23 نتیجه برای Neighborhood
- نظیر احمد هاشم زهی، - غلامرضا میری، - معصومه حافظ رضازاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
استفاده از ظرفیتهای محلهای و بازتعریف نقش شهروندان در سطح محلههای شهری به رویکردی جدیدی تحت عنوان مشارکت محله محور منجر شده است؛ چرا که بسیاری از چالش های شهری ریشه در عدم مشارکت شهروندان دارد. شهر زاهدان نیز از این موضوع مستثنی نیست. برای تحقق مشارکت محله محور، توجه و تقویت برخی شاخص ها بسیار ضروری است. هدف این تحقیق سنجش شاخص های تاثیرگذار در بهبود مشارکت محله محور جهت ارتقاء خدمات شهری در شهر زاهدان است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها به صورت میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در شهر زاهدان بالغ بر 587730 نفر تشکیل داده اند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 322 نفر محاسبه شد.بررسی 5 متغیر قابلیت اعتماد، پاسخگویی و مسئولیت پذیری، اطمینان، همدلی و توجه و عوامل ملموس و محسوس نشان می دهد که هر 5 متغیر در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی اختلاف میانگین و آمار تی آزمون تایید نمود که شهروندان نسبت به عملکرد شهرداری و مدیران، اعتماد ندارند. همچنین آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که شاخص های شفاف سازی، توانمندسازی، پایگاه اقتصادی، بسترهای ارزشی و احساس تعلق مکانی برابر با 000/0 و کمتر از 05/0 معنادار هستند. این مطلب بر تاثیرگذاری این شاخص ها بر بهبود مشارکت محله محور اشاره دارد. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری بیشترین تاثیرگذاری مربوط به شاخص شفاف سازی با تیین 19/0 سپس احساس تعلق مکانی با 15/0 است. همچنین آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که مشارکت های یدی(اختلاف میانگین 510/0)، مالی(اختلاف میانگین611/0) و فکری(اختلاف میانگین 486/0) با سطح معناداری کمتر از 05/0 تاثیر زیادی می توانند در بهبود مشارکت محله محور و ارتقاء کیفیت خدمات شهری داشته باشند.
فردین کوشکی، حمیدرضا وارثی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
از مسائل مهم حاکم بر مدیریت و برنامهریزی شهرهای ما، نگرش فرم محور است؛ یعنی می خواهند مسائل شهرها را عمدتاً از طریق تغییرات کالبدی حل کنند و در مطالعات خود بر ویژگی های فیزیکی تاکید دارند. در مقابل این نگرش، دیدگاه فرایند محور قرار دارد که سعی می کند فرایندها را بیشتر مورد تحلیل قرار دهد زیرا این فرایندها هستند که فرم ها را به وجود می آورند. هدف پژوهش این است که بر روی فرایندها و علل در محلات تاریخی شهر اصفهان تاکید شود و نگرش فرایند محور به عنوان حلقه مفقوده برنامهریزی شهرهای ما مورد توجه ویژه خواهد بود. پژوهش حاضر به روش ترکیبی انجام شده است تا از این طریق از مزایای هر دو روش کیفی و کمی بهره گیریم. در روش تحقیق کیفی، داده ها از روشهای مصاحبه، مشاهده و مطالعات کتابخانه ای جمعآوری شده است و در روش تحقیق کمی از آزمون تی تک نمونهای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد فرایندهای جغرافیایی موثر در شکل گیری فرمها در محلات تاریخی شهر اصفهان عبارتند از: «وجود حیاط مرکزی در مساکن»، «امکان ارتباط با عناصر طبیعی مانند درخت، آب و نور طبیعی»، «امکان تماشای آیات الهی مانند آسمان، خورشید، ماه و ستارگان»، «اهمیت منابع آبی مانند زاینده رود، قنات و مادی ها در آفرینش فضاها»، «هماهنگی با اقلیم گرم و خشک»، «اهمیت باغ های خصوصی و خانگی» و «رعایت حریم عناصر طبیعی مانند حریم چاه، قنات، مادی و غیره». از میان فرایندهای مورد مطالعه نیز «اهمیت منابع آبی مانند زاینده رود، قنات و مادی ها در آفرینش فضاها» با میانگین 4 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده و مهم ترین فرایند موثر در شکل گیری فرم ها در محلات تاریخی شهر اصفهان می باشد.
خانم آرزو مومنیان، دکتر مرتضی میرغلامی، دکتر آزیتا بلالی اسکویی، دکتر آیدا ملکی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
با توجه به این موضوع که بیش از یک سوم مصارف انرژی مرتبط با مناطق مسکونی می باشد، برنامه ریزی و طراحی مناسب محلات با توجه به شرایط اقلیمی هر منطقه می تواند گامی مؤثر در جهت کاهش مصرف انرژی باشد، پژوهش حاضر به تدوین راهبردهای موثر در راستای بهینه سازی مصرف انرژی در بلوک های مسکونی محله رشدیه تبریز می پردازد. بررسی و شناخت وضعیت مصرف انرژی در محله رشدیه تبریز ، قابلیتها و تنگناهای آن در برنامه ریزی از اهمیت بسزایی برخوردار است که در صورت عدم توجه به آنها و نداشتن برنامههای راهبردی کارآمد، منجر به افزایش ناپایداری اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی خواهد شد. روش تحقیق با توجه به ماهیت آن توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی میباشد. در ارتباط با اهداف مورد نظر پژوهش میباشد، جامعه آماری پژوهش اساتید وکارشناسان و نخبگان شهرسازی می باشند که برای بررسی شاخص ها و راهبردها استفاده گردیده است. روش انتخاب افراد به صورت هدفمند و گلوله برفی بوده است. در نهایت نتایج نشان داد که تدوین سیاستها ، اقدامات کاربردی برای ارتقاء طراحی معابر اصلی و دسترسی های محلی در جهت تهویه هوای محله به عنوان مهمترین راهبرد بایستی مورد تأکید قرار گیرد.راهبرد تدوین سیاستهای طراحی محله و بلوک های مسکونی با اهداف استفاده از انرژی خورشید در جهت کاهش مصرف انرژی ،تدوین سیاستهای طراحی محله و بلوک های مسکونی با اهداف استفاده از انرژی باد در جهت کاهش مصرف انرژی به ترتیب در رتبههای دوم و سوم این اولویت بندی قرار گرفته اند.
دکتر سعید زنگنه شهرکی، آقای امین محمودی آذر، آقای مصطفی توکلی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
آمارهای رسمی نشان دهنده آن است که وضعیت مسکن در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران قابل دفاع نیست. با وجود مسائل جهانی در زمینه مسکن و محیط زیست, ضرورت توسعه «مسکن قابل استطاعت پایدار» به شکلی گسترده در میان اندیشمندان حوزه شهری مورد پذیرش قرار گرفته است. این ضرورت، همزمان با گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت تشدید می شود. برای تحقق این امر، نیاز به شناسایی مولفه های مسکن قابل استطاعتپایدار وجود دارد که در این مطالعه در محله که مهمترین مکان تجمع کاربری مسکونی است، مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق هدف آن است که به بررسی شاخصهای مسکن قابل استطاعت پایدار در محلات مختلف شهری بپردازد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونهگیری در محلات مختلف مشخص شده و در نهایت با استفاده از روش نمونهگیری سیستماتیک نمونهگیری انجام میشود. روایی پرسشنامههای رضایتمندی که بخش تصورات را شامل میشود توسط 5 تن از اساتید مورد تآیید قرار گرفته است و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ سنجش شده است. مطالعات حاصل نشاندهنده آناست که از میان مقالات مختلف با استفاده از روش سنتزپژوهی 36 شاخص قابل سنجش در زمینه دستیابی به مسکن قابل استطاعت میتوان شناسایی کرد و با بررسی آنها در محلات مختلف برنامهریزی شده، برنامهریزی نشده و قدیمی در شهر ارومیه میتوان به این نتیجه رسید که محلات ارومیه با میانگین امتیازی 87/3 در بخش اجتماعی وضعیت مناسبی داشته و با میانگین امتیازی 23/2 در بخش اقتصادی وضعیت نامناسبی دارند و شاخصهای زیستمحیطی و کالبدی بین محلات وضعیت متفاوتی دارند و تفاوتها را رقم زدهاند. بدین سان محلات برنامهریزی شده وضعیت مناسبی در دستیابی به مسکن قابل استطاعت دارند و محلات قدیمی و برنامهریزی نشده در جایگاه بعدی قرار میگیرند.
امین شهسوار، موسی کمانرودی، طاهر پریزادی، مه لقا ابوالقاسم پور،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
محلههای شهری نقش اساسی در حیات و زوال شهرها به عهده دارند. دگرگونی رابطه توده و فضا و تغییر در تراکمهای جمعیتی و ساختمانی در اثر تغییر در شیوههای زندگی، افزایش جمعیت شهرنشین و ... سبب دگرگونی اساسی در ساختار فضایی محلهها و در نهایت میزان ارتباطات و تعاملات اجتماعی در سطح محلی گردیده است. این تغییرات اجتنابناپذیر در محله و شهر، سبب بروز مشکلات اساسی گردیده است که با توجه به ارتباط میان ساختار فضایی و اجتماعی محلههای شهری، لازم است با دخالت و تغییر در هریک از زمینهها، بهبود وضعیت در بعد دیگر ایجاد گردد. در تحقیق حاضر، برنامه و راهبرد توسعه فضایی محلهمحور در محله فردوسی مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی؛ از نظر ماهیت و روش، تجویزی؛ به لحاظ نوع داده، کمی و کیفی؛ و از لحاظ زمان، مقطعی است. در این تحقیق، با استفاده از تکنیک آیدا و برمبنای راهبردها و عرصههای سیاستگذاری و در راستای توانمندسازی محله فردوسی به ارایه پروژه راهبردی اقدام شده است.
محمد اجزاء شکوهی، شیرین صباغی آبکوه، فروغ خزاعی نژاد،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
نظریه شهرگرایی جدید در دهه های اخیر و در پاسخ به مشکلات متعدد شهری قرن بیستم و با هدف ایجاد شهرهای سرزنده، جمع و جور، متنوع و مطلوب از نظر کار، پیاده روی، زندگی و گزینه های حمل و نقل شکل گرفت. نظر به اقبال گسترده این نظریه در میان پژوهشگران ایرانی هدف پژوهش حاضر سنجش پایداری محله های ارگانیک و برنامهریزیشده مشهد بر اساس شاخصهای فضایی-کالبدی شهرگرایی جدید میباشد. در این راستا دو محله راهآهن (محله ارگانیگ) و فاز دوم رضاشهر (محله برنامهریزیشده) برای بررسی و مطالعه انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و جهت ارزیابی پایداری محله های مورد نظر از مدل ترکیبی
AHP و نرم افزار
GIS استفاده شده است. بر این اساس مدل سنجش پایداری مورد استفاده در قالب 7 شاخص فضایی-کالبدی (نوع معبر، عرض پیادهرو، کاربری، وسعت قطعات، دسترسی به مرکز محله، تعداد طبقات و دسترسی به حمل و نقل عمومی) بصورت سلسلهمراتبی ایجاد
گردید . نتایج پژوهش نشان می دهد 81/67 % از وسعت محله رضاشهر از پایداری متوسط به بالا برخوردار است و 19/32% فاقد پایداری میباشد. در محله راهآهن ارقام فوق به ترتیب پایداری و ناپایداری عبارتند از 71/69% و 29/30%. بنابراین طبق شاخصهای فضایی-کالبدی شهرگرایی جدید، اگرچه دو محله مورد بررسی تفاوت اندکی دارند اما در مجموع محله رضاشهر نسبت به محله قدیمی راهآهن ناپایدارتر است. از این رو می توان گفت محله های قدیمی ایران، قرابت بیشتری با اصول شهرگرایی جدید دارند و به بیان دیگر شهرسازی سنتی و ارگانیک بستر مناسبتری برای بکارگیری رویکرد شهرگرایی جدید میباشد که میتوان در قالب بازآفرینی شهری رویکرد مذکور را بکارگرفت.
آرش صدری، محمود حیدری، آرزو بانگیان تبریزی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
منظور از شهر سالم ، محیطی اجتماعی و کالبدی است با امکاناتی که انجام تمامی فعالیت های زندگی را با سهولت و با کارآیی مطلوب امکان پذیر می سازد. گسترش شهرنشینی و به دنبال آن مشکلات خاص آن؛ مانند تخریب محیط زیست ، آلودگی آب ، هوا ، خاک ، افزایش بیماریهای روانی و ... جامعه شهری را بیش از پیش تهدید میکند. این موجب شده تا امروزه طراحی شهری و مدیریت شهری با چالشهای فراوانی در زمینه ی تراکم جمعیت، کمبود مسکن، آلودگی و تخریب محیط زیست ، تعارضهای اجتماعی و تأمین خدمات و تسهیلات زیرساختی روبرو باشد. در این خصوص اجرای طرح شهر سالم در ایجاد مشارکت مردمی در شهرها نقش مهمی ایفا میکند . در واقع شهر سالم، شهری برای تحقق انسان سالم است. هدف این طراحی شهری با رویکرد شهر سالم و مشارکت مردمی می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی -تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. بر طبق نتایج این تحقیق، محله امامیه از نظر شاخص های پنج گانه سلامت (اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، بهداشتی و فرهنگی) با وضعیت مطلوب و استانداردهای شهر سالم فاصله دارد و در برخی زمینه ها نیز نیاز به باز طراحی و مشارکت هرچه بیشتر مسئولین و مردم محله احساس می شود. در نهایت مقاله حاضر به راهکارهایی به منظور ایجاد شهر سالم با مشارکت مردمی از طریق محقق سازی شاخص ها و معیارهای شهر سالم رسیده ایم.
سمانه دوستی، زهره داودپور، لیلا زارع،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
محلههای شهری از عناصر حیاتبخش هر شهر محسوب میگردد و فرهنگ ساکنان، در تاروپود محله نهفته است. ورود فناوریهای نوین در زندگی شهری و شتابزدگی طراحان در ساخت بناها، موجب کاهش حس تعلق ساکنان به محیط زندگیشان و کاهش تعاملات اجتماعی شده است. به همین خاطر روزگاری که محلههای تاریخی بهعنوان نماد امنیت، آسایش و اصالت ساکنان بودند، به علت ناکارآمدی و ازهمگسیختگی ساختارشان، دچار ناپایداری و جابهجایی ساکنان گشته است. بر این اساس این موضوع بهعنوان معضل اصلی در این دسته محلهها شناخته میگردد. این مقاله با هدف شناسایی مؤلفههای اصالت در بافت تاریخی محله فردوسی در منطقه 12 شهر تهران با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بهعنوان روش تحقیق انجام شده است. بدین منظور هشت نفر از ساکنین محله مذکور که سابقه سکونت بیش ازپنجاه سال در محله مذکور را داشتند، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبههای عمیق فردی اطلاعات جمعآوری مکتوب و پیاده سازی مصاحبه ها در نرم افزار تحلیل داده ها کیفی مکس کیود انجام و به روش هفتگانه کلایزری مورد تحلیل قرار گرفتند .نتایج حاصل از تحلیل دادهها بیانگر آن است اصالت بهعنوان یکی از ویژگیهای فردی عامل مؤثر در تربیت انسان برای زندگی بهعنوان شهروند در جامعه بیرونی و نقش کنترلکننده بر رفتار و عملکردی انسانی در جامعه خواهد داشت. ازاینرو حفظ و حراست از آثار، ابنیه و مکانهای باارزش تاریخی موجود در محله که دستخوش ویژگیهای رفتاری و عملکردی انسانهاست، علاوه بر ماندگاری و غنای حسی فضا، از ملزومات انتقال اصالت از نسلی به نسل دیگر خواهد بود
محمود آروین، مهسا قانع، احمد پوراحمد،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
مهران محمدی شمیرانی، ناصر اقبالی، محمود رضایی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
این مطالعه به بررسی اصول و معیارهایی که موجب زندگیپذیرشدن یک شهر – مورد مطالعه: محله صاحبقرانیه تهران - میشود پرداخته است. از روش NLAS به عنوان روش تحقیق اصلی و شاخص در این تحقیق استفاده شده است. در این تحقیق سعی گردید تا با بکارگیری این روش و نیز از طریق بکارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی شاخصهای روش NLAS در محله صاحبقرانیه مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته و بر اساس پاسخهای دریافت شده و تحلیل آنها وضعیت زندگیپذیری در محله صاحبقرانیه تحلیل گردد. تحلیلهای مفصل انجام گرفته بر اساس تحلیل عاملی و روش تحلیل سلسله مراتبی نشان میدهد که وضعیت زیستپذیری محله صاحبقرانیه براساس سه شاخص امکانات و خدمات مورد نیاز، پویایی اقتصاد محلهای و وضعیت چشمانداز بصری و آلودگی محیطی و مؤلفههای مرتبط با آن انجام شده و پس از جمعبندی گویههای مرتبط و محاسبه شاخصهای کلی نشان میدهد که شاخصهای پویایی اقتصاد محلهای با میانگین 061/9 و مقدار آزمون T برابر با 968/ به کاهش زیستپذیری محله صاحبقرانیه منجر شده است. اما با 95 درصد اطمینان میتوان گفت که محله صاحبقرانیه از نظر شاخصهای امنیت فردی و اجتماعی، هویت و حس تعلق مکانی، امکانات و خدمات مورد نیاز و وضعیت چشمانداز بصری و آلودگی محیطی محلهای زیستپذیر به شمار میرود
محسن ایلاقی، نیما جهان بین، ایرج قاسمی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بازتعریف مفهوم محله در بافت های تازه توسعه یافته شهری می باشد. لذا این تحقیق به لحاظ هدف در زمره تحقیقات توسعه ای قرار داشته و از نوع کیفی می باشد که با رویکرد گراندد تئوری انجام شده است . جهت تحلیل مطالعات اسنادی از روش فراترکیب استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد متخصص و صاحبنظر و اساتید دانشگاه در رشته شهرسازی و جامعه شناسی می باشند.روش جمع آوری اطلاعات مطالعه اسنادی ، دیدگاه ها ، تعاریف و مصاحبه عمیق و باز است. در این مطالعه با 22 نفر مصاحبه انجام شد . جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری و بررسی میزان فراوانی کدهای مستخرج از مصاحبه از نرم افزار NVivo استفاده شد . یافته های این تحقیق نشان داد که بازتعریف مفهوم محله در بافت های تازه توسعه یافته در قالب مدل مفهومی قابل بررسی است. در این مدل مفهومی برای باز تعریف مفهوم محله در بافت های جدید شهری مهم ترین ابعاد 4 بعد ، عینی(کالبدی-عملکردی)، ذهنی(ادراکی)، اقتصادی و بعد اجتماعی-نهادی است. همچنین با ارتباط متقابل7 کد محوری "تنوع و کیفیت خدمات شهری" ، "لبه و مرز محله" ، "ایمنی و امنیت خاطر" ، "معیشت و موقعیت اقتصادی محله" ، " منزلت اجتماعی" ، "همبستگی اجتماعی" و "حس تعلق و وابستگی به مکان" با سه کد گزینشی "تداوم و پیوستگی کارکردی-فضایی" ، "تحرک اقتصادی-اجتماعی" و "انسجام اجتماعی-نهادی، وابستگی مکانی" می توان به تعریفی تازه از محله دست یافت ، که در انتها این مقاله مدل مفهومی ارائه شده است.
نبی مرادپور، کرامت الله زیاری،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
تحلیل فضایی جرایم در ساعات مختلف روز، روزهای هفته، ماه و فصلهای مختلف راهکاری موثر برای کنترل و پیشگیری از جرایم شهری است. این تحلیل ها به مدریت شهری و سایر مسئولان ایمنی شهر از جمله مسئولان قضایی و انتظامی این امکان را می دهد که با اقدامات پیشگیرانه، تصمیمات لازم را برای از بین بردن و یا کاهش اثرات این عوامل در سطح شهر اتخاذ نمایند. هدف از این پژوهش بررسی تحلیل فضایی جرایم سرقت به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و فصلی در منطقه 12 کلانشهر تهران می باشد. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی است. جامع آماری پژوهش شامل اطلاعات بلوکهای آماری سال 1390 در سطح محلات منطقه 12 شهر تهران و جرایم ارتکابی مرتبط با سرقت سال 1389 است. مهم ترین آزمون های آماری مورد استفاده آزمون مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار بوده است و از بین آزمون های خوشه بندی، شاخص نزدیک ترین همسایه برای شناسایی کانون های جرم خیز به کار گرفته شده است. نتایج حاص از این تحقیق بیانگر آن است که از 446 فقره جرم مرتبط با سرقت، محلات فردوسی – لاله زار و بهارستان سعدی بیشترین جرایم و محلات کوثر و مختاری کمترین جرایم را به خود اختصاص دادهاند. الگوی توزیع جرایم در منطقه 12 به صورت خوشه ای میباشد و مهم ترین کانونهای جرم خیز در فواصل دروازه شمیران، ایران، بهارستان – سعدی، فردوسی –لاله زار، ارگ پامنار، امام زاده یحیی و آبشار شکل گرفته است. همچنین تحلیل فضایی جرایم سرقت بیانگر آن است که جهت و کشیدگی جرایم سرقت در ساعات مختلف روز، روزهای هفته و به صورت ماهانه متفاوت میباشد.
محسن شاطریان، یونس غلامی، اعظم نظری،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
مهمترین مسئله بافت کهن را میتوان عدم پاسخگویی بافت قدیم به نیازهای زندگی معاصر دانست. این بافتها به علت ویژگیهای خاص میتوانند بهعنوان فرصتی کمنظیر بر توسعه پایدار شهر نقشی مؤثر ایفا کنند، یکی از راهکارهای اصلی در این زمینه میتواند رویکرد نوشهرسازی باشد. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی اصول نوشهرسازی در محلات مرکزی شهر کاشان میباشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ابزار اصلی گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته میباشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 382 به دست آمد. جهت تجزیهوتحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از آزمون T از طریق نرمافزار SPSS و همچنین برای مدلسازی معادلات با استفاده از نرمافزار Amos استفادهشده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخصهای نوشهر گرایی در محلات مرکزی کاشان در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، لیکن تفاوت معناداری ازنظر شاخصهای نوشهر گرایی در دو بافت جدید و قدیم وجود دارد. در بین اصول نوشهر گرایی، مجموع نما گرهای توقفگاه با وزن رگرسیونی 98/0 بیشترین تأثیر رادارند و شاخص مشارکت به دلیل عدم نظرسنجی مسئولین در امور مربوط به محله کمترین نقش را در بین اصول نوشهر گرایی داراست.
علی شماعی، حبیب الله فصیحی، مهسا دلفان نسب،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
بافتهای ارزشمند به علت وجود جاذبههای نوستالژیک و معماری و فرهنگی و بازآفرینی آنها نقش مهمی در توسعه گردشگری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... دارد. هدف این پژوهش واکاوی عوامل پیشران از متغیرهای مربوط به طرحهای بازآفرینی برتوسعه گردشگری شهری محله تجریش می باشد. روش جمعآوری مبتنی بر اطلاعات کتابخانهای و اسنادی و میدانی است. . بر اساس نتایج متغیرهایی مانند توسعه زیرسطحی و ایجاد ترهبار و توسعه پناهگاه در بیمارستان شهدای تجریش، ایجاد حوضچه آرامش و توسعه رودخانه مقصود بیک و متغیرهای دیگر در زمره متغیرهای مستقل قرار میگیرند یعنی نه تأثیرگذار هستند و نه تأثیرپذیر. اما در این میان، ایجاد قطب فرهنگی و تفریحی در شمال تهران، شکوفاسازی اکو توریسم، ساماندهی امامزاده صالح ،احیای درختان خیابان ولیعصر توانستهاند متغیرهایی محسوب شوند که در توسعه گردشگری محله تجریش هم نقش تأثیرگذاری داشته باشند و هم تأثیرپذیری. اما متغیرهایی همچون مدیریت محله ، ایجاد مرکز خرید، ایجاد قطب فرهنگی و تفریحی در شمال تهران ، شکوفاسازی اکو توریسم مناطق اطراف محدوده محله تجریش همچون دربند و درکه و... توسعه موزه سینمای ایران و... ازآنجاکه در ناحیه استراتژیک قرارگرفتهاند نقش بسزا و تعیینکننده و راهبردی در توسعه گردشگری محله تجریش دارند و بهعنوان متغیرهای کلیدی محسوب میشوند.
حسن حاجی امیری، آرش ثقفی اصل، مهدی اشجعی،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
پیرو تحولات در بافت های شهری دوران معاصر در ایران، ایجاد بافت ها و محلات جدید در شهرها واجد اثرگذاری مستقیم بر زیست بوم منطقه پیرامونی خویش ارزیابی می شود. محلات شهری در مسیر دستیابی به هدف توسعه پایدار شهری، هم سویی معماری و مبانی پایداری محیطی را طلب می کند. استفاده از رویکرد معماری پایدار بر پایه اصول استاندارد جهانی از اثربخش ترین گام ها در این زمینه است. پژوهش پیشرو به شیوه ترکیبی و با در نظر گرفتن آیین نامه استاندارد جهانی LEED به عنوان مبنای ارزیابی، به بازنگری رده بندی شاخص های این آیین نامه بر اساس ویژگی های زیستی و بومی در منطقه شهر قم پرداخته است. به این منظور سنجه های ارزشیابی بافت ها و محلات شهری در آیین نامه مرجع (LEED) تبیین شده و سپس با هدف تعیین رده اهمیت، شاخص های مبنا در مقیاس منطقه مورد مطالعه -به عنوان شهرک های نو ساختار (شهر پردیسان)- به شیوه تحلیل کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت سنجش کمی در هر بخش از شاخص های زمینه بر پایه داده های مستند آماری موجود برای زیرشاخص های اعتبار بخشی انجام پذیرفته است و با توجه به یافته های نهایی، رده بندی جدیدی از شاخص های جدول ارزیابی مبنا برای طرح بافت های شهری دوران معاصر بر اساس میزان اثربخشی ارائه گردیده است.
حسین طهماسبی مقدم، عیسی پیری، زهرا رسولزاده، مهناز واعظ لیواری،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
الگوی رشد درونزا نشاندهنده اهمیت سیستم اجتماعی و حکمرانی است که فرهنگ در آن بهعنوان منبع ایده برای بخشهای اقتصادی در نظر گرفته میشود بررسی سیاستها و اولویتهای توسعه اقتصاد جدید اهمیت شاخصهای شهر خلاق را در مدیریت چالشهای و تنوعات فرهنگی و اقتصادی شهرهای کنونی را بهوضوح نشان میدهد. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی تحقق شاخصهای شهر خلاق در محلات شهری زنجان می باشد. پژوهش حاضر ازلحاظ روش توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. روش جمعآوری اطلاعات عمدتاً بهصورت کتابخانهای و اسنادی با بهرهگیری از فیشبرداری، بلوکهای آماری مسکن سال 1395 و نقشه طرح تفصیلی 1394 میباشد برای تجزیهوتحلیل از روشهای ترکیبی تحلیل عاملی و آمار فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی استفادهشده است. کیفیت مکان بیشتر محلات شهر زنجان دارای شاخصهای جذب طبقه خلاق نبوده و توزیع فضایی شاخصهای شهر خلاق محلات مرکزی و شمالی شهر زنجان دارای شرایط نسبتاً مناسبی بوده است. در سیاستهای توسعه محلات شهر زنجان کمتر به منافع و اولویتهای طبقه خلاق توجه شده است و فضای شهری بهغیراز محلات شمالی و مرکزی شهر زمینهساز بروز تعاملات اجتماعی و خلاقیت ساکنان نبوده و ساکنان شهری بهویژه محلات شرق و غرب شهری به دریافتکنندگان منفعل خدمات و تسهیلات شهری تبدیلشدهاند.
امیر علی محمدی، حسن ستاری ساربانقلی، مهسا فرامرزی اصل، محمدرضا پاکدل،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
بافتهای تاریخی نه تنها به واسطه وجود بناها و فضاهای ارزشمند تاریخی، بلکه از آن جا که روایت واقع از زندگی و فعالیت انسانهایی است که در طول دوران بلندی در آن زیسته میکردهاند، واجد منابع غنی فرهنگی و اجتماعی هستند و اهمیت بسزایی دارند. امروزه با توجه به توسعه شهری و محاصره تکنولوژی بافتهای تاریخی، موضوع مرمت بافتهای فرهنگی و تاریخی و انجام پروژههای طراحی شهری در آنها با چالش دوگانه رویکرد مداخله و نگرش حفاظتی مواجه شده است. طبق این دو رویکرد ساخت و سازهای جدید و معماری معاصر از هویت کافی جهت درج در بافتهای با ارزش شهری برخوردار نیست و فرایند فرسودگی با سرعت بیشتری در بافتهای تاریخی نمود یافته است. لزوم توجه به بازآفرینی و حفاظت از بافتهای تاریخی با رویکردی همهجانبه و با درنظرگرفتن ابعاد کالبدی، حقوقی، محیطی، اقتصادی و اجتماعی از اهداف پژوهش حاضر است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته و برای جمع آوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز، از بررسیهای اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که محله دچار فرسودگی گردیده و برای ایجاد تصویر مجدد از هستهی تاریخی شهر قزوین رهیافت تجدید حیات شهری و راهبردهای بازآفرینی شهری و راهبردی در راستای اصول توسعهی پایدار امری ضروری میباشد و ساماندهی محله بلاغی قزوین موجب دستیابی به اهداف میگردد.
خانم شیما عابدی، دکتر تکتم حنایی، دکتر زهرا باقرزاده گلمکانی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
اهمیت بررسی رشد در حیطهی رشته روانشناسی کودک تبلور مییابد. از سویی دیگر مقولهی رشد شناختی بهعنوان منبع آگاهیبخش در زمینه رشد کودکان است و در فرآیند مسیریابی کودکان تأثیر دوچندان دارد. توجه به این امر در فضاهای شهری میتوانند سبب سهولت مسیریابی موفق کودکان شود. هدف از این پژوهش تدوین عوامل مؤثر بر سهولت مسیریابی کودکان در فضای شهری با تأکید بر تواناییهای شناختی است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی است. در این راستا بهمنظور گردآوری دادهها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از محدوده استفادهشده است. روش نمونهگیری بهصورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران است و تکمیل پرسشنامه توسط 106 نفر از کودکانی در بازهی سنی 12-10 سال و 106 نفر از کودکان در بازهی سنی 14-12 تکمیل گردیده است. تحلیل دادهها برای تحلیل الگوی مسیریابی کودکان با تأثیرپذیری از رشد شناختی در محله لشگر بهصورت کمی از روش تحلیل عاملی با استفاده از نرمافزار لیزرل محاسبه گردیده است. در تحلیل دادهها برای ارزیابی ارتباط میان مسیریابی و رشد شناختی پس از جمعآوری دادهها، اطلاعات حاصل با روشهای آماری آزمون تیوابسته، آزمون فرضیات کلموگروف- اسمیرنف تحلیل گردیده است. بر اساس تحلیل تواناییهای شناختی در فرآیند مسیریابی کودکان، نتایج حکایت از آن دارد که عناصر بررسی راهنما و مورداستفاده در مسیریابی در دو گروه سنی تفاوت دارند و گروه سنی 14-12 سال ذهن تحلیلگری دارند و در مقابل گروه 12-10 سال بهصورت جستجوگری و توجه به رازآمیزی تعیین مسیر میکنند. کودکان در بازهی سنی دوم، بیشتر به رنگ نماها، فرم بنا و ساختمانهایی که فرم و عملکرد شاخصی دارند اشارهکردهاند، همچنین کودکان در بازه سنی اول به نشانههای شاخص که دارای کالبد متمایز نسبت به سایر ابنیه در محله داشتهاند.
واژگان کلیدی: رشد شناختی، کودک، مسیریابی، محله لشگر.
نویسنده مسئول: دانشجوی دکتری، گروه شهرسازی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
فائقه زیردابی اسکوئی، سولماز بابازاده اسکویی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
افت منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانیهای کارکردی و کالبدی این بافتها به همراه افت بسیار شدید کیفی محیط شهری از جمله دلایلی است که سیاستگذاران و برنامهریزان شهری را مجاب به ارائه راهبردها و راهکارهای نوینی در مواجهه با مسائل و مشکلات آن کرده است. بر این اساس، رویکرد آیندهپژوهی میتواند چشم مردم را نسبت به رویدادها، فرصتها و مخاطرههای احتمالی آینده باز نگاه دارد؛ ابهامها، تردیدها و دغدغههای فرساینده مردم را میکاهد، توانایی انتخاب هوشمندانه جامعه و مردم را افزایش میدهد. در همین راستا هدف این پژوهش واکاوی پیشرانهای کلیدیِ موثر بر ارتقاء بافتهای ناکارآمد شهری با رویکرد آیندهپژوهی در محله سرتپولهی شهر سنندج میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به مؤلفههای مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی – تحلیلی میباشد و از تکنیک پویش محیطی و دلفی برای شناسایی متغیرها و شاخصها استفاده شده است. سپس پرسشنامهی نیمهساختاریافته بین 45 کارشناس متخصص و خبره در حوزهی مسائل شهری توزیع شد. و دادههای بدست آمده از طریق نرمافزار MICMAC تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که سیستم شهری بخصوص در بخش بافت فرسودهی محلهی سرتپوله (در شهر سنندج) شرایط ناپایداری را سپری میکند. همچنین بر اساس تحلیلهای انجام گرفته، 19 عامل به عنوان پیشرانهای کلیدی مانند روشهای آمرانه مدیریتی به منظور نوسازی بافت فرسوده، تمرکزگرایی، تزریق به موقع اعتبارات هنگام نوسازی بافت فرسوده ناحیه به صورت مستقیم و متغیرهای توجه به بهسازی و نوسازی در طرحهای جامع و تفصیلی، حق مداخله شهروندان در ساخت و سازه، بسترسازی جهت ورود بخش خصوصی و تعادلبخشی و تحقق عدالت اجتماعی به صورت غیرمستقیم برای ارتقای کیفیت و عملکرد بافتهای فرسوده معرفی شدند.
مهدی همتی، صادق بشارتی فر، محسن اقایی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و با هدف تحلیل وضعیت پایداری محله های شهر بندر ماهشهر از منظر شاخص های شهر سالم سعی گردید، در قالب سه مولفه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و 22 شاخص فرعی بر مبنای آمار سال 1395 در محلات مختلف شهر بندر ماهشهر مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد. با استفاده از آزمون T.Test در نرم افزار SPSS نسبت به سنجش وضعیت کلی پایداری شاخص های مورد مطالعه اقدام شده، در ادامه اوزان حاصل از روش کریتیک و تکنیک ایداس در محیط GISنسبت به رتبه بندی و سطح بندی محلات شهر در شاخص تلفیقی از نظر شاخص های شهر سالم مبادرت گردید و در گام اخر از طریق مدل تحلیل مسیر در نرم افزار pLs اثر گذارترین عامل مرتبط با پایداری در محلات شهر ماهشهر سنجش و استخراج شده اند. تحلیل یافته ها نشان می دهد که از محله های 35 گانه مورد مطالعه تنها محله های 1،2،6،11 از لحاظ برخورداری شاخص های شهر سالم در وضعیت پایدار و توسعه قرار دارند و سایر محلات یعنی 31 محله در وضعیت محروم و توسعه نیافته می باشند که این امر نشان از وضعیت نامناسب و دور از استانداردهای مطلوب شهر سالم در شهر بندر ماهشهر است. ند.پایدار، واژگان کلیدی: محلات پایدار، شهر سالم، تکنیک ایداس، شهر بندر ماهشه