175 نتیجه برای شهری
سپیده رئیسی قنواتی، مرضیه موغلی، محمد ابراهیم عفیفی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
با گسترش فزاینده شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرنشینان و مشکلات ناشی از آن، فراهم آوردن امکاناتی برای رفاه حال شهروندان بیش از پیش ضروری مینماید. امروزه اهمیت و نقش مبلمان شهری در خدمات رسانی و زیباسازی شهری بر هیچ کس پوشیده نیست و مبلمان شهری از اجزای ضروری و جدایی ناپذیر شهرها محسوب میشود. هدف از این مطالعه بررسی نقش مبلمان شهری در راستای ارتقاء کیفیت محیط شهری، شهر بندرعباس می باشد که به روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات با استفاده از دو روش کتابخانهای و میدانی ( پرسشنامه ) صورت گرفته است.جامعه آماری این پژوهش را شهروندان شهر بندرعباس تشکیل میدهد که تعداد 384 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران انتخاب و پرسشنامه پژوهش به روش تصادفی ساده بین آنها توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن به صورت صوری و ظاهری به تایید خبرگان رسید. و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از آزمونهای آماری T تک نمونهای و رگرسیون خطی ساده در محیط نرم افزار spss25 استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که مبلمان شهری بندرعباس از نظر تناسب و زیبایی، توزیع مطلوب و رضایت شهروندان از مبلمان شهر بندرعباس در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. بررسی فرضیههای پژوهش نشان داد که مبلمان شهری بر کیفیت محیط شهری و مولفههای آن یعنی زیباسازی محیط، ایجاد محیط مناسب فعالیتهای اجتماعی و افزایش سرزندگی محیط شهری تاثیر مثبت و معناداری دارد.
زینب تقوایی، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی، جلال عظیمی آملی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
توسعه بیرویه و ناپایدار شهری باعث افزایش حاشیهنشینی، تخریب نواحی سبز شهری و بالا رفتن تقاضا برای زمینهای شهری شده که این خود زمینهساز از بین رفتن فضاهای سبز درونشهری و تغییر کاربری اینگونه اراضی شده است و امکان دارد باعث مشکلات محیط زیستی جهانی خاصی مانند شکلگیری جزایر گرمایی شهری بشود ،چراکه فضای سبز شهری یکی از الگوهای مهم در دستیابی به پایداری در فضای شهری و تناسب فیزیکی و طبیعی شهر میباشد .این در حالی است که حفاظت از محیط زیست و فضای سبز شهری رکن اصلی توسعه پایدار است که از دهههای پیشین در کشورهای توسعهیافته مطرح بوده و در سالهای اخیر نیز بسیار مورد توجه برنامه ریزان کشورهای درحالتوسعه قرارگرفته است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و توسعهای وبر حسب نحوه گردآوری دادهها، توصیفی تحلیلی و بهصورت پیمایشی یا میدانی میباشد که در آن از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و نقشههای موجود فضای سبز شهری استفاده میشود. هدف از انجام این پژوهش نیز تبیین نقش فضای سبز شهرهای ساحلی در جذب گردشگر با رویکرد توسعه پایدار زیستمحیطی در شهر ساحلی نور میباشد اما علاوه بر هدف اصلی اهداف فرعی نیز مد نظر محقق بوده که علاوه بر رسیدن به نتایج حاصل از فرضیات تحقیق در سطح میدانی نیز نتایج آن موجب افزایش سرانه فضای سبز شهری، افزایش تعداد گردشگران شهری، جلوگیری از خسارت زیست محیطی و افزایش درآمد شهروندان شهر ساحلی نور میشود.
حامد بنی عامریان، علیرضا عندلیب، لعلا جهانشاهلو،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی جامع در خصوص احیاء مراکز تاریخی، علیرغم حفظ ویژگی های اصلی فضایی به دنبال ارتقاء کلیه کیفیت های مکان تاریخی بوده و سعی در نقش انگیزی محرکهای توسعه در فرایند بازآفرینی تاریخی دارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت مؤثرترین مؤلفههای بازآفرینی محرک توسعه مراکز تاریخی به دنبال انطباق روابط میان معیارها بر هسته تاریخی شهر کرمانشاه بوده است. روش تجزیه و تحلیل دادگان در این پژوهش از نوع کمی بوده و مؤلفههای چارچوب نظری در قالب یک پرسشنامه محقق ساخت با سؤالات بسته، در معرض اعتبارسنجی خبرگان مسلط بر بافت قدیم شهر کرمانشاه (به تعداد 15 تن و به صورت هدفمند و در دسترس) قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و توسط نرم افزار SPSS، بررسی گردیده و مقدار 76/0 نشانه قابل قبول بودن میزان پایایی است. همچنین انطباق مؤلفهها بر بافت مورد مطالعه، به کمک نرم افزار رپید ماینر، در قالب دو درخت تصمیم گیری ترسیم، و رتبه اهمیت مؤلفهها استحصال گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که هسته مرکزی بافت تاریخی کرمانشاه، به دلیل حجم بالای تخریب کالبدی نیازمند شکل گیری ساخت و ساز جدید در عین توسعه زیرساختها بوده و عمده کارکردهای موجود، نیازمند بازتولید هویت تاریخی می باشند. همچنین زمینه برای تزریق پروژه پرچم در ترکیب با توسعه دسترسیها و زیرساختهای شبکه محلی به منظور تغییر روحیه مکان الزامی به نظر می رسد. ازدیگر نتایج آن که محرکهای توسعه می بایست نقش هسته تاریخی را در کلیت شهر، تعریف و تدقیق نموده و آن را به مثابه محرک توسعه، به بافت پیرامون در یک شبکه همپیوند متصل سازند. نتایج تطبیق مدل مفهومی پژوهش بر هسته تاریخی کرمانشاه، تأیید می نماید که معیارهای اصلی مدل، تا حدود زیادی قابلیت انطباق بر مرکز تاریخی شهرهای ایرانی را دارند.
فهیمه شاکری، غلامعباس فلاح قالهری، هاشم اکبری، زهرا حجازی زاده،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
در پژوهش حاضر حساسیت سنجی عناصر هواشناسی(نظیر میانگین دما، رطوبت نسبی و سرعت باد) به پارامترسازیهای فیزیکی مختلف در مدل پیش بینی عددی وضع هوا (WRF) جهت شبیه سازی اقلیم شهر و تعدیل جزیره گرمایی شهری منطقه مورد مطالعه، مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت مطالعه مسائل زیست محیطی شهری از مدل تاج پوش شهری(UCM) به صورت جفتشده با مدل WRF استفاده شد. آزمایشهای متعددی به منظور دستیابی به پیکربندی بهینه برای انجام شبیه سازی در بازه زمانی 18-21 آگوست 2016 با شرایط جوی پایدار در فصل تابستان اجرا شد. انتخاب مناسبترین پیکربندی با کمترین خطا، به عنوان بستری مناسب برای شبیه سازیهای اقلیم شهری جهت مطالعه راهکارهای تعدیل جزیره گرمایی شهری (UHI) مطرح میشود. افزایش بازتاب سطوح جهت کاهش UHI در دامنه اعمال گردید. جهت ارزیابی عملکرد پیشبینی مدل و مقادیر مشاهداتی متناظر با آن از دو شاخص ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین خطای اریب (MBE) استفاده شد. نتایج نشان داد در استان تهران، بطورکلی تمامی پیکربندیها دمای هوا و سرعت باد را کمتر از مقدار واقعی و رطوبت نسبی را بیشتر از مقدار واقعی برآورد مینمایند. همچنین در استان البرز تمامی پیکربندیها دمای هوا و سرعت باد را بیشتر از مقدار واقعی و رطوبت نسبی را کمتر از مقدار واقعی برآورد مینمایند. با افزایش انعکاس سطوح شهری، میانگین دمای استانهای تهران و البرز به ترتیب به میزان 6/0 و 2/0 درجه سانتی گراد کاهش مییابد. سرعت باد مخصوصاً در نواحی شهری، مقداری افزایش مییابد. همچنین شاهد افزایش میانگین رطوبت نسبی (خصوصاً در نواحی شهری) در مناطق مورد مطالعه خواهیم بود.
امیر علی محمدی، حسن ستاری ساربانقلی، مهسا فرامرزی اصل، محمدرضا پاکدل،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
بافتهای تاریخی نه تنها به واسطه وجود بناها و فضاهای ارزشمند تاریخی، بلکه از آن جا که روایت واقع از زندگی و فعالیت انسانهایی است که در طول دوران بلندی در آن زیسته میکردهاند، واجد منابع غنی فرهنگی و اجتماعی هستند و اهمیت بسزایی دارند. امروزه با توجه به توسعه شهری و محاصره تکنولوژی بافتهای تاریخی، موضوع مرمت بافتهای فرهنگی و تاریخی و انجام پروژههای طراحی شهری در آنها با چالش دوگانه رویکرد مداخله و نگرش حفاظتی مواجه شده است. طبق این دو رویکرد ساخت و سازهای جدید و معماری معاصر از هویت کافی جهت درج در بافتهای با ارزش شهری برخوردار نیست و فرایند فرسودگی با سرعت بیشتری در بافتهای تاریخی نمود یافته است. لزوم توجه به بازآفرینی و حفاظت از بافتهای تاریخی با رویکردی همهجانبه و با درنظرگرفتن ابعاد کالبدی، حقوقی، محیطی، اقتصادی و اجتماعی از اهداف پژوهش حاضر است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته و برای جمع آوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز، از بررسیهای اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که محله دچار فرسودگی گردیده و برای ایجاد تصویر مجدد از هستهی تاریخی شهر قزوین رهیافت تجدید حیات شهری و راهبردهای بازآفرینی شهری و راهبردی در راستای اصول توسعهی پایدار امری ضروری میباشد و ساماندهی محله بلاغی قزوین موجب دستیابی به اهداف میگردد.
حمید پیرعلیلو، بشیر بیگ بابایی، پرویز نوروزی ثانی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی مسائل و مشکلات مدیریت شهری مرند و ارائه راهکارهای لازم برای بهبود وضعیت آن میپردازد. مسئله اصلی پژوهش در پی جواب به این پرسش است که از نظر مردم و کارشناسان علل مشکلات مدیریت شهری مرند چیست و با چه نقشه راهی میتوان چشمانداز مناسب برای مدیریت شهری تعریف و به آن دست یافت. این مقاله از نظر هدف کاربردی و از منظر روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و از مدل چشماندازسازی اجتماعی Oregan استفاده شده است. مدل Oregan مدلی است برای طرحریزی فرآیند چشماندازسازی راهبردی در جوامع محلی. از جمله مهمترین مزیتهای این مدل منطبقسازی در شرایط و محیط متفاوت است. مدل Oregan از چهار گام تشکیل میشود که هر یک از گام ها براساس یک پرسش ساده بنا شده است: اکنون کجا هستیم؟ به کجا میرویم؟ کجا میخواهیم باشیم؟ چگونه آنجا برسیم؟ سپس در فواصل زمانی مختلف میتوان پایشی از وضعیت اجرا، احصاء و نواقص لازم را از بین برد. در این پژوهش بعد از تحلیل وضع موجود، با استفاده از برنامهریزی مشارکتی و ارائه پرسشنامه و دریافت نظر شهروندان و کارشناسان و تحلیل این نظرات از طریق آزمون های فریدمن و t-test یک نمونه مستقل، چشماندازهای مختلف برای شهر تعریف شده و پیامد آن راهبردهای لازم ارائه شده است. نتایج بهدستآمده، نشان میدهد به منظور رسیدن به چشم انداز مطلوب شهر باید بر روی سه اصل مدیریت مناسب شهری، پرداختن به نظر شهروندان و مشارکت اجتماعی و همچنین توسعه و عمران شهری استوار شد.
آقای حمید فخیم زاده، دکتر هادی سروری، دکتر محمدهادی مهدی نیا، دکتر مهدی محمودزاده واشان،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
شهر نیازمند ایجاد برند شهری و اتخاذ راهبردهای متناسب با گستره ذینفعان به ویژه گردشگران است لذا طرح های توسعه شهری در نوع جهت گیری های برند شهر موثر هستند. از این رو، این مقاله قصد دارد تا پس از شناسایی مولفه های تاثیرگذار مدل معادلات ساختاری پژوهش را در جهت رتبه بندی مولفه ها ایجاد و با ماتریس فورنل و لارکر همبستگی بین مولفه ها را بررسی نماید. مقاله حاضر از نوع کاربردی و جمع آوری داده ها با روش پژوهش ترکیبی همگرا، از طریق مطالعات کتابخانه ای، پرسش نامه محقق ساخته و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. قلمرو مطالعاتی، شهر بیرجند و نمونه آماری در بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی، 19 نفر از خبرگان شهری و در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 381 گردشگر بودند. یافته های مصاحبه ها مشخص کرد در برندسازی شهر بیرجند باید به غلبه نقش نظامی- دانشگاهی شهر بر جنبه تاریخی شهر، اقتصاد خدماتی شهر، سرمایه های فرهنگی و هنرهای در حال فراموشی، مهاجرت و اجرای پروژه های پیشران و محرک توسعه توجه گردد. هم چنین مدل پژوهش نشان داد در راستای تحقق برنامه های برندسازی شهری، طرح های توسعه شهری بر مولفه های تصویرذهنی و منظر بیشترین اثر مثبت را دارند. همبستگی بین مولفه ها نیز نشان داد بیشترین ارتباط بین مولفه های تصویر ذهنی و منظر به میزان 0.66 می باشد.
سارا صادقی زاده قوی فکر، دکتر اصغر طهماسبی، دکتر فرهاد عزیزپور،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
امروزه با توجه به سطوح مختلف فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی افراد که منجر به شکلگیری نیازها و انتظارات جدید از فضای پیرامونی آنها شده است، تقاضای روزافزون برای زمین و دخل و تصرف و تخریب آن بهعنوان یکی از چالشهای پیچیده مدیریت پایدار اراضی محسوب میشود. پژوهش پیش رو با بهرهگیری از ابزار تحلیل شبکههای اجتماعی به شناسایی و تعیین کنشگران کلیدی مؤثر، در مدیریت تغییر کاربری اراضی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهریار میپردازد. برای گردآوری داده از ابزارهایی چون مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. برای تحلیل داده و الگوی روابط بین کنشگران، با استفاده از روشهای کیفی، از نرمافزارهای Atlas TI و Ucinet استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که عوامل برخی سازمانهای دولتی از جمله شهرداری، فرمانداری و بخشداری با اعمالی نظیر سودجویی، عدم نظارت، چشمپوشی از تخلفات در قبال دریافت کمکهای مالی، مؤثرترین کنشگر در زمینه تغییر کاربری اراضی هستند. همچنین اداره جهاد کشاورزی و شورای اسلامی روستاها مورد اعتمادترین کنشگران در مدیریت جامع کاربری اراضی از نظر سایر ذینفعان بودهاند. همچنین مهمترین اشکال تغییر کاربری اراضی در روستاهای محدوده مطالعاتی، تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، به کاربریهایی همانند مسکونی و ویلایی، صنعتی، تجهیزات شهری و خدماتی میباشد. این وضعیت متأثر از عواملی نظیر کمبود آب، عدمحمایت دولت از کشاورزی، کمبود امکانات، گرانی نهادههای کشاورزی، افزایش قیمت اراضی، مهاجرتپذیری در قالب خانههای دوم، سودجویی برخی افراد در نهادهای ذیربط رخ داده است.
واژگان کلیدی: تغییر کاربری زمین، کنشگران کلیدی، مدیریت، مناطق روستایی، شهرستان شهریار.
. نویسنده مسئول: دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی تهران
ابوالفضل قنبری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
شوراهای اسلامی بهعنوان یکی از عناصر مهم سیستم مدیریت شهری بهعنوان نهاد، سیاستگذار، تصمیمگیر و با اندکی تسامح قانونگذار در سطح محلی مطرح است که باید برای ایفای نقش خود از جامعیت عملکردی برخوردار باشد تا بتواند وظایف سیاستگذاری و نظارتی را نسبت به تمام امور در حیطه قلمرو شهر و سازمانهای ذیربط در مقیاس محلی به انجام رساند. لذا، هدف از تحقیق حاضر سنجش میزان اثرگذاری عملکرد شورای شهر در بهبود فرآیند مدیریت و توسعهپایدار شهری در کلانشهر تبریز میباشد و از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی – تحلیلی و جهت جمعآوری اطلاعات از مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، کلیه شهروندان و ساکنان بالای 18 سال کلانشهر تبریز میباشد. این شهر مطابق سرشماری سال 1395 دارای ۱۵۵۸۶۹۳ نفر جمعیت و 497898 خانوار بوده است. جهت تعیین تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که 327 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نحوه نمونهبرداری نیز با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای به تفکیک مناطق دهگانه انجام گرفت. همچنین جهت تجزیهوتحلیل دادهها و اطلاعات از آزمونهای تیتک نمونهای، کروسکالوالیس، تحلیل واریانس، رگرسیون و تحلیلمسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین شاخص نحوه عملکرد شوراهای اسلامی 76/2 و آمار تی آن 59/6- است که وضعیت نامطلوب عملکرد شورای شهر را نشان میدهد و عملکرد شورای اسلامی این شهر در منطقه 9 (با میانگین 80/248)، منطقه 8 (با میانگین 38/239) و منطقه 2 (با میانگین 33/204) نسبت با سایر مناطق مطلوب ارزیابی شده است. همینطور، میانگین همه شاخصهای توانمندسازی شوراهای اسلامی شهر در زمینه توانمندی شوراهای اسلامی کمتر از مطلوبیت عددی 3 بوده و آماره آنها بهصورت منفی برآورد شده است. در نهایت، عملکرد شوراهای اسلامی در بعد اقتصادی (اشتغال، درآمد و سرمایهگذاری) با اثر کلی 608/0 بیشترین تأثیر و در بعد کالبدی با اثر کلی 210/0 کمترین تأثیر را در تحقق توسعهپایدار داشته است.
واژگان کلیدی: عملکرد شورای شهر، مدیریتشهری، توسعهپایدار شهری، کلانشهر تبریز.
اسماعیل نجفی، امیر صفاری، عزت الله قنواتی، امیر کرم،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
ژئومورفولوژی با فرآیندها و اشکال سطح زمین در ارتباط است و هرگونه فعالیت انسان، از جمله احداث پلها منجر به تغییرات کمی و کیفی حرکت و جابجایی مواد و انرژی جنبشی شده و سیستم ژئومورفیک را تحت تأثیر قرار دهد، موردتوجه و دخالت ژئومورفولوژیستها است. همچنین بهعنوان علمی سیستمینگر، میتواند واقعیتهای محیطی را که بهصورت فرآیندها و فرمها در طبیعت عینیت یافتهاند، موردمطالعه و بررسی قرار دهد و نتیجه و برونداد آنها را بهصورت فضایی در قالب نقشه و مدل، معرفی و تشریح نماید. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش پژوهش توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر نتایج رساله دکتری با عنوان "مدلسازی ژئومورفولوژیکی احداث پلها در مسیلهای شهری (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)" است. نتایج پژوهش، حاکی از قابلیت و کاربرد علم ژئومورفولوژی در مدلسازی و مکانیابی بهینه و احداث پلها، در جهت ایجاد امنیت و رفاه بیشتر شهروندان، کاهش هزینهها و جلوگیری از خسارات مالی و جانی ناشی از تخریب و مکانیابی نامناسب چنین سازههایی در مسیل–روددرههای شهری و سایر محیطهای طبیعی است. همچنین این پژوهش ضمن غنا بخشیدن به ادبیات حوزه موردبحث، نقش و کاربرد ژئومورفولوژی در مکانیابی و احداث بهینه پلها در مسیلهای شهری را بررسی، تبیین و مدلسازی مفهومی کرده است.
واژگان کلیدی: ژئومورفولوژی، مدل مفهومی، مسیل-روددرههای شهری، احداث پل.
1. نویسنده مسئول: دامغان، میدان دانشگاه، پردیس ابوریحان، دانشکده علوم زمین
اعظم صالحی، مسعود پورکیانی، مهدی محمدباقری، سنجر سلاجقه،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
ازآنجاکه برندسازی شهری یکی از پویاترین فعالیتهای در حوزه خطمشیگذاری در عصر حاضر محسوب میشود که نقش مهمی در توسعه پایدار منطقه ایفا میکند و با توجه به رشد روزافزون توسعه شهری در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، زیستمحیطی و... نیاز به یک برنامهریزی هدفمند و جامع برای همگام شدن با توسعه پایدار میباشد. این پژوهش با توجه به مؤلفههای توسعه و تأثیر آن بر شاخصهای برندسازی شهری بر آن است تا بتوان با بررسی آنها به بهبود وضعیت توسعه و برندسازی شهری در استان کمک نماید. روشهای گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانهای و پرسشنامه میباشد. جامعه آماری این پژوهش از دو گروه تشکیل شده است. گروه اول را خبرگان آگاه به موضوع که تعداد افراد موجود در این جامعه آماری نامشخص و حجم نمونه مورداستفاده 50 نفر میباشد. گروه دوم شامل سیاستگذاران و مدیران ارشد، کارکنان دارای تحصیلات عالی در استان بوشهر با تعداد 37751 نفر میباشند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 382 نفر تعیین شده است. دادههای مورداستفاده در این پژوهش از طریق 4 پرسشنامه که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرارگرفته است، جمعآوری گردیدند. برای اندازهگیری سازهها و روابط بین آنها با استفاده از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرمافزار SMART PLS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95 درصد، متغیرخطمشی برندسازی شهری با مدل توسعه رابطه مثبت و معناداری دارد. لذا پیشنهاد میگردد سیاستگذاران و مدیریت شهری با توجه به رابطه خطمشی برندسازی شهری با ابعاد توسعه، جهت برندسازی شهری استان و بهبود ابعاد توسعه برنامهریزی نمایند.
واژگان کلیدی: مدل، توسعه، خطمشی، برندسازی شهری.
. نویسنده مسئول: استان کرمان، کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، دانشکده مدیریت، گروه مدیریت،
حسین صداقت نوری، محمدرضا پورجعفر، نادر زالی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
این پژوهش به بررسی معیارهای مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلانشهرها میپردازد. بر اساس روش تحلیل محتوا در بررسی نظریات مطرح در این حوزه، یک مدل مفهومی ویژه تدوین شده که نقش شاخصهای مختلف اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی را ارائه میدهد. همچنین، مبتنی بر روش موردپژوهی، شهر لواسان بهعنوان نمونه موردی، انتخاب شد تا درک واقعبینانهای از نقش مؤلفههای مختلف بر مدیریت پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلانشهرها فراهم آید. روش پژوهش مبتنی بر روشهای کمی و کیفی بوده است. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی پرسشنامههای هدفمندی تهیه گردید. جهت یافتن روابط متغیرها، برای تجزیهوتحلیل اطلاعات پرسشنامهها، از فن آماری SPSS21 و Smart-PLS استفادهشده است. 376 پرسشنامه در ارتباط با مؤلفههای مدیریت توسعه پایدار شهری تحلیل شده است. نتایج تحلیلها، نمایانگر آن است که مؤلفههای اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری شهر در حال شکوفایی لواسان را میتوان در ابعادکالبدی- فضایی، کیفیت زندگی، مدیریت هوشمند، عدالت و برابری و حکمروایی و قانونگذاری بهینه بررسی کرد. همچنین نتایج نشان میدهد که عامل کالبدی– فضایی مهمترین معیار اثرگذار میباشد. همچنین مسیر تحلیل عاملی نشان میدهد که دستیابی به شکوفایی شهری در شهرهای پیرامون کلانشهرها از مدیریت شهری هوشمند آغاز میشود، حکمروایی و قانونگذاری مناسب در زمینه زیرساختهای کالبدی- فضایی و زیرساختهای کیفیت زندگی سبب گسترش عدالت و برابری در شهر و در نهایت منجر به شکوفایی شهری میگردد.
واژگان کلیدی: مدیریت توسعه پایدار، شکوفایی شهری، شهرهای پیرامون کلانشهرها، لواسان.
. نویسنده مسئول: pourja_m@modares.ac.ir
دکتر شهریور روستایی، دکتر رحیم حیدری چیانه، آقای ایوب ذوقی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
هر اندازه شهرها از لحاظ کالبدی و جمعیتی گسترده تر شوند، به تبع آن بر میزان بحران ها نیز افزوده می شود و آسیب پذیری شهرها در برابر بلایای طبیعی بنا به دلایل مختلفی از جمله فقر اقتصادی و فرهنگی، عدم رعایت حریم گسل ها و آیین نامه های مربوط به زلزله افزایش یافته است. آنچه اهمیت دارد، سطح آمادگی جامعه و درجه آسیب پذیری شهر و ساکنان در معرض خطر است، که در صورت برنامه ریزی مناسب و اتخاذ سیاست های اصولی می توان آسیب ها را به پایین ترین سطح کاهش داد. در این پژوهش با توجه به پتانسیل بالای سنندج از لحاظ لرزه خیزی و وجود گسل های فراوان در مجاورت و اطراف شهر، سعی بر آن بر آن است تا با شناخت عوامل موثر بر زلزله و ترکیب شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل طبقه بندی درختی به درک درستی از موضوع برسیم. نتایج به دست آمده حاکی از این است که سطح وسیعی از شهر در طبقه بندی آیب پذیری متوسط به بالا قرار دارد. 52 درصد در طبقه آسیب پذیری متوسط، 16.5 درصد آسیب پذیری بالا و 1 درصد از سطح شهر در طبقه با آسیب پذیری بسیار بالا قرار دارد، که دقیقاً منطبق بر محلات حاشیه ای، قدیمی و پر تراکم است. این وضعیت ساختار مناسبی را ارائه نداده و نیازمند توجه بیشتر در طرح های توسعه آتی می باشد.
- امیر کاوه، - مریم کریمیان بستانی، - غلامرضا میری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
با توسعه شهرها و افزایش جمعیت، چالشهای بسیاری ایجادشده که از مهمترین آنها، حملونقل شهری است. عدم توانایی مدیریت شهری سنتی در حل این چالش، منجر به مطرحشدن رویکردهای مختلفی از جمله حملونقل هوشمند شد. اتخاذ و اجرای چنین رویکردی در کلانشهرها، نیازمند تغییر رویکرد مدیریتی است که مدیریت یکپارچه شهری بهعنوان مهمترین آنها شناخته میشود. هدف این تحقیق، بررسی وضعیت مدیریت یکپارچه شهری و سپس تأثیر آن در تحقق حملونقل هوشمند در شهر زاهدان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر گردآوری دادهها بهصورت میدانی از طریق ابزار پرسشنامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تأیید شد. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان شهری در شهر زاهدان تشکیل دادهاند. حجم نمونه برابر با 100 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان میدهد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. از نظر جامعه آماری، 7 متغیر حکمروایی خوب، همپایایی، وحدت فرماندهی شهری، بسترسازی، تعامل، ساختار تشکیلاتی و دیدگاه سیستمی، وضعیت مناسبی نداشته و این شرایط سبب شده که شاخص مدیریت یکپارچه شهری در شهر زاهدان شرایط مطلوبی نداشته باشد. همچنین بررسی معناداری آزمون نشان میدهد که 5 متغیر حملونقل هوشمند یعنی نظارت هوشمند، پرداخت هوشمند، ثبت تخلف هوشمند، اطلاعرسانی هوشمند و مدیریت مکانیزه ناوگان در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. جهت معناداری، نشانگر وضعیت نامناسب شاخص حملونقل هوشمند در شهر زاهدان است. تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری میتوانند بیش از 68 درصد در تحقق حملونقل هوشمند تأثیرگذار باشند و 32 درصد به عوامل دیگر وابسته هستند. متغیر حکمروایی خوب با 12 درصد و سپس دیدگاه سیستمی با 11 درصد، بیشترین تأثیر را در این زمینه دارد.
واژگان کلیدی: مدیریت یکپارچه، حملونقل هوشمند شهری، زاهدان.
فاطمه حاجی زاده، سید حامد میرکریمی، عبدالرسول سلمان ماهینی، مرجان محمدزاده،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
با رشد روزافزون جمعیت شهرها در جهان امروز، فضای فیزیکی شهرها نیز توسعه و گسترش یافته و زمینهای اطراف را اشغال کرده است. در این شرایط، نگاه توسعه به فضای درون شهر میتواند از مبانی مهم برنامهریزی توسعه شهرها بشمار آید. هدف این تحقیق تعیین و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعه فضای درون شهری گرگان از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و بودم شناختی با استفاده از مدل دلفی و مطالعات کتابخانهای بوده است. انتخاب کارشناسان گروه دلفی به عنوان اعتبار نتایج متکی بر قضاوت آنها، یک جزء مهم در روش دلفی است، در این زمینه اعضای دلفی مشتمل بر پانزده کارشناس از سازمانهای شهرداری و شورای شهر، استادان دانشگاهی و ارایهدهندگان خدمات فرهنگی، پزشکی و نیروی انتظامی، برنامهریزان شهری و شهروندان معمولی بودهاند که با استفاده از پرسشنامه نظرات آنها گردآوری شد. پرسشنامهها طی 4 مرحله برای رسیدن به اجماع تکرار گردید. شرکت کنندگان اهمیت هر شاخص را در مقیاس 5 طیفی لیکرت مشخص کردند (کم اهمیت= 1 تا اهمیت بسیار زیاد = 5). در مجموع 24 شاخص برای 3 گروه اقتصادی، اجتماعی و بومشناختی شناسایی شدند و سپس درجه اهمیت و درصد اهمیت هریک تعیین گردید. برای گزینش شاخصهای مورد نظر نمودار اهمیت شاخص طراحی و تنظیم شد. نتایج نشان داد که مهمترین شاخص، احساس امنیت و سپس آلودگی صوتی و آلودگی محیطی است. نتایج می تواند در راستای برنامهریزی برای بهبود فضای درون شهری جهت رفاه بیشتر و ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین، به برنامهریزان شهری و سازمانهای مرتبط کمک نماید. اولویت بندی شاخص ها نقشه راهی برای اقدام های مسولان فراهم می کند.
دکتر احمد آفتاب، دکتر علی اکبر تقیلو، آقای اکبر هوشمند،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
حضور مستمر و فعال نیروی انتظامی نقش موثری در برقراری امنیت و آرامش در سطح شهرها دارد. بنابراین توزیع عادلانه و مکفی مراکز انتظامی در فضاهای شهری عامل مهمی جهت تحقق این نیاز اساسی میباشد. از این رو پژوهش حاضر بر آن است تا خدماترسانی کلانتریها بر پهنههای آسیبپذیر شهر ارومیه را بررسی کند. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی بکارگرفته شده در این پژوهش از نوع کاربردی میباشد. نتایج حاصل از پژوهش، پهنهبندی آسیبپذیری شهر ارومیه در قالب چهار طبقه از آسیبپذیری خیلی زیاد تا آسیبپذیری خیلی کم میباشد که حدود km² 68 از کل محدوده شهر دارای آسیبپذیری زیاد تا خیلی زیاد شناخته شده است. بیشتر نواحی شمالی (سکونتگاههای غیررسمی منطقه دو) و مرکزی (محلات قدیمی منطقه چهار) شهر ارومیه به علت تراکم بالای جمعیتی و مسکونی، قرارگیری اکثر مراکز اداری سیاسی، حساس و تجاری در این مناطق، آسیپپذیرترین مناطق ارومیه هستند. نتایج حاصل از تحلیل شبکه براساس زمان استاندارد (12 دقیقه) بیانگر عدم پوشش پوشش 9/28 درصد (km2 24) از مساحت پهنههای آسیبپذیر ارومیه توسط کلانتریها میباشد. در مدت زمان 12 دقیقه کلانتریهای سطح شهر ارومیه به 55 کیلومترمربع از مساحت حدود 75 کیلومترمربع پهنههایی با آسیبپذیری زیاد دسترسی سریع داشته و حدود 20 کیلومترمربع از این پهنه هم فاقد دسترسی سریع زمانی میباشد. از لحاظ دسترسی کلانتریها به پهنههایی آسیبپذیر کم نیز نتایج مشخص کننده این امر میباشند که از حدود 15 کیلومتر مربع از این مناطق به 3 کیلومتر مربع دسترسی سریع دارند که نشان از عدم دسترسی سریع به 12 کیلومترمربع از این مناطق میباشد.
محمد کاظمی قراجه، بهنام سلمانی، محمد حسین رضائی مقدم،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی دمای سطح زمین در ارتباط با کاربری اراضی برای شهر تبریز با استفاده از تکنولوژی سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی میباشد. از تصاویر ماهواره لندست 8 به منظور تهیه نقشه دمای سطح زمین برای منطقه مورد مطالعه استفاده شد. تصحیح اتمسفری با استفاده از روش فلش بر روی تصویر مورد نظر اعمال و دمای سطح زمین با استفاده از الگوریتم پنجره مجزاء برای منطقه مورد مطالعه با دقت 51/1 درجه محاسبه شد. نقشه کاربری اراضی شهر تبریز در 6 کلاس با استفاده از روش شی گراء در نرم افزار اکوقونیشن با دقت 03/90 بدست آمد. نتایج حاصل از بررسی ارتباط بین دمای سطح زمین و کاربری اراضی بیانگر آن است که اراضی کشاورزی با دمای 22/18 درجه سانتی گراد، بالاترین دمای سطح زمین را دارا میباشند. همچنین نواحی آبی (رودخانهای) به دلیل این که توان تشعشعی نزدیک به یک دارند کمترین دمای سطح زمین یعنی معادل 30/10 درجه سانتی گراد را به خود اختصاص دادهاند. نتایج تحقیق همچنین نشان دهندهی این مهم است که الگوریتم پنجره مجزاء نتایج قابل اعتمادی را در برآورد دمای سطح زمین ارائه میدهد که میتواند در مطالعات زیست محیطی و علوم زمین مورد استفاده قرار گیرد.
آقای محسن کلانتری، آقای حسین طهماسبی مقدم، خانم بهاره اکبری منفرد،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
شهریادگیرنده بهعنوان یکی از استراتژیهای نوین در برنامهریزیشهری، با بهرهگیری از مفهوم یادگیریمادامالعمر، جوامع شهری را برای رویارویی با چنین چالشهایی مجهز میسازد. چنین رویکردی با محور قراردادن کاربریهاییادگیرنده، مناسبترین مدرسه برای تقویت یادگیری در شهرها می باشد. در همینراستا، پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی پراکنش کاربریهاییادگیرنده از منظر عدالتفضایی برای تحقق رویکرد شهریادگیرنده در شهرزنجان اختصاص دارد؛ و هدف اصلی آن، پی بردن به تعادل و توازن فضایی در توزیع کاربریهاییادگیرنده شهرزنجان، برای توسعۀ رویکرد شهریادگیرنده میباشد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی و نحوۀ گردآوری دادهها، کتابخانهای-اسنادی است. جهت تجزیهو تحلیل یافتهها، از دو شاخص ظرفیت و عدالتاجتماعی در چارچوب مقایسۀ سرانه و سطوح مطلوب، تکنیک میانگین نزدیکترین همسایگی و آنتروپی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل نحوۀ توزیع کاربریهای یادگیرنده در وضع موجود، حاکی از آن است که توزیع و پراکنش این کاربریها در سطح شهر، بهصورت متمرکز و خوشهای بوده و با عدم تعادلات فضایی همراه است. بهطوریکه اختلافات کمی و کیفی بسیار بالایی را میان مناطق سهگانۀشهری بهویژه حواشی شرقی منطقۀدو نشان میدهند. چنین مسئلهای توسعۀ رویکرد شهر یادگیرنده در شهرزنجان را با مشکل روبهرو ساخته و موجب تمرکز این خدمات در مرکز شهر و کمبودشان در نواحی پیرامونی شده است. بهطوریکه نابرابریهای عمیقی میان نواحی مسکونی شهر بهوجود آمده است. در همینراستا نتایج تحقیق، پیشنهاداتی را جهت سازماندهی مجدد کاربریهای یادگیرنده، به منظور برقراری رویکرد عدالتفضایی در سطح شهر، ارائه میدهد.
فائقه زیردابی اسکوئی، سولماز بابازاده اسکویی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
افت منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانیهای کارکردی و کالبدی این بافتها به همراه افت بسیار شدید کیفی محیط شهری از جمله دلایلی است که سیاستگذاران و برنامهریزان شهری را مجاب به ارائه راهبردها و راهکارهای نوینی در مواجهه با مسائل و مشکلات آن کرده است. بر این اساس، رویکرد آیندهپژوهی میتواند چشم مردم را نسبت به رویدادها، فرصتها و مخاطرههای احتمالی آینده باز نگاه دارد؛ ابهامها، تردیدها و دغدغههای فرساینده مردم را میکاهد، توانایی انتخاب هوشمندانه جامعه و مردم را افزایش میدهد. در همین راستا هدف این پژوهش واکاوی پیشرانهای کلیدیِ موثر بر ارتقاء بافتهای ناکارآمد شهری با رویکرد آیندهپژوهی در محله سرتپولهی شهر سنندج میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به مؤلفههای مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی – تحلیلی میباشد و از تکنیک پویش محیطی و دلفی برای شناسایی متغیرها و شاخصها استفاده شده است. سپس پرسشنامهی نیمهساختاریافته بین 45 کارشناس متخصص و خبره در حوزهی مسائل شهری توزیع شد. و دادههای بدست آمده از طریق نرمافزار MICMAC تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که سیستم شهری بخصوص در بخش بافت فرسودهی محلهی سرتپوله (در شهر سنندج) شرایط ناپایداری را سپری میکند. همچنین بر اساس تحلیلهای انجام گرفته، 19 عامل به عنوان پیشرانهای کلیدی مانند روشهای آمرانه مدیریتی به منظور نوسازی بافت فرسوده، تمرکزگرایی، تزریق به موقع اعتبارات هنگام نوسازی بافت فرسوده ناحیه به صورت مستقیم و متغیرهای توجه به بهسازی و نوسازی در طرحهای جامع و تفصیلی، حق مداخله شهروندان در ساخت و سازه، بسترسازی جهت ورود بخش خصوصی و تعادلبخشی و تحقق عدالت اجتماعی به صورت غیرمستقیم برای ارتقای کیفیت و عملکرد بافتهای فرسوده معرفی شدند.
حبیبه نبی زاده، الهام چراغی، سید معین موسوی ندوشن،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
توجه به عوامل موثر بر تبدیل مکانها و مقاصد به برند گردشگری از پیشنیازهای توسعه گردشگری هر منطقه میباشد. چرا که این عوامل نقش مهمی در تبدیل مقاصد به برند گردشگری دارند و از سوی دیگر تبدیل یک مقصد به برند گردشگری خود نیز عاملی برای توسعه هرچه بیشتری گردشگری در مقاصد است. با توجه به اهمیت این موضوع، تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل و محرکهای موثر بر افزایش تبدیل مناطق شهری و روستایی به برند گردشگری در استان گیلان انجام گرفته است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه میباشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری در استان گیلان میباشد که با روش نمونهگیری هدفمند، 50 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از مدل لجستیک باینری و تحلیل کیفی استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که ارتباط خطی و معنیداری به عوامل و محرکهای مورد نظر تحقیق با تبدیل مکانهای شهری و روستایی به برند گردشگری وجود داشته است. همچنین نتایج نشان داد که از میان عوامل پنجگانه مورد نظر تحقیق، سه عامل تنوع فرصتهای شغلی، فرهنگ و داراییهای طبیعی و زیرساختهای محلی بیشترین اثرات را بر تبدیل مناطق شهری و روستایی در استان گیلان به برند گردشگری داشتهاند.