63 نتیجه برای منطقه
یوسف قویدل رحیمی، منوچهر فرج زاده اصل، منیره حاتمی کیا،
دوره 16، شماره 42 - ( 7-1395 )
چکیده
نوسان شمالگان یا AO یکی از مؤثرترین الگوهای پیوند از دور زمستانه در نیمکره شمالی است. در این پژوهش به بررسی اثر نوسان شمالگان یا AO بر حداقل دمای ماهانهی منطقهی شمال شرق ایران پرداخته شده است. دادههای مورد نیاز که شامل دادههای کمینهی دمای ماهانه 17 ایستگاه سینوپتیک منطقهی مورد مطالعه بود، از بخش آمار سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید. در تحلیل دادهها و کشف روابط، عمدتاً روش همبستگی پیرسون مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بین الگوی پیوند از دور AO و دماهای کمینه منطقه شمال شرق ایران رابطه معنی داری در دوره سرد سال وجود دارد. رابطه یاد شده از نوع منفی و معکوس می باشد و این بدان معنی است که وقتی شاخص عددی مثبت نشان می دهد، دما پایین رفته و برعکس زمانی که شاخص منفی است، دمای منطقه شرق ایران از خود افزایش نشان می دهد. در بین ایستگاه های مورد مطالعه، ارتباط دماهای کمینه و متوسط ماهانه ایستگاه های بیرجند و بجنورد بیش از سایر ایستگاه ها تحت تأثیر الگوی AO دچار نوسان شده و ضرایب همبستگی معنی داری بین دمای کمینه و متوسط ایستگاه های بیرجند و بجنورد با AO مورد محاسبه قرار گرفته است. اثر AO بر دمای متوسط منطقه مورد مطالعه یعنی شمال شرق ایران در سه ماهه ژانویه تا مارس و دو ماهه ژانویه- فوریه و در ماه ژانویه بسیار چشمگیرتر از سایر دوره های زمانی می باشد.
یدالله کریمی پور، عطاالله عبدی، حسن افراخته، افشین متقی، بهرامعلی خدائی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
موقعیت جغرافیای ایران در مجاورت با کشورهای حوضه قفقاز منزلت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک بالایی به این کشور بخشیده است و زمینه را برای بسترسازی همگرایی از طریق گردشگری در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی به وجود آورده است. پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال میباشد که آیا مجاورت سرزمینی، پیوستگیهای تاریخی، علایق و منافع مشترک این دو واحد سیاسی میتواند نقش تعیینکننده ای در تحولات ژئوپلیتیک گردشگری منطقهای به دنبال داشته باشد؟. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه می باشد. روایی گویه ها از دیدگاه محققان بررسی شده و پایایی آن به میزان 0.75 با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. پرسشنامه تحقیق با استقرار در مرزهای ورودی گردآوری شده و با استفاده از آزمون های آماری نظیر t تک نمونه ای و دو نمونه ای و تحلیل عاملی تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین شاخص های مورد بررسی، شاخص های بسترهای اقتصادی و تجاری گردشگری و خدمات ارایه شده به گردشگران به ترتیب با مقادیر (05/4 و 02/4) بیشترین تاثیر را در همگرایی دو کشور به خود اختصاص داده اند. علاوه بر این، نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که سه عامل بهبود روابط تجاری (39/19)؛ استفاده از خدمات درمانی و بازدید از بستگان (2/17) و دسترسی آسان و امنیت کشور همسایه (6/11) با نزدیک به 50 درصد از کل واریانس از دیدگاه پاسخگویان بیشترین اهمیت را در ایجاد و بهبود همگرایی بین دو کشور همسایه از طریق توسعه گردشگری دارد.
حجت میرزازاده، طاهر پریزادی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
توزیع نامتعادل امکانات و خدمات اقتصادی، اجتماعی و... بین مناطق، ضرورت توجه به برنامهریزی توسعه فضایی و متعادل نمودن ساختار فضایی کشور را اجتناب ناپذیر نموده است. پژوهش حاضر به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی استان های کشور ایران و رتبه بندی آنها براساس میزان توسعه یافتگی، همچنین مقایسه سطوح توسعه کشور از 1345 تا کنون برای کمک به تصمیم در نظام برنامه ریزی و سیاست گذاری ملی انجام گرفته است. این پژوهش بر اساس هدف جزو تحقیقات شناختی و از منظر روش جزو تحقیقات ارزیابی – مقایسه ای است. جامعه آماری طبق آخرین تقسیمات سیاسی 31 استان کشور و شاخص های مورد بررسی 33 شاخص در چهار بعد ( اقتصادی، زیربنایی- کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و بهداشتی- درمانی) بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک های تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، بین استان های کشور از نظر توسعه یافتگی، تفاوت ها و نابرابری هایی وجود دارد. به طوری که استان تهران به تنهایی درطول چند دهه بالاترین سطح توسعه یافتگی و استان سیستان و بلوچستان پایین ترین و محروم ترین استانها قرار دارند. همچنین مقایسه استان ها در طول دوره های مختلف نشان از نابرابری توسعه مرکز نسبت به پیرامون دارد. طبق نتایج بدست آمده از تحقیق برای کاهش نابرابری بین استان های کشور ضمن توجه به استعداد ها و توان های هر منطقه و در اولویت قرار دادن استان های محروم و کمتر توسعه یافته در در برنامه ریزی ها ی منطقه ای را می طلبد.
حبیب اله فصیحی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
توزیع فضایی متوازن و متناسب امکانات و خدمات آموزشی در برنامهریزی شهری اهمیت زیادی دارد، زیرا تنها در صورت وجود تعادل در توزیع خدمات و کاربریها، این امکان برای اقشار مختلف فراهم میگردد که از آنها بهره مطلوب ببرند. هدف این تحقیق تحلیل الگوی پراکندگی مدارس سطح آموزش عمومی و کیفیت دسترسی مفید به آنها در منطقه 20 شهرداری تهران بوده است. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر داده ها و اطلاعاتی بوده که ادارات آموزش و پرورش در اختیار قرار داده اند. در تحلیل الگوی توزیع فضایی از تکنیک های شاخص نزدیک ترین همسایگی، تحلیل خوشه ای چند فاصله ای و شاخص موران استفاده شده و تحلیل دسترسی ها به کمک تکنیک بافری در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از معیارهای دسترسی مفید وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان دادند که توزیع فضایی مدارس در سطوح مختلف اعم از ابتدایی، متوسطه دوره اول، متوسطه دوره دوم، و هنرستان ها و مراکز کاردانش، الگوی نامطلوب خوشه ای داشته و توزیع مدارس آموزش عمومی (ابتدایی و متوسطه دوره اول) بیشتر از مدارس تخصصی (متوسطه دوره دوم، هنرستان ها و مراکز کاردانش) از الگوی خوشهای تبعیت کرده است. 9/29 درصد از مساحت منطقه تحت دسترس مفید مدارس ابتدایی پسرانه قرار نداشته و حوزه خارج از دسترس مفید مدارس ابتدایی دخترانه، متوسطه پسرانه دوره اول و متوسطه دخترانه دوره اول نیز به ترتیب 6/27، 7/13و 3/7 درصد بوده است. در حالی که برخی قسمتها در خارج از حوزه دسترس مدارس قرار داشته اند، در قسمت های قابل توجهی نیز حوزه های دسترس حتی تا 5 حوزه برای مدارس سطح ابتدایی و 7 حوزه برای مدارس متوسطه دوره اول با یکدیگر همپوش بوده اند. این موضوع نیز بیانگر توزیع فضایی نامتوازن مدارس در منطقه است.
امین کوشکی، مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از برنامه توسعه همکاریهای مناطق مرزی (CBC) به بررسی عوامل و محرکهای موثر بر پایداری اتحاد در مناطق مرزی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه و مصاحبه بود. جامعه آماری کارشناسان مختلف در زمینه های تحصیلی علوم سیاسی، جغرافیا، اقتصاد، جامعه شناسی، کارشناسان نیروی انتظامی، استانداری و فرمانداری در استان سیستان و بلوچستان را شامل میشد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 70 کارشناس انتخاب گردید. برای تجزیهوتحلیل داده ها، از آزمون های توصیفی و مدل رگرسیون لجستیک باینری (روش LM- نیوتن- مارکارد- رافسون) استفاده گردید. نتایج نشان داد که در زمینه برنامه ریزی برای پایداری اتحاد در استان سیستان و بلوچستان به جز قرارداد تعیین حقابه رودخانه هیرمند در منطقه سیستان که با کشور افغانستان در چند دوره زمانی منعقد شد؛ طرح یا برنامه ای تصویب و اجرا نشد و از بین پنج عامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی- مذهبی، نهادی- ساختاری و سیاسی امنیتی، سه عامل اقتصادی (0/478)، سیاسی- امنیتی (0/473) و فرهنگی- مذهبی (0/363) بیشترین اثر را بر پایداری اتحاد مناطق مرزی در منطقه مورد مطالعه داشته اند. از نتایج این پژوهش برای توسعه همکاریهای مناطق مرزی و پایداری انسجام در مناطق مرزی مختلف ایران می توان استفاده نمود.
بهناز امین نیری، یعقوب پیوسته گر،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
با افزایش جمعیت در شهرهای ایران و بهخصوص شهرهای بزرگ حجم تقاضا برای خدمات و کالاهای عمومی نیز افزایش یافت. ولی به علت ساختار اقتصادی-سیاسی خاص کشور همواره سرعت پاسخگویی به نیازها از سرعت رشد نیازها کمتر بوده است. در این میان کاربریهای پر تقاضا مانند کاربریهای آموزشی به دلایل زیادی مانند عدم هماهنگی نهادهای اجرایی شهرها، مشکلات مالی بخش آموزشوپرورش و عدم آشنایی مسئولین با موازین علمی مکانیابی مدارس در پاسخگویی به نیازهای جمعیت دانشآموزی با مشکلات زیادی مواجه بودهاند. این مسئله در مناطق شهری بزرگ مثل تهران به دلایل متنوعی مانند تراکم بالای جمعیت و کمبود زمین و... با شدت بیشتری مطرح میشود. دسترسی سریع، بهموقع و مناسب به مراکز آموزشی در هر جامعه، بهخصوص در جوامع شهری بسیار مهم و ضروری هست و توزیع عادلانه این مراکز در سطح شهر منجر به استقرار عدالت فضایی میشود و عدالت اجتماعی که از اهداف توسعه پایدار شهری است محقق خواهد شد. هدف از این پژوهش ارزیابی مکانیابی مراکز آموزشی مدارس ابتدایی در ناحیه در راستای تحقق عدالت فضایی هست نوع تحقیق بر اساس هدف در این پژوهش، کاربردی و روش تحقیق در آن توصیفی-تحلیلی است. شیوه گردآوری دادهها نیز اسنادی- پیمایشی است. جهت وزن دهی معیارها از نظر متخصصین در قالب مدل ANP استفاده شده است و با استفاده از قابلیتها و امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی از جمله : ترکیب نقشه، محاسبهگر رستری، تحلیل شبکه انجامگرفته است. درنهایت بعد از اجرای مدلVIKOR زمینهای اولویتدار برای ایجاد مدارس ابتدایی شناسایی شدند، تحلیل خروجی نهایی بهدستآمده از این روش علاوه بر اینکه میزان سازگاری و ناسازگاری مدارس ابتدایی موجود در شهر را مشخص میکند، مکانهای بهینه اولویتدار برای ایجاد مدارس ابتدایی جدید نیز شناسایی شدند.
امین شهسوار، موسی کمانرودی، طاهر پریزادی، مه لقا ابوالقاسم پور،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
محلههای شهری نقش اساسی در حیات و زوال شهرها به عهده دارند. دگرگونی رابطه توده و فضا و تغییر در تراکمهای جمعیتی و ساختمانی در اثر تغییر در شیوههای زندگی، افزایش جمعیت شهرنشین و ... سبب دگرگونی اساسی در ساختار فضایی محلهها و در نهایت میزان ارتباطات و تعاملات اجتماعی در سطح محلی گردیده است. این تغییرات اجتنابناپذیر در محله و شهر، سبب بروز مشکلات اساسی گردیده است که با توجه به ارتباط میان ساختار فضایی و اجتماعی محلههای شهری، لازم است با دخالت و تغییر در هریک از زمینهها، بهبود وضعیت در بعد دیگر ایجاد گردد. در تحقیق حاضر، برنامه و راهبرد توسعه فضایی محلهمحور در محله فردوسی مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی؛ از نظر ماهیت و روش، تجویزی؛ به لحاظ نوع داده، کمی و کیفی؛ و از لحاظ زمان، مقطعی است. در این تحقیق، با استفاده از تکنیک آیدا و برمبنای راهبردها و عرصههای سیاستگذاری و در راستای توانمندسازی محله فردوسی به ارایه پروژه راهبردی اقدام شده است.
داریوش مرادیچادگانی، مسعود قاسمی، نیلوفر راستقلم،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
شهر-منطقه اصفهان، مجموعهای از شهرها و کانونهای جمعیتی است که زمینههای مشترکی (چون ارتباطات، زیرساختها، جمعیت و اقلیم) در سطح جغرافیایی شهر اصفهان و محیط پیرامون آن دارند و وابستگیهای اجتماعی، اقتصادی، کارکردی و فضایی آنها به گونهای است که یک واحد جغرافیایی قابل تمایز فراشهری و زیر منطقهای در سطح سرزمین را شکل میدهند و کانون اصلی تمرکز سکونتگاهی آن شهر اصفهان است. این ویژگی های مشترک سبب میشود که بتوان زمینههای مکمل با هدفگذاری واحد را برای آنها متصور شد. در این میان شهرداریها به عنوان کنشگر اصلی مدیریت شهری، نقش عمدهای در برقراری ارتباط بین شهرها و مدیریت این روابط دارند، به گونه ای که این مسائل میتواند به عنوان زبان مشترک میان کنشگران شهر-منطقه به ایفای نقش بپردازد. این پژوهش به لحاظ نوع آن توصیفی-تحلیلی و با توجه به هدف اصلی آن که تحلیل مشکلات مکانمند و شناسایی کلیدیترین کنشگران در شهر-منطقه اصفهان (شامل اصفهان و ده شهر همجوار: ابریشم، بهارستان، خمینیشهر، خورزوق، درچه، دولتآباد، شاهینشهر، قهجاورستان، گز، و نجفآباد) است، - یک پژوهش کاربردی است. بدین منظور در گام نخست، شناخت مسائل و مشکلات مابین اصفهان و ده شهر همجوار با استفاده از مسیرهای دوگانه بازبینی متون اسناد و برنامههای شهری و انجام مصاحبه با مدیران و کارشناسان شهری به تدوین بیانیه مشکلات انجامیده است. در گام دوم تحلیل مشکلات و مسائل شهرهای واقع در شهر-منطقه اصفهان، بر پایه برچسبهای ششگانه تعریف شده به ازای هر مشکل مقدار وزن (شدت مشکل) مشخص شده و به کمک روش تحلیل شبکههای اجتماعی، شبکۀ «کنشگران-مشکلات» ترسیم شده است. بر پایه یافتههای تحلیل از این شبکه، مشکلات «آلودگی زیست محیطی ناشی از تردد اتوبوسهای فرسوده در شهر-منطقه»، «بروز مشکلات زیست محیطی ناشی از نابودی ظرفیت اکولوژیکی غرب اصفهان» و «کمبود وسایل خدمات آتشنشانی در شهرهای همجوار شهر اصفهان» مهمترین مشکلات شهر-منطقه و کنشگران معاونت «شهرسازیومعماری»، « حملونقلوترافیک» و «خدماتشهری» کلیدیترین نقش را در حل مسائل شهر-منطقه اصفهان ایفا میکنند.
علی موحد، علی شماعی، مهناز بهمنی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
اوقات فراغت جزء جدایی ناپذیر زندگی روزمره در دنیای امروز است. امروزه اوقات فراغت عرصه اجتماعی نوینی است که شناخت عوامل و بررسی میزان نقش و تأثیر آن بر اوقات فراغت فعال و غیر فعال نقش به سزایی درمدیریت شهری دارد. از این رو در تحقیق حاضر با استفاده از روش اکتشافی در پی شناخت عوامل مؤثر بر اوقات فراغت در منطقه 22 شهر تهران است. این تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ زمانی مقطعی است. روش گرداوری دادهها بصورت پیمایشی و ابزار آن پرسش نامه است. این تحقیق با بکارگیری روشهای آماری استنباطی سعی نمود که ضمن تجزیه و تحلیل نوع روابط میان متغیرهای مستقل تحقیق (عملکردی، امنیت، زیبایی شناختی، حمل و نقل، اقتصادی، زیست محیطی و امکانات زیر ساختی) و متغیر وابسته (اوقات فراغت فعال و غیر فعال)، به شناخت بیشترین تأثیر و کمترین تأثیر متغیرها نائل شود. نتایج تحقیق نشان داد میزان تأثیر و همبستگی عوامل در نوع اوقات فراغت (فعال و غیر فعال) متفاوت است. به عبارت دیگر اوقات فراغت داخلی یا غیر فعال کمتر تحت تأثیر محیط خارجی و شرایط زمینهای قرار دارد. اما در طرف دیگر اوقات فراغت فعال یا خارجی در منطقه 22 تهران به شدت تحت تأثیر شرایط زمینهای و محیط بیرونی است. مؤلفههای زیبا شناختی و امکانات زیرساختی بیشترین رابطه را با اوقات فراغت فعال و مؤلفههای اقتصادی و عملکردی و اقتصادی کمترین تأثیر را دارند. در اوقات فراغت غیر فعال. بیشتر ضریب تأثیر مربوط به مؤلفه امکانات زیرساختی و کمترین آن مربوط به مؤلفه اقتصادی است.
حسن محمودزاده، مهدی هریسچیان،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
بروز سوانح غیرمترقبه یک موضوع جهانی است که عدم آمادگی و تاب آوری در این زمینه میتواند منجر به خسارات فراوانی شود. لذا تاب آوری راهی مهم برای تقویت جوامع شهری با استفاده از ظرفیت آنهاست. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی تفاوت در میزان برخورداری از شاخصهای تاب آوری در سطح سه ناحیه منطقه یک کلانشهر تبریز است. این پژوهش از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. دادههای مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانهای و بررسی میدانی در سطح خانوار گردآوری شدهاست. جامعه آماری خانوارهای ساکن منطقه یک کلانشهر تبریز است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳82 خانوار برآورد شدهاست. پس از گردآوری دادهها، تحلیل تفاوت در میزان برخورداری از تاب آوری با آزمونهای تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاست. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین نواحی به لحاظ برخورداری از شاخصهای تاب آوری تفاوت وجود دارد. به طوری که کمترین میزان تاب آوری با میانگین 46/173، به خانوارهای ناحیه یک و بیشترین آن با میانگین 61/252، به ناحیه سه منطقه یک کلانشهر تبریز اختصاص دارد. از طرفی نتایج حاصل از مقایسههای دو به دو نواحی نیز نشان میدهد که میانگین تاب آوری ناحیه یک در مقایسه با نواحی دو و سه به ترتیب 931/34 و 157/79 برابر کمتر میباشد و تاب آوری ناحیه دو در مقایسه با ناحیه سه، 226/44 برابر کمتر میباشد اما میزان تاب آوری ناحیه سه در مقایسه با دو ناحیه دیگر به ترتیب 157/79، 226/44 برابر بیشتر میباشد. در ادامه پژوهش پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت تاب آوری محدوده مطالعاتی ارائه شده است.
ماندانا حبیبی، دکتر حسین مجتبی زاده،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
مرور تاریخ دوره اسلامی بیانگر این امر است که مفاهیم، ارزشها و مبانی اسلامی همواره از اصول شکلگیری شهرهای اسلامی بوده است. تجلیگاه برجسته این مفاهیم در شهرهای قرون اولیه اسلام به ظهور رسیده است. این امر سبب شد که شهر اسلامی به عنوان فضایی برای رشد و نمو دیگر مفاهیم و اصول پایهای اسلامی گردد. با این وجود با پدید آمدن تفکر مدرن و ظهور جنبشهای متعدد، شاهد آن هستیم که بسیاری از این مفاهیم با آسیبهای قابلتوجهی روبرو شدهاند. منطقه 20 شهر تهران، با توجه به سابقه تاریخی، ارزشها و عناصر موجود در خود نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف واکاوی سازوکار چگونگی اثرگذاری هریک از عناصر شهر اسلامی بر درک ساکنان این منطقه تاریخی از شهر تهران پرداخته است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا مدل مفهومی پژوهش با استفاده از ادبیات موضوع و همچنین بستر تحقیق شکل گرفت که در آن سه بعد اصلی کالبدی، اجتماعی و ارزشی را برای شهرسازی اسلامی در نظر گرفته است. سپس در مرحله بعدی، با استفاده از پیمایش پرسشنامهای و تحلیل آن به روش مدلسازی معادلات ساختاری، چگونگی و تاثیر هریک از این عوامل با توجه به شاخصهای آنان به عنوان یافته تحقیق تبیین شد. نتایج ناشی از تحلیل یافتهها بیانگر این امر هستند که عوامل "ارزشی" بیشترین اثر را درک درک افراد از شهر اسلامی دارند، این درحالیست که عوامل "اجتماعی و مدنی" و "کالبدی" هرکدام در درجات بعدی اثرگذاری قرار دارند.
جمال الدین هنرور،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
امروزه فرآیند توسعه و ساخت فضاهای آموزشی بیشازپیش به ابعاد کالبدی تمایل یافته و در مقابل انسان و ویژگیهای او رنگباختهاند.نتیجه این امر گسستگی رابطه دانش آموزان با مدارس بهصورت خاص و محیط آموزشی بهصورت عام است.بدین ترتیب محصلین خود را هرچه کمتر جزئی از دبیرستان برشمرده و تعلقی به آن احساس نمیکنند،هدف این پژوهش تبیین عوامل موثر برسطوح معنایی حاکم بر فضای محیط آموزشی است که میتواند بر ایجاد حس تعلق به مکان دانش آموزان مؤثر باشد.روش تحقیق بهصورت توصیفی و تحلیلی و پیمایشی با استفاده از نرمافزار spss و Lisrel8.80 انجامشده و حجم نمونه آن دانش آموزان دبیرستانهای منطقه1تهران 384 نمونه میباشد.این پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی درصدد تعیین این مسئله است که آیا تعداد عاملها و بارهای متغیرها که روی این عاملها اندازهگیری شده است،با آنچه در تئوری مشخصشده هماهنگ است یا خیر.با توجه به نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی،ضرایب استانداردشده درسطح قابلقبول و نسبتاً بزرگی هستند.از طریق مدل ساختاری sem نیز این نتیجه برآورد شد که بیشترین ارتباط و پیوستگی بین مؤلفه ذهنی با میزان بار عاملی 0.76 و در رتبه دوم مؤلفه فیزیکی با میزان بار عاملی 0.63 و درآخر مؤلفه آموزشی با ضریب استاندارد 0.58 با ایجاد و ارتقا حس تعلق به مکان در دبیرستانها، برقرار است.در پایان مدل مفهومی تحقیق با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری ترسیم شد واز طریق رگرسیون این نتیجه حاصل شد که مؤلفههای ذهنی، فیزیکی و آموزشی؛ 43 درصد از واریانس ایجاد حس تعلق به مکان در دبیرستانهای منطقه1تهران را پیش بینی می کنند.
مینا افتخارنیا، کرامت الله زیاری، مجید نادری،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
امروزه مفهوم رقابت به گونه ای در جهان گسترش یافته که تمام کشورها و دولتها در سطوح ملی و منطقهای یا محلی در جستوجوی راهی برای گسترش و اصلاح شرایط اقتصادی به نفع سرمایهگذاریهایی هستند تا رقابتپذیری را تحریک کنند. بررسی راهبردهای توسعه مناطق از طریق رقابتپذیری بیشتر در حوزه روابط سرمایهداری تعریف می شود و کمتر نشانی از مفهوم توسعه پایدار دارد. از سوی دیگر با توجه به ارتباط پیچیده بین سیستمهای محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی، با ورود مفهوم رقابتپذیری در فرایند توسعه، بدون توجه به سایر زیرسیستمهای یادشده، زمینه افزایش آسیبهای محیطی و اجتماعی در سیستمهای شهری و منطقهای به وجود آمده و پیامدهایی را مانند توسعه ناموزون، افزایش تفاوتها و نابرابریهای اجتماعی و آلودگیهای زیستمحیطی، افزایش مصرف انرژی، ترافیک و سایر مسائل اجتماعی و فرهنگی و محیطی را به همراه داشته است؛ به نحوی که هم اکنون بسیاری از کلانشهرهای دنیا و حتی ایران با این مسائل درگیر هستند.
در این پژوهش با توجه به ماهیت پژوهش از روشهای کتابخانه ای به منظور بررسی ادبیات نظری مرتبط با پژوهش و برای شناسایی نماگرهای مرتبط با تحلیل فضایی از روش های تحلیل محتوا استفاده شده است. در این راستا، ابتدا فعالیتهای دارای برتری رقابتی در ناحیه اراک با استفاده از روش شاخصسازی مورد تحلیل فضایی قرار گرفته و جایگاه شهرها و شهرستانها بر اساس قابلیت رقابت در فعالیتهای دارای برتری رقابتی مشخص شده است. سپس با توجه به چشمانداز ترسیمشده برای ناحیه اراک، راهبردها، سیاستها و احکام فضایی پیشنهادی جهت کاربست در منطقه تدوین شدهاند.
طهمورث بهروزی نیا،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
با توجه به ضرورت مطالعه شبکه شهری و نقش و نظام سلسله مراتبی به منظور یافتن راه حلهایی برای جلوگیری از تمرکز بی حد و مرز جمعیت در شهرهای بزرگ و رفع مشکلات ناشی از آن، مقاله حاضر، سعی نموده است تا با بهره گیری از مدل درجه عضویت (GoM) و روش تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA) و همچنین استفاده از شاخصهای رایج در این زمینه به بررسی تغییرات سلسله مراتب شهری منطقه خراسان طی سال های 1335 تا 1395، بپردازد. نتایج این پژوهش براساس مدل درجه عضویت (GoM) و روش تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA) نشان میدهد که نظام شهری منطقه خراسان، به تبع از شرایط حاکم بر نظام شهری کشور، دچار گسستگی شده است، بر اساس روش تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA) از سال 1365 تا 1385، شبکه شهری منطقه خراسان به سمت تعادل پیش رفته است. متاسفانه طی دهه 1385- 1395 به سمت عدم تعادل حرکت نموده است. لازم به ذکر است حین انجام پژوهش، مشخص گردید که نتایج برآمده از مدلها و شاخصهای رایج در این زمینه، با یکدیگر هماهنگ نبوده است. لذا با توجه به نتایج متفاوت و غیر همسو، برای نتیجه گیری نهایی ، از "مدل درجه عضویت (GoM)" و روش "تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA)" استفاده شده است. این مدلها با رفع نتایج متفاوت و غیر همسوی شاخصهای قبلی به نتایج واقعیتری دست یافتند. نتایج بدست آمده از این دو مدل نشان داده است که بهرهگیری از روش آنها تا حدودی توانسته است در نتایج ناهمگن شاخصهای قبلی تعدیل و همگنی بوجود آورد.
nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
سمیه حمصیان اتفاق، حسین کلانتری خلیل آباد، محمد میره ای،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
در سالهای اخیر، کمتوجهی به پتانسیلهای گردشگری پهنه های اکولوژیک شهری و سوءمدیریت در حفظ آنها باعث از بین رفتن باغها و اراضی کشاورزی و عدماستفاده بهینه از جاذبههای این پهنه ها گردیده است؛ بنابراین هدف از این تحقیق ارائه مدلی برای مدیریت بهینه اکوتوریسم در منطقه 9 شهرداری اصفهان است که قابلیت تعمیم برای کلیه پهنه های اکولوژیک مشابه را داشته باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع کیفی می باشد .به این منظور ابتدا به روش استار به بررسی وضع موجود شهرداری منطقه 9 اصفهان می پردازد .جامعه آماری تحقیق مدیران و مسئولین شهرداری اصفهان بوده و سپس با کمک مطالعات کتابخانه ای و میدانی و پیاده سازی روش گرندد تئوری، 3 بعد، 10 مقوله و 35 زیر مقوله از این داده های آماری، استخراج شده است. مدل پیشنهادی با ترسیم دیاگرام ساده سازی شده روش استار و گرندد تئوری و تلفیق دو روش، تدوین گردیده است .این مدل پس از ارائه راهبردهای مدیریتی با بررسی وضع موجود و اقدامات انجام شده در ابعاد مدیریت ( قانونگذاری، برنامه ریزی، کنترل و نظارت و مدیریت منابع )، در نظر گیری تمامی مقوله های اکوتوریسم (اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، فرهنگی) و توجه به بافت اکولوژیک (حفاظت و توسعه و بهسازی )، طراحی شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که مدیریت صحیح اکوتوریسم راهکاری اساسی جهت حفظ و توسعه پهنه های اکولوژیک شهری است. تصویب قوانین مرتبط و هماهنگ نمودن سازمان های مختلف در اجرایی نمودن آنها، برنامه ریزی در زمینه اجرا شدن طرح ها و ارائه طرح های مردم محور ، نظارت مقتدرانه و تخصیص صحیح منابع از راهبردهای کلیدی بهبود وضعیت اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و فرهنگی و در نهایت حفظ و توسعه بافت طبیعی فعلی است.
احمد اسدی، رقیه کلاته میمری،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
توزیع مناسب کاربریها و خدمات در شهرها تاثیر بسزایی در اجرای عدالت اجتماعی و رضایت شهروندان دارد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. دادههای مورد نیاز پژوهش به دو روش اسنادی و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده؛ با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه جامعه آماری معادل383 نفر برآورد شد و اطلاعات بدست آمده با استفاده از تحلیلهای مکانی نرمافزار ArcGIS و Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. به منظور تحلیل توزیع خدمات شهری از شاخص دسترسی به خدمات شهری استفاده شده است که از طرحهای کاربری اراضی شهر مشهد و اطلاعات شهرداری بدست آمده است و از مدل تحلیل شبکه (ANP) و آزمونهای آمار فضایی بدست آمد. همچنین به جهت بررسی میزان رضایت شهروندان از توزیع خدمات شهری از طریق پرسشنامه و با استفاده از آزمون T تک نمونه ای در نرمافزار Spss بدست آمده است. همچنین به جهت رتبهبندی محلات منطقه 11 مشهد به لحاظ برخورداری از عدالت اجتماعی از روش تحلیل خاکستری (GRA) استفاده شده است. شاخص نهایی توزیع خدمات شهری حاکی از توزیع مطلوب خدمات شهری در محلات دانشجو، شریف، تربیت، فرهنگ و بخشهایی از آزادشهر و فارغ التحصیلان می باشد. و محلات زیباشهر، شهیدرضوی و بخشهایی از فارغالتحصیلان و آزادشهر به لحاظ توزیع خدمات شهری از وضعیت نامطلوبی برخوردار میباشند. همچنین بر اساس آزمون خودهمبستگی فضایی، الگوی شاخصها در محدوده مورد مطالعه دارای خود همبستگی فضایی و داری الگوی خوشهای میباشد. تحلیل الگوی توزیع خدمات شهری در منطقه 11 شهر مشهد با استفاده از آماره عمومی جی نشان میدهد که توزیع خدمات شهری در محدوده مورد مطالعه از الگوی خوشهای با تمرکز بالا برخوردار است. بر اساس اصل تجزیه و تحلیل رابطه خاکستری محلات دانشجو، آزادشهر، فرهنگ و شریف دارای سطوح بالای برخورداری از عدالت اجتماعی میباشند و سایر محلات به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. در ادامه نتیجه آزمون tمشخص میکند که محلات دانشجو، شریف، فرهنگ، تربیت و آزادشهر به ترتیب بیشترین رضایت را از توزیع خدمات شهری داشته و محله زیباشهر کمترین رضایت را از توزیع خدمات شهری دارد. نتایج تمامی مدلهای استفاده شده در مقاله دارای همخوانی و مطابقت بالایی میباشند.
لیلا قاسمی، فروه رحمانی، طاهره بیات،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
امروزه، شهرداری نهادی است که تأثیر عمدهای بر کیفیت زندگی شهروندان دارد. از اینرو رضایتمندی شهروندان یکی از مهمترین معیارهای سنجش عملکرد شهرداری است. احساس رضایت از محیط شهر و خدمات شهرداری موجب ایجاد حس مشارکت در اداره امور شهر و در نتیجه افزایش کیفیت خدمات شهری خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی میزان رضایتمندی شهروندان شهرداری تهران از عملکرد و میزان اهمیت خدماتی را که شهرداریها ارایه میدهند تهیه شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانهای، اسنادی و نیز میدانی (پرسشنامهای) بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنان منطقه 6 شهرداری تهران برابر با 237292 نفر تشکیل میدادند حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده و به منظور بالا بردن ضریب اطمینان حجم نمونه 420 نفر در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده شده است. روشهای آماری مورد استفاده در این تحقیق روشهای آماری همبستگی کندال، کروسکال والیس و آزمون t-test است. نتایج یافتهها حاکی از آن است که میزان رضایت شهروندان از کیفیت خدمات، و نحوه اطلاع رسانی شهرداری پایینتر از حد بوده، اما از نحوه برخورد مسئولین، کارمندان و کارکنان، میزان رضایت در حد متوسط میباشد. بین وظایف عمرانی- فنی، خدماتی و اجتماعی- فرهنگی شهرداریها از دیدگاه شهروندان منطقه مورد مطالعه از نظر میزان اهمیت اختلاف معناداری وجود دارد به گونهای که وظایف خدماتی شهرداری دارای بیشترین اهمیت میباشد.
حامد بهزادی پور، زهره داودپور، حسین ذبیحی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
ساختمان های بلند مرتبه به واسطه تشخیص پذیر بودن در زمینه خود، نقش موثری بر ادراک و شکل گیری تصویر ذهنی شهروندان از شهر دارد. پژوهش حاضر به بررسی ادراک محیطی شهروندان در ابعاد تفسیری، احساسی، شناختی و ارزشگذاری در میان ساختمان های بلند مرتبه منطقه 22 شهر تهران می پردازد و تاکید آن بر وجوه فرمی، عملکردی و معنایی این ساختمان ها بر ادراک شهروندان است. سامانه جستجو مد نظر این پژوهش تفسیری- ساختارگرا و از روش تحلیل محتوای متن در بخش نظری و روش پیمایشی مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری شامل100 نفر از میان ساکنین و غیرساکنین منطقه به روش تصادفی انتخاب و پرسشنامه ای شامل سوالات باز و بسته بر اساس طیف لیکرت بین آنها توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار SPSS بوده و از آزمون های همبستگی پیرسون و آزمون تی تک نمونه ای جهت ارزیابی رابطه بین مولفه های کالبدی و معنایی در ادراک ساختمان های بلند مرتبه و تعیین میزان اهمیت آنها استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که «نقش زیبایی فرم و شکل ساختمان های بلند مرتبه» و « میزان همخوانی ارتفاع با محیط پیرامون» در اولویت های اول و دوم تاثیرگذاری بر میزان ادراک محیطی در میان مولفه های کالبدی و «نقش خوانایی و مسیریابی» به عنوان عاملی موثر در میان مولفه های معنایی در ادراک ساختمان های بلند مرتبه بوده است که بیشتر بر اساس ادراک احساسی و شناختی بوده و ابعاد تفسیری و ارزشگذاری ادراک کمتر مورد اشاره شهروندان قرار دارد.
بدیل سنچولی، مریم کریمیان بستانی، معصومه حافظ رضازاده،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
از آنجایی که ایجاد و توسعه شهرهای جدید به عنوان یکی از سیاستهای مطرح در آمایش سرزمین در دهههای اخیر مطرح بوده است، برنامهریزی و طراحی شهر جدید در راستایی توسعه منطقهای سواحل مکران ضروری میباشد. لذا در این راستا هدف پژوهش حاضر، تحلیل آمایشی رویکردهای برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس در راستایی توسعه منطقهای سواحل مکران، میباشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی، و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی میباشد. مطالعات نظری با استفاده روش اسنادی، و دادهها و اطلاعات پژوهش با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان، مدیران، اساتید دانشگاه و افراد صاحب نظر میباشد. که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 183 کارشناس به عنوان حجم نمونه تعیین شد. برای تحلیل متغیرها و رویکردهای مورد نظر تحقیق ، ابتدا با استفاده از روش مصاحبه و بحثهای تعاملی با کارشناسان و متخصصان به عنوان نمونه آماری تحقیق، هر یک از رویکردهای برنامهریزی شهرهای جدید مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمونهای توصیفی، آزمون همبستگی اسپیرمن و مدل تحلیل سلسه مراتبی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که خروج منطقه از محرومیت و آسیب پذیری، ایجاد قطب علمی و آموزشی در منطقه، و طراحی شهری نوین و هوشمند برای ایجاد شهر پایدار مهمترین رویکردهای تبیین کننده برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس بودهاند. همچنین بین رویکردهای برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس و توسعه منطقهای سواحل مکران ارتباط معنادار و مثبتی وجود داشته و در این بین متغیر سرمایهگذاری در سواحل مکران بالاترین ارتباط را با توسعه منطقهای در منطقه مورد مطالعه را داشته است.
حسین خراشادی زاده، محمد سلیمانی مهرنجانی، سیمین تولایی، رضا خیرالدین، قهرمان عبدلی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
بر پایه انگاره ها و پیش فرض های گفتمان «نومنطقهگرایی شهری» میان «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» نظام شهری یک منطقه کلانشهری، رابطه تنگاتنگی وجود دارد و حل مسائل موجود در یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست؛ زیرا آنها میتوانند هم در جهت تقویت و حمایت مثبت یکدیگر عمل نمایند و یا در جهت تضعیف و تبدیل به مانعی در برابر یکدیگر باشند؛ بنابراین آنچه تحت عنوان مسئله دست یابی به تعادل و یکپارچگی در ساختار فضایی و نظام عملکردی یک منطقه کلانشهری مطرح است، بدون شناخت ماهیت و روابط بین این دو امکانپذیر نیست.بررسی های تحقیق نشان می دهد، «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» منطقه کلانشهری تهران در طی دهه های اخیر نتوانسته است در جهت حمایت از یکدیگر و کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه حرکت کند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده در چارچوب این تحقیق می توان گفت؛ «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضایی» منطقه کلانشهری در طی دهه های مورد مطالعه(1345-1390) نه تنها با کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه همراه نبوده بلکه به سمت تضعیف تعادل فضایی نیز پیش رفته است.هرچند این تضعیف تعادل فضایی با شتاب کاهنده در حال حرکت است.از جمله دلالت های راهبردی چنین نتیجه ای این است که مسئله آینده منطقه کلانشهری تهران بیشتر معطوف به کانون های جمعیتی پیرامونی و ارتقاء سطح عملکردی خود شهر تهران به منظور پذیرش وظایف و نقش های فراملی و ایجاد فرصت ها و امکان های جایگزین برای نقش ها و وظایفی است که در آینده به پیرامون خود واگذار می کند. درست همان گونه که در طی سال های گذشته به تدریج بخش صنعت را به پیرامون خود واگذار و به جای آن بر خدمات تمرکز داشته است، در آینده نیز به نظر می رسد نیازمند واگذاری بخش خدمات به حوزه پیرامونی و در مقابل پذیرش بخش چهارم اقتصاد(اقتصاد اطلاعاتی و ارتباطی و فرهنگی) خواهد بود.