جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای شاطری

محسن شاطریان، امیر اشنویی، محمود گنجی پور،
دوره 10، شماره 12 - ( جلد 15 شماره 18- 1389 )
چکیده

در دوران معاصر، گسترش شهرها، رشد جمعیت شهرنشین و افزایش تضاد و نابرابری¬های‏ اجتماعی موجب انحرافات و کجروی¬های اجتماعی و حاشیه نشینی شده است. با این‏ وجود، در همه ادوار تاریخی میزان و نوع رفتارهای منحرفانه گروه¬های اجتماعی ثابت و به یک اندازه نبوده‏ است. همچنین، مناطق و محلات شهری از نظر پراکنش جغرافیایی آسیب¬های اجتماعی، چهره‏ای یکدست‏ و هماهنگ از خود نشان نمی‏دهند. هدف تحقیق حاضر سنجش رابطه بین محل سکونت و انحرافات اجتماعی در شهر آران و بیدگل می¬باشد. روش تحقیق از نوع اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه خانوارهای ساکن در شهر آران و بیدگل تشکیل می¬دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر تعیین گردید. برای محله حاشیه نشین یحیی آباد تعداد 150 نفر و محلات غیر حاشیه نشین نیز 150 نفر انتخاب و به صورت تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. نتایج آزمون T تفاوت میانگین¬های دو متغیر محل سکونت پاسخگویان و انحرافات اجتماعی را نشان می¬دهد. تفاوت مشاهده شده در بین دو گروه، به لحاظ آماری با توجه به (002/0sig=) و (162/3- t=) معنادار است. همچنین نتایج آزمون واریانس دو متغیره نشان می¬دهد که عملکرد متقابلی میان نوع محل سکونت، وضعیت کالبدی، سطح سواد، میزان درآمد و پایگاه اقتصادی- اجتماعی در میزان گرایش به انحرافات اجتماعی وجود دارد.
مفید شاطری، محمد حجی پور، بهناز نجاتی،
دوره 12، شماره 24 - ( 3-1391 )
چکیده

توسعه مناطق روستایی رکنی اساسی در نظام برنامه ریزی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یا به عبارت دیگر، نیل به توسعه کلان ملی است. با توجه به ماهیت پروسه ای و چند مرحله ای مفهوم توسعه، تحول در ارکان اقتصادی، اجتماعی، روانی، فنی، ایدئولوژیکی و محیطی کانون های روستایی از امور بنیادی در راستای تحقق این مهم به شمار می آید. از سوی دیگر، مباحث اقتصادی و اجتماعی دارای نقش و جایگاه ویژه در نظام تحولات هستند که ‌به فراخور آن عوامل موثر در توسعه این ابعاد نیز از اهمیت شایانی برخوردار می باشند. مناطق روستایی در استان خراسان جنوبی و به خصوص در محدوده جغرافیایی شهرستان نهبندان به لحاظ شاخص های توسعه نسبت به سایر نواحی کشور دچار وضعیت نامساعدی هستند. از این رو در مقاله حاضر تلاش شده تا به شناخت نیازهای اساسی تحقق توسعه مناطق روستایی با تاکید بر ابعاد اقتصادی و اجتماعی در دهستان شوسف شهرستان نهبندان و اولویت بندی آن ها با استفاده از روش فازی TOPSIS پرداخته شود. این پژوهش از نوع کاربردی و دارای ماهیتی توصیفی – تحلیلی و ژرفانگر می¬باشد که روش تحقیق در آن ترکیبی از تکنیک های دو روش اسنادی و میدانی است. حجم نمونه 130 خانوار به کمک فرمول کوکران تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله¬ای انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که تلاش به منظور افزایش میزان درآمد دارای بالاترین اولویت به منظور تحقق توسعه اقتصادی و اجتماعی می¬باشد و آن هم به دلیل تسلط فعالیت های کشاورزی و کمی بهره¬وری اقتصادی در آن است. در اولویت¬های بعدی پارامترهایی هم چون تنوع بخشی به اشتغال و تلاش برای افزایش راندمان آن، افزایش سرمایه مادی ابزاری، سواد، مشارکت، تحول در الگوی مساکن و بهبود شرایط بهداشتی قرار دارند.
محسن شاطریان، صدیقه کیانی سلمی، یونس غلامی، زهرا منتصری،
دوره 17، شماره 44 - ( 3-1396 )
چکیده

بخش بسیار مهمی از فعالیت­های گردشگری در دنیا مبتنی بر بهره­مند شدن از طبیعت است و مناطقی که دارای توان­های طبیعی با ارزش­تری باشند در این زمینه بیشتر مورد توجه قرار می­گیرند. هدف پژوهش اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه اکوتوریسم در روستاهای بخش برزک به عنوان ضرورتی برای برنامه ریزی گردشگری است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و نتایج با تلفیق روش­های ANP و DEMATEL و استفاده ازنرم افزارهایMATLAB وSuper Decisions مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است از بین 17 معیار مورد بررسی، عامل جلب مشارکت سرمایه­گذاران محلی - منطقه­ای و واگذاری مسئولیت اداره و سازمان­دهی توسعه طبیعت­گردی منطقه به آنان، بیشترین امتیاز و رتبه اول را در بین 17 عامل مورد بررسی دارا بوده است. عامل برگزاری تورهای بازدید از منطقه به خصوص در فصل گلابگیری و نیز فصل رویش گیاهان دارویی و توسعه تسهیلات واسطه­ای(سفرگذاری­ها، گشت­پردازها، دفاتر تبلیغاتی و اطلاع­رسانی و...) در جایگاه دوم از نظر میزان اهمیت در توسعه طبیعت­گردی منطقه قرار دارد. نهایتاً عامل استفاده از مردم محلی(بومی) و علاقه­مند برای فعالیت به عنوان راهنمای تورهای طبیعت­گردی، افزایش آگاهی و اطلاعات آنان از مزایای گردشگری و بهبود نحوه برخورد با گردشگران در جایگاه سوم عوامل موثر بر توسعه اکوتوریسم در بخش برزک قرار می­گیرند.


محسن شاطریان، یونس غلامی، محمد میرمحمدی،
دوره 17، شماره 46 - ( 9-1396 )
چکیده

 هدف کلی این پژوهش ارزیابی شاخص های توسعه گردشگری شهر کاشان بر اساس 4 شاخص: آسایش،رقابتی بودن ،فن آوری اطلاعات و ارتباطات و مدیریت خوب گردشگری می باشد . روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری شامل کلیه گردشگرانی است که در سال 1394 به شهر کاشان مسافرت نموده اند، که تعداد کل آن ها برابر 124430 نفر می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران تعداد382 نفر تعیین گردید. روش جمع آوری داده ها متکی بر برداشت میدانی با استفاده از پرسشنامه بوده است..نتایج تحقیق نشان می دهد که براساس نظر گردشگران میانگین های توسعه گردشگری به این ترتیب می باشند: میانگین اصل آسایش (13/3)، میانگین اصل رقابت پذیری(18/3)، اصل مدیریت گردشگری( 18/3)، میانگین اصل فن آوری اطلاعات و ارتباطات(87/2) می باشد و میانگین کلی شاخص توسعه گردشگری  از دیدگاه گردشگران برابر با 43/12 بود که بالاتر از حد میانگین فرضی 12 می باشد، در مجموع فقط اصل فن آوری اطلاعات و ارتباطات کمتر از حد مطلوب بوده است.
 

محسن شاطریان، یونس غلامی، اعظم نظری،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

مهم‌ترین مسئله بافت کهن را می‌توان عدم پاسخگویی بافت قدیم به نیازهای زندگی معاصر دانست. این بافت‌ها به علت ویژگی‌های خاص می‌توانند به‌عنوان فرصتی کم‌نظیر بر توسعه پایدار شهر نقشی مؤثر ایفا کنند، یکی از راهکارهای اصلی در این زمینه می‌تواند رویکرد نوشهرسازی باشد. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی اصول نوشهرسازی در محلات مرکزی شهر کاشان می‌باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ابزار اصلی گردآوری داده‌ها پرسشنامه محقق ساخته می‌باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 382 به دست آمد. جهت تجزیه‌وتحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از آزمون T از طریق نرم‌افزار SPSS و همچنین برای مدل‌سازی معادلات با استفاده از نرم‌افزار Amos استفاده‌شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخص‌های نوشهر گرایی در محلات مرکزی کاشان در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، لیکن تفاوت معناداری ازنظر شاخص‌های نوشهر گرایی در دو بافت جدید و قدیم وجود دارد. در بین اصول نوشهر گرایی، مجموع نما گرهای توقفگاه با وزن رگرسیونی 98/0 بیشترین تأثیر رادارند و شاخص مشارکت به دلیل عدم نظرسنجی مسئولین در امور مربوط به محله کمترین نقش را در بین اصول نوشهر گرایی داراست.

 
مهرداد محمدپور شاطری، هوشنگ تقی زاده، سحر خوش فطرت،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

پدیده فقر واقعیتی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که از دیر باز از بزرگترین مشکلات انسان بوده است. گوناگونی مشکلات، نیازها و گرفتاریهای اقشار محروم و کم درآمد جامعه و تعدد شاخص های تشکیل دهنده فقر از یک طرف، و از طرفی کمبود منابع و اعتبارات مالی جهت برطرف ساختن شاخص های فقر، سازمانهای  متولی امور فقرا از جمله کمیته امداد امام خمینی (ره) را با چالش هایی جدی در زمینه تخصیص بهینه منابع روبه رو نموده است. لذا هدف تحقیق حاضر، خوشه بندی مددجویان کمیته امداد شهرستان تبریز از منظر شاخص های فقر معیشتی، رتبه بندی این خوشه ها از بعد هزینه و در نهایت تخصیص بهره ور و بهینه منابع برای هر خوشه می باشد. بدین طریق با کمترین منابع، طیف وسیعی از نیازمندان از این منابع بهره مند می گردند. برای انجام این کار، با تحلیل خوشه ای داده های استخراج شده از سیستم، 700  مددجوی کمیته امداد شهرستان تبریز از منظر شاخص های فقر معیشتی و با روش K-mean ، خوشه بندی گردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق، ساختار خوشه ای مشتمل بر 10 خوشه بوده که مطابق با ویژگیهای خوشه ها، عناوینی برای خوشه ها لحاظ شده است. در نهایت جهت رتبه بندی خوشه ها از روش  تصمیم گیری چند شاخصه SAW بهره گیری به عمل آمده است. یافته های تحقیق نشان دهنده تفاوت اثربخش بودن تخصیص در روش خوشه بندی نسبت به سایر روشهای سنتی می باشد.

مهرداد محمدپور شاطری، هوشنگ تقی زاده، سحر خوش فطرت،
دوره 24، شماره 74 - ( 10-1403 )
چکیده

پدیده فقر واقعیتی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که از دیر باز از بزرگترین مشکلات انسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر فقر و بررسی ارتباطات درونی و سطح بندی ابعاد آن با رویکرد ساختاری تفسیری، در کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان تبریز انجام شده است. در این راستا، بر اساس عوامل استخراج شده از ادبیات، پرسشنامه تدوین شده است. در این مرحله 41 شاخص به عنوان مهمترین شاخصهای موثر بر فقر در کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان تبریز انتخاب گردیده است؛ که پس از اخذ روایی و پایایی مناسب برای پرسشنامه، در بین نمونه آماری پخش شده است. پس از توزیع پرسشنامه، از روش تحلیل عاملی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تقلیل متغیر ها به ابعاد استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی نشان داد که در حدود 3/68 درصد کل واریانس متغیر ها توسط 14 عامل قابل توجیه است و حدود 7/31 درصد واریانس به وسیله متغیرهای دیگری توضیح داده می شود که اندازه گیری نشده است. در نتیجه 14 عامل به عنوان مهمترین عوامل موثر بر فقر شناسایی شده است. این 14 عامل به ترتیب اهمیت عبارتند از: 1- اقتصادی؛ 2- اجتماعی؛ 3- فردی؛ 4- حقوقی؛ 5- خانوادگی؛ 6- محیطی؛ 7- سیاسی؛ 8- مدیریتی؛ 9- فرهنگی؛ 10- برون مرزی؛ 11- امنیتی؛ 12- علمی؛ 13- سازمانی؛ 14- جغرافیایی. در انتها، ارتباطات درونی بین عوامل و سطح بندی عوامل موثر بر فقر با ارایه الگوی توسعه یافته ساختاری-مقایسه ای (ISM) مورد بررسی قرار گرفته است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb