33 نتیجه برای ساختار
فروغ خزاعی نژاد، سکینه بیگی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
امروزه اغلب جمعیت دنیا در شهرها ساکن اند و شهری شدن به عنوان پدیده غالب اسکان زندگی بشر، همواره با روندی رو به رشد ادامه داشته است. اما در سال های اخیر، زندگی ساکنان شهر با مشکلات متعددی مواجه شده است. از این رو، متخصصان شهری در سراسر جهان در جستجوی راه حلی برای این وضعیت هستند. به گونه ای که نظریه ها، دیدگا هها، رویکردها و مد لهای متنوعی در این باره مطرح کرد هاند. یکی از مهمترین این رویکردها، زیست پذیری است که عموما با شاخص ها و ابعاد مختلف مورد سنجش قرار میگیرد. پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه بین شاخص های مختلف زیست پذیری و ماهیت آن و سنجش میزان اثرگذاری آنها بر زیست پذیری، بخش مرکزی شهر بجنورد را به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب کرده است. تحقیق از نظر هدف کاربردی است و در گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گیری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزارهای مرتبط استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که اگرچه بین اکثر شاخص های مورد مطالعه این تحقیق و زیست پذیری ارتباط معناداری وجود دارد؛ شاخص های مشارکت محلی، امکانات آموزشی و امکانات تفریحی و اوقات فراغت بیشترین تاثیر را بر زیست پذیری داشتهاند. همچنین مشخص شد که بین متغیر مدت سکونت و هویت (01/0p-value = ) و مدت سکونت و مشارکت فردی (08/0p-value = ) نیز ارتباط معنادار آماری وجود دارد (در سطح اطمینان 90 درصد).
عقیل خالقی، حسین کریمزاده، کیومرث خداپناه،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
تحقیق حاضر به تحلیل رفتار جامعه روستایی شهرستان ورزقان در قلمرو جغرافیای انتخابات پرداخته و رهیافت بهکاررفته در آن، «فضایی - رفتاری» است. تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها، از نوع آمیخته (طراحی اکتشافی - مدل توسعه ابزار) است. با توجه به هدف تحقیق، ابتدا با استفاده از روش کیفی از طریق روش پدیدارشناسی به درک عمیق، پیچیدگی، جزییات و بافت پدیدههای موردمطالعه پرداخته و سپس با استفاده از این شناسایی اولیه (جهت رسیدن به نتیجه قابلتعمیم)، با استفاده از مدل معادلات ساختاری به توسعه ابزار اقدام شده است. حجم نمونه فاز اول با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، تعداد 25 نفر و برای فاز دوم تعداد 32 نفر افراد مطلع محلی است. نتایج پدیدارشناسی نشان میدهد رفتار انتخاباتی جامعه روستایی شهرستان ورزقان در سه مقوله اصلی: الف) «ویژگیهای جغرافیایی» با درونمایههای «حس مکان، تأثیر همسایگی و محلیگرایی»؛ ب) «فردی و اجتماعی» با درونمایههای «محرک اجتماعی و محرک فردی» و ج) مقوله «سیاسی» با درونمایههای «شرایط نامزدی، نقش متنفذین، گرایش سیاسی و مذهب» قابل تحلیل است. این رفتار، از نظر مقولههای «ویژگیهای جغرافیایی» و «سیاسی» با «نظریه انتخاب عقلانی» و ازنظر مقوله «فردی و اجتماعی» با «الگوی اقتصاد سیاسی - رهیافت انتخاب عاقلانه اصلاحشده»، مطابقت و همخوانی دارد. نتایج مدلسازی نیز نشان میدهد متغیر «ویژگیهای جغرافیایی» و «عوامل فردی و اجتماعی» در حد آستانه «قابلتوجه» و متغیر «عوامل سیاسی» در حد آستانه «متوسط» قرار دارند؛ آزمون کیفیت مدل ساختاری نشان میدهد «عوامل سیاسی» و «عوامل اجتماعی» دارای مقادیر «قوی» و «ویژگیهای جغرافیایی» دارای مقادیر متوسط برای تعیین قدرت پیشبینی مدل انتخاباتی است. مدل کلی مدل معادلات ساختاری نیکویی برازش مدل و قابلیتتعمیم آن را نشان میدهد.
حسین خراشادی زاده، محمد سلیمانی مهرنجانی، سیمین تولایی، رضا خیرالدین، قهرمان عبدلی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
بر پایه انگاره ها و پیش فرض های گفتمان «نومنطقهگرایی شهری» میان «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» نظام شهری یک منطقه کلانشهری، رابطه تنگاتنگی وجود دارد و حل مسائل موجود در یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست؛ زیرا آنها میتوانند هم در جهت تقویت و حمایت مثبت یکدیگر عمل نمایند و یا در جهت تضعیف و تبدیل به مانعی در برابر یکدیگر باشند؛ بنابراین آنچه تحت عنوان مسئله دست یابی به تعادل و یکپارچگی در ساختار فضایی و نظام عملکردی یک منطقه کلانشهری مطرح است، بدون شناخت ماهیت و روابط بین این دو امکانپذیر نیست.بررسی های تحقیق نشان می دهد، «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» منطقه کلانشهری تهران در طی دهه های اخیر نتوانسته است در جهت حمایت از یکدیگر و کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه حرکت کند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده در چارچوب این تحقیق می توان گفت؛ «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضایی» منطقه کلانشهری در طی دهه های مورد مطالعه(1345-1390) نه تنها با کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه همراه نبوده بلکه به سمت تضعیف تعادل فضایی نیز پیش رفته است.هرچند این تضعیف تعادل فضایی با شتاب کاهنده در حال حرکت است.از جمله دلالت های راهبردی چنین نتیجه ای این است که مسئله آینده منطقه کلانشهری تهران بیشتر معطوف به کانون های جمعیتی پیرامونی و ارتقاء سطح عملکردی خود شهر تهران به منظور پذیرش وظایف و نقش های فراملی و ایجاد فرصت ها و امکان های جایگزین برای نقش ها و وظایفی است که در آینده به پیرامون خود واگذار می کند. درست همان گونه که در طی سال های گذشته به تدریج بخش صنعت را به پیرامون خود واگذار و به جای آن بر خدمات تمرکز داشته است، در آینده نیز به نظر می رسد نیازمند واگذاری بخش خدمات به حوزه پیرامونی و در مقابل پذیرش بخش چهارم اقتصاد(اقتصاد اطلاعاتی و ارتباطی و فرهنگی) خواهد بود.
اسماعیل صفرعلی زاده، مجید اکبری، وحید بوستان احمدی، سید چمران موسوی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
توسعه پایدار شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. هدف مقاله حاضر سنجش شاخصهای سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با توسعه پایدار شهری در مناطق شهری اهواز میباشد. پژوهش حاضر از دید روش، توصیفی- همبستگی و از نوع پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی است. از منظر زمانی تک مقطعی و به طور مشخص مبتنی بر معادلات ساختاری میباشد که در سال 1397 در شهر اهواز انجام شده است. در این راستا در تبیین ادبیات و مبانی نظری از مطالعات کتابخانهای و به منظور مطالعهی نمونه موردی از روش میدانی استفاده شده است. ابزار جمعآوری دادهها به صورت پرسشنامه محقق ساخته میباشد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای آمار توصیفی- استنباطی، از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تائیدی و از نرمافزارهای SPSS و Amos استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 384 نفر از شهروندان شهر اهواز و روش نمونهگیری به صورت تصادفی بوده است. نتایج این مقاله نشان داد میزان سرمایه اجتماعی و وضعیت توسعه پایدار شهری در بین مناطق شهر اهواز متفاوت میباشد به طوری که بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار شهری در کلانشهر اهواز رابطه مثبت و معناداری برقرار است. به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی بالا در بین شهروندان شهر اهواز وسیلهای برای افزایش توسعه پایدار شهری و ابعاد ساختاری شهر اعم از اقتصاد، اجتماع، نهادها، فضا و محیط زیست میباشد. دلالتهای این تحقیق مبنی بر ارتباط وثیق بین سرمایه اجتماعی با توسعه پایدار شهری، لزوم توجه به مؤلفههای سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاستهایی برای حفظ، تقویت و ارتقای سرمایه اجتماعی در راستای تضمین توسعه پایدار شهری در فضای جغرافیایی شهر اهواز را دو چندان مینماید.
سید مصطفی حاج آقا میر، حمیده رشادتجو، عطاءالله ابطحی، سید رضا صالحیامیری، فاطمه عزیزآبادی فراهانی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
یکی از عمده ترین روشهای حفظ سنت و ارزشهای گذشته برای نسلهای آتی، نگهداشت فرهنگ جامعه است که میتوان با رونق گردشگری در شهرها، این مسئله را مورد توجه قرار داد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارایه مدلهای الگوی مطلوب توسعه گردشگری فرهنگی در ایران میباشد. در بخش کمّی این پژوهش از لحاظ کنترل متغیرهای مورد مطالعه، از نوع غیرآزمایشی، از لحاظ راهبردی پیمایشی و از جهت ماهیت این پژوهش کاربردی است. در رابطه با روش پژوهش درپی شناخت روابط بین گردشگری فرهنگی و عوامل موثر برآن با استفاده از دستگاه معادلات ساختاری است. ماهیت تحقیق از نوع تحقیقات علی- ارتباطی می باشد. باتوجه به کاربرد مدلیابی معادلات ساختاری برای بررسی و تحلیل مدل مفهومی تحقیق، روش این تحقیق همبستگی و از نوع تحلیل ماتریس واریانس- کوواریانس میباشد. جامعه آماری در بخش کمی، کلیه کارکنان و مدیران سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بود. در بخش کمی، روش نمونه گیری به صورت طبقه ای است. برای تعیین حجم نمونه مورد مطالعه از فرمول کوکران استفاده شد. براین اساس 383 نمونه برآورد شد. ابزار این تحقیق یک پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تعیین روایی و اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی و همچنین روایی سازه جهت تعیین اعتبارسنجی پرسشنامه استفاده گردید. پایایی تحقیق با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا، استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل بخش کمی نشان داد که شاخص های اجتماعی دارای بیشترین تاثیر در بین شاخص های پیشبرنده گردشگری فرهنگی در کشور میباشند.
هادی نقیبی، عادل شری زاده،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
امروزه گردشگری به عنوان یکی از مؤلفههای کلیدی، نقش ویژهای در توسعه جوامع و کشورها ایفا میکند. در این میان، گردشگری شهری به عنوان یکی از بخشهای مهم صنعت گردشگری، جایگاه ویژهای در زمینه بهبود توسعه اقتصادی و فرهنگی شهرها یافته و به یکی از مهمترین صنایع ارزآور و درآمدزا تبدیل شده است، اما توسعه این صنعت در شهرها با چالشها و مشکلاتی رو به رو است؛ این امر نیازمند یک برنامهریزی نوین و یکپارچه برای استفاده از فرصتها و مواجهه با چالشهای پیش رو است. آیندهپژوهی میتواند در برنامهریزی برای توسعه گردشگری شهری و ترسیم آینده مطلوب گردشگری قدم بسیار مؤثری بردارد و با ارائه راهکارهای مناسب، از بروز چالشها و تحقق آینده نامطلوب جلوگیری کند. این پژوهش نیز در راستای این هدف گام برداشته است. در پژوهش حاضر با استفاده از تکنیک دلفی تعداد 36 عامل به عنوان عوامل اولیه تأثیرگذار بر روند آینده توسعه گردشگری شهری خوی شناسایی شدند، سپس روش تحلیل ساختاری با بهرهگیری از نرمافزار میک مک برای استخراج عوامل کلیدی به کار گرفته شد که در نتیجه، 12 عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند. در ادامه، برای هر کدام از عوامل کلیدی وضعیتهای محتمل تعریف شد، در مرحله بعد، برای سنجش تأثیرگذاری وقوع وضعیتهای هر یک از عوامل بر وقوع یا عدم وقوع وضعیتهای عوامل دیگر، ماتریسی به ابعاد 33×33 طراحی و در اختیار خبرگان قرار گرفت، در نهایت برای تدوین سناریوهای محتمل و شناسایی سناریوهای مطلوب، دادههای این ماتریس وارد نرمافزار سناریوویزارد شدند. نرمافزار سناریوویزارد نیز با انجام تحلیلهای مورد نیاز، 1406 سناریوی ضعیف، 4 سناریوی قوی و 13 سناریوی باورکردنی را گزارش داد. بررسی سناریوهای باورکردنی حاکی از سیطره نسبی وضعیتهای ایستا، بحرانی و نامطلوب بر وضعیتهای مطلوب و ایدئال است. به غیر از سناریوی اول که دارای ویژگیهای مطلوب و رو به پیشرفت است، بقیه سناریوها آینده مطلوبی را برای توسعه گردشگری خوی در ذهن متبادر نمیکنند.
بهروز هاشمی، فرزانه ساسان پور، علی موحد، حبیب اله فصیحی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
با رشد یکباره جمعیت و توسعه شهرنشینی از قرن گذشته، پیچیدگی و درک سازمان فضایی شهر و همچنین امکان پیش بینی وقایع شهری در فضاهای آن سخت و در بعضی مواقع غیرممکن گردیده است. کلانشهر کرج ازجمله کلانشهرهای ایران است که با رشد سریع جمعیت مواجه بوده و این مسئله باعث پیچیدگیهای فضایی در آن شده و درنتیجه موجب پیچیدگی شناخت و تحلیل سازمان و ساختار فضایی آن و تأثیر مؤلفه های زیست پذیری از این نظام فضایی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت نقش و تأثیر سازمان یابی فضایی شهر کرج بر زیستپذیری هسته های آن است. روش پژوهش بهصورت کمی و از نوع توصیفی-اکتشافی است. محدوده موردمطالعه پژوهش کلانشهر کرج و هسته های اصلی آن بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان ساکن در محدوده هسته های فرعی شهر کرج است. حجم نمونه آماری به تعداد 378نفر به دست آمد. دادههای مورداستفاده در پژوهش حاضر به روش کتابخانهای و میدانی گردآوریشده است. روش تجزیه وتحلیل دادههای بهدستآمده با استفاده از روش آمار فضایی، چیدمان فضایی، روش T-Test و آزمون فریدمن بوده است. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که سازمان و ساختار فضایی کلانشهر کرج درگرو همپیوندی و اتصال برخی مسیرهای اصلی، شکل گیری هسته های فرعی بهدوراز هسته های اصلی و درنتیجه انتقال کاربریهای فعالیتی و خدماتی از مرکز به سمت هسته های پیرامونی است. این امر باعث شده است که زیست پذیری در هسته های اصلی تحت تأثیر قرار گیرد. کاهش زیست پذیری در ابعاد مختلف فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی رخداده است که بعد محیطی و اقتصادی کمتر از دو بعد دیگر تحت تأثیر قرارگرفتهاند؛ بنابراین میتوان نتیجه گیری کرد که سازمان فضایی شهر کرج بر روی زیست پذیری آن تأثیرگذار بوده است.
محرم یوسفی، علیرضا استعلاجی، آقای ناصر فلاح تبار،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
موضوع زمین و چگونگی به کارگیری آن همواره موضوع و بستر اصلی برنامهریزی شهری بوده است و ارزیابی و ساماندهی فضایی - مکانی کاربریها و عملکردهای شهری، از مهمترین و تاثیرگذارترین محورهای توسعه پایدار شهری است. هدف این پژوهش ارزیابی کمی و کیفی ساختار شهری با رویکرد توسعه پایدار در شهر اردبیل است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و بدین منظور سه شاخص ظرفیت، سازگاری و عدالت اجتماعی در راستای توسعه پایدار به کار گرفته شده است. در مرحله اول ارزیابی کمی کاربریهای موجود و تحلیل شاخص ظرفیت، در مرحله دوم، ارزیابی کیفی کاربریها از لحاظ سازگاری با به کارگیری ماتریس سازگاری و تحلیل شاخص عدالت اجتماعی با مدل نزدیکترین همسایه و مدل SWOT انجام گرفت. نتایج تحلیل کمی و کیفی، نشان می دهد اغلب کاربریها با کمبود مواجه اند. همچنین، بیشترین میزان ناسازگاری در کاربری کارگاهی و بعد از آن، اداری، مسکونی و آموزشی است. این وضعیت بیان کننده بیتعادلی و ناهماهنگی بین کاربری هاست که از عدم دقت نظر کافی برنامه ریزان شهری ناشی می شود.
حامد بنی عامریان، علیرضا عندلیب، لعلا جهانشاهلو،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی جامع در خصوص احیاء مراکز تاریخی، علیرغم حفظ ویژگی های اصلی فضایی به دنبال ارتقاء کلیه کیفیت های مکان تاریخی بوده و سعی در نقش انگیزی محرکهای توسعه در فرایند بازآفرینی تاریخی دارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت مؤثرترین مؤلفههای بازآفرینی محرک توسعه مراکز تاریخی به دنبال انطباق روابط میان معیارها بر هسته تاریخی شهر کرمانشاه بوده است. روش تجزیه و تحلیل دادگان در این پژوهش از نوع کمی بوده و مؤلفههای چارچوب نظری در قالب یک پرسشنامه محقق ساخت با سؤالات بسته، در معرض اعتبارسنجی خبرگان مسلط بر بافت قدیم شهر کرمانشاه (به تعداد 15 تن و به صورت هدفمند و در دسترس) قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و توسط نرم افزار SPSS، بررسی گردیده و مقدار 76/0 نشانه قابل قبول بودن میزان پایایی است. همچنین انطباق مؤلفهها بر بافت مورد مطالعه، به کمک نرم افزار رپید ماینر، در قالب دو درخت تصمیم گیری ترسیم، و رتبه اهمیت مؤلفهها استحصال گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که هسته مرکزی بافت تاریخی کرمانشاه، به دلیل حجم بالای تخریب کالبدی نیازمند شکل گیری ساخت و ساز جدید در عین توسعه زیرساختها بوده و عمده کارکردهای موجود، نیازمند بازتولید هویت تاریخی می باشند. همچنین زمینه برای تزریق پروژه پرچم در ترکیب با توسعه دسترسیها و زیرساختهای شبکه محلی به منظور تغییر روحیه مکان الزامی به نظر می رسد. ازدیگر نتایج آن که محرکهای توسعه می بایست نقش هسته تاریخی را در کلیت شهر، تعریف و تدقیق نموده و آن را به مثابه محرک توسعه، به بافت پیرامون در یک شبکه همپیوند متصل سازند. نتایج تطبیق مدل مفهومی پژوهش بر هسته تاریخی کرمانشاه، تأیید می نماید که معیارهای اصلی مدل، تا حدود زیادی قابلیت انطباق بر مرکز تاریخی شهرهای ایرانی را دارند.
آقای حمید فخیم زاده، دکتر هادی سروری، دکتر محمدهادی مهدی نیا، دکتر مهدی محمودزاده واشان،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
شهر نیازمند ایجاد برند شهری و اتخاذ راهبردهای متناسب با گستره ذینفعان به ویژه گردشگران است لذا طرح های توسعه شهری در نوع جهت گیری های برند شهر موثر هستند. از این رو، این مقاله قصد دارد تا پس از شناسایی مولفه های تاثیرگذار مدل معادلات ساختاری پژوهش را در جهت رتبه بندی مولفه ها ایجاد و با ماتریس فورنل و لارکر همبستگی بین مولفه ها را بررسی نماید. مقاله حاضر از نوع کاربردی و جمع آوری داده ها با روش پژوهش ترکیبی همگرا، از طریق مطالعات کتابخانه ای، پرسش نامه محقق ساخته و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. قلمرو مطالعاتی، شهر بیرجند و نمونه آماری در بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی، 19 نفر از خبرگان شهری و در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 381 گردشگر بودند. یافته های مصاحبه ها مشخص کرد در برندسازی شهر بیرجند باید به غلبه نقش نظامی- دانشگاهی شهر بر جنبه تاریخی شهر، اقتصاد خدماتی شهر، سرمایه های فرهنگی و هنرهای در حال فراموشی، مهاجرت و اجرای پروژه های پیشران و محرک توسعه توجه گردد. هم چنین مدل پژوهش نشان داد در راستای تحقق برنامه های برندسازی شهری، طرح های توسعه شهری بر مولفه های تصویرذهنی و منظر بیشترین اثر مثبت را دارند. همبستگی بین مولفه ها نیز نشان داد بیشترین ارتباط بین مولفه های تصویر ذهنی و منظر به میزان 0.66 می باشد.
دکتر محسن آقایاری هیر، دکتر حسین کریم زاده، خانم ناهید رحیم زاده،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
دسترسی نقش مهمی در توسعۀ روستایی دارد چرا که بین توسعه روستا با دسترسی به امکانات و خدمات زیربنایی رابطه معناداری وجود دارد. روستاهایی که دسترسی کمتری به خدمات ضروری و بهویژه حملونقل دارند با تنگناهای ساختاری و اجتماعی اقتصادی زیادی روبرو میشوند که خود از موانع توسعۀ پایدار روستایی است. تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت دسترسی، عوامل مؤثر بر آن را موردبررسی قرار دهد. برای این منظور، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی موردتوجه قرار دارد. جامعه آماری تحقیق روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز (52 روستا) میباشد که دادههای موردنیاز برای واحد تحلیل روستا از دهیاران جمعآوری گردیده است. بعد از ارزیابی روایی بر اساس نظر متخصصان و تأیید چارچوب عملیاتی تحقیق از نظر ایشان و نیز ارزیابی پایایی پرسشنامه تحقیق، جمعآوری دادهها انجام گردید. بهمنظور تعیین روابط علتومعلولی میان شاخصهای ارزیابی قابلیت دسترسی از تکنیک دیماتل برای ارزیابی قابلیت دسترسی در روستاهای موردمطالعه از تحلیل فرایند شبکهای (ANP) و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت دسترسی نقاط روستایی، از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) در نرمافزار Amos.24 استفاده شد. نتیجه اولیه تحقیق تعیین قابلیت دسترسی روستاها نشان داد که روستای مایان سفلی از بیشترین میزان قابلیت دسترسی برخوردار است و نتیجه نهایی تحقیق تعیین نقش عوامل در قابلیت دسترسی روستایی است که بر اساس آن عوامل فاصله از شهر، مرکزیت خدماتی و وضعیت اجتماعی روستا بیشتر از سایر عوامل در قابلیت دسترسی مؤثر هستند.
واژگان کلیدی: قابلیت دسترسی، خدمات روستایی، تحلیل فرایند شبکهای، معادلات ساختاری، شهرستان تبریز
مهرداد محمدپور شاطری، هوشنگ تقی زاده، سحر خوش فطرت،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
پدیده فقر واقعیتی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که از دیر باز از بزرگترین مشکلات انسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر فقر و بررسی ارتباطات درونی و سطح بندی ابعاد آن با رویکرد ساختاری تفسیری، در کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان تبریز انجام شده است. در این راستا، بر اساس عوامل استخراج شده از ادبیات، پرسشنامه تدوین شده است. در این مرحله 41 شاخص به عنوان مهمترین شاخصهای موثر بر فقر در کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان تبریز انتخاب گردیده است؛ که پس از اخذ روایی و پایایی مناسب برای پرسشنامه، در بین نمونه آماری پخش شده است. پس از توزیع پرسشنامه، از روش تحلیل عاملی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تقلیل متغیر ها به ابعاد استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی نشان داد که در حدود 3/68 درصد کل واریانس متغیر ها توسط 14 عامل قابل توجیه است و حدود 7/31 درصد واریانس به وسیله متغیرهای دیگری توضیح داده می شود که اندازه گیری نشده است. در نتیجه 14 عامل به عنوان مهمترین عوامل موثر بر فقر شناسایی شده است. این 14 عامل به ترتیب اهمیت عبارتند از: 1- اقتصادی؛ 2- اجتماعی؛ 3- فردی؛ 4- حقوقی؛ 5- خانوادگی؛ 6- محیطی؛ 7- سیاسی؛ 8- مدیریتی؛ 9- فرهنگی؛ 10- برون مرزی؛ 11- امنیتی؛ 12- علمی؛ 13- سازمانی؛ 14- جغرافیایی. در انتها، ارتباطات درونی بین عوامل و سطح بندی عوامل موثر بر فقر با ارایه الگوی توسعه یافته ساختاری-مقایسه ای (ISM) مورد بررسی قرار گرفته است.
لیلا مشکانی، جمیله توکلی نیا، محمد تقی رضویان،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
محمدرضا هاتفی اردکانی، محمد حسین سرائی، محمد مهدی کریم نژاد، سید علی المدرسی، سعیده موید فر،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
یکی از جنبه های پایداری توسعه شهری و توسعه کالبدی متوازن همسو با شرایط محیطی اکولوژیکی و اجتماعی اقتصادی است.در دهه های پایانی قرن بیستم، با وجود تلاش های بسیار در زمینه توسعه پایدار کالیدی فضایی شهرها این موضوع هنوز یکی از چالش های مهم جغرافیدانان، شهرسازان، معماران و برنامه ریزان شهری باقی مانده است. دربسیاری از شهرهای کشورهای در حال توسعه، شهرگرایی شتابان و افزایش میزان جمعیت شهرنشین، موجب تشدید مخاطرات زیست محیطی شده است.این امر در شهرهای کوچک از اهمیتی دوچندان دارد.زیرا توسعه فیزیکی کالبدی علاوه بر تغییر کاربری اراضی، تامین نیازمندی های اساسی جامعه شهری از جمله تامین آب سالم و کافی، سرانه فضای سبز، مدیریت پسماند شهری و آلودگی های زیست محیطی را با محدودیت های جدی مواجه کرده است.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی است.جامعه آماری را اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه پژوهش در شهر اردکان تشکیل میدادند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند.از این رو در این پژوهش از نمونهگیری هدفمند قضاوتی(20 نفر از اساتید دانشگاهها و متخصصین عرصه پژوهش) به منظور انجام و اجرایی شدن پژوهش انتخاب شدند. در جهت دستیابی به اهداف پژوهش با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدلسازی ساختاری تفسیری(ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مولفه ها،تحلیل شدند. نتایج حاصل از مدل ساختاری تفسیری عوامل موثر بر توسعه درونی شهر نشان داد که مدل بدست آمده در بر گیرنده سه سطح است و نتایج نشان داد که عوامل مدیریتی و کالبدی اساسیترین عوامل موثر بر توسعه درونی شهری است که باید در وهله اول بر آنها تاکید شود به عبارتی دیگر هرگونه اقدام برای زمینه سازی در جهت توسعه درونی شهر، مستلزم توجه به این عوامل در کنار سایر عوامل یاد شده است.
محمدرضا حیدری، مهرداد صادقی ده چشمه، علی رشیدپور،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف از انجام این تحقیق ارائه الگوی گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه در کاشان بر اساس مدلسازی معادلات ساختاری، برمبنای رویکرد آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی، همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی مشتمل بر اساتید وخبرگان گردشگری وتعزیه کاشان بود که پس از 15 مصاحبه اشباع حاصل شد. به منظور بررسی روایی داده های کیفی از روایی سازه، بیرونی، توصیفی و تفسیری و به منظور بررسی قابلیت اعتماد از رویکرد سه گانه رائو و پری(2003) استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق کیفی 11 بعد اقتصادی، راهبردی، توسعه، پژوهشی، سازمانی، فنی، محتوایی، زیست محیطی، قانون گرایی، فرهنگی و تبلیغاتی استخراج شد . پس از بررسی استخراج مؤلفه ها، بخش کمی تحقیق بررسی شد که برای بررسی روایی از روایی عاملی و محتوایی استفاده گردید، قابلیت اعتماد پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که ابعاد از پایایی لازم برخوردار بودند و با روش نمونه گیری تصادفی ساده 214 نمونه به روش در دسترس انتخاب شد. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی شامل معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارهای اس پی اس اس 22 و لیزرل 9/18 و وارپ پی ال اس 5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که بیشترین تاثیر بعد اقتصادی(ضریب تأثیر 86/0) پس از آن بعد فرهنگی با (79/0) و بعد راهبردی با (78/0) تأثیرگذارند.
دکتر طاهر پریزادی، دکتر علی شماعی، آقای فرهاد خدابخشی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
رشد شتابان جمعیت تهران و نیاز روافزون به زمین برای پاسخگویی به نیازهای سکونت، فعالیت، خدمات شهری و مانند آن، سبب پیشروی شهر در زمینهای حریم و تغییر چشمگیر و سریع کاربری این زمینها شده است. هدف این مقاله بررسی این تحولات و آینده نگری آن در حریم منطقه 22 شهرداری تهران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ماهیتی کاربردی دارد. اطلاعات مورد نیاز از منابع اسنادی و کتابخانه ای به دست آمده و به استناد آنها روند تغییرات و وضعیت موجود به شکل کیفی و توصیفی، تحلیل شده است. برای شناسایی پیشرانهای تغییرات آینده، مدل -تفسیری ساختاری در نرم افزار میکمک اجرا گردیده است. در این راستا، با مراجعه به ادبیات تحقیق، تمامی کاربریها و فعالیتهای حریم شهرها (64 کاربری و فعالیت) استخراج و فهرست شده و با اجرای روش دلفی با شرکت 8 نفر خبره مسائل حریم، 25 کاربری محتمل تعیین شده اند و پس از تکمیل ماتریس مربوط با درج نزدیک ترین عدد صحیح به میانگین ارزیابی خبرگان، خروجی نرم افزار مبنای تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان دادند که پیش از تشکیل منطقه 22 شهرداری در سال 1371، محدودی شهری منطقه یادشده که حریم وقت شهر بوده، بر مبنای طرح جامع و طرحهای بالادستی دیگر، به سرعت با استقرار کاربریهای بزرگ مقیاس فراشهری چون کاربریهای ورزشی، پژوهشی- آموزشی، تفریحی و نظامی و نیز کاربریهای مجموعه های شهرکی و سکونتگاهی از حالت زمینهای کشاورزی و بایرخارج شده و پس از این سال نیز با شهرک سازی، توسعه فضاهای سبز و تفریحی، کاربریهای نظامی، پژوهشی- آموزشی و توسعه راهها بقیه فضاهای خالی ، تغییر کاربری داده اند. تحلیل پیشرانها نیز نشان داد که در آینده، از مجموع 25 کاربری محتمل، جنگل کاری، طبیعت گردی، ویلاسازی، احداث بوستان، فروشگاههای بزرگ، اماکن نظامی، اماکن ورزشی و کاربری حمل ونقل، بیشترین تاثیر را بر تغییرات ساختاری-کالبدی حریم خواهند داشت.
دکتر ناصر شفیعی ثابت، مسعوده نیکوئی فرد، دکتر نگین سادات میرواحدی،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
خودسازماندهی روستاییان بهعنوان یک فرایند مشارکتی، نقشی بنیادین در ارتقای معیشت پایدار در مناطق روستایی ایفا میکند. این مطالعه باهدف شناسایی پیشرانهای اثرگذار بر خودسازماندهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان آشتیان انجام شد. این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیلی ـ اکتشافی و از طریق پرسشنامه نیمهساختارمند و مصاحبه با 30 نفر از خبرگان در زمینه موضوع موردمطالعه انجام شد. دادههای کیفی گردآوری شده با استفاده از روش دلفی و نرمافزار میکمک برای شناسایی روابط و الگوهای میان مفاهیم تجزیهوتحلیل شد. یافتهها آشکار نمود شیوه پراکندگی عوامل و متغیرهای اثرگذار بر بهبود معیشت پایدار روستایی در ناحیه موردمطالعه بهصورت ناپایدار بوده است. همچنین از میان 24 عامل اولیه تأثیرگذار، تعداد 10 عامل که دارای بالاترین امتیاز بودند بهمثابه پیشرانهای بنیادین اثرگذار بر روند آتی خودسازماندهی روستاییان در راستای معیشت پایدار روستایی شناسایی شد. پیشرانهای نوآوری خواهی و خلاقیت روستاییان در زمینه فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی، مهارت و تجربه روستاییان در راستای فعالیت در گروهها، انجمنها و برپایی تشکلهای محلی بهمثابه عامل فردی؛ افزایش روحیه کارآفرینی، راهاندازی و ترویج کسبوکارهای نوین محلی بهعنوان عامل روانشناختی؛ افزایش مشارکت، همکاری و احساس مسئولیت در انجام فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی بهعنوان عامل اجتماعی؛ توانمندسازی روستاییان و افزایش آگاهی و مهارتهای اجتماعی و اقتصادی آنها، بهرهگیری از فناوریهای نوین IT و ICT در فرایند توانمندسازی ساختاری روستاییان در راستای خودسازماندهی بهمثابه عامل آموزش و توانمندسازی؛ دسترسی به منابع مالی گوناگون و مطمئن برای بهرهگیری در فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی بهمثابه عامل اقتصادی؛ واگذاری اختیار به روستاییان در راستای برنامهریزی محلی و تمرکززدایی بهعنوان عامل برنامهریزی و مدیریت و سرانجام پیشرانهای حمایت از ایجاد و توسعه کسبوکارهای محلی و تنوعبخشی به فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی روستاییان و همچنین افزایش سرمایهگذاری در فرایند کسبوکارهای نوآورانه در روستا بهمثابه عامل حمایت اجتماعی- اقتصادی تعیین شد.
صدیقه محمدپناهی، حمیدرضا وارثی، مسعود تقوایی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
استفاده از تحلیل ساختاری پیشرانهای توسعه، به برنامهریزی در جهت درک بیشتر وضعیت توسعهیافتگی استانها کمک میکند و در جریان تصمیمگیری بهتر یاری میرساند تا به تعادل منطقهای نزدیکتر شود. بدین منظور شهرستانهای دهگانه استان ایلام ازلحاظ شاخصهای ترکیبی توسعه در قالب 44 شاخص بررسی شدند. این پژوهش از لحاظ هدفگذاری بهعنوان یک مطالعه کاربردی و از لحاظ روششناسی به شیوه «توصیفی– تحلیلی» و براساس روشهای جدید آیندهپژوهی، تبیینی میباشد. دادههای نظری با روش اسنادی و دادههای تجربی از روش پیمایشی تهیه شده است. در تهیه پیشرانهای توسعه از روش مطالعات اسنادی و پویش محیطی و دادههای تجربی با تکیه بر روش پیمایشی براساس روش دلفی استخراج شده است. در پردازش اطلاعات از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرمافزار MIC MAC استفاده شده است. یافتهها از نظر تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشهبندی پیشرانها حاکی از تمرکز پیشرانهای تأثیرگذار و تنظیمی است. از میان 44 نیروی پیشبرنده توسعه، پیشرانهای اثرگذار توسعه عبارتاند از مرزی بودن استان ایلام و نحوه تصمیمات مدیران است. نتایج پژوهش نشان میدهد که توسعه در سطح استان ایلام نهتنها نامتعادل است، بلکه روند عدم تعادل در جهت نابرابری بیشتر عمل میکند و تنها با برنامهریزی بهتر و جامعتر میتوان تا حدودی نابرابریها را کاست.
خلف عنافجه، سیدمهدی موسی کاظمی، مسعود صفائیپور، عبدالنبی شریفی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
مقاله حاضر میکوشد تا پنج پیشران راهبردی ساختار فقر شهری محلههای هدف پژوهش را که از طریق فرآیند بازآفرینی قابلیت مدیریت، دستکاری و ردیابی اثر دارند به سیاستهای فقرزدا مجهز کرده تا وضعیت کلی ساختار را در محلههای مذکور ارتقاء دهد. با توجه به ضرورت اساسی ساماندهی اقتصادمحور فضا، هدف مقاله، بازآفرینی و اصلاح ساختارهای فقر شهری محلههای هدف با رویکرد آیندهپژوهی است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و با توجه به جدیدترین رویکردهای آیندهپژوهی، ماهیتاً هنجاری است. پس از تهیه پرسشنامه تحلیل تعادلی آثار متقابل و تعیین شرح حالتهای احتمالی و نوع هر حالت (سناریوهای عدم قطعیت)، استخراج قضاوتهای کیفی 30 نفر از خبرگان درباره تأثیر متقابل روابط شبکهای از طریق نظرسنجی دلفی و تجزیهوتحلیل الگوریتمی دادهها به روش CIB در نرمافزار Scenario Wizard امکانپذیر شد. با توجه به وسعت ماتریس و ابعاد آن به اندازه (15 در 15)، نرمافزار سناریو ویزارد 3657 سناریو ترکیبی را بر اساس دادههای وارد شده پرسشنامه تحلیل و تعداد پنج سناریو قوی یا محتمل، 14 سناریو با سازگاری بالا (سناریوهای باورکردنی) و 28 سناریو ضعیف (سناریوهای ممکن) را گزارش دادند که در نهایت پس از صحهگذاری و اعتبارسنجی توسط خبرگان، چهار سناریو با عناوین M-A، M-Sh، H-HA، Z-S.J بهصورت توصیفی نامگذاری شدند. در پایان با استفاده از کلانروندهای موضوعی که بهعنوان ابزارهای فنی مداخلات اقتصادی آینده مبنا در فرآیند بازآفرینی معرفی شدهاند، برای هر پیشران، سیاستهای فقرزدا در قالب اقدامات موضوعی مبتنی بر سناریوی مطلوب، برای اصلاح ساختارهای فقر شهری کلانشهر اهواز تدوین و پیشنهاد شدند.
کیومرث خداپناه، ارسطو یاری،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
مدیریت منابع آب در جریان تحول در شرایط و دامنه عمل خود با محدودیتها و ابعاد متعددی روبرو است. بر این اساس شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت پایدار منابع آب، بهعنوان اقدامی مهم جهت بهرهبرداری مطلوب از آن محسوب میگردد؛ بنابراین در پژوهش حاضر، اقدام به بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت پایدار منابع آب بر اساس دیدگاه کشاورزان در روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردبیل (شریف بیگلو، حکیم قشلاقی، شام اسبی، وکیلآباد، امیدچه، پیرقوام، اقبلاغ رستم خانی، قره لر و گیلانده) گردید. این پژوهش بر اساس ماهیت، توصیفی – تحلیلی از لحاظ هدف، کاربردی است و رویکرد حاکم بر آن از نوع کمی میباشد. جامعه آماری را سرپرستان خانوار بهرهبردار اراضی کشاورزی بخش مرکزی شهرستان اردبیل تشکیل میدهد. به منظور بررسی موضوع از هفت بعد در قالب 72 مؤلفه استفاده گردید. حجم نمونه 349 نفر محاسبه شد. پراکندگی تعداد نمونه در روستاها، به روش تصادفی و متناسب با تعداد سرپرست خانوار کشاورز در هر روستا بود. جهت تحلیل موضوع از مدلسازی معادلات ساختاری (Smart PLS) بهره گرفته شد. بررسی یافتهها نشان میدهد ارزیابی اولیه مدل اندازهگیری، گویای مناسب بودن مدل است. یافتهها نشان داد 68 مؤلفه دارای میزان اثرگذاری بالاتر از 0.5 بودند. نتایج مدل ساختاری بیانگر وجود رابطه ساختاری معنادار میان مدیریت پایداری و اثرات اقتصادی، اجتماعی، بهرهوری، فنی، آموزشی و نهادی است. بعد ضریب تعیین اسکوئر نشان داد، این ضریب، برای تمام بعدهای پژوهش، بالاتر از مقدار قوی یعنی 0.26 برآورد گردید. بعد ضریب تعیین برای بعد اقتصادی با 0.299 کمتر از سایر بعدها و برای بعد بهرهوری با 0.511 بیشتر سایر بعدها برآورد گردید. نتایج بیانگر این است بازبینی و تجدیدنظر در دیدگاههای مدیریتی منابع آب کشاورزی و حرکت به سمت دیدگاه فرابخشی و مشارکتی مبتنی بر مدیریت بهینه که همراه با حفظ بعدهای اقتصادی، اجتماعی و فنی، آموزشی و ... باشد، نقش اساسی در تأمین مدیریت پایدار منابع آب ایفا مینماید.