جستجو در مقالات منتشر شده


38 نتیجه برای سیل

دکتر زهرا قصابی، دکتر هوشنگ قائمی، آقای ابراهیم میرزایی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

ساختار همرفت مرطوب ژرف می‌تواند تحت تاثیر چینش باد، انرژی پتانسیل در دسترس همرفتی، رطوبت نسبی و توزیع قائم هر یک از این متغیرها در کنار سایر عوامل موثر دیگر قرار گیرد که در این بین چینش باد نقش مهمتری در ایجاد همرفت ایفا می‌کند. این امر به سبب فرآیندهای بزرگ و همدید مقیاس، همراه با تعدیل انرژی پتانسیل در دسترس همرفت[1] و بازدارنده همرفت[2]، شرایطی مناسب برای ایجاد همرفت بوجود می‌آورند. نقش میانگین بزرگ مقیاس، سبب کاهش بازدارنده همرفت می‌شود، ولی سرعت قائم حتی چند سانتی‌متر بر ثانیه می‌تواند تاثیر آشکاری بر گمانه­زنی محیط داشته باشد. همچنین وجود ناپایداری پتانسیلی معمولاً عاملی مهم در آغازگری همرفت مرطوب ژرف[3] به شمار می­رود. دیده می‌شود هنگامی که دما به نقطه بحرانی می‌رسد و بازدارنده همرفت حذف می‌گردد، همرفت ژرف مرطوب آغاز می‌شود. در حالتی‌ که بسته هوایی که از فراز لایه‌ پایدار کم ارتفاع زیرین بالا می‌رود، ممکن است دارای انرژی بازدارنده همرفتی نسبی کم و انرژی پتانسیل همرفتی آزاد نسبی زیاد باشد. این امر سبب پشتیبانی همرفت مرطوب ژرف ارتفاع یافته می‌شود. توده هوای گرم، آغازگری جریانات بالاسو را تداوم می‌بخشد و تکوین بعدی همرفت به فراسنج‌هایی مانند چینش باد قائم و کلاهک وارونگی محیط در کنار سایر فراسنج‌ها، بستگی دارد. سامانه‌های بزرگ مقیاس همرفتی می‌توانند با واداشت‌های کمتری سبب بالاروی گسترده توده هوا بر روی سطح جبهه تا تراز همرفت آزاد شوند.
 
[1] convective available potential energy
[2] convective inhabitation
[3] deep moist convection

فرج‌الله محمودی، جمشید عیوضی، مجتبی یمانی، علی نصیری،
دوره 3، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده

هیدروگراف واحد یک روش معمول و بسیاررایج در پیش‌بینی دبی سیلاب‌ها از داده‌های اندازه‌گیری شده می باشد. در حوضه‌های فاقد داده‌های پایه امکان تهیه هیدروگراف واحد با استفاده از روش‌های تحلیل روان‌آب و - بارش وجود ندارد. استفاده از داده‌های ژئومورفولوژی و تهیه هیدروگراف واحد ژئومورفولوژی ( GIUH ) راه‌حلی برای مشکل حوضه‌های یاد شده می‌باشد. معادله GIUH براساس آنالیز شبکه هیدروگرافی مبتنی بر تجزیه و تحلیل‌های زنجیره مارکوف برای حوضه ( رتبه چهار ) امامه استخراج گردیده است، و نتایج رضایت بخش از آن به دست آمد. در این مقاله به تحلیل کمی روابط پارامترهای ژئومورفولوژی و هیدرودینامیکی در مدل‌سازی برآورد سیل پرداخته شده است، و روابط روان‌آب - بارش بر اساس تئوری‌ها و داده‌های ژئومورفولوژیکی موردتجزیه تحلیل قرارگرفته‌اند. کاربرد مدل GIUH در مدیریت سیلاب حوضه‌ها به ویژه حوضه‌های فاقد ایستگاه اندازه‌گیری، حائزاهمیت می‌باشد .
منوچهر فرج‌زاده، عبدا... نصرتی،
دوره 3، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده

از مهم‌ترین مسائلی که در مدیریت آبخیزداری حوضه‌های آبریز مطرح است محاسبه میزان شدت سیل‌خیزی زیر حوضه‌ها می‌باشد. این مطالعه در تعیین اولویت اقدامات آبخیزداری نقش اساسی دارد. به طور یقین شناسایی عوامل موثر در میزان شدت سیل‌خیزی می‌تواند در برآورد شدت سیل‌خیزی حوضه‌های فاقد آمار هیدرومتری نیز بسیارکارآمد باشد. هدف مقاله حاضر شناسایی عوامل موثر در شدت سیل‌خیزی حوضه‌های آبریز گاوه‌رود در غرب کشور بوده است. نتیجه حاصل از تعیین حساسیت سیل‌خیزی در پهنه‌بندی زیر حوضه‌های مورداستفاده قرار می‌گرفته و هریک از آن‌ها از نظر قابلیت تولید رواناب طبقه‌بندی شده‌اند. برای داده‌های موردنیاز این تحقیق علاوه بر تهیه داده‌های موجود از روش‌های سنجش از دور برای تولید نقشه شاخص پوشش گیاهی استفاده شده است. پس از تهیه اطلاعات و تزریق آن‌ها به کامپیوتر از روش‌های مختلف تحلیل GIS برای اخذ نتایج استفاده شده است .
سعدالله ولایتی، مهدی جهانی، آزاده رامش،
دوره 4، شماره 4 - ( 4-1384 )
چکیده

با بروز پدیده تغییر اقلیم و دخالت روز افزون بشر در اقلیم جهانی دو سانحه طبیعی خشکسالی و سیل، بخش‌های مختلف کره زمین را تحت تاثیر قرار می‌دهند. کشور ما نیز در چند سال اخیر به تناوب شاهد وقوع سیلاب‌ها و خشکسالی‌های شدید در اکثر نقاط بوده است، به ویژه آن‌که بروز توام این دو سانحه طبیعی یکدیگر را تقویت می‌کنند به گونه‌ای که در اثر وقوع خشکسالی‌های شدید، پوشش گیاهی و رطوبت خاک از بین می‌رود که این خود عامل تسهیل‌کننده جریان یافتن سیلاب‌های مخرب می‌باشد و از سوی دیگر بروز سیلاب‌های شدید نیز باعث از بین‌رفتن اراضی زراعی و شسته‌شدن خاک‌های حاصلخیز می‌شود که این امر اثرات خشکسالی را در این منطقه تشدید می‌کند. در این حوضه آبریز که از پتانسیل سیل‌خیزی نسبتا بالایی بر خوردار است، با اعمال یک مدیریت صحیح و جامع، علاوه برآن‌که اثرات وصدمات سیلاب را می‌توان کاهش و یا تخفیف داد می‌توان از سوانح طبیعی، برای افزایش پتانسیل آبی موجود در منطقه نظیر افزایش رطوبت خاک، تغذیه آبخوان‌های زیرزمینی و افزایش ذخیره آب دریاچه پشت سدها نیز بهره برد که لازمه این امر وجود یک مدیریت جامع و بهینه ریسک سیل در این حوضه آبریز می‌باشد. در این تحقیق، حوضه آبریز (کارده) که در نزدیکی شهر مشهد واقع شده است به عنوان مطالعه موردی در نظر گرفته شد و ریسک سیلاب‌های جریان یافته در این حوضه با استفاده از سه نوع مدل آماری: 1) توابع توزیع احتمال، 2) مدل رگرسیونی، 3) مدل سری زمانی ARIMA مدل‌سازی شد. طبق نتایج حاصل از آزمون مدل‌های بدست امده، توابع توزیع احتمال، به خوبی قادر به مدل‌سازی ریسک سیلاب‌های حوضه نبودند. مدل رگرسیونی نیز به علت این‌که از یک روند کلی تبعیت می‌نمود، جواب‌های قابل قبولی ارائه نمی‌کرد. در نهایت مدل‌های سری زمانی ARIMA از مراتب مختلف موردآزمون قرارگرفتند که در نهایت مدل ARIMA(1,2,3) بهترین برازش آماری را ارائه کرد. طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق، با استفاده ترکیبی از سه مدل آماری توابع توزیع احتمال، مدل رگرسیونی و مدل سری زمانی ARIMA می‌توان یک مدل مناسب برای مدیریت ریسک سیلاب برای حوضه کارده بدست آورد که به صورت کاربردی و عملیاتی قابل استفاده بوده و همچنین نتایج این تحقیق برای سایر حوضه‌های آبریز مشابه نیز قابل بسط و استفاده است.
حسین محمدی، علی شکور، فرامرز خوش اخلاق، غلامرضا روشن،
دوره 6، شماره 8 - ( 4-1386 )
چکیده

در این پژوهش با استفاده از آمار 33 ساله ایستگاههای هواشناسی و ایستگاههای هیدرومتری استان گلستان، نوسانات هیدروکلیماتولوژی این حوضه مثل، بارش، دما، سیلاب مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفت. پس از بررسی آماری عناصر آب و هوایی، این نکته مشخص گردید که اقلیم منطقه در حال تغییر بسوی آب و هوایی گرم و خشکتر می باشد، که از اثرات این تغییر می توان به کاهش بارش، افزایش دما و نیز افزایش شدت بارش و دبی های اوج منطقه اشاره نمود. در ادامه با استخراج داده های 5 سیلاب مخرب در حوضه مذکور و با استفاده از تحلیل سینوپتیکی، الگوی آغاز و همزمان رخداد این سیلابها شناسایی و نقشه های نمادین در سه تراز سطح دریا،850 و 700 هکتوپاسکال برای دوره های فوق الذکر این سیلابها ارائه گردیده است. در نهایت با توجه به تحلیل های سینوپتیکی مشخص گردید که سهم مقدار بارشهای سیلابی در منطقه، متاثر از سامانه های واچرخندی، نه تنها از لحاظ مقدار بارش، بلکه از نظر وسعت منطقه، از چرخندها بیشتر می باشد.
زهرا حجازی زاده، زین العابدین جعفرپور، نادر پروین،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1386 )
چکیده

سیل یکی از مخاطرات محیطی است که هر ساله خسارات فراوانی به بار می آورد. از آنجا که اغلب ویژگی های محیطی را می توان در ارتباط با الگوهای گردشی تبیین کرد، بررسی و تعیین الگوهای سینوپتیکی مولد سیلاب های مخرب و فراگیر اهمیت و ضرورت خاصی می یابد. در این مطالعه، پس از تعیین آستانۀ سیلاب های مخرب و فراگیر، داده های ارتفاعی تراز 500 هکتوپاسکال برای 44 طوفان مولد سیل در حوضه آبریز دریاچه ارومیه (22 ایستگاه) (171 روز سیلابی) طی دورۀ (1384-1370) با استفاده از روش تحلیل عاملی و تکنیک خوشه بندی سلسله مراتبی وارد در محیط نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. و نهایتاً هفت الگوی سینوپتیکی حاکم بر سیلاب های مخرب و فراگیر سطح حوضۀ آبریز مزبور شناسایی و طبقه بندی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، به هنگام وقوع سیلاب های مذکور محور تراف به سمت عرض های جغرافیایی پایین عمیق تر شده و موقعیت حوضۀ آبریز دریاچۀ ارومیه نسبت به اغتشاشات سطح بالا ‌به گونه ای بوده که، یا در زیر منطقۀ واگرایی بالایی جلو تراف های موج کوتاه بادهای غربی قرار گرفته، یا در زیر قسمت جلوی سیستم سینوپتیکی سردچال بالایی واقع شده و یا اینکه در زیر قسمت جلوی بادهای غربی مسیر جنوبی سیستم مانع قرار گرفته است. در این بین، الگوی سینوپتیکی تراف موج کوتاه بادهای غربی مولد 3/67% از کل سیلاب ها می باشد.
نفیسه مرسوسی، خلیل پورابراهیم،
دوره 9، شماره 8 - ( 4-1388 )
چکیده

مقاله حاضر باهدف بررسی تاثیرپارامترهای محیط طبیعی در مکانیابی پایانه های بین شهری (مسافربری) به مطالعه موردی یکی ازشهرهای شهرستان شبستر در استان آذربایجان شرقی می پردازد. روش تحقیق این پژوهش آماری توصیفی با استفاده از مدل پتانسیلی هنس می باشد. به همین منظور با استفاده از قابلیت های GIS ، از داده های مربوط به شاخص های هیدرولوژی، اقلیم و توپوگرافی شهر، برای ترسیم بافر و تحلیل فضایی از بسته نرم افزاری spatial analysis، استفاده شد. همچنین با استفاده از نوار ابزار spline منطقه موردمطالعه در رابطه با پارامترهای اقلیم مرزبندی و شیب منطقه را باایجادtin در محیط GIS و با استفاده از نوار ابزارslope طبقه بندی شد. به این ترتیب مکان های بهینه از نظر شاخص های هیدرولوژیکی، اقلیمی و توپوگرافیک به صورت polygon مشخص گردید. سپس با هم پوشانی این polygonها و با استفاده از تئوری فیلد پتانسیل افزایشی و با هم پوشانی polygon ها، نقاط هم پوشان به عنوان نقطه بهینه از نظرمحیط طبیعی انتخاب گردید. لازم به یادآوری است که در مکان یابی پایانه عوامل مختلف می توانند به عنوان معیار مکان یابی قرار گیرند. در این مقاله تاکید بر پارامترهای محیط طبیعی است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در مکانیابی پایانه های شهری و سایر تاسیسات و خدمات شهری مفید واقع شود.
حسین نگارش، محمد دارایی،
دوره 9، شماره 9 - ( 8-1388 )
چکیده

سیل پدیده‏ای طبیعی است و هر رودخانه‏ای، بالقوه مستعد وقوع آن است‏، اماآنچه که این پدیده را از حالت طبیعی خارج و به صورت بلا در می‏آورد، دخالت انسان در طبیعت است. در منطقه مورد مطالعه مواردی از قبیل گسترش شهرسقز، تجاوز به حریم رودخانه‏ها ، تخریب پوشش گیاهی، گسترش دیم در اراضی شیبدار، طراحی و اجرای غیر‌اصولی سازه‌های تقاطعی رودخانه ها...... باعث افزایش سیل خیزی شده است. برای بررسی اثرات گسترش غیراصولی شهری بر سیل‏خیزی، هیدروگراف سیل با استفاده از روش SCS برای سال 1325 به عنوان دوره‏ی قبل از توسعه و سال 1375 (جدیدترین نقشه‏ی در دسترس)، به عنوان دوره‏ی بعد از توسعه ترسیم شد ومحاسبات نشان داد که زمان تأخیر حوضه قبل از توسعه ازیک ساعت و 56دقیقه در سال 1375 به یک ساعت و ده دقیقه کاهش یافته است. یعنی بر اثر افزایش سطوح نفوذناپذیر زمان رسیدن اوج هیدروگراف 40 دقیقه کمترشده‏است و سیل در زمان کوتاهتری به اوج می‏رسد. همچنین زمان رسیدن به نقطه‏ی اوج دبی در سال 1325 دو ساعت و هفت دقیقه بوده در حالیکه در سال 1375 به یک ساعت و شانزده دقیقه کاهش یافته است و این بدان معنی است که اوج سیل 51 دقیقه زودتر از قبل فرا می‏رسد.
شهرام درخشان،
دوره 10، شماره 10 - ( 3-1389 )
چکیده

ایجاد رواناب در سطح زمین مشکلاتی مانند فرسایش خاک، وقوع سیلاب، کاهش حاصلخیزی خاک و پوشش گیاهی و حتی کاهش منابع آب زیر زمینی را در بر دارد که عواملی مانند شرایط اقلیمی ، خاک، شرایط توپوگرافی زمین و پوشش سطح خاک در آن تاثیر دارند. در این تحقیق سطح حوضه آبخیز کسیلیان به مساحت 68 کیلومتر مربع که از نظر پتانسیل سیل خیزی وضعیت مناسبی نداشته مورد مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق بدین ترتیب بوده است که ابتدا با بکارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی مدل فیزیکی حوضه آبخیز با بکارگیری DEM، شبیه سازی شده و با وارد نمودن این اطلاعات در مدل هیدرولوژیک HEC-HMS، یک مدل بارش- رواناب با بکارگیری روش SCS برای حوضه آبخیز کسیلیان ارائه گشت. پس از بهینه سازی مدل، اعتباریابی مدل هیدرولوژیک حوضه با اجرای آن برای سه واقعه بارش گذشته و مقایسه هیدروگراف های شبیه سازی شده با هیدروگراف های مشاهداتی انجام پذیرفت و با روش حذف انفرادی زیر حوضه ها، میزان مشارکت در تامین دبی اوج و حجم رواناب خروجی حوضه، برای هر یک از زیرحوضه ها بررسی و طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که زیر حوضه های با پوشش جنگلی دارای کمترین میزان رواناب و پتانسیل سیل خیزی است و بیشترین پتانسیل تولید رواناب در زیر حوضه هایی است که دارای اراضی وسیع زراعی و گسترش خاکهای گروه هیدرولوژیک C ( بافت سنگین) اراضی غیر قابل نفوذ می باشند.
زهرا حجازی زاده، فرامرز خسروی، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده

سیل یکی از پدیده¬های موجود در طبیعت بوده که از دیرباز، بشر شاهد وقوع آن می باشد. در ایران نیز بدلیل وسعت زیاد، اقالیم متعدد و تراکم زمانی و مکانی بارش ها در اکثر حوضه¬های آبخیز، همه ساله شاهد سیلابهای عظیمی در اکثر مناطق کشور می¬باشیم. شهر جدید بهارستان نیز از این پدیده طبیعی مستثنی نبوده و در چند سال گذشته سیل¬های متعدد و مخربی در آن روی داده¬اند. در این پژوهش با استفاده از آمار بارندگی 55 سال اخیر در نزدیک ترین ایستگاه به شهر بهارستان، بارش¬های سنگین آن استخراج شد، سپس وضعیت بارش و میزان امکان وقوع سیل و نیز حجم رواناب ناشی از بارش در محدوده قانونی شهر، سطح کل حوضه، محل تمرکز و جهت حرکت جریان هرز¬آبهای حاصل از بارش¬ها در ارتفاعات اطراف این شهر با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مشخص گردید. بعد از آن جهت شیب تمامی خیابان¬های شهر در طی عملیات میدانی تعیین گردید تا جهت حرکت سیلابهای احتمالی مشخص شود. در نهایت 5 دسته کانال با سطح مقطع¬های متفاوت برای جمع¬آوری و انتقال آبهای سطحی شهر جهت امنیت شهر در برابر رواناب های زیرحوضه¬های شهری و غیر شهری پیشنهاد گردید.
امیر صفاری، فرزانه ساسان پور، جعفر موسی وند،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده

کشور ایران و به ویژه کلان شهرهای آن از جمله تهران مناطقی هستند که به طور مکرر در معرض مخاطرات طبیعی(سیل، زلزله و ...) قرار دارند. هدف اصلی این مقاله ارزیابی میزان آسیب پذیری مناطق شهری این کلان شهر در برابر خطر سیل است. معیارهای مورد بررسی جهت ارزیابی آسیب پذیری شامل حریم مسیل های رودخانه، ساختار، جهت و عرض شبکه ارتباطی، کاربری زمین، تراکم ساختمان ها و توان کلی دفع سیلاب منطقه است. در این راستا جهت عملی کردن نتایج ارزیابی میزان آسیب پذیری، منطقه 3 کلان¬شهر تهران به دلیل وجود رودخانه دربند و مسیل های آن، تراکم مسکونی و جمعیتی زیاد، ترکیب بافت فرسوده و جدید، و شیب قابل توجه به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. روش تحقیق دراین مقاله توصیفی ـ تحلیلی و آماری با تاکید بر نگرش سیستمی است. به این ترتیب که ابتدا با بهره گیری از داده های بارش از ایستگاه های مستقر در منطقه مورد نظر و منطقه مجاور به تحلیل روند تغیرات نزولات جوی پرداخته و حداکثر آبدهی هر حوضه از طریق روش استدلالی و به کمک منحنی های شدت، مدت، فراوانی ایستگاه های مهرآباد و سعدآباد برای دوره های 25 و 50 ساله محاسبه گردید. با استفاده از منطق فازی میزان آسیب پذیری ساختمان ها و واحدهای مسکونی نسبت به هریک از معیارها ارزیابی شده و در نهایت همه معیارها با هم جمع و درصد نهایی میزان آسیب پذیری محاسبه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که منطقه 3 مستعد خطرات ناشی از سیل است و رعایت نکردن حریم مسیل، کم بودن مقاومت ساختمان ها، ضریب رواناب بالا در مناطق مسکونی، تراکم و تعداد طبقات بالا و کم عرض بودن شبکه ارتباطی بیشترین اهمیت در آسیب پذیری منطقه را دارد و بیش از 12درصد از منطقه مورد مطالعه کاملا آسیب پذیر است.
حبیب سکوند، سیاوش شایان، محمد شریفی کیا،
دوره 11، شماره 21 - ( 6-1390 )
چکیده

روانگرایی پدیده¬ای است که درخاک¬ها ی منفصل ماسه¬ای تا سیلتی ایجاد می شود. با اعمال بارهای لرزه¬ی ناشی از زمین¬لرزه بر توده¬های¬اشباع مستعد روانگرایی، تمایل این خاک¬ها به کاهش حجم و عدم امکان خروج سریع آب از آنها، افزایش فشار آب منفذی و به دنبال آن کاهش تنش مؤثر و مقاومت برشی خاک را باعث می شود. با ادامه این روند، به تدریج خاک رفتاری سیال مانند پیدا کرده و در اصطلاح روانگونه می شود. روانگرایی درحین زمین¬لرزه می¬تواند باعث ایجادتغیرات ژئومورفولوژیکی در سطح زمین و وارد آمدن خساراتی به تاسیسات انسانی شود. شناسایی مناطق مستعد روانگرایی می¬تواند به شکل پهنه¬بندی انجام گرفته و تا حدود زیادی از میزان خسارات ناشی از وقوع روانگرایی در زمان رخدادزمین¬لرزه بکاهد. در این تحقیق با استفاده از داده¬های سنجش¬از¬دوری ماهواره¬ای نقشه پهنه¬بندی خطر روانگرایی خاک در دشت سیلاخور از طریق روی¬هم¬گذاری لایه¬های رقومی شده ویژگیهای لرز¬زمین¬ساخت، عمق آب زیرزمینی و ویژگیهای زمین شناسی و ژئومورفولوژی در محیط نرم افزاری در7کلاس ترسیم شد. بر اساس نقشه پهنه¬بندی خطر روانگرایی،7درصد از مساحت محدوده مورد مطالعه در منطقه خطر روانگرایی کلاس شش، 21درصد در محدوده خطر کلاس پنج، 5درصد در محدوده خطر کلاس چهار، 4درصد در محدوده خطر کلاس سه، 5درصد درمحدوده کلاس خطر دو، 30درصد در محدوده خطر کلاس یک، و28درصد باقی مانده محدوده در منطق خطر کلاس صفر قرار می گیرد.
امیرحسین حلبیان،
دوره 11، شماره 21 - ( 6-1390 )
چکیده

در این پژوهش، آرایش گردشی جو در تراز 500 هکتوپاسکال با استفاده از داده‌های روزانه ارتفاع ژئوپتانسیل ساعتGMT12 پایگاه داده‌(NCEP/NCAR) و با تفکیک مکانی 5/2×5/2 درجه قوسی در یک دوره زمانی 55 ساله شامل 20089 روز از اول ژانویه سال 1951(یازدهم دی‌ماه 1329) تا 31 دسامبر سال 2005 (دهم دی‌ماه 1384) بررسی گردید. ابتدا برای تحلیل آرایش فضایی و نحوه تعامل این الگوها، میانگین ارتفاع ژئوپتانسیل ساعتGMT12 برای تمام روزهای تقویم خورشیدی محاسبه گردید. آنگاه، یک تحلیل خوشه‌ای پایگانی انباشتی به روش ادغام «وارد» بر روی این مقادیر انجام گرفت. بر پایه این تحلیل آشکار گردید که پنج آرایش گردشی در قالب دوره¬های سرد، گذار و گرم در نیمکره شمالی قابل تشخیص است. آرایش گردشی دوره سرد سال در مجموع، تضعیف حداکثری پرفشار جنب حاره و سیطره بادهای غربی همراه با امواج بلند رزبای را بر ایران آشکار می‌سازد. آرایش گردشی دوره گرم سال نیز اوج کنش پرفشار جنب حاره و حاکمیت این سامانه را بر ایران نشان می‌دهد.
فیروز مجرد، شهرام همتی،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده

در سالهای اخیر استفاده از انرژی­های پاک و تجدیدپذیر از جمله انرژی باد به­دلیل محدودیت­ها و مشکلات بهره­برداری از سوخت­های فسیلی به یکی از استراتژی­های مهم کشورها تبدیل شده است. در این پژوهش قابلیت­های انرژی باد در استان­های کرمانشاه و کردستان با هدف شناسایی مناسب­ترین نواحی برای استقرار توربین­های بادی مورد ارزیابی قرار گرفته است. تحلیل­ها بر مبنای داده­های باد با فواصل زمانی3 ساعته در 11 ایستگاه سینوپتیک منطقه در دورۀ آماری هر ایستگاه انجام شد. با توجه به اینکه حداقل سرعت لازم برای راه­اندازی یک توربین بادی کوچک، 3 الی 4 متر بر ثانیه و توربین­های تجاری به­صورت مزرعۀ بادی 6 متر بر ثانیه است، مجموع ساعات با سرعت کمتر از m/s 3، به­عنوان ساعات سکون و با سرعت برابر یا بیشتر از آن، به­عنوان ساعات تداوم در نظر گرفته شد. سپس با استفاده از روش­های موجود، بر اساس سرعت باد ثبت­شده در ارتفاع 10 متری از سطح زمین سرعت­های باد تا ارتفاع 100 متری برآورد گردید. با توجه به جداول، نمودارها و نقشه­های مختلف تداوم- سرعت، میانگین سرعت و چگالی قدرت باد، ایستگاه بیجار از ارتفاع تقریبی50 متری (ارتفاع معمول دکل یک توربین بادی) و ایستگاه زرینۀ اوباتو، از ارتفاع 100 متری به­بعد برای نصب توربین­های تجاری به­صورت مزرعۀ بادی مناسب تشخیص داده شدند. سایر ایستگاه­ها به­جز مریوان و سرپل­ذهاب در ارتفاعات متفاوت از سطح زمین، قابلیت بهره­برداری از برق بادی در مقیاس محدود برای مصارفی همچون شارژ باتری، پمپ­های بادی آبکش و تأمین برق برای مصارف خانگی را دارا هستند.
 
 
نادر پروین،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده

مطالعه رودبادهای به عنوان یکی از مولفه های اصلی سیستم گردش جوی موثر بر سیل اهمیت و ضرورت خاصی دارد. هدف از این تحقیق شناسایی الگوهای گردش جوی روزهای بارش و بررسی موقعیت مکانی رودبادها در سطح حوضه آبریز دریاچه ارومیه می باشد. پس از تعیین شاخص زمانی- مکانی سیل، داده های ارتفاعی تراز HPa500 تعداد 189 روز بارش منجر به سیل طی دوره(1389-1370) با استفاده از روش تحلیل عاملی و خوشه بندی به روش وارد پردازش شد. نهایتاً هفت الگوی رودباد تراز میانی جو در قالب دو گروه عمده شناسایی گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که، هنگام وقوع سیلاب های فراگیر محور ترافها به سمت عرض های جغرافیایی پایین عمیق تر شده و حدود 70 درصد رودبادها عمدتاً در راستای جنوب غربی- شمال شرقی و بین مدارات 25 تا 35 درجه عرض شمالی بر بالای دریای مدیترانه تا شمال شرقی ایران مستقر بوده اند.
 
 
عطا اله کاویان، محمد ایوب محمدی، علی آزموده،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده

ارزیابی و آگاهی ازنحوه تأثیر سازه­های احداثی روی پاسخ حوضه درمقابل بارش،به عنوان یکی ازمسائل مهم و اساسی درمدیریت حوضه­های آبخیزومطالعات کنترل سیل می‌باشد. هدف از این تحقیق بررسی میزان تأثیر سدهای اصلاحی احداث شده در بالادست سد تجن بر دبی اوج سیلاب درحوضه آبخیز محمد آباد است. بدین منظور 67 سازه اصلاحی احداث شده در10 زیرحوضه ازحوضه آبخیز محمد آباد در فاصله تقریبی 75 کیلومتری ازشهرستان ساری مورد بررسی قرار گرفت. با ترسیم پروفیل طولی آبراهه­های دارای سدهای اصلاحی در قبل و بعد از ساخت این سازه­ها، زمان تمرکز آبراهه­ها در قبل و بعد از ساخت سدها برآورد گردید. همچنین دبی اوج سیلاب در دو حالت قبل و بعد ازاحداث سازه­ها به روش SCS برای هر یک از زیرحوضه­ها برآورد شد. نتایج نشان از برآورد بیشترین تغییر در دبی اوج سیلاب در زیرحوضه D با 3/10% کاهش نسبت به قبل از احداث سازه­ها دارد. استفاده از آزمون مقایسه میانگین­ها به روش T-test نشان داد اختلاف معنی­داری بین شیب آبراهه (Pvalue = 0.001) و دبی اوج سیلاب (Pvalue = 0.017) بعد از ساخت سدهای اصلاحی وجود دارد، در حالی‌که بعد از ساخت سازه­ها، تفاوت معنی­‌داری در مقدار زمان تمرکز (Pvalue = 0.107) مشاهده نگردید. همچنین نتایج نشان داد تغییر در دبی اوج سیلاب ارتباط معنی­داری در سطح 99% با تغییر درشیب آبراهه و تعداد سازه­ها داشته و این در حالیست که رابطه معنی‌داری در سطح 95% بین تغییر در دبی اوج سیلاب و تغییر در طول آبراهه وجود ندارد.
محمد دارند،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

برای انجام این پژوهش از داده­های روزانه­ی بارش 8 پیمونگاه همدید استفاده شد. به کمک دو آستانه­ی فراگیری و صدک 98اُم، 107 روز از فراگیرترین و شدیدترین بارش­ها انتخاب شدند که به لحاظ زمانی رخداد اینگونه بارش­ها مربوط به فصل مرطوب سال است که از مهرماه تا خرداد مشاهده می­شوند. داده­های فشار تراز دریا بر روی یاخته­هایی با اندازه­ی یاخته­های 5/2 * 5/2 درجه­ی قوسی بر روی کرنل 10 تا 100 درجه­ی طول شرقی و 0 تا 70 درجه­ی عرض شمالی از مرکز ملی اقیانوس و جوشناسی ایالات متحده امریکا استخراج شدند. بر روی ماتریس همپراش داده­های فشار تراز دریا در 107 روز، تحلیل مولفه­های مبنا انجام شد و 12مولفه که حدود 93درصد از پراش فشار تراز دریا را تبیین می­کردند، شناسایی شد. بر روی نمرات مولفه­ها تحلیل خوشه­ای به روش ادغام وارد انجام شد. یافته­ها نشان داد که در فصل مرطوب دو الگوی همدید فشار تراز دریا هنگام رخداد بارش­های سیل­آسای استان کردستان مشاهده می­شود. به کمک دو آستانه­ی فراگیری و  صدک 99اُم 32 روز همراه با بارش سیل­آسا در فصل خشک(از خرداد تا مهرماه) شناسایی شد. انجام تحلیل خوشه­ای بر روی نمرات 11 مولفه که حدود 93 درصد تغییرات فشار تراز دریا را تبیین می­کردند، منجر به شناسایی یک الگوی همدیدی در تراز دریا شد.  بیشترین شار همگرایی رطوبت برای بارش­های سیل­آسای فصل مرطوب در ترازهای زیرین جو(1000، 925 و 850 هکتوپاسکال) اتفاق افتاده است. منبع رطوبتی در ترازهای زیرین جو دریاهای عرب، سرخ، عمان، خلیج­فارس و مدیترانه است. نقش دریای مدیترانه نسبت به دریاهای گرم جنوبی کمتر است و در بین دریاهای جنوب، دریای عرب سهم بیشتری در تغذیه­ی رطوبتی بارش­های سنگین استان دارد. در ترازهای بالای جوی(700، 600 و 500 هکتوپاسکال) میزان شار همگرایی کمتر است. منبع رطوبتی در این ترازها، دریای سرخ و مدیترانه هستند و نقش دریاهای جنوبی کم­رنگ­تر است. برای بارش­های سیل­آسای فصل خشک نیز بیشترین شار همگرایی رطوبت مربوط به ترازهای زیرین جو است ولی منبع تغذیه­ی رطوبتی اینگونه بارش­ها دریای خزر است. در ترازهای بالای جوی(از تراز 700 به بالا) منبع رطوبت علاوه بر دریای خزر، دریاهای مدیترانه و سرخ نیز هستند.
شمس اله عسگری، امیر صفاری، حجت الله فتحی،
دوره 18، شماره 50 - ( 3-1397 )
چکیده

     یکی از عوامل مهم و موثر در تخریب منابع طبیعی پدیده سیل می باشد، شناسایی این پدیده و  پارمترهای موثر در وقوع سیل خیزی در منابع  طبیعی و حوضه ها ی آبریز ضرورت دارد. هدف این پژوهش تعیین سیل خیزی زیرحوضه های حوضه آبریز میشخاص در استان ایلام می باشد.در این تحقیق حوضه آبریز میشخاص در استان ایلام به 12 زیر حوضه تقسیم شده و برای هر زیر حوضه 28 پارامتر ژئومتری، اقلیمی ، نفوذ پذیری و فیزیوگرافی مانند؛ مساحت، محیط، طول و شیب آبراهه اصلی، طول و شیب حوزه، زمان تمرکز، ضریب شکل و متغیر بارش ، تاج پوشش گیاهی ،CN، دبی و... با استفاده از نرم افزار GIS محاسبه شده است.برای تعیین پتانسیل سیل خیزی زیر حوضه ها از روش آماری تحلیل عاملی استفاده شده که داده های 28 متغییر زیر حوضه ها توسط نرم افزار SPSS پردازش گردیده و در قالب 5 عامل اصلی(شکل، آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب) خلاصه سازی گردیدند. نتایج حاصله بیانگر این است که عامل شکل با مقدار ویژه 30/11 مهمترین عامل در سیل خیزی حوضه مورد مطالعه است، عوامل آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب به ترتیب با مقدار ویژه21/7، 34/4،22/3، 10/3 به ترتیب اولویت در رتبه های بعدی قرار دارند. سپس بر اساس امتیاز عاملی منطقه مورد مطالعه به 3 دسته سیل خیزی زیاد، متوسط و کم  تقسیم و نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی زیر حوضه ها در محیط GIS ترسیم گردید. زیرحوضه (9،8،5،3 )درعامل شکل ، زیر حوضه های ( 1،6،11) در عامل شیب، زیرحوضه های (2، 7،)در عامل زهکشی ودر عامل رواناب زیر حوضه های (4،10،12)دارای پتانسیل سیل خیزی زیادی هستند. زیر حوضه ها از نظر مشابهت پتانسیل سیل خیزی ، فرسایش ، پوشش گیاهی، و تاثیرات عملکرد انسانی به 3 گروه با پتانسل سیل خیزی زیاد، متوسط و کم تفکیک شده اند. زیر حوضه ها نقش اساسی در سیل خیزی این حوضه داشته که زمینهای وسیع کشاورزی پایین دست را متأثر می کنند.


اسد اله حجازی، فاطمه خدائی قشلاق، لیلا خدائی قشلاق،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

رودخانه ور­کش­چای با طول تقریبی 69 کیلومتر، با روند شمالی- جنوبی از رودخانه­های اصلی و دائمی شهرستان تبریز است که 10 روستا با بافت فرسوده و نامقاوم در بستر آن توسعه یافته است. مطالعات میدانی گویای این مطلب است که، روستاهای حاضر، بدون شناخت قوانین حاکم بر رفتار هیدرولیکی و پیش بینی آن­، عدم رعایت حریم بستر اصلی رودخانه و با تبدیل سیلاب ­دشت­های کناری آن، به اراضی کشاورزی و باغی گسترش پیدا کرده است. عدم شناخت و توجه به موارد مذکور و دستکاری بستر رودخانه، سبب افزایش میزان آسیب­پذیری روستاها، اراضی و سایر تأسیسات انسانی از خطر وقوع سیلاب در حوضه­ی آبریز ورکش­چای شده است. از این­رو، بررسی نواحی مستعد وقوع سیلاب و تهیه­ی نقشه­ی­ پهنه­ی­ سیل­گیر، در این منطقه ضرورت دارد. در پژوهش حاضر، سطوح سیل­گیر در دوره­های بازگشت 25 و 50 ساله، در طول رودخانه اصلی تعیین گردید. در همین راستا، به منظور شبیه­­سازی ژئومتری زمین، سیستم­ اطلاعات جغرافیایی (GIS) ­و مدل ­ HEC_RASو الحاقیه­ی­­HEC_GEO_RAS  مورد استفاده قرار گرفت و نقشه­های پلان رودخانه، سواحل چپ و راست رودخانه­ و سرعت جریان آن به دست آمد و روستاهایی که در معرض وقوع سیلاب با دوره­های بازگشت مذکور قرار دارند­، شناسایی و سپس رفتار هیدرولیکی رودخانه شبیه­سازی گردید. بر طبق نتایج حاصل، 100 کیلومتر از مساحت کل حوضه­ی آبریز تحت تأثیر سیلاب­هایی با دوره بازگشت 50 سال و 63 کیلومتر از آن، تحت تأثیر سیلاب­هایی با دوره بازگشت 25 ساله قرار دارد. در نهایت، راهکارهای کاهش خسارات ناشی از وقوع سیلاب در امتداد رودخانه اصلی، معرفی گردید.

محمد رضا گودرزی، آتیه فاتحی فر،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

در عصر حاضر، با افزایش فعالیتهای صنعتی و نادیده گرفته شدن مسائل زیست محیطی، اثرات تغییر اقلیم بیشتر نمایان شده و این پدیده را به عنوان یک معضل جهانی مطرح ساخته است. افزایش احتمال وقوع رخدادهای حدی اقلیمی مانند سیلاب و افزایش فرکانس و شدت آن از اثرات تغییر اقلیم است. منطقهی شمالغرب کشور، به دلیل داشتن اقلیمی نیمه خشک و کوهستانی و درنتیجه تغییرپذیری بالای بارش، ازجمله مناطقی است که در معرض سیلابهای مخرب قرار دارد. بنابراین پهنه بندی در اثر تغییرات اقلیمی امری ضروری است. از اینرو در پژوهش حاضر بمنظور بررسی خطر پذیری سیلاب حوضه آذرشهر چای در اثر تغییرات اقلیمی ابتدا با استفاده از مدل گردش عمومی CanESM2 تحت جدیدترین سناریوهای انتشار گزارش پنجم هیئت بین الدول تغییر اقلیم، بدبینانه ترین سناریو RCP8.5 انتخاب و متغیرهای دما و بارش با روش آماری SDSM ریز مقیاس گردانی شده است. سپس با مدل هیدرولوژیکی SWAT رواناب روزانه، نقشه حوضه بندی و خطوط آبراههها حاصل شده است. نتایج ارزیابی مدل SDSM با ضریب تعیین و نش-ساتکلیف 0.95 به طور متوسط، بیانگر عملکرد خوب مدل در ریزمقاس نمایی داده‌های بزرگ مقیاس است. همچنین افزایش 0.23 درجه سانتیگراد دما و 4.53 درصدی بارش و دبیهای حداکثر در دوره آتی 2059-2030 پیشبینی شده است. با مدل SWAT نقشههای پایه تحلیل و حوضه با تلفیق نقشه متوسط دبی حداکثر، ضریب شکل حوضه و فاصله از رودخانه که با رویکرد AHP پهنه بندی شده است. با توجه به پهنه بندی 41.55 درصد از مساحت حوضه در خطر بسیارکم وکم، 27.23 درصد خطر متوسط و 31.2 درصد در خطر زیاد و بسیار زیاد میباشد. همجنین با نقشه نهایی مشخص شد که اواسط حوضه به دلیل داشتن شرایط مستعد دارای خطر زیاد است و نیاز به انجام اقدامات مدیریتی دارد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb