محمد حسن یزدانی، سمیرا سعیدی زارنجی، کامران دولتیاریان،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
استراتژی توسعه شهری رویکردی نوین در برنامهریزی و مدیریت شهری است که با کاهش فقر، مشارکت شهروندی و افزایش سرمایهگذاری میتواند زمینه را برای رسیدن به توسعه پایدار شهری فراهم سازد. شهر اردبیل مانند بسیاری از شهرهای ایران با مشکلات عدیدهای از قبیل، حکمروایی نامناسب، بافتهای فرسوده، مسکن نامناسب، ضعف زیرساختها و کمبود خدمات اجتماعی - بهداشتی مواجه است که مجموع این عوامل ضرورت توجه به برنامهریزی استراتژیک را نشان میدهد. هدف این مقاله سنجش شاخصهای استراتژی توسعه شهری در شهر اردبیل میباشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر بررسیهای میدانی است. حجم نمونه با استفاده از نرمافزار Sample Power 230 نفر برآورد گردید. جهت ارزیابی نهایی و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری T تک نمونهای و نیز از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) در نرمافزار AMOS Graphics استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونهای پژوهش نشان داد وضعیت شاخصهای استراتژی توسعه شهری شامل زیست پذیری، حکمروایی مطلوب، بانکی بودن و رقابتپذیری در قلمرو موردمطالعه با میانگینهای 2/21، 2/6، 2/62، 2/15، در وضعیت قابلقبولی قرار ندارند. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم پژوهش نشان داد از میان ابعاد استراتژی توسعه شهری، بُعد رقابتی بودن با بار عاملی 0/93 داری بیشترین اثرگذاری و بُعد بانکی بودن با وزن عاملی 0/62 دارای کمترین اثرگذاری در شهر اردبیل میباشند. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که با افزایش شاخص حکمروایی خوب شهری بُعد بانکی بودن به میزان 0/55، بُعد زیست پذیری به میزان 0/76 و بُعد رقابتی بودن به میزان 0/86 افزایش مییابد.
دکتر فاطمه صفار سبزوار،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
یکی از مهمترین رویکردها در جهت افزایش امنیت، پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی است که بر طراحی شهری تمرکز دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی شرایط محیطی دقیق مؤثر در ایجاد رفتارهای آنومیک و مجرمانه در خیابان انقلاب تهران و ارائه راهکارهای طراحانه جهت کاهش آنها در این مکان میباشد. در مطالعه پیش رو، برای رسیدن به هدف پژوهش از روشی ترکیبی استفاده شده است. بدین منظور، در بخش اول با استفاده از روش مکانسنجی (شامل برداشت میدانی و همچنین تهیه و تکمیل چکلیست کارشناسان و چکلیست جامع)، شرایط محیطی محدوده موردمطالعه در قالب مجموعه مؤلفههای شرایط جرمخیزی دستهبندی شده و راهکارهایی برای کاهش جرم در خیابان انقلاب تهران ارائه گردید. در بخش دوم این پژوهش و بهمنظور اولویتدهی به راهکارها و انتخاب راهکار بهینه برای جلوگیری از وقوع جرم و کاهش آن در محدوده موردمطالعه، از روش تحلیل شبکهای (ANP) استفاده گردید. بر اساس نتایج پژوهش، آلودگیهای محیطی، آلودگیهای دیداری، ازدحام و مسئله نور و روشنایی استاندارد در شب، مهمترین عوامل محیطی رفتارهای آنومیک و مجرمانه در خیابان انقلاب تهران میباشند. همچنین، بهینهترین راهکارها برای کاهش جرم و افزایش امنیت در محدوده موردمطالعه عبارتاند از: حذف مبلمانها و عناصر الحاق شده به مسیر پیاده، تعریف خوانای فعالیتها و کاربریها در نقاط گنگ فضا، ایجاد نشانه و عناصر شاخص در طول مسیر، محدود کردن تبلیغات و ایجاد روشنایی استاندارد در طول شب برای انجام فعالیت. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد، تغییرات جزئی در محیط میتواند اثرات بزرگی بر کاهش جرم و افزایش امنیت داشته باشد.
حمید صالحی، محمد معتمدی، عزت الله مافی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
بر اساس شبیهسازی مدل اقلیمی میتوان انتظار داشت که تا سال 2100 دمای کره زمین 1 تا 5/5 درجه سانتیگراد افزایش یابد. با توجه به پیامدهای تغییر اقلیم، شناخت این پدیده به منظور داشتن استراتژی خاص برای کاهش اثرات آن مسئله مهمی میباشد. جهت بررسی روند تغییر اقلیم با استفاده از روش من کندال مورد ارزیابی قرار گرفت و با توجه به معیارهای انتخاب شده مؤثر بر فضای سبز، شاخص سازگاری فضای سبز برای شهر سبزوار تا دهه 2040 محاسبه گردید. تغییرات فضای سبز شهری با استفاده از تصاویر ماهوارهای و شاخص NDVI مورد ارزیابی قرار گرفت. کاهش وسعت فضای سبز به همراه گسترش محدوده شهری در دوره موردبررسی به روشنی قابل مشاهده است (در طی دوره آماری مورد مطالعه که منطبق بر دوره تاریخی مدلهای اقلیمی و دادههای مشاهداتی شهر سبزوار میباشد). همچنین این بررسی نشان داده افزایش دما در دهه آینده (2030-2021) با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت. در گام بعد اقدام به محاسبه سرانه فضای سبز شهری گردید. با توجه به نتایج حاصل از بررسی دادههای اقلیمی، ایجاد فضای سبز متناسب با تغییر اقلیم، میتواند در جهت سازگاری شهر سبزوار با تغییر اقلیمی نقش مؤثری داشته باشد. استفاده از فضای سبز سازگار با اقلیم و تغییرات آن باعث کاهش گازهای گلخانهای میشود و اقلیمی مناسبتر برای انسان و فعالیتهای آن فراهم میسازد. با توجه به رشد افقی شهر و میزان رشد جمعیت مقدار سازگاری از 0.48 (در دوره پایه) به 0.32 در دوره 2030 -2021 کاهش خواهد یافت. در نتیجه مجموعاً حاصل نتایج نشان میدهد میزان سازگاری فضاهای سبز شهری سبزوار در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و این میزان سازگاری در مواجه با روند افزایشی تغییرات اقلیمی پایین است.
صدیقه محمدپناهی، حمیدرضا وارثی، مسعود تقوایی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
استفاده از تحلیل ساختاری پیشرانهای توسعه، به برنامهریزی در جهت درک بیشتر وضعیت توسعهیافتگی استانها کمک میکند و در جریان تصمیمگیری بهتر یاری میرساند تا به تعادل منطقهای نزدیکتر شود. بدین منظور شهرستانهای دهگانه استان ایلام ازلحاظ شاخصهای ترکیبی توسعه در قالب 44 شاخص بررسی شدند. این پژوهش از لحاظ هدفگذاری بهعنوان یک مطالعه کاربردی و از لحاظ روششناسی به شیوه «توصیفی– تحلیلی» و براساس روشهای جدید آیندهپژوهی، تبیینی میباشد. دادههای نظری با روش اسنادی و دادههای تجربی از روش پیمایشی تهیه شده است. در تهیه پیشرانهای توسعه از روش مطالعات اسنادی و پویش محیطی و دادههای تجربی با تکیه بر روش پیمایشی براساس روش دلفی استخراج شده است. در پردازش اطلاعات از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرمافزار MIC MAC استفاده شده است. یافتهها از نظر تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشهبندی پیشرانها حاکی از تمرکز پیشرانهای تأثیرگذار و تنظیمی است. از میان 44 نیروی پیشبرنده توسعه، پیشرانهای اثرگذار توسعه عبارتاند از مرزی بودن استان ایلام و نحوه تصمیمات مدیران است. نتایج پژوهش نشان میدهد که توسعه در سطح استان ایلام نهتنها نامتعادل است، بلکه روند عدم تعادل در جهت نابرابری بیشتر عمل میکند و تنها با برنامهریزی بهتر و جامعتر میتوان تا حدودی نابرابریها را کاست.
غزال اسدی اسکندر، بهادر زمانی، شهاب کریمی نیا، مریم قاسمی سیچانی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
افزایش دما در مراکز شهری به دلیل مصرف بالای انرژی و انتشار گازهای گلخانهای یکی از مسائل شهرهای امروز است. فضاهای باز شهری در اقلیم گرم و خشک، در فصل تابستان این افزایش دما را بیشتر تجربه میکنند. هدف از انجام این پژوهش آن است که با تحلیلی یکپارچه رابطه مؤلفههای ریخت شناسانه بافت شهری را با آسایش حرارتی بیان کند. در این مطالعه گونهبندی بافت شهری با کمک شاخصهای درصد اشغال، نسبت فضای باز، متوسط ارتفاع و تراکم، جهتگیری معابر، سازماندهی معابر و نوع قطعات انجام شد. به منظور بررسی آسایش حرارتی، برداشت میدانی در پنج محله در بافت تاریخی، در پنج روز متوالی در فصل تابستان صورت گرفت. متغیرهای محیطی به کمک دیتالاگر دما، رطوبت، دمای تابشی و بادسنج اندازهگیری و با استفاده از نرمافزار انویمت شاخص دمای معادل فیزیولوژیک محاسبه و میزان آسایش در نقاط با ویژگیهای مختلف ریختشناسانه تحلیل شد. نتایج نشان داد بیش از نیمی از دادهها در طول روز در فصل گرم در هر پنج محله در شرایط تنش حرارتی بالا قرار دارند. مقایسه محلات با ویژگیهای متفاوت شکلی نشان داد که دو محله با نسبت فضای باز بالاتر، با وجود تفاوت در جهتگیری معابر و نوع قطعات، آسایش حرارتی پایینتری در مقایسه با سایر گونهها دارند. محله با سطح اشغال بالاتر و نسبت فضای باز پایینتر، متوسط دمای معادل فیزیولوژیک پایینتری در مقایسه با سایر گونهها دارد.
تارا حیدری ارجلو، افشین قربانی پارام، فرامرز حسن پور،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
شرایط اقلیمی هر منطقه از ایران از پارامترهای مهم در طراحی و تأمین آسایش حرارتی در طراحی مسکنها محسوب میشود. هدف این پژوهش ارائه الگوهای مناسب طراحی اقلیمی در شهر شیراز با توجه به شاخصهای آسایش حرارتی است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی و با مدلسازی (Simulation) با بهرهگیری از نرمافزار Grasshopper خواهد بود که بر اساس هدف کاربردی است. عناصر اقلیمی شهر شیراز در افزونه Ladybug، دانلود فایل epw شهر شیراز از این روش استخراج شده است و در افزونه Ladybug برای فرآیند شبیهسازی مورداستفاده قرارگرفته شده است. سپس با استفاده از نرمافزار به استخراج جداول آب و هوایی، نمودار گلبادها و بهوسیله نقاله خورشیدی به جهتگیری بهینه برای ساختمانها، سپس نمودار سایکرومتریک در جهت دستیابی به بهترین راهکارهای طراحی همساز با اقلیم استخراج گردید، نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که شهر شیراز در فصول زمستان و بهار، در منطقه آسایش اقلیمی و این وضعیت در ماههای بهمن، اسفند و فروردین نیز به همین صورت است یعنی از نظر دمایی این ماهها (بهاستثنای ساعات 13 الی 16 ماه فروردین) خارج از محدوده آسایش اقلیمی قرار گرفته است؛ و علاوه بر قرار دادن بیشتر پنجرهها در سمت جنوب، استفاده از تجهیزات گرمایشی کمکی نیز ضرورت دارد. در ماههای خرداد، تیر، مرداد، شهریور بالای حد آسایش قرار دارد، بهطوریکه علاوه بر از مصالح با جرم حرارتی بالا، سایبانهای مناسب و همچنین استفاده از یک کولر آبی میتوان شرایط درون بنا را به محدوده آسایش نزدیک نماید.
خلف عنافجه، سیدمهدی موسی کاظمی، مسعود صفائیپور، عبدالنبی شریفی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
مقاله حاضر میکوشد تا پنج پیشران راهبردی ساختار فقر شهری محلههای هدف پژوهش را که از طریق فرآیند بازآفرینی قابلیت مدیریت، دستکاری و ردیابی اثر دارند به سیاستهای فقرزدا مجهز کرده تا وضعیت کلی ساختار را در محلههای مذکور ارتقاء دهد. با توجه به ضرورت اساسی ساماندهی اقتصادمحور فضا، هدف مقاله، بازآفرینی و اصلاح ساختارهای فقر شهری محلههای هدف با رویکرد آیندهپژوهی است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و با توجه به جدیدترین رویکردهای آیندهپژوهی، ماهیتاً هنجاری است. پس از تهیه پرسشنامه تحلیل تعادلی آثار متقابل و تعیین شرح حالتهای احتمالی و نوع هر حالت (سناریوهای عدم قطعیت)، استخراج قضاوتهای کیفی 30 نفر از خبرگان درباره تأثیر متقابل روابط شبکهای از طریق نظرسنجی دلفی و تجزیهوتحلیل الگوریتمی دادهها به روش CIB در نرمافزار Scenario Wizard امکانپذیر شد. با توجه به وسعت ماتریس و ابعاد آن به اندازه (15 در 15)، نرمافزار سناریو ویزارد 3657 سناریو ترکیبی را بر اساس دادههای وارد شده پرسشنامه تحلیل و تعداد پنج سناریو قوی یا محتمل، 14 سناریو با سازگاری بالا (سناریوهای باورکردنی) و 28 سناریو ضعیف (سناریوهای ممکن) را گزارش دادند که در نهایت پس از صحهگذاری و اعتبارسنجی توسط خبرگان، چهار سناریو با عناوین M-A، M-Sh، H-HA، Z-S.J بهصورت توصیفی نامگذاری شدند. در پایان با استفاده از کلانروندهای موضوعی که بهعنوان ابزارهای فنی مداخلات اقتصادی آینده مبنا در فرآیند بازآفرینی معرفی شدهاند، برای هر پیشران، سیاستهای فقرزدا در قالب اقدامات موضوعی مبتنی بر سناریوی مطلوب، برای اصلاح ساختارهای فقر شهری کلانشهر اهواز تدوین و پیشنهاد شدند.
خانم زهرا عسگری گندمانی، آقای حمید رودباری، آقای یعقوب محمدی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
بسیاری از مصرفکنندگان ورزشی نگران مسائل زیستمحیطی هستند و به خرید محصولات سبز ابراز علاقه کردهاند. با این حال، فروش واقعی محصولات سبز هنوز به اندازه مورد انتظار نیست. به همین منظور هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل محیطی (نگرش، نگرانی و احساس مسئولیت زیستمحیطی) بر قصد خرید مصرفکنندگان ورزشی سازگار با محیطزیست است. مطالعه پیمایشی حاضر با استفاده از پرسشنامه الکترونیکی هفت ارزشی لیکرت با 27 سؤال به جمعآوری اطلاعات از 384 دانشجوی شهر تهران پرداخت. نمونهها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در مجموع 390 پرسشنامه بازگردانده شد که از این بین 384 عدد از آنها مورد تأیید بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار PLS برای قابلیت اطمینان و روایی مدل و آزمایش فرضیههای مدل ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که نگرش زیستمحیطی محرک مهم رفتار خرید سبز مصرفکنندگان است. همچنین ارتباط آماری معنیداری بین مسئولیتپذیری زیستمحیطی و رفتار خرید سبز به دست آمد؛ اما ارتباط آماری معنیداری بین نگرانیهای زیستمحیطی و رفتار خرید سبز به دست نیامد. بهعلاوه رابطه بین ارزشهای سبز فردی با نگرش زیستمحیطی، نگرانیهای زیستمحیطی، مسئولیتپذیری زیستمحیطی و رفتار خرید سبز از نظر آماری ناچیز بود. به همین منظور شرکتها میتوانند از طریق استراتژیهای مناسب در برندینگ محصولاتشان تصویر مناسبی از مسئولیتپذیری زیستمحیطی برای محصولاتشان را در ذهن مشتریان ایجاد کنند که باعث میشود از حمایت مشتریانی که تمایل به خرید محصولات دوستدار محیطزیست دارند، بهره ببرند.
مهدی یراقی فرد، سمانه جلیلی صدر اباد،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
شهرسالم ایدهای برای پیشگیری از ایجاد انواع بیماریها به واسطه موضوعات طراحی شهری و کاربری اراضی است. شهر شیراز و استان فارس بیشترین آمار تصادفات جادهای و پیاده را دارند. همچنین افسردگی سالمندان زمینهساز سایر بیماریها و نیازمند مراقبتهای اجتماعی و بهداشتی و افزایش آگاهی در این زمینه است تا موجب افزایش امید به زندگی شده و حس تعلق در جامعه تقویت گردد. پژوهش حاضر با هدف سنجش شاخصها و تبیین فضاهای شهری سالم با رویکرد شهر هوشمند در شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش به منظور شناسایی ایدههای شهر سلامتمحور با رویکرد شهر هوشمند گروهی از خبرگان دانشگاهی و کارکنان شهرداری انتخاب شده است. گردآوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات دقیق کتابخانهای استوار است. در این بررسی برای تحلیل دادهها از روشهای استنباطی، آزمون t تک نمونهای؛ آزمون تحلیل واریانس (ANOVA)؛ آزمون تعقیبی شفه و آزمون تحلیل عاملی استفاده شده است. به منظور تحلیل اطلاعات از نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که شاخصهای این پژوهش در تضاد با یکدیگر قرار ندارند و در جهت سلامت شهروندان نقش ایفا میکنند. همچنین 11 عامل به عنوان ابعاد مؤثر بر شهر سالم با رویکرد شهر هوشمند شناسایی شدهاند که عبارتاند از: کیفیت هوا، تعامل اجتماعی، سطح ایمنی، مشارکت اجتماعی، آسایش اقلیمی، امنیت اجتماعی، دسترسی به آب، فاضلاب و نگهداری زباله، عدالت اجتماعی، فضای سبز شهری، آموزش و فقر و اشتغال میباشد. در نهایت فرضیههای پژوهش تأیید شده است.
حدیثه قیصری، آتوسا مدیری، حسین کلانتری،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
بازآفرینی شهری همواره دارای چالشهای اساسی در سطح کشور و بخصوص در تهران بزرگ بوده است. یکی از مهمترین مسائل وجود ذینفعان متعدد و بروز تعارضات مختلف در این امر میباشد؛ بنابراین ضروری است ذینفعان و تعارضات به وجود آمده بررسی و شناسایی گردد تا در نهایت منافع همه گروههای درگیر بخصوص شهروندان در امر بازآفرینی تأمین گردد. تعارضات ذینفعان و عدم مدیریت آن، یکی از مهمترین موانع موفقیت برنامههای بازآفرینی شهری در ایران است. از این رو، پژوهش حاضر در صدد است تا با مطالعه موردی پروژه بازآفرینی خیابان سی تیر و شارباغ در شهر تهران، بخشی از چالشهای برنامههای بازآفرینی شهری را از منظر تعارضات ذینفعان آسیبشناسی کند. مطالعه حاضر بر اساس یک روش کمی- کیفی مبتنی بر مصاحبه با 15 نفر از خبرگان مرتبط با پروژههای منتخب و تکمیل پرسشنامه توسط این خبرگان انجام شده است. مراحل تحلیلی شامل چهار مرحله «شناسایی ذینفعان هر پروژه»، «طبقهبندی ذینفعان برحسب میزان قدرت و منفعت آنها»، «شناسایی تعارضات هر پروژه» و «تحلیل نحوه تعامل ذینفعان با یکدیگر در مواجهه با تعارضات» میباشد. در این راستا، از روشهایی نظیر آزمون تی تک نمونه، ماتریس قدرت- منفعت و تحلیل شبکههای اجتماعی استفاده گردید.نتایج نشان داد که بیشتر تعارضات پروژههای بازآفرینی شهری، از نوع تعارضات منافع و تعارضات رفتاری بودند و تعداد اندکی تعارض هنجاری و تعارض شناختی نیز قابل شناسایی بود. در وهله اول، تعارضات نهادی و سازمانی و سپس تعارضات بین گروهی، از مهمترین موانع همکاری و تعامل ذینفعان در قبال یکدیگر بود. به این معنی که نهادها، تنها مایل به همکاری با نهادهای موازی یا نهادهای زیرمجموعه خود بودند؛ بنابراین ذینفعان، اغلب از الگوی اجتناب یا رها کردن تعارض برای مواجهه با تعارضات در قبال یکدیگر استفاده میکردند. عدم موفقیت برنامههای بازآفرینی شهری ایران در حلوفصل تعارضات ذینفعان، ریشه در ضعفهای ساختاری عدیدهای دارد که به رویه و شیوههای تهیه و اجرای این برنامهها مربوط میشود. لذا بایستی سازوکاری در فرایند تهیه برنامههای بازآفرینی شهری فراهم شود که در گام نخست به ماهیت پویا، چندبعدی و پیچیده تعارضات در مراحل پیش از اجرا، حین اجرا و پس از اجرای پروژه توجه شود و سپس تعارضات ذینفعان را در همان مراحل اولیه، شناسایی و کنترل نماید.
الهام نجومی، دکتر اسماعیل آقائی زاده، دکتر طاهر پریزادی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
امروزه در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه، همزمان با رشد شتابان مناطق شهری در کنار افزایش جمعیت، مسائل و مشکلات بیشماری به وجود آمده که بعضاً با گذشت زمان، منجر به فرسودگی ساختاری و عملکردی بافتهای شهری شده که توسعه پایدار شهری بهعنوان راهحلی برای رفع اینگونه مشکلات در شهرها مطرح گردیده است. توسعه حملونقل محور، بهعنوان یکی از رویکردهای توسعه هوشمند شهری با محوریت سیستمهای حملونقل و مرکزیت عابرین پیاده در ایستگاهها، میتواند یکی از راهکارهای مناسب در سیستم شهری جهت مقابله با مسائل و مشکلاتی باشد که گریبانگیر اکثر مناطق فرسوده شهرهای بزرگ از جمله تهران، شدهاند. در این پژوهش محله صفا بهعنوان یکی از محلههای کلانشهر تهران که جزئی از بافتهای فرسوده این شهر نیز قلمداد میشود، به علت قرار گرفتن در نزدیکی ایستگاههای حملونقل عمومی، به منظور بررسی کاستیها و توانهای موجود در آن برای توسعه شهری با محوریت حملونقل عمومی به منظور دستیابی به رویکردی مطلوب جهت ساماندهی بافت موردتوجه قرار گرفت. در پژوهش حاضر، با هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی _ تحلیلی، از طریق بررسیهای میدانی و یافتههای کمی به دست آمده از بلوکهای آماری سال 1395 آمار ایران، به تحلیل یافتهها توسط نرمافزار GIS و مدلهای تحلیل آمار فضایی پرداخته شد. نتایج نشان میدهد که این محدوده از پتانسیلهای خوبی جهت اجرای طرح برخوردار بوده و در این میان ایستگاه 17 شهریور با توجه به شاخصهای پنجگانه موردبررسی، بیشترین انطباق را با این رویکرد دارد.
فریده خان محمدی، رحیم سرور، علیرضا استعلاجی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
امروزه روند شتابان شهرنشینی، نقصان در هدایت و مدیریت شهری، نابرابریهای ملی و منطقه ای و تفاوت در پایگاه اقتصادی- اجتماعی افراد، باعث رشد و گسترش اسکان غیررسمی گردیده است. با توجه به این وضعیت، در منطقه کلانشهری تهران اسکان غیررسمی به شدت رو به گسترش بوده است، پژوهش حاضر در پی یافتن عوامل کلیدی مؤثر بر اسکان غیررسمی در محدوده مورد مطالعه و همچنین تعیین روابط بین معیارها از طریق مدلسازی ساختاری- تفسیری(ISM)هستیم؛ که از نظر ماهیت یک طرح کاربردی و به لحاظ روش ترکیبی(کمی و کیفی) و به لحاظ رویکرد پژوهش استقرایی است؛ در این روش از ابزار پرسشنامه استفاده شده و به منظور تجزیه و تحلیل روابط و ارائه مدل ساختاری آنها از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد که با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل در این میان سه سطح قابل تعریف است. مهمترین سطح که بیشترین اثرگذاری را بر سایر عوامل و رشد اسکان غیررسمی داشته ،تحریم و اثرات آن است، نتیجه تحلیل میک مک و دسته بندی عوامل کلیدی در خوشه های چهارگانه ماتریس اثرات متقابل نشان می دهد عوامل رشد اقتصادی، سیاستهای بازتوزیعی، تمرکززدایی و واگذاری اختیارات، سیاستهای توازن منطقه ای، تجدید نظر در قوانین و مقررات توسعه و تحریم و اثرات آن در خوشه چهارم قرار می گیرند که در واقع متغیرهای کلیدی پژوهش هستند و تنها عامل سیاستهای تأمین مسکن در خوشه متغیرهای پیوندی قرار گرفته ، که این عامل هدایت گر سایر عوامل ، و تغییر در آن کل سیستم را متاثر خواهد کرد.
دکتر حافظ مهدنژاد، دکتر حمید برقی، دکتر علیرضا غلامی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
امروزه شهرهای کشور با نوعی دوگانگی و نابرابری مواجه شدهاند. چنانچه نابرابری شهری به یکی از مشخصههای مکانی آنها تبدیل شده است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، پهنهبندی محلههای نابرابری فضایی کلانشهر اصفهان بر اساس شاخصهای اقتصادی جهت برنامهریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و افزایش کیفیت زندگی آنها است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی میباشد. دادههای پژوهش از بلوکهای آماری(1395) مرکز آمار ایران تهیه شدهاند. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل دادهها، تدوین شاخصها و استخراج شاخص نهایی شکاف و نابرابری شهری، AHP ، تاپسیس (Topsis) و Hotspot است. یافتههای پژوهش نشان میدهد ضریب تاثیر شاخصهای مربوط به مولفههای گروه های عمدۀ شغلی، اشتغال، مسکن و وسیلۀ نقلیه به ترتیب مشتمل بر 265/0، 317/0، 234/0 و 184/0 است. بر مبنای شاخص نهایی وضعیت نابرابری جغرافیایی از لحاظ شاخصهای اقتصادی، 23 محله(98/11%) دارای کیفیت مناسب، 37 محله(27/19%) دارای کیفیت نسبتاً مناسب، 52 محله(08/27%) در وضعیت متوسط، 64 محله(33/33%) در وضعیت نسبتاً نامناسب و در نهایت 16 محله معادل حدود 33/8% از کل محلههای کلانشهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در مجموع، حدود 42% از کل محلههای کلانشهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. نتایج حاصل از مدل Hotspot نشان دهندۀ آن است که محلههای دارای ارزشهای بالاتر از میانگین در جنوب و تا حدودی در مرکز شهر و محلههای دارای ارزش پایین تر از میانگین در شرق و تا حدودی در غرب شهر اصفهان قرار گرفتهاند. در واقع، میتوان به گونهای شهر را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم نمود.
روح الله نمکی، اکبر عبداله زاده طرف، حسن ستاری ساربانقلی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
آلودگی هوا و تاثیرات نامطلوب آلودگیهای ناشی از احتراق سوختهای فسیلی در سکونتگاههای شهری از جمله مسائل مهم زیست محیطی کلانشهرهاست که توجه به راهکارهای کاهش میزان آلودگی هوا در شهرها لازم است. تجربیات جهانی نشان داده است که شاخصهای فرم شهری یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر میزان آلودگی هوا و مصرف انرژی در شهر هستند. از این روی توجه به فرم شهر، نقشی مهم درچشم انداز بلند مدت شهرها در جهت کیفیت هوای مطلوبتر، ایفا میکند.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانهای و اسنادی استفاده شده است. درجهت تجزیه و تحلیل دادهها و پاسخگویی به سوالات پژوهش از تکنیک آماره موران در محیط نرم افزار gis استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد وضعیت آلودگی هوای شهر تبریز از نظر عناصر آلوده کننده هوا یعنی دی اکسید گوگرد، دی اکسید نیتروژن، مونوکسید کربن در نیمه دوم سال بیشتر از نیمه اول سال است به گونهای که از میان ایستگاههای پایش هوا ایستگاه میدان دارای بیشترین تعداد آلودگی هوا بود. همچنین نتایج حاصل از بررسی تاثیر فرم شهری و الگوی کاربری زمین بر آلودگی هوا نشان داد که فرم شهری و کاربری زمین بر آلودگی هوا تاثیرگذار است.
پری شکری فیروزجاه، امیر بخشی، جواد پوریانی، فاطمه علیپور،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
در فضاهای شهری عناصر ناهمگون و ناهنجار گونـاگونی در کنار هم به اغتشاشات محیط دامن میزنند. یکی از مهمترین این عناصر که بهندرت بهصورتی آشکار بدان توجه میشود، رنگ است. بههمین دلیل، این پژوهش با هدف بررسی و سنجش نقش رنگ در ارتقاء کیفیت فضای شهرک چهارصد دستگاه رامسر انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مـیباشد و دادههای آن از طریق پرسشنامه و عکسبرداری جمعآوری شده است. جامعـه آمـاری تحقیـق، بر اساس فرمول کوکران، 300 نفر برآورد گردید. بهمنظور سنجش شـاخصهـای کیفیت فضایی با توجه به نقش رنگ، 3 شاخص اصلی ( ادراک فضایی، خوانایی و هویت و تنوع و سرزندگی) و 20 متغیر بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل شاخصها از آزمون T تک نمونهای و تکنیک RGB بهره گرفته شده است. نتایج آزمون T تک نمونهای نشان داد که شاخص خوانایی و هویت با میانگین 31/2، تنوع و سرزندگی با میانگین 69/2 و ادراک فضایی با میانگین 78/2 از کمترین تا بیشترین اثربخشی را بر کیفیت فضای محدوده مورد مطالعه داشتهاند. همچنین با توجه به پالت رنگی استخراج شده از لایههای آسمان، کالبد مصنوع و پوشش گیاهی، شهرک چهارصد دستگاه ازلحاظ رنگی غنی نبوده و در راستای ارتقا کیفیت فضای شهری نیست. بهطور کلی در شهرک چهارصد دستگاه کمتر از عامل رنگ جهت افزایش ادراک فضایی، ایجاد حس زندگی و هویت استفاده شده است.
بهروز غداری، صادق بشارتی فر، زرین فروغی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
ارزیابی شاخص های توسعه پایدار، بعنوان محور تعالی انسانی، پایه و اساس غالب برنامه ریزی های شهری و آمایش سرزمین بوده و نقش تعیین کنندهای در پراکندگی فضایی و شکلگیری رفتار محیطی جوامع انسانی دارد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و ابزار اصلی آن پرسشنامه محقق ساخته شده می باشد. جمع آوری داده ها با استفاده از روش های کتابخانه و پیمایشی (ابزار پرسشنامه) صورت گرفت. جامعه آماری محلات 35 گانه شهر بندر ماهشهر می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران با سطح اطمینان 95 درصد با استفاده از تعداد خانوار شهر ماهشهر 382 نفر که از طریق نمونه گیری به روش تصادفی ساده در سطح محلات اقدام به توزیع پرسشنامه نموده است. بر اساس معیارهای پژوهش نتایج نشان داده که محلات شهر بندر ماهشهر در وضعیت ناپایداری قرار دارند و شدت ناپایداری در بین انها متفاوت می باشد. بطوری که در شاخص های منتخب از بین محلات 35 گانه فقط محله های شماره 1،2،6،15،16،17،19در سطح پایدار و سایر محلات(28) در وضعیت ناپایدار قرار دارند، این وضعیت متأثر از موقعیت انان در ساختار فضایی شهر می باشد، که باعث شکل گیری نابرابری های محله ای در برخورداری از شاخص های پایداری و جدایی گزینی اجتماعی گردیده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داده که تمامی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و عدالت فضایی اثر مثبت و معناداری بر توسعه پایدار شهر ماهشهر دارند که در بین انها شاخص اقتصادی بیشترین اثر را در توسعه پایدار محلات شهر دارا می باشد.
واژگان کلیدی: ارزیابی، توسعه پایدار، محلات، برنامه ریزی، ماهشهر
س سعید ملکی، م مهسا دلفان نسب، ج جواد یوسفوند،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
تحلیل صحیح از وضعیت بازار مسکن و شناخت درست از عوامل تاثیرگذار بر مسکن خصوصا از جهت قیمت آن و نیز میزان تاثیرگذاری هر یک از آن ها، می تواند برنامه ریزان و مسئولان امر را در تحلیل و پیش بینی درست وضعیت آینده کمک و متناسب با آن راه حل های مناسب را ارائه کند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل پیشران موثر بر قیمت مسکن در شهر خرم آباد انجام شده است.این پژوهش از لحاظ راهبرد هدفگذاری کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی و بر اساس روشهای آیندهپژوهی، اکتشافیمیباشد. دادههای نظری با روش اسنادی و دادههای تجربی با روش پیمایشی بر اساس روش دلفی تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش 30نفر از خبرگان و متخصصان صاحبنظر در حوزه مسکن شهرخرمآباد به صورت نمونهگیری هدفمندانتخاب شدهاند. جهت تجزیهو تحلیل اطلاعات به دست آمده از روشهای دلفی، تحلیل اثرات متقاطع و از نرمافزار MicMacاستفادهشده است. بدین منظور ابتدا23 عامل به روش دلفی و با استفاده از پرسشنامه های تشریحی توسط کارشناسان شناسایی شدند. در مرحله بعد ماتریس تاثیرات متقاطع برای سنجش میزان تاثیرگذاری عوامل بر یکدیگر طراحی شده و در اختیار خبرگان قرار گرفت که در نهایت از مجموع 23 عامل اولیه تاثیرگذار بر قیمت مسکن در شهر خرم اباد، تعداد 12 عامل به عنوان عوامل کلیدی سیستم شناسایی شدند که عبارت انداز: درآمدخانوار،بهای زمین، تراکم ساختمانی، تعداد واحد و طبقات، دسترسی به تسهیلات و خدمات شهری، تراکم جمعیتی، موقعیت جغرافیایی اراضی، استفاده های غیرمسکونی در آینده، تعداد اتاق، وضعیت امنیت، وسعت قطعات املاک،وضعیت تقاضا.
علی مرادی، معین شفیعی حق شناس، الهه بینافر، وحید یحیوی آذر،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
گسترش و ماندگاری ویروس کرونا در مناطق شهری و روستایی ایران میتواند پیامدهای مختلفی بر چشمانداز توسعه شهری و روستایی کشور داشته باشد. از سوی دیگر این ویروس میتواند در آینده شهرها و روستاها به عنوان یک فرصت برای توسعه آنها در نظر گرفته شود. لذا در این پژوهش با استفاده از روش آیندهنگاری که دارای رویکردی کیفی- توصیفی است، به بررسی هدف تحقیق پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق و مطالعات کتابخانهای و به کمک نظرات 50 کارشناس در زمینههای مختلف تحصیلی، اثرات و فرصتهای ویروس کرونا ارائه شد. در ادامه با روش تحلیل کیفی و نظر کارشناسان امر چالشها و سیاستهای مقابله با کرونا در جوامع شهری و روستایی ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که ویروس کرونا اثرات اجتماعی، روحی- روانی، زیست محیطی و اقتصادی مختلفی بر جوامع شهری و روستایی کشور داشته است. علاوهبر اثر ذکر شده، ویروس کرونا فرصتهایی چون تسریع استفاده و انتشار ابزارهای دیجیتالی، افزایش آموزش از راه دور، افزایش خدمات و امکانات بهداشتی ناشی از سرمایهگذاری دولتی برای مقابله با کرونا، افزایش ارتباط بین مناطق شهری و روستایی، کاهش آلودگی زیست محیطی، کاهش تخریب زمین، آب و سایر منابع طبیعی و بسیج و تقویت شبکههای شهری و روستایی به وجود آورده است. نتایج نشان داد که نحوه ارائه خدمات پزشکی ضروری و امکانات بهداشتی، عدم آمادگی و ظرفیت سازگاری مناطق شهری و روستایی برای مقابله و واکنش و سرمایه و درآمد کافی روستاییان مهمترین چالشهای پیشروی چشمانداز توسعه شهری و روستایی کشور بودهاند. نتایج نشان داد بهبود دسترسی به خدمات پزشکی، حفظ و توسعه خدمات اولیه، حمایت از مشاغل، کسب و کارها و بهبود زیرساختهای دیجیتالی مهمترین سیاستهای کاهش اثرات ویروس کرونا بر چشمانداز توسعه شهری و روستایی کشور می باشند.
اقای ایرج محمودپور، دکتر حسین حاتمی نژاد، دکتر رحمت اله فرهودی، دکتر جمیله توکلی نیا،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
زیست پذیری مفهومی پیچیده و چندبُعدی دارد و تضمینکننده عملکرد اکوسیستم از کوچکترین واحد جغرافیایی تا سطح کره زمین یا بهعبارتیدیگر از سطوح محلی تا سطوح جهانی است و الگوهای آن از یک منطقه به منطقه دیگر کاملاً متفاوت است. در این راستا، در سه دهه گذشته، علاوه بر اﺛـﺮات ﻣﺨـﺮب اﻧﺴﺎﻧﻲ، کاربرد منابع و صنایع مضر، آﻟﻮدﮔﻲ ﺷﺪﻳﺪ ﺟﻮی، ﻧـﺎزک ﺷـﺪن ﻻﻳـﻪ ازن، ﺗﺸـﺪﻳﺪ ﭘﺪﻳﺪه گلخانهای و اﺛﺮات ﻣﺘﻌﺪد ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ پدیدهها، در شهر تهران و منطقه 11، موجب آلودگیهای متنوع زیستمحیطی و ﺗﺨﺮﻳـﺐ ﻣﻨـﺎﺑﻊ و ﻛـﺎﻫﺶ ﻓﻀﺎﻫﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ شده است که ﻧﻴﺎز ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺑـﻪ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺘﻲ ﺳﺎﻟﻢ را افزایش داده است. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که بهصورت سیستمی و نظاممند پیشرانهای کلیدی مؤثر بر زیست پذیری با تأکید بر شاخصهای زیستمحیطی در منطقه 11 کلانشهر تهران شناسایی و تحلیل شوند. در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 57 عامل اولیه در یازده حوزه مختلف استخراجشده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفهها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرمافزار میکمک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل در نرمافزار میکمک، حاکی از ناپایداری سیستم در محدوده موردمطالعه است و بر همین اساس پنج دسته متغیر مورد شناسایی قرار گرفت. درنهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، هفت عامل اصلی بهعنوان عوامل کلیدی در زمینه زیست پذیری با تأکید بر شاخصهای زیستمحیطی منطقه مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشرانهای موردبررسی نیز، متغیرهای وضعیت حملونقل عمومی (سرعت، دقت، اطمینان، ایمنی، امنیت، راحتی، صرفه اقتصادی) و دسترسی عموم به فضای سبز بیشترین تأثیر را بر زیستپذیری در محدوده موردمطالعه داشتند.
حسین شمسی دارغلو، رحمت محمدزاده،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
نظریهی لفور درزمینهی تولید فضا بسیار موردتوجه قرارگرفته است و اهمیت آن بهویژه در این است که آن را بهطور سیستماتیک در مورد مقولههای شهر و فضا بهصورت یک تئوری اجتماعی جامع و قابلفهم ادغام میکنند. برنامهریزی سنتی کاربری زمین بهصورت کاملاً انتزاعی و صوری بوده و از مؤلفههای ادراکی و معنایی تهی میباشند ولی رهیافت تریالکتیک لفوری اینگونه نبوده و از سه شأن (پرکتیس فضایی-بازنمایی فضایی و فضای بازنمایی) که در ارتباط با یکدیگر و بهصورت مشارکتی و همزمان در لحظه شکل میگیرند، یک کل را تولید میکنند. این پژوهش دارای روش توصیفی و تحلیلی و ازلحاظ هدف، بنیادی است. تحولات ناشی از ورود پارادایمهای نوین در رویکردهای برنامهریزی شهری و طراحی شهری که ماهیت متفاوتی را برای نظام راهبردی تغییرات توسعهی شهری قائل است و از سوی دیگر توجهات جدید به فضا و بااهمیت یافتن مفهوم فضای زیسته، به نظر میرسد رویکرد تریالکتیکی لفور برخلاف برنامهریزی سنتی کاربری زمین به فضای روزمره و تجربهی زیستهی ساکنان ارج بیشتری قائل است و میتواند فضاهایی را ایجاد کند که حس مکان و احساس تعلق ساکنان را به فضای زندگیشان را بیشتر نماید. مرور مفاهیم نشان میدهد مفهوم فضای زیسته (فضای انتزاعی - انضمامی) متأثر از رهیافتهای مختلف فلسفهی علم (تفسیرگرایی و انتقادی) بوده و اکنون نیز شاهد یک تغییر رهیافتی (پارادایمی) است، که میتواند دگرگونیهای اجتماعی را نشان دهد. این مطالعه نشان میدهد فضا – مکان (فضای زیسته یا مکان- عشق) برخلاف تعریف پیشین فضا که مبتنی بر رهیافتهای پوزیتویستی (فضاهای ذهنی و ادراکی)، انتزاعی و عامگرا، عمدتاً یک محدودهی مرزبندی شده از فضاست که واجد ویژگیهای کالبدی - انضمامی است و بهواسطهی تجربهی انسانی شکل میگیرد و سرشار از معنا میشود.