88 نتیجه برای شاخص
سعیده عینی، بهروز سبحانی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
هدف از این پژوهش پایش خشکسالی مراتع استان اردبیل طی دوره رشد مرتع میباشد. بر این اساس از دادههای بارش و دمای ماهانه 4 ایستگاه سینوپتیک استان اردبیل (اردبیل، خلخال، مشکینشهر و پارسآباد مغان) طی دوره آماری 2016- 1996، بهمنظور محاسبه شاخص خشکسالی فازی (SEPI) در 4 بازه زمانی 1، 3، 6 و 9 ماهه استفاده شد و همچنین از تصاویر ماهوارههای لندست TM و OLI بهمنظور تهیه نقشههای طبقهبندی کاربری اراضی بر اساس مدل حداکثر احتمال و محاسبه شاخصهای پوشش گیاهی NDVI، EVI، SAVI و LAI استفاده گردید. به جهت بررسی رابطه بین شاخصهای موردمطالعه، از ضرایب همبستگی پیرسون (R) و ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) بهره گرفتهشده است. نتایج حاصل از طبقهبندی نشان داد که وسعت مراتع استان اردبیل طی سال 1394 نسبت به سال 1377، هم در بخش مراتع قشلاقی و هم در بخش مراتع ییلاقی کاهش ملاحظهای را نشان میدهد. بر اساس نتایج SEPI وضعیت خشکسالی طی سالهای 1390 تا 1395 بیشتر از سایر دوره زمانی موردمطالعه میباشد. نقشههای پراکندگی پوشش گیاهی بر اساس الگوریتم طبقهبندی درخت تصمیمگیری و طبق شاخص NDVI برای ماههای موردمطالعه تهیه گردید. همچنین بر اساس نتایج بهدستآمده از ارزیابی شاخص نشان داد که بالاترین همبستگی بین شاخص NDVI و شاخص SEPI 6 ماهه مشاهده میشود و کمترین ضریب میانگین مربعات خطا نیز بین شاخص SAVI و شاخص SEPI 6 ماهه وجود دارد ولی بهطورکلی مناسبترین شاخص برای پایش خشکسالی مراتع استان اردبیل شاخص NDVI و SEPI 6 ماهه میباشد.
آمنه نقدی، عزت ا... مافی، مهدی وطن پرست،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
هدف اصلی از انجام این پژوهش، تحلیل وضعیت شاخص های تاب آوری در بافت فرسوده و قدیمی شهر فاروج است. در این راستا تعداد 32 شاخص در چهار بعد، کالبدی ـ محیطی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی ـ مدیریتی براساس مطالعات مبانی نظری تحقیق انتخاب شد. در گام بعدی براساس این شاخص ها، پرسشنامه پژوهش طراحی و در میان ساکنان محدوده مورد مطالعه توزیع گردید. لازم به ذکر است 380 خانوار در تکمیل پرسشنامه ها همکاری کردند. در ادامه اطلاعات جمع آوری شده وارد نرم افزار SPSS شد و سپس با آزمون تی تک نمونه اینتایج پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.در پایان، چهار بعد تاب آوری با یکدیگر و براساس نمره های میانگین مقایسه شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که تاب آوری در بعدنهادی ـ مدیریتی با نمره میانگین 70/2 در رتبه اول قرار دارد. در رتبه دوم تاب آوری کالبدی ـ محیطی با نمره میانگین 47/2 قرار گرفته است. نهای تا ابعاد اجتماعی و اقتصادی به ترتیب در رتبه های سوم و چهارم قرار دارند. در بخش دیگری از پژوهش ضریب اهمیت هر یک از شاخص ها براساس نظرات کارشناسان برآورد شد. در پایان براساس تلفیق نتایج، شاخص هایی که اولویت اجرایی بالاتری دارند، مشخص شد. در این روش دنبال شاخص هایی هستیم که در در وضع موجود نمره میانگین پایین داشته و همچنین از ضریب اهمیت بالایی برخوردار هستند. براساس تحلیل های انجام شده نه شاخص با ویژگی های مذکور وجود دارند. در این باره می توان به شاخص هایی همچون دسترسی به محل اسکان موقت، میزان آگاهی نسبت به بروز بلایای طبیعی و انسانی در محله، میزان آگاهی در زمینه واکنشها و نحوه رفتار مناسب در زمان بحران، امنیت شغلی، توان مالی ساکنان برای مشارکت در حین بحران و حمایت سازمان های بیمه از ساکنان اشاره کرد.
سید محمد حسینی، فخری سادات فاطمی نیا،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
در این پژوهش به منظور بررسی و پایش وضعیت شاخص سطح برگ در استان همدان از دادههای ماهوارهی مودیس در یک بازهی زمانی 15 ساله بهره گرفته شد. دادههای شاخص سطح برگ پس از استخراج از تارنمای مودیس، با کدنویسی در نرمافزار متلب مورد واکاوی قرار گرفتند و سپس نقشههای آن استخراج شدند. در نهایت، سری زمانی سالانهی شاخص سطح برگ به دست آمد و ارتباط آن با میزان بارشها و میانگین دما در طی این سالها بررسی گردید. به منظور بررسی بهتر نقشهها، یاختههای بالاتر از یک که نشاندهندهی وضعیت بهتر و تراکم بیشتر سطح برگ هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. در این میان، سالهای 1381، 1387، 1390 به ترتیب با(01/0 ، 03/0 و 03/0 درصد) پایینترین یاختههای بالاتر از 1 و سال 1395 با 24/0 و سالهای 1393، 1388 و 1389 با 07/0 یاختهی بالاتر از 1، بالاترین تعداد یاخته را به خود اختصاص دادهاند. وجه مشترک تمامی سالها از نظر یاختههای بالاتر از یک نشان میدهد که باغات جنوب همدان در جنوب دره مرادبیک، کشتزارهای غرب نهاوند، باغات جنوبشرق ملایر، منطقه حفاظت شده لشگردر در جنوبشرق ملایر در تمام سالها مشترک بودهاند. تنها تفاوتی که در سالهای مختلف مشاهده میشود تعداد یاختههاست. در نهایت سری زمانی دادهها نشان داد که سال 1389 دارای بالاترین و سال 1381 و 1387 دارای پایینترین میزان سری زمانی سطح برگ هستند.
فرشاد پژوه، محمد سلیقه، مهری اکبری، محمد دارند،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش شناسایی پراکنش فضایی شار همگرایی رطوبت تجمعی عمودیVertically Integrated) Moisture Flux Convergence) ( بر روی جو ایران است. برای نیل به این هدف از دادههای ماهانه شبکهای ECMWF طی بازه زمانی 1/1979 تا 12/2013 بهره گرفته شد. در ابتدا بر پایهی میزان نم ویژه موجود در جو، وردسپهر به سه لایهی پایینی (1000-850 hPa)، میانی (775-700 hPa) و بالایی (600-500 hPa) تقسیم شد. بهمنظور دستیابی به تغییرات فضایی VIMFC بر روی ایران از روشهای خودهمبستگی فضایی موران جهانی و لکههای داغ در سطح معناداری 90، 95، 99 و 99/99 درصد بهره برده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که پراکنش فضایی VIMFC در ایران در طی لایه اول وردسپهر و بهویژه در طی ماههای گرم سال دارای الگوی خوشهای بالاست و در ماههای سرد سال و در لایه سوم وردسپهر، الگوی خوشهای کاهش مییابد. بر اساس شاخص لکههای داغ در لایه اول وردسپهر مناطق کم ارتفاع، در لایه دوم وردسپهر مناطق مرتفع کوههای البرز، زاگرس و مرکزی و در لایه سوم وردسپهر مناطق بادپناه کوههای مرکز و شرق ایران دارای الگوی خودهمبستگی فضایی مثبت (نقاط داغ) است. یافتهها بیانگر آن است که در فصل زمستان و پاییز در طی دوره دوم (2013-1999) گسترهی نقاط داغ VIMFC کاهش قابلتوجهی را نسبت به دوره اول موردبررسی (1998-1979) بر روی ایران نشان میدهد.
عبدالمجید احمدی، ابراهیم اکبری، جواد جمال آبادی، مریم آل محمد،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
آگاهی از وضعیت پوشش گیاهی، تغییرات کاربری اراضی و دمای سطح زمین در هر منطقه و روند تغییرات زمانی و مکانی آنها در طول زمان برای برنامهریزیهای خرد و کلان از اهمیت زیادی برخورداراست. جهت استفاده بهینه از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی ضروری می باشد که این امر معمولا با آشکارسازی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی امکانپذیر میگردد. سنجشازدور نقش بسیار مهمی در مطالعات منابع طبیعی بخصوص پوشش گیاهی، دمای سطح و تغییرات کاربری در هر مکان و همچنین داشتن قابلیت در دسترس بودن اطلاعات برای زمانهای مختلف تکنیکهای ارزشمندی را برای مطالعات و محققین فراهم کرده است.در این پژوهش بهمنظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی، پوشش گیاهی، دمای سطح زمین و مخاطرات ناشی از آن ها در سری زمانهای چندساله از تصاویر سنجنده ETM و OLI استفاده گردید. نتایج بهدستآمده نشان می دهد که تغییرات مساحت کاربریها در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ مساحت کاربریهای محدوده ساختهشده، کشاورزی و باغات افزایشیافته و مساحت اراضی بایر و مراتع کاهش پیداکرده است. پوشش گیاهی مصنوعی درمجموع روند افزایش داشته و زمینهای مرتعی روند کاهشی را نشان می دهد. با توجه به اهمیت پوشش گیاهی و نقش آن در تعدیل دمای سطح زمین، در مناطق با پوشش گیاهی فشرده و غنی دما روند کاهشی داشته است همچنین در بازه ی زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ بار دیگر بر محدوده ی ساخته شده افزوده شده و رشد شهر بصورت پراکنده ادامه یافته است که باعث تغییرات محیطی و افزایش دما در شهر شده است. تغییر در افزایش محدوده ی ساخته شده ی شهر باعث افزایش مخاطرات محیطی از جمله از بین رفتن زمین های کشاورزی مرغوب و همچنین افزایش روند دمایی در شهر شده است .با توجه به اینکه اکثر زمین های کشاورزی در محدوده اطراف شهر زیر کشت زعفران است که در فصول گرم سال نیز فاقد پوشش سطحی است لذا تغییرات در نوع کشت نیز می تواند بر دمای سطح زمین تاثیر بسزایی داشته باشد.
ترانه میرقیداری، بهزاد رایگانی، جواد بداق جمالی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
تحقیق حاضر، با هدف ارائه شاخص دورسنجی کیفیت آب به کمک فناوری سنجش از دور صورت گرفته است. در این پژوهش ابتدا با توجه به شرایط منطقه، مطالعه منابع علمی و دسترسی به دادههای ماهوارهای پارامترهای فلزاتسنگین، یونهای محلول، دمای آب، کلروفیلa و pH انتخاب شد. سپس توسط بررسی منابع و مقایسه بین عملکرد سنجندههای مختلف، محصول کد 02 و 09 سنجنده مودیس و تصاویر سطح دوم یککیلومتر کلروفیل aو دمای آب سنجنده مودیس تهیه و آمادهسازی شد. همچنین اطلاعات میدانی آبهای بندرعسلویه همزمان با تصویربرداری ماهواره آکوا و ترا، در ماه اوت سال 2014 تهیه گردید. سپس رابطه میان مقادیر اندازهگیری شده و مقادیر بازتابش تصاویر ماهوارهای، بهصورت مدلهای خطی بررسی شد و ضریب تعیین بین 59/0 تا 94/0 از مدلها به دست آمد. درادامه تصاویر سنجنده مودیس بین سالهای 2015 تا 2017 تهیه و مدلهای بهدست آمده بر روی آنها اعمال گردید. سپس لایه ها برای بیان میزان مطلوبیت هر ناحیه با استفاده از منطق فازی استانداردسازی شد. همچنین سریهای زمانی دادههای دمای آب از سال 2003 تا 2017 تهیه و برای هرماه مقادیر میانگین پیکسلی محاسبه شد و برهمان اساس تغییرات این پارامتر استانداردسازی شد. در نهایت شاخصی کارآمد جهت بررسی کیفیت آبهای ساحلی به کمک سریهای زمانی دادههای دورسنجی ارائه گردید و آبهای بندرعسلویه پهنهبندی شد. نتایج نشان داد کیفیت آب از سالهای 2015 تا 2017 از وضعیت ضعیف به وضعیت بسیارضعیف تغییر پیدا کرده است. براساس نتایج این پژوهش با توسعه شاخص پیشنهادی در مطالعات آتی بررسی مداوم پایش زیستمحیطی امکانپذیر خواهد بود.
خدیجه حاجی، اباذر اسمعلی عوری، رئوف مصطفی زاده، حبیب نظرنژاد،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
بر اثر فعالیتهای انسانی و پدیدههای طبیعی چهره زمین همواره دستخوش تغییر میباشد. بنابراین برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات پوشش/کاربری اراضی از ضروریات محسوب میشود. از این رو استخراج نقشههای کاربری اراضی بهعنوان مهمترین هدف در مدیریت پایگاه منابع طبیعی میتوانند مورد توجه قرار گیرند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تغییرات پوشش/کاربری اراضی حوزه آبخیز روضهچای ارومیه در سالهای 1985 تا 2015 از تصاویر ماهوارهای لندست 5 و 7 و سنجندههای TM و ETM+ بهصورت نظارت شده به روش طبقهبندی شیءگرا برای سالهای 1985 و 2000 انجام شد. همچنین برای نقشه کاربری اراضی اخذ شده سال 2015 از سازمان جغرافیایی، استفاده شده است. لذا پس از انجام تصحیحات مورد نیاز در مرحله پیشپردازش، با طبقهبندی شیءگرا نقشه ارزیابی تغییرات تهیه شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که سطح مراتع در بازه زمانی 30 سال بیشترین درصد کاربری را در بین تمام کاربریها بهخود اختصاص داده است، ولی در فاصله سالهای 1985 تا 2000 و 2000 تا 2015 سطح مراتع دارای روند کاهشی بود که بیانگر روند تخریب در منطقه از طریق جایگزین شدن مراتع متوسط- فقیر و مرتع خوب توسط کاربری زراعت دیم است. براساس ماتریس تغییرات میتوان گفت که بیشترین تغییرات افزایشی در سال 1985 تا 2000 مربوط به اراضی تبدیل یافته به زراعت دیم میباشد که افزایش سطح زراعت دیم احتمالاً بهدلیل شخم مراتع متوسط و فقیر بود در حالیکه در سال 2000 تا 2015 هم بیشترین تغییرات افزایشی باغ ناشی از زراعت آبی است. بنابراین صحت کل برای سالهای 1985، 2000 و 2015 بهترتیب برابر با 97، 90 و 96 ٪ و شاخص کاپا هم بهترتیب برابر با 91، 84 و 94 ٪ بود که نشاندهنده صحت بالای روش شیءگرا در طبقهبندی است.
غلامعباس فلاح قالهری، فهیمه شاکری،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
در این پژوهش با توجه به اهمیت وقوع پدیده گرمایش جهانی، نگارندگان در پی یافتن رابطهای بین شاخصهای اقلیمی و دمای بیشینه استان خوزستان میباشند تا با اتکا بر آن، گامی جهت پیشبینی و پیشاگاهی وقوع دماهای حدی در سطح منطقه برداشته شود. بدین منظور از دمای بیشینه ایستگاههای منتخب استان خوزستان و مقادیر عددی 8 شاخص حدی اقلیمی متعلق به تیم متخصص تشخیص، پایش و شاخص های تغییر اقلیم و 8 شاخص پیوند از دور در دوره آماری 2017-1987 استفاده شد. برای تحلیل روند شاخصهای حدی اقلیمی از آزمون من-کندال و برای محاسبه شیب خط روند از تخمینگر شیب سن استفاده شد. جهت آگاهی از وجود ارتباط بین شاخصهای پیوند از دور و دمای بیشینه ایستگاهها در تأخیرهای 1 تا 12 ماهه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد اکثر شاخصهای حدی اقلیمی در دوره مورد مطالعه دارای روند معنیدار بودهاند. شاخصهای TX10 و TN10 در اکثر ایستگاهها روند منفی و شاخصهای TX90، TN90، TXx، TXn، TNx و TNn دارای روند مثبت بودهاند. نتایج همچنین نشان داد همبستگی معنیدار بین دمای بیشینه و شاخص PNA،TSA ، WHWP، WP و NAO، بیشتر از شاخصهای اقلیمی دیگر است. کلیه شاخصهای مذکور جز NAO همبستگی مثبت معنیدار با دمای بیشینه استان خوزستان دارند. شاخص PNA با تأخیر 10 ماهه بیشترین همبستگی مثبت با دمای بیشینه استان خوزستان دارد.
زینب حسین پور، علی اکبر شمسی پور، مصطفی کریمی، فرامرز خوش اخلاق،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف پژوهش تبیین فراوانی، توزیع زمانی، استمرار امواج گرمایی و شناسایی روند رخداد آن در دامنههای جنوبی البرز مرکزی است. بنابراین با استفاده از روشهای آماری و دادههای دمای بیشینه روزانه ایستگاههای همدیدی تهران (مهرآباد)، قزوین و سمنان برای دوره آماری 30 ساله (2016-1986) مشخصههای ذکر شده استخراج گردید، در گام نخست برای شناخت میزان تغییرپذیری و آگاهی از روند ماهانه دماهای بیشینه در دوره مورد پژوهش از روش ناپارامتری من کندال استفاده گردید. در ادامه برای شناسایی شدت، دوام و بسامد رخداد امواج گرمایی از نمایههای صدک (95. 98) و انحراف نرمال شده دما (NTD) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که فراوانی موجهای گرمایی کوتاه مدت بیشتر بوده است. بیشترین فراوانی مربوط به امواج 2 روزه بوده، و به ترتیب ایستگاههای تهران (مهرآباد)، سمنان و قزوین فراوانی رخداد بیشتری دارند. بیشترین فراوانی رخداد سالانه به ترتیب در ایستگاه تهران (11موج در سال 2010)، در سمنان (9 موج در سال 2015) و قزوین (7 موج در سال 2015) شناسایی شد. بالاترین فراوانی ماهانه رخداد امواج گرمایی در ماههای ژوئن و سپتامبر ثبت شده است. بیشترین تداوم (15 روزه) در ماه مارس 2008 با روش صدک در ایستگاه مهرآباد بدست آمد. در روش انحراف نرمال شده دما در سال 2008 به صورت یک موج گرم (12روزه) محاسبه شد. بالاترین فراوانی سالانه رخداد اموج گرمایی در هر سه ایستگاه در سال 2015 رخداد داده است. واکاویی روند حاکی از افزایش رخداد امواج گرمایی در دوره سرد سال بوده، اما در دیگر فصلها روند تغییرات معنیداری بدست نیامد. بطوریکه گویای کاهش شدت سرمای زمستانه در دامنههای جنوب البرز است. نتایج حاصل از دو روش نشان داد که در روش انحراف نرمال شده دما تعداد موجهای گرمایی بیشتری نسبت به روش صدک ثبت گردید، ولی با این وجود در روش صدک شناسایی موجهای گرمایی در دوره سرد سال نمایانتر بوده است.
هادی زارع خورمیزی، حمیدرضا غفاریان مالمیری،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
آگاهی از خصوصیات پوشش گیاهی مراتع و همچنین عوامل موثر بر آن در برنامه ریزی های محیطی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت است. با این حال نقشه های منطقه ای و به روز شده درصد پوشش گیاهی مراتع همواره در دسترس و قابل تهیه نیست. در پژوهش حاضر به منظور تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی مراتع و پایش تغییرات آن در دوره های خشکسالی و ترسالی از شاخص NDVI سنجنده MODIS طی سال های 1379 تا 1396 با قدرت تفکیک مکانی 250 متر و قدرت تفکیک زمانی 16 روزه و همچنین شاخص خشکسالی SPI استفاده شد. منطقه مورد مطالعه بخشی از مراتع واقع در جنوب استان یزد می باشد؛ که در سال 1394 به منظور تهیه داده های زمینی، نمونه گیری از میزان درصد پوشش گیاهی از سطح مراتع منطقه مورد مطالعه صورت گرفت. بر اساس نتایج، شاخص NDVI دارای قابلیت مناسبی در تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی می باشد؛ به طوری که ضریب تبیین (R2) بین این شاخص و نقاط نمونه برداری شده 0/71 بدست آمد. بر اساس نتایج، به طور میانگین طی سالهای 1379 تا 1396، پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه 11/3 درصد بوده است. بیشترین و کمترین میزان درصد پوشش گیاهی در سطح منطقه مورد مطالعه به ترتیب مربوط به سالهای 1381 و 1379 که به ترتیب دارای وضعیت های ترسالی متوسط و خشکسالی بسیار شدید بودند، با میانگین 14/6 و 9/2 درصد مشاهده شد.
رئوف مصطفی زاده، رقیه آسیابی هیر، سید سعید نبوی،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
خشکسالی یکی از عوامل اصلی بینظمی در بیلان آبی، کاهش محصول، کاهش مصرف آب و نیز منشأ بسیاری از مشکلات اقتصادی است. مقدار بارندگی از مهمترین متغیرهای اقلیمی که دارای تغییرات زمانی و مکانی زیادی بوده و در ارتباط با تغییر اقلیم بر منابع آب یک منطقه نیز بهطور جدی تأثیرگذار است. شاخص انگوت یک شاخص برای تعیین سیکل اقلیمی بارندگیها و نسبت بین مقادیر متوسط چندساله بارشها در دورههای خشک و مرطوب است که تغییرات اقلیمی بارش ماهانه را برای تعیین دورههای بارانی و خشک مشخص مینماید. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی و محاسبه شاخص انگوت در تحلیل دورههای خشک و مرطوب بارندگی در مقیاس ماهانه، در 30 ایستگاه بارانسنجی استان اردبیل است. شاخص انگوت بر اساس نسبت مقادیر متوسط روزانه بارش در یک ماه و مقادیر متوسط روزانه بارش در یک سال محاسبه شد و در ادامه بر اساس مقادیر شاخص مذکور،ماههای خشک و مرطوب مشخص شد. ایستگاههای گلی و سئین بهترتیب بیشترین و کمترین دامنه پراکندگی آمار بارش به خود اختصاص دادهاند. مقدار شاخص انگوت در ماههای اسفند، فروردین، اردیبهشت و آبان بیشتر از واحد است و جزو ماههای مرطوب محسوب میشود. در مقابل ماههای تیر، مرداد، شهریور، مهر و دی در اکثر ایستگاهها پایینتر از واحد میباشد و در محدوده ماههای خیلی خشک قرار میگیرند. همچنین ماههای آذر، بهمن و خرداد جزو ماههای خشک محسوب میگردند.
تارا حیدری ارجلو، افشین قربانی پارام، فرامرز حسن پور،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
معماری همواره تحت تاثیر شاخص های مختلفی است که از مهمترین آنها شاخص های اقلیمی و کالبدی-فضایی است. این شاخص ها در خانه های سنتی به خوبی رعایت شده و نقش مهمی در استفاده از انرژی های پاک داشته اند. در این تحقیق هدف بررسی شاخص های اقلیمی و فضایی معماری سنتی خانه های شیراز به منظور ارائه الگوی مناسب طراحی مسکن در راستای استفاده از انرژی های پاک است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق ابزار پرسش نامه است. روایی ابزار از طریق نخبگان تایید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ بالای 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را تعداد 27089 نفر از کارشناسان، متخصصان و افراد آگاه به معماری بناها و عضو سازمان نظام مهندسی استان فارس تشکیل داده اند. تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفر می باشد. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که تمامی متغیرهای اقلیمی و فضایی بررسی شده شامل فضای سبز، تناسبات و ترکیب بندی عناصر معماری، مصالح، طراحی معماری پایدار فضاها، جهت گیری بنا، سازماندهی فضاها، استفاده از آب، بهره گیری حداکثری از باد، بهره گیری از نور و تامین خنکی با سایه در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند و از نظر جامعه آماری، دارای وضعیت مناسبی بوده اند. در میان متغیرهای فضایی و اقلیمی معماری، بیشترین تاثیرگذاری مربوط به متغیر جهت گیری بنا با مقدار 03/4 و سپس فضای سبز با میانگین 85/3 بوده است. نتیجه رگرسیون نشان داد که بیشترین اثرگذاری متغیرها در طراحی خانه های مدرن مربوط به متغیر تناسبات و ترکیب بندی عناصر معماری با مقدار 151/0 واحد یعنی 15 درصد است.
دکتر ساجده کریمی کندزی،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
تلاشهای بسیاری برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده که میتوان به «رشد هوشمند» به عنوان یک استراتژی در جهت پایداری شهری اشاره کرد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان تاثیرپذیری رشد شهر هوشمند از پارامترهای اقتصادی و اجتماعی در شهر اصفهان می باشد. پژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و از نظر هدف، کاربردی-توسعهای است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر جمعیت شهر اصفهان در سرشماری سال 1395 به تعداد 5120850 نفر می باشند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 384 به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه(پرسشنامه شهر هوشمند، پرسشنامه اقتصادی و پرسشنامه اجتماعی) محقق ساخته با 32 سوال می باشد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری بوده که به تایید کارشناسان و اساتید رسیده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 84/0 مورد تایید واقع شده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS صورت پذیرفته است. نتایج بیانگر آن است که رشد هوشمند شهری در شهر اصفهان متاثر از متغیرهای اجتماعی و اقتصادی می باشد که در این میان نقش متغیرهای اقتصادی در رشد هوشمند شهری تاثیر بیشتری را نسبت به متغیرهای اجتماعی داشته اند که ضریب تاثیر نقش متغیر اقتصادی 71/0 بوده در حالیکه متغیر اجتماعی دارای ضریب تاثیر 38/0 می باشد.
سارا کیانی، امیر کرم، نسرین حسینایی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
حوضه آبریز کن- سولقان در دامنه البرز جنوبی قرار گرفته است که از تحولات زون فعال زمینساختی آلپ- هیمالیا در طول زمان تاثیر پذیرفته است. به همین لحاظ ارزیابی و بررسی فرآیندهای تکتونیکی فعال و اثرات آن برای بسیاری از فعالیت¬های بشری همچون طراحی و احداث شهرها، نیروگاه ها، سدها، فعالیتهای صنعتی از اهمیت بالایی برخوردار می¬باشند. گذر تونل آزادراه تهران- شمال از این منطقه، بررسی فعالیت گسلهایی که در شکلگیری مورفولوژی کنونی این حوضه سهم داشتند را فزونی میبخشد. روش تحقیق در پژوهش مورد نظر، روش توصیفی- تحلیلی است و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و استفاده از اسناد و مدارک اعم از اطلاعات زمین شناسی، ژئومورفولوژی و داده رقومی ارتفاعی می باشد. جهت بررسی و تحلیل وضعیت فعالیت تکتونیکی حوضه موردنظر، شاخصهای مورفوتکتونیک، شامل شاخص عدم تقارن رودخانه (Af)، شکل حوضه (Bs)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، گرادیان طولی رودخانه (Sl)، سینوزیته جبهه کوهستان (Smf)، نسبت پهنای دره به ارتفاع دره (Vf) و شاخص تقارن توپوگرافی ارضی (Tp)، محاسبه شد. در نهایت میانگین نتایج شاخصها، تحت عنوان شاخص زمینساخت فعال نسبی (LAT) محاسبه گردید. در پژوهش حاضر، برای محاسبه شاخصهای مورفوتکتونیک از نقشهی توپوگرافی 1:50000 و الگوی رقومی ارتفاعی (DEM) با توان تفکیک مکانی 30متر (سنجنده ASTER) استفاده شده است. حوضه آبریز کن- سولقان، به سه ناحیهی تکتونیکی با فعالیت آرام، نیمه فعال، فعال تقسیم بندی شده است و محاسبه شاخص زمینساخت فعال نسبی (LAT) نشان میدهد که حوضه آبریز کن- سولقان در وضعیت فعال از نظر تکتونیکی قرار دارد. ساختارهای تکتونیکی به ویژه گسلهای منطقه در عدم تقارن و شکل حوضه تاثیر داشته است. رودخانه اصلی کن – سولقان، نیز عدم تقارن را نشان میدهد که میتوان گفت به دلیل تاثیر عوامل ساختاری به ویژه گسلهای منطقه، حوضه دارای عدم تقارن و انحراف به سمت چپ حوضه می باشد. همچنین احداث آزادراه تهران- شمال و قرارگیری دهانه تونل در مجاورت گسل شمال تهران، از جمله عوامل انسان ساخت متاثر از فعالیت تکتونیکی منطقه میباشد که بررسی فعالیت تکتونیکی را ایجاب میکند.
محمدرضا ضمیری، مهین نسترن، محمود قلعه نویی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
با توجه به جایگاه پراهمیت مسکن در شهرهای امروزی، بررسی وضعیت و ارزیابی کیفیت مسکن شهری بخش بزرگی از پژوهش های جاری در حوزه شهرسازی ایران را تشکیل داده است. مهمترین ابزاری که به این منظور در دسترس پژوهشگران است، شاخصهای کمی و کیفی مسکن میباشد. استفاده از روش ها و مدل های گوناگون کمی در تحلیل وضعیت این شاخص ها در سال های اخیر بارها در پژوهش های شهری دیده شده است. این نوشتار به دنبال آنست که با استفاده از روش پژوهشی تحلیلی، نسبت به بررسی پژوهشهایی که در زمینه شاخصهای مسکن شهری در ایران در دهه حاضر در نشریه های معتبر داخلی پذیرفته شده اند اقدام نماید. به همین جهت ضمن معرفی روش پیشنهادی پریزما، با بهره گرفتن از این روش، 39 مقاله برگزیده مورد بررسی دقیق قرار گرفته اند. نتیجه نشان می دهد که بهره گرفتن از روشهای آمار توصیفی و مدلهای کمی در بررسی شاخصهای مسکن در شهرهای مختلف، نتایجی همسان در زمینه ارزیابی کیفیت مسکن شهری به دست داده که میتوان با اتخاذ رویکردهای کیفی و ترکیبی و نیز استفاده از منابع روزآمد و مدل های جدید، نوآوری بیشتری در زمینه پژوهشهای مشابه پدید آورد و پیشنهادات کارآمدی برای بهره برداری برنامه ریزیهای آینده مسکن شهری در ایران ارائه داد. همچنین بهره گرفتن از روش پریزما برای ارتقای کیفیت مقاله های مروری و بررسی همه جانبه پژوهش های مشابه پیشنهاد می شود.
اکبر میراحمدی، حجت اله یزدان پناه، مهدی مومنی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
در سالیان اخیر، مطالعه فنولوژی محصولات زراعی با استفاده از داده های ماهواره ای گسترش فراوانی یافته است. امروزه داده های سنجنده OLI از ماهواره لندست 8 با تفکیک مکانی 30 متر، تشخیص مراحل فنولوژی گیاهان را در مقیاس محلی فراهم کرده است. در این پژوهش، از شاخص های سنجش از دور NDVI، EVI، Greenness و Brightness حاصل از سنجنده OLI و شاخص GCC حاصل از تصاویر دوربین دیجیتال، برای برآورد مراحل فنولوژی گیاه کلزا و از فیلتر ساویتزکی- گولی برای برطرف کردن داده های پرت و تولید منحنی های هموار سری های زمانی شاخص های گیاهی استفاده شد. نتایج نشان داد که منحنی های حاصل از شاخص های NDVI, EVI, GCC هر چهار مرحله فنولوژی سنجش از دور( سبزینگی، رکود، بلوغ و پیری) را به خوبی نمایش می دهند اما شاخص Greenness، مرحله رکود را به خوبی نمایش نمی دهد. منحنی حاصل از شاخص Brightness رفتاری عکس با دیگر منحنی ها از خود نشان می دهد. بر اساس آزمون همبستگی پیرسون داده های شاخص GCC با داده های شاخص NDVI و Brightness همبستگی دارند. برای برآورد شروع فصل و پایان فصل از روش های آستانه نسبی، نرخ تغییر و مشتق اول استفاده شد و نتایج نشان داد که روش مشتق اول و آستانه نسبی به ترتیب با میانگین اختلاف 18 و 19 روز در برآورد شروع فصل و روش نرخ تغییر با میانگین اختلاف 8 روز در برآورد پایان فصل بهترین عملکرد را دارند. همچنین شاخص Brightness با میانگین اختلاف 16 روز و شاخص EVI با میانگین اختلاف 7 روز به ترتیب در برآورد شروع فصل و پایان فصل بهترین عملکرد را دارند.
ُسارا کاویانی آهنگر، رسول مهدوی، غلامرضا زهتابیان، حمید غلامی، آشوک کومار چاپاگین،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
بیابانزایی یک تهدید جدی زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی برای کره خاکی است. هدف از این مطالعه، پایش پوشش گیاهی و کاربری اراضی به منظور بررسی بیابانزایی دشت سروستان به عنوان دشتی ممنوعه در استان فارس است. بدین منظور از تصاویر لندست از سنجنده TM(سال 1993)، سنجنده +ETM (سال های2001 و 2008) و سنجنده OLI/TIRS(سال 2016) استفاده شد. پایش تصویر به روش تفاضل تصویر، تفاضل شاخص پوشش گیاهی و نقشههای کاربری اراضی انجام گردید. در نقشه تفاضل سال 1993 و 2001 و سال 1993 و 2016 پسروی 99 درصدی اراضی آبی در دهانه دریاچه مهارلو، به صورت تغییرات افزایشی در باند مادون قرمز قابل مشاهده است. نتایج حاصل از تفاضل شاخص پوشش گیاهی نشان دهنده افزایش پوشش گیاهی است که در واقع افزایش سطح اراضی کشاورزی در سال 2016 نسبت به سال2008 و 1993 است. بر اساس نتایج حاصل از طبقه بندی نظارت شده از سال 1993 تا سال 2016 سطح اراضی آبی از 11/7 هکتار به 075/0 هکتار کاهش یافته، از طرفی سطح اراضی شور از 99/143 هکتار به 83/223 هکتار افزایش و سطح اراضی کشت شده (زراعی و باغی) از 28/113 هکتار به 14/201 هکتار افزایش یافته است، که با توجه به اهمیت شاخصهای اراضی شور و تغییر کاربری اراضی از منابع طبیعی به کشاورزی در مطالعات بیابانزایی میتوان نتیجه گرفت که روند بیابانزایی در منطقه مورد مطالعه رو به افزایش است.
اکرم هدایتی دزفولی، زهرا قصابی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
سیل یکی از مخربترین بلایای طبیعی بهحساب میآید و همهساله خسارات گستردهای را به منابع مالی و انسانی کشور وارد میآورد. بخشهای عمدهای از کشور ایران، همواره در معرض خطر وقوع سیل قرار دارند. در این بین، حوضه آبریز گرگان و اترک از اهمیت بیشتری برخوردار است، بهطوریکه در سالهای اخیر چندین مورد سیل مخرب در استان گلستان رخ داده که موجب تلفات انسانی و خسارت اقتصادی فراوانی شده است. هدف از این مطالعه بررسی و آشکارسازی شرایط اقلیمی، همدیدی و ترمودینامیکی حاکم بر رخداد سیل اسفند 1397 در استان گلستان بهمنظور شناسایی سامانههایی جوی است که منجر به سیلهایی نظیر سیل فوق بشود. این بررسی شامل تحلیل آماری ایستگاههای استان (گرگان، گنبدکاووس، بندرترکمن، علیآبادکتول، هاشمآباد، کلاله و مراوه تپه)، محاسبه دوره برگشت بارشها طی دوره آماری موجود هر ایستگاه، تحلیل نقشههای همدیدی در روز رخداد سیل و نیز محاسبه شاخصهای ناپایداری ایستگاه گرگان میباشد. نتایج آماری نشان داد که ایستگاههای گرگان و گنبدکاووس هرکدام با بیشترین بارش از نوع حدی در اسفند 1397، دارای دوره برگشت 800 و 400 سال بودند. همچنین در روز 27 اسفند بالاترین میزان شاخص ناپایداری گرگان با مقادیر 26 K= درجه سلسیوس، 07/ 2 PW=سانتیمتر و 48 TT= همراه با نم نسبی زیاد در سطح زمین (حدود 80 درصد) بهدستآمده است. تحلیل نقشههای همدیدی مبین افت شدید فشار سطح دریا و ارتفاع تراز میانی به همراه یک ناوه عمیق در منطقه موردمطالعه در اواخر اسفند 97 بوده که در نهایت منجر به بارشهای فرین و رخداد سیلاب در منطقه شده است.
واژگان کلیدی: سیل، دوره برگشت، نقشههای همدیدی، شاخصهای ناپایداری، استان گلستان
نویسنده مسئول: بزرگراه شهید همت (غرب) – بزرگراه شهید خرازی – بلوار پژوهش – پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو،
حسن عزیزی بهلولی، محمود رضا انوری، معصومه حافظ رضازاده،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
مدیریت روستایی همواره دچار تغییر و تحولات مختلفی بوده است. امروز این رکن بر عهده نهاد دهیاری است. هدف از تشکیل این نهاد، وجود یک نیروی اجرایی قوی در راستای توسعه مناطق روستایی است. دهیاری بهعنوان نهاد مجری برنامهها و پروژههای روستا، نقش مهمی در کاهش نابرابرهای شهر و روستا و ارتقای وضعیت توسعه روستا دارد. تعیین میزان توفیق دهیاری در انجام وظایف، زمانی میسر است که عملکرد آن با دقت موردسنجش قرار گیرد. هدف این تحقیق سنجش عملکرد نهاد دهیاریها از نظر شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی-کالبدی در مناطق روستایی شهرستان سربیشه است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری دادهها بهصورت میدانی از طریق ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق را سرپرستان خانوار (1931 خانوار) در 30 روستای دارای دهیاری تشکیل دادهاند. حجم نمونه در سطح سرپرستان خانوار از طریق فرمول کوکران 320 نفر محاسبه شد. نتیجه آزمون تی تک نمونهای نشان داد بهترین عملکرد دهیاریها در سطح معناداری کمتر از 05/0 از نظر شاخصهای اجتماعی با میانگین 78/3 است. همچنین میان روستاهای موردمطالعه در زمینه شاخصهای اجتماعی با سطح معنیداری (008/0)، شاخصهای اقتصادی با سطح معناداری برابر با (004/0) و شاخصهای زیستمحیطی-کالبدی با سطح معناداری (047/0) تفاوت معنیداری مشاهدهشده است. از نظر عملکرد اجتماعی، روستای دهنه چاه با میانگین 43/4، از نظر عملکرد اقتصادی و زیستمحیطی، روستای باغستان با میانگین 90/3 و 16/4 در رتبه اول قرار گرفتهاند. بررسی آزمون تی زوجی با سطح معناداری کمتر از 05/0 و اختلاف میانگین برابر با (271/1-) به این نکته اشاره دارد که وضعیت شاخصهای توسعه روستایی در بعد از ایجاد نهاد دهیاری مناسبتر شده است.
واژگان کلیدی: عملکرد دهیاریها، شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی-کالبدی، مناطق روستایی، سربیشه
. نویسنده مسوول. mr.anvari@iauzah.ac.ir
nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
فاطمه حاجی زاده، سید حامد میرکریمی، عبدالرسول سلمان ماهینی، مرجان محمدزاده،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
با رشد روزافزون جمعیت شهرها در جهان امروز، فضای فیزیکی شهرها نیز توسعه و گسترش یافته و زمینهای اطراف را اشغال کرده است. در این شرایط، نگاه توسعه به فضای درون شهر میتواند از مبانی مهم برنامهریزی توسعه شهرها بشمار آید. هدف این تحقیق تعیین و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعه فضای درون شهری گرگان از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و بودم شناختی با استفاده از مدل دلفی و مطالعات کتابخانهای بوده است. انتخاب کارشناسان گروه دلفی به عنوان اعتبار نتایج متکی بر قضاوت آنها، یک جزء مهم در روش دلفی است، در این زمینه اعضای دلفی مشتمل بر پانزده کارشناس از سازمانهای شهرداری و شورای شهر، استادان دانشگاهی و ارایهدهندگان خدمات فرهنگی، پزشکی و نیروی انتظامی، برنامهریزان شهری و شهروندان معمولی بودهاند که با استفاده از پرسشنامه نظرات آنها گردآوری شد. پرسشنامهها طی 4 مرحله برای رسیدن به اجماع تکرار گردید. شرکت کنندگان اهمیت هر شاخص را در مقیاس 5 طیفی لیکرت مشخص کردند (کم اهمیت= 1 تا اهمیت بسیار زیاد = 5). در مجموع 24 شاخص برای 3 گروه اقتصادی، اجتماعی و بومشناختی شناسایی شدند و سپس درجه اهمیت و درصد اهمیت هریک تعیین گردید. برای گزینش شاخصهای مورد نظر نمودار اهمیت شاخص طراحی و تنظیم شد. نتایج نشان داد که مهمترین شاخص، احساس امنیت و سپس آلودگی صوتی و آلودگی محیطی است. نتایج می تواند در راستای برنامهریزی برای بهبود فضای درون شهری جهت رفاه بیشتر و ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین، به برنامهریزان شهری و سازمانهای مرتبط کمک نماید. اولویت بندی شاخص ها نقشه راهی برای اقدام های مسولان فراهم می کند.