جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای پهنه‌بندی

قاسم‌ عزیزی‌،
دوره 5، شماره 6 - ( 4-1385 )
چکیده

در این‌ پژوهش‌ منطقه‌ شمال غرب‌ ایران‌ با استفاده‌ از سیستم‌ اطلاعات‌ جغرافیایی‌ (GIS) و با به کارگیری‌ توان‌ رقومی‌ روش‌ طبقه‌ بندی‌ اقلیمی‌ لیتین‌ اسکی‌ پهنه‌بندی‌ شده‌ است‌. جهت‌ رسیدن‌به‌ این‌ هدف‌ پهنه‌های‌ هم‌ ارزش‌ شش‌ عنصر مورد نیاز در روش‌ لیتین‌ اسکی‌ به‌ کمک‌ نرم‌ افزارهای‌Arcinfo ، Arcview و SPSS تهیه‌ گردیده‌ است‌ و سپس‌ هر عنصر اقلیمی‌ بر اساس‌ طبقات‌ تعریف‌شده‌ در روش‌ مورد استفاده‌ پهنه‌بندی‌ گردیده‌ و نهایتاً نقشه‌ نهایی‌ که‌ مرکب‌ از خصوصیات‌ شش‌گانه‌ اقلیمی‌ می‌باشد، بدست‌ آمده‌ است‌. در کل‌ منطقه‌ 21 اقلیم‌ متمایز حاصل‌ شده‌ که‌ نشان‌دهنده‌ توان‌ روش‌ طبقه‌ بندی‌ اقلیمی‌ مورد استفاده‌ و همین طور نرم‌افزارهای‌ سیستم‌ اطلاعات‌ جغرافیایی‌ جهت‌ این‌ کار می‌باشد. بیشترین‌ فراوانی‌ متعلق‌ به‌ پهنه‌ معتدل‌ نیمه‌خشک‌ با درجه‌بری‌ خفیف‌ و تمرکز بارش‌ زمستانی‌ و دارای‌ یک‌ تا سه‌ ماه‌ خشک‌ و وضعیت‌ تابش‌ نرمال‌ می‌باشد. این‌ پهنه‌ 26785 کیلومتر مربع‌ از مساحت‌ منطقه‌ را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است‌ که‌ بیش از‌ 25 درصد مساحت‌ کل‌ منطقه‌ است‌ و بقیه‌ مساحت‌ متعلق‌ به‌ 20 پهنه‌ دیگر می‌شود.
امیر صفاری، عزت‌اله قنواتی، خدیجه صمیمی‌پور،
دوره 12، شماره 26 - ( 9-1391 )
چکیده

اکوتوریسم و ژئوتوریسم یکی از گرایش‌های نسبتاً جدید در ارائه جاذبه‌های گردشگری است که به معرفی چشم‌اندازهای طبیعی به گردشگران با حفظ هویت مکانی آنها می‌پردازد، شهرستان کازرون به علت داشتن میراث‌های طبیعی از مناطق مستعد، دارا بودن پدید‌ه‌های جالب ژئومورفولوژیکی، ویژگی‌های متنوع اقلیمی و چشم‌اندازهای جالب اکولوژیک، آثار وابنیه تاریخی ‌و همچنین ویژگی‌های محیطی منحصربه فرد، از منظر توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیل‌های مناسبی است. هدف از این پژوهش شناسایی نواحی مستعد توسعه اکوتوریسم در شهرستان کازرون می‌باشد. با توجه به عوامل مؤثر در مکان‌یابی نواحی مستعد توسعه اکوتوریسم، فاکتورهای اطلاعاتی مختلف شامل لایه‌پوشش‌گیاهی، لایه هم‌دما، لایه مسیرهای ارتباطی، لایه مکان‌های اقامتی وپذیرایی،لایه شبکه آبراهه‌ها، چشمه‌ها و دریاچه‌ها تهیه و پس از رقومی‌سازی در محیط نرم‌افزاری Arc GIS مورد پردازش قرار گرفت. وزن‌دهی و اهمیت نسبی هریک از لایه‌های اطلاعاتی نسبت به یکدیگر از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) انجام شد. بدین صورت که معیار و زیرمعیارهایی انتخاب و سپس از طریق نرم افزار Expert Choice  به صورت دوبه‌دو مقایسه گردیدند. درنهایت براساس وزن‌های بدست آمده از مدل مذکور و پردازش آنها، نقشه نهایی پهنه‌بندی اکوتوریسم شهرستان تهیه شد. درمحدوده مورد مطالعه مکانهایی مانند دشت ‌شاپور، تالاب ‌پریشان، دشت‌ میان ‌کوهی ‌کازرون، دشت ‌برم، دشت‌ کمارج به ‌دلیل ‌داشتن ‌اشکال  زئومورفولوژیکی، مهمترین ژئومورفوسایت‌های منطقه می‌باشند که در نقشه پهنه‌بندی در پهنه‌هایی با جذابیت بالا و متوسط قرار می‌گیرند. نتایج نشان داد که این منطقه از نظر جاذبه‌های اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیل‌های بسیار مطلوبی بوده و بایستی برای استفاده از این جاذبه‌ها برنامه‌ریزی‌های مناسب صورت گیرد.
 
امیر کرم، مریم تورانی،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده

یکی از انواع ناپایداری‌های دامنه‌ای که هر ساله خسارات مالی و جانی فراوانی را بر سیستم‌های اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی وارد می‌کند، زمین لغزش است. شناخت نواحی مستعد وقوع لغزش و حرکات توده‌ای از ضروریات مدیریت منابع طبیعی و برنامه ریزی توسعه‌ای و عمرانی است. جاده هراز یکی از محور‌های اصلی و پرتردد ایران است که فرآیندهای دامنه‌ای هر ساله خسارات فراوانی را در آن به بار می‌آورد، در این تحقیق سعی شده استعداد به وقوع زمین لغزش بخشی از این جاده با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و رگرسیون خطی مورد مطالعه قرار گیرد. برای این منظور از لایه‌های شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از گسل‌های اصلی، فاصله از گسل‌های فرعی، فاصله از رودخانه اصلی، فاصله از آبراهه فرعی، فاصله از جاده، فاصله از راه آهن، زمین شناسی، کاربری اراضی و میانگین بارش استفاده شده و پس از تجزیه تحلیل داده‌ها در سیستم اطلاعات جغرافیایی و با استفاده از روش‌های رگرسیون خطی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نقشه نهایی خطر وقوع زمین لغزش تهیه گردید. نتایج نشان داد که روش تحلیل سلسله مراتبی روش مناسب‌تری برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در این محدوده است. بر اساس این روش حدود 8/67 درصد محدوده مورد مطالعه استعداد بالایی برای وقوع زمین لغزش دارند.
علیرضا انتظاری، الهه اکبری، فاطمه میوانه،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده

امروزه با رشد روزافزون جمعیت در بیشتر مناطق جهان ، تامین آب شرب از منابع زیرزمینی از اهمیت ویژه ای برخورداراست. این بهره‌مندی در بعضی مناطق و موقعیت‌ها با بروز بیماری هایی همراه بوده است. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت مشهد به  لحاظ قابلیت ‌شرب و میزان تاثیر بر سلامت انسان ها انجام شده است. برای شناسایی و نحوه ی توزیع کیفیت آب زیرزمینی این دشت از اطلاعات 60 حلقه چاه در رابطه با پارامترهای میزان مواد جامد محلول ، سختی کل ، کلر، سدیم و سولفات در طی دهه اخیر استفاده گردید. به نحوی که این پارامترها براساس استانداردهای بین‌المللی و طبقه‌بندی شولر در سیستم اطلاعات جغرافیایی از طریق روش‌های وزن دهی معکوس فاصله و ترکیب وزن دهی خطی پهنه‌بندی و با هم مقایسه‌ شدند و سپس میزان ارتباط مرگ و میرهای ناشی از بیماریهای قلبی و کلیوی با پارامترهای مذکور با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج بررسی تغییرات کیفی آب زیرزمینی  دهه گذشته ، حاکی از روند نزولی و وضعیت نامطلوب به خصوص در قسمت‌های جنوبی دشت می‌باشد . همچنین بین میزان مرگ و میرهای ناشی از بیماری قلبی عروقی با پارامتر کلر ارتباط معناداری (p<0.05) وجود دارد. با تداوم روند تغییرات منفی کیفیت آب زیر‌زمینی، احتمال بروز این بیماری در سالهای آتی نیز افزایش خواهد یافت. لذا به منظور جلوگیری از پیش روی آب های شور و کاهش کیفیت آب های زیرزمینی و به خطر افتادن سلامتی ساکنین این دشت، بایستی از نشت فاضلاب های خانگی و صنعتی و همچنین برداشت بی رویه ی آب های زیرزمینی، اقدامات جدی انجام گیرد.
حسن ذوالفقاری، فیروز مجرد، مجتبی میرزایی،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده

میانگین بارش سالانه در ایران حدود 250 میلی­متر است که کمتر از یک سوم بارش میانگین جهانی است. علاوه بر کمبود بارندگی، توزیع نامتوازن و ناهمگون آن نیز بر بی اعتمادی به بارندگی در این سرزمین افزوده است. در این مطالعه، عدم اعتماد به بارش ایران با استفاده از شاخص عدم اعتماد به بارش (UI) که برخلاف روش­های متعارف، رژیم بارش یا توزیع زمانی و ویژگیهای بارش را مورد توجه قرار می­دهد، بر اساس داده­های آماری 48 ایستگاه سینوپتیک کشور در یک دورۀ 30 ساله (1979 تا 2008) مورد بررسی قرار گرفته است. میزان روند و وضعیت معنی­داری شاخص در هر ایستگاه از طریق آزمون ناپارامتری من کندال و برآورد کنندۀ شیب سن در سطح اطمینان 95% مشخص گردیده است. در نهایت، سطح کشور بر اساس مقادیر شاخص بدست آمده با استفاده از روش­های میان­یابی IDW و Kriging پهنه­بندی شده است. نتایج مطالعه نشان می­دهد که میزان متوسط عدم اعتماد به بارش در کل ایران، برابر با 2/2 یا حدود 36% می­باشد. میزان عدم اعتماد به بارش در نواحی مرطوب که شروع بارش زودتر و دورۀ بارندگی طولانی­تری دارند، بیشتر و در مناطق خشک ایران که شروع بارش دیرتر و دورۀ بارندگی کوتاه­تری دارند، کمتر است. اگر چه بین نواحی مختلف کشور از نظر عدم اعتماد به بارش، اختلاف زیادی وجود ندارد، با این وجود برخلاف دیدگاه سنتی رایج، عدم اعتماد به بارندگی در ناحیه مرطوب خزری و ناحیه نیمه مرطوب شمال­غرب کشور، بیشتر است. در مقابل، کمترین مقدار عدم اعتماد به بارندگی، در منطقه خشک ساحلی جنوبی ایران مشاهده می­شود. همچنین به­جز در ایستگاه بندر­لنگه در جنوب ایران که دارای شیب صعودی شاخص به­ میزان 04/0 در سال است، در سایر ایستگاه­ها از نظر عدم اعتماد به بارش روند معنی­داری مشاهده نمی­شود.

سیامک بهاروند، سلمان سوری،
دوره 17، شماره 44 - ( 3-1396 )
چکیده

پهنه بندی زمین لغزش یکی از روش‌هایی است که می‌توان به کمک آن مناطق بحرانی را به لحاظ پایداری شیب مشخص کرده و از نقشه‌های پهنه بندی به دست آمده در برنامه‌ریزی‌های توسعه پایدار استفاده کرد. هدف از این مطالعه مقایسه مدل‌های تهیه نقشه خطر زمین‌لغزش؛ منطق فازی، ارزش اطلاعاتی و تراکم سطح مورد استفاده در حوضه چم‌سنگر در 40 کیلومتری جنوب شرق خرم­آباد لرستان بوده، به منظور بررسی پایداری دامنه‌ها در حوضه چم‌سنگر ابتدا با استفاده از تصاویر گوگل ارث و بازدید‌های میدانی (ثبت نقاط لغزشی با استفاده از GPS) نقاط لغزشی شناسایی و متعاقب آن نقشه پراکنش زمین لغزش‌های حوضه تهیه گردیده در این مطالعه، عوامل مرتبط با زمین لغزش مانند شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین‌شناسی، بارندگی، کاربری اراضی، فاصله از جاده و آبراهه در تجزیه و تحلیل لغزش مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی و طبقه‌بندی نتایج خروجی مدل‌های مورد استفاده در برآورد خطر لغزش منطقه از شاخص جمع مطلوبیت (QS) استفاده شد ، نتایج بدست آمده نشان داد که مدل تراکم سطح، با مقدار 85/1 QS= روش کار آمدتری نسبت به مدل‌های ارزش اطلاعاتی با 60/1 QS= و منطق فازی با  554/0 QS=، برای تهیه نقشه خطر لغزش‌های حوضه چم‌سنگر دارد. بر اساس پهنه‌بندی صورت گرفته با استفاده از مدل تراکم سطح به ترتیب 31/36، 78/44، 62/16، 65/1، 63/0 درصد از مساحت منطقه در کلاس‌های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار گرفت.


فریبا همتی، سید اسداله حجازی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده

زمین‌لغزش یکی از خطرات طبیعی است که همه ساله خسارت‌های جانی و مالی فراوانی را در مناطق کوهستانی، پرباران و لرزه‌خیز به همراه دارد. این مخاطرات در شیب‌های طبیعی و یا شیب‌هایی که به دست انسان تغییر یافته‌اند اتفاق می‌افتد. در این پژوهش خطر زمین‌لغزش در حوضه آبریز لواسانات با مدل رگرسیون لجستیک به منظور تعیین مناطق خطر زمین‌لغزش برای مدیریت و خسارت حوضه آبریز لواسانات مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا از طریق بازدید میدانی، نقشه‌های زمین‌شناسی و توپوگرافی و با مرور منابع قبلی و بررسی شرایط حوضه آبریز لواسان هشت عامل اعم از ارتفاع، شیب، جهت‌شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله ازجاده، کاربری اراضی به عنوان عوامل مؤثر بر وقوع زمین‌لغرش موردارزیابی قرار گرفت. پس از انجام پهنه‌بندی زمین لغزش درصد پهنه‌های لغزشی در هر کلاس محاسبه شد نتیجه نشان داد که در محدوده مورد مطالعه، مناطقی که با خطر بسیار بالا پهنه‌بندی شده‌اند بیشترین درصد از میزان مساحت منطقه را به خود اختصاص داده‌اند. در مدل حاضر که با استفاده از رگرسیون لجستیک انجام گرفت عامل کاربری اراضی با بیشترین ضریب بهترین متغیر پیش‌بینی کننده احتمال وقوع زمین لغزش در منطقه است. بیشترین پتانسیل لغزش در حوضه مورد مطالعه در مراتع مرغوب و استپی و مراتع متوسط و در سازند سنوزوئیک و کواترنری می‌باشد.

اسد اله حجازی، فاطمه خدائی قشلاق، لیلا خدائی قشلاق،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

رودخانه ور­کش­چای با طول تقریبی 69 کیلومتر، با روند شمالی- جنوبی از رودخانه­های اصلی و دائمی شهرستان تبریز است که 10 روستا با بافت فرسوده و نامقاوم در بستر آن توسعه یافته است. مطالعات میدانی گویای این مطلب است که، روستاهای حاضر، بدون شناخت قوانین حاکم بر رفتار هیدرولیکی و پیش بینی آن­، عدم رعایت حریم بستر اصلی رودخانه و با تبدیل سیلاب ­دشت­های کناری آن، به اراضی کشاورزی و باغی گسترش پیدا کرده است. عدم شناخت و توجه به موارد مذکور و دستکاری بستر رودخانه، سبب افزایش میزان آسیب­پذیری روستاها، اراضی و سایر تأسیسات انسانی از خطر وقوع سیلاب در حوضه­ی آبریز ورکش­چای شده است. از این­رو، بررسی نواحی مستعد وقوع سیلاب و تهیه­ی نقشه­ی­ پهنه­ی­ سیل­گیر، در این منطقه ضرورت دارد. در پژوهش حاضر، سطوح سیل­گیر در دوره­های بازگشت 25 و 50 ساله، در طول رودخانه اصلی تعیین گردید. در همین راستا، به منظور شبیه­­سازی ژئومتری زمین، سیستم­ اطلاعات جغرافیایی (GIS) ­و مدل ­ HEC_RASو الحاقیه­ی­­HEC_GEO_RAS  مورد استفاده قرار گرفت و نقشه­های پلان رودخانه، سواحل چپ و راست رودخانه­ و سرعت جریان آن به دست آمد و روستاهایی که در معرض وقوع سیلاب با دوره­های بازگشت مذکور قرار دارند­، شناسایی و سپس رفتار هیدرولیکی رودخانه شبیه­سازی گردید. بر طبق نتایج حاصل، 100 کیلومتر از مساحت کل حوضه­ی آبریز تحت تأثیر سیلاب­هایی با دوره بازگشت 50 سال و 63 کیلومتر از آن، تحت تأثیر سیلاب­هایی با دوره بازگشت 25 ساله قرار دارد. در نهایت، راهکارهای کاهش خسارات ناشی از وقوع سیلاب در امتداد رودخانه اصلی، معرفی گردید.

محمدجواد وحیدی، رسول میرعباسی نجف آبادی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

به منظور حفاظت از منابع خاک و آب باید نواحی فرسایش­پذیر حوضه ­های آبخیز شناسایی گردند تا بتوان با برنامه­ ریزی در قالب طرح­های حفاظت خاک یا آبخیزداری، از تخریب بیشتر اراضی جلوگیری و فرسایش را کنترل نمود. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف کلاس ­بندی و پهنه ­بندی نواحی حساس به فرسایش آبی در حوضه آبخیز هروی با استفاده از منحنی یول­استورم انجام شده است. در این مطالعه، 10 زیرحوضه بر اساس سطوح تغذیه آبراهه­ ها جدا شد. تغییرات مکانی مشخصه­ های خاک زیرحوضه­ ها شامل بافت و میانگین اندازه قطر ذرات به روش قرائت کامل هیدرومتر اندازه­ گیری گردید و حداکثر سرعت پتانسیل خروجی زیرحوضه ­ها نیز بر اساس خصوصیات هر زیرحوضه محاسبه شد. سپس وضعیت فرسایش و رسوب در حوضه ­ها و زیرحوضه­ ها با استفاده از منحنی یول­استورم (بر اساس میانگین اندازه قطر ذرات رسوب و سرعت پتانسیل خروجی) بررسی و به طور مقایسه­ای از لحاظ فرسایش ­پذیری کلاس­ بندی شد. نهایتاً نقشه پهنه ­بندی نواحی حساس به فرسایش آبی منطقه مورد مطالعه به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که قسمت ­های بالادست و کناری حوضه، شامل زیرحوضه­ شماره 4 (94/8 درصد از اراضی)، فرسایش ­پذیری خیلی زیاد و زیرحوضه­ های شماره 1 و 9 (94/36 درصد از اراضی) فرسایش­ پذیری زیاد دارند. این نواحی اغلب دارای شیب زیاد و فاقد پوشش گیاهی یا دارای پوشش گیاهی ضعیف (مانند مراتع ضعیف و زراعت دیم) هستند؛ لذا ارائه راهکارهای مناسب جهت جلوگیری از فرسایش بیشتر در آن­ها الزامی است.

مهدی فیض اله پور، مرضیه منافی، رضا خوشرفتار، یونس خسروی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

مرور خسارات ناشی از زمین‌لغزش، لزوم بررسی عوامل تأثیرگذار بر وقوع این پدیده و پیش‌بینی رخداد آن را به اثبات می‌رساند. ازاین‌رو، هدف از پژوهش حاضر بهبود نتایج پیش‌بینی وقوع زمین‌لغزش در حوضه آبریز طالقان با استفاده از تئوری آنتروپی شانون می باشد. از میان عوامل مؤثر بر وقوع زمین‌لغزش، ده عاملِ ارتفاع، شیب، جهت شیب، زمین‌شناسی، پوشش گیاهی، کاربری اراضی، تراکم آبراهه، گسل، جاده، بارش به‌عنوان متغیرهای مستقل و پهنه‌های لغزشی به‌عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شد. سپس با استفاده از اندکس آنتروپی، برای هر یک از این عوامل با توجه به میزان اثرگذاری آن‌ها، وزن دهی انجام گرفته و نقشه ارزش هر پارامتر با توجه به وزن آن، تهیه شد. در مرحله بعد، با استفاده از تلفیق این نقشه‌ها با نقشه پراکنش لغزش‌ها، نقشه پهنه‌بندی خطر برای حوضه موردمطالعه ترسیم شد. پس از محاسبه شاخص آنتروپی شانون، مشخص شد 86 درصد از مساحت زمین‌لغزش‌ها در سه رده خطر متوسط، پرخطر و خیلی پرخطر قرار دارند و این نشان می‌دهد نقشه نهایی پهنه‌بندی، بر مبنای شیوه صحیحی تهیه‌شده است. هم‌چنین، شاخص مجموع کیفیت (Qs) در این روش برابر با 3/2 به دست آمد که بیانگر صحت و مطلوبیت بیشتر این روش جهت پهنه‌بندی خطر زمین‌لغزش در حوضه آبریز طالقان است. میزان شاخص دقت روش(P) نیز، برای مدل آنتروپی، برابر 24/0 بود که نشان از تفکیک‌پذیری مناسب‌تر پهنه‌های خطر در این روش دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb