63 نتیجه برای منطقه
لیلا قاسمی، فروه رحمانی، طاهره بیات،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
امروزه، شهرداری نهادی است که تأثیر عمدهای بر کیفیت زندگی شهروندان دارد. از اینرو رضایتمندی شهروندان یکی از مهمترین معیارهای سنجش عملکرد شهرداری است. احساس رضایت از محیط شهر و خدمات شهرداری موجب ایجاد حس مشارکت در اداره امور شهر و در نتیجه افزایش کیفیت خدمات شهری خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی میزان رضایتمندی شهروندان شهرداری تهران از عملکرد و میزان اهمیت خدماتی را که شهرداریها ارایه میدهند تهیه شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانهای، اسنادی و نیز میدانی (پرسشنامهای) بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنان منطقه 6 شهرداری تهران برابر با 237292 نفر تشکیل میدادند حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده و به منظور بالا بردن ضریب اطمینان حجم نمونه 420 نفر در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده شده است. روشهای آماری مورد استفاده در این تحقیق روشهای آماری همبستگی کندال، کروسکال والیس و آزمون t-test است. نتایج یافتهها حاکی از آن است که میزان رضایت شهروندان از کیفیت خدمات، و نحوه اطلاع رسانی شهرداری پایینتر از حد بوده، اما از نحوه برخورد مسئولین، کارمندان و کارکنان، میزان رضایت در حد متوسط میباشد. بین وظایف عمرانی- فنی، خدماتی و اجتماعی- فرهنگی شهرداریها از دیدگاه شهروندان منطقه مورد مطالعه از نظر میزان اهمیت اختلاف معناداری وجود دارد به گونهای که وظایف خدماتی شهرداری دارای بیشترین اهمیت میباشد.
حامد بهزادی پور، زهره داودپور، حسین ذبیحی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
ساختمان های بلند مرتبه به واسطه تشخیص پذیر بودن در زمینه خود، نقش موثری بر ادراک و شکل گیری تصویر ذهنی شهروندان از شهر دارد. پژوهش حاضر به بررسی ادراک محیطی شهروندان در ابعاد تفسیری، احساسی، شناختی و ارزشگذاری در میان ساختمان های بلند مرتبه منطقه 22 شهر تهران می پردازد و تاکید آن بر وجوه فرمی، عملکردی و معنایی این ساختمان ها بر ادراک شهروندان است. سامانه جستجو مد نظر این پژوهش تفسیری- ساختارگرا و از روش تحلیل محتوای متن در بخش نظری و روش پیمایشی مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری شامل100 نفر از میان ساکنین و غیرساکنین منطقه به روش تصادفی انتخاب و پرسشنامه ای شامل سوالات باز و بسته بر اساس طیف لیکرت بین آنها توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار SPSS بوده و از آزمون های همبستگی پیرسون و آزمون تی تک نمونه ای جهت ارزیابی رابطه بین مولفه های کالبدی و معنایی در ادراک ساختمان های بلند مرتبه و تعیین میزان اهمیت آنها استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که «نقش زیبایی فرم و شکل ساختمان های بلند مرتبه» و « میزان همخوانی ارتفاع با محیط پیرامون» در اولویت های اول و دوم تاثیرگذاری بر میزان ادراک محیطی در میان مولفه های کالبدی و «نقش خوانایی و مسیریابی» به عنوان عاملی موثر در میان مولفه های معنایی در ادراک ساختمان های بلند مرتبه بوده است که بیشتر بر اساس ادراک احساسی و شناختی بوده و ابعاد تفسیری و ارزشگذاری ادراک کمتر مورد اشاره شهروندان قرار دارد.
بدیل سنچولی، مریم کریمیان بستانی، معصومه حافظ رضازاده،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
از آنجایی که ایجاد و توسعه شهرهای جدید به عنوان یکی از سیاستهای مطرح در آمایش سرزمین در دهههای اخیر مطرح بوده است، برنامهریزی و طراحی شهر جدید در راستایی توسعه منطقهای سواحل مکران ضروری میباشد. لذا در این راستا هدف پژوهش حاضر، تحلیل آمایشی رویکردهای برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس در راستایی توسعه منطقهای سواحل مکران، میباشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی، و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی میباشد. مطالعات نظری با استفاده روش اسنادی، و دادهها و اطلاعات پژوهش با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان، مدیران، اساتید دانشگاه و افراد صاحب نظر میباشد. که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 183 کارشناس به عنوان حجم نمونه تعیین شد. برای تحلیل متغیرها و رویکردهای مورد نظر تحقیق ، ابتدا با استفاده از روش مصاحبه و بحثهای تعاملی با کارشناسان و متخصصان به عنوان نمونه آماری تحقیق، هر یک از رویکردهای برنامهریزی شهرهای جدید مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمونهای توصیفی، آزمون همبستگی اسپیرمن و مدل تحلیل سلسه مراتبی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که خروج منطقه از محرومیت و آسیب پذیری، ایجاد قطب علمی و آموزشی در منطقه، و طراحی شهری نوین و هوشمند برای ایجاد شهر پایدار مهمترین رویکردهای تبیین کننده برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس بودهاند. همچنین بین رویکردهای برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس و توسعه منطقهای سواحل مکران ارتباط معنادار و مثبتی وجود داشته و در این بین متغیر سرمایهگذاری در سواحل مکران بالاترین ارتباط را با توسعه منطقهای در منطقه مورد مطالعه را داشته است.
حسین خراشادی زاده، محمد سلیمانی مهرنجانی، سیمین تولایی، رضا خیرالدین، قهرمان عبدلی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
بر پایه انگاره ها و پیش فرض های گفتمان «نومنطقهگرایی شهری» میان «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» نظام شهری یک منطقه کلانشهری، رابطه تنگاتنگی وجود دارد و حل مسائل موجود در یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست؛ زیرا آنها میتوانند هم در جهت تقویت و حمایت مثبت یکدیگر عمل نمایند و یا در جهت تضعیف و تبدیل به مانعی در برابر یکدیگر باشند؛ بنابراین آنچه تحت عنوان مسئله دست یابی به تعادل و یکپارچگی در ساختار فضایی و نظام عملکردی یک منطقه کلانشهری مطرح است، بدون شناخت ماهیت و روابط بین این دو امکانپذیر نیست.بررسی های تحقیق نشان می دهد، «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» منطقه کلانشهری تهران در طی دهه های اخیر نتوانسته است در جهت حمایت از یکدیگر و کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه حرکت کند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده در چارچوب این تحقیق می توان گفت؛ «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضایی» منطقه کلانشهری در طی دهه های مورد مطالعه(1345-1390) نه تنها با کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه همراه نبوده بلکه به سمت تضعیف تعادل فضایی نیز پیش رفته است.هرچند این تضعیف تعادل فضایی با شتاب کاهنده در حال حرکت است.از جمله دلالت های راهبردی چنین نتیجه ای این است که مسئله آینده منطقه کلانشهری تهران بیشتر معطوف به کانون های جمعیتی پیرامونی و ارتقاء سطح عملکردی خود شهر تهران به منظور پذیرش وظایف و نقش های فراملی و ایجاد فرصت ها و امکان های جایگزین برای نقش ها و وظایفی است که در آینده به پیرامون خود واگذار می کند. درست همان گونه که در طی سال های گذشته به تدریج بخش صنعت را به پیرامون خود واگذار و به جای آن بر خدمات تمرکز داشته است، در آینده نیز به نظر می رسد نیازمند واگذاری بخش خدمات به حوزه پیرامونی و در مقابل پذیرش بخش چهارم اقتصاد(اقتصاد اطلاعاتی و ارتباطی و فرهنگی) خواهد بود.
نبی مرادپور، کرامت الله زیاری،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
تحلیل فضایی جرایم در ساعات مختلف روز، روزهای هفته، ماه و فصلهای مختلف راهکاری موثر برای کنترل و پیشگیری از جرایم شهری است. این تحلیل ها به مدریت شهری و سایر مسئولان ایمنی شهر از جمله مسئولان قضایی و انتظامی این امکان را می دهد که با اقدامات پیشگیرانه، تصمیمات لازم را برای از بین بردن و یا کاهش اثرات این عوامل در سطح شهر اتخاذ نمایند. هدف از این پژوهش بررسی تحلیل فضایی جرایم سرقت به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و فصلی در منطقه 12 کلانشهر تهران می باشد. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی است. جامع آماری پژوهش شامل اطلاعات بلوکهای آماری سال 1390 در سطح محلات منطقه 12 شهر تهران و جرایم ارتکابی مرتبط با سرقت سال 1389 است. مهم ترین آزمون های آماری مورد استفاده آزمون مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار بوده است و از بین آزمون های خوشه بندی، شاخص نزدیک ترین همسایه برای شناسایی کانون های جرم خیز به کار گرفته شده است. نتایج حاص از این تحقیق بیانگر آن است که از 446 فقره جرم مرتبط با سرقت، محلات فردوسی – لاله زار و بهارستان سعدی بیشترین جرایم و محلات کوثر و مختاری کمترین جرایم را به خود اختصاص دادهاند. الگوی توزیع جرایم در منطقه 12 به صورت خوشه ای میباشد و مهم ترین کانونهای جرم خیز در فواصل دروازه شمیران، ایران، بهارستان – سعدی، فردوسی –لاله زار، ارگ پامنار، امام زاده یحیی و آبشار شکل گرفته است. همچنین تحلیل فضایی جرایم سرقت بیانگر آن است که جهت و کشیدگی جرایم سرقت در ساعات مختلف روز، روزهای هفته و به صورت ماهانه متفاوت میباشد.
علیرضا وثوقی امیری، روژین مرزی، مهسا بشتام، کیارش پور هژیر اردستانی، سیده سپیده قلمرو،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف تبیین زمینه ها و تاثیرات سازمان هایی نظیر شهرداری بر مدیریت کاربری زمین در منطقه 6 شهر تهران انجام شده است تا چگونگی تعیین و تغییر الگوهای کاربری زمین در اسناد و عوامل زمینهای موثر بر آنها را روشن سازد. از آنجائیکه رویکرد پژوهش کیفی و نوع آن مسألهمحور بود، با روش تاثیر ارگان ها و محتوای اسناد شامل طرحهای کاربری زمین شهر تهران استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان دادهاند که مدیریت کاربری زمین در شهر تهران با تعارض هایی در پهنه های فعالیت که در آنها کنشگران خصوصی و غیررسمی نقش مهمی ایفا می کنند و طی دهه های اخیر شاهد تغییرات چشم گیری در این زمینه بوده ایم و هشت عامل اصلی شامل عامل اقتصاد سیاسی ملی و محلی ، عامل ضعف در نظام درآمدی مدیریت کاربری زمین ، عامل ضعف در نظام فنی مدیریت کاربری زمین ، عامل نهادینه نشدن منافع عمومی در بخش عمومی ، عامل ضعف در نظام قانونی مدیریت کاربری زمین ، عامل بخشی نگری در مدیریت کاربری زمین ، عامل فقدان در نظام مشارکتی و عامل فقدان در بخش نظارتی نیز به عنوان عوامل موثر بر بروز این تعارضها در نظام مدیریت کاربری زمین در شهر تهران شناسائی شدهاند و همچنین کنشگران اصلی در سه دسته اصلی کنشگر رسمی و دولتی، کنشگر غیررسمی و شبه دولتی و کنشگر خصوصی دستهبندی گردیدهاند. در نهایت به بررسیتغییر روند تغییر کاربری در منطقه6 شهر تهران پرداخته شده و چالش ها و فرصت های آن ارائه میگردد. روش پژوهش حاضر به صورت تحلیلی و به کمک اس پی اس اس و روش تی تست میباشد.
مهدی سالمی، سیدعلی جوزی، سعید ملماسی، سحر رضایان، رضا بسیطی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
مهم ترین بخشی که باید به آن توجه شود تعیین ظرفیت برد مناطق حفاظت شده می باشد، زیرا این مناطق توانایی پذیرش تعداد بالای گردشگر دارد، بنابراین در صورتی که این مناطق برنامه ریزی دقیق تری انجام نشود تعداد گردشگران از حد ظرفیت برد منطقه بیشتر می شود و منجر به ایجاد ناپایداری و تخریب این مناطق می شود به همین دلیل آگاهی از وضعیت ظرفیت برد منطقه کمک زیادی درکنترل آسیب خواهد نمود. هدف این پژوهش تعیین توان و پهنه بندی ظرفیت برد اجتماعی و فرهنگی در جهت توسعه کاربری گردشگری طبیعت در منطقه حفاظت شده کرخه می باشد، بدین منظور درگام نخست پتانسیل منطقه تعیین شد و جهت محاسبه ظرفیت برد اجتماعی و فرهنگی، پس از شناسایی فشارهای اجتماعی و فرهنگی با استفاده از مدل مفهومی PSR، درصد محدودیت فشارهای اجتماعی و فرهنگی مورد محاسبه قرارگرفتند و با اعمال درصد محدودیت فشارها و اهمیت نسبی با استفاده از مدلANP هریک از آنها پس از درجه بندی لایه ها با استفاده از تکنیک WLC و مدل Builder در نرم افزار Arc GIS10.5رویهم گذاری شدند و پهنه ظرفیت برد اجتماعی و فرهنگی جهت توسعه کاربری گردشگری طبیعت تعیین شد. نتایج حاصل بیانگر این مطلب است که 50 درصد از سطح منطقه دارای ظرفیت برد بالا ، 33 درصد از سطح منطقه دارای ظرفیت برد متوسط و17 درصد از سطح منطقه دارای ظرفیت برد کم است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پهنه ظرفیت برد کم در بخش مرکزی منطقه برخورداراست، درپایان بر مبنای یافته ها پیشنهادهایی به منظور بالا بردن ظرفیت برد منطقه ارائه شده اند.
ابوالفضل معرفی، آرش صدری، هادی غلامی نورآباد، بهزاد سعیدی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
راهبرد توسعه خوشه ای
[1]، از جمله الگوهای موفق سازماندهی واحدهای کسب و کار کوچک و متوسط
[2] است که بیش از سه دهه در کشورهای مختلف، بیشترین موفقیت را در توسعه منطقه ای به همراه آورده است. این راهبرد در جهت تقویت توان رقابتی و ابزاری جهت ارتقاء رقابت پذیری در دهه 1990 توسط توسط مایکل پورتر مطرح گردید. محققان توسعه سرزمینی معتقدند شکل گیری خوشه های گردشگری، استعداد رقابت پذیری را ارتقا بخشیده و در بهبود مزیت های رقابتی و توسعه منطقه ای موثر است. از این رو دست یابی به مزایای رقابتی، خوشه های گردشگری را به یک نقطه کانونی توجه علمی و سیاست گذاری تبدیل کرده است. با این توضیحات هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل نقش خوشه های گردشگری بر توسعه رقابت پذیری منطقه ای و با این فرضیه که به نظر می رسد هر چه شدت روابط در خوشه های گردشگری بالاتر رود، رقابت پذیری منطقه ای هم افزایش می یابد، می باشد. روش تحقیق، از نوع توصیفی-تحلیلی است و از پرسش نامه جهت جمع آوری داده ها استفاده گردیده است که پس از تایید روایی و پایایی، داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار های
spss و
lisrel مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق ارتباط بین افزایش شدت روابط در خوشه های گردشگری با افزایش رقابت پذیری منطقه ای تایید می نماید. همچنین عوامل موثر بر توسعه و تحریک رقابت پذیری منطقه ای را به ترتیب درجه تأثیر در قالب 4 عامل:1) روابط اجتماعی؛ 2) روابط مکانی جغرافیایی؛3) روابط اقتصادی و 4) روابط نهادی- سازمانی معرفی می کند.
غلامرضا جلیز، کریم حسین زاده دلیر، حسین نظم فر،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
توسعه میان افزا فرایند توسعه و باز استفاده قطعات یا بخشهای خالی یا بلااستفاده در میان نواحی موجود شهری که قبلاً توسعهیافته است. توسعه میان افزا که شاید بتوان آن را سادهترین تعبیر از توسعه درونزا دانست، با تأکید بر زمینهای خالی و رها شده درونشهری، سعی دارد توسعه را بر روی این اراضی بارگذاری نماید. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی در توسعه میان افزا با تأکید بر منطقه 8 شهرداری تبریز و بهرهگیری از روشهای آماری- فضایی به این موضوع پرداخته است. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی میباشد. روششناسی این تحقیق مبتنی بر رویکردهای کمی- فضایی است. روش تحقیق به کار گرفتهشده در این تحقیق توصیفی – تحلیلی با استفاده از روشهای اسنادی- کتابخانهای است. در بخش تحلیلی با در نظر گرفتن شاخصها و ملاحظات توسعه میانافزا در قالب 15 شاخص هدف، بهصورت موردی به بررسی و امکانسنجی توسعه میان افزا در منطقه8 شهرداری تبریز پرداختهشده است. بهمنظور بررسی و تحلیل نقش راهبردی توسعه میان افزا در بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری محور تاریخی- فرهنگی کلانشهر تبریز از نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل توابع همپوشانی (Overlay) از نوع همپوشانی وزندار (Weighted Overlay) و FAHP بهرهگیری شده است. نبود مدیریت و برنامهریزی دقیق برای احیاء و نوسازی این منطقه با تأکید بر استفاده از رویکرد توسعه میان افزا مهمترین آفت در ارتباط با موضوع بازآفرینی این بخش از شهر تبریز می باشد. نتایج پژوهش حاضر در قالب 3 اولویت توسعهای و همچنین محدودههای غیرمجاز توسعه، بهصورت نقشه مورداشاره قرارگرفته است.
المیرا عظیمی مهرورز، حسین مبری، مریم فرزادمنش،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
بروز انواع نابرابریها،فقر گسترده، سو تغذیه و... نمونههایی از آثار سو رشد شهرنشینی بود. به همین دلیل توجه بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران به مفهوم کیفیت زندگی معطوف شد تا از این طریق تلاش هایی در راستای ارتقای شرایط زندگی و بهبود بخشیدن به بعد کیفی زندگی بشر صورت گیرد. بسیاری از مطالعات نشان میدهد، رضایت مندی از ابعاد و ویژگیهای مختلف محله، بر کیفیت زندگی ساکنان تاثیرگذار است. با توجه به این که رضایتمندی از زندگی، یعنی رضایتمندی همه جانبه از تمامی بخش های زندگی، چنانچه این نوع از رضایتمندی در میان ساکنین شکل نگیرد، معضلات جدی تری نظیر مهاجرت های درون شهری، تضاد های شدید طبقاتی و مسأله بالاشهر و پایین شهری صورت می پذیرد. بنابراین شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی سکونتی در هر محله که مطابق با خواسته های ساکنین آن محله نیز باشد، یکی از اصلی ترین اهداف برنامه ریزان شهری به منظور افزایش رضایتمندی سکونتی است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تعلق مکانی و کیفیت محیطی در ارتقا رضایتمندی شهروندان از محلات به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی،حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 315 نفر برآورد گردید. به منظور آزمون فرضیات مطرح شده در این پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است حس تعلق مکانی و کیفیت محیط بر میزان رضایتمندی ساکنان از محله تاثیر معناداری دارد.
نازلی پاکرو، میرسعید موسوی،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
شهرها محل تجمع سرمایه های مادی و معنوی بشریت به شمار میرود که از اهمیت بالایی برخوردار است. این نوع از سکونتگاهها با جای دادن بیش از 50 درصد جمعیت جهان در خود، در سالهای اخیر اهمیتی بیش از پیش یافته و برای حفظ اصولی و مدیریت پایدار آن انواع برنامهریزیها مدنظر قرار گرفته است. یکی از این برنامهریزیها تابآورسازی شهرها بوده است. تابآورسازی در برابر تهدیدات و خطراتی احتمالی که درصورت بروز، آنرا تحت تأثیرات سوئی قرار میدهد. مفهوم تابآوری در ابعاد و سطوح مختلفی مورد طرح و بحث قرار گرفته است که در این پژوهش بر ابعاد کالبدی تابآوری در شهرها تأکید میشود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تابآوری منطقه 1 شهر تبریز در برابر زلزله میباشد که با استفاده از مدل Fuzzy AHP به تحلیل این امر پرداخته شده است. 8 معیار شامل؛ فاصله از مراکز امدادی، فاصله از مراکز آسیبزا، مصالح ابنیه، کیفیت ابنیه، عمربنا، فاصله از شبکه راهها، فاصله از فضاهای سبز و باز و فاصله از گسل پایه تحلیل قرار گرفته است. بعد از تهیه لایه مربوط به هر معیار، با استفاده از توابع فازی سازی، لایههای فازی استخراج شده است. با استفاده از عملگرهای SUM,AND,GUMMA لایههای نهایی تهیه شدند که با ارزیابی انجام گرفته از طریق ابزار Band Collection Statistics ، لایه گامای 9/0 به عنوان بهترین خروجی انتخاب گردید. نتایج نشاندهنده این است که در سناریوی گامای 9/0 در محدوده مورد مطالعه، حدود 26% از محدوده تابآوری خیلی کم و کمی دارند. در مقابل بیش از 22% تاب آوری متوسط و 51 درصد از محدوده، تابآوری زیاد و خیلی زیاد را دارا می باشد.
الهه ذوقی حسینی، داراب دیبا، حامد کامل نیا، مصطفی مختاباد،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
چکیده
حس ذاتی تعامل با منطقه نشانه حساسیت زیستمحیطی است که در قرن بیست و یکم بسیار حیاتی است. امروزه اجتنابناپذیر است که منطقهگرایی میبایست در گفتمان بزرگتری از معماری قرار داده شود و بحث و مناظره در مورد نقش کاربست معماری سبز منطقهای به عنوان یکی از عوامل هویت فرهنگی و حس مکان مورد ترویج قرار گیرد. پژوهش حاضر استدلال میکند که معماری منطقهگرا وارد مرحله جدیدی از روند تکاملی خود شده است که همانا منطقهگرایی پایدار میباشد. در این دیدگاه، مناطق را باید از لحاظ منابع منحصر به فرد و محدودیتهای خاص خود تعریف کرد. به جای اینکه تحت تأثیر جهانیشدن باشیم، مناطق باید در یک سیستم تعاملی جهانی و منطقهای از وابستگیهای متقابل پیچیده که فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی و مهمتر از همه اکولوژیک هستند، تبعیت کنند. لذا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر منطق استدلال استقرایی، از دادههای متنی و تجارب معماری ذکر شده در پژوهش، حرکت و با بیرون کشیدن مفاهیم مستتر در آن، به تدریج به سطوح انتزاعیتری از منطقهگرایی پایدار دست خواهیم یافت. مضاف بر آن با استفاده از جدیدترین آثار معماری منتخب توسط موسسات بینالمللی و جوایز و مسابقات، مصادیق مروری منطقهگرایی پایدار را بسط میدهیم. دستیابی به یک مدل یا چارچوب نظری که نظمهای نهفته و الگوهای تکرارشونده در معماری منطقهگرا و معماری پایدار را نشان دهد، میتواند پایانبخش تحقیق باشد.
فریبا اسفندیاری درآباد، مرتضی قراچورلو،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
با توجه به آثار و پیامدهای منفی برخاسته از پدیده فرسایش و رسوبدهی در حوضههای آبریز، تحقیق حاضر با هدف تخمین و تعیین تغییرات مکانی رسوبدهی در حوضه آبریز قرهسو واقع در استان اردبیل انجام شد. در این راستا استفاده از مقیاس زمانی ماهانه در جهت تهیه منحنیهای سنجه برآورد رسوب به عنوان اساس کار قرار گرفت. تهیه منحنیهای سنجه رسوب ماهانه بر اساس دادههای نمونه دبی جریان و دبی رسوب متناظر آن در 19 ایستگاه هیدرومتری واقع در سطح حوضه طی دوره آماری 14 ساله (سالهای آبی 1381- 1394) صورت گرفت. تمامی تحلیلهای اماری در محیط نرمافزار آماری SPSS انجام شد. همچنین نمایش تغییرات فضایی میزان رسوبدهی در سطح حوضه از طریق قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) میسر گردید. نتایج آزمون روابط رگرسیونی مابین دبی جریان و دبی رسوب حاکی از وجود روابط نزدیک و معنیداری در مقیاس زمانی ماهانه داشت. تعمیم منطقهای این روابط برای کل حوضه نشان داد که اختلاف فصلی مشهود بوده و بالاترین و پایینترین ضریب تعیین به ترتیب به ماههای اردیبهشت (برابر با 74/0) و مرداد (برابر با 55/0) تعلق یافت. همچنین وقوع بیشترین انتقال رسوب در فصل بهار و کمترین آن در فصل تابستان مشهود بوده و اشاره به نوع رژیم بارش- رواناب حاکم بر حوضه قرهسو داشت. به لحاظ مجموع سالانه رسوبدهی، ایستگاه یامچی با 3970 تن در سال، بالاترین و ایستگاه ننهکران با با 66 تن در سال، پایینترین میزان رسوبدهی را در بین 19 ایستگاه حوضه قرهسو به خود اختصاص داد. نظر به کلاس رسوبدهی بالای ایستگاههای واقع در زیرحوضههای بالیخلی و خیاو، توصیه گردید که توجه ویژهای به حفاظت و تقویت ارکان آب و خاک و تخفیف نیروهای پیشبرنده فرسایش و تولید رسوب در حوضههای مذکور گردد.
مهدی رازجویان، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
در شهر سرخرود گسترش جریانهای گردشگری با برنامهریزی نامناسب و ضعف زیرساختها و مدیریت گردشگری اثرات منفی زیادی از لحاظ زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی داشته است. هدف از پژوهش حاضر مدیریت یکپارچه منطقه ساحلی سرخرود با رویکرد توسعه گردشگری می باشد. تحقیق روش، توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری دادههای تحقیق در رابطه با مبانی نظری پژوهش، شناخت و تحلیل دادهها اسنادی و کتابخانهای و در رابطه با بررسی نمونه مورد مطالعه، مطالعات میدانی میباشد. جهت جمع آوری اطلاعات میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که میان نمونه تصادفی از متخصصان شهری به تعداد 20 نفر توزیع گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل دادههای پرسشنامه از نرم افزار Exoert Choice استفاده شده است. جهت وزندهی و رتبهبندی معیارها در وضع موجود شهر روش تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده گردیده است. همچنین برای بررسی رابطه میان گردشگری و مؤلفههای اقتصادی و محیطی، پرسشنامهای میان متخصصان و شهروندان سرخرود توزیع گردید و یافتههای حاصل از آن با استفاده از آزمون تاو کندال bو همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج یافتهها بیانگر آن است که از دیدگاه نیمی از مسئولین و کارشناسان دولتی، گسترش صنعت گردشگری از یک سو سبب رونق اقتصادی منطقه و از سوی دیگر سبب کاهش امنیت منطقه و آلودگی محیطزیست است. بنابراین در شرایط کنونی انگیزشی برای گسترش صنعت توریسم برای مدیران دولتی وجود ندارد؛ بدین صورت که برای جلوگیری از خلاءها و انجام فعالیتهای موازی، ارائه خدمات به گردشگران توسعه پایدار گردشگری نیازمند یکپارچگی مدیریت گردشگری و برنامهریزی مداوم در قالب سازمانیافته، مشارکتی و مردمی است.
شهلا قاسمی، رضا برنا، فریده اسدیان،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
در طول تاریخ بشریت انسان همیشه با تلاش و کوششهای خود برای رسیدن به آسایش و رفاه خود بارها همه سختیها را تحمل کرده تا اینکه راهی برای رسیدن به آسایش خود را فراهم کند. از دیدگاه اقلیم، بیشترین تأثیر را عناصر دما، بارش ، رطوبت وتابش خورشید و باد بر احساس آرامش یا عدم آرامش میتوانند داشته باشند که با توجه به شرایط اقلیمی در مناطق مختلف انتخاب نوع وتاثیر این عناصر بر افراد نیز متفاوت می باشد. هدف از این مطالعه بررسی و شناسایی منطقه آسایش اقلیم میباشد. برای این منظور دادههای دما، بارش و رطوبت برای استان خوزستان از پایگاه داده ای شبکه اسفزاری طی دوره آماری 1965 تا 2014 استخراج گردیده است.دراین رویه ابتدا براساس توزیع احتمال شرطی حالت های مختلف دما، بارش و رطوبت برای منطقه با عدم آسایش اقلیمی طرح شده است در این مطالعه به شناسایی مناطق آسایش اقلیمی استان خوزستان به کمک تحلیلهای چند متغیره (تحلیل خوشهای و تحلیل ممیزی) والگوی خودهمبستگی فضایی (شاخص فضایی هات اسپات و شاخص فضایی موران) با تاکید بر معماری پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که براساس تحلیل چند متغیره و تحلیلهای فضایی منطقه آسایش اقلیم بیشتر بخش های شمالی و شرقی استان خوزستان را در بر گرفته است با این وجود نواحی آسایش اقلیمی شناسایی شده به روش فضایی کمی محدودتر بوده است. همچنین نتایج حاصل از هر دو روش چند متغیره و تحلیل الگوی خودهمبستگی فضایی نشان داد که مساحت تحت پوشش آسایش اقلیم به سمت دوره های اخیر از روند کاهشی قابل توجهی برخوردار بوده است که این روند کاهش در تحلیل های خوشه ای ( از 60/23 درصد در دوره ی اول به 60/17 درصد در دوره ی پنجم )و ممیزی( از 97/26 درصد در دوره ی اول به 98/14 درصد دردوره ی پنجم )قابل توجه بوده است.
محمد دوست حسینی، وحید بیگدلی راد، مریم معینی فر،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
منطقه خلاق شهری باید توانایی حمایت از اقتصاد منطقه شهری ، حمل و نقل هوشمند ، بازآوری مدیریت و بهبود عملکرد زیست محیطی را داشته باشد و زمینه های تحقق سرمایه اجتماعی در جهت تحقق شاخص های سرمایه اجتماعی فراهم سازد. مقاله ی حاضر با هدف شناسایی عوامل تحقق ِ الگوی منطقه خلاق شهری از منظر سرمایه اجتماعی نمونه موردی : منطقه 11 تهران در دستور کار قرار گرفته است.روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و بعد از مراجعه به منابع کتابخانه ای به بررسی ایده ها ، دیدگاه ها و نظریات مرتبط و مفاهیم و دیدگاه ها و پیشینه ی تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نمونه آماری شامل جامعه ی دانشگاهی و متخصصان شهری شاغل در مراکز علمی: برای بررسی نظرات و دیدگاه های جامعه ی دانشگاهی و متخصصان شهری شاغل در مراکز علمی مصاحبه ی تخصصی و عمومی از ابزار پرسشنامه استفاده شد . در همین راستا جهت پاسخ به سئوال ها و دست یابی به اهداف تحقیق و تحلیل نتایج پرسشنامهها از نرمافزار SPSSو اکسل استفاده شد.نتایج تحقیق نشان می دهد شاخص های میزان شرکت در انتخابات ، میزان حضور در جلسات مربوط به امور منطقه و اهداف خلاقانه ، میزان اعتماد به نهادها در سطوح مختلف ،میزان اطلاع یابی درباره امورمحلی و ملی و استعداد یابی, میزان احساس تأثیرگذاری بر رویدادها بیشترین امتیاز را کسب کرده اند و مقادیرویژه هریک از عوامل شش گانه ،بالاتر از مقدار 1 بوده است و بررسی ها نشان می دهد که واریانس تجمعی تبیین شده توسط عوامل مربوطه در نمونه مطالعاتی در حدود 69.879 است که عوامل مربوطه گویای تبیین تدوین الگوی منطقه خلاق شهری در منطقه یازده شهر تهران بوده و 70 درصد مقدار تحقق الگو برمبنای رویکرد سرمایه اجتماعی را بیانگر است.
مجید رجبی جورشری، طوبی امیر عضدی، رحیم سرور، جمیله توکلی نیا،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
کیفیت زندگی از مهمترین مقوله های دنیای امروزاست که برنامه ریزی شهری رابرآن داشته است تابه جستجوی شاخص های جدید و کاربردی برای ارتقاء کیفیت زندگی بپردازد و برای حل این مسئله راهکارهایی مانند شهر هوشمند، شهرپایدارو.... را هدف قرارداده است.بدین منظور این تحقیق در پی بررسی نقش کیفیت زندگی درتحقق شهرهوشمنداست.این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روش تحلیلی -کاربردی مبتنی بر استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری در کنار مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به هدف واکاوی راهبرد بهینه در ارتباط با کیفیت زندگی و ارتباط آن با شهرهای هوشمند به تحقیق پرداخته است. جامعه آماری درمرحله اول 200 نفر از ساکنین و شاغلین محدوده مورد نظربوده و در مرحله دوم یعنی تحلیل آماراستنباطی (مدل یابی معادلات ساختاری)از نظرات کارشناسان و مهندسین مشاور منطقه 2 برای تعیین وضعیت برخی از متغیرهای تخصصی تر استفاده شده است. نتایج نشان داد مهمترین شاخص شهر هوشمند مردم و زندگی هوشمند است و کمترین تاثیر را حکمروایی هوشمند در تحقق این امر را دارد و مهمترین شاخص کیفیت زندگی شهری کیفیت اقتصادی بوده وکمترین تاثیر را شاخص کیفیت کالبدی به خود اختصاص داده است. در نهایت بار عاملی متغیرکیفیت زندگی نشان دهنده تاثیر قوی و تعیین کننده آن در تحقق شهر هوشمند می باشد. همینطور این رابطه دو سویه بوده و شهرهوشمند به نوبه خود تاثیری با شدت کمتر بر ارتقاء کیفیت زندگی دارد.
مریم رحمانی لشگری، علیرضا استعلاجی، آزیتا رجبی، مجید ولی شریعت پناهی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
پایداری اجتماعی امروزه بهعنوان مهمترین بعد توسعه پایدار، جایگاه مهمی در برنامهریزیهای شهری دارد و پیوسته با افزایش مشکلات اجتماعی و واگرایی بین محلات از نظر انجام و مشارکت، بر اهمیت آن در برنامهریزیها افزوده می شود. از این رو این امر نیاز به بررسی های بیشتری در مطالعات شهری دارد. این پژوهش بهمنظور بررسی نقش مشارکت اجتماعی در توسعه پایداری اجتماعی محلات انجام شده است. برای این منظور میزان تاثیر معناداری این دو متغیر، مورد سنجش قرار گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی میباشد جمعآوری داده ها به روش کتابخانهای و میدانی بوده است. جامعه آماری پژوهش از گروه خبرگان تشکیل شده است که به روش در دسترس 20 نفر بهعنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسش نامهای که براساس مبانی نظری و مطالعات انجام شده در مقیاس پنج درجهای لیکرت طراحی شده، می باشد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از معادلات ساختاری و به کمک نرمافزار ایموس انجام شده است. نتایج بهدست آمده نشان داد که مشارکت اجتماعی شهروندان در محلات با ضریب (بتا) 732/0 بر توسعه پایدار اجتماعی این محلات تاثیر مثبت دارد و رابطه این دو متغیر با هم معنادار میباشد. بهعبارتی دیگر با تقویت مشارکت اجتماعی توسعه پایدار اجتماعی نیز تقویت خواهد شد. و متغیرهای حس تعلق به مکان، رضایت از محله، مشارکت در فعالیتهای محلهای و اعتماد نیز بر متغیر مشارکت اجتماعی در محلات اثرگذاری مثبتی دارند.
دکتر طاهر پریزادی، دکتر علی شماعی، آقای فرهاد خدابخشی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
رشد شتابان جمعیت تهران و نیاز روافزون به زمین برای پاسخگویی به نیازهای سکونت، فعالیت، خدمات شهری و مانند آن، سبب پیشروی شهر در زمینهای حریم و تغییر چشمگیر و سریع کاربری این زمینها شده است. هدف این مقاله بررسی این تحولات و آینده نگری آن در حریم منطقه 22 شهرداری تهران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ماهیتی کاربردی دارد. اطلاعات مورد نیاز از منابع اسنادی و کتابخانه ای به دست آمده و به استناد آنها روند تغییرات و وضعیت موجود به شکل کیفی و توصیفی، تحلیل شده است. برای شناسایی پیشرانهای تغییرات آینده، مدل -تفسیری ساختاری در نرم افزار میکمک اجرا گردیده است. در این راستا، با مراجعه به ادبیات تحقیق، تمامی کاربریها و فعالیتهای حریم شهرها (64 کاربری و فعالیت) استخراج و فهرست شده و با اجرای روش دلفی با شرکت 8 نفر خبره مسائل حریم، 25 کاربری محتمل تعیین شده اند و پس از تکمیل ماتریس مربوط با درج نزدیک ترین عدد صحیح به میانگین ارزیابی خبرگان، خروجی نرم افزار مبنای تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان دادند که پیش از تشکیل منطقه 22 شهرداری در سال 1371، محدودی شهری منطقه یادشده که حریم وقت شهر بوده، بر مبنای طرح جامع و طرحهای بالادستی دیگر، به سرعت با استقرار کاربریهای بزرگ مقیاس فراشهری چون کاربریهای ورزشی، پژوهشی- آموزشی، تفریحی و نظامی و نیز کاربریهای مجموعه های شهرکی و سکونتگاهی از حالت زمینهای کشاورزی و بایرخارج شده و پس از این سال نیز با شهرک سازی، توسعه فضاهای سبز و تفریحی، کاربریهای نظامی، پژوهشی- آموزشی و توسعه راهها بقیه فضاهای خالی ، تغییر کاربری داده اند. تحلیل پیشرانها نیز نشان داد که در آینده، از مجموع 25 کاربری محتمل، جنگل کاری، طبیعت گردی، ویلاسازی، احداث بوستان، فروشگاههای بزرگ، اماکن نظامی، اماکن ورزشی و کاربری حمل ونقل، بیشترین تاثیر را بر تغییرات ساختاری-کالبدی حریم خواهند داشت.
دکتر سمانه جلیلی صدراباد، مهندس سمیه جلیلی صدراباد،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
فضاهای همگانی و تعاملات اجتماعی دارای رابطه دو سویه میباشند .در حالیکه رشد متراکم شهرها، کمبود زمین و عدم توجه به این فضاها در برنامههای توسعه شهری منجر به کمبود سرانه فضای سبز و باز و کاهش تعاملات اجتماعی شده است. منطقه 10 شهر تهران به عنوان پرتراکم ترین منطقه در این کلانشهر، دارای کمبود کمی و کیفی در فضاهای همگانی و باز میباشد؛ و مسائل دیگر همانند فرسودگی کالبدی، آشفتگی در منظر شهری، بالا بودن میزان اجارهنشینی، امنیت اجتماعی پایین و شناور بودن جمعیت ساکن، موجب کاهش کیفیت فضاهای همگانی موجود و سطح تعاملات اجتماعی شده است. در این راستا هدف این پژوهش بررسی امکان تحول فضاهای همگانی بهمنظور ارتقاء تعاملات اجتماعی در منطقه 10 میباشد و استراتژی آن توصیفی- پیمایشی است. دادهها با روش مطالعات اسنادی و میدانی جمعآوری و جهت تجزیه و تحلیل از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که تنوع پذیری فعالیتها، اختلاط کاربری، همهشمولی اجتماعی، دسترسی به حملونقل عمومی، امنیت اجتماعی، خاطرهانگیزی، ایمنی، بهرهگیری از تمام حواس، خوانایی، دید و منظر مناسب، انعطافپذیری، مبلمان شهری، نوع بدنه و کف، آسایش اقلیمی و بهداشت محیط مولفههای اثرگذار در ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای همگانی میباشند و شرایط و فعالیتهای مناسب برای حضور کودکان و سالمندان منجر به افزایش نظارت و امنیت اجتماعی میشود. سناریوی برتر شامل راهبردهای تهاجمی (SO1: ارتقاء امنیت اجتماعی در فضاهای همگانی موجود، SO2: ارتقاء سرانه فضای سبز و باز، SO4: توسعه پاتوقهای محلی و ریزفضاها جهت تجمع اهالی، SO5: تخصیص فضاهای چندمنظوره فرهنگی، هنری، ورزشی و...) و محافظهکارانه (ST1: استفاده مجدد از فضاهای غیرفعال در تملک شهرداری، ST2: افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان) میباشند و در نهایت جهت تحقق پذیری آنها 18 سیاست و 31 برنامه اقدام تدوین شده است