جستجو در مقالات منتشر شده


49 نتیجه برای کیفیت

سعید محمدلو، محمد مهدی مظفری، بابک حاجی کریمی، کامیار کاوش،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

یکی از مفاهیمی که امروزه به طور گسترده در تمامی جوامع به خصوص در کشورهای پیشرفته مورد توجه قرار گرفته است، شهر الکترونیک می باشد. شهر الکترونیک، یک اختراع یا یک پیشنهاد نوآورانه نیست بلکه واقعیتی است که براساس نیاز جامعه امروزی، جایگاه خود را نمایان کرده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل تاثیر مولفه­های ترجیحات کسب و کارها در دستیابی به شهر الکترونیک تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. ابزار گردآوری داده­ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن به صورت روایی کیفی و کمی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تایید قرار گرفت.در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده­های پژوهش از نرم افزار SPSS و Amose استفاده شد. یافته­های حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن بود که متغیرهای دانش مشتری، مشتری محوری، ارزش طول عمر مشتری، خلق ارزش، فناوری، تعامل مفید و کیفیت ارتباط بر تحقق شهر الکترونیک تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین متغیرهای پژوهش متغیر مشتری محوری با ضریب مسیر 38/0 دارای بیشترین تاثیر و متغیر دانش مشتری با ضریب مسیر 19/0 دارای کمترین تاثیر بود.

محسن احدنژاد روشتی، اصغر تیموری، مهناز واعظ لیواری، حسین طهماسبی مقدم،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

مسکن به‌عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر تأثیر بسزایی در سلامت و بهبود کیفیت زندگی افراد دارد. کیفیت مسکن به عنوان یکی از شالوده های اصلی یک برنامه جامع و ابزاری ضروری برای بیان ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی توسعه پایدار، از جایگاه ویژه ای در امر برنامه ریزی شهری برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی کیفیت مسکن محلات شهری در بافت میانی شهر زنجان می‌باشد. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گرداوری اطلاعات از روش کتابخانه ای ( مجموعه بلوک‌های آماری سال 1395 و طرح تفصیلی 1394) استفاده‌شده است. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش‌های ترکیبی مدل تودیم و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده‌شده است. نتایج  حاصل از یافته های تحقیق نشان دهنده‌ی نابرابری در بین محلات بافت میانی شهر زنجان می باشد که در بین محلات مسکونی 18.91 درصد از مساکن باکیفیت پایین که شامل محلات بی‌سیم، قبرستان بالا، وحدت، خاتم، آمادگاه، گلیجک آباد، 21.80 درصد از مساکن باکیفیت نسبتاً پایین که شامل آشاغی قبرستان، شهدا، میدان انقلاب، کوی ولیصر، نیک سازان، 22.71 درصد از مساکن باکیفیت متوسط که شامل محلات فرودگاه، شهرک رجایی، امجدیه، خانم ناظم، شهرک قدس، فاتح، 17.43 درصد از مساکن باکیفیت نسبتاً بالا که شامل محلات شرق انصاریه، وحیدیه، شوغی، 17 شهریور، مسجد شهدا، گونیه، جعفریه و درنهایت محلات آزادی، انصاریه، اعتمادیه، کوچه مشکی، سعدی شمالی 19.15 درصد از مساکن باکیفیت بالا هستند.



علی منظم اسماعیل‌پور،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

گردشگری نقش مهمی در توسعه روستایی دارد. گردشگری ضمن تصحیل فرایند توسعه روستایی از طریق تنوع بخشی به فعالیت­های اقتصادی، حفظ یکپارچگی اجتماعی، حفاظت از محیط زیست، و تغییرات مثبت فضایی- کالبدی در سکونتگاه­های روستایی می­تواند منجر به افزایش کیفیت زندگی در نواحی روستایی شود. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی اثرات گردشگری بر ارتقاء سطح کیفیت زندگی سکونتگاههای روستایی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات پرسش­نامه و مصاحبه با خانوارهای روستایی بوده است. جامعه آماری شامل سکونتگاههای روستایی سواحل دریای عمان در جنوب استان سیستان و بلوچستان، دو شهرستان ساحلی کنارک و چابهار می­باشد (4855N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه­گیری سهمیه­ای، 356 نمونه در 12 روستا که دارای جاذبه­های گردشگری بوده­اند به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تحلیل داده­ها و پاسخگویی به سوالات پژوهش از آزمون­های توصیفی، آزمون تحلیل واریانس و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که گردشگری ارتباط خطی مناسبی با افزایش کیفیت زندگی سکونتگاهای روستایی شهرستان کنارک و چابهار داشته است. به طوری که طبق مدل تحلیل مسیر، گردشگری روستایی اثرات مختلف و مطلوبی بر شاخص­های اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی- فضایی داشته و مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل فوق حکایت از تأیید کلیه روابط رگرسیونی دارد. از بین ابعاد چهارگانه، توسعه گردشگری بیشترین اثر را بر بعد اقتصادی کیفیت زندگی و کمترین اثرات را بر بعد اجتماعی کیفیت زندگی در سکونتگاههای روستاهای داشته است.

جمال الدین هنرور، سارا جلالیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

مسکن به عنوان نیاز اولیه بشر و تأمین کننده حس رضایتمندی او نقش اساسی در بهبود کیفیت زندگی ایفا می­کند. در این شرایط که «قرنطینه خانگی یا طرح فاصله‌گذاری اجتماعی» تنها راه قطع زنجیره انتقال معرفی شده، این تحقیق به دنبال بررسی عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت خانه­ های امروزی(شامل انواع گونه­های مسکن) برای حضور طولانی مدت انسان­ها در شرایط قرنطینه است. در این مقاله تلاش شده است تا شاخص­ها و مؤلفه­های کیفیت گونه­های مختلف مسکن استخراج گردد و تأثیر هر یک از عوامل در تحمل شرایط قرنطینه در گونه­های مختلف مسکن تهران بررسی گردد. روش بر اساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و با تکنیک تطبیقی است. جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. برای تحلیل داده­ها از آزمون T تک نمونه­ای و آزمون میانگین و جهت بررسی نرمال بودن داده­ها از آزمون کولوموگروف-اسمرینوف استفاده‌ شد. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنان گونه­های مختلف مسکن در تهران به تعداد 381 نمونه می­باشد. سنجش شاخص­های تحقیق با طیف لیکرت و با میانگین مفروض 3 و تعداد 3 شاخص و 9 مؤلفه و 49 سنجه انجام شده است. این شاخص­ها شامل شاخص­های کالبدی، اجتماعی، فرهنگی هستند. طبق نتایج به دست آمده مجتمع­های مسکونی دارای بیشترین سطح رضایت(میانگین 4.41) از عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت زندگی ساکنان گونه­ های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه می­باشند. میزان شاخص­های اجتماعی، کالبدی و عملکردی در مجموع برای گونه­ی مجتمع مسکونی وضعیت بهتری را نشان می­دهند. با جمع­بندی این شاخص­ها و بررسی کلی عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت زندگی ساکنان گونه­های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه؛ مشخص شد که مسکن آپارتمانی دارای کمترین میزان رضایت(3.77) از عوامل کالبدی اجتماعی کیفیت زندگی خود در شرایط قرنطینه است. در انتهای پژوهش پیشنهاداتی برای بهبود کیفیت زندگی ساکنان گونه­های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه با توجه به ابعاد کالبدی-اجتماعی ارائه گردید.

ترانه میرقیداری، بهزاد رایگانی، جواد بداق جمالی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

تحقیق حاضر، با هدف ارائه شاخص دورسنجی کیفیت آب به کمک فناوری سنجش از دور صورت گرفته است. در این پژوهش ابتدا با توجه به شرایط منطقه، مطالعه منابع علمی و دسترسی به داده­های ماهواره­ای پارامتر­های فلزات­سنگین، یون­های محلول، دمای آب، کلروفیلa و pH انتخاب شد. سپس توسط بررسی منابع و مقایسه بین عملکرد سنجنده­های مختلف، محصول کد 02 و 09 سنجنده مودیس و تصاویر سطح دوم یک­کیلومتر کلروفیل aو دمای آب سنجنده مودیس تهیه و آماده­سازی شد. همچنین اطلاعات میدانی آبهای بندرعسلویه همزمان با تصویربرداری ماهواره آکوا و ترا، در ماه اوت سال 2014 تهیه گردید. سپس رابطه میان مقادیر اندازه­گیری شده و مقادیر بازتابش تصاویر ماهواره­ای، به­صورت مدلهای خطی بررسی شد و ضریب تعیین بین 59/0 تا 94/0 از مدلها به دست آمد. در­ادامه تصاویر سنجنده مودیس بین سالهای 2015 تا 2017 تهیه و مدلهای به­­دست آمده بر روی آنها اعمال گردید. سپس لایه­ ها برای بیان میزان مطلوبیت هر ناحیه با استفاده از منطق فازی استانداردسازی شد. همچنین سری­های زمانی داده­های دمای آب از سال 2003 تا 2017 تهیه و برای هر­ماه مقادیر میانگین پیکسلی محاسبه شد و برهمان اساس تغییرات این پارامتر استانداردسازی شد. در نهایت شاخصی کارآمد جهت بررسی کیفیت آبهای ساحلی به کمک سری­های زمانی داده­های دورسنجی ارائه گردید و آبهای بندرعسلویه پهنه­بندی شد. نتایج نشان داد کیفیت آب از سالهای 2015 تا 2017 از وضعیت ضعیف به وضعیت بسیار­ضعیف تغییر پیدا کرده­ است. براساس نتایج این پژوهش با توسعه شاخص پیشنهادی در مطالعات آتی بررسی مداوم پایش زیست­محیطی امکان­پذیر خواهد بود.

اسماعیل صفرعلی زاده، مجید اکبری، وحید بوستان احمدی، سید چمران موسوی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

 توسعه پایدار شهری  در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. هدف مقاله حاضر سنجش شاخص­های سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با توسعه پایدار شهری در مناطق شهری اهواز می­باشد. پژوهش حاضر از دید روش، توصیفی- همبستگی و از نوع پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی است. از منظر زمانی تک مقطعی و به طور مشخص مبتنی بر معادلات ساختاری می­باشد که در سال 1397 در شهر اهواز انجام شده است. در این راستا در تبیین ادبیات و مبانی نظری از مطالعات کتابخانه­ای و به منظور مطالعه­ی نمونه موردی از روش میدانی استفاده شده است. ابزار جمع­آوری داده­ها به صورت پرسشنامه محقق ساخته می­باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌های آمار توصیفی- استنباطی، از مدل­سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تائیدی و از نرم­افزارهای SPSS و Amos استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 384 نفر از شهروندان شهر اهواز و روش نمونه­گیری به صورت تصادفی بوده است. نتایج این مقاله نشان داد میزان سرمایه اجتماعی و وضعیت توسعه  پایدار شهری  در بین مناطق شهر اهواز متفاوت می­باشد به طوری که بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار شهری در کلانشهر اهواز رابطه مثبت و معناداری برقرار است. به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی بالا در بین شهروندان شهر اهواز وسیله­ای برای افزایش توسعه پایدار شهری و ابعاد ساختاری شهر اعم از اقتصاد، اجتماع، نهادها، فضا و محیط زیست می­باشد. دلالت­های این تحقیق مبنی بر ارتباط وثیق بین سرمایه اجتماعی با توسعه پایدار شهری، لزوم توجه به مؤلفه­های سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاست­هایی برای حفظ، تقویت و ارتقای سرمایه اجتماعی در راستای تضمین توسعه پایدار شهری در فضای جغرافیایی شهر اهواز را دو چندان می­نماید.


علی خدمت زاده، بختیار فیضی زاده،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

کیفیت زندگی ازجمله مسائل مهمی است که ابتدا با گسترش همه جانبه فناوری و فرآیند صنعتی شدن در کشورهای غربی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت و روزبه روز بر مطالعات در این زمینه افزوده شده و این مهم، به دلیل افزایش روزافزون مطالعات کیفیت زندگی در پایش سیاستهای عمومی است. کیفیت زندگی می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامه ریزی توسعه اجتماع به کار رود. وجود نابرابری­های فضایی و مکانی در سطح شهر مشکلات عدیده ای ازجمله ضعف منابع در آمدی، مسکن نامناسب، مشکلات و آسیبهای ناشی از نابرابریهای اجتماعی را به وجود آورده و کیفیت زندگی را تحت شعاع قرار داده است. در این تحقیق که از نظر روش، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی می­باشد از آمار بلوک های شهر ارومیه، در سرشماری سال 1395 و داده های سنجش از دور در تلفیق با سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت شناخت کیفیت زندگی در مناطق 5 گانه شهر ارومیه استفاده شده است. معیارهای تعریف شده در این تحقیق در 4 بخش: اجتماعی(شامل 9 زیر معیار)، دسترسی به خدمات عمومی(5 زیر معیار)، کالبدی(4 زیر معیار)، طبیعی(4 زیر معیار) می­باشند که  با استفاده از تجزیه و تحلیل تصمیم گیری چند معیاره و تلفیق لایه­ها در محیط  سیستم اطلاعات جغرافیایی به دست آمده­اند. اوزان به دست آمده برای ابعاد اجتماعی، دسترسی به خدمات عمومی، طبیعی و کالبدی حاصل از مدل تحلیل شبکه به ترتیب برابر با 506/0، 323/0، 116/0 و 055/0 می باشد. نتایج نشان می­دهد که هر چقدر از جنوب غربی به طرق شمال شرقی شهر حرکت کنیم بلوکهایی که کیفیت زندگی مطلوبتری دارند افزایش می­یابند. در بین مناطق شهری منطقه­ای2 کیفیت زندگی مطلوبتری را نسبت به سایر مناطق شهری دارد. نتایج حاصل از اینگونه مطالعات می­تواند به برنامه ریزان شهری در درک بهتر و اولویت بندی مسائل شهری به عنوان یک محیط پویا کمک رسان باشد.
 

مینا بخشی، سعید پیری، علیرضا استعلاجی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

محورهای فرهنگی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی در شهرها نقش مهمی در رفع نیازهای انسانی ایفا می‌کنند بسیاری از نظریه‌پردازان شهری محورهای فرهنگی را به عنوان یکی از اجزای اصلی یک سیستم شهری می‌دانند زیرا در کنار نقش عملکردی خود باعث افزایش اجتماع‌پذیری در فضاهای شهری می‌شوند.بنابراین به منظور پویایی بیشتر این فضاها و برای برآورده ساختن نیازهای مردم باید به کیفیت محیط توجه کرد و آنها را مورد بررسی قرار داد.در این پژوهش چنین رویکردی در بازآفرینی مورد نظر است تا با شناسایی و ارزیابی ابعاد و اصول بازآفرینی،ارتقا کیفیت در محور انقلاب شناسایی شود هدف این پژوهش بازآفرینی محور فرهنگی خیابان انقلاب تهران با تاکید بر ارتقا کیفیت محیط می‌باشد.پژوهش حاضر یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی– تحلیلی است و به دنبال پاسخ به این سوال که مولفه‌های بازافرینی محور فرهنگی چه ارتباطی با مولفه‌های کیفیت محیط دارد؟‌در این پژوهش برای تدوین چارچوب نظری،ابتدا با استفاده از روش اسنادی،مبانی نظری موضوع به تفصیل بیان شده و سپس با تحلیل رویکردهای موجود با تاکید بر کیفیت محیط سعی در استدلال منطقی مباحث در نتیجه تدوین چارچوب مفهومی برای پژوهش شده است.برای این منظور علاوه بر تحلیل کیفی فضاهای شهری،در آن به تحلیل کمی شاخصها با استفاده از پرسشنامه پرداخته شده است.جهت سنجش داده‌های جمع اوری شده از آزمون آماری رگرسیون جهت سنجش عوامل موثر بر بازآفرینی وکیفیت محیط،آزمون همبستگی پیرسون جهت سنجش ارتباط بین مولفه‌های کیفیت محیط و بازآفرینی و از آزمون فریدمن به منظور اولویت‌بندی هر شاخص و میانگین رتبه شاخص‌ها از دیدگاه شهروندان استفاده شده است.نتایج حاصل حاکی از آن است که در میان شاخص‌ها به ترتیب،مولفه زیست محیطی، اولویت اول و سپس مولفه محتوایی در ارتقا کیفیت محیط قرار دارند

جمال الدین هنرور، محمدعلی طبرسا،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

امروزه اهمیت روددرهها با توجه به افزایش آلودگی شهرهای بزرگی و همچنین کاهش فضاهای تفریحی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود و نحوه ساماندهی آنها ، چالشی برای مدیران ، طراحان و شهروندان به شمار میرود. هدف از این پژوهش ارائه راهبرد به منظور ساماندهی فضایی مکانی حاشیه رودخانه‌های شهری با رویکرد ارتقا سلامت شهروندان است و  به‌منظور دستیابی به شرایط محیطی مناسب برای ادامه حیات شهری و سرزندگی حاشیه رودخانه درکه تهران (حدفاصل پل مدیریت تا اتوبان همت) است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی  با تکنیک پیمایشی بوده است. با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL8.80  دادههای توصیفی پرسشنامه مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. با مصاحبههای میدانی از اهالی عوامل محیطی داخلی و بیرونی سه محله ایران زمین ، دهونک و محدوده طرح شناسایی شدهاند. با استفاده از نتایج حاصل از مدل ساختاری که در نرم‌افزار لیزرل انجام‌شده و رابطه بین متغیرهای تحقیق بر اساس ضرایب استانداردشده و دیگری براساس ضرایب T روابط بین نتیجه نهایی حاکی از تأثیر مستقیم شاخص‌های 4 گانه ساماندهی روددره(امنیت، پیوستگی، سرزندگی و انعطافپذیری) را برارتقای شاخص‌های سلامت شهروندان(سلامت فیزیکی ، روانی و اجتماعی) نشان می‌دهد. همینطور در روش همبستگی و پیوستگی پیرسون ، تاثیر مستقیم شاخصهای ساماندهی روددره و سلامت شهروندان به اثبات رسید. مدل مفهومی براساس تاثیر متغیرهای مستقل ساماندهی روددرهها بر متغیر وابسته سلامت شهروندان ارائه و ترسیم گردید و  برازش مدل مفهومی با استفاده از مقادیر استاندارد آزمون T  مورد تایید قرارگرفت. در پایان به استناد به تاثیر شاخصها ، 11 راهبرد فضایی و راهکار جهت ارتقا سلامت شهروندان ارائه شده است.

المیرا عظیمی مهرورز، حسین مبری، مریم فرزادمنش،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

بروز انواع نابرابری‌ها،فقر گسترده، سو تغذیه و... نمونه‌هایی از آثار سو رشد شهرنشینی بود.  به همین دلیل توجه بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران به مفهوم کیفیت زندگی معطوف شد تا از این طریق تلاش هایی در راستای ارتقای شرایط زندگی و بهبود بخشیدن به بعد کیفی زندگی بشر صورت گیرد. بسیاری از مطالعات نشان می­دهد، رضایت مندی از ابعاد و ویژگی­های مختلف محله، بر کیفیت زندگی ساکنان تاثیرگذار است. با توجه به این که رضایتمندی از زندگی، یعنی رضایتمندی همه جانبه از تمامی بخش های زندگی، چنانچه این نوع از رضایتمندی در میان ساکنین شکل نگیرد، معضلات جدی تری نظیر مهاجرت های درون شهری، تضاد های شدید طبقاتی و مسأله بالاشهر و پایین شهری صورت می پذیرد. بنابراین شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی سکونتی در هر محله که مطابق با خواسته های ساکنین آن محله نیز باشد، یکی از اصلی ترین اهداف برنامه ریزان شهری به منظور افزایش رضایتمندی سکونتی است. این پژوهش با هدف بررسی  تاثیر تعلق مکانی و کیفیت محیطی در ارتقا رضایتمندی شهروندان از محلات به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، روش جمع­ آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی،حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 315 نفر برآورد گردید. به منظور آزمون فرضیات مطرح شده در این پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است حس تعلق مکانی و کیفیت محیط بر میزان رضایتمندی ساکنان از محله تاثیر معناداری دارد.

مریم سبک خیز، آقای اسماعیل شیعه،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

کرامت انسانی مفهومی است کیفی که می تواند اثر بسزایی در فضای همگانی شهری داشته باشد. در این مفهوم صحبت از ارزشمند بودن انسان و مقام آن به عنوان موجودی متفکر و دارای بعد روحانی مطرح می شود.کشف این احساس ارزشمندی در فضایی که مورد استفاده عموم شهروندان می باشد مورد اهمیت این پژوهش است.ماهیت ذهنی و تعاملی این پدیده، تجربه و ادراک آن در کنشگران مختلف و چگونگی ایجاد احساس کرامت انسانی در آنها هدف این پژوهش بوده است.در این پژوهش از تحلیل محتوا کیفیِ استقراییِ آشکار به عنوان شیوه پژوهش و به منظور تفسیر داده‌های متنی به‌دست آمده از مصاحبه‌های عمیقِ بدون ساختار و مشاهده‌های میدانی، استفاده شده‌است. داده‌ها از طریق فرایند نظام‌مند کُدگذاری و با هدف طبقه‌بندی مفاهیم تا سه سطح از انتزاع مورد تحلیل قرار گرفته‌اند.انتخاب مشارکت‌کنندگان در این پژوهش هدفمند و در راستای توسعه مفاهیم تا دست‌یابی به اشباع بوده‌است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که مهمترین عامل در حوزه ادراک مردم از کرامت انسانی، مفهوم جامعه پذیری است.مفهومی که با مفاهیم دیگری چون از بین رفتن فاصله فردی، رشد ارتباطات اجتماعی، صمیمیت روابط، تنوع اجتماعی و وحدت با محیط و جامعه شکل می گیرد. آنچه مورد توجه است ارتباط این عوامل با هم و پیچیدگی روابط انها می باشد که منجر به شکل گرفتن احساس کرامت انسانی در افراد شده است.اگرچه مفهوم چندوجهی کرامت انسانی قادر خواهد بود مفاهیم و معنای گسترده ای را در خود جای دهد که در این پژوهش مفهوم جامعه پذیری فضای همگانی شهری مورد دقت بوده است. 

مجید رجبی جورشری، طوبی امیر عضدی، رحیم سرور، جمیله توکلی نیا،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

کیفیت زندگی از مهمترین مقوله های دنیای امروزاست که برنامه ریزی شهری رابرآن داشته است تابه جستجوی شاخص های جدید و کاربردی برای ارتقاء کیفیت زندگی بپردازد و برای حل این مسئله راهکارهایی مانند شهر هوشمند، شهرپایدارو.... را هدف قرارداده است.بدین منظور این تحقیق در پی بررسی نقش کیفیت زندگی درتحقق شهرهوشمنداست.این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روش تحلیلی -کاربردی مبتنی بر استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری در کنار مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به هدف واکاوی راهبرد بهینه در ارتباط با کیفیت زندگی و ارتباط آن با شهرهای هوشمند به تحقیق پرداخته است. جامعه آماری درمرحله اول 200 نفر از ساکنین و شاغلین محدوده مورد نظربوده و در مرحله دوم یعنی تحلیل آماراستنباطی (مدل یابی معادلات ساختاری)از نظرات کارشناسان و مهندسین مشاور منطقه 2 برای تعیین وضعیت برخی از متغیرهای تخصصی تر استفاده شده است. نتایج نشان داد مهمترین شاخص شهر هوشمند مردم و زندگی هوشمند است و کمترین تاثیر را حکمروایی هوشمند در تحقق این امر را دارد و مهمترین  شاخص کیفیت زندگی شهری کیفیت اقتصادی بوده وکمترین تاثیر را شاخص کیفیت کالبدی به خود اختصاص داده است. در نهایت بار عاملی متغیرکیفیت زندگی نشان دهنده تاثیر قوی و تعیین کننده آن در تحقق شهر هوشمند می باشد. همینطور این رابطه دو سویه بوده و شهرهوشمند به نوبه خود تاثیری با شدت کمتر بر ارتقاء کیفیت زندگی دارد.
 
 
زینب خالقی، فرح حبیب، حسین ذبیحی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

آب به عنوان یکی از اساسی­ترین عناصر طبیعی منظر و به تبع آن منظر شهری از دیروز تا امروز تاثیر بسزایی در شکل­گیری و اثربخشی فضاهای شهری داشته و همواره جلوه­های مختلف آن باعث تهییج و تحریک گرایش انسان به زیبایی شده است. لازم به ذکر است که ارزش­های وجودی آب تنها از نوع زیباشناختی نبوده بلکه به عمیق­ترین و درونی­ترین بخش طبیعت باز می­گردد. چنین محرکی انسان را به سوی شناخت وجوه مختلف آب اعم از حسی و ادراکی، دیداری (بصری)، معنایی، عملکردی، کالبدی­زیبایی­شناسانه، زیست­محیطی، روان­شناسانه، اجتماعی و زمانی سوق داده است و همین شناخت، زمینه­ی طراحی­های متنوع با آب در منظر شهر را فراهم ساخته است. شناخت تمامی ویژگی­ها و ارزش­های وجودی آب و به کارگیری صحیح آن­ها در منظر شهر هدف اصلی پژوهش حاضر است. به عبارتی تدوین الگویی مشخص شامل معیارها و شاخص­های عمده­ی آب در منظر شهر جهت ارتقای سطح کیفی منظر در محیط­های شهری مدنظر بوده است. روش پژوهش بر حسب نوع هدف، کاربردی و شیوه­ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی ـ تحلیلی است و گردآوری اطلاعات نیز بر مبنای مطالعه منابع کتابخانه­ای و تحلیل محتوایی متن بوده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که با به کارگیری صحیح از تمامی ابعاد و ارزش­های وجودی عنصر آب در منظر شهر می­توان کیفیت فضاهای شهری را ارتقا داد. بهره­گیری از معیارها و شاخص­های آب در منظر شهر به شکلی منسجم و یکپارچه، نیازمند الگویی مدون است که در انتها در قالب جدولی ارائه گردیده است.
 
سپیده رئیسی قنواتی، مرضیه موغلی، محمد ابراهیم عفیفی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

    با گسترش فزاینده شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرنشینان و مشکلات ناشی از آن، فراهم آوردن امکاناتی برای رفاه حال شهروندان بیش از پیش ضروری می­نماید. امروزه اهمیت و نقش مبلمان شهری در خدمات رسانی و زیباسازی شهری بر هیچ کس پوشیده نیست و مبلمان شهری از اجزای ضروری و جدایی ناپذیر شهرها محسوب می­شود.  هدف از این مطالعه بررسی نقش مبلمان شهری در راستای  ارتقاء کیفیت محیط شهری، شهر بندرعباس می باشد که به روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات با استفاده از دو روش کتابخانه­ای و میدانی ( پرسشنامه ) صورت گرفته است.جامعه آماری این پژوهش را شهروندان شهر بندرعباس تشکیل می­دهد که تعداد 384 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران انتخاب و پرسشنامه پژوهش به روش تصادفی ساده بین آنها توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن به صورت صوری و ظاهری به تایید خبرگان رسید. و  پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از آزمون­های آماری T تک نمونه­ای و رگرسیون خطی ساده در محیط نرم افزار spss25 استفاده شد. یافته­های پژوهش نشان داد که مبلمان شهری بندرعباس از نظر تناسب و زیبایی، توزیع مطلوب و رضایت شهروندان از مبلمان شهر بندرعباس در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. بررسی فرضیه­های پژوهش نشان داد که مبلمان شهری بر کیفیت محیط شهری و مولفه­های آن یعنی زیباسازی محیط، ایجاد محیط مناسب فعالیت­‌های اجتماعی و افزایش سرزندگی محیط شهری تاثیر مثبت و معناداری دارد.
خانم نازلی پاکرو، دکتر رسول درسخوان،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده



شهرنشینی شتابان مشکلاتی را در جنبه‌های مختلف برای شهروندان و مدیران شهری به وجود آورد که لزوم اتخاذ راهکارها و رویکردهایی برای بهبود شرایط را متذکر می‌شد. در این میان مفهوم کیفیت زندگی برای ارزیابی این وضعیت در شهرها سر برآورد. کیفیت زندگی به‌عنوان یک مفهوم چندبعدی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و ... در سطوح و مقیاس‌های متفاوتی مورد بحث و بهره‌گیری قرارگرفته است. در این پژوهش که با هدف سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاه‌های غیررسمی شهر تبریز انجام‌شده است از روش پیمایشی برای این هدف بهره‌گیری شده است. می‌توان گفت که رویکرد ذهنی کیفیت زندگی بر این پژوهش حاکم است که رضایت و نظر ذهنی ساکنان مبنای کار قرارگرفته است. از آزمون T تک نمونه‌ای و تحلیل مسیر برای تحلیل داده‌ها استفاده‌شده است. نتایج نشانگر این است که میانگین همه ابعاد کیفیت زندگی پایین­تر از متوسط می‌باشد و تنها عامل اجتماعی- فرهنگی بالاتر از میانگین برآورد شده است. همچنین میانگین کیفیت زندگی کل با 2.82، پایین­تر از میانگین برآورد شده است که نشان‌دهنده کیفیت پایین زندگی در این محلات می‌باشد. بر اساس تحلیل مسیر انجام‌شده، بعد اقتصادی با 0.685 بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی در این محلات دارد. لازم است هرگونه برنامه‌ریزی برای این محلات با درنظرگرفتن ابعاد و جنبه‌های مختلف انجام گیرد تا از اثربخشی قابل قبولی برخوردار باشد.
واژگان کلیدی: کیفیت زندگی، سکونتگاه‌های غیررسمی، کلان‌شهر تبریز
 
[1]. نویسنده مسئول: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز

- فرهاد جودی، - رحیم سرور، سیده صدیقه حسنی‌مهر،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

شناخت و سنجش کیفیت زندگی در نواحی شهری که معلول اقدامات مدیریت شهری و سایر نهادهای دولتی و خصوصی است، موضوع بسیار حیاتی است. با توجه به عدم سنجش کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی شهری، می توان زمینه ای برای ترسیم نقشه راه جهت مدیریت شهری و آگاهی نهادهای مسوول از وضعیت موجود و اقدام برای تحقق صورت وضعیت مطلوب فراهم نمود. هدف این تحقیق سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده‌ها به‌صورت میدانی از طریق ابزار پرسش‌نامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب، 11545 نفر تشکیل داده‌اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 313 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان می‌دهد که چهار شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی جهت معناداری گویای نامناسب بودن وضعیت شاخص ها است. همچنین آزمون آنووا تایید کرد که 10 محله مورد مطالعه از نظر شاخص های اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی در سطح کمتر از 05/0 تفاوت معناداری دارند اما در زمینه شاخص اقتصادی(سطح معناداری برابر با 094/0) شرایط یکسانی وجود دارد. سنجش اثر مدیریت شهری بر بهبود کیفیت زندگی از طریق معادلات ساختاری نیز تایید نمود که میزان تبیین برای شاخص اجتماعی برابر با 97/0؛ برای شاخص اقتصادی برابر با 48/0 ؛ برای شاخص کالبدی برابر با 93/0 و برای شاخص  زیست محیطی برابر با 55/0 است. بنابراین بیشترین اثر مدیریت شهری بر شاخص اجتماعی و سپس کالبدی است.

دکتر محسن کاملی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

جابجایی درون‌شهری تبدیل به پدیده‌ای در حال گسترش،برای جامعه متمدن امروزی شده است،که علاوه بر جابجایی مسافران ویژگی مطلوب ایستگاه‌ها باید مورداستفاده قرار بگیرد.با توجه به حجم بالای استفاده‌کنندگان از مترو و مدت‌زمان توقف مسافران،ایستگاه‌ها به کانون‌هایی مؤثر در فعالیت‌های روزانه شهری تبدیل‌شده‌اند وبا در نظر گرفتن روند رو به رشد گسترش شبکه مترو در کلان‌شهر تهران و نیاز روزافزون به آن، توجه ویژه به اهمیت کیفیت محیط ایستگاه‌های مترو به‌عنوان یک محیط پرتردد شهری بر تعاملات اجتماعی شهروندان میبایست موردتوجه قرار گیرد.هدف ازاین نوشتار بررسی و ارزیابی معیارهای کالبدی، عملکردی و روانشناختی درطراحی ایستگاههای مترو وتأثیراین مؤلفه‌ ها بر کیفیت ایستگاه‌ها از دیدگاه استفاده‌کنندگان از مترو و همچنین ارائه راهکار درجهت افزایش کیفیت فضایی ایستگاه‌ها می‌باشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی بر پایه پیمایش بوده و از تکنیک مصاحبه، پرسشنامه و مشاهده استفاده‌شده که داده‌های بدست آمده ازروش میدانی شامل داده‌های کمی و کیفی است.داده‌های کیفی حاصل مشاهده در محل یا عکس‌های موجود و داده‌ های کمی که حاصل پرسشنامه می‌باشد و با استفاده از نرم‌افزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج نهایی حاصل از این تحقیق نشان می‌دهد که میانگین کیفیت در معیار روانشناختی با مقدار 3.48 بالاترازسایر معیارها بوده و کمترین میزان رضایت از معیار کالبدی،وزیرمعیار آن درساختمان و سازه با مقدار 2.26 بوده است، به همین واسطه مناسب سازی فضای ایستگاههای مترو برای افراد دارای ناتوانی جسمی–حرکتی مانند معلولین و جانبازان عزیز از مهمترین اولویتها در طراحی نحوه دسترسی و همچنین مبلمان شهری است که مناسب برای این عزیزان طراحی نشده است.

خانم نگار میرزایی، دکتر علی احمدآبادی، دکتر سید مروت افتخاری، خانم الهه لطفی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

رودخانه ها همواره شریانهای حیاتی زمین هستند و به طور طبیعی سیر تحول تدریجی و مستمر دارند که پس از گسترش تجمعات انسانی و توسعه شهری دچار تغییرات اساسی شده و برخی از عملکردهای طبیعی خود را از دست داده اند. رودخانه وردآورد نیز از این امر مستثنی نیست. این رودخانه در غرب استان تهران جریان دارد و به شدت تحت تاثیر توسعه شهری قرار گرفته که به واسطه دخالتهای انسانی در مسیر جریان خود دچار تغییرات مستمر شده و با توجه به اینکه این رودخانه در مسیر دسترسی شهرهای غرب استان تهران جریان دارد، سیر تحول طبیعی و تدریجی آن مختل گردیده که این دگرگونی، رودخانه را از حالت طبیعی خود خارج نموده است. در این پژوهش به شناسایی عوامل موثر بر کیفیت ژئومورفولوژی رودخانه وردآورد پرداخته شده و با استفاده از شاخص MQI کیفیت مورفولوژی رودخانه ارزیابی شده است. در این روش، رودخانه وردآورد به 9 بازه مطالعاتی تقسیم شده است و سه مولفه اصلی کیفیت عملکرد ژئومورفولوژیکی، سازه های مصنوعی و تعدیل کانال در قالب 28 شاخص مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد به علت توسعه شهری تهران و تغییرات مصنوعی زیاد در کانال رودخانه وردآورد بازه های 1,3,4,6,7 به دلیل دخالت های زیاد انسان و کانال کشی مسیر رودخانه امتیاز 2/0 را کسب نموده و در طبقه خیلی ضعیف قرار گرفته است. بازه های 2 و 5 امتیاز 3/0 را کسب نموده و در طبقه ضعیف قرار گرفته است و بازه های 8 و 9 به دلیل دخالت های کم انسان و طبیعی ماندن مسیر رودخانه امتیاز 6/0 را کسب نموده و در طبقه متوسط از لحاظ کیفیت مورفولوژیکی قرار گرفته است.
حسین مبری، مهسا فرامرزی اصلی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

مسکن اولین فضایی است که تجربه روابط انسانی در آن آزموده و چارچوبی فیزیکی است که در آن منابع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی فرد آمیخته می شود. عرصه مسکن به‌منظور تأمین رشد اجتماعی علاوه بر خود واحد مسکونی محیط پیرامون آن را نیز در برمی گیرد توجه به شاخص های کیفیت مسکن زمینه دستیابی به مسکن پایدار را فراهم آورده و مسکن پایدار زمینه های دستیابی به شهرپایدار را مهیا می سازد روند روبه رشد تقاضای مسکن و توسعه نگرش تک بعدی و کمیت گرا به مسکن سبب شده است تا توجه لازم به مسئله بنیادین کیفیت مسکن به معنای واقعی آن اعمال نشود. عدم دسترسی به مسکن مناسب، می تواند سبب بروز یا افزایش اختلالات روانی و مشکلات گوناگون شود. از این رو پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن شناسایی شاخص ها و مؤلفه‌های تأثیرگذار بر کیفیت مسکن، با فرض یکسان نبودن وزن شاخص ها و مؤلفه‌های تأثیرگذار بر کیفیت مسکن به رتبه‌بندی و اولویت‌بندی این شاخص ها بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در راستای دستیابی به هدف موردنظر در این پژوهش از مدل تحلیل شبکه (Anp) به‌منظور تعیین وزن و اولویت‌بندی هریک از شاخص ها و مؤلفه‌های کیفیت مسکن استفاده گردیده است. براین اساس پس از ارزیابی شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه نتایج بیانگر آن است که از بین شاخص های موردبررسی، شاخص تسهیلات و امکانات مسکن (0.318)، امنیت مسکن (0.218) آسایش مسکن (0.145)، هم‌جواری با کاربری های سازگار (0.142)، استحکام مسکن (0.109) و همسازی مسکن با اقلیم (0.065) به ترتیب بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند.
- فرهاد جودی، - رحیم سرور، سیده صدیقه حسنی‌مهر،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

شناخت و سنجش کیفیت زندگی در نواحی شهری که معلول اقدامات مدیریت شهری و سایر نهادهای دولتی و خصوصی است، موضوع بسیار حیاتی است. با توجه به عدم سنجش کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی شهری، می توان زمینه ای برای ترسیم نقشه راه جهت مدیریت شهری و آگاهی نهادهای مسوول از وضعیت موجود و اقدام برای تحقق صورت وضعیت مطلوب فراهم نمود. هدف این تحقیق سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده‌ها به‌صورت میدانی از طریق ابزار پرسش‌نامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب، 11545 نفر تشکیل داده‌اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 313 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان می‌دهد که چهار شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی جهت معناداری گویای نامناسب بودن وضعیت شاخص ها است. همچنین آزمون آنووا تایید کرد که 10 محله مورد مطالعه از نظر شاخص های اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی در سطح کمتر از 05/0 تفاوت معناداری دارند اما در زمینه شاخص اقتصادی(سطح معناداری برابر با 094/0) شرایط یکسانی وجود دارد. سنجش اثر مدیریت شهری بر بهبود کیفیت زندگی از طریق معادلات ساختاری نیز تایید نمود که میزان تبیین برای شاخص اجتماعی برابر با 97/0؛ برای شاخص اقتصادی برابر با 48/0 ؛ برای شاخص کالبدی برابر با 93/0 و برای شاخص  زیست محیطی برابر با 55/0 است. بنابراین بیشترین اثر مدیریت شهری بر شاخص اجتماعی و سپس کالبدی است.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb