جستجو در مقالات منتشر شده


46 نتیجه برای Gis

محمد رضا گودرزی، آتیه فاتحی فر،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

در عصر حاضر، با افزایش فعالیتهای صنعتی و نادیده گرفته شدن مسائل زیست محیطی، اثرات تغییر اقلیم بیشتر نمایان شده و این پدیده را به عنوان یک معضل جهانی مطرح ساخته است. افزایش احتمال وقوع رخدادهای حدی اقلیمی مانند سیلاب و افزایش فرکانس و شدت آن از اثرات تغییر اقلیم است. منطقهی شمالغرب کشور، به دلیل داشتن اقلیمی نیمه خشک و کوهستانی و درنتیجه تغییرپذیری بالای بارش، ازجمله مناطقی است که در معرض سیلابهای مخرب قرار دارد. بنابراین پهنه بندی در اثر تغییرات اقلیمی امری ضروری است. از اینرو در پژوهش حاضر بمنظور بررسی خطر پذیری سیلاب حوضه آذرشهر چای در اثر تغییرات اقلیمی ابتدا با استفاده از مدل گردش عمومی CanESM2 تحت جدیدترین سناریوهای انتشار گزارش پنجم هیئت بین الدول تغییر اقلیم، بدبینانه ترین سناریو RCP8.5 انتخاب و متغیرهای دما و بارش با روش آماری SDSM ریز مقیاس گردانی شده است. سپس با مدل هیدرولوژیکی SWAT رواناب روزانه، نقشه حوضه بندی و خطوط آبراههها حاصل شده است. نتایج ارزیابی مدل SDSM با ضریب تعیین و نش-ساتکلیف 0.95 به طور متوسط، بیانگر عملکرد خوب مدل در ریزمقاس نمایی داده‌های بزرگ مقیاس است. همچنین افزایش 0.23 درجه سانتیگراد دما و 4.53 درصدی بارش و دبیهای حداکثر در دوره آتی 2059-2030 پیشبینی شده است. با مدل SWAT نقشههای پایه تحلیل و حوضه با تلفیق نقشه متوسط دبی حداکثر، ضریب شکل حوضه و فاصله از رودخانه که با رویکرد AHP پهنه بندی شده است. با توجه به پهنه بندی 41.55 درصد از مساحت حوضه در خطر بسیارکم وکم، 27.23 درصد خطر متوسط و 31.2 درصد در خطر زیاد و بسیار زیاد میباشد. همجنین با نقشه نهایی مشخص شد که اواسط حوضه به دلیل داشتن شرایط مستعد دارای خطر زیاد است و نیاز به انجام اقدامات مدیریتی دارد.

الهام یاراحمدی، مصطفی کرمپور، هوشنگ قائمی، محمد مرادی، بهروز نصیری،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

بررسی رفتار بارش  در  بعد مکانی – زمانی و تعیین آستانه های تحمل مناطق مختلف جغرافیایی با توجه به پوشش گیاهی، زندگی جانوری و فعالیت های انسانی، از ضروریات هر گونه تصمیم گیری در محیط است. بدین منظور، داده­های بارش 27 ایستگاه همدیدی در دوره 60 ساله  از سازمان هواشناسی  دریافت  و  پس از بررسی کیفی داده­ها توزیع زمانی و مکانی میانگین، ضریب تغییرات، چولگی و توزیع احتمال تجربی 20% بیشینه و کمینه ماهانه و فصلی پاییز و زمستان، برای یک دوره 60 ساله (2010-1951)، دو دوره 30 ساله (11951-1980)،(1981-2010) و دو دوره 10 ساله (2010-2001)، (1951-1960)محاسبه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) پهنه بندی شد. بررسی­ها نشان می­دهد، بجز سواحل دریای کاسپین، تغییرات کمی بین الگوهای پاییز و زمستان وجود دارد. میانگین بارش از مناطق میانی سواحل جنوبی کاسپین به سوی غرب و شرق کاهش یافته­است. در دیگر نواحی کشور، تغییرات مکانی و زمانی بارش در فصل پاییز بسیار زیاد و از شمال بسوی جنوب با کاهش میانگین و افزایش ضریب تغییرات و چولگی همراه است. در زمستان ضمن حفظ الگوی پاییز، میانگین بارش افزایش و ضریب تغییرات کاهش می­یابد. میانگین بارش 30 ساله دوم و 10 ساله آخر زمستان، نسبت به دوره­های 30 و 10 ساله اول و نیز دوره 60 ساله در اغلب ایستگاه­ها کاهش داشته­است که با  نتایج آزمون من­کندال تطابق دارد. بررسی20 درصد حد کمینه و بیشینه بارش فصلی نشان می­دهد که از شدت و گستره عملکرد سامانه­های بارشی فراگیر فصل زمستان در دوره 30 ساله دوم کاسته شده است. همچنین فراونی و شدت خشکسالی فصل پائیز در 30 سال دوم و 10 سال آخر بیشتر شده­است. بیشترین کاهش در بخش غربی و شرقی ساحل کاسپین و در شمال­غرب رخ داده است که با توجه به زمینه­های فعالیت و تمرکز جمعیت، توجه ویژه مدیران را می­طلبد.

زهرا تاراسی، حسین کریم زاده، محسن آقایاری هیر،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده

با اینکه زنان در حدود نیمی از جمعیت مناطق روستایی را در بر گرفته­اند؛ ولی همواره به عنوان قشر آسیب­پذیر جامعه مطرح بوده­اند. توجه به توانمندسازی و عوامل موثر بر آن می­تواند ضمن افزایش مشارکت آنها در امور معیشتی باعث افزایش توانمندی آنها و کمک به افزایش درآمد خانواده آنان شود. لذا هدف این مطالعه بررسی عوامل و محرک­های موثر بر توانمندسازی زنان روستایی می­باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات پرسش­نامه و مصاحبه با زنان روستایی شهرستان زنجان می­باشد. جامعه آماری شامل زنان روستایی شهرستان زنجان می­باشد (43559N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه­گیری سهمیه­ای، 381 زن بالای 20 سال به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه ‌وتحلیل داده­ها و رسیدن به پرسش­های پژوهش، از آزمون­های آزمون t تک­نمونه­ای و مدل رگرسیون لجستیک باینری استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین 29 متغیر مورد نظر تحقیق، 14 متغیر به طور قابل توجهی ارتباط معنی­داری با توانمندسازی زنان روستایی در شهرستان زنجان داشته است. به ترتیب عوامل اقتصادی (171/0)، روان­شناختی (127/0) و عوامل شخصی (109/0) بیشترین اثرات را بر توانمندسازی زنان روستایی (متغیر وابسته) داشته­اند. از نتایج این پژوهش برای شناسایی عوامل موثر بر افزایش توانمندی زنان روستایی و رفع موانع مربوط به آن در روستاهای منطقه و به صورت کلی در روستاهای کشور می­توان استفاده نمود.

پرویز ضیائیان فیروز آبادی، ایوب بدراق نژاد، رضا سارلی، محبوب بابایی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده

پخش سیلاب یکی از راهکارهای مدیریت منابع آب در مناطق خشک و نیمه‌خشک است. همچنین در کاهش خسارات ناشی از سیل، افزایش حجم سفره آب زیر زمینی، احیاء مراتع و بیابان زدایی موثر است. پخش سیلاب بر آبخوان یک روش ساده برای استحصال سیلاب­های حامل از رسوبات است.که در بیشتر نقاط کشور از دسترس خارج می­شوند. درحالی­که به نظر می­رسد سیلاب­ها دارای مواد غنی بوده و می­توانند در حاصلخیزی مخروط‌افکنه و دشت­های سیلابی متشکل از رسوبات دانه­درشت مؤثر واقع شده و بهره­برداری اقتصادی از آنها را امکان­پذیر سازد. بدین منظور استفاده از اطلاعات ماهواره‌ای و تکنیک GIS سرعت و دقت دست­‌یابی به این مناطق را زیادتر می‌کند. ازاین‌رو شناسایی مناطق سیل‌خیز و بخش سیلاب در اراضی مستعد پایین‌دست حوضه بیرجند باعث کمک به تغذیه  محیط حوضه آبخیز می‌شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق مستعد پخش سیلاب از منظر سازند­های  زمین‌شناسی است. تمامی فرایندها و تجزیه و تحلیل داده‌ها  در محیط GIS به کمک سه روش saw  AHP و منطق بولین برای وزن‌دار کردن و تلفیق لایه‌هایی همچون(شیب،فرسایش،کاربری اراضی،شبکه آبراهه،خاک،پراکنش گسل،واحد زمین ­شناسی،سطح آب‌های زیرزمینی،تصاویر ماهواره­ای)  استفاده گردید. و مناطق پر مخاطره آن مشخص شد. با توجه به نقشه نهایی بدست آمده 2765 هکتار از مساحت تعیین شده در حوضه آبخیز بیرجند در اولویت اول(مناسب برای پخش سیلاب) و19452 هکتار در اولویت دوم(نامناسب برای پخش سیلاب) قرار گرفت. بهترین روشی که توانست، ارزیابی و نتیجه‌گیری بهتری را در این مورد ارائه دهد، روش منطق بولین در مکان‌یابی بخش سیلاب بود.
 


حسین غضنفرپور، مسلم قاسمی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

مدیریت راهبردی، برنامه­ ای هماهنگ، جامع و پیوسته است که استعداد ممتاز سازمان را با محیط پیوند می­دهد و منظور از آن، تحقق هدف­های سازمان در چارچوب اجرای صحیح مدیریت است. هدف تحقیق، ارزیابی عملکرد سیستم ­های حمل و نقل شهر کرمان براساس اهداف سفر و فراهم ساختن سفرهای تولید شده ناحیه­ های ترافیکی در برنامه­­ ریزی است. شاخص­ های مورد استفاده در روند کار در دو دسته متناسب با تکنیک Topsis(سفرهای شغلی، تحصیلی، خرید، کارشخصی و هیچ سرخانه) و تکنیک جاذبه دو قیدی( نواحی ترافیکی، خانوار ساکن و شاغلان ساکن) دسته ­بندی شده ­اند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و جمع­آوری اطلاعات با استفاده از طرح حمل و نقل و ترافیک شهرداری کرمان انجام شده و با استفاده از تکنیک Topsis، جاذبه دوقیدی سفر و به کمک نرم­ افزار GIS مورد تجریه و تحلیل قرار گرفته­ اند. با استفاده از دیتاهای به دست آمده از طرح ­های جامع حمل و نقل و ترافیک شهر کرمان اطلاعات مرتبط با هر یک از مدل­­ها جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با استفاده از نرم­ افزار GIS در قالب نقشه به تصویر کشیده شد. شهر کرمان شامل نواحی ترافیکی مطابق با تقسیم ­بندی سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری شهر می­ باشد که با توجه به نتایج به دست آمده در بخش مرکزی، نواحی ترافیکی 8.20 و 42 با رتبه نهایی 0.948 ، ناحیه ترافیکی 7و 19 با رتبه نهایی 0.559، ناحیه ترافیکی  16و 17 با رتبه نهایی 0.496 و در نهایت ناحیه ترافیکی 6 و 18 با رتبه نهایی 0.348 ، جایگاه های اول تا چهارم را از نظر میزان تولید سفر به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج حاصل از مدل جاذبه دو قیدی نشان می داد که نواحی ترافیکی،3، 8، 7، 6، 5، 2، 4، 1 و 9 بیشترین جذب سفر را در اختیار داشته است.
 

اسداله ملازهی، محمدرضا پودینه، محمود خسروی، محسن آرمش، علی اصغر دهواری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

امروزه به سبب تغییرات آب و هوایی، مخاطرات طبیعی و چگونگی رفتار با آن­ها از جمله مهم­ترین دغدغه­ های پژوهشگران در زمینه برنامه­ ریزی محیطی و مدیریت بحران می ­باشند. هدف از این مطالعه پهنه ­بندی و پتانسیل­سنجی خطر سیلاب در حوضه آبریز سرباز است. بدین منظور پایگاه داده شامل لایه­ های پهنه­ای ارتفاع، شیب، خصوصیات زمین­شناسی، خصوصیات خاک، بارش، پوشش گیاهی و کاربری اراضی و لایه­ های خطی آبراهه اصلی، آبراهه فرعی و تراکم زه کشی سطح حوضه مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از پرسشنامه و نظر کارشناسان خبره و همچنین تحلیل سلسله مراتبی، ارزش هر لایه در سیل خیزی محاسبه شد. هر کدام از این لایه­ها بر مبنای پتانسیل سیل خیزی در مقیاس خطر کم تا زیاد  طبقه­بندی شدند و در نهایت با استفاده از مدل همپوشانی وزنی درمحیط سامانه اطلاعات جغرافیایی با هم ادغام شدند. نتایج نشان داد که آبراهه اصلی، کاربری اراضی و بارش مهمترین مؤلفه ­ها در سیلخیزی حوضه آبریز رودخانه سرباز هستند. از کل مساحت حوضه سرباز فقط 0/5 درصد پتانسیل سیلخیزی زیاد تا بسیار زیاد را داراست و نواحی مرکزی حوضه به سبب توپوگرافی و شرایط هیدروگرافی ویژه، بالاترین پتانسیل سیل خیزی را دارند. علاوه بر این ناحیه، بخش­های حاشیه­ ای رودخانه اصلی به سمت خروجی حوضه و همچنین بخش­ هایی از حواشی رودخانه­ های فرعی مهم، بیشترین پتانسیل سیل خیزی را دارا هستند. علیرغم وسعت محدود ناحیه پرخطر، به سبب تراکم جمعیت و اراضی کشاورزی، اهمیت این ناحیه از نظر مدیریت بحران بسیار بالاست.

علی شماعی، مهسا دلفان نسب، محمد پوراکرمی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

طی دو دهه اخیر، اقتصاد ایران شاهد پرنوسان‌ترین تغییرات در قیمت مسکن بوده است و رکود و رونق شدید بخش مسکن، آثار زیان باری بر این بخش و دیگر بخش‌های اقتصادی به‌جای گذاشته است. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر قیمت مسکن در محله پارک لاله تهران می‌باشد. در این پژوهش از اطلاعات کلیه املاک معامله‌شده در شش ماه نخست سال 1395 در محدوده موردمطالعهاستفاده‌شده است.اطلاعات مربوط به ویژگی‌های فیزیکی واحدهای مسکونی معامله‌شده، از سامانه اطلاعات بازار املاک ایران گردآوری‌شدهو برای به دست آوردن اطلاعات مربوط به ویژگی‌های دسترسی واحدهای مسکونی معامله‌شده از نرم‌افزارARC GISاستفاده‌شده است.همچنین برای بررسی عوامل مؤثر بر قیمت مسکن از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده‌شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که عوامل فیزیکی مسکن تأثیر بیشتری نسبت به عوامل دسترسی در قیمت مسکن در این محله دارند. به‌طوری‌که در میان ویژگی‌هایانتخاب‌شده، متغیرهای مساحت واحد مسکونی، پارکینگ و نوع اسکلت بیشترین تأثیر مثبت را بر قیمت مسکن در محدوده موردمطالعه داشتند. از طرف دیگر بعضی از ویژگی‌ها مانند فاصله واحد مسکونی تا نزدیک‌ترین خیابان اصلی، فاصله واحد مسکونی تا نزدیک‌ترین کاربری آموزشی، فاصله واحد مسکونی تا نزدیک‌ترین کاربری بهداشتی درمانی و قدمت واحد مسکونی تأثیر منفی بر قیمت مسکن در محله پارک لاله داشتند.

هادی سلیمانی مقدم، رحمان زندی، ابراهیم اکبری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

بررسی وضعیت فقر در هر جامعه، اولین قدم در برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است و با درک روند تحولات فقر در طول زمان، برنامه ریزان می توانند تصمیمات لازم را اتخاذ کنند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری در شهر مشهد است. برای انجام این کار از اطلاعات و داده‌های جمع‌آوری‌شده از منابع مختلف استفاده ‌شده است. نقشه نهایی از تلفیق و هم پوشانی معیارهای موثر در پهنه بندی فقر شهری  با استفاده از نظر کارشناسان و بررسی پیشینه تحقیق با تاکید بر تحلیل های مکانی GIS  به دست آمده است؛ براساس نقشه نهایی 33.05 درصد از سطح شهر مشهد، وضعیت بسیار مناسبی را از لحاظ معیارهای مورد بررسی در راستای پهنه بندی فقر شهری دارا می باشند که شامل محدوده های فلسطین، سجاد، گوهرشاد، رازی، بهاران، ولیعصر، فارغ التحصیلان، حافظ، ایثارگران و ... می باشد. طبقه دوم(معادل 18.75درصد) که نشانگر وضعیت مناسب می باشد شامل محدوده شاهد، الهیه، جانباز، تربیت، هنرور و ... است. طبقه سوم (معادل 19.28درصد ) دارای شرایط متوسطی می باشد و شامل محدوده های مختلف شهر از جمله راه آهن، طبرسی شمالی، وحدت، امیرآباد، کشاورز و موعود می باشد. طبقه چهارم (معادل 8.46 درصد ) شرایط نامناسب را دارا است و محدوده آن  شامل قسمت های سیس آباد، ایوان و بخش هایی از منطقه 7 می باشد طبقه پنجم (معادل 20.43 درصد )که وضعیت بسیار نامناسب را شامل می شود، قسمت های جاهدشهر، ابوذر، رباط، انقلاب، بهارستان، پنجتن آل عبا، شهید قربانی و مهدی آباد را در برمی گیرد.
 
علیرضا رحیمی، نادر ناظمی، جمال الدین هنرور،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

انرژی نقش اساسی در تأمین رفاه خانوارهای شهری و روستایی دارد و اصلاح الگوهای مصرف انرژی علاوه بر متعادل کننده ­های قیمت، مستلزم شناخت و اعمال متغیرهای فرهنگی و اجتماعی  موثر بر الگوی مصرف و صرفه­ جویی است. با توجه به اهمیت صرفه ­جویی در مصرف برق و ارتباط آن با رفتار مصرف­ کنندگان، در پژوهش حاضر به بررسی تفاوت جوامع شهری و روستایی از نظر عوامل موثر بر صرفه­ جویی در مصرف انرژی برق پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات پرسش­نامه و مصاحبه با خانوارهای شهری و روستایی شهرستان پلدختر می­ باشد. جامعه آماری شامل خانوارهای شهری و روستایی در شهرستان پل‌دختر می­باشد (30012N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه ­گیری تصادفی ساده، 379 خانوار (244 خانوار شهری و 135 خانوار روستایی) انتخاب گردید. در بخش تحلیل داده­ها از آزمون­های تحلیل واریانس و رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت قابل‌توجهی بین عوامل و شاخص­های موثر بر صرفه­ جویی در مصرف برق در مناطق روستایی و شهری وجود دارد. صرفه­ جویی در مصرف برق در مناطق شهری در درجه اول تحت تأثیر عامل فردی و عامل مدیریت رفتار و خرید می ­باشد، درحالی‌که عامل موقعیتی مهم­ترین عامل صرفه­جویی در مصرف برق خانوارهای مناطق روستایی است.

محمدرضا پودینه، مرتضی اسمعیل نژاد، سهراب قائدی، محمدعلی شیرازی خرازی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

سواحل با دارا بودن تنوع جغرافیایی از نواحی مهم در جذب جمعیت و فعالیت های اقتصادی به ویژه نظامی می باشند. شناخت رفتارهای محیط طبیعی در سواحل می تواند به برنامه­ریزی­ها و استقرار فعالیت های نظامی کمک شایانی کند. بنابراین این پژوهش به ارزیابی نقش عوامل طبیعی (آب و هوا و ژئومورفولوژی) در مکان گزینی فعالیت های نظامی  می­پردازد. برای این منظور مهمترین متغیرهای تاثیر گذار در مکانیابی فعالیت های نظامی انتخاب و سپس داده های ماهانه 4 ایستگاههای هواشناسی منطقه برای دوره 30 ساله(1395-1365) جهت ایجاد پایگاه داده های اقلیمی و لایه های ویژگی های سطح زمین از جمله شیب، جهت شیب، توپوگرافی، برای شکل گیری پایگاه داده های طبیعی انتخاب و در محیط GIS ساماندهی شدند. سپس با استفاده از روش های تصمیم گیری(AHP,ANP) به ارزش گذاری معیارهای تاثیرگذر در فرایند مکانیابی پرداخته شد. در نهایت با استفاده از مدل روی هم گذاری فازی نقشه نهایی بهترین مکان های استقرار تاسیسات و تجهیزات نظامی در سواحل دریای عمان مهیا گردید. نتایج نشان داد که مکان های مناسب استقرار بیشتر در نوار ساحلی شرقی و برخی از نقاط غربی قرار دارد. هرچند می­توان مکان های پراکنده ای که حداقل آسیب پذیری را داشته و در جهت اصول پدافند غیر عامل باشند،در سرار مناطق ساحلی در نقشه نهایی مشاهده نمود.

مصطفی امیرفخریان، حسین مبینی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

هویت به عنوان وجه تمایز پدیده­ها، یک امر متغیر و متحول است که از شاخص­های هویت ساز تأثیر می­پذیرد. جایگاه این شاخص­ها متأثر از محیط زندگی، فرهنگ و جهانبینی است که متناسب با مکان و زمان تغییر می­کنند. در این میان مشهد به عنوان شهری با ویژگی­های خاص جغرافیایی و فرهنگی، دارای هویت ویژه­ای است. با این حال انتظار می­رود جایگاه شاخص­های هویت­مندی فضا، در مناطق مختلف آن، به دلایل ویژگی­های متنوع کالبدی، اقتصادی و فرهنگی، متفاوت باشد. در این پژوهش برای نمایش جایگاه متفاوت شاخص­های اثرگذار بر هویت‏مندی فضای شهر از نظر ساکنان، ضمن انتخاب دو محدوده متفاوت از شهر(مناطق شرقی و غربی)، اقدام به تکمیل 800. پرسشنامه در بین ساکنین این دو منطقه گردید و از پرسش شوندگان خواسته شد تا شاخص‏های هویت‏مندی فضا را اولویت بندی نمایند. نتایج این پژوهش با استفاده از روشهای لجستیک و تمایزی نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین مناطق غرب و شرق مشهد در انتخاب شاخص­های هویتمندی فضا وجود دارد. به عبارتی تفاوتهای مکانی بین مناطق مختلف شهرها، می­تواند سبب رویکردها و ادراکات متفاوتی از شهر توسط شهروندان گردد و انتظار درک یکپارچه از شهر معقول نیست. توجه به این تفاوتها می‏تواند مدیران و برنامه ریزان شهر را در جهت درک صحیح از شهر ومحیط آن به منظور ارتقای کیفی محیط یاری کند.

زهرا حجازی زاده، آراس خسروی، سیداسعد حسینی، علیرضا رحیمی، علیرضا کربلائی درئی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

انرژی خورشیدی یکی از مهم‌ترین منابع انرژی در جهان است که به عنوان منبعی تجدید پذیر و با صرفه اقتصادی، استفاده از آن هیچ‌گونه صدمه ­ای به محیط‌زیست وارد نمی­ سازد. کشور ایران به دلیل قرار­گیری مساحت نسبتاً زیادی از آن در عرض ­های پایین جغرافیایی و شرایط آب و هوایی نسبتاً خشک، از لحاظ بهر­­ه­برداری از انرژی خورشیدی از شرایط بسیار خوبی بهره­ ­می­برد. لذا در این پژوهش با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش ارزش­ گذاری فازی و روش ­وزن دهی بر اساس تحلیل­ سلسله­ مراتبی (AHP) به  پتانسیل سنجی مناطق کویری، بیابانی و سواحل مکران به‌منظور کسب انرژی از خورشید پرداخته شد. بدین منظور از 14 معیار مربوط به شرایط اقلیمی، زیرساختی و فنی و فیزیکی منطقه استفاده شد. معیارهای مربوط به شرایط اقلیمی شامل تابش، ساعات آفتابی، دما، ابرناکی، گرد و غبار، بارش و رطوبت نسبی در طول دوره آماری (1990 تا 2015)، معیارهای مربوط به شرایط فنی و فیزیکی نیز شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی و فاصله از گسل­ها و معیارهای مربوط به زیر­ساخت­ها نیز شامل فاصله از مراکز جمعیتی و فاصله از راه­های ارتباطی در نظر گرفته شد. جهت همپوشانی فازی لایه­ها نیز از عملگرهای Product، Gamma 0.7، Gamma 0.8، Gamma 0.9 و Sum Weighted برای مقایسه و ارائه نتایج استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل، عملگر Gamma 0.9 به دلیل حساسیت بالا دارای بیشترین دقت و عملگر Sum Weighted دارای کمترین دقت در بین عملگرهای مورد استفاده هستند. در نقشه همپوشانی شده با استفاده از عملگر Gamma 0.9 حدود 2 درصد و در نقشه همپوشانی شده با عملگر Sum Weighted، حدود 33 درصد از منطقه مورد مطالعه دارای پتانسیل بالا برای کسب انرژی از خورشید تشخیص داده شد.

پاکزاد آزادخانی، محمد سلاورزی زاده، افسانه شاهمرادیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

حمل‌ونقل و سیاست­های حمل‌ونقل درون‌شهری، یکی از ابزارهای مهم توسعه­ی کمی و کیفی شهرها می­باشد. عوامل متعددی در سیستم حمل‌ونقل درون‌شهری تاثیرگذار می­باشد، از جمله: عوامل طبیعی، مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. هدف از انجام این پژوهش سنجش میزان تاب­آوری شبکه­های حمل و نقل شهر ایلام می­باشد که به روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه­ای و میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان مدیریت شهری و بحران تشکیل می­دهد که تعداد 40 نفر از آنها به شیوه در دسترس انتخاب و بین آنها پرسشنامه توزیع شد. [p1] تجزیه و تحلیل داده­ها به شیوه تحلیل سلسله مراتبی و تلفیق با لایه­های رقومی در نرم­افزارهای Expert Choice و ArcGIS انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که 49 درصد از شبکه معابر شهر ایلام که از نظر معیارهای عمومی دارای تاب‌آوری بالایی هستند، تحت مخاطره شدید از نوع سیلاب دارند. همچنین 72 درصد از گره‌های ترافیکی شهر ایلام بر روی معابری قرار گرفته‌اند که تاب‌آوری بالایی از نظر معیارهای عمومی دارند. از طول کل معابر شهری ایلام تنها حدود 63 کیلومتر آن تاب‌آوری زیادی داشته که آن‌هم مربوط به معابر اصلی شهر ایلام هستند. نتیجه نهایی پژوهش نشان داد که توانمندسازی شبکه حمل‌ونقل شهر ایلام تنها به مسئله ساختاری معابر مرتبط نیست و مسائل مختلف مدیریتی در آن بسیار دخیل هستند. از این­رو ابتدا بایستی مناطق مخاطره­انگیز شناسایی و سپس با تصمیمات مدیریتی مناسب اقدامات لازم جهت توانمندسازی شبکه معابر شهری به انجام رساند.

 [p1]نظرات داور اول به صورت هایلایت زرد اعمال شده

بهروز سبحانی، فاطمه نصیری،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

شناخت و تعیین نواحی مستعد اکولوژیکی برای بسترسازی مناسب در برنامه ­ریزی منطقه­ ای و به ویژه بخش کشاورزی امری حیاتی و مهم است. اقلیم و توپوگرافی از مهم­ترین مولفه­ های محیطی هستند که استعداد و قابلیت تولید محصول زراعی در یک منطقه به آن­ها وابسته است. لذا مطالعه­ ی عناصر و عوامل اقلیمی مؤثر بر کشاورزی از اهمیت ویژه­ ای برخوردار است. در این تحقیق به منظور تعیین نواحی جغرافیایی همگن اکولوژی کشاورزی، تصاویر ماهواره ­ای و سامانه­ های اطلاعات جغرافیایی که تامین کننده افق و ابعاد جدیدی برای پایش موثر و مدیریت منابع اراضی می­ باشد به کار گرفته شد. و سعی می­ شود با تلفیق روشها و ابزارهای جدید توسعه کاربری پهنه ­بندی اکولوژی کشت کلزا را در منطقه دشت اردبیل نشان داد. به همین منظور برای شناخت مناطق مستعد منطقه مورد مطالعه از آمار داده­ های اقلیمی سطح استان از قبیل: درجه حرارت، بارش، رطوبت­ نسبی، و داده­ های قابلیت محیطی از قبیل: شیب، ارتفاع و کاربری اراضی استفاده شده است. به منظور اولویت­ بندی و ارزیابی معیارها در ارتباط با کشت کلزا از روش تحلیل تصمیم­ گیری چند معیاره مبتنی بر فرآیند تحلیل شبکه­ ای (ANP) استفاده شده است. سپس با وزن­ دهی به لایه ­ها­ی تهیه شده براساس معیارها ، تلفیق و همپوشانی لایه­ ها در محیط GIS صورت گرفته و لایه نهایی ارزیابی تناسب اراضی برای کشت کلزا تهیه شد. براساس تحلیل یافته­ ها، اراضی منطقه­ ی مورد مطالعه برای کشت کلزا 33/38 درصد اراضی بدون محدودیت، 02/10 درصد اراضی با محدودیت کم، 96/33 درصد اراضی با محدودیت متوسط، 71/17 درصد اراضی با محدودیت زیاد می­ باشد.

حمیده آلیانی، محدثه قنبری مطلق، منصور حلیمی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

در بسیاری از کشورهای جهان سوم از جمله ایران پدیده توسعه شهری یکی از مهمترین عوامل ایجاد تغییرات در کاربری اراضی می باشد. اغلب شهرها در مسیر گسترش خود موجبات نابودی زمین های کشاورزی را فراهم آورده و آنها را تحت پوشش گسترش شهری قرار داده اند. این مساله از نظر اقتصادی و فعالیت های کشاورزی به ویژه در استانی همانند گیلان  به دلیل آب و هوای معتدل و خاک حاصلخیز از مواردی ست که طلب می کند تا با برنامه ریزی مناسب از گسترش کنترل نشده این شهرها جلوگیری نمود. در این راستا ما برآن شدیم تا در این مطالعه بر اساس روش های ارزیابی چند معیاره (مدلهای WLC و TOPSIS) در محیط GIS و بر اساس پارامترهای مختلف از آنالیز تناسب اراضی به عنوان ابزاری جهت برنامه ریزی و پیش بینی الگوی بهینه توسعه شهری در شهرهای فومن و شفت در غرب گیلان  استفاده کنیم نتایج نشان داد که طبقه بندی خروجی دو مدل به کار رفته متفاوت بوده اما مناطق مناسب برای توسعه شهری در دو روش همپوشانی داشته اند. متناسب ترین مناطق برای توسعه شهری در قسمتهای شمالی و شرقی به دست آمده است. همچنین شاخص کاربری اراضی بالاترین اهمیت را در پهنه بندی منطقه داشته است. بر اساس نتایج، توسعه درونی شهرهای منطقه به عنوان اولویت اول پیشنهاد می گردد.




علیرضا محمدی، الهه پیشگر، لیلا حسینی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

   طبق آمار، در ایران یک میلیون و سیصد هزار نفر معلول وجود دارد. همچنین در استان اردبیل حدود 25738 معلول ساکن هستند. این مسئله توجه به برنامه‌ریزی کلان برای جامعه‌ی معلولان را ضروری می‌کند. این برنامه‌ریزی، مستلزم شناخت و تحلیل فضایی وضعیت معلولان در مناطق مختلف کشور است. هدف این پژوهش تحلیل دقیق‌تر وضعیت پراکنش فضایی معلولان و ارتباط آنها با مناطق مختلف شهرستان‌های اردبیل برای رسیدگی بیشتر به مشکلات دسترسی به خدمات شهری و ایجاد شرایط زندگی بهتر برای معلولان است. در این پژوهش با استفاده از تحلیل‌های آمار فضایی شاخص‌هایی چون سن، جنسیت، وضعیت سکونت، نوع و شدت معلولیت، وضعیت تاهل، تحصیلات و اشتغال تحلیل شدند. همچنین از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی ( GWR ) برای سنجش ارتباط بین میزان توسعه یافتگی و معلولیت استفاده شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که ارتباطی میان سطح توسعه یافتگی ومعلولیت در شهرستان‌های استان اردبیل وجود ندارد. معلولان مرد در تمام شهرستان‌ها بیشتر از معلولان زن هستند. معلولان استان اردبیل جوان بوده و 55/91 درصد آنها بیسواد و نزدیک به 64/96 درصد از آنها با معضل بیکاری مواجه هستند. تقریبا در تمام شهرستان‌های استان اردبیل (98/73)، معلولیتی از شدید تا خیلی شدید وجود دارد و از نظر انواع معلولیت، بین شهرستان‌های استان اردبیل نظم خاصی وجود ندارد ومعلولیت‌های مختلف در شهرستان‌های استان پراکنده شده‌اند.

فریبا اسفندیاری درآباد، منصور خیری زاده، مسعود رحیمی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

سیلاب­ها جزو فراوان­ترین و مخرب­ترین بلایای طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی سنگینی می­شوند. خسارت­های سیلاب به دلیل دستکاری انسان در سیستم­های رودخانه­ای و ساخت و ساز در حریم رودخانه­ها دارای روند صعودی است. در این رابطه، یکی از مهم­ترین اقدامات غیرسازه­ای در جهت کاهش خسارات سیلاب تهیه نقشه­های پهنه­بندی خطر سیل و استفاده از آنها در برنامه­ریزی­های مکانی است. در پژوهش حاضر خطر سیلاب در حوضه آبریز نیرچای واقع در استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، از مدل HEC-HMS برای شبیه­سازی بارش- رواناب و شناسایی پهنه­های سیل­خیز و از منطق فازی به منظور روی­هم­گذاری لایه­های موضوعی و تهیه نقشه خط سیلاب استفاده شد. نتایج شبیه­سازی نشان­دهنده کارایی بالای مدل HEC-HMS در شبیه­سازی بارش- رواناب حوضه آبریز نیرچای و برآورد دبی­های پیک سیلاب می­باشد. تبدیل بارش به رواناب در سطح حوضه نیرچای عمدتا در کنترل ژئومورفومتری و پوشش زمین می­باشد. بیشترین ارتفاع رواناب و دبی­های پیک حوضه نیرچای در زیرحوضه­های بالادست است. این امر به دلیل شیب زیاد، نفوذپذیری اندک خاک، فراوانی سطوح غیرقابل نفوذ و CN بالاست. ترکیب لایه­های موضوعی با استفاده از منطق فازی نشان داد که در حدود 6/8 درصد از سطح حوضه در پهنه­های با خطر بسیار بالای وقوع سیلاب واقع شده­اند. این پهنه­ها عمدتا منطبق بر دشت سیلابی رودخانه نیرچای می­باشند. این اراضی به علت کم­عرض بودن دره و شیب کم همیشه در معرض سیلاب هستند. اکثر سکونتگاه­های منطقه مطالعاتی در پایین دست حوضه مستقر شده­اند. این امر باعث افزایش مخاطرات ناشی از سیلاب شده است.
 
علی شماعی، سیدحسین واحدی نژاد، صغری آذرشب، مسلم قاسمی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

شهرنشینی و توسعه کالبدی شهری به عنوان پدیده­ای جهانی، همه­ی شهرهای دنیا را تحت تأثیر قرار داده است. شهر اهواز در طول حیات پرفراز و نشیب خود بافت‌های کالبدی متنوعی به خود دیده است. با گذشت زمان کاربری زمین شهر اهواز به واسطه عوامل و نیروهای محرک دستخوش تغییرات زیادی شده است و گسترشی نامطلوب داشته است به گونه­ای زمین کشاورزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش از لحاظ ماهیت و هدف کاربردی و از نظر روش­شناسی توصیفی تحلیل به تبیین روند گسترش کالبدی شهر اهواز پرداخته است. برای دستیابی به این هدف ابتدا روند گسترش کالبدی در سطح شهر اهواز در طرح جامع مصوب سال 1389 بررسی شد و سپس 14 شاخص برای بررسی گسترش بهینه توسعه شهر اهواز استخراج گردید که با استفاده از منطق فازی (FUZZY) این شاخص­ها استاندارد شدند و در ادامه برای مدل بهینه با استفاده از مدل تحلیل ترکیبی ANPDEMATEL سه سطح برای گسترش این شهر مشخص شده که در ترکیب با OVERLAYFUZZY و GAMA 9/0 در محیط GIS نقشه­های خروجی نیز با استفاده از نرم افزار­های ENVI و ARC GIS استخراج گشت. نتایج نشان داد در سطح مدل­­های پیش­بینی کننده زمین کشاورزی با وزن­های 101،0و  118،0 بیشترین اهمیت و مهم­ترین عامل تغییر یافته در روند گسترش کالبدی شهر اهواز بوده است همچنین با روی هم­اندازی نقشه حاصل از گسترش کالبدی در سال 1389 و نقشه خروجی سطح­بندی گسترش کالبدی در این پژوهش مشخص شد که جهت گسترش کالبدی کلان‌شهر اهواز با طرح جامع مصوب سال 1389 مطابقت ندارد.

علی خدمت زاده، بختیار فیضی زاده،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

کیفیت زندگی ازجمله مسائل مهمی است که ابتدا با گسترش همه جانبه فناوری و فرآیند صنعتی شدن در کشورهای غربی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت و روزبه روز بر مطالعات در این زمینه افزوده شده و این مهم، به دلیل افزایش روزافزون مطالعات کیفیت زندگی در پایش سیاستهای عمومی است. کیفیت زندگی می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامه ریزی توسعه اجتماع به کار رود. وجود نابرابری­های فضایی و مکانی در سطح شهر مشکلات عدیده ای ازجمله ضعف منابع در آمدی، مسکن نامناسب، مشکلات و آسیبهای ناشی از نابرابریهای اجتماعی را به وجود آورده و کیفیت زندگی را تحت شعاع قرار داده است. در این تحقیق که از نظر روش، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی می­باشد از آمار بلوک های شهر ارومیه، در سرشماری سال 1395 و داده های سنجش از دور در تلفیق با سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت شناخت کیفیت زندگی در مناطق 5 گانه شهر ارومیه استفاده شده است. معیارهای تعریف شده در این تحقیق در 4 بخش: اجتماعی(شامل 9 زیر معیار)، دسترسی به خدمات عمومی(5 زیر معیار)، کالبدی(4 زیر معیار)، طبیعی(4 زیر معیار) می­باشند که  با استفاده از تجزیه و تحلیل تصمیم گیری چند معیاره و تلفیق لایه­ها در محیط  سیستم اطلاعات جغرافیایی به دست آمده­اند. اوزان به دست آمده برای ابعاد اجتماعی، دسترسی به خدمات عمومی، طبیعی و کالبدی حاصل از مدل تحلیل شبکه به ترتیب برابر با 506/0، 323/0، 116/0 و 055/0 می باشد. نتایج نشان می­دهد که هر چقدر از جنوب غربی به طرق شمال شرقی شهر حرکت کنیم بلوکهایی که کیفیت زندگی مطلوبتری دارند افزایش می­یابند. در بین مناطق شهری منطقه­ای2 کیفیت زندگی مطلوبتری را نسبت به سایر مناطق شهری دارد. نتایج حاصل از اینگونه مطالعات می­تواند به برنامه ریزان شهری در درک بهتر و اولویت بندی مسائل شهری به عنوان یک محیط پویا کمک رسان باشد.
 

محمد احمدوند، شهریار خالدی، پرویز کردوانی،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

شناخت اقلیم و پارامترهای مورد نیاز محصول های کشاورزی از مهمترین عوامل موثر در تولید است. با بررسی های هواشناسی کشاورزی می توان امکانات بالقوه را در مناطق مختلف مشخص و حداکثر بهره برداری را کرد. به علت توان های بالقوه دیم زارهای استان همدان، بررسی جامعی بر اساس آمار 20 ساله(1395-1375) عناصر اقلیمی 9 ایستگاه سینوپتیک اصلی و تکمیلی انجام گرفت.به این منظور با توجه به شرایط فنولوژیکی گندم و تطبیق آن با شرایط اقلیمی مورد نیاز در استان همدان به بررسی شاخص های موثر در کشت محصول پرداخته شده است. در نهایت با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ،مدل (AHP)به پهنه بندی عناصر اقلیمی و همچنین وزن گذاری آن ها اقدام شد. سپس مناطق مناسب و نامناسب استان جهت کشت گندم دیم مشخص گردید. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این واقعیت می باشد که در بین عناصر اقلیمی عنصر بارش سالانه و نحوه توزیع آن در طول فصول رشد، همچنین درجه حرارت تراکمی مهمترین عامل در فرایند کشت گندم دیم است.بدین ترتیب بر اساس نقشه های استخراج شده از مدل (AHP)، حدود18 درصداز مساحت استان که در قسمت های غرب و جنوب غرب که شامل شهرهای نهاوند،تویسرکان و اسدآباد می باشد دارای استعداد بسیار مناسب ، 46 درصدمتوسط ،34درصد با استعداد مناسب و 2 درصد به نمایندگی شهر قهاوند از توابع شهر همدان فاقد استعداد لازم  می باشد.
 

صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb