جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای مدلسازی

ندا کفاش چرندابی، علی اصغر آل شیخ:، محمد کریمی،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده

توسعه‌ی روزافزون فناوریهای کامپیوتری و تئوری‌های تصمیم‌گیری منجر به طراحی مدلهای نوین در حیطه‌ی مسائل تصمیم‌گیری چندمعیاره شده است. روشهای فرارتبه‌ای نمونه‌ای از این مدلها می‌باشند که با الگوریتمی ساده، بدون نیاز به اطلاعات بیش از اندازه از سوی کارشناس به مدلسازی دقیق‌تر مسائل تصمیم‌گیری می‌پردازند. لیکن روشهای مذکور به تنهایی قادر به تحلیل مسائل چندمعیاره مکانی نمی‌باشند. ادغام روشهای فرارتبه‌ای با سیستم اطلاعات مکانی (GIS) پیشنهادی است که برای تحلیل بهتر و کارامد مسائل مکانی ارائه شده است. در این تحقیق کارایی روشهای مذکور برای مدلسازی میزان آسیب‌پذیری ناشی از بیماری مالاریا، مهمترین بیماری انگلی جهان و ایران، مورد بررسی قرار گرفت. بدین صورت که نقشه‌های پیوسته‌ی آسیب‌پذیری برای استان هرمزگان، به کمک روشهای ELECTRE III و PROMETHEE II با معیارهای ارزیابی دما، رطوبت، فاصله از پوشش گیاهی، فاصله از آبهای راکد، تراکم جمعیت و ارتفاع تهیه گردیدند. سپس دقت نقشه‌های ترسیم شده به کمک شاخص Prevalence و موارد مثبت مالاریا در سال 85 و 86 مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که نقشه‌های آسیب‌پذیری تولید شده به کمک روشهای ELECTRE و PROMETHEE به داده‌های واقعی نزدیکتر هستند و نسبت به روشهای متداول نظیر مجموع وزندار ساده (SAW) در حدود 30 درصد دارای دقت بالاتری می‌باشند.
سمیه مهرآبادی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

روش‌های کلاسیک یا روشهای سخت بر دقیق بودن محاسبات، پایه­گذاری شده­اند درحالیکه دنیای واقعی بر نادقیق بودن مرزها و عدم قطعیت­ها استوار است که بیشتر با روش‌های محاسبات نرم مطابقت دارد، که این روش­ها نیز به تنهایی نقاط ضعف و قوتی دارند و برای رفع آنها تئوری پیوند­زنی مطرح شد که با عنوان سیستم­های ترکیبی هوشمند شناخته می­شوند. در این تئوری دو یا چند روش هوشمند با یکدیگر ترکیب می­شود تا کاستی­ها و نواقص روش­های منفرد رفع یا تعدیل گردد. در این مطالعه، تخریب جنگل با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون و روش ترکیبی عصبی-فازی مدل­سازی شده­است. برای اینکار از تصاویر سنسور TM ماهواره لندست 5 سال 1999 و سنسور OLI متعلق به لندست 8 برای سال 2017 استفاده شد. از مناطق جنگلی تخریب شده و جنگل بدون تخریب در 200 نقطه نمونه­برداری شد. سپس 7 فاکتور تخریب جنگل شامل: فاصله ازعوارضی همچون (شهر-رودخانه-روستا-دریا-جاده)، ارتفاع و شیب برای 200 نقطه محاسبه شد. برای ارزیابی عملکرد مدل­ها از میانگین مربعات خطای استفاده شد که برای شبکه پرسپترون با سه الگوریتمLevenberg-Marquardt, Bayesian Regularization, Scaled Conjugate Gradient  به ترتیب 50.053، 40.070 و 80.090 بدست­آمد. MSE برای مدل عصبی-فازی با الگوریتم بهینه­سازی و روش ترکیبی به ترتیب 00.019 و 0.0102 محاسبه شد. تحلیل نتایج حاکی از عملکرد مطلوب مدل نروفازی در کاهش خطا و افزایش تعمیم­پذیری می­باشد. مدل نروفازی با تکیه بر قاعده عدم قطعیت شرایطی را ایجاد کرده که به واقعیت شباهت بیشتری داشته و نسبت به مدل پرسپترون در انتخاب داده­ی مناسب موفق­تر بوده­است.
 

الیاس مودت،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

تاب­آوری در شرایط بحرانی ناشی از زلزله اهمیت دوچندانی دارد؛ به عبارتی تاب آوری شهری یکی از مهم‌ترین موضوعات برای رسیدن به پایداری است. به منزله راهی برای تقویت جوامع با استفاده از ظرفیت­های آن‌ها مطرح می­شود. بر اساس ضرورت موضوع در شهر زلزله خیر ایلام تحقیق حاضر از نظر ماهیت دارای رویکرد توصیفی – تحلیلی  و از نظر روش نیز توسعه­ای - کاربردی می­باشد. و هدف کلی تحقیق برنامه­ریزی فضایی مدیریت بحران شهری از منظر تاب­آوری شهری ایلام می­باشد. از نظر آماره فضایی VIKOR و شبیه­سازی بوت­استرپ استفاده گردیده و جهت تکمیل تحقیق از نرم‌افزارهای Visio، Grafer، SPSS، MINITAB و GIS استفاده شده است. نتایج یافته­ها براساس شبیه سازی بوت استرپ و براساس 196 سلول مورد مطالعه که بین 14 ناحیه شهری توزیع گردیده است؛ حداقل سلول تاب­آوری در شهر ایلام حدود 07/0 درصد را نشان داده است. لذا پراکندگی و وضعیت موجود متغیرهای شهر ایلام نمی تواند در سطح اطمینان 95 درصد به تاب آوری شهری تائید نمایند. بر اساس مدل VIKOR ناحیه چهار-2 کمترین تاب­آوری و ناحیه دو-1 بیشترین تاب­آوری شهر ایلام را دارا می‌باشد. همچنین محاسبات مدل رگرسیون نشان داده است مدل به کار رفته، پیش­بینی کننده خوبی برای متغیر تاب­آوری شهری می­باشد. چراکه میزان معناداری در تحقیق حاضر کمتر از میزان 0.05 را نشان داده است.

ماندانا حبیبی، دکتر حسین مجتبی زاده،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

مرور تاریخ دوره اسلامی بیان­گر این امر است که مفاهیم، ارزش­ها و مبانی اسلامی همواره از اصول شکل­گیری شهرهای اسلامی بوده است. تجلی­گاه برجسته این مفاهیم در شهرهای قرون اولیه اسلام به ظهور رسیده است. این امر سبب شد که شهر اسلامی به عنوان فضایی برای رشد و نمو دیگر مفاهیم و اصول پایه­ای اسلامی گردد. با این وجود با پدید آمدن تفکر مدرن و ظهور جنبش­های متعدد، شاهد آن هستیم که بسیاری از این مفاهیم با آسیب­های قابل­توجهی روبرو شده­اند. منطقه 20 شهر تهران، با توجه به سابقه تاریخی، ارزش­ها و عناصر موجود در خود نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف واکاوی سازوکار چگونگی اثرگذاری هریک از عناصر شهر اسلامی بر درک ساکنان این منطقه تاریخی از شهر تهران پرداخته است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا مدل مفهومی پژوهش با استفاده از ادبیات موضوع و همچنین بستر تحقیق شکل گرفت که در آن سه بعد اصلی کالبدی، اجتماعی و ارزشی را برای شهرسازی اسلامی در نظر گرفته است. سپس در مرحله بعدی، با استفاده از پیمایش پرسشنامه­ای و تحلیل آن به روش مدلسازی معادلات ساختاری، چگونگی و تاثیر هریک از این عوامل با توجه به شاخص­های آنان به عنوان یافته تحقیق تبیین شد. نتایج ناشی از تحلیل یافته­ها بیان­گر این امر هستند که عوامل "ارزشی" بیشترین اثر را درک درک افراد از شهر اسلامی دارند، این درحالیست که عوامل "اجتماعی و مدنی" و "کالبدی" هرکدام در درجات بعدی اثرگذاری قرار دارند.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb