جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای صیاد

دکتر الناز پیروزی، دکتر صیاد اصغری سراسکانرود، دکتر بتول زینالی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

در زمین‌لغزش‌ها از مخرب‌ترین و متداول‌ترین مخاطرات طبیعی تغییر دهندۀ شکل سطح زمین می‌باشند و ارزیابی و بررسی خسارات ناشی از زمین‌لغزش، لزوم بررسی عوامل تأثیرگذار بر وقوع این پدیده و پیش‌بینی رخداد آن را به اثبات می‌رساند. شهرستان خلخال، به دلیل ویژگی‌‌ها و شرایط خاص زمین‌‌شناسی، اقلیمی، ژئومورفولوژیکی و فعالیت‌‌های انسانی، از دیرباز تحت تأثیر وقوع خطر زمین‌لغزش بوده است. لذا، بانظر به اهمیّت موضوع؛ هدف این پژوهش، تولید نقشۀ پهنه‌بندی زمین‌لغزش در این شهرستان، می‌باشد. در این راستا، ابتدا نقشه پراکنش زمین‌لغزش‌ها و متغیرهای تأثیرگذار، شامل؛ ارتفاع، شیب، جهت‌شیب، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، کاربری اراضی، لیتولوژی و بارش فراهم شد. در ادامه پس از عضویت فازی و تعیین مقادیر وزنی هر یک از عوامل با استفاده از روش کریتیک، نقشه حساسیت زمین‌لغزش با بهره‌گیری از روش تصمیم‌گیری چندمعیارۀ مارکوس، تهیه شد. نتایج مطالعه نشان داد، به ترتیب؛ عوامل شیب، کاربری‌اراضی و لیتولوژی با ضرایب وزنی 148/0، 139/0 و 132/0، بیشترین تأثیرگذاری را در رخداد لغزش‌های منطقه دارند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، به ترتیب؛ 14/707 و 87/512 کیلومترمربع از مساحت شهرستان، در طبقۀ پرخطر و بسیار پرخطر قرار دارد و این مناطق پهنه‌هایی هستند که به کارهای مدیریتی و اجرای پروژه‌های حفاظتی نیازمند هستند. همچنین، با توجه به بهره‌گیری از روش منحنی راک و سطح زیرمنحنی (89/0) و همبستگی 83/0 درصدی بین نقشه نهایی حاصل از پژوهش و پراکنش سطوح لغزشی، دقت روش مارکوس، در شناسایی و پهنه¬بندی مناطق مستعد وقوع خطر زمین‌لغزش شهرستان خلخال، عالی می‌باشد.
 
صیاد اصغری سراسکانرود، زینب دولتشاهی،
دوره 18، شماره 50 - ( 3-1397 )
چکیده

هدف از این تحقیق بررسی کیفیت آب شرب شهر خرم آباد به عنوان موضوع بسیار مهم در بهداشت عمومی و مدیریت سلامت شهروندان می باشد. جهت انجام این تحقیق از داده‌های عناصر شیمیایی 23 حلقه چاه و چشمه در سطح شهرستان خرم­آباد طی بازه زمانی 1381 تا 1392 به ‌صورت فصلی شامل عناصر: فلوئور(F)، کلسیم(Ca)، منیزیم (Mg)، پتاسیم(K) استفاده شد. همچنین جهت تهیه و ترسیم نقشه ها نرم‌افزار Arc GIS  و روش­های درون‌یابی جبری یا قطعی، زمین‌آماری، روش IDW، روش کریجینگ و روش اسپلاین مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی کیفیت شیمیایی عناصر موردنظر آب آشامیدنی از استانداردهای: استاندارد ملی، استاندارد سازمان بهداشت جهانی (WHO) و سازمان محیط‌زیست آمریکا (EPA) به‌عنوان شاخص سنجش آلودگی استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان عنصر کلسیم(Ca) در تمامی فصول و در تمام منابع پایین¬تر از حد مجاز استانداردهای ملی، (WHO) و (EPA) می باشد، اما در برخی از منابع بالاتر از حد مطلوب استانداردهست. میزان عنصر فلوئور (F) فقط در فصل بهار و تابستان در برخی از چاه ها میزان آن بالاتر از حد مطلوب استاندارد(EPA) می باشد، اما در فصل زمستان و پاییز در کلیه چاه ها و چشمه¬ها بالاتر از حد مطلوب استاندارد(EPA) می باشد. و مقدار عنصر پتاسیم (K) در هیچ یک از فصول و در هیچ کدام از چاه¬ها و چشمه¬ها بالاتر از حد مطلوب و مجاز استاندارد ملی، WHO و EPA نبوده است همچنین عنصر منیزیوم(Mg) در هیچ یک از منابع آبی مورد مطالعه بالاتر از حد استاندارد ملی، (WHO) و (EPA) نبوده است.

صیاد اصغری سراسکانرود، هادی امامی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

حرارت سطح زمین شاخص مهمی در مطالعه مدل‌های تعادل انرژی در سطح زمین در مقیاس منطقه‌ای و جهانی است. با توجه به محدودیت ایستگاه‌های هواشناسی، سنجش از دور می­تواند جایگزین مناسب برای برآورد حرارت سطح زمین باشد. هدف اصلی از این تحقیق پایش دمای سطح زمین و رابطه‌ای آن با کاربری اراضی می‌باشد که با استفاده از تصاویر ماهواره­ای پایش شده است. به همین منظور ابتدا تصاویر مربوطه اخذ شد و پیش پردازش‌های لازم بر روی هرکدام اعمال شد. سپس نسبت به مدل‌سازی و طبقه‌بندی تصاویر اقدام شد. ابتدا به منظور بررسی تغییرات کاربری‌اراضی، نقشه طبقه‌بندی شده کاربری‌اراضی برای هردوسال با استفاده از روش شیءگرا استخراج شد و سپس به منظور بررسی تغییرات کاربری اراضی نقشه تغییرات کاربری‌اراضی در یک بازه زمانی18 ساله(2000-2017) استخراج شد. درنهایت به منظور پایش دمای سطح زمین نقشه دمای سطحی شهرستان اردبیل استخراج شد. نتایج نشان داد که رابطه قوی بین کاربری اراضی و دمای سطحی وجود دارد. به این صورت که کاربری­ همچون کاربری شهری، دارای دمائی حدود 41 درجه سانتیگراد(2017) می­باشد که به دلیل جاذب حرارت بودن عوارض شهری دارای دمای بیشتری نیز می­باشد. این درحالی است که کاربری مناطق آبی به دلیل جذب کمتر حرارت دارای دمای 34 درجه سانتیگراد(2017) می­باشد . این موضوع نقش کاربری­های مختلف را در تعیین دمای سطحی نشان می­دهد.  همچنین در این پژوهش رابطه دمای سطحی با پوشش گیاهی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نواحی همچون خاک و شهری که دارای پوشش­گیاهی کمتری نسبت به  نواحی همچون کشاورزی و مرتع می­باشند، دارای دمای بیشتری نیز می­باشند. زیرا پوشش­گیاهی همواره به صورت مانع برای ورود حرارت بوده است و رابطه معکوس با حرارت سطحی دارد.

محمد حسین ناصرزاده، فریبا صیادی، میثم طولابی نژاد،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

این پژوهش با هدف شناخت جابجایی مکانی هسته‌های بارش به‌عنوان یک عامل تأثیرگذار در شرایط هیدرولوژیکی آینده ایران به انجام رسید. جهت انجام این تحقیق دو نوع پایگاه داده استفاده قرار گرفت. نوع اول داده‌ها شامل بارش ماهانه 86 ایستگاه سینوپتیک با طول دوره آماری 2015-1986 و نوع دوم داده‌های پیش بینی حاصل از خروجی مدل CCSM4 تحت سناریوهای سه‌گانه(RCP2.6,RCP4.5,RCP6)  از سال 2016 تا 2036 می‌باشد. پس از جمع‌آوری و مدل‌سازی داده‌ها نقشه‌های آن در محیط ARCGIS ترسیم گردید. نتایج بررسی‌ها نشان داد که هسته‌های بارشی در کل پهنه ایران در فصول چهارگانه تغییراتی با روند منفی در آینده خواهد داشت. به‌طوری‌که ضریب تغییرات بارش در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب برابر با 61/4، 101/4، 58/9و 55/8 درصد در نوسان خواهند بود. نتایج حاصل از بررسی‌ سناریو های سه‌گانه نشان داد که جابجایی هسته بارشی فصل بهار از سراسر نیمه شمالی کشور به منتهی الیه شمال غرب کشور در مرزهای مشترک ایران، ترکیه و ارمنستان(منطقه ماکو و جلفا)محدود می گردد اما در فصل تابستان، هسته پربارش سواحل شمالی و بخش هایی از شمال غرب کشور به منتها الیه جنوب شرق کشور(اطراف خاش و سراوان) منتقل خواهد شد. در فصل پاییز پهنه پربارش که در سراسر نیمه شمالی کشور قرار دارد به دو هسته مجزا در زاگرس مرکزی(مناطق دنا و زدکوه) و جنوب غرب خزر(منطقه انزلی و آستارا) تغییر مکان خواهد داد و هسته بارشی فصل زمستان از بخش های زاگرس مرکزی و ناحیه خزری به شمال غرب کردستان و جنوب غرب آذربایجان غربی منتقل خواهد شد که این موضوع در تمام سناریوها به چشم می‌خورد. نکته دیگر اینکه، علاوه بر کاهش پهنه‌های بارشی، در آینده نیز پهنه‌های خشکی مساحت بیشتری از کشور را در بر خواهد گرفت.
 

صیاد اصغری سراسکانرود، روح اله جلیلیان، نوشین پیروزی نژاد، عقیل مددی، میلاد یادگاری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

آب به عنوان یکی از مهم‌ترین نیاز‌های انسانی برای ادامه حیات منابع آبی می‌باشد. با توجه به اهمیت موضوع، بحث مدیریت و بهره‌برداری اصولی از منابع آب به یکی از موضوعات مهم جهانی تبدیل شده است. داده‌های سنجش از دور در اغلب موارد در مطالعات استخراج پهنه‌های آبی مورد استفاده قرار می‌گیرند و نوع داده‌های سنجش از دور مورد استفاده نیز نقش مهمی در استخراج آب دارند. در این مطالعه به بررسی توانایی ماهواره لندست با اعمال شاخص‌های مربوطه، به میزان استفاده از رودخانه گاماسیاب در استان کرمانشاه و مقایسه این شاخص‌ها پرداخته می‌شود. ماهیت خاص رودخانه‌های کم‌عرض و کم‌عمق باعث افزایش پیچیدگی مطالعات چنین رودخانه‌هایی با استفاده از داده‌های موجود شده است. استخراج آب از تصاویر سنجش از دوری، طی دو دهه اخیر بوده است. شاخص‌های آب در ابتدا با استفاده از سنجنده‌های TM و ETM توسعه یافتند. اما عملکرد بهتر آن‌ها در لندست 8 به خوبی توسط محققان مستند شده است. در این تحقیق از شاخص‌های NDWI، MNDWI، AWEI_nsh، AWEI_sh و WRI استفاده شد. با استخراج آستانه بهینه از هیستوگرام شاخص‌ها و اعمال این آستانه، منطقه مورد مطالعه به دو کلاس آب و غیر آب طبقه بندی شد. سپس صحت کلی و ضریب کاپا از هر کدام از شاخص‌ها گرفته شد. در پایان نشان داده شد که شاخص AWEI با صحت کلی 99.09 درصد و ضریب کاپای 0.98 بهترین جواب را در بین شاخص‌ها در منطقه مورد مطالعه می‌دهد. نتایج این تحقیق نشان داد که این رویکرد به راحتی قادر به استخراج آب از تصاویر ماهواره‌ای بوده است.

داریوش ابوالفتحی، عقیل مددی، صیاد اصغری،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

رسوبات رودخانه ای به دو صورت منتقل میشوند: یا این مواد درون جریان آب غوطه ور هستند و همراه با آب در حرکت می باشند که به آنها مواد رسوبی معلق گفته میشود و میزان مواد رسوبی معلق را که در واحد زمان از یک مقطع رودخانه عبور کند، بار معلق مینامند. منطقه مورد مطالعه در این پژوهش حوضه آبریز رودخانه ونایی است. این منطقه در شهرستان بروجرد، در استان لرستان در غرب ایران واقع شده است، پژوهش حاضرازنوع کاربردی است. بدین صورت که، ابتدا مشخصات زیرحوضه های این رودخانه استخراج شده است این مشخصات شامل مشخصات فیزیکی زیرحوضه ها از جمله مساحت، محیط و طول آبراهه ها و مشخصات مربوط به دبی رودخانه و میزان رسوب آن است. در ادامه با روش های رگرسیون خطی چند متغیره، شبکه عصبی پیش خور چندلایه (MLP) به تخمین بار رسوب پرداخته شد. پس از محاسبه شاخص های RMSE و MAE با توجه به این امر که هرچقدر میزان این شاخص ها کمتر باشد مقدار پیش بینی شده به مقادیر واقعی نزدیکتر است بنابراین باتوجه به شواهد حاصله مدل شبکه عصبی مصنوعی MLP دقت بهتری را نسبت به مدل دیگر در تخمین میزان رسوب منطقه نشان میدهد. از سوی دیگر با توجه به مقدار شاخص R2 که برای دومدل محاسبه شده است دقت تخمین مدل به مقدار90.47 برای مدل MLP محاسبه شده است، مقدار R2 برای این مدل برابر 0.89 است. پس از مدل شبکه عصبی مصنوعی MLP. مدل رگرسیون خطی چند متغیره با مقدار R2 برابر با 0.353 قرار دارد. و این نشان دهنده ی دقت سه برابری مدل  MLPنسبت به مدل رگرسیون می باشد مدل رگرسیون خطی نیز به علت این امر که تنها روابط خطی بین متغیر ها را در نظر می‏گیرد بیشترین میزان خطا را دارد.
 
زهرا حجازی زاده، شریفه زارعی، وحیده صیاد،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

چکیده
در سال­های اخیر توجه به تغییر اقلیم و اثرات ناشی از آن اهمیت زیادی پیداکرده است که می­توان آن را نتیجه پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و خسارت‌های مالی و جانی مربوط به رویدادهای فرین اقلیمی دانست. هدف از این مطالعه بررسی چشم انداز تغییرات دما و بارش­های فرین در استان کردستان است. بدین منظور  از داده­های روزانه بارش، دمای حداقل و دمای حداکثر 6 ایستگاه­ همدید در طول دوره آماری (2016-1990) بهره گرفته شد. و تغییرات آن­ها در دوره (2060-2041) با استفاده از مدل جهانی HadGEM2 تحت دو سناریوی RCP2.6 و RCP8.5 و ریزمقیاس گردانی آماری LARS-WG6 مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی روند نمایه­های فرین اقلیمی نیز 27 شاخص مربوط به بارش و دما با استفاده نرم‌افزار RClimdex  مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که در دوره (2016-1990) شاخص­های فرین گرم دارای روندی مثبت و افزایشی هستند. این روند برای شاخص تعداد روزهای تابستانی و بیشینه ماهانه دمای حداکثر روزانه، معنادار است. این در حالی است که شاخص­های فرین سرد دارای روند کاهشی و منفی بوده است. این روند فقط برای شاخص تعداد روزهای سرد معنادار بود. بارش­های فرین نیز در اغلب ایستگاه­ها دارای روند منفی و کاهشی است و این روند در اکثر ایستگاه­ها معنادار است. نتایج حاصل از چشم انداز تغییرات اقلیمی نیز نشان داد در دوره آینده میزان دما افزایش و میزان بارش کاهش خواهد یافت.
 

محمدرضا سلیمی سبحان، زهرا حجازی زاده، فریبا صیادی، خانم فاطمه قادری،
دوره 24، شماره 75 - ( 12-1403 )
چکیده

در بررسی مخاطرات طبیعی مانند تگرگ تحلیل­های آماری می­تواند نقش بسزایی داشته باشند. به دلیل اهمیت فراوان زیان­های اقتصادی و جانبی تگرگ در محدوده  شمال زاگرس با حداکثر فراوانی و خسارت آن، ضرورت بررسی زمانی و مکانی آن به شکل جداگانه بسیار احساس می­شود.بنابراین به منظور ارزیابی و برآورد احتمال وقوع این پدیده از کد پدیده های هواشناسی روزانه تگرگ ۱۰ ایستگاه همدید منطقه در دوره آماری ۲۰۱۴- ۱۹۹۲ استفاده شده است. در انتخاب بهترین روش برای محاسبه توزیع احتمالات بارش، انواع مختلف توزیع­های احتمالات متغیرهای تصادفی گسسته از طریق دو آزمون کلموگراف اسمیرنوف و اندرسون- دارلینگ مورد آزمون نیکویی برازش قرار گرفت. نتایج نشان داد که آزمون نیکویی توزیع پواسون در سطح اطمینان بالای ۹۰/۹۹ درصد برازش مناسبی از رخداد تگرگ داشته است. ایستگاه بانه با حداکثر فراوانی بارش تگرگ دارای کم­ترین احتمال (۰۲۳/۰ درصد) و ایستگاه پیرانشهر دارای بیش­ترین احتمال روزهای بدون تگرگ (۳۹/۰ درصد) است. بنابراین احتمال وقوع تگرگ در بانه از درصد بالاتری برخوردار می­باشد. در رتبه بعدی مدل دو جمله­ایی منفی، مشاهدات این نوع بارش را به خوبی برازش می­دهد. محاسبه توزیع­های احتمالاتی با این دو روش نشان داد که احتمال وقوع تگرگ با فراوانی ۱ تا ۶ بار و بیش­تر در منطقه وجود دارد و بالاترین میزان احتمال مربوط به فراوانی ۳ بار وقوع به میزان ۲۰/۰ درصد می­باشد. در فراوانی ۱ تا ۶ بار، احتمال وقوع این پدیده به طور متوسط ۵ برابر بیش­تر از احتمال عدم وقوع آن می­باشد که این امر، نشان دهنده آسیب پذیری زیاد منطقه نسبت به این نوع مخاطره اقلیمی می­باشد


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb