جستجو در مقالات منتشر شده



فریده خان محمدی، رحیم سرور، علیرضا استعلاجی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده

امروزه روند شتابان شهرنشینی، نقصان در هدایت و مدیریت شهری، نابرابریهای ملی و منطقه ای و تفاوت در پایگاه اقتصادی- اجتماعی افراد، باعث رشد و گسترش اسکان غیررسمی گردیده است. با توجه به این وضعیت، در منطقه کلانشهری تهران اسکان غیررسمی به شدت رو به گسترش بوده است، پژوهش حاضر در پی یافتن عوامل کلیدی مؤثر بر اسکان غیررسمی در محدوده مورد مطالعه و همچنین تعیین روابط بین معیارها از طریق مدلسازی ساختاری- تفسیری(ISM)هستیم؛ که از نظر ماهیت یک طرح کاربردی و به لحاظ روش ترکیبی(کمی و کیفی) و به لحاظ رویکرد پژوهش استقرایی است؛ در این روش از ابزار پرسشنامه استفاده شده و به منظور تجزیه و تحلیل روابط و ارائه مدل ساختاری آنها از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد که با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل در این میان سه سطح قابل تعریف است. مهمترین سطح که بیشترین اثرگذاری را بر سایر عوامل و رشد اسکان غیررسمی داشته ،تحریم  و اثرات آن است، نتیجه تحلیل میک مک و دسته بندی عوامل کلیدی در خوشه های چهارگانه ماتریس اثرات متقابل نشان می دهد عوامل رشد اقتصادی، سیاستهای بازتوزیعی، تمرکززدایی و واگذاری اختیارات، سیاستهای توازن منطقه ای، تجدید نظر در قوانین و مقررات توسعه و تحریم و اثرات آن در خوشه چهارم قرار می گیرند که در واقع متغیرهای کلیدی پژوهش هستند و تنها عامل سیاستهای تأمین مسکن در خوشه متغیرهای پیوندی قرار گرفته ، که این عامل هدایت گر سایر عوامل ، و تغییر در آن کل سیستم را متاثر خواهد کرد.
دکتر حافظ مهدنژاد، دکتر حمید برقی، دکتر علیرضا غلامی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده

امروزه شهرهای کشور با نوعی دوگانگی و نابرابری مواجه شده­اند. چنان­چه نابرابری شهری به یکی از مشخصه­های مکانی آنها تبدیل شده است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، پهنه­بندی محله­های نابرابری فضایی کلان­شهر اصفهان بر اساس شاخص­های اقتصادی جهت برنامه‌ریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و افزایش کیفیت زندگی آنها است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی می­باشد. داده­های پژوهش از بلوک­های آماری(1395) مرکز آمار ایران تهیه شده­اند. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل داده­ها، تدوین شاخص­ها و استخراج شاخص نهایی شکاف و نابرابری شهری،  AHP ، تاپسیس (Topsis) و  Hotspot است. یافته­های پژوهش نشان می­دهد ضریب تاثیر شاخص­های مربوط به مولفه­های گروه های عمدۀ شغلی، اشتغال، مسکن و وسیلۀ نقلیه به ترتیب  مشتمل بر 265/0، 317/0، 234/0 و 184/0 است. بر مبنای شاخص نهایی وضعیت نابرابری جغرافیایی از لحاظ شاخص­های اقتصادی، 23 محله(98/11%) دارای کیفیت مناسب، 37 محله(27/19%) دارای کیفیت نسبتاً مناسب، 52 محله(08/27%) در وضعیت متوسط، 64 محله(33/33%) در وضعیت نسبتاً نامناسب و در نهایت 16 محله معادل حدود 33/8% از کل محله­های کلان‌شهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در مجموع، حدود 42% از  کل محله­های کلان‌شهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. نتایج حاصل از مدل Hotspot نشان دهندۀ آن است که محله­های دارای ارزش‌های بالاتر از میانگین در جنوب و تا حدودی در مرکز شهر و محله­های دارای ارزش پایین تر از میانگین در شرق و تا حدودی در غرب شهر اصفهان قرار گرفته‌اند. در واقع، می­توان به گونه­ای شهر را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم نمود.
روح الله نمکی، اکبر عبداله زاده طرف، حسن ستاری ساربانقلی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده

آلودگی هوا و تاثیرات نامطلوب آلودگیهای ناشی از احتراق سوخت­های فسیلی در سکونتگاههای شهری از جمله مسائل مهم زیست محیطی کلانشهرهاست که توجه به راهکارهای کاهش میزان آلودگی هوا در شهرها لازم است. تجربیات جهانی نشان داده است که شاخصهای فرم شهری یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر میزان آلودگی هوا و مصرف انرژی در شهر هستند. از این روی توجه به فرم شهر، نقشی مهم درچشم انداز بلند مدت شهرها در جهت کیفیت هوای مطلوب­تر، ایفا می­کند.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه­ای و اسنادی  استفاده شده است. درجهت تجزیه و تحلیل داده­ها و پاسخگویی به سوالات پژوهش از تکنیک آماره موران در محیط نرم افزار gis استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد وضعیت آلودگی هوای شهر تبریز از نظر عناصر آلوده کننده هوا یعنی دی اکسید گوگرد، دی اکسید نیتروژن، مونوکسید کربن در نیمه دوم سال بیشتر از نیمه اول سال است به گونه­ای که از میان ایستگاههای پایش هوا ایستگاه میدان دارای بیشترین تعداد آلودگی هوا بود. همچنین نتایج حاصل از بررسی تاثیر فرم شهری و الگوی کاربری زمین بر آلودگی هوا نشان داد که فرم شهری و کاربری زمین بر آلودگی هوا تاثیرگذار است.
پری شکری فیروزجاه، امیر بخشی، جواد پوریانی، فاطمه علیپور،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده

در فضاهای شهری عناصر ناهمگون و ناهنجار گونـاگونی در کنار هم به اغتشاشات محیط دامن می‌زنند. یکی از مهمترین این عناصر که به‌ندرت به‌صورتی آشکار بدان توجه می‌شود، رنگ است. به‌همین دلیل، این پژوهش با هدف بررسی و سنجش نقش رنگ در ارتقاء کیفیت فضای شهرک چهارصد دستگاه رامسر انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مـی‌باشد و داده‌های آن از طریق پرسشنامه و عکس‌برداری جمع‌آوری شده است. جامعـه آمـاری تحقیـق، بر اساس فرمول کوکران، 300 نفر برآورد گردید. به‌منظور سنجش شـاخص‌هـای کیفیت فضایی با توجه به نقش رنگ، 3 شاخص اصلی ( ادراک فضایی، خوانایی و هویت و تنوع و سرزندگی) و 20 متغیر بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل شاخص‌ها از آزمون T تک نمونه‌ای و تکنیک RGB بهره گرفته شده است. نتایج آزمون T تک نمونه‌ای نشان داد که شاخص خوانایی و هویت با میانگین 31/2، تنوع و سرزندگی با میانگین 69/2 و ادراک فضایی با میانگین 78/2 از کمترین تا بیشترین اثربخشی را بر کیفیت فضای محدوده مورد مطالعه داشته‌اند. همچنین با توجه به پالت رنگی استخراج شده از لایه‌های آسمان، کالبد مصنوع و پوشش گیاهی، شهرک چهارصد دستگاه ازلحاظ رنگی غنی نبوده و در راستای ارتقا کیفیت فضای شهری نیست. به‌‌طور کلی در شهرک چهارصد دستگاه کمتر از عامل رنگ جهت افزایش ادراک فضایی، ایجاد حس زندگی و هویت استفاده شده است.
بهروز غداری، صادق بشارتی فر، زرین فروغی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده

ارزیابی شاخص های توسعه پایدار، بعنوان محور تعالی انسانی، پایه و اساس غالب برنامه ریزی های شهری و آمایش سرزمین بوده و نقش تعیین کننده­ای در پراکندگی فضایی و شکل­گیری رفتار محیطی جوامع انسانی دارد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و ابزار اصلی آن پرسشنامه محقق ساخته شده می باشد. جمع آوری داده ها با استفاده از روش های کتابخانه و پیمایشی (ابزار پرسشنامه) صورت گرفت. جامعه آماری محلات 35 گانه شهر بندر ماهشهر می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران با سطح اطمینان 95 درصد با استفاده از تعداد خانوار شهر ماهشهر 382 نفر که از طریق نمونه گیری به روش تصادفی ساده در سطح محلات اقدام به توزیع پرسشنامه نموده است. بر اساس معیارهای پژوهش نتایج نشان داده که محلات شهر بندر ماهشهر در وضعیت ناپایداری قرار دارند و شدت ناپایداری در بین انها متفاوت می باشد. بطوری که در شاخص های منتخب از بین محلات 35 گانه فقط محله های شماره 1،2،6،15،16،17،19در سطح پایدار و سایر محلات(28) در وضعیت ناپایدار قرار دارند، این وضعیت متأثر از موقعیت انان در ساختار فضایی شهر می باشد، که باعث شکل گیری نابرابری های محله ای در برخورداری از شاخص های پایداری و جدایی گزینی اجتماعی گردیده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داده که تمامی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و عدالت فضایی اثر مثبت و معناداری بر توسعه پایدار شهر ماهشهر دارند که در بین انها شاخص اقتصادی بیشترین اثر را در توسعه پایدار محلات  شهر دارا می باشد.
واژگان کلیدی: ارزیابی، توسعه پایدار، محلات، برنامه ریزی، ماهشهر
س سعید ملکی، م مهسا دلفان نسب، ج جواد یوسفوند،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده

تحلیل صحیح از  وضعیت بازار مسکن و شناخت درست از عوامل تاثیرگذار بر مسکن خصوصا از جهت قیمت آن و نیز میزان تاثیرگذاری هر یک از آن ها، می تواند برنامه ریزان و مسئولان امر را در تحلیل و پیش بینی درست وضعیت آینده کمک و متناسب با آن راه حل های مناسب را ارائه کند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل  پیشران موثر بر قیمت مسکن در شهر خرم آباد انجام شده است.این پژوهش از لحاظ راهبرد هدف‌گذاری کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی و بر اساس روش‌های آینده‌پژوهی، اکتشافیمی‌باشد. داده­های نظری با روش اسنادی و داده‌های تجربی با روش پیمایشی بر اساس روش دلفی تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش 30نفر از خبرگان و متخصصان صاحب‌نظر در حوزه مسکن شهرخرم‌آباد به صورت نمونه‌گیری هدفمندانتخاب شده­اند. جهت تجزیه‌و تحلیل اطلاعات به دست آمده از روش‌های دلفی، تحلیل اثرات متقاطع و از نرم‌افزار MicMacاستفادهشده است. بدین منظور ابتدا23 عامل به روش دلفی و با استفاده از پرسشنامه های تشریحی توسط کارشناسان شناسایی شدند. در مرحله بعد ماتریس تاثیرات متقاطع برای سنجش میزان تاثیرگذاری عوامل بر یکدیگر طراحی شده و در اختیار خبرگان قرار گرفت که در نهایت از مجموع 23 عامل اولیه تاثیرگذار بر قیمت مسکن در شهر خرم اباد، تعداد 12 عامل به عنوان عوامل کلیدی سیستم شناسایی شدند که عبارت انداز: درآمدخانوار،بهای زمین، تراکم ساختمانی، تعداد واحد و طبقات، دسترسی به تسهیلات و خدمات شهری، تراکم جمعیتی، موقعیت جغرافیایی اراضی، استفاده های غیرمسکونی در آینده، تعداد اتاق، وضعیت امنیت، وسعت قطعات املاک،وضعیت تقاضا.
علی مرادی، معین شفیعی حق شناس، الهه بینافر، وحید یحیوی آذر،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده

گسترش و ماندگاری ویروس کرونا در مناطق شهری و روستایی ایران می­تواند پیامدهای مختلفی بر چشم­انداز توسعه شهری و روستایی کشور داشته باشد. از سوی دیگر این ویروس می­تواند در آینده شهرها و روستاها به عنوان یک فرصت برای توسعه آنها در نظر گرفته شود. لذا در این پژوهش با استفاده از روش آینده­نگاری که دارای رویکردی کیفی- توصیفی است، به بررسی هدف تحقیق پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق و مطالعات کتابخانه­ای و به کمک نظرات 50 کارشناس در زمینه­های مختلف تحصیلی، اثرات و فرصت­های ویروس کرونا ارائه شد. در ادامه با روش تحلیل کیفی و نظر کارشناسان امر چالش­ها و سیاست­های مقابله با کرونا در جوامع شهری و روستایی ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که ویروس کرونا اثرات اجتماعی، روحی- روانی، زیست محیطی و اقتصادی مختلفی بر جوامع شهری و روستایی کشور داشته است. علاوه­بر اثر ذکر شده، ویروس کرونا فرصت­هایی چون تسریع استفاده و انتشار ابزارهای دیجیتالی، افزایش آموزش از راه دور، افزایش خدمات و امکانات بهداشتی ناشی از سرمایه­گذاری دولتی برای مقابله با کرونا، افزایش ارتباط بین مناطق شهری و روستایی، کاهش آلودگی زیست محیطی، کاهش تخریب زمین، آب و سایر منابع طبیعی و بسیج و تقویت شبکه­های شهری و روستایی به وجود آورده است. نتایج نشان داد که نحوه ارائه خدمات پزشکی ضروری و امکانات بهداشتی، عدم آمادگی و ظرفیت سازگاری مناطق شهری و روستایی برای مقابله و واکنش و سرمایه و درآمد کافی روستاییان مهم­ترین چالش­های پیش­روی چشم­انداز توسعه شهری و روستایی کشور بوده­اند. نتایج نشان داد بهبود دسترسی به خدمات پزشکی، حفظ و توسعه خدمات اولیه، حمایت از مشاغل، کسب و کارها و بهبود زیرساخت­های دیجیتالی مهم­ترین سیاست­های کاهش اثرات ویروس کرونا بر چشم­انداز توسعه شهری و روستایی کشور می ­باشند.
 
اقای ایرج محمودپور، دکتر حسین حاتمی نژاد، دکتر رحمت اله فرهودی، دکتر جمیله توکلی نیا،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده

زیست پذیری مفهومی پیچیده و چندبُعدی دارد و تضمین‌کننده عملکرد اکوسیستم از کوچک‌ترین واحد جغرافیایی تا سطح کره زمین یا به‌عبارتی‌دیگر از سطوح محلی تا سطوح جهانی است و الگوهای آن از یک منطقه به منطقه دیگر کاملاً متفاوت است. در این راستا، در سه دهه گذشته، علاوه بر اﺛـﺮات ﻣﺨـﺮب اﻧﺴﺎﻧﻲ، کاربرد منابع و صنایع مضر، آﻟﻮدﮔﻲ ﺷﺪﻳﺪ ﺟﻮی، ﻧـﺎزک ﺷـﺪن ﻻﻳـﻪ ازن، ﺗﺸـﺪﻳﺪ ﭘﺪﻳﺪه گلخانه‌ای و اﺛﺮات ﻣﺘﻌﺪد ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ پدیده‌ها، در شهر تهران و منطقه 11، موجب آلودگی­های متنوع زیست‌محیطی و ﺗﺨﺮﻳـﺐ ﻣﻨـﺎﺑﻊ و ﻛـﺎﻫﺶ ﻓﻀﺎﻫﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ شده است که ﻧﻴﺎز ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺑـﻪ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺘﻲ ﺳﺎﻟﻢ را افزایش داده است. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که به‌صورت سیستمی و نظام­مند پیشران‌های کلیدی مؤثر بر زیست پذیری با تأکید بر شاخص­های زیست­محیطی در منطقه 11 کلان‌شهر تهران شناسایی و تحلیل شوند. در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 57 عامل اولیه در یازده حوزه مختلف استخراج‌شده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه‌ها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرم­افزار میک­مک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیر­ها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل در نرم­افزار میک­مک، حاکی از ناپایداری سیستم در محدوده مورد­­مطالعه است و بر همین اساس پنج دسته متغیر مورد شناسایی قرار گرفت. درنهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، هفت عامل اصلی به­عنوان عوامل کلیدی در زمینه زیست پذیری با تأکید بر شاخص­های زیست­محیطی منطقه مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشران‌های مورد­بررسی نیز، متغیر­های وضعیت حمل‌ونقل عمومی (سرعت، دقت، اطمینان، ایمنی، امنیت، راحتی، صرفه اقتصادی) و دسترسی عموم به فضای سبز بیشترین تأثیر را بر زیست­پذیری در محدوده موردمطالعه داشتند.
 
حسین شمسی دارغلو، رحمت محمدزاده،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده

نظریه‌ی لفور درزمینه‌ی تولید فضا بسیار موردتوجه قرارگرفته است و اهمیت آن به‌ویژه در این است که آن را به‌طور سیستماتیک در مورد مقوله‌های شهر و فضا به‌صورت یک تئوری اجتماعی جامع و قابل‌فهم ادغام می‌کنند. برنامه‌ریزی سنتی کاربری زمین به‌صورت کاملاً انتزاعی و صوری بوده و از مؤلفه‌های ادراکی و معنایی تهی می‌باشند ولی رهیافت تریالکتیک لفوری این‌گونه نبوده و از سه شأن (پرکتیس فضایی-بازنمایی فضایی و فضای بازنمایی) که در ارتباط با یکدیگر و به‌صورت مشارکتی و هم‌زمان در لحظه شکل می‌گیرند، یک کل را تولید می‌کنند. این پژوهش دارای روش توصیفی و تحلیلی و ازلحاظ هدف، بنیادی است. تحولات ناشی از ورود پارادایم‌های نوین در رویکردهای برنامه‌ریزی شهری و طراحی شهری که ماهیت متفاوتی را برای نظام راهبردی تغییرات توسعه‌ی شهری قائل است و از سوی دیگر توجهات جدید به فضا و بااهمیت یافتن مفهوم فضای زیسته، به نظر می‌رسد رویکرد تریالکتیکی لفور برخلاف برنامه‌ریزی سنتی کاربری زمین به فضای روزمره و تجربه‌ی زیسته‌ی ساکنان ارج بیشتری قائل است و می‌تواند فضاهایی را ایجاد کند که حس مکان و احساس تعلق ساکنان را به فضای زندگی‌شان را بیشتر نماید. مرور مفاهیم نشان می‌دهد مفهوم فضای زیسته (فضای انتزاعی - انضمامی) متأثر از رهیافت‌های مختلف فلسفه‌ی علم (تفسیرگرایی و انتقادی) بوده و اکنون نیز شاهد یک تغییر رهیافتی (پارادایمی) است، که می‌تواند دگرگونی‌های اجتماعی را نشان دهد. این مطالعه نشان می‌دهد فضا مکان (فضای زیسته یا مکان- عشق) برخلاف تعریف پیشین فضا که مبتنی بر رهیافت‌های پوزیتویستی (فضاهای ذهنی و ادراکی)، انتزاعی و عام‌گرا، عمدتاً یک محدوده‌ی مرزبندی شده از فضاست که واجد ویژگی‌های کالبدی - انضمامی است و به‌واسطه‌ی تجربه‌ی انسانی شکل می‌گیرد و سرشار از معنا می‌شود.


صفحه 16 از 16    
...
16
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied Researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)