جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای یاری

فریبا اسفندیاری، نادر سرمستی، سیدکاظم علوی‌پناه،
دوره 16، شماره 40 - ( 1-1395 )
چکیده

در این تحقیق پایش نمکزارهای مناطق خشک کاشان و مهارلو با استفاده از داده‌های LISSIII ماهواره IRS-P6 مورد بررسی قرار گرفت. پس از انجام تصحیحات لازم برای تفسیر چشمی، از بهبود کنتراست و ساخت تصاویر رنگی کاذب استفاده گردید تا نمکزارها به خوبی مشخص گردد. سپس با توجه به بازتاب‌های طیفی نمکزار در باندهای مختلف سنجنده مورد استفاده و نسبت‌گیری طیفی، شاخص‌های نمکزار نسبتی(RSCI) و نمکزار تفاضلی نرمال‌‌شده(NDSCI) تعریف شدند. هدف از ارائه این شاخص‌ها به حداکثر رساندن اختلاف بازتاب‌های طیفی نمکزارها و زمینه آن به منظور ایجاد تصویری با کیفیت مطلوب می‌باشد تا تمایز آنها امکان‌پذیر شود. برای ارزیابی میزان تفکیک‌پذیری، پراکنش پیکسل‌های نمکزار و غیرنمکزار در نمودار دوبعدی بررسی شد. در نهایت با آستانه‌گذاری و ماتریس خطا مشخص شد که شاخص‌های نمکزار RSCI و NDSCI بهترین تفکیک‌پذیری را نشان می‌دهند. نتایج نشان داد که شاخص‌های RSCI و NDSCI برای پایش نمکزارهای مناطق خشک با استفاده از داده‌های ماهواره‌ای چندطیفی کارآیی دارند.


محسن آقایاری هیر، هادی حکیمی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده

مهاجرت از نخستین نیروهای نهان تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی در سرتاسر جهان است. بر این اساس بسیار مهم است که هر کشوری نسبت به تغییرات فضایی جمعیت خود آگاهی یافته و در جهت پیشگیری از وضعیت­های ناخواسته اقدام نماید. مهاجرت­های بین­استانی یکی از مهمترین نمودها و انعکاس فضایی ساختارهای حاکم است که پرداختن به آن می­تواند شناخت مناسبی از پویایی­های جمعیت در سطح ملی، فراهم آورد. جهت حصول چنین شناختی، در پژوهش حاضر با عنایت به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1390)، به تحلیل شبکه­ و تحلیل شاخه­درختی مهاجرت­های بین­استانی با استفاده از نرم­افزار UCINET 6 پرداخته شده است. نتایج تحلیل­های انجام یافته به­صورت نمودارهای تحلیلی ارائه شده و حاکی از وجود چند خوشه­ی اصلی در مهاجرت­های بین­استانی است که با میزان جریان متفاوتی شکل گرفته و در نهایت به شاخه­ی اصلی (استان­های تهران و البرز) می­پیوندند. بعلاوه برخی استان­ها توانسته­اند نقش منطقه­ای قابل­توجهی در جذب مهاجر از استان­های همجوار ایفا نمایند که شامل استان­های البرز، اصفهان، آذربایجان­شرقی، بوشهر و خراسان رضوی است.

فاطمه محمدیاری، حمیدرضا پورخباز، حسین اقدر، مرتضی توکلی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده

تغییر کاربری زمین، یکی از مهم­ترین چالش­های برنامه­ریزی کاربری زمین است که در برابر برنامه­ریزان، تصمیم­گیران و سیاست گذاران قرار دارد و تأثیر مستقیمی بر بسیاری از مسائل از قبیل رشد اقتصادی و کیفیت محیط دارد. مطالعه حاضر، روند تغییرات کاربری اراضی شهر بهبهان برای سال­های 1392 و 1406 با استفاده از LCM در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی را بررسی می­کند. تجزیه و تحلیل و بارزسازی تغییرات کاربری­ها، به کمک دو دوره از تصاویر ماهواره لندست سال­های 1378 و 1392 انجام شد و نقشه­های پوشش اراضی برای هر سال تهیه شد. مدل­سازی پتانسیل انتقال، به کمک الگوریتم پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از شش متغیر مستقل صورت پذیرفت و میزان تخصیص تغییرات کاربری­ها به همدیگر، به روش زنجیره مارکف مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج پیش­بینی نشان داد بیشترین کاهش تغییرات شامل تخریب مراتع و بیشترین افزایش مساحت در کاربری کشاورزی می­باشد. با توجه به نتایج جدول­بندی افقی نقشه سال 1406 می­توان بیان کرد که از مجموع کل مساحت منطقه، 22/28336 هکتار از اراضی بدون تغییر و 78/33223 هکتار از اراضی تغییر کاربری داده­اند. همچنین روند تخریب مراتع و جنگل در طی این بازه زمانی می­تواند زنگ خطری برای مدیران و برنامه­ریزان شهری و منابع طبیعی باشد.


فریبا اسفندیاری، صغری جدی‌قشلاق‌ایلخچی، الناز پیروزی،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده

امروزه توسعه‌ فیزیکی بی‌رویه و ناموزون شهری، آثار و پیامدهای متعددی را برجای گذاشته و شهرها را با مسایل و معضلات خاصی روبرو نموده است. شهرستان گرمی نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و قرارگیری بر روی پهنه‌های پرشیب و کوهستانی دارای محدودیت‌های متعددی است. بنابراین بررسی و تجزیه و تحلیل پدیده‌های مختلف طبیعی و عوامل انسانی منطقه و در نهایت ارائه راهکارهای کنترل و برخورد منطقی با این فرآیندها و محدودیت­های حاصل از آن‌ها ضروری است. در همین راستا تحقیق حاضر با علم به اهمیت موضوع و با هدف بررسی مناطق مستعد جهت توسعه شهری تدوین گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل فضایی و ارزیابی چند معیاری از نرم­افزار Edrisi، و برای استاندارد‌سازی ارزش‌ها (مقادیر) و یکسان‌سازی مقیاس‌ها در لایه‌های نقشه‌ای، از روش استانداردسازی بر مبنای درجه عضویت در تابع فازی استفاده گردید. برای وزن‌دهی به معیارها نیز روش Critic انتخاب شده و در تحلیل نهایی ارزیابی چند معیاری، تکنیک VIKOR مورد استفاده قرار گرفته و جهات مطلوب توسعه شهری تعیین شده است. نتایج نشان می­دهد که بهترین جهت در اولویت اول برای توسعه، جنوب­غربی شهر بوده و در اولویت دوم جهات شمال شرقی و تا حدودی اراضی شرق می­باشد. همچنین تجزیه و تحلیل شاخص­ها و متغیر­های منتخب و بررسی نقشه نهایی حاصل از مدل ویکور، نشان داد که مهم­ترین عوامل طبیعی تاثیر­گذار بر توسعه فیزیکی شهر در محدوده مورد مطالعه ویژگی­های تیپ اراضی، جنس خاک و جهت شیب می­باشد. از مهم­ترین عوامل انسانی تاثیرگذار هم شاخص­های کاربری زمین است.

زهرا تاراسی، حسین کریم زاده، محسن آقایاری هیر،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده

با اینکه زنان در حدود نیمی از جمعیت مناطق روستایی را در بر گرفته­اند؛ ولی همواره به عنوان قشر آسیب­پذیر جامعه مطرح بوده­اند. توجه به توانمندسازی و عوامل موثر بر آن می­تواند ضمن افزایش مشارکت آنها در امور معیشتی باعث افزایش توانمندی آنها و کمک به افزایش درآمد خانواده آنان شود. لذا هدف این مطالعه بررسی عوامل و محرک­های موثر بر توانمندسازی زنان روستایی می­باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات پرسش­نامه و مصاحبه با زنان روستایی شهرستان زنجان می­باشد. جامعه آماری شامل زنان روستایی شهرستان زنجان می­باشد (43559N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه­گیری سهمیه­ای، 381 زن بالای 20 سال به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه ‌وتحلیل داده­ها و رسیدن به پرسش­های پژوهش، از آزمون­های آزمون t تک­نمونه­ای و مدل رگرسیون لجستیک باینری استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین 29 متغیر مورد نظر تحقیق، 14 متغیر به طور قابل توجهی ارتباط معنی­داری با توانمندسازی زنان روستایی در شهرستان زنجان داشته است. به ترتیب عوامل اقتصادی (171/0)، روان­شناختی (127/0) و عوامل شخصی (109/0) بیشترین اثرات را بر توانمندسازی زنان روستایی (متغیر وابسته) داشته­اند. از نتایج این پژوهش برای شناسایی عوامل موثر بر افزایش توانمندی زنان روستایی و رفع موانع مربوط به آن در روستاهای منطقه و به صورت کلی در روستاهای کشور می­توان استفاده نمود.

معصومه امیری بشلی، حسین مجتبی زاده خانقاهی، یوسفعلی زیاری، علی نوری کرمانی،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده

مدیریت زمین شهری بعنوان مؤثرترین ابزار برنامه ریزی شهری، مورد توجه برنامه ریزان وسیاست گذاران شهری می باشد. مدیریت زمین شهری بخشی از مدیریت شهری بوده و هسته ی کانونی آن را تشکیل می دهد. و در برخی کشورها همچون ایران ، مدیریت شهری یکپارچه و واحدی وجود ندارد و دستگاه هائی در سطح ملی در اداره و ارئه خدمات شهری مشارکت دارند که در چنین حالتی باید مدیریت شهری را شامل شهرداری و شعبات یا نمایندگی های شهری آن دستگاه ها نیز دانست. همپوشی ؛ ناهماهنگی و عدم همسوئی از مشکلات متداول اینگونه مدیریت شهری است. زمین یکی از حوزه های مهم اقتصاد و از عمده ترین دارایی ها است و امور مربوط به آن ،اعم از حاکمیتی و تصدی ، افزون بر بخش خصوصی و تعاونی ، در بخش دولتی و عمومی با دستگاه های متعدد در سراسر کشور پراکنده است . این پراکندگی ها که در طول چندین دهه گذشته پدید آمده است ، ریشه های ناکارآمدی سازمانی ، ( فساد اداری و اقتصادی ، بستر بسیاری از جرائم ) و منشا اختلافات میان مردم و سازمان ها ( دعاوی قضایی ) بشمار می آید. پژوهش حاضر تلاش دارد الگوهای  تصمیم گیری سیاست های زمین شهری در توسعه فیزیکی شهر ساری  بررسی نماید. نوع روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و ماهیت کاربرد ی دارد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات این پژوهش از روشهای آماری و ریاضی با استفاده از نرم افزارهای Excel   و Spss برای تحلیل تطبیقی و گرافیکی از نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS بهره گرفته خواهد شد. یافته های پژوهش حاکی از این است که نبود چشم انداز مشخص و به تبع آن سیاست ها و نهادهای ناهماهنگ، تصمیم گیری متمرکز و غیرمشارکتی، و تصدی گری زیاد بدون ظرفیت نهادی لازم از مهم ترین دلایل ناکارآمدی سیاست گذاری مدیریت زمین شهری است.

مهسا اسدی عزیز آبادی، کرامت الله زیاری، محسن وطن خواهی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

شهر پدیده ای است زنده، پویا و متحول که در بستر زمان و پهنه مکان رشد می کند و گسترش می یابد، دچار فرسودگی و زوال می شود و با بحران هایی از جمله مخاطرات طبیعی و مصنوع که حاصل روابط انسانی و عناصر کالبدی از یک سو و شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی، سیاسی و تاریخی از سوی دیگر می باشد، مواجه می گردد. بافت های فرسوده شهر که دارای فرسودگی کالبدی، کارکردی و عملکردی می باشند در مقابله و مواجه با بحران های ذکر شده دارای آسیب پذیری بالا و تاب آوری پایین می باشند لذا لزوم مداخله در این بافت ها در جهت ایجاد تعادل، هماهنگی میان بنیان‌های زندگی اجتماعی، اقتصادی و بهبود کالبد شهری بیش از پیش حائز اهمیت می باشد. در همین راستا در این پژوهش با توجه به مدل مکانی تاب آوری سوانح که یکی از مدل های سنجش تاب آوری شهری می باشد به اولویت بخشی ابعاد تاب آوری در بافت فرسوده شهر کرج پرداخته شده است. این پژوهش به لحاظ هدف توسعه ای-کاربردی می باشد و همچنین با توجه به روش توصیفی-تحلیلی است.همچنین از نرم افزار Expert choice و با مدل AHP برای تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از پرسشنامه استفاده شده است.نتایج پژوهش نیز حاکی از آن است که در سه کلان پهنه کرج کهن، حصارک و مهرشهر بعد تاب آوری کالبدی-محیطی بر اساس سرمایه کالبدی و زیرساختی دارای بیشترین وزن می باشد و همچنین تاب آوری سازمانی-نهادی دارای کمترین وزن است و با توجه به اولویت بندی ابعاد تاب آوری و معیارها و شاخص های بررسی شده ، افزایش سرانه کاربری های حیاتی در پهنه های مطالعاتی، تغییر در ساختار اقتصادی ساکنین و همچنین افزایش میزان مهارت و انسجام شهروندان به منظور مقابله با مخاطرات و بحران ها حائز اهمیت می باشد.
 
فریبا اسفندیاری درآباد، مسعود رحیمی، خداداد لطفی، الهامه عبادی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده

تغییرات مورفولوژیکی و عرضی رودخانه قزل اوزن در طی سال­های اخیر مشهود بوده و مشکلاتی را ایجاد کرده است. در این پژوهش آشکاری سازی تغییرات کناری رودخانه قزل اوزن با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده های TM  وOLI  لندست 5 و 8 در دوره زمانی 1993 تا 2013 انجام شد و طی آن بازه ای به طول 158 کیلومتر از رودخانه قزل اوزن، با استفاده از روش ترانسکت مورد ارزیابی قرار گرفت. در این روش، خطوطی با فواصل مشخص از هر دو طرف مجرا به‌عنوان خطوط مبنا ترسیم شد. این خطوط برای دوره­های زمانی موردمطالعه ثابت بوده و از این رو جابجایی­های مجرا نسبت به این خطوط به‌صورت کمّی محاسبه گردید. در ادامه جهت بررسی دقیق تر، مجرای بازه مورد مطالعه براساس مورفولوژی و رند تغییرات، به 24 ترانسکت تقسیم بندی شد. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین میزان مهاجرت مجرای رودخانه قزل اوزن در طول 20 سال گذشته در حدود 47/4 متر در سال بوده است. بیشترین شدت جابجایی عرضی مجرا بین سال های 1993 تا 2013 به میزان  58/10 متر در سال، مربوط به ترانسکت شماره 16 بود، که  در نتیجه آن 51/52 هکتار بر ساحل سمت راست رودخانه افزوده شده بود. در کل، نتایج نشان داد که در طی دوره 1993 تا 2013، نزدیک 14/207هکتار به ساحل سمت راست رودخانه افزوده و نزدیک به 31/215 هکتار از ساحل سمت راست کاسته گردید.
 

مهرناز رضوانی، یوسفعلی زیاری، ناصر اقبالی، حسین مجتبی زاده خانقاهی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده

برنامه ریزی کاربری اراضی شهری جهت استفاده بهینه از امکانات موجود و فضاهای شهری، یکی از هسته های اصلی برنامه ریزی شهری می باشد که معمولا به صورت یک مسئله چند هدفه تعریف می شود. در راستای نبود نظام طبقه بندی مشخص برای کاربری زمین در ایران ، به کارگیری رویکردهای به روز جهانی به منظور بهینه سازی نظام برنامه ریزی کاربری اراضی شهرها همانند استفاده از الگوریتم های فرا ابتکاری و هوش مصنوعی الزامی می باشد. یکی از الگوریتم هایی که در سال­های جدید معرفی شده است، الگوریتم بهینه سازی مبتنی بر جغرافیای زیستیBBO1 می باشد.این الگوریتم، نشات گرفته شده ازطبیعت است. پژوهش جاری از گروه تحقیقات کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی، تحلیلی است که با به کارگیری الگوریتم جغرافیای زیستی به بررسی و تحلیل کاربری اراضی شهری پرداخت. دراین الگوریتم هر منطقه شهر به عنوان یک عضو منفرد شناخته شده و دارای"شاخص میزان مطلوبیت " مخصوص به خود بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها بااستفاده از الگوریتم جغرافیای زیستی است که در نرم افزار متلب(Matlab ) نوشته و اجرا شده است. هدف پس از شناسایی اثرگذارترین متغیر ، بهبود وضعیت جاری شاخص های نظام توزیع کاربریها و همجواری آنها در سطح شهر بوده است. برای این امر توزیع نامناسب شاخص های کاربری اراضی شهری باید از حالت تمرکز یافته در نواحی خاص  به نواحی دارای ضعف منتقل شود که این امر بر اثر این بهینه سازی کاهش مقادیر متغیرها حاصل شده است. برای مقایسه نتایج تحقیق جاری به لحاظ کاربری های مورد نیاز منطقه مورد نظر با طرح توسعه شهر سمنان، برای هریک از ابعاد تحقیق لایهGIS2آن تهیه شد، سپس باتوجه به اوزان هریک از این ابعاد که بدست آمده و نشانگر بهینه شدن توزیع متناسب ابعاد جغرافیای زیستی در سطح شهر بوده است، همپوشانی لایه ها صورت گرفت و نتایج حاصل از این همپوشانی با طرح توسعه مقایسه گردید.

فریبا اسفندیاری درآباد، رئوف مصطفی زاده، احمد عبیات، احمد ناصری،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

مطالعه رفتار و الگوی پیچان‌رودی رودخانه‌ها به‌منظور جلوگیری از خطرات احتمالی از جمله سیلاب، ناپایداری بستر و حرکات پیچان‌رودی امری ضروری است. در این پژوهش رودخانه‌ قره‌سو واقع در استان اردبیل، بازه مکانی روستای ‌انزاب تا پل‌سامیان، به‌طول 70/16 کیلومتر، مورد بررسی قرار گرفته است. به‌منظور تعیین الگوی این رودخانه از ضریب‌خمیدگی (به‌روش لئوپولد) و نیز زاویه‌‌مرکزی (به‌روش کورنایس)، استفاده شد. باید اشاره شود که تحقیق در این خصوص در منطقه مورد مطالعه انجام نشده است. علاوه بر این رودخانه قره‌سو، در استان اردبیل به‌شدت تحت تاثیر فعالیت‌های انسانی است، لذا مطالعه تغییرات این شاخص‌ها در بازه‌های مختلف مکانی می‌تواند مفید باشد. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین ضریب‌خمیدگی در محدوده‌ مورد مطالعه برابر 47/1 می‌باشد، که بیانگر بالا بودن نسبت پیچ ‌وخم رودخانه است. اما با توجه به ضرایب به‌دست آمده با روش‌های مورد استفاده نشان می‌دهد که 11/71 درصد مئاندرها با ضریب‌خمیدگی 5/1-1، به طبقه مئاندری ‌کم تعلق دارند. در حالی‌که 78/17 درصد از مئاندرها، ضریب‌خمیدگی 2-5/1 و 11/11 درصد از مئاندرها ضریب‌خمیدگی بزرگ‌تر از 2 را نشان می‌دهد. این بدین معناست که در منطقه مورد مطالعه حداقل 5 مئاندر از 24 مئاندر وجود دارد که مستعد تبدیل شدن به دریاچه نعل‌اسبی را دارند. لذا ضرورت تثبیت کناره‌ها و بستر رودخانه مذکور از طریق روش‌های مدیریتی و مهندسی سازه ایجاب می‌نماید

حسین طلا، امیر محمودزاده، کرامت الله زیاری،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

متولیان کلانشهر تهران همواره کوشیده‌اند تا کارآترین الگو را برای اداره امور کلانشهر تهران تدوین نمایند. در حال حاضر مدل مدیریت شهری تهران مدل شورا- مدیر شهر می‌باشد که طبق آن، مردم با رای مستقیم اعضای شورای شهر را انتخاب می‌نمایند و شورای شهر تهران شهردار را انتخاب می‌نماید. در طول سالیان گذشته و با توجه به آنکه نهادها و سازمانهای متولی اداره و ارائه خدمات شهری در مواردی دچار موازی کاری و یا حتی تناقض در وظایف شده ­اند، نیاز به تدوین مدلی در راستای مدیریت یکپارچه شهری دیده شده است. در این مقاله از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. این مقاله از نظر هدف مطالعه، کاربردی می‌باشد. هدف مقاله حاضر رسیدن به مدلی برای مدیریت یکپارچه کلانشهر تهران است. جامعه آماری این تحقیق خبرگان مدیریت شهری تهران است که بدین منظور 34 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات این تحقیق، مصاحبه و پرسشنامه است و داده‌ها با استفاده از روش مقایسات زوجی و تاپسیس تجزیه تحلیل شده­اند. در نتیجه این تحقیق، با توجه به چالش‌های شناسایی شده و با استفاده از روش تاپسیس کارآیی مدل تدوین شده تحقیق (با نام پیشنهادی میز خدمت) نسبت به مدل جاری مدیریت شهری تهران مورد تایید قرار گرفته است. همچنین مهمترین نتیجه‌ای که از مطالعات تطبیقی حاصل شد آن است که در کلانشهرهای مورد مطالعه همواره کلیه امور حکمروایی و مدیریتی شهری تحت فرمان یک نهاد می‌باشد و از موازی کاری پرهیز شده است که این موضوع باید در تهران نیز مدنظر قرار گیرد.

غلام حسن جعفری، فاطمه بختیاری،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

سیستم رودخانه­ای قزل­اوزن با وسعتی بالغ‌بر 50 هزار کیلومترمربع در شمال غرب ایران واقع‌شده است. شناسایی و تشخیص متغیرهایی همچون اسارت و انحراف رودخانه­ها، سطوح فرسایشی و تراکمی، آثار دریاچه­های قدیمی از طریق ویژگی­های منعکس‌شده در نقشه­های توپوگرافی 50000/1 منطقه، ازجمله مواردی هستند که سعی شده با کمک آن­ها به تحوّلات کواترنری این حوضه آبریز پی برد. حوضه آبریز قزل­اوزن هرچند امروزه به­صورت یک حوضه باز به دریای خزر می­ریزد ولی بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی و توپوگرافیکی حاکی از آن است که این حوضه بعد از حرکات کوه­زایی پاسادنین، بین دو حوضه قم و ارومیه مستقل شده، به‌صورت زیرحوضه‌های متعدد بسته­ای بوده که آب­ها در هرکدام از سطوح به‌صورت همگرا به چاله­های مرکزی هدایت می­شدند. بیجار، زنجان طارم، ینگی‌کند و میانه از آن جمله‌اند. ابعاد بعضی از این چاله­ها آن‌قدر وسیع هستند که به‌راحتی در نقشه­های توپوگرافی از طریق شبکه آبراهه­ای و رسوبات مارنی بستر آن­ها قابل‌تشخیص است ولی بعضی از آن­ها در حدّ محدود و کوچک بوده که یا از وضعیت توپوگرافی محلی تبعیت کرده یا تحت تأثیر فرایندهای غالب زمان شکل‌گرفته و با تحولات رخ‌داده از بین رفته‏اند. در اطراف رودخانه قلعه‌چای شرایط توپوگرافیکی گذشته و فرایند غالب یخچال‌های دوره‌های سرد کواترنری، دریاچه‌های متعددی را بر جای گذاشته که دریاچه کنونی پری نمونه بارز آن‌ها شناخته می‌شود؛ هرچند امروزه با کانال مصنوعی که از رودخانه قلعه‌چای منشعب شده آبگیری می‌شود.

مینا افتخارنیا، کرامت الله زیاری، مجید نادری،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

امروزه مفهوم رقابت به گونه ای در جهان گسترش یافته که تمام کشورها و دولت‌ها در سطوح ملی و منطقه‏ای یا محلی در جستوجوی راهی برای گسترش و اصلاح شرایط اقتصادی به نفع سرمایهگذاری‌هایی هستند تا رقابت‏پذیری را تحریک کنند. بررسی راهبردهای توسعه مناطق از طریق رقابت­پذیری بیشتر در حوزه روابط سرمایه‌داری تعریف می شود و کمتر نشانی از مفهوم توسعه پایدار دارد. از سوی دیگر با توجه به ارتباط پیچیده بین سیستم‌های محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی، با ورود مفهوم رقابت‌پذیری در فرایند توسعه، بدون توجه به سایر زیرسیستم‌های یادشده، زمینه افزایش آسیب‌های محیطی و اجتماعی در سیستم­های شهری و منطقه‌ای به وجود آمده و پیامدهایی را مانند توسعه ناموزون، افزایش تفاوت‌ها و نابرابری‌های اجتماعی و آلودگی‌های زیست­محیطی، افزایش مصرف انرژی، ترافیک و سایر مسائل اجتماعی و فرهنگی و محیطی را به همراه داشته است؛ به نحوی که هم اکنون بسیاری از کلانشهرهای دنیا و حتی ایران با این مسائل درگیر هستند.
در این پژوهش با توجه به ماهیت پژوهش از روش‌های کتابخانه ای به منظور بررسی ادبیات نظری مرتبط با پژوهش و برای شناسایی نماگرهای مرتبط با تحلیل فضایی از روش های تحلیل محتوا استفاده شده است. در این راستا، ابتدا فعالیت‏های دارای برتری رقابتی در ناحیه اراک با استفاده از روش شاخص‏سازی مورد تحلیل فضایی قرار گرفته و جایگاه شهرها و شهرستان‎‏ها بر اساس قابلیت رقابت در فعالیت‏های دارای برتری رقابتی مشخص شده است. سپس با توجه به چشم‏انداز ترسیم‏شده برای ناحیه اراک، راهبردها، سیاست‏ها و احکام فضایی پیشنهادی جهت کاربست در منطقه تدوین شده‏اند.

نبی مرادپور، کرامت الله زیاری،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

تحلیل فضایی جرایم در ساعات مختلف روز، روزهای هفته، ماه و فصل­های مختلف راهکاری موثر برای کنترل و پیشگیری از جرایم شهری است. این تحلیل ها به مدریت شهری و سایر مسئولان ایمنی شهر از جمله مسئولان قضایی و انتظامی این امکان را می دهد که با اقدامات پیشگیرانه، تصمیمات لازم را برای از بین بردن و یا کاهش اثرات این عوامل در سطح شهر اتخاذ نمایند. هدف از این پژوهش بررسی تحلیل فضایی جرایم سرقت به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و فصلی در منطقه 12 کلانشهر تهران می باشد. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی است. جامع آماری پژوهش شامل اطلاعات بلوک­های آماری سال 1390 در سطح محلات منطقه 12 شهر تهران و جرایم ارتکابی مرتبط با سرقت سال 1389 است. مهم ترین آزمون های آماری مورد استفاده آزمون مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار بوده است و از بین آزمون های خوشه بندی، شاخص نزدیک ترین همسایه برای شناسایی کانون های جرم خیز به کار گرفته شده است. نتایج حاص از این تحقیق بیانگر آن است که از 446 فقره جرم مرتبط با سرقت، محلات فردوسی – لاله زار و بهارستان سعدی بیشترین جرایم و محلات کوثر و مختاری کمترین جرایم را به خود اختصاص داده­اند. الگوی توزیع جرایم در منطقه 12 به صورت خوشه ای می­باشد و مهم ترین کانون­های جرم خیز در فواصل دروازه شمیران، ایران، بهارستان – سعدی، فردوسی –لاله زار، ارگ پامنار، امام زاده یحیی و آبشار شکل گرفته است. همچنین تحلیل فضایی جرایم سرقت بیانگر آن است که جهت و کشیدگی جرایم سرقت در ساعات مختلف روز، روزهای هفته و به صورت ماهانه متفاوت می­باشد.

فریبا اسفندیاری درآباد، منصور خیری زاده، مسعود رحیمی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

سیلاب­ها جزو فراوان­ترین و مخرب­ترین بلایای طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی سنگینی می­شوند. خسارت­های سیلاب به دلیل دستکاری انسان در سیستم­های رودخانه­ای و ساخت و ساز در حریم رودخانه­ها دارای روند صعودی است. در این رابطه، یکی از مهم­ترین اقدامات غیرسازه­ای در جهت کاهش خسارات سیلاب تهیه نقشه­های پهنه­بندی خطر سیل و استفاده از آنها در برنامه­ریزی­های مکانی است. در پژوهش حاضر خطر سیلاب در حوضه آبریز نیرچای واقع در استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، از مدل HEC-HMS برای شبیه­سازی بارش- رواناب و شناسایی پهنه­های سیل­خیز و از منطق فازی به منظور روی­هم­گذاری لایه­های موضوعی و تهیه نقشه خط سیلاب استفاده شد. نتایج شبیه­سازی نشان­دهنده کارایی بالای مدل HEC-HMS در شبیه­سازی بارش- رواناب حوضه آبریز نیرچای و برآورد دبی­های پیک سیلاب می­باشد. تبدیل بارش به رواناب در سطح حوضه نیرچای عمدتا در کنترل ژئومورفومتری و پوشش زمین می­باشد. بیشترین ارتفاع رواناب و دبی­های پیک حوضه نیرچای در زیرحوضه­های بالادست است. این امر به دلیل شیب زیاد، نفوذپذیری اندک خاک، فراوانی سطوح غیرقابل نفوذ و CN بالاست. ترکیب لایه­های موضوعی با استفاده از منطق فازی نشان داد که در حدود 6/8 درصد از سطح حوضه در پهنه­های با خطر بسیار بالای وقوع سیلاب واقع شده­اند. این پهنه­ها عمدتا منطبق بر دشت سیلابی رودخانه نیرچای می­باشند. این اراضی به علت کم­عرض بودن دره و شیب کم همیشه در معرض سیلاب هستند. اکثر سکونتگاه­های منطقه مطالعاتی در پایین دست حوضه مستقر شده­اند. این امر باعث افزایش مخاطرات ناشی از سیلاب شده است.
 
عباس لدنی، احمد پوراحمد، کرامت اله زیاری، رحمت اله فرهودی، سعید زنگنه شهرکی،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

 هدف از انجام این پژوهش، تدوین شاخص­ها و معیارهای حکمروایی خوب، ارزیابی وضعیت حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی با رویکرد حکمروایی خوب بوده است. برای تحقق این اهداف، ابتدا با تشریح ادبیات موضوع و مرور پیشینه تحقیق، الگوی مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی با رویکرد حکمروایی خوب ارائه گردید. معیارهای اصلی در این الگو، مشارکت، قانون­مداری، پاسخگویی، مسئولیت­پذیری، عدالت محوری، شفافیت، کارایی و اثربخشی و اجتماع محوری بوده که هریک شامل زیرمعیارهایی است. سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه و مصاحبه با ساکنین و متخصصین، و همچنین از طریق کاربست روش تحلیل سلسله مراتبی، وضعیت حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش ارزیابی شد. امتیاز نهایی کیش با انجام محاسبات، 53/2 (از مجموع 5) به دست آمد که نشان­دهنده وضعیت نسبتا نامناسب حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش است. در نهایت، راهکارهایی برای ارتقاء وضعیت حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش ارائه گردید

فریبا اسفندیاری درآباد، مرتضی قراچورلو،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

با توجه به آثار و پیامدهای منفی برخاسته از پدیده فرسایش و رسوب­دهی در حوضه­های آبریز، تحقیق حاضر با هدف تخمین و تعیین تغییرات مکانی رسوب­دهی در حوضه آبریز قره­سو واقع در استان اردبیل انجام شد. در این راستا استفاده از مقیاس زمانی ماهانه در جهت تهیه منحنی­های سنجه برآورد رسوب به عنوان اساس کار قرار گرفت. تهیه منحنی­های سنجه رسوب ماهانه بر اساس داده­های نمونه دبی جریان و دبی رسوب متناظر آن در 19 ایستگاه هیدرومتری واقع در سطح حوضه طی دوره آماری 14 ساله (سال­های آبی 1381- 1394) صورت گرفت. تمامی تحلیل­های اماری در محیط نرم­افزار آماری SPSS انجام شد. همچنین نمایش تغییرات فضایی میزان رسوب­دهی در سطح حوضه از طریق قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) میسر گردید. نتایج آزمون روابط رگرسیونی مابین دبی جریان و دبی رسوب حاکی از وجود روابط نزدیک و معنی­داری در مقیاس زمانی ماهانه داشت. تعمیم منطقه­ای این روابط برای کل حوضه نشان داد که اختلاف فصلی مشهود بوده و بالاترین و پایین­ترین ضریب تعیین به ترتیب به ماه­های اردیبهشت (برابر با 74/0) و مرداد (برابر با 55/0) تعلق یافت. همچنین وقوع بیشترین انتقال رسوب در فصل بهار و کمترین آن در فصل تابستان مشهود بوده و اشاره به نوع رژیم بارش- رواناب حاکم بر حوضه قره­سو داشت. به لحاظ مجموع سالانه رسوب­دهی، ایستگاه یامچی با 3970 تن در سال، بالاترین و ایستگاه ننه­کران با با 66 تن در سال، پایین­ترین میزان رسوب­دهی را در بین 19 ایستگاه حوضه قره­سو به خود اختصاص داد. نظر به کلاس رسوب­دهی بالای ایستگاه­های واقع در زیرحوضه­های بالیخلی و خیاو، توصیه گردید که توجه ویژه­ای به حفاظت و تقویت ارکان آب و خاک و تخفیف نیروهای پیش­برنده فرسایش و تولید رسوب در حوضه­های مذکور گردد.
 
رئوف مصطفی زاده، فریبا اسفندیاری، مهناز حمزه ای، نازیلا علایی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

هدف از این پژوهش، ارزیابی تغییرات زمانی پوشش گیاهی جوامع حاشیه رودخانه قره‌سو استان اردبیل با استفاده از سنجه‌های سیمای سرزمین در یک بازه زمانی 8 ساله است که برای برنامه‌ریزی‌های حفظ اکوسیستم رودخانه و مطالعه مورفولوژی آن اهمیت است. تهیه نقشه پوشش حاشیه رودخانه قرسو از تصاویر GoogleEarth برای سال‌های 2011، 2016، 2019 به‌دلیل وضوح تصاویر استفاده شد. به‌منظور ارزیابی ارتباط بین سنجه‌های سیمای سرزمین در دوره‌های زمانی مورد بررسی از تحلیل همبستگی در محیط برنامه‌نویسی R استفاده شد. نمقدار سنجه پیوستگی سیمای سرزمین 52/91 درصد به 49/95 درصد در این منطقه طی دوره مورد مطالعه  که نشان‌دهنده افزایش یکپارچگی و بهبود پیوستگی در سیمای سرزمین می‌باشد. ارزیابی تعداد لکه در تحقیق حاضر روند افزایشی را نشان داد که بیش‌ترین مقدار برای بازه زمانی 2019 بوده است. هم‌چنین نتایج تغییرات عرض رودخانه قره‌سو نشان داد که عرض رودخانه در سال 2019 به‌ترتیب با حداکتر و حداقل 43/27 و 97/3 است. مقایسه مقادیر عرض رودخانه در سه دوره مطالعاتی نشان‌دهنده روند افزایشی در عرض رودخانه می‌تواند ناشی از محدود شدن عرض رودخانه توسط فعالیت‌های انسانی و یا حفاظت کناره‌ها برای حفاظت از اراضی کشاورزی در برابر تعریض کناره‌ها باشد. هم‌چنین همبستگی عرض رودخانه نشان داد که بین دوره زمانی 2019 و 2016 همبستگی 63/0 و در سطح 001/0 معنی‌دار می‌باشد. کم‌ترین همبستگی بین دوره زمانی 2019 و 2011 با مقدار عددی 30/0 در سطح 5 درصد محاسبه شد. در حالت کلی نتایج تغییرات در جوامع حاشیه رودخانه را می‌توان با پیشروی عملیات کشاورزی تا نزدیک حریم رودخانه مرتبط دانست.
دکتر محسن آقایاری هیر، دکتر حسین کریم زاده، خانم ناهید رحیم زاده،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


دسترسی نقش مهمی در توسعۀ روستایی دارد چرا که بین توسعه روستا با دسترسی به امکانات و خدمات زیربنایی رابطه معناداری وجود دارد. روستاهایی که دسترسی کمتری به خدمات ضروری و به­ویژه حمل­ونقل دارند با تنگناهای ساختاری و اجتماعی اقتصادی زیادی روبرو می­شوند که خود از موانع توسعۀ پایدار روستایی است. تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت دسترسی، عوامل مؤثر بر آن را موردبررسی قرار دهد. برای این منظور، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی موردتوجه قرار دارد. جامعه آماری تحقیق روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز (52 روستا) می­باشد که داده­های موردنیاز برای واحد تحلیل روستا از دهیاران جمع­آوری گردیده است. بعد از ارزیابی روایی بر اساس نظر متخصصان و تأیید چارچوب عملیاتی تحقیق از نظر ایشان و نیز ارزیابی پایایی پرسشنامه تحقیق، جمع­آوری داده­ها انجام گردید. به­منظور تعیین روابط علت­ومعلولی میان شاخص­های ارزیابی قابلیت دسترسی از تکنیک دیماتل برای ارزیابی قابلیت دسترسی در روستاهای موردمطالعه از تحلیل فرایند شبکه­ای (ANP) و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت دسترسی نقاط روستایی، از مدل‌سازی معادلات ساختاری (SEM) در نرم‌افزار Amos.24 استفاده شد. نتیجه اولیه تحقیق تعیین قابلیت دسترسی روستاها نشان داد که روستای مایان سفلی از بیشترین میزان قابلیت دسترسی برخوردار است و نتیجه نهایی تحقیق تعیین نقش عوامل در قابلیت دسترسی روستایی است که بر اساس آن عوامل فاصله از شهر، مرکزیت خدماتی و وضعیت اجتماعی روستا بیشتر از سایر عوامل در قابلیت دسترسی مؤثر هستند.
واژگان کلیدی: قابلیت دسترسی، خدمات روستایی، تحلیل فرایند شبکه­ای، معادلات ساختاری، شهرستان تبریز
 


آقای ارسلان مهرورز، دکتر عقیل مددی، دکتر فریبا اسفندیاری، آفای مسعود رحیمی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

مورفولوژی کانال‌های رودخانه ها از مباحث کلیدی و مورد توجه در ژئومورفولوژی، مهندسی و مدیریت رودخانه است. بخش های حاشیه ای رودخانه‌ها به دلیل بهره‌برداری از شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی، همواره مورد دست‌اندازی  انسان به بستر و حریم رودخانه قرارگرفته‌اند. رودخانه دره ائورت یکی از رودخانه‌ای دائمی استان اردبیل می‌باشد که در طی سال‌های اخیر همواره با رخداد سیلاب‌ و تغییرات مورفولوژی مجرا مواجه بوده است. در این پژوهش مجرای رودخانه دره ائورت با استفاده از مدل رزگن در سطح یک و دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل رودخانه در سطح 1 و 2 مدل سلسه مراتبی رزگن از داده های نقشه برداری زمینی 1:2000،تصاویر ماهواره ای سنتینل 2و بازدید میدانی استفاده گردید و رودخانه دره ائورت به 4 بازه تقسیم بندی شد و سپس بر روی مجرای رودخانه 146 مقطع عرضی ترسیم گردید. جهت استخراج دقیق­تر شاخص های اصلی مدل رزگن از مدل هیدرودینامیکی HEC-RAS نیز استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشتر بخش های رودخانه دره ائورت دارای تیپ C6c با بستر آبرفتی است و سایر تیپ های غالب مشاهده شده در بازه های چهارگانه مورد بررسی، شامل تیپ های B6c-E6b-F6-D می باشد. همچنین نتایج بازدید های میدانی نشان دهنده تغییر نوع تیپ رودخانه دره ائورت در بازه 4 از تیپ C به تیپ F است که با توجه به این که بازسازی و احیا رودخانه در تیپ F دشوار می باشد، پیشنهاد می گردد با اعمال محدودیت هایی از تبدیل رودخانه به تیپ F جلوگیری به عمل آید.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb