11 نتیجه برای برف
خانم شریفه زارعی، دکتر بهلول علیجانی، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر بختیار محمدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
در این پژوهش مهمترین الگوهای همدیدی موجد بارش برف فراگیر در شمال شرق ایران مورد بررسی قرارگرفته است. برای این منظور دادههای کد هوای حاضر و عمق برف ایستگاههای سینوپتیک شمال شرق کشور طی دوره آماری 1371-1400، برای ماههای مهر تا اسفند، از سازمان هواشناسیکشور دریافت شد. جهت بررسی بارشهای برف فراگیر، روزهایی که بیش از 70 درصد منطقه مورد مطالعه هم زمان شاهد ریزش برف بود، به عنوان یک روز فراگیر استخراج شدند. به منظور انجام تحلیلهای همدیدی-دینامیکی در مورد بارشهای برف فراگیر در شمال شرقی ایران، از روش طبقهبندی با استفاده از تحلیل خوشهای استفاده شد و نقشههای روزهای نماینده از جمله دمای جو، شار رطوبت، ارتفاع ژئوپتانسیل، تاوایی، جبههزایی، جتاستریم، شاخص امگا و دادههای باد مداری و نصفالنهاری ترسیم شد. تحلیل روند نیز با استفاده آزمون من-کندال انجام شد. نتایج نشان دادکه 3 الگوی پرفشار سیبری و مرکز اروپا_کمفشار شرق ایران، پرفشار غرب ایران_کم فشار سودان، پرفشار مرکز اروپا_کم فشار شرق ایران و افغانستان به بهترین نحو بارشهای برف فراگیر در منطقه مورد مطالعه را توجیه مینمایند. در تمامی الگوها در تراز میانی جو شدت یافتن جریانهای نصفالنهاری بادهایغربی همراه با تشکیل مراکز پرفشار و کمفشار موجب ایجاد بلاکینگ در مسیر جریانات غربی شده و شرایط را برای صعود هوا فراهم کرده است. تمرکز میدان امگای منفی و فرارفت تاوایی نسبی مثبت به همراه قرار گرفتن منطقه شمال شرق ایران در نیمه چپ خروجی رودباد جنبحاره، موجب ناپایداری های شدید و بارش برف فراگیر در منطقه شده است. همچنین نتایج نشان داد که علیرغـم عـدم وجـود رونـد در تعداد روزهای فراگیر برف در شمال شرق ایران، تعداد روزهای برف فراگیر در طول زمان روندی کاهشی داشته است.
عزت اله قنواتی، جبار کریمی،
دوره 9، شماره 7 - ( 2-1388 )
چکیده
سقوط بهمن یکی ازپدیده های مناطق برف گیر است که اگربه صورت علمی با آن برخورد نشود ممکن است خطرات فراوان و مشکلات جبران ناپذیری در مسیرهای ارتباطی مناطق کوهستانی، تفرج گاه ها و معادن گاهی بروز بهمن مجدد به وجود آورد. بامدیریت صحیح و بررسی دقیق ترمی توان نه تنهابهمن راپیش بینی نمود، بلکه ازخسارات آن تا حد قابل ملاحظه ای جلوگیری کرد. نگاهی به حوادث اخیر سقوط بهمن های متعدد که متأسفانه منجر به خسارات جانی و مالی فراوانی گردیده است نیاز به آشنایی با بهمن و نحوۀ وقوع و تبعات ناشی از آن را افزایش می دهد. لذا ضرورت دارد در راستای پیشگیری و کاهش خسارات از چنین سوانح طبیعی، عوامل موثر بر شکل گیری بهمن شناسایی و ارزیابی گردیده وضمن شناسایی محل های وقوع بهمن، نقشه پهنه بندی خطر بهمن در منطقه با کمک تکنولوژی های جدید سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS)) و سنجش از دورRS)) تهیه گردد. جاده کوهستانی هراز یکی از محورهای ارتباطی شمال کشور می باشد که به علت شرایط خاص ژئومورفولوژیکی در بخش هایی از مسیر آن زمینه مناسبی جهت سقوط بهمن ایجاد نموده است، در این تحقیق با تفسیرعکس های هوایی وتصاویرماهواره ای و باکمک نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی و بازدیدهای میدانی نقشه نقاط بهمن خیز در منطقه ایجاد شده است. در مرحله بعد عوامل ژئومورفولوژی و اقلیمی که در وقوع بهمن تاثیر گذار بودند در قالب مدل AHP با توجه به درجه تأثیرآنها وزن دهی شده وضمن ترکیب این لایه باهم، نقشه پهنه بندی خطر بهمن در منطقه ایجاد شده است. در نهایت نقشه پهنه بندی خطر حاصل از مدل AHP را با نقشه مناطق بهمن خیز که براساس بازدید میدانی و تجربه کارشناسی با استفاده از موقعیت یاب GPS تهیه نموده ایم، همپوشانی کرده و ضمن مقایسه آنها با همدیگر به این نتیجه رسیدیم که مدل AHP کارایی نسبتاً مطلوبی در پهنه بندی خطر بهمن دارد لذا پیشنهاد می شود، جهت پهنه بندی خطر بهمن درمناطقی که ویژگی های اقلیمی و توپوگرافی نظیر جاده هراز دارند از مدلAHP جهت پهنه بندی خطر بهمن استفاده نمایند.
فریبا اسفندیاری، بهروز سبحانی، محمد آزادی مبارکی، فاطمه جعفرزاده،
دوره 9، شماره 8 - ( 4-1388 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از داده های مربوط به فراوانی روزهای برفی ایستگاه سینوپتیک تبریز به عنوان نمونه ای از اقلیم شمال غرب ایران، خصوصیات زمانی و روزهای برفی با روش آماری موردمطالعه قرار گرفته است. در این مطالعه برحسب مورد از روش های تعیین همبستگی پیرسون، تحلیل روند خطی و پلی نومیال درجه شش و نیز تحلیل خوشه ای ادغام برحسب روش وارد با معیار فاصله اقلیدسی برای طبقه بندی ماهانه روزهای برفی استفاده شده است. این مطالعه نشان داد که در مقیاس زمانی ماهانه، ماه های فوریه، ژانویه، مارس و دسامبر در بازه فصلی زمستان دارای بیشترین فراوانی روزهای برفی هستند. همچنین ارتباط نسبتا مستقیمی بین شاخص نوسان اطلس شمالی و روزهای برفی سالانه در ایستگاه تبریز مشاهده شده است.
الهه قاسمی، ابراهیم فتاحی، مجید دلاور،
دوره 11، شماره 23 - ( 12-1390 )
چکیده
حوضه آبریز بازفت یکی از زیر حوضه های آبریز کارون بزرگ می¬باشد این حوضه آبریز کاملاً کوهستانی و مرتفع می باشد و رواناب ناشی از ذوب برف در آن از اهمیت زیادی برخوردار است. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از مدل شبیه سازی رواناب حاصل از ذوب برف (Snowmelt Runoff Modelling) SRM، رواناب روزانه حاصل از ذوب برف با استفاده از اطلاعات برف بدست آمده از تصاویر هشت روزه سنجنده MODIS در این حوضه آبریز مورد شبیهسازی و ارزیابی قرار گیرد. نتایج کاربرد مدل، شبیه سازی موفق و قابل قبولی را نشان داد بطوریکه نتایج حاصل از ارزیابی مدل با استفاده از دو شاخص ضریب تبیین و تفاضل حجمی به تربیت برابر با 82 و 9/18- درصد می باشد. مقادیر بدست آمده دقت بالای مدل را در برآورد رواناب حاصل از ذوب برف را برای حوضه مذکور نشان میدهد. و نشانگر قابلیت کاربرد مدل برای حوضه های دیگر منطقه می باشد.
مجید وظیفهدوست، نیما فیاض، شهاب عراقینژاد،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
با استفاده از تولیدات روزانه و هشت روزه پوشش برف سنجده مادیس، میتوان تغییرات سطح پوشش برف را در حوضههای کوچک و بزرگ و دور از دسترس از سال 2000 مورد مطالعه قرار داد. اما یکی از بزرگترین مشکلات در استفاده از تولیدات سطح پوشش برف از تصاویر مادیس، ابرناکی آسمان میباشد که به شدت کاربرد این تولیدات را در شرایط ابری با محدودیت مواجه میسازد. در این تحقیق با استفاده از تولیدات هشت روزه سطح برف سنجنده مادیس تغییرات پوشش برفی در حوضه کارون که در غرب ایران قرار دارد، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور غلبه بر محدودیت کاربرد تولیدات سطح برف در شرایط ابری، استفاده همزمان از تصاویر سنجنده نوری مادیس و سنجنده مایکرویو AMSR-E جهت پایش سطح پوشیده از برف در یک دوره یکماهه پیشنهاد گردید. بدین منظور با ترکیب تصاویر روزانه مادیس و AMSR-E وسعت سطح پوشش برف با گام زمانی روزانه استخراج شد و نتایج آن با سطح پوشش برف که از هر کدام از تصاویر مادیس و AMSR-E به تنهایی استخراج شده بود در روزهای ابری و ابر آزاد مقایسه گردید. نتایج نشان میدهند که با وجود نفوذ امواج مایکرویو از پوشش ابری، به دلیل قدرت تفکیک مکانی پایین تصاویر AMSR-E، این تصاویر درصد پوشش برف را به طور میانگین 16 درصد نسبت به تصاویر مادیس بیشتر نشان میدهند. نتایج همچنین نشان میدهند که با استفاده از رابطه بین درصد پوشش سطح برف در تصاویر AMSR-E و تصاویر مادیس در روزهای ابرآزاد، اختلاف میانگین سطح پوشش برف از 16 درصد به 5 درصد کاهش مییابد. همچنین نتایج صحت سنجی با استفاده از اطلاعات مربوط به دبی روزانه نشان میدهد که همبستگی دادههای پوشش برف حاصل از تصویر ترکیبی در مقابل دبی با ضریب همبستگی 66/0 از دقت بالاتری نسبت به تصاویر مادیس با ضریب همبستگی 55/0 برخوردار هستند.
ابراهیم فتاحی، شوکت مقیمی،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
در این تحقیق به منظور پایش سطح پوشش برف از تصاویر ماهوارهای اپتیکال سنجنده MODIS استفاده شد و برای تشخیص سطوح پوشیده شده از برف شاخص NDSI بکار گرفته شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد با توجه به شرایط اقلیمی منطقه بیشترین مساحت تحت پوشش برف در ماههای دسامبر، ژانویه ، فوریه تا مارس (10 آذر ماه الی 10 فرودین ماه ) در سطح منطقه مشاهده میشود و حداکثر سطح پوشیده شده از برف در ژانویه رخ داده است. بررسی روند تغییرات سطح پوشش برف در استان آذربایجان غربی در ماه ژانویه به شدت کاهش یافته و دارای روند منفی است و وضعیت مشابهی برای استانهای آذربایجان شرقی و اردبیل در این ماه رقم خورده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که تغییرات پوشش برف دلالت بر افزایش دما در منطقه و در نتیجه کاهش تغییرات سطح پوشش برف در ماه ژانویه دارد. این روند بیانگر اثر گرمایش جهانی و اثر تغییر اقلیم بر سطح پوشش برف منطقه مورد مطالعه است. بطوریکه بررسی نمایه های حدی منطقه نیز این فرض را تقویت می کند بدون شک با افزایش دما الگوی بارش منطقه دستخوش تغییر شده و رژیم بارش زمستانه از برف به باران تبدیل شده است. این موضوع باعث کاهش ذخیره برفی در حوضه آبریز منطقه مورد مطالعه شده است. همچنین بررسی نمایه های حدی دما در دوره 2040- 2011 و دوره پایه با رویکرد تغییر اقلیم در منطقه شمالغرب کشور با بهره گیری از خروجیهای مدل گردش عمومی جو تحت سناریوی A2 و مدل ریز مقیاس نمایی LARS-WG نشان داده است نمایه هایی نظیر تعداد روزهای یخبندان و یا تعداد روزهای یخی نسبت به دوره پایه روندی کاهشی داشته که با توجه به گزارشات هیئت بین دول تغییر اقلیم و همچنین مطالعات متعددی که روند گرمایش جهانی را مورد تائید قرار داده اند دور از انتظاز نبوده است همچنین نمایه هایی نظیر طول دوره رویش نسبت به دوره پایه افزایش و دامنه تغییرات شبانه روزی دما نسبت به دوره پایه کاهش داشته اند. که می توانند کاهش سطح پوشیده شده ار برف در منطقه و تحدید ذخایر برفی منطقه را مورد تائید قرار دهند.
داریوش یاراحمدی، امان اله فتح نیا، مهدی شرافت،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
وسعت سطوح برفی و تغییرات زمانی و مکانی آن، یک پارامتر اساسی در مطالعات آب و هوا شناسی و هیدرولوژیکی به حساب میآید. در این زمینه دادههای تصاویر ماهوارهای با هزینه پایین و وسعت زیاد سطح برداشت، کمک مؤثری در شناخت حوضههای برفگیر میباشند. با توجه به اینکه ماهوارهها قادر به تصویربرداری از یک سطح در مقاطع زمانی مختلف هستند، در مطالعات برفسنجی این امکان را فراهم میکنند که پراکنش زمانی و مکانی برف مورد مطالعه قرار گیرد. در این پژوهش نیز با استفاده از تصاویر ماهوارهای NOAA-AVHRR در بازه زمانی 2015-2006 تغییرات مرزبرف و خط دمای سطح آن در رشتهکوه البرز بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد که در دورهی مورد مطالعه بیشترین مساحت برف در آوریل سال 2015 با مقدار 12059 کیلومترمربع و کمترین مساحت برف، در ژوئن 2008 با مقدار 33 کیلومترمربع دیده شده است. کمترین متوسط ارتفاع مناطق پوشیده از برف، در آوریل 2007 با مقدار 2662 متر و بیشترین آن در ژوئن 2008 با مقدار 3820 متر مشاهده شده است و بیشترین تغییر در خط برف، در فاصله سال 2007 به 2008 رخ داده است. علاوهبراین در اکثر سالها منحنی دمای صفر درجه سانتیگراد بر خط برف منطبق بوده و ارتفاع آن با تغییرات مساحت برف، تغییر کرده است.
مصطفی قدمی، فروه رحمانی، جمال الدین هنرور،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
وقوع انقلاب صنعتی و تحولات ناشی از آن باعث گردیده تا شهرها رشد افقی را تجربه کنند.آلودگی زیست محیطی، مصرف بیشتر انرژی توسعه بدون برنامه ریزی، افزایش هزینه های زیر ساختها بویژه به زیر ساخت و ساز رفتن و چند برابر شدن محدوده های شهری و .... از تبعات رشد افقی شهرها می باشد. در راستای چاره اندیشی برای بحرانهای بوجود آمده تلاشها به شناخت الگوهای رشد و توسعه شهری و تحقق فرم شهری پایدار معطوف گردید در این بین در راستای حل مسائل و مشکلات بیان شده استراتژی شهر فشرده مطرح گردید.شهر فشرده نوعی استراتژی شهری است که جهت مقابله معضل توسعه افقی و رشد بی رویه فیزیکی شهرها مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به منظور مشخص کردن موانع تحقق استراتژی شهر فشرده در بخش مرکزی شهر ساری تدوین گردیده است روش تحقیق کیفی مبتنی بر استفاده از رویکرد نظری مبنایی است. داده های پژوهش به دو شیوه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق جمع آوری شده اند، جامعه آماری پژوهش را افراد دخیل در طرحهای توسعه شهری را تشکیل می دهد. نمونه گیری کاملا هدفمند با استفاده از تکنیک گلوله برفی صورت پذیرفت که درنهایت 10 نفر از متخصصان در حوزه مورد پژوهش به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که وجود بناهای تاریخی، رغبت کم سرمایه گزاران برای ساخت و ساز، سیستم حمل و نقل ناکارآمد و ... از جمله موانع تحقق استراتژی شهر فشرده در محدوده مورد مطالعه میباشد.
هوشنگ سیفی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
مطالعه و اندازه گیری سطوح برف به عنوان یکی از منابع مهم تأمین آب، بسیار حائز اهمیت است. با توجه به شرایط سخت فیزیکی محیط های کوهستانی، امکان اندازه گیری برف وجود ندارد. استفاده از سنجش ازدور با توجه به هزینه کم، بهروز بودن و پوشش وسیع می تواند در شناسایی مناطق برفگیر روش مناسبی باشد. هدف اصلی این پژوهش تخمین سطح پوشش برف کوهستان سبلان با استفاده از تصاویر ماهوارهای سنجندههای OLI و TIRS و به وسیله روش طبقه بندی شیءگرا می باشد. طبقه بندی تصاویر رقومی ماهواره ای یکی از مهمترین روش ها برای استخراج اطلاعات کاربردی محسوب میشود که در حال حاضر با دو روش پردازش پیکسل پایه و شیءگرا انجام می گیرد. روش پیکسل پایه که مبتنی بر طبقه بندی ارزشهای عددی تصاویر است، و روش جدید شیءگرا که علاوه بر ارزش های عددی، اطلاعات مربوط به محتوا، بافت و زمینه را نیز در فرآیند طبقه بندی تصاویر بهکار میگیرد. لذا در تحقیق حاضر بنا به دقت بالای طبقهبندی شیءگرا، برای استخراج سطح پوشش برفی از روشهای شیءگرا استفاده شد. در این پژوهش، به دلیل استفاده از داده های با قدرت تفکیک مکانی بالا (30 متر) و روش نوین طبقه بندی تصاویر، سطح برف به وسیله شاخص نرمالشده تفاوت برفی (NDSI)، شاخص نرمالشده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI)، دمای سطح زمین (LST) و ضریب روشنایی (Brightness) با دقت کلی 91 درصد، به میزان 62/2142 کیلومترمربع برای محدوده کوهستانی سبلان استخراج گردید که از نتایج آن می توان به عنوان جایگزین ایستگاه های برف سنجی استفاده کرد.
nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
ابوالقاسم امیر احمدی، لیلا گلی مختاری، مهناز ناعمی تبار،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
هدف از این پژوهش، شناسایی شواهد یخچال های کواترنر پایانی در ارتفاعات شمالی بینالود است. نقشه های توپوگرافی، تصاویر ماهواره ای و داده های اقلیمی، ابزار و داده های به کار رفته در این پژوهش هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار Arc gis 10/4 ستفاده شد. شناسایی شواهد یخچال های کواترنر بر اساس چهار دسته از شواهد، شامل شاخص های مورفیک، شواهد اقلیمی، شواهدژئومورفولوژیکی و شاخص های آزمایشگاهی انجام گرفت. با استفاده از شاخص های مورفیک فرم خطوط منحنی میزان روی نقشه های توپوگرافیو تصاویر ماهواره ای، نواحی تحت سلطه پهنه های یخی و آثار 28 سیرک یخچالی شناسایی شد. شواهد اقلیمی نشان می دهد که در ارتفاعات بینالود، نه تنها در کواترنر حدود 7 درجه نسبت به زمان فعلی دمای سردتری داشته، بلکه مقدار بارش آن نیز در مقایسه با زمان حال، کمابیش دو برابر بیشتر بوده است. از سویی، سیرک های یخچالی، مورن، تیل و تورهای یخچالی مشخص ترین شواهد ژئومورفولوژیکی یخچال ها در ارتفاعات بینالود معرفی شدند. درنهایت شاخص های آزمایشگاهی گرانولومتری به منزله تکمیل کننده شواهد یخچال ها، وجود رسوبات یخچالی را در ارتفاعات بینالود به اثبات رساندند. همچنین با استفاده از روش رایت، خط مرز برف دائمی در دوران حاکمیت یخچال های ارتفاعات بینالود، در ارتفاع 2600 متری برآورد شد.
مسلم صیدی شاهیوندی، کمال امیدوار، غلامعلی مظفری، احمد مزیدی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
تغییر اقلیم مساله زیست محیطی مهمی است زیرا فرآیندهای ذوب یخچال ها و تراکم برف به تغییر اقلیم حساس هستند. امروزه انواع حس گرهای ماهواره ای از جمله AVHRR,MODIS,GEOS,MERIS برای پایش برف در دسترس اند و به طور گسترده ای برای بررسی و نوسانات و تغییرات پوشش برفی در سطح جهانی مورد استفاده قرار می گیرند . در این بین سنجنده MODIS به دلیل پوشش فضایی جهانی با دقت مکانی مناسب و پوشش مکرر زمانی در مقیاس های مختلف بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو در تحقیق حاضر از محصولات برف این سنجنده استفاده گردید. در این بررسی پس از جمعآوری آمار و اطلاعات مربوط به روزهای همراه با برف در طول دوره آماری (2018-1989) در سطح سه استان کرمانشاه، ایلام و لرستان با استفاده از دادههای پوشش برف سنجنده مودیس در زاگرس میانی و همچنین فنون سنجش از دوری پردازش شدند و نتایج حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.در محصولات سنجنده MODIS برای آشکارسازی پوشش برف از شاخص NDSI استفاده شد.بررسی روند تغییرات برف پوش در فصول مختلف با استفاده تصاویر سنجنده مودیس نشان میدهد که بیشتر منطقه مورد مطالعه در این زمینه دارای روند کاهشی معنیدار به ویژه در نواحی مرتفع منطقه مورد مطالعه می باشد و فقط در نواحی غربی و جنوب غربی منطقه مورد مطالعه روند کاهشی مشخصی مشاهده نمیشود. همچنین بررسی روزهای برف پوشان در طول دوره مورد بررسی حاکی از کاهش برف پوشان زاگرس میانی است و این تغییرات در سال های اخیر به ویژه نواحی برفگیر منطقه نیز تشدید شده است .همچنین تغییرات در فصل زمستان و مناطق برفگیر و مرتفع نسبت به فصول دیگر و مناطق دیگر در سطح منطقه مورد مطالعه بیشتر و شدیدتر بوده است.