42 نتیجه برای کریمی
مصطفی کریمی، فاطمه ستوده، سمیه رفعتی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
افزایش دمای کره زمین باعث بروز ناهنجاریهایی در اقلیم کره زمین شده که این امر بر تمام زوایای زندگی و حیات بشر تاثیر گذار است. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات دما و پیش بینی دمای حدی (حداکثر و حداقل دما) در استان گیلان و مازندارن است. جهت این بررسی از مدل آماری- دینامیکی SDSM و برای تحلیل تغییرات و روند دما از تکنیک آماری و گرافیکی من- کندال استفاده شده است. دادههای روزانه دمای ایستگاه رشت، رامسر و بابلسر طی دوره آماری 1961 تا 2010 از سازمان هواشناسی کشور و نیز دادههای مدل گردش عمومی HadCM3 از پایگاه های مربوطه اخذ شد. دوره مورد مطالعه به سه دوره تقسیم بندی گردید. نتایج حاکی از وجود روند مثبت معنیداری در حداقل و حداکثر دمای ماهانه و سالانه هر سه ایستگاه در دوره اول و سوم است. همچنین در دوره دوم، روند معنیداری در دماهای حدی رامسر و حداکثر دمای رشت دیده نمیشود. آزمون گرافیکی منکندال بر روی دماهای حدی سالانه سه دوره دارد که نتایج نشان داد در سطح 95 درصد اطمینان وقوع تغییرات از نوع روند افزایشی و نیز تغییرات از نوع ناگهانی در هر سه ایستگاه رخ داده است. در دوره پیش بینی شده، بیشترین تغییر در حداقل دمای ماهانه و سالانه دیده میشود. افزایش حد دما حدوده 1/0 تا 7/1 درجه سانتیگراد بود. نوسانات کوتاه مدت و رخداد روند مثبت معنیدار هم در حداکثر و هم در حداقل دما گویای افزایش دما در سالهای آتی خواهد بود که حاکی از وقوع تغییرات اقلیمی رخ داده میباشد. در نتیجه می توان گفت که دمای شبانه افزایش داشته و تفاوت دمای فصل سرد و گرم کاهش می یابد.
یدالله کریمی پور، امیر حمزه عزیزی، حسین ربیعی، افشین متقی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
تأمین منافع و دستیابی به امنیت مطلوب برای کشورها به تنهایی بسیار سخت است. اتحاد با دیگر کشورها و قدرت ها راهی برای پیشبرد اهداف ملی و تامین منافع بوده و تضمین بیشتری برای بقاء، پیشرفت، توسعه و صلح برای کشورها به همراه آورده است. این که چه عوامل و شرایطی به اتحاد و پیوند کشورها می انجامد محل مناقشه و مباحثه بسیاری بوده و از زوایای گوناگونی مورد تحلیل قرار گرفته است. با وجود آنکه به نظر می آید ویژگی های مشترک و مشابهات جغرافیایی مقدمه ایجاد اتحاد بین کشورهاست اما نمونه ایران و عراق در خاورمیانه، می تواند نقیض چنین ادعایی باشد. آنها به جز دوره اندکی در سده بیست، در بیشتر ایام سده با هم در یک نوع تخاصم به سر برده، حتی جنگ هشت سالهای هم بین دو کشور اتفاق افتاد. بنابراین سئوال اصلی این پژوهش این است که عوامل و مولفه های جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک چگونه به اتحاد کشورها می انجامند و این عوامل و مولفه ها در پیوند استراتژیک بین دو کشور ایران و عراق چگونه است؟ این پژوهش به روش توصیفی انجام شده و مبتنی بر داده های کتابخانه ای و اسنادی است. نتایج بررسی نشان می دهد که مولفه های محیط داخلی (مولفه های اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، مولفه های جغرافیایی و سیاسی، امنیتی و ژئوپلیتیکی)، محیط خارجی منطقهای و سرانجام محیط جهانی بر کیفیت و کمیت پیوند استراتژیک بغداد – تهران تاثیرگذار بوده است و پیوند استراتژیک دو کشور تابع همراهی و کارکرد مثبت مثلث ذکر شده است که خود برآمده از مولفه های پیچیده تری است.
عابد گل کرمی، یداالله کریمی پور، افشین متقی، حسین ربیعی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده
شناخت کشور و درک ظرفیت پیرامونی آن و نیز محیط بینالملل از اجزای لاینفک اقتصاد هستند که در سیاست خارجی هر نظام سیاسی و کشوری باید متکی بر بنیانهای سرزمینی و اجتماعی آن باشد. کشور ایران با تکیه بر بنیانهای ژئوپلیتیکیاش که متاثر از موقعیت جغرافیایی آن است میتواند با تدوین سیاست خارجی در اقتصاد بینالملل تاثیرگذار باشد. از اینرو، این پژوهش با شیوه توصیفی – تحلیلی به بررسی بنیانهای ژئوپلیتیکی و جغرافیایی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران پرداخته است، تا ضمن روشنکردن این بنیانها به واکاوی نارساییهای سیاست خارجی در این عرصه بپردازد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با بنیانهای ژئوپلیتیکیاش فاصله دارد و برای رسیدن به اقتصادی اثرگذار در محیط پیرامون نزدیک و بینالملل، بازنگری در بنیانهای ژئوپلیتیک سیاست خارجی که در قالب پنج مولفه از آنها یاد شده است، لازم و اجتنابناپذیر است. از اینرو، جمهوری اسلامی با در پیشگرفتن این بنیانها در استراتژی سیاست خارجی نهتنها از نظر سیاسی و فرهنگی بر محیط بینالملل اثرگذاری دارد بلکه از نظر ژئواکونومیک بر اقتصاد سیاسی بینالملل و نزدیک پیرامون اثرگذاری خواهد داشت.
فرزاد کریمی، مصطفی احمدوند، علی حیدری،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه تجربی روشهای سطحبندی و سنجش درجه توسعهی یافتگی سرزمین بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی دادهها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفت. جامعهی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا) بود که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونه لین، 566 سرپرست خانوار روستایی در این روستاها مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها، افزون بر اَسناد، پرسشنامه محقق ساخته به کار رفت که برای تعیین اعتبار بخشهای مختلف آن از روش اعتبار محتوا و به منظور تعیین پایایی آن از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) از بهینهگی پرسشنامه حکایت داشت. دادهپردازی پژوهش با استفاده از نرمافزارهای MATLAB 7.10، Excel 2010، Export Choice و SPSS 20 انجام گرفت. همچنین با نگرشی جامع به توسعهی روستایی، 51 شاخص انتخاب و برای عملیاتیکردن آنها از تئوری مجموعههای فازی بهرهگرفته شد. فزون بر این، به منظور تعیین درجهی اهمیت هریک از شاخصهای منتخب در سنجش توسعهیافتگی، روش تحلیل سلسله مراتبی به کار رفت. به منظور مقایسه روشهای سطحبندی و سنجش درجه توسعهیافتگی، مهمترین مدلهای تصمیمگیریهای چند شاخصهای از جمله موریس، تاکسونومی، مجموع ساده وزین، تاپسیس، و وایکور که بیشترین استفاده را در مطالعات پیشین داشتهاند، انتخاب و مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج مقایسهای نشان داد روشهای مورد بررسی، رتبه و درجهی توسعهیافتگی یکسانی را ارائه نمیدهند. در این میان روش وایکور گزینهای مطلوبتر برای سنجش درجهی توسعهیافتگی شناخته شد. این روش در نحوهی استاندارد کردن از روش فازی بهره میگیرد که فزون بر استاندارد کردن، قابلیت تعیین وضعیت شاخص مورد نظر از حد مطلوب نیز میسر میگردد. این نوع استاندارد کردن، این قابلیت را به روش وایکور داده است که در صورت ثابت ماندن ایدهآلها، درجهی توسعهیافتگی روستاها مستقل از یکدیگر باشد.
مصطفی کریمی، مهناز جعفری، فرامرز خوش اخلاق، سعید بازگیر،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
در این پژوهش تغییرات رطوبت ورودی جو ایران و ارتباط آن در وقوع دورههای مرطوب و خشک فصلی بررسی گردید. با توجه به هدف پژوهش از دادههای دوباره واکاوی شدهی ERA interim مرکز پیشبینیهای میان مدت اروپا (ECMWF)، در دوره آماری 2011-1981 بهره گرفته شده است. برای استخراج دورههای مرطوب و خشک فصول پائیز، زمستان و بهار ایران، از شاخص استاندارد شده z (ZSI) استفاده شد. فصول دارای بیشینه درصد مساحت رخداد خشکسالی و ترسالی در دورههای فوق، گزینش شدند. مجموع قائم واگرایی شار رطوبت ورودی در سه لایه زیرین، میانی و بالایی وردسپهر برروی ایران در دورههای منتخب، استخراج گردید. نتایج حاصله نشان داد که در هر سه فصل در تمامی لایه ها، شار رطوبت در دوره مرطوب، بیشینه و در دوره خشک کاهش یافته است. به طوری که مقادیر شار رطوبت در کل ضخامت وردسپهر، در فصول پائیز، زمستان و بهار در دوره مرطوب به ترتیب 16/6، 19/2 و 21/6 و در دوره خشک به ترتیب 11/1، 12/7 و 18/6 کیلوگرم بر متر مربع بر روز بوده است. در همه لایه ها در دورههای مرطوب و خشک، مقادیر رطوبت ورودی به ایران در فصل گرم سال، نسبت به فصول سرد افزایش داشته است. همچنین تفاوت و تغییرات مقادیر رطوبت، در فصل گرم، در مقایسه با فصول سرد کمتر و دارای تغییرات اندکی بوده است. در ترازهای بالایی تغییرات قابل ملاحظهای در مقادیر رطوبتی در سه فصل مشاهده نمیشود. بطورکلی تفاوت معناداری به لحاظ الگوی جریان حاکم در دوره خشک و مرطوب وجود دارد. شرایط مساعد الگوهای جریان برروی سطوح آبی منطقه، وضعیت را برای افزایش انتقال رطوبت توسط جریانهای عبوری مساعد و زمینه انتقال رطوبت به ایران را فراهم کرده است. اما در دوره خشک انحراف و تغییر جهت جریانها بویژه در ترازهای زیرین، شرایط را برای کاهش انتقال رطوبت و رخداد دوره خشک در ایران مهیا نموده است.
آقای قربانعلی کریمی دهکردی، رحمت الله منشی زاده، بیژن رحمانی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
گسترش شتابان شهرها و رشد فیزیکی ناموزون آنها، که اصطلاحاً "خزش شهری" نامیده میشود، موجب خورندگی روستاها و اراضی پیرامونی آنها، تبدیل بی رویه اراضی کشاورزی و تخریب منابع محیط زیست گردیده است. این وضعیت در شهرستان شهرکرد مرکز استان چهارمحال وبختیاری نیز نمود گستردهای داشته است. این پژوهش با هدف واکاوی پیامدهای پدیده خزش شهری در مناطق پیرامون شهرکرد از جمله مناطق سکونتگاهی کیان، چالشتر، مهدیه، زانیان و نافچ به روش توصیفی- پیمایشی با بهره گیری از روش جمع آوری دادهها از طریق اسنادی (مبانی تئوریک پژوهش) و روش میدانی- پرسشنامهای در سه بعد اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و محیط زیستی-کالبدی (400نفر) انجام پذیرفته است. سپس با استفاده از SPSS (آزمون t تک نمونه ای و فریدمن) تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است؛ بعد زیست محیطی بیشترین امتیاز، 98/3 (آلودگی، تخریب معماری سنتی و تنوع زیستی) و سپس ابعاد اقتصادی و اجتماعی به ترتیب با امتیاز 96/3، 89/3 (مواردی چون بورس بازی و افزایش قیمت زمین و مسکن، فرار سرمایه از روستاها، تجمل گرایی ، کاهش میزان مشارکت، ازدحام و ...) در زمینه پیامدهای منفی پدیده مورد مطالعه را به خود اختصاص دادهاند و نیازمند توجه برنامهریزان و مدیران شهری به این امر و لحاظ کردن توسعه و رویکردهای پایدار و یکپارچه در زمینه حل این مسئله و کاهش اثرات منفی آن است.
لیلا شریفی، سعید بازگیر، حسین محمدی، علیرضا دربان آستانه، مصطفی کریمی احمدآباد،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
در یک سامانه ی کشاورزی، تولید محصول با شرایط اقلیمی مرتبط است. بنابراین، فهم عمیق تر تأثیر تغییرات اقلیمی مناطق بر میزان تولید، تضمین کننده امنیت غذای جهان می باشد. گندم از راهبردیترین محصولات زراعی بوده و بررسی جوانب مختلف تولید آن از ضروریات هر جامعه کشاورزی می باشد. طبق مطالعات، تولید گندم تحت تأثیر متغیرهای مختلفی از جمله زیست محیطی، فردی و اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی است. این پژوهش با هدف برآورد میزان اثر این متغیرها در تغییرات تولید گندم در اقلیمهای مختلف استان فارس انجام شده است. دادههای مورد نیاز از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی چندمرحله ای و طی 522 پرسشنامه تکمیل شده از طریق مصاحبه حضوری با کشاورزان استان گردآوری و تحلیل شده است. سنجش نگرش کشاورزان در طیف لیکرت بوده و از توابع تولید کاب داگلاس، ترانسندنتال و ترانسلوگ برای برآورد میزان تأثیر متغیرها استفاده شده است. نتایج حاصل از مقایسه متغیرهای مؤثر در سه تابع کاب داگلاس، ترانسن دنتال و ترانسلوگ؛ برتری ترانسلوگ را نشان می دهد. از دیدگاه کشاورزان استان در تابع ترانسلوگ، به ترتیب؛ رطوبت خاک در زمان کشت (0/69)، بارش مؤثر در فصل رشد (0/68) و در تاریخ کشت (0/66)، موج گرمایی در زمان برداشت (0/63)، بارش آسیب زننده (0/59)، سود حاصل از تولید گندم (0/51)، تحصیلات کشاورز (0/49)، کیفیت خاک (0/49) و روش کشت (0/49) با ضریب تعیینهای ذکر شده در کنار آنها؛ مهمترین عوامل تبیین کننده تولید گندم در استان فارس می باشند. متغیرهای مستقل در تابع ترانسلوگ، 92 درصد از تغییرات تغییرات تولید گندم در استان فارس را تبیین می کنند.
محمود صمدی، محمود نورایی، محمد مهدی مظفری، بابک حاجی کریمی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
اهمیت خرده فروشی در فرآیند بازاریابی امروزه با توسعه مراکز خرید کمرنگ تر شده است، رشد مراکز خرید در کلان شهرهای ایران در چند سال اخیر رو به افزایش بوده است و دیگر توان رقابت برای خرده فروشان وجود ندارد، لذا بررسی رفتار مصرف کنندگان در مراکز خرید خود یک استراتژی رقابتی برای صاحبان این صنایع به منظور رقابت با خرده فروشان و دیگر مراکز خرید می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل مراکز خرید شهرهای تهران، اصفهان، البرز و مازندران می باشد که نحوه انتخاب مراکز خرید بر اساس مطالعات هوش مصنوعی از طریق الگوریتم ژنتیک صورت گرفته است، معیار های انتخاب مراکز بهینه با توجه به اصول مدیریت شهری می باشد، با استفاده از مدل مفهومی از طریق معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart PLS مورد آزمون جامعه آماری 384 نفر قرار گرفت که نتایج نشان داد متغییر های زیبایی گرایی ، گریز ، ایفای نقش ، راحتی ، هویت برند ، مسئولیت اجتماعی و مصونیت بر روی رفتار مصرف کنندگان در مراکز خرید موثرند ، نتایج تحقیق حاضر توانسته یک مدل بومی با توجه به ساختارهای مراکز خرید در ایران را ارائه نماید.
سعید محمدلو، محمد مهدی مظفری، بابک حاجی کریمی، کامیار کاوش،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
یکی از مفاهیمی که امروزه به طور گسترده در تمامی جوامع به خصوص در کشورهای پیشرفته مورد توجه قرار گرفته است، شهر الکترونیک می باشد. شهر الکترونیک، یک اختراع یا یک پیشنهاد نوآورانه نیست بلکه واقعیتی است که براساس نیاز جامعه امروزی، جایگاه خود را نمایان کرده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل تاثیر مولفههای ترجیحات کسب و کارها در دستیابی به شهر الکترونیک تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن به صورت روایی کیفی و کمی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تایید قرار گرفت.در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از نرم افزار SPSS و Amose استفاده شد. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن بود که متغیرهای دانش مشتری، مشتری محوری، ارزش طول عمر مشتری، خلق ارزش، فناوری، تعامل مفید و کیفیت ارتباط بر تحقق شهر الکترونیک تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین متغیرهای پژوهش متغیر مشتری محوری با ضریب مسیر 38/0 دارای بیشترین تاثیر و متغیر دانش مشتری با ضریب مسیر 19/0 دارای کمترین تاثیر بود.
بدیل سنچولی، مریم کریمیان بستانی، معصومه حافظ رضازاده،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
از آنجایی که ایجاد و توسعه شهرهای جدید به عنوان یکی از سیاستهای مطرح در آمایش سرزمین در دهههای اخیر مطرح بوده است، برنامهریزی و طراحی شهر جدید در راستایی توسعه منطقهای سواحل مکران ضروری میباشد. لذا در این راستا هدف پژوهش حاضر، تحلیل آمایشی رویکردهای برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس در راستایی توسعه منطقهای سواحل مکران، میباشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی، و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی میباشد. مطالعات نظری با استفاده روش اسنادی، و دادهها و اطلاعات پژوهش با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان، مدیران، اساتید دانشگاه و افراد صاحب نظر میباشد. که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 183 کارشناس به عنوان حجم نمونه تعیین شد. برای تحلیل متغیرها و رویکردهای مورد نظر تحقیق ، ابتدا با استفاده از روش مصاحبه و بحثهای تعاملی با کارشناسان و متخصصان به عنوان نمونه آماری تحقیق، هر یک از رویکردهای برنامهریزی شهرهای جدید مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمونهای توصیفی، آزمون همبستگی اسپیرمن و مدل تحلیل سلسه مراتبی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که خروج منطقه از محرومیت و آسیب پذیری، ایجاد قطب علمی و آموزشی در منطقه، و طراحی شهری نوین و هوشمند برای ایجاد شهر پایدار مهمترین رویکردهای تبیین کننده برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس بودهاند. همچنین بین رویکردهای برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس و توسعه منطقهای سواحل مکران ارتباط معنادار و مثبتی وجود داشته و در این بین متغیر سرمایهگذاری در سواحل مکران بالاترین ارتباط را با توسعه منطقهای در منطقه مورد مطالعه را داشته است.
سارا دودانگه، بابک حاجی کریمی، محمد مهدی مظفری، کامیار کاوش،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی بر پاسخ های احساسی و رفتاری گردشگران بعد از شکست خدمات در هتل های چهارستاره و پنج ستاره می باشد، روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق را گردشگرانی که به هتل های چهارستاره و پنج ستاره مراجعه کرده بودند، تشکیل می دادند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفربرآورد گردید. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت.به منظور بررسی و آزمون فرضیههای پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار pls استفاده شد نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مسئولیت اجتماعی بر روی وفاداری، رضایت و اعتماد گردشگران تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که رضایت و اعتماد گردشگران بر روی وفاداری آنها تاثیر مثبت و معناداری دارد.
زینب حسین پور، علی اکبر شمسی پور، مصطفی کریمی، فرامرز خوش اخلاق،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف پژوهش تبیین فراوانی، توزیع زمانی، استمرار امواج گرمایی و شناسایی روند رخداد آن در دامنههای جنوبی البرز مرکزی است. بنابراین با استفاده از روشهای آماری و دادههای دمای بیشینه روزانه ایستگاههای همدیدی تهران (مهرآباد)، قزوین و سمنان برای دوره آماری 30 ساله (2016-1986) مشخصههای ذکر شده استخراج گردید، در گام نخست برای شناخت میزان تغییرپذیری و آگاهی از روند ماهانه دماهای بیشینه در دوره مورد پژوهش از روش ناپارامتری من کندال استفاده گردید. در ادامه برای شناسایی شدت، دوام و بسامد رخداد امواج گرمایی از نمایههای صدک (95. 98) و انحراف نرمال شده دما (NTD) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که فراوانی موجهای گرمایی کوتاه مدت بیشتر بوده است. بیشترین فراوانی مربوط به امواج 2 روزه بوده، و به ترتیب ایستگاههای تهران (مهرآباد)، سمنان و قزوین فراوانی رخداد بیشتری دارند. بیشترین فراوانی رخداد سالانه به ترتیب در ایستگاه تهران (11موج در سال 2010)، در سمنان (9 موج در سال 2015) و قزوین (7 موج در سال 2015) شناسایی شد. بالاترین فراوانی ماهانه رخداد امواج گرمایی در ماههای ژوئن و سپتامبر ثبت شده است. بیشترین تداوم (15 روزه) در ماه مارس 2008 با روش صدک در ایستگاه مهرآباد بدست آمد. در روش انحراف نرمال شده دما در سال 2008 به صورت یک موج گرم (12روزه) محاسبه شد. بالاترین فراوانی سالانه رخداد اموج گرمایی در هر سه ایستگاه در سال 2015 رخداد داده است. واکاویی روند حاکی از افزایش رخداد امواج گرمایی در دوره سرد سال بوده، اما در دیگر فصلها روند تغییرات معنیداری بدست نیامد. بطوریکه گویای کاهش شدت سرمای زمستانه در دامنههای جنوب البرز است. نتایج حاصل از دو روش نشان داد که در روش انحراف نرمال شده دما تعداد موجهای گرمایی بیشتری نسبت به روش صدک ثبت گردید، ولی با این وجود در روش صدک شناسایی موجهای گرمایی در دوره سرد سال نمایانتر بوده است.
دکتر ساجده کریمی کندزی،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
تلاشهای بسیاری برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده که میتوان به «رشد هوشمند» به عنوان یک استراتژی در جهت پایداری شهری اشاره کرد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان تاثیرپذیری رشد شهر هوشمند از پارامترهای اقتصادی و اجتماعی در شهر اصفهان می باشد. پژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و از نظر هدف، کاربردی-توسعهای است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر جمعیت شهر اصفهان در سرشماری سال 1395 به تعداد 5120850 نفر می باشند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 384 به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه(پرسشنامه شهر هوشمند، پرسشنامه اقتصادی و پرسشنامه اجتماعی) محقق ساخته با 32 سوال می باشد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری بوده که به تایید کارشناسان و اساتید رسیده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 84/0 مورد تایید واقع شده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS صورت پذیرفته است. نتایج بیانگر آن است که رشد هوشمند شهری در شهر اصفهان متاثر از متغیرهای اجتماعی و اقتصادی می باشد که در این میان نقش متغیرهای اقتصادی در رشد هوشمند شهری تاثیر بیشتری را نسبت به متغیرهای اجتماعی داشته اند که ضریب تاثیر نقش متغیر اقتصادی 71/0 بوده در حالیکه متغیر اجتماعی دارای ضریب تاثیر 38/0 می باشد.
لیلا شریفی، سعید بازگیر، حسین محمدی، علیرضا دربان آستانه، مصطفی کریمی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
آگاهی و درک روند وضعیت اقلیم توسط کشاورزان و نگرش مربوط به ضرورت این آگاهی، یکی از ظرفیت های اساسی در جوامع کشاورزی می باشد. نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی، بر نحوه برخورد آنها با خطرات و عدم قطعیتهای ناشی از اقلیم مؤثر بوده و بر تصمیم آنها برای اتخاذ راهبردهای مناسب به منظور کاهش خسارت ناشی از تغییرات اقلیم بر کشاورزی و بهبود آمادگی آنها تأثیر جدی دارد. از این رو، هدف از این تحقیق توسعه چارچوب و الگوی جامعی از ارزیابی کیفی مطالعات مربوط به عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی با رویکرد مرور نظاممند است. بدین جهت، کلیدواژههای اقلیم، تغییر اقلیم، تغییرات اقلیمی، اطلاعات هواشناسی، گرمایش جهانی، خشکسالی، سیل، سرمازدگی، یخبندان، خطرات اقلیمی، بارش، دما توأم با کلمات کشاورز، نگرش کشاورز، برداشت کشاورز، دانش کشاورز، دانش بومی؛ بصورت فارسی و انگلیسی در 15 پایگاه اطلاعاتی طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱9 جستجو گردید، پس از سه مرحله غربالگری 788 مقالهی مرتبط و مطابق با معیارهای مورد تأیید، 25 مقاله علمی و پژوهشی انتخاب و مورد کاوش قرار گرفت. پس از ارزیابی کیفی این مقالات، الگویی با 4 عامل زیست محیطی، فردی و اجتماعی، اقتصادی و فن آوری و همچنین 19 بعد برای ارزیابی عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی پیشنهاد شده است. در نهایت جهت بکارگیری نتیجه این مطالعه، یک مدل مفهومی یکپارچه و ترکیبی ارائه شده است که می تواند نقطه قوت چارچوبهای موجود در سیاست گذاری های ملی در بخش کشاورزی باشد.
- امیر کاوه، - مریم کریمیان بستانی، - غلامرضا میری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
با توسعه شهرها و افزایش جمعیت، چالشهای بسیاری ایجادشده که از مهمترین آنها، حملونقل شهری است. عدم توانایی مدیریت شهری سنتی در حل این چالش، منجر به مطرحشدن رویکردهای مختلفی از جمله حملونقل هوشمند شد. اتخاذ و اجرای چنین رویکردی در کلانشهرها، نیازمند تغییر رویکرد مدیریتی است که مدیریت یکپارچه شهری بهعنوان مهمترین آنها شناخته میشود. هدف این تحقیق، بررسی وضعیت مدیریت یکپارچه شهری و سپس تأثیر آن در تحقق حملونقل هوشمند در شهر زاهدان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر گردآوری دادهها بهصورت میدانی از طریق ابزار پرسشنامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تأیید شد. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان شهری در شهر زاهدان تشکیل دادهاند. حجم نمونه برابر با 100 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان میدهد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. از نظر جامعه آماری، 7 متغیر حکمروایی خوب، همپایایی، وحدت فرماندهی شهری، بسترسازی، تعامل، ساختار تشکیلاتی و دیدگاه سیستمی، وضعیت مناسبی نداشته و این شرایط سبب شده که شاخص مدیریت یکپارچه شهری در شهر زاهدان شرایط مطلوبی نداشته باشد. همچنین بررسی معناداری آزمون نشان میدهد که 5 متغیر حملونقل هوشمند یعنی نظارت هوشمند، پرداخت هوشمند، ثبت تخلف هوشمند، اطلاعرسانی هوشمند و مدیریت مکانیزه ناوگان در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. جهت معناداری، نشانگر وضعیت نامناسب شاخص حملونقل هوشمند در شهر زاهدان است. تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری میتوانند بیش از 68 درصد در تحقق حملونقل هوشمند تأثیرگذار باشند و 32 درصد به عوامل دیگر وابسته هستند. متغیر حکمروایی خوب با 12 درصد و سپس دیدگاه سیستمی با 11 درصد، بیشترین تأثیر را در این زمینه دارد.
واژگان کلیدی: مدیریت یکپارچه، حملونقل هوشمند شهری، زاهدان.
فاطمه حاجی زاده، سید حامد میرکریمی، عبدالرسول سلمان ماهینی، مرجان محمدزاده،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
با رشد روزافزون جمعیت شهرها در جهان امروز، فضای فیزیکی شهرها نیز توسعه و گسترش یافته و زمینهای اطراف را اشغال کرده است. در این شرایط، نگاه توسعه به فضای درون شهر میتواند از مبانی مهم برنامهریزی توسعه شهرها بشمار آید. هدف این تحقیق تعیین و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعه فضای درون شهری گرگان از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و بودم شناختی با استفاده از مدل دلفی و مطالعات کتابخانهای بوده است. انتخاب کارشناسان گروه دلفی به عنوان اعتبار نتایج متکی بر قضاوت آنها، یک جزء مهم در روش دلفی است، در این زمینه اعضای دلفی مشتمل بر پانزده کارشناس از سازمانهای شهرداری و شورای شهر، استادان دانشگاهی و ارایهدهندگان خدمات فرهنگی، پزشکی و نیروی انتظامی، برنامهریزان شهری و شهروندان معمولی بودهاند که با استفاده از پرسشنامه نظرات آنها گردآوری شد. پرسشنامهها طی 4 مرحله برای رسیدن به اجماع تکرار گردید. شرکت کنندگان اهمیت هر شاخص را در مقیاس 5 طیفی لیکرت مشخص کردند (کم اهمیت= 1 تا اهمیت بسیار زیاد = 5). در مجموع 24 شاخص برای 3 گروه اقتصادی، اجتماعی و بومشناختی شناسایی شدند و سپس درجه اهمیت و درصد اهمیت هریک تعیین گردید. برای گزینش شاخصهای مورد نظر نمودار اهمیت شاخص طراحی و تنظیم شد. نتایج نشان داد که مهمترین شاخص، احساس امنیت و سپس آلودگی صوتی و آلودگی محیطی است. نتایج می تواند در راستای برنامهریزی برای بهبود فضای درون شهری جهت رفاه بیشتر و ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین، به برنامهریزان شهری و سازمانهای مرتبط کمک نماید. اولویت بندی شاخص ها نقشه راهی برای اقدام های مسولان فراهم می کند.
ارسلان کریمی خیاوی، سیامک پناهی، شهاب کریمی نیا،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
علم شهرسازی همچون سایر علوم تحت تاثیر جریانات فکری مختلفی قرار گرفته است. ریشه های شهرسازی فولدینگ که در فلسفه وامدار نظرات دلوز در ریزوم، فولد و بر اساس ریاضیات لایپنیتز است، در معماری توسط پیتر آیزنمن به منصه ظهور رسید که امروزه در مقیاس شهری با ادبیات پسا مدرن فمنیستی بصورت آنتی ادیپ و ضد فرویدی به حیات خود ادامه می دهد. شهرسازی فولدینگ در سه سطح جغرافیا، منظر و شهر قابل بررسی می باشد که در این پژوهش به سطوح منظر و شهر پرداخته می شود. در این پژوهش سیر تحول فولدینگ بر اساس تبارشناسی فوکو که به حفره های تاریخ و روابط قدرت می پردازد، انجام گرفته است که در حوزه شهرسازی این روابط، آنتولوژی لایه های توپولوژی شهری را بر حسب معادلات ریمانی و فلسفه دلوزی در آثار معمارانی چون پیتر آیزنمن، زاها حدید، اریک اون ماس، چارلز جنکز، جیمزواینز بروز می دهد. روش پژوهش در این نوشتار بصورت توصیفی- تحلیلی با تلفیقی از استقرایی و قیاسی است. فرایند حاصل از این تحقیق به این نتیجه دست یافته است که شهرسازی فولدینگ بر اساس هندسه فرکتال مندلبروت، منطق فازی لطفی زاده و در فضای آشوب لارنس شکل گرفته است و روابط قدرت در شکوه شکل گیری فمنیسم و تجلی آن بر شهرسازی از اصلی ترین دلایل شکل گیری شهرسازی فولدینگ است. نظریه های مشابه مورد استفاده در معماری فولدینگ، ریزوم، آنتی ادیپ، موبیوس، دور هرمنوتیک، نظریاتی شکل گرفته است که با روانشناسی گشتالت و دیدگاه پدیدارشناسانه که در فلسفه وحدت در کثرت مستتر است، قرابتی تنگاتنگ دارد. در این نظریات جزء در کل فولد شده است. خط آسمان، دسترسی ها، نماها و تمامی اندوخته معماری یک کل واحد را تشکیل می دهد. نظریات مرتبط با شهرسازی فولدینگ مانند فرش شهری در مقیاس خرد در مبلمان شهری به توفیقی دست نیافته است.
خانم زینب کریمی، آقا داود مختاری،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
رودخانه ها، اشکال محیطی هستند که به تغییرات بستر خود به شدت واکنش نشان می دهند. تکتونیک مهمترین عامل تأثیرگذار بر مورفولوژی رود است، به طوریکه موجب تغییرات بسزایی در سیستم های رودخانه ای می شود. در این پژوهش با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM)، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GlS) و Global mapper 13 ، اثر فعالیت های تکتونیکی بر سیستم های رودخانه ای در دامنه ی شرقی ملاداغی واقع در جنوب شرقی استان زنجان در محیط GlS مورد استفاده قرار گرفته است. ابتدا تصاویر ماهواره ای و نقشه های مورد نیاز (نقشه های زمین شناسی توپوگرافی و ...) تهیه شد. برای دست یابی به اهداف تحقیق از شاخص های فعالیت تکتونیکی از جمله شاخص سنوزیته چبهه کوهستان (Smf)، شکل حوضه (Bs)، تراکم زهکشی (P)، گرادیان طولی رودخانه (Sl)، عدم تقارن حوضه ( Af)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، تقارن توپوگرافی حوضه (T)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، استفاده شده است. از ترکیب این شاخص ها با یکدیگر شاخص فعالیت های تکتونیکی IAT به دست می آید. نتایج به دست آمده از طریق شاخص IAT بیانگر فعلا بودن تکتونیک و نئوتکتونیک در حوضه های آبریز اردجین و ابهر و فعالیت های متوسط در حوضه آبریز زره باش می باشد. تأثی این فعالیت ها بر سیستم های رودخانه ای با استفاده از شاخص های تکتونیکی انجام شده است که در حوضه های مورد مطالعه متفاوت می باشد که به صورت پیج و خم رودخانه (رودخانه اصلی)، تشکیل مخروط افکنه حوضه آبریز اردجین، کج شدگی حوضه های مورد مطالعه و شکل حوضه ها (کشیدگی حوضه آبریز زره باش) می باشد
نرگس کریمی، فرح حبیب، ایرج اعتصام،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
حس تعلق نسبت به یک محیط پیوندی عاطفی و احساسی است که میان افراد و محیط بیرونی صورت میگیرد. مطالعات بسیاری نشان دادهاند که وجود این پیوند و عمیقتر شدن آن میان شخص و محیط، نقش بسزایی در ارتقای محیط کالبدی و بروز رفتارهای اجتماعی مثبت دارد. لذا شناخت حس تعلق و عوامل موثر بر آن و راههای ارتقای آن یکی از موضوعاتی است که میتواند به ارتقای شرایط زیستی و محیط کالبدی منجر شود. از میان عوامل متعددی که بر حس تعلق افراد موثر است، عامل زمان به عنوان یکی از این عوامل موثر از دو منظر میتواند موثر باشد؛ طول مدت سکونت و قدمت محیط. در این مطالعه ضمن تحقیق بر نحوه اثر هر کدام از این عوامل بر حس تعلق ساکنین، مقایسهای میان این دو عامل و شدت اثر هر یک بر حس تعلق انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانهای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در محلات شش گانه مورد مطالعه در شهر زنجان تشکیل میدهند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر برآورد شد. در راستای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد که حس تعلق در محلات مورد مطالعه، متوسط به پایین است. همچنین نتایج نشان داد که طول مدت اقامت و قدمت محیط بر حس تعلق مکانی و مولفههای آن تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین متغیرهای مورد نظر میزان تاثیر متغیر قدمت محیط بر حس تعلق مکانی بیشتر از طول مدت اقامت میباشد به گونهای که قدمت محیط 1/27 درصد از واریانس متغیر حس تعلق مکانی را پیش بینی میکند.
آقای فضل اله کریمی قطب آبادی، دکتر علی زنگی آبادی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
تابآوری در برابر سوانح طبیعی که درواقع نحوه تأثیرگذاری ظرفیتهای جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی، نهادی و... جوامع در برابر سوانح میباشد، ازجمله مسایلی است که باید در هر جامعه به آن توجه شود. شایان ذکر است که نوع نگرش به مقوله تابآوری و نحوه تحلیل آن از یک طرف در چگونگی شناخت تابآوری وضع موجود و علل آن نقش کلیدی دارد و از طرف دیگر سیاستها و اقدامات کاهش خطر و نحوه رویارویی با آن را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از انجام این پژوهش، سنجش تطبیقی تابآوری سکونتگاههای شهری جدید منطقه شهری اصفهان بزرگ در برابر خطر زلزله با استفاده از شاخص ترکیبی است. با توجه به مؤلفههای مورد بررسی و ماهیت موضوع، رویکرد حاکم بر این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری این پژوهش شامل 6 سکونتگاه شهری جدید شاهینشهر، سپاهان شهر، مجلسی، فولادشهر، بهارستان و شهید کشوری میباشند. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و در بخش ادبیات تحقیق برای جمعآوری اطلاعات از روشهای کتابخانهای و میدانی اقدام شده است. براساس نتایج حاصل از POSET، سکونتگاههای شهری مجلسی، بهارستان، فولادشهر، سپاهان شهر، شاهین شهر و شهیدکشوری به ترتیب با جمع امتیازگزینههای 3، 6، 7، 8، 11 و 14 از نظر شاخص ترکیبی تاب آوری در برابر خطر زلزله، رتبههای 6-1 را دارا میباشند. بنابراین برای کاهش تأثیرات نامطلوبی که تابآوری بر هر جامعه دارد، توجه به ظرفیتهای هر سکونتگاه ازجمله مسایلی میباشد که باید در هر جامعه به آن توجه شود تا از خسارتهای جانی و مالی که براثر حوادث احتمالی به وجود میآید، جلوگیری نمود.