جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای میانگین

یداله کریمی پور،
دوره 9، شماره 9 - ( 8-1388 )
چکیده

این مقاله مروری انتقادی بر مقاله «جغرافیای IQ»، نوشته جری گلید است که در شماره 36 مجله معتبر INTELLIGENCE انتشار یافته است. اما مخاطب اصلی این نقد در واقع نظریه ”IQ و ثروت ملل“ از استادان برجسته دانشگاه های اولستر بریتانیا و تمپر فنلاند، دکتر لین و دکتر ون هانن است. این نظریه که از آغاز سده بیست و یک، بیشتر از طریق دو کتاب پر فروش «IQ و ثروت ملل» و «IQ و نابرابری جهانی»، میان محافل، احزاب و سازمان های راستگرا و راست میانه اروپا ، آمریکای شمالی و حتی خاور دور پیشرفته رخنه کرده، بر آن است که نابرابری ملت ها از دیدگاه GDI,GDP و دیگر شاخص های اقتصادی، برخاسته ازتفاوت میانگین های بهره هوشی آنها است. از دیدگاه منتقد، نظریه هوش و ثروت ملل در عین حال که مشوقی تئوریک برای مدیریت های سیاسی جهان رو به توسعه برای نوسازی و بهسازی شاخص های کیفیت انسانی و نیز شاخص های توسعه انسانی به شمار می رود، به اعتبار داده های آماری و نیز شیوه تحقیق و پژوهش، سست و کم مایه است. نویسندگان با غفلت از شیوه تحلیل و رهیافت و رویکرد های کارساز ژئوپلیتیکی و با تکیه ساده بر پراکنش جغرافیایی دو پدیدار IQ و GDP، کوشیده اند تا نابرابری های پیچیده فضاهای محیطی را تفسیر کنند. همین غفلت، زمینه ی کژتابی برخی دیدگاه های لین و ون هانن شده است.
قاسم کیخسروی،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده

این تحقیق به منظور شبیه‌سازی بارش با مدل دینامیکی RegCM4 در دو حالت با و بدون به‌کارگیری تکنیک‌ پس‌پردازش آماری برونداد مستقیم مدل در  شرق و شمال‌شرق ایران و دوره آماری 2011-1987 در مقاطع زمانی سالانه و فصلی انجام شده است. داده‌های مورد نیاز اجرای مدل دینامیکی RegCM4 از مرکزICTP دریافت گردید. به منظور اجرای مدل دینامیکی اصلی، آزمون تعیین طرحواره بارش همرفت و میزان تفکیک افقی برای سال 2007 انجام گردید. با استناد به آزمون مذکور طرحواره کو به نسبت دو طرحواره گرل و امانوئل، خطای کمتری را در مدل‌سازی بارش  و دمای سطح زمین  داشت. تفکیک افقی نیز 30 کیلومتر انتخاب گردید. پس از اجرای اصلی مدل با طرحواره کو و تفکیک افقی 30 کیلومتر، برونداد‌ بارش و دما با استفاده از مدل‌ میانگین متحرک (MA)پس‌پردازش گردید. بر اساس نتایج حاصله، در منطقه مورد مطالعه، در دوره راستی‌آزمایی 2011-2006 میانگین اریبی بارش سالانه خام مدل RegCM4 برابر 3/85 میلیمتر و پس پردازش شده 04/61 محاسبه شده است. بطور خلاصه در مقیاس زمانی سالانه در 75 درصد ایستگاه‌های مطالعاتی انجام پس‌پردازش موثر واقع شده و روش MA را کاراتر معرفی نموده‌اند.  در مقیاس فصلی متوسط اریبی بارش خطای محدوده در فصل زمستان برابر 99/54 میلیمتر، فصل بهار 11/27 میلیمتر، فصل تابستان 6/3- و در فصل پاییز 21/7 میلیمتر می باشد. شبیه سازی داده های دمای دومتری در  ایستگاه­های هواشناسی با استفاده از مدل RegCM و نیز اعمال MA در شمال شرق ایران کارایی بالایی را نشان داد. میانگین اریبی دمای سالانه خام مدل RegCM4 برابر 78/2- درجه سانتیگراد بود که پس از اعمال پس­پردازش به 05/0- کاهش یافت. در تمامی ایستگاهها دمای سالانه مدل شده با داده های مشاهداتی کمتر از 1/0 درجه سانتیگراد اختلاف دارد. در مقیاس فصلی متوسط اریبی خطای محدوده در فصل زمستان برابر 1/4- درجه، فصل بهار 09/4- درجه، فصل تابستان 8/1-  درجه و در فصل پاییز 5/1- درجه سانتیگراد می باشد.  به طور کلی نتایج نشان می­دهد که استفاده از پس­پردازش آماری بهبود قابل ملاحظه­ای روی نتایج مدل دارد.
 


سید محمد حسینی، عبدالحسین عادل زاده،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف از این نوشتار، کاربست مدلی همدید جهت برآورد میانگین روزانه­ی دما و ارتباط آن با ارتفاع ژئوپتانسیل در تراز میانی جو(تراز 500 هکتوپاسکال) است. برای نیل به این هدف از دو پایگاه داده استفاده شده است. پایگاه نخست داده­های رویداد محیطی(سطحی) می­باشد که در این راستا از داده­های میانگین روزانه دما در ایستگاه­های منتخب مشهد، تربت حیدریه و سبزوار استفاده شده است. بیشینه و کمینه این ایستگاه­ها از بازه­ی زمانی11/10/1365 الی 11/10/1392 خورشیدی به تعداد 9862 روز از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. پایگاه دوم شامل داده­های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال است که داده­های آن از تارنمای NCEP/DOE  وابسته به سازمان ملی جو و اقیانوس­شناسی ایالات متحده در ساعت­های 00:00؛ 03:00؛ 06:00؛ 09:00؛ 12:00؛ 15:00؛ 18:00 و 21:00 زولو استخراج شده است. سپس همبستگی میانگین روزانه­ی دمای ایستگاه­های منتخب خراسان رضوی با داده­های جو بالا محاسبه گردید. همبستگی به دست آمده وارد محیط سرفر گردید و خطوط همچند همبستگی ایستگاه­های منتخب با نیمکره­ی شمالی ترسیم گردید. چهار منطقه در نیمکره­ی شمالی به دست آمد که با دمای ایستگاه­های مورد بررسی همبستگی بالایی نشان دادند. نتایج همبستگی­ها بیانگر این است که ایالات متحده­ی آمریکا با 25یاخته، شمال چین 25یاخته، آفریقا 45 یاخته و ژاپن با 65 یاخته بیشترین یاخته­ها را به خود اختصاص داده است. آنگاه، میانگین وزنی یاخته­های ارتفاع ژئوپتانسیل آنها گرفته شد و به وسیله رگرسیون چندگانه معادله­ی ایستگاه­ها بدست آمد. نتایج مدل­های پیش­یابی نشان می­دهد که به اِزای هر ژئوپتانسیل متر افزایشی که در این نمایه رخ دهد، میانگین روزانه­ی دمای ایستگاه­ سبزوار 4/1، تربت حیدریه 3/1 و مشهد 3/1 درجه­ی سلسیوس افزایش نشان خواهد داد.
 


محمد هادی ستاوند، فاضل حاجی زاده، حسین یغفوری،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است؛ لذا بی­عدالتی در نحوه­ی توزیع آن، بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی­ گزینی طبقاتی مناطق شهر تأثیر می­گذارد و مدیریت شهری را با چالش­ های جدی روبه­ رو می­ کند. در همین راستا، هدف اصلی این پژوهش، واکاوی فضایی مناطق شهری شیراز از منظر عدالت اجتماعی با تأکید بر خدمات عمومی می­ باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و نوع آن کاربردی است. در گردآوری داده ­ها از روش­ های کتاب خانه­ ای و میدانی استفاده شده شده است. جامعه آماری پژوهش مناطق ده­گانه شهر شیراز است که با توجه به 10 شاخص کلی و 49 مؤلفه تعیین­ کننده خدمات عمومی ارزیابی شده است. برای تحلیل و رتبه­ بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی، از مدل­ های تاپسیس فازی، ویکور و Waspas برای رسیدن به یک نتیجه واحد از تحلیل داده­ ها در مدل­های مختلف، از روش تلفیقی میانگین رتبه­ ها استفاده شده است. نتایج حاصل از این روش، حاکی از آن است که مناطق 1، 2 و 4 در رتبه اول برخورداری، مناطق 3، 6 و 7 در رده نیمه برخوردار، مناطق 8 و 10 برخورداری کم و مناطق 5 و 9 در رده فقدان برخورداری قرار گرفته­اند. بنابراین یافته­ های این پژوهش نشان می­دهد که توزیع خدمات عمومی در مناطق شهر شیراز با دیدگاه عدالت اجتماعی انطباق ندارد. بدین ­ترتیب اختصاص کاربری­ ها و خدمات شهری موردنیاز مناطق به ویژه در مناطق توسعه­ نیافته و یا کمترتوسعه ­یافته کلانشهر شیراز جهت ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و رضایت مندی آنها در جهت کاهش نابرابری­ های فضایی و اجتماعی ضروری می­ نماید. در پایان این نوشتار، راهبردهایی متناسب با یافته ­های پژوهش ارائه گردیده است.

حسین علی روح بخش سیگارودی، مصطفی کرمپور، هوشنگ قائمی، محمد مرادی، مجید آزادی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

بررسی تغییر پذیری الگوی فضائی- زمانی بارش که می تواند منجر به تغییر اقلیم شود، به دلیل تاثیر گذاری شدید آن در عرصه های مختلف مورد توجه می باشد. به همین منظور پس از دریافت داده های بارش روزانه ۲۷ ایستگاه همدیدی در دوره ۶۰ ساله(2010-1951) کیفیت آن بررسی و مجموع بارش ماهانه و آماره های لازم برای ادامه فرایند تحقیق از قبیل میانگین، ضریب تغییرات، چولگی، برآورد احتمال 20% حد بالای بیشینه و کمینه میانگین بارش از طریق تجربی برای یک دوره ۶۰ ساله و دو دوره ۳۰ ساله(1980-1951 و 2010-1981) و دو دوره 10 ساله (1960-1951 و 2010-2001) برای هریک از فصول بهار و تابستان محاسبه گردید. بررسی ها تغییرات نسبتا کمی را در الگوهای بارش بهار و تابستان، در سواحل کاسپین، شمال غرب- غرب، طی 30 ساله و 10 ساله دوم نسبت به دوره 60 ساله و 30 ساله و 10 ساله اول نشان می دهد. به طور کلی از شمال و شمال غرب به سوی جنوب و جنوبشرق از میانگین بارش کاسته و بر مقدار ضریب تغییرات و چولگی افزوده می شود. به غیر از حوزه کاسپین، در بقیه ایستگاه ها میانگین بارش بهاره بیشتر از میانگین بارش دوره تابستان است. تفاوت آشکاری در ویژگی های بلند مدت بارش و تغییرات آن وجود دارد. نکته قابل توجه افزایش ضریب تغییرات دوره 30 ساله و 10 ساله دوم نسبت به دوره های متناظر در همه ایستگاه ها است که بیانگر کاهش میانگین ماهانه و فصلی بارش بهار و تابستان است که نتایج روندیابی و تفاضل دهه اول از دهه دوم نیز آن را تائید می کند. بیشترین کاهش در نیمه شمالی و غربی رخ داده است. در 30 سال دوم توالی سال­های خشک فراگیر و ایستگاه های درگیر با خشکسالی بیشتر شده است. بنابر این تغییر اقلیم را برای سواحل کاسپین و نیمه غربی تائید می کند.

سید هدایت شیخ قادری، عبدالسلام امین پور، پرویز ضیاییان فیروزآبادی،
دوره 24، شماره 72 - ( 3-1403 )
چکیده

عکس­های ماهواره­ای کرونا و هکساگون باقدرت تفکیک مکانی 1.8 تا 9 متر منبع مناسبی برای پایش و ارزیابی تغییرات پدیده­های سطح زمین می­باشند. هدف این تحقیق پایش تغییرات دریاچه زریبار در بازه 2019-1969 با استفاده از داده­های ماهواره­ای کرونا، هکساگون و استر و توانایی عملکرد آنها در پایش و استخراج خط ساحلی، مرزدریاچه و پهنه­ی آبی می­باشد. در این تحقیق برای تصحیح هندسی داده­های کرونا و هکساگون از تصاویر گوگل ارث، از الگوریتم­های استخراج خطواره، ماسک باینری و قطعه­بندی شیفت­میانگین به ترتیب برای استخراج خط ساحلی و مرز دریاچه، آشکارسازی تغییرات دریاچه و استخراج و پایش پهنه­ی آبی دریاچه زریبار استفاده شد. یافته­های حاصله نشان داد که در مرحله­ی اول: تصحیح هندسی عکس­های کرونا و هکساگون با استفاده از تصاویر گوگل ارث با میزان RMSE 0.3 و 0.4 پیکسل به دست آمد. در مرحله‌ی دوم، الگوریتم استخراج خطواره برای استخراج مرز دریاچه و خط ساحلی با استفاده از عکس­های کرونا و هکساگون از دقت بالایی برخوردار بوده و با نقشه­ی توپوگرافی 50000/1 همبستگی بالایی دارد. در مرحله­ی سوم، روش طبقه­بندی نظارت‌نشده ماسک باینری به‌منظور آشکارسازی تغییرات دریاچه با استفاده از عکس­های کرونا و هکساگون به‌صورت قابل قبولی پیکسل­های تغییریافته و تغییرنیافته را شناسایی کرده، به‌طوری‌که 11 هکتار سطح دریاچه بیشترین تغییرات را داشته است. نهایتاً در مرحله­ی چهارم مشخص شد که الگوریتم قطعه­بندی شیفت میانگین و حد آستانه با اعمال بر روی‌داده‌های کرونا، هکساگون و استر جهت استخراج پهنه­ی آبی موفقیت‌آمیز و در این میان عکس کرونا به علت قدرت تفکیک بالاتر بهتر عمل کرده است. نتایج فوق نشان داد که دریاچه­ی زریبار از سال 1969 تا سال 2019 با کاهش 6.5% مواجه بوده و یافته­های حاصله همبستگی بالایی با محصول پهنه­ی آبی استر دارد. به‌طورکلی یافته­های این پژوهش پتانسیل استفاده از روش­های پردازش تصویر رقومی برای داده‌های کرونا و هکساگون به‌منظور پایش و آشکارسازی تغییرات دریاچه‌ها را نشان می­دهد.

سارا کرمی، نسیم حسین حمزه، عباس رنجبر،
دوره 24، شماره 74 - ( 10-1403 )
چکیده

امروزه وقوع توفان‌های گردوخاک بر زندگی بسیاری از مردم جهان تاثیرگذار است و سبب بروز خسارات فراوان می‌شود. کشور ایران نیز هر ساله از پدیده‌های گردوخاک ناشی از چشمه‌های داخلی و چشمه‌های گردوخاک واقع در کشورهای مجاور تاثیر می‌پذیرد. استان سمنان با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، دارای چشمه‌های تولید‌کننده گردوخاک متعددی است. هدف از این مطالعه، بررسی پدیده گردوخاک استان سمنان و چگونگی تغییرات ماهانه آن در دوره زمانی 15 ساله، بین سال‌های 2003 تا 2017 است. به این منظور از داده‌های ایستگاه‌های هواشناسی همدیدی استان و محصول ماهواره‌ای عمق نوری هواویزها استفاده شده است. همچنین برای برآورد کمّی میزان گسیل گردوخاک از این منطقه و تعیین مقادیر شار قائم گردوخاک در استان سمنان، مدل گردوخاک GOCART بکار رفته است. بررسی میانگین شار گردوخاک نشان داد که بیشترین مقادیر شار گردوخاک در سطح استان، در جنوب‌شرقی شاهرود مشاهده می‌شود. بررسی ماهانه نشان داد که در همه ماه‌ها، میانگین عمق نوری هواویزها و شار گردوخاک در نیمه جنوبی استان سمنان نسبت به نیمه شمالی بیشتر است. بیشترین مقادیر AOD در سطح استان، مربوط به ماه‌های مه، آوریل و ژوئن بوده و بیشترین مقادیر شار گردوخاک نیز در ماه‌های مارس، ژوئن و ژوئیه مشاهده شده است. بررسی سرعت باد در مناطق دارای شار گردوخاک، نشان داد که در منطقه جنوب‌شرقی استان سمنان که بیشترین مقادیر شار گردوخاک در آن مشاهده می‌شود، جهت باد غالب، شمال و شمال‌شرقی بوده که سبب می‌شود ذرات گردوخاک برخاسته از این منطقه، مناطقی از استان‌های اصفهان، یزد و خراسان جنوبی را نیز تحت‌تاثیر قرار دهد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb