جستجو در مقالات منتشر شده


52 نتیجه برای کرم

مریم ایلانلو، امیر کرم،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

تخریب رودخانه‌ها و در پی آن ضرورت بازسازی آن‌ها، در سراسر جهان از مسائل مهم شناخته شده می‌باشد. با این حال، روش‌های مناسب برای ارزیابی تغییرات مورفولوژیکی (شکل‌شناسی) که مرتبط با این عمل آن‌هاست و همچنین شناخت میزان تأثیر عوامل مورفولوژی برای مداخله در کار بازسازی رودخانه ها، همچنان در حال بررسی می‌باشد. منطقه جاجرود و سدلتیان در شمال شرق تهران به دلیل آب و هوای مطبوعی که دارد همیشه مورد توجه طبیعت‌گردان و علاقه‌مندان به طبیعت بوده و هست. به همین دلیل در طی دهه های اخیر به شدت بستر رودخانه جاجرود و حواشی آن مورد دستکاری انسان قرار گرفته است. از این رو مطالعه روند تغییرات هیدرومورفولوژیکی این رودخانه بسیار ضروری می‌باشد. هدف از این پژوهش ارزیابی شرایط هیدرومورفولوژیکی بخشی از رودخانه جاجرود با استفاده از روش MQI می‌باشد. بر همین اساس تصاویر ماهواره ای سال 2018 لندست 8  و سال  1976 لندست 4 از منطقه  تهیه گردیدند و بازدیدهای میدانی چندی صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان می‌دهند که تمامی بازه‌های منطقه از لحاظ روش MQI در شرایط ضعیف و خیلی ضعیف قرار گرفته‌اند که این مسائل ناشی از قطع درختان به منظور ایجاد ساخت و سازهای انسانی، برداشت شن و ماسه، ایجاد تفرجگاه های متعدد در حواشی رودخانه و تغییر الگوی رودخانه می‌باشد.

 
 
مختار کرمی، رحمان زندی، جلال طاهری،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده


در سالهای اخیر هم­زمان با توسعه شهرها انواع پوشش‌های سطح زمین تغییر کرده است. این تغییرات سبب شده برخی از مناطق شهری چند درجه­ی نسبت به اطراف دمای بالاتری داشته باشند. این پدیده به‌عنوان جزایر حرارتی شناخته می‌شود. شهر مشهد به‌عنوان یکی از کلان‌شهرهای ایران در شمال شرقی ایران قرار گرفته است. پارامترهای مختلفی بر روی تشکیل جزایر حرارتی در این شهر نقش دارند که باید موردبررسی قرارگرفته شود. در این پژوهش از تصاویر TM،ETM+ و OLI برای بدست آوردن دمای سطح زمین در بازه زمانی 2016-1987 استفاده گردید. بررسی تغییرات زمانی دمای سطحی نشان داد که در دوره مورد مطالعه جزایر حرارتی از خارج شهر به داخل شهر انتقال پیداکرده است. الگوی توزیع دمای سطح زمین دچار تغییر شده و از مساحت دماهای متوسط و خنک شهر کاسته شده است و برعکس مقدار مساحت دماهای بسیار بالا (جزایر حرارتی) افزایش قابل‌ملاحظه‌ای یافته است. همچنین برای به دست آوردن عوامل  موثر بر شکل گیری جزایر حرارتی از روش تاپسیس استفاده گردید. 13 عامل طبیعی و انسانی مؤثر در تشکیل جزایر حرارتی تشخیص داده شدند. برای مشخص کردن درجه اهمیت هر یک از عوامل نظر کارشناسان استفاده گردید. فاصله از حرم با وزن 0/234 و ترافیک 0/155 بیشترین اهمیت و ارتفاع با وزن 0/022 به‌عنوان یک عامل طبیعی کمترین اهمیت را در تشکیل جزایر حرارتی دارند. نتایج نهایی به‌دست‌آمده از این مدل نشان داد که آن عواملی که در تشکیل جزایر حرارتی مؤثر  می باشدند درست تشخیص داده‌شده و با دور شدن از عوامل امکان تشکیل جزایر حرارتی کاهش پیدا می‌کند.



مهدی اسدی، مختار کرمی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر تعیین تبخیر و تعرق در استان فارس می­باشد که در بسیاری از مطالعات ازجمله توازن هیدرولوژیک آب، طراحی و مدیریت سیستم­های آبیاری، شبیه­سازی میزان محصول و مدیریت منابع آب از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا برای این منظور ابتدا داده‌های موردنیاز شامل آمار روزانه دما، رطوبت، بارش، سرعت باد، فشار و تشعشع خورشیدی و غیره در بازه زمانی 1995-2015 از ایستگاه‌های همدیدی موجود در سطح منطقه که شامل 12 ایستگاه با بازه آماری یکسان می­باشد، تهیه شد، سپس با استفاده از روش‌های تورنت وایت، پنمن مانتیث و هارگریوز - سامانی میزان تبخیر و تعرق گیاه مرجع در مراحل مختلف رشد در منطقه مورد مطالعه برآورد گردید. نتایج به دست آمده از بررسی خروجی روش­ها حاکی از آن بود که با کاهش عرض جغرافیایی بر میزان تبخیر و تعرق افزوده می‌شود و در کل مناطق جنوب و جنوب شرقی منطقه به همراه مرکز منطقه موردمطالعه دارای بیشترین میزان تبخیر و تعرق نسبت به ایستگاه‌های مجاور خود هستند. در بررسی ضریب همبستگی بین ارتفاع و روش‌های تورنت وایت پنمن مانتیث و هارگریوز سامانی روش‌های مذکور به ترتیب دارای ضرایب تعیین 0/9135، 0/5323و 0/5286بودند.

بهروز سبحانی، وحید صفریان زنگیر، اخضر کرمی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده

محدودیت­ها و مرزهای تولید محصولات کشاورزی وابسته به شرایط اقلیمی است. آب و هوا یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در فعالیت انسان به ویژه بخش کشاورزی است. کشت ذرت در تامین نیاز غذایی کشور نقش اساسی دارد. استان کرمانشاه با دارا بودن پتانسیل­های اقلیمی مطلوب، شرایط بهینه را جهت کشت ذرت دارا می باشد. هدف از این تحقیق، بررسی نقش بارش و درجه حرارت در تعیین تقویم زراعی و تعیین مناطق مساعد برای کشت ذرت است. برای انجام این کار از داده­های اقلیمی 10 ایستگاه سینوپتیکی در طول دوره آماری20 ساله (1390-1371) استفاده شد. با استفاده از آزمون هتلینگ و آزمون T مشاهده‌ای، داده­ها تجزیه و تحلیل شدند. براساس یافته­های تحقیق، بارش ایستگاه های مورد مطالعه، نیاز آبی محصول ذرت را در ماه­های خرداد، تیر، مرداد و شهریور تامین ننمود و دما نیز در نواحی مرتفع به‌علت کاهش مکرر در ماه­های اردیبهشت و خرداد  و در نواحی پست به­علت افزایش شدید آن در موقع گل­دهی، دانه­دهی و رسیدگی مشکلاتی را در طول دوره رشد این گیاه زراعی ایجاد نموده است. براساس نتایج تحلیل آزمون هتلینگ 62 درصد از مساحت استان کرمانشاه مناسب، 24 درصد متوسط و 14 درصد نامناسب برای کشت ذرت بود، هم‌چنین براساس نتایج تحلیل آزمون تی مشاهده­ای 47 درصد مناسب، 38 درصد متوسط و 15 درصد نامناسب برای کشت ذرت داشته در نتیجه، نواحی مرکزی استان که دمای معتدل دارد برای کاشت مناسب، نواحی شرقی و شمالی به علت سردسیری و نواحی جنوبی و غربی استان  به علت گرمسیری برای  کشت ذرت مناسب نبوده است.
 

علی شماعی، مهسا دلفان نسب، محمد پوراکرمی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

طی دو دهه اخیر، اقتصاد ایران شاهد پرنوسان‌ترین تغییرات در قیمت مسکن بوده است و رکود و رونق شدید بخش مسکن، آثار زیان باری بر این بخش و دیگر بخش‌های اقتصادی به‌جای گذاشته است. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر قیمت مسکن در محله پارک لاله تهران می‌باشد. در این پژوهش از اطلاعات کلیه املاک معامله‌شده در شش ماه نخست سال 1395 در محدوده موردمطالعهاستفاده‌شده است.اطلاعات مربوط به ویژگی‌های فیزیکی واحدهای مسکونی معامله‌شده، از سامانه اطلاعات بازار املاک ایران گردآوری‌شدهو برای به دست آوردن اطلاعات مربوط به ویژگی‌های دسترسی واحدهای مسکونی معامله‌شده از نرم‌افزارARC GISاستفاده‌شده است.همچنین برای بررسی عوامل مؤثر بر قیمت مسکن از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده‌شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که عوامل فیزیکی مسکن تأثیر بیشتری نسبت به عوامل دسترسی در قیمت مسکن در این محله دارند. به‌طوری‌که در میان ویژگی‌هایانتخاب‌شده، متغیرهای مساحت واحد مسکونی، پارکینگ و نوع اسکلت بیشترین تأثیر مثبت را بر قیمت مسکن در محدوده موردمطالعه داشتند. از طرف دیگر بعضی از ویژگی‌ها مانند فاصله واحد مسکونی تا نزدیک‌ترین خیابان اصلی، فاصله واحد مسکونی تا نزدیک‌ترین کاربری آموزشی، فاصله واحد مسکونی تا نزدیک‌ترین کاربری بهداشتی درمانی و قدمت واحد مسکونی تأثیر منفی بر قیمت مسکن در محله پارک لاله داشتند.

صادق کرمی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

اهمیت تغییرات اقلیمی از آن سو است که وجه جهانی به خود گرفته و گفته می­شود تا حدودی از کنترل انسان خارج شده است و بشر تنها می­تواند با دانش و مدیریت در مقابل پیامدهای منفی آن امنیت خود و جامعه را تامین کند. بر این بنیاد پژوهش حاضر با روش تحلیلی، در صدد تبیین پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی بر ایران و در مقیاس کوچکتر و کاربردی­تر در حوضه آبریز مرکزی برآمد. یافته­های پژوهش گویای این مطلب است که تغییرات اقلیمی بر پهنه جغرافیای ایران در وجه تغییر الگوی بارش، کاهش بارش و افزایش دما خود را نشان داده، در مرحله بعد این موارد باعث برداشت بیش از حدِ آبخوان­ها شده و آن هم کاهش کیفیت آب­های زیرزمینی را به همراه داشته است. این زنجیره باعث طرح پروژه­های انتقال آب بین­حوضه­ای شده است که حداقل برونداد چرخه یاد شده تنش­های اجتماعی است که در سنوات اخیر چند مورد از آن اتفاق افتاد. با توجه به وسعت جغرافیایی این حوضه و نیز تعلق آن به یکی از پربسامدترین محورهای تمدنی ایران، مجموعه پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز مرکزی، علاوه بر تاثیر بر لایه­های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی، تاثیر چند مقیاسی نیز دارد و تاثیرات مخرب آن فراتر از مقیاس کشوری و تا حد مقیاس فرامنطقه­ای فرهنگ ایرانی است. در این راستا، یافته­های پژوهش حاکی از این است که تغییرات اقلیمی در حوزه آبریز مرکزی در ابعاد گوناگون بر زیست جامعه و کشور موثر افتاده به گونه­ای که در صورت تداوم روند موجود تمدن ایرانی را دچار چالش راهبردی خواهد کرد. بدین منظور در پایان کار پژوهش،  حکمرانی خوب آب، به عنوان بهترین راه مقابله و کنترل پیامدهای منفی تغییرات اقلیمی بر حوضه آبریز مرکزی به طور ویژه و ایران به طور عام استدلال شده است. 

شیلا حجه فروش نیا، امیر کرم،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

مطالعات مربوط به رودخانه و مسایل مربوط به مدیریت رود باید با شناسایی ویژگی و رفتار رود در بازه های و با مشارکت ژئومورفولوژیست ها صورت گیرد که نتیجه آن علاوه بر کاهش خطر، باعث کاهش هزینه نیز می گردد. مدیریت رودخانه شامل استراتژیهایی است که به نحو مؤثری در رفتار رود اثر داشته باشد. در این مقاله بر پایه چهارچوب استایل رود ویژگی و رفتار رود در حوضه ارنگه کرج مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و چهارچوب استایل رود در بازه های رودخانه حوضه ارنگه، برحسب ژئومتری کانال( اندازه و شکل )، پلانفرم کانال، مجموعه واحدهای ژئومورفیک و جنس مواد بستر مشخص شدند. چهارچوب استایل رود در ٤ مرحله انجام پذیرفت که هر مرحله شامل گام های مختلفی است. با توجه به معیارهای عنوان شده، در حوضه ارنگه 13 استایل رود شناسایی گردید که شامل استایل رود سرآب پرشیب، گلوگاه در موقعیت دره ای محدود، نسبتا محدود پلانفرم با سینوزیته کم قلوه سنگی تخته سنگی، سینوزیته کم گراولی، بستر سنگی ماسه ای، بستر عریض سیلابی، مئاندری گراولی، نا محدود سینوزیته کم، قلوه سنگی با کناره تثبیت شده، نسبتا محدود سینوزیته کم، قلوه سنگی با کناره تثبیت شده، دره ای نسبتا محدود قلوه سنگی، تخته سنگی نامتقارن، دره ای نسبتا محدود قلوه سنگی، تخته سنگی متقارن، بستر مصنوعی می باشد. در مرحله یک ویژگی ها و رفتار رود در هر استایل رود مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت است، درمرحله دو تکامل رود و شرایط ژئومورفیک بازه و در مرحله سه پتانسیل بازیابی ژئومورفیک رود مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس در مرحله چهار اولویت های مدیریتی برای مدیریت رودخانه (شامل حفاظت، استراتژیک، پتانسیل بازیابی بالا و پتانسیل بازیابی متوسط و ضعیف) مشخص گردید. حفاظت از بازه هایی که ساختار ژئومورفیک منحصر به فردی دارند و یا باقیمانده ای از شرایط قبل از آشفتگی هستند جزء مهم ترین اولویت مدیریتی محسوب می گردند. استایل سرآب پرشیب، گلوگاه و استایل نامحدود سینوزیته کم، قلوه سنگی با کناره های تثبیت شده استراتژی حفاظت را به خود اختصاص میدهند.
 
آئیژ عزمی، اکرم رزلانسری، لیلا مطاعی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

در سال های اخیر، طرح بهسازی مسکن روستایی با هدف بهبود وضعیت زندگی روستاییان تدوین و اجرا شده است. با این همه این طرح با مشکلات و چالش هایی روبرو بوده است که هدف از این مقاله بررسی مسائل و مشکلات پیش روی آن است. روش تحقیق کاربردی، غیر آزمایشی از نوع پیمایشی است که از ابزار پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات بهره برده شده است. جامعه آماری شامل 50 نفر از ناظران فنی شهرستان کرمانشاه است که به روش سرشماری تعیین شده اند. پایایی تحقیق از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شده است که برابر با 82/0 بوده است. روایی تحقیق با کمک نظر متخصصان تحقیق و همچنین ضریبK.M.O(برابر با 74/0) و آزمون بارتلت(معنی داری برابر با 0/0) بررسی و تایید شد. یافته های تحقیق نشان می دهند که ناظران فنی معتقد بودند، آگاهی روستاییان نسبت به طرح کم است، اما انگیزه روستاییان درباره بهسازی مساکن روستایی بالا است، با این همه مشکلات فرهنگی متعددی بر سر راه پروژه بهسازی وجود دارند که بایستی حل شوند. یافته ها نشان می دهند که با افزایش فاصله روستا از شهر کیفیت مصالح ساختمانی خانه ها کاهش یافته است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهند که 5 مولفه جنبه های فردی مردم و ناظران، تمایل و انگیزه مردم به بهسازی، میزان  تاثیر بهسازی بر بهبود وضعیت مردم، چالش های قانونی و نظارتی پیش روی اجرای بهسازی و زمان اجرای پروژه بهسازی توسط مردم روستایی بر دیدگاه آن ها نسبت به بهسازی مسکن روستایی در شهرستان کرمانشاه تاثیرگذار بوده است. همچنین یافته ها نشان می دهند که با گذشت زمان آگاهی مردم به طرح بهسازی افزایش یافته و مخالفت ها نسبت به آن کاهش یافته است.

احمد زنگانه، تاج الدین کرمی، رقیه یدالهی صابر،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

ارزیابی از روش‌های مهم در تحلیل دست یابی به اهداف توسعه پایدار بوده و میتواند به عنوان یکی از الزامات برنامه ریزی، اثرات بالقوه و بالفعل زیست محیطی که در نتیجه اجرای پروژه های عمرانی و توسعه، پدیدار میشوند را شناسایی و گزینه های منطقی جهت حل آن ها را ارائه نماید. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی اثرات زیست محیطی بزرگراه طبقاتی صدر بر محلات مجاور آن است که به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت روش، توصیفی تحلیلی  می‌باشد. به علاوه این تحقیق به لحاظ نظری نیز مبتنی بر مکاتب محیط گرا و توسعه پایدار است. برای تجزیه تحلیل داده‌ها 8 محله مجاور پل صدر (محله‌های تجریش، قیطریه، چیذر، زرگنده، صدر، رستم آباد، اختیاریه- رستم آباد و پاسداران - ضرابخانه) به عنوان واحد تحلیل انتخاب شدند. شاخص‌های ارزیابی نیز در 7 بعد از ابعاد اجتماعی، کالبدی، بصری، سلامتی بهداشتی، اقتصادی، اکولوژیک و ایمنی امنیت شناسایی و مورد سنجش قرار گرفتند. از روش های کمی و آماری از جمله آزمون تی تک نمونهای و آزمون فریدمن جهت رتبه بندی ابعاد و از روش های تحلیل فضایی ( آمار فضایی) برای نشان دادن وضعیت موجود محله ها استفاده شده است. همچنین برای رتبه بندی محله‌ها از نظر اثرات زیست محیطی پل طبقاتی صدر نیز از تکنیک تاپسیس و از روش لئوپولد ایرانی نیز استفاده شد. نتایج ماتریس ارزیابی منتخب نشان داد که پروژه طبقاتی صدر با ارائه گزینه های اصلاحی در فعالیت هایی که اثر تخریبی آن ها زیاد و خیلی زیاد است، پروژه مورد تایید قرار می گیرد و همچنین با توجه به یافته های پژوهش، مشخص شد که محله های مجاور بزرگراه صدر با توجه به ابعاد مورد بررسی هر کدام تاثیر پذیری متفاوتی از پل طبقاتی صدر داشته اند، به این صورت که، بعد اکولوژیک و بعد کالبدی  بیشترین تاثیر پذیری و بعد امنیت کم ترین تاثیرپذیری را داشته است و در رتبه بندی محله ها نیز محله رستم آباد بیشترین تاثیر پذیری و در مقابل محله زرگنده کمترین تاثیر پذیری را از پل طبقاتی صدر داشته است.

سمیه جهان تیغ مند، امیر کرم، عزت الله قنواتی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

ژئوتوریسم، گونه ای از گردشگری مسئولانه با هدف توسعه اقتصادی – اجتماعی مقصدهای گردشگری و تقویت ارزش های علمی مکان های زمین شناختی و خدمات گردشگری است که بر حفاظت از میراث زمین و مردمی کردن علوم آن تاکید دارد. لازمه توسعه یک مقصد ژئوتوریستی، شناخت ارزش های آن و تبیین توانها و موانع و ارائه برنامه ریزی مطلوب در جهت مدیریت آن است. منطقه ویژه گردشگری تنگه واشی در شهرستان فیروزکوه، با داشتن پدیده های مختلف زمین شناسی و ارزش های علمی و مکمل، از مقصد مهم ژئوتوریسم در سطح محلی و بعضا ملی محسوب می شود. با توجه به نزدیکی به شهر تهران و توسعه خدمات گردشگری و احتمال خطر تخریب ژئوسایت، ضرورت یک ارزیابی جامع ژئوتوریستی منطقه و ارائه یک مدل به منظور مدیریت بهینه و معقول آتی مقصد، ضروری است. به همین منظور در این پژوهش با استفاده از روش ارزیابی ژئوتوریسم محوطه های تنوع زمینی که توسط بریلها در سال 2015 ارائه شد. در این هدف، گام برداشته شد. در ابتدا از طریق مطلعات نظری و میدانی و گروه کارشناسان، ارزش های ژئوتوریسم بر پایه مدل مذکور ارزیابی شده و ارزش نهایی ژئوسایتها در چهار بخش علمی، آموزشی، گردشگری و خطر اضمحلال مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که تنگه واشی در بخش ارزش های گردشگری و اموزشی شرایط مطلوبی دارد اما از نظر علمی با ضعف و کمبود رو به رو بوده و همچنین با خطر نسبی اضمحلال مواجه است. به همین منطور کاربری مطلوب گردشگری تنگه واشی، کاربری اقتصادی با تاکید رویکرد علمی – حفاظتی است. با توجه به نتایج پژوهش، مدل مطلوب برای مدیریت ژئوتوریسم تنگه واشی، استفاده از توانهای دسترسی و کانون جمعیتی استان و تقویت ارزش های مکمل و تنوع زمین شناختی و تقویت خدمات گردشگری و حفظ تواتنمندی تفسیر در کنار اعمال حفاظت فیزیکی و ترویج علمی، مشارکت روستایی و کنترل های قانونی است.


آقای نعمت الله صفرزایی، علیرضا انتظاری، مختار کرمی، غلامعلی خمر،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

امروزه تغییرات اقلیمی ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانه ای موجب افزایش رخداد های حدی و مخاطرات جوی شده است. هدف از این پژوهش، تحلیل و بررسی آینده اقلیم بر مخاطرات جوی منطقه سیستان است. در این مطالعه جهت شبیه سازی داده های کمینه و بیشینه دما از داده های مدل CanESM2 تحت سه سناریوی (RCP2.6 ,RCP4.5 ,RCP8.5 ) با ریزگردانی آماری SDSM و جهت شبیه سازی داده های بارش از مدل  Hadcm3 تحت سناریوهای (A1B ,A2, B1) با ریز گردانی آماری LARS-WG استفاده شده است. بدین منظور، پس از انجام واسنجی، صحت سنجی و مدلسازی داده ها در ایستگاه منتخب، کارایی مدل از نظر میزان انطباق داده های پایه دما (2005-1984) و بارش (2015-1986) با مقادیر شبیه سازی (2039-2020) در سطح اطمینان معنی داری مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت انطباق داده های پایه با داده های شبیه سازی شده از سه معیار ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE)، ضریب تعیین (R2) و میانگین مربعات خطا (MSE) استفاده شده است. با توجه به داده های شبیه سازی شده چهار مخاطره مهم جوی یخبندان، امواج گرمایی، بارش های حدی و خشکسالی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که امواج گرمایی و خشکسالی در آینده تهدیدات جدی در منطقه هستند بطوریکه در سال 2021 و تحت سناریوی انتشارRCP 2.6  ، 32 موج گرما پیش بینی شده و محدوده مورد مطالعه بیشتر از 5 موج گرما را در سال تجربه خواهد کرد. همچنین بیشترین فراوانی خشکسالی در سال 2020 و تحت سناریوی انتشارA1B  پیش بینی گردیده است. بارش های حدی در بعضی از سالها و تحت سناریویB1  می توانند تهدید قابل توجهی در منطقه باشند. شدت و فراوانی یخبندان سالانه تحت سناریوی انتشار RCP2.6 نسبت به سناریوهای دیگر بیشتر و نسبت به تهدیدات جوی بررسی شده کمتر است.

محمود حسین زاده کرمانی، بهلول علیجانی، زهرا حجازی زاده، محمد سلیقه،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

هدف اصلی این پژوهش تعیین نواحی مستعد کشت پسته با توجه به برخی متغیرهای اصلی مؤثر با استفاده از روشهای زمین آمار می‌باشد. داده های روزانه ایستگاهی  اقلیمی مورد نیاز، از سازمان هواشناسی کشور برای 300 ایستگاه سینوپتیک از ابتدای تاسیس ایستگاه تا سال 2016 اخذ شد.   برای محاسبات نیاز آبی روش پنمن - مانتیث(مورد تایید فائو) در دوره های 10 روزه و ماهانه در دورۀ کشت بکار گرفته شده است که در کشور ایران تاریخ کاشت گیاه پسته بطور متوسط 21 فروردین ماه و تاریخ برداشت گیاه پسته 30 شهریور ماه مشخص شده است. از سامانه اطلاعات جغرافیایی به منظور رقومی سازی و تهیه نقشه‌ها بهره برداری شد. پس از تشکیل پایگاه اطلاعات فضایی با استفاده از نرم افزار ARC GIS اطلاعات توصیفی نقشه‌ها به آنها اضافه گردید. پس از عملیات همپوشانی وزنی در محیط GIS پهنه بندی با استفاده از روشهای زمین آمار انجام شد. نتایج حاصل از نقشه نهایی تحلیل فضایی کشت پسته نشان داد که 88/707273 کیلومتر مربع از مساحت منطقه ( 43 درصد) را شامل می‌شوند، برای گسترش کشت پسته مناسب نبوده (شامل مناطق ارتفاعی و کاربری شهری و دامنه های شیب دار، سواحل دریاهها و رودخانه ها، مسیلها، زمینهای شور و باتلاقی) و 39/585130 کیلومتر مربع (57/35 درصد) از مساحت کشور ایران(شامل مناطق دشتی و کاربری کشاورزی) مناسب گسترش کشت پسته شناخته شد. این مناطق بیشتر در شرق و جنوب شرق، مرکز و شمال شرق ایران واقع شده است.

مینا میریان، مصطفی کرمپور، محمد مرادی، هوشنگ قائمی، بهروز نصیری،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف آگاهی از تغییرات بلندمدت داده­های بارشی و همچنین شناسایی دوره­های مرطوب و خشک 35 ایستگاه همدیدی در ایران انجام شده است. جهت شناخت تغییرات بارشی ایستگاه­های مورد مطالعه، نقشه­های میانگین، شاخص ضریب تغییرات و چولگی ترسیم گردید. سپس با استفاده از آزمون آماری من – کندال معناداری روند بر روی هر کدام از ایستگاه­ها در سطح اطمینان 95 درصد مورد آزمون قرار گرفت. در نهایت با استفاده از بارش­های حدی 20 درصد بالا و پایین در طول دوره مطالعاتی 50 ساله، دوره­های مرطوب و خشک شناسایی شدند. نتایج نشان می­دهد که الگوی کلی رژیم بارشی کشور به صورتی است که مقادیر بارشی از نیمه شمالی به سوی نیمه­جنوبی و از غرب به شرق کشور کاهش می­یابد. کمترین مقادیر ضریب تغییرات و چولگی مربوط به نواحی شمالی به ویژه سواحل دریای کاسپین می­باشد و بیشترین مقادیر مربوط به نواحی جنوبی به خصوص مناطقی از جنوب و جنوب­­شرق می­شود. به طورکلی نتایج آزمون من-کندال نشان می­دهد که داده­های بارشی در مقیاس فصلی به استثنای چندین ایستگاه همدیدی روند معناداری را نشان نمی­دهند. بیشترین دوره­های مرطوب در فصل بهار و کمترین در فصل تابستان و بیشترین دوره­های خشک در فصل پاییز و کمترین در فصل بهار رخ داده­اند. تعداد خشکسالی­ها در دوره­های سرد قابل توجه می­باشد. همچنین فراوانی وقوع دوره­های خشک بیشتر از دوره­های مرطوب می­باشد.

سارا کیانی، امیر کرم، نسرین حسینایی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

 حوضه آبریز کن- سولقان در دامنه البرز جنوبی قرار گرفته است که از تحولات زون فعال زمین‌ساختی آلپ- هیمالیا در طول زمان تاثیر پذیرفته است. به همین لحاظ ارزیابی و بررسی فرآیندهای تکتونیکی فعال و اثرات آن برای بسیاری از فعالیت¬های بشری همچون طراحی و احداث شهرها، نیروگاه ها، سدها، فعالیت‌های صنعتی از اهمیت بالایی برخوردار می¬باشند. گذر تونل آزادراه تهران- شمال از این منطقه، بررسی فعالیت گسل‌هایی که در شکل‌گیری مورفولوژی کنونی این حوضه سهم داشتند را فزونی می‌بخشد. روش تحقیق در پژوهش مورد نظر، روش توصیفی- تحلیلی است و مبتنی بر مطالعات کتابخانه‌ای و استفاده از اسناد و مدارک اعم از اطلاعات زمین شناسی، ژئومورفولوژی و داده رقومی ارتفاعی می باشد. جهت بررسی و تحلیل وضعیت فعالیت تکتونیکی حوضه موردنظر، شاخص‌های مورفوتکتونیک، شامل شاخص عدم تقارن رودخانه (Af)، شکل حوضه (Bs)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، گرادیان طولی رودخانه (Sl)، سینوزیته جبهه کوهستان (Smf)، نسبت پهنای دره به ارتفاع دره (Vf) و شاخص تقارن توپوگرافی ارضی (Tp)، محاسبه شد. در نهایت میانگین نتایج شاخص‌ها، تحت عنوان شاخص زمین‌ساخت فعال نسبی (LAT) محاسبه گردید. در پژوهش حاضر، برای محاسبه شاخص‌های مورفوتکتونیک از نقشه‌ی توپوگرافی 1:50000 و الگوی رقومی ارتفاعی (DEM) با توان تفکیک مکانی 30متر (سنجنده ASTER) استفاده شده است. حوضه آبریز کن- سولقان، به سه ناحیه‌ی تکتونیکی با فعالیت آرام، نیمه فعال، فعال تقسیم بندی شده است و محاسبه شاخص‌ زمین‌ساخت فعال نسبی (LAT) نشان می‌دهد که حوضه آبریز کن- سولقان در وضعیت فعال از نظر تکتونیکی قرار دارد. ساختار‌های تکتونیکی به ویژه گسل‌های منطقه در عدم تقارن و شکل حوضه تاثیر داشته است. رودخانه اصلی کن – سولقان، نیز عدم تقارن را نشان می‌دهد که می‌توان گفت به دلیل تاثیر عوامل ساختاری به ویژه گسل‌های منطقه، حوضه دارای عدم تقارن و انحراف به سمت چپ حوضه می باشد. هم‌چنین احداث آزادراه تهران- شمال و قرارگیری دهانه تونل در مجاورت گسل شمال تهران، از جمله عوامل انسان‌ ساخت متاثر از فعالیت تکتونیکی منطقه می‌باشد که بررسی فعالیت تکتونیکی را ایجاب می‌کند.

اسماعیل نجفی، امیر صفاری، عزت الله قنواتی، امیر کرم،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


ژئومورفولوژی با فرآیندها و اشکال سطح‌ زمین در ارتباط است و هرگونه فعالیت انسان، از جمله احداث پل‌ها‌ منجر به تغییرات کمی و کیفی حرکت و جابجایی مواد و انرژی جنبشی شده و سیستم ژئومورفیک را تحت ‌تأثیر قرار ‎دهد، موردتوجه و دخالت ژئومورفولوژیست‌ها است. همچنین به‌عنوان علمی سیستمی‌نگر، می‌تواند واقعیت‌های محیطی را که به‌صورت فرآیندها و فرم‌ها در طبیعت عینیت یافته­اند، موردمطالعه و بررسی قرار دهد و نتیجه و برونداد آن‌ها‌ را به‌صورت فضایی در قالب نقشه­ و مدل، معرفی و تشریح نماید. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر نتایج رساله دکتری با عنوان "مدل­سازی ژئومورفولوژیکی احداث پل‌ها در مسیل‌های شهری (مطالعه موردی: کلان‌شهر تهران)" است. نتایج پژوهش، حاکی از قابلیت و کاربرد علم ژئومورفولوژی در مدلسازی و مکان‌یابی بهینه و احداث پل‌ها، در جهت ایجاد امنیت و رفاه بیشتر شهروندان، کاهش هزینه­ها و جلوگیری از خسارات مالی و جانی ناشی از تخریب و مکان‌یابی نامناسب چنین سازه‌‌هایی در مسیلروددره‌های شهری و سایر محیط‌های طبیعی‌ است. همچنین این پژوهش ضمن غنا بخشیدن به ادبیات حوزه موردبحث، نقش و کاربرد ژئومورفولوژی در مکان‌یابی و احداث بهینه‌ پل‌ها در مسیل‌های شهری را بررسی، تبیین و مدل‌سازی مفهومی کرده است.
واژگان کلیدی: ژئومورفولوژی، مدل مفهومی، مسیل-روددره‌های شهری، احداث پل‌.

 
1. نویسنده مسئول: دامغان، میدان دانشگاه، پردیس ابوریحان، دانشکده علوم زمین
 

اکرم هدایتی دزفولی، زهرا قصابی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده

 
 سیل یکی از مخرب­ترین بلایای طبیعی به‌حساب می­آید و همه‌ساله خسارات گسترده­ای را به منابع مالی و انسانی کشور وارد می­آورد. بخش­های عمده­ای از کشور ایران، همواره در معرض خطر وقوع سیل قرار دارند. در این بین، حوضه آبریز گرگان و اترک از اهمیت بیشتری برخوردار است، به‌طوری‌که در سال­های اخیر چندین مورد سیل مخرب در استان گلستان رخ داده که موجب تلفات انسانی و خسارت اقتصادی فراوانی شده است. هدف از این مطالعه بررسی و آشکارسازی شرایط اقلیمی، همدیدی و ترمودینامیکی حاکم بر رخداد سیل اسفند 1397 در استان گلستان به‌منظور شناسایی سامانه­هایی جوی است که منجر به سیل­هایی نظیر سیل فوق بشود. این بررسی شامل تحلیل آماری ایستگاه­های استان (گرگان، گنبدکاووس، بندرترکمن، علی­آبادکتول، هاشم‌آباد، کلاله و مراوه تپه)، محاسبه دوره برگشت بارش­ها طی دوره آماری موجود هر ایستگاه، تحلیل نقشه­های همدیدی در روز رخداد سیل و نیز محاسبه شاخص­های ناپایداری ایستگاه گرگان می­باشد. نتایج آماری نشان داد که ایستگاه­های گرگان و گنبدکاووس هرکدام با بیشترین بارش از نوع حدی در اسفند 1397، دارای دوره برگشت 800 و 400 سال بودند. همچنین در روز 27 اسفند بالاترین میزان شاخص ناپایداری گرگان با مقادیر 26 K= درجه سلسیوس، 07/ 2 PW=سانتی­متر و 48 TT= همراه با نم نسبی زیاد در سطح زمین (حدود 80 درصد) به‌دست‌آمده است. تحلیل نقشه­های همدیدی مبین افت شدید فشار سطح دریا و ارتفاع تراز میانی به همراه یک ناوه عمیق در منطقه موردمطالعه در اواخر اسفند 97 بوده که در نهایت منجر به بارش­های فرین و رخداد سیلاب در منطقه شده است.
واژگان کلیدی: سیل، دوره برگشت، نقشه­های همدیدی، شاخص­های ناپایداری، استان گلستان

 
[1] نویسنده مسئول: بزرگراه شهید همت (غرب) بزرگراه شهید خرازی بلوار پژوهش پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو،

دکتر تاج الدین کرمی، دکتر سمیه تیموری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


یکی از نظریه‌هایی که فقر و نابرابری را پس از جنگ جهانی دوم و بازساخت شهری در آمریکا در دوگانگی حومه و شهر مرکزی موردمطالعه قرار داد، نظریه عدم انطباق فضایی است. به‌رغم نقش زمینه ناشی از نابرابری نژادی - قومی و تضاد حومه - شهر مرکزی در شکل‌گیری نظریه مذکور، شاخص‌های اصلی عدم انطباق فضایی بر نبود تناسب بین دستیابی به شغل با مزایای کافی برای دسترسی به مسکن قابل استطاعت و باکیفیت دلالت دارد. این به آن معناست که زمینه‌ها، ساختارها و فرایندهای نابرابری ساز از جامعه‌ای به جامعه دیگر متفاوت و نبود تناسب بین مزایای کار و دسترسی به مسکن فضاهای فقر را بازنمایی می­کند. هدف تحقیق حاضر آشکارسازی عدم انطباق فضایی بین دو شاخص مذکور در مناطق کلان‌شهر تهران است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش نیز از ماهیت توصیفی - تحلیلی برخوردار بوده است. داده‌های عمده موردنیاز شامل گروه‌های عمده شغلی و وضعیت مسکن در سرشماری‌های رسمی نفوس و مسکن بوده که با استفاده از توابع فضایی مورد تحلیل قرار گرفته‌اند. تحلیل یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد بین قشربندی شغلی و کیفیت سکونت در مناطق شهرداری تهران رابطه مستقیمی وجود دارد. به‌نحوی‌که کانون‌های تراکم اقشار فرودست و کارگری که از مشاغل با مزایای مناسبی محروم‌اند در گستره‌های مسکونی باکیفیت نامناسب و بافت‌های فرسوده شکل گرفته‌اند. بر این اساس در مناطق جنوبی تهران، عدم تناسب بیشتری بین دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت مشاهده می‌شود. درحالی‌که مناطق شمالی تهران از دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت تناسب بسیار بیشتری وجود دارد. نتیجه نهایی بیانگر آن است که دو شاخص اصلی موردبررسی، «تله‌های فضایی فقر» که کانون اصلی مسائل اجتماعی- فضایی در گستره‌های درون‌شهری هستند را به‌خوبی آشکار و بازنمایی می‌کنند.
واژگان کلیدی: تله‌های فضایی فقر، عدم انطباق فضایی، عدم تناسب کار و سکونت، قشربندی شغلی و تهران.

[1] - مقاله حاضر مستخرج از رساله دکتری جغرافیا و برنامه­ریزی شهری با عنوان «تبیین عدم انطباق فضایی کار و سکونت در منطقه 7 تهران» است که با حمایت مادی و معنوی مرکز مطالعات و برنامه­ریزی شهری تهران در دانشگاه خوارزمی انجام شده است.
[2] - نویسنده مسئول: karamit@khu.ac.ir

سارا کرمی، نسیم حسین حمزه، عباس رنجبر،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

امروزه وقوع توفان‌های گردوخاک بر زندگی بسیاری از مردم جهان تاثیرگذار است و سبب بروز خسارات فراوان می‌شود. کشور ایران نیز هر ساله از پدیده‌های گردوخاک ناشی از چشمه‌های داخلی و چشمه‌های گردوخاک واقع در کشورهای مجاور تاثیر می‌پذیرد. استان سمنان با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، دارای چشمه‌های تولید‌کننده گردوخاک متعددی است. هدف از این مطالعه، بررسی پدیده گردوخاک استان سمنان و چگونگی تغییرات ماهانه آن در دوره زمانی 15 ساله، بین سال‌های 2003 تا 2017 است. به این منظور از داده‌های ایستگاه‌های هواشناسی همدیدی استان و محصول ماهواره‌ای عمق نوری هواویزها استفاده شده است. همچنین برای برآورد کمّی میزان گسیل گردوخاک از این منطقه و تعیین مقادیر شار قائم گردوخاک در استان سمنان، مدل گردوخاک GOCART بکار رفته است. بررسی میانگین شار گردوخاک نشان داد که بیشترین مقادیر شار گردوخاک در سطح استان، در جنوب‌شرقی شاهرود مشاهده می‌شود. بررسی ماهانه نشان داد که در همه ماه‌ها، میانگین عمق نوری هواویزها و شار گردوخاک در نیمه جنوبی استان سمنان نسبت به نیمه شمالی بیشتر است. بیشترین مقادیر AOD در سطح استان، مربوط به ماه‌های مه، آوریل و ژوئن بوده و بیشترین مقادیر شار گردوخاک نیز در ماه‌های مارس، ژوئن و ژوئیه مشاهده شده است. بررسی سرعت باد در مناطق دارای شار گردوخاک، نشان داد که در منطقه جنوب‌شرقی استان سمنان که بیشترین مقادیر شار گردوخاک در آن مشاهده می‌شود، جهت باد غالب، شمال و شمال‌شرقی بوده که سبب می‌شود ذرات گردوخاک برخاسته از این منطقه، مناطقی از استان‌های اصفهان، یزد و خراسان جنوبی را نیز تحت‌تاثیر قرار دهد.

فرزاد کرمی، حمید برقی، یوسف قنبری،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

حکمروایی خوب با دارا بودن مهمترین اصول و معیارهای نظیر مشارکت مردمی، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، شفافیت، کارایی و اثربخشی، عدالت و برابری، اجماع گرایی و مشروعیت یکی از رویکردهای نوین مدیریتی و رهیافت جدید توسعه و کاهش فقر به ویژه در نواحی روستایی می­باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی الگوی حکمروایی خوب روستایی در بخش مرکزی شهرستان پلدختر و بخش موسیان شهرستان دهلران تدوین شده است. حجم نمونه پژوهش طبق فرمول کوکران، 284 نفر از سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای دو بخش مرکزی و موسیان هستند. تجزیه و تحلیل داده­های استنباطی با استفاده از آزمون T صورت گرفته است، همچنین رتبه­بندی روستاهای نمونه به لحاظ وضعیت حکمروایی روستایی با استفاده از تکنیک چند معیاره  TOPSIS صورت گرفته است. نتایج بدست آمده از روش تاپسیس نشان می­دهد که وضعیت حکمروایی در بخش موسیان شهرستان دهلران بهتر از بخش مرکزی شهرستان پلدختر می­باشد، و آزمون تی تک نمونه­ای نشان داده است که میانگین همه مولفه­های حکمروایی خوب روستایی بالاتر از حد متوسط بوده و مقدار سطح معنی­داری آنها کمتر از 05/0 است. نتایج آزمون لوین نیز نشان می­دهد بین دو بخش مرکزی و موسیان در خصوص حکمروایی و مولفه­های آن به جز مسئولیت­پذیری تفاوت معناداری وجود دارد (t≥1.96; p≤0.05 در بخش موسیان میانگین مولفه­های (مشارکت، پاسخگویی و شفافیت) بیشتر از بخش مرکزی پلدختر و در مولفه های (قانونمندی، توافق جمعی، عدالت محوری، کارایی و اثربخشی) کمتر از بخش مرکزی پلدختر بوده است.
اکرم علی نیا، امیر گندمکار، علیرضا عباسی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

هدف اساسی این تحقیق تحلیل روند سری زمانی رخدادهای آتش‌سوزی عرصه‌های طبیعی و آشکارسازی ارتباط این رخدادهای آتش سوزی با سطوح پوشش گیاهی استان لرستان است. در این راستا از داده‌های محصول آتش سنجنده مادیس (MOD14A1) و نیز محصول پوشش گیاهی (MOD13A3) سنجنده مادیس طی  دوره آماری 2000-2020 استفاده شد. توزیع فضایی ماهانه و سالانه آتش‌سوزی در سطح استان لرستان بررسی شد. از تحلیل ماتریس اطلاعات متقاطع و ماتریس همبستگی فضایی، برای آشکارسازی ارتباط بین رخدادهای آتش‌سوزی و پوشش گیاهی استفاده شد. نتایج نشان داد که بیش از 70 درصد کل فراوانی رخدادهای آتش‌سوزی عرصه‌های منابع طبیعی (آتش‌سوزی‌های با کد 2) استان لرستان، مربوط به ماه ژوئن و سپس جولای است. از لحاظ روند بلندمدت بررسی روند 21  ساله فراوانی رخدادهای آتش‌سوزی در سطح استان، نشان داد که فراوانی رخدادهای عرصه­های منابع طبیعی استان به‌طورکلی با شیب سالانه 3 رخداد، روند افزایشی داشته است. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی بین پوشش گیاهی ماهانه و فراوانی سالانه رخدادهای آتش سوزی نشان داد که رخدادهای آتش سوزی در سطح استان با تغییرات پوشش گیاهی 4 ماه دوره رشد یعنی از می تا آگوست همبستگی معنی­د­اری نشان داده است. تحلیل ماتریس متقاطع بین توزیع فضایی کانون­های رخداد آتش سوزی و شاخص NDVI که هر دو از محصولات سنجنده MODIS بوده­اند، بیانگر آن بود که به طور کلی، بیشترین فراوانی رخدادهای آتش سوزی در استان لرستان در دوره می تا آگوست، منطبق بر بازه سبزینگی 0.15  تا 0.22  بوده است. این بازه پوشش گیاهی عموماً منطبق بر اراضی دیم، مراتع ضعیف و اشکوب جنگلی کم تراکم بوده است. نتایج این تحقیق می­تواند بیانگر آن باشد که  با تمرکز مدیریت طی یک دوره زمانی 62 روزه یعنی 25 اردیبهشت تا  25 تیر در عرصه دو پوشش اراضی مراتع و اشکوب جنگلی، می­توان به صورت قابل توجهی فراوانی سالانه آتش سوزی را کنترل کرد.
 

صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb