امین عطار،
دوره 16، شماره 42 - ( 7-1395 )
چکیده
جدایی گزینی شهری موضوعی مهم در بسیاری از شهرهای جهان است و از مدتها قبل بسیاری از محققان به این مبحث توجه داشتهاند. جدایی گزینی شهری، تمرکز فقر و پیدایش طبقات پایین را به طرز شدیدی در پی دارد. انواع مختلفی از جدایی گزینی شهری از قبیل جدایی گزینی درآمدی و قومی- نژادی وجود دارد که وابسته به مکانیزمهای موجود در درون یک شهر است. بهمنظور برنامهریزی جامعهای بهتر، برنامه ریزان شهری نیازمند آگاهی از نحوهی اندازهگیری جدایی گزینی و تجزیهوتحلیل نتایج حاصل از آن هستند. روشهای متعدد سنجش جدایی گزینی شهری وجود دارد که به طرق مختلفی با هم متفاوتند. پژوهش حاضر پرکاربردترین شاخصهای سنجش جدایی گزینی مسکونی چند گروهی(8 شاخص) را با استفاده از نرمافزار تحلیلگر جداییگزینی در سطح شهر شیراز و میان پایگاههای مختلف اجتماعی- اقتصادی این شهر مورد مطالعه قرار داده است. جامعه آماری، کل محدوده کالبدی شهر شیراز به تفکیک بلوکهای آماری(451بلوک) در قالب نقشه در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی و خانوارهای ساکن در آن(416141 خانوار) میباشد. درمجموع نتایج پژوهش وقوع پدیده جدایی گزینی در شهر شیراز را به میزان متوسط به بالا و با مقادیر محاسبهشدهی 7177/0، 5785/0، 1 - 5474/0، 5407/0، 3969/0، 3759/0، 3613/0، 3375/0 برای هر یک از شاخصها مورد تایید قرار میدهد. از طرف دیگر بهکارگیری تحلیل لکههای داغ نرمافزار ArcGis در محدوده موردمطالعه نیز نشان میدهد بیشترین تجمع فضایی پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا(لکههای داغ) تقریباً در حوالی مرکز و ناحیه شمال غربی شهر، پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط در سمت غربی شهر و پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین نیز در سمت جنوب غربی شهر شیراز خوشهبندی شدهاند.
علی اکبر عنابستانی، حمدالله سجاسی قیداری، فهیمه جعفری،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده
امروزه طرح هادی روستایی، مهمترین ابزار مدیریت توسعه روستایی در ایران است و هدف نهایی از اجرای این طرح، بهبود کیفیت زندگی و فراهم آوردن محیطی سالم و جاذب برای زندگی ساکنان نواحی روستایی میباشد ؛ لذا هدف از پژوهش حاضر این است تا با تأکید بر مشخصههای اجرای طرح هادی روستایی که عبارتند از: بهبود کیفیت مسکن، شبکه معابر، کاربری اراضی و دسترسی به خدمات، محیطزیست روستا، اثرات آن را بر کیفیت عینی زندگی روستاییان مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، 22 روستا که در آنها طرح هادی اجراشده است و از بین آنها 8 روستا با جمعیت 3835 خانوار به روش نمونهگیری انتخاب گردید. در سطح روستاهای مورد مطالعه با روش نمونهگیری (کوکران) 249 خانوار روستایی انتخاب و به روش نمونهگیری تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. اطلاعات استخراج شده از پرسشنامههای مورد نظر، با استفاده از روشهای تجزیه و تحلیل آماری در محیط نرم افزارSPSS مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای مطالعه بر اساس نتایج بهدستآمده از آزمونهای همبستگی نشان میدهد که ارتباط معنیدار و قوی با ضریب 75/0 بین اجرای طرح هادی روستایی و بعد عینی کیفیت زندگی وجود دارد، بهنحویکه ابعاد طرح هادی روستایی 57 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین مینماید و در بین ابعاد طرح هادی، متغیر محیط زیست روستا به میزان 29 درصد بر ارتقاء بعد عینی کیفیت زندگی روستاییان تأثیرگذار بوده است. در توزیع فضایی رابطه بین اجرای طرح هادی و کیفیت عینی زندگی در هشت روستا، همبستگی مستقیم و کاملی وجود دارد.
محمد سلیقه، محمدحسین ناصرزاده، تهمینه چهره آرا ضیابری،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده
دراین پژوهش ارتباط بین شاخص های NCPI و CACO با بارشهای فراگیر پاییز سواحل خزر مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا از دو سری منبع داده، افرودیت و ایستگاهی استفاده گردید. روزهای که بیشتراز میانگین بلند مدت خود ایستگاه بارش داشتند و دربیش از60(آفرودیت) تا 75 درصد(ایستگاهی) منطقه در این روز بارش با شرط اول رخ داده بود. بعنوان روز بارش فراگیر انتخاب گردید . سپس داده های فشار سطح دریای این روزها ، استخراج و برای گروه بندی نقشه های آن، از تحلیل خوشه ای به روش وارد استفاده گردید. سپس از هر خوشه یک روز به عنوان نماینده آن خوشه، انتخاب شد و موردتحلیل سینوپتیک قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که در همه الگو ها یک پرفشار بر بالای خزر یا خود حضور دارد یا زبانه ی پرفشار بر روی خزر کشیده شده است،که موجب ایجاد جریانات به صورت شمالی شده و به دلیل ذاتا سرد خود در برخورد با دریای نسبتا گرم، به تدریج در حال حرکت به سمت جنوب رطوبت جذب کرده و ناپایدار می گردد . البته نباید این نکته را فراموش کرد که در الگوهای بررسی شده در هر سه الگو، عوامل دینامیکی در سطح بالا موضوع فوق را تشدید کرده و به ناپایداری کمک نموده و بارش فراگیر را ایجاد کرده اند. در ادامه، شاخص های پیوند از دور مذکور به صورت روزانه، استخراج شدند و سپس ارتباط آنها با بارش های فراگیر سواحل شمالی کشور مورد بررسی قرار گرفت که حاکی از ارتباط معنا دار سری زمانی این شاخص ها با سری زمانی فصل پاییز است، به گونه ای که NCPI با ایستگاه های مورد تحقیق ارتباط معنا دار مستقیم و CACO با آنها ارتباط معنا دار معکوس نشان می داد. از طرفی بررسی آنومالی شاخص ها در روزهای فاقد بارش و روزهای بارشی، با تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی آن توکی انجام، که نتیجه آن حاکی از آنومالی معنا دار شاخص ها در روزهای فاقد بارش و بارشی بود.
محمدرضا مباشری، سمیرا رنجبر،
دوره 17، شماره 44 - ( 1-1396 )
چکیده
هدف این پژوهش تشخیص مزارع آلوده به بیماری زنگ گندم میباشد. برای این منظور از دادههای سنجندهETM+ ماهواره لندست 7 در سال زراعی 92-93 و دادههای آزمایشگاهی مربوط به طیف بازتابندگی برگ و درجه سلامت برگ در مراحل مختلف بیماری استفاده شده است. مقادیر بازتابندگی برگ در محدوده طیفی قرمز و مادونقرمز نزدیک را از طیف اسپکترورادیومتر استخراج نموده و با استفاده از تابع پاسخ طیفی لندست 7 دادهها برای باندهای این سنجنده شبیهسازی گردید. سپس با استفاده از شاخص DVI و دادههای مربوط به کسر سلامت برگ شاخصی به نام شاخص سلامت گندم ایجاد گردید. در این رابطه مقدار همبستگی این شاخص با کسر سلامت برگ 82/0 به دست آمد. در ارزیابی شاخص WHI مقدار RMSE برابر 089/0 به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که این شاخص در مراحل سبزینگی گیاه عملکرد خوبی از خود نشان میدهد و میتواند مناطق سالم، بیمار و مشکوک به بیماری را تشخیص دهد. ازآنجاکه شاخص بهدستآمده یک شاخص طیفی است و به رنگ برگ حساس میباشد هرچه تصاویر به زمان برداشت محصول نزدیکتر شوند این شاخص ضعیفتر عمل میکند. منطقه مورد آزمون در این تحقیق در شهرستان سعادت شهر استان فارس واقع است.