جستجو در مقالات منتشر شده


70 نتیجه برای بارش

پیمان محمودی، بهلول علیجانی،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده

برای مدل بندی رابطه بین سه عامل زمین-اقلیمِ ارتفاع، طول و عرض جغرافیایی با بارش های سالانه و فصلی استان کردستان از داده های ماهانه 83 ایستگاه سینوپتیک، اقلیم شناسی و بارانسنجی برای یک دوره 30 ساله (1387 - 1358) بهره گرفته شد. نقص آماری ایستگاه ها نسبت به 30 سال بر اساس مدل رگرسیونی با هماهنگ ترین ایستگاه ها تکمیل شد. مدل انتخابی برای ایجاد این رابطه، مدل رگرسیونی چند متغیره با استفاده از روش ورود گام به گام متغیرها به مدل بود. صحت دقت مدل ها نیز با آزمودن چهار فرضیه خطی بودن رابطه، ناهمبسته بودن خطاهای مدل، نرمال بودن باقیمانده ها و ثابت بودن واریانس باقیمانده ها سنجیده شد. نتایج حاصل از اجرای این مدل بر روی بارش های فصلی و سالانه نشان از ترکیب های متفاوت هرکدام از این سه متغیر بر روی توزیع مکانی بارش های فصلی و سالانه بود. به طوریکه ترکیب دو متغیر طول جغرافیائی و عرض جغرافیائی، به ترتیب 69، 66 و 46 درصد تغییرات مکانی بارش های فصل پاییز، بارش های سالانه و بارش های فصل بهار را توجیه می کنند. ترکیب دو متغیر عرض جغرافیایی و ارتفاع حدود 63 درصد تغییرات مکانی بارش فصل تابستان و ترکیب سه متغیر طول جغرافیایی، عرض جغرافیایی و ارتفاع 47 درصد تغییرات مکانی بارش را در فصل زمستان تبیین می کنند.
اسماعیل نصرآبادی، ابوالفضل مسعودیان، حسین عساکره،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده

شناسایی ویژگی­های بارش روزانه در برنامه­ریزی منابع آب و الگوهای کشت اهمیت زیادی دارد، با برازاندن مدل­های احتمال بر بارش روزانه می توان به برخی ویژگی­های این داده­ها در قالبی خلاصه دست یافت. در این پژوهش، از داده­های بارش روزانه شبکه­بندی شده پایگاه داده بارش آفرودیت خاورمیانه به ابعاد 25/0 25/0 درجه طول / عرض جغرافیایی استفاده شده است. داده­های بارش روزانه این پایگاه داده در محدوده ایران طی دوره 1/1/1330 تا 29/12/1385 (معادل20453 روز) خورشیدی به کمک نرم­افزار Grads استخراج گردید. برای شناسایی برازنده­ترین توزیع روزهای بارشی، از آزمون نیکویی برازش کلموگروف- اسمیرنف استفاده شد. با برنامه­ نویسی در محیط نرم­افزار Matlab توابع توزیع تیپ نرمال و گاما بر تک­تک یاخته­های با بارش بیش از 5/0 میلی­متر برازش داده شد. تابع نظری توزیع گامای دو فراسنجی و نمایی توانسته­اند شرایط آماری لازم آزمون نیکویی برازش در فاصله اطمینان 95% را به عنوان برازنده ترین توزیع احراز نمایند. محاسبه فراسنج­های برازنده­ترین تابع توزیع فراوانی نشان می­دهد با وجود کم بودن مقدار فراسنج میانگین بارش مورد انتطار در بخش قابل توجهی از کشور میزان اعتماد به بارش روزانه کم و نوسان بارش زیاد است. فراسنج­های چولگی و کشیدگی حکایت از چوله بودن بارش و عدم تقارن در بارش دارد. از طرف دیگر، پایین بودن مقدار فراسنج شکل، نشان دهنده فاصله زیاد تابع توزیع فراوانی بارش با شرایط نرمال دارد موضوعی که توسط آماره­های آزمون آماری نیکویی برازش نیز تأیید شده بود.
بختیار محمدی، محمد حسین قلی زاده، شریفه زارعی،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده

از میان ویژگی­های بارش، تداوم آن به دلیل تاثیراتش بر روی بسیاری از فعالیت­های انسانی از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. این پژوهش، با هدف شناخت الگوهای همدید بارش­های یک روزه در استان کردستان، طی دوره زمانی 2011-1961 انجام شد. روز بارشی براساس آستانه میانگین بارش 1 میلیمتر و بیش از آن در استان کردستان تعیین گردید. هم چنین فراگیر بودن بارش در استان(رخداد بارش در بیش از 50 درصد از استان) به عنوان شاخصی برای تعیین بارش­هایی با منشأ همدید استفاده شد. برای این رویدادها، الگوهای اصلی فشار تراز دریا و ضخامت جو با استفاده از روش تحلیل خوشه­ای بدست آمد. برای هر گروه، یک روز به عنوان نماینده انتخاب شد. روز نماینده بالاترین همبستگی را با روزهای همگروه خود داشت. نتایج این تحقیق نشان داد که بارش­های همدید یک روزه در استان کردستان تقریباً در تمام طول سال(به استثنای مرداد ماه) رخ می­دهند. فراوانی این رویدادها در اردیبهشت و بهمن ماه به اوج خود می­رسند. در نهایت شش الگوی اصلی فشار تراز دریا عامل ایجاد این رویدادها هستند و هم چنین دو الگوی اصلی ضخامت لایه 500-1000 هکتوپاسکال در رخداد آنها موثر بوده­اند. الگوی اول ضخامت لایه 500 - 1000 هکتوپاسکال در بارش­های همدید یک روزه دوره سرد سال و الگوی دوم نیز در رخداد دوره گرم سال آنها موثر است.    
حاجی کریمی، حسن فتحی زاد، مهدی تازه،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده

باتوجهبهاندازه­گیرینقطه­ایبارشوعدمپوششتمام سطححوزه­ها، پیش­بینی ایننوعداده­هاضروری است.تکنیک­هایمختلفیجهتبرآوردداده­های بارندگیدرنقاط فاقد دادهوجود دارد. بهطورکلیروش­هایزمینآماریدرمقایسهباروش­هایآمارکلاسیک برای برآورد بارشدقیق­ترهستند.در اﻳﻦ راﺳﺘﺎ، ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﺑﺎرش ﺳﺎﻻﻧﻪی 97 اﻳﺴﺘﮕﺎه باران­سنجی در اﺳﺘﺎن ایلام در یک دوره آماری­23 ساله (سال­های 1389-1366) ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮارﮔﺮﻓﺖ. پس از جمع­آوری آمار و اطلاعات مربوطه، نقشه هم­باران تهیه و آنالیز واریوگرام انجام شد. در این تحقیقسهنوعروشکریجینگشاملکریجینگمعمولی، سادهوعاممورداستفادهقرارگرفت. برای ارزیابی انواع مدل­ها از مربع میانگین ریشه خطا با خطای استاندارد استفاده شد. نتایج بدست­آمده نشان­داد که روشکریجینگعامباپایین­ترینمیزانمیانگینخطای برآورد (003/0) ومربعمیانگین ریشهخطاء (97/74) بهترین روش برای درون­یابی در این پژوهشمی­باشد. همچنیندرمقایسهمربع میانگینریشهخطا باخطایاستانداردبرایتعیینمیزانبرآوردموردانتظار، هرچهارمدلدارایبرآوردی بیشترازحد انتظاربودند. در پایان مشاهده گردید که تغییر نمایی ارتفاع و بارش منطقه نشان می­دهد که تاشعاع 4/117 کیلومتری، بین ایستگاه­ها از نظر ارتفاع رابطه­ی معنا­داری وجود دارد و پس از این فاصله، رابطه­ی آنها به صورت تصادفی است.  
حسین عساکره، مهدی دوستکامیان،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده

تمام بخار آب موجود در ستونی از جو که قابلیت بارش دارد  و از سطح زمین تا نقطه پایانی بخارآب در جو ادامه پیدا می‌کند، آب قابل بارش کلی‌گویند. این عنصر تحت تاثیر توپوگرافی و همچنین ارتفاع دچار تغییراتی می­گردد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر عوامل محلی و مکانی بر توزیع بیشینه­های آب قابل بارش ایران می­باشد. برای این منظور داده­های فشار، رطوبت ویژه ، مولفه مداری و مولفه نصف­النهاری از پایگاه داده NCEP/NCAR وابسته به سازمان اقیانوس‌شناسی ایالات‌متحده استخراج و مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت. روش­های مورد استفاده در این مطالعه، ضریب همبستگی و رگرسیون می­باشد. سپس به منظور دست یابی بهتری نسبت به آب قابل بارش شیب تغییرات و روند شیب تغییرات بیشینه آب قابل بارش محاسبه گردیده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می­دهد که در بین عوامل مکانی، ارتفاع بیشترین تأثیر را در توزیع مکانی بیشینه آب قابل بارش داشته است. برخلاف بسیاری از دانشمندان که بر این عقیده بودند که با افزایش عرض جغرافیا، آب قابل بارش کاهش پیدا می­کند، این قاعده در محدوده جو ایران کمتر به چشم می­خورد. با این وجود بیشتر شیب تغییرات آب قابل بارش در بخش­های از ارتفاعات زاگرس، غرب و جنوب غرب رخ داده است. نتایج حاصل از تحلیل چرخه ها نشان داد که بیشینه های آب قابل بارش در ایران دارای چرخه های کوتاه مدت 2 تا 4 ساله می­باشند.



 
محمد دارند،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

برای انجام این پژوهش از داده­های روزانه­ی بارش 8 پیمونگاه همدید استفاده شد. به کمک دو آستانه­ی فراگیری و صدک 98اُم، 107 روز از فراگیرترین و شدیدترین بارش­ها انتخاب شدند که به لحاظ زمانی رخداد اینگونه بارش­ها مربوط به فصل مرطوب سال است که از مهرماه تا خرداد مشاهده می­شوند. داده­های فشار تراز دریا بر روی یاخته­هایی با اندازه­ی یاخته­های 5/2 * 5/2 درجه­ی قوسی بر روی کرنل 10 تا 100 درجه­ی طول شرقی و 0 تا 70 درجه­ی عرض شمالی از مرکز ملی اقیانوس و جوشناسی ایالات متحده امریکا استخراج شدند. بر روی ماتریس همپراش داده­های فشار تراز دریا در 107 روز، تحلیل مولفه­های مبنا انجام شد و 12مولفه که حدود 93درصد از پراش فشار تراز دریا را تبیین می­کردند، شناسایی شد. بر روی نمرات مولفه­ها تحلیل خوشه­ای به روش ادغام وارد انجام شد. یافته­ها نشان داد که در فصل مرطوب دو الگوی همدید فشار تراز دریا هنگام رخداد بارش­های سیل­آسای استان کردستان مشاهده می­شود. به کمک دو آستانه­ی فراگیری و  صدک 99اُم 32 روز همراه با بارش سیل­آسا در فصل خشک(از خرداد تا مهرماه) شناسایی شد. انجام تحلیل خوشه­ای بر روی نمرات 11 مولفه که حدود 93 درصد تغییرات فشار تراز دریا را تبیین می­کردند، منجر به شناسایی یک الگوی همدیدی در تراز دریا شد.  بیشترین شار همگرایی رطوبت برای بارش­های سیل­آسای فصل مرطوب در ترازهای زیرین جو(1000، 925 و 850 هکتوپاسکال) اتفاق افتاده است. منبع رطوبتی در ترازهای زیرین جو دریاهای عرب، سرخ، عمان، خلیج­فارس و مدیترانه است. نقش دریای مدیترانه نسبت به دریاهای گرم جنوبی کمتر است و در بین دریاهای جنوب، دریای عرب سهم بیشتری در تغذیه­ی رطوبتی بارش­های سنگین استان دارد. در ترازهای بالای جوی(700، 600 و 500 هکتوپاسکال) میزان شار همگرایی کمتر است. منبع رطوبتی در این ترازها، دریای سرخ و مدیترانه هستند و نقش دریاهای جنوبی کم­رنگ­تر است. برای بارش­های سیل­آسای فصل خشک نیز بیشترین شار همگرایی رطوبت مربوط به ترازهای زیرین جو است ولی منبع تغذیه­ی رطوبتی اینگونه بارش­ها دریای خزر است. در ترازهای بالای جوی(از تراز 700 به بالا) منبع رطوبت علاوه بر دریای خزر، دریاهای مدیترانه و سرخ نیز هستند.
فرامرز خوش اخلاق، محمدامین حیدری،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

کانونهای کنترل جوّی هر منطقه متنوع هستند و شناخت چگونگی ارتباط و اثرات آنها با مولفه‌های جوی سطح زمین کمک شایانی به پیش‌یابی افت‌وخیزهای آب‌وهوایی می‌نماید. در این پژوهش ارتباط ناهنجاریهای فراگیر بارش غرب ایران با دو مولفه دما و فشار مراکز جوی (چرخندزایی) شرق و غرب مدیترانه در پنج تراز جوی (دریا، 925، 850، 500 و 300 هکتوپاسکال) دردوره آماری 2010-1961 مورد تحلیل و مدل سازی آماری به ترتیب به روشهای همبستگی پیرسون و وایازی چند‌متغیره خطی قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده ارتباط و اثر مراکز کنش جوی شرق و غرب مدیترانه بر ناهنجاری‌های بارشی غرب ایران بصورت وارون و در سطح معنی داری 95% می‌باشد. در این پژوهش شاخص‌های آماری اختلاف دما و فشار استاندارد شده بین غرب و شرق مدیترانه به عنوان یکی از شاخصهای مهم در رابطه با تغییرات بارش منطقه غرب ایران شناسایی و ارائه شده است. بر اساس شاخص‌های طراحی شده هرگاه اختلاف DT و یا DH مثبت باشد به معنای بالاتر بودن دما و یا فشار استانداردشده (Z) جوّ در قسمت غرب دریای مدیترانه نسبت به شرق آن و در نهایت ترسالی (ماهانه) در منطقه پژوهش است و هرگاه شاخص منفی باشد به معنای رخداد دوره خشک در غرب ایران است. همچنین در زمینه شاخص‌های ارائه شده در ترازهای زیرین جوّ و به ویژه در مورد مولفه دما ارتباط معنی‌دار مستقیم و قوی با ناهنجاری بارش غرب ایران دیده شد. مدل‌سازی چند‌متغیره شاخصهای ارائه شده در منطقه مدیترانه با استفاده از روش وایازی چندمتغیره، رابطه نسبتاً قوی را در این زمینه ارائه داد که مولفه‌های انتخابی این شاخص شامل اختلاف فشار تراز دریا، اختلاف دمای تراز 925 و 850 هکتوپاسکال در قسمت غرب نسبت به شرق مدیترانه است. همچنین بررسی عملکرد مدل وایازی با استفاده از داده‌های واقعی صحت نسبی عملکرد مدل را تایید کرد.
یدالله بلیانی، محمد سلیقه، حسین عساکره، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

بارش از سرکش ترین عناصر اقلیمی به شمار می رود. بنابراین شناخت رفتار نوسانی آن از ضروریات برنامه ریزی محیطی (آگاهی از رفتار آشکار و نهان)، این متغیر کلیدی می باشد. الگوسازی روند و تکنیک تحلیل طیفی یکی از روش های مناسب جهت درک رفتار آشکار و نهان، برای استخراج و تحلیل نوسان های اقلیمی با طول موج های مختلف است.دراین راستا تکنیک تحلیل طیف اندازه ای از توزیع واریانس را در امتداد تمامی طول موج های ممکن سری زمانی به دست می دهد. در این پژوهش از آمار 37 ایستگاه حوضه های آبریز مند و حله(اعم از باران سنجی و سینوپتیک)  از بدو تاسیس تا سال 2011میلای که حداقل  30 سال آمار داشتند، جهت بررسی و تحلیل  چرخه های بارش سالانه بهره گرفته شده است. براین اساس،ابتدا الگوسازی در خانوداه چند جمله ایها برای شناسایی روند بارش سالانه(الگوی خطی یا سهمی) ایستگاهها در منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت.در ادامه نیز با استفاده از تکنیک تحلیل طیفی دوره نگارهای بارش سالانه با فاصله اطمینان 95 درصد برای هر یک از ایستگاههای منطقه مورد مطالعه  برآورد  و چرخه های معنی دار در طول سری های زمانی بارش حوضه  استخراج گردید. بر پایه یافته های این پژوهش مشخص شد که درتمامی ایستگاههای حوضه، بارش سالانه  دارای روند کاهشی می باشند، و در این میان 11 ایستگاه با توجه به  معنی داری آماری از الگوی روند خطی و سهمی تبیعیت می نمایند، و حاکی از یک رفتار کاهشی در بارش سالانه ایستگاههای مورد مطالعه است.در ادامه نیز مشخص شد که با استفاد ه از تکنیک تحلیل طیفی چرخه های 3-2 ساله ، 10- 3 ساله و گاها چرخه های با دوره بازگشت 10ساله  و بالاتر بر بارش حوضه حاکم می باشد. بطوری که میزان چرخه های 3-2ساله بصورت فضایی نیز در تمامی منطقه مورد مطلعه دارای بیشترین رخداد بازگشت بارش سالانه می باشند.
حسن ذوالفقاری، فیروز مجرد، مجتبی میرزایی،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده

میانگین بارش سالانه در ایران حدود 250 میلی­متر است که کمتر از یک سوم بارش میانگین جهانی است. علاوه بر کمبود بارندگی، توزیع نامتوازن و ناهمگون آن نیز بر بی اعتمادی به بارندگی در این سرزمین افزوده است. در این مطالعه، عدم اعتماد به بارش ایران با استفاده از شاخص عدم اعتماد به بارش (UI) که برخلاف روش­های متعارف، رژیم بارش یا توزیع زمانی و ویژگیهای بارش را مورد توجه قرار می­دهد، بر اساس داده­های آماری 48 ایستگاه سینوپتیک کشور در یک دورۀ 30 ساله (1979 تا 2008) مورد بررسی قرار گرفته است. میزان روند و وضعیت معنی­داری شاخص در هر ایستگاه از طریق آزمون ناپارامتری من کندال و برآورد کنندۀ شیب سن در سطح اطمینان 95% مشخص گردیده است. در نهایت، سطح کشور بر اساس مقادیر شاخص بدست آمده با استفاده از روش­های میان­یابی IDW و Kriging پهنه­بندی شده است. نتایج مطالعه نشان می­دهد که میزان متوسط عدم اعتماد به بارش در کل ایران، برابر با 2/2 یا حدود 36% می­باشد. میزان عدم اعتماد به بارش در نواحی مرطوب که شروع بارش زودتر و دورۀ بارندگی طولانی­تری دارند، بیشتر و در مناطق خشک ایران که شروع بارش دیرتر و دورۀ بارندگی کوتاه­تری دارند، کمتر است. اگر چه بین نواحی مختلف کشور از نظر عدم اعتماد به بارش، اختلاف زیادی وجود ندارد، با این وجود برخلاف دیدگاه سنتی رایج، عدم اعتماد به بارندگی در ناحیه مرطوب خزری و ناحیه نیمه مرطوب شمال­غرب کشور، بیشتر است. در مقابل، کمترین مقدار عدم اعتماد به بارندگی، در منطقه خشک ساحلی جنوبی ایران مشاهده می­شود. همچنین به­جز در ایستگاه بندر­لنگه در جنوب ایران که دارای شیب صعودی شاخص به­ میزان 04/0 در سال است، در سایر ایستگاه­ها از نظر عدم اعتماد به بارش روند معنی­داری مشاهده نمی­شود.

عباسعلی آروین، عبدالعظیم قانقرمه، داور حاجی پور، مهران حیدری،
دوره 16، شماره 41 - ( 4-1395 )
چکیده

استان چهارمحال و بختیاری در بر گیرنده بخشی ارتفاعات زاگرس و زردکوه بختیاری است که سرشاخه­های سه رودخانه­ مهم کشور از جمله زاینده رود، دز و کارون از آن سرچشمه می­گیرد. لذا بررسی روند تغییر اقلیم در این استان می­تواند پاسخ بسیاری از سوالات مربوط به تأمین مطمئن آب و مشکلات زیست اقلیمی در بخش بزرگی از کشور را بدهد. در این پژوهش با بهره­گیری از روش­ ناپارامتریک من کندال و آزمون شیب سنس استیمیتور، روند تغییرات عناصر بارش، تعداد روزهای برفی و نیز متوسط بیشینه و کمینه دما در مقیاس سالانه و ماهانه در ایستگاه­های استان در یک دوره 30 ساله (2015-1986) مورد سنجش قرار گرفت و خروجی آن به صورت جدول، نمودار و نیز نقشه­های هم روند در محیط Arc_GIS ترسیم گردید. نتایج نشان داد اگر چه سری زمانی بارش در استان در بیشتر ماه­های سال از  روند معناداری پیروی نمی­کند، لیکن مقدار بارش در ایستگاه­های؛ (کوهرنگ) به عنوان پُرباران­ترین ایستگاه در مرکز کشور، لردگان و یان­چشمه در در پرباران­ترین ماه سال (مارس) در سطح اطمنیان 99 درصد دارای روند کاهشی است. همچنین تعداد روزهای برفی ایستگاه کوهرنگ در ماه مارس دارای یک روند معنی­دار کاهشی در سطح اطمینان 99 درصد است. متوسط دمای کمینه و بیشینه در بیشتر نواحی استان در تمام ماه­ها و در مقیاس سالانه، بجر ماه­های نوامبر و دسامبر دارای روند معنادار افرایشی است.


علی رضازاده جودی، محمد تقی ستاری،
دوره 16، شماره 42 - ( 7-1395 )
چکیده

در کلیه مطالعات اقلیمی نیاز به داده‌های صحیح و قابل اعتماد می­باشد. روش‌های متعددی برای بازسازی داده ها وجود دارند که بسته به نوع داده‌ها و خصوصیات آب و هوائی هر منطقه تعدادی از آن‌ها مورد استفاده قرار می­گیرد. در این تحقیق بخشی از داده‌های بارش ماهانه ایستگاه سینوپتیک شهر سراب در استان آذربایجان‌شرقی به صورت تصادفی داده های فرضی در نظر گرفته شد. سپس برای بررسی میزان کارایی، روش‌های متعدد بازسازی داده ها، هفت روش کلاسیک آماری و مدل درختی ام‌5 بعنوان یکی از روش‌های کارآمد داده‌کاوی و به کمک داده­های بارش ایستگاه­های مجاور تخمین گردید. نتایج نشان داد از بین روش‌های کلاسیک آماری بررسی شده به ترتیب روش­های انتساب چندگانه، نسبت نرمال و  رگرسیون خطی چند متغیره دارای نتایج نسبتا دقیق‌تر با خطاهای کمتری می‌باشند. بررسی کلی نتایج نشان داد که مدل درختی ام‌5 با توسعه قوانین اگر-آنگاه با ارائه چهار رابطه خطی ساده با آماره‌های (ضریب همبستگی برابر 974/0، ضریب نش-ساتکلیف برابر 948/0، ریشه میانگین مربعات خطا برابر 11/5 (میلی‌متر) و میانگین خطای مطلق برابر با 189/4 (میلی‌متر) دقیق‌ترین نتیجه را در بین تمامی روش‌های بررسی شده در این مطالعه ارائه می­دهد. لذا با توجه به سادگی روند مدل‌سازی، کاربردی و قابل فهم بودن و داشتن دقت بالا استفاده از آن برای تخمین مقادیر گم‌شده بارش ماهانه پیشنهاد می‌گردد.


سعید بلیانی،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده

بارش از جمله عناصر اقلیمی است که در برنامه ریزی محیطی دارای اهمیت بسیار می باشد. در این راستا برای مدل سازی و پیش بینی مکانی بارش سالانه در استان خوزستان و  ارتباط آن  با عوامل مکانی از روش رگرسیون های فضایی استفاده شده است. لذا از آمار 13 ایستگاه سینوپتیک استان خوزستان از بدو تأسیس تا سال 2010 میلای جهت پیشگویی فضایی و ارتباط  با عوامل جغرافیایی توپوگرافی (ارتفاع، شیب و جهت دامنه ها) و طول- عرض جغرافیایی به روش رگرسیون های فضایی مربعات معمولی(OLS) و موزون جغرافیاییGWR)) بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده یک ارتباط قوی بین بارش با عوامل جغرافیایی است. نتایج دو مدل رگرسیون عمومی و وزنی جغرافیایی برای پیش بینی بارش سالانه حاکی از برآورد مقادیر پیش بینی بهتر در مدل رگرسیون موزون جغرافیایی است. بطوری که میزان برآورد حاصل از روش رگرسیون موزونی جغرافیایی در استان خوزستان، نشان از مقادیر پایین باقیمانده ها ی خطا، مقادیر بالای AWT IMAGE  ، عدم وجود خودهمبستگی فضایی و نرمال بودن مقادیر باقی مانده مدل را نمایش می دهد. میزانAWT IMAGEدر مدل رگرسیون مربعات معمولی 75% تغییرات بارش را با عوامل مکانی تببین می کند. در حالیکه در رگرسیون وزنی جغرافیایی این میزان در دامنه 82% تا 97% در روی پهنه بارش خوزستان در نوسان است و نشان دهنده برآورد بهتر این مدل می باشد. بر همین اساس مشخص شد که نقش ارتفاعات درشرق، شمالشرق و شمال استان، جهت دامنه ها در بخش های  شرق ، شمالشرق و در محدوده کوه های زاگرس، و  شیب نیز در همین محدوده های ذکر شده مهم ترین عوامل مکانی موثر بر مقادیر بارش به شمار می آیند.


محمد سلیقه، محمدحسین ناصرزاده، تهمینه چهره آرا ضیابری،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده

دراین پژوهش ارتباط بین شاخص های  NCPI   و CACO  با بارشهای فراگیر پاییز سواحل خزر مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا از دو سری منبع داده، افرودیت و ایستگاهی استفاده گردید. روزهای که بیشتراز میانگین بلند مدت خود ایستگاه بارش داشتند و دربیش از60(آفرودیت) تا 75 درصد(ایستگاهی) منطقه در این روز بارش  با شرط اول رخ داده بود. بعنوان روز بارش فراگیر انتخاب گردید . سپس داده های فشار سطح دریای این روزها ، استخراج و   برای گروه بندی نقشه های آن، از تحلیل خوشه ای به روش وارد استفاده گردید. سپس از هر خوشه یک روز به عنوان نماینده آن خوشه، انتخاب شد و موردتحلیل سینوپتیک  قرار گرفتند. نتایج  حاکی از آن بود که در همه الگو ها یک پرفشار بر بالای خزر یا خود حضور دارد یا زبانه ی پرفشار بر روی خزر کشیده شده است،که موجب  ایجاد جریانات به صورت شمالی شده و به دلیل ذاتا سرد خود در برخورد با دریای نسبتا گرم، به تدریج در حال حرکت به سمت جنوب رطوبت جذب کرده و ناپایدار می گردد . البته نباید این نکته را فراموش کرد که در الگوهای بررسی شده در هر سه الگو، عوامل دینامیکی در سطح بالا موضوع فوق  را تشدید کرده و به ناپایداری کمک نموده و بارش فراگیر را ایجاد کرده اند. در ادامه، شاخص های پیوند از دور مذکور به صورت روزانه، استخراج شدند و سپس ارتباط آنها  با بارش های فراگیر سواحل شمالی کشور مورد بررسی قرار گرفت که حاکی از ارتباط معنا دار سری زمانی این  شاخص ها با سری زمانی فصل پاییز است، به گونه ای که NCPI با ایستگاه های مورد تحقیق ارتباط معنا دار مستقیم و CACO با آنها ارتباط معنا دار معکوس نشان می داد. از طرفی بررسی آنومالی شاخص ها در روزهای فاقد بارش و روزهای بارشی،  با تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی آن توکی انجام، که نتیجه آن حاکی از آنومالی معنا دار شاخص ها در روزهای فاقد بارش و بارشی  بود.


قاسم کیخسروی،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده

این تحقیق به منظور شبیه‌سازی بارش با مدل دینامیکی RegCM4 در دو حالت با و بدون به‌کارگیری تکنیک‌ پس‌پردازش آماری برونداد مستقیم مدل در  شرق و شمال‌شرق ایران و دوره آماری 2011-1987 در مقاطع زمانی سالانه و فصلی انجام شده است. داده‌های مورد نیاز اجرای مدل دینامیکی RegCM4 از مرکزICTP دریافت گردید. به منظور اجرای مدل دینامیکی اصلی، آزمون تعیین طرحواره بارش همرفت و میزان تفکیک افقی برای سال 2007 انجام گردید. با استناد به آزمون مذکور طرحواره کو به نسبت دو طرحواره گرل و امانوئل، خطای کمتری را در مدل‌سازی بارش  و دمای سطح زمین  داشت. تفکیک افقی نیز 30 کیلومتر انتخاب گردید. پس از اجرای اصلی مدل با طرحواره کو و تفکیک افقی 30 کیلومتر، برونداد‌ بارش و دما با استفاده از مدل‌ میانگین متحرک (MA)پس‌پردازش گردید. بر اساس نتایج حاصله، در منطقه مورد مطالعه، در دوره راستی‌آزمایی 2011-2006 میانگین اریبی بارش سالانه خام مدل RegCM4 برابر 3/85 میلیمتر و پس پردازش شده 04/61 محاسبه شده است. بطور خلاصه در مقیاس زمانی سالانه در 75 درصد ایستگاه‌های مطالعاتی انجام پس‌پردازش موثر واقع شده و روش MA را کاراتر معرفی نموده‌اند.  در مقیاس فصلی متوسط اریبی بارش خطای محدوده در فصل زمستان برابر 99/54 میلیمتر، فصل بهار 11/27 میلیمتر، فصل تابستان 6/3- و در فصل پاییز 21/7 میلیمتر می باشد. شبیه سازی داده های دمای دومتری در  ایستگاه­های هواشناسی با استفاده از مدل RegCM و نیز اعمال MA در شمال شرق ایران کارایی بالایی را نشان داد. میانگین اریبی دمای سالانه خام مدل RegCM4 برابر 78/2- درجه سانتیگراد بود که پس از اعمال پس­پردازش به 05/0- کاهش یافت. در تمامی ایستگاهها دمای سالانه مدل شده با داده های مشاهداتی کمتر از 1/0 درجه سانتیگراد اختلاف دارد. در مقیاس فصلی متوسط اریبی خطای محدوده در فصل زمستان برابر 1/4- درجه، فصل بهار 09/4- درجه، فصل تابستان 8/1-  درجه و در فصل پاییز 5/1- درجه سانتیگراد می باشد.  به طور کلی نتایج نشان می­دهد که استفاده از پس­پردازش آماری بهبود قابل ملاحظه­ای روی نتایج مدل دارد.
 


علی محمد خورشید دوست، بهروز صراف، باقر قرمز چشمه، فاطمه جعفرزاده،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده

در پژوهش حاضر  اثر تغییرات اقلیم بر روی بارش­ های این منطقه با بکارگیری مدل­ مناسب مورد ارزیابی قرار گرفته و مقادیر بارش­ های دوره ­ی مشاهده­ای (2001-1961) بررسی و تحلیل شد. جهت تحقق اهداف پژوهش از خروجی مدل HadCM3 استفاده گردید. ابتدا 7 ایستگاه سینوپتیک انتخاب و داده­ های آن­ها از لحاظ صحت و دقت و کفایت طول­ دوره­ ی آماری مورد بررسی قرار گرفت، داده­ های پرت حذف و داده­ های مفقود بازسازی شد. داده­ های AOGCM با استفاده از مدل SDSM ریزمقیاس گردید و مقادیر بارش برای دوره ­ی مشاهده­ ای شبیه­ سازی شد و پس از تایید تطابق مقادیر داده ­های شبیه­ سازی شده با داده­ های مشاهده ­ای، مقادیر دوره­ ی آتی(2039-2011) برآورد گردید. مقادیر خطای برآورد مدل­ SDSM توسط معیارهایMBE  و MAE، بصورت ماهانه محاسبه و سپس مقایسه شد. خروجی مدل SDSM جهت بررسی شاخص مجموع بارش سالانه در روزهای با بارش بیشتر از یک میلی­متر در دوره­ ی مشاهده­ای و دوره­ ی آتی(2039-2011) توسط مدل R-Climdex مورد استفاده قرار گرفت و مقادیر شاخص PRCPTOTدر دوره­ ی آتی پهنه ­بندی شد. نتایج نشان داد که با توجه به نتایج معیارهای MBE و MAE، خطای مدل در ماه­ های پربارش بیشتر از ماه­ های کم بارش است. در مقیاس ماهانه، حداکثر خطا در ماه ­های سپتامبر، اکتبر، نوامبر و دسامبر بدست آمد. بدین ترتیب حداکثر خطا در فصل پاییز و حداقل خطا در فصل بهار و در ماه­ های آوریل و می محاسبه شد. با توجه به نتایج به دست آمده، مجموع بارش سالانه در دوره­ ی 2039-2011 در ایستگاه ­های انزلی، بابلسر، گرگان، و نوشهر کاهش و در ایستگاه های آستار، رامسر و رشت افزایش خواهد یافت.
 

nk href="moz-extension://8b922523-7922-435a-ac74-8ddb59e9beaf/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
فاطمه غیاث آبادی فراهانی، فرامرز خوش اخلاق، علی اکبر شمسی پور، قاسم عزیزی، ابراهیم فتاحی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده

هدف از این مطالعه تحلیل تغییرات درون دهه ای داده و الگوی فضایی بارش های سالانه و فصلی نیمه غربی ایران است. به این منظور داده­های بارش روزانه بارش از پایگاه داده­ای اسفزاری استخراج شده است. این پایگاه داده ای در دو بخش تهیه شده ، پایگاه داده ای اول با استفاده از 1434 ایستگاه و پایگاه دوم به کمک 578 ایستگاه با تفکیک مکانی 15× 15 کیلومتر بوده و در قالب سیستم تصویر لامبرت مخروطی تولید شده است. داده های روزانه بارش دوره 2015-1986 (طی سه دهه) مورد بررسی قرار گرفت. برای واکاوی تغییرات درون دهه ای بارش از تحلیل الگوی خودهمبستگی فضایی آماره عمومی G* و به منظور بررسی روند تغییرات از  تحلیل رگرسیون، آزمون من کندال استفاده شده است. در انجام محاسبات از امکانات برنامه نویسی Matlab و برای عملیات ترسیمی از نرم افزارهای Surfer  و GIS بهره گرفته شد. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این است که الگوهای خوشه­ای مثبت بارش در مقیاس سالانه بیشتر در امتداد کوههای زاگرس و بخش­هایی از غرب منطقه مورد مطالعه می باشد. در مقیاس فصلی الگوی خودهمبستگی فضایی بارش در فصل پاییز و زمستان تقریبا از الگوی سالانه پیروی کرده، در حالی­که در فصل بهار الگوی فضایی مثبت بارش بیشتر در بخش­های شمالی منطقه مورد مطالعه مشاهده شده است. نتایج حاصل از تغییرات درون دهه­ای الگوهای خودهمبستگی فضایی مثبت بارش نیمه غربی ایران نشان می­دهد به سمت دوره­های اخیر به استثنای فصل زمستان که روند افزایشی نامحسوسی تجربه کرده، در مقیاس سالانه، فصل بهار و پاییز از گستره مکانی الگوی خودهمبستگی فضایی مثبت بارش کاسته شده است. درحالیکه الگوهای خودهمبستگی فضایی منفی بارش در مقیاس سالانه و فصلی روند کاهشی را تجربه کرده است. با این وجود به جز دوره­­ی دوم، الگوی فضایی بارش در منطقه مورد مطالعه تغییرات مکانی قابل توجهی نداشته است. نتایج حاصل از تحلیل روند بیانگر این است که در مقیاس سالانه فصل زمستان اکثر مناطق  نیمه غربی کشور از روند کاهشی برخوردار بوده است. در فصل بهار و پاییز با وجود اینکه در منطقه روند افزایشی بارش مشاهده شده ، اما در سطح 95 درصد اطمینان معنی دار نبوده است.
 

میثم طولابی نژاد، زهرا حجازی زاده، عاطفه بساک، نسرین بزمی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده

هدف از این تحقیق بررسی اثرات نوسان اطلس شمالی بر تغییرات تراز میانی جو و در نتیجه ریزش‌های غرب کشور می‌باشد. جهت انجام این کار، ابتدا داده­های بارش ماهانه 17 ایستگاه سینوپتیک منتخب غرب کشور در بازه­ی زمانی 30 ساله از سال­های 1984 تا 2014 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. همچنین داده‌های پیوند از دور نوسان اطلس شمالی و داده‌های ناهنجاری ارتفاع ژئوپتانسیل، فشار تراز دریا و بارش از سایت NOAA دریافت گردید. برای مشخص شدن ارتباط بین دو فاز شاخص NAO با بارش غرب ایران از ضریب همبستگی پیرسون در سطح حداقل معنی‌داری95 درصد، (P_value = 0.05) استفاده شد. در نهایت با استفاده از نقشه‌های سینوپتیک، ارتباط فضایی بین داده‌ها، مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. نتایج گویای آن بود که بین تغییرات نوسان اطلس شمالی با ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو و میزان بارش‌های غرب ایران در چهار ماه­ ژانویه، مارس، آوریل و نوامبر ارتباط و همزمـانی وجـود دارد. نتایج نشان داد که، در زمان حاکمیت فاز مثبت نوسان اطلس شمالی، میانگین ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو در نیمه غربی ایران 17 متر کم‌تر از بلندمدت می شود و میانگین بارش در هر ماه 5/23 میلی‌متر افزایش‌ یافته و تر­سالی حاکم شده؛ اما زمانی که حاکمیت با فاز منفی باشد، ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو به‌طور میانگین 20 متر بیشتر از نرمال است، در نتیجه خشک‌سالی غرب کشور را فرا خواهد گرفت و بارش این منطقه هر ماه با کاهش 30 میلی­متری روبرو خواهد شد. درکل می­توان گفت که خشک‌سالی‌های همزمان با فاز منفی بسیار شدیدتر از ترسالی‌های ناشی از فاز مثبت نوسان اطلس شمالی بوده است.

طیبه دهقانی، محمد سلیقه، بهلول علیجانی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده

جهت آشکارسازی تغییر اقلیم از شاخص های اقلیمی متنوعی می توان استفاده کرد که غالبا دما و بارش مدنظر قرار گرفته است. به منظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر میزان آب قابل بارش در سواحل شمال خلیج فارس اقدام به شبیه سازی آب قابل بارش برای دوره 2017 تا 2050 بر اساس سناریوی RCP4.5 مدل Hadcm3 گردید. جهت تحلیل سری زمانی گذشته و حال آب قابل بارش و آشکار سازی روند این سری زمانی از داده های پایگاه NCEP/NCAR با رزولوشن 0/125 درجه قوسی استفاده گردید. تحلیل سری زمانی آب قابل بارش با استفاده از دو آزمون تخمین­ گر شیب SENS  و آزمون من-کندال انجام شد. نتایج بیانگر آن بود که سری زمانی سالانه آب قابل بارش منطقه روند افزایشی داشته است، هر ساله، 0/05 میلی متر، آب قابل بارش افزایش داشته و به سمت همگونتر شدن میل کرده است، این میزان افزایش در سطح اطمینان 0/95 معنی دار بوده است. میزان افزایش آب قابل بارش در نواحی شرقی منطقه بالاتر از سایر نواحی بوده است. قبل از سال 1989 نوسانات متعددی در سری زمانی آب  آن در منطقه مشاهده شده اما هیچ کدام در سطح اطمینان 0/95 معنی دار نبوده است اما از سال 1989 به بعد روند افزایش معنی داری در سطح اطمینان 0/95 داشته است. این رفتار زمانی مکانی آب  قابل بارش در واقع می تواند در پاسخ به افزایش دمای عمومی منطقه رخ داده باشد و می توان آن را به عنوان نمایه تغییر اقلیم در منطقه مدنظر قرار داد.

سید محمد حسینی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده

بارش به عنوان یکی از عناصر سرکش آب­وهوایی، دارای پراکنش شدید مکانی و زمانی در مقیاس جهانی و منطقه­ای است. در این پژوهش، از پایگاه داده­ مرکز اقلیم­شناسی بارش جهان(GPCC) در بازه­ی­ زمانی 1960 تا 2009 میلادی(50 سال) به صورت ماهانه استفاده شده است. این داده­ها دارای تفکیک مکانی 0/5 × 0/5 درجه­ی قوسی هستند و برای محدوده 0 تا 80 درجه­ی طول شرقی و 10 تا 50 درجه­ی عرض شمالی استخراج شده است. به این ترتیب، آرایه­ای به ابعاد 600 *12800 به دست آمد که بر روی سطرها، مکان(یاخته) و بر روی ستون­ها، زمان(ماه) قرار دارد. واکاوی سری زمانی بارش در نیم­سده­ی گذشته­ی جنوب غرب آسیا(خاورمیانه) نشان داد که بارش در بهار(فروردین و اردیبهشت)، تابستان(تیر و شهریور) و در سراسر زمستان، روند کاهشی دارد. به طور سالانه، 2/35 درصد از پهنه­ی مورد بررسی دارای روند مثبت، 2/30 درصد، روند منفی و 93/35 درصد بدون روند است. بیشترین روند مثبت بارش از آن شهریورماه با 6/5 درصد و بالاترین روند منفی به مردادماه با 5 درصد اختصاص دارد. بخش­هایی از افغانستان، پاکستان، عراق، ترکیه و به صورت پراکنده در ایران مرکزی و نواحی واقع در عرض­های پایین­تر جغرافیایی، دارای روند مثبت و بخش­های شرقی و شمال­غربی ایران و بخش­های پراکنده­ای از کشورهای خاورمیانه نیز دارای روند کاهشی بارش هستند. همچنین اغلب کشورهای این پهنه در طول سال یا فاقد شیب روند و یا شیب روند بسیار ناچیزی دارند. البته بیشترین درصد مساحت شیب روند بارش 0 تا 5/0 است و تمرکز آن با روند بارش تطابق نسبی دارد.
 

اباذر سلگی، حیدر زارعی، مهرنوش شهنی دارابی، صابر علیدادی ده کهنه،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده

 برآورد و پیش­بینی بارش و دستیابی به مقدار رواناب ناشی از آن، نقش اساسی و مؤثری را در مدیریت و بهره­برداری صحیح از حوضه، مدیریت سدها و مخازن، به حداقل رساندن خسارات ناشی از سیلاب، خشکسالی و مدیریت منابع آب ایفا می­کند و به همین دلیل مورد توجه هیدرولوژیست­ها می­باشد. عملکرد خوب مدل­های هوشمند باعث افزایش استفاده از آنها برای پیش­بینی پدیده­های مختلف هیدرولوژیکی شده است. لذا در پژوهش حاضر، از دو مدل هوشمند به نام­های برنامه­ریزی بیان­ژن و ماشین بردار رگرسیونی برای پیش­بینی بارش ماهانه شهرستان نهاوند استفاده شد. در این مطالعه از داده­های بارش، دما و رطوبت­نسبی ماهانه ایستگاه وراینه در یک دوره 32 ساله (1393-1362) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که عملکرد هر دو مدل خوب و مشابه بوده (ضریب همبستگی حدود 92/0) ولی با توجه به بررسی معیارهای ارزیابی مختلف، مدل برنامه­ریزی بیان­ژن عملکرد کمی بهتر داشته است (جذر میانگین مربعات خطا به ترتیب 0478/0 و 0486/0). این در حالی است که مدل ماشین بردار رگرسیونی دارای مزیت سهولت در اجرای مدل می­باشد. به طورکلی می­توان گفت که مدل برنامه­ریزی بیان ژن برای مدل­سازی بارش ماهانه ایستگاه وراینه در شهرستان نهاوند مناسب بوده است. در پایان مقدار بارش ماهانه برای سال 1394 با مدل برنامه­ریزی بیان ژن پیش­بینی شد که نشان از کاهش مقدار بارش در سال 1394 نسبت به سال­های قبل داشت.
 



صفحه 2 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb