جستجو در مقالات منتشر شده


23 نتیجه برای مسکن

دکتر حافظ مهدنژاد، دکتر حمید برقی، دکتر علیرضا غلامی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

امروزه شهرهای کشور با نوعی دوگانگی و نابرابری مواجه شده­اند. چنان­چه نابرابری شهری به یکی از مشخصه­های مکانی آنها تبدیل شده است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، پهنه­بندی محله­های نابرابری فضایی کلان­شهر اصفهان بر اساس شاخص­های اقتصادی جهت برنامه‌ریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و افزایش کیفیت زندگی آنها است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی می­باشد. داده­های پژوهش از بلوک­های آماری(1395) مرکز آمار ایران تهیه شده­اند. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل داده­ها، تدوین شاخص­ها و استخراج شاخص نهایی شکاف و نابرابری شهری،  AHP ، تاپسیس (Topsis) و  Hotspot است. یافته­های پژوهش نشان می­دهد ضریب تاثیر شاخص­های مربوط به مولفه­های گروه های عمدۀ شغلی، اشتغال، مسکن و وسیلۀ نقلیه به ترتیب  مشتمل بر 265/0، 317/0، 234/0 و 184/0 است. بر مبنای شاخص نهایی وضعیت نابرابری جغرافیایی از لحاظ شاخص­های اقتصادی، 23 محله(98/11%) دارای کیفیت مناسب، 37 محله(27/19%) دارای کیفیت نسبتاً مناسب، 52 محله(08/27%) در وضعیت متوسط، 64 محله(33/33%) در وضعیت نسبتاً نامناسب و در نهایت 16 محله معادل حدود 33/8% از کل محله­های کلان‌شهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در مجموع، حدود 42% از  کل محله­های کلان‌شهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. نتایج حاصل از مدل Hotspot نشان دهندۀ آن است که محله­های دارای ارزش‌های بالاتر از میانگین در جنوب و تا حدودی در مرکز شهر و محله­های دارای ارزش پایین تر از میانگین در شرق و تا حدودی در غرب شهر اصفهان قرار گرفته‌اند. در واقع، می­توان به گونه­ای شهر را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم نمود.
اعظم عباسپور سیرجانی، ایرج اعتصام، حمید ماجدی، آزاده شاهچراغی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

در دنیای امروز، مسکن و سرپناه بسیاری از جنبه­های زندگی انسانی را تحت­الشعاع خود قرار داده­اند. تامین مسکن مناسب به­ویژه برای گروه­های کم­درآمد شهری از مهمترین مسائل وچالش­های پیش­روی همه کشورهاست. میزان مطلوبیت محیط مجموعه­های مسکونی ساخته ­شده برای اقشارکم­­درآمد، همواره از مسائل چالش برانگیز بوده ­است. در برنامه­­ها و طرح­های تهیه شده برای این اقشار، به دلیل سیل عظیم متقاضیان و نیز محدودیت منابع و اعتبارات، غالبا اهداف کمی دنبال شده و اهداف کیفی مهجور مانده­اند. بررسی الگوی مسکن این قشر درشهرها نشان می­دهد که توجه و بکارگیری شاخص­های موثر برماندگاری مسکن ازجمله مقولاتی است که باید درفرآیند برنامه­ریزی مسکن آنها موردتوجه ­باشد. این مقاله، با هدف تحلیل عوامل موثر بر ماندگاری مسکن اقشار کم­­درآمد، به بررسی ادبیات نظری و آزمون فرضیه­های تحقیق پرداخته ­است. جامعه­ آماری تحقیق ساکنان مسکن مهر سیرجان می­باشند. پس از توزیع پرسشنامه، تجزیه وتحلیل داده­ها، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی بکار گرفته­ شد. روایی سازه از روش تحلیل عاملی مورد تایید قرارگرفت. پایایی ابزار نیز با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ 7/0 محاسبه شد. تجزیه وتحلیل داده­ها از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم­افزار اسمارت پی­ال­اس انجام شد. یافته­های بدست آمده حاکی از وجود رابطه بین شاخص­های کمی و کیفی مسکن بر ماندگاری می­باشد. شاخص کیفی با معیارهای فرهنگی، اجتماعی و مولفه­هایی نظیر امنیت، حفظ حریم خصوصی، حس تعلق به مکان، مشارکت کاربر و ...بیشترین تاثیر بر ماندگاری مسکن مهر سیرجان را داراست.

علی احمدی، مجید ولی شریعت پناهی، رضا برنا، رحمت الله فرهودی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

به دلیل پیچیدگی‌‌های فراوان، برنامهریزی مسکن، خصوصا برای اقشار آسیبپذیر، در شهری با وسعت تهران، نیازمند وجود مدلی برای سادهسازی فرآیند و سرعت بخشی محاسبات است که در حال حاضر وجود ندارد. پژوهش حاضر با هدف حل این مسئله، مدلی با این مراحل را پیشنهاد می­دهد: 1)تبیین اهداف 2) برآورد نیاز مسکن جامعه هدف 3)شناسایی پهنههای قابل توسعه 4) پیشنهاد الگوهای ساخت 5) پیشنهاد الگوهای پراکندگی 6) محاسبات و الگوهای مالی و 7) پیشنهاد الگوهای بهره­برداری. اطلاعات موردنیاز برای اجرای مدل از دو پرسشنامه و دادههای مرکز آمار گردآوری شد. در این مدل از سه الگوی مسکن با مساحتهای حداقل، بهینه و میانگین و سه گونه ساخت مسکن موجود، 100 درصد زیربنا و آزادسازی فضای حیاط به عنوان فضای عمومی شهری استفادهشد. پهنهبندی پیشنهادی به دلیل تطابق با دادههای موجود، بر مناطق 22گانه شهرداری تهران منطبق شد. قیمت فروش و محاسبات مالی براساس نرخ بازده داخلی 20 درصد و سوبسیدهای قراردادی محاسبه و در نهایت 4 الگوی واگذاری رایگان، اجاره مادام­العمر، اجاره به شرط تملیک در پهنههای برنامه پیشنهاد شد. نتایج نشان داده است که یکی از مشکلات موجود در این بخش نبود ساختار تصمیم­سازی و ابزار ‌‌برنامهریزی مناسب است که می­توان ضمن بررسی دقیق و کامل وضعیت موجود، ‌‌راهحل­های همه­جانبه و کل­نگرانه ارائه داد. لذا بر اساس مدل و با استفاده از شاخصهای مورد استفاده، مناطق 2، 6 و 13 کمترین و مناطق 19 و 22 بیشترین پتانسیل توسعه مسکن اقشار کمدرآمد و آسیبپذیر را دارند و در نهایت، مدل بیشترین مساکن را در مناطق 22، 4، 19 و 11 پیشنهاد داد[D1] .

 [D1]در چکیده، نتایج آورده شده

س سعید ملکی، م مهسا دلفان نسب، ج جواد یوسفوند،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

تحلیل صحیح از  وضعیت بازار مسکن و شناخت درست از عوامل تاثیرگذار بر مسکن خصوصا از جهت قیمت آن و نیز میزان تاثیرگذاری هر یک از آن ها، می تواند برنامه ریزان و مسئولان امر را در تحلیل و پیش بینی درست وضعیت آینده کمک و متناسب با آن راه حل های مناسب را ارائه کند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل  پیشران موثر بر قیمت مسکن در شهر خرم آباد انجام شده است.این پژوهش از لحاظ راهبرد هدف‌گذاری کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی و بر اساس روش‌های آینده‌پژوهی، اکتشافیمی‌باشد. داده­های نظری با روش اسنادی و داده‌های تجربی با روش پیمایشی بر اساس روش دلفی تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش 30نفر از خبرگان و متخصصان صاحب‌نظر در حوزه مسکن شهرخرم‌آباد به صورت نمونه‌گیری هدفمندانتخاب شده­اند. جهت تجزیه‌و تحلیل اطلاعات به دست آمده از روش‌های دلفی، تحلیل اثرات متقاطع و از نرم‌افزار MicMacاستفادهشده است. بدین منظور ابتدا23 عامل به روش دلفی و با استفاده از پرسشنامه های تشریحی توسط کارشناسان شناسایی شدند. در مرحله بعد ماتریس تاثیرات متقاطع برای سنجش میزان تاثیرگذاری عوامل بر یکدیگر طراحی شده و در اختیار خبرگان قرار گرفت که در نهایت از مجموع 23 عامل اولیه تاثیرگذار بر قیمت مسکن در شهر خرم اباد، تعداد 12 عامل به عنوان عوامل کلیدی سیستم شناسایی شدند که عبارت انداز: درآمدخانوار،بهای زمین، تراکم ساختمانی، تعداد واحد و طبقات، دسترسی به تسهیلات و خدمات شهری، تراکم جمعیتی، موقعیت جغرافیایی اراضی، استفاده های غیرمسکونی در آینده، تعداد اتاق، وضعیت امنیت، وسعت قطعات املاک،وضعیت تقاضا.
نفیسه مرصوصی، مصطفی طالشی، حامد عباسی، حسین حاتمی نژاد،
دوره 12، شماره 26 - ( 9-1391 )
چکیده

بیش ترین و مهمترین کاربری هر شهر، محل زندگی و مسکن شهروندان می باشد. در استان تهران، ویژگی های کلانشهر تهران به عنوان پایتخت سیاسی، اداری  و تمرکز منابع اقتصادی، اجتماعی، سرمایه و صنعت باعث شده است که از دهه های گذشته نقش قطبی را در فضای سرزمینی کشور ایفاء نماید و با این عمل سیل مهاجران از سایر نقاط کشور به این منطقه سرازیر شده است. در این میان مهاجران تازه وارد که توانایی اسکان در شهر تهران را ندارند، به ناچار در مجتمع های زیستی اطراف این کلانشهر استقرار یافته اند . این هجوم که متناسب با ظرفیت ها، امکانات و مدیریت شهری نبوده است در مسکن شهری باعث ایجاد اخلال های گوناگونی شده است. در این مطالعه، شاخص های کمی و کیفی نقاط شهری استان تهران مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از مدل تحلیل خوشه ای به گروه بندی شهرهای استان تهران بر اساس شاخص های کمی و کیفی و نمره استاندارد (Z) این شاخص ها، پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که شهرهای طبقات چهارگانه از نظر شاخص های کمی و کیفی با هم اختلاف داشته و بیشترین تعداد شهرها از نظر شاخص های کمی و کیفی در وضعیت نامناسبی قرار دارند. مجموع شرایط حاکی از روند غیر اصولی و بدون برنامه مشخص و مرتبط با فعالیت های اجرایی در حوزه مسکن است. این وضعیت نامطلوب شاخص های کمی و کیفی و دسترسی به خدمات اساسی مسکن، بازتاب خود را در زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی شهروندان منعکس می نماید.   
 
محمدرضا پورمحمدی، احمد اسدی،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده

مسکن از نیازهای اولیه هر انسان به شمار می­آید و در کشورهای مختلف، دولتها اقدامات و برنامه­ریزی­های جامعی را در زمینه تامین مسکن اقشار مختلف بویژه طبقات کم درآمد انجام داده­اند. در کشور ما طی چند  سال اخیر، به منظور تامین مسکن اقشار کم درآمد جامعه، دولت سیاست احداث مسکن مهر را در پیش گرفته است. هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی نقاط ضعف و قوت پروژه های مسکن مهر در شهر زنجان می­باشد. این پژوهش از نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی می­باشد که از هر دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه­ای) برای جمع­آوری و ارزیابی اطلاعات استفاده شده و همچنین از نرم افزار SPSS و روش SWOT برای تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می­دهد که این مجتمع­ها دارای مسائل مختلفی از جمله ضعف سازه، طراحی نامناسب، ضعف دسترسی به کاربریها و برخورداریها مانند مراکز خرید، مراکز آموزشی، مراکز بهداشتی، مراکز تفریحی و ایستگاه­های حمل و نقل عمومی بوده و ساکنان با درآمد و پس­انداز پایین توانایی پرداخت اقساط را نخواهند داشت همچنین بیشتر ساکنان بهترین روش مسکن­دار شدن را ایجاد اشتغال و توانمندسازی بیان کرده­اند که هم اکنون مهمترین رویکرد تامین سرپناه در جهان می­باشد.
 
 
ملیحه ایزدی، حمیدرضا وارثی، محمود محمود زاده،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

توجه به مسکن و برنامه ریزی آن در راستای توسعه پایدار در چهارچوب برنامه ریزی ملی و منطقه ای ضروی است تا با بهره گیری از دانش و تکنیک های برنامه ریزی، وضعیت موجود و مسایل مربوط به آن مشخص گردد. بدین منظور، هدف اصلی این پژوهش بررسی و تجزیه و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار در برنامه ریزی مسکن و سطح بندی استان های کشور براین اساس می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 و منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک موجود انجام شده است. شاخص های بررسی، 27 شاخص کمی و کیفی مسکن فراگیر مسکن می باشد که براساس مدل های برنامه ریزی منطقه ای (تحلیل عاملی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور) تجزیه و تحلیل شده است. با استفاده از روش تحلیل عاملی، 4 عامل مؤثر مشخص گردید که این عوامل جمعاً 18/91 درصد از واریانس را تبیین و محاسبه می نمایند. سپس به منظور سطوح برخورداری استان های کشور از شاخص های مزبور از روش ویکور استفاده شده است. بر اساس این سطح بندی، استان های اصفهان (با ضریب صفر)، گلستان( صفر)، تهران(صفر) و آذربایجان شرقی (با ضریب079/0) در رتبه های اول تا چهارم و در سطح بسیار برخوردار جای گرفته اند و استان های سمنان(با ضریب87/0) شوند. اردبیل (88/0)، سیستان و بلوچستان (90/0)، بوشهر(90/0)، لرستان(91/0)، هرمزگان(91/0)، چهارمحال و بختیاری(92/0)، کهگیلویه و بویراحمد (94/0)، قم(94/0)، خراسان شمالی(96/0) و ایلام(1) به ترتیب در رتبه های آخر و سطح بسیار محروم را به خود اختصاص داده اند.
محمد حجی پور، وحید ریاحی، هادی قراگوزلو،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

مسکن دارای کارکرد چندجانبه­ای در نظام روستایی است. یکی از ابعاد مورد تاکید نظام برنامه­ریزی، نوسازی و بهسازی مسکن است. در کشور ما توسعه مسکن روستایی روند رو به رشدی به ویژه در بعد کالبدی و ساختی تجربه نموده است. با این وجود بخش عظیمی از جمعیت روستایی در نواحی مختلف کشور در مساکن غیر مقاوم و کم دوام ساکن هستند. در این مقاله تلاش شده است تا به بررسی و تحلیل توزیع فضایی کیفیت و ساخت مسکن روستایی در استان­های مختلف کشور پرداخته شود. داده­های مورد نیاز از مطالعات اسنادی استخراج شده است. کیفیت ساخت مساکن روستایی در قالب 9 شاخص به تفکیک استان­های کشور سنجیده شده است. داده­ها با بهره­گیری از روش تصمیم­گیری چند معیاره VIKOR تجزیه و تحلیل شده است. در نهایت طبقه­بندی استان­ها بر ساخت و کیفیت مسکن روستایی با استفاده از روش تحلیل خوشه­ای K در SPSS انجام گرفت و خروجی به صورت نقشه در محیط GIS ترسیم شده است. نتایج نشان داد تفاوت و تمایز معناداری در نوع مصالح به کار رفته در مساکن روستایی کشور وجود دارد. به گونه­ای که درصد قابل ملاحظه­ای از این مساکن با مصالح آجر، آهن و سنگ که به نوعی موید داوم و کیفیت متوسط می­باشد، ساخته شده است. به لحاظ توزیع فضایی – مکانی نیز می­توان گفت کیفیت ساخت مساکن روستایی در بخش عمده­ای از استان­های کشور (24 استان) در سطح کم کیفیت، متوسط و مناسب قرار دارد. تنها سه استان مازندران، آذربایجان شرقی و کرمان از کیفیت عالی ساخت مساکن روستایی برخوردار هستند.
یوسف بهرامی، ایرج قادری مطلق، بهروز افتاده، سید علی حسینی،
دوره 16، شماره 41 - ( 4-1395 )
چکیده

رشد گسترده شهری، گسترش اراضی خالی و بایر، افزایش قیمت مسکن، افزایش فاصله و هزینه سفرها و مصرف بالای انرژی از مسایل و مشکلات اساسی شهرهای امروزی هستند. توسعه درون‌زا با ارتقای فشردگی و افزایش تراکم و با اعمال سیاست‌های توسعه هوشمندانه در پی رسیدن به شهری پایدار و مشارکتی است و تامین مسکن برای اقشار کم درآمد از مهمترین اهداف اجتماعی آن است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تطابق پروژه های مسکن مهر با الگوی توسعه درون‌زا در پی پاسخگویی به این سوال است که پروژه مسکن مهر در شهرستان مهاباد چه ارتباطی با توسعه درون‌زا و با شرایط فضایی این شهر دارد. روش تحقیق مطالعه حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی پیمایشی و بر حسب هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات از نوع میدانی است. جامعه آماری کلیه اعضا مسکن مهر شهرستان مهاباد می باشد که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 361 نفر برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل یافته‌ها از روش های آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار ) و استنباطی (آزمون t تک نمونه ای) استفاده شده است. نتایج آزمون t در این تحقیق نشان داد که توسعۀ درون زا به دلیل استفاده از حداکثر ظرفیت های فضایی موجود شهر، می تواند به عنوان الگوی مناسب و بستری برای هدایت سیاست مسکن مهر در شهرستان مهاباد مد نظر قرار گیرد، نتایج حاصل از آزمون t، در خصوص عوامل کالبدی (05/0< p-value و 48/1-=t)، اجتماعی-فرهنگی (05/0 p-value و 35/24=t)، اقتصادی (05/0 p-value و 27/13=t) و زیست محیطی (05/0 p-value و 29/27=t) نشان داد که سیاست‌های مسکن مهر در شهرستان مهاباد منطبق با عوامل اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد ولی با شرایط کالبدی آن منطبق نیست.


بهروز محمدی یگانه، مهدی چراغی، فواد صمدی،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده

تحقیق حاضر به بررسی وضعیت کیفیت مسکن و سرزندگی روستایی و رابطه آن‌ها با یکدیگر در منطقه موردمطالعه پرداخته است. روش تحقیق به‌صورت توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای دهستان خاومیرآباد با 2737 خانوار بوده که انتخاب نمونه‌ها با استفاده از روش تصادفی صورت گرفته و با بهره‌گیری از فرمول نمونه‌گیری کوکران حجم نمونه برابر 290 خانوار به‌دست‌آمده است. روش جمع‌آوری اطلاعات، کتابخانه‌ای و میدانی (مصاحبه و پرسش‌نامه) است که پاسخ‌هایی با طیف لیکرت پنج مقیاس تشکیل‌شده است. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌های حاصل از پرسش‌نامه از دو روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون T تک نمونه‌ای، رگرسیون خطی و کای دو) استفاده‌شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر پایین بودن سطح ابعاد اقتصادی (2.34) و سیاسی (2.97) سرزندگی و کیفیت مسکن کمتر از شرایط متوسط (2.74) است. این تفاوت در سطح آلفا 01/0 معنادار است و تفاوت آن‌ها از مطلوبیت عددی نیز به شکل منفی ارزیابی و برآورد شده است. همچنین نتایج نشان می‌دهد که بیشترین اثرگذاری کیفیت مسکن بر روی بعد اجتماعی با ضریب بتای 570/0 و کمترین بر روی بعد اقتصادی با ضریب بتای 077/0 است.


رستم صابری فر، حسین جنگی،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده

در این تحقیق، شاخص‌های الگوی مسکن مناسب از منظر ساکنین حاشیه‌نشین شهری در مشهد مورد بحث قرار گرفته است به این منظور، از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بهره‌برداری شده و محدوده حاشیه­نشین در شمال شرق شهر مشهد که بیشترین میزان خانوارهای حاشیه­نشین را در خود جای داده است، به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شده است. با توجه به این‌که سؤال اصلی تحقیق آن بوده است که چه عواملی باعث می‌شود که خانوارها، منزل ویلایی را بر آپارتمان ترجیح می­دهند؟ با استفاده از پرسش­نامه دیدگاه 410 نفر از ساکنین مورد بررسی گرد آوری و مورد تحلیل قرارگرفته است. داده‌های موردنظر در طی دوره زمانی 91 تا 93 جمع­آوری‌شده و با استفاده از نرم‌افزار SPSS تجزیه‌ و تحلیل گردید. نتایج نشان داد متغیرهایی نظیر نحوه تملک، تحصیلات، سال خرید واحد مسکونی و سن از جمله عواملی بودند که بر نوع الگوی مسکن مورد تمایل خانوارها تأثیر داشتند. به همین دلیل اگر خانوارها با توجه به این شرایط به عنوان گروه پیشرو دسته بندی شده و مساکن مورد نظر مسئولین در اختیار آنها قرار گیرد، امکان موفقیت طرح های پیشنهادی بیشتر خواهد شد.
 

علی شماعی، مهسا دلفان نسب، محمد پوراکرمی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

طی دو دهه اخیر، اقتصاد ایران شاهد پرنوسان‌ترین تغییرات در قیمت مسکن بوده است و رکود و رونق شدید بخش مسکن، آثار زیان باری بر این بخش و دیگر بخش‌های اقتصادی به‌جای گذاشته است. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر قیمت مسکن در محله پارک لاله تهران می‌باشد. در این پژوهش از اطلاعات کلیه املاک معامله‌شده در شش ماه نخست سال 1395 در محدوده موردمطالعهاستفاده‌شده است.اطلاعات مربوط به ویژگی‌های فیزیکی واحدهای مسکونی معامله‌شده، از سامانه اطلاعات بازار املاک ایران گردآوری‌شدهو برای به دست آوردن اطلاعات مربوط به ویژگی‌های دسترسی واحدهای مسکونی معامله‌شده از نرم‌افزارARC GISاستفاده‌شده است.همچنین برای بررسی عوامل مؤثر بر قیمت مسکن از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده‌شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که عوامل فیزیکی مسکن تأثیر بیشتری نسبت به عوامل دسترسی در قیمت مسکن در این محله دارند. به‌طوری‌که در میان ویژگی‌هایانتخاب‌شده، متغیرهای مساحت واحد مسکونی، پارکینگ و نوع اسکلت بیشترین تأثیر مثبت را بر قیمت مسکن در محدوده موردمطالعه داشتند. از طرف دیگر بعضی از ویژگی‌ها مانند فاصله واحد مسکونی تا نزدیک‌ترین خیابان اصلی، فاصله واحد مسکونی تا نزدیک‌ترین کاربری آموزشی، فاصله واحد مسکونی تا نزدیک‌ترین کاربری بهداشتی درمانی و قدمت واحد مسکونی تأثیر منفی بر قیمت مسکن در محله پارک لاله داشتند.

آئیژ عزمی، اکرم رزلانسری، لیلا مطاعی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

در سال های اخیر، طرح بهسازی مسکن روستایی با هدف بهبود وضعیت زندگی روستاییان تدوین و اجرا شده است. با این همه این طرح با مشکلات و چالش هایی روبرو بوده است که هدف از این مقاله بررسی مسائل و مشکلات پیش روی آن است. روش تحقیق کاربردی، غیر آزمایشی از نوع پیمایشی است که از ابزار پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات بهره برده شده است. جامعه آماری شامل 50 نفر از ناظران فنی شهرستان کرمانشاه است که به روش سرشماری تعیین شده اند. پایایی تحقیق از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شده است که برابر با 82/0 بوده است. روایی تحقیق با کمک نظر متخصصان تحقیق و همچنین ضریبK.M.O(برابر با 74/0) و آزمون بارتلت(معنی داری برابر با 0/0) بررسی و تایید شد. یافته های تحقیق نشان می دهند که ناظران فنی معتقد بودند، آگاهی روستاییان نسبت به طرح کم است، اما انگیزه روستاییان درباره بهسازی مساکن روستایی بالا است، با این همه مشکلات فرهنگی متعددی بر سر راه پروژه بهسازی وجود دارند که بایستی حل شوند. یافته ها نشان می دهند که با افزایش فاصله روستا از شهر کیفیت مصالح ساختمانی خانه ها کاهش یافته است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهند که 5 مولفه جنبه های فردی مردم و ناظران، تمایل و انگیزه مردم به بهسازی، میزان  تاثیر بهسازی بر بهبود وضعیت مردم، چالش های قانونی و نظارتی پیش روی اجرای بهسازی و زمان اجرای پروژه بهسازی توسط مردم روستایی بر دیدگاه آن ها نسبت به بهسازی مسکن روستایی در شهرستان کرمانشاه تاثیرگذار بوده است. همچنین یافته ها نشان می دهند که با گذشت زمان آگاهی مردم به طرح بهسازی افزایش یافته و مخالفت ها نسبت به آن کاهش یافته است.

مینا فرخی صومعه، شهریور روستایی، رسول قربانی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

امروزه با توجه به رشد سریع جمعیت جهان و تمرکز آن در شهرها، دسترسی ساکنان نواحی شهری به مسکن مناسب و با کیفیت، مؤلفه اساسی تأثیرگذار بر چشم انداز بلندمدت جوامع انسانی می­باشد. در عین حال با توجه به اثرات گسترده مسکن بر محیط­های شهری و بر حیات اقتصادی، اجتماعی و کالبدی شهر و شهروندان شناخت عوامل تأثیرگذار بر انتخاب محل سکونت و مسکن مهم می­باشد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر شناخت عوامل مؤثر در انتخاب محل سکونت با تأکید بر ویژگی­های مسکن بوده است. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده است؛ و روش گردآوری داده­ها به صورت کتابخانه­ای و میدانی (پرسشنامه) می­باشد. جامعه آماری تحقیق، 384 خانوار از شهروندان ساکن در کلان­شهر تبریز بوده است. سپس از آزمون­های (آمار توصیفی و استنباطی)استفاده شده و در نهایت با تحلیل تشخیصی و با استفاده از نرم‌افزار 22SPSS و GIS اقدام به تحلیل روابط بین متغیرها خواهد شد. نتایج پژوهش نشان داد که شاخص­های جمعیت­شناختی و سبک زندگی بر انتخاب محل سکونت و مسکن تأثیر می‌گذارد و وقتی ویژگی‌های جمعیت­شناختی با سبک زندگی ترکیب و با هم مورد بررسی قرار می‌گیرد انتخاب محل سکونت توسط خانوارهای ساکن بر اساس تفاوت­های فردی و نوع سبک زندگی پر اهمیت می­شود. همچنین بر اساس نتایج پژوهش، انتخاب محل سکونت رابطه معناداری با نزدیکی به مراکز تجاری، مراکز مراقبت از فرزندان، مراکز فرهنگی، دسترسی به محل عبور پیاده، پارکینگ و دوربین هشدار در منزل دارد.
 
محسن احدنژاد روشتی، اصغر تیموری، مهناز واعظ لیواری، حسین طهماسبی مقدم،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

مسکن به‌عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر تأثیر بسزایی در سلامت و بهبود کیفیت زندگی افراد دارد. کیفیت مسکن به عنوان یکی از شالوده های اصلی یک برنامه جامع و ابزاری ضروری برای بیان ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی توسعه پایدار، از جایگاه ویژه ای در امر برنامه ریزی شهری برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی کیفیت مسکن محلات شهری در بافت میانی شهر زنجان می‌باشد. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گرداوری اطلاعات از روش کتابخانه ای ( مجموعه بلوک‌های آماری سال 1395 و طرح تفصیلی 1394) استفاده‌شده است. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش‌های ترکیبی مدل تودیم و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده‌شده است. نتایج  حاصل از یافته های تحقیق نشان دهنده‌ی نابرابری در بین محلات بافت میانی شهر زنجان می باشد که در بین محلات مسکونی 18.91 درصد از مساکن باکیفیت پایین که شامل محلات بی‌سیم، قبرستان بالا، وحدت، خاتم، آمادگاه، گلیجک آباد، 21.80 درصد از مساکن باکیفیت نسبتاً پایین که شامل آشاغی قبرستان، شهدا، میدان انقلاب، کوی ولیصر، نیک سازان، 22.71 درصد از مساکن باکیفیت متوسط که شامل محلات فرودگاه، شهرک رجایی، امجدیه، خانم ناظم، شهرک قدس، فاتح، 17.43 درصد از مساکن باکیفیت نسبتاً بالا که شامل محلات شرق انصاریه، وحیدیه، شوغی، 17 شهریور، مسجد شهدا، گونیه، جعفریه و درنهایت محلات آزادی، انصاریه، اعتمادیه، کوچه مشکی، سعدی شمالی 19.15 درصد از مساکن باکیفیت بالا هستند.



جمال الدین هنرور، سارا جلالیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

مسکن به عنوان نیاز اولیه بشر و تأمین کننده حس رضایتمندی او نقش اساسی در بهبود کیفیت زندگی ایفا می­کند. در این شرایط که «قرنطینه خانگی یا طرح فاصله‌گذاری اجتماعی» تنها راه قطع زنجیره انتقال معرفی شده، این تحقیق به دنبال بررسی عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت خانه­ های امروزی(شامل انواع گونه­های مسکن) برای حضور طولانی مدت انسان­ها در شرایط قرنطینه است. در این مقاله تلاش شده است تا شاخص­ها و مؤلفه­های کیفیت گونه­های مختلف مسکن استخراج گردد و تأثیر هر یک از عوامل در تحمل شرایط قرنطینه در گونه­های مختلف مسکن تهران بررسی گردد. روش بر اساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و با تکنیک تطبیقی است. جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. برای تحلیل داده­ها از آزمون T تک نمونه­ای و آزمون میانگین و جهت بررسی نرمال بودن داده­ها از آزمون کولوموگروف-اسمرینوف استفاده‌ شد. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنان گونه­های مختلف مسکن در تهران به تعداد 381 نمونه می­باشد. سنجش شاخص­های تحقیق با طیف لیکرت و با میانگین مفروض 3 و تعداد 3 شاخص و 9 مؤلفه و 49 سنجه انجام شده است. این شاخص­ها شامل شاخص­های کالبدی، اجتماعی، فرهنگی هستند. طبق نتایج به دست آمده مجتمع­های مسکونی دارای بیشترین سطح رضایت(میانگین 4.41) از عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت زندگی ساکنان گونه­ های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه می­باشند. میزان شاخص­های اجتماعی، کالبدی و عملکردی در مجموع برای گونه­ی مجتمع مسکونی وضعیت بهتری را نشان می­دهند. با جمع­بندی این شاخص­ها و بررسی کلی عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت زندگی ساکنان گونه­های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه؛ مشخص شد که مسکن آپارتمانی دارای کمترین میزان رضایت(3.77) از عوامل کالبدی اجتماعی کیفیت زندگی خود در شرایط قرنطینه است. در انتهای پژوهش پیشنهاداتی برای بهبود کیفیت زندگی ساکنان گونه­های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه با توجه به ابعاد کالبدی-اجتماعی ارائه گردید.

سارا بهوندی، عباس ارغان، محمدرضا زندمقدم، زینب کرکه آبادی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرگذاری ریزگردها بر اقتصاد شهر اهواز می‌باشد. تحقیق حاضر از روش‌های تحقیق توصیفی، تحلیلی استفاده کرده است. همچنین این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعه‌ای است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر متخصصان، مدیران، کارشناسان و اساتید حوزه محیط زیست و گردوغبار در شهر اهواز به تعداد 65 نفر می‌باشند که حجم نمونه بر اساس کل سرشماری به تعداد 65 نفر انتخاب شدند. پرسشنامه طراحی شده در اقتصاد شهری در شهر اهواز بوده که دارای 4 زیر متغیر اصلی می‌باشند. بر این اساس پرسشنامه دارای 32 سؤال بوده که محقق ساخته خواهد بود و هر 4 متغیر اصلی 8 سؤال دارد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری بوده که به تائید کارشناسان و اساتید رسیده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 81/0 مورد تائید واقع شده است. تجزیه و تحلیل داده‌ها بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS صورت پذیرفته است. به طور کلی ریزگردها بر اقتصاد شهر اهواز اثرگذار بوده است و این امر به گونه‌ای بوده است که ریزگردها بر مسکن شهری با ضریب تأثیر 63/0 و مقدار T 4/11، ریزگردها بر ترابری شهری با ضریب تأثیر 60/0 و مقدار T 94/9، ریزگردها بر تسهیلات و تأسیسات شهری با ضریب تأثیر 54/0 و مقدار T 70/6 و ریزگردها بر مالیه شهری با ضریب تأثیر 68/0 و مقدار T 16/12 تأثیر داشته است.

تارا حیدری ارجلو، افشین قربانی پارام، فرامرز حسن پور،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

معماری همواره تحت تاثیر شاخص های مختلفی است که از مهمترین آنها شاخص های اقلیمی و کالبدی-فضایی است. این شاخص ها در خانه های سنتی به خوبی رعایت شده  و نقش مهمی در استفاده از انرژی های پاک داشته اند. در این تحقیق هدف بررسی شاخص های اقلیمی و فضایی معماری سنتی خانه های شیراز به منظور ارائه الگوی مناسب طراحی مسکن در راستای استفاده از انرژی های پاک است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق ابزار پرسش نامه است. روایی ابزار از طریق نخبگان تایید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ بالای 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را تعداد 27089 نفر از کارشناسان، متخصصان و افراد آگاه به معماری بناها و عضو سازمان نظام مهندسی استان فارس تشکیل داده اند. تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفر می باشد. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که تمامی متغیرهای اقلیمی و فضایی بررسی شده شامل فضای سبز، تناسبات و ترکیب بندی عناصر معماری، مصالح، طراحی معماری پایدار فضاها، جهت گیری بنا، سازماندهی فضاها، استفاده از آب، بهره گیری حداکثری از باد، بهره گیری از نور و تامین خنکی با سایه در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند و  از نظر جامعه آماری، دارای وضعیت مناسبی بوده اند. در میان متغیرهای فضایی و اقلیمی معماری، بیشترین تاثیرگذاری  مربوط به متغیر جهت گیری بنا با مقدار 03/4 و سپس فضای سبز با میانگین 85/3 بوده است. نتیجه رگرسیون نشان داد که بیشترین اثرگذاری متغیرها در طراحی خانه های مدرن مربوط به متغیر تناسبات و ترکیب بندی عناصر معماری با مقدار 151/0 واحد یعنی 15 درصد است.

محمدرضا ضمیری، مهین نسترن، محمود قلعه نویی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

با توجه به جایگاه پراهمیت مسکن در شهرهای امروزی، بررسی وضعیت و ارزیابی کیفیت مسکن شهری بخش بزرگی از پژوهش ­های جاری در حوزه شهرسازی ایران را تشکیل داده است. مهم­ترین ابزاری که به این منظور در دسترس پژوهشگران است، شاخص­های کمی و کیفی مسکن می­باشد. استفاده از روش ­ها و مدل ­های گوناگون کمی در تحلیل وضعیت این شاخص­ ها در سال­ های اخیر بارها در پژوهش ­های شهری دیده شده است. این نوشتار به دنبال آنست که با استفاده از روش پژوهشی تحلیلی، نسبت به بررسی پژوهش­هایی که در زمینه شاخص­های مسکن شهری در ایران در دهه حاضر در نشریه­ های معتبر داخلی پذیرفته شده ­اند اقدام نماید. به همین جهت ضمن معرفی روش پیشنهادی پریزما، با بهره گرفتن از این روش، 39 مقاله برگزیده مورد بررسی دقیق قرار گرفته ­اند. نتیجه نشان می ­دهد که بهره گرفتن از روش­های آمار توصیفی و مدل­های کمی در بررسی شاخص­های مسکن در شهرهای مختلف، نتایجی همسان در زمینه ارزیابی کیفیت مسکن شهری به دست داده که می­توان با اتخاذ رویکردهای کیفی و ترکیبی و نیز استفاده از منابع روزآمد و مدل­ های جدید، نوآوری بیشتری در زمینه پژوهش­های مشابه پدید آورد و پیشنهادات کارآمدی برای بهره برداری برنامه ­ریزی­های آینده مسکن شهری در ایران ارائه داد. همچنین بهره گرفتن از روش پریزما برای ارتقای کیفیت مقاله­ های مروری و بررسی همه جانبه پژوهش ­های مشابه پیشنهاد می­ شود.
 
حمید رضا محمدی، محسن پاکپرور،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


در ارتباط با مسکن محرومین امکان دسترسی به مسکن مناسب برای هر خانوار ایرانی در حد نیاز خانوار به‌گونه‌ای که دغدغه‌ی مسکن فراتر از سایر عرصه‌های زندگی خانوار نباشد و دسترسی پایدار و ایمن به مسکن خانوار نیز تضمین گردد، مبین چشم‌انداز آرمانی بخش مسکن در مطالعات اسنادی، در ارتباط با گروه‌های محروم است. هدف از این مطالعه دستیابی به مجموعه‌ی راهبردها و شاکله‌ی عمومی برنامه‌های واقع‌نگر و اثربخش در زمینه حمایت از مسکن محرومین و اقشار کم‌درآمد است که ضمن تعیین حدود و نوع مداخله دولت در ارتباط با مسکن و گروه‌های اقتصادی مختلف، موجب برخورداری سریع‌تر گروه‌های هدف از برنامه‌های حمایتی گردد. این پژوهش که بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و مدل برنامه‌ریزی استراتژیک QSPM است و به بررسی یافته های مطالعات و نتایج حاصل از بررسی مصاحبه با کارشناسان حوزه جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری پرداخته است. تحلیل های حاصل از SWOT نشان داد که 1- بی توجهی به عدم استفاده توامان فرایند مدیریت و بهره‌برداری مسکن اقشار کم‌درآمد مبتنی بر مشارکت نهادهای اجتماعی محلی و تشکل‌های غیردولتی 2- عدم شناخت لازم و یا بی‌توجهی به تنوع نیازهای اقشار محروم و بی‌توجهی به ویژگی‌های خاص گروه‌های هدف 3- عدم تعادل میان بهره‌مندی افراد مختلف در گروه‌های مختلف، در قبال برنامه‌های حمایتی منجر به ناکارآمدی سیاست‌های محرومین و بر خورداری این گروه از مسکن حمایتی گردیده است. دو محور دسته‌بندی گروههای هدف و سیاست‌های کلان اعم از «برنامه‌های توانمندسازی» و «جلب مشارکت با بهره بره برداری از توان محلی و ظرفیت‌های درونی با توسعه و تنوع‌بخشی به توانمندسازی»، همراه با سیاست عام تعادل‌بخشی در راستای افزایش ظرفیت در بخش‌های غیردولتی مبتنی بر مشارکت خانوار برخورداری سریع‌تر خانوارها از برنامه‌های حمایتی مسکن و مشارکت همه ذینفعان در برنامه‌ریزی را فراهم می‌آورد.
واژگان کلیدی: برنامههای توسعه، مسکن محرومین، گروههای هدف، تحلیل SWOT، مدل  .QSPM
 
[1] . نویسنده مسئول:  pakparvar_mohsen@yahoo.com


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb