جستجو در مقالات منتشر شده


173 نتیجه برای شهری

ابوالفضل قنبری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


شوراهای اسلامی به­عنوان یکی از عناصر مهم سیستم مدیریت شهری به­عنوان نهاد، سیاست­گذار، تصمیم‌گیر و با اندکی تسامح قانون‌گذار در سطح محلی مطرح است که باید برای ایفای نقش خود از جامعیت عملکردی برخوردار باشد تا بتواند وظایف سیاست‌گذاری و نظارتی را نسبت به تمام امور در حیطه قلمرو شهر و سازمان­های ذی­ربط در مقیاس محلی به انجام رساند. لذا، هدف از تحقیق حاضر سنجش میزان اثرگذاری عملکرد شورای شهر در بهبود فرآیند مدیریت و توسعه­پایدار شهری در کلان‌شهر تبریز می­باشد و از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی و جهت جمع­آوری اطلاعات از مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، کلیه شهروندان و ساکنان بالای 18 سال کلان‌شهر تبریز می­باشد. این شهر مطابق سرشماری سال 1395 دارای ۱۵۵۸۶۹۳ نفر جمعیت و 497898 خانوار بوده ‌است. جهت تعیین تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که 327 نفر به­عنوان نمونه انتخاب شدند. نحوه نمونه­برداری نیز با استفاده از روش نمونه­گیری خوشه­ای به تفکیک مناطق دهگانه انجام گرفت. همچنین جهت تجزیه­­و­­تحلیل داده­ها و اطلاعات از آزمون­های تی­تک نمونه­ای، کروسکال­والیس، تحلیل واریانس، رگرسیون و تحلیل­مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین شاخص نحوه عملکرد شوراهای اسلامی 76/2 و آمار تی آن 59/6- است که وضعیت نامطلوب عملکرد شورای شهر را نشان می­دهد و عملکرد شورای اسلامی این شهر در منطقه 9 (با میانگین 80/248)، منطقه 8 (با میانگین 38/239) و منطقه 2 (با میانگین 33/204) نسبت با سایر مناطق مطلوب ارزیابی شده است. همین­طور، میانگین همه شاخص­های توانمندسازی شوراهای اسلامی شهر در زمینه توانمندی شوراهای اسلامی کمتر از مطلوبیت عددی 3 بوده و آماره آن‌ها به­­صورت منفی برآورد شده است. در نهایت، عملکرد شوراهای اسلامی در بعد اقتصادی (اشتغال، درآمد و سرمایه­گذاری) با اثر کلی 608/0 بیشترین تأثیر و در بعد کالبدی با اثر کلی 210/0 کمترین تأثیر را در تحقق توسعه­پایدار داشته است.
واژگان کلیدی: عملکرد شورای شهر، مدیریت­شهری، توسعه­پایدار شهری، کلان‌شهر تبریز.
اسماعیل نجفی، امیر صفاری، عزت الله قنواتی، امیر کرم،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


ژئومورفولوژی با فرآیندها و اشکال سطح‌ زمین در ارتباط است و هرگونه فعالیت انسان، از جمله احداث پل‌ها‌ منجر به تغییرات کمی و کیفی حرکت و جابجایی مواد و انرژی جنبشی شده و سیستم ژئومورفیک را تحت ‌تأثیر قرار ‎دهد، موردتوجه و دخالت ژئومورفولوژیست‌ها است. همچنین به‌عنوان علمی سیستمی‌نگر، می‌تواند واقعیت‌های محیطی را که به‌صورت فرآیندها و فرم‌ها در طبیعت عینیت یافته­اند، موردمطالعه و بررسی قرار دهد و نتیجه و برونداد آن‌ها‌ را به‌صورت فضایی در قالب نقشه­ و مدل، معرفی و تشریح نماید. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر نتایج رساله دکتری با عنوان "مدل­سازی ژئومورفولوژیکی احداث پل‌ها در مسیل‌های شهری (مطالعه موردی: کلان‌شهر تهران)" است. نتایج پژوهش، حاکی از قابلیت و کاربرد علم ژئومورفولوژی در مدلسازی و مکان‌یابی بهینه و احداث پل‌ها، در جهت ایجاد امنیت و رفاه بیشتر شهروندان، کاهش هزینه­ها و جلوگیری از خسارات مالی و جانی ناشی از تخریب و مکان‌یابی نامناسب چنین سازه‌‌هایی در مسیلروددره‌های شهری و سایر محیط‌های طبیعی‌ است. همچنین این پژوهش ضمن غنا بخشیدن به ادبیات حوزه موردبحث، نقش و کاربرد ژئومورفولوژی در مکان‌یابی و احداث بهینه‌ پل‌ها در مسیل‌های شهری را بررسی، تبیین و مدل‌سازی مفهومی کرده است.
واژگان کلیدی: ژئومورفولوژی، مدل مفهومی، مسیل-روددره‌های شهری، احداث پل‌.

 
1. نویسنده مسئول: دامغان، میدان دانشگاه، پردیس ابوریحان، دانشکده علوم زمین
 

اعظم صالحی، مسعود پورکیانی، مهدی محمدباقری، سنجر سلاجقه،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


ازآنجاکه برندسازی شهری یکی از پویاترین فعالیت‌های در حوزه خط‌مشی‌گذاری در عصر حاضر محسوب می‌شود که نقش مهمی در توسعه پایدار منطقه ‌ایفا می‌کند و با توجه به رشد روزافزون توسعه شهری در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، زیست‌محیطی و... نیاز به یک برنامه‌ریزی هدفمند و جامع برای همگام شدن با توسعه پایدار می‌باشد. این پژوهش با توجه به مؤلفه‌های توسعه و تأثیر آن بر شاخص‌‌های برندسازی شهری بر آن است تا بتوان با بررسی آن‌ها به بهبود وضعیت توسعه و برندسازی شهری در استان کمک نماید. روش‌های گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه‌ای و پرسش‌نامه می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش از دو گروه تشکیل شده است. گروه اول را خبرگان آگاه به موضوع که تعداد افراد موجود در این جامعه آماری نامشخص و حجم نمونه مورداستفاده 50 نفر می‌باشد. گروه دوم شامل سیاست‌گذاران و مدیران ارشد، کارکنان دارای تحصیلات عالی در استان بوشهر با تعداد 37751 نفر می‌باشند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 382 نفر تعیین شده است. داده‌های مورداستفاده در این پژوهش از طریق 4 پرسش‌نامه که روایی و پایایی آن‌ها مورد تأیید قرارگرفته است، جمع‌آوری گردیدند. برای اندازه‌گیری سازه‌ها و روابط بین آن‌ها با استفاده از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم‌افزار SMART PLS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95 درصد، متغیرخط‌مشی برندسازی شهری با مدل توسعه رابطه مثبت و معناداری دارد. لذا پیشنهاد می‌گردد سیاست‌گذاران و مدیریت شهری با توجه به رابطه خط‌مشی برندسازی شهری با ابعاد توسعه، جهت برندسازی شهری استان و بهبود ابعاد توسعه برنامه‌ریزی نمایند.
واژگان کلیدی: مدل، توسعه، خط‌مشی، برندسازی شهری.
[1]. نویسنده مسئول: استان کرمان، کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، دانشکده مدیریت، گروه مدیریت،
 

حسین صداقت نوری، محمدرضا پورجعفر، نادر زالی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده

 

این پژوهش به بررسی معیارهای مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلان‌شهرها می­­­پردازد. بر اساس روش تحلیل محتوا در بررسی نظریات مطرح در این حوزه، یک مدل مفهومی ویژه تدوین ‌شده که نقش شاخص‌های مختلف اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی را ارائه می‌دهد. همچنین، مبتنی بر روش موردپژوهی، شهر لواسان به‌عنوان نمونه موردی، انتخاب شد تا درک واقع‌بینانه‌ای از نقش مؤلفه‌های مختلف بر مدیریت پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلان‌شهرها فراهم آید. روش پژوهش مبتنی بر روش­های کمی و کیفی بوده است. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی پرسش‌نامه‌های هدفمندی تهیه گردید. جهت یافتن روابط متغیرها، برای تجزیه‌وتحلیل اطلاعات پرسش‌نامه‌ها، از فن آماری SPSS21 و Smart-PLS استفاده‌شده است. 376 پرسش‌نامه در ارتباط با مؤلفه‌های مدیریت توسعه پایدار شهری تحلیل شده است. نتایج تحلیل‌ها، نمایانگر آن است که مؤلفه‌های اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری شهر در حال شکوفایی لواسان را می‌توان در ابعادکالبدی- فضایی، کیفیت زندگی، مدیریت هوشمند، عدالت و برابری و حکمروایی و قانون‌گذاری بهینه بررسی کرد. همچنین نتایج نشان می‌دهد که عامل کالبدیفضایی مهم‌ترین معیار اثرگذار می‌باشد. همچنین مسیر تحلیل عاملی نشان می‌دهد که دستیابی به شکوفایی شهری در شهرهای پیرامون کلان‌شهرها از مدیریت شهری هوشمند آغاز می‌شود، حکمروایی و قانون‌گذاری مناسب در زمینه زیرساخت‌های کالبدی- فضایی و زیرساخت‌های کیفیت زندگی سبب گسترش عدالت و برابری در شهر و در نهایت منجر به شکوفایی شهری می‌گردد.
واژگان کلیدی: مدیریت توسعه پایدار، شکوفایی شهری، شهرهای پیرامون کلان‌شهرها، لواسان. 
 
[1]. نویسنده مسئول: pourja_m@modares.ac.ir

دکتر شهریور روستایی، دکتر رحیم حیدری چیانه، آقای ایوب ذوقی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده

هر اندازه شهرها از لحاظ کالبدی و جمعیتی گسترده تر شوند، به تبع آن بر میزان بحران ها نیز افزوده می شود و آسیب پذیری شهرها در برابر بلایای طبیعی بنا به دلایل مختلفی از جمله فقر اقتصادی و فرهنگی، عدم رعایت حریم گسل ها و آیین نامه های مربوط به زلزله افزایش یافته است. آنچه اهمیت دارد، سطح آمادگی جامعه و درجه آسیب پذیری شهر و ساکنان در معرض خطر است، که در صورت برنامه ریزی مناسب و اتخاذ سیاست های اصولی می توان آسیب ها را به پایین ترین سطح کاهش داد. در این پژوهش با توجه به پتانسیل بالای سنندج از لحاظ لرزه خیزی و وجود گسل های فراوان در مجاورت و اطراف شهر، سعی بر آن بر آن است تا با شناخت عوامل موثر بر زلزله و ترکیب شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل طبقه بندی درختی به درک درستی از موضوع برسیم. نتایج به دست آمده حاکی از این است که سطح وسیعی از شهر در طبقه بندی آیب پذیری متوسط به بالا قرار دارد. 52 درصد در طبقه آسیب پذیری متوسط، 16.5 درصد آسیب پذیری بالا و 1 درصد از سطح شهر در طبقه با آسیب پذیری بسیار بالا قرار دارد، که دقیقاً منطبق بر محلات حاشیه ای، قدیمی و پر تراکم است. این وضعیت ساختار مناسبی را ارائه نداده و نیازمند توجه بیشتر در طرح های توسعه آتی می باشد.
- امیر کاوه، - مریم کریمیان بستانی، - غلامرضا میری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


با توسعه شهرها و افزایش جمعیت، چالش­های بسیاری ایجادشده که از مهم‌ترین آن‌ها، حمل‌ونقل شهری است. عدم توانایی مدیریت شهری سنتی در حل این چالش، منجر به مطرح‌شدن رویکردهای مختلفی از جمله حمل‌ونقل هوشمند شد. اتخاذ و اجرای چنین رویکردی در کلان‌شهرها، نیازمند تغییر رویکرد مدیریتی است که مدیریت یکپارچه شهری به‌عنوان مهم‌ترین آن‌ها شناخته می‌شود. هدف این تحقیق، بررسی وضعیت مدیریت یکپارچه شهری و سپس تأثیر آن در تحقق حمل‌ونقل هوشمند در شهر زاهدان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده‌ها به‌صورت میدانی از طریق ابزار پرسش‌نامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تأیید شد. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان شهری در شهر زاهدان تشکیل داده‌اند. حجم نمونه برابر با 100 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان می‌دهد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. از نظر جامعه آماری، 7 متغیر حکمروایی خوب، همپایایی، وحدت فرماندهی شهری، بسترسازی، تعامل، ساختار تشکیلاتی و دیدگاه سیستمی، وضعیت مناسبی نداشته و این شرایط سبب شده که شاخص مدیریت یکپارچه شهری در شهر زاهدان شرایط مطلوبی نداشته باشد. همچنین بررسی معناداری آزمون نشان می‌دهد که 5 متغیر حمل‌ونقل هوشمند یعنی نظارت هوشمند، پرداخت هوشمند، ثبت تخلف هوشمند، اطلاع‌رسانی هوشمند و مدیریت مکانیزه ناوگان در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. جهت معناداری، نشانگر وضعیت نامناسب شاخص حمل‌ونقل هوشمند در شهر زاهدان است. تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری می‌توانند بیش از 68 درصد در تحقق حمل‌ونقل هوشمند تأثیرگذار باشند و 32 درصد به عوامل دیگر وابسته هستند. متغیر حکمروایی خوب با 12 درصد و سپس دیدگاه سیستمی با 11 درصد، بیشترین تأثیر را در این زمینه دارد.
واژگان کلیدی: مدیریت یکپارچه، حمل‌ونقل هوشمند شهری، زاهدان.
 
فاطمه حاجی زاده، سید حامد میرکریمی، عبدالرسول سلمان ماهینی، مرجان محمدزاده،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

با رشد روزافزون جمعیت شهرها در جهان امروز، فضای فیزیکی شهرها نیز توسعه و گسترش یافته و زمین­های اطراف را اشغال کرده است. در این شرایط، نگاه توسعه به فضای درون شهر می­تواند از مبانی مهم برنامه­ریزی توسعه شهرها بشمار آید. هدف این تحقیق تعیین و اولویت­بندی عوامل مؤثر بر توسعه فضای درون شهری گرگان از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و بودم شناختی با استفاده از مدل دلفی و مطالعات کتابخانه­ای بوده است. انتخاب کارشناسان گروه دلفی به عنوان اعتبار نتایج متکی بر قضاوت آن­ها، یک جزء مهم در روش دلفی است، در این زمینه اعضای دلفی مشتمل بر پانزده کارشناس از سازمان­های شهرداری و شورای شهر، استادان دانشگاهی و ارایه­دهندگان خدمات فرهنگی، پزشکی و نیروی انتظامی، برنامه­ریزان شهری و شهروندان معمولی بوده­اند که با استفاده از پرسشنامه نظرات آنها گردآوری شد. پرسشنامه­ها طی 4 مرحله برای رسیدن به اجماع تکرار گردید. شرکت کنندگان اهمیت هر شاخص را در مقیاس 5 طیفی لیکرت مشخص کردند (کم اهمیت= 1 تا اهمیت بسیار زیاد = 5). در مجموع 24 شاخص برای 3 گروه اقتصادی، اجتماعی و بوم­شناختی شناسایی شدند و سپس درجه اهمیت و درصد اهمیت هریک تعیین گردید. برای گزینش شاخص­های مورد نظر نمودار اهمیت شاخص طراحی و تنظیم شد. نتایج نشان داد که مهم­ترین شاخص، احساس امنیت و سپس آلودگی صوتی و آلودگی محیطی است. نتایج می تواند در راستای برنامه­ریزی برای بهبود فضای درون شهری جهت رفاه بیشتر و ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین، به برنامه­ریزان شهری و سازمان­های مرتبط کمک نماید. اولویت بندی شاخص ها نقشه راهی برای اقدام های مسولان فراهم می کند.
 
دکتر احمد آفتاب، دکتر علی اکبر تقیلو، آقای اکبر هوشمند،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

حضور مستمر و فعال نیروی انتظامی نقش موثری در برقراری امنیت و آرامش در سطح شهرها دارد. بنابراین توزیع عادلانه و مکفی مراکز انتظامی در فضاهای شهری عامل مهمی جهت تحقق این نیاز اساسی می­باشد. از این رو پژوهش حاضر بر آن است تا خدمات­رسانی کلانتری­ها بر پهنه­های آسیب­پذیر شهر ارومیه را بررسی کند. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی بکارگرفته شده در این پژوهش از نوع کاربردی می‌باشد. نتایج حاصل از پژوهش، پهنه­بندی آسیب­پذیری شهر ارومیه در قالب چهار طبقه از آسیب­پذیری خیلی زیاد تا آسیب­پذیری خیلی کم می­باشد که حدود km² 68 از کل محدوده شهر دارای آسیب­پذیری زیاد تا خیلی زیاد شناخته شده است. بیشتر نواحی شمالی (سکونتگاه­های غیررسمی منطقه دو) و مرکزی (محلات قدیمی منطقه چهار) شهر ارومیه به علت تراکم بالای جمعیتی و مسکونی، قرارگیری اکثر مراکز اداری­ سیاسی، حساس و تجاری در این مناطق، آسیپ­پذیرترین مناطق ارومیه هستند. نتایج حاصل از تحلیل شبکه براساس زمان استاندارد (12 دقیقه) بیانگر عدم پوشش پوشش 9/28 درصد (km2 24) از مساحت پهنه­های آسیب­پذیر ارومیه توسط کلانتریها می­باشد. در مدت زمان 12 دقیقه کلانتری‌های سطح شهر ارومیه به 55 کیلومترمربع از مساحت حدود 75 کیلومترمربع پهنه­هایی با آسیب‌پذیری زیاد دسترسی سریع داشته و حدود 20 کیلومترمربع از این پهنه هم فاقد دسترسی سریع زمانی می‌باشد. از لحاظ دسترسی کلانتری‌ها به پهنه­هایی آسیب‌پذیر کم نیز نتایج مشخص کننده این امر می‌باشند که از حدود 15 کیلومتر مربع از این مناطق به 3 کیلومتر مربع دسترسی سریع دارند که نشان از عدم دسترسی سریع به 12 کیلومترمربع از این مناطق می‌باشد.
محمد کاظمی قراجه، بهنام سلمانی، محمد حسین رضائی مقدم،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی دمای سطح زمین در ارتباط با کاربری اراضی برای شهر تبریز با استفاده از تکنولوژی سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی می‌باشد. از تصاویر ماهواره لندست 8 به منظور تهیه نقشه دمای سطح زمین برای منطقه مورد مطالعه استفاده شد. تصحیح اتمسفری با استفاده از روش فلش بر روی تصویر مورد نظر اعمال و دمای سطح زمین با استفاده از الگوریتم پنجره مجزاء برای منطقه مورد مطالعه با دقت 51/1 درجه محاسبه شد. نقشه کاربری اراضی شهر تبریز در 6 کلاس با استفاده از روش شی گراء در نرم افزار اکوقونیشن با دقت 03/90 بدست آمد. نتایج حاصل از بررسی ارتباط بین دمای سطح زمین و کاربری اراضی بیانگر آن است که اراضی کشاورزی با دمای 22/18 درجه سانتی گراد، بالاترین دمای سطح زمین را دارا می­باشند. همچنین نواحی آبی (رودخانه­ای) به دلیل این که توان تشعشعی نزدیک به یک دارند کمترین دمای سطح زمین یعنی معادل 30/10 درجه سانتی گراد را به خود اختصاص داده­اند. نتایج تحقیق همچنین نشان دهنده­ی این مهم است که الگوریتم پنجره مجزاء نتایج قابل اعتمادی را در برآورد دمای سطح زمین ارائه می­دهد که می­تواند در مطالعات زیست محیطی و علوم زمین مورد استفاده قرار گیرد.           


آقای محسن کلانتری، آقای حسین طهماسبی مقدم، خانم بهاره اکبری منفرد،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

شهریادگیرنده بهعنوان یکی از استراتژی‌های نوین در برنامهریزیشهری، با بهره‌گیری از مفهوم یادگیریمادام‌العمر، جوامع شهری را برای رویارویی با چنین چالش‌هایی مجهز میسازد. چنین رویکردی با محور قراردادن کاربریهاییادگیرنده، مناسبترین مدرسه برای تقویت یادگیری در شهرها می باشد. در همین­راستا، پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی پراکنش کاربری­های­یادگیرنده از منظر عدالت­فضایی برای تحقق رویکرد شهریادگیرنده در شهرزنجان اختصاص دارد؛ و هدف اصلی آن، پی بردن به تعادل و توازن فضایی در توزیع کاربری­های­یادگیرنده شهرزنجان، برای توسعۀ رویکرد شهریادگیرنده می­باشد. روش پژوهش توصیفیتحلیلی و نحوۀ گردآوری دادهها، کتابخانهای-اسنادی است. جهت تجزیهو تحلیل یافتهها، از دو شاخص ظرفیت و عدالتاجتماعی در چارچوب مقایسۀ سرانه و سطوح مطلوب، تکنیک میانگین نزدیکترین همسایگی و آنتروپی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل نحوۀ توزیع کاربریهای یادگیرنده در وضع موجود، حاکی از آن است که توزیع و پراکنش این کاربریها در سطح شهر، بهصورت متمرکز و خوشهای بوده و با عدم تعادلات فضایی همراه است. بهطوریکه اختلافات کمی و کیفی بسیار بالایی را میان مناطق سهگانۀشهری بهویژه حواشی شرقی منطقۀ‌دو نشان میدهند. چنین مسئلهای توسعۀ رویکرد شهر یادگیرنده در شهرزنجان را با مشکل روبهرو ساخته و موجب تمرکز این خدمات در مرکز شهر و کمبودشان در نواحی پیرامونی شده است. بهطوریکه نابرابریهای عمیقی میان نواحی مسکونی شهر بهوجود آمده است. در همینراستا نتایج تحقیق، پیشنهاداتی را جهت سازماندهی مجدد کاربریهای یادگیرنده، به منظور برقراری رویکرد عدالتفضایی در سطح شهر، ارائه میدهد.
فائقه زیردابی اسکوئی، سولماز بابازاده اسکویی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

افت منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانی‌های کارکردی و کالبدی این بافت‌ها به همراه افت بسیار شدید کیفی محیط شهری از جمله دلایلی است که سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان شهری را مجاب به ارائه راهبردها و راهکارهای نوینی در مواجهه با مسائل و مشکلات آن کرده است. بر این اساس، رویکرد آینده‌پژوهی می‌تواند چشم مردم را نسبت به رویدادها، فرصت‌ها و مخاطره‌های احتمالی آینده باز نگاه دارد؛ ابهام‌ها، تردیدها و دغدغه‌های فرساینده مردم را می‌کاهد، توانایی انتخاب هوشمندانه جامعه و مردم را افزایش می‌دهد. در همین راستا هدف این پژوهش واکاوی پیشران‌های کلیدیِ موثر بر ارتقاء بافت‌های ناکارآمد شهری با رویکرد آینده‌پژوهی در محله سرتپوله‌ی شهر سنندج می‌باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به مؤلفه‌های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی تحلیلی می‌باشد و از تکنیک پویش محیطی و دلفی برای شناسایی متغیرها و شاخص‌ها استفاده شده است. سپس پرسشنامه‌ی نیمه‌ساختاریافته بین 45 کارشناس متخصص و خبره در حوزه‌ی مسائل شهری توزیع شد. و داده‌های بدست آمده از طریق نرم‌افزار MICMAC تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که سیستم شهری بخصوص در بخش بافت فرسوده‌ی محله‌ی سرتپوله (در شهر سنندج) شرایط ناپایداری را سپری می‌کند. همچنین بر اساس تحلیل‌های انجام گرفته، 19 عامل به عنوان پیشران‌های کلیدی مانند روش‌های آمرانه مدیریتی به منظور نوسازی بافت فرسوده، تمرکزگرایی، تزریق به موقع اعتبارات هنگام نوسازی بافت فرسوده ناحیه به صورت مستقیم و متغیرهای توجه به بهسازی و نوسازی در طرح‌های جامع و تفصیلی، حق مداخله شهروندان در ساخت و سازه، بسترسازی جهت ورود بخش خصوصی و تعادل‌بخشی و تحقق عدالت اجتماعی به صورت غیرمستقیم برای ارتقای کیفیت و عملکرد بافت‌های فرسوده معرفی شدند.
حبیبه نبی زاده، الهام چراغی، سید معین موسوی ندوشن،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

توجه به عوامل موثر بر تبدیل مکان­ها و مقاصد به برند گردشگری از پیش­نیازهای توسعه گردشگری هر منطقه می­باشد. چرا که این عوامل نقش مهمی در تبدیل مقاصد به برند گردشگری دارند و از سوی دیگر تبدیل یک مقصد به برند گردشگری خود نیز عاملی برای توسعه هرچه بیشتری گردشگری در مقاصد است. با توجه به اهمیت این موضوع، تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل و محرک­های موثر بر افزایش تبدیل مناطق شهری و روستایی به برند گردشگری در استان گیلان انجام گرفته است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی است. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات پرسش­نامه و مصاحبه می­باشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری در استان گیلان می­باشد که با روش نمونه­گیری هدفمند، 50 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از مدل لجستیک باینری و تحلیل کیفی استفاده شد. نتایج  پژوهش گویای آن است که ارتباط خطی و معنی­داری به عوامل و محرک­های مورد نظر تحقیق با تبدیل مکان­های شهری و روستایی به برند گردشگری وجود داشته است. همچنین نتایج نشان داد که از میان عوامل پنجگانه مورد نظر تحقیق، سه عامل تنوع فرصت­های شغلی، فرهنگ و دارایی­های طبیعی و زیرساخت­های محلی بیشترین اثرات را بر تبدیل مناطق شهری و روستایی در استان گیلان به برند گردشگری داشته­اند.

خدیجه خطیری، ایران غازی، نعمت حسنی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

بلایای طبیعی موجب خسارات شدید مالی وجانی می شود. مدیریت بحران به معنای سوق دادن هدفمند جریان امور به روالی قابل کنترل  به قصد برگرداندن امور در اسرع وقت به شرایط قبل از بحران است. لذا هدف اصلی این مقاله ارائه مدل توسعه سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران آب شهری می باشد.روش مطالعه توصیفی- پیمایشی است. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه و پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزار Topsis  وSPSS و  روش تحلیل AHP  و رگرسیون و تی  استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران بحران و آبفای کشور؛ همچنین کلیه ساکنین شهر کرج می باشد که تعداد384 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد از دید افراد نمونه آماری میزان سرمایه اجتماعی پایین تر از سطح مطلوب بوده است. همچنین ارتباط بین شاخص های سرمایه اجتماعی معنادار بود همچنین نتایج مقایسه زوجی معیارهای اصلی اولویت شاخص ها را به ترتیب  اعتماد اجتماعی با ضریب 443/0 ، معیار سیاست های انگیزشی و تغییر در  فضای نگرشی با ضریب 355/0 ، معیار زیرساخت های تعاملی و ارزشی جامعه با ضریب 277/0 ، عمل متقابل با ضریب 0.203 چهارم و در نهایت معیار عدم بیگانگی با دولت با ضریب 199/0 اولویت پنجم را نشان داد.   بررسی صورت گرفته نشان داد توانایی کشورها در رویارویی با بحران ها، ارتباط زیادی به سیاست مدیریت بحران دارند ،ارتقا سرمایه اجتماعی در جامعه و  توسعه روحیه همکاری و ایجاد انگیزه مشارکت در بین مردم، یکی از راهکاری مهم تشخیص داده شده است.

حسین شریفی، مهرداد رمضانی پور، لیلا ابراهیمی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

امروزه سکونتگاه­های انسانی، در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند. این مخاطرات که آسیب­های جانی و مالی فراوانی را با خود به همراه دارند نیازمند اقدامات پیشگیرانه می­باشند. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی توسعه فضای شهری در راستای مواجهه با مخاطرات محیطی در شهرستان نور می­باشد. روش انجام این تحقیق نیز توصیفی می­باشد. جمع­آوری داده­ها با استفاده از مطالعات کتابخانه­ای و اسنادی و پرسشنامه­ای می­باشد.جهت تحلیل پرسشنامه­ها از روش ANP و روش منطق فازی به ارزش­گذاری هریک از معیارها و تعیین ضرایب اهمیت آنها پرداخته شود و براساس نتایج آن، ارزیابی فضایی با استفاده از نرم­افزار ArcGis صورت گرفت و پهنه­های مخاطره مشخص گردید. با توجه به نتایج پهنه­بندی پتانسیل خطر، نواحی شمالی و جنوبی شهرستان،دارای بیشترین پتانسیل مخاطرات می­باشد. جهت پیش­بینی میزان توسعه مناطق مسکونی نیز از مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و اتوماتوی سلولی استفاده گردید. نتایج نشان داد که گسترش مداوم مناطق ساخته شده در دهه‌های گذشته باعث تغییرات سریع کاربری زمین شده و مناطق ساخته‌شده این شهرستان از 43/2% کل مساحت در سال 2010 به 68/3% در سال 2019 افزایش‌یافته است. نتایج همچنین نشان داد که بدون توجه به مخاطرات طبیعی، مناطق ساخته‌شده افزایش خواهند یافت و در نتیجه شهرنشینی، مناطق ساخته شده بیشتر به سمت اراضی پر خطر سوق پیدا خواهند کرد. با این حال اگر سیاست‌های توسعه پایدار به‌طور کامل اجرا شوند، شهرها و مناطق ساخته‌شده قادر خواهند بود فضاهای توسعه خود را به خاطر منافع خود شهر و ساکنان آن از مناطق پرخطر حفظ کند.
دکتر مصطفی شاهینی فر،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

امروزه فضاهای عمومی شهری مهم‌ترین بخش یک شهر را تشکیل می‌دهند. در این فضاها بیشترین تعاملات بین شهروندان اتفاق می‌افتد. این فضاها از این جهت که نقش محوری در توضیح رفتار انسان دارند، اهمیت زیادی در شکل گیری قرارگاه‌های رفتاری دارند. مقاله حاضر به تحلیل عوامل اثرگذار در شکل‌گیری الگوهای جاری رفتار در میدان آزادی شهر کرمانشاه پرداخته است. علی رغم نقش ارتباطی این میدان، کارکرد اجتماعی آن در سطح پایینی قرار دارد. روش پژوهش این مقاله از نوع توصیفی و پیمایشی بوده است. برای گردآوری داده­ها از تکنیک مشاهده و عکس برداری و ثبت حضوری وقایع و حضور فیزیکی در قلمرو مورد مطالعه استفاده شده است. مصاحبه‌ها بخشی از منابع داده‌ای بودند که در این تحقیق از آن استفاده شده است. انتخاب مصاحبه شوندگان به طور تصادفی بسته به میزان حجم جریان پیاده‌ها در منطقه مورد مطالعه انتخاب شده‌اند. هر مصاحبه به طور متوسط حدود ۱۲ دقیقه طول کشیده است. تحلیل نقشه های الگوهای رفتاری در محدوده میدان آزادی کرمانشاه نشانگر عدم انطباق فرم، فضا و عملکردهای میدان است. در این مکان فعالیت‌های پویا و ایستا به طور قابل ملاحظه‌ای ماندگاری اندکی داشته‌اند. ترکیب جزییات میدان به صورت بی هدف مانع از بیان بصری آن شده است. ضعف بعد انسانی میدان سبب افت کیفیت آن برای انجام برخی فعالیت‌ها مانند ملاقات کردن، ورزش و بازی کردن، نشستن و توقف کردن و یا حتی راه رفتن بوده است. به طور کلی می‌توان گفت کیفیت میدان آزادی کرمانشاه  به گونه‌ای نبوده است که تمامی نیازهای کارکردی افراد در آن به طور متقاعدکننده‌ای قابل برآورده شدن باشد. از اینرو توجه به رابطه درونی الگوهای جاری رفتار و محیط ساخته شده که این تحقیق به دنبال شناسایی آنها بوده است می‌تواند به طراحان در بهبود کیفیت محیطی کمک شایانی نماید.
دکتر طاهر پریزادی، دکتر علی شماعی، آقای فرهاد خدابخشی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

رشد شتابان جمعیت تهران و نیاز روافزون به زمین برای پاسخ­گویی به نیازهای سکونت، فعالیت، خدمات شهری و مانند آن، سبب پیشروی شهر در زمین­های حریم و تغییر  چشمگیر و سریع کاربری  این زمین­ها شده است.  هدف این مقاله بررسی این تحولات و آینده­ نگری آن در حریم منطقه 22 شهرداری تهران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ماهیتی کاربردی دارد. اطلاعات مورد نیاز از منابع اسنادی و کتابخانه­ ای به­ دست آمده و به استناد آنها روند تغییرات و وضعیت موجود به شکل کیفی و توصیفی، تحلیل شده است. برای شناسایی پیشران­های تغییرات آینده، مدل -تفسیری ساختاری در نرم­ افزار میک­مک اجرا گردیده است. در این راستا، با مراجعه به ادبیات تحقیق،  تمامی کاربری­ها و فعالیت­های حریم شهرها (64 کاربری و فعالیت) استخراج و فهرست شده و با اجرای روش دلفی با شرکت 8 نفر خبره مسائل حریم، 25 کاربری محتمل تعیین شده­ اند و پس از تکمیل ماتریس مربوط با درج نزدیک ­ترین عدد صحیح به میانگین ارزیابی خبرگان، خروجی نرم ­افزار مبنای تحلیل قرار گرفته است. یافته­ ها نشان دادند که پیش از تشکیل منطقه 22 شهرداری در سال 1371، محدودی شهری منطقه یادشده که حریم وقت شهر بوده، بر مبنای طرح جامع و طرح­های بالادستی دیگر، به­ سرعت با استقرار  کاربری­های بزرگ مقیاس فراشهری چون کاربری­های ورزشی، پژوهشی- آموزشی، تفریحی و نظامی و نیز کاربری­های مجموعه ­های شهرکی و سکونتگاهی از حالت زمین­های  کشاورزی و بایرخارج شده و پس از این سال نیز با شهرک­ سازی، توسعه فضاهای سبز و تفریحی، کاربری­های نظامی، پژوهشی- آموزشی و توسعه راه­ها بقیه فضاهای خالی ، تغییر کاربری داده ­اند. تحلیل پیشران­ها نیز نشان داد که در آینده، از مجموع 25 کاربری محتمل، جنگل­ کاری، طبیعت­ گردی، ویلاسازی، احداث بوستان­، فروشگاه­های بزرگ، اماکن نظامی، اماکن ورزشی و کاربری­ حمل ­و­نقل، بیشترین تاثیر را بر تغییرات ساختاری-کالبدی حریم خواهند داشت.
دکتر شهریور روستایی، دکتر رحیم حیدری چیانه، آقا ایوب ذوقی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

وقوع زلزله و تلفات و آسیب های ناشی از آن همواره به عنوان تهدیدی جدی برای شهر، ساکنان شهرها و دارایی های آنان، برنامه ریزان و مدیران شهری را بر آن داشته، تا با ارایه راه حل های منطقی و علمی به ایمن سازی شهرها مبادرت ورزند. ایمن سازی شهر در مقابل زلزله فقط با ایجاد سازه های مستحکم عملی نخواهد شد و باید با بهینه سازی کاربری اراضی شهری در مسیر کاهش آسیب پذیری شهری گام برداشت. هدف از این پژوهش تعیین پهنه های بهینه شهری به منظور توسعه شهر با هدف کاهش آسیب پذیری شهر سنندج می باشد. بدین منظور از روش KNN به عنوان یک مدل با دقت نسبتاً بالا جهت ارزیابی کاربری اراضی بهینه شهر سنندج با تأکید بر خطر زلزله استفاده شده است. آنچه از خروجی مدل به دست آمده نشان می دهد که حدود 32 درصد از مساحت شهر در وضعیت بهینه قرار گرفته و منطقه 2 با 42.78 درصد معادل 406 هکتار و منطقه 4 با 50.85 درصد معادل 658 هکتار شرایط بهینه ای را برای توسعه شهر در راستای کاهش آسیب پذیری شهری و افزایش بهینگی کاربری های شهری ارایه می دهند. وضعیت کلی شهر از لحاظ بهینگی مناسب نبوده و محلات واقع در مناطق 1 و 2 با توجه به تراکم بالای جمعیتی و مسکونی، نفوذپذیری بسیار پایین و سازگاری پایین کاربری ها، در وضعیت نامناسب و بسیار نامناسب قرار دارند. در ارزیابی مدل، مقدار سطح زیر منحنی عدد 0.951 به دست آمده، که حاکی از عملکرد بسیار مطلوب مدل در بررسی موضوع است.
دکتر احمد پوراحمد، آقای علی صابری،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

راهبرد توسعۀ شهری برنامه‌ای نوین است که امروزه در بسیاری از شهرهای جهان و برخی شهرهای ایران به منظور بهبود کیفیت زندگی، کاهش فقر، توسعۀ پایدار و ایجاد حکمروایی خوب شهری با رویکردی مشارکتی اجرا می‌شود.هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسۀ ابعاد راهبرد توسعۀ شهری از نظر شهروندان و مدیران شهری است. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. جامعۀ آماری پژوهش مدیران و کارکنان حوزۀ مدیریت شهری و شهروندان شهر یاسوج است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران برای شهروندان ۳۸۴ نفر و برای مدیران ۳۰ نفر برآورد گردید. برای تحلیل پژوهش از آزمون‌های تی تک‌نمونه‌ای، تی مستقل، تحلیل واریانس یک‌طرفه و رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد از نظر شهروندان ابعاد راهبرد توسعۀ شهری وضعیت مناسبی ندارند، در حالی که مدیران شهری رضایت نسبی از وضعیت این ابعاد دارند. به طوری که با توجه به آمار توصیفی و آزمون تی، میانگین کل ابعاد راهبرد توسعۀ شهری از نظر شهروندان ۱.۸۸ و از دید مسئولان شهری ۲.۹۸ است. علاوه براین، میزان رضایت از ابعاد پژوهش بین دو گروه تفاوت قابل توجهی دارد؛ نتایج رگرسیون خطی نشان داد از دید شهروندان ابعاد بانکی بودن با ضریب ۰.۴۱۳ و  قابلیت زندگی با ضریب ۰.۱۶۷ دارای بیش‌ترین و کم‌ترین میزان اهمیت هستند. در حالی که از دید مدیران شهری، ابعاد قابلیت زندگی و حکمروایی خوب با ضریب ۰.۳۷۳ و ۰.۱۱۲ بیش‌ترین و کمترین اهمیت را دارند. در نهایت نتایج پژوهش حاضر می‌تواند درک بهتری برای مدیران شهری فراهم کند تا در تصمیم‌گیری‌ها و ارائۀ مناسب‌تر خدمات عملکرد بهتری داشته باشند.

 

مهندس میلاد خیاط، خانم عاطفه بساک، دکتر زهرا حجازی زاده،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

با استفاده از مدل‌سازی رشد و توسعه شهری می­توان روند توسعه­ای متناسب با موقعیت شهر را با توجه به فاکتورهای زیست‌محیطی و عوامل طبیعی و جمعیت ­پذیری ترسیم کرد. هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل توسعه شهری شوشتر است که به‌عنوان ابزار مفیدی برای تجزیه‌وتحلیل فرایندهای پیچیده تحولات شهری استفاده شود. برای نیل به این هدف از دو پایگاه داده نقشه­ های کاربری های شهری فضاهای آموزشی، درمانی، مسکن و... و تصاویر ماهواره­ای لندست برای کاربری­ های اراضی عمده مانند رودخانه، مناطق بایر، جنگل و... در سه دوره زمانی 1991، 2004 و 2014 در محیط نرم ­افزارهای GIS و MATLAB استفاده شد. نقشه ­های کاربری­ های شهری موجود پس از رقومی ­سازی، با استفاده از تصاویر ماهواره ­ای لندست به‌روزرسانی شدند. سپس پارامترهای مؤثر در توسعه ­ی شهری به‌عنوان ورودی با الگوریتم استنتاج نرو- فازی تطبیقی (ANFIS) وارد شدند و پس از آموزش برای سال­ های 1991 و 2004، به‌منظور ارزیابی عملکرد روش پیشنهادی، نتیجه پیش­ بینی توسعه شهری با استفاده از الگوریتم، با وضعیت موجود در سال 2014 مقایسه گردید که نتایج بسیار به واقعیت نزدیک و با صحت سنجی 93.7% است. نقشه تغییرات کاربری که نتیجه فرایند آشکارسازی تغییرات می‌باشد را می‌توان بر اساس تصاویر چندزمانه سنجش‌ازدور و تلفیق آن با نقشه­ های کاربری شهری تهیه‌کرده و پیامدهای مربوطه را موردبررسی قرار داد. استفاده از الگوریتم ­های هوشمند در این تحقیق به ما این امکان را داده که با صحت بالا مدل‌سازی را انجام دهیم. نتایج به‌دست‌آمده قابل‌قبول بوده و این توسعه برای سال ­های آتی نیز پیش ­بینی شد.

نوید آهنگری، شهربانو موسوی، رضا شهبازنژاد،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

در عصر دانش، پیشرفت سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات، به‌عنوان عنصر اصلی برای پاسخگویی به بحران‌های روزافزون محیطی و اجتماعی-اقتصادی شهری تلقی می‌شود. ازاین‌رو شهرهای دانش‌بنیان شهرهایی هستند که از فناوری و نوآوری برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان و کارایی خدمات باهدف توسعه پایدار شهری استفاده می‌کنند. بر این اساس، پژوهش حاضر باهدف تأثیر کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانش‌بنیان تدوین‌شده است. روش پژوهش ازلحاظ ماهیت کاربردی، ازلحاظ نوع پژوهش توصیفی-تحلیلی (مدل‌سازی معادلات ساختاری) و از جهت نوع استراتژی پس رویدادی است. روش گرداوری داده­ها به‌صورت کتابخانه‌ای و میدانی بوده است. جامعه آماری شامل کارشناسان معاونت‌ شهرسازی مناطق 22 گانه شهرداری تهران می‌باشد که حجم نمونه به‌صورت نمونه­گیری هدفمند تعداد 220 نفر مشخص گردید. برای تجزیه‌وتحلیل داده­های پژوهش از روش مدل­سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی و از SmartPLS3 استفاده‌شده است. نتایج بیانگر این است که میانگین متغیرهای کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه شهری دانش‌بنیان تهران، همراه با تمام مؤلفه‌های آن بر اساس طیف 5 سطحی در بین دامنه 51/2 تا 5/3 یعنی نیمه پایدار قرار دارد. همچنین تأثیر کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانش‌بنیان دارای ضریب معناداری بزرگ‌تر از 96/1 می‌باشد و مسیر برای مدل اصلی پژوهش تائید می‌شود؛ بنابراین بهره­گیری از کاربرد و قابلیت سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه بخش‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات می­تواند راه­حلی برای رفع محدودیت‌های توسعه شهری دانش‌بنیان در کلان­شهر تهران باشد.
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb