88 نتیجه برای شاخص
فیروز مجرد، امان الله فتح نیا، سعید رجایی نجف آبادی:،
دوره 17، شماره 44 - ( 1-1396 )
چکیده
این مطالعه با هدف برآورد میزان تابش دریافتی در سطح استان کرمانشاه بهمنظور گسترش سایتهای خورشیدی با استفاده از مدل لیو و جُردن بهانجام رسیده است. با استفاده از شاخصی بهنام شاخص شفافیت آسمان () مقدار حذف اتمسفری در هر ماه محاسبه و بر روی شیبها، جهات شیب و ارتفاعهای مختلف اِعمال گردید. سپس با توجه به نتایج بهدستآمده، مقادیر تابش مستقیم، پراکنده و کل در توپوگرافیهای مختلف منطقه محاسبه و نقشههای مربوطه رسم گردید. نتایج نشان داد مقدار حداقل حذف اتمسفری و در نتیجه بیشترین مقدار تابش دریافتی در سطح استان بهدلیل افزایش شاخص در اواخر فصول بهار و تابستان با حداکثر ماه می بهمیزان 1360 کالری بر سانتیمتر مربع در روز رخ میدهد. در مقابل، کمترین مقدار تابش دریافتی متعلق به ماه ژانویه به میزان 3/386 کالری بر سانتیمتر مربع است. تغییرات تابش در سطح استان بین مناطق پست و مرتفع در ماههای ژانویه و دسامبر با توجه به نقش زاویۀ تابش و تغییرات قابل توجه ارتفاعی زیاد است. اما در تابستان بهدلیل ارتفاع زیاد خورشید، توزیع تابش در سطح زمین تقریباً یکسان شده و مقدار انحرافمعیار مقادیر تابش رسیده کاهش مییابد. بیشترین مقدار تابش در شهرستان جوانرود بهمیزان 1/528 کالری بر سانتیمتر مربع در روز بهدلیل ارتفاع بیشتر، و کمترین آن در شهرستان قصرشیرین بهمیزان 6/443 کالری بر سانتیمتر مربع در روز به دلیل ارتفاع کمتر دریافت میشود.
امین محمودی آذر، رحیم هاشم پور، سیدمومن فواد مرعشی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
در دهههای اخیر موضوع کیفیت زندگی شهری و ارتقاء رضایتمندی شهروندان از محیط زندگی خود توجه بسیاری از محققان و سازمانهای جهانی را به خود جلب کرده است؛ تا آنجا که سازمان ملل متحد هر ساله با انتشار گزارشی شهرهای مختلف جهان را از نظر سطح کیفیتزندگی موجود مورد مقایسه قرار میدهد. کیفیتزندگی دارای معیارهای مختلفی است که یکی از مهمترین معیارهای آن دسترسی به خدماتشهری است که توجه به آن موجب کاهش مشکلات فراوانی از قبیل سوداگری زمین، ساختوسازهای غیرقانونی و ... میشود. هدف این تحقیق ارزیابی کیفیت زندگی شهری با توجه به استانداردهای دسترسی به خدمات شهری است. بر این اساس معیار دسترسی به خدمات شهری از دو وجه عینی و ذهنی در بافت قدیمی شهر ارومیه مورد سنجش و بررسی قرار گرفتهاند. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و در آن از ابزار پرسش نامه، مدلهای تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل شبکه دسترسی و تکنیکهای فازی، وزندهی و ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل دادههای کمی و کیفی استفاده شدهاست. نتایج حاکی از آن است که رضایت از دسترسی به خدمات اثر مثبت و معناداری را به لحاظ آماری بر کیفیت زندگی ذهنی وارد میکند و افزایش رضایتمندی ساکنان از دسترسی به خدمات شهری، سبب افزایش کیفیت زندگی ذهنی میشود. این یافتهها به برنامهریزان شهری گوشزد میکند که عوامل کالبدی نقش بسزایی در افزایش رضایتمندی از کیفیت زندگی شهروندان دارد.
رستم صابری فر، حسین جنگی،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده
در این تحقیق، شاخصهای الگوی مسکن مناسب از منظر ساکنین حاشیهنشین شهری در مشهد مورد بحث قرار گرفته است به این منظور، از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بهرهبرداری شده و محدوده حاشیهنشین در شمال شرق شهر مشهد که بیشترین میزان خانوارهای حاشیهنشین را در خود جای داده است، به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شده است. با توجه به اینکه سؤال اصلی تحقیق آن بوده است که چه عواملی باعث میشود که خانوارها، منزل ویلایی را بر آپارتمان ترجیح میدهند؟ با استفاده از پرسشنامه دیدگاه 410 نفر از ساکنین مورد بررسی گرد آوری و مورد تحلیل قرارگرفته است. دادههای موردنظر در طی دوره زمانی 91 تا 93 جمعآوریشده و با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد متغیرهایی نظیر نحوه تملک، تحصیلات، سال خرید واحد مسکونی و سن از جمله عواملی بودند که بر نوع الگوی مسکن مورد تمایل خانوارها تأثیر داشتند. به همین دلیل اگر خانوارها با توجه به این شرایط به عنوان گروه پیشرو دسته بندی شده و مساکن مورد نظر مسئولین در اختیار آنها قرار گیرد، امکان موفقیت طرح های پیشنهادی بیشتر خواهد شد.
محسن شاطریان، یونس غلامی، محمد میرمحمدی،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده
هدف کلی این پژوهش ارزیابی شاخص های توسعه گردشگری شهر کاشان بر اساس 4 شاخص: آسایش،رقابتی بودن ،فن آوری اطلاعات و ارتباطات و مدیریت خوب گردشگری می باشد . روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری شامل کلیه گردشگرانی است که در سال 1394 به شهر کاشان مسافرت نموده اند، که تعداد کل آن ها برابر 124430 نفر می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران تعداد382 نفر تعیین گردید. روش جمع آوری داده ها متکی بر برداشت میدانی با استفاده از پرسشنامه بوده است..نتایج تحقیق نشان می دهد که براساس نظر گردشگران میانگین های توسعه گردشگری به این ترتیب می باشند: میانگین اصل آسایش (13/3)، میانگین اصل رقابت پذیری(18/3)، اصل مدیریت گردشگری( 18/3)، میانگین اصل فن آوری اطلاعات و ارتباطات(87/2) می باشد و میانگین کلی شاخص توسعه گردشگری از دیدگاه گردشگران برابر با 43/12 بود که بالاتر از حد میانگین فرضی 12 می باشد، در مجموع فقط اصل فن آوری اطلاعات و ارتباطات کمتر از حد مطلوب بوده است.
علی محمد خورشید دوست، بهروز صراف، باقر قرمز چشمه، فاطمه جعفرزاده،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده
در پژوهش حاضر اثر تغییرات اقلیم بر روی بارش های این منطقه با بکارگیری مدل مناسب مورد ارزیابی قرار گرفته و مقادیر بارش های دوره ی مشاهدهای (2001-1961) بررسی و تحلیل شد. جهت تحقق اهداف پژوهش از خروجی مدل HadCM3 استفاده گردید. ابتدا 7 ایستگاه سینوپتیک انتخاب و داده های آنها از لحاظ صحت و دقت و کفایت طول دوره ی آماری مورد بررسی قرار گرفت، داده های پرت حذف و داده های مفقود بازسازی شد. داده های AOGCM با استفاده از مدل SDSM ریزمقیاس گردید و مقادیر بارش برای دوره ی مشاهده ای شبیه سازی شد و پس از تایید تطابق مقادیر داده های شبیه سازی شده با داده های مشاهده ای، مقادیر دوره ی آتی(2039-2011) برآورد گردید. مقادیر خطای برآورد مدل SDSM توسط معیارهایMBE و MAE، بصورت ماهانه محاسبه و سپس مقایسه شد. خروجی مدل SDSM جهت بررسی شاخص مجموع بارش سالانه در روزهای با بارش بیشتر از یک میلیمتر در دوره ی مشاهدهای و دوره ی آتی(2039-2011) توسط مدل R-Climdex مورد استفاده قرار گرفت و مقادیر شاخص PRCPTOTدر دوره ی آتی پهنه بندی شد. نتایج نشان داد که با توجه به نتایج معیارهای MBE و MAE، خطای مدل در ماه های پربارش بیشتر از ماه های کم بارش است. در مقیاس ماهانه، حداکثر خطا در ماه های سپتامبر، اکتبر، نوامبر و دسامبر بدست آمد. بدین ترتیب حداکثر خطا در فصل پاییز و حداقل خطا در فصل بهار و در ماه های آوریل و می محاسبه شد. با توجه به نتایج به دست آمده، مجموع بارش سالانه در دوره ی 2039-2011 در ایستگاه های انزلی، بابلسر، گرگان، و نوشهر کاهش و در ایستگاه های آستار، رامسر و رشت افزایش خواهد یافت.
nk href="moz-extension://8b922523-7922-435a-ac74-8ddb59e9beaf/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
میثم طولابی نژاد، زهرا حجازی زاده، عاطفه بساک، نسرین بزمی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی اثرات نوسان اطلس شمالی بر تغییرات تراز میانی جو و در نتیجه ریزشهای غرب کشور میباشد. جهت انجام این کار، ابتدا دادههای بارش ماهانه 17 ایستگاه سینوپتیک منتخب غرب کشور در بازهی زمانی 30 ساله از سالهای 1984 تا 2014 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. همچنین دادههای پیوند از دور نوسان اطلس شمالی و دادههای ناهنجاری ارتفاع ژئوپتانسیل، فشار تراز دریا و بارش از سایت NOAA دریافت گردید. برای مشخص شدن ارتباط بین دو فاز شاخص NAO با بارش غرب ایران از ضریب همبستگی پیرسون در سطح حداقل معنیداری95 درصد، (P_value = 0.05) استفاده شد. در نهایت با استفاده از نقشههای سینوپتیک، ارتباط فضایی بین دادهها، مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج گویای آن بود که بین تغییرات نوسان اطلس شمالی با ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو و میزان بارشهای غرب ایران در چهار ماه ژانویه، مارس، آوریل و نوامبر ارتباط و همزمـانی وجـود دارد. نتایج نشان داد که، در زمان حاکمیت فاز مثبت نوسان اطلس شمالی، میانگین ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو در نیمه غربی ایران 17 متر کمتر از بلندمدت می شود و میانگین بارش در هر ماه 5/23 میلیمتر افزایش یافته و ترسالی حاکم شده؛ اما زمانی که حاکمیت با فاز منفی باشد، ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو بهطور میانگین 20 متر بیشتر از نرمال است، در نتیجه خشکسالی غرب کشور را فرا خواهد گرفت و بارش این منطقه هر ماه با کاهش 30 میلیمتری روبرو خواهد شد. درکل میتوان گفت که خشکسالیهای همزمان با فاز منفی بسیار شدیدتر از ترسالیهای ناشی از فاز مثبت نوسان اطلس شمالی بوده است.
عادل نبی زاده بلخکانلو، زهرا حجازی زاده، پرویز ضیائیان فیروزآبادی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
کاهش مداوم تراز آب دریاچه ارومیه در سالهای اخیر ، کاهش بارندگی و دبی رودخانه ها و خشکسالی های مداوم به دغدغه اصلی مردم ومسئولین تبدیل شده است. برای بررسی تغییرات اقلیمی و افزایش دما در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از دو عامل سنجش ازدور و خواص حرارتی تصاویر ماهواره استفاده شد،که اهمیت تغییرات دمای سطح زمین(LST) و شاخص اختلاف نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) را نشان می دهد. این مطالعه با استفاده از داده های ماهواره مادیس در بازه زمانی(2010-2008) به منظور بررسی رابطه فضایی NDVI-Ts وNDVI-ΔT برای بررسی زمان واقعی وقوع خشکسالی کشاورزی صورت گرفت. هدف استخراج شاخص VTCI(شاخص شرایط درجه حرارت پوشش گیاهی) است که قادر به شناسایی تنش خشکی در مقیاس منطقه ای است. نتایج نشان داد که شیب برای لبه گرم منفی است، جائیکه برای لبه سرد مثبت است. شیب لبه گرم نشان می دهد که دمای حداکثر کاهش می یابد هنگامی که مقدار NDVI برای هر فاصله زمانی افزایش می یابد. شیب در لبه سرد نشان می دهد دمای حداقل افزایش می یابد هنگامی که مقدار NDVI افزایش می یابد. به طور کلی در لبه گرم و لبه سرد، مشاهده شده است که مقدار روند خشکسالی در طول سالهای 2009، 2008 در مقایسه با سال2010 بالاتر است. دربخشی از روز ژولیوسی 257 شیب لبه سرد از سال 2008 به 2010 روند کاهشی دارد. اما در لبه گرم رهگیری پیکسلها برای 2008 بیش از 323 درجه کلوین است درجائیکه در 2009 تا2010 در آن کمتر از 323 درجه کلوین می باشد. به طور کلی مقدار ضریب همبستگی(R2 ) در رابطه فضایی TS - NDVI بین (0.90-0.99) متفاوت است. پژوهش حاضر نشان داد که با یکپارچه سازی داده های ماهواره ای مادیس با داده های هواشناسی مقدار آستانه VTCI برای تنش خشکی ازسالی به سال دیگر متفاوت است که بسته به شرایط داده دارد.
فرزاد کریمی، مصطفی احمدوند، علی حیدری،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه تجربی روشهای سطحبندی و سنجش درجه توسعهی یافتگی سرزمین بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی دادهها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفت. جامعهی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا) بود که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونه لین، 566 سرپرست خانوار روستایی در این روستاها مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها، افزون بر اَسناد، پرسشنامه محقق ساخته به کار رفت که برای تعیین اعتبار بخشهای مختلف آن از روش اعتبار محتوا و به منظور تعیین پایایی آن از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) از بهینهگی پرسشنامه حکایت داشت. دادهپردازی پژوهش با استفاده از نرمافزارهای MATLAB 7.10، Excel 2010، Export Choice و SPSS 20 انجام گرفت. همچنین با نگرشی جامع به توسعهی روستایی، 51 شاخص انتخاب و برای عملیاتیکردن آنها از تئوری مجموعههای فازی بهرهگرفته شد. فزون بر این، به منظور تعیین درجهی اهمیت هریک از شاخصهای منتخب در سنجش توسعهیافتگی، روش تحلیل سلسله مراتبی به کار رفت. به منظور مقایسه روشهای سطحبندی و سنجش درجه توسعهیافتگی، مهمترین مدلهای تصمیمگیریهای چند شاخصهای از جمله موریس، تاکسونومی، مجموع ساده وزین، تاپسیس، و وایکور که بیشترین استفاده را در مطالعات پیشین داشتهاند، انتخاب و مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج مقایسهای نشان داد روشهای مورد بررسی، رتبه و درجهی توسعهیافتگی یکسانی را ارائه نمیدهند. در این میان روش وایکور گزینهای مطلوبتر برای سنجش درجهی توسعهیافتگی شناخته شد. این روش در نحوهی استاندارد کردن از روش فازی بهره میگیرد که فزون بر استاندارد کردن، قابلیت تعیین وضعیت شاخص مورد نظر از حد مطلوب نیز میسر میگردد. این نوع استاندارد کردن، این قابلیت را به روش وایکور داده است که در صورت ثابت ماندن ایدهآلها، درجهی توسعهیافتگی روستاها مستقل از یکدیگر باشد.
وحید ریاحی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، فرهاد عزیزپور، پرستو دارویی،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
در این پژوهش، بهمنظور شناسایی و تفکیک اراضی زیرکشت محصولات غالب در ناحیه لنجانات در استان اصفهان از تصاویر چند زمانه سنجنده OLI، ماهواره لندست8، مربوط به تاریخهای 29 فروردین، 16 تیر و2 شهریور سال 1395 استفاده شد و با بهرهگیری از روش طبقهبندی حداکثر احتمال و شاخص نرمال شده تفاضل پوشش گیاهی (NDVI) محصولات زراعی در دوران متفاوت رشد و با توجه به تقویم زراعی آنها، نقشه الگوی کشت محصولات این منطقه نگاشته شد. جهت بررسی صحت نتایج، نقشههای تولید شده با دادههای مرجع مورد بررسی قرار گرفت. ضریب کاپا و صحت کلی در روش حداکثر احتمال به ترتیب 0/88و 90 درصد و در روش استفاده از شاخص NDVI، بهترتیب 0/90و 93 درصد برآورد گردید. همچنین، از آمار سازمان جهاد کشاورزی استان در سال زراعی 95-1394 برای ارزیابی نتایج استفاده شد. نتایج نشان داد که سطح زیر کشت گندم و جو، برنج، و سیبزمینی و علوفه در روش حداکثر احتمال، درمقایسه با آمار جهاد کشاورزی بهترتیب خطایی برابر با 10/2، 18/6و 1/8درصد داشت، اما استفاده از شاخص NDVI، بهعنوان بهترین روش برآورد سطح زیر کشت در این ناحیه، در مقایسه با آمار جهاد کشاورزی بهترتیب دارای خطایی برابر با 6/6، 6/5و 3/2درصد بوده که نشاندهندهی کارایی مناسب شاخصهای گیاهی در برآورد سطح زیرکشت محصولات با توجه به فنولوژی آنها مشخص شد. بررسی نقشه کاربری اراضی و الگویکشت این ناحیه نشاندهنده تمرکز اراضی زراعی با نیاز آبی بالا و همچنین صنایع آببر در مجاورت رودخانه زایندهرود بوده است که لزوم تحلیل فضایی کاربریهای اراضی این منطقه را نمایان ساخته است.
نجمه شفیعی، محمد علی زنگنه اسدی، جواد جمال آبادی، زینب مجرد تیتکانلو،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف از انجام این مطالعه بررسی علل افت آبهای زیرزمینی بر اثر فعالیتهای تکتونیکی ، برداشتهای بیرویه و خشکسالیهای اخیر در چارچوب نظریه ژئودوآلیته می باشد. بدین منظور و با هدف ارزیابی فعالیتهای تکتونیکی منطقه، از برخی شاخصهای ژئومورفیک از جمله شاخصهای((BS)، AF)) ، (T)، (J) ، (Hi)، (VF)، S)) ، (SL) ، (Δa) ، (Iat)) و نقشههای همعمق و همافت حوضه استفاده شده است. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که میزان بارش در سال 82 نسبت به سال88، 310 میلیمتر کاهش و به تبع آن تعداد چاهها 217حلقه افزایش یافته و میزان برداشت از سطح چاهها نیز 58298659 میلیون متر مکعب بر ساعت کاهش یافته است. همچنین میزان متوسط عمق چاهها 10 متر افزایش یافته بهطوری که بیشترین میزان افت مربوط به چاه خومهزار درحدود 26- متر واقع در بخش جنوبی حوضه است که این شواهد نشان میدهد در محدوده آبخوان علاوه بر نقش تکتونیک در بازه طولانی مدت، نقش فعالیتهای انسانی و خشکسالیها هم میتوانند جزء عوامل مؤثر در افت آب زیرزمینی و توسعه ژئودوالیتی در سطح دشت به شمار آیند.
عبدالحسن شیوائی، اصغر ضرابی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
اولین قدم در زمینه ی تدوین برنامه های کارآمد و منطبق بر واقعیت ها و دست یابی به اهداف متعالی توسعه ی متوازن ، متناسب و متعادل ، شناخت و آگاهی لازم و کافی از توان ها و امکانات هر منطقه ی جغرافیایی است . از این رو شناخت وضع موجود مناطق نسبت به همدیگر ضرورتی اجتناب ناپذیر است . هدف از این پژوهش سطح بندی مناطق شهری شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد و تعیین اولویت توسعه در هر شهرستان و هر عامل است . این کار با استفاده از 84 شاخص مختلف ترکیب شده در spss به 8 عامل ؛ اشتغال و فعالیت ، مسکن ، اقتصادی – تولیدی ، حمل و نقل و ارتباطی ، خدمات شهری عمومی ، بهداشت و درمان ، کتاب و سواد و آموزشی مربوط به آمار سال 1390 ، با استفاده از دو تکنیک ؛ شاخص ترکیبی توسعه ی انسانی و موریس و ادغام نتایج آنها با تکنیک ادغامی صورت گرفته است . روش تحقیق تحلیلی – توصیفی است . جامعه ی آماری پژوهش مناطق شهری هفت شهرستان ( 16 شهر ) استان است . یافته های پژوهش حاکی از آن است که ؛ شهرستان های بویراحمد ، دنا و گچساران در رتبه های اول تا سوم توسعه یافتگی و شهرستان بهمئی در رتبه ی آخر توسعه یافتگی استان بوده است و در بررسی همه ی عامل ها به صورت جداگانه شهرستان بهمئی در شرایط محروم و رتبه ی آخر بوده و شهرستان های ؛ چرام ، کهگیلویه و باشت از نظر سطح توسعه ، محروم و اندکی بهتر از بهمئی بوده اند که لازم است شهرستان بهمئی در اولویت اول جهت برنامه ریزی توسعه قرار گیرد .
اسماعیل حیدری علمدارلو، حسن خسروی، سحر نسب پور مولایی،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
آب و هوای مناسب و شناخت کافی از شرایط اقلیمی در مقصد یکی از مهمترین عناصر در بحث گردشگری است و میتواند به عنوان یک عامل جاذب یا دافع برای گردشگران باشد. هدف از این پژوهش ارزیابی اقلیم گردشگری استان یزد به عنوان یکی از مهم ترین استان های گردش پذیر در مناطق خشک کشور است. برای تعیین آسایش حضور گردشگر از شاخص اقلیم آسایش گردشگری (TCI) استفاده شد. به منظور بررسی شاخص اقلیم آسایش (TCI) از دادههای 17 ایستگاه هواشناسی استفاده شد. سپس با محاسبه زیرشاخصها و شاخص TCI با کمک نرمافزار ArcGIS پهنهبندی زیرشاخصها و شاخص TCI انجام شد. نتایج نشان داد به ترتیب ماههای مهر، اردیبهشت، آبان و فروردین بهترین ماهها برای فعالیتهای گردشگری در استان یزد است و به ترتیب ماههای دی، تیر، بهمن و آذر داری پایینترین میانگین شاخص TCIهستند. لازم به ذکر است که تیر ماه دارای بیشترین تغییرات و مهر ماه دارای کمترین تغییرات در شاخص TCIدرسطح استان یزد است. همچنین کلاسبندی سالانه شاخص TCI براساس طبقهبندیScott وMcBoyle نشان میدهد استان یزد در دو کلاس اوج در فصول معتدل و اوج در فصول خشک قرار میگیرد. به طورکلی میتوان گفت مناطق کوهستانی با ارتفاع بیش از 2700 تا 3000 متر و مناطق اطراف آن در فصول خشک که بارش و کاهش دما عامل محدودکننده نیست دارای بهترین شرایط گردشگری میباشد. مناطق دیگر با ارتفاع کمتر از 2700 تا 3000 متر در فصول بهار و پاییز بهترین شرایط اقلیمی را برای گردشگری دارند.
محمود هوشیار، بهروز سبحانی، نادر پروین،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
موجهای گرمایی زودرس رویدادهای حدی جو هستند که باعث تلفات شدیدی در زندگی گیاهی و جانوری شده و مشکلات اجتماعی و اقتصادی زیادی برای جوامع به وجود میآورند. هدف این پژوهش شناسایی الگوهای سینوپتیکی و تحلیل آماری امواج گرمایی زودرس در شمال غرب ایران است. برای این کار از داده های دمایی حداکثر روزانه ماه اسفند چهارده ایستگاه سینوپتیکی شمال غرب کشور در دوره آماری ( 1392-1333 ) شمسی استفاد شد. سپس بر اساس آستانه تعریفشدهی شاخص بالدی تعداد 61 روز موج گرما انتخاب شدند. تمام ویژگیهای آماری دادهها در نرم افزار SPSS پردازش شد. دادههای ارتفاعی تراز میانی جو بر روی شبکه ای با اندازه 5/2×5/2 درجه قوسی بر روی محدوده 0 تا 70 درجهی طول جغرافیایی شرقی و 0 تا 60 درجهی عرض جغرافیایی شمالی از پایگاه داده های NCEP/NCAR استخراج شدند. ماتریسی در ابعاد 864 ستون در 40 ردیف تشکیل شد که بر روی ردیفها روزهای همراه با امواج گرمایی و بر روی ستونها داده های ارتفاعی تراز میانی جو قرار داشت. تحلیل مولفههای مبنا بر روی ماتریس همپراش دادههای ارتفاعی انجام شد و 12 مولفه که حدود 93 درصد واریانس دادهها ( تغییرات ارتفاع فشار تراز hp500 ) را تبیین میکردند، شناسایی شدند. برای شناسایی الگوهای همدیدی بر روی نمرات مولفهها تحلیل خوشهای به روش ادغام "WARD" انجام شد. در محموع پنج الگوی فشار مولد امواج گرمایی زودرس شناسایی شد. نتایج تحقیق نشان داد که، امواج گرمایی زودرس شمال غرب ایران بیشتر براثر ایجاد پر ارتفاع بر روی جنوب عربستان، تنگه عدن و مرکز سودان در سطح 500 هکتوپاسکال و شکلگیری کمفشار سودانی در سطح دریا و گسیل زبانههای آن به طرف شمال و شمال شرق که منطقه مورد مطالعه( شمال غرب ایران ) را نیز در برمیگیرد، به وقوع میپیوندند.
علی اصغر پیله ور،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
این مقاله با هدف تبیین نابرابری و عدم تعادل در سطوح توسعه 6 شهرستان انتخابی درخراسان شمالی انجام شده است. مقاله در جستجوی پاسخ به این دو سوال است که ایا شاخصهای مکانی و غیر مکانی در نابرابری ناحیه ای چه تاثیری داشته وآیا در تاثیرگذاری برابری دارند؟ و آیا می توان بر مبنای ارزیابی شاخصها به مدلی کاربردی دست یافت؟ برای تحقق هدف و وپاسخ به سوال شاخص هایی بر مبنای میزان اهمیت وتاثیرات عوامل در دو بعد طبیعی و انسانی انتخاب و بررسی شده است.روش این تحقیق از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از لحاظ دستیابی به حقایق از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS وتحلیل چند معیاری و سلولی و به کمک فرمول ضریب تغییرات انجام شده است. بنابراین بادادن ضریب(ازیک تاده) به هرشاخص، عناصر تاثیرگذار وشهرستان های مستعد نابرابری تعیین شدند. نتایج با تهیه ماتریس داده ها و ارایه نقشه ها (به کمکGIS ) نشان می دهدشهرستان بجنورد با ضریب90 کانون مستعددر خراسان شمالی برای تغییرات ساختاری بوده وبیشترین ضریب تغییر به شاخصهای درصد جمعیت شهری وراه مواصلاتی مربوط می شود. نتایج دیگر پژوهش نشانگر آن است که بر اساس مدل ضریب تغییرات و تعیین z شهرستانهای استان خراسان شمالی، شهرستان بجنورد در 6 شاخص از 10 شاخص انتخابی، رتبه اوّل را داراست و مقدار z آن 8/57 است و فاصله آشکاری با شیروان به عنوان شهرستان دوّم استان با مقدار 3/54- = z دارد. یافته نهایی این تحقیق مدلسازی در تحولات و تغییرات ساختاری- کارکردی خراسان شمالی بوده که در پایان مقاله پیشنهاد شده است.
محمد حسین ناصرزاده، زهرا حجازی زاده، زهرا غلامپور، بهلول علیجانی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
عناصر اقلیمی یکی از مهمترین متغیرهای محیطی تعیین کننده پراکنش جغرافیایی پوشش گیاهی و توزیع زمانی مکانی آن میباشند. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی روابط زمانی مکانی بین عناصر اقلیمی و مقادیر سبزینگی پوشش گیاهی در استان کهکیلویه و بویراحمداست. داده های مربوط به دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش در مقیاس ماهانه طی دوره آماری (2000-2015) به ترتیب از دو سنجنده MODIS و TRMM برای محدوده استان کهکیلویه و بویراحمد اخذ گردید. داده های مروبط به شاخص پوشش گیاهی بارز شده نیز در مقیاس ماهانه با رزلوشن فضایی 250 متر از محصول MOD13Q1 سنجنده MODIS برای همان دوره آماری اخذ گردید. با استفاده از تحلیل همبستگی فضایی همزمان و با تاخیر، و تحلیل ارتباط تقاطعی اقدام به آشکارسازی ارتباط زمانی مکانی شاخص پوشش گیاهی بارزشده با دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش گردید. نتایج گویای آن بود که عنصر دمای سطح زمین، در همه ماهها به صورت همزمان بالاترین همبستگی را با پوشش گیاهی داشت و بالاترین همبستگی فضایی بین شاخص پوشش گیاهی و دمای سطح زمین، مربوط به ماههای دسامبر تا مارس بود. در این ماهها توزیع فضایی پیکسلهای حاوی مقادیر بیشینه شاخص پوشش گیاهی، منطبق بر دماهای حداکثر(6 تا 14درجه سانتی گراد) است در حالی که در ماه های، اوریل، می، و اکتبر و نوامبر بیشینه تمرکز پوشش گیاهی در بازه دمایی میانگین، یعنی، 10 تا 16درجه سانتیگراد مشاهده گردید و در مورد ماههای ژوئن تا سپتامبر بیشینه تمرکز شاخص پوشش گیاهی، در بازه دمایی حداقل یعنی 15 تا 17درجه سانتیگراد مشاهده شد ضمن اینکه همبستگی معنیداری نیز در این ماه ها مشاهده نگردید. در مورد ارتباط بارش و شاخص پوشش گیاهی بارز شده، نیز نتایج نشان داد که تنها مقادیر پوشش گیاهی فصل بهار(آوریل تا ژوئن) با یک تأخیر یک نیم ماهه، بالاترین همبستگی را با مقادیر بارش ماهانه دارد. در حالی که برای پوشش گیاهی سایر ماهها، همبستگی معنیداری با بارش، مشاهده نگردید.
صیاد اصغری سراسکانرود، روح اله جلیلیان، نوشین پیروزی نژاد، عقیل مددی، میلاد یادگاری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
آب به عنوان یکی از مهمترین نیازهای انسانی برای ادامه حیات منابع آبی میباشد. با توجه به اهمیت موضوع، بحث مدیریت و بهرهبرداری اصولی از منابع آب به یکی از موضوعات مهم جهانی تبدیل شده است. دادههای سنجش از دور در اغلب موارد در مطالعات استخراج پهنههای آبی مورد استفاده قرار میگیرند و نوع دادههای سنجش از دور مورد استفاده نیز نقش مهمی در استخراج آب دارند. در این مطالعه به بررسی توانایی ماهواره لندست با اعمال شاخصهای مربوطه، به میزان استفاده از رودخانه گاماسیاب در استان کرمانشاه و مقایسه این شاخصها پرداخته میشود. ماهیت خاص رودخانههای کمعرض و کمعمق باعث افزایش پیچیدگی مطالعات چنین رودخانههایی با استفاده از دادههای موجود شده است. استخراج آب از تصاویر سنجش از دوری، طی دو دهه اخیر بوده است. شاخصهای آب در ابتدا با استفاده از سنجندههای TM و ETM توسعه یافتند. اما عملکرد بهتر آنها در لندست 8 به خوبی توسط محققان مستند شده است. در این تحقیق از شاخصهای NDWI، MNDWI، AWEI_nsh، AWEI_sh و WRI استفاده شد. با استخراج آستانه بهینه از هیستوگرام شاخصها و اعمال این آستانه، منطقه مورد مطالعه به دو کلاس آب و غیر آب طبقه بندی شد. سپس صحت کلی و ضریب کاپا از هر کدام از شاخصها گرفته شد. در پایان نشان داده شد که شاخص AWEI با صحت کلی 99.09 درصد و ضریب کاپای 0.98 بهترین جواب را در بین شاخصها در منطقه مورد مطالعه میدهد. نتایج این تحقیق نشان داد که این رویکرد به راحتی قادر به استخراج آب از تصاویر ماهوارهای بوده است.
احمد اسدی، ابراهیم اکبری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
کیفیت مکان و بهزیستی در حال تبدیل به رویکردی مهم برای ارزیابی سیاست های عمومی، رتبه بندی مکان ها، شناسایی نواحی مسئله دار و حتی کشف علل بسیاری از نارضایتی های اجتماعی است. مطالعه حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و از جهت هدف کاربردی است. هدف اصلی پژوهش حاضر توسعه شاخص ترکیبی کیفیت زندگی برای محلات منطقه 2 شهر مشهد میباشد. اطلاعات مورد نیاز از شهرداری شهر مشهد و استفاده از پرسشنامه بدست آمد. با توجه به جمعیت منطقه 2در سال 1395که معادل 513365 نفر میباشد بر اساس فرمول کوکران تعداد 383پرسشنامه تنظیم گردید. پرسشنامه پس از تهیه و اعمال نظرات کارشناسان از طریق مراجعه در سطح محلات مورد مطالعه تکمیل شد. معیارهای مورد نیاز در قالب اطلاعات مکانی در محیط GIS تهیه و استاندارد سازی شد. قلمروهای اقتصادی، اجتماعی و دسترسی به عنوان معیارهای اصلی پژوهش انتخاب و برای هر کدام زیر معیارهایی مشخص گردید. در ادامه با استفاده از تحلیل های مکانی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره (ANP)، شاخص نهایی کیفیت زندگی از تلفیق شاخص ها به دست آمد. نتایج حاکی از کیفیت زندگی مطلوب در محلات مرکزی بوده و محلات حاشیهای از کیفیت مطلوبی برخوردار نمیباشند. همچنین با نزدیکی به مراکز تفریحی سطح کیفیت زندگی شهری افزایش می یابد و از الگوهای مکانی پیروی می کند. بخشی از حاشیه محلات عامل، شهید بصیر و هدایت که از محلات حاشیهای محدوده مورد مطالعه میباشند، از مجموع سه قلمرو در وضعیت مطلوبی نمیباشند؛ و سایر محلات با توجه به داشتن دسترسی آسان به خدمات عمومی از جمله خدمات درمانی، آموزشی، و تمرکز امکانات رفاهی مدرن نسبت به سایر محلات کیفیت زندگی مطلوبتری را به خود اختصاص دادهاند؛ که11675700 متر مربع که معادل 30 درصد مساحت منطقه ی مورد مطالعه از کیفیت زندگی بسیار مطلوبی برخوردار می باشد. همچنین محلاتی که از نظر شاخص اقتصادی و اجتماعی در سطوح خیلی پایین قرار دارند، از نظر دسترسی در سطح متوسط قرار دارند. در ادامه نتایج آزمون های آمار فضایی(خودهمبستگی فضایی و آماره جی) نشان از توزیع الگوی خوشه ای کیفیت زندگی دارد. و به عبارت دیگر شاخص های کیفیت زندگی از توزیع فضایی یکسانی در منطقه مورد مطالعه برخوردار نیستند.
ایران صالحوند، امیر گندم کار، ابراهیم فتاحی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
پیش بینی بارش در مدیریت و هشدار سیل نقش مهمی بر عهده دارد و با اطلاع از میزان بارندگی می توان امکان وقوع سیل را در یک منطقه پیش بینی و اقدامات لازم را به عمل آورد. به دلیل اینکه بارشهای سه ماه ژانویه، فوریه و مارس در اکثر مواقع سیل آسا می باشند و همچنین بیشتر بارشها در این سه ماه رخ می دهند، لذا در این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر بارش و مدل سازی این سه ماه پرداخته شد. برای مدل سازی بارش از داده های بارش ماهانه ی ایستگاه همدید و بارانسنجی در بازه ی آماری (2014-1984) به مدت 30 سال بعنوان متغیر وابسته و شاخصهای اقلیمی، سیگنالهای بزرگ مقیاس اقلیمی شامل؛ دمای سطح دریا و دمای 1000 میلی باری، هم ارتفاع تراز 500 میلی باری ، امگای 200 میلی باری و عناصر اقلیمی بعنوان متغیر مستقل استفاده شده است. به دلیل رفتار غیرخطی بارش از شبکه های عصبی مصنوعی جهت مدل سازی بهره گرفته شد. جهت مشخص شدن بهترین معماری برای ورود به شبکه ی عصبی از تحلیل عاملی استفاده شد. برای پیش بینی بارش از داده هایی که بیشترین ارتباط را با بارش نشان دادند بصورت چهار الگو استفاده گردید که در ماه ژانویه الگوی چهارم با خطای آنتروپی 045/0، تعداد لایه های ورودی 91 واحد ، بهترین آرایش 15-1 و ضریب همبستگی 94 درصد بود. در ماه فوریه، الگوی سوم با ضریب همبستگی 97 درصد، خطای آنتروپی 036/. درصد ، تعداد واحدهای ورودی 8 واحد و بهترین نوع آرایش لایه ی پنهان 10-1 بود. بارش ماه مارس با تمام الگوها ضریب پیش آگاهی بالا بود که الگوی اول با خطای آنتروپی 038/.، تعداد واحدهای ورودی 67، نوع آرایش لایه ی پنهان، 17-1، ضریب همبستگی 98 درصد بود.
نسیبه بهاروندی، فیروز مجرد، جعفر معصومپور،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
موج گرما، مدت زمانی طولانی از آب و هوای گرم نسبت به شرایط مورد انتظار در یک منطقه در دورۀ زمانی معینی از سال است. امواج گرمایی سبب مرگومیر، بیماری و بروز مشکلات گوناگون در زمینههای مختلف حملونقل، کشاورزی، تولید و انرژی میشوند. کشور ایران در دهههای گذشته امواج گرمایی شدیدی را تجربه کرده است. بررسی تغییرات الگوهای فضایی و زمانی این امواج برای درک علل رخداد و مواجهه با آنها بسیار مهم است. در مطالعۀ حاضر، با استفاده از «شاخص روزانۀ بزرگی موج گرما» (HWMId)، که هر دوی شدت و طول موج گرما را لحاظ میکند، امواج گرمایی ایران بین سالهای 1985 تا 2015 از لحاظ توزیع زمانی و مکانی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. بدینمنظور با استفاده از دادههای دمای حداکثر روزانۀ 44 ایستگاه سینوپتیک کشور و بر پایۀ آستانۀ صدک 90ام، از بین دادههای موجود، امواج گرمایی بزرگتر یا مساوی سه روز برای هر ایستگاه شناسایی شدند. پس از اعمال شاخص HWMId بر روی روزهای هر موج گرما، بزرگی هر موج محاسبه گردید. سپس میانگین تعداد و بزرگی تمام امواج و نیز شدیدترین آنها در مقیاسهای سالانه و فصلی محاسبه و نقشهها و نمودارهای مربوطه رسم گردید. نتایج تحقیق نشان داد بیشترین تعداد امواج گرمایی، در غرب رشتهکوه زاگرس و سپس دشت کویر رخ میدهد. در حالیکه بیشینۀ بزرگی امواج، متعلق به مناطق جنوبشرقی و مرکزی کشور است. فصل پاییز و سپس فصل زمستان، سهم بالایی از شدیدترین امواج گرمایی را طی دورۀ مورد مطالعه دارند. در حالیکه امواج گرمایی بهار و تابستان به نسبت ضعیفتر و از لحاظ وسعت، محدودتر هستند. در فصل پاییز همۀ ایران بهجز نوار کمعرضی از شمال کشور و سواحل دریای عمان و خلیج فارس، در فصل زمستان نواحی جنوبشرق، در فصل تابستان سواحل دریای عمان بهسمت نواحی داخلی ایران، و در فصل بهار مناطق مرکزی و ارتفاعات غربی، تحت تأثیر امواج گرمایی قرار میگیرند. شدیدترین امواج گرمایی طی دورۀ مورد مطالعه، در زمستانهای 2008 و 2010 رخ داده است. تعداد و بزرگی امواج گرمایی در کشور بهشکل معنیداری در حال افزایش است. بیشترین افزایش تعداد متعلق به تابستان و بزرگی متعلق به زمستان است.
َشمسی سادات میراسداللهی، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
بلایای طبیعی، به عنوان مجموعه ای از حوادث زیانبار هستند که منشاء طبیعی دارند که بعضا عوامل انسانی هم در تشدید آن اثرگذار می باشد. در همین راستا تقویت مولفه های اجتماعی و اقتصادی و درپی آن افزایش تاب آوری در کاهش خسارات ناشی از سیلاب نقش مهم و موثری را می تواند ایفا کند. این تحقیق برگرفته از رساله دکتری است که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و میدانی می باشد. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه با داده های بسته و ورش تجزیه و تحلیل بر اساس آزمون های همبستگی و رگرسیون انجام شده است. جامعه آماری شامل شهروندان ساکن در اطراف روخانه و مناطق سیل گیر بوده است که 383 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه به روش نمونه گیری خوشه ای بین پاسخگویان توزیع شده است. طبق یافته های تحقیق میانگین تاب آوری اجتماعی 1/60، میانگین تاب آوری اقتصادی(میزان خسارات) 4/53، میانگین ظرفیت با توانایی جبران خسارات8/69 و درنهایت میانگین توانایی برگشت به شرایط مناسب4/67 بدست آمده است. در بخش آزمون فرضیات طبق نتایج بدست آمده از آزمون رگرسیون و همبستگی مشخص شده است که بین همه ابعاد اجتماعی و اقتصادی با میزان تاب آوری شهری در مقابل سیلاب رابطه معناداری وجود دارد. تقویت ارگان ها و سازمان های محلی در حالت عدم تمرکز، یکی از شیوههای مهم افزایش مشارکت های اجتماعی شهروندان گرگان در زمان وقوع بحران می باشد. از طریق تأمین مشارکت مردم و تقویت توانمدی اقتصادی مردم در زمان وقوع مخاطرات طبیعی از جمله سیلاب، قوه ابتکار و ابداع مردم تقویت شده و زمینه کاهش آسیب های ناشی از سیلاب کاهش می یابد. مردم به شکل واقعی و ملموس با امور اجرایی برخورد نموده و از این رو شکاف آنان از دستگاههای مرتبط با مدیریت بحران و نیز تعارض منافعشان رو به کاهش خواهد گذاشت