جستجو در مقالات منتشر شده


65 نتیجه برای تهران

حامد بهزادی پور، زهره داودپور، حسین ذبیحی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

ساختمان های بلند مرتبه به واسطه تشخیص پذیر بودن در زمینه خود، نقش موثری بر ادراک و شکل گیری تصویر ذهنی شهروندان از شهر دارد. پژوهش حاضر به بررسی ادراک محیطی شهروندان در ابعاد تفسیری، احساسی، شناختی و ارزشگذاری در میان ساختمان های بلند مرتبه منطقه 22 شهر تهران می پردازد و تاکید آن بر وجوه فرمی، عملکردی و معنایی این ساختمان ها بر ادراک شهروندان است. سامانه جستجو مد نظر این پژوهش تفسیری- ساختارگرا و از روش تحلیل محتوای متن در بخش نظری و روش پیمایشی مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری شامل100 نفر از میان ساکنین و غیرساکنین منطقه به روش تصادفی انتخاب و پرسشنامه ای شامل سوالات باز و بسته بر اساس طیف لیکرت بین آنها توزیع گردید.  تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار SPSS بوده و از آزمون های همبستگی پیرسون و آزمون تی تک نمونه ای جهت ارزیابی رابطه بین مولفه های کالبدی و معنایی در ادراک ساختمان های بلند مرتبه و تعیین میزان اهمیت آنها استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که «نقش زیبایی فرم و شکل ساختمان های بلند مرتبه» و « میزان همخوانی ارتفاع با محیط پیرامون» در اولویت های اول و دوم تاثیرگذاری بر میزان ادراک محیطی در میان مولفه های کالبدی و «نقش خوانایی و مسیریابی» به عنوان عاملی موثر در میان مولفه های معنایی در ادراک ساختمان های بلند مرتبه بوده است که بیشتر بر اساس ادراک احساسی و شناختی بوده و ابعاد تفسیری و ارزشگذاری ادراک کمتر مورد اشاره شهروندان قرار دارد.

جمال الدین هنرور، سارا جلالیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

مسکن به عنوان نیاز اولیه بشر و تأمین کننده حس رضایتمندی او نقش اساسی در بهبود کیفیت زندگی ایفا می­کند. در این شرایط که «قرنطینه خانگی یا طرح فاصله‌گذاری اجتماعی» تنها راه قطع زنجیره انتقال معرفی شده، این تحقیق به دنبال بررسی عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت خانه­ های امروزی(شامل انواع گونه­های مسکن) برای حضور طولانی مدت انسان­ها در شرایط قرنطینه است. در این مقاله تلاش شده است تا شاخص­ها و مؤلفه­های کیفیت گونه­های مختلف مسکن استخراج گردد و تأثیر هر یک از عوامل در تحمل شرایط قرنطینه در گونه­های مختلف مسکن تهران بررسی گردد. روش بر اساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و با تکنیک تطبیقی است. جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. برای تحلیل داده­ها از آزمون T تک نمونه­ای و آزمون میانگین و جهت بررسی نرمال بودن داده­ها از آزمون کولوموگروف-اسمرینوف استفاده‌ شد. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنان گونه­های مختلف مسکن در تهران به تعداد 381 نمونه می­باشد. سنجش شاخص­های تحقیق با طیف لیکرت و با میانگین مفروض 3 و تعداد 3 شاخص و 9 مؤلفه و 49 سنجه انجام شده است. این شاخص­ها شامل شاخص­های کالبدی، اجتماعی، فرهنگی هستند. طبق نتایج به دست آمده مجتمع­های مسکونی دارای بیشترین سطح رضایت(میانگین 4.41) از عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت زندگی ساکنان گونه­ های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه می­باشند. میزان شاخص­های اجتماعی، کالبدی و عملکردی در مجموع برای گونه­ی مجتمع مسکونی وضعیت بهتری را نشان می­دهند. با جمع­بندی این شاخص­ها و بررسی کلی عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت زندگی ساکنان گونه­های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه؛ مشخص شد که مسکن آپارتمانی دارای کمترین میزان رضایت(3.77) از عوامل کالبدی اجتماعی کیفیت زندگی خود در شرایط قرنطینه است. در انتهای پژوهش پیشنهاداتی برای بهبود کیفیت زندگی ساکنان گونه­های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه با توجه به ابعاد کالبدی-اجتماعی ارائه گردید.

حسین خراشادی زاده، محمد سلیمانی مهرنجانی، سیمین تولایی، رضا خیرالدین، قهرمان عبدلی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

بر پایه انگاره ها و پیش فرض های گفتمان «نومنطقه­گرایی شهری» میان «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» نظام شهری یک منطقه کلانشهری، رابطه تنگاتنگی وجود دارد و حل مسائل موجود در یکی بدون دیگری امکان­پذیر نیست؛ زیرا آنها می­توانند هم در جهت تقویت و حمایت مثبت یکدیگر عمل نمایند و یا در جهت تضعیف و تبدیل به مانعی در برابر یکدیگر باشند؛ بنابراین آنچه تحت عنوان مسئله دست یابی به تعادل و یکپارچگی در ساختار فضایی و نظام عملکردی یک منطقه کلانشهری مطرح است، بدون شناخت ماهیت و روابط بین این دو امکان­پذیر نیست.بررسی های تحقیق نشان می دهد، «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» منطقه کلانشهری تهران در طی دهه های اخیر نتوانسته است در جهت حمایت از یکدیگر و کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه حرکت کند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده در چارچوب این تحقیق می توان گفت؛ «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضایی» منطقه کلانشهری در طی دهه های مورد مطالعه(1345-1390) نه تنها با کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه همراه نبوده بلکه به سمت تضعیف تعادل فضایی نیز پیش رفته است.هرچند این تضعیف تعادل فضایی با شتاب کاهنده در حال حرکت است.از جمله دلالت های راهبردی چنین نتیجه ای این است که مسئله آینده منطقه کلانشهری تهران بیشتر معطوف به کانون های جمعیتی پیرامونی و ارتقاء سطح عملکردی خود شهر تهران به منظور پذیرش وظایف و نقش های فراملی و ایجاد فرصت ها و امکان های جایگزین برای نقش ها و وظایفی است که در آینده به پیرامون خود واگذار می کند. درست همان گونه که در طی سال های گذشته به تدریج بخش صنعت را به پیرامون خود واگذار و به جای آن بر خدمات تمرکز داشته است، در آینده نیز به نظر می رسد نیازمند واگذاری بخش خدمات به حوزه پیرامونی و در مقابل پذیرش بخش چهارم اقتصاد(اقتصاد اطلاعاتی و ارتباطی و فرهنگی) خواهد بود. 

نبی مرادپور، کرامت الله زیاری،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

تحلیل فضایی جرایم در ساعات مختلف روز، روزهای هفته، ماه و فصل­های مختلف راهکاری موثر برای کنترل و پیشگیری از جرایم شهری است. این تحلیل ها به مدریت شهری و سایر مسئولان ایمنی شهر از جمله مسئولان قضایی و انتظامی این امکان را می دهد که با اقدامات پیشگیرانه، تصمیمات لازم را برای از بین بردن و یا کاهش اثرات این عوامل در سطح شهر اتخاذ نمایند. هدف از این پژوهش بررسی تحلیل فضایی جرایم سرقت به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و فصلی در منطقه 12 کلانشهر تهران می باشد. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی است. جامع آماری پژوهش شامل اطلاعات بلوک­های آماری سال 1390 در سطح محلات منطقه 12 شهر تهران و جرایم ارتکابی مرتبط با سرقت سال 1389 است. مهم ترین آزمون های آماری مورد استفاده آزمون مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار بوده است و از بین آزمون های خوشه بندی، شاخص نزدیک ترین همسایه برای شناسایی کانون های جرم خیز به کار گرفته شده است. نتایج حاص از این تحقیق بیانگر آن است که از 446 فقره جرم مرتبط با سرقت، محلات فردوسی – لاله زار و بهارستان سعدی بیشترین جرایم و محلات کوثر و مختاری کمترین جرایم را به خود اختصاص داده­اند. الگوی توزیع جرایم در منطقه 12 به صورت خوشه ای می­باشد و مهم ترین کانون­های جرم خیز در فواصل دروازه شمیران، ایران، بهارستان – سعدی، فردوسی –لاله زار، ارگ پامنار، امام زاده یحیی و آبشار شکل گرفته است. همچنین تحلیل فضایی جرایم سرقت بیانگر آن است که جهت و کشیدگی جرایم سرقت در ساعات مختلف روز، روزهای هفته و به صورت ماهانه متفاوت می­باشد.

اصغر تیموری، جمیله توکلی نیا، ابوالفضل مشکینی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

شهرنشینی فزاینده در جهان شهری­شده، پایداری مناطق کلان­شهری را به­ویژه در کشورهای درحال‌توسعه در ابعاد مختلف توسعه پایدار با چالش­های اساسی مواجه ساخته و چشم‌انداز توسعه ناپایداری را برای آن‌ها رقم زده است. مصرف بی­رویه زمین و پیامد آن تغییرات کاربری و پوشش زمین، یکی از معضلات محیط­زیستی است که در اثر تمرکز بالای جمعیت و فعالیت در مناطق کلان­شهری به‌طور چشمگیری اتفاق می­افتد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و در راستای پایش تغییرات محیط­زیستی ناشی از گستردگی فضایی کلان­شهر تهران با روش توصیفی- تحلیلی و با به‌کارگیری تکنیک­های سنجش‌ازدور و GIS تغییرات کاربری و پوشش زمین ناشی از گستردگی فضایی کلان­شهر تهران را مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده است. یافته­ها، حاکی از افزایش مساحت اراضی ساخته‌شده از 34316 هکتار در سال 1365 به 68252 هکتار در سال 1395 دارد که 15731 هکتار از آن مربوط به تغییرات اراضی کشاورزی، باغات و پهنه آبی به اراضی ساخته‌شده می‌باشد. همچنین نتایج پیش‌بینی مدل زنجیره مارکوف و سلول‌های خودکار حاکی از ادامه روند تغییرات کاربری و پوشش زمین به نفع اراضی ساخته‌شده دارد تا سال 1405 دارد. این شواهد نشان دهنده این است که کلان­شهر تهران با گسترش بیش از اندازه خود از آستانه­های جمعیتی و اکولوژیکی فراتر رفته و با پیش روی به‌سوی محیط طبیعی پیرامون اختلال ساختاری مهمی را در محیط­زیست به وجود آورده است. بر همین اساس لزوم توجه به رویکردهای نوین توسعه شهری و همچنین ارائه سناریوهای تمرکززدایی از آن می­تواند اقدامی اساسی برای حل معضلات محیط­زیستی ناشی از گستردگی فضایی بیش از اندازه آن باشد.   
 

علیرضا وثوقی امیری، روژین مرزی، مهسا بشتام، کیارش پور هژیر اردستانی، سیده سپیده قلمرو،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

تحقیق حاضر با هدف تبیین زمینه­ ها و تاثیرات سازمان هایی نظیر شهرداری بر مدیریت کاربری زمین در منطقه 6 شهر تهران انجام شده است تا چگونگی تعیین و تغییر الگوهای کاربری زمین در اسناد و عوامل زمینه­ای موثر بر آنها را روشن سازد. از آنجائیکه رویکرد پژوهش کیفی و نوع آن مسأله‌محور بود، با روش تاثیر ارگان ها و محتوای اسناد شامل طرح­های کاربری زمین شهر تهران استفاده گردید. یافته­ های تحقیق نشان داده­اند که مدیریت کاربری زمین در شهر تهران با تعارض­ هایی در پهنه­ های فعالیت که در آن­ها کنشگران خصوصی و غیررسمی نقش مهمی ایفا می کنند و طی دهه های اخیر شاهد تغییرات چشم گیری در این زمینه بوده ایم و هشت عامل اصلی شامل عامل اقتصاد سیاسی ملی و محلی ، عامل ضعف در نظام درآمدی مدیریت کاربری زمین ، عامل ضعف در نظام فنی مدیریت کاربری زمین ، عامل نهادینه نشدن منافع عمومی در بخش عمومی ، عامل ضعف در نظام قانونی مدیریت کاربری زمین ، عامل بخشی ­نگری در مدیریت کاربری زمین ، عامل فقدان در نظام مشارکتی و عامل فقدان در بخش نظارتی نیز به عنوان عوامل موثر بر بروز این تعارض­ها در نظام مدیریت کاربری زمین در شهر تهران شناسائی شده‌اند و همچنین کنشگران اصلی در سه دسته اصلی کنشگر رسمی و دولتی، کنشگر غیررسمی و شبه دولتی و کنشگر خصوصی دسته‌بندی گردیده‌اند. در نهایت به بررسیتغییر روند تغییر کاربری در منطقه6 شهر تهران پرداخته شده و چالش ها و فرصت های آن ارائه میگردد. روش پژوهش حاضر به صورت تحلیلی و به کمک اس پی اس اس و روش تی تست میباشد.

سوگند یوسفی آذر ابرغانی، حمید ماجدی، زهرا سادات سعیده زرآبادی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

رشد و گسترش الگوی توسعه پراکنده­رویی یکی از روش­های توسعه سکونتگاهی است که بر اساس عوامل متعددی از جمله سیاست­ها و رویکر­های مدیریت شهری شکل می­گیرد. بررسی این موضوع که تحولات توسعه کلان­شهر تهران در پنجاه سال اخیر به چه په شکل صورت گرفته و سیاست­ها و رویکرد­های مدیریت شهری مؤثر چه بوده و چگونه توسعه شهر را تحت تأثیر قرار داده­اند از جمله پرسش­هایی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روشی توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه­ای و اسنادی و در مواردی بهره­گیری از مشاهدات میدانی استفاده شده است. به­منظور حصول به اهداف پژوهش از سه نوع مدل اندازه­گیری بسته به موضوع و متغیر­های پژوهش استفاده شده است. در این راستا پیوستگی کالبدی در مجموعه شهری تهران از طریق مدل آنتروپی شانون، پیوستگی عملکردی از طریق مدل تحلیل شبکه (بررسی ارتباطات و جریان­های نقاط سکونتگاهی و توزیع و ترکیب کاربری­ها) و رشد بد قواره شهری با استفاده از مدل هلدرن مورد سنجش واقع شده است. یافته­های پژوهش حاکی از آن است که 1) پدیده پراکنده­رویی در کلان­شهر تهران صورت گرفته است (مدل هلدرن و آنتروپی شانون)، 2) کلان­شهر تهران با پدیده تفرق عملکردی مواجه بوده (تحلیل شبکه) و توزیع کاربری­ها و خدمات در سطح کلان­شهر تهران به صورت یکنواخت و متعادل صورت نگرفته است است و 3) سیاست­ها و رویکرد­های مدیریت شهری در سال­های متوالی تأثیرات گسترده­ای بر پراکنده­رویی و توسعه فضایی نامتعادل در سطح مجموعه شهری تهران داشته است.

سیروس رحیم زاده سیسی بیگ، علیرضا شیخ الاسلامی، کیانوش ذاکرحقیقی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی نقش سازمان‌های مردم نهاد در بهبود نظام مدیریت شهری کلانشهر تهران در شش بعد کالبدی، عملکردی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و روش جمع­آوری داده­ها به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر تهران و تعداد نمونه 383 نفر انتخاب گردید. روش تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آزمون T-Test و تحلیل عاملی تأییدی بوده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که سطح معناداری در تمام ابعاد پایین‌تر از 05/0 است؛ بنابراین با توجه به نمرات میانگین، سازمان‌های مردم نهاد در شهر تهران عمدتاً در ابعاد اجتماعی و زیست محیطی نقش بیشتر و در زمینه ابعاد اقتصادی و نهادی نقش کمتری در قالب ارتباط واسطه­ای بین مدیریت شهری و شهروندان ایفا کرده­اند. در چارچوب روش تحلیل عاملی تأییدی، مقایسه واریانس تبیینی توسط عوامل شش گانه نشان داد که عوامل اجتماعی، زیست محیطی، عملکردی، کالبدی، اقتصادی و نهادی به ترتیب دارای بیشترین واریانس در تبیین نقش سمن‌ها در نظام مدیریت شهری کلانشهرتهران هستند. در مجموع 20 عامل اصلی در تبیین نقش سمن‌ها تأیید شدند؛ بنابراین مشخص شد که سمن­ها با توجه به اینکه با شهروندان به طور مستقیم در ارتباط هستند، می­توانند مسائل و واقعیت­های شهری را به درستی به نظام مدیریت شهری انعکاس دهند؛ برای این منظور پیشنهاد می­شود که ابتدا سمن­ها با توجه به کارکردهای مختلفی که دارند، به سمن­های تخصصی در خصوص مسائل مختلف شهری طبقه­بندی شوند و همچنین جایگاه آن­ها در نظام مدیریت شهری ارتقاء داده شود.

هانیه اسدزاده، افشار حاتمی، فرزانه ساسان پور،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

 مطابق با پارادایم جدید شهری، استفاده از سیستم های نوآورانه از جمله ایجاد شهر های فراگیر با سیستم های همگرای هوشمند، راه حلی برای غلبه بر این مشکلات شهری است. شهرفراگیر از شهرهای آینده ای است که در آن فضاهای فیزیکی و فضاهای الکترونیکی همگرا می شوند. به لحاظ ساختاری، شهر فراگیر متشکل از مکان، فضا، فناوری اطلاعات و ارتباطات و انسان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. از بررسی مبانی نظری 15 بعد و 77 شاخص تعیین و داده های مورد نیاز پژوهش از طریق سالنامه آماری و گزارش های منتشره سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات گردآوری شدند. امتیازدهی داده ها به صورت وجود کامل شاخص (1)، وجود نیمه و ناقص شاخص (0.5) و نبود شاخص (صفر) در نظر گرفته شد و در نرم افزار اکسل تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که وضعیت کلانشهر تهران از نظر پراکنش شاخص های شهر فراگیر بسیار نامناسب است. ابعاد بهداشت و درمان، حکمروایی، فرهنگ و گردشگری، آموزش، مسکن، حمل و نقل، زیرساختار، شهروندان، تجارت، سیستم مالی به ترتیب بیشترین کمبودها(زیر 50 درصد) را دارند. ابعاد خدمات، محیط زیست، شبکه انرژی و شبکه آب به ترتیب تنها بخش هایی هستند که وضعیت شاخص ها (بالای 50 درصد) در آن ها به مراتب بهتر است. بطور کلی طبقه بندی ابعاد نشان داد که  13.33 درصد ابعاد در وضعیت خیلی خوب، 13.33 درصد در وضعیت خوب، 20 درصد در وضعیت متوسط، 40 درصد در وضعیت ضعیف و 13.33 درصد در وضعیت بسیار ضعیف قرار دارند. موجودیت شاخص ها نیز نشان داد که 33.76 درصد شاخص بطور کلی وجود ندارند. 42.85 درصد از شاخص ها به صورت ناقص و تنها 23.37 درصد از شاخص ها به صورت کامل وجود دارند. در نهایت اولویت بندی توسعه شاخص ها برای ایجاد شهر فراگیر در کلانشهر تهران ارایه شد. نتایج این تحقیق می تواند در زمینه اولویت های توسعه شهر فراگیر در کلانشهر تهران به کار رود.

مهروسادات میرزاده طباطبایی، مریم رباطی، زهرا عزیزی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

هدف از انجام این تحقیق تعیین الگوی مکانی پراکنش فضای سبز شهری با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه‌ای و  ویکور (مطالعه موردی: منطقه 5 شهر تهران) بود. پس از انقلاب اسلامی به دلایل مختلف از جمله سرریز جمعیت به تهران با افزایش جمعیت و توسعه رو برو بوده است و این امر اهمیت دو چندان بررسی فضای سبز در مناطق مختلف این شهر را موجب می‌گردد. دو نوع پرسشنامه استفاده گردید. پرسشنامه اول، با روش نمونه گیری از نوع در دسترس از بین حاضرین در پارک‌های منطقه مورد مطالعه تکمیل گردید. سپس با استفاده از مدل ویکور تجزیه و تحلیل نتایج صورت پذیرفت. پرسشنامه دوم بین خبرگان مربوط توزیع و با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای تحلیل شد. با توجه به اینکه عوامل تجهیزات مناسب، وسعت کافی و مناسب بودن برای بازی کودکان بالاترین وزنها را به خود اختصاص دادند؛ پیشنهاد می‌گردد، مکان‌هایی برای احداث فضای سبز در منطقه مورد مطالعه تعیین گردد  تا از این طریق تعداد فضای سبز افزایش یابد. از موقعیت مکانی به عنوان عاملی مهم یاد شد. انجام این امر مهم می‌تواند از طریق احداث پارک‌ها در مکان‌های نزدیک به مکان‌های مسکونی و دور از مکان‌های نظامی و شریانی صورت پذیرد. نواحی 5 و 2 از فقدان فضای سبز و نارضایتی ساکنین از فضای سبز رنج می‌بردند که بدین ترتیب پیشنهاد میگردد؛ اولین نواحی جهت افزایش فضای سبز و بهبود آن توسط شهرداری منطقه باشند.


غلامرضا سروشان، عبداله هندیانی، پروانه زیویار پرده ای، علی توکلان،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

در دهه های اخیر موضوع تاب آوری به یک بحث تخصصی و عمومی در جامعه تبدیل شده است. مفاهیم تاب آوری در جوامع شهری که در واقع کنشی علیه توسعه در سطح ملی و توسعه صرفا کالبدی در مقیاس شهری است و تلاشی در جهت دستیابی به معیارهای کیفی در عرصه برنامه ریزی شهری است. در این میان بحث تاب آوری در جوامع شهری به این معناست که جامعه قادر به تحمل سوانح طبیعی شدید باشد بدون آنکه دچار خسارات عمده، آسیب ها، توقف در تولید و کاهش کیفیت زندگی شود و همچنین در نگاه سطحی هدف از تاب آوری به عنوان آرمانی جهانی در سطح فردی، سازمانی و جامعه ای مطرح است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر حکمروایی شهری بر تاب آوری شهرها تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن شهر تهران و متخصصین و کارشناسان حوزه پژوهش تشکیل می­دادند. حجم نمونه برای گروه آماری شهروندان با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر و برای متخصصین 60 نفر برآورد گردید. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و دستیابی به اهداف پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل بهره گرفته شد. یافته­های حاصل از این پژوهش نشان داد که حکمروایی شهری بر تاب آوری شهری تاثیر مستقیمی دارد به گونه­ای که 42/0 درصد از واریانس متغیر تاب اوری شهری به وسیله حکمروایی شهری قابل تببین است.

المیرا عظیمی مهرورز، حسین مبری، مریم فرزادمنش،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

بروز انواع نابرابری‌ها،فقر گسترده، سو تغذیه و... نمونه‌هایی از آثار سو رشد شهرنشینی بود.  به همین دلیل توجه بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران به مفهوم کیفیت زندگی معطوف شد تا از این طریق تلاش هایی در راستای ارتقای شرایط زندگی و بهبود بخشیدن به بعد کیفی زندگی بشر صورت گیرد. بسیاری از مطالعات نشان می­دهد، رضایت مندی از ابعاد و ویژگی­های مختلف محله، بر کیفیت زندگی ساکنان تاثیرگذار است. با توجه به این که رضایتمندی از زندگی، یعنی رضایتمندی همه جانبه از تمامی بخش های زندگی، چنانچه این نوع از رضایتمندی در میان ساکنین شکل نگیرد، معضلات جدی تری نظیر مهاجرت های درون شهری، تضاد های شدید طبقاتی و مسأله بالاشهر و پایین شهری صورت می پذیرد. بنابراین شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی سکونتی در هر محله که مطابق با خواسته های ساکنین آن محله نیز باشد، یکی از اصلی ترین اهداف برنامه ریزان شهری به منظور افزایش رضایتمندی سکونتی است. این پژوهش با هدف بررسی  تاثیر تعلق مکانی و کیفیت محیطی در ارتقا رضایتمندی شهروندان از محلات به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، روش جمع­ آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی،حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 315 نفر برآورد گردید. به منظور آزمون فرضیات مطرح شده در این پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است حس تعلق مکانی و کیفیت محیط بر میزان رضایتمندی ساکنان از محله تاثیر معناداری دارد.

غلامرضا ملکشاهی، طاهر پریزادی، کلثوم رضایی،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

بررسی نقش و عملکرد شهرها و تحولات آن‌ها، مقوله مهمی در مطالعات نوین جغرافیایی به شمار می­رود. توزیع فضایی نامتعادل جمعیت، مهاجرت‌های بی­رویه به سمت کلانشهرها و عدم تعادل در توزیع امکانات و فرصت­های اقتصادی در سطح مناطق منجر به تمرکز روی ایده شهرهای میانی به عنوان یکی از رویکردهای موثر برنامه­ریزی منطقه‌ای شده است. از این رو هدف این مقاله بررسی عملکرد شهر نسیم‌شهر به‌عنوان یک شهر میانی در ساختار توسعه فضایی استان تهران است. روش تحقیق از «نوع توصیفی- تحلیلی» و روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر دو روش کتابخانه‌ای و میدانی است. برای بررسی نقش شهر از روش‌ها و مدل‌های کمی استفاده شده است. مدل‌های اقتصادی نشان می‌دهند که سهم این شهر در قیاس با استان تهران به لحاظ اشتغال‌زایی صنعتی از میانگین بیشتر است. شاخص تغییرات ساختاری نشان می‌دهد که تغییرات در نسیم‌شهر بیشتر از استان تهران بوده است. نتایج مدل تغییر سهم حاکی از آن است که بخش خدمات رشد بالاتری نسبت به استان داشته است. در بررسی ساختار فضایی نیز بدون در نظر گرفتن نقش این شهر، عدم تعادل فضایی در شبکه شهری استان محسوس است. مدل‌های جمعیتی نشان می‌دهند که نسیم‌شهر از کشش پذیری بالایی در رابطه با جذب جمعیت سر ریز استان برخوردار بوده، لذا این شهر با توجه به نقاط قوت و داشتن فرصت‌های مناسب می‌تواند در سطح‌بندی منطقه‌ای به‌عنوان مرکزیت خدماتی و صنعتی سکونتگاه‌های جنوب غرب استان نقش اساسی داشته باشد.
 
سارا کیانی، امیر کرم، نسرین حسینایی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

 حوضه آبریز کن- سولقان در دامنه البرز جنوبی قرار گرفته است که از تحولات زون فعال زمین‌ساختی آلپ- هیمالیا در طول زمان تاثیر پذیرفته است. به همین لحاظ ارزیابی و بررسی فرآیندهای تکتونیکی فعال و اثرات آن برای بسیاری از فعالیت¬های بشری همچون طراحی و احداث شهرها، نیروگاه ها، سدها، فعالیت‌های صنعتی از اهمیت بالایی برخوردار می¬باشند. گذر تونل آزادراه تهران- شمال از این منطقه، بررسی فعالیت گسل‌هایی که در شکل‌گیری مورفولوژی کنونی این حوضه سهم داشتند را فزونی می‌بخشد. روش تحقیق در پژوهش مورد نظر، روش توصیفی- تحلیلی است و مبتنی بر مطالعات کتابخانه‌ای و استفاده از اسناد و مدارک اعم از اطلاعات زمین شناسی، ژئومورفولوژی و داده رقومی ارتفاعی می باشد. جهت بررسی و تحلیل وضعیت فعالیت تکتونیکی حوضه موردنظر، شاخص‌های مورفوتکتونیک، شامل شاخص عدم تقارن رودخانه (Af)، شکل حوضه (Bs)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، گرادیان طولی رودخانه (Sl)، سینوزیته جبهه کوهستان (Smf)، نسبت پهنای دره به ارتفاع دره (Vf) و شاخص تقارن توپوگرافی ارضی (Tp)، محاسبه شد. در نهایت میانگین نتایج شاخص‌ها، تحت عنوان شاخص زمین‌ساخت فعال نسبی (LAT) محاسبه گردید. در پژوهش حاضر، برای محاسبه شاخص‌های مورفوتکتونیک از نقشه‌ی توپوگرافی 1:50000 و الگوی رقومی ارتفاعی (DEM) با توان تفکیک مکانی 30متر (سنجنده ASTER) استفاده شده است. حوضه آبریز کن- سولقان، به سه ناحیه‌ی تکتونیکی با فعالیت آرام، نیمه فعال، فعال تقسیم بندی شده است و محاسبه شاخص‌ زمین‌ساخت فعال نسبی (LAT) نشان می‌دهد که حوضه آبریز کن- سولقان در وضعیت فعال از نظر تکتونیکی قرار دارد. ساختار‌های تکتونیکی به ویژه گسل‌های منطقه در عدم تقارن و شکل حوضه تاثیر داشته است. رودخانه اصلی کن – سولقان، نیز عدم تقارن را نشان می‌دهد که می‌توان گفت به دلیل تاثیر عوامل ساختاری به ویژه گسل‌های منطقه، حوضه دارای عدم تقارن و انحراف به سمت چپ حوضه می باشد. هم‌چنین احداث آزادراه تهران- شمال و قرارگیری دهانه تونل در مجاورت گسل شمال تهران، از جمله عوامل انسان‌ ساخت متاثر از فعالیت تکتونیکی منطقه می‌باشد که بررسی فعالیت تکتونیکی را ایجاب می‌کند.

محمد دوست حسینی، وحید بیگدلی راد، مریم معینی فر،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

منطقه خلاق شهری باید توانایی حمایت از اقتصاد منطقه شهری ، حمل و نقل هوشمند ، بازآوری مدیریت و بهبود عملکرد زیست محیطی را داشته باشد و زمینه های تحقق سرمایه اجتماعی در جهت تحقق شاخص های سرمایه اجتماعی فراهم سازد. مقاله ی حاضر با هدف شناسایی عوامل تحقق ِ الگوی منطقه خلاق شهری از منظر  سرمایه اجتماعی نمونه موردی : منطقه 11 تهران  در دستور کار قرار گرفته است.روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و بعد از  مراجعه به منابع کتابخانه ای به بررسی ایده ها ، دیدگاه ها و نظریات مرتبط و  مفاهیم و دیدگاه ها و پیشینه ی تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نمونه آماری شامل جامعه ی دانشگاهی و متخصصان شهری شاغل در مراکز علمی: برای بررسی نظرات و دیدگاه های جامعه ی دانشگاهی و متخصصان شهری شاغل در مراکز علمی مصاحبه ی تخصصی  و عمومی از ابزار پرسشنامه استفاده شد . در همین راستا جهت پاسخ به سئوال ها و دست یابی به اهداف تحقیق و تحلیل نتایج پرسشنامه‌ها از نرم‌افزار  SPSSو اکسل استفاده شد.نتایج تحقیق نشان می دهد شاخص های  میزان  شرکت در انتخابات ، میزان حضور در جلسات مربوط به امور منطقه  و اهداف خلاقانه ، میزان اعتماد به نهادها در سطوح مختلف ،میزان اطلاع یابی درباره امورمحلی و ملی و استعداد یابی, میزان احساس تأثیرگذاری بر رویدادها بیشترین امتیاز را کسب کرده اند و مقادیرویژه هریک از عوامل شش گانه ،بالاتر از مقدار 1 بوده است و بررسی ها نشان می دهد که واریانس تجمعی تبیین شده توسط عوامل مربوطه در نمونه مطالعاتی در حدود 69.879 است که عوامل مربوطه گویای تبیین تدوین الگوی منطقه خلاق شهری در منطقه یازده شهر تهران بوده و 70 درصد مقدار تحقق الگو برمبنای رویکرد سرمایه اجتماعی را بیانگر است.

مجید رجبی جورشری، طوبی امیر عضدی، رحیم سرور، جمیله توکلی نیا،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

کیفیت زندگی از مهمترین مقوله های دنیای امروزاست که برنامه ریزی شهری رابرآن داشته است تابه جستجوی شاخص های جدید و کاربردی برای ارتقاء کیفیت زندگی بپردازد و برای حل این مسئله راهکارهایی مانند شهر هوشمند، شهرپایدارو.... را هدف قرارداده است.بدین منظور این تحقیق در پی بررسی نقش کیفیت زندگی درتحقق شهرهوشمنداست.این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روش تحلیلی -کاربردی مبتنی بر استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری در کنار مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به هدف واکاوی راهبرد بهینه در ارتباط با کیفیت زندگی و ارتباط آن با شهرهای هوشمند به تحقیق پرداخته است. جامعه آماری درمرحله اول 200 نفر از ساکنین و شاغلین محدوده مورد نظربوده و در مرحله دوم یعنی تحلیل آماراستنباطی (مدل یابی معادلات ساختاری)از نظرات کارشناسان و مهندسین مشاور منطقه 2 برای تعیین وضعیت برخی از متغیرهای تخصصی تر استفاده شده است. نتایج نشان داد مهمترین شاخص شهر هوشمند مردم و زندگی هوشمند است و کمترین تاثیر را حکمروایی هوشمند در تحقق این امر را دارد و مهمترین  شاخص کیفیت زندگی شهری کیفیت اقتصادی بوده وکمترین تاثیر را شاخص کیفیت کالبدی به خود اختصاص داده است. در نهایت بار عاملی متغیرکیفیت زندگی نشان دهنده تاثیر قوی و تعیین کننده آن در تحقق شهر هوشمند می باشد. همینطور این رابطه دو سویه بوده و شهرهوشمند به نوبه خود تاثیری با شدت کمتر بر ارتقاء کیفیت زندگی دارد.
 
 
مریم رحمانی لشگری، علیرضا استعلاجی، آزیتا رجبی، مجید ولی شریعت پناهی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

پایداری اجتماعی امروزه به­عنوان مهمترین بعد توسعه پایدار، جایگاه مهمی در برنامه­ریزی­های شهری دارد و پیوسته با افزایش مشکلات اجتماعی و واگرایی بین محلات از نظر انجام و مشارکت، بر اهمیت آن در برنامه­ریزی­ها افزوده می شود. از این رو این امر نیاز به بررسی های بیشتری در مطالعات شهری دارد. این پژوهش به­منظور بررسی نقش مشارکت اجتماعی در توسعه پایداری اجتماعی محلات انجام شده است. برای این منظور میزان تاثیر معناداری این دو متغیر، مورد سنجش قرار گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی می­باشد جمع­آوری داده ­ها به روش کتابخانه­ای و میدانی بوده است. جامعه آماری پژوهش از گروه خبرگان تشکیل شده است که به روش در دسترس 20 نفر به­عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده­ها، پرسش نامه­ای که براساس مبانی نظری و مطالعات انجام شده در مقیاس پنج درجه­ای لیکرت طراحی شده، می باشد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از معادلات ساختاری و به کمک نرم­افزار ایموس انجام شده است. نتایج به­دست آمده نشان داد که مشارکت اجتماعی شهروندان در محلات  با ضریب (بتا) 732/0 بر توسعه پایدار اجتماعی این محلات تاثیر مثبت دارد و رابطه این دو متغیر با هم معنادار می­باشد. به­عبارتی دیگر با تقویت مشارکت اجتماعی توسعه پایدار اجتماعی نیز تقویت خواهد شد. و متغیرهای حس تعلق به مکان، رضایت از محله، مشارکت در فعالیت­های محله­ای و اعتماد نیز بر متغیر مشارکت اجتماعی در محلات اثرگذاری مثبتی دارند.

دکتر امیر شایانیان، دکتر فاطمه مظفری قادیکلای، دکتر علی پهلوان،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


تقاضای روزافزون انرژی و مشکلات زیست‌محیطی ناشی از مصرف سوخت‌های فسیلی، استفاده از روش‌های غیرفعال انرژی خورشیدی را به‌خصوص در مراکز تجاری ضروری‌تر نموده است. از سوی دیگر نیز رشد علم و فناوری در جهان و استفاده از سیستم‌های هوشمند در ساختمان، سبب تکمیل روش‌های معمول و متداول گردیده است. هدف از این مطالعه، بررسی نقش جداره جانبی آتریم‌ها و هوشمندسازی ساختمان در بهینه‌سازی مصرف انرژی در مراکز تجاری تهران است. روش تحقیق با توجه به ماهیت آن، شبیه‌سازی و با رویکرد مطالعه موردی و تحلیلی و از نظر نوع کاربردی است. در این پژوهش، در ابتدا نسبت به معرفی تیپولوژی فرم ساختمان و انتخاب مدل پایه اقدام نموده و بعد از انتخاب نرم‌افزار دیزاین‌بیلدر نسبت به اعتبارسنجی و شبیه‌سازی مصرف انرژی در سناریوهای مختلف پرداخته شده است تا میزان کاهش مصرف انرژی در حالت‌های مختلف مشخص گردد. این تحقیق نشان می‌دهد که بهینه‌ترین مراکز تجاری ازنظر کاهش مصرف انرژی در اقلیم تهران مرکزی مربوط به ساختمان‌های آتریمی فاقد جداره جانبی است. همچنین نصب سایبان هوشمند و سنسور نور در دمای کنترلی 22 درجه موجب کاهش قابل‌توجه مصرف انرژی در این ساختمان‌ها گردیده است.

واژگان کلیدی: جداره جانبی، هوشمندسازی ساختمان، آتریم، مرکز تجاری، تهران.
[1] . مقاله حاضر برگرفته از رساله دکتری امیر شایانیان رشته معماری از دانشگاه آزاد واحد ساری با عنوان " بهینه‌سازی مصرف انرژی با تأکید بر نقش حرارتی آتریم‌ها در مراکز تجاری شمال و مرکز تهران " است.
[2] نویسنده مسئول:mozaffarifatemeh@gmail.com

دکتر تاج الدین کرمی، دکتر سمیه تیموری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


یکی از نظریه‌هایی که فقر و نابرابری را پس از جنگ جهانی دوم و بازساخت شهری در آمریکا در دوگانگی حومه و شهر مرکزی موردمطالعه قرار داد، نظریه عدم انطباق فضایی است. به‌رغم نقش زمینه ناشی از نابرابری نژادی - قومی و تضاد حومه - شهر مرکزی در شکل‌گیری نظریه مذکور، شاخص‌های اصلی عدم انطباق فضایی بر نبود تناسب بین دستیابی به شغل با مزایای کافی برای دسترسی به مسکن قابل استطاعت و باکیفیت دلالت دارد. این به آن معناست که زمینه‌ها، ساختارها و فرایندهای نابرابری ساز از جامعه‌ای به جامعه دیگر متفاوت و نبود تناسب بین مزایای کار و دسترسی به مسکن فضاهای فقر را بازنمایی می­کند. هدف تحقیق حاضر آشکارسازی عدم انطباق فضایی بین دو شاخص مذکور در مناطق کلان‌شهر تهران است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش نیز از ماهیت توصیفی - تحلیلی برخوردار بوده است. داده‌های عمده موردنیاز شامل گروه‌های عمده شغلی و وضعیت مسکن در سرشماری‌های رسمی نفوس و مسکن بوده که با استفاده از توابع فضایی مورد تحلیل قرار گرفته‌اند. تحلیل یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد بین قشربندی شغلی و کیفیت سکونت در مناطق شهرداری تهران رابطه مستقیمی وجود دارد. به‌نحوی‌که کانون‌های تراکم اقشار فرودست و کارگری که از مشاغل با مزایای مناسبی محروم‌اند در گستره‌های مسکونی باکیفیت نامناسب و بافت‌های فرسوده شکل گرفته‌اند. بر این اساس در مناطق جنوبی تهران، عدم تناسب بیشتری بین دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت مشاهده می‌شود. درحالی‌که مناطق شمالی تهران از دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت تناسب بسیار بیشتری وجود دارد. نتیجه نهایی بیانگر آن است که دو شاخص اصلی موردبررسی، «تله‌های فضایی فقر» که کانون اصلی مسائل اجتماعی- فضایی در گستره‌های درون‌شهری هستند را به‌خوبی آشکار و بازنمایی می‌کنند.
واژگان کلیدی: تله‌های فضایی فقر، عدم انطباق فضایی، عدم تناسب کار و سکونت، قشربندی شغلی و تهران.

[1] - مقاله حاضر مستخرج از رساله دکتری جغرافیا و برنامه­ریزی شهری با عنوان «تبیین عدم انطباق فضایی کار و سکونت در منطقه 7 تهران» است که با حمایت مادی و معنوی مرکز مطالعات و برنامه­ریزی شهری تهران در دانشگاه خوارزمی انجام شده است.
[2] - نویسنده مسئول: karamit@khu.ac.ir

- ولی الله قاسمی گیلوایی، افشین قربانی پارام،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

طراحی مسکن از مهمترین الگوها و رویکردهای مهم در راستای توسعه پایدار اجتماعی است؛ چرا که امروزه با توجه به تغییرات زیاد در بحث کالبدی، شهرها با مشکلات بسیاری مواجهه هستند. بنابراین اتخاذ شاخص های مطلوب جهت طراحی برج های مسکونی بسیار مهم است. در این تحقیق هدف بررسی شاخص های طراحی برج مسکونی در راستای توسعه پایدار اجتماعی در کلانشهر تهران بوده است. روش تحقیق با توجه به ماهیت آن توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است . جامعه آماری پژوهش حاضر کارشناسان  معماری عضو سازمان نظام تهران را تشکیل داده­اند. با توجه به استعلام از سازمان نظام مهندسی، جامعه آماری را 22000 نفر  از کارشناسان  و اعضای سازمان نظام مهندسی تهران تشکیل داده اند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفر  تعیین شد. نتیجه آزمون فریدمن نشان داد که طراحی فضاهای باز هنری، فرهنگی، بازی  و تفریحی در برج ها در ارتقاء تعاملات و حس تعلق و دور کردن اثرات منفی زندگی صنعتی بر روی ساکنان با وزن 81/17، طراحی انعطاف پذیری برج ها  و مرتفع سازی محدودیت های سازه ای با راهکار هایی مانند (طراحی نواری برج ها و طراحی آتریوم و تسهیل دسترسی مناسب و تعبیه فضاهای باز...) در توسعه پایدار و ارتقاء حس رضایت ساکنان با وزن 51/17 و همچنین شاخص مدیریت قوی در برج ها و عملکرد مناسب در طراحی بام و همکف و ایجاد فضاهای مناسب  اجتماعی (تعاملاتی، ورزشی، فرهنگی، و هنری.....) در کاهش مشکلات برج نشینی و ایجاد سرزندگی و مشارکت عمومی با وزن 42/17 به ترتیب در رتبه های اول تا سوم اهمیت قرار گرفته اند. بنابراین توسعه پایدار اجتماعی در طراحی برج های مسکونی موثر است.
 


صفحه 3 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb