---

از مسائل مهم حاکم بر مدیریت و برنامه­ریزی شهرهای ما، نگرش فرم محور است؛ یعنی می خواهند مسائل شهرها را عمدتاً از طریق تغییرات کالبدی حل کنند و در مطالعات خود بر ویژگی های فیزیکی تاکید دارند. در مقابل این نگرش، دیدگاه فرایند محور قرار دارد که سعی می کند فرایندها را بیشتر مورد تحلیل قرار دهد زیرا این فرایندها هستند که فرم­ ها را به وجود می ­آورند. هدف پژوهش این است که بر روی فرایندها و علل در محلات تاریخی شهر اصفهان تاکید شود و نگرش فرایند محور به عنوان حلقه مفقوده برنامه­ریزی شهرهای ما مورد توجه ویژه خواهد بود. پژوهش حاضر به روش ترکیبی انجام شده است تا از این طریق از مزایای هر دو روش کیفی و کمی بهره گیریم. در روش تحقیق کیفی، داده ­ها از روش­های مصاحبه، مشاهده و مطالعات کتابخانه ­ای جمع­آوری شده است و در روش تحقیق کمی از آزمون تی  تک نمونه­ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می­ دهد فرایندهای جغرافیایی موثر در شکل­ گیری فرم­ها در محلات تاریخی شهر اصفهان عبارتند از: «وجود حیاط مرکزی در مساکن»، «امکان  ارتباط با عناصر طبیعی مانند درخت، آب و نور طبیعی»، «امکان تماشای آیات الهی مانند آسمان، خورشید، ماه و ستارگان»، «اهمیت منابع آبی مانند زاینده­ رود، قنات و مادی­ ها در آفرینش فضاها»، «هماهنگی با اقلیم گرم و خشک»، «اهمیت باغ های خصوصی و خانگی» و «رعایت حریم عناصر طبیعی مانند حریم چاه، قنات، مادی و غیره». از میان  فرایندهای مورد مطالعه نیز «اهمیت منابع آبی مانند زاینده ­رود، قنات و مادی­ ها در آفرینش فضاها» با میانگین 4 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده و مهم ­ترین فرایند موثر در شکل­ گیری فرم­ ها در محلات تاریخی شهر اصفهان می­ باشد.
 

---

A review of the history of the Islamic period reveals that concepts such as Islamic values ​​and principles have always been one of the foundations of Islamic cities. This has made the Islamic city a space for the development of other Islamic fundamental concepts and principles. However, with the emergence of modern thinking and the emergence of numerous movements, we have seen that many of these are distorted. considering the historical background, values ​​and factors present, district 20 in Tehran, is of no exception. In this regard, the purpose of this study is to investigate the mechanisms of how each of the factors of the Islamic city influence the perception of the inhabitants of this historical district of Tehran. To achieve this goal, a conceptual model of the research was first developed using the literature as well as the research context in which the three main physical, social and validity dimensions were considered for Islamic urban planning. Subsequently, using a questionnaire survey and its analysis by structural equation modeling, the effect of each of these factors on their indicators was put forth as the research findings. The results of the analysis indicate that the "validity" factors have the most impact on people's perception of the Islamic city, while the "social and civil" and "physical" factors are less influential.