10 نتیجه برای سرزمین
مجتبی قدیری معصوم، حسین نصیری، یوسف رفیعی،
دوره 12، شماره 25 - ( 5-1391 )
چکیده
بهرهبرداری بهینه و اصولی از منابع طبیعی سرزمین و ساماندهی کاربری اراضی بر اساس توان طبیعی اکولوژیکی آن، نقش مهمی در مدیریت محیط زیست و جلوگیری از تخریب آن در راستای توسعه پایدار دارد. ارزیابی توان اکولوژیکی به عنوان هسته مطالعات زیست محیطی با پیشگیری از بحرانهای محتمل، بستر مناسبی را برای برنامهریزی زیست محیطی فراهم میآورد. از آنجا که تعیین مقدار دقیق توان هر عرصه از سرزمین برای کاربری های مختلف تقریباً غیرعملی است، با بکارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدلسازی میتوان بستری را برای مدلسازی در شرایط عدم اطمینان فراهم ساخت. از اینرو، در این پژوهش برای پیادهسازی بهتر مدل ارزیابی توان اکولوژیکی کشاورزی از روش سیستم استنتاج فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی بهره گرفته شد. نتایج بدست آمده از منطقه مرودشت، نشان میدهد که با استفاده از این سیستم میتوان ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین را نزدیکتر به واقعیت مدلسازی نمود. سیستم های استنتاج فازی از عبارت های زبانی برای ارائه ارتباط بین ورودیها و خروجیهای مشاهدهای یک سامانه استفاده مینمایند. لذا با توجه به منطق این روش، اعتمادپذیری به این روش نسبت به دیگر روشها بیشتر است. نتایج آنالیز حساسیت پارامترها در روش بکارگرفته، نمایانگر کارایی روش FIS جهت مطالعات آمایش سرزمین بویژه در مطالعات ارزیابی توان اکولوژیکی میباشد که عمدهترین دلایل آن میتواند پیکسل پایه بودن روش در ارزیابی توان اکولوژیکی و در نظر گرفتن بحث عدم قطعیت در دادههای ورودی (فازیسازی دادههای ورودی) باشد.
حسین ربیعی،
دوره 12، شماره 26 - ( 9-1391 )
چکیده
اختلاف سرزمینی شایع ترین موضوعات خشونت برانگیز میان کشورها هستند که در بسیاری از مواقع جنگ های طولانی مدت را دامن زده و خسارت های مالی و جانی فراوانی به دنبال داشته اند. از زمان امضای پیمان وستفالیا که حکومت های سرزمینی ایجاد شدند, کشمکش های سرزمینی به تکرار ایجاد شده و از میان رفته اند. یکی از مناطقی که اختلافات سرزمینی فراوانی در آن وجود داشته و دارد منطقه خلیج فارس است. با وجود پیشینه اندک تأسیس کشورهای مستقل, اختلافات سرزمینی ویژگی اصلی جغرافیای سیاسی این منطقه است. اختلافاتی که عموماً ریشه در ایجاد حکومت سرزمین پایه در قلمروهای قبیله ای دارد. این اختلافات از جنبه های بسیاری مورد بررسی و تحلیل پژوهشگران قرار گرفته است, اما از جنبه نقش آفرینی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در پیدایش و حل و فصل اختلافات سرزمینی تحقیقی صورت نگرفته است. این مقاله با پیشنهاد یک مدل کارکردی برای تحلیل اختلافات سرزمینی, به ارزیابی این فرضیه پرداخته است: در اختلافات سرزمینی ایران در منطقه خلیج فارس, قدرت خارجی (بریتانیا) ایجاد کننده و قدرت منطقه ای (ایران) رفع کننده اختلافات بوده است. این بررسی نشان داد که قدرت خارجی از زمان ورود به این منطقه عامل ایجاد اختلافات سرزمینی بوده و در زمان حضور نیز مانع از دستیابی کشورها به رفع اختلافات بوده است. در مقابل, ضرورت های ژئوپلیتیک ایجاب کرده است که قدرت منطقه ای نه تنها اختلافی ایجاد نکند بلکه عامل اصلی رفع اختلافات منطقه ای باشد.
فاطمه محمدیاری، حمیدرضا پورخباز، حسین اقدر، مرتضی توکلی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
تغییر کاربری زمین، یکی از مهمترین چالشهای برنامهریزی کاربری زمین است که در برابر برنامهریزان، تصمیمگیران و سیاست گذاران قرار دارد و تأثیر مستقیمی بر بسیاری از مسائل از قبیل رشد اقتصادی و کیفیت محیط دارد. مطالعه حاضر، روند تغییرات کاربری اراضی شهر بهبهان برای سالهای 1392 و 1406 با استفاده از LCM در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی را بررسی میکند. تجزیه و تحلیل و بارزسازی تغییرات کاربریها، به کمک دو دوره از تصاویر ماهواره لندست سالهای 1378 و 1392 انجام شد و نقشههای پوشش اراضی برای هر سال تهیه شد. مدلسازی پتانسیل انتقال، به کمک الگوریتم پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از شش متغیر مستقل صورت پذیرفت و میزان تخصیص تغییرات کاربریها به همدیگر، به روش زنجیره مارکف مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج پیشبینی نشان داد بیشترین کاهش تغییرات شامل تخریب مراتع و بیشترین افزایش مساحت در کاربری کشاورزی میباشد. با توجه به نتایج جدولبندی افقی نقشه سال 1406 میتوان بیان کرد که از مجموع کل مساحت منطقه، 22/28336 هکتار از اراضی بدون تغییر و 78/33223 هکتار از اراضی تغییر کاربری دادهاند. همچنین روند تخریب مراتع و جنگل در طی این بازه زمانی میتواند زنگ خطری برای مدیران و برنامهریزان شهری و منابع طبیعی باشد.
حسن محمودزاده، سودابه پناهی، مهدی هریسچیان،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف این پژوهش انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایش سرزمین در شهرستان همدان با روش چند هدفه تخصیص زمین است. روش چندهدفه تخصیص زمین، انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایشی بر اساس مفهوم سطوح ایدهال میباشد که در منطقه مورد مطالعه با سه بعد اکولوژیکی، اقتصادی اجتماعی و راهبردی انجام شد. کاربریهای مورد بررسی تحقیق شامل کاربری کشاورزی (آبی- دیم)، کاربری مرتعداری و کاربری شهری است که مساحت کاربریهای مدنظر بر اساس بیشترین وزن متغیرهای مستقل تخصیص داده شد. در ادامه نقشهی تناسب اراضی حاصل از عملیات MCE به ازای هر کاربری تهیه شد و مساحت تناسب کاربری های بهدستآمده از این نقشه ها محاسبه گردید که نتیجه اش بدین صورت بدست آمد: کاربری کشاورزی آبی در منطقه176/601 هکتار،کشاورزی دیم معادل 961/193، تناسب شهری 762/984و تناسب کاربری مرتعداری معادل 960/552هکتار به دست آمد که معیار مهمی برای تعیین مساحت جهت اجرایMOLA میباشد. در مرحلهی بعد نوبت به اجرای ماژول MOLA برای حل تعارض میان کاربریها رسید. نتایج MOLA نشان داد که بهطور متوسط در سه بعد مورد بررسی، بیشترین مساحت مختص به کشاورزی دیم به میزان 364/4هکتار میباشد که معادل 32درصد از مساحت کاربریهای مورد بررسی در منطقه مورد مطالعه است و بیشترین وزن بهطور متوسط به کاربری کشاورزی آبی به میزان 0/4اختصاص دارد. این نتایج بر اساس پنج فاکتور (مساحت فعلی هر کاربری، مساحت مطلوب از هر کاربری مطابق روش MCE، وابستگی شغلی افراد مختلف به هر کاربری، اولویتدهی به ابعاد اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی هر کاربری) بدست آمد. نهایتا نتایج پزوهش نشان داد که انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایش سرزمین با روش چند هدفه تخصیص زمین بهدرستی بهوسیله ابعاد اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی انجام شده است.
امین کوشکی، مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از برنامه توسعه همکاریهای مناطق مرزی (CBC) به بررسی عوامل و محرکهای موثر بر پایداری اتحاد در مناطق مرزی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه و مصاحبه بود. جامعه آماری کارشناسان مختلف در زمینه های تحصیلی علوم سیاسی، جغرافیا، اقتصاد، جامعه شناسی، کارشناسان نیروی انتظامی، استانداری و فرمانداری در استان سیستان و بلوچستان را شامل میشد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 70 کارشناس انتخاب گردید. برای تجزیهوتحلیل داده ها، از آزمون های توصیفی و مدل رگرسیون لجستیک باینری (روش LM- نیوتن- مارکارد- رافسون) استفاده گردید. نتایج نشان داد که در زمینه برنامه ریزی برای پایداری اتحاد در استان سیستان و بلوچستان به جز قرارداد تعیین حقابه رودخانه هیرمند در منطقه سیستان که با کشور افغانستان در چند دوره زمانی منعقد شد؛ طرح یا برنامه ای تصویب و اجرا نشد و از بین پنج عامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی- مذهبی، نهادی- ساختاری و سیاسی امنیتی، سه عامل اقتصادی (0/478)، سیاسی- امنیتی (0/473) و فرهنگی- مذهبی (0/363) بیشترین اثر را بر پایداری اتحاد مناطق مرزی در منطقه مورد مطالعه داشته اند. از نتایج این پژوهش برای توسعه همکاریهای مناطق مرزی و پایداری انسجام در مناطق مرزی مختلف ایران می توان استفاده نمود.
بدیل سنچولی، مریم کریمیان بستانی، معصومه حافظ رضازاده،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
از آنجایی که ایجاد و توسعه شهرهای جدید به عنوان یکی از سیاستهای مطرح در آمایش سرزمین در دهههای اخیر مطرح بوده است، برنامهریزی و طراحی شهر جدید در راستایی توسعه منطقهای سواحل مکران ضروری میباشد. لذا در این راستا هدف پژوهش حاضر، تحلیل آمایشی رویکردهای برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس در راستایی توسعه منطقهای سواحل مکران، میباشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی، و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی میباشد. مطالعات نظری با استفاده روش اسنادی، و دادهها و اطلاعات پژوهش با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان، مدیران، اساتید دانشگاه و افراد صاحب نظر میباشد. که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 183 کارشناس به عنوان حجم نمونه تعیین شد. برای تحلیل متغیرها و رویکردهای مورد نظر تحقیق ، ابتدا با استفاده از روش مصاحبه و بحثهای تعاملی با کارشناسان و متخصصان به عنوان نمونه آماری تحقیق، هر یک از رویکردهای برنامهریزی شهرهای جدید مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمونهای توصیفی، آزمون همبستگی اسپیرمن و مدل تحلیل سلسه مراتبی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که خروج منطقه از محرومیت و آسیب پذیری، ایجاد قطب علمی و آموزشی در منطقه، و طراحی شهری نوین و هوشمند برای ایجاد شهر پایدار مهمترین رویکردهای تبیین کننده برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس بودهاند. همچنین بین رویکردهای برنامهریزی و طراحی شهر جدید تیس و توسعه منطقهای سواحل مکران ارتباط معنادار و مثبتی وجود داشته و در این بین متغیر سرمایهگذاری در سواحل مکران بالاترین ارتباط را با توسعه منطقهای در منطقه مورد مطالعه را داشته است.
حسن کامران دستجردی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
«حاکمیت» یکی از مفاهیم اساسی است که توجه جغرافی دانان سیاسی را به خود جلب کرده است و نظرات متناقضی نسبت به این مفهوم که از پایه های مهم و البته اصلی علم جغرافیای سیاسی است، وجود دارد. حاکمیت بر قدرت قانونی بالاتر و برتری دلالت می کند که هیچ قدرت قانونی دیگر برتر ازآن وجود ندارد. از آنجا که بررسی حاکمیت در جغرافیای سیاسی بسیار مورد توجه قرار دارد، بنابراین لازم است تا ابعاد و سطوح فضایی آن نیز مورد بررسی قرار گیرد. جغرافیای سیاسی به مطالعه پدیده ها، فرآیندها و جریانهای سیاسی می پردازد و بر آثار و پیامد های جغرافیایی و فضایی آنها تاکید دارد. یکی از محورهای مطالعاتی مهم در جغرافیای سیاسی، مطالعۀ پدیدۀ کشور می باشد. هر کشور از پیوند سه عنصر «ملت، حکومت و سرزمین» تشکیل می شود. عامل پیوند دهندۀ این سه عنصر عبارتست از «حاکمیت» . در نظریه های سیاسی، حاکمیت را از آن حکومت می دانند و آن را به هیچ رکن یا کارگزار حکومت به تنهایی منسوب نمی دارند. در عین حال، در هیچ نظریه سیاسی مفهوم حاکمیت، مطلق انگاشته نمی شود و اعتقاد بر آن است که حاکمیت باید در چارچوب قانون اساسی و هماهنگ با قانون اعمال شود. سرزمین بستر فضایی حکومت است که با گستره فضایی قلمرو، حاکمیت دولت را مشخص می نماید و به عنوان ظرف فیزیکی، دربرگیرنده بدنۀ سازمان سیاسی تلقی می گردد. مقاله حاضر، به دنبال تشریح این موضوع است که «حاکمیت دارای ابعاد و سطوح فضایی گوناگون» است. تحقیق حاضر از نوع بنیادی بوده و با روش توصیفی _تحلیلی انجام گرفته است. روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و رایانه ای می باشد. همچنین، تجزیه و تحلیل داده ها نیز کیفی می باشد
علی رضا طاهرنسب، لیلا ابراهیمی، آمنه حقزاد، مهرداد رمضان پور،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
امـروزه برنامـهریـزی و مـدیریت فضاهای شهری و روستایی نیازمند دستیابی به اطلاعات دقیق فضایی در زمانهای متوالی در خصوص تغییرات کاربریهای اراضی میباشـد. هدف اصلی این پژوهش ،مطالعه وبررسی تغییرات کاربری اراضی در اثر توسعه فیزیکی با توجه به 4 کاربری اراضی بایر، اراضی کشاورزی ، پهنه آبی و اراضی ساختهشده دست انسان در شهر پاکدشت اجرا می شود. داده ها از طریق تصاویر ماهوارهای حاصل از ماهواره لندست متعلق به سالهای 2019و 1989 میلادی که توسط سنجندههای OLIو MSS5 برداشت شده است، با توان تفکیک30 متر جمعآوری شد که تصویر ماهوارهای لندست 8 و 7 به توان 15 متر در نرمافزار ENVI 5.3 تبدیل شد. این تصاویر در نرمافزار ENVI 5.3 براساس الگوریتم حداکثر احتمال طبقهبندی شدند. سپس دقت نقشه های به دست آمده از الگوریتم حداکثر احتمال برآورد گردید. پس از تهیه نقشههای پوشش سرزمین از نرمافـزار Fragstats جهت استخراج سنجههای سیمای سـرزمین در دو سـطح کــلاس و ســیما اســتفاده شــد. در مجمــوع 15 ســنجه جهــت کمــیســازی ســیمای ســرزمین در ســال هــای 1989 تا 2019 م (1368-1398 ش) اندازهگیری شـدند. با توجه به نتایج به دست آمده مساحت اراضی مسکونی در طی سالهای مورد مطالعه در منطقه افزایش یافته است به طوریکه سهم آن از 1/7 درصد در منطقه به 5/19 درصد رسیده است.
رئوف مصطفی زاده، فریبا اسفندیاری، مهناز حمزه ای، نازیلا علایی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
هدف از این پژوهش، ارزیابی تغییرات زمانی پوشش گیاهی جوامع حاشیه رودخانه قرهسو استان اردبیل با استفاده از سنجههای سیمای سرزمین در یک بازه زمانی 8 ساله است که برای برنامهریزیهای حفظ اکوسیستم رودخانه و مطالعه مورفولوژی آن اهمیت است. تهیه نقشه پوشش حاشیه رودخانه قرسو از تصاویر GoogleEarth برای سالهای 2011، 2016، 2019 بهدلیل وضوح تصاویر استفاده شد. بهمنظور ارزیابی ارتباط بین سنجههای سیمای سرزمین در دورههای زمانی مورد بررسی از تحلیل همبستگی در محیط برنامهنویسی R استفاده شد. نمقدار سنجه پیوستگی سیمای سرزمین 52/91 درصد به 49/95 درصد در این منطقه طی دوره مورد مطالعه که نشاندهنده افزایش یکپارچگی و بهبود پیوستگی در سیمای سرزمین میباشد. ارزیابی تعداد لکه در تحقیق حاضر روند افزایشی را نشان داد که بیشترین مقدار برای بازه زمانی 2019 بوده است. همچنین نتایج تغییرات عرض رودخانه قرهسو نشان داد که عرض رودخانه در سال 2019 بهترتیب با حداکتر و حداقل 43/27 و 97/3 است. مقایسه مقادیر عرض رودخانه در سه دوره مطالعاتی نشاندهنده روند افزایشی در عرض رودخانه میتواند ناشی از محدود شدن عرض رودخانه توسط فعالیتهای انسانی و یا حفاظت کنارهها برای حفاظت از اراضی کشاورزی در برابر تعریض کنارهها باشد. همچنین همبستگی عرض رودخانه نشان داد که بین دوره زمانی 2019 و 2016 همبستگی 63/0 و در سطح 001/0 معنیدار میباشد. کمترین همبستگی بین دوره زمانی 2019 و 2011 با مقدار عددی 30/0 در سطح 5 درصد محاسبه شد. در حالت کلی نتایج تغییرات در جوامع حاشیه رودخانه را میتوان با پیشروی عملیات کشاورزی تا نزدیک حریم رودخانه مرتبط دانست.
علی اکبر جعفرلو، منیره غفران، سحر نظری،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
با توجه به چالشهای اخیر مناطق شهری و روستایی کشور، در سالهای پیشرو، مناطق شهری و روستایی ایران با عدم قطعیتها و مسائل کلانی روبرو خواهند شد. آمایش سرزمین و رفع چالشهای مسائل کلان شهری و روستایی کشور در آینده نیازمند شناسایی این مسائل و برنامهریزی برای رفع و یا کاهش اثرت آن است. لذا در این پژوهش با استفاده از رویکرد آیندهپژوهی که دارای رویکردی کیفی- توصیفی است، به بررسی هدف تحقیق پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق و مطالعات کتابخانهای و همچنین به کمک نظرات 70 کارشناس در زمینههای مختلف تحصیلی، ابتدا مسائل کلان توسعه شهری و روستایی و آمایش سرزمین در افق ایران 1420 شناسایی شدند. در ادامه با روش تحلیل کیفی و نظر کارشناسان امر سناریوهای استراتژیک کشور برای رفع چالشهای آمایش کشور در افق 1420 ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که آمایش کشور در افق ایران 1420 با اختلالات ناگهانی پیشبینی نشده و افزایش عدم اطمینان در کنار تغییرات دگرگون کننده اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی، جمعیتی، ژئوپولتیک، تغییرات اقلیمی، فضای مجازی، افزایش نابرابریها و تهدیدهای پیشبینی شده و نشدهای روبرو خواهد بود. در این راستا 20 سناریوی آیندهنگر برای رفع مسائل کلان ارائه شده در پژوهش تدوین و طراحی شد که این سناریوها به منظور به چالش کشیدن مفروضات فعلی و طرح سوالات مهم برای آینده آمایش کشور ارائه و طراحی شدهاند. این سناریوها تعدادی ملاحظات استراتژیک را برای چگونگی آماده سازی آمایش کشور برای پاسخگویی به نیازهای در حال توسعه جامعه شهری و روستایی در افق آمایش کشور 1420 در مواجهه با آیندهای بسیار پویا و نامشخص نشان میدهد.