جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای کاویانی راد

دکتر احمد رشیدی نژاد، دکتر مراد کاویانی راد، دکتر افشین متقی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

مجموعه امنیتی، گواه بر مجموعه‌ی واحدی از کشورهاست که فرآیند «امنیت‌سازی» و «ناامن‌سازی» این گروه از کشورها در پیوند فزاینده با یکدیگر است. به عبارتی نگرانی اصلی امنیتی آنها به اندازه‌ای درهمتنیده است که مشکلات امنیتی آنها نمی‌تواند جدای از هم، واکاوی و راهکاریابی شود. بر بنیاد چنین شناسه‏ای «مجموعه‌های هیدورپلیتیک» شامل آن دسته از کشورها است که از نظر «جغرافیایی»، مالک و از نظر «فنی»، استفاده‌کننده بخشی از رودخانه مشترک هستند. کشورهایی که چه بسا مرز جغرافیایی مشترک هم ندارند، اما منابع آبی مشترک (رودها، دریاچه‌ها و آبخوان‌ها)، آنها را در قالب یک منطقه شناسانده، مسائل امنیتی و هیدروپلیتیک هر یک از اعضای آن مترادف با «امنیت ملی» و «امنیت هیدروپلیتیک» سایر کشورهای عضو است. روششناسی حاکم بر پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد، با مبنا قرار دادن حوضه‌های آبریز بین‌النهرین و هیرمند، بر این فرض استوار است که؛ در یک مجموعه هیدروپلیتیک، همان‌گونه که تهدید امنیت آبی هر یک از کشورهای عضو، ممکن است به تهدید امنیت ملی دیگر اعضا بیانجامد، تهدید امنیت ملی هر یک از کشورهای مجموعه، ممکن است موجب تهدید امنیت آبی دیگر اعضا گردد. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه‌ای (کتب، نشریات و اینترنت) گردآوری شده است. نتیجه پژوهش نشان داد که چگونه با بروز ناامنی در افغانستان (در دوره‌های زمانی مختلف)، امنیت هیدروپلیتیک در بخش‌های از ایران به مخاطره افتاده است. در حوضه بین‌النهرین نیز تغییرات آب و هوایی و نادیده گرفتن امنیت هیدروپلیتیک سوریه از سوی ترکیه (با بستن دریچه سدها) در بروز بحران داخلی سوریه نقش‌آفرین شده، با بازتاب بحران، امنیت سایر کشورهای حوضه از جمله ترکیه، عراق و ایران نیز مورد تهدید قرار گرفته است.
خانم زکیه آفتابی، دکتر مراد کاویانی راد، دکتر حمید کاردان مقدم،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

آب، منبعی راهبردی و کمیاب است که طی سال‌های اخیر متاثر از متغیرهای مختلف ملی و فراملی به شدت محدود شده و حوزههای امنیت، ثبات، توسعه و رفاه در کشورها را به شدت متاثر ساخته است. اثرگذاری بالای آب در حوزههای یاد شده آب را در کانون سیاست خارجی و مناسبات هیدروپلیتیک بسیاری از کشورها از جمله جنوب باختری آسیا قرار داده است. در سال‌های اخیر، به رغمِ طرحِ مسئلهِ‌ بحرانِ آب و نقش آن در مناسبات دو کشور ایران و عراق در محافل علمی، سیاسی و رسانه‌ای، همچنان ابعاد این مسئله ناشناخته مانده و تفسیرهای متفاوتی از آن به دست دادهاند. پژوهش حاضر که ماهیت کاریردی دارد و درون‌دادهای مورد نیاز آن به روش کتابخانهای گرداوری شده با هدف دستیابی به شناختی کیفی درباره ابعاد و زوایای مناسبات هیدروپلیتیک ایران و عراق، بر آن است که افزون بر مشخصکردن ویژگی‌های محتوایی  و روش‌شناختی، خلاهای پژوهشی موجود در این زمینه را با روش فراتحلیل کیفی شناسایی کند. این پژوهش با بهره‌گیری از روش فراتحلیل کیفی، 34 پژوهش انجام شده در بازه زمانی 1402- 1384 در قالب مقالات علمی-پژوهشی داخلی، پایاننامه و مقالات موجود در فصلنامههای معتبر بین المللی را بررسی کرده است. نتایج پژوهش‌ نشان داد که مطالعه جامعی انجام نشده است که ابعاد گوناگون مناسبات هیدروپلیتیک ایران و عراق را بررسی و واکاوی کرده باشد. در این خصوص نبود داده‌های دقیق و واقعی و ضعف مبانی نظری-معرفتی پژوهش از کاستیهای پژوهش‌های انجام شده در زمینه مناسبات دو کشور است.
 
 

مراد کاویانی راد، علی عزیری کاوه،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده

هویت مکانی، تابعی از کارکرد فضاها وساختارهای مکانی است. هویت¬های مکانی برانگیزاننده احساس تعلق ¬مکانی متفاوت هستند که متناسب با فرهنگ سیاسی ساکنان آن محدده خالق کنش¬های سیاسی متفاوت به شمار می¬¬روند. حوزه نفوذ مکان¬ها تابعی از وزن مکانی و موقعیت راهبردی آنهاست. از این منظر کنش گران سیاسی با حضور در مکان¬های خاص به قدرت¬نمایی و سهم¬خواهی می¬پردازند. مناطق 6 و 11 تهران به واسطه وجود مراکز مختلف سیاسی، آموزشی در مقیاس ملی و بین¬المللی و پیوند شرق و غرب تهران طی چند دهه گذشته کارویژه سیاسی خاصی به محدوده میدان و خیابان انقلاب داده¬اند. این ویژگی¬ها محدوده یاد شده را آوردگاه نیروها و جریان¬های سیاسی مختلف قرار داده است. پژوهش حاضر با بهره¬گیری از یافته های میدانی دیگر پژوهش¬های انجام شده به نتیجه رسید که فضا، ساختار و کارکردهای مکانی محدوده میدان و خیابان انقلاب القاء کننده آن شکل از هویت مکانی برای جریان¬های سیاسی است که دیگر محدوده ها توان تأمین آرمان¬ها و مطالبات آنها را ندارند.
مراد کاویانی راد،
دوره 11، شماره 23 - ( 12-1390 )
چکیده

پیامدهای اجتماعی و سیاسیِ برخاسته از فروسایی محیطی، گرمایش کروی و کشمکش بر سر منابع طبیعی، محیط زیست را کانون مطالعات امنیتی سده بیست و یکم قرار داده به گونه ای که ناامنی بوم شناسی و نابودی بُن مایه های زیستکره به عنوان بخشی از تهدیدات غیر سنتی با جُستار امنیت انسانی پیوند استواری یافته است. طی دو دهه اخیر، دانش ژئوپلیتیک، به فراخورِ درون مایه های جغرافیایی و سیاسی اش جایی که «ژئو»(زمین) و «پلیتیک» (سیاست) در هم می آمیزند در قالب ژئوپلیتیک زیست محیطی به واکاوی رخدادها و مسائل برخاسته از کشمکش بر سر منابع طبیعی و کمبود منابع طبیعی پرداخته است. به گونه ای که بَرهمکُنشی و درهم تنیدگی مفاهیم و مصادیق سیاست، قدرت و محیط زیست از پُر بَسامدترین واژگانِ واکاویِ جستار محیط زیست از دهه 1980 به بعد بوده اند. از این دیدگاه، مناسبات قدرت و زیستکره به شدت به هم در آمیخته اند. چنین درهم آمیختگی در چارچوب دانش ژئوپلیتیک امکان بررسی و واکاوی می یابد. از آنجا که تهدیدات یا شده، کارکرد و گستره ای کروی یافته اند رویکردهای «نظامی و ملی محورِ» سنتی توان تبیین عوامل تهدیدات غیر سنتی را ندارند. بر این شالوده، تبیین و مدیریت امنیت، سرشتی انسان محور با کُنشی مشترک و جهان گستر طلب می کند.
مراد کاویانی راد، یدالله کریمی پور، هدایت فهمی، صادق کرمی،
دوره 17، شماره 46 - ( 9-1396 )
چکیده

کوشش برای تأمین امنیت همواره در پس کنش و منش انسان­ها وجود داشته است. طی دو دهه اخیر، مسئله امنیتی تغییر اقلیم با توجه به پیامدهای پایدار آن بر زیست و تمدن بشر بیشترین توجه را به خود معطوف داشته است. در این میان، کشورهای واقع در کمربند خشک جهان به واسطه کاهش بارش ناشی از تغییرات اقلیمی و ناکارامدی مدیریت منابع آب، بیشترین آسیب را دیده­اند که کشور ما نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی­اش به شدت متأثر از این رخداد شده است. برابر داده­های موجود، حوضه آبریز مرکزی که استان­های واقع در آن از وزن ژئوپلیتیک بالایی نیز برخوردار هستند، بیشترین اثرپذیری را از عوامل یاد شده داشته است. پژوهش حاضر با ماهیتی توصیفی-تحلیلی، بر این فرضیه استوار است که پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز مرکزی، علاوه بر پیامدهای ناگوار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی برای شهروندان این منطقه پهناور از کشور این توانایی را دارد که با توجه به سهم تقریبی 48 درصدی آن در تولید ناخالص داخلی کشور و نیز تعلق آن به یکی از پربسامدترین محورهای تمدنی ایران، امنیت کشور را در مقیاس ملی و گستره جغرافیایی فرهنگ ایران با چالش­های بنیادی همراه کند. نتیجه پژوهش حاضر نشان داد در صورت تداوم وضعیت موجود، پیامدهای تغییر اقلیم در حوضه آبریز مزکزی این توانایی را دارد که ثبات و امنیت ملی را به چالش بکشاند.
 
 

مراد کاویانی راد، هادی اعظمی، مجید رسولی، احمد بخشی،
دوره 18، شماره 50 - ( 3-1397 )
چکیده

 بنیادگرایی یکی از مسائل امنیتی جهان امروز است و قلمرویابی و قلمروگستری گروه های بنیادگرای تروریستی بخش عمده‌ای از ادبیات امنیتی جهان را به خود معطوف داشته است. طی یک دهه گذشته جنوب باختری آسیا و شمال آفریقا برخاسته از بحران‌های داخلی و مداخله قدرت های فرامنطقه ای کانون پیدایش و گسترش اندیشه های افراطی گرایانه شده به گونه ای که هزینه های کلانی بر کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای جهان تحمیل کرده‌است. در این میان، شمال قاره آفریقا و به طور مشخص کشور لیبی به عنوان دولت شکننده برخاسته از عوامل درونی و نقش‌آفرینی قدرت های مداخله‌گر منطقه ای فرصت های مناسبی برای رشد و گسترش سازمان بنیادگرای داعش فراهم ساخته است. روش شناسی حاکم بر پژوهش حاضر ماهیت توصیفی-تحلیلی دارد و داده های مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. تحقیق پیش روی، بر این فرضیه استوار است که برخاسته از عوامل و زمینه های داخلی و مداخله قدرت های منطقه‎ای و فرا منطقه‎ای زمینه قلمروگستری سازمان های بنیادگرایی چون داعش را در لیبی فراهم آورده است.نتیجه پژوهش نشان داد که شکنندگی دولت در شمال آفریقا به ویژه لیبی زمینه قلمرویابی و قلمروگستری داعش را فراهم کرده است.

مراد کاویانی راد، افشین متقی، سید هادی زرقانی، حسن صدرانیا،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

یکی از مشکلات در تجزیه و تحلیل مناسبات هیدروپلیتیک در سیستم رودخانه‌های بین المللی این است که عوامل یکسان میتوانند طیف متنوعی از منازعه یا همکاری ایجاد کنند و حتی یک متغیر یکسان ممکن است در هر کشور ساحلی نقش متفاوتی در ارتباط با سایر متغیرها ایفا کند؛ بنابراین شناخت متغیرها و نقشی که هر متغیر در تدوین الگوی تجزیه‌وتحلیل فرصت‌ها و مخاطره‌ها برای کشورهایی که حوضه‌ی آبریز مشترک با دیگر کشورها دارد، ضروری است. ایران در حوضه‌ی آبریز هریرود با افغانستان مشترک است. قرار گرفتن این حوضه در نوار خشک و نیمه‌خشک جهانی سبب وابستگی ایران به آب هریرود برای تأمین نیاز آب خاور و شمال خاوری‌ و به‌ویژه کلان‌شهر مشهد شده‌است. برنامه‌های توسعه‌ای افغانستان در نظام پساطالبان سبب کاهش ورود آب هریرود به ایران شده که می‌تواند زمینه‌ساز چالش در امنیت ملی ایران گردد.  از‌این‌روی سوال پژوهش این است: متغیرها و شاخص‌های تاثیرگذار در اهمیت راهبردی هریرود برای ایران کدام است؟ برای این منظور با استفاده از مطالعات کتابخانه‌ای و میدانی ۸۶ شاخص شناسایی و در قالب نشست‌های تخصصی با کارشناسان در سه‌ گروه  متغیرهای جغرافیایی ـ ژئوپلیتیکی، فنی ـ اقتصادی و سیاسی ـ اجتماعی دسته‌بندی شدند. پس از شناسایی مهم‌ترین متغیرها با روش دلفی، نقش هر متغیر در تحلیل ساختاری متغیرها با نرم‌افزار میک‌مک بررسی شده‌است. نتایج حاکی از آن است که متغیر جغرافیایی‌ـ‌‌ ژئوپلیتیکی تاثیرگذارترین و تاثیرپذیرترین متغیر و شاخص‌های اهمیت هریرود برای آب آشامیدنی، امنیت غذایی، امنیت منابع آبی و جایگاه افغانستان در سیاست خارجی ایران شاخص‌های راهبردی در اهمیت هریرود برای ایران هستند.


مراد کاویانی راد، میثم طولابی نژاد، فرید رضائی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده

هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات تغییرات آب و هوایی بر امنیت مرزی روستاهای ثلاث باباجانی می‌باشد. منطقه مورد مطالعه شامل 11 روستا از توابع شهرستان ثلاث بابجانی با جمعیتی بالغ بر 2500 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 333 پرسش نامه برای این کار طراحی شد. روش پژوهش مورد مطالعه نیز پرسش‌نامه‌ای و از نوع توصیفی تحلیلی و آماری می‌باشد. نتایج تحقیق نشان داد که اثرات تغییرات اقلیم ابتدا در امنیت غذایی و در نتیجه امنیت در روستاهای مرزی ثلاث باباجانی اثر گزار بوده است به‌ طوری که اکثر جمعیت منطقه مورد مطالعه نگران تغییرات آب و هوایی مانند سیل و خشکسالی بودند. که به دلیل کمبود مواد غذایی، اجبار به تغییر معیشت خود شده‌اند. همچنین نتایج نشان داد که با تغییرات اقلیمی، عده‌ای از کشاورزان سابق برای امرار معاش روزانه خانواده‌ی خود به علت تغییرات آب و هوایی و کمبود مواد غذایی به مرزهای روستاهای مورد نظر روی آورده‌اند که این امر می‌تواند در آینده منطقه مرزی ثلاث و روستاهای آن را با چالش‌های جدی و در نهایت ناامنی سوق دهد. چرا که این افراد، با خطراتی نظیر درگیر شدن با نیروهای مرزبانی دو کشور ایران و عراق مواجه خواهند شد در نتیجه خطر مرگ برای افرادی که روزگاری کشاورز و یا دامدار بودند به همراه خواهد داشت و امنیت منطقه نیز به خطر خواهد افتاد.
 

مراد کاویانی راد، افشین متقی، حسین مختاری هشی، احمد رشیدی نژاد،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

رودخانه‌های بین‌المللی در قالب مرز یا گذر از مرزهای ملی، بخش مهمی از روابط بین‌الملل را به خود معطوف داشته‏‌اند. به ویژه اینکه، نزدیک به نیمی از جمعیت جهان در داخل حوضه‌ این رودها، و بیش از۹۰ درصد در درون کشورهای دارنده این حوضه‌ها، سکنا دارند. وضعیتی که با ایجاد رابطه انکارناپذیر وابستگی متقابل، منابع آب را به یک مسئله حیاتی برای این کشورها مبدل کرده است. بدین ترتیب همان طور که جمعیت و اقتصاد رشد می‌کنند و منابع آب ملی برای رشد و توسعه بیشتر مورد بهره‏برداری قرار می‌گیرند، کنش و واکنش دولت‌ها برای سهم بیشتر از این منابع فراملی فزونی می‌گیرد. در این رابطه، گونه برهم کنش دولت‌ها در بهره‏برداری از این منابع مشترک، طیف گسترده‌ای از همکاری تا تنش و جنگ را در بر می‌گیرد. در برخی از مناطق جهان منابع آبی مشترک در قالب رودها در نقش عامل پیوند ملت‌ها و دولت‌ها عمل کرده‏اند. به شکلی که کشورهای ذینفع، مسیر همکاری و همگرایی در پیش گرفته و گام‌های مهمی را در توسعه‌ منطقه در قالب مدیریت بهینه بر منابع آبی مشترک برداشته‌اند. به عبارتی هرچند دستیابی به همکاری‌های بین‌المللی راهی دراز، دیرپا و پیچیده است، اما همیشه راه‏های بسیاری برای دنبال شدن، قدم‌های زیادی برای برداشتن و گزینه‌های مختلفی برای بررسی و انتخاب وجود دارند. پژوهش حاضر در قالب روش‏شناسی توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای با بررسی وضعیت عملی دست‌یابی به همکاری در بخشی از رودخانه دانوب به عنوان یک الگو، به این نتیجه رسید که همکاری منحصر به توافق‏های آبی نبوده و عواملی همچون نگرانی‌های زیست‌محیطی، امنیت منطقه‌ای، منافع منطقه‌ای(مانند پیوستن به سازمان‌ها و اتحادیه‌ها)، میانجی‏گری (دولت‌ها، سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی) و... در این فرایند موثر هستند.


دکتر احمد رشیدی نژاد، دکتر مراد کاویانی راد، دکتر افشین متقی،
دوره 24، شماره 75 - ( 12-1403 )
چکیده

رود‌های بین‌المللی در قالب مرز یا گذر از مرزهای ملی، بخش مهمی از روابط بین‌الملل را به خود معطوف داشته‏‌اند. به ویژه اینکه، نزدیک به نیمی از جمعیت جهان در داخل حوضه‌ این رودها، و بیش از۹۰ درصد در درون کشورهای دارنده این حوضه‌ها، سکنا دارند. وضعیتی که با ایجاد رابطه انکارناپذیر وابستگی متقابل، منابع آب را به یک مسئله حیاتی برای این کشورها مبدل کرده است. خاورمیانه نمونه‌ایی از چنین مناطق است که با قرارگیری در کمربند خشک جهان، علی‌رغم داشتن 5 در صد از جمعیت جهان، تنها 1 درصد از آب‌های شیرین قابل دسترس را در اختیار دارد. در این میان، موقعیت رودهای دجله و فرات به‌گونه‌ای است که کمترین سازگاری را با مرزهای ملی و یا با ملاحظات سیاسی و استراتژی کشورهای منطقه دارد. سرچشمه‌های دجله و فرات در ترکیه قرار دارند و مقامات ترک ظاهراً بر این باورندکه آنها مالک این منابع هستند. در این باره پروژه‌ایی به نام «گاپ» یا «آناتولی» در قالب ساخت بیش از 22 سد و 19 طرح برقابی و توسعه سیستم کشاورزی در حوضه‌های دجله و فرات تا سال 2023 در دستور کار دولت ترکیه قرار گرفته است، که بازتاب آن در قالب تهدید امنیت زیست محیطی و آبی کشورهای پایین‌دست (عراق، سوریه و ایران) نمود یافته است. بر این اساس، پژوهش حاضر با این فرض که رویکرد هیدروپلیتیک کشور ترکیه (بر بنیاد پروژه گاپ) در شکل تهدید امنیت زیست‌‌محیطی در نواحی غرب و جنوب غرب ایران نمود یافته و تشدید خواهد شد، به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ایی صورت پذیرفته است. نتایج نشان داد که پیامدهای ناشی از اقدامات هیدروپلیتیک ترکیه، محدود به تهدیدات امنیت زیست‌محیطی جنوب غرب ایران نشده، دیگر ابعاد امنیت، در حوزه‌های انسانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را نیز در بر می‌گیرد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb