جستجو در مقالات منتشر شده


32 نتیجه برای فرین

میترا قربی، مریم نقوی، حمید محمدی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

بازآفرینی شهری، داستان تعامل و گاه تضاد اولویت‌های اقتصادی و فرهنگی بوده و این موضوع در بستر تغییر پارادایم‌ها و الگوهای حاکم بر نظام‌های سیاسی - اقتصادی و اجتماعی رخ داده است. نقش فرهنگ در بازآفرینی شهری نسبت به دیگر عوامل تغییر معناداری داشته است؛ از طرفی دیگر کیفیت محیط ساخته‌شده و میزان رضایتمندی از سکونت می‌تواند نقش مؤثری در شکل‌گیری سیاست‌های بازآفرینی برای محدوده‌های هدف داشته باشد؛ بنابراین هدف این پژوهش، بررسی نقش متغیرهای سازنده کیفیت محیط (محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی) در میزان رضایت از سکونت در محله‌های فرهنگی شهر کرمان، جهت ارتقاء فرآیند بازآفرینی می‌باشد. روش این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی- توسعه‌ای و از نظر ماهیت، توصیفی و علی تطبیقی می‌باشد. ابزار مورد استفاده جهت جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه بوده و اطلاعات در نمونه‌ای به حجم 513 نفر مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته‌های پژوهش نشان داد رابطه مستقیم و معناداری بین متغیرهای اقتصادی با متغیرهای کالبدی و اجتماعی و در نتیجه حس رضایت‌مندی و رابطه معکوس و معناداری بین متغیرهای اقتصادی و محیطی تأثیرگذار بر حس رضایتمندی وجود دارد. نتایج مدل‌سازی معادلات ساختاری نیز نشان می‌دهد که با بهبود وضعیت متغیرهای اقتصادی، کالبدی و محیطی، وضعیت متغیرهای اجتماعی و حس رضایت پاسخگویان در محله‌های مورد بررسی نیز افزایش می‌یابد و در میان روابط مورد بررسی، متغیرهای اقتصادی نسبت به متغیرهای کالبدی و محیطی تأثیر بیشتری بر متغیرهای اجتماعی و در نهایت حس رضایت داشته‌اند. در نتیجه با برنامه‌ریزی و کاربست سیاست‌های بازآفرینی فرهنگ مبنا و اقدام صحیح و مؤثر می‌توان اثرات منفی هر یک از این عوامل چهارگانه در محلات مورد بررسی را کاهش داده و در نتیجه با افزایش رضایتمندی، سرزندگی و پایداری را در محلات مورد بحث افزایش داد.

افشین بهمنی، مجتبی قدیری معصوم، مهدی حاجیلو، فریده عظیمی، مهدیه قدیری معصوم،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

گردشگری کشاورزی محرکی برای اقتصاد آسیب پذیر روستایی و تحقق نیازهای شهروندانی است که برای بازدید یا مشارکت در فعالیت های مزرعه، خرید مستقیم محصولات کشاورزی و مأنوس شدن با طبیعت و بوم گردی، هزینه هایی می پردازند که موجب رونق اقتصادی، اشتغال زایی و آبادانی روستاها خواهد شد. هدف پژوهش حاضر که ماهیت آن کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است، تبیین و شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری کشاورزی مناطق روستایی باشد. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه مسئولین و کارشناسان، مردم محلی و گردشگران بوده که برای هر گروه با توجه به فرمول کوکران به ترتیب 34، 261 و 20 نفر نمونه انتخاب گردید. تمرکز اصلی داده ها بر روش میدانی بوده که از طریق پرسشنامه و مصاحبه چهره به چهره جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی از جمله میانگین و فراوانی و روش های آمار استنباطی از جمله آزمون t تک نمونه ای، کای اسکوئر(خی دو) و کروسکال والیس بهره گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که عواملی نظیر تأمین اقامتگاه برای گردشگران، طرح های تشویقی دولت، هماهنگی بین سازمان های دولتی، آگاهی بخشی به کشاورزان و بسترسازی برای سرمایه گذاری بخش خصوصی با سطح معناداری 000/0 و مقدار مثبت کای اسکوئر، مهم ترین اولویت های موثر در توسعه گردشگری کشاورزی مناطق روستایی استان تهران می باشند.
 
محمود آروین، مهسا قانع، احمد پوراحمد،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

یکی از رویکردهای نوین بازآفرینی جهت ارتقا کیفیت بافت‌های فرسوده بازآفرینی با رویکرد فرهنگ مبنا است. در این راستا بهره‌گیری از هنر و فرهنگ به‌عنوان یکی از راهکارهای بازآفرینی فرهنگ مبنا شناخته می‌شود. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی بهره‌گیری از قابلیت‌ها و توانایی‌های اجرایی هنر عمومی در دو بعد دائمی و موقت و میزان تأثیرگذاری هنر عمومی در ابعاد اجتماعی-فرهنگی، زیبایی‌شناسی کالبدی و اقتصادی جهت بازآفرینی بافت فرسوده محله عودلاجان واقع در منطقه 12 شهر تهران می‌باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر روش توصیفی –تحلیلی است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص‌های هنر عمومی در دو بعد دائمی (مبلمان، فضای سبز و گیاهان رونده، نقاشی دیواری، احیای بنای تاریخی، کافه و رستوران، کتابخانه، مجسمه، المان، طراحی ورودی و پل) و موقت (نمایش خیابانی، مسابقات، نمایشگاهِ و جشنواره، اسکان هنرمندان، کارگاه آموزشی، صداگذاری، نور و صدا، پخش فیلم) تدوین گردید.جامعه آماری پرسشنامه ساکنان محله عودلاجان می‌باشند که با توجه جمعیت محله، 16943 نفر با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به‌عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. جهت تحلیل پاسخ شهروندان از تحلیل معادلات ساختاری در نرم آموس گرافیک استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد هنر عمومی دائمی و موقت باعث توسعه اقتصادی، توسعه زیبایی‌شناسی کالبدی و توسعه اجتماعی-فرهنگی در محله عودلاجان می‌شوند که از این میان در هنر عمومی دائمی شاخص کافه و رستوران بیشترین و پل کمترین تأثیر را دارد. در هنر عمومی موقت نیز شاخص پخش فیلم بیشترین تأثیر و کمترین تأثیر را شاخص صداگذاری دارد.
 
نازلی پاکرو، داریوش ستارزاده،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفه‌های مؤثر در چالش‌های نهادی مشارکت شهروندی در بازآفرینی پایدار شهری در شهر تبریز است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف توسعه‌ای کاربردی و از لحاظ روش شناسی ترکیبی است که از دو روش کمی و کیفی در پژوهش استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر تبریز انتخاب شد و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 385 نفر بدست آمد، روش نمونه گیری پژوهش به لحاظ تعداد زیاد محلات ومناطق خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شد. همچنین در روش کیفی از ابزار مصاحبه استفاده شد. جامعه مورد مطالعه برای مصاحبه از میان مدیران و کارشناسان سازمان های مرتبط با موضوع پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شد برای تجزیه تحلیل یافته‌های کمی از نرم افزار spss22 و از نرم افزار NVivo10 برای تجزیه تحلیل مصاحبه‌های میدانی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که شهر تبریز در در ارتباط با بازآفرینی پایدار شهری به صورت مشارکتی با چالش‌های نهادی زیادی روبه رو است که می‌توان با استفاده از مؤلفه‌های نهادی مشارکت شهروندی مؤثر در بازآفرینی شهری، تغییر نگاه مسئولان به ظرفیت‌ها و توانمندی‌های سازمان‌های مردم نهاد، ایجاد وتشکیل سازمان‌های مردم نهاد در ارتباط با نوسازی و بازآفرینی شهری و رفع موانع حقوقی مرتبط با سازمان‌های مردم نهاد ، مشارکت شهروندان در طرح‌های بازآفرینی شهری را افزایش داد و گامی در جهت رفع این چالش‌ها برداشت.

غلامرضا جلیز، کریم حسین زاده دلیر، حسین نظم فر،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

توسعه میان افزا فرایند توسعه و باز استفاده قطعات یا بخش‌های خالی یا بلااستفاده در میان نواحی موجود شهری که قبلاً توسعه‌یافته است. توسعه میان افزا که شاید بتوان آن را ساده‌ترین تعبیر از توسعه درون‌زا دانست، با تأکید بر زمین‌های خالی و رها شده درون‌شهری، سعی دارد توسعه را بر روی این اراضی بارگذاری نماید. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی در توسعه میان افزا با تأکید بر منطقه 8 شهرداری تبریز و بهره‌گیری از روش‌های آماری- فضایی به این موضوع پرداخته است. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی می‌باشد. روش‌شناسی این تحقیق مبتنی بر رویکردهای کمی- فضایی است. روش تحقیق به کار گرفته‌شده در این تحقیق توصیفی تحلیلی با استفاده از روش‌های اسنادی- کتابخانه‌ای است. در بخش تحلیلی با در نظر گرفتن شاخص‌ها و ملاحظات توسعه میان­افزا در قالب 15 شاخص هدف، به‌صورت موردی به بررسی و امکان‌سنجی توسعه میان افزا در منطقه8 شهرداری تبریز پرداخته‌شده است. به‌منظور بررسی و تحلیل نقش راهبردی توسعه میان افزا در بازآفرینی بافته‌ای فرسوده شهری محور تاریخی- فرهنگی کلانشهر تبریز از نرم‌افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل توابع همپوشانی (Overlay) از نوع همپوشانی وزن‌دار (Weighted Overlay) و FAHP  بهره‌گیری شده است. نبود مدیریت و برنامه‌ریزی دقیق برای احیاء و نوسازی این منطقه با تأکید بر استفاده از رویکرد توسعه میان افزا مهم‌ترین آفت در ارتباط با موضوع بازآفرینی این بخش از شهر تبریز می باشد.  نتایج پژوهش حاضر در قالب 3 اولویت توسعه‌ای و همچنین محدوده‌های غیرمجاز توسعه، به‌صورت نقشه مورداشاره قرارگرفته است. 
 

مینا بخشی، سعید پیری، علیرضا استعلاجی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

محورهای فرهنگی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی در شهرها نقش مهمی در رفع نیازهای انسانی ایفا می‌کنند بسیاری از نظریه‌پردازان شهری محورهای فرهنگی را به عنوان یکی از اجزای اصلی یک سیستم شهری می‌دانند زیرا در کنار نقش عملکردی خود باعث افزایش اجتماع‌پذیری در فضاهای شهری می‌شوند.بنابراین به منظور پویایی بیشتر این فضاها و برای برآورده ساختن نیازهای مردم باید به کیفیت محیط توجه کرد و آنها را مورد بررسی قرار داد.در این پژوهش چنین رویکردی در بازآفرینی مورد نظر است تا با شناسایی و ارزیابی ابعاد و اصول بازآفرینی،ارتقا کیفیت در محور انقلاب شناسایی شود هدف این پژوهش بازآفرینی محور فرهنگی خیابان انقلاب تهران با تاکید بر ارتقا کیفیت محیط می‌باشد.پژوهش حاضر یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی– تحلیلی است و به دنبال پاسخ به این سوال که مولفه‌های بازافرینی محور فرهنگی چه ارتباطی با مولفه‌های کیفیت محیط دارد؟‌در این پژوهش برای تدوین چارچوب نظری،ابتدا با استفاده از روش اسنادی،مبانی نظری موضوع به تفصیل بیان شده و سپس با تحلیل رویکردهای موجود با تاکید بر کیفیت محیط سعی در استدلال منطقی مباحث در نتیجه تدوین چارچوب مفهومی برای پژوهش شده است.برای این منظور علاوه بر تحلیل کیفی فضاهای شهری،در آن به تحلیل کمی شاخصها با استفاده از پرسشنامه پرداخته شده است.جهت سنجش داده‌های جمع اوری شده از آزمون آماری رگرسیون جهت سنجش عوامل موثر بر بازآفرینی وکیفیت محیط،آزمون همبستگی پیرسون جهت سنجش ارتباط بین مولفه‌های کیفیت محیط و بازآفرینی و از آزمون فریدمن به منظور اولویت‌بندی هر شاخص و میانگین رتبه شاخص‌ها از دیدگاه شهروندان استفاده شده است.نتایج حاصل حاکی از آن است که در میان شاخص‌ها به ترتیب،مولفه زیست محیطی، اولویت اول و سپس مولفه محتوایی در ارتقا کیفیت محیط قرار دارند

علی شماعی، حبیب الله فصیحی، مهسا دلفان نسب،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

بافت‌های ارزشمند به علت وجود جاذبه‌های نوستالژیک و معماری و فرهنگی و بازآفرینی آن‌ها نقش مهمی در توسعه گردشگری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... دارد. هدف این پژوهش واکاوی عوامل پیشران از متغیرهای مربوط به طرح‌های بازآفرینی برتوسعه گردشگری شهری محله تجریش می باشد. روش جمع‌آوری  مبتنی بر اطلاعات کتابخانه‌ای و اسنادی و میدانی است. . بر اساس نتایج متغیرهایی مانند توسعه زیرسطحی و ایجاد تره‌بار و توسعه پناهگاه در بیمارستان شهدای تجریش، ایجاد حوضچه آرامش و توسعه رودخانه  مقصود بیک و متغیرهای دیگر در زمره متغیرهای مستقل قرار می‌گیرند یعنی نه تأثیرگذار هستند و نه تأثیرپذیر. اما در این میان، ایجاد قطب فرهنگی  و تفریحی در شمال تهران، شکوفاسازی اکو توریسم، ساماندهی امامزاده صالح ،احیای درختان خیابان ولیعصر توانسته‌اند متغیرهایی محسوب شوند که در توسعه گردشگری محله تجریش هم نقش تأثیرگذاری داشته باشند و هم تأثیرپذیری. اما متغیرهایی همچون مدیریت محله ، ایجاد مرکز خرید،  ایجاد قطب فرهنگی و تفریحی در شمال تهران ، شکوفاسازی اکو توریسم مناطق اطراف محدوده محله تجریش همچون دربند و درکه و...  توسعه موزه سینمای ایران  و... ازآنجاکه در ناحیه استراتژیک قرارگرفته‌اند نقش بسزا و تعیین‌کننده و راهبردی در توسعه گردشگری محله تجریش دارند و به‌عنوان متغیرهای کلیدی محسوب می‌شوند.
 
زهرا حجازی زاده، شریفه زارعی، وحیده صیاد،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

چکیده
در سال­های اخیر توجه به تغییر اقلیم و اثرات ناشی از آن اهمیت زیادی پیداکرده است که می­توان آن را نتیجه پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و خسارت‌های مالی و جانی مربوط به رویدادهای فرین اقلیمی دانست. هدف از این مطالعه بررسی چشم انداز تغییرات دما و بارش­های فرین در استان کردستان است. بدین منظور  از داده­های روزانه بارش، دمای حداقل و دمای حداکثر 6 ایستگاه­ همدید در طول دوره آماری (2016-1990) بهره گرفته شد. و تغییرات آن­ها در دوره (2060-2041) با استفاده از مدل جهانی HadGEM2 تحت دو سناریوی RCP2.6 و RCP8.5 و ریزمقیاس گردانی آماری LARS-WG6 مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی روند نمایه­های فرین اقلیمی نیز 27 شاخص مربوط به بارش و دما با استفاده نرم‌افزار RClimdex  مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که در دوره (2016-1990) شاخص­های فرین گرم دارای روندی مثبت و افزایشی هستند. این روند برای شاخص تعداد روزهای تابستانی و بیشینه ماهانه دمای حداکثر روزانه، معنادار است. این در حالی است که شاخص­های فرین سرد دارای روند کاهشی و منفی بوده است. این روند فقط برای شاخص تعداد روزهای سرد معنادار بود. بارش­های فرین نیز در اغلب ایستگاه­ها دارای روند منفی و کاهشی است و این روند در اکثر ایستگاه­ها معنادار است. نتایج حاصل از چشم انداز تغییرات اقلیمی نیز نشان داد در دوره آینده میزان دما افزایش و میزان بارش کاهش خواهد یافت.
 

جلال حقیقی، زهرا سادات سعیده زرآبادی، مصطفی بهزاد فر، مجتبی رفیعیان،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

ارزیابی تصمیمات در فرایند بازآفرینی شهری، باتوجه‌به ویژگی پیچیدگی، ابهام و عدم قطعیت آن، یک امری حیاتی است که مستلزم شناسایی معیارهای مؤثر بر تحقق آن و استفاده از روش‌های تصمیم‌گیری فازی است. هدف از انجام پژوهش معرفی یک روش دلفی فازی بر اساس استدلال کیفی، برای شناسایی و بومی‌سازی معیارهای مؤثر بر بازآفرینی شهری است. روش تحقیق، ترکیبی از روش‌های کمی و کیفی است. پژوهش حاضر برحسب هدف توسعه - کاربردی و برحسب اقدام محقق توصیفی - تحلیل است دیدمان (پارادایم) غالب در تدوین چارچوب نظری تحقیق، بازآفرینی شهری را سازه‌ای چندوجهی (محتوایی و فرایندی) تلقی می‌کند که یک راهبرد یکپارچه از فرایند تصمیم‌سازی ارائه می‌دهد. برای تدوین مدل مفهومی پژوهش از روش تحلیل محتوا و برای تحلیل مؤلفه‌ها و معیارهای بازآفرینی شهری، از سیستم استنتاج فازی (FIS) و نرم‌افزارهای Matlab  و SPSS استفاده شده است. برای دستیابی به داده‌های موردنیاز پژوهش، پرسش‌نامه‌های باز و بسته، در بین خبرگان و گروه کارشناسی توزیع گردید. سپس داده‌های به‌دست‌آمده وارد سیستم استنتاج فازی شده و خروجی آنها به‌عنوان یافته‌های پژوهش تلقی گردید. طبق نتایج حاصل از مطالعه، تعداد  18 معیار جهت ارزیابی سیاست بازآفرینی شناسایی شدند. این معیارها، در مرحله انتخاب نهایی که با روش مصاحبه دلفی انجام شد، به 12 معیار کاهش داده شدند. نتایج به‌دست‌آمده بیانگر این است که مهم‌ترین و بی‌اهمیت‌ترین مؤلفه‌های بازآفرینی شهری در شهر قم به ترتیب عبارت‌اند از مؤلفه اقتصادی، عملکردی، کالبدی، مدیریتی، اجتماعی و زیست‌محیطی، همچنین مهم‌ترین و بی‌اهمیت‌ترین معیارهای ارزیابی بازآفرینی شهری به ترتیب عبارت‌اند از: اشتغال و درآمد، خدمات عمومی حمل‌ونقل و دسترسی مدیریت شهری ایمنی و امنیت سلامتی، مسکن و زیرساخت‌ها.  

تقی عاشوری، مرتضی دوستی، سیدمحمدحسین رضوی، ابوالحسن حسینی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه‌بندی فرصت‌های کارآفرینانه در گردشگری ورزشی  براساس قابلیت‌ها و ظرفیت‌های جغرافیایی در ایران می‌باشد. پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی بوده و با روش آمیخته انجام شد. گردآوری داده‌ها در این پژوهش در دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول، فهرستی از فرصت‌های کارآفرینانه گردشگری ورزشی از طریق جست‌و‌جو در پژوهش‌های پیشین و همچنین مصاحبه با افراد مشتمل بر 17 نفر شناسایی شد. در مرحله بعدی با استفاده از روش دلفی آرای خبرگان در مورد این گزاره ها کسب شد. در نهایت فرصت‌های کارآفرینانه هشت حوزه براساس ظرفیت‌های جغرافیایی ایران در چهار اقلیم معتدل و مرطوب، گرم و مرطوب، سرد و کوهستانی، گرم و خشک با استفاده از نرم‌افزار اس‌پی‌اس‌اس و آزمون رگرسیون چندمتغیره رتبه‌بندی شده است.  براساس نتایج می‌توان گفت در کنار عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... در ظهور و انتخاب فرصت‌ها تنوع اقلیم و ظرفیت‌های جغرافیایی تاثیرگذار می‌باشد با تحلیل داده‌ها می‌توان گفت که هر کدام از این فرصت‌ها با میزانی متفاوت در اقلیم چهارگانه ایران کاربرد داشته است و برخی از فرصت‌ها در یک اقلیم بر فرصت‌های دیگر ارجحیت دارند. متولیان امر حوزه اشتغال و کارآفرینی، گردشگری و ورزش در سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌مدت و بلند‌مدت خود باید با توجه به این فرصت‌ها به پیشرفت گردشگری ورزشی کمک شایانی نمایند.
 
پاکزاد آزادخانی، محمد سلاورزی زاده، فاطمه فاروق دوست،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

فرسودگی بافت­های شهری مساله­ای است که اغلب شهرهای کشور با آن مواجه‌‌اند و ساماندهی این­گونه بافت­ها از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از راهکارهای مطمئن و عملی پیش­و روی برنامه‌‌ریزان شهری، امکان­سنجی بازآفرینی این­گونه بافت‌‌هاست تا سطوح قابل بازآفرینی را که برای جامعه شهری از سطح نسبتاً خوب و قابل تحملی برخوردارند، تعیین نماید. از این­رو، پژوهش حاضر با هدف امکان­سنجی بازآفرینی بافت‌‌های فرسوده براساس رویکرد هوشمند شهری به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل ساکنان بافت مرکزی فرسوده شهر ایلام (جمعیت: 12676 نفر) است که تعداد 384 نفر از آنها به روش نمونه‌‌گیری خوشه‌‌ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق­ساخته است که از طریق روایی صوری و پایایی آلفای کرونباخ به میزان (701/0) تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده­ها به کمک آزمون (t تک‌‌نمونه‌‌ای)، تکنیک (Fuzzy AHP) و تلفیق آن با لایه‌‌های GIS انجام شد. یافته‌‌ها نشان داد که وضعیت بافت فرسوده شهر ایلام از نظر شاخص­های رشد هوشمند شهری نامناسب است. بررسی لایه‌‌های رقومی حاکی از آن داشت که برخی از شاخص­ها (از جمله اندازه قطعات، دسترسی به خدمات، دسترسی‌‌های اصلی و فرعی) در وضعیت مناسب و برخی دیگر (از جمله زمین بلااستفاده، تراکم جمعیت، نسبت جنسی، جمعیت فعال، نرخ اشتغال و نسبت سواد) در وضعیت نامناسبی است. در نهایت 3/2 هکتار از محدوده بافت فرسوده شهر شامل محدوده میدان 22 بهمن، ابتدای خیابان اشرفی اصفهانی منتهی به چهارراه رسالت، ضلع شمالی چهارراه مقاومت، ضلع شمالی میدان امام و محدوده پارک کودک بیشترین اولویت را برای بازآفرینی دارا هستند.

محمد اسکندری، احمد تقدیسی، یوسف قنبری،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

کارآفرینی می­تواند در جوامع روستایی که از یک طرف با مشکلات اقتصادی به­ویژه در زمینه اشتغال، فقر و کمبود درآمد مواجه هستند و از طرف دیگر از قابلیت­های بالای محیطی برخوردار هستند، اثرات مثبت متعددی را بر جای بگذارد. این پژوهش با تکیه بر اطلاعات گردآوری شده با شیوه اسنادی و پیمایشی و با هدف امکان­سنجی توسعه کارآفرینی در بخش­های عمده فعالیت اقتصادی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان بویراحمد انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد علی­رغم انگیزه پیشرفت، سخت­کوشی و ریسک­پذیری بالای شاغلان بخش­های عمده فعالیت اقتصادی (کشاورزی، صنعت و خدمات)، وضعیت کلی برخورداری آن­ها از متغیرهای کارآفرینی با میانگین 618/2، در سطح 99 درصد اطمینان، پایین­تر از حد متوسط است. نتایج امکان­سنجی زیربخش­های فعالیت اقتصادی نشان داد چهار زیربخش اقتصادیِ گیاهان دارویی، پرورش آبزیان، منابع آب معدنی و گردشگری به­ترتیب با میانگین 548/3، 691/3، 705/3 و 419/3، از پتانسیل بالایی برای توسعه کارآفرینی برخوردار هستند. همچنین نتایج آزمون پیرسون نشان داد میزان همبستگی بین متغیرهای مستقل (تولید گیاهان دارویی، پرورش آبزیان، منابع آب معدنی و گردشگری) و وابسته پژوهش (کارآفرینی)، به­ترتیب 519/0، 179/0، 398/0 و 533/0 بوده و از نظر آماری مثبت و معنی­دار است.

حامد بنی عامریان، علیرضا عندلیب، لعلا جهانشاهلو،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی جامع در خصوص احیاء مراکز تاریخی، علیرغم حفظ ویژگی های اصلی فضایی به دنبال ارتقاء کلیه کیفیت های مکان تاریخی بوده و سعی در نقش انگیزی محرک‌های توسعه در فرایند بازآفرینی تاریخی دارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت مؤثرترین مؤلفه‌های بازآفرینی محرک توسعه مراکز تاریخی به دنبال انطباق روابط میان معیارها بر هسته تاریخی شهر کرمانشاه بوده است. روش تجزیه و تحلیل دادگان در این پژوهش از نوع کمی بوده و مؤلفه‌های چارچوب نظری در قالب یک پرسشنامه محقق ساخت با سؤالات بسته، در معرض اعتبارسنجی خبرگان مسلط بر بافت قدیم شهر کرمانشاه (به تعداد 15 تن و به صورت هدفمند و در دسترس) قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و توسط نرم افزار SPSS، بررسی گردیده و مقدار 76/0 نشانه قابل قبول بودن میزان پایایی است. همچنین انطباق مؤلفه‌ها بر بافت مورد مطالعه، به کمک نرم افزار رپید ماینر، در قالب دو درخت تصمیم گیری ترسیم، و رتبه اهمیت مؤلفه‌ها استحصال گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که هسته مرکزی بافت تاریخی کرمانشاه، به دلیل حجم بالای تخریب کالبدی نیازمند شکل گیری ساخت و ساز جدید در عین توسعه زیرساخت‌ها بوده و عمده کارکردهای موجود، نیازمند بازتولید هویت تاریخی می باشند. همچنین زمینه برای تزریق پروژه پرچم در ترکیب با توسعه دسترسی‌ها و زیرساخت‌های شبکه محلی به منظور تغییر روحیه مکان الزامی به نظر می رسد. ازدیگر نتایج آن که محرک‌های توسعه می بایست نقش هسته تاریخی را در کلیت شهر، تعریف و تدقیق نموده و آن را به مثابه محرک توسعه، به بافت پیرامون در یک شبکه همپیوند متصل سازند. نتایج تطبیق مدل مفهومی پژوهش بر هسته تاریخی کرمانشاه، تأیید می نماید که معیارهای اصلی مدل، تا حدود زیادی قابلیت انطباق بر مرکز تاریخی شهرهای ایرانی را دارند.

 
کاوه محمدپور، محمد سلیقه، طیب رضئیی، علی درویشی بلورانی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

گرد و غبارها، تحت عنوان عمده¬ترین نوع از آئروسلها نقشی بنیادی مستقیم و غیرمستقیمی بر روی هوا و اقلیم دارند. بدین منظور در پژوهش حاضر به بررسی قابلیت و توانمندی مدل MACC با استفاده از صحت سنجی MODIS برای بارزسازی پدیده¬های حدی گرد و غبار در استان کردستان طی دوره 2003-2012  پرداخته شد. جهت تحلیل داده¬های ماهواره¬ای و مدل شده از آزمون¬های آماری و روند¬یابی من-کندال استفاده شده است. یافته¬های حاصل از توزیع سالانه نشان داد که میانگین بیشترین عمق نوری آئروسل (AOD) مربوط به سال 2008 با 36/0 و کمترین مقدار با 294/0 مربوط به سال 2004 می¬باشد. همچنین، میانگین بیشترین AOD این سال  مربوط به شهرستانهای سنندج، سقز، قروه، کامیاران و مریوان به ترتیب با 356/0، 353/0، 358/0، 371/0 و 368/0 می¬باشد. توزیع مکانی میانگین AOD در فصول مختلف نیز نشان داد، زمستان و پاییز دارای کمترین مقدار و فصل بهار و تابستان دارای بیشترین مقدار AOD بوده است. توزیع زمانی-مکانی ماهانه AOD نشان داد که گردو غبار در طی آوریل تا آگوست سرتاسر پهنه منطقه مورد بررسی را می¬پوشاند. نتایج آزمون روند من-کندال نشان داد که فصل بهار در سرتاسر استان و فصل تابستان در شرق استان دارای روند مثبت معنی¬دار است؛ بر همین اساس، فصل بهار در منطقه مورد مطالعه به غنوان فصل فرین گردوغبار شناخته شد؛ و در بین پنج روز حدی گرد و غبار در فصل مربوطه، روز 19 ژوئن 2009 با میانگین مقدار AOD روزانه 16/1 و دید افقی کمتر از 2000 متر دارای بیشترین و گسترده¬ترین گردوغبار تحت عنوان روز فرینِ حدی است. در مجموع، نتایج حاصل از رویکرد چند بعدی MACC در بارزسازی گرد و غبار نشان داد، عمق نوری (AOD،DOD ) معیاری مناسبتر از دید افقی در تعیین روزهای فرین گردوغبار می¬باشد. 
امیر علی محمدی، حسن ستاری ساربانقلی، مهسا فرامرزی اصل، محمدرضا پاکدل،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

بافت­های تاریخی نه تنها به واسطه وجود بناها و فضاهای ارزشمند تاریخی، بلکه از آن جا که روایت واقع از زندگی و فعالیت انسان­هایی است که در طول دوران بلندی در آن زیسته می­کرده­اند، واجد منابع غنی فرهنگی و اجتماعی هستند و اهمیت بسزایی دارند. امروزه با توجه به توسعه­ شهری و محاصره تکنولوژی بافت­های تاریخی، موضوع مرمت بافت‌های فرهنگی و تاریخی و انجام پروژه‌های طراحی شهری در آن‌ها با چالش دوگانه رویکرد مداخله و نگرش حفاظتی مواجه شده است. طبق این دو رویکرد ساخت و سازهای جدید و معماری معاصر از هویت کافی جهت درج در بافت‌های با ارزش شهری برخوردار نیست و فرایند فرسودگی با سرعت بیشتری در بافت­های تاریخی نمود یافته است. لزوم توجه به بازآفرینی و حفاظت از بافت­های تاریخی با رویکردی همه‌جانبه و با درنظرگرفتن ابعاد کالبدی، حقوقی، محیطی، اقتصادی و اجتماعی از اهداف پژوهش حاضر است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته و برای جمع آوری اطلاعات و داده­های مورد نیاز، از بررسی­های اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است. یافته­ها  نشان می­دهد که محله دچار فرسودگی گردیده و برای ایجاد تصویر مجدد از هسته­ی تاریخی شهر قزوین رهیافت تجدید حیات شهری و راهبردهای بازآفرینی شهری و راهبردی در راستای اصول توسعه­ی پایدار امری ضروری می­باشد و ساماندهی محله بلاغی قزوین موجب دستیابی به اهداف می­گردد.

 
هادی ظرافتی، یوسف قویدل رحیمی، منوچهر فرج زاده،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی روزهای با وقوع دمای فرین بالای 50 درجه سانتیگراد و تعیین الگوی سینوپتیکی رخداد آن‌ها در منطقه غرب آسیا انجام شد. برای انجام این کار از داده‌های بازتحلیل شده NOAA-CIRES-DOE 20th Century Reanalysis V3 بیشینه دمای دومتری سطح زمین طی دوره زمانی 1836 تا 2020 در فصل گرم سال (ژوئن تا سپتامبر) استفاده شده و در نهایت تعداد 513 روز دمای بیشینه بالای 50 درجه جهت تحلیل سینوپتیک شناسایی گردید. دماهای بالای 50 درجه در ماه‌های ژوئن، ژوئیه و اوت به وقوع پیوسته و تغییرات سالانه فراوانی دماهای بیشینه فرین دارای روندی صعودی بوده و همچنین بیشترین فراوانی وقوع دمای فرین بالا در دهه‌های اخیر و در سال 2015 و 2010 رخ داده است. جهت تحلیل سینوپتیک تعداد 513 روز شناسایی شده، داده‌های واکاوی شده ارتفاع ژئوپتانسیل متر تراز 500 هکتوپاسکال برای روزهای مذکور استخراج و خوشه‌ بندی إعمال شد. سپس روزهای با وقوع شدیدترین دما در هرخوشه به منظور تعییین الگوی سینوپتیک انتخاب شدند. با توجه به یافته‌های تحقیق مشخص شد که محدوده‌ی رخداد دمای بیشینه‌ی فرین، منطقه‌ی مرزی جنوب غرب ایران و جنوب شرق عراق می‌باشد. نتایج تحلیل سینوپتیک نشان داد که از یک سو وجود شرایط وضعیت کم‌فشار با منشأ کم‌فشارهای حرارتی خلیج فارس، شبه جزیره عربستان و گنگ در سطح زمین همراه با استقرار پرارتفاع غرب آسیا در تراز 500 هکتوپاسکال بر روی منطقه و از سوی دیگر انتقال هوای گرم عرض‌های پایین (عربستان و عراق) و بیابان‌های داخل ایران به سمت منطقه مذکور، سبب رخداد دمای بیشینه فرین در منطقه شده است. در واقع با توجه به همگرایی دمایی رخ داده در سطح زمین به علت وجود وضعیت کم‌فشار و افزایش نزول بی‌در‌رو دما به دلیل گردش واچرخندی پرارتفاع‌های ترازهای بالای جو، گرمایش سطح زمین تشدید شده و ضخامت جو نیز بالا بوده است.

علی اکبر عنابستانی، دکتر مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

کارآفرینی بومی روستایی یکی از جوان‌ترین زمینه‌های تحقیقاتی است که نشان می‌دهد در ایران که یکی از بزرگترین کشورهای آسیا است و دارای میراث فرهنگی غنی و جوامع بومی است، تاکنون به موضوع کارآفرینی بومی روستایی توجه­ای نشده است. لذا مقاله حاضر به عنوان یک ارزیابی تحلیلی و با ارائه رویکردهای متنوع بر اساس غنا و تنوع مفهومی در حوزه­های علوم اجتماعی، اقتصادی، برنامه­ریزی و توسعه روستایی از رویکرد سیستمی بهره­مند شده و سعی بر آن دارد، ضمن معرفی کارآفرینی بومی روستایی، به معرفی کارآفرینی بومی روستایی منبعث از آن برای بسترسازی پژوهش­های آتی در کشور بپردازد. این مقاله با تجزیه و تحلیل ادبیات و خطوط تحقیقاتی مرتبط به درک جامعی از زمینه تحقیقاتی کارآفرینی بومی کمک می‌کند. در همین راستا، مقاله حاضر که به لحاظ هدف کاربردی و اطلاعات آن به روش اسنادی فراهم آمده در پی پاسخ به این سوالات بوده است که عناصر بروز تفاوت میان کارآفرینی بومی روستایی و کارآفرینی کلاسیک کدامند؟ اهداف و ویژگی­های منحصربفرد کارآفرینی بومی روستایی کدامند؟ و الگوی (مدل) مناسب برای توسعه کارآفرینی بومی روستایی در ایران کدامند؟ نتایج پژوهش بیانگر آن است که کارآفرینی بومی متفاوت از کارآفرینی کلاسیک/ غربی است، و بر عناصری چون استفاده از منابع بومی، ارزش­های فرهنگی بومی، منفعت جمعی، روابط و سرمایه خانوادگی و پیوندهای خویشاوندی/خانوادگی تاکید دارد. نتایج نشان داد که کارآفرینی بومی روستایی، لزوماً در پاسخ به نیازهای بازار ایجاد نمی­شود و بیشتر با هدف تامین معیشت خانواده، حفظ محیط زیست، حفط ارزش­های فرهنگی و معنوی انجام می­گیرد. بر خلاف کارآفرینی به سبک غربی، کارآفرینی بومی روستایی عناصری از برابری­طلبی، فعالیت جمعی/خویشاوندی و با تاکید بر ارزش­های فرهنگی و منابع طبیعی در دسترس را نشان می­دهند. کارآفرینی بومی روستایی اغلب با اهداف معیشتی داخل خانوار و بیشتر با اهداف غیراقتصادی مانند حفظ معیشت، حفظ فرهنگ بومی، حفظ محیط زیست و اهداف معنوی انجام می­گیرد.
nk href="moz-extension://f58b0108-9e0a-408e-b1f3-1ab14a6c8a0f/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
نفیسه ورکیانی پور، سید محمدرضا حسینی، روح الله سمیعی، مجید اشرفی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

زنان نقش مهمی در ارتقای اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه ایفا می­کنند، بنابراین هویت دادن و استقلال بخشیدن به آنان و فراهم کردن زمینه مشارکت فعال آن­ها در امور مختلف اقتصادی ـ اجتماعی به­خصوص فعالیت­های کارآفرینی در مناطق شهری، عامل بسیار مهم این نیروی عظیم است. ابتدا به بررسی و تجزیه و تحلیل مشخصه­های جمعیت­شناختی خبرگان پرداخته می­شود و سپس مؤلفه­های زنجیره ارزش کارآفرینی و توسعه پایدار اجتماعی شناسایی شده را با استفاده از نظر خبرگان (که 20 نفر از زنان برتر کارآفرین استان گلستان هستند) و به کمک روش دلفی فازی و انجام فازی زدایی غربال و مؤلفه­های متغیرهای موردنظر انتخاب می­گردد، همچنین روایی و پایایی پرسشنامه­ها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی و نرمال بودن توزیع مؤلفه­ها و نمونه­ی آماری توسط آزمون کلوموگرونوف ـ اسمیرنوف و آزمون t ـ ادستودنت انجام می­شود. در بخش اول مقاله با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و با بهره­گیری از نرم­افزار Expertchoice به اولویت­بندی و رتبه­بندی ابعاد و مؤلفه­های زنجیره ارزش کارآفرینی (توسط 198 نفر از زنان کارآفرین استان گلستان) پرداخته می­شود. در بخش دوم مقاله برای سنجش روابط بین توسعه کارآفرینی زنان بر اساس زنجیره ارزش کارآفرینی و توسعه پایدار اجتماعی از تحقیق همبستگی و معادلات ساختاری برای آزمون تحلیل عاملی و روش آزمون تحلیل عاملی با استفاده از نرم­افزار Smart pls2 استفاده شده است که این ارتباط معنی­دار است، زیرا در تحقیق همبستگی نه تنها روابط بین متغیرها را می­توان کشف کرد بلکه نوع و میزان ارتباط متغیرها با یکدیگر نیز از این طریق به دست می­آید و سپس به بحث و تفسیر نتایج پرداخته شد و مدل توسعه کارآفرینی زنان بر اساس زنجیره ارزش کارآفرینی با رویکرد توسعه پایدار اجتماعی ارائه گردید. این مدل در تدوین توسعه کارآفرینی زنان کمک شایانی نموده و نقاط قوت و ضعف را به خوبی نمایان می­سازد.

سارا فردوسی، حسنعلی فرجی سبکبار، علیرضا دربان آستانه، فضیله خانی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

توسعه پایدار کارآفرینی، رفاه انسان و محیط­زیست را تسهیل می­نماید. دستیابی به این هدف، مستلزم شناخت عوامل مؤثر بر شکل­گیری فرصت­های کارآفرینی هر منطقه است. بنابراین پژوهش حاضر با این هدف و بصورت پیمایشی، توصیفی- تحلیلی انجام و داده­ها از طریق مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری گردید. تعداد خبرگان 52 نفر بودند که به طور هدفمند با استفاده از روش گلوله برفی نمونه­گیری شدند. 4 شاخص و 28 گویه با استفاده از طیف لیکرت طراحی و در اختیار 439 نفر (387 روستایی و 52 خبره) قرار گرفت. این 387 نفر از طریق فرمول کوکران و از جامعه آماری 215104 نفره انتخاب گردید. برای تجزیـه و تحلیـل اطلاعـات از آمارهای توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون T تک نمونه­ای، آزمون آنالیز واریانس یک طرفه) و توابع تولید ترانسلوگ و ترانسندنتال با توجه به متغیرهای پژوهش، استفاده شده است. نتایج آزمون t تک نمونه آزمون برای تمامی شاخص­های مورد بررسی در سطح اطمینان بالای 95 درصد معنی‌دار می‌باشد و نظر به اینکه اختلاف میانگین مشاهده شده مقدار مفروض (1/3) مثبت می‌باشد، لذا از نظر آماری می‌توان گفت از نظر روستاییان، میزان تأثیرگذاری این شاخص­ها مثبت است. همچنین مطابق آماره­های ارزیابی ضریب تعیین چندگانه و ضریب تعیین تعدیل شده، مدل ترانسندنتال ارزیابی بهتری از عوامل تبیین کننده فرصت­های کارآفرینی و زمینه­های اصلی کارآفرینی دارد. نتایج حاصل از تحلیل مدل ترانسندنتال نشان می­دهد که در میان شاخص­ها و گویه­های مرتبط؛ یارانه دولتی، سرمایه گذاری دولتی، تسهیلات دولتی، بیمه محصولات و آموزش اساسی­ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری فرصت­های کارآفرینی و صنایع دستی، مشاغل خانگی، نفت و گاز، گیاهان داروئی و خرما به ترتیب، مهمترین زمینه­های ایجاد و توسعه کارآفرینی می­باشند. نتایج نهایی نشان می­دهد که منطقه دارای پتانسیل های فراوان کارآفرینی طبیعی، اقتصادی و صنعتی می باشد و توجه جدی به کارآفرینی، از ضروریات سرمایه­گذاری دولتی می­باشد.
 
شادی خوب، حمدالله سجاسی قیداری، علی اکبر عنابستانی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

امروزه کارآفرینی بعنوان یک راهبرد نوین اقتصادی، میتواند نقش مؤثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی روستاها ایفا ­کند. با این وجود مناطق روستایی عمدتا از کمبود سرمایه­های مالی برای شروع کسب­وکار و یا توسعه فعالیت­های اقتصادی فعلی رنج می­برند. دولتها برای تسهیل در فرآیند اشتغالزایی و کارآفرینی در مناطق روستایی اقدام به ارائه وام­های خود اشتغالی در قالب اعتبارات خرد روستایی نموده­اند. لذا هدف این تحقیق تحلیل نقش اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی دهستان رادکان است. پژوهش حاضر بلحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه­ای و به لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی می­باشد. جهت انجام این تحقیق از روش­های مختلف گردآوری اطلاعات استفاده شده­است. جامعه آماری تحقیق شامل 27 نفرکارآفرین بوده و همچنین با استفاده از فرمول کوکران و سطح خطای(06/0) 244 نفر از 13 روستا در دهستان رادکان به عنوان نمونه تعیین گردید و نظرات آنان براساس شاخص­های تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه، در رابطه با موضوع تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی منطقه مورد مطالعه نقش برجسته­ای نداشته ­است. کارآفرینان نمونه در روستاهای مورد مطالعه اغلب برای دریافت وام به پست بانک مراجعه نموده و بعد از آن، مابقی وجوه مورد نیاز خود را از سرمایه شخصی تأمین می­نمایند. همچنین به دلیل ناکافی بودن مبلغ وام، عدم دسترسی آسان به اعتبارات، عدم حمایت­های بیمه­ای از کارآفرینان، طولانی بودن زمان دریافت اعتبارات از نهادها و متناسب نبودن مدت زمان بازپرداخت اقساط میزان رضایتمندی کارآفرینان با میانگین32/2 و مردم روستایی با میانگین91/1، بسیار کم می­باشد.
 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb