جستجو در مقالات منتشر شده


375 نتیجه برای شهر

ژوان امینی، مهری اکبری، زهرا حجازی زاده، علی اکبر شمسی پور،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

فضاهای سبز، نقشی اساسی در تعدیل شرایط خردآب­وهواهای شهری، زیباسازی مناظر شهری، اوقات فراغت شهروندان و تعدیل آلودگی صوتی و هوا و جذب ذرات معلق دارند. در کنار مزایای قابل توجه فضای سبز، یکی از محدودیت­های عمده توسعه فضاهای سبز در مادرشهر تهران بدلیل موقعیت مکانی آن در شرایط با آب­وهوای خشک، تأمین منابع آب نگهداری آنهاست. محاسبه ردپای آب در فضاهای سبز به­عنوان مقدار کل آب شیرین مورد نیاز در حفظ و نگهداری آنها در طول سال، یکی از شاخص­هایی است که می­توان بوسیله آن میزان سازگاری گونه­های درختی و گیاهی آنها را با شرایط آب­وهوایی کلان­شهر تهران نشان داد. هدف این پژوهش محاسبه ردپای آب بوستان لاله در تهران است. از مدل بیلان آب خاک فضای سبز (SWB) برای محاسبه ردپای آب در این بوستان استفاده شد. داده­های مورد استفاده، از ایستگاه ژئوفیزیک شهر تهران برای سال 2018، به صورت میانگین روزانه دما، مجموع بارش و رطوبت عمق صفر تا 30 سانتی متری خاک، اخذ گردید. داده­های مربوط به زهکشی آب خاک، نیز از نمونه­های استاندارد آزمایشگاهی خاک­های فضای سبز، استخراج گردید. نتایج محاسبات انجام شده بیانگر آن بود که در ماه­های گرم سال ردپای آب کل بوستان لاله تهران 4 تا 5 هزار مترمکعب در ماه بدست آمد؛ در حالی­که ماه­های فصل زمستان، کمتر از 1400 مترمکعب در ماه محاسبه شد. تعمیم داده­های رطوبت عمق 30 سانتی­متری خاک ایستگاه ژئوفیزیک به بوستان لاله نشان داد که، در دوره گرم سال، آب آبی (آب زیرزمینی یا سطحی) بیشترین سهم (بیش از 90 درصد) را در ردپای آب بوستان لاله داشته است در حالی­که در ماه های فصل زمستان و دو ماه آذر و آبان، سهم آب سبز(آب ناشی از بارش برف و باران) در تأمین رطوبت لایه 30 سانتی متری فوقانی خاک، بیش از 90 درصد از کل ردپای آب بوده است.

فاطمه حاجی زاده، سید حامد میرکریمی، عبدالرسول سلمان ماهینی، مرجان محمدزاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

با رشد روزافزون جمعیت شهرها در جهان امروز، فضای فیزیکی شهرها نیز توسعه و گسترش یافته و زمین­های اطراف را اشغال کرده است. در این شرایط، نگاه توسعه به فضای درون شهر می­تواند از مبانی مهم برنامه­ریزی توسعه شهرها بشمار آید. هدف این تحقیق تعیین و اولویت­بندی عوامل مؤثر بر توسعه فضای درون شهری گرگان از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و بودم شناختی با استفاده از مدل دلفی و مطالعات کتابخانه­ای بوده است. انتخاب کارشناسان گروه دلفی به عنوان اعتبار نتایج متکی بر قضاوت آن­ها، یک جزء مهم در روش دلفی است، در این زمینه اعضای دلفی مشتمل بر پانزده کارشناس از سازمان­های شهرداری و شورای شهر، استادان دانشگاهی و ارایه­دهندگان خدمات فرهنگی، پزشکی و نیروی انتظامی، برنامه­ریزان شهری و شهروندان معمولی بوده­اند که با استفاده از پرسشنامه نظرات آنها گردآوری شد. پرسشنامه­ها طی 4 مرحله برای رسیدن به اجماع تکرار گردید. شرکت کنندگان اهمیت هر شاخص را در مقیاس 5 طیفی لیکرت مشخص کردند (کم اهمیت= 1 تا اهمیت بسیار زیاد = 5). در مجموع 24 شاخص برای 3 گروه اقتصادی، اجتماعی و بوم­شناختی شناسایی شدند و سپس درجه اهمیت و درصد اهمیت هریک تعیین گردید. برای گزینش شاخص­های مورد نظر نمودار اهمیت شاخص طراحی و تنظیم شد. نتایج نشان داد که مهم­ترین شاخص، احساس امنیت و سپس آلودگی صوتی و آلودگی محیطی است. نتایج می تواند در راستای برنامه­ریزی برای بهبود فضای درون شهری جهت رفاه بیشتر و ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین، به برنامه­ریزان شهری و سازمان­های مرتبط کمک نماید. اولویت بندی شاخص ها نقشه راهی برای اقدام های مسولان فراهم می کند.
 
عصمت خان محمدی، رحیم سرور، علیرضا استعلاجی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

امروزه روند شتابان شهرنشینی، نقصان در هدایت و مدیریت شهری، نابرابریهای ملی و منطقه ای و تفاوت در پایگاه اقتصادی- اجتماعی افراد، باعث رشد و گسترش اسکان غیررسمی گردیده است. با توجه به این وضعیت، در منطقه کلانشهری تهران اسکان غیررسمی به شدت رو به گسترش بوده است، پژوهش حاضر در پی یافتن عوامل کلیدی مؤثر بر اسکان غیررسمی در محدوده مورد مطالعه و همچنین تعیین روابط بین معیارها از طریق مدلسازی ساختاری- تفسیری(ISM)هستیم؛ که از نظر ماهیت یک طرح کاربردی و به لحاظ روش ترکیبی(کمی و کیفی) و به لحاظ رویکرد پژوهش استقرایی است؛ در این روش از ابزار پرسشنامه استفاده شده و به منظور تجزیه و تحلیل روابط و ارائه مدل ساختاری آنها از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد که با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل در این میان سه سطح قابل تعریف است. مهمترین سطح که بیشترین اثرگذاری را بر سایر عوامل و رشد اسکان غیررسمی داشته ،تحریم  و اثرات آن است، نتیجه تحلیل میک مک و دسته بندی عوامل کلیدی در خوشه های چهارگانه ماتریس اثرات متقابل نشان می دهد عوامل رشد اقتصادی، سیاستهای بازتوزیعی، تمرکززدایی و واگذاری اختیارات، سیاستهای توازن منطقه ای، تجدید نظر در قوانین و مقررات توسعه و تحریم و اثرات آن در خوشه چهارم قرار می گیرند که در واقع متغیرهای کلیدی پژوهش هستند و تنها عامل سیاستهای تأمین مسکن در خوشه متغیرهای پیوندی قرار گرفته ، که این عامل هدایت گر سایر عوامل ، و تغییر در آن کل سیستم را متاثر خواهد کرد.
فرانک بهدوست، دکتر کرامت اله زیاری، دکتر حسین حاتمی‌نژاد، دکتر حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

امروزه باتوجه به شرایط جهانی شدن، برندسازی شهرها  باتوجه به  توان‌های گردشگری  از اهمیت بسزایی برخودار است واکثر مناطق بابرنامه‌ریزی در این زمینه سعی درتوسعه اقتصادی ومحرومیت‌زدایی بیشتر بااستفاده از گردشگری می‌باشند دراین پژوهش باتوجه به پتانسیل‌های بالای شهر کرمانشاه در زمینه گردشگری درصدد برنامه‌ریزی راهبردی برندسازی شهری بااستفاده از گردشگری  بودیم  روش پژوهش دراین مطالعه توصیفی-تحلیلی  وهدف آن کاربردی خواهد بود. داده‌ها واطلاعات موردنیاز ازمنابع کتابخانه‌ای وپیمایشی(پرسشنامه ومصاحبه) از متخصصین می‌باشد  تکنیک متاسوات براساس رهیافت داخل به خارج و دیدگاه مبتنی برمنابع است ورقابت‌پذیری شهرها ومناطق را فراهم می‌گند شهر کرمانشاه دارای قابلیت‌های بالایی برای جذب گردشگری به منظور رقابت‌پذیری شهری، منطقه‌ای وجهانی است که یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد دربین قابلیت وتوانایی‌های شهر کرمانشاه وجود بناهای تاریخی وفرهنگی  مانند طاق ‌بستان ،تکیه‌ها ، خانه‌های تاریخی ، موزه ‌هاو.. ، نقش مرکزیت صنایع دستی، تشابهات فرهنگی با افراد ساکن درعراق وترکیه، فرهنگ، اعتقادات وآداب ورسوم به عنوان پتانسیل‌های گردشگری کرمانشاه دارای چهار ویژگی(VIRO)  هستند ودرواقع این ویژگی بیشترین میزان تناسب راهبردی بامتغیرهای کلان موثر بر جذب گردشگرورقابت‌پذیری شهری ازطریق گردشگری درشهر کرمانشاه هستند. دربین متغیرهای کلان تاثیرگذار پاندمی کرونا، وجود تحریم‌ها علیه ایران، تغییرات آب وهوایی وبلایای طبیعی وکمبود اعتبارات دارای بیشترین میزان تأثیربررقابت‌پذیری شهری کرمانشاه هستند باتوجه به منابع ومتغیرهای کلان تاثیرگذار نقشه تناسب راهبردی ترسیم شد وراهکارهای مناسب ارائه گردید.

عبدالعلی ترابی، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

حوادث طبیعی که جزیی از فرآیند زندگی بشر به شمار می رود و هر روزه بر تعداد و تنوع آنها افزوده می شود، به عنوان چالشی اساسی در جهت نیل به توسعه پایدار جوامع انسانی مطرح می باشند. از این رو در حال حاضر دیدگاه غالب از تمرکز بر روی صرفاً کاهش آسیب پذیری به افزایش تاب آوری در مقابل سوانح تغییر پیدا کرده است. هدف از پژوهش حاضر تبیین مولفه های تاب آوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی با تاکید بر سیلاب در بهشهر می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر اسناد و مطالعات کتابخانه ای، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دو گروه شهروندان ساکن در محلات پیرامون چهار رودخانه شهر بهشهر می‌باشد که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 182 نفر تعیین‌شده و کارشناسان دستگاه‌های اجرایی بر اساس کوچک بودن جامعه  93 نفر تعیین‌ شده است. پس از جمع آوری اطلاعات میدانی که با استفاده از ابزار پرسشنامه تکمیل شده، از نرم­افزارهای SPSS، MINITAB و PLS و با بهره گیری از روش های تصمیم گیری چند معیاره (SAW) اقدام به بررسی وضعیت و تبیین  مولفه های تاب آوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی چون سیل شده و همچنین از نرم­افزار GIS برای پهنه­بندی مناطق بر اساس تاب آوری در برابر سیلاب استفاده گردید. نتایج نشان داده است که از میان ابعاد تاب آوری، بعد اقتصادی دارای بیشترین وزن و در رتبه اول قرار گرفته و بعد کالبدی، زیرساختی و محیطی دارای کمترین وزن  و در رتبه آخر واقع‌شده است. محلات پیرامون رودخانه های شهر بهشهر براساس وضعیت تاب آوری در برابر سیلاب رتبه‌بندی شده­اند که نشان داده است محله شاهد در رتبه اول و محله برزو در رتبه آخر قرار گرفته است.
 
دکتر سمانه جلیلی صدراباد، مهندس سمیه جلیلی صدراباد،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

فضاهای همگانی و تعاملات اجتماعی دارای رابطه دو سویه می‌باشند .در حالی‌که رشد متراکم شهرها، کمبود زمین و عدم توجه به این فضاها در برنامه‌های توسعه شهری منجر به کمبود سرانه فضای سبز و باز و کاهش تعاملات اجتماعی شده است. منطقه 10 شهر تهران به عنوان پرتراکم ترین منطقه در این کلانشهر، دارای کمبود کمی و کیفی در فضاهای همگانی و باز می‌باشد؛ و مسائل دیگر همانند فرسودگی کالبدی، آشفتگی در منظر شهری، بالا بودن میزان اجاره­نشینی، امنیت اجتماعی پایین و شناور بودن جمعیت ساکن، موجب کاهش کیفیت فضاهای همگانی موجود و سطح تعاملات اجتماعی شده است. در این راستا هدف این پژوهش بررسی امکان تحول فضاهای همگانی به­منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی در منطقه 10 می­باشد و استراتژی آن توصیفی- پیمایشی است. داده­ها با روش مطالعات اسنادی و میدانی جمع­آوری و جهت تجزیه و تحلیل از تکنیک SWOT و QSPM  استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد که تنوع پذیری فعالیت‌ها‌، اختلاط کاربری‌، همه‌شمولی اجتماعی، دسترسی به حمل­و­نقل عمومی، امنیت اجتماعی، خاطره­انگیزی، ایمنی، بهره­گیری از تمام حواس، خوانایی، دید و منظر مناسب، انعطاف­پذیری، مبلمان شهری، نوع بدنه و کف، آسایش اقلیمی و بهداشت محیط مولفه­های اثرگذار در ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای همگانی می‌باشند و شرایط و فعالیت­های مناسب برای حضور کودکان و سالمندان منجر به افزایش نظارت و امنیت اجتماعی می‌شود. سناریوی برتر شامل راهبردهای تهاجمی (SO1: ارتقاء امنیت اجتماعی در فضاهای همگانی موجود، SO2: ارتقاء سرانه فضای سبز و باز، SO4: توسعه پاتوق‌های محلی و ریزفضاها جهت تجمع اهالی، SO5: تخصیص فضاهای چندمنظوره فرهنگی، هنری، ورزشی و...) و محافظه‌کارانه (ST1: استفاده مجدد از فضاهای غیرفعال در تملک شهرداری، ST2: افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان) می‌باشند و در نهایت جهت تحقق ­پذیری آن‌ها 18 سیاست‌ و 31 برنامه‌ اقدام تدوین شده است

دکتر احمد آفتاب، دکتر علی اکبر تقیلو، آقای اکبر هوشمند،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

حضور مستمر و فعال نیروی انتظامی نقش موثری در برقراری امنیت و آرامش در سطح شهرها دارد. بنابراین توزیع عادلانه و مکفی مراکز انتظامی در فضاهای شهری عامل مهمی جهت تحقق این نیاز اساسی می­باشد. از این رو پژوهش حاضر بر آن است تا خدمات­رسانی کلانتری­ها بر پهنه­های آسیب­پذیر شهر ارومیه را بررسی کند. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی بکارگرفته شده در این پژوهش از نوع کاربردی می‌باشد. نتایج حاصل از پژوهش، پهنه­بندی آسیب­پذیری شهر ارومیه در قالب چهار طبقه از آسیب­پذیری خیلی زیاد تا آسیب­پذیری خیلی کم می­باشد که حدود km² 68 از کل محدوده شهر دارای آسیب­پذیری زیاد تا خیلی زیاد شناخته شده است. بیشتر نواحی شمالی (سکونتگاه­های غیررسمی منطقه دو) و مرکزی (محلات قدیمی منطقه چهار) شهر ارومیه به علت تراکم بالای جمعیتی و مسکونی، قرارگیری اکثر مراکز اداری­ سیاسی، حساس و تجاری در این مناطق، آسیپ­پذیرترین مناطق ارومیه هستند. نتایج حاصل از تحلیل شبکه براساس زمان استاندارد (12 دقیقه) بیانگر عدم پوشش پوشش 9/28 درصد (km2 24) از مساحت پهنه­های آسیب­پذیر ارومیه توسط کلانتریها می­باشد. در مدت زمان 12 دقیقه کلانتری‌های سطح شهر ارومیه به 55 کیلومترمربع از مساحت حدود 75 کیلومترمربع پهنه­هایی با آسیب‌پذیری زیاد دسترسی سریع داشته و حدود 20 کیلومترمربع از این پهنه هم فاقد دسترسی سریع زمانی می‌باشد. از لحاظ دسترسی کلانتری‌ها به پهنه­هایی آسیب‌پذیر کم نیز نتایج مشخص کننده این امر می‌باشند که از حدود 15 کیلومتر مربع از این مناطق به 3 کیلومتر مربع دسترسی سریع دارند که نشان از عدم دسترسی سریع به 12 کیلومترمربع از این مناطق می‌باشد.
سمیه جهان تیغ مند، امیر کرم، عزت اله قنواتی، سارا کیانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

  ژئوتوریسم یکی از گونه های مهم اکوتوریسم با رویکردی مسئولانه و حفاظت محور است که بر مردمی کردن علوم زمین و توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه بومی تاکید می کند به منظور ارزیابی و تبیین شرایط ژئوتوریسم یک منطقه و قابلیت های یک مقصد برای تبدیل شدن به یک ژئوپارک، ضرورت دارد تا مدل بهینه و مطلوب توسعه ژئوتوریسم مقصدهای گردشگری ارائه و تبیین شود. شهرستان فیروزکوه با داشتن سرمایه های متعدد میراث زمین، یکی از مناطق مستعد ژئوتوریسم محسوب می شود. با توجه به توان بالای ژئوتوریسم برای توسعه به عنوان یک ژئوپارک و عدم بهره گیری لازم از این توانها در توسعه شهرستان، ضرورت دارد تا مدل بهینه ای برای تحلیل توسعه قابلیت ژئوپارک در شهرستان ارائه شود. در این پژوهش از طریق روش های کتابخانه ای و پیمایشی و با استفاده از روش های ارزیابی ژئوتوریسم شامل روش فاسیلاس، روش GAM و روش محوطه های تنوع زمینی، ژئوسایتهای شهرستان مورد تحلیل قرار گرفت. عمده ژئوسایتهای منطقه علیرغم داشتن نمایانگری و قابلیت آموزشی بالا و ارزش زیبایی شناختی، ارتباط ضعیفی با جامعه بومی دارند و سطح آسیب پذیری و خطر اضمحلال آنها رو به افزایش است. همچنین از منظر سنجش قابلیتهای ژئوپارک مشخص شد که این شهرستان  در حال حاضر، قابلیت تبدیل شدن به یک ژئوپارک مستقل را ندارد بر همین اساس مدلی برای توسعه قابلیت شهرستان برای تبدیل به یک ژئوپارک ارائه شده است که این مدل عمدتا مدیریت مشارکتی، کارآفرینی، گردشگران چند منظوره و گونه شناسی ژئوتوریسم و غیره تاکید دارد.

آقای آیت جهانبانی، آقای علی شماعی، اقای حبیب اله فصیحی، آقای طاهر پریزادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

تاب‌آوری یکی از رویکردهای کاهش آسیب‌پذیری جوامع و تقویت توانایی‌های مردم برای مقابله با خطرات ناشی از وقوع سوانح طبیعی به‌ویژه زمین‌لرزه است و دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی، نهادی، کالبدی و زیست‌محیطی است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی  و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع اکتشافی است. پرسشنامه محقق ساخته با 102 گویه ابزار گردآوری داده های پژوهش بود. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 386 و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بود. تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر در بستر نرم افزار SPSS25 برای تحلیل داده ها و مدلسازی عوامل به کار گرفته شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهر پارس آباد از نظر تاب‌آوری اجتماعی و کالبدی دارای پایین‌ترین امتیازات و در وضعیت متوسط متمایل به خوب؛ تاب‌آوری زیست‌محیطی در وضعیت متوسط، تاب‌آوری نهادی و اقتصادی به ترتیب در وضعیت متمایل به وضعیت نامناسب قرار دارند. همچنین  عامل بندی سؤالات، 13 عامل برای ابعاد اجتماعی (رفتار در حین بحران، آگاهی از بحران، آمادگی برای بحران، دانش، همکاری، اعتماد، همیاری، امانت‌داری، تعامل، دقت، نگرش، کمک‌های اولیه و اقدامات ضروری)؛ 3 عامل (خسارت پذیری، جبران‌پذیری و توانایی برگشت) برای ابعاد اقتصادی؛ 5 عامل (عملکرد نهادهای عمومی، عملکرد نهادهای نیمه عمومی، ارتباط نهادی، اقدامات نهادی و بستر نهادی) برای تاب‌آوری نهادی؛ 4 عامل (فضای باز، مقاومت ساختمانی، دسترسی عمومی و دسترسی امدادی) برای تاب‌آوری کالبدی و 3 عامل (عوامل محیطی، تغذیه‌ای و خاک) برای تاب‌آوری زیست‌محیطی نشان داد. در نهایت مدلسازی شاخص های تاب آوری برای شهر پارس آباد ارایه گردید.

محمد کاظمی قراجه، بهنام سلمانی، محمد حسین رضائی مقدم،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی دمای سطح زمین در ارتباط با کاربری اراضی برای شهر تبریز با استفاده از تکنولوژی سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی می‌باشد. از تصاویر ماهواره لندست 8 به منظور تهیه نقشه دمای سطح زمین برای منطقه مورد مطالعه استفاده شد. تصحیح اتمسفری با استفاده از روش فلش بر روی تصویر مورد نظر اعمال و دمای سطح زمین با استفاده از الگوریتم پنجره مجزاء برای منطقه مورد مطالعه با دقت 51/1 درجه محاسبه شد. نقشه کاربری اراضی شهر تبریز در 6 کلاس با استفاده از روش شی گراء در نرم افزار اکوقونیشن با دقت 03/90 بدست آمد. نتایج حاصل از بررسی ارتباط بین دمای سطح زمین و کاربری اراضی بیانگر آن است که اراضی کشاورزی با دمای 22/18 درجه سانتی گراد، بالاترین دمای سطح زمین را دارا می­باشند. همچنین نواحی آبی (رودخانه­ای) به دلیل این که توان تشعشعی نزدیک به یک دارند کمترین دمای سطح زمین یعنی معادل 30/10 درجه سانتی گراد را به خود اختصاص داده­اند. نتایج تحقیق همچنین نشان دهنده­ی این مهم است که الگوریتم پنجره مجزاء نتایج قابل اعتمادی را در برآورد دمای سطح زمین ارائه می­دهد که می­تواند در مطالعات زیست محیطی و علوم زمین مورد استفاده قرار گیرد.           



خدیجه خطیری، ایران غازی، نعمت حسنی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

بلایای طبیعی موجب خسارات شدید مالی وجانی می شود. مدیریت بحران به معنای سوق دادن هدفمند جریان امور به روالی قابل کنترل  به قصد برگرداندن امور در اسرع وقت به شرایط قبل از بحران است. لذا هدف اصلی این مقاله ارائه مدل توسعه سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران آب شهری می باشد.روش مطالعه توصیفی- پیمایشی است. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه و پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزار Topsis  وSPSS و  روش تحلیل AHP  و رگرسیون و تی  استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران بحران و آبفای کشور؛ همچنین کلیه ساکنین شهر کرج می باشد که تعداد384 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد از دید افراد نمونه آماری میزان سرمایه اجتماعی پایین تر از سطح مطلوب بوده است. همچنین ارتباط بین شاخص های سرمایه اجتماعی معنادار بود همچنین نتایج مقایسه زوجی معیارهای اصلی اولویت شاخص ها را به ترتیب  اعتماد اجتماعی با ضریب 443/0 ، معیار سیاست های انگیزشی و تغییر در  فضای نگرشی با ضریب 355/0 ، معیار زیرساخت های تعاملی و ارزشی جامعه با ضریب 277/0 ، عمل متقابل با ضریب 0.203 چهارم و در نهایت معیار عدم بیگانگی با دولت با ضریب 199/0 اولویت پنجم را نشان داد.   بررسی صورت گرفته نشان داد توانایی کشورها در رویارویی با بحران ها، ارتباط زیادی به سیاست مدیریت بحران دارند ،ارتقا سرمایه اجتماعی در جامعه و  توسعه روحیه همکاری و ایجاد انگیزه مشارکت در بین مردم، یکی از راهکاری مهم تشخیص داده شده است.

آقای یاسر نظریان، دکتر آمنه حق زاد، دکتر لیلا ابراهیمی، دکتر کیا بزرگمهر،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها در نتیجه افزایش طبیعی جمعیت و مهاجرت های روستا- شهری، موجب تمرکز متعالی ترین سرمایه های مادی و معنوی بشر در این سکونتگاه های شهری گردیده است. در عین حال بحران های مختلف طبیعی و انسانی این سرمایه ها را تهدید می ­کند. مدیریت شهری برنامه های مختلفی را برای مقابله با این بحران­ها درپیش گرفته است که رویکرد متاخر در این خصوص افزایش تاب آوری شهرهاست. مفهوم تاب­آوری در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قابل بحث و بررسی است.
پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی  وبا هدف سنجش وضعیت تاب­آوری کالبدی مناطق کلانشهر تبریز و تعیین وضعیت آن­ها نسبت به یکدیگر انجام شده است. برای این منظور از روش های تصمیم­گیری چند شاخصه (MADM)  و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شده است. هم چنین از 3 مدل تاپسیس، ویکور و کوپراس برای رتبه­بندی مناطق از نظر تاب آوری کالبدی بهره­گیری شده است. در نهایت برای تلفیق نتایج مدل­های مذکور از مدل کپ­لند استفاده گردید. نتایج نشان دهنده این است که مناطق 2،8و9 به صورت مشترک بالاترین تاب­آوری کالبدی را دارند. در رتبه­های بعدی به ترتیب مناطق 1، 10، 3، 7، 5، 4 و در نهایت منطقه 6 قرار گرفته است.
دکتر حافظ مهدنژاد، دکتر حمید برقی، دکتر علیرضا غلامی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

امروزه شهرهای کشور با نوعی دوگانگی و نابرابری مواجه شده­اند. چنان­چه نابرابری شهری به یکی از مشخصه­های مکانی آنها تبدیل شده است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، پهنه­بندی محله­های نابرابری فضایی کلان­شهر اصفهان بر اساس شاخص­های اقتصادی جهت برنامه‌ریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و افزایش کیفیت زندگی آنها است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی می­باشد. داده­های پژوهش از بلوک­های آماری(1395) مرکز آمار ایران تهیه شده­اند. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل داده­ها، تدوین شاخص­ها و استخراج شاخص نهایی شکاف و نابرابری شهری،  AHP ، تاپسیس (Topsis) و  Hotspot است. یافته­های پژوهش نشان می­دهد ضریب تاثیر شاخص­های مربوط به مولفه­های گروه های عمدۀ شغلی، اشتغال، مسکن و وسیلۀ نقلیه به ترتیب  مشتمل بر 265/0، 317/0، 234/0 و 184/0 است. بر مبنای شاخص نهایی وضعیت نابرابری جغرافیایی از لحاظ شاخص­های اقتصادی، 23 محله(98/11%) دارای کیفیت مناسب، 37 محله(27/19%) دارای کیفیت نسبتاً مناسب، 52 محله(08/27%) در وضعیت متوسط، 64 محله(33/33%) در وضعیت نسبتاً نامناسب و در نهایت 16 محله معادل حدود 33/8% از کل محله­های کلان‌شهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در مجموع، حدود 42% از  کل محله­های کلان‌شهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. نتایج حاصل از مدل Hotspot نشان دهندۀ آن است که محله­های دارای ارزش‌های بالاتر از میانگین در جنوب و تا حدودی در مرکز شهر و محله­های دارای ارزش پایین تر از میانگین در شرق و تا حدودی در غرب شهر اصفهان قرار گرفته‌اند. در واقع، می­توان به گونه­ای شهر را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم نمود.
آقای محسن کلانتری، آقای حسین طهماسبی مقدم، خانم بهاره اکبری منفرد،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

شهریادگیرنده بهعنوان یکی از استراتژی‌های نوین در برنامهریزیشهری، با بهره‌گیری از مفهوم یادگیریمادام‌العمر، جوامع شهری را برای رویارویی با چنین چالش‌هایی مجهز میسازد. چنین رویکردی با محور قراردادن کاربریهاییادگیرنده، مناسبترین مدرسه برای تقویت یادگیری در شهرها می باشد. در همین­راستا، پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی پراکنش کاربری­های­یادگیرنده از منظر عدالت­فضایی برای تحقق رویکرد شهریادگیرنده در شهرزنجان اختصاص دارد؛ و هدف اصلی آن، پی بردن به تعادل و توازن فضایی در توزیع کاربری­های­یادگیرنده شهرزنجان، برای توسعۀ رویکرد شهریادگیرنده می­باشد. روش پژوهش توصیفیتحلیلی و نحوۀ گردآوری دادهها، کتابخانهای-اسنادی است. جهت تجزیهو تحلیل یافتهها، از دو شاخص ظرفیت و عدالتاجتماعی در چارچوب مقایسۀ سرانه و سطوح مطلوب، تکنیک میانگین نزدیکترین همسایگی و آنتروپی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل نحوۀ توزیع کاربریهای یادگیرنده در وضع موجود، حاکی از آن است که توزیع و پراکنش این کاربریها در سطح شهر، بهصورت متمرکز و خوشهای بوده و با عدم تعادلات فضایی همراه است. بهطوریکه اختلافات کمی و کیفی بسیار بالایی را میان مناطق سهگانۀشهری بهویژه حواشی شرقی منطقۀ‌دو نشان میدهند. چنین مسئلهای توسعۀ رویکرد شهر یادگیرنده در شهرزنجان را با مشکل روبهرو ساخته و موجب تمرکز این خدمات در مرکز شهر و کمبودشان در نواحی پیرامونی شده است. بهطوریکه نابرابریهای عمیقی میان نواحی مسکونی شهر بهوجود آمده است. در همینراستا نتایج تحقیق، پیشنهاداتی را جهت سازماندهی مجدد کاربریهای یادگیرنده، به منظور برقراری رویکرد عدالتفضایی در سطح شهر، ارائه میدهد.
آیسان پورمقدم، مهسا فرامرزی اصل، میرسعید موسوی، اکبر عبدالله زاده طرف،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

چکیده
بازآفرینی شهری یکی از اقدامات معاصر مرمتی است که چهار بعد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی شهر را دربرمی گیرد. یکی از اهداف اصلی بازآفرینی شهری دستیابی به کیفیت محیطی است. از سوی دیگر با کاهش تمایل مردم برای زندگی و گذراندن اوقات فراغت در مراکز شهری از کیفیت این بافت کاسته و ضرورت توجه بر ارتقاء کیفیت این مراکز بیش‌ازپیش مطرح‌شده است. ازآنجایی‌که کیفیت مکانی یک موضوع عام است با استفاده از مدل مکان پایدار گلکار، یکی از کامل‌ترین مدل ارزیابی مؤلفه‌های سازندۀ مکان، چهار بعد کالبد، فعالیت، تصورات و اکوسیستم در نظر گرفته‌شده تا درنهایت چارچوب مفهومی بازآفرینی مراکز شهری بر پایۀ کیفیت‌های مکانی به دست آید. در این پژوهش با استفاده از فن تحلیل محتوا کیفیت‌های مکانی از دید نظریه‌پردازان جهانی، تجربیات بازآفرینی مراکز شهرها، سند ملی راهبردی احیاء، بهسـازی و نوسـازی و توانمندسازی بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری جمع‌بندی شده و فراوان‌ترین کیفیت‌ها برحسب میانگین به دست می‌آیند سپس با استفاده از مطالعات کتابخانه‌ای برای هریک از کیفیت‌ها سنجه‌هایی تعریف‌شده تا درنهایت چارچوب مفهومی ترسیم شود. نتایج نشان می‌دهد فراوان‌ترین کیفیت‌ها خوانایی و شخصیت بصری از مؤلفۀ تجربی-زیباشناختی، کیفیت نفوذپذیری، شمول گرایی، کیفیت عرصه همگانی و سرزندگی رفتاری از مؤلفۀ عملکردی و کیفیت همسازی با طبیعت از مؤلفۀ زیست‌محیطی می‌باشند. این هفت کیفیت جزو فراوان‌ترین کیفیت‌ها در بازآفرینی مراکز شهری مطرح هستند.

مصطفی تقوایی، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

هر اندازه که شهرها توسعه و گسترش یابند برخورد آنها با واحدهای گوناگون توپوگرافی و ژنومورفولوژی و موضوعات مربوط به آنهاکه ترکیبی از واحدهای مختلف در سطح زمین هستند زیادتر می‌شود. همچنین از آنجای که واحدهای ژئومورفولوژی همیشه با پویایی و دینامیسم محیط طبیعی در ارتباط است، هر گونه اقدام در راستای توسعه و عمران شهرها به نحوی با پویایی و دینامیسم مذکور و در نتیجه با پدیده‌های مورفولوژیک تلاقی می‌کند. در این برخورد اگر برخی اصول و نکات ضروری رعایت نشود، تعادل مورفودینامیک محیط، به هم می‌خورد و خطرات بزرگی غالب تجهیزات و امکانات شهری را مورد تهدید قرار می‌دهد که گاهی شدت زیاد مورفوژنز نتایج جبران ناپذیری به بار می‌آورد. برهمین مبنا تحقیق حاضر پژوهش بررسی نقش ناهمواری‌ها (واحدهای ژئوموفولوژیکی) در برنامه‌ریزی شهرهای ساحلی با استفاده ازمقایسه دو روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و AHP FUZZY در شهر نور انجام گرفته است. تحقیق پیش رو از نظر هدف کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده‌ها، توصیفی-تحلیلی و به‌صورت پیمایشی می‌باشد که در آن از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در مراحل اولیه فرآیند برنامه ریزی ، هنگام شناسایی گزینه های توسعه به عنوان یک نقطه کانونی ، روش های ساده می توانند کافی باشند. در این شرایط ، انتخاب روشهای پیشرفته و پیشرفته فناوری لزوماً نتایج متفاوتی ایجاد نمی کند. با این حال ، هنگامی که برنامه ریزی نیاز به شناسایی میزان فضایی منطقه توسعه مطلوب دارد ، در نظر گرفتن منطقه تقاطع پیشنهاد شده توسط هر دو روش ایده آل خواهد بود

یاسر نظریان، خانم آمنه حق زاد، لیلا ابراهیمی، کیا بزرگمهر،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

آسیب پذیری نتیجه گریزناپذیر مخاطرات و بحران هایی است که جوامع را با درجات مختلف تهدید می­کند. یکی از اساسی­ترین این مخطرات تهدیدآمیز، زلزله می­باشد. رویکرد اخیر برنامه های مقابله با سوانح، افزایش تاب آوری جوامع می­باشد که ابعاد مختلفی دارد. یکی از آن­ها بعد کالبدی تاب­آوری شهری است که با مولفه های برنامه ریزی کاربری اراضی پیوند می­خورد. در این پژوهش با هدف تحلیل معیارهای کاربری اراضی موثر بر تاب آوری شهر تبریز با استفاده از روش AHP فازی به تحقیق پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصل از مطالعه مبانی، 13 معیار تاثیرگذار شناسایی و مبنای عمل قرار گرفته است. داده های مورد نیاز از نقشه ها و اطلاعات مکانی طرح های شهری و به ویژه طرح تفصیلی شهر تبریز استخراج و مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار ARC Map10.3.1 به تحلیل هر یک از معیارها پرداخته شده و هر یک از معیارها در قالب نقشه فازی ارائه شده است. برای رسیدن به نقشه نهایی تاب آوری از عملگرهای فازی جمع، ضرب و گاما استفاده شده است که با توجه به دقت بالای عملگر گاما، نتایج آن به عنوان خروجی نهایی درنظر گرفته شده است. نتایج نشان می­دهد، که در محدود شهر تبریز، 2 درصد دارای تاب آوری خیلی کم، 40.8 درصد، تاب آوری کم، 15.3 درصد تاب آوری متوسط، 23.5درصد تاب آوری زیاد و 7.2درصد تاب آوری خیلی زیاد بر مبنای معیارهای مورد استفاده- می­باشد. مناطق با تاب آوری کم عموما در شمال شهر تبریز قرار گرفته و منطبق بر بافت اسکان غیررسمی و بافت فرسوده شهر است که منطبق بر خط گسل شمال تبریز بوده و ریزدانگی و نفوذ پذیری پایین از دیگر اختصاصات این مناطق است. به دلیل تراکم بالای جمعیتی در این مناطق لازم است سریعا برنامه­های لازم برای ارتقای کیفیت معیارهای تاب­آور سازی کالبدی شهر، اتخاذ گردد.

طیبه عزیزی، میرسعید موسوی، مهسا فرامرزی اصل، سیروس جمالی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

امروزه بافت قدیم شهرها به دلیل افزایش ساخت و ساز و وابستگی به وسایل نقلیه، به شدت تحت سلطۀ تحولات ناخواسته درآمده است. همین مسئله موجب بروز مشکلات فراوانی در مسائل شهری شده است. بنابراین طرح های ساماندهی کالبدی به عنوان راه حلی برای کاهش این مشکلات در دستور کار قرارگرفته اند. خیابان امام که در بافت قدیم ارومیه قرار دارد، یکی از خیابان های اصلی و مهم شهر است که تنوع کاربری ها، میزان بالای تردد سواره و پیاده، وجود جداره ها و بناهای باارزش در این منطقه بر اهمیت این خیابان در بافت قدیم ارومیه افزوده است. یکی از پروژه های پیشنهادی در طرح راهبردی بافت های فرسوده شهر ارومیه، پروژه ساماندهی و طراحی شهری خیابان امام بود که بخش عمده ای از آن اجرا شده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان کارآیی اجرای طرح های ساماندهی کالبدی در بافت قدیم شهر ارومیه است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و داده های به دست آمده، از طریق پرسش نامۀ محقق ساخته، جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای در برنامۀ SPSS و همچنین از روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارAMOS  استفاده شده است. میانگین به دست آمده از آزمون T در بررسی میزان رضایت کسبه و ساکنان مستقر در بافت قدیم شهر ارومیه که بیشتر از 3 بود، نشان از آن دارد که افراد ساکن در این محدوده و کسبۀ بازار از نتایج اجرای طرح های ساماندهی کالبدی راضی هستند.

حمزه علیزاده، مهری اکبری، زهرا حجازی زاده، محمد احمدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

استان کرمانشاه، به­­ویژه شهرستان روانسر از مناطق مهم کشور در بخش کشاورزی و باغی هستند، بیشتر مواقع پدیده تگرگ خسارات قابل توجهی به این بخش­ها وارد می‌کند. یکی از روش‌های کاهش این خسارت نصب و راه اندازی سیستم ضد تگرگ می­باشد. برای رسیدن به این هدف، دادههای ۳۷ بارش تگرگ ایستگاهی، خوشه بندی شده و سه خوشه اصلی به نمایندگی روزهای بارش تگرگ حاصل شد؛ هرکدام از خوشهها از نظر ارتفاع ژئوپتانسیل تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال، وزش رطوبتی تراز ۷۰۰، و نقشه تراز ۱۰۰۰ تا ۵۰۰ هکتوپاسکال دما و امگا ترسیم و تحلیل شده است. نتایج بررسی الگوهای ریزش تگرگ نشان می­دهد؛ وجود یک سامانه کم ارتفاع روی خاورمیانه ضروری است؛ که هوای گرم و مرطوب را از عرض­های جنوبی به طرف منطقه هدایت کند؛ و همزمان در سطح زمین وجود ناپایداری زیاد و پایداری ایستای ظعیف در جو و همچنین وجود مقدار رطوبت کافی که توانای ایجاد رگبارها را فراهم کند ضروری است. برای مکان­یابی از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط GIS استفاده شده و مجموعاً پارامترهای از قبیل (شیب، جهت شیب، دما، رطوبت...) مورد ارزیابی قرار گرفت. این معیارها به عنوان نقشه‌های عامل، هرکدام جداگانه کلاسه بندی شده و با توجه به میزان ارجحیت شأن در استقرار دستگاه امتیازگذاری شدند. نقشه نهایی مکان‌یابی سامانه نشان میدهد؛ که بخش­های از شمال غرب منطقه (منصورآقایی و قوری قلعه) و شمال شرق بخش مرکزی روانسر و قسمت­های از جنوب غربی محدوده­ به دلیل شرایط جغرافیایی مناسب و متناسب با آن­ها دما و رطوبت کافی و جهت شیب جنوب غربی ، و برخوردار بودن از شرایط مساعد ایجاد ناپایداری شدید و در پی آن بارش تگرگ؛ سیستم ضد تگرگ از اهمیت زیادی برای احداث در این مناطق برخوردار است. به صورت کلی حدود ۳۲.۶ کیلومترمربع شرایط نسبتاً مساعد و حدود ۳ کیلومترمربع شرایط بسیار مساعدی برای احداث سیستم مورد نظر دارند.

روح الله نمکی، اکبر عبداله زاده طرف، حسن ستاری ساربانقلی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

آلودگی هوا و تاثیرات نامطلوب آلودگیهای ناشی از احتراق سوخت­های فسیلی در سکونتگاههای شهری از جمله مسائل مهم زیست محیطی کلانشهرهاست که توجه به راهکارهای کاهش میزان آلودگی هوا در شهرها لازم است. تجربیات جهانی نشان داده است که شاخصهای فرم شهری یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر میزان آلودگی هوا و مصرف انرژی در شهر هستند. از این روی توجه به فرم شهر، نقشی مهم درچشم انداز بلند مدت شهرها در جهت کیفیت هوای مطلوب­تر، ایفا می­کند.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه­ای و اسنادی  استفاده شده است. درجهت تجزیه و تحلیل داده­ها و پاسخگویی به سوالات پژوهش از تکنیک آماره موران در محیط نرم افزار gis استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد وضعیت آلودگی هوای شهر تبریز از نظر عناصر آلوده کننده هوا یعنی دی اکسید گوگرد، دی اکسید نیتروژن، مونوکسید کربن در نیمه دوم سال بیشتر از نیمه اول سال است به گونه­ای که از میان ایستگاههای پایش هوا ایستگاه میدان دارای بیشترین تعداد آلودگی هوا بود. همچنین نتایج حاصل از بررسی تاثیر فرم شهری و الگوی کاربری زمین بر آلودگی هوا نشان داد که فرم شهری و کاربری زمین بر آلودگی هوا تاثیرگذار است.

صفحه 1 از 19    
اولین
قبلی
1
...
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2023 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb