ثنا رحمانی، سید حسین واحدی، لیلا عابدی فرد، صالح ابراهیمی پور،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
مدیریت بحران فرایندی است که میتواند از بحران پیشگیری نماید یا در صورت وقوع آن در جهت کاهش آثار، ایجاد آمادگی لازم، مقابله، امدادرسانی سریع و بهبود اوضاع تا رسیدن به وضعیت عادی و بازسازی تلاش کنند. این مقاله باهدف مکانیابی بهینه محلهای اسکان موقت زلزلهزدگان با توجه به معیارهای متنوع طبیعی و انسانی (شیب، حریم گسل، دسترسی مناسب به مراکز نظامی، درمانی، آموزشی و ...) که هرکدام از این معیارها میتواند به نحوی باعث ایجاد یک محیط آرام، امن و دور از محیطهای پرخطر شود، برای شهر بجنورد ارائهشده است. لذا با توجه به تنوع معیارهای بکار رفته در این پژوهش دو سناریو ارائهشده است. در این پژوهش نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است؛ و با استفاده از GIS مناسبترین اراضی برای ایجاد مکانهای اسکان موقت زلزلهزدگان احتمالی بجنورد شناساییشده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد حوزه شرق و شمال شرق بجنورد به دلیل قابلیت اراضی و وجود عرصه، مستعدترین و بهترین گزینه برای مکان گزینی موقت زلزلهزدگان هست و در پایان پیشنهادها در قالب نقشه و مکانیابی مناسب ارائهشده است که با مشخص کردن پهنههای خطر در شهر میتوان در مورد استقرار شریانهای حیاتی در مناطق کمخطر تصمیمگیری نمود.
احمد پور احمد، نبی مرادپور، حسین حاتمی نژاد،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد کالبدی – فضایی بر پیادهمداری در محلات امیرآباد و دانشگاه تهران از منطقه 6 شهر تهران است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. و از ابزار پرسشنامه برای کسب نظر شهروندان استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را، کلیه ساکنان محلات امیرآباد و دانشگاه تهران تشکیل میدهند، که به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه انتخاب شده است. نگارندگان برای دقیقتر شدن نتایج تحقیق، حجم نمونه را به 400 نفر افزایش دادهاند. برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS21 و LISREL8 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده این است که بین ابعاد کالبدی – فضایی و ترغیب پیادهروی رابطه وجود دارد. همچنین مقدار بارهای عاملی به دست آمده در تمام شاخصهای تحقیق نشانگر این است که شاخصهای انتخاب شده برای سنجش ابعاد کالبدی فضایی ترغیب پیادهروی به درستی این ابعاد را میسنجند؛ به طوریکه در بین ابعاد کالبدی، شاخص ایمنی با(99/0) و در بین ابعاد فضایی شاخص امنیت با(75/0) بیشترین مقدار بار عاملی را دارا بودهاند. علاوه بر این، تأثیر ابعاد کالبدی و فضایی بر ترغیب پیادهروی مستقیم و مثبت میباشد به طوریکه ابعاد کالبدی 34/0 و بعد فضایی نیز 42/0 از واریانس ترغیب پیادهروی را تبیین نموده است.
محمد هادی ستاوند، فاضل حاجی زاده، حسین یغفوری،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است؛ لذا بیعدالتی در نحوهی توزیع آن، بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی گزینی طبقاتی مناطق شهر تأثیر میگذارد و مدیریت شهری را با چالش های جدی روبه رو می کند. در همین راستا، هدف اصلی این پژوهش، واکاوی فضایی مناطق شهری شیراز از منظر عدالت اجتماعی با تأکید بر خدمات عمومی می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و نوع آن کاربردی است. در گردآوری داده ها از روش های کتاب خانه ای و میدانی استفاده شده شده است. جامعه آماری پژوهش مناطق دهگانه شهر شیراز است که با توجه به 10 شاخص کلی و 49 مؤلفه تعیین کننده خدمات عمومی ارزیابی شده است. برای تحلیل و رتبه بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی، از مدل های تاپسیس فازی، ویکور و Waspas برای رسیدن به یک نتیجه واحد از تحلیل داده ها در مدلهای مختلف، از روش تلفیقی میانگین رتبه ها استفاده شده است. نتایج حاصل از این روش، حاکی از آن است که مناطق 1، 2 و 4 در رتبه اول برخورداری، مناطق 3، 6 و 7 در رده نیمه برخوردار، مناطق 8 و 10 برخورداری کم و مناطق 5 و 9 در رده فقدان برخورداری قرار گرفتهاند. بنابراین یافته های این پژوهش نشان میدهد که توزیع خدمات عمومی در مناطق شهر شیراز با دیدگاه عدالت اجتماعی انطباق ندارد. بدین ترتیب اختصاص کاربری ها و خدمات شهری موردنیاز مناطق به ویژه در مناطق توسعه نیافته و یا کمترتوسعه یافته کلانشهر شیراز جهت ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و رضایت مندی آنها در جهت کاهش نابرابری های فضایی و اجتماعی ضروری می نماید. در پایان این نوشتار، راهبردهایی متناسب با یافته های پژوهش ارائه گردیده است.
حسن محمودزاده، سودابه پناهی، مهدی هریسچیان،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف این پژوهش انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایش سرزمین در شهرستان همدان با روش چند هدفه تخصیص زمین است. روش چندهدفه تخصیص زمین، انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایشی بر اساس مفهوم سطوح ایدهال میباشد که در منطقه مورد مطالعه با سه بعد اکولوژیکی، اقتصادی اجتماعی و راهبردی انجام شد. کاربریهای مورد بررسی تحقیق شامل کاربری کشاورزی (آبی- دیم)، کاربری مرتعداری و کاربری شهری است که مساحت کاربریهای مدنظر بر اساس بیشترین وزن متغیرهای مستقل تخصیص داده شد. در ادامه نقشهی تناسب اراضی حاصل از عملیات MCE به ازای هر کاربری تهیه شد و مساحت تناسب کاربری های بهدستآمده از این نقشه ها محاسبه گردید که نتیجه اش بدین صورت بدست آمد: کاربری کشاورزی آبی در منطقه176/601 هکتار،کشاورزی دیم معادل 961/193، تناسب شهری 762/984و تناسب کاربری مرتعداری معادل 960/552هکتار به دست آمد که معیار مهمی برای تعیین مساحت جهت اجرایMOLA میباشد. در مرحلهی بعد نوبت به اجرای ماژول MOLA برای حل تعارض میان کاربریها رسید. نتایج MOLA نشان داد که بهطور متوسط در سه بعد مورد بررسی، بیشترین مساحت مختص به کشاورزی دیم به میزان 364/4هکتار میباشد که معادل 32درصد از مساحت کاربریهای مورد بررسی در منطقه مورد مطالعه است و بیشترین وزن بهطور متوسط به کاربری کشاورزی آبی به میزان 0/4اختصاص دارد. این نتایج بر اساس پنج فاکتور (مساحت فعلی هر کاربری، مساحت مطلوب از هر کاربری مطابق روش MCE، وابستگی شغلی افراد مختلف به هر کاربری، اولویتدهی به ابعاد اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی هر کاربری) بدست آمد. نهایتا نتایج پزوهش نشان داد که انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایش سرزمین با روش چند هدفه تخصیص زمین بهدرستی بهوسیله ابعاد اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی انجام شده است.
حمیدرضا تلخابی، محمد سلیمانی، احمد سعیدنیا، احمد زنگانه،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
این مقاله نقش حملونقل در شکلگیری آلودگی هوای منطقۀ کلانشهری تهران را بررسی کرده است. این منطقه دارای جمعیتی بالغ بر 15.98 میلیون نفر میباشد. روش مقالۀ حاضر از نوع تحلیلی بوده و بر دادههای ثانویه و سنتهای روش پژوهش کمی استوار است. برای تحلیل فضایی جابهجایی، از دادههای خام ترددشماری درونشهری و برونشهری سال 1395، و بهمنظور تحلیل فضایی آلودگی هوا (ذرات معلق کمتر از 2.5 میکرون و 10 میکرون)، از دادههای خام ایستگاههای سنجش آلودگی هوا و تصاویر ماهوارهای لندست (OLI) برای سه روز منتخب در سالهای 1392، 1393 و 1395 بهعنوان نمونۀ بررسی، در محیط نرمافزاری ArcGIS استفادهشده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که به دلیل شدت جریان سفرها و ترددهای درون کلانشهر تهران، حومه به حومه، حومه به شهر مرکزی (تهران) و بالعکس، کانونهای خیزش آلودگی هوا را نمیتوان تنها به شهر تهران نسبت داد، بلکه گسترۀ شکلگیری کانونهای آلاینده در محدودۀ "منطقۀ کلانشهری تهران" توزیع شده است. همچنین میزان همبستگی فضایی بین نقشههای آلودگی هوا و نقشههای جریان حملونقل در روزهای منتخب (2 بهمن 1392، 5 بهمن 1393 و 7 آذر 1395)، در همۀ موارد ارتباط فضایی بالا (بیش از 75 درصد) را نشان داده است. همچنین تحلیل این وضعیت در حلقههای سهگانه نشان داد حاکی از این بود که بیشترین حجم ترددها به ترتیب در محدودۀ شهر تهران بهعنوان (CBD)، ناحیۀ حومهای (Suburban) و فراحومه (Exurban) انجام شده و الگوی پراکنش و تجمع فضایی آلودگی نیز تابع این وضعیت بوده است.
عبدالحسن شیوائی، اصغر ضرابی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
اولین قدم در زمینه ی تدوین برنامه های کارآمد و منطبق بر واقعیت ها و دست یابی به اهداف متعالی توسعه ی متوازن ، متناسب و متعادل ، شناخت و آگاهی لازم و کافی از توان ها و امکانات هر منطقه ی جغرافیایی است . از این رو شناخت وضع موجود مناطق نسبت به همدیگر ضرورتی اجتناب ناپذیر است . هدف از این پژوهش سطح بندی مناطق شهری شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد و تعیین اولویت توسعه در هر شهرستان و هر عامل است . این کار با استفاده از 84 شاخص مختلف ترکیب شده در spss به 8 عامل ؛ اشتغال و فعالیت ، مسکن ، اقتصادی – تولیدی ، حمل و نقل و ارتباطی ، خدمات شهری عمومی ، بهداشت و درمان ، کتاب و سواد و آموزشی مربوط به آمار سال 1390 ، با استفاده از دو تکنیک ؛ شاخص ترکیبی توسعه ی انسانی و موریس و ادغام نتایج آنها با تکنیک ادغامی صورت گرفته است . روش تحقیق تحلیلی – توصیفی است . جامعه ی آماری پژوهش مناطق شهری هفت شهرستان ( 16 شهر ) استان است . یافته های پژوهش حاکی از آن است که ؛ شهرستان های بویراحمد ، دنا و گچساران در رتبه های اول تا سوم توسعه یافتگی و شهرستان بهمئی در رتبه ی آخر توسعه یافتگی استان بوده است و در بررسی همه ی عامل ها به صورت جداگانه شهرستان بهمئی در شرایط محروم و رتبه ی آخر بوده و شهرستان های ؛ چرام ، کهگیلویه و باشت از نظر سطح توسعه ، محروم و اندکی بهتر از بهمئی بوده اند که لازم است شهرستان بهمئی در اولویت اول جهت برنامه ریزی توسعه قرار گیرد .
جمیله توکلی نیا، سعید ضرغامی، اصغر تیموری، مجید اسکندرپور،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
لزوم به کارگیری اصول و معیارهای پدافند غیرعامل در برنامه ها و طرح های شهری در چارچوب مکانیابی کاربری ها، مقاوم سازی بناها و آموزش و افزایش تاب آوری دارای اهمیت است. رعایت این اصول و معیارها موجب کاهش آسیب پذیری شهروندان و شهر نسبت به تهدیدات امنیتی و نظامی خواهد شد. لذا این پژوهش به دنبال ارزیابی آسیب شناسی فضایی از ساختار کالبدی و بافت اجتماعی منطقه شش با رویکرد پدافند غیرعامل براساس اصول و مهمترین مبحث آن آموزش شهروندی است. از این رو این پژوهش منطقه منطقه شش کلانشهر تهران، به دلیل وجود کاربری های مهم و حساس با کارکرد منطقه ای و فرا منطقه ای به عنوان محدوده پژوهش انتخاب کرده است. جهت سنجش آسیب شناسی ساختار کالبدی از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. به منظور سنجش آسیب شناسی بافت اجتماعی منطقه با بهره گیری از نمونه گیری خوشه ای – فضایی، سه محله در سطح منطقه انتخاب و سپس نگارندگان با استفاده از روش تحقیق پیمایشی اقدام به جمع آوری نظرات و دیدگاه های ساکنان محلات نموده است. روش تعیین حجم جامعه نمونه براساس فرمول کوکران صورت گرفته است. نتایج پژوهش گویایی آن است که آسیب پذیری منطقه از لحاظ ساختار کالبدی متوسطه و رو به پایین قرار دارد. علاوه بر آن آسیب پذیری بافت اجتماعی منطقه نیز بالاتر از حد متوسط است. در نهایت عوامل موثر بر آسیب پذیری ساختار کالبدی و بافت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت که براساس آن میتوان بیان داشت که شاخص تراکم جمعیتی و ساختمانی به عنوان عوامل موثر بر آسیب پذیری براساس نظر کارشناسان مطرح میباشد. افزون بر آن مشخص گردید که شاخصهای آموزش و آگاهی، تابآوری در مقابل وقوع تهدیدات امنیتی – نظامی، مهارت ها و تخصص به ترتیب بر آسیب پذیری بافت اجتماعی منطقه موثر هستند.
علی اصغر پیله ور،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
این مقاله با هدف تبیین نابرابری و عدم تعادل در سطوح توسعه 6 شهرستان انتخابی درخراسان شمالی انجام شده است. مقاله در جستجوی پاسخ به این دو سوال است که ایا شاخصهای مکانی و غیر مکانی در نابرابری ناحیه ای چه تاثیری داشته وآیا در تاثیرگذاری برابری دارند؟ و آیا می توان بر مبنای ارزیابی شاخصها به مدلی کاربردی دست یافت؟ برای تحقق هدف و وپاسخ به سوال شاخص هایی بر مبنای میزان اهمیت وتاثیرات عوامل در دو بعد طبیعی و انسانی انتخاب و بررسی شده است.روش این تحقیق از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از لحاظ دستیابی به حقایق از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS وتحلیل چند معیاری و سلولی و به کمک فرمول ضریب تغییرات انجام شده است. بنابراین بادادن ضریب(ازیک تاده) به هرشاخص، عناصر تاثیرگذار وشهرستان های مستعد نابرابری تعیین شدند. نتایج با تهیه ماتریس داده ها و ارایه نقشه ها (به کمکGIS ) نشان می دهدشهرستان بجنورد با ضریب90 کانون مستعددر خراسان شمالی برای تغییرات ساختاری بوده وبیشترین ضریب تغییر به شاخصهای درصد جمعیت شهری وراه مواصلاتی مربوط می شود. نتایج دیگر پژوهش نشانگر آن است که بر اساس مدل ضریب تغییرات و تعیین z شهرستانهای استان خراسان شمالی، شهرستان بجنورد در 6 شاخص از 10 شاخص انتخابی، رتبه اوّل را داراست و مقدار z آن 8/57 است و فاصله آشکاری با شیروان به عنوان شهرستان دوّم استان با مقدار 3/54- = z دارد. یافته نهایی این تحقیق مدلسازی در تحولات و تغییرات ساختاری- کارکردی خراسان شمالی بوده که در پایان مقاله پیشنهاد شده است.
معصومه امیری بشلی، حسین مجتبی زاده خانقاهی، یوسفعلی زیاری، علی نوری کرمانی،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
مدیریت زمین شهری بعنوان مؤثرترین ابزار برنامه ریزی شهری، مورد توجه برنامه ریزان وسیاست گذاران شهری می باشد. مدیریت زمین شهری بخشی از مدیریت شهری بوده و هسته ی کانونی آن را تشکیل می دهد. و در برخی کشورها همچون ایران ، مدیریت شهری یکپارچه و واحدی وجود ندارد و دستگاه هائی در سطح ملی در اداره و ارئه خدمات شهری مشارکت دارند که در چنین حالتی باید مدیریت شهری را شامل شهرداری و شعبات یا نمایندگی های شهری آن دستگاه ها نیز دانست. همپوشی ؛ ناهماهنگی و عدم همسوئی از مشکلات متداول اینگونه مدیریت شهری است. زمین یکی از حوزه های مهم اقتصاد و از عمده ترین دارایی ها است و امور مربوط به آن ،اعم از حاکمیتی و تصدی ، افزون بر بخش خصوصی و تعاونی ، در بخش دولتی و عمومی با دستگاه های متعدد در سراسر کشور پراکنده است . این پراکندگی ها که در طول چندین دهه گذشته پدید آمده است ، ریشه های ناکارآمدی سازمانی ، ( فساد اداری و اقتصادی ، بستر بسیاری از جرائم ) و منشا اختلافات میان مردم و سازمان ها ( دعاوی قضایی ) بشمار می آید. پژوهش حاضر تلاش دارد الگوهای تصمیم گیری سیاست های زمین شهری در توسعه فیزیکی شهر ساری بررسی نماید. نوع روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و ماهیت کاربرد ی دارد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات این پژوهش از روشهای آماری و ریاضی با استفاده از نرم افزارهای Excel و Spss برای تحلیل تطبیقی و گرافیکی از نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS بهره گرفته خواهد شد. یافته های پژوهش حاکی از این است که نبود چشم انداز مشخص و به تبع آن سیاست ها و نهادهای ناهماهنگ، تصمیم گیری متمرکز و غیرمشارکتی، و تصدی گری زیاد بدون ظرفیت نهادی لازم از مهم ترین دلایل ناکارآمدی سیاست گذاری مدیریت زمین شهری است.
انسیه گوهری نسب، حسین ذبیحی، شیرین طغیانی،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
امروزه به دلیل تحول شکل زندگی و رواج کمیت گرایی به تدریج مفاهیم کیفی و معنایی روح محله بودن در ذهن ساکنان کم رنگ شده است. با بهنگام سازی نشدن زیرساخت ها که ناشی از عدم حضور جامعه محلی در فرآیند شناخت مشکلات و برآورد صحیح نیازهای خود می باشد. شکافی ناگهانی میان کارایی محله ها و نیازهای ساکنان ایجاد و محله ها را به سوی ناکارآمدی سوق داده است. در حالیکه برخی محله های مدرن که در مدت زمانی کوتاه به صورت برنامه ریزی شده ایجاد شده اند. فرآیندی بالعکس محله های سنتی را در حال طی کردن هستند. پرسش اصلی این است که معیارهای یک محله ماندگار ایرانی روزآمد، از دیدگاه ساکنان اصلی کدامند؟ هدف پژوهش، تدوین مدل مفهومی محله ماندگار ایرانی روزآمد بر اساس دیدگاه ساکنان است. این مطالعه تحلیلی- کیفی با استفاده از روش نظریه زمینه ای- تهیه نقشه تحلیل موقعیت است. در گردآوری داده ها از تکنیک های متعددی مانند، بررسی متون و اسناد ، مصاحبه با ساکنان و مشاهده میدانی استفاده شده است. به این منظور به روشنمونه گیری هدفمند( 5 محله متفاوت ) با حجم جامعه آماری 86 نفر (در هر محله نمونه گیری متوالی متواتر بین 12 تا 20 نفر) از ساکنان اصلی، داده ها گردآوری شده اند. نتایج نشان می دهد، محله از دیدگاه ساکنان، فارغ از مفاهیم وسیع تعریف شده از دیدگاه صلب نخبه گرایانه ، بیشتر در پارامترهای غیر کالبدی و ذهنی ساده (مفاهیمی از قبیل: دسترسی به خدمات و امکانات، همدلی اهالی، امنیت، آرامش، اصالت، آسایش، رفاه و ...) نمود می یابد. پس از این مرحله داده ها و مفاهیم کدگذاری شده اند. در نهایت، مدل مفهومی بنیادی برآمده از داده ها به صورت نقشه تحلیل موقعیت شکل گرفت. پایایی مدل با پاسخگویی به سوالات استراس و کوربین درباره تجربه در مطالعه، مورد ارزیابی قرار گرفته است.
حبیب اله فصیحی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
توزیع فضایی متوازن و متناسب امکانات و خدمات آموزشی در برنامهریزی شهری اهمیت زیادی دارد، زیرا تنها در صورت وجود تعادل در توزیع خدمات و کاربریها، این امکان برای اقشار مختلف فراهم میگردد که از آنها بهره مطلوب ببرند. هدف این تحقیق تحلیل الگوی پراکندگی مدارس سطح آموزش عمومی و کیفیت دسترسی مفید به آنها در منطقه 20 شهرداری تهران بوده است. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر داده ها و اطلاعاتی بوده که ادارات آموزش و پرورش در اختیار قرار داده اند. در تحلیل الگوی توزیع فضایی از تکنیک های شاخص نزدیک ترین همسایگی، تحلیل خوشه ای چند فاصله ای و شاخص موران استفاده شده و تحلیل دسترسی ها به کمک تکنیک بافری در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از معیارهای دسترسی مفید وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان دادند که توزیع فضایی مدارس در سطوح مختلف اعم از ابتدایی، متوسطه دوره اول، متوسطه دوره دوم، و هنرستان ها و مراکز کاردانش، الگوی نامطلوب خوشه ای داشته و توزیع مدارس آموزش عمومی (ابتدایی و متوسطه دوره اول) بیشتر از مدارس تخصصی (متوسطه دوره دوم، هنرستان ها و مراکز کاردانش) از الگوی خوشهای تبعیت کرده است. 9/29 درصد از مساحت منطقه تحت دسترس مفید مدارس ابتدایی پسرانه قرار نداشته و حوزه خارج از دسترس مفید مدارس ابتدایی دخترانه، متوسطه پسرانه دوره اول و متوسطه دخترانه دوره اول نیز به ترتیب 6/27، 7/13و 3/7 درصد بوده است. در حالی که برخی قسمتها در خارج از حوزه دسترس مدارس قرار داشته اند، در قسمت های قابل توجهی نیز حوزه های دسترس حتی تا 5 حوزه برای مدارس سطح ابتدایی و 7 حوزه برای مدارس متوسطه دوره اول با یکدیگر همپوش بوده اند. این موضوع نیز بیانگر توزیع فضایی نامتوازن مدارس در منطقه است.
محمد معتمدی، سیدحسن رسولی، محمد نصیری،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
این مقاله در تلاش است تا با استفاده از دیدگاه شهروندان شهر فاروج، میزان رضایت آنان از عملکرد مدیریت شهری این شهر را در حوزه خدمات شهری مورد مطالعه مورد سنجش قرار دهد. برای این ارزیابی با استفاده ار مطالعات بخش نظری، 21 نوع از خدمات شهری در سه بخش خدمات فنّی، عمومی و فرهنگی انتخاب شد. در گام بعدی پرسشنامه پژوهش براساس این خدمات طراحی شد. در ادامه تعداد 400 پرسشنامه در بین شهروندان شهر مورد مطالعه توزیع شد. در مرحله بعد، تعداد 380 پرسشنامه کامل و بدون خطا جمع آوری و وارد نرم افزار SPSS شد. در نهایت با استفاده از آزمون های آماری نتایج پژوهش مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میانگین رضایت مندی از خدمات عمومی در شهر فاروج برابر با 3/53است که می توان گفت میزان رضایتمندی شهروندان از این خدمات در سطح متوسط قرار دارد. میانگین رضایتمندی از خدمات فنی در شهر فاروج برابر با 3/31محاسبه شده است و همچنین میانگین رضایتمندی از خدمات فرهنگی در شهر فاروج برابر با 3/15محاسبه شده است. نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن است که در رابطه با چهار مورد از خدمات شهری، سطح معنی داری بیشتر از 0/05شده است. این بدان معنا است که در رابطه با خدمات فضاهای ورزشی، جمع آوری و دفع آبهای سطحی، کیفیت گذران اوقات فراغت شهروندان و تکریم ارباب رجوع، میزان رضایت مندی شهروندان برابر با حد متوسط است. در رابطه با دو شاخص کیفیت پیاده روها و مشارکت مردمی، اختلاف میانگین با آماره آزمون به ترتیب برابر با 0/16- و 0/19- محاسبه شده است که این اعداد منفی نشان از آن دارد که میزان رضایت مندی از این خدمات پایین تر از حد متوسط است. در بقیه شاخصها میزان رضایتمندی شهروندان بالاتر از حد متوسط شده است.
بهناز امین نیری، یعقوب پیوسته گر،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
با افزایش جمعیت در شهرهای ایران و بهخصوص شهرهای بزرگ حجم تقاضا برای خدمات و کالاهای عمومی نیز افزایش یافت. ولی به علت ساختار اقتصادی-سیاسی خاص کشور همواره سرعت پاسخگویی به نیازها از سرعت رشد نیازها کمتر بوده است. در این میان کاربریهای پر تقاضا مانند کاربریهای آموزشی به دلایل زیادی مانند عدم هماهنگی نهادهای اجرایی شهرها، مشکلات مالی بخش آموزشوپرورش و عدم آشنایی مسئولین با موازین علمی مکانیابی مدارس در پاسخگویی به نیازهای جمعیت دانشآموزی با مشکلات زیادی مواجه بودهاند. این مسئله در مناطق شهری بزرگ مثل تهران به دلایل متنوعی مانند تراکم بالای جمعیت و کمبود زمین و... با شدت بیشتری مطرح میشود. دسترسی سریع، بهموقع و مناسب به مراکز آموزشی در هر جامعه، بهخصوص در جوامع شهری بسیار مهم و ضروری هست و توزیع عادلانه این مراکز در سطح شهر منجر به استقرار عدالت فضایی میشود و عدالت اجتماعی که از اهداف توسعه پایدار شهری است محقق خواهد شد. هدف از این پژوهش ارزیابی مکانیابی مراکز آموزشی مدارس ابتدایی در ناحیه در راستای تحقق عدالت فضایی هست نوع تحقیق بر اساس هدف در این پژوهش، کاربردی و روش تحقیق در آن توصیفی-تحلیلی است. شیوه گردآوری دادهها نیز اسنادی- پیمایشی است. جهت وزن دهی معیارها از نظر متخصصین در قالب مدل ANP استفاده شده است و با استفاده از قابلیتها و امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی از جمله : ترکیب نقشه، محاسبهگر رستری، تحلیل شبکه انجامگرفته است. درنهایت بعد از اجرای مدلVIKOR زمینهای اولویتدار برای ایجاد مدارس ابتدایی شناسایی شدند، تحلیل خروجی نهایی بهدستآمده از این روش علاوه بر اینکه میزان سازگاری و ناسازگاری مدارس ابتدایی موجود در شهر را مشخص میکند، مکانهای بهینه اولویتدار برای ایجاد مدارس ابتدایی جدید نیز شناسایی شدند.
فاطمه خدادادی، مژگان انتظاری، فرزانه ساسان پور،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
اﻣﺮوزه ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ روﻧﺪ رو ﺑﻪ رﺷﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ و ﺗﺮاﮐﻢ ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺷﻬﺮی، ﺑﻪ ویژه در ﺷﻬﺮﻫﺎی ﭘﺮﺟﻤﻌﯿﺖ و ﻣﺴﺘﻌﺪ از ﻧﻈﺮ ﻟﺮزهﺧﯿﺰی، ﻟﺰوم ﻧﮕﺮﺷﯽ ﻫﻤﻪﺟﺎﻧﺒﻪ و ﻓﺮاﮔﯿﺮ ﺑﻪ ﺣﻮادث ﻃﺒﯿﻌﯽ و ﻓﺠﺎیﻊ ﻧﺎﺷﯽ از ﺑﺮوز آن ﻫﺎ، ﺑﯿﺶ از ﭘﯿﺶ ﺟﻠﻮه ﮐﺮده اﺳﺖ. ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﯿﺶ از اﻧﺪازه ﺟﻤﻌﯿﺖ در ﻣﺤﺪوده ﻫﺎی ﺧﺎص ﺷﻬﺮی، ﻧﺒﻮد ﺑﺮﻧﺎﻣﻪریﺰی ﻫﺎی ﭘﯿﺸﮕﯿﺮاﻧﻪ و ﻧﺒﻮد آﻣﺎدﮔﯽ ﻻزم ﺑﺮای ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺣﻮادﺛﯽ ﻧﻈﯿﺮ زﻟﺰﻟﻪ، ﺗﻬﺪیﺪی ﺑﺴﯿﺎر ﺟﺪی و ﻣﻬﻢ ﺑﺮای ﺷﻬﺮوﻧﺪان و ﺗﺪاوم ﺣﯿﺎت ﺷﻬﺮی ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﯽرود. کلانشهرکرج ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻜﻲ از ﺷﻬﺮﻫﺎی ﻣﻬﻢ اﻳﺮان ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻦ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﮔﺴﻞ ﻓﻌﺎل در اﻃـﺮاف و درون آن از رﻳﺴﻚ ﺑﺎﻻﻳﻲ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺧﻄﺮ زﻟﺰﻟﻪ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ، ﺑﺮاﻳﻦ اﺳﺎس ﺑﺮرﺳﻲﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آسیبپذیری ﻟـﺮزه ای اﻳـﻦ ﺷﻬﺮ ﻳﻜﻲ از ﺿﺮورﻳﺎت ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮی کرج اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻬﻢ کلانشهرکرج ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻨﻄﻘـﻪ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ، روش ﺗﺤﻘﻴﻖ و ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﻤﻊآوری ﺷﺪه ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ روﺷﻬﺎی ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑـﺮ ﭘﺎﻳﮕﺎه اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ و ﺑﺎ ﺑﻬﺮهﮔﻴﺮی از ﻣﺪل ELECTRE FUZZY و ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ، ﺗﻌـﺪاد ﻃﺒﻘـﺎت، ﻛﻴﻔﻴـﺖ اﺑﻨﻴـﻪ، ﺗـﺮاﻛﻢ ﺟﻤﻌﻴﺖ، تراکم ساختمان، مساحت قطعات، عرض معابر، زمینشناسی، فاصله از گسل، فاصله از مراکز درمانی، فاصله از فضای باز عمومی، فاصله از تأسیسات شهری و ﺳﺎزﮔﺎری ﻛﺎﺑﺮیﻫﺎ ﺑـﺮای اﻧﺠـﺎم ﭘـﮋوﻫﺶ ﻣـﻮرد اﺳـﺘﻔﺎده ﻗـﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻠﻪ ﺣﺎﻛﻲ از آﺳﻴﺐﭘﺬﻳﺮ ﺑﻮدن ﻣناطق 6، 8، 1 و 7 ﺷﻬﺮداری کرج در ﺑﺮاﺑﺮ زﻟﺰﻟﻪ است طوری که بیش از 70 درصد از شهر کرج ازنظر خطر آسیبپذیری در برابر زلزله در طبقه خیلیکم و کم قرار گرفته است و تنها حدود 20 درصد از شهر کرج بخاطر نزدیکی به گسل و وجود تراکم بالای جمعیتی، ساختمانی و... در مناطق با خطر زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته است که با رعایت اصول شهرسازی ورعایت آییننامه 2800 میتوان از خسارات ناشی از زلزله در این مناطق کاست.
محمد اسکندری ثانی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
یکی از اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد، ضرورت مشارکت زنان در ادراه امور شهر و محل زندگی شان است. از این پژوهش حاضر سعی نموده است چارچوبی نظری برای تحلیل رابطه بین برنامه ریزی توسعه اجتماعات محله ای و مشارکت زنان بر اساس سه مقوله نظری سرمایه اجتماعی، کنش جمعی و جنسیت در توسعه اجتماعات محلی را در سطح شهرها پی ریزی نماید. شیوه تحقیق توصیفی تحلیلی که با ابزار پرسشنامه محقق ساخته اقدام به جمع آوری اطلاعات در خصوص نقش زنان در اداره محله ای به عنوان کوچکترین واحد مدیریت شهری در ایران شده است. جامعه آماری زنان بالای 18 سال محله نعمت آباد بوده که تعداد 29 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده تکمیل گشت. از مدل آماری توبیت نیز برای تحلیل آماری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد میزان مشارکت زنان در محله مورد مطالعه در فعالیت های اجتماع محوری بسیار پایین تر از مردان محله و در حدود 10 درصد است. در بین سه حوزه فعالیت های اجتماعات محلی یعنی اداره محله، رفاه و شبکه اجتماعی و مسایل محیطی مشارکت زنان در حوزه اداره محله بسیار ناچیز است. در بعد کمک های زنان به فعالیت های اجتماع محور به لحاظ زمانی، شاخص های ازدواج، وضعیت متوسط اقتصادی و شاغل بودن و در بعد کمک های مالی سواد، شاغل بودن بیشترین تاثیر گذاری را دارند. در مجموع می توان گفت که کمک و مشارکت زنان در حوزه اجتماعات محلی در حوزه زمان بسیار بیشتر از بعد مالی و پولی می باشد که عدم استقلال مالی زنان شاید مهمترین دلیل این کمبود مشارکت است. همچنین شبکه اجتماعی، ازدواج، میزان سواد، اشتغال مهمترین عناصر تاثیرگذار بر افزایش مشارکت زنان در توسعه برنامه های توسعه اجتماع محور است.
مهسا اسدی عزیز آبادی، کرامت الله زیاری، محسن وطن خواهی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
شهر پدیده ای است زنده، پویا و متحول که در بستر زمان و پهنه مکان رشد می کند و گسترش می یابد، دچار فرسودگی و زوال می شود و با بحران هایی از جمله مخاطرات طبیعی و مصنوع که حاصل روابط انسانی و عناصر کالبدی از یک سو و شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی، سیاسی و تاریخی از سوی دیگر می باشد، مواجه می گردد. بافت های فرسوده شهر که دارای فرسودگی کالبدی، کارکردی و عملکردی می باشند در مقابله و مواجه با بحران های ذکر شده دارای آسیب پذیری بالا و تاب آوری پایین می باشند لذا لزوم مداخله در این بافت ها در جهت ایجاد تعادل، هماهنگی میان بنیانهای زندگی اجتماعی، اقتصادی و بهبود کالبد شهری بیش از پیش حائز اهمیت می باشد. در همین راستا در این پژوهش با توجه به مدل مکانی تاب آوری سوانح که یکی از مدل های سنجش تاب آوری شهری می باشد به اولویت بخشی ابعاد تاب آوری در بافت فرسوده شهر کرج پرداخته شده است. این پژوهش به لحاظ هدف توسعه ای-کاربردی می باشد و همچنین با توجه به روش توصیفی-تحلیلی است.همچنین از نرم افزار Expert choice و با مدل AHP برای تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از پرسشنامه استفاده شده است.نتایج پژوهش نیز حاکی از آن است که در سه کلان پهنه کرج کهن، حصارک و مهرشهر بعد تاب آوری کالبدی-محیطی بر اساس سرمایه کالبدی و زیرساختی دارای بیشترین وزن می باشد و همچنین تاب آوری سازمانی-نهادی دارای کمترین وزن است و با توجه به اولویت بندی ابعاد تاب آوری و معیارها و شاخص های بررسی شده ، افزایش سرانه کاربری های حیاتی در پهنه های مطالعاتی، تغییر در ساختار اقتصادی ساکنین و همچنین افزایش میزان مهارت و انسجام شهروندان به منظور مقابله با مخاطرات و بحران ها حائز اهمیت می باشد.
مصطفی قدمی، فروه رحمانی، جمال الدین هنرور،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
وقوع انقلاب صنعتی و تحولات ناشی از آن باعث گردیده تا شهرها رشد افقی را تجربه کنند.آلودگی زیست محیطی، مصرف بیشتر انرژی توسعه بدون برنامه ریزی، افزایش هزینه های زیر ساختها بویژه به زیر ساخت و ساز رفتن و چند برابر شدن محدوده های شهری و .... از تبعات رشد افقی شهرها می باشد. در راستای چاره اندیشی برای بحرانهای بوجود آمده تلاشها به شناخت الگوهای رشد و توسعه شهری و تحقق فرم شهری پایدار معطوف گردید در این بین در راستای حل مسائل و مشکلات بیان شده استراتژی شهر فشرده مطرح گردید.شهر فشرده نوعی استراتژی شهری است که جهت مقابله معضل توسعه افقی و رشد بی رویه فیزیکی شهرها مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به منظور مشخص کردن موانع تحقق استراتژی شهر فشرده در بخش مرکزی شهر ساری تدوین گردیده است روش تحقیق کیفی مبتنی بر استفاده از رویکرد نظری مبنایی است. داده های پژوهش به دو شیوه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق جمع آوری شده اند، جامعه آماری پژوهش را افراد دخیل در طرحهای توسعه شهری را تشکیل می دهد. نمونه گیری کاملا هدفمند با استفاده از تکنیک گلوله برفی صورت پذیرفت که درنهایت 10 نفر از متخصصان در حوزه مورد پژوهش به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که وجود بناهای تاریخی، رغبت کم سرمایه گزاران برای ساخت و ساز، سیستم حمل و نقل ناکارآمد و ... از جمله موانع تحقق استراتژی شهر فشرده در محدوده مورد مطالعه میباشد.
سارا بهوندی، محمدرضا زندمقدم، عباس ارغان، زینب کرکه آبادی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
امروزه خسارتهای فراوان اقتصادی مخاطرات طبیعی به خصوص ریزگردها به جوامع انسانی موجب شده است که مفهوم پایداری اقتصادی برای کاهش آثار بحرانها، به حوزهای مهم در عرصه مدیریت بحران تبدیل شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مخاطرات محیطی(ریزگردها) بر اقتصاد شهر اهواز میباشد. این پژوهش را میتوان یک نوع پژوهش کاربردی – توسعهای دانست و روش مطالعه توصیفی- تحلیلی و به شیوه همبستگی است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه ساکنین شهر اهواز در سال 1395 به تعداد 1302000 نفرمیباشند. تعداد نمونه برابر 384 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی در دسترس تعیین شدند. برای بررسی دادهها از تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده در نرم افزار Amos18 استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که ریزگردها بر اقتصاد شهر اهواز با ضریب تأثیر 30/0 و میزان معناداری 0.002 اثر گذار بوده است. همچنین ریزگردها با ضریب تأثیر 73/0 و میزان معناداری 0.000 بر مالیه، ریزگردها با ضریب تأثیر 45/0 و میزان معناداری 0.000 بر تسهیلات، ریزگردها با ضریب تأثیر 55/0 و میزان معناداری 0.000 بر مسکن، ریزگردها با ضریب تأثیر 17/0 و میزان معناداری 0.008 بر حمل و نقل اثرگذار بوده است. بر این اساس ریزگردها بر مالیه با ضریب تأثیر 73/0 بیشترین تأثیر و حمل و نقل با ضریب تأثیر 17/0 کمترین میزان اثرگذاری را داشته است.
محمد معتمدی، محمد یاپنگ غراوی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
شهرها بهطور چشم گیری در حال تبدیلشدن به سیستم های پیچیده اجتماعی، اقتصادی و محیطی هستند. هریک از سیستم های شهری زمانی که نتوانند با تغییرات و شرایط بحرانی خود را وفق دهند، بسیار آسیبپذیر میشوند ازاینرو در دهههای اخیر، رویکردهای مقابله با بلایای طبیعی مفهوم جدیدی را تحت عنوان تابآوری شهری برای آمادگی هرچه بیشتر در برابر بلایا مطرح کرده است. باوجود توجهات اخیر و استفاده فراوان از مفهوم تابآوری در حوزههای مختلف درک نظری و عملی محدودی از این مفهوم وجود دارد ازاینرو این پژوهش باهدف تبیین الگوی علی تابآوری شهرهای انجامشده است. تحقیق حاضر با توجه به هدف آن کاربردی ، و بر اساس روش انجام توصیفی- علی است. نمونه آماری پژوهش را 35 نفر از کارشناسان و متخصصان برنامهریزی شهری تشکیل داده اند. بهمنظور دستیابی به هدف پژوهش از فن دیمتل فازی استفاده شد. یافتههای حاصل از پژوهش نشاندهنده آن بود که بر اساس مقادیر D-R، از بین معیارهای چهارگانه تابآوری شهری معیار کالبدی با مقدار(943/0) تأثیرگذارترین معیار تابآوری شهر بود. همچنین بر اساس مقادیر D+R، معیار کالبدی با مقدار(896/2) بهعنوان بااهمیتترین معیار تابآوری شهر شناسایی شد.
سهراب امیریان، مسعود صفایی پور، حسن حسینی امینی، حسین عبادی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
آسیب پذیری را می توان نقص ذاتی در ابعاد ویژه محیط شهر دانست که بنا به ویژگیهای بیولوژیکی و فیزیکی و یا مشخصههای طراحی آن مستعد آسیب است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختارهای شهر اهواز و ریز پهنه بندی آسیب پذیری آن از منظر پدافندغیرعامل و سوق دادن آن به سوی چشم انداز آینده شهر ایمن انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات مکانی- مدلی است. داده های این پژوهش شامل شاخص های 11 گانه آموزشی، آتشنشانی، اداری- انتظامی، خطوط برق، پایانهها، تأسیسات شهری، مراکز تجاری، راه، صنایع شهری، مراکز انتقال گاز و مراکز بهداشتی می باشند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS استفاده شده است. بنابراین جهت سنجش الگوی همجواری، پس از شناسایی لایه های مؤثر در آسیب پذیری و با استفاده از ابزار Distance نقشه های فواصل برای آنها طراحی و استاندارد شد. برای توزیع فضایی و ریزپهنه بندی آسیب پذیری شهر اهواز از ابزار FUZZY OVERLAY در نرمافزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که در بخش ریز پهنهبندی آسیبپذیری، 29/73 درصد مساحت شهر کاملاً آسیبپذیر، 29 درصد آسیبپذیر، 21/18 درصد آسیبپذیری متوسط، 13/22 درصد آسیبپذیری کم و 6/85 درصد از پهنه کل شهر در وضعیت آسیب پذیری خیلی کم قرار دارد.