جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای قادری

یوسف بهرامی، ایرج قادری مطلق، بهروز افتاده، سید علی حسینی،
دوره 16، شماره 41 - ( 6-1395 )
چکیده

رشد گسترده شهری، گسترش اراضی خالی و بایر، افزایش قیمت مسکن، افزایش فاصله و هزینه سفرها و مصرف بالای انرژی از مسایل و مشکلات اساسی شهرهای امروزی هستند. توسعه درون‌زا با ارتقای فشردگی و افزایش تراکم و با اعمال سیاست‌های توسعه هوشمندانه در پی رسیدن به شهری پایدار و مشارکتی است و تامین مسکن برای اقشار کم درآمد از مهمترین اهداف اجتماعی آن است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تطابق پروژه های مسکن مهر با الگوی توسعه درون‌زا در پی پاسخگویی به این سوال است که پروژه مسکن مهر در شهرستان مهاباد چه ارتباطی با توسعه درون‌زا و با شرایط فضایی این شهر دارد. روش تحقیق مطالعه حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی پیمایشی و بر حسب هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات از نوع میدانی است. جامعه آماری کلیه اعضا مسکن مهر شهرستان مهاباد می باشد که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 361 نفر برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل یافته‌ها از روش های آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار ) و استنباطی (آزمون t تک نمونه ای) استفاده شده است. نتایج آزمون t در این تحقیق نشان داد که توسعۀ درون زا به دلیل استفاده از حداکثر ظرفیت های فضایی موجود شهر، می تواند به عنوان الگوی مناسب و بستری برای هدایت سیاست مسکن مهر در شهرستان مهاباد مد نظر قرار گیرد، نتایج حاصل از آزمون t، در خصوص عوامل کالبدی (05/0< p-value و 48/1-=t)، اجتماعی-فرهنگی (05/0 p-value و 35/24=t)، اقتصادی (05/0 p-value و 27/13=t) و زیست محیطی (05/0 p-value و 29/27=t) نشان داد که سیاست‌های مسکن مهر در شهرستان مهاباد منطبق با عوامل اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد ولی با شرایط کالبدی آن منطبق نیست.


ناصح قادری، بهلول علیجانی، زهرا حجازی زاده، محمد سلیقه،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده

گندم محور اصلی اقتصاد استان کردستان است. نوسان سالانه عملکرد گندم دیم استان تحت تاثیر عناصر اقلیمی محل 4/11 برابر است. در تحقیق حاضر نقش متغیرها و شاخص­های آگروکلیمایی بر عملکرد گندم در استان کردستان بررسی شد. داده­های بازه­ی 31 ساله مربوط به سطح کاشت، تولید، خسارات و عملکرد گندم در 10 منطقه و عناصر اقلیمی در مقیاس ساعتی، روزانه، دهه­ای، ماهانه فصلی و سالانه مربوط به 22 ایستگاه سینوپتیک گردآوری و همبستگی بین متغیر عملکرد گندم و 128 متغیر مستقل تعیین شد. اثر متغیرها بر عملکرد گندم با رگرسیون چند متغیره -همزمان و گام به گام- سنجش شد. متغیرها تحلیل فضایی شدند و مدل فضایی عملکرد گندم برای استان و شهرستانها معرفی شد. نتایج تحقیق نشان داد عناصر اقلیمی با 99 درصد اطمینان پراکنش فضایی متفاوت دارند. بیشتر متغیرهای مستقل هر کدام منفردا اثر معنادار بر عملکرد گندم دارند، اما در مدل گام به گام 7 متغیر و شاخص آگروکلیمایی از جمله تعداد روزهای بارانی سال، جمع درجه ساعت دمای کمتر از oC 11- مرحله جوانه زنی تا پنجه دهی، میزان بارندگی سالیانه و مقدار بارش دهه پنجم سال زراعی عوامل تعیین کننده عملکرد گندم دیم هستند. تفاوت مکانی متغیرها و عملکرد حتی در یک تیپ اقلیمی معنادار است. ضریب تغییرات عملکرد در مناطق بانه و مریوان کمتر از سایر شهرستان­ها و در بیجار و دیواندره بیش از سایر نقاط استان است. بیشترین میزان عملکرد در منطقه کامیاران بانه و مریوان و کمترین عملکرد در منطقه سنندج و بیجاراست. تولید گندم در منطقه بیجار ریسک بالاتری داشت.
 

سید هدایت شیخ قادری، عبدالسلام امین پور، پرویز ضیاییان فیروزآبادی،
دوره 24، شماره 72 - ( 3-1403 )
چکیده

عکس­های ماهواره­ای کرونا و هکساگون باقدرت تفکیک مکانی 1.8 تا 9 متر منبع مناسبی برای پایش و ارزیابی تغییرات پدیده­های سطح زمین می­باشند. هدف این تحقیق پایش تغییرات دریاچه زریبار در بازه 2019-1969 با استفاده از داده­های ماهواره­ای کرونا، هکساگون و استر و توانایی عملکرد آنها در پایش و استخراج خط ساحلی، مرزدریاچه و پهنه­ی آبی می­باشد. در این تحقیق برای تصحیح هندسی داده­های کرونا و هکساگون از تصاویر گوگل ارث، از الگوریتم­های استخراج خطواره، ماسک باینری و قطعه­بندی شیفت­میانگین به ترتیب برای استخراج خط ساحلی و مرز دریاچه، آشکارسازی تغییرات دریاچه و استخراج و پایش پهنه­ی آبی دریاچه زریبار استفاده شد. یافته­های حاصله نشان داد که در مرحله­ی اول: تصحیح هندسی عکس­های کرونا و هکساگون با استفاده از تصاویر گوگل ارث با میزان RMSE 0.3 و 0.4 پیکسل به دست آمد. در مرحله‌ی دوم، الگوریتم استخراج خطواره برای استخراج مرز دریاچه و خط ساحلی با استفاده از عکس­های کرونا و هکساگون از دقت بالایی برخوردار بوده و با نقشه­ی توپوگرافی 50000/1 همبستگی بالایی دارد. در مرحله­ی سوم، روش طبقه­بندی نظارت‌نشده ماسک باینری به‌منظور آشکارسازی تغییرات دریاچه با استفاده از عکس­های کرونا و هکساگون به‌صورت قابل قبولی پیکسل­های تغییریافته و تغییرنیافته را شناسایی کرده، به‌طوری‌که 11 هکتار سطح دریاچه بیشترین تغییرات را داشته است. نهایتاً در مرحله­ی چهارم مشخص شد که الگوریتم قطعه­بندی شیفت میانگین و حد آستانه با اعمال بر روی‌داده‌های کرونا، هکساگون و استر جهت استخراج پهنه­ی آبی موفقیت‌آمیز و در این میان عکس کرونا به علت قدرت تفکیک بالاتر بهتر عمل کرده است. نتایج فوق نشان داد که دریاچه­ی زریبار از سال 1969 تا سال 2019 با کاهش 6.5% مواجه بوده و یافته­های حاصله همبستگی بالایی با محصول پهنه­ی آبی استر دارد. به‌طورکلی یافته­های این پژوهش پتانسیل استفاده از روش­های پردازش تصویر رقومی برای داده‌های کرونا و هکساگون به‌منظور پایش و آشکارسازی تغییرات دریاچه‌ها را نشان می­دهد.

محمدرضا سلیمی سبحان، زهرا حجازی زاده، فریبا صیادی، خانم فاطمه قادری،
دوره 24، شماره 75 - ( 12-1403 )
چکیده

در بررسی مخاطرات طبیعی مانند تگرگ تحلیل­های آماری می­تواند نقش بسزایی داشته باشند. به دلیل اهمیت فراوان زیان­های اقتصادی و جانبی تگرگ در محدوده  شمال زاگرس با حداکثر فراوانی و خسارت آن، ضرورت بررسی زمانی و مکانی آن به شکل جداگانه بسیار احساس می­شود.بنابراین به منظور ارزیابی و برآورد احتمال وقوع این پدیده از کد پدیده های هواشناسی روزانه تگرگ ۱۰ ایستگاه همدید منطقه در دوره آماری ۲۰۱۴- ۱۹۹۲ استفاده شده است. در انتخاب بهترین روش برای محاسبه توزیع احتمالات بارش، انواع مختلف توزیع­های احتمالات متغیرهای تصادفی گسسته از طریق دو آزمون کلموگراف اسمیرنوف و اندرسون- دارلینگ مورد آزمون نیکویی برازش قرار گرفت. نتایج نشان داد که آزمون نیکویی توزیع پواسون در سطح اطمینان بالای ۹۰/۹۹ درصد برازش مناسبی از رخداد تگرگ داشته است. ایستگاه بانه با حداکثر فراوانی بارش تگرگ دارای کم­ترین احتمال (۰۲۳/۰ درصد) و ایستگاه پیرانشهر دارای بیش­ترین احتمال روزهای بدون تگرگ (۳۹/۰ درصد) است. بنابراین احتمال وقوع تگرگ در بانه از درصد بالاتری برخوردار می­باشد. در رتبه بعدی مدل دو جمله­ایی منفی، مشاهدات این نوع بارش را به خوبی برازش می­دهد. محاسبه توزیع­های احتمالاتی با این دو روش نشان داد که احتمال وقوع تگرگ با فراوانی ۱ تا ۶ بار و بیش­تر در منطقه وجود دارد و بالاترین میزان احتمال مربوط به فراوانی ۳ بار وقوع به میزان ۲۰/۰ درصد می­باشد. در فراوانی ۱ تا ۶ بار، احتمال وقوع این پدیده به طور متوسط ۵ برابر بیش­تر از احتمال عدم وقوع آن می­باشد که این امر، نشان دهنده آسیب پذیری زیاد منطقه نسبت به این نوع مخاطره اقلیمی می­باشد


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb