جستجو در مقالات منتشر شده


17 نتیجه برای مخاطرات

مجتبی یمانی، اسماعیل دانشمندی،
دوره 9، شماره 7 - ( 2-1388 )
چکیده

شبکه زهکشی نقش زیادی درتخریب وفرسایش ترانشه حفرشده در دامنه مسلط به جاده دارد. این تخریب عموماً خسارات عمده ای را به مسیر سواره رو وارد می آورد. این خسارات از دو دسته عوامل ناشی می شود: اول عوامل اقلیمی ناشی از بارندگی یا ذوب برف است که مستقیماً بر روی جاده و اجزاء جاده تأثیرگذار هستند. دوم تأثیر رودخانه بر روی جاده می باشد و شامل مجاورت (دوری و نزدیکی) جاده- رودخانه و تقاطع های جاده- جریان می شوند. هدف از این مقاله، بررسی تأثیر رودخانه هراز و زیرحوضه های آن و نیز آبراهه های فرعی، همچنین مجاورت (دوری و نزدیکی) جاده - رودخانه و تقاطع های جاده- جریان و نیز بررسی وتشخیص بخش ها ومسیرهای بحرانی است. برای دست یابی به این هدف حدود 85 کیلومتر از جاده هراز که از گردنه امام زاده هاشم شروع و تا 40 کیلومتری آمل ادامه داشته و اکثر زیرحوضه های رودخانه هراز را دربرمی گیرد، موردبررسی و تحلیل قرار گرفته است. تعیین حدود جاده و رودخانه هراز با استفاده از نقشه های توپوگرافی و عکس های هوائی صورت پذیرفته است و با انجام کارهای میدانی نواقص آن تکمیل شده است. نتایج نشان می دهد که از مجموع 85 کیلومتر جاده تحت بررسی، بیش از 30 درصد (26.1 کیلومتر) در محدوده 50 متری رودخانه قرار گرفته است. مطالعات و مشاهدات نشان داده است که رودخانه تا فاصله 50 متری بر روی جاده اثرگذاربوده است. هم به علت تأثیر آب رودخانه در خاکریز جاده که موجب بغلبری و زیربری خاکریز جاده می شود و نیز نفوذ آب که موجب فرونشینی جاده در بعضی نقاط شده است و 70 درصد (58.9 کیلومتر) از جاده در محدوده 100متری و بیش از 100 متری رودخانه قرار گرفته است. همچنین بررسی تقاطع های جاده با رودخانه نشان داد که در 7 نقطه دارای تغییر مسیر، 9 زیرحوضه اصلی دارای تقاطع اصلی، 119 زیرحوضه فرعی دارای تقاطع فرعی و از میان این 119 تقاطع فرعی، 62 تقاطع به سطح ترانشه منتهی می شوند.
فریبا اسفندیاری، بهروز سبحانی، محمد آزادی مبارکی، فاطمه جعفرزاده،
دوره 9، شماره 8 - ( 4-1388 )
چکیده

در این پژوهش با استفاده از داده های مربوط به فراوانی روزهای برفی ایستگاه سینوپتیک تبریز به عنوان نمونه ای از اقلیم شمال غرب ایران، خصوصیات زمانی و روزهای برفی با روش آماری موردمطالعه قرار گرفته است. در این مطالعه برحسب مورد از روش های تعیین همبستگی پیرسون، تحلیل روند خطی و پلی نومیال درجه شش و نیز تحلیل خوشه ای ادغام برحسب روش وارد با معیار فاصله اقلیدسی برای طبقه بندی ماهانه روزهای برفی استفاده شده است. این مطالعه نشان داد که در مقیاس زمانی ماهانه، ماه های فوریه، ژانویه، مارس و دسامبر در بازه فصلی زمستان دارای بیشترین فراوانی روزهای برفی هستند. همچنین ارتباط نسبتا مستقیمی بین شاخص نوسان اطلس شمالی و روزهای برفی سالانه در ایستگاه تبریز مشاهده شده است.
فرزانه ساسان پور، جعفر موسی وند،
دوره 10، شماره 10 - ( 3-1389 )
چکیده

یکی از عمده­ترین مسائل و مشکلاتی که بیشتر کلان­شهرهای جهان با آن دست به گریبانند، مخاطرات طبیعی است. مخاطرات طبیعی، به ویژه زلزله همواره سکونتگاه­های بشر و جان انسان­ها را تهدید می­کند و در مدت کوتاهی می­تواند خسارات و تلفات بسیار گسترده­ای برجای بگذارد. دراین بین، کشور ایران به دلیل قرارگیری در کمربند زلزله خیز آلپ ـ هیمالیا نیز از این قائده مستثنی نمی­باشد و یکی از حادثه خیزترین کشورهای دنیا می­باشد. براین اساس، محیط­های کلان­شهری آن که بر روی گسل­ها استقرار یافته­اند، مانند کلان­شهر تهران با توجه به جذب حداکثر جمعیت و تراکم، بیشترین آسیب­پذیری را نسبت به دیگر نقاط دارند. از سویی عوامل و عناصر انسان ساخت و عدم رعایت اصول برنامه ریزی شهری در این مکان ها مانند تمرکز شدید ساختمانی، کمبود فضاهای باز، عدم رعایت استاندارد­های لازم در اکثریت سازه­ها، جمعیت زیاد، عدم رعایت سرانه­ کاربری­ها، شدت آسیب پذیری و خسارت­های ناشی از زلزله احتمالی را دوچندان می­کند. بنابراین ارزیابی میزان مخاطرات طبیعی به همراه تاثیر عوامل انسان­ساخت در محیط­های کلان­شهری، یکی از مهمترین مسائلی است که در این مقاله مدنظر قرار گرفته است. هدف این مقاله، ارزیابی افزایش شدت میزان و نحوه­ی آسیب­پذیری مناطق و واحدهای شهری از زلزله در اثر عوامل انسان­ساخت در منطقه پنج کلان­شهر تهران است. در این راستا از دانش برنامه­ریزی شهری و ترکیب روش منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی  استفاده شده­است. معیارهای به کار گرفته شده جهت ارزیابی شامل گسل اصلی شمال تهران، گسل­های فرعی و عرض معابر، فضاهای باز و مساحت کاربری ها در سطح منطقه می باشد. نتایج تحقیق با توجه به روابط بین متغیرهای گسل، معبر، فضای باز و مساحت واحدها، در روش فازی نشان می­دهد، میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله در منطقه پنج کلان­شهر تهران شامل 4.82 درصد با آسیب پذیری خیلی کم، 26.94 درصد با آسیب پذیری کم، 35.16 درصد با آسیب پذیری متوسط، 27.96 درصد با آسیب پذیری قابل توجه، 2.88 با آسیب پذیری زیاد، 1.33 درصد با آسیب پذیری خیلی زیاد و 0.91 درصد از ساختمان­ها کاملاً آسیب پذیر می باشند
محمد شریفی کیا، منیره معتمدی نیا، سیاوش شایان،
دوره 10، شماره 10 - ( 3-1389 )
چکیده

تهیه نقشه مخاطرات زمینی موضوع نسبتا جدید است که به واسطه معرفی ابزارهای تحقیقاتی نوین مانند داده های جدید سنجش از دوری و مدل های تحلیلی نوین در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از محققین در سطح جهانی قرار گرفته است. تحلیل فضایی مخاطرات زمین به واسطه برخورداری از نگاه خاص و ویژه به مساله پهنه بندی و معرفی نواحی مخاطرات آمیز ناشی از هم کارکردی و همزادی برخی مخاطرات طبیعی توانسته است تصویر روشن تر و دقیق تری از خطرزایی بستر و بالا خطرپذیری گروه های انسانی ساکن در آن را ارائه نماید. این پژوهش برآنست سه مخاطره ژئومورفولوژیکی(لرزه ای، لغزشی و سیل) را در محدوده شهر ماهنشان مورد بررسی قرار داده و نقشه مخاطرات زمینی آن را به منظور تحلیل خطر پذیری ناشی از توسعه فیزیکی شهر تهیه نماید. دراین پژوهش با استفاده از داده های سنجش از دوری و مشاهدات میدانی، هرکدام از مخاطرات زمینی (زمین لرزه، زمین لغزش و سیل) در قالب یک مدل تحلیلی، آنالیز و پهنه بندی گردید و سپس با هم نهادسازی نقشه های پهنه بندی هر کدام از مخاطرات، و بکارگیری الگوی نوین برای هم نهادسازی، نقشه نهایی پهنه بندی مخاطرات زمین برای محدوده مورد مطالعه تهیه گردیده است. سپس اقدام به تهیه نقشه توسعه فیزیکی شهر مستخرج از تصاویر چند زمانه سنجش از دوری در طی بیش از نیم قرن گردید، تحلیل فضایی و روی هم گذاری نقشه مخاطرات زمینی و نقشه روند و الگوی توسعه فیزیکی شهر ماهنشان نشان داد؛ بخش عمده بستر فیزیکی شهر ماهنشان در معرض خطر ناشی از مخاطرات قرار دارد. بطوریکه 81/51% مساحت این شهر در منطقه خطر زیاد واقع شده است. همچنین یافته ها موید تغییر در توجه و اهمیت به مقوله مخاطرات در الگوی توسعه فیزیکی شهر است. بطوریکه با افزایش فیزیکی بستر شهر؛ مساله توجه به مخاطرات بستر تعدیل شده و اراضی با درجه خطرپذیری افزون تر مورد توجه برای ساخت و ساز و حتی در مواردی ساخت تاسیسات دولتی و ملی قرارگرفته است.
بهلول علیجانی،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده

به منظور بررسی پراکندگی فضایی بارش ها و دماهای بحرانی کشور، امار روزانه بارش و دمای همه ایستگاه های دارای امار بلند (حد اقل 30 سال) در دوره اماری موجود ازسازمان هواشناسی به صورت کنترل شده دریافت شد. شاخص های بحران اقلیمی به صورت روزهای شرجی، روزهای سرد، روزهای یخی، روزهای گرم، شبهای گرم، آستانه بارش های روزانه سنگین، و سهم بارش های سنگین از بارش سالانه تعریف شدند. نتایج تحقیق نشان داد که هر نقطه ای از کشور حداقل از نظر یک شاخص اقلیمی دچار بحران است. بحران های دماهای بالا در سواحل جنوب و مناطق مرکزی فراوان هستند، اما بحران های سرما در نواحی کوهستانی شمال غرب و مناطق کوهستانی زیاد است. بحران های بارشی درهمه جای کشور پراکنده است. بر اساس نتایج تحقیق در همه جای کشور حداقل 40 درصد از سال بحران اقلیمی وجود دارد. نکته ای که مدیران و برنامه ریزان باید به ان توجه ویژه ای داشته باشند. چون بدون شناخت این بحران ها نمی توان برنامه ریزی مناسب و عملی انجام داد.
امیر صفاری، فرزانه ساسان پور، جعفر موسی وند،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده

کشور ایران و به ویژه کلان شهرهای آن از جمله تهران مناطقی هستند که به طور مکرر در معرض مخاطرات طبیعی(سیل، زلزله و ...) قرار دارند. هدف اصلی این مقاله ارزیابی میزان آسیب پذیری مناطق شهری این کلان شهر در برابر خطر سیل است. معیارهای مورد بررسی جهت ارزیابی آسیب پذیری شامل حریم مسیل های رودخانه، ساختار، جهت و عرض شبکه ارتباطی، کاربری زمین، تراکم ساختمان ها و توان کلی دفع سیلاب منطقه است. در این راستا جهت عملی کردن نتایج ارزیابی میزان آسیب پذیری، منطقه 3 کلان¬شهر تهران به دلیل وجود رودخانه دربند و مسیل های آن، تراکم مسکونی و جمعیتی زیاد، ترکیب بافت فرسوده و جدید، و شیب قابل توجه به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. روش تحقیق دراین مقاله توصیفی ـ تحلیلی و آماری با تاکید بر نگرش سیستمی است. به این ترتیب که ابتدا با بهره گیری از داده های بارش از ایستگاه های مستقر در منطقه مورد نظر و منطقه مجاور به تحلیل روند تغیرات نزولات جوی پرداخته و حداکثر آبدهی هر حوضه از طریق روش استدلالی و به کمک منحنی های شدت، مدت، فراوانی ایستگاه های مهرآباد و سعدآباد برای دوره های 25 و 50 ساله محاسبه گردید. با استفاده از منطق فازی میزان آسیب پذیری ساختمان ها و واحدهای مسکونی نسبت به هریک از معیارها ارزیابی شده و در نهایت همه معیارها با هم جمع و درصد نهایی میزان آسیب پذیری محاسبه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که منطقه 3 مستعد خطرات ناشی از سیل است و رعایت نکردن حریم مسیل، کم بودن مقاومت ساختمان ها، ضریب رواناب بالا در مناطق مسکونی، تراکم و تعداد طبقات بالا و کم عرض بودن شبکه ارتباطی بیشترین اهمیت در آسیب پذیری منطقه را دارد و بیش از 12درصد از منطقه مورد مطالعه کاملا آسیب پذیر است.
حبیب سکوند، سیاوش شایان، محمد شریفی کیا،
دوره 11، شماره 21 - ( 6-1390 )
چکیده

روانگرایی پدیده¬ای است که درخاک¬ها ی منفصل ماسه¬ای تا سیلتی ایجاد می شود. با اعمال بارهای لرزه¬ی ناشی از زمین¬لرزه بر توده¬های¬اشباع مستعد روانگرایی، تمایل این خاک¬ها به کاهش حجم و عدم امکان خروج سریع آب از آنها، افزایش فشار آب منفذی و به دنبال آن کاهش تنش مؤثر و مقاومت برشی خاک را باعث می شود. با ادامه این روند، به تدریج خاک رفتاری سیال مانند پیدا کرده و در اصطلاح روانگونه می شود. روانگرایی درحین زمین¬لرزه می¬تواند باعث ایجادتغیرات ژئومورفولوژیکی در سطح زمین و وارد آمدن خساراتی به تاسیسات انسانی شود. شناسایی مناطق مستعد روانگرایی می¬تواند به شکل پهنه¬بندی انجام گرفته و تا حدود زیادی از میزان خسارات ناشی از وقوع روانگرایی در زمان رخدادزمین¬لرزه بکاهد. در این تحقیق با استفاده از داده¬های سنجش¬از¬دوری ماهواره¬ای نقشه پهنه¬بندی خطر روانگرایی خاک در دشت سیلاخور از طریق روی¬هم¬گذاری لایه¬های رقومی شده ویژگیهای لرز¬زمین¬ساخت، عمق آب زیرزمینی و ویژگیهای زمین شناسی و ژئومورفولوژی در محیط نرم افزاری در7کلاس ترسیم شد. بر اساس نقشه پهنه¬بندی خطر روانگرایی،7درصد از مساحت محدوده مورد مطالعه در منطقه خطر روانگرایی کلاس شش، 21درصد در محدوده خطر کلاس پنج، 5درصد در محدوده خطر کلاس چهار، 4درصد در محدوده خطر کلاس سه، 5درصد درمحدوده کلاس خطر دو، 30درصد در محدوده خطر کلاس یک، و28درصد باقی مانده محدوده در منطق خطر کلاس صفر قرار می گیرد.
سیاوش شایان، عبدالمجید احمدی، مجتبی یمانی، محمد شریفی کیا،
دوره 12، شماره 24 - ( 3-1391 )
چکیده

مناطق ساحلی محل تأثیر متقابل هیدروسفر، اتمسفر، بیوسفر و لیتوسفر بوده و در برگیرنده بخش عمده­ای از فعالیت­های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، صنعتی و ... هستند. این مناطق قریب به 50 درصد جمعیت دنیا را در خود جای داده، و از دوسو تحت تأثیر اکولوژی دریا و خشکی قرار دارند. با توجه به ویژگی های طبیعی و انسانی آنها، این مناطق همواره با تهدیدها و مخاطراتی از جمله سیل، رانش، جزرومد، حرکات دامنه ای و مخاطرات بادی روبرو بوده و هستند. بنابراین برای مدیریت و برنامه ریزی در جهت بهره برداری و استفاده بهینه از مناطق ساحلی بررسی، شناسایی و تحلیل ویژگی های آنهالازم می باشد. هدف از انجام این تحقیق، تحلیل مخاطرات فرآیندهای جریانی خشکی ( آب و باد ) در قسمتی از مناطق ساحلی خلیج فارس و فرآیندهای موثر در شکل گیری آنها می باشد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که برای تعیین اهمیت هر شاخص ورسیدن به وزن آنها از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی و ماتریس مقایسات زوجی با بهره گیری از نرم افزار EXPERT CHOICE استفاده شده است. همچنین ترکیب متغیرها و رتبه بندی آنها با استفاده از مدل چند متغیره تاپسیس و روش بی بعد سازی خطی در محیط  نرم افزار ARC GIS  صورت گرفته است. داده های مورد استفاده نیز تصاویر ماهواره ای لندست از سنجنده ETM+  مربوط به سال 2002 و همچنین ماهواره QUICK BIRD  مربوط به سال 2008 در محدوده مورد مطالعه بوده اند. در نهایت با توجه به تجزیه و تحلیل متغیرها، مناطق دارای پتانسیل مخاطرات پهنه بندی شده اند. در نتیجه دو محدوده اطراف رود مند و اطراف شهر بوشهر به عنوان مناطق خیلی زیاد و زیاد مشخص شدند. پیشنهاد می شود در آینده و برای اتجام کارهای بعدی از فاکتورهای اجتماعی اقتصادی، هیدرودینامیک دریا و  مدیریت رودخانه هاو ... برای پهنه بندی مخاطرات استفاده گردد.
قاسم عزیزی، محمدصالح گرامی، لیلا شریفی،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده

طوفان‌های تندری به دلیل اثرات مهم خسارتباری که بر انسان و محیط طبیعی دارند، پدیده اقلیمی بسیار مهمی به شمار می‌روند. بررسی‌ها نشان داده است که عامل ارتفاع و عرض جغرافیایی دو متغیر مهمی هستند که می‌توانند بر میزان وقوع این پدیده اثرگذار باشند. بنابراین هدف اصلی از پژوهش حاضر، تحلیل فضایی رفتار پدیده رعدوبرق و میزان اثرپذیری آن از مؤلفه‌هایی چون ارتفاع و عرض جغرافیایی در گستره ایران می‌باشد. بر این اساس ابتدا داده‌های ماهانه وقوع طوفان‌های تندری 118 ایستگاه همدید ایران، طی سال‌های 1991 تا 2010 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد و به‌وسیله سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و روش درونیابی کریجینگ (Universal)، نقشه‌های سالانه و فصلی کل ایران تولید گردید. در ادامه برای درک بهتر اثرپذیری طوفان‌های تندری از ارتفاع و عرض جغرافیایی، به‌وسیله نرم‌افزار CerveExpert نمودارهای فصلی و سالانه به همراه میزان همبستگی هریک تولید و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می‌دهد که بیشترین طوفان‌های تندری سالانه در شمال غرب ایران رخ می‌دهد و کمترین میزان آن بر نواحی مرکزی و شرقی کشور منطبق است. همچنین طبق تحلیل‌های فصلی، بااینکه بیشترین میزان پراکندگی ایستگاه‌ها در ارتفاع 800 تا 1300 متری قرار دارد، اما حداکثر وقوع این پدیده در فصول مختلف ایستگاه‌ها از ارتفاع صفر تا 2200 متری تغییر دارد. نتیجه کلی نشان می‌دهد که عامل ارتفاع، همبستگی کمی با وقوع پدیده طوفان تندری داشته و بیشترین همبستگی مربوط به عامل عرض جغرافیایی است.

بتول زینالی، سیما خلیلی، سعیده عینی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، پهنه­ بندی اقلیمی مخاطرات جوی در شمال­غرب ایران می باشد. برای این منظور از داده­ های سازمان هواشناسی کشور شامل دمای متوسط، دمای حداقل، دمای حداکثر و بارش در مقیاس روزانه و ماهانه برای تعداد سیزده ایستگاه هواشناسی سینوپتیک در محدوده سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل برای یک دوره­ی­ ۲۶ ساله (۲۰۱۵-۱۹۹۰) استفاده شد. در این تحقیق تعداد ده مخاطره جوی مهم مورد بررسی قرار گرفت. سپس نقشه­های فراوانی وقوع به تفکیک برای هر یک از مخاطرات با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) تهیه شد. یافته­های تحقیق نشان داد که در شمال­غرب بخش­های شرق و جنوب­­ شرق، مرکز و غرب آن از ﺟﻬﺖ ﻓﺮاواﻧﻲ وﻗﻮع ﺟﺰء ﭘﺮﻣﺨﺎﻃﺮه ﺗﺮﻳﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ هستند. در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل ﺑﺨﺶ­ﻫﺎی شمال­شرق از ﻛﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﻴﺰان ﺧﻄﺮﺧﻴﺰی ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ. کولاک و توفان گرد و غبار از ﻣﻬﻢ­ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺨﺎﻃﺮات ﺟﻮی شمال­غرب بود. بالاترین فراوانی مخاطره در منطقه­ی شمال­غرب پدیده­ ی کولاک با مجموع ۴۱۴۸ بار مخاطره در طی دوره­ی مورد مطالعه است. بیشترین فراوانی کولاک در ایستگاه اهر با مجموع ۵۱۴ بار مخاطره مشاهده گردید. دومین مخاطره در شمال­غرب پدیده­ی گرد و غبار با مجموع ۱۹۴۸ بار مخاطره است. بیشترین فراوانی آن در ایستگاه مراغه با مجموع ۴۱۰ بار مخاطره مشاهده می­گردد. سومین مخاطره در شمال­غرب پدیده­ ی توفان تندری با مجموع ۱۷۷۳ بار مخاطره بوده است. ششمین مخاطره پدیده ­ی یخبندان با میانگین ۱۳۱۵ بار مخاطره است. بیشترین فراوانی یخبندان در ایستگاه خلخال با مجموع ۱۴۴ بار مخاطره شد. هفتمین مخاطره صورت گرفته در شمال­غرب پدیده ­ی تگرگ با مجموع ۳۴۱ بار مخاطره است. بیشترین فراوانی تگرگ در ایستگاه مراغه با مجموع ۵۶ بار مخاطره گردید. هشتمین مخاطره پدیده­ ی مه با مجموع ۳۳۳ بار بوده است. بیشترین فراوانی مه در ایستگاه اهر با مجموع ۱۳۵ بار مخاطره می­­ باشد. نهمین مخاطره صورت گرفته در شمال­غرب پدیده­ ی خشکسالی با مجموع ۱۶۸ بار مخاطره است. بیشترین فراوانی خشکسالی در ایستگاه­های ارومیه و اردبیل هر دو با مجموع ۱۶ بار مخاطره مشاهده گردید. دهمین و کمترین مخاطره مشاهده شده در شمال­غرب پدیده­ ی بارش حدی با مجموع ۱۴۹ بار مخاطره می­ باشد. بیشترین بارش حدی در ایستگاه پارس­آباد با مجموع ۱۹ بار مخاطره مشاهده گردید. کمترین فراوانی بارش حدی در ایستگاه­ های ماکو، خلخال هر دو با مجموع ۴ بار مخاطره بوده است.

علیرضا نجومی، سعید گیوه چی، منوچهر امام قلی بابادی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

​تعداد زیادی از افراد در ارتباط با استخراج و پالایش گاز در کشور اشتغال دارند. در صورت فقدان یا ضعف در مدیریت کارامد شرکت های مربوطه خسارت زیادی را به کشور تحمیل خواهند کرد. از اینرو، تعالی مدیریت در این شرکت ها از مهمترین اقدامات و راهکارهای موثر در ایجاد ثبات و امنیت در ایران خواهد بود. در این پژوهش مدلی راهبردی برای مدیریت بحران های ناشی از مخاطرات تکنولوژیکی در مجتمع گاز پارس جنوبی ارایه می شود. برای این منظور ابتدا مروری بر تمامی پژوهش ها و مطالعات پیشین انجام شد. پس از مصاحبه، پرسشنامه ایی بر روی کل جامعه آماری اعمال شد. جامعه آماری این مطالعه 35 نفر از مدیران، متخصصین ایمنی، HSE و پدافند غیرعامل می باشد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل انسانی بیشترین تاثیر را در ساختار عوامل پیش بین مدیریت بحران دارد. تعداد زیادی از افراد در ارتباط با استخراج و پالایش گاز در کشور اشتغال دارند. در صورت فقدان یا ضعف در مدیریت کارامد شرکت های مربوطه خسارت زیادی را به کشور تحمیل خواهند کرد. از اینرو، تعالی مدیریت در این شرکت ها از مهمترین اقدامات و راهکارهای موثر در ایجاد ثبات و امنیت در ایران خواهد بود. در این پژوهش مدلی راهبردی برای مدیریت بحران های ناشی از مخاطرات تکنولوژیکی در مجتمع گاز پارس جنوبی ارایه می شود. برای این منظور ابتدا مروری بر تمامی پژوهش ها و مطالعات پیشین انجام شد. پس از مصاحبه، پرسشنامه ایی بر روی کل جامعه آماری اعمال شد. جامعه آماری این مطالعه 35 نفر از مدیران، متخصصین ایمنی، HSE و پدافند غیرعامل می باشد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل انسانی بیشترین تاثیر را در ساختار عوامل پیش بین مدیریت بحران دارد.

سارا بهوندی، محمدرضا زندمقدم، عباس ارغان، زینب کرکه آبادی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

امروزه خسارت‌های فراوان اقتصادی مخاطرات طبیعی به خصوص ریزگردها به جوامع انسانی موجب شده است که مفهوم پایداری اقتصادی برای کاهش آثار بحران‌ها، به حوزه‌ای مهم در عرصه مدیریت بحران تبدیل شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مخاطرات محیطی(ریزگردها) بر اقتصاد شهر اهواز می‌باشد. این پژوهش را می‌توان یک نوع پژوهش کاربردی توسعه‌ای دانست و روش مطالعه توصیفی- تحلیلی و به شیوه همبستگی است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه ساکنین شهر اهواز در سال 1395 به تعداد 1302000 نفرمی‌باشند. تعداد نمونه برابر 384 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی در دسترس تعیین شدند. برای بررسی داده‌ها از تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده در نرم افزار Amos18 استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که ریزگردها بر اقتصاد شهر اهواز با ضریب تأثیر 30/0 و میزان معناداری 0.002 اثر گذار بوده است. همچنین ریزگردها با ضریب تأثیر 73/0 و میزان معناداری 0.000 بر مالیه، ریزگردها با ضریب تأثیر 45/0 و میزان معناداری 0.000 بر تسهیلات، ریزگردها با ضریب تأثیر 55/0 و میزان معناداری 0.000 بر مسکن، ریزگردها با ضریب تأثیر 17/0 و میزان معناداری 0.008 بر حمل و نقل اثرگذار بوده است. بر این اساس ریزگردها بر مالیه با ضریب تأثیر 73/0 بیشترین تأثیر و حمل و نقل با ضریب تأثیر 17/0 کمترین میزان اثرگذاری را داشته است.

مظفر محمدخانی، زینب کرکه آبادی، عباس ارغان،
دوره 20، شماره 59 - ( 11-1399 )
چکیده

شاکله­ی تاب­آوری شهری را چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی تشکیل می­دهند در وضعیت مطلوب یک شهر تاب­آور دارای اجتماعی محلی توانمند با اقتصادی پویا و پایدار که از لحاظ نهادی و مدیریتی به شکل مشارکتی اداره شده و از برآیند این عوامل فوق کالبدی شهری شکل گرفته بصورت یک دست و منسجم جلوه کرده و در هیج نقطه­ای از آن پژمردگی مشاهده نمی­شود. هدف از پژوهش حاضر سنجش تاب­آوری و پایداری شهر سمنان در مواجهه با مخاطرات طبیعی (زلزله) می­باشد. روش تحقیق در این بررسی توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه به‌دست‌آمده است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان ساکن در شهر سمنان بوده است که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه‌ای به حجم 384 نفر از بین آن‌ها با روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب گردید. برای سنجش روایی (اعتبار)، با استفاده از روایی صوری، نظرات افراد مرتبط بررسی و پایایی آن با استفاده از آزمون کرونباخ در محیط نرم‌افزاری Spss معادل 863/. تعیین شد که گویای هماهنگی و پایایی بالای داده‌ها است. در تجزیه و تحلیل داده‌ها، از آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی در نرم افزار Spss استفاده شده است. در سطح آمار توصیفی، از میانگین گیری و درصد گیری؛ و در سطح آمار استنباطی، برای بررسی ارتباط میان متغیر‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی­تک نمونه­ای و همچنین مدل شبکه عصبی بهره­گیری شده است. یافته­های تحقیق نشان داد که بعد اجتماعی - فرهنگی با میانگین رتبه 2.59 و کالبدی با میانگین رتبه 3.05 و بعد اقتصادی با میانگین رتبه 2.17 و در آخر بعد نهادی - سازمانی با میانگین رتبه 2.56وضعیت موجود ابعاد تاب آوری در شهر سمنان را نشان می­دهند.

پریچهر مصری علمداری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

یکی از مسائل مهم در شهرهای امروزی مسئله تاب‌آوری شهرها است. این مسئله نقش مهمی در کاهش خسارات و تلفات ناشی از انواع مخاطرات طبیعی دارد. این مخاطرات در اغلب موارد تأثیرات مخربی بر سکونتگاه‌های انسانی می‌گذارد و تاب آور ساختن سکونتگاه‌ها در ابعاد مختلف مدیریتی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی روش بسیار مناسب برای تقویت کارآمدی شهرها در مقابله انواع بحران‌های مترقبه و غیرمترقبه است. در این راستا، پرداختن به تاب‌آوری شهرها در ابعاد مختلف اهمیت و ضرورت تحقیق را آشکار می‌کند. هدف کلی این پژوهش، بررسی عوامل تأثیرگذاری در میزان تاب‌آوری شهرها در برابر بلایایی طبیعی می‌باشد. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل متخصصان و کارشناسان است. برای تجزیه‌وتحلیل مؤلفه‌ها و شاخص‌های آن از مدل Fvikor و در نهایت برای نشان دادن وضعیت مناطق از لحاظ تاب‌آوری از روش EDAS بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از مدل ویکورفازی بیانگر آن است که مؤلفه نهادی با کسب بیشترین امتیاز (صفر) در جایگاه نخست و مؤلفه اقتصادی نیز با امتیاز 0.287 در جایگاه آخر واقع شده‌اند. همچنین نتایج حاصل از روش ایداس در بین مناطق مورد مطالعه در ابعاد مختلف نشان می‌دهد که منطقه 2 و 5 با تاب‌آوری بالا و منطقه 4 و 8 در تاب‌آوری پایین قرار دارند. در حالت کلی بیش از 50 درصد مناطق شهر تبریز از تاب‌آوری کمتری برخوردار هستند.
 
آقای نعمت الله صفرزایی، علیرضا انتظاری، مختار کرمی، غلامعلی خمر،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

امروزه تغییرات اقلیمی ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانه ای موجب افزایش رخداد های حدی و مخاطرات جوی شده است. هدف از این پژوهش، تحلیل و بررسی آینده اقلیم بر مخاطرات جوی منطقه سیستان است. در این مطالعه جهت شبیه سازی داده های کمینه و بیشینه دما از داده های مدل CanESM2 تحت سه سناریوی (RCP2.6 ,RCP4.5 ,RCP8.5 ) با ریزگردانی آماری SDSM و جهت شبیه سازی داده های بارش از مدل  Hadcm3 تحت سناریوهای (A1B ,A2, B1) با ریز گردانی آماری LARS-WG استفاده شده است. بدین منظور، پس از انجام واسنجی، صحت سنجی و مدلسازی داده ها در ایستگاه منتخب، کارایی مدل از نظر میزان انطباق داده های پایه دما (2005-1984) و بارش (2015-1986) با مقادیر شبیه سازی (2039-2020) در سطح اطمینان معنی داری مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت انطباق داده های پایه با داده های شبیه سازی شده از سه معیار ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE)، ضریب تعیین (R2) و میانگین مربعات خطا (MSE) استفاده شده است. با توجه به داده های شبیه سازی شده چهار مخاطره مهم جوی یخبندان، امواج گرمایی، بارش های حدی و خشکسالی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که امواج گرمایی و خشکسالی در آینده تهدیدات جدی در منطقه هستند بطوریکه در سال 2021 و تحت سناریوی انتشارRCP 2.6  ، 32 موج گرما پیش بینی شده و محدوده مورد مطالعه بیشتر از 5 موج گرما را در سال تجربه خواهد کرد. همچنین بیشترین فراوانی خشکسالی در سال 2020 و تحت سناریوی انتشارA1B  پیش بینی گردیده است. بارش های حدی در بعضی از سالها و تحت سناریویB1  می توانند تهدید قابل توجهی در منطقه باشند. شدت و فراوانی یخبندان سالانه تحت سناریوی انتشار RCP2.6 نسبت به سناریوهای دیگر بیشتر و نسبت به تهدیدات جوی بررسی شده کمتر است.

امیر صفاری، دکتر عزت اله قنواتی، حمید علیپور دزفولی اصل،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

مطالعه تغییرات مورفولوژی رودخانه­ ها و شناسایی علل این تغییرات، به طور گسترده­ای در تعیین روند تکاملی رودخانه­ ها و برنامه ­ریزی در حفظ سیستم رودخانه­ای، مفید و کاربردی است. رودخانه کارون، بازه بین بندقیر تا خرمشهر، با برخورداری از جریان دائمی و بزرگ در کشور، نقش مهمی در چرخه آبی کشور دارد. با توجه به تغییرات مورفولوژیکی این رودخانه که منجر به اختلال در روند عملکرد طبیعی رودخانه شده است، نیازمند به بررسی تغییرات مورفولوژی و یافتن علل آن می­باشد. در این تحقیق با هدف بررسی این تغییرات با تصاویر ماهواره­ای، تصایر لندست برای سال­های 1990، 2005 و 2018 تهیه و پس از پردازش­های مورد نیاز، تغییرات مورفولوژی استخراج گردید. نتایج نشان می­دهد که از 36 مقطع مورد بررسی، در 29 مقطع عرض رودخانه کم شده است به طوری که در اطراف اهواز 450 متر عرض رودخانه باریک شده است. جهت بررسی علل تغییرات، از پارامترهای موثر در تغییرات مانند بارش، دبی، ضریب روان­آب، طول­آبراهه، ضریب نفوذپذیری، لندفرم، لیتولوژی، تغییرات­کاربری، اراضی بایر، درصد شیب، تراکم زهکشی و تراکم پوشش­گیاهی، زمین­شناسی و پهنه­های سیل­گیر استفاده گردید. پارامتر پهنه­های سیل­گیر با استفاده از مدل ANP_Fuzzy و پارامترهای اراضی­بایر وتغییرات­کاربری با استفاده از مدل SVM استخراج گردید. از بین عوامل موثر در این تغییرات که با استفاده از مدل­های رگرسیون لجستیک و تحلیل عاملی مرود بررسی قرار گرفت، تغییرات­کاربری، تراکم پوشش گیاهی و رسوب بوده است. این تغییرات منجر به از بین رفتن زیستگاه ­های طبیعی حاشیه رودخانه، توان خود پالایی آب، سیلاب­های ناگهانی، تهدید و خسارت به سازه­ های انسانی، کشاورزی و ... گردیده

حسین شریفی، مهرداد رمضانی پور، لیلا ابراهیمی،
دوره 24، شماره 75 - ( 12-1403 )
چکیده

امروزه سکونتگاه­های انسانی، در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند. این مخاطرات که آسیب­های جانی و مالی فراوانی را با خود به همراه دارند نیازمند اقدامات پیشگیرانه می­باشند. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی توسعه فضای شهری در راستای مواجهه با مخاطرات محیطی در شهرستان نور می­باشد. روش انجام این تحقیق نیز توصیفی می­باشد. جمع­آوری داده­ها با استفاده از مطالعات کتابخانه­ای و اسنادی و پرسشنامه­ای می­باشد.جهت تحلیل پرسشنامه­ها از روش ANP و روش منطق فازی به ارزش­گذاری هریک از معیارها و تعیین ضرایب اهمیت آنها پرداخته شود و براساس نتایج آن، ارزیابی فضایی با استفاده از نرم­افزار ArcGis صورت گرفت و پهنه­های مخاطره مشخص گردید. با توجه به نتایج پهنه­بندی پتانسیل خطر، نواحی شمالی و جنوبی شهرستان،دارای بیشترین پتانسیل مخاطرات می­باشد. جهت پیش­بینی میزان توسعه مناطق مسکونی نیز از مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و اتوماتوی سلولی استفاده گردید. نتایج نشان داد که گسترش مداوم مناطق ساخته شده در دهه‌های گذشته باعث تغییرات سریع کاربری زمین شده و مناطق ساخته‌شده این شهرستان از 43/2% کل مساحت در سال 2010 به 68/3% در سال 2019 افزایش‌یافته است. نتایج همچنین نشان داد که بدون توجه به مخاطرات طبیعی، مناطق ساخته‌شده افزایش خواهند یافت و در نتیجه شهرنشینی، مناطق ساخته شده بیشتر به سمت اراضی پر خطر سوق پیدا خواهند کرد. با این حال اگر سیاست‌های توسعه پایدار به‌طور کامل اجرا شوند، شهرها و مناطق ساخته‌شده قادر خواهند بود فضاهای توسعه خود را به خاطر منافع خود شهر و ساکنان آن از مناطق پرخطر حفظ کند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb