جستجو در مقالات منتشر شده


87 نتیجه برای شاخص

دکتر افشین متقی، اقا آرش قربانی سپهر، خانم پریسا قربانی سپهر،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

در امر برنامه­ریزی فضایی نواحی مرزی باید دیدگاه کلان­­نگرانه جغرافیا را بکار بست تا با شناسایی امکانات، توانمندی­ها و محدودیت­های نواحی مرزی، دست کم بتوان از تنش­ها و چالش­هایی که به سبب وجود توسعه نامتوازن، محرومیت و ناهمگنی فضایی پدید می­آید، پیشگیری کرد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. در این راستا، با بهره­گیری ترکیبی از تکنیک­های تصمیم­گیری چندشاخصه شباهت به گزینه ایده­آل (تاپسیس) و ضریب آنتروپی شانون، پراکنش و توسعه شاخص­های توسعه فضایی در بخش­های بهداشتی- خدماتی در استان کردستان ارزیابی شده است و شهرستان­های مرزی این استان با توجه به سطح برخورداری از این شاخص­ها سطح­بندی شده است. پرسش پژوهش حاضر این است که شهرستان­های استان کردستان از نظر توزیع فضایی شاخص­های بهداشتی و خدماتی در چه وضعیتی قرار دارند؟ به نظر می­رسد سطح برخورداری هیچ یک از شهرستان­های مرزی استان کردستان در حد مطلوب نسیت. یافته­های بدست از آمده از این پژوهش، نشانگر آن است که استان کردستان با وجود اینکه از موقعیت خاص و توانش بالای ژئوپلیتیکی برخورداراست، باز هم از استان­های محروم کشور به­شمار می­آید. افزون بر آن، نوعی عدم تعادل و ناهمگنی در توزیع و توسعه امکانات و شاخص­های توسعه­ای در سطح شهرهای مرزی استان به چشم می­خورد. بر پایه واکاوی­های انجام پذیرفته از 13 شاخص سازمان فضایی از مجموع 4 شهرستان مرزی این استان، شهرستان­های سقز و بانه در گروه نیمه­برخوردار (نیمه محروم) و دو شهرستان­ مریوان و سروآباد در طبقه بدون برخودار (محروم) جای گرفته­اند. بر پایه نتایج برآمده از این پژوهش، سازمان فضایی در شهرستان­های مرزی استان کردستان به­شدت ناهمگن و این شهرستان­ها از نظر توسعه بهداشتی - خدماتی نیز در حد متوسط رو به پایین قرار دارند که لازم است از لحاظ بهداشتی و خدماتی به این استان مرزی توجه ویژه­ای شود تا امنیت پایدار شهروندان مرزی کردستان تأمین گردد.
محمد ثاقبی، عزت الله مافی، مهدی وطن پرست،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

در عصر حاضر ،پرداختن به رویکردهایی چون زیست پذیری برای شهرهای امروزی به‌عنوان مفاهیمی که در کاهش مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی شهرها نقشی حائز اهمیت دارند،ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است .درواقع زیست پذیری به‌منزله مفهومی است که با تمام زوایا و ابعاد ذهنی و عینی سکونتگاه‌های انسانی سروکار دارد و در پی ایجاد محیط شهری سالم و زیست پذیر تر برای شهروندان کنونی نسل‌های آینده است؛ به همین سبب زیست پذیری مفهوم و رویکردی جدید در پارادایم توسعه پایدار شهری است که برخی آن را از بزرگ‌ترین ایده‌های برنامه‌ریزی شهری در دوران معاصر می‌دانند.در شهر زیست پذیر هدف تنها برآورده کردن نیازهای فیزیکی جامعه شهری نیست ،بلکه هدف اصلی ایجاد احساس رضایت شهروندان از شهر است..بر این اساس هدف اصلی این پژوهش ،تحلیلی است بر زیست پذیری شهری در شهر بجنورد با تأکید بر شاخص امنیت . تحقیق حاضر ازنظر هدف: کاربردی و به لحاظ روش: توصیفی – تحلیلی است.با استفاده از نرم‌افزار GIS نقشه‌های مربوط به  وضعیت هرکدام از زیر شاخص‌های عینی بر اساس کلانتری‌های شهر بجنورد ترسیم گردیده است.برای شاخص‌های ذهنی که دارای 8 گویه است،از پرسشنامه استفاده‌شده است.حجم نمونه در کل شهر بجنورد 383 نفر است.نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که محدوده کلانتری 13 بجنورد(در منطقه یک)بهترین منطقه ازلحاظ شاخص امنیت است.بدترین محدوده ازنظر امنیت مربوط به محدوده کلانتری 12 (منطقه دو) ازلحاظ شاخص امنیت است.

- نظیر احمد هاشم زهی، - غلامرضا میری، - معصومه حافظ رضازاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

استفاده از ظرفیت‌های محله‌ای و بازتعریف نقش شهروندان در سطح محله‌های شهری به رویکردی جدیدی تحت عنوان مشارکت محله محور منجر شده است؛ چرا که بسیاری از چالش های شهری ریشه در عدم مشارکت شهروندان دارد. شهر زاهدان نیز از این موضوع مستثنی نیست. برای تحقق مشارکت محله محور، توجه و تقویت برخی شاخص ها بسیار ضروری است. هدف این تحقیق سنجش شاخص های تاثیرگذار در بهبود مشارکت محله محور جهت ارتقاء خدمات شهری در شهر زاهدان است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها به صورت میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در شهر زاهدان بالغ بر 587730 نفر تشکیل داده اند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 322 نفر محاسبه شد.بررسی 5 متغیر قابلیت اعتماد، پاسخگویی و مسئولیت پذیری، اطمینان، همدلی و توجه و عوامل ملموس و محسوس نشان می دهد که هر 5 متغیر در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی اختلاف میانگین و آمار تی آزمون تایید نمود که شهروندان نسبت به عملکرد شهرداری و مدیران، اعتماد ندارند. همچنین آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که شاخص های شفاف سازی، توانمندسازی، پایگاه اقتصادی، بسترهای ارزشی و احساس تعلق مکانی برابر با 000/0 و کمتر از 05/0 معنادار هستند. این مطلب بر تاثیرگذاری این شاخص ها بر بهبود مشارکت محله محور اشاره دارد. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری بیشترین تاثیرگذاری مربوط به شاخص شفاف سازی با تیین 19/0 سپس احساس تعلق مکانی با 15/0 است.  همچنین آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که مشارکت های یدی(اختلاف میانگین 510/0)، مالی(اختلاف میانگین611/0) و فکری(اختلاف میانگین 486/0) با سطح معناداری کمتر از 05/0 تاثیر زیادی می توانند در بهبود مشارکت محله محور و ارتقاء کیفیت خدمات شهری داشته باشند.

اعظم عباسپور سیرجانی، ایرج اعتصام، حمید ماجدی، آزاده شاهچراغی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

در دنیای امروز، مسکن و سرپناه بسیاری از جنبه­های زندگی انسانی را تحت­الشعاع خود قرار داده­اند. تامین مسکن مناسب به­ویژه برای گروه­های کم­درآمد شهری از مهمترین مسائل وچالش­های پیش­روی همه کشورهاست. میزان مطلوبیت محیط مجموعه­های مسکونی ساخته ­شده برای اقشارکم­­درآمد، همواره از مسائل چالش برانگیز بوده ­است. در برنامه­­ها و طرح­های تهیه شده برای این اقشار، به دلیل سیل عظیم متقاضیان و نیز محدودیت منابع و اعتبارات، غالبا اهداف کمی دنبال شده و اهداف کیفی مهجور مانده­اند. بررسی الگوی مسکن این قشر درشهرها نشان می­دهد که توجه و بکارگیری شاخص­های موثر برماندگاری مسکن ازجمله مقولاتی است که باید درفرآیند برنامه­ریزی مسکن آنها موردتوجه ­باشد. این مقاله، با هدف تحلیل عوامل موثر بر ماندگاری مسکن اقشار کم­­درآمد، به بررسی ادبیات نظری و آزمون فرضیه­های تحقیق پرداخته ­است. جامعه­ آماری تحقیق ساکنان مسکن مهر سیرجان می­باشند. پس از توزیع پرسشنامه، تجزیه وتحلیل داده­ها، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی بکار گرفته­ شد. روایی سازه از روش تحلیل عاملی مورد تایید قرارگرفت. پایایی ابزار نیز با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ 7/0 محاسبه شد. تجزیه وتحلیل داده­ها از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم­افزار اسمارت پی­ال­اس انجام شد. یافته­های بدست آمده حاکی از وجود رابطه بین شاخص­های کمی و کیفی مسکن بر ماندگاری می­باشد. شاخص کیفی با معیارهای فرهنگی، اجتماعی و مولفه­هایی نظیر امنیت، حفظ حریم خصوصی، حس تعلق به مکان، مشارکت کاربر و ...بیشترین تاثیر بر ماندگاری مسکن مهر سیرجان را داراست.

المیرا عظیمی مهرورز، داریوش ستارزاده، لیدا بلیلان، اکبر عبدالله زاده طرف، مهسا فرامرزی اصل،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

چکیده
تأمین فضاهای شهری مناسب، به خصوص فضاهای باز و طبیعی، تأثیر غیرقابل انکاری بر دستیابی به شهرهای سلامت محور و به خصوص تأمین سلامت روان شهروندان دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین تاثیر شاخص­های اجتماعی فضاهای عمومی بر سلامت روان شهروندان پذیرفت. این پژوهش ازنظر نوع هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری داده­های تحقیق از روش پیمایش (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش ساکنان شهر اردبیل بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. آزمون فرضیه های پژوهش از طریق معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس صورت پذیرفت. به منظور جمع آوری داده­های میدانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پایایی و روایی آن از طریق آزمون­های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی واگرا مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد عوامل اجتماعی بر سلامت روان شهروندان در فضاهای عمومی شهر تاثیر مثبت و معناداری دارد. مقدار ضریب مسیر بدست آمده برای تاثیر عامل اجتماعی بر سلامت روان شهروندان برابر با 0/52است به گونه­ای که این عامل قادر است که 0/27 از واریانس متغیر وابسته یعنی سلامت روان شهروندان را پیش بینی نماید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که شاخص­های اجتماعی یعنی امنیت، روابط اجتماعی و اجتماع پذیری فضاهای عمومی شهری بر سلامت روان شهروندان تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین شاخص­های اجتماعی، شاخص امنیت دارای بیشترین ضریب مسیر است.
 
دانش نصیری، رضا برنا، منیژه ظهوریان پردل،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

هدف اساسی این تحقیق ارائه شاخص سنجش از دوری برای پایش زمانی مکانی خشکسالی در سطح استان خوزستان و اعتبارسنجی آن با استفاده از شاخص­های خشکسالی هواشناسی ایستگاهی است. ابتدا با استفاده از محصولات پوشش گیاهی (MOD13C2) و دمای سطح زمین (MOD11C3) سنجنده MODIS، اقدام به تولید شاخص خشکسالی مبتنی بر پوشش گیاهی به نام شاخص سلامت گیاهی VHI گردید. برای ارزیابی و اعتبارسنجی این شاخص از شاخص خشکسالی هواشناسی SPI که مبتنی بر داده­های بارش ایستگاهی طی دوره آماری 2000-2012، بود استفاده شد. مقایسه شاخص خشکسالی  VHI، با مقادیر شاخص خشکسالی هواشناسی SPI سه ماهه بیانگر وجود همبستگی معنی داری بین 68/0 تا 75/0 بود. با شناسایی 4 سال با حاکمیت خشکسالی فراگیر و نسبتاً شدید در سطح استان خوزستان (براساس هر دو شاخص VHI و SPI)، که شامل سال­های 2000، 2005، 2012، 2015، بود، الگوی توزیع فضایی خشکسالی هواشناسی و خشکسالی گیاهی VHI به طور کلی بیانگر آن بود که عموماً بخش­های شمالی استان درگیر خشکسالی های خفیف تا متوسط و بخش های جنوبی عموما درگیر خشکسالی­های متوسط تا شدید بوده­اند. ماتریس همبستگی فضایی مبتنی بر تعداد 2500 پیکسل با ابعاد 5*5 کیلومتری که شامل مقادیر VHI و SPI سال­های منتخب خشکسالی بودند، بیانگر وجود همسبتگی فضایی معنی­داری بین دو شاخص مذکور بودند. در خشکسالی فراگیر سال 2000، در سطح استان خوزستان، دو شاخص خشکسالی VHI و SPI، همبستگی برابر 47/0، و در سال 2005، برابر 35/0، و در سال 2012 ،برابر 42/0، و در سال 2015، برابر 40/0 نشان دادند این مقادیر همبستگی در سطح اطمینان 95/0 (P_value=0.05)، معنی­دار بوده است. براین اساس شاخص خشکسالی مبتنی بر محصولات پوشش گیاهی و دمای سطح زمین سنجنده MODIS می­تواند به صورت قابل قبولی هم از لحاظ سری زمانی و هم از لحاظ توزیع فضایی شدت و الگوی توزیع خشکسالی را آشکار کند.
 
خانم زینب ظاهری عبده وند، دکتر مصطفی کابلی زاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

استفاده از تصاویر ماهواره­ای لندست در محدوده­های وسیع، امکان پوشش همزمان کل منطقه را فراهم نمی­کند. این مسئله زمانی که ارزیابی پوشش­های گیاهی همزمان و یا بررسی تغییرات پدیده­های کوتاه مدت در یک منطقه وسیع مد نظر باشد، مطالعات را با چالش مواجه می­سازد. ادغام داده­های تصاویر ماهواره­ای لندست با قدرت تفکیک­پذیری مکانی مناسب، با اطلاعات تصاویر ماهواره­ای مادیس با قدرت تفکیک­پذیری زمانی مناسب، می­تواند راه حلی برای پیوند بین داده­های با وضوح زمانی و مکانی مناسب باشد. هدف از این تحقیق ارزیابی الگوریتم­های مختلف ادغام تصاویر در تهیه نقشه شاخص پوشش گیاهی(NDVI) می­باشد. بدین منظور از شش الگوریتم تلفیق، شامل NNDiffuse (انتشار نزدیک ترین همسایهPC (مولفه­های اصلی)،Brovey ،  CN(رنگ نرمال شده)، Gram-Schmidt و SFIM (مدل مبتنی بر فیلترهموارسازی) در یک محدوده آزمایشی در استان خوزستان استفاده شد. پس از ارزیابی نتایج الگوریتم­ها و انتخاب مناسب­ترین الگوریتم تلفیق، بر اساس محاسبه میزان خطاهای آماری و ارزیابی معیارهای طیفی (ضریب همبستگی) و مکانی (فیلتر لاپلاسین)، اطلاعات طیفی و مکانی بازتاب باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک هشت تصویر موزائیک شده لندست-8 (30 متر) با باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک یک تصویر مادیس (250 متر) تلفیق گردید. جهت بررسی پوشش­های گیاهی، با تصویر ماهواره­ای تلفیق شده، شاخص پوشش گیاهی (NDVI)، در محدوده استان خوزستان تهیه گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که الگوریتم  NNDiffuse  از دقت مطلوب­تری جهت ادغام باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک لندست 8 و مادیس برخوردار است، به طوری­که شاخص گیاهی NDVI به دست آمده از این الگوریتم در مقایسه با تصویر لندست- 8 اصلی، از کم­ترین خطای آماری (1234/0) RMSE و (081/0)MAE  برخوردار است.

فائزه شجاع، سلیمه صادقی، علی اکبر شمسی پور،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی ظرفیت تعدیل گرما (HMI) در محدوده کلان‌شهر تهران و با استفاده از رویکرد نوین مدل خنک‌کنندگی شهری (UCM) در یک بستر فضایی انجام شده است. UCM نقشه‌هایی از شاخص تعدیل گرما تولید می‌کند که ظرفیت سرمایش فضاهای سبز شهری را در تمام طبقه‌های کاربری اراضی/پوشش زمین در یک مکان و با در نظر گرفتن پارامترهای متعدد مانند تبخیر و تعرق، سایه ایجادشده توسط درختان،سپیدایی،دمای‌هوای حومه‌شهر،شدت اثر جزیره گرمای شهری، فاصله اختلاط هوا و حداکثر فاصله خنک‌کنندگی تخمین می‌زند. ارزیابی نقش متغیرهای محیطی مؤثر بر UCM در منظر مورد مطالعه بیانگر این بود که در مناطق 1 ،22 و بخش‌‌های شمالی منطقه 4 شهرداری تهران با کاربری درختان تنک، درختچه و بوته‌زار،چیدمان‌های بازوکم‌ارتفاع، و سطوح آبی، شدت اثر جزیره گرمایی به کمترین‌مقدار خود رسیده و اختلاف دمای بین شهر و حومه در بازه 0 تا 3/1 درجه سلسیوس متغیر است. اما بیشینه شدت جزیره گرمای شهری در بخش‌های مرکزی منطقه مطالعاتی (مناطق 21، 13 و 14) با بافت فشرده و متراکم و گسترش سطوح نفوذناپذیر مشاهده می‌گردد که حداقل مقادیر شاخص تبخیر و تعرق و سپیدایی نیز در این نواحی متمرکز گردیده است. مبتنی بر این پارامترها توزیع مکانی شاخص HMI در چشم‌انداز مورد بررسی نشان داد که ظرفیت خنک‌کنندگی در منطقه مورد مطالعه از 08/0 در نواحی مرکزی شهر تا 9/0 در مناطق تحت‌تأثیر فضاهای سبز مختلف و همچنین بدنه‌های آبی متفاوت است. در واقع بیشینه شاخص ظرفیت خنک‌کنندگی در کاربری با پوشش درختان انبوه و پراکنده در منطقه متمرکز گردیده که این نواحی توانسته‌اند با ظرفیت 63 درصدی خنک‌کنندگی، به‌طور متوسط 48/2 درجه سلسیوس از اثر جزیره گرمایی را خنثی نمایند.روش به‌کاررفته در این پژوهش می‌تواند به‌عنوان مرجعی برای طراحان شهری در ادغام رویکردهای خنک‌سازی شهری و راهبردهای کاهش جزیره گرمایی، در برنامه‌ریزی و طراحی مناطق شهری به کار گرفته شود.
 
زهرا حجازی‌زاده، ابراهیم فتاحی، هوشنگ قائمی،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1381 )
چکیده

چکیده
خشک‌سالی یکی از پدیده‌های آب و هوایی و از جمله رخدادهای مصیبت‌باری است که هر ساله خسارت‌های زیادی را باعث می‌شود. یکی از راه‌های تعدیل خشک‌سالی، ارزیابی و پایش خشک‌سالی بر اساس شاخص‌هایی است که بتوان بر اساس آن میزان شدت و تداوم آن را در یک منطقه تعیین نمود. در مقاله حاضر روند خشک‌سالی (شدت، تداوم و سطح درگیر با خشک‌سالی) در استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از شاخص بارش استاندارد شده برای بازه‌های زمانی 3، 6، 12، 24 و 48 ماهه مورد مطالعه قرار گرفته است. ویژگی این روش کمک می‌کند تا کمی از رخدادهای خشک‌سالی را در مکان ها و مقیاس‌های زمانی متفاوت مقایسه کنیم. به منظور پایش خشک‌سالی از اطلاعات بارندگی ماهانه ایستگاه‌های سینوپتیک و اقلیم‌شناسی استان طی دوره آماری 2001 - 1960 استفاده شد. با استفاده از نرم‌افزار کامپیوتری SPI محاسبات مربوط به شاخص بارش استاندارد شده انجام گرفت؛ نتایج بررسی‌‌ها نشان داد که فراوانی رخداد دوره‌های خشک کوتاه‌مدت (سه ماهه) در کلیه ایستگاه‌ها بیشتر از 80 مورد است، در حالی که فراوانی رخداد دوره‌های خشک بلندمدت در مقیاس‌های زمانی 12، 24 و 48 ماهه خیلی کمتر می‌باشد، همچنین تداوم دوره‌های خشک در بازه‌های زمانی 12، 24 و 48 ماهه نسبت به بازه‌های زمانی 3 و 6 .ماهه خیلی بیشتر است. بنابراین برای برگشت به حالت نرمال در مورد خشک سالی‌های هیدرولوژیکی (آب‌های زیرزمینی و سطحی) ماه‌ها زمان نیاز است در حالی که برای بـازه‌های کوتاه‌مدت3 و 6 ماهه (خشک‌سالی‌های کشاورزی و رطوبت خاک) بارش‌های روزانه می‌توانــــداوضاع را تعدیل کند تا به حالت نرمال برگشت نماید. این بازه‌های زمانی برخورد خشک‌سالی را نسبت به دست رسی منابع مختلف آب بازگو می نماید. واکنش رطوبت خاک نسبت به نابهنجاری بارش کوتاه مدت است در حالی که پاسخ آب‌‌‌‌های زیرزمینی، جریان رودخانه‌ها و ذخیره منابع آبی نسبت به کمبود بارش، فرآیندی بلند مدت است.
محمدرضا رضوانی،
دوره 3، شماره 3 - ( 1-1383 )
چکیده

در فرایند برنامه‌ریزی و توسعه نواحی روستایی، سنجش و تحلیل تفاوت‌های مکانی در ابعاد مختلف توسعه روستایی اهمیت زیادی داشته و برنامه‌ریزان را در تهیه طرح‌های هماهنگ و یک‌پارچه توسعه یاری می‌رساند. در این مقاله بااستفاده از27شاخص و بهره‌گیری از « شاخص توسعه‌یافتگی موریس »، ابتدا سطوح توسعه‌یافتگی نواحی روستایی استان زنجان در سطح دهستان در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی تعیین گردیده و سپس تفاوت‌های مکانی در توسعه آن‌ها موردتحلیل قرار گرفته است. نتایج مطالعات نشان‌دهنده تفاوت زیاد بین نواحی روستایی از لحاظ درجه توسعه‌یافتگی است. دهستان‌های توسعه‌یافته و در حال توسعه عمدتاً در شرق و دهستان‌های کمتر توسعه‌نیافته بیشتر در شمال، جنوب و غرب استان قرار دارند. همچنین بین ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی توسعه در نواحی روستایی هماهنگی لازم وجود ندارد. سطوح توسعه‌یافتگی دهستان‌ها با متغیرهای فاصله از محور توسعه استان، فاصله از مرکز شهرستان، نرخ باسوادی، نسبت اشتغال درفعالیت‌های غیرکشاورزی و رشدجمعیت همبستگی معناداری دارد. این تفاوت‌ها بیشتر با نظریه مرکز ـ پیرامون قابل‌توجیه است. در راستای توسعه یک‌پارچه و موزون نواحی روستایی، تمرکززدایی در توسعه استان از طریق ایجاد کانون‌ها و محورهای جدید توسعه، ایجاد و تقویت شهرهای کوچک و مراکز روستایی، ایجاد شهرک‌ها و نواحی صنعتی در نواحی روستایی کمتر توسعه یافته و محروم ضروری می‌باشد .
سیدجمال الدین دریاباری،
دوره 5، شماره 6 - ( 4-1385 )
چکیده

در این تحقیق با استفاده از داده های بارندگی سالیانه 50 (1995-2004) ساله 26 ایستگاه سینوپتیک کشور، ماتریس احتمال انتقال تجربی پیش بینی خشکسالی برای مناطـق مختلف ایـران تهیه گردید. برای تهیه ماتریس انتقال داده های خشکسالی ابتدا توزیع لوگ نرمال برای داده ها در گروه های مختلف برازش گردید و گروه های متناظر با توجه به وضعیت اقلیمی سال قبل برای هر ایستگاه ایجاد گردید. سپس با محاسبه برآوردهای حداکثر درست نمایی پارامترهای و از توزیع لوگ نرمال به داده های خشکسالی برازش داده شد. و با استفاده از ماتریس احتمال انتقال وضعیت یک و چندمرحله‌ای ساختار تغییر وضعیت خشکسالی بر اساس وضعیت گذشته و فعلی منطقه موردپیش بینی قرار گرفت که با استفاده از این ماتریس احتمال وقوع خشکسالی با استفاده از بارندگی سال مبنا امکان پیش بینی تا 5 سال امکان پذیر خواهد بود.
حسین حاتمی نژاد، جواد حسین اوغلی،
دوره 9، شماره 7 - ( 2-1388 )
چکیده

در دهه‌های اخیر، رشد و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در اطراف شهرهای بزرگ به ویژه در کشورهای در حال توسعه با ماهیتی خودرو و خودجوش، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عدیده‌ای را به همراه داشته که در نهایت باعث بروز ناپایداری الگوی توسعه شهری در کشورهای مذکور شده است. هدف این مقاله، بررسی و ارزیابی تطبیقی شاخص‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در شهرک انقلاب و حصار امیر(به عنوان سکونتگاه های غیررسمی) با منطقه 19 شهر تهران می باشد. در این راستا به منظور ارزیابی وضعیت شاخص‌ها در دو سکونتگاه مذکور، در مقایسه با شهر تهران از روش آماری تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که شهرک انقلاب و حصار امیر از لحاظ شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، نسبت به شهر تهران در سطح پایین‌تری قرار دارد. همچنین نتیجه‌ی بررسی تحولات فرهنگی و اقتصادی با استفاده از آزمون خی دو نشان می‌دهد که سکونتگاه های مذکور در حال گذار از فرهنگ سنتی خود به فرهنگ شهری می باشند و به نوعی شیوه ی زندگی شهری پیدا کرده اند.
حسین نگارش، محمد کریمی،
دوره 9، شماره 7 - ( 2-1388 )
چکیده

خشکی و خشکسالی دو واقعیت انکارناپذیرشرایط اقلیمی منطقه موردمطالعه می باشند که هرگونه برنامه ریزی و آینده نگری بدون توجه به آنها منجر به شکست خواهد بود. پدیده خشکسالی منطقه ایرانشهر ماهیتی اقلیمی دارد و عمدتاً از ناهنجاری ها و بی نظمی های ایجاد شده در بارش بوجودمی آید. منطقه ایرانشهر که یکی از قطب های مهم کشاورزی، جمعیتی و صنعتی در سطح استان سیستان و بلوچستان محسوب می شود، با داشتن شرایط خاص اقلیمی از نظر بروز پدیده خشکسالی و آثار ناشی از آن در کاهش محصولات از نظر سطح زیر کشت و میزان تولید تاکنون خسارات زیادی را از این راه متحمل شده است. این منطقه از جنوب شرق کشور مانند اکثر مناطق ایران، از نظر بارش های سالانه، فصلی و ماهانه دارای ضریب تغییرات بالایی است. با توجه به شاخص استاندارد بارش (SPI)، در ایستگاه ایرانشهر 14 دوره (سال های آماری84-1358)، در ایستگاه دامن14دوره(سال های آماری84-1359)، در ایستگاه بمپور 19 دوره (سال های آماری 84-1349) و در ایستگاه ُگلمورتی 12 دوره خشکسالی (سال های آماری 84-1363) اتفاق افتاده که عواقب وخیمی را برای منطقه بدنبال داشته است. این تحقیق درصدد است تا با استفاده از شاخص SPI، نسبت به تعیین تغییرات بارش سالانه و فراوانی دوره های ترسالی و خشکسالی فصلی ایستگاه های منطقه مبادرت ورزد تا بتوان راهکارهای مقابله بااین پدیده را جهت کاهش خسارات ارائه داد.
فریبا اسفندیاری، بهروز سبحانی، محمد آزادی مبارکی، فاطمه جعفرزاده،
دوره 9، شماره 8 - ( 4-1388 )
چکیده

در این پژوهش با استفاده از داده های مربوط به فراوانی روزهای برفی ایستگاه سینوپتیک تبریز به عنوان نمونه ای از اقلیم شمال غرب ایران، خصوصیات زمانی و روزهای برفی با روش آماری موردمطالعه قرار گرفته است. در این مطالعه برحسب مورد از روش های تعیین همبستگی پیرسون، تحلیل روند خطی و پلی نومیال درجه شش و نیز تحلیل خوشه ای ادغام برحسب روش وارد با معیار فاصله اقلیدسی برای طبقه بندی ماهانه روزهای برفی استفاده شده است. این مطالعه نشان داد که در مقیاس زمانی ماهانه، ماه های فوریه، ژانویه، مارس و دسامبر در بازه فصلی زمستان دارای بیشترین فراوانی روزهای برفی هستند. همچنین ارتباط نسبتا مستقیمی بین شاخص نوسان اطلس شمالی و روزهای برفی سالانه در ایستگاه تبریز مشاهده شده است.
یداله کریمی پور،
دوره 9، شماره 9 - ( 7-1388 )
چکیده

این مقاله مروری انتقادی بر مقاله «جغرافیای IQ»، نوشته جری گلید است که در شماره 36 مجله معتبر INTELLIGENCE انتشار یافته است. اما مخاطب اصلی این نقد در واقع نظریه ”IQ و ثروت ملل“ از استادان برجسته دانشگاه های اولستر بریتانیا و تمپر فنلاند، دکتر لین و دکتر ون هانن است. این نظریه که از آغاز سده بیست و یک، بیشتر از طریق دو کتاب پر فروش «IQ و ثروت ملل» و «IQ و نابرابری جهانی»، میان محافل، احزاب و سازمان های راستگرا و راست میانه اروپا ، آمریکای شمالی و حتی خاور دور پیشرفته رخنه کرده، بر آن است که نابرابری ملت ها از دیدگاه GDI,GDP و دیگر شاخص های اقتصادی، برخاسته ازتفاوت میانگین های بهره هوشی آنها است. از دیدگاه منتقد، نظریه هوش و ثروت ملل در عین حال که مشوقی تئوریک برای مدیریت های سیاسی جهان رو به توسعه برای نوسازی و بهسازی شاخص های کیفیت انسانی و نیز شاخص های توسعه انسانی به شمار می رود، به اعتبار داده های آماری و نیز شیوه تحقیق و پژوهش، سست و کم مایه است. نویسندگان با غفلت از شیوه تحلیل و رهیافت و رویکرد های کارساز ژئوپلیتیکی و با تکیه ساده بر پراکنش جغرافیایی دو پدیدار IQ و GDP، کوشیده اند تا نابرابری های پیچیده فضاهای محیطی را تفسیر کنند. همین غفلت، زمینه ی کژتابی برخی دیدگاه های لین و ون هانن شده است.
محمّد شالی، محمدتقی رضویان،
دوره 10، شماره 11 - ( 6-1389 )
چکیده

بر هم خوردن تعادل درون و برون منطقه‌ای از موانع اصلی توسعه ملی به شمار می‌رود. الگوی حاکم بر نابرابری‌های منطقه‌ای در سطح ملی، در سطح مناطق و استان‌ها نیز وجود دارد. لازمه برنامه‌ریزی منطقه‌ای و کاهش نابرابری‌ها، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. در این پژوهش برای نشان دادن نابرابری‌ها میان شهرستان‌های استان آذربایجان شرقی 61 شاخص توسعه در بخش‌های آموزش، فرهنگی- اجتماعی، جمعیتی- اقتصادی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی- کالبدی و کشاورزی انتخاب و با بهره گیری از روش تحلیل عاملی برای هر کدام از بخش‌ها عوامل و شاخص‌های تلفیقی استخراج گردیده و به عنوان ورودی روش تاکسونومی مورد استفاده قرار گرفته و در نهایت جهت گروه‌بندی شهرستان‌ها از روش تحلیل خوشه‌ای استفاده شده است. برابر بررسی‌های صورت گرفته، در سال 1385 از مجموع 19 شهرستان، یک شهرستان توسعه‌یافته، 9 شهرستان نسبتاً توسعه‌یافته، 6 شهرستان توسعه‌نیافته و 3 شهرستان محروم می‌باشد. فضای استان آذربایجان شرقی از نیمه توسعه‌یافته غربی و توسعه‌نیافته شرقی تشکیل شده است. این نابرابری‌ها بازتاب و برآیند عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارسایی‌های نظام برنامه‌ریزی فضایی بویژه قطب رشد (شهر تبریز) می‌باشد.
حسـین محمـدیان، محمدهادی پوینده، سیدموسی پورموسوی،
دوره 10، شماره 12 - ( 10-1389 )
چکیده

قدرت ملی یک کشور، نقشی بنیادین در مباحث مربوط به جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک و در نهایت تنظیم الگوی رفتاری دولت‌ها در امور داخلی و روابط بین‌الملل ایفا می‌کند، به‌همین دلیل از آغاز قرن بیست و یکم، موضوع قدرت ملی از اهمیتی بیش از پیش برخوردار شده است و بیش از گذشته مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. از سوی دیگر قرن بیست و یکم قرن شهرهاست، چرا که اکنون بیش از نیمی از مردم دنیا شهرنشین‌اند، بر همین مبنا اغلب صاحب‌نظران علوم اجتماعی و انسانی بر این باورند که سرنوشت بشر امروز و آینده در شهرها رقم می‌خورد. شهرها که تا آینده‌ای نزدیک اکثریت مردم جهان را در خود جای خواهند داد، عرصه‌های رقابت جهانی برای جذب دانش و سرمایه شده‌اند و هریک به دنبال معروفیت در عرصه یا عرصه‌هایی از فعالیت بشر هستند تا در این رقابت وارد شوند. منطقه کلان‌شهری تهران نیز یکی از مناطق کلان‌شهری بزرگ دنیاست که قدرت اقتصادی و مالی نیز همچون قدرت سیاسی در آن متمرکز شده است، که در نتیجه رهبری اقتصاد ملی در تهران متمرکز شده و تمرکز اقتصادی با تمرکز سیاسی- اداری و تمرکز جمعیتی و خدمات اجتماعی هم‌نوا و همراه گردیده است. در این تحقیق که از نوع توصیفی- تحلیلی می‌باشد با بررسی و استفاده از برخی شاخص‌های اقتصادی مؤثر در قدرت ملی به تبیین نقش اقتصادی منطقه کلان شهر تهران در قدرت ملی پرداخته می‌شود. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که احتمالاًً نقش اقتصادی منطقه کلان شهر تهران در قدرت ملی دارای کارکرد منفی است.
علی اکبر متکان، خاطره سعیدی، علیرضا شکیبا، امین حسینی اصل،
دوره 10، شماره 13 - ( 10-1389 )
چکیده

هدف این مقاله، بررسی رابطه میان تغییرات پوشش اراضی با احداث و آبگیری سد مخزنی طالقان به کمک تکنیک های سنجش از دور می باشد. بدین منظور، ابتدا نقشه پوشش اراضی حاصل از طبقه بندی سه تصویر ماهواره ای به روش هیبرید در یک دوره 20 ساله با سه مقطع زمانی قبل، همزمان و بعد از احداث سد به ترتیب در سالهای 1366، 1381 و 1386 استخراج گردید. سپس بررسی تغییرات 3 نقشه استخراج شده به روش مقایسه پس از طبقه بندی بر مبنای تفاضل، صورت پذیرفت و به منظور بررسی تغییرات مکانی انواع کلاس های مورد نظر از شاخص آماریLQ کمک گرفته شد. نتایج این مطالعه نشان داد که در بازه زمانی مذکور سطح مراتع تقریباً ثابت بوده اماّ کیفیت آنها تا حدودی افت داشته است که علت آن تبدیل مراتع به اراضی زراعی و چرای دام می باشد. همچنین، سطح اراضی کشاورزی آبی و دیم به علت مهاجرت و بازگشت مجدد مردم به منطقه در این فاصله دارای نوسان بوده است. در این بازه زمانی،سطح اراضی مسکونی نیز افزایش قابل توجهی داشته که دلیل اصلی آن ویلاسازی و ساخت تفرجگاه توسط افراد بومی و غیر بومی در حوالی دریاچه سد می باشد. بررسی تغییرات الگوی مکانی پوشش های مختلف نیز نشانگر آن است که بیشترین تغییرات در زیرحوضه های اطراف دریاچه سد و حواشی رودخانه اصلی رخ داده است.
فرامرز خوش اخلاق، قاسم عزیزی، مجتبی رحیمی،
دوره 12، شماره 25 - ( 5-1391 )
چکیده

خشکسالی یکی از مخاطرات طبیعی است، که در بیشتر نقاط جهان اتفاق می‌افتد ولی نمود آن در مناطق خشک و نیمه‌خشک بیشتر است. هدف این مطالعه، بررسی پدیده خشکسالی و شناخت الگوهای همدیدی مؤثر بر رخداد آن و مقایسه با شرایط ترسالی است. بدین منظور داده‌های روزانه و ماهانه بارش طی یک دوره آماری مشترک 20 ساله (2008- 1989)، برای 20 ایستگاه در جنوب‌غرب ایران، از سازمان هواشناسی دریافت و با روشهای آماری از جمله شاخص Z مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج اولیه نشان داد فراوانی دوره‌های خشکسالی در منطقه بیش از دوره‌های ترسالی است. روند دوره‌های کاهش بارش بویژه در سالهای اخیر رو به افزایش است. همچنین هرچند ژانویه و دسامبر دارای حداکثر فراوانی رخداد خشکسالی هستند اما روند این پدیده در آنها رو به کاهش است؛ در حالی که در ماه‌های مارس و فوریه با فراوانی کمتر رخداد خشکسالی، روند افزایشی دارند. از نظر همدید، جابجایی سالانه کمربند پرفشارجنب حاره بویژه پرفشار جنوب عربستان نقش مهمی در نوسان بارش زمستانه جنوب‌غرب کشور ایفا می‌کند، بطوری که دوره‌های خشک معمولاً همراه با جابجایی غرب سو، قرارگیری بر روی شبه جزیره و افزایش ارتفاع ژئوپتانسیلی و دوره‌های مرطوب با جابجایی شرق‌سو، قرارگیری بر روی دریای عرب و کاهش ارتفاع ژئوپتانسیلی این مرکز پرارتفاع همراه می‌باشد. همچنین موقعیت مکانی محور ناوه دریای مدیترانه در تغییرات بارش جنوب­غرب ایران نقش بسزایی دارد. هر چه ناوه به شرق دریا نزدیکتر و بصورت شمال‌غرب-جنوب‌شرق جهت‌گیری داشته باشد، بارش‌ها افزایش و فاصله بیشتر ناوه از شرق مدیترانه و جهت‌گیری شمال‌شرق- جنوب‌غرب آن معمولاً با دوره‌های کاهش بارش و رخداد خشکسالی همراه است.
اصغر ضرابی، حمیدرضا وارثی، جابر علی زاده،
دوره 12، شماره 25 - ( 5-1391 )
چکیده

یکی از ارکان توسعه، جامعیت و یکپارچه بودن آن در رفع عدم تعادلهای اقتصادی و اجتماعی مناطق است. وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانه های مهم توسعه نیافتگی است که برای رفع چنین کمبودهایی نیاز به نگرش در نحوه پراکندگی شاخص های توسعه در سطوح مختلف می باشد. به منظور حل مسایل ناشی از عدم تعادلهای منطقه ای، گام نخست شناخت و سطح بندی مناطق از نظر برخورداری در زمینه های مختلف است. در این مطالعه، نوع پژوهش «توصیفی- تحلیلی» می باشد. بر این اساس تعداد 45 شاخص از شاخص های توسعه که شامل شاخص های فرهنگی، اقتصادی، شاخص های زیربنایی توسعه در نقاط روستایی شهرستان ها و شاخص های کالبدی در نقاط شهری شهرستان های استان اردبیل می باشد، مورد ارزیابی قرار گرفته که مبنای گردآوری آمار برای سال 1385 می باشد. نتایج نشان می دهد که در ارتباط با شاخص های فرهنگی شهرستان های اردبیل، پارس آباد، گرمی، نیر و مشگین شهر، در ارتباط با شاخص های اقتصادی، شهرستان های بیله سوار، گرمی و نمین، در ارتباط با شاخص های کالبدی در نقاط شهری، شهرستان گرمی و در ارتباط با شاخص های زیربنایی توسعه در نقاط روستایی شهرستان های اردبیل، خلخال، کوثر و نمین در گروه توسعه یافته قرار می گیرند. ترکیب نتایج نشان می دهد که شهرستان های نیر و گرمی به ترتیب با امتیاز 447/0 و 442/0 دو شهرستان توسعه یافته و شهرستان های اردبیل، بیله سوار و پارس آباد به ترتیب با امتیاز 431/0، 421/0 و 418/0 شهرستان های درحال توسعه استان را شکل می دهند. امتیازها در کلیه شاخص های مطروحه برای شهرستان ها بکار رفته است.

صفحه 1 از 5    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb