جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای عودلاجان

انسیه گوهری نسب، حسین ذبیحی، شیرین طغیانی،
دوره 19، شماره 54 - ( 9-1398 )
چکیده

امروزه به دلیل تحول شکل زندگی و رواج کمیت گرایی به تدریج مفاهیم کیفی و معنایی روح محله بودن در ذهن ساکنان کم رنگ شده است. با بهنگام سازی نشدن زیرساخت ها که ناشی از  عدم حضور جامعه محلی در فرآیند شناخت مشکلات و برآورد صحیح  نیازهای خود می باشد. شکافی ناگهانی میان کارایی محله ها و نیازهای ساکنان ایجاد و محله ها را به سوی ناکارآمدی سوق داده است. در حالیکه برخی محله های مدرن که در مدت زمانی کوتاه به صورت برنامه ریزی شده  ایجاد شده اند. فرآیندی بالعکس محله های سنتی را در حال طی کردن هستند. پرسش اصلی این است که معیارهای یک محله ماندگار ایرانی روزآمد، از دیدگاه ساکنان اصلی کدامند؟ هدف پژوهش، تدوین مدل مفهومی محله ماندگار ایرانی روزآمد بر اساس دیدگاه ساکنان است. این مطالعه تحلیلی- کیفی با استفاده از روش نظریه زمینه ای- تهیه نقشه تحلیل موقعیت است. در گردآوری داده ها از تکنیک های متعددی مانند، بررسی متون و اسناد ، مصاحبه با ساکنان و مشاهده میدانی استفاده شده است. به این منظور به روشنمونه گیری هدفمند( 5 محله متفاوت ) با حجم جامعه آماری 86 نفر (در هر محله نمونه گیری متوالی متواتر بین 12 تا 20 نفر) از ساکنان اصلی، داده ها گردآوری شده اند. نتایج نشان می دهد، محله از دیدگاه ساکنان، فارغ از مفاهیم وسیع تعریف شده از دیدگاه صلب نخبه گرایانه ، بیشتر در پارامترهای  غیر کالبدی و ذهنی ساده (مفاهیمی از قبیل: دسترسی به خدمات و امکانات، همدلی اهالی، امنیت، آرامش، اصالت، آسایش، رفاه و ...) نمود می یابد. پس از این مرحله داده ها و مفاهیم کدگذاری شده اند. در نهایت، مدل مفهومی بنیادی برآمده از داده ها به صورت نقشه تحلیل موقعیت شکل گرفت. پایایی مدل با پاسخگویی به سوالات استراس و کوربین درباره تجربه در مطالعه،  مورد ارزیابی قرار گرفته است.

محمود آروین، مهسا قانع، احمد پوراحمد،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

یکی از رویکردهای نوین بازآفرینی جهت ارتقا کیفیت بافت‌های فرسوده بازآفرینی با رویکرد فرهنگ مبنا است. در این راستا بهره‌گیری از هنر و فرهنگ به‌عنوان یکی از راهکارهای بازآفرینی فرهنگ مبنا شناخته می‌شود. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی بهره‌گیری از قابلیت‌ها و توانایی‌های اجرایی هنر عمومی در دو بعد دائمی و موقت و میزان تأثیرگذاری هنر عمومی در ابعاد اجتماعی-فرهنگی، زیبایی‌شناسی کالبدی و اقتصادی جهت بازآفرینی بافت فرسوده محله عودلاجان واقع در منطقه 12 شهر تهران می‌باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر روش توصیفی –تحلیلی است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص‌های هنر عمومی در دو بعد دائمی (مبلمان، فضای سبز و گیاهان رونده، نقاشی دیواری، احیای بنای تاریخی، کافه و رستوران، کتابخانه، مجسمه، المان، طراحی ورودی و پل) و موقت (نمایش خیابانی، مسابقات، نمایشگاهِ و جشنواره، اسکان هنرمندان، کارگاه آموزشی، صداگذاری، نور و صدا، پخش فیلم) تدوین گردید.جامعه آماری پرسشنامه ساکنان محله عودلاجان می‌باشند که با توجه جمعیت محله، 16943 نفر با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به‌عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. جهت تحلیل پاسخ شهروندان از تحلیل معادلات ساختاری در نرم آموس گرافیک استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد هنر عمومی دائمی و موقت باعث توسعه اقتصادی، توسعه زیبایی‌شناسی کالبدی و توسعه اجتماعی-فرهنگی در محله عودلاجان می‌شوند که از این میان در هنر عمومی دائمی شاخص کافه و رستوران بیشترین و پل کمترین تأثیر را دارد. در هنر عمومی موقت نیز شاخص پخش فیلم بیشترین تأثیر و کمترین تأثیر را شاخص صداگذاری دارد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb