جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای داودپور

رضا سلطان ملکی، مسعود الهی، زهره داودپور،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

ایده­آل­گرایی برای زیستن در شهر مستلزم ایجاد زیرساخت و بستری است که همه ذی­نفعان شهر اعم از مدیران، برنامه­ریزان و شهروندان (فارغ از پایگاه و طبقه اجتماعی و اقتصادی، جنسیت و ...) را در نظر بگیرد. این امر در قالب اندیشه حق به شهر در شهرها عینیت می­یابد. هرچند این مسئله در شهرهای کوچک با شرایط سخت­تری قابل تحقق می­باشد. بر همین اساس، این پژوهش در پی ارائه الگوی تحقق حق به شهر مبتنی بر فرایند تحلیل شبکه­ای (ANP) در خام­شهرهای غرب مازندران می­باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می­گردد. جامعه آماری در این پژوهش را متخصصان شهری (با بهره­گیری از تکنیک دلفی و انتخاب 25 نمونه) تشکیل داده­اند. برای جمع­آوری اطلاعات در این پژوهش علاوه بر برداشت­های میدانی، از نقشه­های پایه سازمان نقشه­برداری کشور و مجموعه مطالعات بررسی شهرهای سه­گانه بلده، کجور و پول (خام­شهرهای غرب استان مازندران) استفاده شده است و برای پردازش و تحلیل داده­ها از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) استفاده گردیده است و در نهایت به استخراج سوپرماتریس موزون از نرم‌افزار Super Decision منجر شده که پس از انجام مراحل مختلف، اولویت نهائی شاخص­ها و گزینه­ها جهت تحقق حق به شهر را بدست داده است. نتایج حاصل از تحلیل شبکه­ای (ANP) ابعاد تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران نشان می­دهد در بین ابعاد تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران، بعد کالبدی- زیستی با وزن (0.1970) دارای بیش­ترین وزن و اهمیت است. در عین حال که ابعاد اقتصادی (0.1725) و اجتماعی و فرهنگی با وزن نهایی (0.0847) در رتبه­های بعدی قرار دارند. در عین حال که از میان معیارهای تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران، معیار حق اختصاص­دهی شهر به خود با وزن (0.1461)، معیار حقوق زیست­محیطی با وزن (0.0943)، و معیار حق معاش و پایداری اقتصاد شهر  با وزن (0.0840) دارای بیش­ترین اهمیت هستند.

 
سمانه دوستی، زهره داودپور، لیلا زارع،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

 محله‌های شهری از عناصر حیات‌بخش هر شهر محسوب می‌گردد و فرهنگ ساکنان، در تاروپود محله‌ نهفته است. ورود فناوری‌های نوین در زندگی شهری و شتاب‌زدگی طراحان در ساخت بناها، موجب کاهش حس تعلق ساکنان به محیط زندگی‌شان و کاهش تعاملات اجتماعی شده است. به همین خاطر روزگاری که محله‌های تاریخی به‌عنوان نماد امنیت، آسایش و اصالت ساکنان بودند، به علت ناکارآمدی و ازهم‌گسیختگی ساختارشان، دچار ناپایداری و جابه‌جایی ساکنان گشته است. بر این اساس این موضوع به‌عنوان معضل اصلی در این دسته محله‌ها شناخته می‌گردد. این مقاله با هدف شناسایی مؤلفه‌های اصالت در بافت تاریخی محله فردوسی در منطقه 12 شهر تهران با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی به‌عنوان روش تحقیق انجام شده است. بدین منظور هشت نفر از ساکنین محله مذکور که سابقه سکونت بیش ازپنجاه سال در محله مذکور را داشتند، به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه‌های عمیق فردی اطلاعات جمع‌آوری مکتوب و پیاده سازی مصاحبه ها در نرم افزار تحلیل داده ها کیفی مکس کیود انجام و به روش هفت‌گانه کلایزری مورد تحلیل قرار گرفتند .نتایج حاصل از تحلیل داده‌ها بیانگر آن است اصالت به‌عنوان یکی از ویژگی‌های فردی عامل مؤثر در تربیت انسان برای زندگی به‌عنوان شهروند در جامعه بیرونی و نقش کنترل‌کننده بر رفتار و عملکردی انسانی در جامعه خواهد داشت. ازاین‌رو حفظ و حراست از آثار، ابنیه و مکان‌های باارزش تاریخی موجود در محله که دستخوش ویژگی‌های رفتاری و عملکردی انسان‌هاست، علاوه بر ماندگاری و غنای حسی فضا، از ملزومات انتقال اصالت از نسلی به نسل دیگر خواهد بود
 

 

حامد بهزادی پور، زهره داودپور، حسین ذبیحی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

ساختمان های بلند مرتبه به واسطه تشخیص پذیر بودن در زمینه خود، نقش موثری بر ادراک و شکل گیری تصویر ذهنی شهروندان از شهر دارد. پژوهش حاضر به بررسی ادراک محیطی شهروندان در ابعاد تفسیری، احساسی، شناختی و ارزشگذاری در میان ساختمان های بلند مرتبه منطقه 22 شهر تهران می پردازد و تاکید آن بر وجوه فرمی، عملکردی و معنایی این ساختمان ها بر ادراک شهروندان است. سامانه جستجو مد نظر این پژوهش تفسیری- ساختارگرا و از روش تحلیل محتوای متن در بخش نظری و روش پیمایشی مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری شامل100 نفر از میان ساکنین و غیرساکنین منطقه به روش تصادفی انتخاب و پرسشنامه ای شامل سوالات باز و بسته بر اساس طیف لیکرت بین آنها توزیع گردید.  تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار SPSS بوده و از آزمون های همبستگی پیرسون و آزمون تی تک نمونه ای جهت ارزیابی رابطه بین مولفه های کالبدی و معنایی در ادراک ساختمان های بلند مرتبه و تعیین میزان اهمیت آنها استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که «نقش زیبایی فرم و شکل ساختمان های بلند مرتبه» و « میزان همخوانی ارتفاع با محیط پیرامون» در اولویت های اول و دوم تاثیرگذاری بر میزان ادراک محیطی در میان مولفه های کالبدی و «نقش خوانایی و مسیریابی» به عنوان عاملی موثر در میان مولفه های معنایی در ادراک ساختمان های بلند مرتبه بوده است که بیشتر بر اساس ادراک احساسی و شناختی بوده و ابعاد تفسیری و ارزشگذاری ادراک کمتر مورد اشاره شهروندان قرار دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb