63 نتیجه برای منطقه
ابوالفضل معرفی، آرش صدری، هادی غلامی نورآباد، بهزاد سعیدی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
راهبرد توسعه خوشه ای
[1]، از جمله الگوهای موفق سازماندهی واحدهای کسب و کار کوچک و متوسط
[2] است که بیش از سه دهه در کشورهای مختلف، بیشترین موفقیت را در توسعه منطقه ای به همراه آورده است. این راهبرد در جهت تقویت توان رقابتی و ابزاری جهت ارتقاء رقابت پذیری در دهه 1990 توسط توسط مایکل پورتر مطرح گردید. محققان توسعه سرزمینی معتقدند شکل گیری خوشه های گردشگری، استعداد رقابت پذیری را ارتقا بخشیده و در بهبود مزیت های رقابتی و توسعه منطقه ای موثر است. از این رو دست یابی به مزایای رقابتی، خوشه های گردشگری را به یک نقطه کانونی توجه علمی و سیاست گذاری تبدیل کرده است. با این توضیحات هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل نقش خوشه های گردشگری بر توسعه رقابت پذیری منطقه ای و با این فرضیه که به نظر می رسد هر چه شدت روابط در خوشه های گردشگری بالاتر رود، رقابت پذیری منطقه ای هم افزایش می یابد، می باشد. روش تحقیق، از نوع توصیفی-تحلیلی است و از پرسش نامه جهت جمع آوری داده ها استفاده گردیده است که پس از تایید روایی و پایایی، داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار های
spss و
lisrel مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق ارتباط بین افزایش شدت روابط در خوشه های گردشگری با افزایش رقابت پذیری منطقه ای تایید می نماید. همچنین عوامل موثر بر توسعه و تحریک رقابت پذیری منطقه ای را به ترتیب درجه تأثیر در قالب 4 عامل:1) روابط اجتماعی؛ 2) روابط مکانی جغرافیایی؛3) روابط اقتصادی و 4) روابط نهادی- سازمانی معرفی می کند.
غلامرضا جلیز، کریم حسین زاده دلیر، حسین نظم فر،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
توسعه میان افزا فرایند توسعه و باز استفاده قطعات یا بخشهای خالی یا بلااستفاده در میان نواحی موجود شهری که قبلاً توسعهیافته است. توسعه میان افزا که شاید بتوان آن را سادهترین تعبیر از توسعه درونزا دانست، با تأکید بر زمینهای خالی و رها شده درونشهری، سعی دارد توسعه را بر روی این اراضی بارگذاری نماید. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی در توسعه میان افزا با تأکید بر منطقه 8 شهرداری تبریز و بهرهگیری از روشهای آماری- فضایی به این موضوع پرداخته است. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی میباشد. روششناسی این تحقیق مبتنی بر رویکردهای کمی- فضایی است. روش تحقیق به کار گرفتهشده در این تحقیق توصیفی – تحلیلی با استفاده از روشهای اسنادی- کتابخانهای است. در بخش تحلیلی با در نظر گرفتن شاخصها و ملاحظات توسعه میانافزا در قالب 15 شاخص هدف، بهصورت موردی به بررسی و امکانسنجی توسعه میان افزا در منطقه8 شهرداری تبریز پرداختهشده است. بهمنظور بررسی و تحلیل نقش راهبردی توسعه میان افزا در بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری محور تاریخی- فرهنگی کلانشهر تبریز از نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل توابع همپوشانی (Overlay) از نوع همپوشانی وزندار (Weighted Overlay) و FAHP بهرهگیری شده است. نبود مدیریت و برنامهریزی دقیق برای احیاء و نوسازی این منطقه با تأکید بر استفاده از رویکرد توسعه میان افزا مهمترین آفت در ارتباط با موضوع بازآفرینی این بخش از شهر تبریز می باشد. نتایج پژوهش حاضر در قالب 3 اولویت توسعهای و همچنین محدودههای غیرمجاز توسعه، بهصورت نقشه مورداشاره قرارگرفته است.
المیرا عظیمی مهرورز، حسین مبری، مریم فرزادمنش،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
بروز انواع نابرابریها،فقر گسترده، سو تغذیه و... نمونههایی از آثار سو رشد شهرنشینی بود. به همین دلیل توجه بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران به مفهوم کیفیت زندگی معطوف شد تا از این طریق تلاش هایی در راستای ارتقای شرایط زندگی و بهبود بخشیدن به بعد کیفی زندگی بشر صورت گیرد. بسیاری از مطالعات نشان میدهد، رضایت مندی از ابعاد و ویژگیهای مختلف محله، بر کیفیت زندگی ساکنان تاثیرگذار است. با توجه به این که رضایتمندی از زندگی، یعنی رضایتمندی همه جانبه از تمامی بخش های زندگی، چنانچه این نوع از رضایتمندی در میان ساکنین شکل نگیرد، معضلات جدی تری نظیر مهاجرت های درون شهری، تضاد های شدید طبقاتی و مسأله بالاشهر و پایین شهری صورت می پذیرد. بنابراین شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی سکونتی در هر محله که مطابق با خواسته های ساکنین آن محله نیز باشد، یکی از اصلی ترین اهداف برنامه ریزان شهری به منظور افزایش رضایتمندی سکونتی است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تعلق مکانی و کیفیت محیطی در ارتقا رضایتمندی شهروندان از محلات به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی،حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 315 نفر برآورد گردید. به منظور آزمون فرضیات مطرح شده در این پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است حس تعلق مکانی و کیفیت محیط بر میزان رضایتمندی ساکنان از محله تاثیر معناداری دارد.
نازلی پاکرو، میرسعید موسوی،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
شهرها محل تجمع سرمایه های مادی و معنوی بشریت به شمار میرود که از اهمیت بالایی برخوردار است. این نوع از سکونتگاهها با جای دادن بیش از 50 درصد جمعیت جهان در خود، در سالهای اخیر اهمیتی بیش از پیش یافته و برای حفظ اصولی و مدیریت پایدار آن انواع برنامهریزیها مدنظر قرار گرفته است. یکی از این برنامهریزیها تابآورسازی شهرها بوده است. تابآورسازی در برابر تهدیدات و خطراتی احتمالی که درصورت بروز، آنرا تحت تأثیرات سوئی قرار میدهد. مفهوم تابآوری در ابعاد و سطوح مختلفی مورد طرح و بحث قرار گرفته است که در این پژوهش بر ابعاد کالبدی تابآوری در شهرها تأکید میشود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تابآوری منطقه 1 شهر تبریز در برابر زلزله میباشد که با استفاده از مدل Fuzzy AHP به تحلیل این امر پرداخته شده است. 8 معیار شامل؛ فاصله از مراکز امدادی، فاصله از مراکز آسیبزا، مصالح ابنیه، کیفیت ابنیه، عمربنا، فاصله از شبکه راهها، فاصله از فضاهای سبز و باز و فاصله از گسل پایه تحلیل قرار گرفته است. بعد از تهیه لایه مربوط به هر معیار، با استفاده از توابع فازی سازی، لایههای فازی استخراج شده است. با استفاده از عملگرهای SUM,AND,GUMMA لایههای نهایی تهیه شدند که با ارزیابی انجام گرفته از طریق ابزار Band Collection Statistics ، لایه گامای 9/0 به عنوان بهترین خروجی انتخاب گردید. نتایج نشاندهنده این است که در سناریوی گامای 9/0 در محدوده مورد مطالعه، حدود 26% از محدوده تابآوری خیلی کم و کمی دارند. در مقابل بیش از 22% تاب آوری متوسط و 51 درصد از محدوده، تابآوری زیاد و خیلی زیاد را دارا می باشد.
الهه ذوقی حسینی، داراب دیبا، حامد کامل نیا، مصطفی مختاباد،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
چکیده
حس ذاتی تعامل با منطقه نشانه حساسیت زیستمحیطی است که در قرن بیست و یکم بسیار حیاتی است. امروزه اجتنابناپذیر است که منطقهگرایی میبایست در گفتمان بزرگتری از معماری قرار داده شود و بحث و مناظره در مورد نقش کاربست معماری سبز منطقهای به عنوان یکی از عوامل هویت فرهنگی و حس مکان مورد ترویج قرار گیرد. پژوهش حاضر استدلال میکند که معماری منطقهگرا وارد مرحله جدیدی از روند تکاملی خود شده است که همانا منطقهگرایی پایدار میباشد. در این دیدگاه، مناطق را باید از لحاظ منابع منحصر به فرد و محدودیتهای خاص خود تعریف کرد. به جای اینکه تحت تأثیر جهانیشدن باشیم، مناطق باید در یک سیستم تعاملی جهانی و منطقهای از وابستگیهای متقابل پیچیده که فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی و مهمتر از همه اکولوژیک هستند، تبعیت کنند. لذا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر منطق استدلال استقرایی، از دادههای متنی و تجارب معماری ذکر شده در پژوهش، حرکت و با بیرون کشیدن مفاهیم مستتر در آن، به تدریج به سطوح انتزاعیتری از منطقهگرایی پایدار دست خواهیم یافت. مضاف بر آن با استفاده از جدیدترین آثار معماری منتخب توسط موسسات بینالمللی و جوایز و مسابقات، مصادیق مروری منطقهگرایی پایدار را بسط میدهیم. دستیابی به یک مدل یا چارچوب نظری که نظمهای نهفته و الگوهای تکرارشونده در معماری منطقهگرا و معماری پایدار را نشان دهد، میتواند پایانبخش تحقیق باشد.
فریبا اسفندیاری درآباد، مرتضی قراچورلو،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
با توجه به آثار و پیامدهای منفی برخاسته از پدیده فرسایش و رسوبدهی در حوضههای آبریز، تحقیق حاضر با هدف تخمین و تعیین تغییرات مکانی رسوبدهی در حوضه آبریز قرهسو واقع در استان اردبیل انجام شد. در این راستا استفاده از مقیاس زمانی ماهانه در جهت تهیه منحنیهای سنجه برآورد رسوب به عنوان اساس کار قرار گرفت. تهیه منحنیهای سنجه رسوب ماهانه بر اساس دادههای نمونه دبی جریان و دبی رسوب متناظر آن در 19 ایستگاه هیدرومتری واقع در سطح حوضه طی دوره آماری 14 ساله (سالهای آبی 1381- 1394) صورت گرفت. تمامی تحلیلهای اماری در محیط نرمافزار آماری SPSS انجام شد. همچنین نمایش تغییرات فضایی میزان رسوبدهی در سطح حوضه از طریق قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) میسر گردید. نتایج آزمون روابط رگرسیونی مابین دبی جریان و دبی رسوب حاکی از وجود روابط نزدیک و معنیداری در مقیاس زمانی ماهانه داشت. تعمیم منطقهای این روابط برای کل حوضه نشان داد که اختلاف فصلی مشهود بوده و بالاترین و پایینترین ضریب تعیین به ترتیب به ماههای اردیبهشت (برابر با 74/0) و مرداد (برابر با 55/0) تعلق یافت. همچنین وقوع بیشترین انتقال رسوب در فصل بهار و کمترین آن در فصل تابستان مشهود بوده و اشاره به نوع رژیم بارش- رواناب حاکم بر حوضه قرهسو داشت. به لحاظ مجموع سالانه رسوبدهی، ایستگاه یامچی با 3970 تن در سال، بالاترین و ایستگاه ننهکران با با 66 تن در سال، پایینترین میزان رسوبدهی را در بین 19 ایستگاه حوضه قرهسو به خود اختصاص داد. نظر به کلاس رسوبدهی بالای ایستگاههای واقع در زیرحوضههای بالیخلی و خیاو، توصیه گردید که توجه ویژهای به حفاظت و تقویت ارکان آب و خاک و تخفیف نیروهای پیشبرنده فرسایش و تولید رسوب در حوضههای مذکور گردد.
مهدی رازجویان، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
در شهر سرخرود گسترش جریانهای گردشگری با برنامهریزی نامناسب و ضعف زیرساختها و مدیریت گردشگری اثرات منفی زیادی از لحاظ زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی داشته است. هدف از پژوهش حاضر مدیریت یکپارچه منطقه ساحلی سرخرود با رویکرد توسعه گردشگری می باشد. تحقیق روش، توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری دادههای تحقیق در رابطه با مبانی نظری پژوهش، شناخت و تحلیل دادهها اسنادی و کتابخانهای و در رابطه با بررسی نمونه مورد مطالعه، مطالعات میدانی میباشد. جهت جمع آوری اطلاعات میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که میان نمونه تصادفی از متخصصان شهری به تعداد 20 نفر توزیع گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل دادههای پرسشنامه از نرم افزار Exoert Choice استفاده شده است. جهت وزندهی و رتبهبندی معیارها در وضع موجود شهر روش تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده گردیده است. همچنین برای بررسی رابطه میان گردشگری و مؤلفههای اقتصادی و محیطی، پرسشنامهای میان متخصصان و شهروندان سرخرود توزیع گردید و یافتههای حاصل از آن با استفاده از آزمون تاو کندال bو همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج یافتهها بیانگر آن است که از دیدگاه نیمی از مسئولین و کارشناسان دولتی، گسترش صنعت گردشگری از یک سو سبب رونق اقتصادی منطقه و از سوی دیگر سبب کاهش امنیت منطقه و آلودگی محیطزیست است. بنابراین در شرایط کنونی انگیزشی برای گسترش صنعت توریسم برای مدیران دولتی وجود ندارد؛ بدین صورت که برای جلوگیری از خلاءها و انجام فعالیتهای موازی، ارائه خدمات به گردشگران توسعه پایدار گردشگری نیازمند یکپارچگی مدیریت گردشگری و برنامهریزی مداوم در قالب سازمانیافته، مشارکتی و مردمی است.
شهلا قاسمی، رضا برنا، فریده اسدیان،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
در طول تاریخ بشریت انسان همیشه با تلاش و کوششهای خود برای رسیدن به آسایش و رفاه خود بارها همه سختیها را تحمل کرده تا اینکه راهی برای رسیدن به آسایش خود را فراهم کند. از دیدگاه اقلیم، بیشترین تأثیر را عناصر دما، بارش ، رطوبت وتابش خورشید و باد بر احساس آرامش یا عدم آرامش میتوانند داشته باشند که با توجه به شرایط اقلیمی در مناطق مختلف انتخاب نوع وتاثیر این عناصر بر افراد نیز متفاوت می باشد. هدف از این مطالعه بررسی و شناسایی منطقه آسایش اقلیم میباشد. برای این منظور دادههای دما، بارش و رطوبت برای استان خوزستان از پایگاه داده ای شبکه اسفزاری طی دوره آماری 1965 تا 2014 استخراج گردیده است.دراین رویه ابتدا براساس توزیع احتمال شرطی حالت های مختلف دما، بارش و رطوبت برای منطقه با عدم آسایش اقلیمی طرح شده است در این مطالعه به شناسایی مناطق آسایش اقلیمی استان خوزستان به کمک تحلیلهای چند متغیره (تحلیل خوشهای و تحلیل ممیزی) والگوی خودهمبستگی فضایی (شاخص فضایی هات اسپات و شاخص فضایی موران) با تاکید بر معماری پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که براساس تحلیل چند متغیره و تحلیلهای فضایی منطقه آسایش اقلیم بیشتر بخش های شمالی و شرقی استان خوزستان را در بر گرفته است با این وجود نواحی آسایش اقلیمی شناسایی شده به روش فضایی کمی محدودتر بوده است. همچنین نتایج حاصل از هر دو روش چند متغیره و تحلیل الگوی خودهمبستگی فضایی نشان داد که مساحت تحت پوشش آسایش اقلیم به سمت دوره های اخیر از روند کاهشی قابل توجهی برخوردار بوده است که این روند کاهش در تحلیل های خوشه ای ( از 60/23 درصد در دوره ی اول به 60/17 درصد در دوره ی پنجم )و ممیزی( از 97/26 درصد در دوره ی اول به 98/14 درصد دردوره ی پنجم )قابل توجه بوده است.
محمد دوست حسینی، وحید بیگدلی راد، مریم معینی فر،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
منطقه خلاق شهری باید توانایی حمایت از اقتصاد منطقه شهری ، حمل و نقل هوشمند ، بازآوری مدیریت و بهبود عملکرد زیست محیطی را داشته باشد و زمینه های تحقق سرمایه اجتماعی در جهت تحقق شاخص های سرمایه اجتماعی فراهم سازد. مقاله ی حاضر با هدف شناسایی عوامل تحقق ِ الگوی منطقه خلاق شهری از منظر سرمایه اجتماعی نمونه موردی : منطقه 11 تهران در دستور کار قرار گرفته است.روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و بعد از مراجعه به منابع کتابخانه ای به بررسی ایده ها ، دیدگاه ها و نظریات مرتبط و مفاهیم و دیدگاه ها و پیشینه ی تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نمونه آماری شامل جامعه ی دانشگاهی و متخصصان شهری شاغل در مراکز علمی: برای بررسی نظرات و دیدگاه های جامعه ی دانشگاهی و متخصصان شهری شاغل در مراکز علمی مصاحبه ی تخصصی و عمومی از ابزار پرسشنامه استفاده شد . در همین راستا جهت پاسخ به سئوال ها و دست یابی به اهداف تحقیق و تحلیل نتایج پرسشنامهها از نرمافزار SPSSو اکسل استفاده شد.نتایج تحقیق نشان می دهد شاخص های میزان شرکت در انتخابات ، میزان حضور در جلسات مربوط به امور منطقه و اهداف خلاقانه ، میزان اعتماد به نهادها در سطوح مختلف ،میزان اطلاع یابی درباره امورمحلی و ملی و استعداد یابی, میزان احساس تأثیرگذاری بر رویدادها بیشترین امتیاز را کسب کرده اند و مقادیرویژه هریک از عوامل شش گانه ،بالاتر از مقدار 1 بوده است و بررسی ها نشان می دهد که واریانس تجمعی تبیین شده توسط عوامل مربوطه در نمونه مطالعاتی در حدود 69.879 است که عوامل مربوطه گویای تبیین تدوین الگوی منطقه خلاق شهری در منطقه یازده شهر تهران بوده و 70 درصد مقدار تحقق الگو برمبنای رویکرد سرمایه اجتماعی را بیانگر است.
مجید رجبی جورشری، طوبی امیر عضدی، رحیم سرور، جمیله توکلی نیا،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
کیفیت زندگی از مهمترین مقوله های دنیای امروزاست که برنامه ریزی شهری رابرآن داشته است تابه جستجوی شاخص های جدید و کاربردی برای ارتقاء کیفیت زندگی بپردازد و برای حل این مسئله راهکارهایی مانند شهر هوشمند، شهرپایدارو.... را هدف قرارداده است.بدین منظور این تحقیق در پی بررسی نقش کیفیت زندگی درتحقق شهرهوشمنداست.این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روش تحلیلی -کاربردی مبتنی بر استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری در کنار مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به هدف واکاوی راهبرد بهینه در ارتباط با کیفیت زندگی و ارتباط آن با شهرهای هوشمند به تحقیق پرداخته است. جامعه آماری درمرحله اول 200 نفر از ساکنین و شاغلین محدوده مورد نظربوده و در مرحله دوم یعنی تحلیل آماراستنباطی (مدل یابی معادلات ساختاری)از نظرات کارشناسان و مهندسین مشاور منطقه 2 برای تعیین وضعیت برخی از متغیرهای تخصصی تر استفاده شده است. نتایج نشان داد مهمترین شاخص شهر هوشمند مردم و زندگی هوشمند است و کمترین تاثیر را حکمروایی هوشمند در تحقق این امر را دارد و مهمترین شاخص کیفیت زندگی شهری کیفیت اقتصادی بوده وکمترین تاثیر را شاخص کیفیت کالبدی به خود اختصاص داده است. در نهایت بار عاملی متغیرکیفیت زندگی نشان دهنده تاثیر قوی و تعیین کننده آن در تحقق شهر هوشمند می باشد. همینطور این رابطه دو سویه بوده و شهرهوشمند به نوبه خود تاثیری با شدت کمتر بر ارتقاء کیفیت زندگی دارد.
مریم رحمانی لشگری، علیرضا استعلاجی، آزیتا رجبی، مجید ولی شریعت پناهی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
پایداری اجتماعی امروزه بهعنوان مهمترین بعد توسعه پایدار، جایگاه مهمی در برنامهریزیهای شهری دارد و پیوسته با افزایش مشکلات اجتماعی و واگرایی بین محلات از نظر انجام و مشارکت، بر اهمیت آن در برنامهریزیها افزوده می شود. از این رو این امر نیاز به بررسی های بیشتری در مطالعات شهری دارد. این پژوهش بهمنظور بررسی نقش مشارکت اجتماعی در توسعه پایداری اجتماعی محلات انجام شده است. برای این منظور میزان تاثیر معناداری این دو متغیر، مورد سنجش قرار گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی میباشد جمعآوری داده ها به روش کتابخانهای و میدانی بوده است. جامعه آماری پژوهش از گروه خبرگان تشکیل شده است که به روش در دسترس 20 نفر بهعنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسش نامهای که براساس مبانی نظری و مطالعات انجام شده در مقیاس پنج درجهای لیکرت طراحی شده، می باشد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از معادلات ساختاری و به کمک نرمافزار ایموس انجام شده است. نتایج بهدست آمده نشان داد که مشارکت اجتماعی شهروندان در محلات با ضریب (بتا) 732/0 بر توسعه پایدار اجتماعی این محلات تاثیر مثبت دارد و رابطه این دو متغیر با هم معنادار میباشد. بهعبارتی دیگر با تقویت مشارکت اجتماعی توسعه پایدار اجتماعی نیز تقویت خواهد شد. و متغیرهای حس تعلق به مکان، رضایت از محله، مشارکت در فعالیتهای محلهای و اعتماد نیز بر متغیر مشارکت اجتماعی در محلات اثرگذاری مثبتی دارند.
دکتر طاهر پریزادی، دکتر علی شماعی، آقای فرهاد خدابخشی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
رشد شتابان جمعیت تهران و نیاز روافزون به زمین برای پاسخگویی به نیازهای سکونت، فعالیت، خدمات شهری و مانند آن، سبب پیشروی شهر در زمینهای حریم و تغییر چشمگیر و سریع کاربری این زمینها شده است. هدف این مقاله بررسی این تحولات و آینده نگری آن در حریم منطقه 22 شهرداری تهران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ماهیتی کاربردی دارد. اطلاعات مورد نیاز از منابع اسنادی و کتابخانه ای به دست آمده و به استناد آنها روند تغییرات و وضعیت موجود به شکل کیفی و توصیفی، تحلیل شده است. برای شناسایی پیشرانهای تغییرات آینده، مدل -تفسیری ساختاری در نرم افزار میکمک اجرا گردیده است. در این راستا، با مراجعه به ادبیات تحقیق، تمامی کاربریها و فعالیتهای حریم شهرها (64 کاربری و فعالیت) استخراج و فهرست شده و با اجرای روش دلفی با شرکت 8 نفر خبره مسائل حریم، 25 کاربری محتمل تعیین شده اند و پس از تکمیل ماتریس مربوط با درج نزدیک ترین عدد صحیح به میانگین ارزیابی خبرگان، خروجی نرم افزار مبنای تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان دادند که پیش از تشکیل منطقه 22 شهرداری در سال 1371، محدودی شهری منطقه یادشده که حریم وقت شهر بوده، بر مبنای طرح جامع و طرحهای بالادستی دیگر، به سرعت با استقرار کاربریهای بزرگ مقیاس فراشهری چون کاربریهای ورزشی، پژوهشی- آموزشی، تفریحی و نظامی و نیز کاربریهای مجموعه های شهرکی و سکونتگاهی از حالت زمینهای کشاورزی و بایرخارج شده و پس از این سال نیز با شهرک سازی، توسعه فضاهای سبز و تفریحی، کاربریهای نظامی، پژوهشی- آموزشی و توسعه راهها بقیه فضاهای خالی ، تغییر کاربری داده اند. تحلیل پیشرانها نیز نشان داد که در آینده، از مجموع 25 کاربری محتمل، جنگل کاری، طبیعت گردی، ویلاسازی، احداث بوستان، فروشگاههای بزرگ، اماکن نظامی، اماکن ورزشی و کاربری حمل ونقل، بیشترین تاثیر را بر تغییرات ساختاری-کالبدی حریم خواهند داشت.
دکتر سمانه جلیلی صدراباد، مهندس سمیه جلیلی صدراباد،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
فضاهای همگانی و تعاملات اجتماعی دارای رابطه دو سویه میباشند. درحالیکه رشد متراکم شهرها، کمبود زمین و عدم توجه به این فضاها در برنامههای توسعه شهری منجر به کمبود سرانه فضای سبز و باز و کاهش تعاملات اجتماعی شده است. منطقه 10 شهر تهران بهعنوان پرتراکمترین منطقه در این کلانشهر، دارای کمبود کمی و کیفی در فضاهای همگانی و باز میباشد؛ و مسائل دیگر همانند فرسودگی کالبدی، آشفتگی در منظر شهری، بالا بودن میزان اجاره نشینی، امنیت اجتماعی پایین و شناور بودن جمعیت ساکن، موجب کاهش کیفیت فضاهای همگانی موجود و سطح تعاملات اجتماعی شده است. در این راستا هدف این پژوهش بررسی امکان تحول فضاهای همگانی به منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی در منطقه 10 می باشد و استراتژی آن توصیفی- پیمایشی است. داده ها با روش مطالعات اسنادی و میدانی جمع آوری و جهت تجزیهوتحلیل از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که تنوعپذیری فعالیتها، اختلاط کاربری، همهشمولی اجتماعی، دسترسی به حمل و نقل عمومی، امنیت اجتماعی، خاطره انگیزی، ایمنی، بهره گیری از تمام حواس، خوانایی، دید و منظر مناسب، انعطاف پذیری، مبلمان شهری، نوع بدنه و کف، آسایش اقلیمی و بهداشت محیط مؤلفههای اثرگذار در ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای همگانی میباشند و شرایط و فعالیت های مناسب برای حضور کودکان و سالمندان منجر به افزایش نظارت و امنیت اجتماعی میشود. سناریوی برتر شامل راهبردهای تهاجمی (SO1: ارتقاء امنیت اجتماعی در فضاهای همگانی موجود، SO2: ارتقاء سرانه فضای سبز و باز، SO4: توسعه پاتوقهای محلی و ریزفضاها جهت تجمع اهالی، SO5: تخصیص فضاهای چندمنظوره فرهنگی، هنری، ورزشی و...) و محافظهکارانه (ST1: استفاده مجدد از فضاهای غیرفعال در تملک شهرداری، ST2: افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان) میباشند و در نهایت جهت تحقق پذیری آنها 18 سیاست و 31 برنامه اقدام تدوین شده است.
علی اکبر جعفرلو، منیره غفران، سحر نظری،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
با توجه به چالشهای اخیر مناطق شهری و روستایی کشور، در سالهای پیشرو، مناطق شهری و روستایی ایران با عدم قطعیتها و مسائل کلانی روبرو خواهند شد. آمایش سرزمین و رفع چالشهای مسائل کلان شهری و روستایی کشور در آینده نیازمند شناسایی این مسائل و برنامهریزی برای رفع و یا کاهش اثرت آن است. لذا در این پژوهش با استفاده از رویکرد آیندهپژوهی که دارای رویکردی کیفی- توصیفی است، به بررسی هدف تحقیق پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق و مطالعات کتابخانهای و همچنین به کمک نظرات 70 کارشناس در زمینههای مختلف تحصیلی، ابتدا مسائل کلان توسعه شهری و روستایی و آمایش سرزمین در افق ایران 1420 شناسایی شدند. در ادامه با روش تحلیل کیفی و نظر کارشناسان امر سناریوهای استراتژیک کشور برای رفع چالشهای آمایش کشور در افق 1420 ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که آمایش کشور در افق ایران 1420 با اختلالات ناگهانی پیشبینی نشده و افزایش عدم اطمینان در کنار تغییرات دگرگون کننده اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی، جمعیتی، ژئوپولتیک، تغییرات اقلیمی، فضای مجازی، افزایش نابرابریها و تهدیدهای پیشبینی شده و نشدهای روبرو خواهد بود. در این راستا 20 سناریوی آیندهنگر برای رفع مسائل کلان ارائه شده در پژوهش تدوین و طراحی شد که این سناریوها به منظور به چالش کشیدن مفروضات فعلی و طرح سوالات مهم برای آینده آمایش کشور ارائه و طراحی شدهاند. این سناریوها تعدادی ملاحظات استراتژیک را برای چگونگی آماده سازی آمایش کشور برای پاسخگویی به نیازهای در حال توسعه جامعه شهری و روستایی در افق آمایش کشور 1420 در مواجهه با آیندهای بسیار پویا و نامشخص نشان میدهد.
آقای فضل اله کریمی قطب آبادی، دکتر علی زنگی آبادی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
تابآوری در برابر سوانح طبیعی که درواقع نحوه تأثیرگذاری ظرفیتهای جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی، نهادی و... جوامع در برابر سوانح میباشد، ازجمله مسایلی است که باید در هر جامعه به آن توجه شود. شایان ذکر است که نوع نگرش به مقوله تابآوری و نحوه تحلیل آن از یک طرف در چگونگی شناخت تابآوری وضع موجود و علل آن نقش کلیدی دارد و از طرف دیگر سیاستها و اقدامات کاهش خطر و نحوه رویارویی با آن را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از انجام این پژوهش، سنجش تطبیقی تابآوری سکونتگاههای شهری جدید منطقه شهری اصفهان بزرگ در برابر خطر زلزله با استفاده از شاخص ترکیبی است. با توجه به مؤلفههای مورد بررسی و ماهیت موضوع، رویکرد حاکم بر این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری این پژوهش شامل 6 سکونتگاه شهری جدید شاهینشهر، سپاهان شهر، مجلسی، فولادشهر، بهارستان و شهید کشوری میباشند. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و در بخش ادبیات تحقیق برای جمعآوری اطلاعات از روشهای کتابخانهای و میدانی اقدام شده است. براساس نتایج حاصل از POSET، سکونتگاههای شهری مجلسی، بهارستان، فولادشهر، سپاهان شهر، شاهین شهر و شهیدکشوری به ترتیب با جمع امتیازگزینههای 3، 6، 7، 8، 11 و 14 از نظر شاخص ترکیبی تاب آوری در برابر خطر زلزله، رتبههای 6-1 را دارا میباشند. بنابراین برای کاهش تأثیرات نامطلوبی که تابآوری بر هر جامعه دارد، توجه به ظرفیتهای هر سکونتگاه ازجمله مسایلی میباشد که باید در هر جامعه به آن توجه شود تا از خسارتهای جانی و مالی که براثر حوادث احتمالی به وجود میآید، جلوگیری نمود.
خانم آمنه علی بخشی، دکتر محمدرضا پورمحمدی، دکتر رسول قربانی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
در دهههای اخیر یکی از چالشهای اساسی در مطالعات مربوط به توسعه منطقهای تلاش برای درک تفاوتهای اقتصادی و فرهنگی بین سطوح ملی و منطقهای است تا از این رهگذر بتوان موانع پیش روی توسعه منطقهای را از میان برداشت. یکی از سیستمهایی که نقش مهمی در توسعه مناطق دارد، سیستم نوآوری منطقهای میباشد. بدین منظور هدف از پژوهش حاضر شناسایی پیشرانهای کلیدی مؤثر بر نوآوری منطقهای در کلانشهر تبریز میباشد. در این راستا پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی میباشد. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز نیز از دو روش کتابخانهای و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 32 نفر از افراد واجد شرایط در بخش صنعت، دانشگاه و دولت میباشند که به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز از نرمافزار میک مک بهره گرفته شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که از مجموع 71 عامل تأثیرگذار، 13 عامل از جمله فرهنگ مناسب بهرهوری، قوانین و مقررات، وجود فرهنگ کار تیمی بین فعالان و واحدهای صنعتی مستقر، زیرساختهای فناوری اطاعات و ارتباطات، بودجه کافی برای زیرساخت پژوهشی دانشگاه، تحصیلات عالیه، برنامههای ثبت اختراع، سیاست آموزش عالی، سیستم ارزشیابی عملکرد و پاداش، حمایتهای مالی، نظام مالیاتی ویژه و منعطف برای تحقیق و توسعه، وجود مراکز تحقیقاتی مشترک بین دانشگاه و صنعت و سطح تعامل و همکاری بین دانشگاه و صنعت نقش کلیدی در نوآوری منطقهای کلانشهر تبریز دارند.
هانیه اسدزاده، تاج الدین کرمی، فرزانه ساسانپور، علی شماعی،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
امروزه تغییرات ساختاری در اقتصاد، تحولات سریع علم و فناوری، محدودیتها در منابع مالی و انسانی، وابستگی متقابل کشورها، رقابت در سطح جهانی و تمایل روزافزون به جهانیشدن، لزوم درک بهتر «تغییرات» و «آینده» را برای دولتها، کسبوکارها، سازمانها و مردم ایجاب میکند. بدین منظور، آیندهپژوهی از طریق ایجاد ارتباط، هماهنگی و هماندیشی بین سازمانها و نهادها به سیاستگذاران و برنامه ریزان کمک میکند تا برنامههای توسعه مناسبی را طراحی کنند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر الگوی سناریونویسی اکتشافی است. دادهها به روش اسنادی و میدانی گردآوری شدند. در روش میدانی پرسشنامه محقق ساخته در قالب ماتریس متقابل برای امتیازدهی عاملها در اختیار کارشناسها قرار گرفت. به روش دلفی 30 نفر کارشناس انتخاب شدند. توزیع پرسشنامهها نیز به روش غیراحتمالی از نوع در دسترس بود. برای تحلیل دادهها از نرمافزار میک مک و مورفول استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیستم منطقه شهری تهران در حالت ناپایدار قرار دارد. ده نیروی پیشران از جمله عاملهای ایدئولوژی حاکم، مدیریت یکپارچه، گسترش زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، تجارت الکترونیک، گسترش رقابتپذیری اقتصادی، برندسازی اقتصادی، سیستم مدیریت الکترونیک، شفافیت سیاسی، تسهیل ورود شرکتهای چندملیتی، گسترش دیپلماسی شهری بهعنوان پیشرانهای تأثیرگذار در توسعه منطقه شهری تهران استخراج شدند. در نهایت سناریوهای پیش روی توسعه منطقه شهری تهران نشان داد که هشت سناریو وجود دارد که سناریوی اول با بالاترین احتمال وقوع دارای 9 گمانه بدبینانه و یک گمانه بینابین است.
صدیقه محمدپناهی، حمیدرضا وارثی، مسعود تقوایی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
استفاده از تحلیل ساختاری پیشرانهای توسعه، به برنامهریزی در جهت درک بیشتر وضعیت توسعهیافتگی استانها کمک میکند و در جریان تصمیمگیری بهتر یاری میرساند تا به تعادل منطقهای نزدیکتر شود. بدین منظور شهرستانهای دهگانه استان ایلام ازلحاظ شاخصهای ترکیبی توسعه در قالب 44 شاخص بررسی شدند. این پژوهش از لحاظ هدفگذاری بهعنوان یک مطالعه کاربردی و از لحاظ روششناسی به شیوه «توصیفی– تحلیلی» و براساس روشهای جدید آیندهپژوهی، تبیینی میباشد. دادههای نظری با روش اسنادی و دادههای تجربی از روش پیمایشی تهیه شده است. در تهیه پیشرانهای توسعه از روش مطالعات اسنادی و پویش محیطی و دادههای تجربی با تکیه بر روش پیمایشی براساس روش دلفی استخراج شده است. در پردازش اطلاعات از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرمافزار MIC MAC استفاده شده است. یافتهها از نظر تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشهبندی پیشرانها حاکی از تمرکز پیشرانهای تأثیرگذار و تنظیمی است. از میان 44 نیروی پیشبرنده توسعه، پیشرانهای اثرگذار توسعه عبارتاند از مرزی بودن استان ایلام و نحوه تصمیمات مدیران است. نتایج پژوهش نشان میدهد که توسعه در سطح استان ایلام نهتنها نامتعادل است، بلکه روند عدم تعادل در جهت نابرابری بیشتر عمل میکند و تنها با برنامهریزی بهتر و جامعتر میتوان تا حدودی نابرابریها را کاست.
غزال اسدی اسکندر، بهادر زمانی، شهاب کریمی نیا، مریم قاسمی سیچانی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
افزایش دما در مراکز شهری به دلیل مصرف بالای انرژی و انتشار گازهای گلخانهای یکی از مسائل شهرهای امروز است. فضاهای باز شهری در اقلیم گرم و خشک، در فصل تابستان این افزایش دما را بیشتر تجربه میکنند. هدف از انجام این پژوهش آن است که با تحلیلی یکپارچه رابطه مؤلفههای ریخت شناسانه بافت شهری را با آسایش حرارتی بیان کند. در این مطالعه گونهبندی بافت شهری با کمک شاخصهای درصد اشغال، نسبت فضای باز، متوسط ارتفاع و تراکم، جهتگیری معابر، سازماندهی معابر و نوع قطعات انجام شد. به منظور بررسی آسایش حرارتی، برداشت میدانی در پنج محله در بافت تاریخی، در پنج روز متوالی در فصل تابستان صورت گرفت. متغیرهای محیطی به کمک دیتالاگر دما، رطوبت، دمای تابشی و بادسنج اندازهگیری و با استفاده از نرمافزار انویمت شاخص دمای معادل فیزیولوژیک محاسبه و میزان آسایش در نقاط با ویژگیهای مختلف ریختشناسانه تحلیل شد. نتایج نشان داد بیش از نیمی از دادهها در طول روز در فصل گرم در هر پنج محله در شرایط تنش حرارتی بالا قرار دارند. مقایسه محلات با ویژگیهای متفاوت شکلی نشان داد که دو محله با نسبت فضای باز بالاتر، با وجود تفاوت در جهتگیری معابر و نوع قطعات، آسایش حرارتی پایینتری در مقایسه با سایر گونهها دارند. محله با سطح اشغال بالاتر و نسبت فضای باز پایینتر، متوسط دمای معادل فیزیولوژیک پایینتری در مقایسه با سایر گونهها دارد.
اقای ایرج محمودپور، دکتر حسین حاتمی نژاد، دکتر رحمت اله فرهودی، دکتر جمیله توکلی نیا،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
زیست پذیری مفهومی پیچیده و چندبُعدی دارد و تضمینکننده عملکرد اکوسیستم از کوچکترین واحد جغرافیایی تا سطح کره زمین یا بهعبارتیدیگر از سطوح محلی تا سطوح جهانی است و الگوهای آن از یک منطقه به منطقه دیگر کاملاً متفاوت است. در این راستا، در سه دهه گذشته، علاوه بر اﺛـﺮات ﻣﺨـﺮب اﻧﺴﺎﻧﻲ، کاربرد منابع و صنایع مضر، آﻟﻮدﮔﻲ ﺷﺪﻳﺪ ﺟﻮی، ﻧـﺎزک ﺷـﺪن ﻻﻳـﻪ ازن، ﺗﺸـﺪﻳﺪ ﭘﺪﻳﺪه گلخانهای و اﺛﺮات ﻣﺘﻌﺪد ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ پدیدهها، در شهر تهران و منطقه 11، موجب آلودگیهای متنوع زیستمحیطی و ﺗﺨﺮﻳـﺐ ﻣﻨـﺎﺑﻊ و ﻛـﺎﻫﺶ ﻓﻀﺎﻫﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ شده است که ﻧﻴﺎز ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺑـﻪ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺘﻲ ﺳﺎﻟﻢ را افزایش داده است. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که بهصورت سیستمی و نظاممند پیشرانهای کلیدی مؤثر بر زیست پذیری با تأکید بر شاخصهای زیستمحیطی در منطقه 11 کلانشهر تهران شناسایی و تحلیل شوند. در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 57 عامل اولیه در یازده حوزه مختلف استخراجشده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفهها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرمافزار میکمک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل در نرمافزار میکمک، حاکی از ناپایداری سیستم در محدوده موردمطالعه است و بر همین اساس پنج دسته متغیر مورد شناسایی قرار گرفت. درنهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، هفت عامل اصلی بهعنوان عوامل کلیدی در زمینه زیست پذیری با تأکید بر شاخصهای زیستمحیطی منطقه مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشرانهای موردبررسی نیز، متغیرهای وضعیت حملونقل عمومی (سرعت، دقت، اطمینان، ایمنی، امنیت، راحتی، صرفه اقتصادی) و دسترسی عموم به فضای سبز بیشترین تأثیر را بر زیستپذیری در محدوده موردمطالعه داشتند.