جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای شریفی

جلیل بادام فیروز، لیلا شریفی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

با ارزیابی کارکردها و خدمات اکوسیستمی مناطق حفاظت شده، می توان به برنامه­ریزان و تصمیم­گیران آمایش سرزمین و توسعه پایدار در سطح منطقه و کشور کمک شایانی نمود. مطالعه حاضر بطور خاص به ارزیابی منابع آب و خاک در منطقه حفاظت شده گاندو و ارزش­گذاری اقتصادی این خدمات می­پردازد. به‌ منظور مدل‌سازی خدمات اکوسیستمی تعادل آبی، حفاظت خاک و کیفیت آب، از مدل هیدرولوژیکی و مبتنی بر داده­های دور سنجی  سیستم پشتیبانی سیاست جهانی آباستفاده شد. شبیه‌سازی با استفاده از یک سری تصاویر موزاییک شده مربعی یک درجه‌ای (یک هکتار) در مقیاس ماهانه انجام پذیرفت. به منظور ارزش­گذاری اقتصادی نیز مدل Invest و روش هزینه جانشین بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که مجموع آب تولیدی در این منطقه 401،205،344 مترمکعب در سال می­باشد. همچنین کمینه، بیشینه و میانگین بودجه آبی هر سه منفی و به ترتیب معادل 76/1492-، 04/38- و 24/639- میلی‌متر در سال است که نشان دهنده کمبود بارش و شدت تبخیر و تعرق در این منطقه است. میانگین پتانسیل آلودگی آب‌های سطحی 5/4 درصد و این منطقه سالانه از فرسایش 2 تن در هکتار خاک جلوگیری می‌نماید. ارزش اقتصادی واقعی تولید آب و حفاظت خاک به ترتیب در سال 1398 با اصلاح تورمی 18/20 درصد، 54/67 و 65/2729 میلیارد ریال برآورد شده است. از سه سناریو با نرخ‌های تنزیل (مرکب) 8، 12 و 15 درصد در دوره­های 5، 10، 15 و 30 ساله به منظور تعیین ارزش اقتصادی کارکرد‌های این منابع در آینده استفاده شد. نتایج نشان داد که بطور مثال؛ با نرخ تنزیل 15 درصد و در دوره 30 سال، ارزش اقتصادی کارکرد تولید آب و حفاظت خاک به ترتیب به 82/4471 و 13/180730 میلیارد ریال می­رسد. در مجموع ارزش­ اقتصادی کارکرد تولید آب و حفاظت خاک، 35/0 و 17/14 درصد ارزش کلی منطقه می­باشد.
خلف عنافجه، سیدمهدی موسی کاظمی، مسعود صفائی‌پور، عبدالنبی شریفی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

مقاله حاضر می‌کوشد تا 5 پیشران استراتژیک سیستم فقر شهری محلات هدف پژوهش را که از طریق فرآیند بازآفرینی قابلیت مدیریت، دست‌کاری و ردیابی اثر دارند به سیاست‌های فقرزدا مجهز کرده تا وضعیت کلی سیستم را در محلات مذکور ارتقاء دهد. با توجه به ضرورت اساسی ساماندهی اقتصادمحور فضا، هدف مقاله، بازآفرینی و اصلاح ساختارهای فقر شهری محلات هدف با رویکرد آینده‌پژوهی است. نوع تحقیق حاضر کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و با توجه به جدیدترین رویکردهای آینده‌پژوهی، ماهیتاً هنجاری است. پس از تهیه پرسشنامه تحلیل تعادلی آثار متقابل و تعیین شرح حالت‌های احتمالی و نوع هر حالت (سناریوهای عدم قطعیت)، استخراج قضاوت‌های کیفی 30نفر از خبرگان درباره تأثیر متقابل روابط شبکه‌ای از طریق نظرسنجی دلفی و تجزیه و تحلیل الگوریتمی داده‌ها به روش ciB در نرم‌افزار Scenario Wizard امکان‌پذیر شد. با توجه به وسعت ماتریس و ابعاد آن به اندازه (15*15)، نرم‌افزار سناریو ویزارد 3657پسناریو ترکیبی را بر اساس داده‌های وارد شده پرسشنامه تحلیل و تعداد 5سناریو قوی یا محتمل، 14سناریو با سازگاری بالا (سناریوهای باورکردنی) و 28سناریو ضعیف (سناریوهای ممکن) را گزارش دادند که در نهایت پس از صحه‌گذاری و اعتبارسنجی توسط خبرگان چهار سناریو با عناوین M-A، M-Sh، H-HA، Z-S.J به‌صورت توصیفی نام‌گذاری شدند. در پایان با استفاده از کلان‌روندهای موضوعی که به‌عنوان ابزارهای فنی مداخلات اقتصادی آینده مبنا در فرآیند بازآفرینی معرفی شده‌اند، برای هر پیشران سیاست‌های فقرزدا در قالب اقدامات موضوعی مبتنی بر سناریوی مطلوب، جهت اصلاح ساختارهای فقر شهری تدوین و پیشنهاد گردیدند.

محمد شریفی کیا، منیره معتمدی نیا، سیاوش شایان،
دوره 10، شماره 10 - ( جلد 13 شماره 16 بهار 1389- 1389 )
چکیده

تهیه نقشه مخاطرات زمینی موضوع نسبتا جدید است که به واسطه معرفی ابزارهای تحقیقاتی نوین مانند داده های جدید سنجش از دوری و مدل های تحلیلی نوین در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از محققین در سطح جهانی قرار گرفته است. تحلیل فضایی مخاطرات زمین به واسطه برخورداری از نگاه خاص و ویژه به مساله پهنه بندی و معرفی نواحی مخاطرات آمیز ناشی از هم کارکردی و همزادی برخی مخاطرات طبیعی توانسته است تصویر روشن تر و دقیق تری از خطرزایی بستر و بالا خطرپذیری گروه های انسانی ساکن در آن را ارائه نماید. این پژوهش برآنست سه مخاطره ژئومورفولوژیکی(لرزه ای، لغزشی و سیل) را در محدوده شهر ماهنشان مورد بررسی قرار داده و نقشه مخاطرات زمینی آن را به منظور تحلیل خطر پذیری ناشی از توسعه فیزیکی شهر تهیه نماید. دراین پژوهش با استفاده از داده های سنجش از دوری و مشاهدات میدانی، هرکدام از مخاطرات زمینی (زمین لرزه، زمین لغزش و سیل) در قالب یک مدل تحلیلی، آنالیز و پهنه بندی گردید و سپس با هم نهادسازی نقشه های پهنه بندی هر کدام از مخاطرات، و بکارگیری الگوی نوین برای هم نهادسازی، نقشه نهایی پهنه بندی مخاطرات زمین برای محدوده مورد مطالعه تهیه گردیده است. سپس اقدام به تهیه نقشه توسعه فیزیکی شهر مستخرج از تصاویر چند زمانه سنجش از دوری در طی بیش از نیم قرن گردید، تحلیل فضایی و روی هم گذاری نقشه مخاطرات زمینی و نقشه روند و الگوی توسعه فیزیکی شهر ماهنشان نشان داد؛ بخش عمده بستر فیزیکی شهر ماهنشان در معرض خطر ناشی از مخاطرات قرار دارد. بطوریکه 81/51% مساحت این شهر در منطقه خطر زیاد واقع شده است. همچنین یافته ها موید تغییر در توجه و اهمیت به مقوله مخاطرات در الگوی توسعه فیزیکی شهر است. بطوریکه با افزایش فیزیکی بستر شهر؛ مساله توجه به مخاطرات بستر تعدیل شده و اراضی با درجه خطرپذیری افزون تر مورد توجه برای ساخت و ساز و حتی در مواردی ساخت تاسیسات دولتی و ملی قرارگرفته است.
حبیب سکوند، سیاوش شایان، محمد شریفی کیا،
دوره 11، شماره 21 - ( 6-1390 )
چکیده

روانگرایی پدیده¬ای است که درخاک¬ها ی منفصل ماسه¬ای تا سیلتی ایجاد می شود. با اعمال بارهای لرزه¬ی ناشی از زمین¬لرزه بر توده¬های¬اشباع مستعد روانگرایی، تمایل این خاک¬ها به کاهش حجم و عدم امکان خروج سریع آب از آنها، افزایش فشار آب منفذی و به دنبال آن کاهش تنش مؤثر و مقاومت برشی خاک را باعث می شود. با ادامه این روند، به تدریج خاک رفتاری سیال مانند پیدا کرده و در اصطلاح روانگونه می شود. روانگرایی درحین زمین¬لرزه می¬تواند باعث ایجادتغیرات ژئومورفولوژیکی در سطح زمین و وارد آمدن خساراتی به تاسیسات انسانی شود. شناسایی مناطق مستعد روانگرایی می¬تواند به شکل پهنه¬بندی انجام گرفته و تا حدود زیادی از میزان خسارات ناشی از وقوع روانگرایی در زمان رخدادزمین¬لرزه بکاهد. در این تحقیق با استفاده از داده¬های سنجش¬از¬دوری ماهواره¬ای نقشه پهنه¬بندی خطر روانگرایی خاک در دشت سیلاخور از طریق روی¬هم¬گذاری لایه¬های رقومی شده ویژگیهای لرز¬زمین¬ساخت، عمق آب زیرزمینی و ویژگیهای زمین شناسی و ژئومورفولوژی در محیط نرم افزاری در7کلاس ترسیم شد. بر اساس نقشه پهنه¬بندی خطر روانگرایی،7درصد از مساحت محدوده مورد مطالعه در منطقه خطر روانگرایی کلاس شش، 21درصد در محدوده خطر کلاس پنج، 5درصد در محدوده خطر کلاس چهار، 4درصد در محدوده خطر کلاس سه، 5درصد درمحدوده کلاس خطر دو، 30درصد در محدوده خطر کلاس یک، و28درصد باقی مانده محدوده در منطق خطر کلاس صفر قرار می گیرد.
سیاوش شایان، عبدالمجید احمدی، مجتبی یمانی، محمد شریفی کیا،
دوره 12، شماره 24 - ( 3-1391 )
چکیده

مناطق ساحلی محل تأثیر متقابل هیدروسفر، اتمسفر، بیوسفر و لیتوسفر بوده و در برگیرنده بخش عمده­ای از فعالیت­های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، صنعتی و ... هستند. این مناطق قریب به 50 درصد جمعیت دنیا را در خود جای داده، و از دوسو تحت تأثیر اکولوژی دریا و خشکی قرار دارند. با توجه به ویژگی های طبیعی و انسانی آنها، این مناطق همواره با تهدیدها و مخاطراتی از جمله سیل، رانش، جزرومد، حرکات دامنه ای و مخاطرات بادی روبرو بوده و هستند. بنابراین برای مدیریت و برنامه ریزی در جهت بهره برداری و استفاده بهینه از مناطق ساحلی بررسی، شناسایی و تحلیل ویژگی های آنهالازم می باشد. هدف از انجام این تحقیق، تحلیل مخاطرات فرآیندهای جریانی خشکی ( آب و باد ) در قسمتی از مناطق ساحلی خلیج فارس و فرآیندهای موثر در شکل گیری آنها می باشد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که برای تعیین اهمیت هر شاخص ورسیدن به وزن آنها از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی و ماتریس مقایسات زوجی با بهره گیری از نرم افزار EXPERT CHOICE استفاده شده است. همچنین ترکیب متغیرها و رتبه بندی آنها با استفاده از مدل چند متغیره تاپسیس و روش بی بعد سازی خطی در محیط  نرم افزار ARC GIS  صورت گرفته است. داده های مورد استفاده نیز تصاویر ماهواره ای لندست از سنجنده ETM+  مربوط به سال 2002 و همچنین ماهواره QUICK BIRD  مربوط به سال 2008 در محدوده مورد مطالعه بوده اند. در نهایت با توجه به تجزیه و تحلیل متغیرها، مناطق دارای پتانسیل مخاطرات پهنه بندی شده اند. در نتیجه دو محدوده اطراف رود مند و اطراف شهر بوشهر به عنوان مناطق خیلی زیاد و زیاد مشخص شدند. پیشنهاد می شود در آینده و برای اتجام کارهای بعدی از فاکتورهای اجتماعی اقتصادی، هیدرودینامیک دریا و  مدیریت رودخانه هاو ... برای پهنه بندی مخاطرات استفاده گردد.
محمد شریفی‌کیا، پرویز ضیائیان فیروز آبادی، مرضیه چاجی،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده

پایش محصولات کشاورزی از جمله گندم، اقدام ارزشمندی است که مورد تاکید و توجه بسیاری از محققین سنجش از دوری قرارگرفته و داده‌ها و الگوریتم‌های متعددی در این زمینه معرفی و بکارگیری شده است. پردازش و تحلیل شاخص‌های بازیابی‌شده از سیگنال‌های راداری در طول‌موج‌ها و قطبیدگی‌های مختلف از جمله تکنیک‌های مورد استفاده در پایش این محصول است که هر چند در ایران کمتر مورد توجه واقع شده، لیکن محققان بسیاری به آن پرداخته و قابلیت‌های خاصی برای آن معرفی نموده‌اند. در این تحقیق برای اولین مطالعه، پایش گیاه گندم (آبی و دیم) در تعدادی از مزارع شهرستان شیروان با استفاده از داده‌های سنجنده راداری ENVISAT ASAR در باند C و دو قطبیدگی VV و HH و زاویه برخورد41 درجه و از طریق بازیابی و تحلیل ضریب بازپخش سیگنال به کمک تکنیک تداخلسنجی مورد توجه گرفته است. نتایج حاکی از آن است که ضریب بازپخش در هر دو قطبیدگی HH و VV توانایی قابل قبولی در پایش مراحل رشد گندم آبی برای نواحی خاصی از ایران از جمله منطقه مورد مطالعه را داراست. یافته‌های تفضیلی تحقیق روشن ساخت که عدم حساسیت سیگنال با قطبیدگی HH به رطوبت خاک، نتایج بهتری در پایش محصول به نسبت سیگنال با قطبیدگی VV فراهم می‌آورد. در گندم دیم به سبب وجود فضای خالی نسبتا زیاد بین ردیف‌های کشت و ظریف‌تر بودن اجزای این گیاه نسبت به گندم آبی، سیگنال رادار در قطبیدگی VV از تاج گیاه نفوذ کرده و با رشد بیشتر گیاه، سهم بازپخش از خاک کاهش می‌یابد. همچنین در قطبیدگی HH، بازپخش رادار تا رسیدن گیاه به مرحله خوشه‌دهی افزایش و پس از آن کاهش می‌یابد.
 
محمد کریمی، پرستو پیله فروش ها، محمد طالعی، بهمن فرهادی بانسوله، محمدعلی شریفی،
دوره 13، شماره 30 - ( 9-1392 )
چکیده

یکی از مراحل مهم برنامه‌ریزی فضایی، تعیین مساحت موردنیاز (تقاضا) کاربری‌های مختلف می‌باشد. در این خصوص معمولا تقسیمات سیاسی و مدیریتی به عنوان واحد تقاضا مورد توجه قرار گرفته و مساحت موردنیاز هر واحد با استفاده از روش‌های رگرسیون آماری، مدل­های اجتماعی- اقتصادی و یا برنامه‌ریزی چند هدفه، محاسبه می‌شود. در این تحقیق ابتدا با لحاظ نمودن تقسیمات سیاسی و مدیریتی و همچنین قابلیت‌ها و پتانسیل محدوده مورد مطالعه، واحدهای همگن مدیریتی – محیطی به عنوان واحدهای تقاضای کوچکتر تعریف شد. سپس تقاضای محصولات کشاورزی با استفاده از روش برنامه­ریزی چند هدفه که شامل دو هدف، پنج محدودیت و بیست و دو متغیر می‌باشد، محاسبه شد. مدل توسعه داده شده با استفاده از نرم افزارهای GAMS 23.7 و ArcGIS 10، برای برآورد تقاضای محصولات کشاورزی بخشی از استان اصفهان در سال 1394 پیاده سازی شد. به منظور ارزیابی واحد تقاضا، در این تحقیق، واحدهای همگن مدیریتی – محیطی به عنوان یک نوع واحد تقاضای ریزدانه با دو واحد تقاضای درشت­‌دانه شامل دهستان و محدوده جغرافیایی تحت پوشش نقاط جمعیتی مقایسه گردید. نتایج حاصل شده دلالت بر اولویت بالاتر واحد تقاضای ریزدانه داشته و مبین آن است که به منظور تدقیق میزان تقاضای کاربری‌ها نیاز است تا با مدنظر قرار دادن قابلیت‌ها و پتانسیل محدوده مورد مطالعه، از واحدهای تقاضای ریزدانه در تعیین میزان تقاضای کاربری استفاده شود.
مرجان بدیعی ازنداهی، مجید شریفی رضوی، فاطمه سادات میراحمدی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده

پدیده یا فرایند جهانی‌شدن بیانگر نوعی پراکنش کرویکالا، اندیشه و ... است که  اثرات متعددی بر شاخص‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورها دارد. جهانی‌شدندربعد سیاسی ازویژگهای متعددی برخوردار است مانند فرسایش حاکمیت‌های ملی،  شدت‌گیری روندهای منطقه‌گرایی و ورود بازیگران جدید در عرصه تصمیم‌سازی سیاسی در سطح ملی و فراملی. سازمان‌های منطقه‌ای از جمله بازیگران جدید در صحنه بین‌الملل هستند که در نیمه دوم قرن بیستم در طی روند منطقه‌گرایی که با جهانی‌شدن همزمان بوده است به سرعت در مناطق جغرافیایی جهان گسترش یافته‌اند. یکی از بزرگترین سازمان‌های منطقه‌ای درجهان به لحاظ وسعت و جمعیت، «سازمان همکاری شانگهای» می‌باشد که در سال 2001 تأسیس شده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از رویکرد اثبات‌گرایانه به بررسی و تحلیل چگونگی تاثیرات جهانی‌شدن سیاسی بر این سازمان می‌پردازد. نتایج این نوشتار نشان می‌دهد دو مولفه در ارتقای تاثیرپذیری «سازمان همکاری شانگهای» از «جهانی شدن سیاسی»نقش داشته‌اند: اول، ملاحظات نظامی- امنیتی و اهداف سیاسی بنیان‌گذاران سازمان؛ دوم، تاثیر پذیری کشورهای آسیای مرکزی عضو سازمان از مسائلی همچون افراط‌گرایی مذهبی، تجزیه طلبی و تروریسم.
قاسم عزیزی، محمدصالح گرامی، لیلا شریفی،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده

طوفان‌های تندری به دلیل اثرات مهم خسارتباری که بر انسان و محیط طبیعی دارند، پدیده اقلیمی بسیار مهمی به شمار می‌روند. بررسی‌ها نشان داده است که عامل ارتفاع و عرض جغرافیایی دو متغیر مهمی هستند که می‌توانند بر میزان وقوع این پدیده اثرگذار باشند. بنابراین هدف اصلی از پژوهش حاضر، تحلیل فضایی رفتار پدیده رعدوبرق و میزان اثرپذیری آن از مؤلفه‌هایی چون ارتفاع و عرض جغرافیایی در گستره ایران می‌باشد. بر این اساس ابتدا داده‌های ماهانه وقوع طوفان‌های تندری 118 ایستگاه همدید ایران، طی سال‌های 1991 تا 2010 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد و به‌وسیله سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و روش درونیابی کریجینگ (Universal)، نقشه‌های سالانه و فصلی کل ایران تولید گردید. در ادامه برای درک بهتر اثرپذیری طوفان‌های تندری از ارتفاع و عرض جغرافیایی، به‌وسیله نرم‌افزار CerveExpert نمودارهای فصلی و سالانه به همراه میزان همبستگی هریک تولید و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می‌دهد که بیشترین طوفان‌های تندری سالانه در شمال غرب ایران رخ می‌دهد و کمترین میزان آن بر نواحی مرکزی و شرقی کشور منطبق است. همچنین طبق تحلیل‌های فصلی، بااینکه بیشترین میزان پراکندگی ایستگاه‌ها در ارتفاع 800 تا 1300 متری قرار دارد، اما حداکثر وقوع این پدیده در فصول مختلف ایستگاه‌ها از ارتفاع صفر تا 2200 متری تغییر دارد. نتیجه کلی نشان می‌دهد که عامل ارتفاع، همبستگی کمی با وقوع پدیده طوفان تندری داشته و بیشترین همبستگی مربوط به عامل عرض جغرافیایی است.

لیلا شریفی، سعید بازگیر، حسین محمدی، علیرضا دربان آستانه، مصطفی کریمی احمدآباد،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده

در یک سامانه ­ی کشاورزی، تولید محصول با شرایط اقلیمی مرتبط است. بنابراین، فهم عمیق تر تأثیر تغییرات اقلیمی مناطق بر میزان تولید، تضمین کننده امنیت غذای جهان می ­باشد. گندم از راهبردی­ترین محصولات زراعی بوده و بررسی جوانب مختلف تولید آن از ضروریات هر جامعه کشاورزی می­ باشد. طبق مطالعات، تولید گندم تحت تأثیر متغیرهای مختلفی از جمله زیست­ محیطی، فردی و اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی است. این پژوهش با هدف برآورد میزان اثر این متغیرها در تغییرات تولید گندم در اقلیم­های مختلف استان فارس انجام شده است. داده­های مورد نیاز از طریق نمونه­ گیری طبقه ­ای تصادفی چندمرحله­ ای و طی 522 پرسشنامه تکمیل شده از طریق مصاحبه حضوری با کشاورزان استان گردآوری و تحلیل شده­ است. سنجش نگرش­ کشاورزان در طیف لیکرت بوده و از توابع تولید کاب داگلاس، ترانسندنتال و ترانسلوگ برای برآورد میزان تأثیر متغیرها استفاده شده است. نتایج حاصل از مقایسه متغیرهای مؤثر در سه تابع کاب داگلاس، ترانسن دنتال و ترانسلوگ؛ برتری ترانسلوگ را نشان می­ دهد. از دیدگاه کشاورزان استان در تابع ترانسلوگ، به ترتیب؛ رطوبت خاک در زمان کشت (0/69)، بارش مؤثر در فصل رشد (0/68) و در تاریخ کشت (0/66)، موج گرمایی در زمان برداشت (0/63)، بارش آسیب زننده (0/59)، سود حاصل از تولید گندم (0/51)، تحصیلات کشاورز (0/49)، کیفیت خاک (0/49) و روش کشت (0/49) با ضریب تعیین­های ذکر شده در کنار آن­ها؛ مهمترین عوامل تبیین کننده تولید گندم در استان فارس می­ باشند. متغیرهای مستقل در تابع ترانسلوگ، 92 درصد از تغییرات تغییرات تولید گندم در استان فارس را تبیین می کنند.


لیلا شریفی، سعید بازگیر، حسین محمدی، علیرضا دربان آستانه، مصطفی کریمی،
دوره 24، شماره 72 - ( 3-1403 )
چکیده

آگاهی و درک روند وضعیت اقلیم توسط کشاورزان و نگرش مربوط به ضرورت این آگاهی، یکی از ظرفیت های اساسی در جوامع کشاورزی می باشد. نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی، بر نحوه برخورد آن­ها با خطرات و عدم قطعیت­های ناشی از اقلیم مؤثر بوده و بر تصمیم آن­ها برای اتخاذ راهبردهای مناسب به منظور کاهش خسارت ناشی از تغییرات اقلیم بر کشاورزی و بهبود آمادگی آن­ها تأثیر جدی دارد. از این رو، هدف از این تحقیق توسعه چارچوب و الگوی جامعی از ارزیابی کیفی مطالعات مربوط به عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی با رویکرد مرور نظام­مند است. بدین جهت، کلیدواژه­های اقلیم، تغییر اقلیم، تغییرات اقلیمی، اطلاعات هواشناسی، گرمایش جهانی، خشکسالی، سیل، سرمازدگی، یخبندان، خطرات اقلیمی، بارش، دما توأم با کلمات کشاورز، نگرش کشاورز، برداشت کشاورز، دانش کشاورز، دانش بومی؛ بصورت فارسی و انگلیسی در 15 پایگاه اطلاعاتی طی سال­های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱9 جستجو گردید، پس از سه مرحله غربالگری 788 مقاله­ی مرتبط و مطابق با معیارهای مورد تأیید، 25 مقاله علمی و پژوهشی انتخاب و مورد کاوش قرار گرفت. پس از ارزیابی کیفی این مقالات، الگویی با 4 عامل زیست محیطی، فردی و اجتماعی، اقتصادی و فن آوری و همچنین 19 بعد برای ارزیابی عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی پیشنهاد شده است. در نهایت جهت بکارگیری نتیجه این مطالعه، یک مدل مفهومی یکپارچه و ترکیبی ارائه شده است که می تواند نقطه قوت چارچوب­های موجود در سیاست گذاری های ملی در بخش کشاورزی باشد.
 
حسین شریفی، مهرداد رمضانی پور، لیلا ابراهیمی،
دوره 24، شماره 75 - ( 12-1403 )
چکیده

امروزه سکونتگاه­های انسانی، در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند. این مخاطرات که آسیب­های جانی و مالی فراوانی را با خود به همراه دارند نیازمند اقدامات پیشگیرانه می­باشند. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی توسعه فضای شهری در راستای مواجهه با مخاطرات محیطی در شهرستان نور می­باشد. روش انجام این تحقیق نیز توصیفی می­باشد. جمع­آوری داده­ها با استفاده از مطالعات کتابخانه­ای و اسنادی و پرسشنامه­ای می­باشد.جهت تحلیل پرسشنامه­ها از روش ANP و روش منطق فازی به ارزش­گذاری هریک از معیارها و تعیین ضرایب اهمیت آنها پرداخته شود و براساس نتایج آن، ارزیابی فضایی با استفاده از نرم­افزار ArcGis صورت گرفت و پهنه­های مخاطره مشخص گردید. با توجه به نتایج پهنه­بندی پتانسیل خطر، نواحی شمالی و جنوبی شهرستان،دارای بیشترین پتانسیل مخاطرات می­باشد. جهت پیش­بینی میزان توسعه مناطق مسکونی نیز از مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و اتوماتوی سلولی استفاده گردید. نتایج نشان داد که گسترش مداوم مناطق ساخته شده در دهه‌های گذشته باعث تغییرات سریع کاربری زمین شده و مناطق ساخته‌شده این شهرستان از 43/2% کل مساحت در سال 2010 به 68/3% در سال 2019 افزایش‌یافته است. نتایج همچنین نشان داد که بدون توجه به مخاطرات طبیعی، مناطق ساخته‌شده افزایش خواهند یافت و در نتیجه شهرنشینی، مناطق ساخته شده بیشتر به سمت اراضی پر خطر سوق پیدا خواهند کرد. با این حال اگر سیاست‌های توسعه پایدار به‌طور کامل اجرا شوند، شهرها و مناطق ساخته‌شده قادر خواهند بود فضاهای توسعه خود را به خاطر منافع خود شهر و ساکنان آن از مناطق پرخطر حفظ کند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb