175 نتیجه برای Mohammad
زهرا حجازی زاده، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 6، شماره 8 - ( جلد 6 شماره 8 و 9- 1386 )
چکیده
شناخت شرایط وقوع آغاز و خاتمه یخبندان ها به دلیل اهمیت آنها در زمینه کشاورزی و حمل و نقل جهت کاهش خسارات ضروری است. از آنجایی که استان لرستان جزء مناطق کوهستانی در منطقه زاگرس می باشد، این کوهستانی بودن در شدت وقوع یخبندان های آن اثرگذار بوده، لذا وقوع یخبندان به ویژه بروز آن در دوره سرد سال تاثیرات بسزایی درمسایل کشاورزی و حمل و نقل استان ایجاد می کند. با توجه به موضوع مقاله که هدف آن تجزیه و تحلیل یخبندان ها در استان لرستان است، بنابراین شناخت شرایط وقوع یخبندان ها, تعیین دقیق شروع و خاتمه و نیزشدت و تداوم آنها ازجمله مسایلی است که باید مورد توجه واقع گردد, تا از وارد شدن خسارات شدید به کشاورزان و همچنین فراهم نکردن امکانات لازم در جهت تسریع رفت و آمدها و کاهش اتلاف انرژی در هنگام بروز یخبندان ها جلوگیری شود. بررسی فراوانی وقوع یخبندان ها در منطقه مورد مطالعه روش رسیدن به هدف این مقاله است. برای این کار داده های حداقل روزانه دما در4 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک خرم آباد, بروجرد, ناصرالدین و الیگودرز از سال 1989 تا 1999, مورد بررسی قرار گرفتند. تاریخ وقوع یخبندان های زودرس پاییزه و دیررس بهاره در آستانه مورد نظر (صفر و کمتر از آن ) استخراج و دوره بدون یخبندان و یخبندان آنها محاسبه گردید. برای تعیین اولین و آخرین روز یخبندان, روزها بر طبق روش مرسوم, به روزهای ژولیوسی تبدیل و روی آنها تجزیه و تحلیل آماری صورت گرفت. براساس روشهای آماری معتبر ران تست و کلیموگروف - اسمیرونوف مشخص شد که توزیع نرمال نسبت به بقیه توزیع ها با سریهای موجود تناسب بیشتری دارد. لذا با به کارگیری این توزیع, تاریخ وقوع یخبندان های زودرس پاییزه و دیررس بهاره با استفاده از دوره های برگشت مختلف تعیین و محاسبه شد و منحنی آنها با استفاده از نرم افزار مطلب ترسیم شد. همچنین منحنی طول فصل رشد و فصل یخبندان در سطوح احتمالی در کلیه ایستگا ه ها ترسیم شد.
زهرا حجازی زاده، فرامرز خسروی، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده
سیل یکی از پدیده¬های موجود در طبیعت بوده که از دیرباز، بشر شاهد وقوع آن می باشد. در ایران نیز بدلیل وسعت زیاد، اقالیم متعدد و تراکم زمانی و مکانی بارش ها در اکثر حوضه¬های آبخیز، همه ساله شاهد سیلابهای عظیمی در اکثر مناطق کشور می¬باشیم. شهر جدید بهارستان نیز از این پدیده طبیعی مستثنی نبوده و در چند سال گذشته سیل¬های متعدد و مخربی در آن روی داده¬اند. در این پژوهش با استفاده از آمار بارندگی 55 سال اخیر در نزدیک ترین ایستگاه به شهر بهارستان، بارش¬های سنگین آن استخراج شد، سپس وضعیت بارش و میزان امکان وقوع سیل و نیز حجم رواناب ناشی از بارش در محدوده قانونی شهر، سطح کل حوضه، محل تمرکز و جهت حرکت جریان هرز¬آبهای حاصل از بارش¬ها در ارتفاعات اطراف این شهر با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مشخص گردید. بعد از آن جهت شیب تمامی خیابان¬های شهر در طی عملیات میدانی تعیین گردید تا جهت حرکت سیلابهای احتمالی مشخص شود. در نهایت 5 دسته کانال با سطح مقطع¬های متفاوت برای جمع¬آوری و انتقال آبهای سطحی شهر جهت امنیت شهر در برابر رواناب های زیرحوضه¬های شهری و غیر شهری پیشنهاد گردید.
اسماعیل احمدی، زهرا حجازی زاده، بهلول علیجانی، محمد سلیقه، حسن دانایی فرد،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
افزایش مواجهه با تغییر(پذیری) اقلیم، افزایش آسیبپذیری را در پی دارد و جامعه ای که ظرفیت سازگاری کم و حساسیت اقلیمی بالایی دارد مستعد آسیب بیشتر است. کاهش آسیبپذیری به سیاست و استراتژیهای سازگاری وابسته است و طراحی و ارزیابی این استراتژیها به اندازهگیری آسیبپذیری اقلیمی نیاز دارد. در این مطالعه با هدف توسعه شاخص آسیبپذیری اقلیمی، ابتدا نمرهی عامل مواجهه با تغییر(پذیری) اقلیم برای ایستگاههای زابل، زاهدان، ایرانشهر و چابهار در دو دورهی پنجساله محاسبه شد. سپس نمرات عوامل ظرفیت سازگاری و حساسیت اقلیمی به کمک دادههای سرشماری و سالنامههای 1385 و 1390 استانهای کشور تعیین شد. با توجه به ماهیت مسئله آسیبپذیری و عوامل موثر آن، بر مبنای مدل ضربی- نمایی، شاخص آسیبپذیری اقلیمی طراحی شد. سپس برای چهار محدوده و کل استان، شاخص و درجات آسیبپذیری محاسبه شد. نتایج نشان داد هر چند ظرفیت سازگاری استان نسبت به قبل بیشتر شده ولی به دلیل افزایش مواجهه و حساسیت اقلیمی، میزان آسیبپذیری 3/16 درصد بالاتر رفته است. مساحت محدودههای خیلی زیاد آسیبپذیر از 5/57 درصد به 100 درصد کل استان افزایش یافته که بیانگر گسترش فضایی آسیبپذیری میباشد. نتیجهی کلی اینکه کاهش آسیبپذیری نیاز به سنجش دقیق و مستمر آن، افزایش ظرفیت سازگاری و کاهش حساسیتهای اقلیمی دارد.
محمد نجارزاده، علی اکبر امین بیدختی، جمال مرادنژاد،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
مطابق پیش بینی اتحادیه مسافرت و گردشگری سهم گردشگری از GDP جهانی در سال 2020 به مرز 6000 میلیارد دلار و تعداد مشاغل ایجاد شده توسط آن سیصد میلیون شغل خواهد بود. با توجه به این آمار، گردشگری را میتوان حوزهای چند بعدی در نظر گرفت که به نیازهای گردشگران با علائق و انگیزههای متفاوت پاسخ میدهد. خرید از اساسیترین نیازها و همچنین جزء فعالیتهای محبوب گردشگران قلمداد میگردد. مناطق مرزی بدلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط نامساعد اقتصادی همواره برای گسترش این فعالیت، بسترهای مورد نیاز را فراهم آوردهاند. از جمله شهرهای مرزی محبوب در این زمینه، شهر بانه واقع در مرزهای غربی ایران میان دو کشور ایران و عراق است. اقتصاد این نواحی به شدت به گردشگری خرید وابسته بوده و اکثر مرزنشینان بطور مستقیم یا غیرمستقیم با آن در ارتباط هستند. میتوان میان رضایت گردشگران و تداوم بهبود رفاه و وضعیت اقتصادی مردم محلی رابطه برقرار نمود. برداشت از رضایت در موضوعات مختلف میتواند متفاوت باشد، در بستر گردشگری خرید، رضایت به عوامل موثر بر فرآیند تقاضا و عوامل تسهیل کننده محیطی که در ادامه مورد بحث قرار میگیرند، وابسته خواهد بود. لذا مقاله حاضر در نظر دارد، با توجه به اهمیت موضوع توسعه در این نواحی، میزان عملکرد عاملهای تاثیرگذار بر رضایت کلی گردشگران خرید شهر مرزی بانه را بررسی نماید. در این پژوهش این عوامل به دو دستۀ عوامل مرتبط با فرآیند خرید و عوامل مرتبط با محیط گردشگری تقسیم شدهاند. تحقیق از حیث هدف کاربردی؛ از حیث ماهیت توصیفی و از حیث روش اجرا، پیمایشی- میدانی میباشد. جامعه آماری آن را گردشگرانی تشکیل داده است که اکثرا جهت خرید وارد شهر مرزی بانه میشوند، مطابق جدول مورگان تعداد 400 نفر گردشگر بعنوان نمونه در نظر گرفته شد که به صورت دسترسی تصادفی، پرسشنامه ها در اختیارشان قرار گرفت. ابزار گردآوری داده نیز مشتمل بر دو روش اطلاعات دست اولی (میدانی) و ثانویه (کتابخانهای) بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که در مقاصد گردشگری موضوعی که بر پدیدهای خاص در جهت توسعه متکی هستند، علیرغم توجه ویژه گردشگران به آن موضوع، عوامل محیطی تسهیل کننده نیز میتواند در رضایت کلی کسب شده توسط گردشگران تاثیرگذار باشد. در انتها با توجه به سایر یافتههای میدانی پژوهش، پیشنهادات عملیاتی ارائه میگردد.
محمّد شالی، جمیله توکلی نیا،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
امروزه پدیده اسکان غیررسمی به جزء جداییناپذیر شهرهای کشور به ویژه کلان شهرها تبدیل شده است که از یکسو بازتاب فضایی نابرابریها و بیعدالتیهای اجتماعی و اقتصادی و توزیع امکانات و منابع در سطوح ملی، منطقهای و محلی بوده و از سوی دیگر حاصل کاستیهای برنامهریزی شهری و مسکن، شهروندزدایی و توجه نداشتن به نیازهای اجتماعی و اقتصادی گروههای کمدرآمد در طرحهای توسعه شهری است. در این پژوهش به منظور تدوین استراتژیهای لازم جهت توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی شهر تبریز با پهنهبندی سکونتگاههای منطقه یک کلانشهر تبریز و شناسایی پهنههای فرودست، با استفاده از شاخصهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و بهرهگیری از مدل تلفیقی AHP و GIS، سه پهنه به دست آمد. یافتههای این پژوهش حاکی از گسست کالبدی بین پهنه فرودست با سایر نواحی شهر، تضاد و شکاف طبقاتی شدید در منطقه و پایین بودن کمیت و کیفیت معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی پهنه فرودست نسبت به پهنه مرفه و کل شهر است. راهبرد توسعه شهر در مقایسه با سایر رویکردها به دلیل ماهیت مشارکتی و رویکرد مبتنی بر اجتماعات محلی برای توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی منطقه یک شهر تبریز مورد تایید قرار گرفت.
حکیمه بهبودی، محمد سلیقه، علی بیات، اکرم ذاکری، فاطمه جمالی،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
پهنه بندی آب وهوایی و شناخت نواحی همگن اقلیمی امری ضروری جهت آمایش سرزمین و برنامه ریزی های منطقهای می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه تفاوت های اقلیمی سه منطقه جغرافیایی ایران، ناحیه ساحلی خزر، ناحیه کوهستانی و ناحیه خشک داخلی که در محدوده استان های مازندران، سمنان، تهران، قزوین، قم و مرکزی جای می گیرد است. روش کار در این تحقیق، بررسی داده های آب و هوایی 56 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی و 19 عنصر اقلیمی با استفاده از مدلهای خوشه بندی و تحلیل عاملی است. بدین منظور یک ماتریس با ابعاد 19*56 و با آرایش R تشکیل و به عنوان پایگاه داده برای ناحیه بندی مورد استفاه قرار گرفت. با اعمال تحلیل عاملی بر مبنای تحلیل مولفه های اصلی و با چرخش متعامد واریماکس مشخص شد که در اقلیم این سه منطقه، چهار عامل رطوبتی، دمایی، غباری و تندری موثر می باشند که در مجموع بیش از 85 درصد از واریانس اقلیم منطقه را تبیین میکنند. با انجام تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و با روش ادغام وارد بر روی ماتریس نمرات عامل ها، چهار ناحیه اصلی و چندین خرده ناحیه شناسایی شدند. نواحی اصلی عبارتند از ناحیه گرم و خشک بیابانی، ناحیه کم بارش دامنه ای، ناحیه سرد و نیمه پربارش کوهستانی و در نهایت ناحیه معتدل و پر بارش. بررسی نواحی چهارگانه با شرایط محلی و منطقه ای نشان می دهد که همسایگی با منابع رطوبتی مانند دریای خزر و پیکربندی ناهمواری ها مانند ارتفاعات رشته کوه البرز نقش تعیین کننده ای در شکل گیری خرده نواحی شمال ایران دارند.
محمد دارند،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
برای انجام این پژوهش از دادههای روزانهی بارش 8 پیمونگاه همدید استفاده شد. به کمک دو آستانهی فراگیری و صدک 98اُم، 107 روز از فراگیرترین و شدیدترین بارشها انتخاب شدند که به لحاظ زمانی رخداد اینگونه بارشها مربوط به فصل مرطوب سال است که از مهرماه تا خرداد مشاهده میشوند. دادههای فشار تراز دریا بر روی یاختههایی با اندازهی یاختههای 5/2 * 5/2 درجهی قوسی بر روی کرنل 10 تا 100 درجهی طول شرقی و 0 تا 70 درجهی عرض شمالی از مرکز ملی اقیانوس و جوشناسی ایالات متحده امریکا استخراج شدند. بر روی ماتریس همپراش دادههای فشار تراز دریا در 107 روز، تحلیل مولفههای مبنا انجام شد و 12مولفه که حدود 93درصد از پراش فشار تراز دریا را تبیین میکردند، شناسایی شد. بر روی نمرات مولفهها تحلیل خوشهای به روش ادغام وارد انجام شد. یافتهها نشان داد که در فصل مرطوب دو الگوی همدید فشار تراز دریا هنگام رخداد بارشهای سیلآسای استان کردستان مشاهده میشود. به کمک دو آستانهی فراگیری و صدک 99اُم 32 روز همراه با بارش سیلآسا در فصل خشک(از خرداد تا مهرماه) شناسایی شد. انجام تحلیل خوشهای بر روی نمرات 11 مولفه که حدود 93 درصد تغییرات فشار تراز دریا را تبیین میکردند، منجر به شناسایی یک الگوی همدیدی در تراز دریا شد. بیشترین شار همگرایی رطوبت برای بارشهای سیلآسای فصل مرطوب در ترازهای زیرین جو(1000، 925 و 850 هکتوپاسکال) اتفاق افتاده است. منبع رطوبتی در ترازهای زیرین جو دریاهای عرب، سرخ، عمان، خلیجفارس و مدیترانه است. نقش دریای مدیترانه نسبت به دریاهای گرم جنوبی کمتر است و در بین دریاهای جنوب، دریای عرب سهم بیشتری در تغذیهی رطوبتی بارشهای سنگین استان دارد. در ترازهای بالای جوی(700، 600 و 500 هکتوپاسکال) میزان شار همگرایی کمتر است. منبع رطوبتی در این ترازها، دریای سرخ و مدیترانه هستند و نقش دریاهای جنوبی کمرنگتر است. برای بارشهای سیلآسای فصل خشک نیز بیشترین شار همگرایی رطوبت مربوط به ترازهای زیرین جو است ولی منبع تغذیهی رطوبتی اینگونه بارشها دریای خزر است. در ترازهای بالای جوی(از تراز 700 به بالا) منبع رطوبت علاوه بر دریای خزر، دریاهای مدیترانه و سرخ نیز هستند.
محمد حجی پور، وحید ریاحی، هادی قراگوزلو،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
مسکن دارای کارکرد چندجانبهای در نظام روستایی است. یکی از ابعاد مورد تاکید نظام برنامهریزی، نوسازی و بهسازی مسکن است. در کشور ما توسعه مسکن روستایی روند رو به رشدی به ویژه در بعد کالبدی و ساختی تجربه نموده است. با این وجود بخش عظیمی از جمعیت روستایی در نواحی مختلف کشور در مساکن غیر مقاوم و کم دوام ساکن هستند. در این مقاله تلاش شده است تا به بررسی و تحلیل توزیع فضایی کیفیت و ساخت مسکن روستایی در استانهای مختلف کشور پرداخته شود. دادههای مورد نیاز از مطالعات اسنادی استخراج شده است. کیفیت ساخت مساکن روستایی در قالب 9 شاخص به تفکیک استانهای کشور سنجیده شده است. دادهها با بهرهگیری از روش تصمیمگیری چند معیاره VIKOR تجزیه و تحلیل شده است. در نهایت طبقهبندی استانها بر ساخت و کیفیت مسکن روستایی با استفاده از روش تحلیل خوشهای K در SPSS انجام گرفت و خروجی به صورت نقشه در محیط GIS ترسیم شده است. نتایج نشان داد تفاوت و تمایز معناداری در نوع مصالح به کار رفته در مساکن روستایی کشور وجود دارد. به گونهای که درصد قابل ملاحظهای از این مساکن با مصالح آجر، آهن و سنگ که به نوعی موید داوم و کیفیت متوسط میباشد، ساخته شده است. به لحاظ توزیع فضایی – مکانی نیز میتوان گفت کیفیت ساخت مساکن روستایی در بخش عمدهای از استانهای کشور (24 استان) در سطح کم کیفیت، متوسط و مناسب قرار دارد. تنها سه استان مازندران، آذربایجان شرقی و کرمان از کیفیت عالی ساخت مساکن روستایی برخوردار هستند.
فرامرز خوش اخلاق، محمدامین حیدری،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
کانونهای کنترل جوّی هر منطقه متنوع هستند و شناخت چگونگی ارتباط و اثرات آنها با مولفههای جوی سطح زمین کمک شایانی به پیشیابی افتوخیزهای آبوهوایی مینماید. در این پژوهش ارتباط ناهنجاریهای فراگیر بارش غرب ایران با دو مولفه دما و فشار مراکز جوی (چرخندزایی) شرق و غرب مدیترانه در پنج تراز جوی (دریا، 925، 850، 500 و 300 هکتوپاسکال) دردوره آماری 2010-1961 مورد تحلیل و مدل سازی آماری به ترتیب به روشهای همبستگی پیرسون و وایازی چندمتغیره خطی قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده ارتباط و اثر مراکز کنش جوی شرق و غرب مدیترانه بر ناهنجاریهای بارشی غرب ایران بصورت وارون و در سطح معنی داری 95% میباشد. در این پژوهش شاخصهای آماری اختلاف دما و فشار استاندارد شده بین غرب و شرق مدیترانه به عنوان یکی از شاخصهای مهم در رابطه با تغییرات بارش منطقه غرب ایران شناسایی و ارائه شده است. بر اساس شاخصهای طراحی شده هرگاه اختلاف DT و یا DH مثبت باشد به معنای بالاتر بودن دما و یا فشار استانداردشده (Z) جوّ در قسمت غرب دریای مدیترانه نسبت به شرق آن و در نهایت ترسالی (ماهانه) در منطقه پژوهش است و هرگاه شاخص منفی باشد به معنای رخداد دوره خشک در غرب ایران است. همچنین در زمینه شاخصهای ارائه شده در ترازهای زیرین جوّ و به ویژه در مورد مولفه دما ارتباط معنیدار مستقیم و قوی با ناهنجاری بارش غرب ایران دیده شد. مدلسازی چندمتغیره شاخصهای ارائه شده در منطقه مدیترانه با استفاده از روش وایازی چندمتغیره، رابطه نسبتاً قوی را در این زمینه ارائه داد که مولفههای انتخابی این شاخص شامل اختلاف فشار تراز دریا، اختلاف دمای تراز 925 و 850 هکتوپاسکال در قسمت غرب نسبت به شرق مدیترانه است. همچنین بررسی عملکرد مدل وایازی با استفاده از دادههای واقعی صحت نسبی عملکرد مدل را تایید کرد.
یدالله بلیانی، محمد سلیقه، حسین عساکره، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
بارش از سرکش ترین عناصر اقلیمی به شمار می رود. بنابراین شناخت رفتار نوسانی آن از ضروریات برنامه ریزی محیطی (آگاهی از رفتار آشکار و نهان)، این متغیر کلیدی می باشد. الگوسازی روند و تکنیک تحلیل طیفی یکی از روش های مناسب جهت درک رفتار آشکار و نهان، برای استخراج و تحلیل نوسان های اقلیمی با طول موج های مختلف است.دراین راستا تکنیک تحلیل طیف اندازه ای از توزیع واریانس را در امتداد تمامی طول موج های ممکن سری زمانی به دست می دهد. در این پژوهش از آمار 37 ایستگاه حوضه های آبریز مند و حله(اعم از باران سنجی و سینوپتیک) از بدو تاسیس تا سال 2011میلای که حداقل 30 سال آمار داشتند، جهت بررسی و تحلیل چرخه های بارش سالانه بهره گرفته شده است. براین اساس،ابتدا الگوسازی در خانوداه چند جمله ایها برای شناسایی روند بارش سالانه(الگوی خطی یا سهمی) ایستگاهها در منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت.در ادامه نیز با استفاده از تکنیک تحلیل طیفی دوره نگارهای بارش سالانه با فاصله اطمینان 95 درصد برای هر یک از ایستگاههای منطقه مورد مطالعه برآورد و چرخه های معنی دار در طول سری های زمانی بارش حوضه استخراج گردید. بر پایه یافته های این پژوهش مشخص شد که درتمامی ایستگاههای حوضه، بارش سالانه دارای روند کاهشی می باشند، و در این میان 11 ایستگاه با توجه به معنی داری آماری از الگوی روند خطی و سهمی تبیعیت می نمایند، و حاکی از یک رفتار کاهشی در بارش سالانه ایستگاههای مورد مطالعه است.در ادامه نیز مشخص شد که با استفاد ه از تکنیک تحلیل طیفی چرخه های 3-2 ساله ، 10- 3 ساله و گاها چرخه های با دوره بازگشت 10ساله و بالاتر بر بارش حوضه حاکم می باشد. بطوری که میزان چرخه های 3-2ساله بصورت فضایی نیز در تمامی منطقه مورد مطلعه دارای بیشترین رخداد بازگشت بارش سالانه می باشند.
الهام قاسمی فر، محمد رضایی، فروزان عیسوند زیبایی،
دوره 15، شماره 39 - ( 10-1394 )
چکیده
مهدی دوستکامیان، فرشته محمدی بیگدلی، نواب کوهپایه ای،
دوره 15، شماره 39 - ( 10-1394 )
چکیده
مریم حسینی، محمد کریمی، محمد سعدی مسگری، مهدی حیدری،
دوره 16، شماره 40 - ( 3-1395 )
چکیده
در دهه های اخیر افزایش جمعیت و رشد شهر و شهرنشینی موجب افزایش اهمیت زمین و لزوم مدیریت کاربری آن شده است. نتایج رشد شهر در مسائل اجتماعی و محیطی مثل از بین رفتن زمینهای کشاورزی، رشد ناموزون شهرها و افزایش ترافیک دیده میشود. با توجه به پیچیدگی و پویایی محیط شهری و لزوم هدفمند نمودن تغییرات کاربری اراضی، تلفیق GIS و PSS در قالب سیستمهای حامی برنامهریزی مکانی (SPSS) اجتناب ناپذیر میباشد. هدف از انجام این تحقیق، توسعه یک سیستم حامی برنامه ریزی مکانی برای مدلسازی تغییر کاربری اراضی شهری (ULCMS) میباشد، به صورتی که برنامهریزان بتوانند به نحو مناسبی دانش کارشناسی را در قالب معیارها و وزنهای مورد نظر وارد کرده و تاثیر آنها را در نتایج کار ملاحظه نمایند. سیستم توسعه داده شده شامل ابزارهای ارزیابی تناسب زمین، محاسبه مساحت مورد نیاز کاربریها و تغییر کاربری اراضی میباشد. در این راستا، از مدلهای دسترسی، مدلهای همسایگی، روشهای تصمیمگیری چند معیاره، عملگرهای فازی، رگرسیون خطی، مدل ماکزیمم پتانسیل و بهینه سازی سلسله مراتبی استفاده شده است. ارزیابی عملی سیستم برای سنجش تغییر کاربریهای مسکونی، تجاری، صنعتی، زراعی و خدماتی برای سال 1395 و 1390 در شهر شیراز انجام گرفت. نتیجه این امر نشان میدهد که ULCMS به فهم بهتر کاربران، نمایش پیچیدگی سیستم کاربری اراضی و توسعه و بهبود استراتژیهای مدیریت کاربری اراضی کمک میکند تا تعادل بهتری بین گسترش شهری و حفاظت محیطی ایجاد کند.
محمد حسن یزدانی، علی سلطانی، حسین نظم فر، محمد امین عطار،
دوره 16، شماره 42 - ( 9-1395 )
چکیده
جدایی گزینی شهری موضوعی مهم در بسیاری از شهرهای جهان است و از مدتها قبل بسیاری از محققان به این مبحث توجه داشتهاند. جدایی گزینی شهری، تمرکز فقر و پیدایش طبقات پایین را به طرز شدیدی در پی دارد. انواع مختلفی از جدایی گزینی شهری از قبیل جدایی گزینی درآمدی و قومی- نژادی وجود دارد که وابسته به مکانیزمهای موجود در درون یک شهر است. بهمنظور برنامهریزی جامعهای بهتر، برنامه ریزان شهری نیازمند آگاهی از نحوهی اندازهگیری جدایی گزینی و تجزیهوتحلیل نتایج حاصل از آن هستند. روشهای متعدد سنجش جدایی گزینی شهری وجود دارد که به طرق مختلفی با هم متفاوتند. پژوهش حاضر پرکاربردترین شاخصهای سنجش جدایی گزینی مسکونی چند گروهی(8 شاخص) را با استفاده از نرمافزار تحلیلگر جداییگزینی در سطح شهر شیراز و میان پایگاههای مختلف اجتماعی- اقتصادی این شهر مورد مطالعه قرار داده است. جامعه آماری، کل محدوده کالبدی شهر شیراز به تفکیک بلوکهای آماری(451بلوک) در قالب نقشه در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی و خانوارهای ساکن در آن(416141 خانوار) میباشد. درمجموع نتایج پژوهش وقوع پدیده جدایی گزینی در شهر شیراز را به میزان متوسط به بالا و با مقادیر محاسبهشدهی 7177/0، 5785/0، 1 - 5474/0، 5407/0، 3969/0، 3759/0، 3613/0، 3375/0 برای هر یک از شاخصها مورد تایید قرار میدهد. از طرف دیگر بهکارگیری تحلیل لکههای داغ نرمافزار ArcGis در محدوده موردمطالعه نیز نشان میدهد بیشترین تجمع فضایی پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا(لکههای داغ) تقریباً در حوالی مرکز و ناحیه شمال غربی شهر، پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط در سمت غربی شهر و پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین نیز در سمت جنوب غربی شهر شیراز خوشهبندی شدهاند.
محسن حمیدیان پور، عباس مفیدی، محمد سلیقه، بهلول علیجانی،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده
در این مطالعه به منظور آشکارسازی نقش توپوگرافی بر ساختار باد سیستان، از مدل اقلیمی منطقه محدود RegCM4 استفاده شد. با بهره گیری از مدل، چهار تجربه متفاوت با تفکیک افقی 20 کیلومتر اجرا شد که در هر تجربه شرایط متفاوتی از ناهمواری ها در نظر گرفته شد. در تجربه نخست، ناهمواری ها به شکل واقعی مورد استفاده قرار گرفت. در سه تجربه دیگر، مدل به ترتیب با حذف کوههای خراسان جنوبی، حذف کوههای خراسان (جنوبی، رضوی و شمالی) و حذف تمامی کوه های شرق فلات ایران (کوه های خراسان و افغانستان) به اجرا در آمد. یافته ها بیانگر آن است که باد سیستان یک پدیده اقلیمی چندمقیاسه است که هم در مقیاس همدید و هم در مقیاس های متوسط و محلی قابل تحلیل می باشد. شبیه سازی ها، مبین آن است که، ناهمواریهای منطقه علاوه بر تاثیرگذاری بر جهت باد، بر شدت آن نیز تأثیرگذارند. در مقیاس همدید، شیب فشار بین سامانههای کمفشار پاکستان و پرفشار ترکمنستان منجر به شکل گیری یک جریان شمالی گسترده بر روی منطقه میگردد. در مقابل، واداشت های مکانیکی و گرمایشی حاصل از استقرار کوه ها، ویژگیهای مقیاس متوسط جریان هوا در ترازهای زیرین، بویژه شکل گیری و تداوم رودبادهای تراز زیرین را در مرزهای شرقی ایران رقم میزنند. نتایج مطالعه بیانگر آن است که، واداشت های مکانیکی ناشی از استقرار کوه ها، عامل اصلی تشکیل و تداوم دو هسته رودباد تراز زیرین یکی در حوالی دشت آتیشان و دیگری بر جانب شمالی دریاچه هامون (باد سیستان واقعی) می باشد. در این میان، شکل گیری و تداوم هسته رودباد بر جانب شمالی دریاچه هامون، بیش از همه، به واداشت های مکانیکی کوه های خراسان جنوبی وابسته است. بررسی گرمایش دررو نیز مبین آن است که، هستههای بیشینهی گرمایش و سرمایش از ناهمواریهای منطقه پیروی مینمایند، به طوری که با حذف کوه ها، ضمن حذف این هسته های گرمایی، ساختار محلی جریان در مرزهای شرقی کشور دچار تغییرات اساسی می گردد.
علیرضا عرب عامری، محمدحسین رامشت،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده
پسماندهای جامد شهری برآیند طبیعی فعالیت های انسانی می باشد و اگر برای این مشکل یک سیستم مدیریتی مناسب اتخاذ نگردد، ممکن است منجر به آلودگی محیطی و به خطر انداختن سلامت انسان ها گردد. در این پژوهش مناسب ترین مکان های انتخابی به منظور دفن پسماند در حوضه شاهرود-بسطام به عنوان منطقه مطالعاتی با استفاده از ادغام سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش های تصمیم گیری چند معیاره مشخص گردید. بدین منظور ۱۲ پارامتر موثر شامل طبقات ارتفاعی، تراکم آبراهه، تراکم گسل، تراکم سکونتگاهی، فاصله از جاده، انحنای سطح، لیتولوژی، شیب، دما، نوع خاک، کاربری اراضی و فاصله از مناطق حفاظت شده در محیط نرم افزار ArcGIS 10.1 تهیه گردید و یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره شامل تکنیک اولویت بندی بوسیله شباهت به راه حل ایده آل (TOPSIS) برای انتخاب مکان مناسب دفن پسماند اجرا گردید. برای تعیین وزن پارامترها از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی کارشناسی استفاده گردید. معیارهای سنگ شناسی، کاربری اراضی و شیب به ترتیب با کسب (۲۴/۰، ۱۸/۰، ۱۴/۰) امتیاز بیشترین تاثیر را در مکان گزینی دفن پسماند داشته اند. نتایج پژوهش نشان داد که پهنه دو به دلیل تراکم پایین آبراهه و گسل، فاصله مناسب از مناطق حفاظت شده، شیب، توپوگرافی و لیتولوژی مناسب کمترین فاصله اقلیدسی را با ایده آل مثبت (0۲۶/0)، بیشترین فاصله اقلیدسی را با ایده آل منفی (۲۲۸/0) و کمترین فاصله نسبی را با راه حل ایده آل (۸۹۴/0) بدست آورده است، در نتیجه بیشترین وزن و بالاترین ارجحیت را برای دفن پسماند به خود اختصاص داده است. نتایج حاصل از این تحقیق در رویکرد مدیریت سیستمی مناطق شهری می تواند مفید باشد.
بهروز محمدی یگانه، مهدی چراغی، فواد صمدی،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده
تحقیق حاضر به بررسی وضعیت کیفیت مسکن و سرزندگی روستایی و رابطه آنها با یکدیگر در منطقه موردمطالعه پرداخته است. روش تحقیق بهصورت توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای دهستان خاومیرآباد با 2737 خانوار بوده که انتخاب نمونهها با استفاده از روش تصادفی صورت گرفته و با بهرهگیری از فرمول نمونهگیری کوکران حجم نمونه برابر 290 خانوار بهدستآمده است. روش جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای و میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) است که پاسخهایی با طیف لیکرت پنج مقیاس تشکیلشده است. جهت تجزیهوتحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه از دو روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون T تک نمونهای، رگرسیون خطی و کای دو) استفادهشده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر پایین بودن سطح ابعاد اقتصادی (2.34) و سیاسی (2.97) سرزندگی و کیفیت مسکن کمتر از شرایط متوسط (2.74) است. این تفاوت در سطح آلفا 01/0 معنادار است و تفاوت آنها از مطلوبیت عددی نیز به شکل منفی ارزیابی و برآورد شده است. همچنین نتایج نشان میدهد که بیشترین اثرگذاری کیفیت مسکن بر روی بعد اجتماعی با ضریب بتای 570/0 و کمترین بر روی بعد اقتصادی با ضریب بتای 077/0 است.
کمال امیدوار، رضا ابراهیمی، محمد کیخسروی کیانی، قاسم لکزاشکور،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده
هدف از این پژوهش واکاوی اثر گرمایش جهانی بر تغییرات زمانی مکانی روند وشیب روند ماهانه دما در قلمرو ایران طی دهه های آینده(2050-2015) می باشد. داده های دمای روزانه شبیه سازی شده از پایگاه داده EH5OM و تحت سناریوA1B ، طی بازه زمانی(2050-2015) از موسسه ماکس پلانک آلمان استخراج شد. سپس داده های دمای روزانه با تفکیک مکانی27/0*27/0 درجه طول و عرض جغرافیایی که حدوداً نقاطی با ابعاد 30*30 کیلومتر مساحت ایران را پوشش می دهند توسط مدل اقلیم منطقه ای ریزمقیاس گردید. درنهایت آرایه ای به ابعاد 2140*13140 به دست آمد که سطرها بیانگر دمای روز و ستون ها ایستگاه ها می باشند. در نهایت روند وشیب روند میانگین دمای ماهانه طی دوره مورد مطالعه از طریق آزمون من کندال وشیب سن در نرم افزار متلب محاسبه و ماتریسی به ابعاد 13140*12 به دست آمد. نتایج بیانگر روند افزایشی دما در ماه های مارس، آوریل، می و ژوئن در بیش از 90 درصد از وسعت مناطق کشور است که گویای گرمتر شدن ایران درفصل بهار طی دهه های آتی است. افزایش دما در ماه های فصل زمستان و بهار دربخش های کوهستانی نیمه غربی کشور گرمتر شدن مناطق سرد ایران را در ماه های سرد سال گویا است . روند منفی دما در ماه های اکتبر و نوامبر نیز در بخش های شمالی کشور بیانگرسردتر شدن این مناطق از ایران درفصل پاییزاست . بیشترین شیب مثبت افزایش دما دربخش های شمال غرب به میزان 6-4 درجه درسال است .
محمد سلیقه، محمدحسین ناصرزاده، تهمینه چهره آرا ضیابری،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده
دراین پژوهش ارتباط بین شاخص های NCPI و CACO با بارشهای فراگیر پاییز سواحل خزر مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا از دو سری منبع داده، افرودیت و ایستگاهی استفاده گردید. روزهای که بیشتراز میانگین بلند مدت خود ایستگاه بارش داشتند و دربیش از60(آفرودیت) تا 75 درصد(ایستگاهی) منطقه در این روز بارش با شرط اول رخ داده بود. بعنوان روز بارش فراگیر انتخاب گردید . سپس داده های فشار سطح دریای این روزها ، استخراج و برای گروه بندی نقشه های آن، از تحلیل خوشه ای به روش وارد استفاده گردید. سپس از هر خوشه یک روز به عنوان نماینده آن خوشه، انتخاب شد و موردتحلیل سینوپتیک قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که در همه الگو ها یک پرفشار بر بالای خزر یا خود حضور دارد یا زبانه ی پرفشار بر روی خزر کشیده شده است،که موجب ایجاد جریانات به صورت شمالی شده و به دلیل ذاتا سرد خود در برخورد با دریای نسبتا گرم، به تدریج در حال حرکت به سمت جنوب رطوبت جذب کرده و ناپایدار می گردد . البته نباید این نکته را فراموش کرد که در الگوهای بررسی شده در هر سه الگو، عوامل دینامیکی در سطح بالا موضوع فوق را تشدید کرده و به ناپایداری کمک نموده و بارش فراگیر را ایجاد کرده اند. در ادامه، شاخص های پیوند از دور مذکور به صورت روزانه، استخراج شدند و سپس ارتباط آنها با بارش های فراگیر سواحل شمالی کشور مورد بررسی قرار گرفت که حاکی از ارتباط معنا دار سری زمانی این شاخص ها با سری زمانی فصل پاییز است، به گونه ای که NCPI با ایستگاه های مورد تحقیق ارتباط معنا دار مستقیم و CACO با آنها ارتباط معنا دار معکوس نشان می داد. از طرفی بررسی آنومالی شاخص ها در روزهای فاقد بارش و روزهای بارشی، با تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی آن توکی انجام، که نتیجه آن حاکی از آنومالی معنا دار شاخص ها در روزهای فاقد بارش و بارشی بود.
جلیل محمدی، علیرضا محمدی،
دوره 17، شماره 44 - ( 3-1396 )
چکیده
سرمایه اجتماعی با شامل شدن ارزشهایی چون اعتماد و مشارکت و همبستگی در پهنه سکونتی، مفهومی است که در فرآیند نوسازی شهری در دهههای اخیر اهمیتی ویژه یافته است. هدف این پژوهش سنجش میزان سرمایه اجتماعی و بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی با الگوی مداخلات کالبدی و انگیزه تداوم سکونت از یک سو و نوع و میزان رابطۀ میان سرمایه اجتماعی با افزایش مشارکت و سرعت در اجرای طرحهای نوسازی شهری می باشد. این تحقیق به شیوه پیمایشی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی انجام شده است. ابزار سنجش در این تحقیق پرسشنامه می باشد. با استفاده از منابع کتابخانهای به طرح مبانی نظری اقدام شده است. جامعه آماری کلیۀ ساکنان(سرپرستان خانوار) بافت فرسودۀ شهر زنجان به تعداد 46150 نفر است. نمونهگیری با روش چندمرحلهای و تصادفی انجام شده و تعداد نمونه با فرمول کوکران 330 نفر انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان داد که ساکنان بافت فرسودۀ شهر زنجان دارای میزان سرمایۀ اجتماعی بالاتر از حد متوسط، تقریباً در همه مؤلفههای آن هستند. همچنین معناداری بالای رابطۀ میان متغیرهای سرمایه اجتماعی، با نوسازی بافت فرسوده شهری را نشان می دهد. هنوز ساکنان بنا به عوامل مختلف از جمله: بی اعتمادی به بدنه مدیریت شهری، عدم تقویت و برنامه ریزی بر روی متغیرهای تأثیرگذار مورد نیاز با تردید و دودلی به مسئلۀ نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شهری مینگرند. که لزوم برنامهریزی در این حیطه را گوشزد مینماید.