جستجو در مقالات منتشر شده


79 نتیجه برای شاخص

حسین مبری، مهسا فرامرزی اصلی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

مسکن اولین فضایی است که تجربه روابط انسانی در آن آزموده و چارچوبی فیزیکی است که در آن منابع اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی فرد آمیخته می­شود.عرصه مسکن به منظور تامین رشد اجتماعی علاوه بر خود واحد مسکونی محیط پیرامون آن را نیز در برمی­گیرد توجه به شاخص­های کیفیت مسکن زمینه دستیابی به مسکن پایدار را فراهم آورده و مسکن پایدار زمینه­های دستیابی به شهرپایدار را مهیا می­سازد روند روبه رشد تقاضای مسکن و توسعه نگرش تک بعدی و کمیت­گرا به مسکن سبب شده است تا توجه لازم به مساله بنیادین کیفیت مسکن به معنای واقعی آن اعمال نشود. عدم دسترسی به مسکن مناسب، می­تواند سبب بروز یا افزایش اختلالات روانی و مشکلات گوناگون شود. از این­رو پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن شناسایی شاخص­ها و مولفه­های تاثیر گذار بر کیفیت مسکن، با فرض یکسان نبودن وزن شاخص­ها و مولفه­های تاثیر گذار بر کیفیت مسکن به رتبه بندی و اولویتبدی این شاخص­ها بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، و به لحاظ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در راستای دستیابی به هدف مورد نظر در این پژوهش از مدل تحلیل شبکه (Anp) به منظور تعیین وزن و اولویت­بندی هریک از شاخص­ها و مولفه­های کیفیت مسکن استفاده  گردیده است. براین اساس پس از ارزیابی شاخص­ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه نتایج بیانگر آن است که از بین شاخص­های مورد بررسی، شاخص تسهیلات و امکانات مسکن (0.318)، امنیت مسکن (0.218) آسایش مسکن (0.145)، همجواری باکاربری­های سازگار(0.142)،استحکام مسکن(0.109) و همسازی مسکن با اقلیم (0.065) به ترتیب بیشترین وزن را به خود اختصاص داده­اند.
 
فاطمه حاجی زاده، سید حامد میرکریمی، عبدالرسول سلمان ماهینی، مرجان محمدزاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

با رشد روزافزون جمعیت شهرها در جهان امروز، فضای فیزیکی شهرها نیز توسعه و گسترش یافته و زمین­های اطراف را اشغال کرده است. در این شرایط، نگاه توسعه به فضای درون شهر می­تواند از مبانی مهم برنامه­ریزی توسعه شهرها بشمار آید. هدف این تحقیق تعیین و اولویت­بندی عوامل مؤثر بر توسعه فضای درون شهری گرگان از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و بودم شناختی با استفاده از مدل دلفی و مطالعات کتابخانه­ای بوده است. انتخاب کارشناسان گروه دلفی به عنوان اعتبار نتایج متکی بر قضاوت آن­ها، یک جزء مهم در روش دلفی است، در این زمینه اعضای دلفی مشتمل بر پانزده کارشناس از سازمان­های شهرداری و شورای شهر، استادان دانشگاهی و ارایه­دهندگان خدمات فرهنگی، پزشکی و نیروی انتظامی، برنامه­ریزان شهری و شهروندان معمولی بوده­اند که با استفاده از پرسشنامه نظرات آنها گردآوری شد. پرسشنامه­ها طی 4 مرحله برای رسیدن به اجماع تکرار گردید. شرکت کنندگان اهمیت هر شاخص را در مقیاس 5 طیفی لیکرت مشخص کردند (کم اهمیت= 1 تا اهمیت بسیار زیاد = 5). در مجموع 24 شاخص برای 3 گروه اقتصادی، اجتماعی و بوم­شناختی شناسایی شدند و سپس درجه اهمیت و درصد اهمیت هریک تعیین گردید. برای گزینش شاخص­های مورد نظر نمودار اهمیت شاخص طراحی و تنظیم شد. نتایج نشان داد که مهم­ترین شاخص، احساس امنیت و سپس آلودگی صوتی و آلودگی محیطی است. نتایج می تواند در راستای برنامه­ریزی برای بهبود فضای درون شهری جهت رفاه بیشتر و ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین، به برنامه­ریزان شهری و سازمان­های مرتبط کمک نماید. اولویت بندی شاخص ها نقشه راهی برای اقدام های مسولان فراهم می کند.
 
دکتر افشین متقی، اقا آرش قربانی سپهر، خانم پریسا قربانی سپهر،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

در امر برنامه­ریزی فضایی نواحی مرزی باید دیدگاه کلان­­نگرانه جغرافیا را بکار بست تا با شناسایی امکانات، توانمندی­ها و محدودیت­های نواحی مرزی، دست کم بتوان از تنش­ها و چالش­هایی که به سبب وجود توسعه نامتوازن، محرومیت و ناهمگنی فضایی پدید می­آید، پیشگیری کرد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. در این راستا، با بهره­گیری ترکیبی از تکنیک­های تصمیم­گیری چندشاخصه شباهت به گزینه ایده­آل (تاپسیس) و ضریب آنتروپی شانون، پراکنش و توسعه شاخص­های توسعه فضایی در بخش­های بهداشتی- خدماتی در استان کردستان ارزیابی شده است و شهرستان­های مرزی این استان با توجه به سطح برخورداری از این شاخص­ها سطح­بندی شده است. پرسش پژوهش حاضر این است که شهرستان­های استان کردستان از نظر توزیع فضایی شاخص­های بهداشتی و خدماتی در چه وضعیتی قرار دارند؟ به نظر می­رسد سطح برخورداری هیچ یک از شهرستان­های مرزی استان کردستان در حد مطلوب نسیت. یافته­های بدست از آمده از این پژوهش، نشانگر آن است که استان کردستان با وجود اینکه از موقعیت خاص و توانش بالای ژئوپلیتیکی برخورداراست، باز هم از استان­های محروم کشور به­شمار می­آید. افزون بر آن، نوعی عدم تعادل و ناهمگنی در توزیع و توسعه امکانات و شاخص­های توسعه­ای در سطح شهرهای مرزی استان به چشم می­خورد. بر پایه واکاوی­های انجام پذیرفته از 13 شاخص سازمان فضایی از مجموع 4 شهرستان مرزی این استان، شهرستان­های سقز و بانه در گروه نیمه­برخوردار (نیمه محروم) و دو شهرستان­ مریوان و سروآباد در طبقه بدون برخودار (محروم) جای گرفته­اند. بر پایه نتایج برآمده از این پژوهش، سازمان فضایی در شهرستان­های مرزی استان کردستان به­شدت ناهمگن و این شهرستان­ها از نظر توسعه بهداشتی - خدماتی نیز در حد متوسط رو به پایین قرار دارند که لازم است از لحاظ بهداشتی و خدماتی به این استان مرزی توجه ویژه­ای شود تا امنیت پایدار شهروندان مرزی کردستان تأمین گردد.
خانم زینب کریمی، آقا داود مختاری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

رودخانه­ ها، اشکال محیطی هستند که به تغییرات بستر خود به شدت واکنش نشان می ­دهند. تکتونیک مهم­ترین عامل تأثیرگذار بر مورفولوژی رود است، به طوریکه موجب تغییرات بسزایی در سیستم­ های رودخانه ­ای می­ شود. در این پژوهش با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM)، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GlS) و Global mapper 13 ، اثر فعالیت های تکتونیکی بر سیستم های رودخانه ای در دامنه­ ی شرقی ملاداغی واقع در جنوب شرقی استان زنجان در محیط GlS مورد استفاده قرار گرفته است. ابتدا تصاویر ماهواره ­ای و نقشه­ های مورد نیاز (نقشه­ های زمین­ شناسی توپوگرافی و ...) تهیه شد. برای دست یابی به اهداف تحقیق از شاخص های فعالیت تکتونیکی از جمله شاخص سنوزیته چبهه کوهستان (Smf)، شکل حوضه (Bs)، تراکم زهکشی (P)، گرادیان طولی رودخانه (Sl)، عدم تقارن حوضه ( Af)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، تقارن توپوگرافی حوضه (T)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، استفاده شده است. از ترکیب این شاخص ها با یکدیگر شاخص فعالیت های تکتونیکی IAT به دست می آید. نتایج به دست آمده از طریق شاخص IAT بیانگر فعلا بودن تکتونیک و نئوتکتونیک در حوضه های آبریز اردجین و ابهر و فعالیت های متوسط در حوضه آبریز زره باش می باشد. تأثی این فعالیت ها بر سیستم های رودخانه ای با استفاده از شاخص های تکتونیکی انجام شده است که در حوضه های مورد مطالعه متفاوت می باشد که به صورت پیج و خم رودخانه (رودخانه اصلی)، تشکیل مخروط افکنه حوضه آبریز اردجین،  کج شدگی حوضه­ های مورد مطالعه و شکل حوضه ­ها (کشیدگی حوضه آبریز زره باش) می­ باشد

محمد ثاقبی، عزت الله مافی، مهدی وطن پرست،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

در عصر حاضر ،پرداختن به رویکردهایی چون زیست پذیری برای شهرهای امروزی به‌عنوان مفاهیمی که در کاهش مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی شهرها نقشی حائز اهمیت دارند،ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است .درواقع زیست پذیری به‌منزله مفهومی است که با تمام زوایا و ابعاد ذهنی و عینی سکونتگاه‌های انسانی سروکار دارد و در پی ایجاد محیط شهری سالم و زیست پذیر تر برای شهروندان کنونی نسل‌های آینده است؛ به همین سبب زیست پذیری مفهوم و رویکردی جدید در پارادایم توسعه پایدار شهری است که برخی آن را از بزرگ‌ترین ایده‌های برنامه‌ریزی شهری در دوران معاصر می‌دانند.در شهر زیست پذیر هدف تنها برآورده کردن نیازهای فیزیکی جامعه شهری نیست ،بلکه هدف اصلی ایجاد احساس رضایت شهروندان از شهر است..بر این اساس هدف اصلی این پژوهش ،تحلیلی است بر زیست پذیری شهری در شهر بجنورد با تأکید بر شاخص امنیت . تحقیق حاضر ازنظر هدف: کاربردی و به لحاظ روش: توصیفی – تحلیلی است.با استفاده از نرم‌افزار GIS نقشه‌های مربوط به  وضعیت هرکدام از زیر شاخص‌های عینی بر اساس کلانتری‌های شهر بجنورد ترسیم گردیده است.برای شاخص‌های ذهنی که دارای 8 گویه است،از پرسشنامه استفاده‌شده است.حجم نمونه در کل شهر بجنورد 383 نفر است.نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که محدوده کلانتری 13 بجنورد(در منطقه یک)بهترین منطقه ازلحاظ شاخص امنیت است.بدترین محدوده ازنظر امنیت مربوط به محدوده کلانتری 12 (منطقه دو) ازلحاظ شاخص امنیت است.

هاجر جهانشاهی، حمیدرضا وارثی، مسعود تقوایی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

در واقع رشد هوشمند شهری، استراتژی عاقلانه­ای برای جهت دادن به توسعه شهر و کنترل پراکندگی و سوق دادن رشد شهر به سمت پایداری محسوب می­گردد. هدف این پژوهش سنجش میزان برخورداری مناطق شهر بوشهر به لحاظ شاخص­های رشد هوشمند است. در همین راستا، این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعه­ای و از نظر روش، ترکیبی از روش­های اسنادی، تحلیلی، علّی و پیمایشی است.  پایایی ابزار تحقیق بر پایه ضریب آلفای کرونباخ تحقیق  0/749بوده است که بالاتر از 0/7می باشد و مناسب می باشد. جامعه آماری پژوهش، ساکنین شهر بوشهر هستند که طبق برآورد فرمول کوکران 384 نمونه می­باشد. طبق تعداد جامعه آماری، پرسشنامه به صورت تصادفی در بین شهروندان توزیع و تکمیل گردید. جهت مقایسه بین دو منطقه از نظر شاخص­های مورد بررسی برای رشد هوشمند شهری در منطقه 1 و 2 شهر بوشهر از آزمونT  با دو نمونه مستقل استفاده شده است. در این آزمون اولین گزینه­ای که باید بررسی شود سطح معناداری می باشد در صورتی که سطح معناداری یا sig بین دو منطقه کمتر از 0/05باشد نشان دهنده تفاوت معنادار بین دو منطقه می­باشد و برعکس. بررسی سطح معناداری (0.000) نشان می دهد که تفاوت معناداری بین دو منطقه از نظر رشد هوشمند شهری وجود دارد. میانگین منطقه یک، با 3/21بیشتر از منطقه دو، با 2/86 بوده است. هر چند تفاوت معناداری در برخورداری مناطق بوشهر از نظر شاخص­های رشد هوشمند وجود دارد، لیکن این تفاوت چشمگیر نیست و در مجموع مناطق بوشهر وضعیت مناسبی از لحاظ شاخص­های رشد هوشمند ندارند. 

- نظیر احمد هاشم زهی، - غلامرضا میری، - معصومه حافظ رضازاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

استفاده از ظرفیت‌های محله‌ای و بازتعریف نقش شهروندان در سطح محله‌های شهری به رویکردی جدیدی تحت عنوان مشارکت محله محور منجر شده است؛ چرا که بسیاری از چالش های شهری ریشه در عدم مشارکت شهروندان دارد. شهر زاهدان نیز از این موضوع مستثنی نیست. برای تحقق مشارکت محله محور، توجه و تقویت برخی شاخص ها بسیار ضروری است. هدف این تحقیق سنجش شاخص های تاثیرگذار در بهبود مشارکت محله محور جهت ارتقاء خدمات شهری در شهر زاهدان است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها به صورت میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در شهر زاهدان بالغ بر 587730 نفر تشکیل داده اند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 322 نفر محاسبه شد.بررسی 5 متغیر قابلیت اعتماد، پاسخگویی و مسئولیت پذیری، اطمینان، همدلی و توجه و عوامل ملموس و محسوس نشان می دهد که هر 5 متغیر در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی اختلاف میانگین و آمار تی آزمون تایید نمود که شهروندان نسبت به عملکرد شهرداری و مدیران، اعتماد ندارند. همچنین آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که شاخص های شفاف سازی، توانمندسازی، پایگاه اقتصادی، بسترهای ارزشی و احساس تعلق مکانی برابر با 000/0 و کمتر از 05/0 معنادار هستند. این مطلب بر تاثیرگذاری این شاخص ها بر بهبود مشارکت محله محور اشاره دارد. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری بیشترین تاثیرگذاری مربوط به شاخص شفاف سازی با تیین 19/0 سپس احساس تعلق مکانی با 15/0 است.  همچنین آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که مشارکت های یدی(اختلاف میانگین 510/0)، مالی(اختلاف میانگین611/0) و فکری(اختلاف میانگین 486/0) با سطح معناداری کمتر از 05/0 تاثیر زیادی می توانند در بهبود مشارکت محله محور و ارتقاء کیفیت خدمات شهری داشته باشند.

اعظم عباسپور سیرجانی، ایرج اعتصام، حمید ماجدی، آزاده شاهچراغی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

در دنیای امروز، مسکن و سرپناه بسیاری از جنبه­های زندگی انسانی را تحت­الشعاع خود قرار داده­اند. تامین مسکن مناسب به­ویژه برای گروه­های کم­درآمد شهری از مهمترین مسائل وچالش­های پیش­روی همه کشورهاست. میزان مطلوبیت محیط مجموعه­های مسکونی ساخته ­شده برای اقشارکم­­درآمد، همواره از مسائل چالش برانگیز بوده ­است. در برنامه­­ها و طرح­های تهیه شده برای این اقشار، به دلیل سیل عظیم متقاضیان و نیز محدودیت منابع و اعتبارات، غالبا اهداف کمی دنبال شده و اهداف کیفی مهجور مانده­اند. بررسی الگوی مسکن این قشر درشهرها نشان می­دهد که توجه و بکارگیری شاخص­های موثر برماندگاری مسکن ازجمله مقولاتی است که باید درفرآیند برنامه­ریزی مسکن آنها موردتوجه ­باشد. این مقاله، با هدف تحلیل عوامل موثر بر ماندگاری مسکن اقشار کم­­درآمد، به بررسی ادبیات نظری و آزمون فرضیه­های تحقیق پرداخته ­است. جامعه­ آماری تحقیق ساکنان مسکن مهر سیرجان می­باشند. پس از توزیع پرسشنامه، تجزیه وتحلیل داده­ها، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی بکار گرفته­ شد. روایی سازه از روش تحلیل عاملی مورد تایید قرارگرفت. پایایی ابزار نیز با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ 7/0 محاسبه شد. تجزیه وتحلیل داده­ها از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم­افزار اسمارت پی­ال­اس انجام شد. یافته­های بدست آمده حاکی از وجود رابطه بین شاخص­های کمی و کیفی مسکن بر ماندگاری می­باشد. شاخص کیفی با معیارهای فرهنگی، اجتماعی و مولفه­هایی نظیر امنیت، حفظ حریم خصوصی، حس تعلق به مکان، مشارکت کاربر و ...بیشترین تاثیر بر ماندگاری مسکن مهر سیرجان را داراست.

المیرا عظیمی مهرورز، داریوش ستارزاده، لیدا بلیلان، اکبر عبدالله زاده طرف، مهسا فرامرزی اصل،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

چکیده
تأمین فضاهای شهری مناسب، به خصوص فضاهای باز و طبیعی، تأثیر غیرقابل انکاری بر دستیابی به شهرهای سلامت محور و به خصوص تأمین سلامت روان شهروندان دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین تاثیر شاخص­های اجتماعی فضاهای عمومی بر سلامت روان شهروندان پذیرفت. این پژوهش ازنظر نوع هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری داده­های تحقیق از روش پیمایش (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش ساکنان شهر اردبیل بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. آزمون فرضیه های پژوهش از طریق معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس صورت پذیرفت. به منظور جمع آوری داده­های میدانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پایایی و روایی آن از طریق آزمون­های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی واگرا مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد عوامل اجتماعی بر سلامت روان شهروندان در فضاهای عمومی شهر تاثیر مثبت و معناداری دارد. مقدار ضریب مسیر بدست آمده برای تاثیر عامل اجتماعی بر سلامت روان شهروندان برابر با 0/52است به گونه­ای که این عامل قادر است که 0/27 از واریانس متغیر وابسته یعنی سلامت روان شهروندان را پیش بینی نماید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که شاخص­های اجتماعی یعنی امنیت، روابط اجتماعی و اجتماع پذیری فضاهای عمومی شهری بر سلامت روان شهروندان تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین شاخص­های اجتماعی، شاخص امنیت دارای بیشترین ضریب مسیر است.
 
- ولی الله قاسمی گیلوایی، افشین قربانی پارام،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

طراحی مسکن از مهمترین الگوها و رویکردهای مهم در راستای توسعه پایدار اجتماعی است؛ چرا که امروزه با توجه به تغییرات زیاد در بحث کالبدی، شهرها با مشکلات بسیاری مواجهه هستند. بنابراین اتخاذ شاخص های مطلوب جهت طراحی برج های مسکونی بسیار مهم است. در این تحقیق هدف بررسی شاخص های طراحی برج مسکونی در راستای توسعه پایدار اجتماعی در کلانشهر تهران بوده است. روش تحقیق با توجه به ماهیت آن توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است . جامعه آماری پژوهش حاضر کارشناسان  معماری عضو سازمان نظام تهران را تشکیل داده­اند. با توجه به استعلام از سازمان نظام مهندسی، جامعه آماری را 22000 نفر  از کارشناسان  و اعضای سازمان نظام مهندسی تهران تشکیل داده اند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفر  تعیین شد. نتیجه آزمون فریدمن نشان داد که طراحی فضاهای باز هنری، فرهنگی، بازی  و تفریحی در برج ها در ارتقاء تعاملات و حس تعلق و دور کردن اثرات منفی زندگی صنعتی بر روی ساکنان با وزن 81/17، طراحی انعطاف پذیری برج ها  و مرتفع سازی محدودیت های سازه ای با راهکار هایی مانند (طراحی نواری برج ها و طراحی آتریوم و تسهیل دسترسی مناسب و تعبیه فضاهای باز...) در توسعه پایدار و ارتقاء حس رضایت ساکنان با وزن 51/17 و همچنین شاخص مدیریت قوی در برج ها و عملکرد مناسب در طراحی بام و همکف و ایجاد فضاهای مناسب  اجتماعی (تعاملاتی، ورزشی، فرهنگی، و هنری.....) در کاهش مشکلات برج نشینی و ایجاد سرزندگی و مشارکت عمومی با وزن 42/17 به ترتیب در رتبه های اول تا سوم اهمیت قرار گرفته اند. بنابراین توسعه پایدار اجتماعی در طراحی برج های مسکونی موثر است.
 

لعیا جلیلیان، محمدتقی حیدری، محسن احدنژاد روشتی، ناصر رضایی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

سیاست گذاری در برنامه ریزی توسعه گردشگری، مستلزم بهره گیری از شیوه های نوین در عرصه حاکمیتی شهری است. مطایق با این رویکرد، به کارگیری سیاست گذاری با تمرکز بر فرآیندهای «تدوین الگوی حکمروایی خوب گردشگری در عصر پساکرونا در ایران» الزامی است تا بتواند معضلات ناشی از این بیماری که بر بدنه صنعت گردشگری به صورت مضاعف فشار وارد می کند، را از طریق ارزیابی شاخصهای حکمروایی شایسته گردشگری تقلیل دهد و زمینه را برای اجرایی شدن آنها فراهم آورد. روش این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی و با هدف کاربردی، با استفاده از مطالعات اسنادی و تحقیقات میدانی است. از ابزار مصاحبه برای بخش کیفی(تحلیل داده بنیاد) و تحصیل شاخصهای حکمروایی شایسته گردشگری بهره برده ایم. جامعه آماری شامل نخبگان و دست اندرکاران گردشگری کشور و نمونه آماری شامل 14 نفر از این افراد است که با ترکیبی از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شده اند. مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته ، با مقایسه داده ها در کدگذاری باز، محوری و انتخابی تا مرحله اشباع نظری و تفکیک مقولات فرعی و اصلی انجام گرفته است و برای تحلیل داده های به دست آمده از روش نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین(1998) استفاده شده است. نتایج این پژوهش، با توجه به شناسایی شاخصهای حکمروایی شایسته و معرفی شرایط علی بهره گیری از حکمروایی شایسته در صنعت گردشگری ایران، زمینه را در جهت شکل گیری پیامدهایی همچون؛ بهبود فضای کسب و کار بویژه پس از بحران رکود این صنعت به دلیل شیوع کووید-19، ایجاد مزیت رقابتی و ... از طریق فراهم کردن بسترهای مناسب من جمله: اقدامات سازمانی، تقویت و بهبود زیرساختها، قابلیت های فناوری و ... و بهره گیری از راهبردهای مدیریت اطلاعات و ارتباطات، استراتژی های بازاریابی، نظارت و پایش و ... فراهم کرد که به صورت یک الگو نمایش داده می شود.
 
دانش نصیری، رضا برنا، منیژه ظهوریان پردل،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

هدف اساسی این تحقیق ارائه شاخص سنجش از دوری برای پایش زمانی مکانی خشکسالی در سطح استان خوزستان و اعتبارسنجی آن با استفاده از شاخص­های خشکسالی هواشناسی ایستگاهی است. ابتدا با استفاده از محصولات پوشش گیاهی (MOD13C2) و دمای سطح زمین (MOD11C3) سنجنده MODIS، اقدام به تولید شاخص خشکسالی مبتنی بر پوشش گیاهی به نام شاخص سلامت گیاهی VHI گردید. برای ارزیابی و اعتبارسنجی این شاخص از شاخص خشکسالی هواشناسی SPI که مبتنی بر داده­های بارش ایستگاهی طی دوره آماری 2000-2012، بود استفاده شد. مقایسه شاخص خشکسالی  VHI، با مقادیر شاخص خشکسالی هواشناسی SPI سه ماهه بیانگر وجود همبستگی معنی داری بین 68/0 تا 75/0 بود. با شناسایی 4 سال با حاکمیت خشکسالی فراگیر و نسبتاً شدید در سطح استان خوزستان (براساس هر دو شاخص VHI و SPI)، که شامل سال­های 2000، 2005، 2012، 2015، بود، الگوی توزیع فضایی خشکسالی هواشناسی و خشکسالی گیاهی VHI به طور کلی بیانگر آن بود که عموماً بخش­های شمالی استان درگیر خشکسالی های خفیف تا متوسط و بخش های جنوبی عموما درگیر خشکسالی­های متوسط تا شدید بوده­اند. ماتریس همبستگی فضایی مبتنی بر تعداد 2500 پیکسل با ابعاد 5*5 کیلومتری که شامل مقادیر VHI و SPI سال­های منتخب خشکسالی بودند، بیانگر وجود همسبتگی فضایی معنی­داری بین دو شاخص مذکور بودند. در خشکسالی فراگیر سال 2000، در سطح استان خوزستان، دو شاخص خشکسالی VHI و SPI، همبستگی برابر 47/0، و در سال 2005، برابر 35/0، و در سال 2012 ،برابر 42/0، و در سال 2015، برابر 40/0 نشان دادند این مقادیر همبستگی در سطح اطمینان 95/0 (P_value=0.05)، معنی­دار بوده است. براین اساس شاخص خشکسالی مبتنی بر محصولات پوشش گیاهی و دمای سطح زمین سنجنده MODIS می­تواند به صورت قابل قبولی هم از لحاظ سری زمانی و هم از لحاظ توزیع فضایی شدت و الگوی توزیع خشکسالی را آشکار کند.
 
زهرا حجازی‌زاده، ابراهیم فتاحی، هوشنگ قائمی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1381 )
چکیده

چکیده
خشک‌سالی یکی از پدیده‌های آب و هوایی و از جمله رخدادهای مصیبت‌باری است که هر ساله خسارت‌های زیادی را باعث می‌شود. یکی از راه‌های تعدیل خشک‌سالی، ارزیابی و پایش خشک‌سالی بر اساس شاخص‌هایی است که بتوان بر اساس آن میزان شدت و تداوم آن را در یک منطقه تعیین نمود. در مقاله حاضر روند خشک‌سالی (شدت، تداوم و سطح درگیر با خشک‌سالی) در استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از شاخص بارش استاندارد شده برای بازه‌های زمانی 3، 6، 12، 24 و 48 ماهه مورد مطالعه قرار گرفته است. ویژگی این روش کمک می‌کند تا کمی از رخدادهای خشک‌سالی را در مکان ها و مقیاس‌های زمانی متفاوت مقایسه کنیم. به منظور پایش خشک‌سالی از اطلاعات بارندگی ماهانه ایستگاه‌های سینوپتیک و اقلیم‌شناسی استان طی دوره آماری 2001 - 1960 استفاده شد. با استفاده از نرم‌افزار کامپیوتری SPI محاسبات مربوط به شاخص بارش استاندارد شده انجام گرفت؛ نتایج بررسی‌‌ها نشان داد که فراوانی رخداد دوره‌های خشک کوتاه‌مدت (سه ماهه) در کلیه ایستگاه‌ها بیشتر از 80 مورد است، در حالی که فراوانی رخداد دوره‌های خشک بلندمدت در مقیاس‌های زمانی 12، 24 و 48 ماهه خیلی کمتر می‌باشد، همچنین تداوم دوره‌های خشک در بازه‌های زمانی 12، 24 و 48 ماهه نسبت به بازه‌های زمانی 3 و 6 .ماهه خیلی بیشتر است. بنابراین برای برگشت به حالت نرمال در مورد خشک سالی‌های هیدرولوژیکی (آب‌های زیرزمینی و سطحی) ماه‌ها زمان نیاز است در حالی که برای بـازه‌های کوتاه‌مدت3 و 6 ماهه (خشک‌سالی‌های کشاورزی و رطوبت خاک) بارش‌های روزانه می‌توانــــداوضاع را تعدیل کند تا به حالت نرمال برگشت نماید. این بازه‌های زمانی برخورد خشک‌سالی را نسبت به دست رسی منابع مختلف آب بازگو می نماید. واکنش رطوبت خاک نسبت به نابهنجاری بارش کوتاه مدت است در حالی که پاسخ آب‌‌‌‌های زیرزمینی، جریان رودخانه‌ها و ذخیره منابع آبی نسبت به کمبود بارش، فرآیندی بلند مدت است.
محمدرضا رضوانی،
دوره 3، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده

در فرایند برنامه‌ریزی و توسعه نواحی روستایی، سنجش و تحلیل تفاوت‌های مکانی در ابعاد مختلف توسعه روستایی اهمیت زیادی داشته و برنامه‌ریزان را در تهیه طرح‌های هماهنگ و یک‌پارچه توسعه یاری می‌رساند. در این مقاله بااستفاده از27شاخص و بهره‌گیری از « شاخص توسعه‌یافتگی موریس »، ابتدا سطوح توسعه‌یافتگی نواحی روستایی استان زنجان در سطح دهستان در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی تعیین گردیده و سپس تفاوت‌های مکانی در توسعه آن‌ها موردتحلیل قرار گرفته است. نتایج مطالعات نشان‌دهنده تفاوت زیاد بین نواحی روستایی از لحاظ درجه توسعه‌یافتگی است. دهستان‌های توسعه‌یافته و در حال توسعه عمدتاً در شرق و دهستان‌های کمتر توسعه‌نیافته بیشتر در شمال، جنوب و غرب استان قرار دارند. همچنین بین ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی توسعه در نواحی روستایی هماهنگی لازم وجود ندارد. سطوح توسعه‌یافتگی دهستان‌ها با متغیرهای فاصله از محور توسعه استان، فاصله از مرکز شهرستان، نرخ باسوادی، نسبت اشتغال درفعالیت‌های غیرکشاورزی و رشدجمعیت همبستگی معناداری دارد. این تفاوت‌ها بیشتر با نظریه مرکز ـ پیرامون قابل‌توجیه است. در راستای توسعه یک‌پارچه و موزون نواحی روستایی، تمرکززدایی در توسعه استان از طریق ایجاد کانون‌ها و محورهای جدید توسعه، ایجاد و تقویت شهرهای کوچک و مراکز روستایی، ایجاد شهرک‌ها و نواحی صنعتی در نواحی روستایی کمتر توسعه یافته و محروم ضروری می‌باشد .
سیدجمال الدین دریاباری،
دوره 5، شماره 6 - ( 4-1385 )
چکیده

در این تحقیق با استفاده از داده های بارندگی سالیانه 50 (1995-2004) ساله 26 ایستگاه سینوپتیک کشور، ماتریس احتمال انتقال تجربی پیش بینی خشکسالی برای مناطـق مختلف ایـران تهیه گردید. برای تهیه ماتریس انتقال داده های خشکسالی ابتدا توزیع لوگ نرمال برای داده ها در گروه های مختلف برازش گردید و گروه های متناظر با توجه به وضعیت اقلیمی سال قبل برای هر ایستگاه ایجاد گردید. سپس با محاسبه برآوردهای حداکثر درست نمایی پارامترهای و از توزیع لوگ نرمال به داده های خشکسالی برازش داده شد. و با استفاده از ماتریس احتمال انتقال وضعیت یک و چندمرحله‌ای ساختار تغییر وضعیت خشکسالی بر اساس وضعیت گذشته و فعلی منطقه موردپیش بینی قرار گرفت که با استفاده از این ماتریس احتمال وقوع خشکسالی با استفاده از بارندگی سال مبنا امکان پیش بینی تا 5 سال امکان پذیر خواهد بود.
حسین حاتمی نژاد، جواد حسین اوغلی،
دوره 9، شماره 7 - ( 2-1388 )
چکیده

در دهه‌های اخیر، رشد و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در اطراف شهرهای بزرگ به ویژه در کشورهای در حال توسعه با ماهیتی خودرو و خودجوش، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عدیده‌ای را به همراه داشته که در نهایت باعث بروز ناپایداری الگوی توسعه شهری در کشورهای مذکور شده است. هدف این مقاله، بررسی و ارزیابی تطبیقی شاخص‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در شهرک انقلاب و حصار امیر(به عنوان سکونتگاه های غیررسمی) با منطقه 19 شهر تهران می باشد. در این راستا به منظور ارزیابی وضعیت شاخص‌ها در دو سکونتگاه مذکور، در مقایسه با شهر تهران از روش آماری تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که شهرک انقلاب و حصار امیر از لحاظ شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، نسبت به شهر تهران در سطح پایین‌تری قرار دارد. همچنین نتیجه‌ی بررسی تحولات فرهنگی و اقتصادی با استفاده از آزمون خی دو نشان می‌دهد که سکونتگاه های مذکور در حال گذار از فرهنگ سنتی خود به فرهنگ شهری می باشند و به نوعی شیوه ی زندگی شهری پیدا کرده اند.
حسین نگارش، محمد کریمی،
دوره 9، شماره 7 - ( 2-1388 )
چکیده

خشکی و خشکسالی دو واقعیت انکارناپذیرشرایط اقلیمی منطقه موردمطالعه می باشند که هرگونه برنامه ریزی و آینده نگری بدون توجه به آنها منجر به شکست خواهد بود. پدیده خشکسالی منطقه ایرانشهر ماهیتی اقلیمی دارد و عمدتاً از ناهنجاری ها و بی نظمی های ایجاد شده در بارش بوجودمی آید. منطقه ایرانشهر که یکی از قطب های مهم کشاورزی، جمعیتی و صنعتی در سطح استان سیستان و بلوچستان محسوب می شود، با داشتن شرایط خاص اقلیمی از نظر بروز پدیده خشکسالی و آثار ناشی از آن در کاهش محصولات از نظر سطح زیر کشت و میزان تولید تاکنون خسارات زیادی را از این راه متحمل شده است. این منطقه از جنوب شرق کشور مانند اکثر مناطق ایران، از نظر بارش های سالانه، فصلی و ماهانه دارای ضریب تغییرات بالایی است. با توجه به شاخص استاندارد بارش (SPI)، در ایستگاه ایرانشهر 14 دوره (سال های آماری84-1358)، در ایستگاه دامن14دوره(سال های آماری84-1359)، در ایستگاه بمپور 19 دوره (سال های آماری 84-1349) و در ایستگاه ُگلمورتی 12 دوره خشکسالی (سال های آماری 84-1363) اتفاق افتاده که عواقب وخیمی را برای منطقه بدنبال داشته است. این تحقیق درصدد است تا با استفاده از شاخص SPI، نسبت به تعیین تغییرات بارش سالانه و فراوانی دوره های ترسالی و خشکسالی فصلی ایستگاه های منطقه مبادرت ورزد تا بتوان راهکارهای مقابله بااین پدیده را جهت کاهش خسارات ارائه داد.
فریبا اسفندیاری، بهروز سبحانی، محمد آزادی مبارکی، فاطمه جعفرزاده،
دوره 9، شماره 8 - ( 4-1388 )
چکیده

در این پژوهش با استفاده از داده های مربوط به فراوانی روزهای برفی ایستگاه سینوپتیک تبریز به عنوان نمونه ای از اقلیم شمال غرب ایران، خصوصیات زمانی و روزهای برفی با روش آماری موردمطالعه قرار گرفته است. در این مطالعه برحسب مورد از روش های تعیین همبستگی پیرسون، تحلیل روند خطی و پلی نومیال درجه شش و نیز تحلیل خوشه ای ادغام برحسب روش وارد با معیار فاصله اقلیدسی برای طبقه بندی ماهانه روزهای برفی استفاده شده است. این مطالعه نشان داد که در مقیاس زمانی ماهانه، ماه های فوریه، ژانویه، مارس و دسامبر در بازه فصلی زمستان دارای بیشترین فراوانی روزهای برفی هستند. همچنین ارتباط نسبتا مستقیمی بین شاخص نوسان اطلس شمالی و روزهای برفی سالانه در ایستگاه تبریز مشاهده شده است.
یداله کریمی پور،
دوره 9، شماره 9 - ( 8-1388 )
چکیده

این مقاله مروری انتقادی بر مقاله «جغرافیای IQ»، نوشته جری گلید است که در شماره 36 مجله معتبر INTELLIGENCE انتشار یافته است. اما مخاطب اصلی این نقد در واقع نظریه ”IQ و ثروت ملل“ از استادان برجسته دانشگاه های اولستر بریتانیا و تمپر فنلاند، دکتر لین و دکتر ون هانن است. این نظریه که از آغاز سده بیست و یک، بیشتر از طریق دو کتاب پر فروش «IQ و ثروت ملل» و «IQ و نابرابری جهانی»، میان محافل، احزاب و سازمان های راستگرا و راست میانه اروپا ، آمریکای شمالی و حتی خاور دور پیشرفته رخنه کرده، بر آن است که نابرابری ملت ها از دیدگاه GDI,GDP و دیگر شاخص های اقتصادی، برخاسته ازتفاوت میانگین های بهره هوشی آنها است. از دیدگاه منتقد، نظریه هوش و ثروت ملل در عین حال که مشوقی تئوریک برای مدیریت های سیاسی جهان رو به توسعه برای نوسازی و بهسازی شاخص های کیفیت انسانی و نیز شاخص های توسعه انسانی به شمار می رود، به اعتبار داده های آماری و نیز شیوه تحقیق و پژوهش، سست و کم مایه است. نویسندگان با غفلت از شیوه تحلیل و رهیافت و رویکرد های کارساز ژئوپلیتیکی و با تکیه ساده بر پراکنش جغرافیایی دو پدیدار IQ و GDP، کوشیده اند تا نابرابری های پیچیده فضاهای محیطی را تفسیر کنند. همین غفلت، زمینه ی کژتابی برخی دیدگاه های لین و ون هانن شده است.
محمّد شالی، محمدتقی رضویان،
دوره 10، شماره 11 - ( 6-1389 )
چکیده

بر هم خوردن تعادل درون و برون منطقه‌ای از موانع اصلی توسعه ملی به شمار می‌رود. الگوی حاکم بر نابرابری‌های منطقه‌ای در سطح ملی، در سطح مناطق و استان‌ها نیز وجود دارد. لازمه برنامه‌ریزی منطقه‌ای و کاهش نابرابری‌ها، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. در این پژوهش برای نشان دادن نابرابری‌ها میان شهرستان‌های استان آذربایجان شرقی 61 شاخص توسعه در بخش‌های آموزش، فرهنگی- اجتماعی، جمعیتی- اقتصادی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی- کالبدی و کشاورزی انتخاب و با بهره گیری از روش تحلیل عاملی برای هر کدام از بخش‌ها عوامل و شاخص‌های تلفیقی استخراج گردیده و به عنوان ورودی روش تاکسونومی مورد استفاده قرار گرفته و در نهایت جهت گروه‌بندی شهرستان‌ها از روش تحلیل خوشه‌ای استفاده شده است. برابر بررسی‌های صورت گرفته، در سال 1385 از مجموع 19 شهرستان، یک شهرستان توسعه‌یافته، 9 شهرستان نسبتاً توسعه‌یافته، 6 شهرستان توسعه‌نیافته و 3 شهرستان محروم می‌باشد. فضای استان آذربایجان شرقی از نیمه توسعه‌یافته غربی و توسعه‌نیافته شرقی تشکیل شده است. این نابرابری‌ها بازتاب و برآیند عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارسایی‌های نظام برنامه‌ریزی فضایی بویژه قطب رشد (شهر تبریز) می‌باشد.

صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2023 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb